• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1144008

پرسش

دختری هستم که در آستانه ازدواجم و می خواهم بدانم که چگونه می توانم از الان یک زندگی خوب و ایده آلی را رقم بزنم؟

پاسخ

زندگی مشترک جنبه های زیادی دارد از نحوه تعامل با خانواده همسر گرفته ، تا طرز برخورد با شوهر، چگونگی مدیریت اختلافات زناشویی، توجه به رابطه جنسی، مدیریت مالی و ..

لذا توصیه می کنم حتما مقالات بخش خانواده ایرانی سایت تبیان را مطالعه کنید. در این بخش مقالات بسیار خوبی در این زمینه به شما ارایه می شود

در ادامه هم چند نکته کلی را به شما ارایه می دهم:
- تعریف و تمجید: همان طور كه زنان می‌خواهند بدانند كه خوب به نظر می‌رسند، بوی مطبوع می‌دهند و یا كار بخصوصی را به خوبی انجام می‌دهند؛ مردان نیز شنیدن این حرف ها را دوست دارند پس به شوهرتان توجه داشته باشید و از او قدردانی و تعریف نمایید.

- موفقیت در دلنوازی : تمایل به خواستنی بودن بخش جداناپذیر هر ارتباطی است و گاهی مردان نگرانند كه نكند در این زمینه به قدر كفایت خوب نباشند. لذا حتی اگر شوهرتان در تمام اوقات به طور كامل ارضا كننده و رضایت بخش نیست؛ شما سعی کنید به نکات مثبت وجودی وی اشاره داشته باشید و این نکات را بزرگتر از ضعفهایشان مورد نظر قرار دهید.

- قدردانی از تمام كارهایی كه می‌كند: اغلب مردان به سختی كار می كنند و سعی می‌كنند علاقه و توجه شان به خانواده را عمدتا از این طریق نشان دهند. گاهی اوقات آنها به این خواسته‌ها می رسند و گاهی هم اینطور نمی شود(یعنی گاه در تامین معاش خانواده واقعا موفق هستند و برخی از مواقع دیگر نیز به نتیجه دلخواه خود نمی رسند). آنها فقط توقع دارند كه شما به تلاش آنها توجه دارید و از آنها قدردانی كنید.

- تکیه گاهم هستی: مردان می خواهند كه مورد نیاز باشند. آنها می خواهند قوی، قابل اعتماد و حمایت‌گر باشند و دوست دارند كه بفهمند شما به آنها استناد می‌كنید، رویشان حساب می‌كنید و نیازمند آنها هستید. پس سعی كنید با برنامه ریزی و مدیریت مالی لازم در زندگی مشترک، کاری کنید که همسرتان احساس موثر بودن در زندگی شما را بكنند.

ضمنا مراقب باشید این رفتارها را هم حتی الامکان انجام ندهید:
- سرزنش و انتقاد: واقعیت این است كه اگر مرد شما از سركار به منزل آمد و شما او را به خاطر تمام كارهایی كه به اشتباه و غلط انجام داده سرزنش كنید به نوعی دچار لرزش می‌شود. انتقاد سازنده هم به هر حال انتقاد است پس بهتر است تا ایجاد یك فرصت مناسب به شوهرتان استراحت دهید.

- مواقعی كه شوهرتان از عهده كاری برنمی‌آید به او چیزی نگویید احتمالا خود او می‌داند كه كار را به خوبی انجام نداده است و از شما آگاهتر است. در آینده هم از او نخواهید این كار را انجام دهد.

مشاور : خانم عطاريان | پرسش : پنج شنبه 4/2/1393 | پاسخ : دوشنبه 8/2/1393 | | دبيرستان | 17 سال | مشاوره پس از ازدواج | تعداد مشاهده: 541 بار

تگ ها : دوران عقد اوایل ازدواج مهارتهای زناشویی

مشاوره های مرتبط

سلام
خانمی هستم که حدود چهار ماه پیش نامزد کردم. در طول این مدت رابطه کامل نداشتم ولی همسرم تلاش میکند با ملامسه و معاشقه مرا به اوج لذت برساند. در ابتدای کار زمانی که همسرم بدنم را لمس میکند و می بوسد ترشح از من خارج می شود. اما بعد از مدت کوتاهی ترشح متوقف میشود . طوری که وقتی همسرم لب های آلتم رو لمس می کند، خشک هستند. در انتهای کار من احساس میکنم به اوج لذت رسیده ام و علائمی مثل سستی بدن و تندشدن ضربان قلب و تنفس را دارم اما منی از من خارج نمیشود. آیا این مشکل محسوب می شود؟

مادر شوهری دارم که خیلی کنجکاو است و در همه ی کارهای من دخالت می کند مثلا نمی توانم جلوی اون موبایلم را به دست بگیرم چون مدام میگه چی داری می بینی به ما هم نشون بده. این رفتاراش دیگه دارم داغونم می کنه فعلا در دوران عقد هستم لطفا راهنمایی ام کنید که چطوری با مادرم شوهرم رفتار کنم؟

سلام آقای دکتر خسته نباشید
خواستم ازتون کمک بگیرم، بنده دو سال و هفت ماه پیش عقد کردم با یکی از بچه های دانشگاه که الحق پسر خوبی هست و از انتخابم خیلی خیلی راضیم ولی یه مشکل دارم اونم اینکه ما به دلایل مالی نتونستیم عروسی بگیریم تا الان و البته قصد خارج رفتن به منظور ادامه تحصیل داشتیم که تا الان موفق نشدیم، به امید خدا مهرماه امسال عروسیمون برگزار میشه و اکثر کاراش انجام شده و مشکل مالی برای عروسی نداریم. به دلیل اینکه هر دو شهرستانی بودیم و از نظر خانوادم ایرادی نداشت ما حدود تقریبا 1 سال و 4 ماه در خانه دانشجویی همسرم که اجاره بود بودیم و بعد از اتمام قرار داد به دنبال خانه گشتیم که به مشکلات مالی نتونستیم خانه خوبی بیابیم و به پیشنهاد خانوادم به خانه پدرم که در تهران بود و 7 ماه خالی بود رفتیم یعنی اردیبهشت امسال به خانه پدرم در تهران رفتیم( خانواده من در شهرستان گیلان ساکن هستند و این خانه خانه ای بود که به دنبال مستآجر برای آن بودند) . حال خواهرم در تهران تخصص قبول شده و همسرم اصرار به تغییر خانه دارد. من میدانم نه توان مالیش را دارد نه وقتش را ولی اصرار زیادی دارد. من به اجاره دادن راضی نیستم و میگویم وام بگیریم و او میگوید وام نمیتوانم تهیه کنم و اجاره میدهیم و من واقعا نمیخواهم اجاره بدهیم. شما بگویید چه کار کنم.( البته من به او میگویم ما اینجا باشیم و خواهرم هم پیش ما می آید و او قبول نمیکند و میکند هم برای او سخت است و هم برای من، نمیدانم چه کنم که برای 4 ماه دوباره دنبال خانه و اسباب کشی نیفتم یا لااقل زیر اجاره نرم. لطفا راهنماییم کنید

با عرض سلام و خسته نباشید
من دختری 25 ساله هستم که حدود 4-5 ماه است که با پسر عمه ام عقد کرده ام و فعلا در خانه ی پدرم زندگی میکنم .مشکل من این است که شوهرم از کار فراری است .او یک ماه سر کار رفت و بعد از آن استفا داد و در این یک ماه حسابی عصبانی بود و دعوا راه می انداخت و مرا ناراحت میکرد ...اکنون هم چند شغل برای او یافته ام اما او به بهانه کم بودن حقوق و درامد به سمت هیچ کاری نمی رود .این جمله ی کاچی به از هیچی هم توی گوشش نمیرود که نمیرود ...
چطور انگیزه اش را برای کار در بیرون از منزل بیشتر کنم ...و تنبلی را از او دور کنم تا شوهری مسولیت پذیر برایم باشد؟
لطفا تجربیاتتون رو در اختیارم قرار بدید
یک دنیا ممنونم

UserName