• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1149990

پرسش

خیلی خیلی استرس دارم ( استرس از آینده و کار و بیکاری و .... ) و در ضمن خیلی افسرده و گوشه گیرهستم و اعتماد بنفس هم خیلی کمه اکثر اوقات خونه هستم و تنها دوست و رفیقی هم ندارم. چه کنم از این حالت بیام بیرون ؟

پاسخ

کوشش موفقیت آمیز برای ایجاد و تقویت اعتماد به نفس نیازمند رهیافتی سازمان یافته است. من به اختصار برای شما شرح می دهم که چه مولفه هایی را باید مورد توجه جدی قرار دهید:
1- خودانگیرش: یعنی اینکه خود را به تغییر و غلبه بر ترسهایی که تا به حال مانع از موفقیت تان شده متعهد کنید و از هر انچه که می هراسید فرار نکرده و با آن مواجه شوید.
2- تعهد داشتن: وقتی شرایط زندگی ما بر وفق مراد است موفقیتها را به خودمان نسبت می دهیم اما وقتی با شکست مواجه می شویم همواره اطرافیان را مقصر می دانیم مثل شرایط دوران کودکی و.. . البته این مولفه ها تاثیر گذار است اما قابل کنترل هم هست. شما باید به این باور قلبی برسید که صرفا خودتان در ایجاد و حفظ اعتماد به نفس می توانید نقش ایفا کنید.
3- غلبه بر ترس. نخستن گام برای غلبه بر ترس این است که اذعان کنید می ترسید. اشخاص ترسو حالت تدافعی دارند مثلا ترس خود را نمی پذیرند یا ان را انکار کنند. با اذعان به ترس و اجرای مراحل غلبه بر ترس می توانید جهانتان را توسعه بخشید و گزینه های بیشتری برای خود قرار دهید.
4- تجسم موفقیت در ذهن: همواره سعی کنید تصویری از خود جدید با اعتماد به نفس تان در ذهن داشته باشید و در همان حال بکوشید آن را محقق کنید. کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که برای خود یک سرمشق ایجاد کنید. و در موقعیتهای مختلف که احساس ضعف در اعتماد به نفس می کنید تجسم کنید که اگر سرمشق تان به جای شما در این شرایط بود چه کار می کرد سپس شما هم همان کار را الگوبرداری کنید.
5- افکار غیر منطقی تان را عوض کنید. البته عوض کردن افکار غیرمنطقی کار دارد و پیش از آنکه بتوانیم افکار خود را تغییر دهیم، ابتدا باید از آنها آگاهی داشته باشیم.

برخی روان‌شناسان شناخت‌گرا برای از بین بردن افکار غیرمنطقی و مصیبت‌بار که اغلب مقاومت ما را کم کرده و با احساس‌های درد، اضطراب، ناکامی، تعارض یا تنش همراه هستند، یک روش سه مرحله‌ای توصیه می‌کنند:
- با بررسی دقیق، از وجود این افکار آگاهی پیدا کنید. آیا این افکار، در پیدا کردن یک راه‌حل به شما کمک می‌کنند یا به مشکلات شما شدت می‌بخشند؟
- افکاری فراهم آورید که با افکار غیرمنطقی یا مصیبت‌بار سازگاری ندارند و آنها را به طور ذهنی تکرار کنید.
- وقتی موفق شدید باورها و افکار خود را به طور قطعی عوض کنید، به خودتان احسنت بگویید و پاداش دهید.

ضمنا ثابت شده است که:
برای ایجاد و افزایش در اعتماد به نفس داشتن خلق خوب موثر است. لذا برای داشتن خلق موثر و مثبت لازم است که:
- به طور منظم ورزش کنید تا بتوانید همواره نگرشی مثبت داشته باشید.
- اگر احساس میکنید خسته و عصبی هستید حتما به ورزشی انرژی بخش مثل بدنسازی، راهپیمایی سریع یا شنا بپردازید.
- اگر احساس می کنید پرانرژی و عصبی هستید ورزشی ارام بخش مثل یوگا توصیه می شود.
- و درنهایت مراجعه حضوری نزد روان شناس توصیه می شود. انجام تمرینات مختلف زیر نظر یک روان شناس بیشترین تاثیر را می تواند داشته باشد.

مشاور : خانم عطاريان | پرسش : چهارشنبه 31/2/1393 | پاسخ : دوشنبه 5/3/1393 | | ليسانس | 24 سال | اضطراب و وسواس | تعداد مشاهده: 518 بار

تگ ها : اعتماد به نفس تجربیات دوران کودکی افزایش

مشاوره های مرتبط

به شدت دچار اختلال اضطراب اجتماعی شدم. اصلا نمیتونم در جمع حرف بزنم یا مثلا اگر تو کلاس سوالی برام پیش بیاد یا نظری داشته باشم نمیتونم بیان کنم اگه استاد سوالی ازم بپرسه تپش قلب شدید میگیرم و تمام تنم عرق میکنه و نمیتونم حرف بزنم و با بقیه ارتباط مناسبی داشته باشم. لطفا من را راهنمایی کنید.

با سلام
پسری هستم 31 ساله خودم احساس میکنم آدم با اعتماد به نفسی هستم اما نمی دانم مشکل در خانواده پیش میاد یا کاری دچار استرس میشوم و فکر کردن برایم سخت میشود و آدم عجولی هستم البته فکر میکنم مشکل خودم نبودن کسی در کنار خودم باشد علاقه به ازدواج دارم اما شرایط مالی به من اجازه نمیدهد شاید شما فکر کنید من چند موضوع متفاوت را بیان کردم اما فکر میکنم همه این مطالب به من ربط دارد

با عرض سلام و خسته باشید
من پسری هستم که خیلی زیاد به وضع ظاهریم اهمیت میدادم، همیشه سعی میکردم وضعیت ظاهریم در عین سنگین بودن از قشنگی متوازنی برخوردار باشه؛ دوسالی هسش که ریزش مو گرفتم اما اخیرا به شدت زیادشده و حتی به دکتر هم مراجعه کردم اما تاثیری نداشته زیاد. این امر در روحیه م تاثیر فوق العاده منفی گذاشته به طوریکه حتی اعتماد به نفس بیرون رفتن از خونه رو از دست دادم! حتی تمرکزم رو درسم کم شده! با دیدن هر تار مو اعصابم به هم میریزه. این موضوع به شدت حالت اضطراب و استرس در من بوجود آورده به طوریکه در تمام شبانه روز در استرس به سر میبرم؛ استرسم به حدی مفرط هسش که تو یک ماه اخیر وزنم کم شده!. از خودم تعجب میکنم چراکه بسیاری از دوستام چنین مشکلی دارن اما هیچکدوم مثل من تحت تاثیر قرار نگرفتن! دارم تبدیل میشم به یک انسان افسرده؛ به خیلی چیزا فکر میکنم به اینکه وقتی موهام بریزه دیگه او ظاهر مناسبمو از دست میدم، ممکنه همسری که قراره در اینده انتخاب کنم از ته قلبش ازم خوشش نیاد و هزاران فکر عجیب و غریب! لظفا کمکم کنید؛ باید چیکار کنم تا از این افکار رها بشم، ریزش موم دیگه تا این حد برام مهم نباشه و این مشکلو بپذیرم؟

UserName