• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 320
تعداد نظرات : 31
زمان آخرین مطلب : 3595روز قبل
نماز

 

از كدام آیه قرآن كریم، حكم وجوب نماز استفاده مى شود؟ به چه نحو مى توان از حكم وجوب نماز آگاهى یافت؟

خداونددر آیه هاى مختلف قرآن، بر وجوب نماز تصریح فرموده: (و أقیموا الصّلوة و ءاتوا الزكوة و أطیعوا الرسول لعلّكم ترحمون)[1]; و نماز را به پا دارید و زكات بدهید و پیامبر ]خدا [را فرمان برید، تا در رحمت قرار گیرید. «اقیموا» صیغه امر است و امر نیز بر وجوب دلالت مى كند و نیز مى فرماید: (إِنَّ الصَّلَوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ كِتَـبًا مَّوْقُوتًا)[2]; ... همانا نماز بر مؤمنان، در اوقات معین مقرر شده است.

    درباره علت وجوب نماز هم، مطالبى در روایات اسلامى آمده است; از جمله امام رضا(علیه السلام) فرمود: علت تشریع نماز، توجه و اقرار به ربوبیّت پروردگار و مبارزه با شرك و بت پرستى و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از گناهان گذشته و نهادن پیشانى بر زمین همه روز براى تعظیم خداوند است و نیز این كه انسان همواره هوشیار و متذكر باشد كه گرد و غبار فراموشى بر دل او ننشیند و مغرور نشود. خاشع و خاضع باشد، ... و همین توجه به خداوند متعال و قیام در برابر او، انسان را از گناهان باز مى دارد و از انواع فساد جلوگیرى مى كند.[3]
[1]. نور،آیه56.
[2]. نساء،آیه103.
[3]. شیخ حرعاملى، وسایل الشیعه، ج4، ص8 و 9.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:59
نماز

قرائت قرآن واجب نیست، ولى در آیات و روایات سفارش فراوانى بر آن شده است; براى مثال در آیه 20 سوره مزمل مى خوانیم: (... فاقرءُوا ما تیسَّر من القرءان...); آنچه براى شما میسر است قرآن بخوانید. در روایتى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: قرآن عهد و فرمان خداوند به بندگانش مى باشد، شایسته آن است كه انسان مسلمان در پیمان خود نظر كند و هر روز پنجاه آیه از آن بخواند.[1]

    از این نكته نباید غفلت شود كه هر حكم واجبى، حكمت یا حكمت هایى دارد، ولى چنین نیست كه هر چه فایده و حكمتى هر چند بسیار و مهم داشته باشد، واجب شود; یعنى این رابطه حالت عكس ندارد، زیرا علاوه بر لزوم وجود حكمت و فایده، در واجب شدن یك حكم توان مخاطب نیز لحاظ مى شود و چه بسا حكم با فایده اى كه اگر براى همه مردم مشقّت بار نبود، واجب مى شد، ولى به جهت رعایت حال مردم واجب نشده، لیكن بر آن، تأكید فراوان شده است; مانند مسواك كردن. قرائت قرآن نیز براى همه ممكن نیست و مقدماتى نیاز دارد; مانند: سواد و توانایى قرائت مصحف، براى كسانى كه حافظ قرآن نیستند (به ویژه در گذشته كه آموختن قرائت و تهیه مصحف (قرآن) چندان ساده نبود). بنابراین، نباید به احكام یك سویه نگریست.
افزون بر آنچه گذشت، در نماز -كه از مهم ترین واجبات است- قرائت قرآن جزء واجب آن است. سوره «حمد» و سوره «توحید» یا غیر آن از سوره هایى است كه هنگام قرائت نماز، بارها خوانده مى شوند و اساساً نماز بدون قرائت سوره حمد، صحیح نیست، امّا این كه چرا نماز واجب شده، باید گفت:
1. «نماز» از واجباتى كه در قرآن كریم و روایات اسلامى بیشترین تأكید و سفارش بر آن شده و تنها واجبى است كه مكلف ـ حتى در حال احتضار ـ باید آن را به جا بیاورد و تحت هیچ شرایطى نباید ترك شود و توصیه تمام انبیاى الهى به امت هایشان بوده و در روز حساب رسى نیز اگر این عمل (نماز) مورد قبول واقع شود، سایر اعمال نیز مقبول مى افتد. خداوند در آیه هاى مختلف قرآن، بر وجوب نماز تصریح فرموده: (و أقیموا الصّلوة و ءاتوا الزكوة و أطیعوا الرسول لعلّكم ترحمون)[2]; و نماز را به پا دارید و زكات بدهید و پیامبر ]خدا[ را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید. «اقیموا» صیغه امر است و امر نیز بر وجوب دلالت مى كند و... .
2. در روایات اسلامى هم، مطالبى درباره علت وجوب نماز آمده است; از جمله امام رضا(علیه السلام)است كه در صفحه پیشین آمد.[3] هم چنین نماز، غفلت زدا بوده و خودبینى و كبر را از بین مى برد و پرده هاى غرور و خودخواهى را كنار مى زند و وسیله پرورش فضایل اخلاقى و تكامل معنوى انسان است.[4]
[1]. كلینى، اصول كافى، ج2، ص609; براى آگاهى بیشتر از فضائل قرآن ر.ك: اصول كافى، ج2، كتاب فضل القرآن; على اكبر تلافى، فضائل القرآن.
[2]. نور،آیه56.
[3]. همان، وسایل الشیعه، ج4، ص8 و 9.
[4]. ر.ك: ناصر مكارم شیرازى و همكاران، تفسیر نمونه، ج16، ص289ـ294.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:55
نماز

    1. كتاب هایى درباره اهمیت و ارزش نماز مطالعه كنید، تا شناخت شما در مورد نماز بیشتر شود. وقتى بدانیم نماز به معناى ارتباط و سخن گفتن مستقیم با خداوند بزرگ است و این بالاترین توفیقى است كه یك انسان مى تواند از آن برخوردار باشد، سعى مى كند همواره خود را آماده سازد.

قرآن كریم مى فرماید: (...وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالاَْخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ یُحَافِظُونَ)[1]; ... آنها كه به آخرت ایمان دارند به آن (قرآن) ایمان مى آورند و مراقب نمازهاى خویش مى باشند.
    2. سعى كنید براى نماز برنامه ریزى كنید; مثلا شب ها كمتر غذا بخورید و زودتر بخوابید و از هر گونه سستى و تنبلى دورى كنید، زیرا سستى و تنبلى به ویژه براى نماز صبح از وسوسه هاى شیطان است. براى رهایى از وسوسه هاى شیطان شایسته است به خداوند بزرگ پناه برد: (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس * مَلِكِ النَّاس * إِلَـهِ النَّاسِ * مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاس * الَّذِى یُوَسْوِسُ فِى صُدُورِ النَّاس * مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ)[2]; بگو پناه مى برم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، خداى مردم، از شر وسوسه هاى شیاطین از جنى و انسانى و... .[3]
[1]. انعام،آیه92.
[2]. ناس،آیه1ـ6.
[3]. ر.ك: همان، ج5، ص342.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:54
نماز

برخى از رفتارهایى كه پدر و مادر در خصوص نمازخوان كردن فرزندان لازم به رعایت هستند، به شرح ذیل مى باشد:

    1. بالا بردن سطح آگاهى و شناخت فرزندان به طور غیر مستقیم نسبت به فواید نماز و نقش آن در زندگى انسان.
    2. زبان نرم و گویا با حكمت و موعظه و گفتوگوى جذاب و دل پسند درباره نماز و عمل به واجبات دینى: (ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَـدِلْهُم بِالَّتِى هِىَ أَحْسَن)[1]; به راه پروردگارت با حكمت و پند پسندیده فراخوان و به روشى كه آن ]روش[ بهتر است، با آنان مناظره كن.
    3. فراهم كردن امكانات دل پذیر (مانند: زیبا سازى محل، تهیه عطر، تهیه كردن سجاده براى فرزند)، كوتاه بودن برنامه نماز، تشویق و وعده جایزه، استمرار در برنامه ها و... .
    4. مشاوره با افرادى كه در این زمینه مهارت دارند.
    5. آگاهى دقیق از شرایط امر به معروف و نهى از منكر براى والدین.
    6. تمرین عملى، به این صورت كه پدر یا مادر از فرزند بخواهند كه هم زمان با آنها به نماز بایستد و هر آن چه آنها به زبان جارى كردند او نیز تكرار كند.
    7. بردن به مساجد براى شركت در نماز جماعت: از سفارشات حضرت لقمان(ع) به فرزندش این است كه فرزندم! نماز بسیار بخوان! و هرگز نماز را از اول وقت تأخیر نینداز و با جماعت نمازبگذار، هر چند در سخت ترین حالات باشد.[2]
    8. تهیه و نمایش فیلم هایى درباره نماز.[3]
[1]. نحل،آیه125.
[2]. كلینى، اصول كافى، ج8، ص348.
[3]. ر.ك: همان، تفسیر نمونه، ج11، ص454ـ462; همان، ج17، ص47ـ48.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:53
نماز

خداوند متعال مى فرماید: (اتْل مآ أوحى إلیك مِن الكتـب و أقم الصّلوة إنّ الصّلوة تنهى عن الفحشآء و المنكر و لذكر اللَّه أكبر و اللَّه یعلمُ ما تصنعون)[1]; آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپادار، كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى دارد و قطعاً یاد خدا بالاتر است و خدا مى داند چه مى كنید. در آیه دیگرى مى فرماید: (یـأیّها الّذین ءامنواْ استعینواْ بالصّبر و الصّلوة إنّ اللَّه مع الصّـبرین)[2]; اى كسانى كه ایمان آورده اید، از شكیبایى و نماز یارى جویید، زیرا خدا با شكیبایان است. هم چنین مى فرماید: و در دو طرف روز ]اول و آخر آن [و نخستین ساعات شب، نماز را برپادار، زیرا خوبى ها بدى ها را از میان مى برد... .[3]

    بنابراین، نماز یك تكلیف الهى بوده و بر تمام انسان هاى مكلف واجب است و تمام تكالیف و دستورهاى خداوند، در راستاى خوش بختى و به كمال رسیدن انسان است.
    گرچه خوش بختى تنها در نماز نیست،اما مى توان از نماز و عبادت به بهترین و مؤثرترین عامل خوش بختى و عاقبت به خیرى انسان و بهترین و محبوب ترین عمل نزد خداوند متعال نام برد; چنان كه از پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله)سؤال شد: كدام اعمال نزد خداوند متعال محبوب ترین است؟ فرمود: الصلاة لوقتها; نمازى كه در وقت خوانده شود.[4]
    امیرمؤمنان على(علیه السلام) هم مى فرماید: هیچ عملى نزد خداوند محبوب تر از نماز نیست; پس امور دنیا، شما را از اوقات آن و خواندن آن در وقت، باز ندارد و به خود مشغول نكند.[5]
    نماز عامل خوش بختى است و عاقبت و سرنوشت انسان در روز قیامت به نماز بستگى دارد، زیرا امام باقر(علیه السلام)فرمود: اولین سؤال روز حساب از انسان، نماز است، اگر نماز انسان قبول شود، دیگر اعمال نیز قبول مى گردد.[6]
    «نماز» از واجباتى است كه در قرآن كریم و روایات اسلامى بیشترین تأكید و سفارش بر آن شده و تكلیف واجبى است كه مكلف ـ حتى در حال مرگ ـ باید آن را به جا بیاورد و تحت هیچ شرایطى نباید ترك شود و توصیه تمام انبیاى الهى به امت هایشان بوده و در روز حساب رسى نیز اگر این عمل (نماز) پذیرفته شود، دیگر اعمال نیز مقبول مى افتد.
[1]. عنكبوت،آیه45.
[2]. بقره،آیه153.
[3]. هود،آیه114.
[4]. همان، ج80، ص13.
[5]. همان.
[6]. علامه طباطبائى، المیزان، ج16، ص133 و ترجمه المیزان، ج16، ص209.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:52
نماز

آگاهى از ارزش و اهمیت نماز و دانستن جایگاه نمازگزار، ما را به تفاوت نمازگزار و كسى كه به نماز كم تر اهمیت مى دهد رهنمون مى سازد.

    نماز در دین مقدس اسلام، از اهمیت ویژه اى برخوردار است و یكى از فروع دین و حتى ستون دین به حساب مى آید و قرآن كریم، با تعبیرهاى مختلفى، مانند «اقیمواالصلوة و...» بر واجب بودن آن تصریح فرموده است، تا جایى كه اگر نماز قبول شود، كارهاى دیگر هم زمینه قبولى پیدا مى كنند.[1]
    قرآن كریم به جا آوردن نماز را سبب رستگارى مى داند (قد افلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى);[95] به راستى رستگار شد هر كه پاكى ورزید و نام پروردگارش را یاد كرد پس نماز گزارد. و نیز مى فرماید: (وَ الَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِالأَخِرَةِ یُؤمِنُونَ بِهِ وَ هُم عَلَى صَلاَتِهِم یُحفِظُونَ);[2] آنان كه به آخرت ایمان دارند، به آن ]كتاب قرآن[ ایمان مى آورند و مراقب نمازهاى خویش هستند. در این آیه، از میان تمام دستورهاى دینى، فقط به نماز اشاره شده است و نماز مظهر پیوند با خدا و ارتباط با اوست; به همین دلیل، از همه عبادت ها برتر و بالاتر است.[3]
    اهمیت نماز در روایات اسلامى نیز بر كسى پوشیده نیست; ازجمله: سلمان فارسى نقل مى كند كه در خدمت پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله) نشسته بودم; آن حضرت شاخه خشكى را گرفت و تكان داد تا تمام برگ هایش فرو ریخت، سپس رو به من كرد و فرمود: سؤال نكردى كه چرا این كار را كردم؟ عرض كردم بفرمایید چرا؟ فرمود: هنگامى كه مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد و سپس نمازهاى پنج گانه را به جا آورد، گناهان او فرو مى ریزد; همانگونه كه برگ هاى این شاخه فرو ریخت.[4]
    حضرت على(علیه السلام) از پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى كند كه فرمود: نمازهاى پنج گانه براى امت من، مانند نهر آب جارى است كه بر در خانه یكى از شما باشد. آیا گمان مى كنید اگر كثافتى در تن او باشد و روزى پنج بار در آن غسل كند، آیا چیزى از آن بر جسد او خواهد ماند؟! به خدا سوگند كه نمازهاى پنج گانه براى امت من، چنین است.[5] هم چنین در روایتى مشهور كه از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است كه فرمودند: اولین چیزى كه بنده بدان محاسبه مى شود نماز است; اگر پذیرفته شد، اعمال دیگر نیز پذیرفته خواهد شد و اگر ردّ شود، دیگر اعمال نیز ردّ خواهد شد.[6]
[1]. ر.ك: محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج10، ص394.
[2]. اعلى،آیه14 و 15.           
[3]. انعام،آیه92.
[4]. ر.ك: همان، تفسیر نمونه، ج5، ص347.
[5]. طبرسى، مجمع البیان، ج5 و 6، ص307.
[6]. همان، 308.
[7]. ر.ك: همان، بحارالانوار، ج80، ص25.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:52
نماز
با توجه به آیه 4 سوره اعراف شكى نیست كه خداوند از همه خلایق سؤال مى كند، ولى پرسش این است كه در یك حدیث مى خوانیم كه نخستین سؤال در قیامت از دوستى با اهل بیت است، در حدیث دیگرى مى خوانیم كه نخستین پرسش، از نماز است. وجه جمع این دو حدیث چگونه است؟

همان طور كه اشاره شد در اصل سؤال هیچ جاى تردیدى نیست[1] اما در این كه در قیامت نخست از چه چیزى سؤال مى شود، روایات متعددى داریم; امام صادق(علیه السلام)مى فرماید: اوّل ما یحاسب به العبد على الصلاة فاذا قبلت قبل منه سائر عمله و اذا ردّت علیه ردّ علیه سائر عمله; نخستین چیزى كه آدمى بر آن محاسبه مى شود، نماز است. اگر نماز پذیرفته شد، دیگراعمال هم قبول مى شود و اگر نماز ردّ شد، دیگر اعمال هم ردّ مى شود.[2]

    در روایت دیگر مى خوانیم: اول ما یسأل العبد اذا وقف بین یدى الله تعالى عن الصلاة فان زكت صلاته زكى سائر عمله و ان لم تزك صلاته لم یزك عمله; هنگامى كه آدمى در پیشگاه خداوند تعالى قرار گیرد، نخست از نماز سؤال مى شود. اگر نمازش پاك بود، دیگر اعمالش هم پاك مى شود و اگر نمازش پاك نبود، دیگر اعمالش هم پاك نمى شود.[3]
    در حدیث سومى، پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: اول ما یسأل عنه العبد حبنا اهل البیت; نخستین چیزى كه ]در قیامت[ از انسان سؤال مى شود، دوستى ما اهل بیت است.[4]
    در روایت چهارمى امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: انّ اول ما یسأل عنه العبد اذا وقف بین یدى الله عزوجل الصلوات المفروضات و عن الزكاة المفروضة و عن الصیام المفروض و عن الحج المفروض و عن ولایتنا اهل البیت; هنگامى كه انسان در پیشگاه خداوند متعال قرار مى گیرد، نخست از نمازهاى واجب، زكات واجب، روزه واجب، حج واجب و ولایت ما اهل بیت سؤال مى شود.[5]rfont">22
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:48
نماز
فواید نماز و اعتقاد به خدا براى مؤمن چیست؟ چه اثراتى مى تواند در زندگى او داشته باشد؟

اگر مى خواهیم از حالت سستى در مسئله نماز خارج شویم، باید به آثار نماز و عواقب سبك شمردن آن توجه نموده و درباره آن تفكر كنیم; برخى از آنها عبارتند از:

1. نماز سدّى در برابر گناهان آینده است. همانا نماز از فحشا و منكرات جلوگیرى مى كند.[1]
2. نماز به اعمال انسان ارزش مى دهد و در صورت قبولى آن، سایر اعمال هم پذیرفته مى شود. پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: در قیامت، ابتدا نماز بنده بررسى مى شود، اگر مورد قبول واقع شد، بقیه اعمال وى نیز بررسى مى شود و اگر قبول نشد بقیه اعمال رسیدگى نمى شوند.[2]
3. نماز خُرد كننده شیاطین است; از این رو شیطان همواره مى خواهد انسان را از نماز دور كند. شیطان مى خواهد شما را از یاد خدا و نماز باز دارد.[3]
4. نماز ستون دین است پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: نماز ستون دین است، هر كس نمازش را ترك كند، دینش را منهدم و خراب كرده است.[4]
5. نماز شیطان را دور مى كند پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: شیطان از بنى آدم مى ترسد، مادامى كه بر نمازهاى پنج گانه محافظت مى كند، ولى وقتى در نماز سست شد، بر او مسلّط مى شود و او را وادار به ارتكاب گناهان كبیره مى كند.[5]
6. نماز از اركان دین است امام باقر(علیه السلام) فرمود: اسلام بر پنج چیز بنا شده است: 1ـ نماز، 2ـ زكات، 3ـ حج، 4ـ روزه، 5ـ ولایت.[6]
7. نباید نماز را سبك شمرد پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: كسى كه نمازش را سبك بشمارد، از من نیست. والله بر سر حوض كوثر بر من وارد نخواهد شد.[7]
8. شفاعت اهل بیت(علیهم السلام) در قیامت: امام صادق(علیه السلام) فرمود: شفاعت ما به كسى كه نمازش را سبك بشمارد، نمى رسد.[8]
9. نماز، مهم ترین وسیله براى ارتباط با خدا و نزدیكى به او و ضامن سعادت ابدى انسان است. اگر انسان به دنبال آرامش و آسایش روح و روان در این دنیا هم باشد، باز نماز است كه چنین نتیجه اى مى دهد، چرا كه نماز ذكر خداست: (ألا بذكر الله تطمئن القلوب)[9]; آگاه باشید! تنها با یاد خدا دل ها آرامش مى یابد.
10. نماز، روح نظم و انضباط را در انسان تقویت مى كند.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:47
نماز
با توجه به آیه 45 سوره عنكبوت، نهى نماز از فحشا و منكر چگونه است؟ چرا با این كه نماز،بازدارنده انسان از زشتى هااست، ولى بعضى انسان هاى نمازخوان به كارهاى ناشایست دست مى زنند؟

با توجه به آیه: (...و أقم الصّلوة إنّ الصّلوة تنهى عن الفحشآء و المنكر...)[1]. نماز عملى عبادى و ذكر و توجه خاصى به خداوند سبحان است و اثر طبیعى آن ایجاد روحیه اى در انسان است كه او را از فحشا و منكر باز مى دارد و نفسش را از زشتى هاى گناه پاك مى كند. طبیعت نماز،انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده; یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منكر است، زیرا كسى كه روزى پنج بار با بدن پاك و لباس پاك روى به درگاه خدا آورده و تكبیر بگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر شمرده و به یاد نعمت هاى او افتد و حمد و سپاس او را گوید و...

    این امور سدّ نیرومندى در برابر گناه محسوب مى شود و او را از فحشا و منكر باز مى دارد، ولى هر نمازى به همان اندازه كه از شرایط كمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشا و منكر مى كند; گاه نهى كلى و جامع و گاهى نهى جزئى و محدود دارد.
    بى تردید كسى كه نماز مى خواند، هر چند نمازش صورى و آلوده به گناه نیز باشد، نماز در او بى تأثیر نخواهد بود، گرچه ممكن است تأثیر این گونه نماز ضعیف باشد، زیرا اگر این گونه افراد همان نماز را هم نمى خواندند، چه بسا از این هم آلوده تر بودند، پس نهى از فحشا و منكر مراتبى دارد و هر نمازى با توجه به میزان رعایت شرایط آن، نماز خوان را از آن نهى مى كند.[2] ویاممكن است عارضه اى از قبیل: عدم حضور قلب، عدم خلوص و نقصان شرایط بر نماز با ویژگى هاى یاد شده، اثر آن را ضعیف نماید.
    بنابراین، هر چه توجه به خدا در نماز، افزایش یابد و خضوع و خشوع در آن كامل و اخلاص در آن بیشتر شود، اثر بازدارندگى آن نیز بیشتر و هر مقدار جنبه هاى یاد شده ضعیف شود، بازدارندگى آن نیز ضعیف خواهد شد.
    قرآن كریم در ادامه آیه یاد شده مى فرماید: (وَلَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ)[3]; ذكر خدا از آن هم بالاتر و برتر است; یعنى نماز نه تنها عامل بازدارنده از فحشا و منكر است، بلكه موجب حیات و آرامش دل و ریشه و مایه اصلى هر خیر و سعادت است.
    یادآورى این نكته لازم است كه نماز، (قطع نظر از مضمون عالى آن) با توجه به شرایط صحت نیز دعوت به پاك سازى زندگى مى كند، چرا كه مكان نمازگزار، فرشى كه بر آن نماز مى خواند، آبى كه با آن وضو مى گیرد و غسل مى كند و محلى كه در آن غسل و وضو انجام مى شود، باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاك باشد. كسى كه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، كم فروشى، رشوه خوارى و كسب اموال حرام باشد، چگونه مى تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین، تكرار نماز در پنج نوبت، در شبانه روز، خود دعوتى به رعایت حقوق دیگران است[4].
[1]. عنكبوت،آیه45.
[2] ر.ك: همان، تفسیر نمونه، ج16، ص285.
[3] عنكبوت،آیه45.
[4]. ر.ك: المیزان، ج16، ص133 - 137; تفسیر نمونه، ج16، ص284 - 294; سید على اكبر قرشى، تفسیر احسن الحدیث، ج8، ص147.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:46
نماز
در آیه شریفه: (وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَوةِ) ; از صبر و نماز استعانت بجویید، تفسیر این آیه را بیان كنید.

الف) این آیه شریف، به دو ركن اساسى اشاره نموده است و تنها راه پیشرفت و پیروزى بر مشكلات را دو چیز مى داند: استقامت كردن در برابر مشكلات و ارتباط پیدا كردن با خداوند متعال به وسیله نماز، چون «صبر» هر بلا و حادثه بزرگى را كوچك و ناچیز مى كند و «نماز» روى آوردن و پناه بردن به خداست كه باعث مى گردد روح ایمان زنده شود و به آدمى مى فهماند به جایى تكیه كرده كه انهدام پذیر نیست و به ریسمانى چنگ زده كه پاره شدنى نیست. كسانى كه از این دو ركن بهره مند هستند، مى توانند با توجه به آثار و فوایدى كه این دور ركن در بر دارند، خود را براى عمل به آن آماده سازند، چرا كه «نماز» نوعى سپاس گزارى است كه مى توان با آن وظیفه بندگى را برابر خوبى هاى خداوند بیان كرد و به تكامل روحى رسید واز قدرت نامتناهى خداوند یارى طلبید; نماز مهار كننده غرایز سركش و روح طغیان در آدمى است و خلاصه آن كه نماز فرد را به مبدأ لا یزال الهى پیوند مى دهد. صبر امرى اكتسابى است و انسان مى تواند ـ اگر صبور نیست ـ آن را به دست آورد. براى این منظور فرد مى تواند با تمرین و ممارست در برابر مشكلات و رنج ها خود را بیازماید و صبر پیشه كند. «صبر» زمینه ایستادن و مقاومت و در مقابل گناهان و تكالیف و مصیبت ها را در نفس انسان فراهم مى كند; با انجام دادن این دو ركن انسان به رستگارى و پیروزى قطعى مى رسد.

ب) كلمه «استعانت» به معناى طلب كمك است و مربوط به هنگامى است كه نیروى انسان به تنهایى نمى تواند حادثه اى را كه پیش آمده، طبق مصلحت خود بر طرف كند، در حالى كه اگر مى فرمود: «صبر كنید» و «نماز بخوانید» این معنا را براى مخاطب نمى فهماند.
ج) «خشوع» یكى از صفات بر جسته «مؤمنان» و «متّقین» به شمار مى آید و به معناى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است كه در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمى در قلب انسان به وجود مى آید و آثارش در بدن ظاهر مى شود. با وجود این امر، نماز از حالت الفاظ و حركات بى روح و فاقد معنا و خسته كننده و سنگین خارج مى شود.[1]
 
    خشوع كنندگان، آن چنان كه قرآن بیان مى كند،[2] كسانى هستند كه قیامت را باور دارند و مى دانند كه بازگشت آنان به سوى خداست. همین قیامت باورى است كه موجب خشیت و تواضع قلبى مى شود و امكان استعانت از نماز و صبر را فراهم مى كند.
[1]. ر.ك: همان، تفسیر نمونه، ج1، ص218، ج14، ص194; همان، المیزان، ج1، ص152; جعفر سبحانى، پرسش ها و پاسخ هاى مذهبى، ج3، ص41; محمد تقى مصباح یزدى، اخلاق در قرآن، ج1، ص412.
[2]. بقره،آیه45 و 46.
چهارشنبه 7/3/1393 - 6:45
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته