سخنانی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام
* آدمی به گفتارش سنجیده می شود و به رفتارش ارزیابی می گردد، چیزی بگو که کفه سخنت سنگین شود و کاری کن که قیمت رفتارت بالا رود.
*سخنان شما سنگهای سخت را نرم می کند.
* در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند.
* دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد، مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد.
* تاجهای تفاخر را فرو نهید.
* کسی که بر مرکب شکیبایی سوار شود، به پیروزی نهایی دست می یابد.
* چه زشت است کوچکی به هنگام نیاز و سرکشی به هنگام بی نیازی!
* حاجت محتاج را به تاخیر نینداز، زیرا نمی دانی از اینکه فردا برای تو چه پیش خواهد آمد.
*حق سنگین است اما گوارا ، باطل سبک است، اما در کام چون سنگی خارا.
* دوست مومن عقل است، یاورش، علم، پدرش مدارا و برادرش، نرمش.
* علم خویش را به جهل و یقین خود را به شک مبدل نکنید، آنگاه که به علم رسیدید، عمل کنید و آنگاه که به یقین دست یافتید، اقدام نمایید.
*حق بگویید تا به حق معروف شوید، حق را به کار ببندید، تا از اهل حق باشید.
* آنچه را نمی دانی مگو، بلکه هر آنچه را که می دانی نیز اظهار مکن.
* پیش از این که نسبت به کاری تصمیم بگیری، مشورت کن و قبل از این که وارد عمل شوی، فکر کن.
* اطمینان را با امیدواری مبادله نکن.
* همانا پاداش دانشمند از شخص روزه دار و شب زنده دار که در راه خدا جهاد می کند بیشتر است.
*عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد.
* بزرگترین نادانی ها برای بشر، عدم شناخت خود است.
* برای مردم آن را بخواه که برای خود می خواهی و با دیگران طوری رفتار کن که مایلی درباره ات آنچنان کنند.
* گیتی برای تو شیواترین پندآموز است اگر پندپذیر باشی.
* بپرهیز از انجام کاری که اگر فاش شود، انجام دهنده را خوار و خفیف سازد.
* بهترین شیوه صداقت، وفای به عهد است.
* هیچ ارثی مانند ادب و اخلاق، پر ارج و گرانمایه نیست.
*بهترین شیوه عدل، یاری مظلوم است.
* مربی لایق کسی است که از غریزه محبت به کمال و ترقی خواهی کودک استفاده کند.
* بوسیدن فرزند، رحمت و محبت است.
* اسرار خویش را به کسی مگوی.
* سرلوحه کتاب سعادت بشر، رفتار پاک و سجایای اخلاقی اوست.
* بی خردتر از همه، کسی است که خود را خردمندتر از همه پندارد.
* شکیبایی در مصیبت، از نشانه های مومن است.
*شرط خرد، حفظ تجربه ها و به کار بستن آنهاست.
* هر کس در نقطه ضعف های دوست خود دقیق شود، پیوند دوستی او قطع خواهد شد.
* هیچ شرافتی مانند فروتنی نیست.
* برای مشورت، خردمندان را برگزین تا از ملامت و ندامت در امان باشی
اکنون این 34 جمله را دوباره بخوان و برای هر سوال با توجه به پیامش از 10 به خودت نمره بده. جمع بزن و ببین چند گرفته ای؟ آیا برای علوی زندگی کردن و افتخار به علوی بودنت نمره ی کافی را کسب نموده ای؟
اگر جوابت مثبت است که خدا را شکر کن و اگر پاسخت منفی است با خود عهد ببند که آن چه را از علی علیه السلام آموخته ای در زندگی به کار بندی.
این نامه را برای آنان که می خواهند علوی باشند و علی وار زندگی کنند ارسال کنید.
یا علی علیه السلام
یلدا نام فرشته ای است.با تن پوشی از شب و دامنی از ستاره.
یلدا نرم نرمک با مهر امده بود.با اولین شب پاییز امده بود و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر سر اسمان می کشید.تا ادم ها زیر گنبد کبود ارام تر بخوابند.
یلدا هر شب بر بام اسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت و لابهلای خواب های زمین لالایی اش را زمزمه میکرد.گیسوانی در باد می وزید و شب به بوی او اغشته می شد.
.....
یلدا شبی از خدا پاره ای اتش قرض گرفت.اتش که می دانی،همان عشق است.یلدا اتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان انرا ندزدد.اتش در وجود یلدا بارور شد.
فرشته ها به هم گفتند:"یلدا ابستن است.ابستن خورشید.و هر شب قطره قطره خونش را به خورشید می بخشد و شبی که اخرین قطره را ببخشد دیگر زنده نخواهد ماند."
فرشته ها گفتند: فردا که خورشید به دنیا بیاید، یلدا خواهد مرد.
......
یلدا همیشه همین کار را می کند؛میمیرد و به دنیا می اورد.یلدا افرینش را تکرار می کند.
شب یلداست...
و فردا اول دی ماه،
من امشب در میان کوچه های سرد و تنهایی...
شب طولانی سرما،
و مردان و زنان و کودکانی در میان کوچه ها،
بی کس و تنها ...
به سان کرم پیچاپیچ*، خانه شان بر دوش
آرزوشان گاه، تنها یک پتو
و گاهی نان سنگک، بی پنیر و بی کره، بی هیچ....
گاه شاید روزها باشد که نانی هم نخورده اند
کمی بالاتر از دیوار سرما در جنوب شهر
میان خانه های گرم بالا شهر
آدم ها کنار سفره ی یلدا
میان سفره هاشان
انار و پسته و آجیل
هندوانه و لیمو و پرتقال
تفال حافظ و موسیقی و رقص و هیاهوو قیل و قال
من اما خسته ام از این همه دوری و بی مهری
از این فریاد
من امشب ساختم جمعی
تا بگیرم دست انسانهای کارتن خواب را آرام
و بفشارم میان دستهای خویش
در این شب
شب یلدا، شب سرما
من امشب می شوم:
روشنی بخش خانه های کودکان و مردم بی کس
و گرما بخش شب سرد زمستان شان
من امشب می برم یک بسته گرم شب یلدا
و لبخندی نشانم بر لبان کودکان و مردم خوابیده در سرما
و اکنون می نویسم من:
شب یلدا، شب زیبا، شب گرما