• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 245
تعداد نظرات : 1077
زمان آخرین مطلب : 5495روز قبل
رويا و خيال

..:: بی سبب... ::..

خالیم از هر گونه احساس که در میان اشکهای من جاری است بی سبب ...میان خنده های من رنگ احساس عاری است آنچه لبریز است از عمق وجودم ترانه ی زیبای شادی است رو به سوی دریای بی کران قدم بر میدارم در حالی که آسمان پر از رنگ ستاره است ابر های مه گرفته از احساس لبریز می شوند تا به من برسند اما چه بسا که دل من در شوق آشنایی دیداری بی هوس است طعم این احساس را پیوسته دارم به قلب همچو کودکی که برای رفتن آماده است.....

چهارشنبه 30/5/1387 - 12:32
دانستنی های علمی
دوستم داشته باش ، دوستم داشته باش
بادها دلتنگند ، دستها بیهوده ، چشمها بی رنگند
دوستم داشته باش
شاخه ها می لرزند ، برگها می سوزند ، یادها می گندند
باز شو تا پرواز ، سبز باش از آواز ، آشتی كن با رنگ
دوستم داشته باش
سیبها خشكیده ، یاسها پوسیده ، شیر هم ترسیده
دوستم داشته باش
عطرها در راهند ، دوستت دارم ها ، آه چه كوتاهند
دوستت خواهم داشت ، بیشتر از باران ، گرمتر از لبخند، داغ چون تابستان
دوستت خواهم داشت
شادتر خواهم شد ، ناب تر ، روشن تر ، بارور خواهم شد
دوستم داشته باش
برگ را باور كن ، آفتابی تر شو ، باغ را از بر كن
دوستم داشته باش
عطرها در راهند ، دوستت دارم ها ، آه چه كوتاهند
خواب دیدم در خواب آب آبی تر بود، نور پر سوز نبود، زخم شرم آور بود
خواب دیدم در تو، رود از تب می سوخت، نور گجسو می بافت، باغچه گل می دوخت
دوستم داشته باش
عطرها در راهند ، دوستت دارم ها ، آه چه كوتاهند.
چهارشنبه 30/5/1387 - 12:26
دانستنی های علمی

سلام


دوستم رفت

حالا این منم که اینجام

ولی تنها

...

اون رفت  ..

ولی خاطراتش هنوز هست

هوزم یادش برام شیرین

هنوز رنگ صورتی فونتش یادمه

...

هنوزم وقتی تنها می شم

می شینم به این عکس ها نگاه می کنم

 

...جاش و پر نمی کنه ...

 

                         هنورم تنهام .. !    برای همیشه !!


 

چهارشنبه 30/5/1387 - 12:17
دانستنی های علمی

میدونی از کجا باید بفهمی دنیا دو روزه...

از اونجا که هر کی رو دوس داری بهت میگه تا آخر دنیا باهاتم.............

سه شنبه 29/5/1387 - 18:36
دانستنی های علمی

 پرسیدم :عشق چیست؟

گفت:آتش

گفتم مگر آن را دیده ای؟

گفت :نه درآن سوختم...

دوشنبه 28/5/1387 - 14:50
ادبی هنری

 

رنگ سال گذشته را دارد همه ی لحظه های امسالم

سیصد و شصت و پنج حسرت را هم چنان می کشم به دنبالم

قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی گنجم

دیده ام در جهان نما چشمی که به تکرار می کشد فالم

«یک نفر از غبار می آید»! مژده ی تازه ی تو تکراری ست

یک نفر از غبار آمد و زد زخم های همیشه بر بالم

باز در جمع تازه ی اضداد حال و روزی نگفتنی دارم

هم نمی دانم از چه می خندم! هم نمی دانم از چه می نالم

راستی در هوای شرجی هم دیدن دوستان تماشایی ست

به غریبی قسم نمی دانم چه بگویم جز این که خوشحالم

دوستانی عمیق آمده اند چهره هایی که غرق شان شده ام

میوه های رسیده ای که هنوز من به باغ کمالشان کالم

آه... چندی ست شعرهایم را جز برای خودم نمی خوانم

شاید از بس صدای شان زده ام دوست دارند دوستان لال
م


 

يکشنبه 27/5/1387 - 15:26
خانواده
کاش می شد

  دوست نداشت

  نخواست

  و نپرستید

  و نپرسید چرا

تا همه چیز

  باشند

  نیایند

  و نروند

  ونگویند چیزی

تو را

  دوست داشتم

  می خواستمت

  و هر لحظه از عمق وجود می پرستیدم 

  تو را

تو هرگز نبودی با من

  آمدی

  رفتی

از آن دور به آن دور تر

و هرگز ننشستی لحظه ای

  پای درخت سیبی

تا ببینی شکفتن حتی یک شقایق را

  با من

و همواره 

  گفتی دیر است

  به ما که می رسد ...




يکشنبه 27/5/1387 - 15:19
محبت و عاطفه

رفتی و دیگرنمی بینم سرنوشت تورا               رفتی و دیگر نمی گویم با توام چرا

از   پس  هر  آمدن  رفتن  است                  این  نه  تنها  سرنوشت من است

               سرنوشت هر کس را به جایی میکشاند مرا هم به اینجا کشنده

                در نیمه راه مانده ام ، نه راه رفتن دارم نه راه بازگشت...

يکشنبه 27/5/1387 - 14:59
خانواده

اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم

ویا از روی خود خواهی فقط خود را پسندیدم

اگر از دست من در خلوت خود گریه میکردی

اگر بد بودم وهرگز به ری خود نیاوردی

اگر تو مهربان بودی و من نامهربان بودم

برای دیگران بهارو برای تو خزان بودم

گناهم را ببخش....

يکشنبه 27/5/1387 - 14:33
ادبی هنری

منم عاشق مرا غم سازگار است

تو معشوقی تورا با غم چه کار است...

يکشنبه 27/5/1387 - 14:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته