• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 82
تعداد نظرات : 149
زمان آخرین مطلب : 3302روز قبل
دانستنی های علمی

بسم رب المهدی

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد

شاید دعای مادرت زهرا بگیرد

پایان شبهای بلند انتظاری

آیا برای آمدن میلی نداری؟

من نذر کردم خاک پایت را ببوسم

آیا سر این بنده منت میگذاری؟

من دل ندادم تا که روزی پس بگیرم

میخواستم پیشت بماند یادگاری

...

به امید فرج

یا مهدی(عج)

شنبه 6/4/1388 - 10:24
دانستنی های علمی

 امام علی (ع) می فرمایند : دعاء نور السّماوات والعرض

دعاء روشنایی آسمان ها و زمین است

چهارشنبه 3/4/1388 - 10:12
دانستنی های علمی

یه شعر دیشب گفتم كه اگه می نوشتمش

همه تون می فهمیدین چمه!!!

برای همین ننوشتم...

اسمشم اسم همین مطلبمه

تا مدتی نمیام تبیان

هم امتحان دارم

و هم درد...

در پناه خدا

در جوار مهدی(عج)

سه شنبه 2/4/1388 - 16:44
دانستنی های علمی

سلام بچه ها

برام دعا كنید

شاید دل پاك یكی باعث بشه خدا نخواد اونی رو كه الان میخواد...!

سه شنبه 2/4/1388 - 16:34
دانستنی های علمی

خدایا!!!

آیا جواب بنده ای که میخواهد فقط عاشق تو باشد این است؟

آیا جواب کسی که میخواهد به خاطر تو از گناه دوری کند این است؟

آیا جواب دلداده ای که بر دل خود فریاد میزند،به خاطر اینکه تو این را می پسندی،این است؟

این همه تهمت،این همه افترا، این همه عذاب!!!

خداوندا!

دلم را و خودم را به تو میسپارم

دل سنگ مرا،پروانه وار در میان آتش عشق لایتناهی خود بسوزان...

اشک های مرا بیهوده مساز

مهربانا!

گریه کار شب و روز شده است

چه کنم به جز زاری به درگاه تو؟

پروردگارا

تن رنجور مرا بیش از این یارای رنج نیست

خداوندا

آتش قهرت را بر من مبار

ای خدایی که ضعفم را میدانی و ناتوانیم را آگاهترینی..

ای کسی که تنها خودت از گناهان گذشته ی من آگاهی...

خداوندا؛تو چون آدم ها نیستی که انسان را به خاطر چیزی که نمیدانی،مؤاخذه کنی

خداوندا؛به خاطر آن چیزهایی که فقط خودت میدانی و به خاطر عبادات اندک و تقصیر و کوتاهی انسانی جایز الخطا،بنده ی حقیرت را ببخش...

محبوبا!

دلم را سوختند و به آتش کشیدند

خاکستر بر جای مانده از دلم را بر باد مده

...

 

 

 

دوشنبه 1/4/1388 - 10:5
شعر و قطعات ادبی

شكرلب جوانی نی اموختی

كه دلها در اتش چو نی سوختی

پدر بارها بانگ بر وی زدی

به تندی و اتش در ان نی زدی

شبی بر ادای پسر گوش كرد

سماعش پریشان و مدهوش كرد

همی گفت بر چهره افكنده خوی

كه اتش به من در زد این بار نی

ندانی كه شوریده حالان مست

چرا بر فشانند در رقص دست؟

گشاید دری بر دل از واردات

فشاند سر دست بر كائنات

حلالش بود رقص بر یاد دوست

كه هر استینیش جانی در اوست

گرفتم كه مردانه ای در شنا

برهنه توانی زدن دست و پا

بكن خرقه ی نام و ناموس و زرق

كه عاجز بود مرد با جامه غرق

تعلق حجاب است و بی حاصلی

چو پیوند ها بگسلی،واصلی...

بوستان(مصلح الدین سعدی شیرازی)

يکشنبه 31/3/1388 - 12:34
شعر و قطعات ادبی

شعری از خودم

همه جا اینگونه ست؟؟؟

همه جا اینگونه ست؟

كه تو در تكرار ثانیه ها گم بشوی

و در آغوش زمان محو شوی!!!

همه جا این گونه ست؟

همه ی ماهی ها می میرند؟

قاصدك ها همه پر می گیرند؟

ذهن دلتنگ من اینجاست

شهر تنهایی ها

بی گمان روزی من

آسمانی خواهم شد..

صوت پر ناله ی نامم روزی

از دل همه ی مردم تنها شده ی پر تكرار

جریان خواهد یافت

پری كوچك و نا بالغ صبح

عاقبت روز بزرگی به جهان خواهد دید

و اگر این نشود!!!

در سرانگشت زمین آبی نیست

همه ی ماهی ها می میرند

در پریشانی مواج سحر،مخمل دشت

قاصدك ها همه پر می گیرند

 

 

 

شنبه 30/3/1388 - 12:2
دانستنی های علمی

زندگی سیبی ست

گاز باید زد با پوست!!!!!

دوووووست دارم خدا جون....

بعضیا خیلی منو اذیت میكنن!

خودشون میدونن كی هستن

خدا تمام جوونا رو به راه راست هدایت كنه!!!

اولین امتحانم رو خیلی خوب دادم؛خوشحالم!!!

دوستان،هر كی حرف خصوصی داره،به صورت ایمیل بفرسته لطفا...

bidelstar@yahoo.com

star.1370@yahoo.com

 

 

 

شنبه 30/3/1388 - 11:53
محبت و عاطفه

مهدیا!!!!

چشم انتظاری تا به كی؟

طاقت دل بیقراری تا به كی؟؟

آقای خوبم

در كدامین زاویه از خلوتگاه تنهایی هام صدایت كنم

تا دور از دغدغه های همه روزه

دور از این همه گناه

ظهور آسمانی ات فرا رسد؟

روزی دلم شقایق بود..

عاشق بود!!!

ولیكن حالا

دل من می خواهد

نرگس و یاس شود

نه...

قاصدك باشد و از بام تو روزی بپرد

 

جمعه 29/3/1388 - 11:53
محبت و عاطفه

كاش بر ساحل رودی خاموش

عطر مرموز گیاهی بودم

چو بر انجا گذرت می افتاد

به سراپای تو لب میسودم

...

كاش چون نای شبان می خواندم

به نوای دل دیوانه ی تو

خفته بر هودج مواج نسیم

میگذشتم ز در خانه ی تو

...

كاش چون پرتو خورشید بهار

سحر از پنجره می تابیدم

از پس پرده ی لرزان حریر

رنگ چشمان تو را می دیدم

...

كاش از شاخه ی سرسبز حیات

گل اندوه مرا می چیدی

كاش در شعر من ای مایه ی عمر

شعله ی راز مرا می دیدی

 

پنج شنبه 28/3/1388 - 12:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته