دوباره سلام ...
سلام به دلای مهربون همه اونایی که دارن این نوشته رو میخونن
خیلی متشکراز همه تون به خاطر نظرات مفید و سازنده تون ...راستی امروز امتحان داشتیم 17 شدم.
از این به بعد میخوام سروده هامو اینجا بنویسم تا بهشون نظر بدین
بازگشت
دیروز خدا بود که مرا باز میگرفت از معبد وفا بود که مرا باز میگرفت
خورشید به پشت نسلها میرفت پاییز به یاد فصلها,میرفت
این نغمه حزین دل من بود کز استان دلم ناکجا میرفت
شیرین,فرهاد را رها میکرد مجنون,فرهاد را عزا میرفت
لیلایی ام,دلم را فرهاد برده است شهزاده ام,دلم با گدا میرفت
عارف شدم,لیکن دوباره این دل من سرگشته گشت و همه از خدا جدا میرفت
سلام سلام منم وارد این جمع عجیب شدم.
چند روز این صفحه قراره از هر دری حرف بزنه امیدوارم خوشتون بیاد و با نظرات خوبتون تنهام نذارید
ببخشید کم بود صفحه بعد جبران می کنم آخه فردا امتحان دارم