• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 651
تعداد نظرات : 1515
زمان آخرین مطلب : 5955روز قبل
فلسفه و عرفان

" آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند " .

 ارد بزرگ

شنبه 30/6/1387 - 14:9
فلسفه و عرفان

" برای آنکه عمر طولانی باشد ، باید آهسته زندگی کنیم " .

سیسرون

شنبه 30/6/1387 - 14:6
دعا و زیارت
دعاهایی که در شب های احیا می خوانند بر دو قسمند: اول دعاهایی که در همه شب های ماه رمضان خوانده می شود و بخش دوم دعاهایی که مخصوص شب های احیا است. دعاهایی که در تمام شبها خوانده می شود عبارتند از دعای "افتتاح" که با این جمله آغاز می شود: "اللهم انی افتتح الثناء بحمدک ..." دعای "اللهم رب شهر رمضان..."، دعای "اللهم ادخلنی برحمتک فی الصالحین..." دعای "اللهم انی اسئلک ان تجعل..." و دعای "اعوذ بجلال وجهک الکریم."

دعاهای مخصوص شبهای احیا عبارتند از جوشن کبیر، جوشن صغیر، توسل به ائمه، مجیر و دعای "اللهم انی اسئلک بکتابک المنزل". از این میان دعای جوشن کبیر مشهورترین و متداول ترین دعایی است که در شب های احیا خوانده می شود. این دعا را آخر از همه دعاها می خوانند و یک نفر که صدایی خوش و رسا دارد دعا را می خواند و دیگران آهسته زمزمه می کنند. انتهای هر فصل از دعا همه با صدای بلند می خوانند: "سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب". آن گاه قسمت بعد را ادامه می دهند تا به انتهای دعا برسند.


در شب نوزدهم علاوه بر دعاهایی که ذکر شد دعای "یا دی الذی کان قبل کل شی" و "اللهم اجعل فیما تقضی" خوانده می شود. شب بیست و یکم هم دو دعای "یا مولج اللیل فی النهار..." و "اللهم صل علی محمد و آل محمد، محمد وارحم لی حلما" را می خوانند.


شب بیست و سوم و شب های دهه آخر ماه رمضان دعاهای "اعوذ بجلال وجهک الکریم" و "اللهم ادعنا حق..." و "اللهم انک قلت..." خوانده می شود. بسیاری از احیاگزاران هم شب بیست وسوم این دعاها را می خوانند: "اللهم کن لولیک..."، "اللهم امدد لی فی عمری..."، "یا باطنا فی ظهوره..." و دعاهای "مکارم اخلاق" و "توبه" خوانده می شود.

جمعه 29/6/1387 - 17:56
ورزش و تحرک

سلام و تسلیت به اون دوستانی که بازم شایستگی های تیم مارو دیدن

این بود اون استقلالی که میگفتم

 گفته بودم

دیگه حرفی میتونین بزنین

بازم تسلیت

جمعه 29/6/1387 - 17:48
خواستگاری و نامزدی

زندگی چیست ؟ اگر خنده است چرا گریه میكنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میكنیم ؟ اگر مر گ است چرا زندگی می كنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگه عشق نیست چرا عاشقیم

                                                                                     دکتر شریعتی

پنج شنبه 28/6/1387 - 10:32
فلسفه و عرفان

رفتن همیشه به معنای رسیدن نیست ولی برای رسیدن باید رفت.
در بن بستهای زندگی راه آسمان باز است
پرواز بیاموز.

                                   (شریعتی)   

چهارشنبه 27/6/1387 - 17:15
فلسفه و عرفان

در نهان ، به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند ، و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند غافلیم.
شاید این است دلیل تنهایی ما ...

                                                                                              ( دکتر شریعتی)

چهارشنبه 27/6/1387 - 12:10
دانستنی های علمی
با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه،رختخواب خرید ولی خواب نه،ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه،می توان کتاب خرید ولی دانش نه،دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.
سه شنبه 26/6/1387 - 12:16
خواستگاری و نامزدی

الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها
ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات
ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارند ه ها
ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه
ح: حق شناسی برای تزكیه نفس
خ: خودداری برای تمرین استقامت
د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
‌ذ: ذكر گوپی برای اخلاص عمل
ر: رضایت مندی برای احساس شعف
ز: زیركی برای مغتنم شمردن دم ها
ژ: ژرف بینی برای شكافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش كار ها
ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج
ص: صداقت برای بقای دوستی
ض: ضمانت برای پایبندی به عهد
ط: طا قت برای تحمل شكست
ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف
ع: عطوفت برای غنچه نشكفته باورها
غ: غیرت برای بقای انسانیت
ف: فداكاری برای قلب های درد مند
ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل
ك: كرامت برای نگاهی از سر عشق
گ: گذشت برای پالایش احساس
ل: لیاقت برای تحقق امید ها
م: محبت برای نگاه معصوم یك كودك
ن: نكته بینی برای دیدن نادیده ها
و: واقع گرایی برای دستیابی به كنه هستی
ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها
ی: یك رنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترك

دوشنبه 25/6/1387 - 17:49
ادبی هنری
یک بنده خدایی وارد قبرستانی می شود. سر هر قبری می رود، می بیند سنّ مرده خیلی کم است. شش سال، دو سال، هفت سال ... . مرد تعجب می کند. از متولی قبرستان می پرسد: « آقا اینجا قبرستان بچّه هاست. » جواب می دهد: « نه آقا. اینجا همه نوع مرده ای داریم. پیر، جوان، بچه ... »
مرد می گوید: « پس چرا من هر چی نگاه می کنم، همه شش هفت ساله اند.»
متولی قبرستان می گوید: « ما در شهرمان یک عالم عارفی داریم که اعتقاد دارد سنّ واقعی آدم ها به عقل و خردی است که دارند و در زندگی آن را به کار می گیرند؛ نه به تاریخ به دنیا آمدنشان. در شهر ما هر کس می میرد می برند نزد این عالم، و او سن واقعی مرده را می گوید و همان را روی سنگ قبرش می نویسند.

این قبری که روی سنگش نوشته شش ساله، در شناسنامه شصت و پنج ساله بود. این یکی که نوشته دو ساله، در شناسنامه چهل ساله بود. این یکی که نوشته هشت ساله، در شناسنامه نود و سه ساله بود.... خود من هم یک روز رفتم پیش این عالم و پرسیدم سنّ واقعی من چقدر است؟ عالم گفت: برو جوان. برو که تو هنوز به دنیا نیامده ای. »

دوشنبه 25/6/1387 - 13:43
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته