فلسفه و عرفان
نکته عجیب این است که در قرآن کریم قضیه و داستان آدم ابوالبشر آمده ولی به عنوان یک تعلیم دیگری نه به عنوان شهادت بر توحید و اینکه به دلیل اینکه زندگی بشر به آنصورت آغاز شده پس به خدائی خدا اعتراف کنید .
البته قرآن کریم خلقت آدم را به کیفیت خاصی بیان فرموده که کم و بیش میدانیم و نظریههای علم الحیات هم به فرض اینکه به حد تحقیق رسیده باشد و قانون اشتقاق انواع مسلم باشد ، دلیلی در دست نیست که امکان اینکه یک انقلاب دفعی پیش آید و یک جهش عظیم رخ دهد و در مدت کمی یک توده خاک به یک انسان سوی معتدل تبدیل شود ، یعنی مراحلی که باید در طول قرنها و نسلها فراهم شود در تحت یک شرایط دیگر با سرعت فراهم گردد ، و حتی خلاف سنن جاریه تکوین حیات هم نیست .
در سنن تکوین ، با اختلاف شرایط و احوال ، سرعت و بطئ یک حرکت تغییر میکند ، همان طوری که مانعی نیست ، برعکس ، حرکتی را کندتر کنند نظیر آنکه در شرایط معینی دوره کودکی و جوانی و پیری را طولانیتر کنند و خیلی هم طولانیتر کنند .
به هر حال ، مقصود توضیح این روش تعلیماتی قرآن بود که در مسأله توحید به موضوع آغاز حیات متمسک نشده و نگفته به دلیل اینکه حیات و زندگی آغازی و شروعی دارد خواه آنکه از یک سلول آغاز شده باشد یا از یک موجود چند میلیون سلولی به این دلیل خدا را بشناسید .
داستان آدم ابوالبشر را هم به منظور دیگری بیان کرده . منظور از آن داستان تعلیمات دیگری است و شاید کمتر داستانی است که مانند داستان آدم پر نکته باشد.
این داستان برای بیان بالا بردن مقام انسان و اینکه انسان اگر به مرتبه تعلیم اسماء الهی برسد از فرشتگان بالاتر است ، فرشتگان در پیشگاه چنین فردی خضوع میکنند و سجده میآورند ، برای تنبیه به دشمنی شیطان و آگاه کردن بشر که به وسوسههای درونی خود توجه داشته باشد که او را از راه به در نبرد ، برای تکبر آمده که یک تکبر شیطان را از قرب الهی بیرون راند ، برای تنبیه به خطرات طمع و سقوطی که انسان از درجات عالی به واسطه تخلف اوامر الهی میکند آمده ، برای اشعار به مقام عالی و استعداد بزرگترین مقامی که انسان دارد آمده و آن مقام خلافت الهی است ، و بالاخره به یک سلسله تعلیمات اخلاقی و عرفانی در آن قضیه اشاره شده :
" « وإذ قال ربک للملائکةإنی جاعل فی الارض خلیفه قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قالإنی أعلم ما لا تعلمون و علّم آدم اسماء کلها ثم عرضهم علی الملائکة فقال أنبئونی بأسماء هؤلاءإن کنتم صادقین قالوا سبحانک لا علم لناإلا ما علمتناإنک أنت العلیم الحکیم قال یا آدم أنبئهم بأسمائهم فلما أنباهم بأسمائهم قال ألم أقل لکمإنی أعلم غیب السموات و الارض و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون »"( بقره ، 30 - . 33 )
یعنی آن زمان که پروردگار توبه فرشتگان گفت من در زمین جانشین قرار خواهم داد ، گفتند آیا میخواهی مخلوقی در زمین قرار دهی که فساد و خونریزی میکند و حال آنکه ما ترا تسبیح و حمد و تقدیس میکنیم ؟
خداوند گفت : من چیزی میدانم که شما نمی دانید .
سپس تمام نامها را به آدم یاد داد ، بعد آنان را بر فرشتگان عرضه داشت و گفت :
اگر راست میگویید به من بگویید نام اینها چیست ؟
گفتند : ما جز آنچه تو به ما آموختهای نمی دانیم ، البته تویی دانا و حکیم .
گفت : ای آدم ! تو نامهای آنها را به اینها بگو .
چون آدم نامهای آنها را گفت ، خداوند گفت : من به شما نگفتم که من از نهان و سرّ آسمان و زمین آگاهم ؟ آنچه شما ظاهر سازید و آنچه پنهان دارید همه را میدانم .
انسانها همه از یک پدر و مادرند
در قرآن آیاتی دلالت زیادی بر این مدعا دارد که انسانها همگی از نسل یک پدر و مادر خاص هستند.
دسته اول آیاتی که انسانها را به عنوان فرزند آدم مورد خطاب قرار داده است:
یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُم عِندَکُلّ مَسجِد اعراف/31
وَ لَقَد کَرّمنا بَنی آدَم اسراء/70
دسته دوم آیاتی که محتوای آنها تصریح بر نشات گرفتن انسانها از اصل و ریشهای واحد یعنی انسانی مشخص است:
یا بَنی آدَمَ لا یَفتِنَنّکُمُ الشَیطانُ کَما اَخرَجَ اَبَوَبکُم مِنَ الجَنّه اعراف/27
دست سوم شامل آیاتی است که تفاوت میان نحوة خلقت نخستین انسان و ادامه نبیل او را بیان میکند:
وَ بَدَاَ خَلَقَ الاِنسانَ مِن طین ثمّ جَعَلَ نَسلَهُ مِن سُلالَهٍ مِن ماءٍ مَهینِ(سجده 7)
این آیه شریفه انسانها را از نسل انسان خاصی دانسته که خلقت او از «نطفه» نبوده است بلکه از «گل» بوده و از این جهت در مقایسه با نحوة خلقت نسل و ذریهاش یک استثناء تلقی میشود.
اشاره به اینکه انسان از خاک و گل خلق شده همانطور که میتواند اشاره به خارقالعاده و استثنایی بودن او داشته باشد، ممکن است دلالت بر این نکته داشته باشد که مبدا و منشا نخستین تطورات و تحولاتی که در نهایت منجر به پیدایش این موجود زنده شده، خاک بوده است.
نتایج حاصل از آیات خلقت انسان
نتایجی که از آیات قرآن کریم در باب خلقت انسان , نحوه آفرینش و ابعاد وجودی او می توان استنباط کرد به شرح زیراست :
1-موجوداتی که انسان نامیده می شوند دارای اصل و ریشه مشترکی هستند واز یک مرد و زن بوجود آمده اند.
2-این پدر و مادر خاص که نخستین انسانها هستند واز یک مرد و زن بوجود آمده اند.
3-انسان علاوه بر بعد جسمانی دارای گوهر غیر مادی نفس یا روح است.
4-حیات نفوس و ارواح انسانی مقدم بر جسم نیست و با حیات جسمانی آغاؤ می شود.
5-حقیقت انسان و انسانیت او به روح اوست نه جسم فناپذیر او (اصالت روح).
منبع: بیست گفتار
نویسنده: شهید مطهری
صفحه334-339
دوشنبه 30/6/1388 - 13:26
شعر و قطعات ادبی
هر ملك میگفت ما را بیش از این الـــفـتی میبــود بــــر روی زمـــین
تـخم خــدمت بر زمین میكاشتیم زان تــعلق ما عـجـب میداشـتیم
كین تـــعلق چیست بااین خاكمان چون سرشت ما بدست از آسمان
الـــف مــا انـوار، با ظلمات چیست چون تـواند نـور با ظلمـات زیســت
آدمــــا آن الــــف از بـــوی تــو بـــود زانكـه جسـمت را زمین بـد تار پـود
جســـم خـــاكـت را ازینجــا بافــتند نـــور پــاكــت را در ایـنـجا یـافــتـنـد
ایـــن كه جان ما ز روحت یافتـست پیش پیش از خاك آن میتافتست
در زمـــین بـودیـم و غافــل از زمـین غافل از گنجی كه در وی بـد دفین
دوشنبه 30/6/1388 - 13:23
دانستنی های علمی
|
|
|
|
|
|
| اسم جلاله الله در داخل شهد عسل | | | | | | |
|
|
|
| در سونامی همه چیز به جز مساجد تخریب شدند | | | | | | |
|
|
|
|
|
|
|
دوشنبه 30/6/1388 - 11:40
دنیای گیاهان و حیوانات
عکس عجایب خلقت
Cat Fishy
I found this picture of a big catfish, In taiwan its over 6oo pounds..the village ate it before it could be
researched
Giant fish
found washed on shore after tsnamii
Jenglot
Lamb With 8 Legs
Alligator Man
Obvious fake created from the torso of a monkey, and the lower body of an alligator
Tiny Monkey
Remains of a juvenile Chupacabra
Gustave The 20 Feet Long Killer Crocodile
A cold-blooded killer is on the loose. His name is Gustave. He"s 20 feet long (6 meters), weighs 2,000 pounds (907 kilograms), and stands accused of devouring hundreds of peopl
Salamander
Some people think that this is a picture of a Hammerhead Salamander.. .Uhhh, from what I have heard.
What do you think
عکس عجایب , عکس دیدنی موجودات ناشناخته
دوشنبه 30/6/1388 - 11:34
دانستنی های علمی
دوشنبه 30/6/1388 - 10:11
رمضان
ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود میباشد و خوان رحمت الهی گسترده است- بجاست که با نگاهی گذار به سیره معصومان(ع) در این ماه رفتارهای فردی و اجتماعی آنان را سرمشق زندگی خود قرار دهیم.
بطور کلی میتوان سیره آن بزرگواران را در دو بخش مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
الف) رابه خود و خدا( بعد فردی)
1- تغییر حالت
سید ابن طاووس« ره» نقل میفرماید که وقتی ماه مبارک رمضان فرا میرسید رنگ چهره پیامبر اکرم(ص) عوض میشد و زیاد به نماز و دعا میپرداخت (1) ، تغییر حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبار رنگ مضاعفی به خود میگرفت، بگونهای که تمام شبها را به شب زندهداری و عبادت سپری میکرد. (2)
درباره حضرت امام زین العابدین(ع) نقل شده است که ایشان در این ماه کاملا غرق در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر تکبیر میگشت. (3)
نمازهای مستحبی
گرچه بجا آوردن نمازهای مستحبی و نوافل یکی از مسائل عادی و روزمره آن بزرگواران بوده است. ولی در ماه رمضان حالت مضاعف به خود میگرفت، تا آنجا که نمازهای مخصوصی توسط آنان در ماه مبارک رمضان و شبهای قدر خوانده میشد، که ذکر تفصیل آن مجال دیگری میطلبد.
3- تلاوت قرآن
ماه مبارک رمضان بهار قرآن است و پیامبر اکرم(ص) و عترت طاهرینش که خود قرآن ناطقند و هیچگاه ایشان از قرآن، و قرآن از ایشان جدا نبوده، و تلاوت آیات دلنشین آن جزء برنامه روزمره ایشان بوده است، عنایتخاصی نسبتبه تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان مبذول میداشتند و توجه اصحاب و یاران خود را نسبتبه آن جلب مینمودند، تا آنجا که در مورد حضرت امام سجاد(ع) نقل شده است که چهل بار قرآن را در ماه مبارک ختم مینمود. (4)
4- نیایش
چگونه خواستن و از چه کسی خواستن و به چه انگیزهای خواهش کردن از مهمترین مطالبی است که در هر درخواستی، نهفته است اینجا سخن از درخواست از یگانه معبود قادر و تواناست که معصومین(ع) بر بشریت منت نهاده و نحوه درخواست را در قالب« دعا» به عالیترین وجه ممکن نشان دادهاند. و علاوه بر لذت سخن گفتن با خداوند عالیترین مضامین معارف تابناک الهی را در آن جای داده و از خود یادگارهایی بس ارزشمند به ودیعت نهادهاند.
در ماه مبارک رمضان دعاهای مخصوصی از آن بزرگواران رسیده است که تنها به ذکر عناوین آنها در این مقاله اکتفا میشود:
الف- دعا در وقت دیدن هلال ماه مبارک.
ب- دعای پیامبر اکرم(ص) در وقت وارد شدن به ماه مبارک رمضان،
ج- دعای پیغمبر اکرم(ص) در شب اول،
د- دعای ابو حمزه ثمالی در هر شب،
ح- دعای سحر،
و- دعای اول صحیفه سجادیه،
ز- دعای وقت افطار،
ط- دعای امام زین العابدین(ع) در شبهای نوزدهم و بیست و یکم،
ظ- دعای پیامبر اکرم(ص)، و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در ماه مبارک رمضان.
ی- دعای پیامبر اکرم(ص) و امام زین العابدین(ص) در شب بیست و هفتم،
ل- دعای پیامبر اکرم(ص) در شب آخر هر ماه،
ن- دعا به هنگام وداع با ماه رمضان،
5- احیای شب قدر
معصومین(ع) در شبهای قدر شب زندهدار بودند، و نه تنها خود به احیاء آن میپرداختند بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خویش را به انجام آن وامیداشتند، روایتشده است که رسول خدا(ص) در شب بیست و سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بیدار میکرد و آب به صورت آنها میپاشید. (5)
حضرت فاطمه زهرا(س) نیز نمیگذاشت کسی از فرزندانش در آن شب به خواب رود، و آنان را با کمی غذا و ایجاد آمادگی از روز و با انجام استراحت در روز، آماده میساخت، و میفرمود محروم کسی است که از خیر این شب محروم ماند. (6)
و یک سال حضرت امام صادق(ع) به بیماری سختی گرفتار شده بود، آن حضرت دستور داد که در شب بیست و سوم ایشان را برداشته و به مسجد پیامبر(ص) بردند، و آن شب را در آن مکان شریف به احیاء گذارند. (7)
6- آداب افطار
چگونه افطار کردن، و با چه افطار کردن از جمله مسائل قابل توجه سیره است. از پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) ادعیه خاصی در وقت افطار نقل شده است. امام صادق(ع) میفرماید که پیامبر اکرم در وقت افطار این دعا را میفرمود:« اللهم لک صمنا و علی رزقک افطرنا فتقبله منا، ذهب الظلما و ابتلت العروق و بقی الاجر» (8) بار خدایا برای تو روزه گرفتیم، و بر روزی تو افطار نمودیم، پس آن را از ما بپذیر.
حضرت امیر المؤمنین(ع) در وقت افطار میفرمود: «اللهم لک صمنا و علی رزقک افطرنا فتقبله منا انک انت و السیمع العلیم» (9) خدایا برای تو روزه داشتیم، و بر روزی تو افطار کردیم. پس آن را از ما قبول نما، همانا که تو شنوا و دانایی.
و اما اینکه با چه چیزی افطار مینمودند، مواردی نقل شده است، از امام باقر(ع) نقل شده است که پیامبر اکرم با آب و خرما، و یا آب و رطب افطار مینمودند (رطب غیر از خرما است). (10) و اگر آن حضرت شیرینی و حلوا نمییافتبا آن افطار و گاهی با شکر که از نی گرفته میشد، افطار میکرد. (13) و امام صادق(ع) میفرماید: پیامبر، اکرم(ص) با شیرینی و حلوا افطار مینمود، و اگر آن را نمییافتبا آب ولرم افطار میکرد، و میفرمود: آن باعث پاکیزگی کبد و معده است،و دهان را خوشبو میسازد، و ریشه دندان و دید چشم را تقویت مینماید. (14) بنابر این از مجموعه روایات استفاده میشود که آن حضرت- در صورت امکان- با یک ماده شیرینی مثل حلوا، خرما، و در صورت نبود آنها با آب نیمه گرم و ولرم فطار مینمود.
ابن طاووس از امام باقر(ع) نقل میکند که حضرت علی(ع) دوست داشت که با شیر افطار کند. (15)
7- غسل
پیامبر اکرم(ص) در دهه آخر ماه مبارک رمضان هر شب غسل میکرد. (16) حضرت امام باقر(ع) شبهای نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و بیست و پنجم را غسل میکرد (17) ، و امام صادق(ع) در شب بیست و سوم دو بار غسل مینمود، یک بار در اول شب، بار دوم در آخر شب. (18)
8- اعتکاف
یکی از مستحبات بسیار مهم و سازنده اعتکاف است. که تفصیل و شرائط آن در کتب فقهی آمده است و از عهده این نوشته خارج میباشد، امام صادق(ع) فرمود: یکبار رسول خدا(ص) در دهه اول ماه رمضان به اعتکاف نشست و در رمضان دیگر در دهه دوم، و در رمضان پس از آن در دهه سوم اعتکاف نمود. و بعد از آن همیشه در دهه آخر رمضان به اعتکاف مینشست. (19)
9- وداع با ماه رمضان
برخاستن از سفره ضیافت الله برای عارفان دلداده حق سخت و ناگوار است. لذا همانطور که جدایی عاشق از معشوق، به سختی هر چه تمامتر صورت میگیرد، پیامبر اکرم(ص) چگونگی وداع با ماه رمضان را چنین بیان میکند: جابر بن عبد الله انصاری نقل میکند که در جمعه ماه رمضان، بر رسول خدا وارد شدم. هنگامی که چشم او بر من افتاد فرمود: ای جابر این جمعه آخر ماه رمضان است، پس با او وداع کن و بگو:« اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه، فان جعلته فاجعلنی مرحوما، و لا تجعلنی محروما» یعنی خدایا، این رمضان را آخرین روزه ما قرار مده، و چنانچه قرار دادی پس ما را مورد رحمتخود قرار بده و ما را محروم ساز، و هر کس این را بگوید به یکی از دو امر نیکو( احدی الحسنیین) نائل میشود، یا آنکه عمر پیدا میکند و ماه رمضان بعدی را درک مینماید، و یا آنکه مورد بخشش و رحمتخدا قرار میگیرد. (20)
10- شب عید فطر
از مجموعه روایات استنباط میشود که این شب از جایگاه بس والایی برخوردار است، و معصومین(ع) آن را به احیاء و شب زندهداری میگذراندند. حضرت علی بن الحسین امام زین العابدین(ع) شب عید فطر را در مسجد به نماز میگذارند تا آنگاه که صبح شود.
11- نماز عید فطر
رسول خدا(ص) روز عید بعد از طلوع آفتاب خارج میشد و هنگامه خروج به اطراف آسمان مینگریست و میفرمود که در آن روز بر جا نماز و حصیر نماز مخوان،یعنی روی خاک بنشین و بر آن نماز بخوان.
فقهاء عظام مستحباتی را برای این روز ذکر نمودهاند که از جمله آنها، نماز را در صحرا بپا داشتن، خارج شدن امام با پای برهنه و پیاده، و توام با وقار و ذکر خدا، و سجده بر زمین و...
روز عید فطر روز اجر و گرفتن نتیجه امتحان است. قهرا در هر امتحانی نتایجیکسان نیست. شیخ صدوق(ره) نقل مینماید: امام حسن مجتبی(ع) گروهی از مردم را در روز عید فطر دید که به بازی و خنده مشغولند، حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود:« خدای عز و جل ماه رمضان را محل مسابقه بندگان خود قرار داده است که به واسطه اطاعتخویش بسوی رضوان الهی پیشی میگیرند، پس گروهی سبقت گرفتند و پیروز و رستگار گشتند، و گروهی عقب ماندند و محروم شدند، پس عجب دارم از کسی که خندان است و به لهو و بازی مشغول است در روزی که نیکوکاران به اجر و ثواب رسیده و کوتاهی ورزان از آن بیفیض و محرومند، به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود هر آینه نیکوکار به عمل نیک خویش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.» (21)
ب) رابطه خود و مردم( بعد اجتماعی):
1- ایجاد آمادگی برای ماه رمضان
در آستانه ماه مبارک، معصومان(ع) اهمیت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مرمدم گوشزد نموده و آنان را به استفاده از این ضیافت الهی فرا میخواندند که در این زمینه خطبههای بسیار جالب از پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) و روایات تکان دهندهای صادر شده است، که برای نمونه به ذکر دو روایتبسنده میکنیم:
امام صادق(ع) در آستانه ماه مبارک رمضان اینگونه به فرزندان خویش سفارش میفرمود:« نهایت کوشش خودتان را بنمایید که در این ماه روزیها تقسیم میشوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته میشود و در آن شبی است که عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.»
ابو صلت میگوید: بر حضرت امام رضا(ع) در جمعه آخر شعبان وارد شدم. حضرت به من فرمود: «ای ابا صلت، بیشتر روزهای ماه شعبان گذشت، و این جمعه آخر ماه است پس در این باقیمانده آن کوتاهی مورز و سابق خود را جبران کن،... و بیشتر به دعا و استفغار و تلاوت قرآن بپرداز، و از گناهانت توبه کن، تا با خلوص در ماه خدا وارد گردی.» (22)
2- سفارش به تلاوت قرآن
اهل بیت عصمت و طهارت(ع) علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند دیگران را به تلاوت آن سفارش مینمودند، و گاه نسبتبه تلاوت بعضی سورهها در بعضی از شبها عنایتخاصی از خود نشان دادهاند، توجه عزیزان را به چند روایت که دو نکته ذکر شده را در بر دارد جلب مینماییم.
وهب از امام صادق(ع) میپرسد خوب است در ماه رمضان در چند روز قرآن خوانده شود؟ حضرت فرمود: در سه روز به بالا.
امام باقر(ع) فرمود:« لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان» (23) هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
از بین سورههای قرآن به تلاوت این سورهها سفارش شده است.
1و 2: سوره عنکبوت و روم:
تلاوت این دو سوره در شب بیست و سوم ماه رمضان توصیه شده است.
امام صادق(ع) فرمود:« من قرا سورة العنکبوت و الروم فی لیلة ثلاث و عشرین فهو و الله یا ابا محمد من اهل الجنة» (24) سوگند به خدا کسی که سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم رمضان بخواند از اهل بهشت است. البته این به معنای اقتضاء است که با وجود شرائطش چنین نتیجهای را بدنبال خواهد داشت.
3- سوره قدر در وقتسحر و افطار:
از امام زین العابدین(ع) روایتشده است:« من قرا انا انزلناه فی لیلة القدر عند فطوره و عند سحوره کان فیما بینهما کالمتشحط بدمه فی سبیل الله» (25) کسی که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند کسی است که در این فاصله در راه خدا بخون خود غلتیده باشد.
و همین مضمون نیز از حضرت امام صادق(ع) روایتشده است. (26)
و نیز از امام صادق(ع) نقل شده است که هر کسی که در هر شب ماه رمضان هزار بار سوره قدر را بخواند در شب بیست و سوم عجایبی را درک خواهد کرد. (27) و در روایتی دیگر از آن حضرت اثر آن را در رسیدن انسان به سرحد نهایتیقین در امور اختصاصی اهل بیت(ع) قرار داده است که به واسطه دیدن بعضی از حقایق در عالم رؤیا به آن میرسد. (28)
4- سوره دخان:
شیخ صدوق روایت کرده است که مردی خدمت امام باقر(ع) رسید و پرسید چگونه من شب قدر را در هر سال شناسایی کنم؟ حضرت فرمود: «وقتی که ماه رمضان آمد هر شب یکبار سوره دخان را بخوان، وقتی که شب بیست و سوم فرا رسید به آنچه که میخواهی خواهی رسید.» (29)
3- کمک به مستمندان
یکی از علل و حکمتهای روزه این است که با ایجاد حالت گرسنگی و تشنگی انسان به یاد ضعیفان و مستمندان و تنگدستان بیفتد، و هر کسی به فراخور حال ووسع خود نسبتبه آنان کمک نماید. (30) ابن عباس میگوید: وقی که ماه رمضان فرا میرسید هر صاحب حاجتی که به نزد رسول خدا مراجعه میکرد حاجتش برآورده میشد. (31) راجع به حضرت زین العابدین(ع) نقل است که هر روز ماه رمضان را صدقه میداد. (32)
4- افطاری دادن
این عمل در سیره معصومین(ع) بنحو کاملی مشاهده میشود. و از امام صادق(ع) روایت است که هنگامی که حضرت امام زین العابدین(ع) روزه میگرفت دستور میداد گوسفندی را سر میبریدند، و آن را تکه تکه ساخته و در دیگ میریختند، آن حضرت در وقت غروب به دیگها سر میزد و در حالی روزه داشتبوی آبگوشت را استشمام مینمود، آنگاه میفرمود: کاسهها را بیاورید این کاسه را برای فلان کس و دیگری را برای فلان بکشید، و همینطور کاسهها را پر میکردند تا آبگوشتبه اتمام میرسید، آنگاه خود با نان و خرما افطار میکرد. (33)
5- توجه بیشتر به زیردستان و گذشت از خطای آنان
از امام صادق(ع) روایت است که امام زین العابدین(ع) در ماه مبارک رمضان توجه خاصی به زیردستان و خدمتکاران خود داشت، و هرگاه یکی از آنها مرتکب خطایی میشد او را مورد عقوبت قرار نمیداد، و تنها گناه او را یادداشت مینمود، تا آنکه که شب آخر ماه رمضان فرا میرسید، همه آنان را گرد خود جمع مینمود، و کاغذهای خطایای آنان را بیرون میآورد و بر تک تک آنان میخواند و آنان به گناه خود اعتراف و اقرار مینمودند، پس از آن در میان ایشان برمیخاست و میفرمود:« با صدای بلند بگویید: ای علی بن الحسین، همان خدایت نیز خطاهایت را شمارش کرده است همانگونه که تو گناهانمان را شمردی، و در کتاب، تمام اعمال کوچک و بزرگ ثبت است، و همه اعمال در نزد او حاضر است همانگونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود( و تو بر آن ناظر بودی)، پس از ما درگذر همانگونه که تو امید عفو و گذشت داری، از ما درگذر تا که خدایت را بخشنده و رحیم یابی... ای علی بن الحسین، کوچکی مقام خود را در برابر خدای داور دادگری که به هیچ کس ظلم روا نمیدارد یادآور و از گناه ما درگذر،...» و حضرت در حالی که گریه و زاری میکرد مرتب این کلمات را میفرمود و آنان هم با وی هم آواز میشدند و میفرمود: بار خدایا تو به ما دستور دادی که از کسانی که به ما ظلمی روا داشتند درگذریم، ما بخود ظلم کردیم، پس از ما درگذر، که تو نسبتبه آن سزاوارتری. تو به ما فرمودی که هیچ درخواست کنندهای را از در خانههایمان رد نکنیم، ما به درگاه تو دست نیاز و درخواستبلند کردهایم، و از تو طلب مینماییم، پس بر ما منت نه، و ما را محروم مساز... آنگاه رو به آنان مینمود و میفرمود: من از خطایای شما گذشتم، آیا شما نیز از من میگذرید؟
و آنان در پاسخ میگفتند: از تو گذشتیم ای آقای ما، و تو به ما هیچ بدی روا نداشتی، پس آن حضرت میفرمود بگوئید: بار خدایا: از علی بن الحسین درگذر، همانگونه که او از ما گذشت، و او را از آتش آزاد آن همانطوری که او ما را از بندگی رهانید، و آنان آمین گفتند، و حضرت فرمود: بروید که از شما گذشتم، و همگی شما را آزاد کردم، و همگی آنان را آزاد میفرمود. (34)
6- حفظ حریم دین و حرمت زمان
حفظ عفت عمومی جامعه از جمله مهمترین وظایف نظام اسلامی استبه عنوان نمونه حد شرابخوار 80 تازیانه است، ولی اگر در ماه رمضان شراب خورده شود حالت دیگری دارد، نجاشی شاعر در روز ماه رمضان شراب خورد، او را بنزد امیر المؤمنین آوردند، حضرت پس از یک شب زندان کردن او، و اجرای حد شرعی شرابخواری( 80 ضربه)، 20 ضربه شلاق اضافی، بخاطر شکستن حرمت ماه رمضان بر او زد. (35) و در برخی روایات او پذیرای 39 ضربه اضافی بدان جهتشد. (36)
7- آزادی اسیران
بنابر نقل برخی از روایات حضرت رسول اکرم در ماه رمضان تمامی اسیران را آزاد میساخت. (37) البته این مربوط به حفظ مصالح عمومی اسلام و مسلمین است و تشخیص آن به دستحاکم شرعی و ولی امر مسلمین است.
این نوشته چکیدهای است گویا از کتابی که توسط این نویسنده در دست نگارش است، که امید استبه فضل الهی تقدیم محضر دانش پژوهان و شیفتگان معارف گردد.
پینوشتها:
1- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، 70.
2- من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، 2: 156/2018.
3- الکافی(فروع)، شیخ کلینی، 4:88/8، وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، 10: 309/134786( چاپ آل البیت).
4- بحار الانوار، علامه مجلسی، 98/5.
5- همان، 98/160، دعائم الاسلام 1/282.
6- دعائم الاسلام 1/282.
7- بحار الانوار، 98/169.
8- الکافی 4: 95/1، من لا یحضره الفقیه 2:106/ 1850، تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، 4: 199/576، المقنعة، شیخ مفید، 51، مصباح المجتهد، شیخ طوسی، 568، وسائل الشیعه 10: 147/13070.
9- تهذیب الاحکام 4: 200/578، بحار الانوار 98/15.
10- بحار الانوار 96، 314/15.
11- الکافی 4: 152/1، وسائل الشیعه 10:157/1310.
12- تهذیب الاحکام 4:198/569، وسائل الشیعه 10: 146/13067.
13- بحار الانوار، 96/315.
14- الکافی 4:152/4، وسائل الشیعه 10: 158/1305.
15- بحار الانوار 98/12.
16- اقبال الاعمال 195 و 237، وسائل الشیعه 3: 327/3779 و 3783، بحار الانوار 98/12.
17- بحار الانوار 98/58.
18- همان 98/160.
19- الکافی 4: 175/4، من لا یحضره الفقیه 2: 189/2105، اقبال الاعمال 107، بحار الانوار 98/4 و 150.
20- فضائل الاشهر الثلاثة، شیخ صدوق 138/149، وسائل الشیعه 10: 365/13617، بحار الانوار 98/172.
21- من لا یحضره الفقیه 2: 174/2057.
22- الکافی 4: 66/2، تهذیب الاحکام 4:192/547، وسائل الشیعه 10: 305/13481.
23- عیون اخبار الرضا 2: 51/198.
24- الکافی 2: 461/10، ثواب الاعمال، شیخ صدوق، 129/1، معانی الاخبار، شیخ صدوق، 228/1، امالی الصدوق 57/5، المقنعة 50، وسائل الشیعه 10: 302/13472، بحار الانوار 96/386.
25- ثواب الاعمال 136/1، تهذیب الاحکام 3:100/261، مصباح المتهجد 571، المقنعة 50، وسائل الشیعه 10: 361/13611، بحار الانوار 98/165.
26- اقبال الاعمال 114، وسائل الشیعه 10: 149/13076، بحار الانوار 98/11.
27- بحار الانوار 97/344.
28- همان 96/379.
29- مصباح المتهجد 571، المنقعة 50، وسایل الشیعه 10: 362/13612، بحار الانوار 98/165.
30- الکافی 1: 196/ 8، امالی الصدوق 388، وسائل الشیعه 10: 362/13612، بحار الانوار 96/379.
31- الکافی 4: 181/6، علل الشرائع، شیخ صدوق 378/1، فضائل الاشهر الثلاثه 102، المناقب 4/68، وسائل الشیعه 10: 8/12699 و 21700 و 10: 7/12697، بحار الانوار 96: 375/62 و 96: 369/50.
32- بحار الانوار 96/363.
33- اقبال الاعمال 64، بحار الانوار 98/ 82.
34- المحاسن، الشیخ ابو جعفر احمد بن محمد بن ابی خالد البرقی، 396/67، وسائل الشیعه 10:140/13049، بحار الانوار 96/317.
35- اقبال الاعمال 260، وسائل الشیعه 10:317، بحار الانوار 98/186.
36- الکافی 7: 216/15، من لا یحضره الفقیه 4:55/5089، تهذیب الاحکام 10: 94/362، وسائل الشیعه 28: 231/34632
37- دعائم الاسلام، قاضی نعمان 2: 464/ 1644، مستدرک الوسائل، محدث نوری 18: 113.
38- بحار الانوار 96/363.
شنبه 28/6/1388 - 11:23
رمضان
كار مهم دیگر وداع ماه رمضان و متاثر شدن بخاطر جدایی از آن است. در این رابطه دعاها و مناجاتهایی پرارزش با ماه بزرگ خدا رسیده است. اگر خداحافظی با (زمان) - كه فاقد درك سخن ما و خداحافظی است - برایت مشكل است به جواب سید - قدس الله سره - در اقبال مراجعه كن. و اگر قانع نشدی این مطالب را بخوان :
زمان و مكان و سایر چیزهایی كه از قبیل حیوانات نیستند، گرچه در این عالم و به این شكل درك و شعوری ندارند ولی تمام آنها در بعضی از عالمهای بالاتر دارای زندگی، درك، توانایی سخن گفتن و بیان نمودن و دوستی و دشمنی میباشند. و روایات بسیاری كه در باره احوال عالم برزخ و قیامت رسیده و نیز مكاشفات اهل مكاشفه این مطلب را ثابت میكند. تمام موجودات این عالم، قبل از بوجود آمدن، در عالمهای دیگری بوجود آمدهاند و موجودات در هر عالمی شكل و خصوصیاتی مخصوص به آن دارند كه با شكل و خصوصیات این عالم فرق میكند.
یكی از خصوصیاتی كه بعضی از عالمهای برتر دارند این است كه تمام موجودات آن زنده بوده و دارای شعور میباشند و شاید این آیه هم اشاره به همین مطلب داشته باشد:(و همانا سرای آخرت بهترین زندگی است) زیرا فقط سرای آخرت را زندگی نامیده است. روایاتی كه در باره سخن گفتن میوهها در بهشت و خوشحال شدن تخت و سرور او بخاطر تكیه زدن مومن بر آن وارد شده است نیز دلالت بر حیات موجودات در عالم آخرت دارد و حتی بعضی از روایات دلالت بر سخن گفتن زمین با مومن و كافر دارد.
سخن گفتن سنگریزه در دست رسول خدا (ص) كه از معجزات آن بزرگوار است نیز از همین قبیل است، زیرا سخن گفتن آن در ملكوتش میباشد. و اعجاز رسول خدا (ص) فقط در رسانیدن سخت گفتن (با زبان ملكوتی) او به گوش مردم این جهان است.
حتی تمام معجزاتی كه پیامبران و اولیاء از خود بروز دادهاند، از قبیل به سخن واداشتن جمادات و زنده كردن آنها، از همین قبیل است. زندگی عصای موسی و پرنده عیسی یك زندگی ملكوتی و بر اهل این عالم پوشیده بود و زمانی كه خداوند لازم دید این زندگی را برای مردم آشكار نمود. زمان نیز در بعضی از عوالم خود زنده و دارای شعور است پس وداع با او و مخاطب ساختن او در عالم خودش چه اشكالی دارد!
مهم این است كه وداع كننده باید در اظهار غم و اندوه هنگام وداع راستگو باشد، تا مبادا با دروغ و نفاق - در چنین زمان گرانقدری - این ماه را به پایان برساند، گرچه چنین صداقتی فقط برای كسانی تحقق پیدا میكند كه با اشتیاق و علاقه نه با نارضایتی و زحمت این ماه را بسر برده باشند.
بطوركلی غم در ماهیت وداع وجود دارد، و فقط كسی غمگین میشود كه به همراه وداع كننده خود علاقمند باشد و چنین كسی نه تنها با او مخالفت نمیكند، بلكه آنچه را كه مورد علاقه اوست بجا میآورد. بنابراین اگر از آمدن ماه رمضان و روزه و عبادتهای آن خوشحال باشی و به آن علاقمند بوده و نسبت به انجام اعمالی كه در این ماه وارد شده، باتوجه و در این جهت جدی و به كرامت، فضل و فایده آن - آنگونه كه باید - معتقد باشی، طبیعی است كه از جدایی آن غمگین شده و بسر آمدن آن برای تو سخت است. و در چنین صورتی اگر بگویی: (السلام علیك من قرین جل قدره موجوداً وافجع فراقه مفقوداً)، سلام بر تو كه همراهی و وجودت گرانقدر و نبودن و جداییت فاجعه است.) راستگو خواهی بود. و نیز در مناجات با پروردگار خود بگویی: (نحن مودعوه وداع من عز فراقه فغمنا، واوحش انصرافه عنا فهمنا، ما با او مانند كسی كه جدایی از او سخت و رفتن او موجب وحشت است، وداع كرده و غمگین شدیم.) گفتار تو صادقانه خواهد بود. ولی اگر - پناه بر خدا - این ماه برای تو سخت بوده و با سختی روزه و عبادتهای آن را انجام داده باشی از باقی ماندن آن ناراحت باشی و در پایان ماه با چنین سخنانی با این ماه وداع كنی، ماه رمضان تو را دروغگو خواهد دانست و در جواب تو میگوید: (از سخنانت خجالت نمیكشی، به همراهی من راضی نبودی و من برای تو سخت بودم، به خیرات و هدایا و تحفه هایی كه برای تو بود بی اعتنایی میكردی و با اشتیاق و رغبت به استقبال من نیامدی، با انس و علاقه مرا همراهی نكرده و مشتاق تمام شدن و جداییم بودی و اكنون در قلبت از جدایی من خوشحال ولی با زبانت اظهار غم و اندوه مینمایی) در این صورت اگر خداوند در جواب مناجات از تو روی گردانده یا بخاطر دروغ گفتن و كوچك دانستن جناب قدسش تو را مجازات نماید، چه حالی خواهی داشت !
اگر از مقام ماه رمضان نزد خدا و باندازه فضل و نعمتی كه برای تو داشته است آگاهی داشته باشی متناسب با نیكیهایی كه نسبت به تو انجام داده و رفتار كریمانهای كه با تو داشته با آن برخورد خواهی كرد. و برای این كه مقام این ماه برای تو روشن شود، میتوانی آن را مانند میهمان بزرگواری كه بر تو وارده شده بدانی كه با آمدن او سود تو بیشتر شده و مقامت بالاتر رفته است، همانگونه كه در روایات آمده است. اگر بدانی كه این میهمان باعث نجات تو از جهنم و رسانیدن تو به بالاترین درجات نزدیكی در بهترین مكانهای صدرنشین بهشت همراه با پیامبران و صدیقین شده، و تو را در مكان صدق همراه پیامبران و رسولان و فرشتگان مقرب خواهد نشاند، چگونه با این میهمان برخورد میكنی و از همراهی آن لذت میبری و چگونه از او مراقبت كرده و خود، خانواده و تمام چیزهایی را كه برای تو عزیز است فدای آن میكنی! و چگونه از جدایی آن به وحشت میافتی! در این هنگام با حالتی با آن وداع میكنی كه سرور سجده كنندگان علیه السلام با آن وداع نمود، و ماه رمضان نیز آنگونه كه با او وداع نمود با تو وداع خواهد كرد. و حتی بهتر از وداع تو با تو وداع میكند و هنگام وداع با تو بالاتر از آنچه كه تو اظهار كردی، اظهار میكند. زیرا همیشه عنایت مقام بالا بهتر و كاملتر از مقام پایین است.
و اگر حال تو در تمام ماه یكسان نبود، یعنی گاهی از وجود ماه رمضان راضی، از همراهی آن خوشحال، با نورهای آن نورانی، از فیوضات پاك و بركات آن با بهره، آگاه به فواید آن، شكرگزار نعمتهای آن، بیاد دارنده منتهای آن، جدی در مراقبت آن، از توشههای آن با بهره و با اثرهای بزرگ آن سعادتمند بوده، و گاهی از این امور غافل یا مخالف با مقتضای آن باشد، باید در آخرین شب با معذرت خواهی صادقانه و اظهار توبه و پشیمانی برخاسته از دل، نه زبان، او را راضی كنی. زیرا او مهمان بزرگواری است كه كریمترین كریمان او را فرستاده تا خیر او به تو برسد و با كمی سخنان لطیف در هنگام معذرت خواهی، از تو راضی خواهد شد.
مصیبتی را كه در طول این ماه بر خود وارد كردهای میتوانی با پشیمانی صادقانه و آمادگی كامل جبران كنی و با این عبارت لطیف بگویی: (خدایا! با این ماه و كرامت بزرگ كه كسی از مقدار آن آگاه نیست ما را بزرگ داشتی ولی ما آن را تباه كردیم. و همانطور كه بهتر از همه میدانی بر خود ستم كردیم. شبها و روزهای این ماه گذشت. اكنون عنایتی از عنایات تو نصیبم گشته، از خواب غفلت بیدار شده و مصیبت و جنایت بزرگ خود را فهمیدم. در حالی كه اكنون به هلاكت نزدیك شدهام، در پیشگاه تو به بدكاری و تباه كردن این كرامت بزرگ و قرار دادن خود در هلاكت جاوید و افسوس بزرگ، معترف هستم. اكنون چه كسی مرا از عذابت نجات میدهد! و چه كسی مرا از آثار اعمال بدم كه در دل قرار دارد رها خواهد نمود! با این بدحالی و در میان هلاكت خود با یادآوری تو فهمیدم كه مرا به حال خود و غفلتم رها نكرده و در توبه را بر من نبستهای. بنابراین از رحمتت نومید نمیگردم. زیرا غیر از كافران كسی از بخشش تو نومید نمیگردد. و از رحمتت مایوس نمیگردم زیرا بجز زیانكاران كسی از رحمت تو مایوس نمیشود.
پس با رحمتی كه بندگان هلاك شده ات را با آن نجات داده، با قبولی كه با آن ساحران فرعون را پذیرفته و با اجابتی كه فرعون و بدترین دشمنانت، شیطان - كه مهلت خواست و به او دادی - را اجابت كردی مرا نیز نجات ده، با قبول خود مرا بپذیر و دعایم را در این شب اجابت كن و آنگاه گناهانم را به چند برابر اعمال خیر مبدل گردان، نامم را در این ماه مبارك از دفتر سیهروزان جهنم پاك، و در دفتر رستگاران در بهترین جای بهشت ثبت بفرما، و مرا به دوستان قدیمی و برگزیدگان نزدیك خود ملحق فرما، بحق محمد و آل پاك او- درود بر تمامی آنان باد.
خدایا! گناهان و كمی حیایم رویم را نزد تو سیاه كرده است. پس با روی نورانی آل محمد - درود تو بر آنان باد - به سویت روی آوردم تا مرا قبول نمایی و پناهم دهی. خدایا! این ماه سرای میهمانی تو است و دوست نداری كه میهماندار از میهمان خود پذیرایی نكند، گرچه میهمان از كسانی باشد كه پذیرایی نكردن از او، او را نابود نكرده و میهماندار از كسانی باشد كه احسان، دارایی او را كم میكند. و اگر تو مرا از پذیرایی خود محروم نمایی در پناه تو گرسنه مانده و به هلاكت میرسم، ای كسی كه احسانش دارایی او را افزایش میدهد!)
توبه
آنگاه توجه داشته باش كه با بازگشتی صادقانه ماه را به پایان رسانده و از این پس با اهداف پروردگار و مولایت مخالفت نكنی.
....................................................................................................
منبع:e-resaneh
شنبه 28/6/1388 - 11:18
رمضان
دعای وداع با ماه مبارک رمضان
ماه مبارک رمضان حقیقت و باطنى دارد که این حقیقت
در قیامت ظهور مىکند. رمضان را امام سجاد(ع) عید اولیاء الله مىداند،
پایان این ماه بزرگ و پرخیر و برکت برای کسانی که ارزشهای آن را درک کرده
اند، غم انگیز بوده و در روزها و ساعات پایانی تلاش می کنند بهترین و
بیشترین بهره را از زمان باقیمانده کسب و برای فرصتهای از دست رفته متأثر
هستند .
شیخ صدوق برای وداع ماه مبارک رمضان دعائی ذکر کرده که میگوید:
ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که حضرت فرمود در وداع ماه مبارک رمضان بگوئید:
« اللهم انک قلت فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل و قولک الحق شهر رمضان
الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان، و هذا شهر
رمضان قد انصرم فاسالک بوجهک الکریم، و کلماتک التامات ان کان بقی علی ذنب
لم تغفره و ترید ان تحاسبنی به او تعذبنی علیه او تقایسنی به ان یطلع فجر
هذه اللیلة، او ینصرم هذا الشهر الا و قد غفرته لی یا ارحم الراحمین»
بار پروردگارا تو خود گفتی در کتاب مقدس که بر نبی مرسلت نازل فرمودهای و قول تو حق است که ماه رمضان که در او قرآن نازل شده و مایه هدایت و رستگاری مردم و دلائل آشکار از هدایت و وسیله تشخیص حق از باطل میباشد،
اینک ماه رمضان به پایان رسید و فیوضاتش تا سال آینده از ما قطع شد پس
تقاضا مینمایم از تو به آبروی گرامیت و کلمات تام و تمامت، اینکه اگر بر
من گناهی باقی مانده ( و پاک نشدم ) که هنوز آن گناهم را نیامرزیدی، و
اراده حسابرسی او را داری، یا میخواهی به آن گناه باقیمانده عذابم کنی و
یا به اندازه گناهم عقوبت نمائی، تا اینکه طلوع کند فجر این شب، یا پایان
پذیرد این ماه مبارک، مگر آنکه آن گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در
گذری، ای مهربانترین مهربانان.
شنبه 28/6/1388 - 11:16
رمضان
...سلام بر تو ای كریمترین همنشین از میان زمانها و وقتها، سلام بر تو كه اوقات تو در بهترین ماه خداوند قرار گرفته است، سلام بر تو، بر تو كه وقتی میرسی دلهامان شاد میشود و چون میروی غم و اندوه عالم بر دلهامان مینشیند. سلام بر تویی كه در نزد تو دلهامان نرم و خوشخو میشود و گناهانمان اندك، سلام بر تویی كه در مبارزه با شیطان ما را یاری دادی و راههای احسان و نیكوكاری را بر ما گشودی...
...سلام بر تو كه قبل از آمدن انتظارت را داشتیم، هماكنون نیز كه مىخواهى بروى ما را غمگین كردهاى...
...سلام بر مهمان گرانقدرى كه به بركت تو خدا بسیارى از بلاها را از ما برداشت و بسیارى از بركات را به ما عطا كرد (درحقیقت ما مهمان تو بودیم نه تو مهمان ما)...
...پروردگارا، عمر ما را تا ماه مبارك آینده طولانى بفرما و هنگامى كه ما را به سال آینده رساندى، كمك كن تا آنچه در خور و شایسته توست، عبادت كرده و آنچه سزاوار توست، طاعت كنیم...
... پروردگارا، هجران ماه مبارك را كه مصیبت ماست براى ما در روز عید فطر با بركت جبران فرما...
یا علی
شنبه 28/6/1388 - 11:14
فلسفه و عرفان
1- بانگ رحیل ای فرزند آدم !- « توشه » را افزون كن ، كه « راه » {آخرت و رسیدن به سعادت } ، دور است ، دور !- و « كشتی» را تعمیر كن ، كه « دریا » عمیق است ، عمیق !- و « بار » { های بیهوده را } فرو گذار - و خود را سبكبار كن كه «صراط » ، باریك و دقیق است ، دقیق ! - و « عمل » خود را پیراسته كن ، كه « حسابرس» بینا است ، بینا ! - و خفتن خویش را به تاخیر انداز و آنرا برای درون قبر بگذار ! - و فخر كردنت را برای هنگامه برپایی « میزان » { در قیامت } بگذار .- و خواهش های دلت را برای بهشت واگذار .- و آسودگی ات را برای جهان آخرت بگذار .- و لذت جویی ات را برای { زیستن در كنار } پاكان بهشتی وا گذار . - و برای من باش تا من – نیز – برای تو باشم . - و با سبك شمردن دنیا ، به من نزدیك شو و تقرب بجوی .- و با دشمن داشتن بدكاران و – نیز – دوستی با نیكان ، خویشتن را از آتش ، دور بدار . - پس { بدان كه } خداوند ، پاداش نیكو كاران را تباه نمی كند . 2- غفلت چرا ؟!ای فرزند آدم ! - اگر خداوند روزی رسان توست ، پریشانی و كوشش بسیار { و حرص بر دنیا } چرا ؟!- اگر آفرینش همه چیزها به راستی از من است ، بخل ورزیدن چرا ؟!- اگر شیطان ، دشمن من { و تو} ست ، غفلت چرا ؟! - اگر حسابرسی و عبور از صراط ، حق است ، مال پرستی چرا ؟! - اگر كیفر خداوند ، حق است ، گناه كردن چرا ؟! - اگر پاداش بهشتی حق است ، سستی چرا ؟! - اگر همه چیز جهان به قضا و قدر من است ، بی تابی چرا ؟! - حسرتناك آنچه از دست می دهید نباشید و – نیز – برای آنچه به شمایان می دهم شادمانی نكنید { و مغرور نشوید }.
3- بیهودتان نیافریده ام !ای فرزند آدم !- من شمایان را بیهوده نیافریده ام ! - و به حال خود رهایتان نكرده ام .- و از آنچه می كنید غافل نیستم .- و شمایان به آنچه {از رحمت و نعمت } نزد من است نمی رسید ، مگر با شكیبایی بر ناگواری ها در راه طلب رضای من. - و شكیبایی بر طاعت من برایتان آسانتر است از تحمل سوزندگی آتش دوزخ .- و ناگواری های این جهان بر شمایان آسانتر است از عذاب جهان دیگر . 4- به من پناه آورید !ای فرزند آدم ! - همه تان گمراهید ، مگر آنكه من هدایتش كنم .- همه تان بیمارید ، مگر آنكه من شفایش دهم .- همه تان بینوایید ، مگرآنكه من بی نیازش كنم . - همه تان هلاكید ، مگر آنكه من نجاتش دهم .- همه تان بد كارید ، مگر آنكه من صیانتش كنم و از تباه كاری بازش دارم . - پس { اكنون كه بی عنایت من راه به جایی نمی برید } به سوی من باز آیید { و به دژ استوارم پناه آورید } تا با شما مهربانی كنم .- و پرده های { عفت وعصمت } خویش را نزد كسی كه اسرارتان بر او پوشیده نیست ،ندرید . 5- تمثیل های عبرت آموزای فرزند آدم !- كردار بی دانش و بصیرت ، چونان « رعد بی باران » است .- و دانش بدون عمل ، به سان « درخت بی ثمر » است .- و دانش بدون زهد و خشیت ، همچون « ارث بی زكات و غذای بی نمك و كشت وكار بر سنگ صاف » است .- و دانش نزد احمق ، مانند « یاقوت نزد چهار پایان » است .- و دل های سخت شده مانند « سنگ فرو رفته در آب » است ، كه موعظه در دل های سخت اثر نمی بخشد .- و موعظه نزد كسی كه به آن رغبت ندارد ، چونان « ساز و آهنگ نزد مردگان » است .- و نماز بدون زكات مال ، همسان « بدن بدون روح » است .- و عمل و كردار بدون توبه ، چونان « ساختمان بی پایه و اساس » است . - ایا مردمان از مكر و تدبیر خداوند ، غفلت ورزیده اند و خود را از آن در امان پنداشته اند ؟! هیچكس خویشتن را از تدبیر و كیفر خداوند در امان نمی بیند ، مگر مردمان زیانكار .
6- طالبان بهشت كجایند ؟ ای فرزند آدم !- اگر چنین است كه پادشاهان بی جرم « ستمگری » خود دوزخی می شوند .- و عربان ، به سبب « تعصب ورزی » و نژاد پرستی ، - و عالمان با « حسد ورزی » ،- و فقیران با « دروغگویی » ،- و تاجران با « خیانت ورزی » ، - و كشاورزان به سبب « جهالت » و دانش نطلبیدن ، - و عابدان با « ریا ورزیدن در عبادت » ، - و ثروتمندان با « تكبر » ، - و خوانندگان كتابهای آسمانی ، با « غفلت » { و عدم ژرف نگری در معانی آنچه می خوانند } ، - و رنگ رزان ، با « تقلب در كارشان » ، - و زكات نادهندگان ، به سبب « ندادن زكات مالشان » ، - { اگر اینان به سبب این امور دوزخی می شوند } پس ، طالبان بهشت ، كجایند { و به بهشت روندگان ، كیانند } ؟ ! 7- امداد الهی در مسیر پارسایی ای فرزند آدم ! - اگر دیدگانت ، برای نگاه به آنچه بر تو حرام كرده ام ، با تو ستیز كرد { و خواست به نگاه حرامت وا دارد }، من با دو پوشش { پلك های چشم } تو را یاری كرده ام ، پس ، چشم فرو بند !- واگر زبانت برای واداری ات به گفتن آنچه بر تو حرام كرده ام ، با تو ستیز كرد ، من با دو پوشش { لبها } تو را مدد كرده ام ، پس ، دهان فرو بند و سخن مگو ! 8- گواهان آدمیان ای فرزند آدم ! - فرشتگانم { كه ماموران منند }، شب و روز در پی تو اند و مراقب اعمال تو ، تا آنچه را می گویی و انجام می دهی ، چه كم و چه زیاد ،بنویسند . - و آسمان_نیز _ آنچه از تو ببیند ، شهادت می دهد . - و زمین _ هم _ به آنچه بر آن انجام می دهی گواهی می دهد . - و خورشید و ماه و ستارگان _ نیز _ به گفتار و كردارت گواهند . - و من _ خود _ از اندیشه های پنهانی قلبت آگاهم .- پس خودت _ نیز _ از خویشتن غافل مباش ، - زیرا مرگ { در پیش است } و گرفتاری فراوان در انتظار تو است { و به توشه بسیار نیازمندی }. - و هنگامه كوچ تو نزدیك است .- و آنچه را از پیش فرستادی ، چه نیك و چه بد ، بی كم وكاست آماده است . - و فردا محصول اعمال خود را در می یابی .
9-ریاضت و معرفت ای فرزند آدم ؟! - پارسا باش و از حرا م ها دوری گزین ، تا مرا بشناسی و به من معرفت یابی .- و گرسنگی بكش { و از پر خوری بپرهیز } تا مرا ببینی { و به معرفت شهودی برسی } .- و مرا عبادت كن تا مرا بیابی .- و تنهایی گزین { و از در آمیختن فراوان با مردمان بپرهیز } تا به من برسی . 10- « انسان » ، خدا گونه ای بی همتا ای فرزند آدم ؟!- من آن بی نیازم كه هرگز فقیر نشود ، فرمان مرا بشنو و آن را در كار كن ، تا چنان بی نیازت كنم كه فقیر نشوی .- ... من آن زنده ام كه هرگز نمی میرد ، فرمان مرا بشنو و آن را در كار كن ، تا چنان زنده ات بدارم كه هرگز نمیری.- من { هر گاه به پدید آمدن چیزی اراده كنم } به هر چه بگویم « ایجاد شو !» بی درنگ ایجاد می شود ، فرمان مرا بشنو وآن را در كار كن { تا نیرویی دهمت كه } به هرچه بگویی «ایجاد شو !» ایجاد گردد! 11- اوصاف ستوده ای فرزندان آدم ؟!- آیا واجبات مرا همانگونه كه فرمانتان داده ام ، انجام دادید ؟- و آیا در مال و جانهاتان با بینوایان به برابری رفتار كردید ؟- و آیا به كسی كه به شما بد كرد ، نیكی كردید ؟ - و آیا كسی را كه { از سر نادانی } به شما جفا كرد ، بخشیدید ؟- و آیا با كسی كه { از سر غفلت و جهل } از شما پیوند برید ، پیوستید ؟- و آیا با كسی كه با شما خیانت كرد ، به انصاف رفتار كردید ؟ - و آیا با كسی كه به شما قهر ورزید ، سخن گفتید { و با او از در آشتی در آمدید } ؟- و آیا فرزندانتان را { به نیكی } ادب كردید ؟- و آیا از عالمان { راستین }درباره مسائل دین و دنیاتان پرسیدید؟ - پس { آگاه باشید كه} من به صورت ها و خوبی های ظاهری تان نمی نگرم ، بلكه به دل ها و كردارتان می نگرم ، و به این اوصاف ستوده از شما خشنود می شوم .
12- نا همگونی درون و برون ای فرزند آدم !- چقدر « الله ! الله !» می گویی ، در حالی كه قلبت غیر الله است !- و زبانت « الله » می گوید ، و تو از غیر خدا می ترسی و به غیر خداوند امید می بندی ، اگر « الله » را می شناختی ، از غیر خدا واهمه نمی داشتی و عزم غیر او نمی كردی .- گناه می كنی و به توبه راستین روی نمی آوری .- راستی كه توبه ای كه با پافشاری بر گناهان همراه معاصی باشد ، « توبه دروغگویان » است .- و { بدان كه } پروردگارت بر بندگان ستم نمی كند { بلكه با مومنان و صالحان ، به لطف و عنایت رفتار می كند و توبه گران راستین را می بخشاید و پاداش می دهد و اما نا مومنان و نا صالحان را كیفر می دهد و از توبه كنندگان دروغین نمی گذرد . } 13- ثمرات عبادت و آفات غفلت ای فرزند آدم ! - خویشتن را برای عبادت من فارغ البال كن و خالصانه به پرستشم بپرداز تا قلبت را از بی نیازی سرشار كنم .- و دستانت را از رزق و روزی پر كنم .- و بدنت را در راحتی و آسایش قرار دهم .- از یاد من غافل مشو كه اگر از ذكر من غفلت ورزی قلبت را از فقر و نیاز پر كنم .- و بدنت را به سختی و خستگی دچار سازم.- و سینه ات را از اندوه و تشویش لبریز كنم .- و جسمت را بیمار گردانم .- و دنیا و زندگانی این جهانت را در تنگنا قرار دهم . 14- فرو افتادن پرده ها!ای فرزند آدم !- مرگ ، اسرارت را آشكار می كند .- و قیامت ، خبرهای پنهانی ات را فاش می سازد . - و نامه اعمال ، پرده هایت را می درد . - پس ، اگر گناه كوچكی كردی به كوچكی گناهت منگر ، بلكه به { بزرگی } كسی بنگر كه عصیانش كرده ای !
پنج شنبه 26/6/1388 - 9:53