• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1211431

پرسش

با سلام و خدا قوت. خانوم دکتر من مشکلم اینه که از دورانی که مدرسه میرفتم تا الان که دانشگاه میرم سر کلاس خیلی کم رو هستم مثلا استاد میگه از رودرس بخون دچار استرس میشم و نفسم میگیره مخصوصا حالا که پسرم داریم تو کلاسمون، دوست دارم برم کنفرانس بدم و بلند بلند صحبت کنم اما اصلا نمیتونم خیلی واسم سخته همه نگام کنن ... درسمو تازه تموم کردم دیگه با این مشکلم انگیزه ندارم واسه ارشد شرکت کنم ...خواهشا کمکم کنید با تشکر....

پاسخ

باسلام
دوست عزیز سعی کنید علت این قضیه را در خودتان کشف کنید
به این مساله توجه کنید که در موقعیت هایی که از شما می خواهند ابراز وجود داشته باشید چه افکاری در ذهنتان شکل می گیرد و این افکار چه احساساتی ر ا در شما ایجاد می کنند؟
این مساله را مشخص کنید که این مشکل همیشه و در برابر همه افراد ایجاد می شود و یا در  برابر افراد خاصی است  که شما دچار این حالات می شوید
اگر این مساله در ارتباط با افراد خاصی است این افراد چه ویژگی هایی دارند و رابطه شما با ایشان چگونه است ؟ چه پیش فرض هایی در موردشان دارید که باعث چنین احساساتی در شما می شوند؟و...
در نهایت بعد از اینکه علت مشکل مشخص شد می توانید به دنبال درمان یا تمریناتی برای حل مشکل مورد نظر باشید
موفق باشید

مشاور : خانم ابوالحسنی | پرسش : پنج شنبه 7/3/1394 | پاسخ : پنج شنبه 7/3/1394 | ارتباط دختر و پسر | نا مشخص | 23 سال | مهارت های ارتباطی | تعداد مشاهده: 227 بار

تگ ها : عدم مهارت ابراز وجود راه های تشخیص علل

مشاوره های مرتبط

سلام . خسته نباشید خانم دکتر ، من از بچگی با { تو جمع بودن } مشکل داشتم . مثلاً وقتی قراره شب بریم مهمونی از صبح استرس و اضطراب تمام وجود منو میگیره . من مطمئنم این یه تلقین نیست چون از همون دوره ابتدای مدرسه و ... 5 ، 6 سالگی همینطور بودم . من الان با وجود اینکه 23 ساله هستم ولی آداب معاشرت خیلی بلد نیستم و کسایی رو که باید بشناسم رو نمیشناسم و این مسئله استرس منو بیشتر میکنه . خسته شدم از اینکه مدام به فکر بقیه باشم که چه فکری دارن در مورد من میکنن ، میخوام خودم باشم . ولی نمیتونم . لطفاً کمکم کنید .

17 سالمه و تو برقراری ارتباط با بقیه به خصوص فامیل هامون مشکل دارم وقتی ازم سوالی میپرسن سریع جواب میدم و حرف طولانی نمیشه. موضوع دیگه این که من در مقابل کسایی که دوست دارم باهاشون حرف بزنم استرس هم میگیرم واقعا نمیدونم چکار کنم چجوری با بقیه طولانی صحبت کنم من تو برقراری ارتباط با همسن هام مشکل آنچنانی ندارم فقط با افراد بزرگتر مشکل دارم و دستپاچه میشم لطفا بگین چکار کنم؟

سلام به شما چگونه با دوستانم رابطه ای صمیمی برقرار کنم؟ باشروع مدارس و وارد شدن به یک رشته جدید با دوستانی جدید برخورد میکنیم چگونه با انها رابطه ای گرم داشته باشیم نه صمیمی؟ مشاور عزیز من دو سوال پرسیدم سوال اولم با دوستان مورد نظرم چگونه صمیمی بشم و سوال دومم اینه که با همکلاسی هایم چگونه رابطه ای گرم داشته باشم؟؟؟ با تشکر از شما

با سلام و عرض خسته نباشید من اول از شما یک خواهش دارم و اون اینه که لطفا به پرسشم پاسخ دهید چون بارها پیام دادم ولی جوابی دریافت نکردم. راستش با شروع مدارس موضوع دوست یابی یکی از مشکلات هر دانش اموزی میشود.من امسل وادر کلاس دو تجربی شدم و از تمامی دوستان پارسالم جدا شدم به جز چند تاشون که پارسال زیاد باهاشون خوب نبودم ولی بایکیشون که خوب بودم همکلاس و بغل دستی ام.راستش ما پارسال 8 نفر بودیم که 4 تا4 تا بودیم از اون 4 تایی که باهم بودیم همیشه،فقط با یکیشون امسال همکلاس شدم.و با 4 تای دیگ ام همکلاسم.ولی زیاد باهاشون نمیجوشم یعنی سعی میکنم بجوشم ولی با بعضی رفتارا که نشان از بی علاقه گیست روبه رو میشم.من ادمی هستم که دوست برام مهمه و پارسال با همه دوست بودم به جز همین چند نفر.میخوام بدونم چه جوری باهاشون رابطه گرم و صمیمی برقرار کنم؟چون با همه صمیمی اند و میگند و میخدند ولی با من کمتر یه بار به یکیشونم گفتم ایا ناراحتی بین ما است که گفت نه و بغلم کرد ولی بعدش تغییری ندیدم.لطفا جوابمو بدید

با سلام
نزدیک 7 ماه پیش یکی از همکلاسی هایم از یکی از دوستان من خوشش اومد که دوست من بعد از مدت کوتاهی تمام کردند این اقا از سرلجبازی سمت من اومدن و من قبول کردم چون از همون اول دوستش داشتم رابطه خوبی داشتیم ایشون یکم روی گذشته حساس بودند و کلا از اینکه از روابط قبلیشون سوال پرسیده شود بیزار بود من بیش از حد به ایشون محبت می کردم تا جایی که همه چیز از تماس و پیام از جانب من بود عید امسال به دلیل صحبت های تکراری من و گیردادن بیش از حد رابطشو تمام کرد و همه جا منو بلاک کرد حتی تولدمو تبریک نگفت بعد از دوماه به طور اتفاقی کانکت شدیم اما دوباره بحث بالا گرف و گفتن نمیخواد ادامه دهد من خیلی دوستش دارم و اون واقعا خودشیفته اس با اینکه برتری نسبت به من ندارد من خیلی اویزونش میشم و نمیخوام از دستش بدم تو رو خدا کمکم کنید

سلام.مدت دو ساله شخصی که نمیشناسم ولی او منو میشناسه پیام میده و درخواست اشنایی فقط برای زندگی میده اولش اصلا جواب نمیدادم بعد با تندی برخورد کردم ولی همچنان مصره خیلی محترمانه برخورد میکنه و خیلی دیر به دیر که بخواد پیام میده دو هفتس وگاهی هروز .اولا که گفتم معرفی کن گفت بذار اشنا بشیم به موقش معرفی میکنم بعد نوع برخورد من که این اشنایی رو نمی پسندم میگه من اشتباهی شمارتو گرفتم و حالا میخوام با شما اشنا بشم با اینکه با شمارههای دیگه تماس گرفت با هویت جعلی و اسم و دانشگاه منو گفت و درخواست اشنایی داد و بازم مخالفت کردم تا حدودی راهایی رو امتحان کرده ولی نتیجه نگرفته ولی فک میکنم میخواد اشنا بشه اگه تفاهم کامل وجود داشت معرفی کنه وریسک نکنه نمیدونم چیکار کنم به حالت ملتمسانه میخواد جوابشو بدم و اشنا شیم ولی من اینکارای یوایشکی رو دوس ندارم از طرفی به کسی شک دارم که ازش خوشمم میاد و ی هفته با هم پروزه ای داشتیم و درست بعد همین ی هفته پیاما شرو شد شاید اون باشه ولی به خاطر نوع برخوردم که این روشو مناسب نمیدونستم درست معرفی نمیکنه چیکار کنم خواهشن دقیق و کارشناسانه جواب بدید خیلی مهممه.ممنونم

با سلام و خسته نباشید و تشکر از وقتی که در اختیارم قرار داده اید...... من با اینکه دارای تحصیلات دانشگاهی و از خانواده ای تحصیل کرده هستم ، اما نمی توانم در صحبتم با اطرافیان مانند یک فرد تحصیل کرده و 25 ساله صحبت کنم. همیشه از ساده ترین واژه ها استفاده می کنم.....دوست دارم بیانم نشان دهد که فرد با معلوماتی هستم و به قولی دیگران بیشتر تحویلم بگیرند.....گاهی هم نمی توانم منظورم را به دیگران برسانم.....ممنون می شوم راهنمایی ام نمایید.....با سپاس فراوان

UserName