• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1300625

پرسش

با سلام و احترام
من دختری دارم 17ساله سال11تجربی متاسفانه دارای تمرکز لازم نیست و بیشتر تمایل به کارهایی بجز درس خواندن دارد و موقع درس خواندن کل حوااسش به جاهای دیگر است مثلا اگر یک ماه دیگر قرارباشد میهمانی شرکت کند از حالا دائم به فکر آماده شدن برای آن میهمانی است ویا در صورت صحبت من با پدرش حتی به آهستگی با اینکه درب اتاقش بسته است می آید و اضهار نظر می کند و کلا وقت کمی برای درس خواندن می گذارد و علی رغم اینکه خودش این رشته را انتخاب نموده و من از ایشان درخواست تغییر رشته را بارها داشته ام موافقت نمی کند ضمنا ایشان در یکی از مدارس معتبر شهر درس می خواند ولی نمراتش خیلی جالب نیست و مشاور مدرسه هم اظهار می نماید تمرکز خوبی ندارد بارها با ایشان صحبت کردم اما متاسفانه بدون نتیجه بوده و به همین دلیل برای دروس فیزیک و ریاضی که کلاس اختصاصی برایش گرفته بودم حذف نمودم. ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید چکار کنم با توجه به مهلت کم باقی مانده تاپایان سال و کنکور سال آینده

پاسخ

باسلام و با عرض پوزش به خاطر تاخیر
مادر گرامی با یک یادداشت نمی توان متوجه مشکل فرزند شما شد بلکه ارزیابی دقیق حضوری لازم است. مشکل در تمرکز در نوجوانی می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. برای مثال نوجوانانی که دچار عارضه و اختلال بیش فعالی هستند در زمره نوجوانانی قرار می گیرند که حواس پرتی در ان ها بیشتر است و مشاوره نوجوانان می تواند راهی برای کاهش مشکلاتش باشد.
اما باید گفت که حواس پرتی تنها مختص نوجوانان دارای اختلال بیش فعالی و یا عدم تمرکز نمی باشد.
بلکه خود حواس پرتی در نوجوانان می تواند به عنوان اختلال مهمی در نوجوانان شناخته شود.
این گونه نوجوانانی که با اختلال در تمرکز و حواس پرتی مواجه هستند معمولا در طول تحصیل با مشکلات متعدد مواجه می شوند.
این ها نمی توانند به خوبی و به راحتی تکالیف خود را انجام دهند و یا اینکه در سر کلاس درس مرتبا حواس آن ها پرت شده و در نتیجه یادگیری در انان به شدت کاهش خواهد یافت.
این دسته از نوجوانان که دچار مشکل حواس پرتی هستند حتی در انجام کارهایی مانند تمیز و مرتب کردن اتاق خود نیز با مشکل مواجه می شوند.
و البته برخی پدر و مادرها ان را به پای تنبلی و کسالت نوجوان خود بگذارد.
اما باید گفت که این دسته از نوجوانان معمولا انرژی بیشتری نسبت به سایر نوجوانان دارند.
همین انرژی بیش از حد در ان ها می تواند سبب این اختلال شده و به این دلیل برقراری تعادلی بین مغز و عملکرد می تواند کمک مهمی در این نوجوانان باشد.
می توان با استفاده از تمرین های خاص روانپزشکی به این مهم در نوجوانان حواس پرت دست یافت.
من  در ادامه راه کارهایی را برای تمرین دادن فرزندتان برای کم کردن حواس پرتی و افزایش و بهبود قوه تمرکز ذکر خواهم کرد اما توصیه جدی دارم فرزندتان را نزد روان شناس کودک و نوجوان ببرید تا ارزیابی حضوری صورت گیرد:
ترکیبی از تکنیک های آرامش بخش ساده، مانند تنفس عمیق و فرض مسائل مثبت در ذهن، باعث افزایش توانایی شما در یادگیری می شود.
ضمن اینکه در طول روز بر روی ۲ تا ۳ کار تمرکز کنید و فقط آن‌ها را انجام دهید زیرا افزایش تعداد کار متفاوت در روز سبب آشفتگی و حواس‌پرتی می‌شود.
همچنین سعی کنید همیشه اهداف مهم را در ذهن خود داشته باشید، این کار سبب می‌شود که حافظه و تمرکز شما تقویت شود.
در نظر داشته باشید که بهتر است کارهایی را در روز انجام دهید که در زودترین زمان ممکن انجام شود زیرا طولانی شدن کار و تداخل آن با کارهای دیگر احتمال حواس‌پرتی را بیشتر می‌کند.
سعی کنید حساسیت خود را نسبت به عوامل بیرونی که سبب حواس‌پرتی شما می‌شود از بین ببرید و عوامل درونی حواس‌پرتی را به کمترین حالت ممکن برسانید.
ضمنا انجام بازی های فکری نیز در افزایش تمرکز بسیار موثر است. بعد از هر چهل و پنج دقیقه مطالعه حتما یک ربع استراحت کنید تا مغزتان برای یادگیری بعدی امادگی داشته باشد. ضمنا توجه و یادگیری روشهای مطالعه نیز به فرزند شما بسیار کمک می کند مراجعه حضوری فراموش نشود چرا که امکان دارد با تشخیص متخصص  فرزندتان برای مدتی نیازمند دارو درمانی باشد.باتشکر از تماس شما
 

مشاور : خانم عطاريان | پرسش : شنبه 24/1/1398 | پاسخ : شنبه 14/2/1398 | تربیت کودک | فوق ليسانس | 49 سال | شیوه های تربیتی | تعداد مشاهده: 153 بار

تگ ها : نوجوانی حواس پرتی راهکار

مشاوره های مرتبط

با سلام و عرض ارادت
دختر سه سال و سه ماهم مدام به بهانه بوسیدن درصدد لمس ملاجه ی دختر دوماهم هستش ، بعضی وقتها که بغل میگیرمش میاد محکم و ناگهانی دستش رو میکشه میترسم دستش رو از جا دربیاره ، میترسم صدمه جبران ناپذیری بهش وارد کنه ،‌با وجود اینکه سعی کردم به هر دوتاشون توجه کافی داشته باشم اما از این رفتارهای دخترم هل دادن و حمله ناگهانی .... دچار استرس میشم . ممنون میشم راهنماییم کنید .

ایران تهران با سلام و احترام پسرم تک فرزند۲۳ساله دانشجو و مشغول کاره حدود یک هفته است که تو کیفش سیگار پیدا کردم با پدرش در میون گذاشتم ایشون هم مثل من نظرش اینه که بخاطر حفظ حریم خصوصی و اعتماد،; در مورد پیدا کردن سیگار به خودش چیزی نگیم; ولی نمی دونیم چطور این موضوع رو حل کنیم. لازم به ذکره اخیرا با دختری که شرایط لازم رو نداشت درگیر روابط عاطفی شده و اصرار بر ازدواج داشت که با مخالفت من و پدرش و کمک از مشاور مجبور شدعلیرغم میلش رابطه رو کات کنه; نزدیک دو سال از اون ماجرا می گذره;لطفا بصورت خصوصی راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم.

سلام وقت بخیر
پسرم ۱۴ ساله است.با تبلت از ۱۲ روز تا ۴ صبح آنلاین با دوستاش بازی میکنه.هیچ مسئولیتی تو خونه قبول نمیکنه.حتی یه در خونه باز کردن.کلی هم از دوستای اینترنتی که همکلاساش هم هستن فوشهای زشت یاد گرفته و همش به زبون میاره.تا بهش چیزی میگیم میگه به فلانم.بهش میگیم تایم بازیتو کم کن میگه به شما مربوط نیست هر کار میکنم دوست دارم. میگیم چشات مشکل پیدا میکنه مشکل عضلاتی پیدا میکنی میگه به کسی ربطی نداره.
چند ماهه هست که میگه تبلتم سرعتش پایینه و داغ میکنه برام گوشی بخرید.واقعا درمانده شدیم. من و پدرش نمیدونیم چیکار کنیم آیا با این روندی که پیش گرفته براش گوشی بخریم؟آیا شرط برای گوشی خریدن براش بزاریم؟
چون قبلا که تبلتش خراب بود با گوشی پدرش هم تا نصف شب بازی میکرد میگفت تبلتم رو درست کنید دیگه میدونم مال خودمه رعایت میکنم ولی وقتی درست شد به حرفاش عمل نکرد. برای بد دهنیش چه رفتاری بکنیم؟
خواهش میکنم کمکم کنید

با سلام من یک پسر 5 ساله و یک پسر 11.5 ساله دارم.پسر بزرگم از حدود سن 4 سالگی با تمایل خودش در اتاق جدا می خوابید و تا سن 8 سالگی بعضی مواقع( بعد از مسافرت, بیماری و تولد برادرش) پشیمون می شد و دوباره در اتاق ما می خوابید. اما بعد از سن 8 سالگی دیگه در اتاق ما نخوابیده. و خیلی وابسته به ما نیست و حتی تنهایی با پدر بزرگش به مسافرت و یا تفریح می ره. اما پسر کوچیکم به شدت به من وابسته است و تمایلی برای جدا خوابیدن نداره. سوال من : مدتی هست که پسر بزرگم مدام درخواست می کنه که یا من و اون جای خوابمون رو عوض کنیم و اون پیش پدرش بخوابه و یا من در اتاق اون بخوابم و موقع خواب می گه احساس تنهایی می کنم. البته براش تخت دو طبقه که دوست داشت خریدیم و اتاقش رو به رنگ دلخواهش رنگ کردیم. نمی دونم چه کمکی می تونم بهش بکنم
با تشکر

سلام
دو پسر ۱۴ و ۴ ساله دارم
پسر بزرگم با ورود من و پدرش به اتاقشان مخالف است.در حالی که من جا نمازم رو آنجا گذاشتم و نماز هایم را در اتاق آنها میخوانم.ولی او مخالف است و میگوید دوست ندارد اونجا نماز بخوانم.در حالی که من گفته ام به خاطر اینکه تاثیر مثبت برای بچه ها داره اینجا نماز میخوانم.حتی او دوست ندارد برادر کوچکش هم وارد اتاق شود و همش با او ناسازگاری دارد.لطفا راهنمایی کنید چه کنم؟
آیا موقع ورود بخ اتاقشان باید اجازه بگیرم و در بزنم؟

سلام وقت بخیر
پسر بچه ای سه سال و 10 ماهه دارم اخیرا حرکاتی انجام می دهد که برایمان عجیب است. مثلا خودش را شبیه نوزادان میکند و تا بقلش نکنیم و نازش را نکشیم این موضوع را تمام نمی کند یا موضوع رفتن به دستشویی و غذا خوردن را که تقریبا مستقل شده بود دوباره گریه میکند که ما در هنگام دستشویی کمش کنیم و در غذا خوردن باید تمام غذا را به او بدهیم.
با توجه به اینکه همسر بنده طی چند ماه آینده فرزند دوم را به دنیا می آورد نگرانی از بابت این رفتارهای فرزند اول برایمان وجود دارد لذا خواهشمندم نسبت به نحوه رفع این مسائل راهنمایی بفرمایید.

با سلام و عرض خدا قوت خدمت شما بزگواران عارضم خدمتتون که بنده پسرم امسال پایه اول ابتدائی میباشند و با توجه به شرایط فعلی کرونایی کلاس و مدرسه هم تعطیل هست.متاسفانه به جهت اینکه درس و مشق کلاً مجازیه؛پسرم همکاری خوبی ندارن؛و به همین جهت بنده نگران تحصیل و یادگیری و مسائل تربیتی پسرم هستم. لطفا راهنمایی بفرمایید که در ماههای پیشرو چه راهکار و روشی رو به کار بگیریم تا بیش از این آسیب و لطمه ای در این خصوص نباشد ویا کمتر وارد شود.با تشکر

سلام پسر پانزده سالم ام عاشق یکی از دختران فامیل شده که سه سال از او بزرگتر است و حجاب درست و حسابی ندارد و می گوید قصد ازدواج با او را دارد و جدیدا هم سیگار می کشد با توجه به اینکه قبلا ورزشکار بود. ما در خانواده ای هستیم که نه اهل سیگار و قلیان نیستیم. البته با ایشان بدرفتاری هم نمی کنیم ولی دیگر کلافه شده ایم و نمی دانیم با او چه رفتاری داشته باشیم؟

با سلام و احترام دختری متولد 94 و پسری متولد 96 دارم
با کد1323890 یک سوال پرسیده بودم که فرموده بودید دو ادامس به او بدهید و اگر نگه داشت ... اگه نگه نداشت چی؟ چه کنیم؟
1.بچه ها (عمدتا ) به حرفای من و مادرشان گوش نمیدند مثلا می گوییم آب بازی نکنید... گوش نمیدهند و آب بازی میکنند مادرشان بیشتر از روش تهدید استفاده میکند و میگوید مثلا اگر اسباب بازی هایتان را جمع نکنید به مهمانی نمیرویم و از این مدل تهدید ها... بنده میگویم این روش درست نیست، حال ما چه کنیم؟
2. دخترم(که بزرگتر است) وقتی یک چیز میخواهد انقدر دنبال قضیه را میگیرد و گریه میکند که مرا کلافه میکند
مثلا دیشب من خسته بودم و نتونستیم بریم مراسم عزاداری (خونه عمه اش ) انقدر گریه ک.......رد هر چی براش توضیح میدادام خیییییییلی طولانی شد و همه اش میومد با جیغ گریه میگفت بریم بریم .... که مجبور شدم سرش داد بزنم
چه کنیم؟

سلام
وقت بخیر
خانواده ایی چهار نفره هستیم
فرزند اولم پسر ۲۲و دومی دختر۱۹ساله هستند، سعی داریم اصول دینی و انسانی رو در کنار هم رعایت کنیم. مشکل فعلی من با دخترم است که خلاف جریان موجود در خانواده، دو سه سالی است که حرکت میکند، چادری و‌محجبه کامل بود نماز و روزه ها سر وقت و عبادات مستحبی هم یکی در میون به میل خودش انجام میشد، رابطه ی عاطفی با پدر و برادر عالیه، از نظر انسانی، بسیار درست عمل میکنه،بسیار باهوشه و بسیار درون کرا، اما دو سه سالیه که، حجابش روز به روز شل تر شده ، و نمازش هم اولش یکی درمیون شد و الان مدتیه که نمیبینم بخونه. با مشاوران زیادی مشورت کردم همه معتقد بودند ، باید به حال خودش بزارمش و مدتی حتی نامحسوس هم ، مراقبش نباشم. درست میشه . اما نشد. امسال که دیگه خیلی شبک، ماه رمضون روزه هاشو گرفت اما نمازاشو نخوند، حتی نماز صبحی رو‌که به خاطر سحری بیدار بود.
گله ایی که از اکثر مشاوران مذهبی هم دارم، اینه، هی میگن باید فلان میشده باید فلان نمیشده(که نود درصدش رو هم من انجام دادم ) اما ، الان چاره میخوام. مثل اینه بگم غذام شور شده چه کنم، بگن خب نباید نمک زیاد بریزی . حالا به هر دلیلی شده، الان راهکار چیه؟
ممنونم از وقتی که میگذارید، تقریبا در شرف دیوانگی هستم،از زمانی که در شکمم بوده تا الان هر وقت، تاکید میکنم «هر وقت و هرجا »دعا کردم، برای ایمان بچه هام و نسلم و همه ی جوانانی که میشناسم یا نمیشنام، دعا کردم. پس اگه قراربود خدا دعامو مستجاب کنه، از راهی که توش بود برش نمیگردوند، میگن دعای مادر مستجابه، اما نشد. سه ساله که به هر دستاویزی از دعا و مشورت آویزون شدم. از کودکیش مطلب خوندم و تحقیق کردم و پرس و جو کردم و ..... تا درست ترین راه رو پیش ببرم. اما الان تنها حسم اینه، که یه مادر بی ارزش شکست خورده ام، که چهل سال برای هدفش( داشتن فرزندان امام زمانی) تلاش کرده و حالا با سر کوبوندنش زمین. منگم. گیجم. حتی نمیدونم کجا رو غلط رفتم.

UserName