• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 53
زمان آخرین مطلب : 5040روز قبل
ادبی هنری

بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد

دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد 

 

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب
که روز گار بسی فتنه زیر سر دارد


بخوان دعای فرج را و نا امید مباش
بهشت پاک اجابت, هزار در دارد


بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است
خدای را شب یلدای غم , سحر دارد


بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال!
مسافر دل ما نیت سفر دارد


بخوان دعای فرج را ز پشت پرده ی اشک
که یار گوشه ی چشمی به چشم تر دارد!


بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد


بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا
حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد

يکشنبه 20/4/1389 - 16:14
ادبی هنری
درد و دل با خدا

   گاه و بی گاه دلم بدجوری واسه خدا تنگ میشه . یه وقتایی دلم می‌خواد بهم وقت قبلی بده و تو یه جلسه خصوصی دو نفره درد دلامو بشنوه . اون منو از ملاقاتش به خاطر نگرفتن وقت قبلی محروم نمی‌کنه . هیچ وقت اسمم واسه صحبت با اون وارد یه لیست انتظار طویل نمی‌شه که معلوم نیست کی نوبت به من برسه . محاله ، محاله ممکنه بهم بگه نمی‌پذیرمت .
خیلی بزرگواره ، با وجودی که بالاترین مقام این دنیای شلوغ پلوغه ، هیچ وقت منتظرم نمی‌ذاره .
گاهی اوقات واسش نامه می‌نویسم و می‌دونم که نامه‌هامو بی‌جواب نمی‌ذاره ، وقتی توی دفتر خاطراتم نامه‌هام رو مرور می‌کنم ، می‌بینم حتی یه دونش هم بی‌جواب نمونده .
 من و خدا یه قول و قراری با هم گذاشتیم ، اون به من قول داد  همیشه مراقبم باشه و کمتر و کمتر از عالی‌ترین ، بهم نده و من بهش قول دادم  حتی اگر دل بی‌قرارم در حسرت آرزویی بال بال می‌زد و شوق استجابت دعایی آتیشم می‌زد با تموم وجودم بدون ذره‌ای تردید ، اول بگم اجازه خدایا ، خدایا تو اجازه میدی ؟ تو صلاح می‌دونی ؟ اگه تو ناراضی باشی دلم به نارضایتیت راضی نمی‌شه ؛ می‌دونم آخه تو دوستم داری و همیشه برام بهترین‌ها رو خواستی ؛ اصلاً از خوبی بی‌انتهای تو ، بد خواستن محاله .
اعتراف می‌کنم قول سنگینیه و عمل بهش مثله به زبون آوردنش کار ساده‌ای نیست ، واسه همین از خودش خواستم و بهش گفتم : من فقط یه بنده‌ام ، چیزهایی هست که تو می‌دونی و من هیچ وقت نمی‌دونستم و شاید هیچ وقت هم نفهمم .
اتفاقاتی می‌افته که ذهن محدود من قادر به تعبیرش نیست ، چشم‌های قاصر من قادر به دیدن اون چه پشتش هست ، نیست ؛ دلایلی مخفی هست که شاید واسه همیشه مسکوت و مکتوم باقی بمانه و اسراری هست که شاید دونستنش ، فهمیدنش ، تو ظرف ادراک من نگنجد . اینو تو می دونی .

 پس واسه لحظه‌های دشوار به من قدرت تحملشو ببخش . منو به اون نقطه برسون که همیشه یادم بمونه ، همه چیز از سوی تو خیر مطلقه حتی اگر ظاهراً همه چیز عذاب‌آور و دشوار باشه .

 گاهی اوقات آرزوهایی داشتم و تو زیر نامه آرزوهام نوشتی موافقت نمی‌شود . راستش اولش حس خوبی نداشتم ، دلم می‌گرفت ، شاید به خاطر جنسم که شیشه حس و عاطفه بود .
 منو ببخش که یه وقتایی از سر بی‌صبری و ناشکیبایی تو خلوت و تنهاییم ازت می‌پرسم : آخه چرا ؟ ؟ ؟
 وقتایی که هر چی فکر می کردم  فکر اسیر خاکم به هیچ جا نمی‌رسید . دنبال دلیل می‌گشتم و دلیلی پیدا نمی‌کردم ، پیش می‌اومد که با یه بغضی تو گلوم تکرار کنم : آخه واسه چی ؟ چی می شه اگه ... ؟
 یه وقتایی از سر بی‌حوصلگی و فراموشکاری بهت گله می‌کردم ، چقدر از بزرگواریت شرمنده‌ام که منو در تموم لحظه‌های ناشکریم ، توی تموم لحظه‌های بی‌صبریم با محبت تحملم کردی ، نه تنبیهم کردی نه حتی ذره‌ای محبتت رو ازم دریغ کردی . توی تنهاترین لحظات تنهاییم ، درست تو لحظه‌هایی که فکر می‌کردم هیچ کس نیست ، اون موقع که به این حس می‌رسیدم که چقدر تنهام ، واسم نشونه می‌فرستادی که : من خودم تا آخرین لحظه باهاتم  واسه تموم لحظات همراهتم . من تنها بنده تو نبودم  اما یه لحظه هم تنها رهام نکردی .
 تو تنهاترین و محکم‌ترین قوت قلب  دل تنهامی . تو طوفان‌های زندگیم تو ابتدا و اصل آرامشمی . تو از من به من نزدیک‌تر بودی موندم که چطور گاهی اوقات چشم‌های غافلم ندیدت اما تو هیچ وقت حتی لحظه‌ای منو ترک نکردی . روزهایی رسید که فکر کردم با من قهری تو حتی در همون لحظه‌ها با همون فکر اشتباه که حتی از به خاطر آوردنش شرمنده می‌شم از من قهر نکردی و به خاطر این فکر کودکانه نادرست طردم نکردی .
 من دوستت دارم . منو ببخش اگه قولم مثل خودم کوچیکه ، اما دلم به بزرگی بی‌حد تو خوشه و پشتم به کمک‌های تو گرم .
 از تو سپاسگزارم که با بزرگواری همیشه کمکم کردی .
 تو همونی که هر وقت ازت یاد کردم ، بهم امید بخشیدی ، تو یادت چیزی هست که منو زیرو رو می‌کنه . غصه‌هامو می‌شوره و دلشکستگی‌ها‌مو ترمیم می‌کنه ؛ چیزی که در هیچ چیز غیر از یاد تو نیست .
 هر وقت خواستم ببینمت بی‌درنگ با مهربونی در رو به روم باز کردی و نگاه نکردی گناهکارم . حذفم نکردی من همیشه دست خالی به دیدنت اومدم و تو همیشه با دست پر روانه‌ام کردی .
 هر وقت صدات کردم طوری بهم جواب دادی كه انگار مدت‌هاست منتظرم بودی ؛ هر وقت ندونسته از بی‌راه سر‌در‌آوردم خودت منو صدا کردی ، گاهی با تلنگر اتفاقات ساده روزمره منو از ادامه یه راه غلط منع کردی . اما حتی اون وقتی که ازم مکدر بودی با بزرگواری آبروم رو حفظ کردی .  تو همیشه خدا بودی و من همیشه حتی کمتر از یه بنده ، به من از صفات و ذات چیزهایی ببخش تا جسم خاکی من به روح آسمونی حتی شده یک سر سوزن نزدیک‌تر بشه .
 به حافظه‌ام قدرتی ببخش تا اجازه گرفتن از تو رو هیچ وقت از خاطر نبره ، به اراده‌ام همتی ببخش تا استوار بر این عهد پابرجا بمونه .
  ازت متشكرم خدای خوب من .
يکشنبه 20/4/1389 - 16:11
ورزش و تحرک
شبکه سوم سیما از 21 خردادماه اقدام به پخش زنده مسابقات فوتبال جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی خواهد کرد. برنامه پخش زنده این مسابقات از روز جمعه 21 خردادماه با به تصویر کشیدن دیدار آفریقای جنوبی - مکزیک (دیدار افتتاحیه نوزدهمین دوره رقابت‌های جام جهانی) آغاز خواهد شد و تا روز یکشنبه 20 تیرماه با پخش دیدار فینال به پایان می‌رسد. - برنامه پخش زنده مسابقات فوتبال جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی به شرح زیر است: جمعه - 21/3/89 * آفریقای جنوبی - مکزیک، ساعت 18:30 * اروگوئه - فرانسه، ساعت 23 شنبه - 22/3/89 * کره جنوبی - یونان، ساعت 16 * آرژانتین - نیجریه، ساعت 18:30 * انگلیس - آمریکا، ساعت 23 یکشنبه - 23/3/89 * الجزایر - اسلوونی، ساعت 16 * صربستان - غنا، ساعت 18:30 * آلمان - استرالیا، ساعت 23 دوشنبه - 24/3/89 * هلند - دانمارک، ساعت 16 * ژاپن - کامرون، ساعت 18:30 * ایتالیا - پاراگوئه، ساعت 23 سه شنبه - 25/3/89 * نیوزلند - اسلواکی، ساعت 16 * ساحل عاج - پرتغال، ساعت 18:30 * برزیل - کره شمالی، ساعت 23 چهارشنبه - 26/3/89 * هندوراس - شیلی، ساعت 16 * اسپانیا - سوئیس، ساعت 18:30 * آفریقای جنوبی - اروگوئه، ساعت 23 پنجشنبه - 27/3/89 * آرژانتین - کره جنوبی، ساعت 16 * یونان - نیجریه، ساعت 18:30 * فرانسه - مکزیک، ساعت 23 جمعه - 28/3/89 * آلمان - صربستان، ساعت 16 * اسلوونی - آمریکا، ساعت 18:30 * انگلیس - الجزایر، ساعت 23 شنبه - 29/3/89 * هلند - ژاپن، ساعت 16 * غنا - استرالیا، ساعت 18:30 * کامرون - دانمارک، ساعت 23 یکشنبه - 30/3/89 * اسلواکی - پاراگوئه، ساعت 16 * ایتالیا - نیوزلند، ساعت 18:30 * برزیل - ساحل عاج، ساعت 23 دوشنبه - 31/3/89 * پرتغال - کره شمالی، ساعت 16 * شیلی - سوئیس، ساعت 18:30 * اسپانیا - هندوراس، ساعت 23 سه شنبه - 1/4/89 * مکزیک - اروگوئه، ساعت 18:30 * فرانسه - آفریقای جنوبی، ساعت 18:30 * نیجریه - کره جنوبی، ساعت 23 * یونان - آرژانتین، ساعت 23 چهارشنبه - 2/4/89 * اسلوونی - انگلیس، ساعت 18:30 * آمریکا - الجزایر، ساعت 18:30 * غنا - آلمان، ساعت 23 * استرالیا - صربستان، ساعت 23 پنجشنبه - 3/4/89 * اسلواکی - ایتالیا، ساعت 18:30 * پاراگوئه - نیوزلند، ساعت 18:30 * دانمارک - ژاپن، ساعت 23 * کامرون - هلند، ساعت 23 جمعه - 4/4/89 * پرتغال - برزیل، ساعت 18:30 * کره شمالی - ساحل عاج، ساعت 18:30 * شیلی - اسپانیا، ساعت 23 * سوئیس - هندوارس، ساعت 23 مرحله یک هشتم نهایی شنبه - 5/4/89 بازی شماره 49: اول گروه A - دوم گروه B، ساعت 18:30 بازی شماره 50: اول گروه C - دوم گروه D، ساعت 23 یکشنبه - 6/4/89 بازی شماره 51: اول گروه D - دوم گروه C، ساعت 18:30 بازی شماره 52: اول گروه B - دوم گروه A، ساعت 23 دوشنبه - 7/4/89 بازی شماره 53: اول گروه E - دوم گروه F، ساعت 18:30 بازی شماره 54: اول گروه G - دوم گروه H، ساعت 23 سه شنبه - 8/4/89 بازی شماره 55: اول گروه F - دوم گروه E، ساعت 18:30 بازی شماره 56: اول گروه H - دوم گروه G، ساعت 23 مرحله یک چهارم نهایی جمعه - 11/4/89 بازی شماره 57: برنده بازی شماره 53 - برنده بازی شماره 54، ساعت 18:30 بازی شماره 58: برنده بازی شماره 49 - برنده بازی شماره 50، ساعت 23 شنبه - 12/4/89 بازی شماره 59: برنده بازی شماره 51 - برنده بازی شماره 52، ساعت 18:30 بازی شماره 60: برنده بازی شماره 55 - برنده بازی شماره 56، ساعت 23 مرحله نیمه نهایی سه شنبه - 15/4/89 بازی شماره 61: برنده بازی شماره 57 - برنده بازی شماره 58 بازی شماره 62: برندگان بازی شماره 59 - برنده بازی شماره 60 دیدار رده بندی شنبه - 19/4/89 بازی شماره 63: بازنده بازی شماره 61 - بازنده بازی شماره 62 دیدار فینال یکشنبه - 20/4/80 بازی شماره 64: بازنده بازی شماره 61 - برنده بازی شماره 62
شنبه 15/3/1389 - 15:20
دانستنی های علمی

مقدمه

آرامش زندگی در گرو برآوردن نیازهاست. نیازها به طور کلی به 5 گروه تقسیم می‌شوند:

·         نیازهای فیزیولوژیکی

·         نیاز به امنیت

·         نیازهای اجتماعی

·         نیاز به احترام

·         نیاز به خودیابی

که بترتیب نیازهای اولی نیازهای رده پایین و نیازهای آخری نیازهای رده بالا به حساب آمده و نیاز به خودیابی حد بالای نیازهاست.

برآورده شدن مناسب نیازها شرط لازم برای بوجود آمدن آمال و آرزوهاست. به عنوان مثال یک فرد گرسنه و آواره هرگز به فکر پرواز بر فراز کوهها نخواهد افتاد. بسیاری نیز معتقدند که خلاقیت در نیاز متولد می‌شود همانگونه که بسیاری از اختراعات بزرگ نه محصول تعریف مشکلی خاص بلکه برای برآورن نیازی خاص به وجود آمده‌اند.

اصول اولیه خلاقیت

به طور کلی خلاقیت فرایندی است که طی زمان ادامه داشته و ابتکار، انطباق‌پذیری و تحقق از خصوصیات بارز آن به شمار می‌آیند و می‌تواند جوابگویی برای مشکلات باشد. برخی از محققان اصولی برای مشخص شدن مرزهای خلاقیت تعریف نموده‌اند: اول اینکه خلاقیت متضمن پاسخ یا مفهومی نو باشد یا آنکه احتمال وقوع آن بسیار کم باشد. اما باید توجه داشت که نو بودن و اصالت با آنکه شرط لازم خلاقیت است اما کافی نیست. زمانی یک پاسخ را می‌توان بخشی از یک فرایند خلاقیت به شمار آورد که تا اندازه‌ای با واقعیت مطابقت داشته یا اصولاً واقعی باشد. دوم خلاقیت باید گره‌ای را بگشاید یا با وضعیتی تناسب داشته و یا مقصود معینی را برآورد. سوم، خلاقیت واقعی مشروط به دوام آن بینش ابتکاری، ارزیابی و تفسیر و رشد آن باشد. در جمله‌ای کوتاه می‌توان اینگونه بیان کرد «خیلی‌ها ایده‌های خوب دارند اما عده کمی آنها را عملی می‌کنند». همچنین یکی از عواملی که معمولاً با خلاقیت مربوط می‌دانند موضوع هوش است.

وجوه هوش

یک مبنای طبقه‌بندی، نوع فرایند و یا نحوه عملکرد خاصی است که انجام می‌گیرد. این نوع طبقه‌بندی شامل 5 گروه اصلی از توانشهای هوشی می‌باشد که عبارتند از عوامل

·         شناخت

·         حافظه

·         تفکر همگرا

·         تفکر واگرا و

·         ارزشیابی

شناخت، کشف و یا کشف دوباره و بازشناسی است. حافظه عبارت از حفظ آن چیزی است که درک شده است. در تفکر واگرا ما در جهات متفاوت تفکر می‌کنیم، گاهی به تفحص می‌پردازیم و گاهی در جستجوی تنوع هستیم در حالی که در تفکر همگرا اطلاعات به یک جواب درست و یا به بهترین جواب شناخته شده و قراردادی منتج می‌گردد. واضح است که یکی از توانشهای تفکر واگرا گوناگونی پاسخهایی است که تولید می‌شود. این نوع تولید تماماً زاده اطلاعات ارایه شده نیست. در اینجاست که مبحث انعطاف‌پذیری در تفکر پیش می‌آید که از مباحث اصلی خلاقیت به شمار می‌آید.

با این حال در بررسی افراد خلاق این نتیجه به دست آمده است که اگر چه داشتن حد معینی از هوش لازم است ولی شرط کافی نیست و لزوماً افراد با هوش خلاق نبوده‌اند در حالی که افراد با هوش متوسط می‌توانند افراد خلاق برجسته‌ای باشند. در واقع امور خلاقیت شاید بیشتر اکتسابی باشد تا فطری و می‌توان با آموزشهایی این توانایی را در خود افزایش داد.

خصوصیات افراد بسیار خلاق

از مطالعه افراد بسیار خلاق موارد زیر نتیجه شده است. البته این خصوصیات شخصیتی آنهاست نه اینکه با اینگونه رفتارها، انسان بتواند به خلاقیت برسد:

·         تمایل به تعریف و تمجید از خود دارند

·    اشخاص خلاق مخصوصاً خواهان قبول پیچیدگی و حتی بی‌نظمی در دریافتهای خود هستند بدون آنکه نگران آشفتگی ناشی از این امر باشند. این بدان معنی نیست که آنان فی نفسه بی‌نظمی را دوست دارند بلکه پرمایگی موجود در بی‌نظمی را به کم مایگی نظم ترجیح می‌دهند. تمایل دارند نزد دیگران به داشتن نظرات تند و احمقانه شهرت داشته باشند.

·    کارهای آنها با اظهار نظر اینکه از موضوع پرت هستند مشخص می‌شود. شوخ‌طبعی و بذله‌گویی از صفات بارز این افراد است. باید به این افراد کمک کرد که بدون اینکه کینه‌توز و پرخاشگر باشند جسارت خود را حفظ کنند.

عوامل باز دارنده خلاقیت

·         تلاشهای قبل از بلوغ برای حذف خیالبافی

·         محدودیتهای بازدارنده قوه تدبیر و کنجکاوی کودکان

·    تکیه بیش از حد به نقش جنسیت؛ تفکر خلاق مستلزم حساسیتی بیش از حد (خصوصیتی کاملاً زنانه) و وابستگی به غیر و اتکای به خود (خصلتی کاملاً مردانه) است. از همین رو یک پسر بسیار خلاق نسبت به سایر همجنسان همسال خود بیشتر دارای صفات زنانه به نظر می‌رسد.

·    تاکید زیاد بر پیشگیری (نحوه پاسخگویی کودکان به مسایلی که مستلزم چاره‌اندیشی فرد هنگام قرار گرفتن در وضعیتی بن‌بست است نشان می‌دهد که تأکید بر پیشگیری قوه تصور بسیاری از کودکان را از رشد باز داشته است).

·         القای ترس و کمرویی

·         تاکید بر مهارتهای کلامی

خطری که استعداد خلاق فرد را تهدید می‌کند، قضاوت یا ارزیابی تجربه فرد نیست بلکه پیشداوری است که به تبع آن تجارب بسیاری در حوزه دریافت را نمی‌یابند. خطری که آموزشهای معمول چه در خانه و چه در مراکز آموزشی در بردارند این است که نظرات نو و احتمال وقوع اعمال جدید خیلی زود و بیش از اندازه مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

 

عوامل تشدیدکننده خلاقیت و نوآوری

حس درونی تفکر، انسان را قادر می‌سازد شرایطی را که وجود خارجی ندارند، ‌در درون ذهن شبیه‌سازی نماید و‌ به وی این امکان را می‌دهد تا در امکانات یکسان با سایرین برای خود فرصتهای بهتری بیافریند. در واقع امور خلاقیت شاید بیشتر اکتسابی باشد تا فطری و می‌توان با آموزشهایی این توانایی را در خود افزایش داد. مجموعه عواملی که باعث تشدید و ترغیب فرد به نوآوری می‌گردند به عوامل تشدیدکننده تعبیر می‌گردند که خود به دو بخش کلی انگیزه‌ها و ابزارها تقسیم می‌شوند که در اینجا توضیح داده می‌شوند.

انگیزه‌ها

انگیزه‌های ترغیب کننده به نوآوری، می‌توانند به خصوصیات و زندگی خصوصی افراد مربوط باشد و یا اینکه به اجتماع محل سکونت فرد بستگی داشته باشد که ما در اینجا دلایل بروز هر یک را بررسی می‌کنیم.

 

انگیزه‌های بیرونی

به همه انگیزه‌هایی که از جامعه به فرد القاء می‌گردند گفته می‌شود که خود بر اثر موارد زیر ناشی می‌گردند:

·         بحران‌های جامعه:

می‌دانیم سرچشمه خلاقیت نیاز است. اغلب مواقع اگر نیازی در زندگی بشر مشاهده نشود، الزامی به خلاقیت وجود نخواهد داشت. نیازهای بشر معمولاً به طور یکنواخت بروز می‌یابند مگر در شرایطی استثنایی مانند بحران‌های مختلف از جمله بحرانهای طبیعی چون سیل و زلزله و آتشفشان و طوفان و همچنین بلایایی که خود انسان مسب آنهاست که بارزترین آنها جنگ است. نوع و دلیل بروز یک بحران در اینجا مد نظر نیست و آنچه حائز اهمیت است هجوم سیل عظیمی از نیازها پس از وقوع بحران است که می‌تواند در جامعه سبب یک انقلاب فکری در نزد افراد گوناگون گردیده و به شکل نوآوری و خلاقیت بروز نماید.

·         سطح توقعات جامعه:

جامعه‌ای که در آن سیر صعودی پیشرفت حاکم باشد، هر روز از طرف تک تک اعضای خود شاهد خلاقیت و نوآوری است. در این جامعه نوآوری به قشر متفکر و اندیشمند محدود نگردیده و همه مردم را شامل می‌شود بطوریکه حتی تبهکاران نیز در این جامعه هر روز به فکر خلق روشی نو در روند کاری خود می‌باشند.

 

انگیزه‌های درونی

انگیزه‌هایی که از درون شخص، منشاء می‌گیرند را انگیزه‌های درونی می‌نامند که شامل موارد زیر می‌باشند:

·         اسعتداد ذاتی فرد:

این امر حتی بدون وجود هر گونه محرک خارجی ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد و با داشتن هوشی متوسط و آموختن راه‌های افزایش تفکر خلاق، کاملاً قابل دسترسی برای همه نیازهای زندگی می‌باشد.

·         نیازهای درونی:

گاهی اوقات افراد در خود نیرویی احساس می‌کنند که همواره آنان را وا می‌دارد که در جهت کمک به دیگران و ارتقای سطح زندگی در جامعه، دست به نوآوری بزنند. این افراد از هر جنس و سن و شغلی می‌توانند باشند. به عنوان مثال خانمی در آمریکا که از آگهی های تجاری تلویزیون ناراضی بود آنها را مطابق با ذوق خود مجدداً می‌نوشت.

·         بحران‌های شخصی‌:

بحران‌های شخصی نیز مانند بحران‌های جامعه، می‌توانند محرک بسیار قوی در امر نوآوری برای شخص باشند.

ابزار ها

برخی فاکتورهای تعیین‌کننده برای دستیابی به تفکر خلاق و جود دارند که می‌توان از آنها به عنوان ابزارهای نوآوری یاد کرد. این ابزارها عبارتند از:

·         اراده

·         اعتماد به نفس

·         کمیت

·         شبیه سازی

·         استمداد از دیگران

·         مجاورت / تشابه / تباین

·         تغییر دادن

·         فعالیتهای جنبی و . . .

این عوامل راهکارهایی برای آموزش نوآوری و تفکر خلاق ارائه می‌دهند. در آینده نزدیک این عوامل شرح داده می‌شوند

خلاقیت

تعریف خلاقیت

یك فكر یا ایدة جدید كه تركیبی از ایده های قدیمی است را خلاقیت گویند. داشتن توانایی ساخت ایده های نو به توانایی شما در تشخیص ارتباط بین موارد ظاهراً غیر متجانس بستگی دارد.

خلاقیت یعنی كنار هم قرار دادن افكار و ایده هایی كه تا قبل از این پنداشته می شد به یكدیگر ربطی ندارند. این توانایی شماست كه افكار مختلف را با یكدیگر تركیب كنید و یك ایده نو كه مفید هم هست بوجود آورید.

آن گونه كه به نظر می رسد ظاهراً مسئله ای وجود ندارد كه نتوانید حل كنید هدفی وجود ندارد كه نتوانید به آن برسید هیچ مانعی وجود كه نتوانید از آن بگذرید اگر بدانید چگونه از قدرت خلاقیت مغز خود استفاده كنید تا هر مشكلی را مانند یك اشعه لیزر از زندگی خود جدا كنید و دور بیندازید.

 

شما خلاق هستید

خلاقیت به معنی اختراع یك چیز كاملاً جدید نیست، بلكه بوجود آوردن یك سری ارتباطات همسو است. لازم نیست كه حتماً یك فرد خاص باشید تا خلاق باشید هر كسی می تواند خلاق باشد. این مهم نیست كه شما كی هستید، مهم این است كه چگونه عمل می كنید. تنها چیزی كه احتیاج دارید این است كه برای مشكل خود چندین راه حل پیدا كنید نه این كه خود را به اولین راه حلی كه به نظرتان می رسد یا از همه ساده تر است محدود كنید. به خود اجازه بدهید كه سر زنده كنجكاو و انعطاف پذیر باشید.

روانشناسان معتقدند كه خلق ایده در یك شخص به فعالیتهای او بستگی دارد و این تفكر را تفكر همبسته می نامند. این وابستگی به صورت مداوم و خطی نیست بلكه پرشی است. با بوجود آوردن ارتباط بین افكار و ایده های مختلف برای یك لحظه هم كه شده باید نسبت به وضعیت موجود در خود شك و تردید ایجاد كنید. محدودیت برای خلاقیت كشنده است كه به جای اینكه به جواب برسد باعث خفه شدن نطفه تفكر خلاق می شود. در پروسه یك تفكر خلاق همه مراحل ارزیابی میزان تردید، غلبه بر آن و بها دادن به آن برای خلق یك ایدة بزرگ بسیار مهم هستند.

 

یك پیش شرط مهم

همچنان كه به بررسی افراد خلاق می پردازید یك چیز مشترك در همه آنها خواهید یافت و آن عشق به كاری است كه انجام می دهند.

 آموزش و پروراندن خلاقیت

یك خبر خوب این است كه خلاقیت یك مهارت و استعداد است كه قابل یادگیری و پروراندن است پس برای افزایش مهارت خود تمرین كنید. با این مهارت می توانید رشد شخصی و حرفه ای خود را شتاب ببخشید. با افزایش مهارت های فكری و انجام تمرین های لازم برای شكوفایی خلاقیت می توانید ارزش فعالیتهای خود را چند برابر كنید و به سرعت كمیت و كیفیت دستاورد هایتان افزایش می یابد.

 

هر روز تمرین كنید

اگر بخواهید جام قهرمانی تنیس را ببرید. هر چند وقت تمرین می كنید؟ ماهی یكبار؟ هفته ای یكبار؟ روزی یكبار؟

هر چند وقت یكبار باید عضلات خلاقیت مغز خود را تمرین دهید تا دارای قدرت خلاقیت بالایی باشید؟ ماهی یكبار؟ هفته ای یكبار؟ یا هر روز؟

 با یك دیدگاه متفاوت به قضایا بنگرید

همیشه یك دیدگاه متفاوت منجر به یك نوع آوری شده است. حال برای كارها و مسائل موجود می خواهید یك راه حل بهتر پیدا كنید پس آنها را بازسازی كنید یعنی اول كار یا حرفه یا مشكل خود را به اجزای كوچكتر تقسیم كنید و برای حل مشكل یا یافتن راه بهتر برای انجام كار از یك راه متفاوت این اجزا را كنار هم بچینید.

 

بدنبال سئوالات جستجوگر باشید

برای خلاق بودن یك ذهن كنجكاو نیاز دارید بدون تعداد زیادی سئوالات چرا؟ و چه می شد اگر؟ نمی توانید یك دید خلاق بوجود آورید. برای بوجود آوردن چنین دیدی كه اكثر افراد در همین زمینه دجار مشكل هستند مطمئن شوید كه علاوه بر طاهر هر چیزی به زیر پوسته و ماهیت آن هم نگاهی داشته باشید هیچ كاری را برای امتیاز گرفتن و مورد توجه قرار گرفتن انجام ندهید. سعی كنید به دنیا با چشمهای كنجكاو تری بنگرید. سعی كنید نظریاتی پویا ارائه دهید و به آنها اكتفا نكنید سعی كنید هر چیز مهمی را از خود بپرسید چرا؟ و ببینید چه اتفاقی می افتاد اگر اینچنین می شد؟

 

سه شنبه 28/2/1389 - 17:21
طنز و سرگرمی

انعام بچه‌ها یادتون نره

جام جم آنلاین: «آقا... انعام ما یادتون نره»! «خانم... شیرینی بچه‌ها فراموش نشه»! «پول چایی ما رو نمی‌دی؟»! «پس شاگردونگی ما چی شد؟» «عیدی این بچه چی می‌شه؟»!

شما جزو كدام گروه هستید؟ آنهایی كه مشتری یا ارباب‌رجوع بخت برگشته را گوشه رینگ گیر می‌اندازند و او را چنان در معذوریت قرار می‌دهند كه در برابر چندین جفت چشم منتظر، مجبور است دست در جیب ببرد و چند اسكناس انعام بدهد؟ شاید هم جزو گروهی هستید كه همیشه دست در جیب هستید و انعام دادن برای شما یعنی گره از مشكلتان باز كردن. شما خوب می‌دانید كه گاهی چند اسكناس سبز و آبی در جیب بغل یك آبدارچی یا كارگر خدماتی در یك اداره یا موسسه پر رفت و آمد و شلوغ مهم‌تر از ساعت‌ها انتظار برای ملاقات با مدیركل است. اگر هم جزو دسته‌ای هستید كه همیشه از غافلگیری افراد استفاده می‌كنید تا از انعام و شاگردونگی و پول شیرینی و ... خلاص شوید، مطمئن باشید چشم‌هایی منتظر شماست تا یك روز به ازای این بی‌اعتنایی از ارائه خدماتی كه حق شماست، طفره برود، چرا؟ چون شما انعام نداده‌اید.

انعام (Tip)

انعام پولی است كه در بخش‌های خدماتی به كاركنان پرداخت می‌شود و مبلغ آن جدای از قبض یا صورتحساب كلی است. به عبارتی انعام، نوعی درآمد غیررسمی تلقی می‌شود كه میزان و نحوه پرداخت آن تابع قراردادهای غیررسمی اجتماعی است. انعام یا تیپ‌)tip( تقریبا در تمام نقاط دنیا وجود دارد، ولی فرهنگ هر جامعه میزان، شیوه، نوع و ... آن را تعیین می‌كند. در مناسبات اقتصادی و در سطح خرد، جامعه ما شاهد بروز رفتارهای جدید در حوزه انعام یا تیپ دادن است، این روزها اگر شما به عنوان مشتری انعام ندهید برخلاف بسیاری از كشورها كه شاید مدیریت مجموعه از شما بخواهد دست در جیب ببرید، انعام گیرنده به ازای این بی‌اعتنایی، به طور خودآگاه از ارائه خدمات مطلوب و شایسته سرباز می‌زند یا حتی در برابر انظار عمومی با غرولند و چشم‌غره، اعتراض خود را اعلام می‌كند.

گذر پوست به دباغ خانه...

پس از ساعت‌ها انتظار بالاخره نوبت به پژوی خاكستری می‌رسد. مرد جوان كه پیاده می‌شود، 2 كارگر كارواش سرتاپای او را ورانداز می‌كنند. مرد در حالی كه با گوشی همراهش صحبت می‌كند، بی‌توجه به گوشه‌ای می‌رود. نیم‌ساعتی طول می‌كشد. روشویی، توشویی و موتورشویی پژو كه به پایان می‌رسد مرد بی‌اعتنا، سوار بر پژو، دنده عقب می‌رود. 2 كارگر كارواش با سروروی خیس و كف‌آلود منتظرند. به هم نگاهی می‌اندازند. این نگاه معنا‌دار است. راننده متوجه نمی‌شود. خودرو كه به دنده یك می‌رود، صدای كارگر جوان هم بلند می‌شود: «حاجی ... چیزی یادت نرفته؟» مرد جوان خلاص می‌كند و با چهره‌ای سرد و بی‌حوصله، 2 اسكناس سبز كف دستش می‌گذارد. حالا همه چیز روبه‌راه است. مجوز ترك كارواش صادر می‌شود. اسكناس‌ها در جیب كارگر كارواش مچاله شده، بعضی هم خیس شده. می‌گوید: «نه بیمه‌ایم و نه دستمزد خوبی می‌گیریم. زندگی‌مان با همین انعام‌ها می‌گذرد.» او در برابر این پرسش كه اگر كسی نخواهد انعام بدهد، لبخند می‌زند كه «خب، گذر پوست به دباغ خانه می‌افته...»

به سلامتی عروس و داماد... كف مرتب

از لحظه‌ای كه آخرین دكمه پیراهن سفید را می‌بندد، اسكناس‌های سبز و آبی و گاهی هم زرد رنگ از جیب كتش كم می‌شود. از آرایشگاه عروس و دسته گل تا شیرینی و چای مخصوص و شام و... بیش از 200 نفر مقابلش به بهانه‌‌های مختلف رژه می‌روند تا او دست به جیب شود، فقط كافی است به یكی‌ بی‌اعتنایی كند. هنوز دقیقه‌ای نگذشته كه دیگری سر می‌رسد و به بهانه اسپند دود‌كردن اسكناس طلب می‌كند. ساعت كه به نیمه شب می‌رسد انعام‌ها ته می‌كشد و ناچار است از قوم و خویش قرض كند تا آخرین نگاه‌ها برای انعام بی‌پاسخ نماند. گاهی مجبور است هزینه‌ای معادل یك سفر را خرج انعام كند، چرا، چون شگون دارد.

بعضی از كارفرمایان هنگام تعیین حقوق و دستمزد این كارگران، درآمد انعام را جزیی از مزایای شغلی آنها قرار می‌دهند

یكی از زنان پیشخدمت كه در تالار پذیرایی كار می‌كند، می‌گوید: به محض این‌كه عروس و داماد می‌رسند باید اسپند دود كنیم. بعد چای مخصوص می‌دهیم. بعد گل می‌آوریم. بعد به عروس كمك می‌كنیم لباسش را جمع كند. خلاصه هر كدام از این كارها انعام دارد. بعضی از داماد‌ها كه وضع خوبی دارند، انعام خوبی می‌دهند. یك شب ده، بیست یا حتی 30 هزار تومان كاسبم. او در برابر این پرسش كه اگر داماد دستش تنگ باشد و انعام ندهد، می‌خندد كه «مجبور نیست پول ندارد در تالار پذیرایی جشن بگیرد. خب در این صورت كمتر او و عروس خانم را تحویل می‌گیریم»...!

صندوقی برای عیدی بچه‌ها

آرایشگاه‌های زنانه و مردانه روزهای آخر اسفند غلغله هستند. جای سوزن انداختن نیست. صاحب چاق و كوتاه قد آرایشگاه پشت صندوق نشسته و دم به دقیقه اسكناس‌های 5 هزارتومانی را ردیف به ردیف داخل صندوق می‌چیند. جعبه قرمز رنگ كنار او كه با خطی خوش روی آن نوشته «عیدی بچه‌ها یادت نره» به تو نهیب می‌زند كه اگر چه چند ده هزار تومان را راهی صندوق صاحب آرایشگاه كرده‌ای، ولی حالا نوبت بچه‌هاست و تو مردد و با دستی لرزان اسكناسی را داخل صندوق می‌اندازی؛ البته گاهی هم برای روكم‌كنی اطرافیان، اسكناسی را به طور ویژه در جیب شاگرد آرایشگاه می‌گذاری تا دفعه بعد بیشتر هوایت را داشته باشد. خانم صاحب آرایشگاهی می‌گوید: به هر حال كسی كه حاضر است 70 هزار تومان بابت رنگ مویش بدهد، برایش 2 هزار تومان عیدی پولی نیست.

غم آخرتون باشه

خدا رفتگان شما را بیامرزد. اگر از لحظه‌ای كه عزیز مرحوم شده شما را داخل آمبولانس بهشت زهرا می‌گذارند، دست به جیب نباشید، متاسفانه كارها پیش نمی‌رود. آن وقت حرف و حدیث و زخم زبان مردم یك طرف و وجدان درد ناشی از عذاب عزیز مرحوم شده و بر زمین مانده طرف دیگر. انعام در این مواقع معجزه می‌كند. ترخیص جسد از بیمارستان، حمل سریع و مستقیم از سردخانه تا غسالخانه، شستشوی مرتب و كندن قبر و نصب سنگ قبر اولیه و دفن چند دقیقه‌ای و خلاصه سفارش گل و مراسم ختم سوم و هفتم و... همه وهمه نیازبه اسكناس‌هایی دارد تا فشار روانی ناشی از مرگ عزیز از دست رفته بیشتر نشود. در این روزها، غم آخرتون باشه، غم نبینی، خیر از جوانیت ببینی، خدا صبرتان بدهد و... از الفاظ و عباراتی است كه شما را وا می‌دارد تا دست به انعام سریع‌تری داشته باشید. یكی از قرآن‌خوان‌هایی كه شب‌های جمعه با خواندن چند آیه یك اسكناس 500 تا هزارتومانی می‌گیرد می‌گوید: با این كار روح مرده‌ها هم شاد می‌شود!

وقتی انعام معجزه می‌كند

مثل اسپند سرجایش بند نیست، دائم از این طرف راهرو به آن طرف می‌رود. مرد میانسالی است با پیراهن و شلوار جین و كیف كوچكی كه در دست دارد. در دست دیگرش چند كاغذ است كه برای امضا و مهر و تایپ و بایگانی و شماره،‌ چند بار ساختمان 5 طبقه اداره دولتی... را بالا و پایین رفته است. دست آخر هم با درهای بسته بایگانی روبه‌رو می شود. مسوول بایگانی نهیب می‌زند كه پرونده را دست تو نمی‌دهیم بگو یك كارگر خدماتی بیاید اینجا و مرد بخت برگشته كه می‌‌داند تا 20 دقیقه دیگر زمان ناهار و نماز است و تا یك ساعت بعد باید معطل بماند، دربه‌در دنبال یك كارگر خدماتی یا آبدارچی است. یكی از همین لباس‌ آبی‌ها از راه می‌رسد و با لهجه شهرستانی می‌گوید: «كار دارم نمی‌بینی. باید برم اتاق رئیس. نمی‌بینی.» فقط 3 ثانیه كافی است تا مرد لباس آبی نظرش عوض شود؛ یك اسكناس 2 هزار تومانی. این صحنه‌‌ها در ادارات و موسسات و سازمان‌های پر رفت و آمد و پر ارباب رجوع كم نیست. انعام معجزه می‌كند، حتی اگر آقای رئیس منتظر باشد.

ماهانه...!

تقریبا در اولین شب‌های هر ماه پیدایشان می‌شود. ساعت حدود 5/9  9 وقتی زنگ ممتد خانه، تو را از جا بلند می‌كند و عصبانی از پشت آیفون می‌شنوی كه... «ماهانه!» این كارگرهای نارنجی‌پوش را همه می‌شناسند و البته همه به آنها مدیونند. اگر خطا كنی و سروقت حق ماهانه آنها را ندهی می‌توانی منتظر باشی تا احتمالا بخشی از زباله ساختمانی یا زباله‌های سنگین تا روزها و شب‌ها جلوی در خانه سبز شود و تكان نخورد تا وقتی كه دست به جیب شوی و انعام ویژه‌ای برای حمل این زباله‌ها بدهی. به گفته یكی از همین رفتگران زحمتكش «زباله داریم تا زباله»!

انعام اجباری

انعام دادن، رسمی قدیمی است كه می‌توان آن را نوعی قدردانی ارادی دانست كه برای دریافت خدمات خاص و غیرقابل انتظار پرداخت می‌شود؛ اما برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد فرانسوی‌ها اولین افرادی بودند كه انعام را اجباری كردند. دادن انعام از كشوری به كشور دیگر فرق می‌كند. به طور كلی در تمام كشورهای غربی رسمی عادی و معمول است. در بعضی كشورهای غربی حتی میزان انعام برای برخی خدمات تعیین شده است. به عنوان نمونه در كشورهایی مانند انگلستان و ایالات متحده، كارگران هتل به ازای حمل هر چمدان یك دلار انعام می‌گیرند و كارگری كه 4 چمدان را حمل می‌كند باید 4 دلار انعام بگیرد یا در كشورهای آسیای جنوب شرقی، رستوران‌ها 10درصد از كل مبلغ صورتحساب را به عنوان انعام و حق‌ سرویس دریافت می‌كنند. در این میان شاید ژاپن تنها كشوری باشد كه در برابر انعام دادن یا گرفتن مقاومت كرده، فرهنگ ژاپنی آن را گستاخانه تلقی می‌كند. به هر حال آنچه باعث ایجاد خدشه در انعام دادن یا گرفتن می‌شود نبود ضابطه در میزان و شیوه پرداخت آن است كه در جامعه امروز ما بیشتر به اجبار نزدیك است.

انعام در ایران

انعام در جامعه امروز ما در حكم درآمد غیررسمی برای كارگران ساده و نیمه ماهر خدماتی است. این درآمد در بسیاری از مكان‌ها از درآمد رسمی و حقوق و دستمزدشان بیشتر است. بعضی از كارفرمایان هنگام تعیین حقوق و دستمزد این كارگران، درآمد انعام را جزیی از مزایای شغلی آنها قرار می‌دهند و دست كارگران را برای گرفتن انعام باز می‌گذارند تا به این وسیله از فشار مالی به خود بكاهد.

در بعضی مكان‌ها مانند هتل‌ها، فرودگاه‌ها و مراكز تفریحی و تاریخی، تیپ یا انعام به صورت ارزی از سوی گردشگران و مسافران خارجی پرداخت می‌شود كه در این صورت انعام‌گیرنده سود بالایی از این درآمد غیررسمی خود كسب می‌كند. میزان این انعام‌ها قطعا از حقوق و دستمزد ماهانه افراد بالاتر است.

یكی از دانشجویان كارشناسی ارشد اقتصاد در پژوهشی درباره انعام در ایران به روان‌شناسی افراد از سوی كارگران انعام‌گیرنده اشاره می‌كند كه مسائلی مثل در معذوریت قرار دادن افراد ازجمله نكات مورد توجه انعام‌گیرنده است، ضمن این كه زنان بیش از مردان در دادن انعام دست و دلبازند. این كارشناس اقتصادی در پژوهش خود آورده كه افزایش سطح عمومی قیمت كالا و خدمات و كاهش قدرت خرید مردم معمولا میزان انعام‌ها را كاهش می‌دهد، بنابراین انعام (به لحاظ اقتصادی)‌ می‌تواند تابعی از رونق بازار و كسب و كار باشد.

در ایران و نیز دیگر كشورها پرداخت انعام یك معادله میان فردی است و این درآمد در هیچ موسسه‌ای ثبت و ضبط نمی‌شود. از این رو نمی‌توان تعیین كرد كه به طور سالانه در كشور چه میزان انعام پرداخت و دریافت می‌شود.

به هر حال انعام در هر كشوری علاوه بر وضعیت اقتصادی تابعی از مصادیق فرهنگی یك جامعه است و با توجه به اجباری شدن آن در جامعه امروز، باید نسبت به سلامت این درآمد غیررسمی تردید داشت. امروز، افراد طوری غافلگیر می‌شوند كه در فشار انظار عمومی ناچارند چند اسكناس درشت را به عنوان انعام بدهند. یادتان باشد اگر چشم‌هایتان را ببندید و از انعام دادن طفره بروید، دیگر پشت سرتان را نگاه نكنید

 

آداب انعام دادن در سرزمین‌های مختلف

مدت زیادی از عمر دادن انعام در سالن‌های غذاخوری در دنیا نمی‌گذرد. عقیده و رسم دادن انعام نخست به انگلستان و آمریکا وارد شد و ریشه و اصل آن را نوعی قدردانی ارادی و ابراز تمایل می‌دانستند که در شرایط دریافت خدمات خاص و غیرقابل انتظار پرداخت می‌شد اما با گذشت زمانی نه‌چندان زیاد، انعام به تنها منبع درآمد بسیاری از کارگران تبدیل شد.

به گزارش روزنامه وطن امروز، فرانسوی‌ها نخستین افرادی بودند که دادن انعام را اجباری کردند. در سال ۱۹۵۵ بر اساس یک قانون جدید قرار بر آن شد که هر رستوران و سالن غذاخوری حق سرویسی به مبلغ صورتحساب بیفزاید و این موضوع یک قرار کلی در نظر گرفته شد که شامل تمام رستوران‌ها با هر درجه و سطحی می‌شد.

مردم از این قانون به خوبی استقبال کردند چرا که بر اساس آن مشخص می‌شد دادن چه میزان پول ضروری است و همه با نظم واحدی این عمل را انجام می‌دادند، اما این رضایت و آرامش چندان طول نکشید و کم‌کم در شرایط خاص، خدمه انتظار دریافت مبلغ اضافی به عنوان انعام را هم داشتند و مشکل دوتا شد!

 دادن انعام از کشوری به کشور دیگر فرق دارد، اما به طور کلی در تمام کشورهای غربی رسمی عادی و معمول است و زمانی اقدام به این کار می‌شود که کارگری با حقوق و دستمزد پایین کار یا خدمتی را برای مشتری و ارباب‌رجوع انجام ‌دهد.

نمونه عینی و واضح آن پیشخدمت‌های رستوران‌ها هستند که مشتری در آنجا برای غذا پولی را پرداخت می‌کند اما برای خدمات اضافی انعام می‌دهد یا باربران هتل‌ها که برای حمل بار مسافران مبلغی را دریافت می‌کنند.

 مصر: در این کشور قانون یا اصول خاصی برای دریافت انعام وجود دارد اما اغلب در دستشویی‌های شبانه‌روزی کارکنانی وجود دارند که انتظار می‌رود به آنها مبلغی پرداخت شود.

آفریقای جنوبی: درآنجا معمولا درباره کارکنان جایگاه‌های بنزین رسم دادن انعام اجرا و درباره نظافتچی‌ها و خدمه دستشویی‌های عمومی نیز در صورت تمیزی و مرتب بودن آن و رضایت مشتری رقمی به آنها پرداخت می‌شود.

 اتیوپی: در آنجا رسم دادن انعام به خدمه هتل و رستوران عادی است و معمولا افرادی هم وجود دارند که در پارکینگ‌ها مراقب ماشین‌ها هستند و به آنها مبلغ اندکی پول داده می‌شود.

 اما بد نیست سری هم به کشورهای آسیایی، اقیانوسیه و اروپایی بزنیم.

هند: انعام دادن کاری عادی و متداول به حساب نمی‌آید و تنها می‌توان در رستوران‌های بسیار شیک و مجلل شاهد آن بود. از میان تمام کارگران مشغول به کارهای سخت و پایین فقط و گهگاه کالسکه‌ران‌ها تقاضای گرفتن انعام دارند.

ژاپن: ژاپنی‌ها هم آداب و عقاید خاص خود را دارند و انعام گرفتن را اصلا مناسب نمی‌دانند و به عبارتی آن را بی‌ادبی و کاری گستاخانه به حساب می‌آورند و گرفتن خدمات اضافی را به طور کلی حق مشتری می‌دانند.

استرالیا: در این کشور کارکنان حقوق و دستمزد کافی دریافت می‌کنند و انتظار این نیست که کمبود درآمد خود را از این راه تامین کنند، به قول معروف از انعام، پول چای، شیرینی بچه‌ها و... خبری نیست. گرچه این روزها با رفت و آمد زیاد خارجی‌ها بویژه آمریکایی‌ها به این کشور در شهرهای بزرگی چون سیدنی و ملبورن شاهد آن هستیم.

نیوزیلند: در فرهنگ مردم این کشور رسم دادن انعام وجود ندارد و اغلب با ترشرویی و اخم با این موضوع برخورد می‌شود و اصولا آن را کار و عادتی مربوط به آمریکایی‌ها می‌دانند و به همین جهت با آن مخالفت می‌کنند.

اتریش: در این کشور گرچه خدمه و کارکنان رستوران‌ها، هتل‌ها و... حقوق مناسب دریافت می‌کنند و در صورتحساب‌ها هم حق سرویس منظور می‌شود اما ندادن انعام به طور کلی غیرمؤدبانه است و ندادن آن فقط در صورت نارضایتی از سرویس‌ دریافتی اتفاق می‌افتد.

در رستوران‌ها هم دادن انعام کاری عادی و معمولی است و فقط در مراکزی انجام می‌شود که پیشخدمت‌ها غذا را بر سر میز بیاورند. در زبان آلمانی کلمه‌ای معادل انعام وجود دارد که از نظر لغوی به معنای پولی اندک برای نوشیدنی است که فرانسوی‌ها هم کلمه‌ای مشابه آن را دارند.

مجارستان: در این کشور برای دریافت بسیاری از خدمات انعام می‌دهند.

دانمارک، سوئد و نروژ: در این کشورهای اسکاندیناوی معمولا حق سرویس به صورتحساب اضافه می‌شود اما معمولا مبلغی اندک هم انعام داده می‌شود تا نشان دهند خدمات دریافتی مناسب و قابل تایید بوده است.

 فرانسه: در فرانسه حق سرویس معمولا به صورتحساب اضافه می‌شود و اغلب انتظار دریافت آن نیست گرچه اغلب مردم به دلخواه یک یا ۲ یورو را بعد از صرف غذا روی میز خود می‌گذارند.

ایسلند: انعام دادن و گرفتن، ناآشناست و چیزی به این عنوان وجود ندارد.

ایتالیا: در ایتالیا انعام دادن رسم است اماضروری نیست.

 روسیه: در این کشور نیز دادن انعام ضروری نیست اما به آن توصیه می‌شود. معمولا 5 تا10 درصد صورتحساب رستوران را انعام می‌دهند.

به رانندگان تاکسی هم ۵۰ تا ۱۰۰ روبل انعام داده و در شرایط دریافت دیگر خدمات هم معمولا تا ۱۰ درصد انعام در نظر گرفته می‌شود که البته ندادن آن غیرمؤدبانه نیست.

انگلستان: درآنجا کاملا اختیاری است. در رستوران‌ها، سالن‌های آرایش و... معمولا برای دریافت خدمات مناسب انعامی داده می‌شود اما اگر شخصی در انتظار دریافت آن باشد و تقاضا کند به او پولی داده شده یا رقم انعام را کم بداند، مشتری عصبانی شده و شکایت می‌کند.

در کانادا و آمریکا این رسم بسیار شبیه هم است اما این رقم درباره آمریکا بیش از کاناداست و جالب اینکه در کانادا بابت رقم انعام‌های دریافتی هم شخص باید مالیات بدهد!

 

سه شنبه 28/2/1389 - 17:15
شهدا و دفاع مقدس

شهادت سرلشگر خلبان عباس بابایی

شهید بابایی در سال 1329، در قزوین دیده به جهان گشود. دورة ابتدایی و متوسطه را در همان شهر طی نمود و در سال 1348، به دانشكدة خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذرانیدن دورة آموزش مقدماتی برای تكمیل دوره به آمریكا اعزام شد

با ورود هواپیماهای پیشرفتة اف ـ 14 به نیروی هوایی‌، بابایی كه جزو خلبانهای تیزهوش و ماهر در پرواز با هواپیمای جنگی اف ـ 5 بود، به همراه تنی چند از خلبانان برای پرواز با هواپیمای اف ـ 14 انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد

با اوجگیری مبارزات مردم علیه نظام ستمشاهی، بابایی به عنوان یكی از پرسنل انقلابی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش وارد میان مبارزه شد.

پس از پیروزی انقلاب، وی گذشته از انجام وظایف روزمره، سرپرست انجمن اسلامی پایگاه نیز شد. شهید بابایی با دارا بودن تعهد، ایمان، تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید كه شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ 7/5/1360 فرمانده پایگاه شد.
شهید بابایی، با كفایت، لیاقت و تعهد بی‌پایانی كه در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد؛ در تاریخ 9/9/62 با ارتقاء به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیات نیروی هوایی ارتش منصوب و به تهران منتقل گردید. او با روحیه شهادت‌طلبی به همراه شجاعت و ایثاری كه در طول سالهای دفاع مقدس به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی برتاریخ نیروی هوایی ارتش افزود و با بیش از 3000ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم عمر خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاه‌ها و جبهه‌‌های جنگ در غرب و جنوب كشور سپری كرد و چهره ‌آشنای «بسیجیان» و یار وفادار فرماندهای قرارگاه‌های عملیاتی شناخته شد و تنها از سال 1364 تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت كامل به انجام رسانید

شهید سرلشگر بابائی به علت لیقات و رشادتهایش در تاریخ 8/2/66 به درجه سرتیپی مفتخر شد و در پانزدهم مرداد همان سال در حالی كه به درخواستهای پی در پی دوستان و نزدیكانش مبنی بر شركت در مراسم حج آن سال پاسخ نه را داده بود، در روز عید قربان در یك عملیات برون ‌مرزی، به شهادت رسید. از نزدیكان شهید نقل شده كه وی چند روز قبل از شهادت در پاسخ پافشاریهای بیش از حد دوستان جهت عزیمت به مراسم حج گفته بود: «تا عید قربان خودم را به شما می‌رسانم.

وی هنگام شهادت 37 سال داشت و اسوه‌ای بود كه از كودكی تا واپسین لحظات عمر گرانقدرش همواره با فداكاری و ایثار زندگی كرد و سرانجام نیز به آرزوی بزرگ خود كه شهادت بود، دست یافت و نام پرآوازه‌اش درتاریخ پرافتخار كشور جمهوری اسلامی ایران جاودانه شد.

مقام معظم رهبری در مورد شهید بابایی می‌فرمایند: «این شهید عزیزمان انسانی مؤمین و متقی و سربازی عاشق و فداكار بود و در طول این چند سالی كه من ایشان را می‌شناختم، همیشه بر همین خصوصیات ثابت و پابرجا بود... او هیچ‌گاه به مصالح خود فكر نمی‌كرد و تنها مصالح سازمان و انقلاب و اسلام را مد نظر داشت. او فرماندهی بود كه با زیردستان بسیار فروتن و صمیمی بود؛ اما در مقابل اعمال بد و زشت، خیلی بی‌تاب و سختگیر بود... این شهید عزیز یك انقلابی حقیقی و صادق بود؛ و من به حال او حسرت می‌خورم و احساس می‌كنم كه در این میدان عظیم و پرحماسه از او عقب مانده‌ام

 

زندگینامه سرلشكر خلبان عباس بابایی

 شهید عباس بابایی، بزرگ مردی كه در مكتب شهادت پرورش یافت مجاهدی كه زهد و تقوایش بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگانیش موج ها در برداشت. مرد وارسته ای كه سراسر وجودش عشق و از خودگذشتگی و كرامت بود، رزمنده ای كه دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با نفس اماره ی خویش. از آن زمان كه خود را شناخت كوشید تا جز در جهت خشنودی حق تعالی گام برندارد. به راستی او گمنام، اما آشنای همه بود. از آن روستاییِ ساده دل، تا آن خلبان دلیر و بی باك. شهید بابایی در سال 1329، در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود. دوره ی ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به تحصیل پرداخت و در سال 1348، به دانشكده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی برای تكمیل دوره به آمریكا اعزام شد. شهید بابایی در سال 1349، برای گذراندن دوره خلبانی به آمریكا رفت. طبق مقررات دانشكده می بایست به مدت دو ماه با یكی از دانشجویان آمریكایی هم اتاق می شد. آمریكایی ها، در ظاهر، هدف از این برنامه را پیشرفت دانشجویان در روند فراگیری زبان انگلیسی عنوان می كردند، اما واقعیت چیز دیگری بود. چون عباس در همان شرایط تمام واجبات دینی خود را انجام می داد، از بی بند و باری موجود در جامعه آمریكا بیزار بود. هم اتاقی او در گزارشی كه از ویژگی ها و روحیات عباس نوشته، یادآور می شود كه بابایی فردی منزوی و در برخوردها، نسبت به آداب و هنجارهای اجتماعی بی تفاوت است. از رفتار او بر می آید كه نسبت به فرهنگ غرب دارای موضع منفی می باشد و شدیداً به فرهنگ سنتی ایران پای بند است. همچنین اشاره كرده كه او به گوشه ای می رود و با خودش حرف می زند، كه منظور او نماز و دعا خواندن عباس بوده است. خود وی ماجرای فارغ التحصیلی از دانشكده خلبانی آمریكا را چنین تعریف كرده است: «دوره خلبانی ما در آمریكا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی كه در پرونده خدمتم درج شده بود، تكلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی دادند، تا این كه روزی به دفتر مسئول دانشكده، كه یك ژنرال آمریكایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست كه بنشینم. پرونده من در جلو او، روی میز بود، ژنرال آخرین فردی بود كه می بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهار نظر می كرد. او پرسش هایی كرد كه من پاسخش را دادم . از سوال های ژنرال بر می آمد كه نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت، زیرا احساس می كردم كه رنج دوسال دوری از خانواده و شوق برنامه هایی كه برای زندگی آینده ام در دل داشتم، همه در یك لحظه در حال محو و نابودی است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فكر بودم كه در اتاق به صدا در آمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای كار مهمی به خارج از اتاق برود با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم. به ساعتم نگاه كردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، كاش در اینجا نبودم و می توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم كه هیچ كار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می خوانم. ان شاءالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه ای از اتاق رفتم و روزنامه ای را كه همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز شدم. در حال خواندن نماز بودم كه متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه كنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشكنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می دهم، هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد. سرانجام نماز را تمام كردم و در حالی كه بر روی صندلی می نشستم از ژنرال معذرت خواهی كردم. ژنرال پس از چند لحظه سكوت نگاه معناداری به من كرد و گفت: چه می كردی؟ گفتم: عبادت می كردم. گفت: بیشتر توضیح بده. گفتم: در دین ما دستور بر این است كه در ساعت های معین از شبانه روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعات زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده كردم و این واجب دینی را انجام دادم. ژنرال با توضیحات من سری تكان داد و گفت: همه این مطالبی كه در پرونده تو آمده مثل این كه راجع به همین كارهاست . این طور نیست؟ پاسخ دادم: آری همین طور است. او لبخندی زد. از نوع نگاهش پیدا بود كه از صداقت و پای بندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریكا خوشش آمده است. با چهره ای بشاش خود نویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده ام را امضا كرد. سپس با حالتی احترام آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز كرد و گفت: به شما تبریك می گویم. شما قبول شدید . برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشكر كردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی كه رسیدم به پاس این نعمت بزرگی كه خداوند به من عطا كرده بود، دو ركعت نماز شكر خواندم.» با ورود هواپیماهای پیشرفته اف 14 به نیروی هوایی، شهید بابایی كه جزء خلبان های تیزهوش و ماهر در پرواز با هواپیمای شكاری اف 5 بود، به همراه تعداد دیگری از همكاران برای پرواز با هواپیمای اف14 انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد. با اوج گیری مبارزات علیه نظام ستمشاهی، بابایی به عنوان یكی از پرسنل انقلابی نیروی هوایی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش به میدان مبارزه وارد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزمره، بعنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه، به پاسداری از دستاوردهای پرشكوه انقلاب اسلامی پرداخت. شهید بابایی با دارا بودن تعهد، ایمان، تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید كه شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ 7/5/1360، فرماندهی پایگاه هشتم هوایی بر عهده ی او گذاشته شد. به هنگام فرماندهی پایگاه با استفاده از امكانات موجود آن، به عمران و آبادانی روستاهای مستضعف نشین حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تامین آب آشامیدنی و بهداشتی، برق و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این روستا، گذشته از تقویت خط سازندگی انقلاب اسلامی، در روند هر چه مردمی كردن ارتش و پیوند هر چه بیشتر ارتش با مردم خدمات شایان توجهی را انجام داد. بابایی، با كفایت، لیاقت و تعهد بی پایانی كه در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد، در تاریخ 9/9/1362 با ارتقاء به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیات نیروی هوایی منصوب و به تهران منتقل گردید. او با روحیه شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری كه در طول سال ها، در جبهه های نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروهای هوایی ارتش نگاشت و با بیش از 3000 ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پرواز های عملیاتی و یا قرارگاه ها و جبهه های جنگ در غرب و جنوب كشور سپری كرد و به همین ترتیب چهره آشنای «بسیجیان» و یار وفادار فرماندهان قرارگاه های عملیاتی بود و تنها از سال 1364 تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت كامل به انجام رسانید. شهید برای پیشرفت سریع عملیات ها و حسن انجام امور، تنها به نظارت اكتفا نمی كرد، بلكه شخصاً پیشگام می شد و در جمیع مأموریت های جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشكلات و خطرات احتمالی، اولین خلبان بود كه شركت می كرد. سرلشكر بابایی به علت لیاقت و رشادت هایی كه در دفاع از نظام، سركوبی و دفع تجاوزات دشمنان از خود بروز داد، در تاریخ 8/2/1366، به درجه سرتیپی مفتخر گردید. تیمسار بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به هنگام بازگشت از یك مأموریت برون مرزی، هدف گلوله ضد هوایی قرار گرفت و به شهادت رسید. تیمسار عباس بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه روز عید قربان همراه یكی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه كار اجرای عملیات، با یك فروند هواپیمای آموزشی اف5 از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. تیمسار بابایی پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلوله های تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید. یكی از راویان مركز مطالعات و تحقیقات جنگ درباره این واقعه نوشته است:«به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای تیمسار بابایی و اختلالی كه در ارتباط هواپیما و پایگاه تبریز به وجود آمد، پایگاه مزبور به رابط هوایی سپاه اعلام كرد كه یك فروند هواپیمای خودی در منطقه مرزی سقوط كرد برای كمك به یافتن خلبان و لاشه آن هر چه سریعتر اقدام نمایید. مدت كوتاهی از اعلام این موضوع نگذشته بود كه فرد مذكور مجدداً تماس گرفت و در حالی كه گریه امانش نمی داد گفت: هواپیمای مورد نظر توسط خلبان به زمین نشست، ولی یك از سرنشینان آن به علت اصابت تیر در داخل كابین به شهادت رسیده است.» راوی در مورد بازتاب شهادت تیمسار بابایی در جمع برادران سپاه نوشته است: «برخی از فرماندهان ارشد سپاه در جلسه ای مشغول بررسی عملیات بودند كه تلفنی خبر شهادت تیمسار بابایی به اطلاع برادر رحیم رسید . با شنیدن این خبر، جلسه تعطیل شد و اشك در چشمان حاضرین به خصوص آنان كه آشنایی بیشتری با شهید بابایی داشتند ، حلقه زد.» نقل شده كه وی چند روز قبل از شهادت در پاسخ پافشاری های بیش از حد دوستانش جهت عزیمت به مراسم حج گفته بود: «تا عید قربان خودم را به شما می رسانم.» بابایی در هنگام شهادت 37 سال داشت، او اسوه ای بود كه از كودكی تا واپسین لحظات عمر گرانقدرش همواره با فداكاری و ایثار زندگی كرد و سرانجام نیز در روز عید قربان، به آروزی بزرگ خود كه مقام شهادت بود نائل گردید و نام پرآوازه اش در تاریخ پرا فتخار ایران جاودانه شد.

 

دوشنبه 13/2/1389 - 16:5
بیماری ها

بیماری هپاتیت چیست؟

   كبد در ناحیه راست شكم و در زیر دنده‌ها قرار دارد. این عضو اعمال حیاتی زیادی را انجام می دهد و انسان بدون آن نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد.

   التهاب و تورم سلولهای كبد را هپاتیت می‌گویند.

   اگر فردی به هپاتیت مبتلا شود. كبد او ملتهب و متورم شده ممكن است زردی یا یرقان در وی ایجاد گردد. حتی در برخی از موارد كبد بطور دائمی دچار آسیب می‌شود. داروها ، مواد شیمیایی، میكروبها و بخصوص ویروسها از علل ایجاد كننده هپاتیت هستند.

   انواع متعددی از ویروسها می‌توانند در افراد ایجاد هپاتیت نماید از جمله هپاتیت نوع آ (A)، هپاتیت نوع ب (B)  و هپاتیت نوع سی C )  ) و.

یكی از بیماریهای كه از بدو تولد ممكن است جان فرزندان دلبندمان را تهدید و یا در سنین مختلف زندگی آنان را مبتلا نماید، بیماری هپاتیت یا یرقان ویروسی است. در ایران حدود 3 میلیون مبتلا به هپاتیت نوع B و 600 هزار نفر مبتلا به نوع C با حمله كبد، زندگی انسان را در معرض تهدید جدی قرار داده و در نهایت به كام مرگ می‌برند.
   علیهذا با توجه به تعداد زیاد مبتلایان این بیماری در كشور، مطلب فوق جهت مطالعه شما همكاران عزیز تهیه گردیده است. امید كه با مطالعه آن و رعابت نكات پیشگیری، جان خود و اعضای خانواده را در برابر این بیماری حفظ كنید

 

بیماری هپاتیت «ب» ( B) :

   یكی از خطرناكترین انواع ویروسها هپاتیت ب (B ) میباشد، فردی كه به هپاتیت ب (B ) مبتلا می‌‌شود ممكن است احساس خستگی، ضعف، تهوع و بی‌اشتهایی نماید. تنها در 30% موارد زردی یا یرقان در بیماران دیده می‌شود. ادرار ممكن است پر رنگ و مدفوع كم‌رنگ تر از معمول به نظر برسد.

   در مواردیكه شخص ممكن است هیچگونه علائمی نداشته باشد، تنها روش تشخیص هپاتیت «ب»  (B ) آزمایش خون است. از هر یكصد نفر مبتلا به هپاتیت ب  B 10 نفر ویروس را در خون خود بمدت چندین سال نگهداری می‌كنند. این افراد به ظاهر سالم به نظر میرسند و حتی ممكن است كه خودشان از این وضعیت خبر نداشته باشند ولی میتوانند به راحتی دیگران را آلوده نمایند.

از چه طریق مبتلا به هپاتیت «ب» ( B ) میشویم

   هپاتیت «ب» به روشهای زیر قابل انتقال می‌باشد:

1-  تماس با كوچكترین قطرة ‌خون آلوده میتواند فرد سالم را مبتلا سازد.

2-  استفاده مشترك از  سرنگ و سوزن آلوده 

3-  تماس جنسی با فرد آلوده به ویروس

4-  كودك متولد شده از مادر آلوده به ویروس

5-  سوراخ كردن گوش و خالكوبی و ختنه غیر بهداشتی (آرایش تزئینی و غیر بهداشتی) با وسایل آلوده به ویروس

6-  استفاده مشترك از تیغ و مسواك آلوده به ویروس

7- استفاده از وسائل دندانپزشكی غیر بهداشتی آلوده به ویروس

 

برای پیشگیری از انتقال هپاتیت «ب» چه باید كرد؟

1-  هیچگاه از سرنگ و سوزن مشترك استفاده نكنیم

2-  در صورت ایجاد زخمی در بدن زخم را با آب و صابون شستشو داده بوسیله پانسمان بخوبی محافظت نمائید.

3-  اشیاء آلوده به خون را در كیسه پلاستیكی جمع‌آوری كرده و بسوزانیم.

4-  وسائلی را كه بخون آلوده می‌شوند سریعاًُ با مواد ضدعفونی كننده مانند مایع سفید كننده لباس تمیز نمایند.

5-  در صورت وجود فرد آلوده به ویروس هپاتیت«ب»  (B )اطرافیان او بر علیه این بیماری واكسینه شوند.

6-  واكسیناسیون كودكان بر علیع بیماری  هپاتیت «ب»  (B ) كه شامل سه مرحله (بدو تولد، 1/5 ماهگی و 9 ماهگی) میباشد.

   توجه: افراد آلوده به ویروس هپاتیت( B ) باید به‌طور منظم به پزشك مراجعه كرده و پی‌گیری بیماری خود باشند و هیچ داروئی را بدون تجویز پزشك مصرف ننمایند.

 

توجه داشته باشید برای سالم بودن باید متكی بخود باشیم.

 

كبد چیست و اهمیت آن كدام است؟

   كبد همان جگر سیاه در اصطلاح عامیانه است و یكی از نقشهای مهم آن در آماده‌سازی مواد غذایی مصرف شده و تجزیه آنها به منظور استفاده سلولهای بدن از آنها می‌باشد.
هپاتیت (یرقان یا زردی) چیست و علتهای آن كدام است؟

   هپاتیت التهاب و آزردگی سلولهای كبدی است و در اثر عوامل مختلفی همچون: ویروسها، میكروبها، داروها، بیماریهای ارثی و مصرف مشروبات الكلی و .... به وجود می‌آید اما مهمترین این عوامل ویروسها هستند.
انواع هپاتیت عبارتند از
A.B.C.D.E

 

هپاتیت B:

   با توجه به سیر بالینی بیماری و احتمال مزمن شدنو پیشرفت بیماری کبدی و حتی ایجاد زمینه برای بروز سرطان کبد، خطرناکترین نوع بیماری هپاتیت ( یرقان) می باشد. اگر چه در بزرگسالی اغلب موارد خود به خود فروکش می کند.

   در این نوع هپاتیت افراد به دو دسته تقسیم می شوند: افراد ناقل و افراد مبتلا.

 

ناقلین چه کسانی هستند؟

   افرادی که ویروس هپاتیت در خون آنها وجود داشته ولی علائم بیماری را نشان نمی دهند ناقل هستند. در ایران به طور تقریبی دو میلیون و چهارصد هزار نفر ناقل هپاتیت B می باشند.

 

راههای انتقال هپاتیت B چیست؟

·         از طریق تماس با خون فرد آلوده

·         تزریق خون آلوده

   امروزه تمامی خونها و فرآورده هی خونی توسط سازمان انتقال خون از این نظر کنترل می گردد.

·    وسایل تیز و خراش دهنده پوست که به طور مشترك استفاده شده‌اند مانند سرنگ و سوزن، تیغ،‌ سوزن خالكوبی و حجامت و....

·         بازق فرد آلوده

·         مادر آلوده به جنین

·         تماس جنسی و انتقال از راه آمیزش جنسی

آیا برای مادران ناقل یا مبتلا امكان بارداری وجود دارد؟‌

بله

 مادران برای جلوگیری از انتقال بیماری به نوزاد باید حتماً‌ پزشك معالجشان را از وجود بیماری در بدنشان آگاه كنند.


از برقراری روابط جنسی با همسر خود در زمان ابتلا و یا حتی احتمال آلودگی به ویروس جداً‌خودداری كنید و از روشهای مطمئن تماس جنسی استفاده نمایید. (استفاده از كاندوم)


                   از استفاده مجدد سرنگهای یكبار مصرف جداً خودداری شود.


حجامت می‌تواند عاملی برای انتقال باشد. آیا تاثیر آن در بهبودی كسانی كه فكر می‌كنند با انجام این كار خوب می‌شوند ثابت شده است؟

آیا خالكوبی آنچنان ضروری است كه خود را بخاطر آن در دامن یك بیماری خطرناك بیاندازیم؟

 

عاقبت ناقلین هپاتیت B چیست؟

   با گذشت زمان ممكن است ویروس از بدنشان پاك و خارج شود. ولی در بسیاری موارد نیز ممكن است ویروس دچار فعالیت مجدد شده و سبب آسیب به كبد شود و در گروهی نیز ممكن است ویروس بصورت نهفته در بدن باقی بماند.
   در افراد ناقل و یا مبتلا به بیماری مزمن كبدی، خطر انتقال ویروس به دیگران همواره وجود دارد و در این زمینه دقتهای لازم باید صورت گیرد.

 

به ناقلین چه توصیه‌هایی می‌شود؟

1ـ برای بررسی وضعیت كار كبد خود، جهت معاینه و انجام آزمایشات خون هر 6 ماه یكبار به پزشك مراجعه نمایند.

2ـ كلیه اعضای خانواده (همسر، فرزندان و كسانی كه در یك مكان با هم زندگی می‌كنند باید بر علیه هپاتیت B واكسینه شوند.

3ـ در صورت مراجعه به دندانپزشك، آزمایشگاه، پزشك و اصولاً هر جای دیگر كه خطر انتقال ویروس به دیگران وجود دارد حتماً آنان را از وجود هپاتیت در بدنشان آگاه سازند.
4ـ از اهدای خون خودداری كنند.

5-     افراد چاق تلاش كنند تا از اضافه وزن خود كم كنند.

6-      از وسایل و لوازم شخصی مثل: مسواك،‌ تیغ، ریش تراش، حوله و ... هرگز به صورت مشترك استفاده نكنند.

تماسهای عادی، معاشرت، دست دادن و در یك اتاق كار كردن، خطری را متوجه دیگران نمی‌كند.

 

پیشگیری: (هپاتیتB)

1-  هر چقدر فرد در سن پایین‌تری به ویروس هپاتیت B آلوده شده باشد احتمال ناقل شدن و بیماری مزمن كبدی بالاتر است. به این منظور واكسیناسیون كلیه نوزادان در بدو تولد- 5/1 ماهگی و 9 ماهگی در كلیه مراكز بهداشتی درمانی صورت می‌گیرد.

2-  علاوه بر نوزادان افرادی كه به عللی در معرض خطر هستند مانند پرسنل كادر پزشكی، دریافت كنندگان فرآورده‌های خونی و افراد خانواده فرد مبتلا نیز باید در سه نوبت واكسن دریافت كنند.

3-   زنان آلوده باید از بارداری پرهیز كنند و در صورت بارداری قبل از زایمان برای دریافت درمانهای پیشگیر تكمیلی جهت جلوگیری از انتقال به نوزاد با پزشك خود مشورت كنند.

4-    از استفاده مشترك از لوازمی كه باعث ایجاد خراش در پوست می‌گردد، بپرهیزید.

 

درمان:

   افراد ناقل و مبتلا به بیماری مزمن كبد بالای سن 6 ماهگی، می‌تواند جهت درمان به متخصصان بیماریهای عفونی و یا گوارش مراجعه كنند.

   در مورد مبتلایان به هپاتیت حاد، درمان معمولاً‌ علامتی است و بیشتر عضو درگیر درمان می‌شود.

در حال حاضر، واكسیناسیون در بدو تولد، بهترین راه پیشگیری از هپاتیتB می‌باشد.

 

دوشنبه 13/2/1389 - 16:4
بیماری ها

مقدمه:

کچلى در حقیقت نوعى عفونت قارچى در نواحى پوست مودار سر ، ابرو ، مژه و سایر نواحى بدن است . افراد به ویژه مردان از این که در آینده داراى سر طاس و یا کچل باشند نگرانند و تمایل دارند از آن پیشگیرى کرده و به درمان قطعى آن همت گمارند.

علل کچلی:

علل کچلى در واقع انواعى از قارچها « درماتوفیت » هاهستند که قادرند در نواحى متعدد پوست بدن ایجاد عفونت نموده و سبب ریزش دائمى موهاى آن ناحیه شوند . قارچهاى متعددى در ایجاد کچلى دخالت دارند و هرکدام اعضاى مختلفى از بدن را مبتلا مى سازند و بیشتر از نوع « میکروسپورم » و « تریکوفیتون » هستند . گاهى هم ارث و عوامل متعدد داخلى در بروز کچلى دخالت دارند

انواع کچلی:

کچلى سر ، مژه ، ابرو ، ریش- سبیل- بدن - کشاله ران ، لاى ناخن انگشتان دست و پا از نوع رایج کچلى هستند .کچلى سر سه نوع است : اکتوتریکس ، آندوتریکس و فاووس .

علائم بالینى:

در برخى از انواع کچلى ، حتى بدون مصرف دارو مى توان به بهبودى کامل بیمارى امیدوار بود و در برخى انواع نیز استفاده از قرص « گریزو فولوین » ضرورت دارد و گاهى طول درمان شاید تا یکسال و یا بیشتر طول بکشد . تجویز داروى فوق باید حتما طبق دستور پزشک و بر ا ساس وزن بیمار باشد و با غذاى چرب استفاده شود .



پیشگیری:

رعایت بهداشت فردى و اجتماعى یکى از مهمترین راههاى پیشگیرى از بروز کچلى است زیرا اشیاء آلوده در آرایشگاهها ، پوشاک و لوازم التحریر همگى قادرند در اثر تماس مستقیم ، کچلى را به افراد دیگر منتقل کنند . تماس با حیوانات ولگرد ، استحمام در آبهاى راکد و سواحل آلوده دریا ، و چشمه هاى آب معدنى غیر بهداشتى مى توانند قارچهاى کچلى را به انسان منتقل سازند . از آن جا که دوره نهفتگى کچلى از یک هفته تا 8 هفته متغیر است ، مى توان گفت اگر در تماس با اشیاء آلوده باشیم تا حداکثر یک ماه و نیم بعد باید در انتظار ورود میکروب کچلى به بدن باشیم

 

لیكن پلان یک بیماری التهابی پوستی - مخاطی می باشد که با یک سری از ضایعات پوستی و خارش شدید شناخته می شود . شایعترین سن بروز 30 تا 60 سالگی می باشد. علت بیماری ناشناخته است و چندین علت را در این بیماری دخیل می دانند که اختلال ژنتیکی هسته اصلی این علل می باشد.

مناطق درگیر:

پوست : انواع و اقسام ضایعات پوستی در این بیماری دیده می شود ولی شایعترین آن بصورت پاپول یا برجستگیهای بنفش رنگ که در ابتدا قرمز هستند و با سن ضایعات بنفش رنگ می شوند و بیشتر در مچ دست پایین ساق پا روی ساعد بصورت قرنیه دیده می شوند البته در جاههای دیگر بدن نیز می توانند دیده شوند.

مخاط : در داخل دهان بصورت لکه های سفید خاکستری و بنفش رنگ معمولا" بدون علامت و گاهی با ضایعات برجسته و در موارد نادر با زخمهای سطحی دهان همراه با درد دیده می شوند.

ناخن: درگیری ناخن نیز در این بیماری دیده می شود که بصورت شکنندگی ناخن و ضخیم شدن صفحه ناخن و یکسری تغییرات دیگر دیده می شود.

مو: در این بیماری ریزش مو در فعالیت بیماری شایع است و در مواردی ریزش مو دائمی بوده و باعث کچلی دائمی می گردد.

درمان و مراقبتهای لازم : درمانهای متفاوت و متعددی در این بیماری تجویز می شود از آنتی بیوتیکها گرفته تا ویتامینها ، استروئید و داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی که باید تحت نظر پزشک متخصص تجویز شوند .این بیماری خوش خیم است و در مواردی بدون درمان بهبودی حاصل می شود.

چون بعضی از داروها و تماس با بعضی مواد شیمیائی در بروز آن نقش دارند در صورت مشخص شدن مورد خاص باید از آن اجتناب نمود

قارچ های پوستی:در قسمت های مختلف بدن حتی ناخن ها که خطوط سفید رنگی در ناخن ایجاد شده وموجب جدا شدن ناخن میشود.

دوشنبه 13/2/1389 - 16:1
بیماری ها

اضطراب‌ عبارت‌ است‌ از یک‌ احساس‌ ناراحت‌کننده‌ و مبهم‌ ترس‌ ، وحشت ‌، یا خطر با منشای‌ ناشناخته‌ که‌ بر فرد مستولی‌ می‌گردد. برای‌ بعضی‌ از افراد این‌ حالت‌ ممکن‌ است‌ ناگهانی‌ روی‌ دهد و بر طرف‌ شود، اما برای‌ بعضی‌ دیگر این‌ حالت‌ به‌ صورت‌ مزمن‌ در می‌آید. اضطراب‌ از نظر علمی‌ چندین‌ نوع‌ دارد: اضطراب‌ حاد ناشی‌ از موقعیتی‌ خاص ‌، اختلال‌ در تطابق‌ یافتن‌ با شرایط‌ تازه ‌، اختلال‌ اضطرابی‌ عمومی‌ شده ‌، اختلال‌ هراس ‌، اختلال‌ تنش‌زای‌ پس‌ از حادثه ‌، ترس‌ مرض‌گونه‌ و اختلال‌ وسواسی‌ ـ جبری.

 

علایم‌ شایع‌ بیماری

احساس‌ اینکه‌ یک‌ اتفاق‌ نامطلوب‌ یا زیانبار به‌ زودی‌ رخ‌ خواهد داد، خشک‌ شدن‌ دهان ‌، مشکل‌ در بلع ‌، یا خشونت‌ صدا ، تند شدن‌ تنفس‌ و ضربان‌ قلب ‌، تپش‌ قلب‌ ، حالت‌ لرزش‌ یا پرش‌ عضلات‌ ، ناتوانی‌ جنسی‌ ، انقباض‌ عضلات‌ ، سردرد ، کمردرد ، عرق‌ کردن ، تهوع ‌، اسهال ‌، کاهش‌ وزن‌ ، خواب‌آلودگی‌ ، مشکل‌ در تمرکز ، منگی‌ یا غش‌ ، تحریک‌پذیری‌ ، خستگی‌ ، کابوس ، مشکل‌ در حافظه. بروز اختلال‌ در روابط‌ اجتماعی‌ و شغلی‌ ، افزایش‌ ناگهانی‌ میزان‌ اضطراب‌ ممکن‌ است‌ موجب‌ بروز حمله‌ هراس‌ و فرار از موقعیت‌ شود، وابستگی‌ به‌ داروها و نامنظمی‌ ضربان‌ قلب‌ از دیگر علائم این بیماری هستند.

 

علل‌ بروز اضطراب

فعال‌ شدن‌ مکانیسم‌های‌ دفاعی‌ بدن‌ برای‌ مبارزه‌ یا فرار ترشح‌ آدرنالین‌ از غدد فوق‌کلیوی افزایش‌ می‌یابد، و موادی‌ که‌ از تجزیه‌ آدرنالین‌ در بدن‌ جمع‌ می‌شوند (کاتکول‌ آمین‌ها) نهایتاً بخشهای‌ مختلف‌ بدن‌ را تحت ‌تأثیر قرار می‌دهند. تلاش‌ برای‌ پرهیز از اضطراب‌ خود موجب‌ اضطراب‌ بیشتر می‌شود. استرس‌ با هر منشاء (مثلاً مشکلات‌ اجتماعی‌ یا مالی‌) ، سابقه‌ خانوادگی‌ اضطراب‌ ، خستگی‌ یا کار زیاد ، وقوع‌ مجدد موقعیتهایی‌ که‌ قبلاً استرس‌زا بوده‌اند یا طی‌ آنها به‌ فرد آسیب‌ رسیده‌ است‌، بیماری‌ جسمانی ، تکامل ‌طلبی‌ غیرمنطقی‌ ، ترک‌ اعتیاد و ... خطر بروز اضطراب را تسریع می‌کند.

 

راههای پیشگیری‌

1.      از روشهای‌ کسب‌ آرامش‌ یا مراقبه‌ برای‌ کاهش‌ استرس‌ بهره‌ بگیرید.

2.      به‌ فکر تغییر شیوه‌ زندگی‌ خود باشید تا استرس کاهش‌ یابد.

3.      استرس و اضطراب ایجاد شده را مدیریت کنید (مدیریت استرس).

4.      از تفکرات بی‌ جا و بیش از حد دوری کنید.

5.      سعی کنید در اجتماعات حضور بیشتری یابید.

6.      سعی کنید زیادی با خودتان خلوت نکنید و خود را از تنهایی دور کنید (رهایی از احساس تنهایی).

درمان‌

اضطراب‌ عمومی‌ شده‌ را می‌توان‌ با درمان‌ کنترل‌ کرد. غلبه‌ کردن‌ بر اضطراب‌ اغلب‌ موجبات‌ زندگی‌ بهتر و رضایت‌ بخش‌تری‌ را فراهم‌ می‌آورد.

 

روان درمانی

·         وقتی احساس کردید که دارای اضطراب هستید، بهتر است‌ تحت‌ بررسی‌ و درمان‌ از نظر موارد خاص‌ تهدیدکننده‌ یا منشاء استرس‌ که‌ در ناخودآگاه‌ شما است‌ ولی‌ وجود دارد، قرار بگیرید.

·         به‌ فراگیری‌ روشهای‌ کاهش‌ انقباض‌ ناخودآگاه‌ عضلانی‌ مثل‌ بازخورد زیستی‌ و روشهای‌ کسب‌ آرامش‌ بپردازید.

·         فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری : فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری خود را حفظ‌ کنید. فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری به کاهش‌ اضطراب‌ کمک‌ می‌کند.

دارو درمانی

·         امکان‌ دارد داروهای‌ ضداضطراب‌ مثل‌ بنزودیازپین‌ها برای‌ مدتی‌ کوتاه‌ تجویز شوند.

·         امکان‌ دارد از داروهای‌ ضدافسردگی‌ برای‌ اختلال‌ هراس‌ استفاده‌ شود.

·         از کافئین‌ و سایر مواد تحریک‌کننده ‌، و نیز الکل‌ استفاده نکنید.

در چه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟

·         اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان علایم‌ اضطراب‌ را دارید و خود درمانی‌ نتیجه‌ای‌ نداده‌ است‌.

·         اگر شما دچار احساس‌ ناگهانی‌ هراس‌ بیش‌ از حد شده‌اید.

·         اگر دچار علایم‌ جدید و بدون‌ توجیه‌ شدید. داروهای‌ مورد استفاده‌ در درمان‌ ممکن‌ است‌ عوارض‌ جانبی‌ به‌ همراه‌ داشته‌ باشند.


 

وجود احساس وحشت و هراس همراه با نشانه های بدنی را كه ممكن است به شكل های زیر بروز كند اضطراب می نامند .

1 - بازار هراسی به معنای ترس از حضور در فضاهای باز یا حضور در شلوغی و ازدحام

2 - اضطراب انتظار

3 - جمع هراسی یا ترس از حضور در جمع یا صحبت كردن در حضور جمع

4 - اضطراب امتحان

نشانه هاوعلائم عمده اختلالات اضطرابی :

* انقباض ناگهانی عضلات

* تنش عضلانی

* نفس نفس زنی

* خستگی پذیری

* گرگرفتگی ورنگ پریدگی

* تكرار ادرار

*  عرق كردن و احساس افزایش تپش قلب ، خشكی دهان ، مور مور شدن بدن ، احساس تهوع ، احساس سرگیجه و ضعف .

نشانه های روانی :

* احساس بیم و هراس

* اشكال در تمركز

*  بی خوابی یا دشواری در خواب

*  احساس بغض

* دل آشوب بودن و دلشوره های بی دلیل

* ترس شدید و احساس درماندگی

روشهای كاهش و كنترل اضطراب : اضطراب، تقدیر و سرنوشت انسانها نیست .

* پذیرش این موضوع كه تمامی انسانها قادرند با شناخت

* اراده و پشتكار روشهای كنترل اضطراب را بیاموزند و در زندگی به كار گیرند .

* چون یكی از آسیبهای اضطراب به باورها و خودپنداره فرد است ،،3 یعنی باعث كاهش اعتماد به نفس می شود .


 

بنابراین از جمله راههای كاهش اضطراب :

درست كردن برداشت ها ، طرز تلقی و باورهای هر یك از ما نسبت به خودمان ، اطرافیان و محیط اطرافمان می باشد .

هنگامی كه اعتماد به نفس ما كاهش می یابد اغلب تحت تاثیر هراس قرار میگیریم و دچار ترس از واقعیت ، ترس از حقایق موجود درباره خودمان و دیگران ، ترس از فروریزی وانمودها و تظاهرها ، ترس از شكست و ناكامی شده و درنتیجه اضطراب پیدا می كنیم .

تفكر رایج در این است كه دارو اگرچه می تواند اضطراب را به سرعت كم كند اما درمانی كه فقط داروئی باشد به عود زودرس اضطراب می انجامد بنابراین رایجترین روش و راهبرد برای درمان اختلالات اضطرابی تركیب : دارو درمانی همراه با روان درمانی ، رفتار درمانی و شناخت درمانی است .

چون با ارتقای بینش و بصیرت فرد مضطرب نسبت به اضطراب و شناخت تعارضهای درونی فردمی توان تغییرات مطلوب رامشاهده كرد .

به گرفتگی عضلات توجه كنید: وقتی استرس دارید عضلات شما سفت میشوند و در نتیجه تمركز و دقت برای انجام كارها مشكل تر است .

وقتی استرس دارید عضلات شما سفت میشوند و در نتیجه تمركز و دقت برای انجام كارها مشكل تر است .

وقتی استرس دارید عضلات شما سفت میشوند و در نتیجه تمركز و دقت برای انجام كارها مشكل تر است .

آرام سازی را یاد بگیرید : آرام سازی عضلات ، گرفتگی بدن را كاهش داده و چرخه استرس را متوقف خواهد كرد .

افكار منفی را شناسایی كنید : در زمان استرس ، افكار منفی از ذهن شما می گذرند ، به ذهن خود تمرین دهید تا یادبگیرد كه در مواجه با استرس را از افكار منفی خالی شود .

با افكار ناخوشایند مبارزه كنید .

شیوه سازش را بیابید .

وقتی استرس دارید عضلات شما سفت میشوند و در نتیجه تمركز و دقت برای انجام كارها مشكل تر است .

وقتی استرس دارید عضلات شما سفت میشوند و در نتیجه تمركز و دقت برای انجام كارها مشكل تر است . وقتی استرس دارید عضلات شما سفت میشوند و در نتیجه تمركز و دقت برای انجام كارها مشكل تر است .


چند راهكار برای كاهش اضطراب

 

1- ورزش كنید و سعی داشته باشید كه طی انجام تمرینات منظم ورزشی ، خود را رها كنید . نفس های عمیق ، آرام سازی عضلانی ، فریاد كشیدن در كوه و دشت و بی محابا دویدن ، بسیاری از بازداری های شما رفع خواهد كرد .

2- در خلوت خود موقعیت های اضطراب  آور را تصور كنید و در كلام و رفتار خود به دنبال پاسخ های مناسب بگردید. به عبارتی از خود بپرسید كه چه كار می كردم بهتر بود ؟ و چه می گفتم ، بهتر بود ؟ « پس از یافتن پاسخ مناسب ، تمرین كنید » بر آن پاسخ كلامی یا رفتاری مسلط شوید تا بتوانید در موقعیت های مشابه آینده از آن استفاده كنید .

3- به خاطر داشته باشید كلماتی را كه بار اضطرابی دارند ، مثل « هیچ وقت ، همیشه ، هرگز ، زود ، سریع ، باید ، حتماً و ... ) از گنجینه لغات خود حذف كنید و جای آن را با كلمات متعادل و آرام  بخشی مثل بعضی اوقات ، با حوصله ، آرام ، بهتر است و .. » جایگزین كنید .

4- در هنگام صحبت ، از عجله كردن و اجبار در ارائه پاسخ سریع و واكنش شتابزده بپرهیزید ، ( برای پاسخ دادن هیچوقت دیر نیست ) اول دانش و اطلاعات مربوط به موضوع را در ذهن خود حاضر كنید تا بر موضوع متمركز شوید ، سپس از گنجینه لغات ذهنی خود سنجیده ترین پاسخ ها را برگزینید . با مطالعه و خلق آثار هنری ، گنجینه لغات خود را گسترش دهید و به تخلیه عاطفی بپردازید .

5- سعی كنید با افراد آرام و خونسرد معاشرت كنید و نكات ظریف رفتاری سازگار با خود را از آنها یاد بگیرید .

6- موقعیت هایی راكه در آن با مشكل اضطرابی كمی روبه رو بوده اید و یا اصلاً مشكل نداشته اید ، به خاطر آورید و ضمن مرور آنها خود را تشویق نمایید تا احساس موفقیت  را در خود زنده و تقویت كنید .

اضطراب چگونه احساسی است؟

اضطراب یكی از احساسات عادی نوع بشر است، همه ما در زمان روبرو شدن با موقعیتهای تهدیدكننده و یا دشوار آن را تجربه كردهایم.

اضطراب یعنی احساس ناخوشایند و مبهم دلواپسی بدون علت مشخص كه اغلب با نشانه هایی از سیستم عصبی خودكار همراه است. اضطراب علامت هشدار دهنده است و نشانههای مشابه ترس در انسان ایجاد میكند با این تفاوت كه ترس، واكنش انسان به تهدید شناخته شده مشخص و خارجی است.

بطور طبیعی هم اضطراب و هم ترس میتوانند مفید باشند و به ما در دوری از خطر كمك كنند و انگیزه روبرو شدن با مشكلات را در ما ایجاد كنند. ولی چنانچه ترس و اضطراب، شدید و طولانی شوند ما را از آنچه كه میخواهیم انجام دهیم باز میدارند و در نهایت زندگی را به كاممان تلخ میكنند.

ترسهای بیمارگونه (فوبیاها)

"فوبیا“ یعنی ترسی كه مربوط به موقعیتهای خاص است كه اكثریت مردم آنها را ترسناك نمیدانند.

افراد مبتلا به فوبیا، علائم اضطراب شدید را كه گفته شد دارند اما تنها در موقعیتهای مشخص آن را احساس میكنند و در مواقع دیگر راحت و آرام هستند. طرح مثالی در این مورد موضوع را روشن میكند، مثلاً شما: اگر از سگ میترسید تا زمانی كه سگی دوروبر شما نباشد احساس خوبی دارید.

- اگر از بلندی میترسید تا زمانی كه روی سطح صاف و همواری هستید، مشكلی ندارید.

- اگر از حضور در جمع میترسید تا زمانی كه افرادی دوروبر شما نیستند در آرامش بسر میبرید. مشكل زمانی حس میشود كه در چنین شرایط قرار میگیرید و آن گاه نشانههای ذهنی و بدنی اضطراب را تجربه میكنید.

افراد مبتلا به ترسهای بیمارگون چون میدانند در صورت روبرو شدن با چنین موقعیتهایی دچار ترس واضطراب شدید میشوند كوشش میكنند كه از این موقعیتها دوری كنند در حالی كه این شیوه برخورد با مشكل به تدریج اوضاع را از آنچه كه هست بدتر میكند و همچنین سبب میشود كه شخص برای دوری از موقعیتهای ترسبرانگیز همیشه در حال احتیاط باشد. آنها معمولاً میدانند كه هیچ خطر واقعی تهدیدشان نمیكند ولی با این وجود هنوز نتوانستهاند بر ترس خویش غلبه كنند.

برخی از ما گویی با استعداد ابتلا به اضطراب متولد میشویم. پژوهش نشان میدهد كه این گرایش به مضطرب شدن در ژنهای ما نهفته است. به هر حال حتی افرادی هم كه به طور طبیعی استعداد مضطرب شدن را ندارند اگر بیش از اندازه در معرض فشار قرار گیرند مضطرب میشوند.

گاهی علت اضطراب آشكار است و وقتی مسئله ناپدید میشود اضطراب هم فروكش میكند. مانند اضطراب امتحان دادن.

بودن در شرایط و تجربه برخی حوادث مانند تصادف،جنگ، زلزله،‌ آتشسوزی و ... ممكن است به قدری ملالآور و تهدید كننده باشد كه اضطرابی كه در چنین موقعیتی شكل میگیرد مدتها پس از حادثه ادامه یابد. افراد كه سر و كار با چنین حوادث دردناكی دارند ممكن است ماهها و سالها پس از این رویدادهای ناگوار، حالتهای اضطرابی و عصبی داشته باشند. این در واقع نشاندهنده نوعی اختلال روانی است و در یك گروه مشخص بیماریها كه به آن ”اختلال استرس پس از ضربه“ گفته میشود قرار میگیرد.

گاهی اضطراب ممكن است در نتیجه استفاده از مواد مخدر و تحریك زا مانند اكستازی ایجاد شده باشد.

حتی گاه كافئین موجود در قهوه حالتهای اضطرابی ایجاد كند.

اضطراب و ترس در كودكان

این كه خیلی از بچهها در دوران كودكیشان از بعضی از چیزها ترسیدهاند چیز عجیبی نیست در واقع تجربهای طبیعی است. برای مثال بچههای نوپا خیلی به مراقبین خود احساس چسبندگی دارند و چنانچه به هر دلیلی از آنها جدا شوند، مضطرب و هراسان میشوند، بسیاری از كودكان از تاریكی یا موجودات هیولاییترسیدهاند، این ترسها معمولاً پایدار نیستند و اغلب پس از بزرگ شدن آنها برطرف میشوند. و بر زندگی آنها اثر منفی نمیگذارد و در مسایل رشدی آنها اختلالی ایجاد نمیكند.

كمك به افراد دارای اضطراب

گفتگو در باره مشكل:اگر اضطراب در پی مشكلات اخیر به وجود آمده است مثل متاركه همسرتان یا بیمار شدن فرزندتان یا از دست دادن شغل و ... گفتگو درباره آن كمك كننده است. كوشش كنید با دوست یا خویشاوندی كه به او اعتماد دارید، شخصی كه عقاید وی مورد احترام شما ست و شخصی كه به شما گوش میدهد. مشكل را در میان بگذارید. شاید آنها هم با مشكلاتی مانند مسئله شما روبرو باشند. و بنابر این شما این شانس را دارید كه در حال صحبت كردن با این اشخاص متوجه شوید كه آنها چگونه با مسایلی مشابه شما روبرو میشوند.

رواندرمانی:این روش درمانی یكی از مؤثرترین روشهای درمانی است كه میتواند به كاهش علایم و همچنین یافتن عوامل مسبب اضطرابهایمان كه پیش از این قادر به تشخیص آن نبودیم كمك كند. رواندرمانی میتواند انفرادی یا گروهی باشد. برخی از درمانگران برای اختلالاتی نظیر اضطرابها و ترسهای بیمارگونه از روش گروه درمانی استفاده میكنند. این نوع درمانها میتواند با استفاده از داروهای مورد نیاز نیز همراه شود.

دارو درمانی:با نظر پزشك متخصص برای درمان علایم بیماری داروهای ضد اضطراب و گاهی ضد افسردگی كه دارای تركیبات مناسب و آرامبخش هستند تجویز میشوند بنابر این توصیه میشود حتماً استفاده از دارو را زیر نظر روانپزشك شروع و ادامه دهید.

 

دوشنبه 13/2/1389 - 15:59
کامپیوتر و اینترنت

انواع ROM

 

حافظه ROM یک نوع مدار مجتمع (IC) است که در زمان ساخت داده‎هائی در آن ذخیره می گردد. این نوع از حافظه ها علاوه بر استفاده در کامپیوترهای شخصی در سایر دستگاههای الکترونیکی نیز بخدمت گرفته می شوند. حافظه های ROM از لحاظ تکنولوژی استفاده شده، دارای انواع  زیر می باشند:

 

·          ROM

·         PROM

·         EPROM

·         EEPROM

·         Flash Memory

 هر یک از مدل های فوق دارای ویژگی های منحصربفرد خود  می باشند . حافظه های فوق در موارد زیردارای ویژگی مشابه می باشند:

داده های ذخیره شده در این نوع تراشه ها " غیر فرار " بوده و پس از خاموش شدن منبع تامین انرژی اطلاعات خود را از دست نمی دهند.
داده های ذخیره شده در این نوع از حافظه ها غیر قابل تغییر بوده و یا اعمال تغییرات در آنها مستلزم انجام عملیات خاصی است.

 

مبانی حافظه های  ROM

حافظه ROM از تراشه هائی شامل شبکه ای از سطر و ستون تشکیل شده است ( نظیر حافظه RAM) . هر سطر وستون در یک نقظه یکدیگر را قطع می نمایند. تراشه های ROM دارای تفاوت  اساسی با تراشه های  RAM می باشند. حافظه RAM از " ترانزیستور " بمنظور فعال و یا غیرفعال نمودن دستیابی به یک " خازن " در نقاط  برخورد سطر و ستون ، استفاده می نمایند.در صورتیکه تراشه های  ROM از یک " دیود" (Diode) استفاده می نماید. در صورتیکه خطوط مربوطه "یک"  باشند برای اتصال از دیود استفاده شده و اگر مقدار "صفر"  باشد خطوط به یکدیگر متصل نخواهند شد. دیود، صرفا"  امکان حرکت " جریان " را در یک جهت ایجاد کرده و دارای یک نفطه آستانه خاص است . این نقطه اصطلاحا" (Forward breakover) نامیده می شود. نقطه فوق میزان جریان مورد نیاز برای عبور توسط دیود را مشخص می کند. در تراشه ای مبتنی بر سیلیکون نظیر پردازنده ها و حافظه ، ولتاژ Forward breakover تقریبا" معادل  شش دهم ولت است .با بهره گیری از ویژگی منحصر بفرد دیود،  یک تراشه ROM قادر به ارسال یک شارژ بالاتر از Forward breakover  و پایین تر از ستون متناسب با سطر انتخابی  ground شده  در یک سلول خاص است .در صورتیکه  دیود در سلول مورد نظر ارائه گردد،  شارژ هدایت  شده (از طریق Ground ) و با توجه به سیستم باینری ( صفر و یک )، سلول یک خوانده می شود ( مقدار آن 1 خواهد بود) در صورتیکه مقدار سلول صفر باشد در محل برخورد سطر و ستون دیودی وجود نداشته و شارژ در ستون ، به سطر مورد نظر منتقل نخواهد شد.

همانطور که اشاره گردید،  تراشه ROM ، مستلزم برنامه نویسی وذخیره داده در زمان ساخت است . یک تراشه استاندارد ROM را نمی توان برنامه ریزی مجدد  و اطلاعات جدیدی را در آن نوشت . در صورتیکه داده ها درست نبوده و یا مستلزم تغییر و یا ویرایش باشند، می بایست تراشه را دور انداخت و مجددا" از ابتدا عملیات برنامه ریزی یک تراشه جدید را انجام داد.فرآیند  ایجاد تمپلیت اولیه برای تراشه های ROM  دشوار است .اما مزیت حافظه  ROM بر برخی معایب آن غلبه می نماید. زمانیکه تمپلیت تکمیل گردید تراشه آماده شده، می تواند بصورت انبوه و با قیمت ارزان به فروش رسد.این نوع از حافظه ها از برق ناچیزی استفاده کرده  ، قابل اعتماد بوده  و در رابطه با اغلب دستگاههای الکترونیکی کوچک، شامل تمامی دستورالعمل های لازم بمنظور کنترل دستگاه مورد نظر خواهند بود.استفاده از این نوع تراشه ها در برخی از اسباب بازیها برای نواختن موسیقی، آواز و ... متداول است .

 

حافظه PROM

تولید تراشه های ROM مستلزم صرف وقت و هزینه بالائی است .بدین منظور اغلب تولید کنندگان ، نوع خاصی از این نوع حافظه ها را که PROM )Programmable Read-Only Memory) نامیده می شوند، تولید می کنند. این نوع از تراشه ها با محتویات خالی با قیمت مناسب عرضه شده و می تواند توسط هر شخص با استفاده از دستگاههای خاصی که Programmer نامیده می شوند ، برنامه ریزی گردند. ساختار این نوع از تراشه ها مشابه ROM بوده با این تفاوت که در محل برخورد هر سطر و ستون از یک فیوز( برای اتصال  به یکدیگر) استفاده می گردد. یک شارژ که از طریق یک ستون ارسال می گردد از طریق فیوز به یک سلول پاس داده شده و بدین ترتیب به یک سطر Grounded که نماینگر مقدار "یک" است ، ارسال خواهد شد. با توجه به اینکه تمام سلول ها دارای یک فیوز می باشند، درحالت اولیه ( خالی )، یک تراشه PROM دارای مقدار اولیه " یک" است . بمنظور تغییر مقدار یک سلول به صفر، از یک Programmer برای ارسال یک جریان خاص به سلول مورد نظر، استفاده می گردد.ولتاژ بالا، باعث قطع  اتصال بین سطر و ستون (سوختن فیوز) خواهد کرد. فرآیند فوق را " Burning the PROM " می گویند. حافظه های PROM صرفا" یک بار قابل برنامه ریزی هستند. حافظه های فوق نسبت به RAM شکننده تر بوده  و یک جریان حاصل  از الکتریسیته ساکن، می تواند باعث سوخته شدن فیور در تراشه شده و مقدار یک را به صفر تغییر نماید. از طرف دیگر ( مزایا ) حافظه ای PROM دارای قیمت مناسب بوده و برای نمونه سازی داده برای یک ROM ، قبل از برنامه ریزی نهائی کارآئی  مطلوبی دارند.

 

حافظه EPROM

 استفاده کاربردی از  حافظه های ROM و PROM با توجه به نیاز به اعمال تغییرات در آنها قابل تامل است ( ضرورت اعمال تغییرات و اصلاحات در این نوع حافظه ها می تواند به صرف هزینه بالائی منجر گردد)حافظه هایEPROM)Erasable programmable read-only memory) پاسخی مناسب به نیاز های مطح شده است ( نیاز به اعمال تغییرات )  تراشه های EPROM را می توان چندین مرتبه باز نویسی کرد. پاک نمودن محتویات یک تراشه EPROM مشتلزم استفاده از دستگاه خاصی است که باعث ساطع کردن  یک فرکانس خاص ماوراء بنفش  باشد.. پیکربندی این نوع از حافظه ها مستلزم استفاده  از یک Programmer  از نوع EPROM است که یک ولتاژ را در یک سطح خاص ارائه نمایند ( با توجه به نوع EPROM استفاده شده ) این نوع حافظه ها ، نیز دارای شبکه ای مشتمل از سطر و ستون می باشند. در یک EPROM سلول موجود در نقظه برخورد  سطر و ستون دارای دو ترانزیستور است .ترانزیستورهای فوق توسط یک لایه نازک اکسید از یکدیگر جدا شده اند. یکی از ترانزیستورها Floating Gate و دیگری Control Gate نامیده می شود. Floating gate صرفا" از طریق Control gate به سطر مرتبط است. مادامیکه لینک برقرارباشد سلول دارای مقدار یک خواهد بود. بمنظور تغییر مقدار فوق به صفر به فرآیندی با نام Fowler-Nordheim tunneling نیاز خواهد بود .Tunneling بمنظور تغییر محل الکترون های Floating gate استفاده می گردد.یک شارژ الکتریکی  بین 10 تا 13 ولت به floating gate داده  می شود.شارژ از ستون شروع و پس از ورود به floating gate در ground تخلیه خواهد گردید. شارژ فوق باعث می گردد که ترانزیستور floating gate مشابه یک "پخش کننده الکترون  " رفتار نماید . الکترون های مازاد فشرده شده و در سمت دیگر لایه اکسید به دام افتاد  و یک شارژ منفی را باعث می گردند. الکترون های شارژ شده منفی ، بعنوان یک صفحه عایق  بین control gate و floating gate  رفتار می نمایند.دستگاه خاصی با نام Cell sensor سطح شارژ پاس داده شده به floating gate را مونیتور خواهد کرد. در صورتیکه جریان گیت بیشتر از 50 درصد شارژ باشد  در اینصورت مقدار "یک" را دارا خواهد بود.زمانیکه شارژ پاس داده شده از 50 درصد آستانه عدول نموده مقدار به "صفر" تغییر پیدا خواهد کرد.یک تراشه EPROM دارای گیت هائی است که تمام آنها باز بوده و هر سلول آن مقدار یک را دارا است.

بمنظور باز نویسی یک EPROM می بایست در ابتدا محتویات آن پاک گردد. برای پاک نمودن می بایست یک سطح از انرژی زیاد را بمنظور شکستن الکترون های منفی Floating gate استفاده کرد.در یک EPROM استاندارد ،عملیات فوق از طریق اشعه ماوراء بنفش با فرکانس 253/7 انحام می گردد.فرآیند حذف در EPROM انتخابی نبوده و تمام محتویات آن حذف خواهد شد. برای حذف یک EPROM می بایست آن را از محلی که نصب شده است جدا کرده و به مدت چند دقیقه زیر  اشعه ماوراء بنفش دستگاه پاک کننده EPROM قرار داد.

 

حافظه های EEPROM و Flash Memory

با اینکه حافظه ای EPROM  یک موفقیت مناسب نسبت به حافظه های PROM از بعد استفاده مجدد می باشند ولی کماکن نیازمند بکارگیری تجهیزات خاص و دنبال نمودن فرآیندهای خسته کننده بمنظور حذف و نصب مجدد آنان در هر زمانی است که به یک شارژ نیاز باشد. در ضمن، فرآیند اعمال تغییرات در یک حافظه EPROM نمی تواند همزمان با نیاز و بصورت تصاعدی صورت پذیرد و در ابتدا می بایست تمام محتویات را پاک نمود.حافظه های Electrically Erasable Programmable Read Only Memory)EEPROM)  پاسخی مناسب به نیازهای موجود است . در حافظه های EEPROM تسهیلات زیر ارائه می گردد:

برای بازنویسی تراشه نیاز به جدا نمودن تراشه از محل نصب شده  نخواهد بود.
برای تغییر بخشی از تراشه نیاز به پاک نمودن تمام محتویات نخواهد بود.
اعمال تغییرات در این نوع تراشه ها مستلزم بکارگیری یک دستگاه اختصاصی نخواهد بود.

در عوض استفاده از  اشعه ماوراء بنفش، می توان الکترون های هر سلول را با استفاده از یک برنامه  محلی و بکمک  یک میدان الکتریکی  به وضعیت طبیعی برگرداند. عملیات فوق باعث حذف سلول های مورد نظر شده و می توان مجددا" آنها را بازنویسی نمود.تراشه های فوق در هر لحظه یک بایت را تغییر خواهند داد.فرآیند  اعمال تغییرات در تراشه های فوق  کند بوده و در مواردی که می بایست اطلاعات با سرعت تغییر یابند  ، سرعت لازم را نداشته  و دارای چالش های خاص خود می باشند.

تولیدکنندگان با ارائه Flash Memory که یک نوع خاص از حافظه های EEPROM می باشد به محدودیت اشاره شده پاسخ لازم را  داده اند.در حافظه Falsh از مدارات از قبل پیش بینی شده در زمان طراحی ، بمنظور حذف  استفاده می گردد (بکمک ایجاد یک میدان الکتریکی).  در این حالت می توان تمام  و یا بخش های خاصی از تراشه را که " بلاک " نامیده می شوند، را حذف کرد.این نوع حافظه نسبت به حافظه های EEPROM سریعتر است ، چون داده ها  از طریق بلاک هائی  که معمولا" 512 بایت می باشند ( به جای یک بایت در هر لحظه ) نوشته می گردند. شکل زیر حافظه BIOS را که نوع خاصی از حافظه ROM مدل Flash memory است  ، نشان می دهد.

 


انواع RAM

Static random access memory)SRAM) . این نوع حافظه ها از چندین ترانزیستور ( چهار تا شش ) برای هر سلول حافظه استفاده می نمایند. برای هر سلول از خازن استفاده نمی گردد. این نوع حافظه در ابتدا بمنظور cache استفاده می شدند.

 Dynamic random access memory)DRAM) . در این نوع حافظه ها برای سلول های حافظه از یک زوج ترانزیستورو خازن استفاده می گردد .

 Fast page mode dynamic random access memory)FPM DRAM) . شکل اولیه ای از حافظه های DRAM می باشند.در تراشه ای فوق تا زمان تکمیل فرآیند استقرار یک بیت داده توسط سطر و ستون مورد نظر، می بایست منتظر و در ادامه بیت خوانده خواهد شد.( قبل از اینکه عملیات مربوط به بیت بعدی آغاز گردد) .حداکثر سرعت ارسال داده به L2 cache معادل 176 مگابایت در هر ثانیه است .

 Extended data-out dynamic random access memory)EDO DRAM) . این نوع حافظه ها در انتظار تکمیل و اتمام پردازش های لازم برای اولین بیت نشده و عملیات مورد نظر خود را در رابطه با بیت بعد بلافاصله آغاز خواهند کرد. پس از اینکه آدرس اولین بیت مشخص گردید EDO DRAM عملیات مربوط به جستجو برای بیت بعدی را آغاز خواهد کرد. سرعت عملیات فوق پنج برابر سریعتر نسبت به حافظه های FPM است . حداکثر سرعت ارسال داده به L2 cache معادل 176 مگابایت در هر ثانیه است .

Synchronous dynamic random access memory)SDRM) از ویژگی "حالت پیوسته " بمنظور افزایش و بهبود کارائی استفاده می نماید .بدین منظور زمانیکه سطر شامل داده مورد نظر باشد ، بسرعت در بین ستون ها حرکت و بلافاصله پس از تامین داده ،آن را خواهد خواند. SDRAM دارای سرعتی معادل پنج برابر سرعت حافظه های EDO بوده و امروزه در اکثر کامپیوترها استفاده می گردد.حداکثر سرعت ارسال داده به L2 cache معادل 528 مگابایت در ثانیه است .

 Rambus dynamic random access memory )RDRAM) یک رویکرد کاملا" جدید نسبت به معماری قبلی DRAM است. این نوع حافظه ها از Rambus in-line memory module)RIMM) استفاده کرده که از لحاظ اندازه و پیکربندی مشابه یک DIMM استاندارد است. وجه تمایز این نوع حافظه ها استفاده از یک گذرگاه داده با سرعت بالا با نام "کانال Rambus " است . تراشه های حافظه RDRAM بصورت موازی کار کرده تا بتوانند به سرعت 800 مگاهرتز دست پیدا نمایند.

Credit card memory یک نمونه کاملا" اختصاصی از تولیدکنندگان خاص بوده و شامل ماژول های DRAM بوده که دریک نوع خاص اسلات ، در کامپیوترهای noteBook استفاده می گردد .

 PCMCIA memory card .نوع دیگر از حافظه شامل ماژول های DRAM بوده که در notebook استفاده می شود.

FlashRam نوع خاصی از حافظه با ظرفیت کم برای استفاده در دستگاههائی نظیر تلویزیون، VCR بوده و از آن به منظور نگهداری اطلاعات خاص مربوط به هر دستگاه استفاده می گردد. زمانیکه این نوع دستگاهها خاموش باشند همچنان به میزان اندکی برق مصرف خواهند کرد. در کامپیوتر نیز از این نوع حافظه ها برای نگهداری اطلاعاتی در رابطه با تنظیمات هارد دیسک و ... استفاده می گردد.

VideoRam)VRAM) یک نوع خاص از حافظه های RAM بوده که برای موارد خاص نظیر : آداپتورهای ویدئو و یا شتاب دهندگان سه بعدی استفاده می شود. به این نوع از حافظه ها multiport dynamic random access memory) MPDRAM) نیز گفته می شود.علت نامگذاری فوق بدین دلیل است که این نوع از حافظه ها دارای امکان دستیابی به اطلاعات، بصورت تصادفی و سریال می باشند . VRAM بر روی کارت گرافیک قرار داشته و دارای فرمت های متفاوتی است. میزان حافظه فوق به عوامل متفاوتی نظیر : " وضوح تصویر " و " وضعیت رنگ ها " بستگی دارد.

RAM شامل دو نوع است : ایستا و پویا . متداولترین و ارزانترین RAM در واقع نوعی خازن است که میتواند شارژ الکتریکی را در خود حفظ کرده و نشان دهنده یک بیت از داده باشد. متاسفانه خازن فقط به مدت کوتاهی میتواند شارژ الکتریکی را در خود حفظ کند و باید بطور مرتب محتویاتش تجدید شود. به همین دلیل RAM مبتنی بر این روش را (RAM پویا ) یا " DRAM " میگویند. نمونه سریعتر و گران قیمت تری از RAM نیز وجود دارد که در آن از کلید های بسیار کوچکی به نام فلیپ فلاپ استفاده شده است . این کلید ها قطعه های پایداری بوده و تا زمانی که جریان الکتریکی جدیدی به آنها اعمال نشده باشد میتوانند محتویات یک بیت را در خود نگهداری کنند. RAM مبتنی بر این روش ( RAM ایستا ) یا " SRAM " نامیده میشود.

دوشنبه 13/2/1389 - 15:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته