• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 100
تعداد نظرات : 60
زمان آخرین مطلب : 5122روز قبل
كودك

جلسه نهم : 3- رشد بدنی تند : نوجوان که به مرحله بلوغ رسیده است و با توجه به رشدی که دارد، به آن دوره لباس های تنگ و باریک و کوتاه می گوییم، همچنین ریزش هورمون هایی در خون نوجوان باعث می شود که نیم رخ روانی او با نیم رخ کودکی اش فرق کند همچنین هورمون های هیپوفیز تسترون و فولکیلوین در خون وی می ریزند و یکسری رفتارهای اخلاقی جدید را در وی ایجاد می کند. * تحول روانی نوجوان : 1- بریدن از دوران کودکی : نوجوان دراین سن از کودکی خود می برد، سعی می کند حرکات و رفتارهای کودکانه نشان ندهد و حرکات بزرگ سالان را از خود نشان بدهد. 2- در خود فرو رفتن : همچنین نوجوان در خود فرو می رود و به تفکر می پردازد و راجع به شغل و تحصیل و ازدواج 3- از خود بیرون آمدن و پایان بحران : این دوره دوره ای که از خود بیرون می آید و وارد جمع خانواده محیط به اجتماع می شود و به هشر و نشر می پردازد و دراین جا بحران وی به پایان می رسد. رشد جسمانی : ما دراین جا علائم بلوغ را در نوجوان می بینیم رویش مو در صورت پسر و علائم ثانویه دردختران شاهد این ماجرا می باشد که والدین باید هم دختر و هم پسر را با این سری مسائل آشنا سازد که نوجوان با این شرایط کنار بیایند. رشد ذهنی : از نظر رشد ذهنی ، نوجوان تفکر های محسوسی و غیر منطقی را انتخاب می کند. فرضیه سازی می کند و برای فرضیه خود استدلال می آورد. رشد عاطفی : از نظر رشد عاطفی نوجوان گوشه گیر، ناسازگاری، انزوا طلبی ،درون گرایی ، ترس افکار رویای خود ، شیفتگی حجب و حیا، خیال پردازی، تغییرات احساسات و عواطف که نیازمند مراقبت و راهنمایی زیاد والدین می باشد. رشد اجتماعی : از نظر رشد اجتماعی خویشتن شناسی و بازسازی هویت در نوجوان شکل می گیرد ، در این زمینه گلسر دیدگاهی دارد و همچنین اریکسون نظریه ای دارد. گلسر می گویند : نوجوانی که با هویت شکست خورده زندگی کند ممکن است به بزهکاری کشیده شود و مضطرب و پریشان بشود. اریکسون می گوید : هویت، وحدت سیستم های زیستی ، اجتماعی و روانی است چنانچه این وحدت بین سیستم ها برقرار نشود اختلال رفتاری در نوجوان دیده خواهد شد. نقش هماهنند سازی در خانواده بسیار مهم است چنانچه اگر خانواده ای وضعیت خوبی داشته باشد و نوجوان خود را با پدر و مادر همانند کند مشکلی نخواهد داشت ولی اگر خانواده وضعیت رفتاری خوبی نداشته باشند کودک با ایجاد همانند سازی دچار مشکل خواهد شد. رفتارهای ناهنجار نوجوان : 1- ترس : ترس از روابط اجتماعی – کار – تحصیل و اظهار نظر در مقابل دیگران. راه حل : برای از بین بردن ترس راه حل هایی وجود دارد که بعضی ها منفی هستند و ترس نوجوان را بیشتر می کند. الف) نادیده گرفتن ترس : از نوجوان می پرسند از چی می ترسی این مسئله که ترس ندارد. ب) اجبار تماس با موقعیت ترسناک : مثلاً او از حشره ای می ترسد حشره را بگیریم و روی بدن او بیندازیم که این کار منفی می باشد. ج) دور نگه داشتن از موقعیت ترسناک : دور نگه داشتن فرزند از موقعیت ترسناک نیز یک روش منفی تلقی می گردد. * راه حل مثبت : ماباید به نوجوانان فرصت دهیم تا با موقعیت ترسناک آشنا شود. و این آشنایی باید به تدریج انجام شود و همچنین توجیه فرد با بیان روشن که اگر فردی بگوید، وقتی من در اطاق هستم می ترسم دزدی وارد شود ، به او بگوییم همه درها بسته و قفل است و به صورت قاطع و اطمینان بخش فرد را از ترس رها کنیم و چنانچه ترس از روند شرطی شدن ایجاد شده باشد می توان با شکستن این روند ترس را از بین برد. * نگرانی : حالت عاطفی است که در اثر پیش بینی اتفاقات ناگوار در آینده رخ می دهد مشکلات مدرسه ای، نداشتن تمرکز، رفتار غیر منطقی ای که والدین از فرزند خود دارند و احساس عدم تفاهم میان فرزند و والدین ، این نگرانی را ایجاد می کند. * خشم : جنبه های اجتماعی ، خشم را در نوجوان ایجاد می کند، نوجوان وقتی با خشم مواجه شد، از طریق تحقیر و تمسخر دیگران ازآنان انتقام می گیرد و خشم خود را تخلیه می نماید. * عصیانیت : ما در افراد مشاهده می کنیم، نشان دادن واکنش پیش از ضربه های محرک ها را، حالت عصبی می گویند، مثل ناخن جویدن، ور رفتن با موها، روی میز زدن ها، با یقه لباس ور رفتن و... که با یافتن عمل آن می توانیم به رفع آن بپردازیم . *احساس حقارت : که در پی تجارب شکست می خورد و این شکست ها متعدد می باشد، این احساس به وجود می آید که والدین او را آدم بی عرضه ای تلقی کنند و او را تحقیر کنند که این احساس حقارت را در او ایجاد کنند. راه های تشخیص حقارت : حساسیت فرد به انتقاد - حساسیت طلبی - انزوا طلبی - واکنش سریع به تعریف دیگران - واکنش نامطلوب به رقابت - گرایش به تحقیر دیگران، در این افراد دیده می شود. راه درمان آن : درک واقع بینانه از توانایی ها و استعداد ها و تشویق نوجوان . * ناکامی : وقتی فرد برای ارضای رفتار برانگیخته دچار دشواری می شود ناکامی ایجاد می گردد. منابع ناکامی : 1- کمبود بیولوژیک : نقص جسمی در نوجوان وجود داشته باشد . 2- عادت های نا مناسب پیدا کرده باشد . 3- کمبودهای طبیعی در زندگی او وجود داشته باشد . 4- تعارض هایی بین انگیزه های او وجود داشته باشد . 5- و ممکن است ناکامی به پرخاشگری منجر شود . * اضطراب: حالت مبهمی از ترس ناشی ار پیش بینی حوادث نامطلوب در آینده است . راه حل : شناسایی عامل اضطراب یا کاهش دادن آن ، افزایش توانایی فرد. حالت ریلکسیشن : حالتی است که فرد نمی تواند خودش روی ماهیچه های خود دستور دهد و مدیریت داشته باشد و این کار اگر متعدد انجام شود در کاهش اضطرب کمتر است. فرد مضطرب می تواند در یک محیط آرام به پشت بخوابد چشمان خود را ببندد و هر گونه ناراحتی و اضطراب را سعی کند از خود دور کند در جایی که سر و صدا نباشد تمرکز را فراهم آورد و روی پاهای خود مانور را شروع کند ابتدا انگشتان پاهایش را به بالا و پائین فشار دهد. آن ها را منقبض کند و حدود 1 دقیقه انجام دهد و بعد انبساط را انجام دهد. بعد از مدتی پاشنه پا را می تواند منقبض و منبسط کند. و بعد ساق پا، ران، باسن، کتف ها، بازو، ساعد ها، مچ دست، انگشتان، گردن، چانه، لب ها، بینی، پیشانی، چشم ها، گوش، سر چنانچه این حرکات آرام انجام شود، آن اضطراب از بین می رود

منبع: وبلاگ MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:43
كودك

* عامل نارسایی عقل ذهنی چیست ؟ علل عقب ماندگی قبل از تولد : 1- عوامل ارثی و ژنتیکی : کودکان منگل در اثر نقص کروموزمی ایجاد می شود. 2- عامل هم خونی : همان طور که می دانیم عده ای از مردم دارای گروه های خون های هستند و تحقیق کرده اند که اغلب و گروهی دارای گروهی دارای یکسان دارای... هستند که 85درصد می باشند . چنانچه این ها با ... با خانمی که دارای ... وصلت کند، فرزند آن ها چنان چه ... داشته باشد و مادر ... داشته باشد در ماه های دوم به بعد در جنین ایجاد اشکال شود ، وقتی پدر ... است . ژن او نیز .. باشد در تبادل خونی جنین با مادر دارد ، ... ، ... ، مادر، .. وارد خون مادر می شود و سیستم دفاعی مادر علیه ... به فعالیت می افتد که حاصل آن واکنشی است که در سیستم خونی وارد بدن جنین می شود و در گلبول های قرمز جنین را مفهوم می کند چنان چه مقدار این دفاع بیشتر باشد ، برای کودک خطر بیشتری فراهم می شود و اگر پدر ... و مادر ... باشد و بالعکس مشکلی ایجاد نمی کند. 3- سیفلیس : که بیماری مقاربتی است و در ایجاد نقیصه های ذهنی نقش دارد که خوشبختانه این بیماری ریشه کن شده است. 4- الکل : مصرف الکل توسط مادر باردار باعث این عامل می شود و همچنین پدری که الکل مصرف می کند و مقدار آن هم زیاد است ژن و نطفه او مسموم می شود و باعث ایجاد این نقایص می شود. 5- مواد مخدر و دخانیات : باعث می شوند که این مواد وارد سیستم خونی بشوند و اثر نا مناسب بگذارند و اگر مواد مخدر بسیار توسط مادر باردار کشیده شود و به علت داشتن منوکسید کربن و نیکوتین و وارد شدن دود آن از طریق راه ریه ها به سیستم خونی باعث مشکل دار شدن نطفه ها می شود. و همچنین جنین با تنگ شدن رگ های مادر برایش مشکل ایجاد می شود. 6- داروهای شیمیایی : که مادر حامله باید داروهای مصرفی را با تجویز پزشک انجام دهد. مثلاً داروهای ضد تشنج میکروسفالین ئیدروسفالی را تحویل می دهند که میکروسفالی آب یک نوع عقب ماندگی است که درآن جمجمه کوچک است و در ئیدرو سفالی آب مایه نخاعی در مغز جمع می شود و سربزرگ می شود. همچنین مصرف مالیجوآنا در مادر ممکن است باعث جهش شود. 7- مسمومیت : چنانچه مادر حامله مسموم شود این سم بر روی جنین تأثیرمی گذارد و اگر سلول های مغزی آسیب ببینند عقب ماندگی ظاهر می شود. 8- سوء تغذیه : چنانچه مادراز تغذیه مناسب برخوردار نباشد بالتعب جنین او دچار فقر غذایی می شود و رشد کافی را نمی کند. 9- اختلالات غدد داخلی : مثل غده تیروئید ،که اگر کم کار باشد یا هورمون تیروکسین و ... در خون مادر کم شود کودک دچار اختلالاتی مثل کریتینیزیم می شود. 10- ضربه های وارده به شکم : اگر به مغز کودک ضربه ای ایجاد شود آسیب می بینید. 11- اشعه ایکس : در ماه های اول عقب ماندگی حاصل می گردد. 12- سرخجه و بیماریهای عفونی : هر بیماری عفونی باعث می شود تا عفونت وارد خون مادر شود و از طریق تبادل خون میان مادر و جنین این عفونت وارد بدن جنین می شود و این عفونت ایجاد آلودگی می کند. 13- عوامل هیجانی و روانی : چنانچه مادر حامله دچار عارضه هیجانی شود چه در منزل با همسر و چه در محل کار، هورمون هایی برای دفاع ترشح می شود. جنین را دچار مشکل می کند. روان شناسی كودك و نوجوان * علل عقب ماندگی در هنگام تولد : 1- چگونگی زایمان اگر کودک به صورت طبیعی و بدون اشکال به دنیا بیاید هیچ گونه مسئله ای نیست ولی اگر زایمان مشکل باشد و کودک وضعیت مناسبی برای خروج از رحم مادر نداشته باشد و زایمان سخت و طولانی شود برای کودک مشکل ساز خواهد شد. 2- بیهوشی چنان چه بیهوشی روی مادر زیاد مصرف شده باشد و طول دوره بیهوشی زیاد باشد روی رشد عقلی او تأثیر می گذارد. 3- ضربه وارد شدن به سر چنان چه هنگام تولد ضر به هایی به سر نوزاد وارد شود یا اینکه هنگام به دنیا آمدن سرش به زمین بخورد ومویرگ های سر دچار انقباض شود و خونریزی کند مغز دچار اختلال می شود. 4- پیچیدگی ناف دور گردن در حرکت هایی که نوزاد مایع شکمی دارد، بند ناف دور گردنش پیچید، مشکل می آفریند و در نقص عقل او تأثیر دارد. 5- دشواری تنفسی چنان چه وقتی نوزاد به دنیا می آید در هنگام تولد و بیرون آمدن از مجرای زایمان وقفه ای ایجاد شود هر چند کوتاه نوزاد از اکسیژن محروم شود یا از نظر تنفسی دچار مشکل شود عاملی است برای عارضه نقص عقلی. 6- وسایل جراحی که اگر ماما از دستگاه قاشقک برای خروج جنین از شکم مادر کند و در اثر فشار نابجا بر سر و جمجمه وارد کند در او ایجاد عقب ماندگی خواهد کرد. 7- زایمان نارس یا زود رس ممکن است کودک حدود 9 ماه را در شکم مادر به سر برده باشد اما به طور نارس به دنیا بیاید یعنی اندام های او به اندازه کافی رشد لازم را پیدا نکرده باشد و همچنین ممکن است کودک 6 یا 7 ماه به دنیا بیاید که باز هم ممکن است به خاطر کافی نبودن دوره زیست کودک دچار نقص و عقب ماندگی شود. علل عقب ماندگی بعد از تولد : 1- انواع منژیت ها : چنانچه کودک مورد حمله این بیماری قرار بگیرد سلول های عصبی بیشتر مورد حمله قرار می گیرد و عقب ماندگی ظاهر می شود. 2- مسمومیت ها : ماده غذایی مسموم وارد بدن شود و کودک را مسموم کند این مسمومیت ممکن است روی سلول های مغزی اثر بگذارد و موجب عقب ماندگی می شود. 3- وراد شدن ضربه به سر : دیده شده که مادران بچه های خود را در بلندی قرار می دهند یا دردکتر بچه را می خوابانند برای آوردن شیشه شیر از پیش او می روند با یک تکان کودک به زمین می خورد که خونریزی مغزی را دراو ایجاد می شود ، یا کودکان کم سن آن ها را بغل می کنند و از دست آ نها می افتد که بالتعب کودک را دچار نقص عضو می کند. 4- اختلالات غدد داخلی : چنان چه غدد داخلی در ترشح هورمون به خون دچار مشکل شود در کودک عقب ماندگی ایجاد می شود به کریتیلیزیم اشاره کردیم که در اثر کم کاری تیروئید ایجاد می شود. 5- خستگی های جسمی و روانی : در اثر کار زیاد و فعالیت و خستگی بدن و مشکلات روحی و روانی نیز بر ذهن تأثیر می گذارد و در رشد آن وقفه ایجاد می کند. 6- اختلالات عاطفی : چنانچه به خاطر مسائل درونی و بیرونی در او اختلال عاطفی صورت بگیرد این افسردگی ها و تحریکات عاطفی بر کار کردن مناسب ذهن تأثیر می گذارد و کندی ایجاد می کند. 7- عوامل محیطی و فرهنگی : اگر محیط و فرهنگ او ازنظر کیفیت غنی باشد، هم رشد قابل توجیهی می کند و حالت بالقوه به بالفعل در می آید و پتانسیل آن هر چه قدر هست شکوفا می شود و فقر فرهنگی باعث می شود کودک شکوفا نشود و کند شود. روان شناسی رشد – مرحله نوجوانی : دوران بیش از بلوغ ( 13-12 سالگی ) : که در این سن تعادل جسمی نوجوان بهم می خورد. کودک که وارد این مرحله می شود دیگر خود را کودک نمی داند، احساس استقلال می کند وارد جمع بزرگ سالان می شود و ما با این رفتارهایش می فهمیم که او می خواهد ابراز هویت کند که این دوره، دوره منفی گفته می شود که پر تشنج است. دوره منفی و تشنج ( 12 تا 16-15 سالگی ) : این مرحله دوره طوفان، عصیان و شورش تلقی می شود که دانشمندان آن را دوره بحرانی تلقی می کنند، رشد از نظر جسمی ، ذهنی ، عاطفی دارای یک تحولات خاص خودش می باشد. رشد بدنی ( دختران 11 تا 16 سالگی ) : از رشد بدنی خوبی در این سن برخوردارند لباس ها در این سن مدام تنگ می شوند و مدام باید لباس تهیه کنند . رشد بدنی ( پسران 12 تا 18 سالگی ) : در این سنین از خود رشد مناسبی نشان می دهند . البته قبل از بلوغ پسران از دختران کمی جلوتر هستند اما در بلوغ دختران از نظر رشد جسمی از پسران پیشی می گیرند. همچنین د رمورد مسائل جنسی دختران از پسران جلوتر هستند. نیم رخ نوجوانی : 1- تغییرات عمیق و کسب شخصیت : همان طور که از نظر جنسی شاهد تغییرات هستیم از نظر شخصیت نیز شاهد تغییراتی از نوجوان هستیم نوجوان می خواهد احساس کند وارد دنیای بزرگ سالان شده است با مسائل جنسی آشنایی پیدا کرده است. به فکر مسائل آینده خود می باشد که برای خودش شغل آتی را مجسم می کند که حتی به فکر ازدواج های ایده آل در رویای خودش می اندیشد. 2- درگیری والدین و درهم شکسته شدن سازشها : نوجوان بخاطر ویژگی های خاص خودش و رشد ذهنیت، خود درگیری های محیطی و اجتماعی اش دیدگاهی پیدا می کند که تحت تأثیر ریزش هورمون های جنسی به امر و نهی های والدین واکنش نشان می دهد. قبل از این وقتی کودک وارد مرحله بلوغ شده است از والدینش تمکین می کرد ولی زمانی فرا می رسد که در همین سن نوجوان از والدینش تمکین نمی کند روی حرف والدین و مربی اش حرف می زند و حتی داد می زند که به خواسته های آن توجه نمی کند وما یک نوع لجاجت ، در نوجوان مشاهده می کنیم. و والدین با این بحران آشنا هستند، می توانند با مهربانی و آرامی با این بحران کنار بیایند تا این دوره به پایان برسد.

منبع: وبلاگ MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:41
كودك

مشخصات رشد رفتاری در 10 سالگی : این سن ، برترین سن است چون کودک در نزدیکی اوایل بلوغ نوجوانی است. رفتارهای ملایم و متعادل و خوبی را از خود نشان می دهد. اطاعت کردن، احساس رضایت کامل از زندگی، صمیمیت و محبت در این سن بارز است. در این زمینه بولهر دانشمند روان شناسی معتقد است که در این سن شباهت دختران و پسران در این سن ببیشتر است. برعکس گزل می گوید که در این سن دختران و پسران بالاترین تفاوت ها را با هم دارند و معتقد است که دختران از بلوغ اجتماعی بیشتری برخوردارند و به مسأله ازدواج فکر می کنند. * رفتارهای غیر عادی کودکان و عقب ماندگی های ذهنی : الف) واکنش های عصبی : یکی از رفتارهای غیر عادی کودکان، واکنش عصبی است که حاصل تضادهای درونی است و درگیری فرد با عوامل محیطی است و از عوامل و عارضه آن ترس و اضطراب می باشد. چنانچه محیط خانواده نامساعد باشد که کودک به این اختلالات دچار می شود مشهور است که والدین کودکان عصبی تربیت می کنند چون والدین نخستین الگوهای فرزندان هستند. چنانچه محیط بعدی مثل کودکستان و دبستان نامساعد باشد در ساخت این واکنش نقش خواهند داشت و معلم عصبی ،شاگردان عصبی بار خواهد آورد. واکنشهای عصبی بر دو قسم هستند : الف)- واکنش های اضطرابی : که در آن، ما کودک را مضطرب می بینیم مثل اختلال در خوابیدن و ترس هایی که کودک مطرح می کند، ترس هایی که در شب منجربه بیدار شدن کودک از خواب می شود و او پدر و مادر را بیدار می کند و اظهار می کند که خواب ترسناک دیده است که نشانگر اختلال اضطرابی است. همچنین ترس از حیوانات تخیلی و کارتون و فیلم هایی که کودک می بیند و روی او تأثیر می گذارد و او را با واکنش های اضطرابی روبه رو می کند. ب)- واکنشهای غمگینی : در این واکنش ،ما کودک را در حالت غمگین می بینیم. غمی در ذهن کودک سنگینی می کند که هر چه زودتر باید به غم موجود در ذهن آن ها پی برد و رسیدگی کرد. انزواطلبی کودک و دوری از والدین و به گوشه ای خزیدن و کمتر صحبت کردن و در جمع شرکت نکردن و بهانه گیری نشانه ای از این گونه اضطراب است. ممکن است ایجاد این اضطراب روابط مستبدانه ناجور و بی مهری ها نسبت به کودک باشد. ج)- واکنش های منشی : ممکن است واکنش ها در این جا با رفتارهایی که از کودک عادی انتظار داریم فاصله داشته باشد مثل دزدی، تقلب، تزویر و ریا. به این موارد که با موازین و هنجا رهای جامعه در ستیز است اختلالات منش می گویند. البته اوج این اختلالات در 16-14سالگی است که کودک وارد مرحله نوجوانی شده است. خانواده هایی که در آن ها طلاق انجام گرفته است و مشاجره وجود دارد ، فرزندان را به سمت اختلالات منش سوق می دهد و بعضی وقت ها این اختلال در صورت عدم توجه والدین می باشد. ممکن است والدین به دنبال کار خود باشند و به فرزند توجه نکند و یا به خاطر اشتغالات وقت نکنند به فرزندان توجه کنند و همچنین تقلید از بزهکارران ممکن است عامل این اختلال باشد. کودک ممکن است یک آدم ناجور و خلافکار را الگوی خود قرار دهد. برای پیشگیری و درمان این اختلال، خانواده مربیان جامعه باید دست به کار شوند و من برتر را در کودک ایجاد کند که این من برتر در اثر نگرش های اجتماعی حاصل می شود که این نگرش ها اگر خوب و منطقی باشند می تواند من برتر خوب را ایجاد کند. دومین مورد، تذهیب در کودکان است. هر چه کودک در سن پایین تر باشد متعادل کردن او و تربیت او راحت تر است و چنانچه کودک به سن بالاتر ونوجوانی برسد طبعاً امکان درمان او سخت تر می شود. سومین مورد خانواده درمانی است. ممکن است خود کودک درخانواده، مشکلی خاص نداشته باشد و این اختلال که در او ایجاد شده و به خاطر رفتار والدین او باشد. این کار به وسیله مددکار اجتماعی انجام می شود و مسأله خانواده را حل می کند. د)- اختلالات مربوط به تغذیه و دفع : 1- بی اشتهایی روانی : کودک در بعضی مواقع اشتها را به کلی از دست می دهد و غذا نمی خورد. در پی آن افت فشار پیدا می کند و به زیر سرم می رود. اختلال در مرحله نهایی از نظر رشد روانی - جنسی فروید برای کودک انجام شده است و چون دراین مرحله تثبیت انجام شده کودک دراین سن دچار این مشکل می شود و عده ای معتقد ند که فشار والدین برای تغذیه کودک عامل این بی اشتهایی است. برقراری عاطفی با کودک می تواند در رفع مشکلات او کمک کند . 2- چاقی مفرط : در این جا با خوردن غذا بر حجم و وزن کودک اضافه می شود و احتمال دارد در اثر اختلال در ترشح هورمون های خاصی در بدن رخ بدهد و مثلاً هورمون رشد بیش از اندازه ترشح شود . فرد به پر خوری مبتلا شود و این مواد غذایی جذب شود و وی فربه تر شود و ممکن است به بیش از حد اتکا داشتن به مادر و وابستگی به مادر باعث پر خوری شود. بدین وسیله کودک علاقه خود را به مادر نشان دهد و عده ای عوامل عصبی را مطرح می کنند که در پرخوری می تواند نقش داشته باشد . 3- عادت مکیدن : مثل انگشت مکیدن که کودک در یک سنی انگشت به دهان می برد و می مکد و جویدن ناخن ممکن است نا پختگی و عدم رشد عاطفی این عوامل را منجر شود. در مورد امتحان می بینیم که به خاطر اضطراب کودک شروع به این کارها می کند یا ممکن است به دلیل دیدن فیلم های هیجانی یا صحنه های ترسناک دست به این کار بزنند. 4- شب ادراری : در حدود 8 سالگی کودک می تواند ادرار خود را کنترل کند و در بعضی وقت ها به خاطر عوامل خاص نمی تواند ادرار را کنترل کند در پسران شب ادراری 2 برابر دختران است چنانچه عامل بدنی نداشته باشد عامل روانی دارد که توسط روان پزشک حل می شود. نقیصه های ذهنی : یعنی فرد از نظر توان عقلی و پتانسیل هوشی مشکل دارد و چنانچه بهره هوشی کودک بر تقدیم سن عقلی او بر سن شناسنامه ای شود ضرب در عدد 100 و باید طوری میانگین شود کودک عدد کمتر از 100 از طریق آزمون نشان می دهد بهره هوشی 70 را ما مرز کودک عادی و عقب مانده تلقی کنیم . کسی که بهره هوشی اش 70 است یک کودک دم مرز است چنانچه بهره هوشی کمتر از 70 باشد یکسری مسائل و مشکلات ایجاد می کند. بهره هوشی 90-75 را بهره ی هوشی کند آموزان می گویند که برای آموزش و خواندن و نوشتن و یادگیری ریاضی احتیاج به دقت و توجه زیاد است و والدین باید دقت بیشتری را صرف کنند بهره هوشی کمتری بین 75-50 می باشند به این افراد ، افراد آموزش پذیر می گویند که می توانند تا حدودی آموزش ببینند، یعنی اطلاعات عمومی خواندن و نوشتن و حساب کردن مهارت های حرفه ای مختصر و عواملی از این قبیل را آموزش می بینند . و تا حدودی کلاس چهارم و پنجم ابتدایی می توانند پیش بروند و رفتن به مقاطع بالاتر برای آن ها مشکل خواهد بود آن هایی که بهره هوشی بین 50-25 دارند تربیت پذیر هستند که می توانند تربیت شوند که لباس های خودشان را خود بپوشند و غذا را بتوانند خودشان بخورند و مهارت های ساده را فرا بگیرند این افراد از نظر هوشی مثل کودکان 1 تا 3 ساله هستند. و کودکانی که بهره هوشی 25 به پایین را دارند کودکان حمایت پذیر هستند. این کودکان نیاز به حمایت و سرپرستی مدام دارند و چنانچه سرپرستی نشوند از پای در می آیند

منبع: وبلاگ MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:41
كودك

مشخصات رشد رفتاری در 10 ماهگی : کودک در 10 ماهگی به طور سینه خیز پیشروی می کند که برای کودک، آغاز حرکت تلقی می شود و برای والدین، خطر تصورمی شود. کودک می تواند بایستد، و همچنین اولین کلمات از نظر گویش از زبانش خارج می گردد. همچنین کودک به آشنا و نا آشنا تبسم می کند. در مورد او والدین می گویند که کودک من اجتماعی است. کودک از نظر رشد ذهنی پیشرفت خاصی کرده است که اگر شیئی جلوی چشم او بگیریم و جای دیگر قایم کنیم او قدرت تشخیص آن را دارد که در جایی دنبال آن بگردد. ح) مشخصات رشد رفتاری در یک سالگی : کودک با کمک دیگران راه می رود. علاقه زیادی به گویش نشان می دهد و از کلماتی استفاده می کند که مورد استقبال دیگران قرار بگیرد. واژگان کودک در این سن ضعیف است و حدود 3 الی 4 کلمه بیشتر نمی تواند صحبت کند، مثل بابا، آب. همچنین بازی با قاشق برایش مطرح است و برای خوردن غذا و کوبیدن به جایی استفاده می کند. اگر کاری خنده دار بکند سعی می کند دوباره تکرار کند و به خاطر برقراری ارتباط بیشتر بین چشم و انگشتان و دست، شی ء را به راحتی با 2 الی 3 انگشت بر می دارد. ج) مشخصات رشد رفتاری در دو سالگی : کودک می تواند بدود و بالا رفتن از پله آغاز می شود و اما برگشت را نمی تواند. از نظر گویش حدود 200 کلمه را می تواند بگوید و می تواند از ضمیر «من» استفاده کند؛ مثل مادر من عروسک من و همچنین مسأله حسادت مطرح است. اگر عروسک یا تفنگ او را بردارند حسادت در او جلوه های خود را نشان می دهد همچنین جمله سازی را در پی می گیرد و اولین جملات ساده را بیان می کند؛ مثل مامان با با آمد. چ) مشخصات رشد رفتاری در 3 سالگی : در این سن، کودک نمی تواند با 6 مکعب برج بسازد. این در سن بالاتر رخ می دهد. از نظر تشخیص رنگ حدود 2 الی 3 رنگ را می شناسد. همچنین در این سن ما متوجه کنجکاوی کودک می شویم. در این جا ما با ید به کنجکاوی او بها بدهیم. البته نباید حالت افراطی پیدا کند چون می خواهد اطلاعات زیادتری پیدا کند و دامنه لغات خودرا گسترش دهد. کودک از نظر زمان با مفهوم دیروز و امروز آشنا می شود در این سن، می تواند اسم خود و مادر و پدر را مطرح کند و در این سن جنس خود را می شناسد و می گوید دختر یا پسر هستم. خ) مشخصات رشد رفتاری در 4 سالگی : کودک در این سن می تواند از پله پایین بیاید. همچنین خودش بدون کمک، لباسش را می پوشد و زیر بار اینکه مادر یا پدر این کار را بکند نمی رود. برای بریدن کاغذ، دوست دارد از قیچی استفاده کند. نقاشی آدمک را انجام می دهد و بعضی وقتها تصویر را وارونه می کند و این محتاج راهنمایی است. ناپایداری عاطفی در این سن وجود دارد که گاهی می خندد، زمانی اخم می کند که به این حالت ها باید رسیدگی کرد. دراین سن کودک داستان سازی می کند که این داستان سازی جنبه تخیلی دارد و چون کودک نمی تواند بین واقعیت و تخیلات فاصله بیاندازد و آن ها را یکی می داند هر چه در تخیلات می بیند، به صورت واقعیت برای ما مطرح می کند. د) مشخصات رشد رفتاری در 5 سالگی : در این سن، کودک، تقلید می کند. مثلاً مدادی را گوشه لب خود قرار می دهد و تقلید سیگار کشیدن را می کند. همچنین در این سن مسواک زدن و شانه زدن مو ها برای کودک جا می افتد و همچنین دوست دارد در کار خانه به بزرگتر ها کمک کند. اگر به او بگویند شیی ء را از جایی بردارد و در جای دیگر بگذارد، این کار را با رغبت انجام می دهد. همچنین به کمک کردن نوزاد و کودک کوچکتر از خود علاقه نشان می دهد. ذ) مشخصات رشد رفتاری در 6 سالگی : درسن ما متوجه سرکشی طفل می شویم و متوجه احساسات دو گانه او می شویم در این سن کودک برای برقراری ارتباط تلفنی و علاقه نشان می دهد و با دیگران صحبت می کند و درخواست می کند. دراین سن مسأله لکنت زبان را در پسران مخصوصاً به خاطر مشکلات عاطفی می بینیم که باید سریع آنرا رفع کرد. دراین سن، دست راست و چپ خود را می شناسد. همچنین توقعش زیاد شده است و حساسیت او بیشتر شده است دراین سن دیگر مادر مرکز نقل دنیا تلقی نمی شود. کودک محیط اطراف خود را بیشتر شناخته و توجه او به سمت اطراف و محیط کشیده می شود. ر) مشخصات رشد رفتاری در 7 سالگی : کودک در این سن آرام و متعادل می شود. والدین متوجه می شوند کودک، عاقل و منطقی تر شده است. علاقه به نوشتن و چیز هایی مثل مداد و خود کار برا ی نوشتن در او ایجاد می شود و این مقدمه خواندن و نوشتن است. دو گانگی رفتاری در این سن دیده می شود. ممکن است لحظه ای از کسی خوشش بیاید، ولی بعد از چند لحظه ممکن است از او بدش بیاید. از طرفی ممکن است در مورد دیگران تصور عناد و دشمنی داشته باشد. اگر کودک مورد آزار قرار گیرد، با غر غر کردن صحنه را ترک می کند. این غرغرها ممکن است که کودک را به انزوا بکشاند باید به دنبال او رفت و او را نوازش کرد تا این غرغر کرد ن او تثبیت نشود. ز) مشخصات رشد رفتاری در 8 سالگی : در این سن، ما متوجه پر شوری کودک می شویم و همچنین دست به مبارزه طلبی می زند و دیگران را به مبارزه دعوت می کند و می خواهد برتری خود را دراین مبارزه نشان دهد. در این سن، کودک حساس می شود و باید مواظب این حساسیت بود که صدمه ای بر پیکر کودک وارد نشود. دراین سن، کودک مقاومت زیادی در مورد خواسته هایش از خود نشان می دهد. همچنین ترس کودک از تاریکی و حیوانات، والدین را نگران می کند. این مسائل به خاطر بیشتر شدن قوه تخیل اوست که باید سعی کنیم با شیوه ای مناسب، این ترس را از بین ببریم. در این جا مسأله دیگر، کنار گذاشتن مفهوم جان بخشی است . کو دکان در سنین پایین فکر می کنند که هر چه حرکت می کند جان دارد مثل دوچرخه، ماشین، خورشید، اما در این سن متوجه می شود که تصور او از بعضی اشیاء غلط بوده است. ژ) مشخصات رشد رفتاری در 9 سالگی : در این سن، آرامش و تعادل را در کودک مشاهده می کنیم . هماهنگی بین چشم و دست، افزایش چشم گیری پیدا می کند. مخصوصاً در نوشتن کلمات و حروف. دراین سن کودک به کلکسیون و مجموعه ها علاقه زیادی پیدا می کند مثل عکس خوانندگان، گوش ماهی، تمبر و... همچنین همکاری گروهی را دوست می دارد و دوست دارد در گروه، مشغول به کار و همکاری شود و دست یاری به دیگران دراز کند. همچنین در این سن، کودک به همجنس خود علاقه نشان نمی دهد و ممکن است به جنس مخالف خود تمایل پیدا کند. از بدن خود شکایت می کند مثل اینکه دندانم درد می کند. شاید شکایت جنبه عاطفی داشته باشد ، یا جنبه درمانی . در این سن کودک به افراد خانواده توجه زیادی می نماید، با آن ها به صحبت می نشیند و سعی می کند به حرف های آن ها گوش بدهد.

منبع وبلاگ:  MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:38
كودك

1- غده فوق کلیوی : غده فوق کلیوی، غدد کوچکی هستند که روی کلیه ها استقرار دارند . این غدد از دو بخش تشکیل شده اند : بخش داخلی یا مرکزی غده و بخش خارجی . از هر کدام از این بخش ها هورمون هایی ترشح می شود و وارد سیستم خونی می شود و نقش سازنده خود را در رشد و ارائه حیات ایفا می کند. قسمت خارجی غدد فوق کلیوی هورمون هایی دارد که در رشد و سوخت و ساز تأثیر به سزایی دارد. هورمون های این قسمت عبارتت اند از هورمون های قندی که نقش آن ها افزایش ذخیره کلیکوژن در کبد می باشد. هورمون های قندی مشهور عبارت اند از: کورتیزون ، کلتی کسترون و ئیدروکورتیزون. این ها باعث می شود تا قندی را که ما مصرف می کینم مازاد آن به صورت کلیکوژن در کبد ذخیره شود تا در مواقع ضروری بتوانیم از آن استفاده کنیم . هورمون های این بخش عبارت اند از : میرلانوکورتیکیدیدها و یا هورمون های نمکی که برای تنظیم آب و املاح بدن لازم است. مشهورترین هورمون تنکی آلدوسترون می باشد. هورمون های داخلی یا مرکزی که عبارتند از : اپی نفرین، نولوایی نفرین و یا آدرنالین یا نول آدرنالین. این هورمون ها بدن را در مقابل خطر، ارگانیزیم می کنند . چنانچه فرد در موقعیتی قرار بگیرد که برای او خطر ناک باشد این هورمون در خون ریخته می شود و یک سری از فعل و انفعالات خاص در بدن ایجاد می شود . پدیده های ستیز و گریز از طریق ترشح این هورمون ایجاد می شود. این هورمون ها در فعال سازی سیستم خود مختار یا سمپاتیک و پاراسمپاتیک نقش مهمی را ایفا می کند. با ریزش این هورمون در خون، مقدار گلوکز خون افزایش می یابد یعنی ما از ذخیره کردن گلیکوژن استفاده می کنیم و گلوکز مناسب را باری فعالیت عضلانی و مقابله با خطی در خودمان تدارک می بینیم. همچنین انقباض سیستم خونی روی می دهد که با این اقباض خون از سطح بدن به قسمتهای درونی تروارد می گردد که چنانچه درگیری ایجاد شود و زخمی در روی پوست ایجاد شود ، خون زیادی از سطح بدن خارج نشود و همچنین ماده منعقده کننده ای در خون افزایش می یابد که خون بتواند به طور سریع انعقاد یابد . همچنین ضربان قلب افزایش می یابد تا بتواند خون زیادی را به مغز برساند و از طریق این خون رسانی، اکسیژن و گلوکز به مغز برساند و همچنین ماهیچه های گوارشی انبساط پیدا می کنند و این عمل توسط ریزش همین هورمون پدید می آید. نول آدرنالین : در تحریک انقباض رگ های خونی نقش دارد و احتمالاً در بروز پاسخ های تند و عصبی مؤثر می باشد. 2- غده لوزالمعده : جزایری دراین غده وجود دارد که به جزایر لانکرهانس معروف است که کار آن تولید هورمون انسولین است. انسولین موجب سوختن قند می شود و چنانچه در مقدار آن اختلال ایجاد شود، شخص دچار مشکل می شود. کار انسولین در خون، کنترل کار کبد با ذخیره یا مصرف کردن قند است. اگربا کمبود انسولین مواجع شویم، چون قند نمی شود باعث می شود که ما به دیابت دچار شویم که با تزریق انسولین می توان مقدار آن را کاهش داد و می توان مقدارآن را با یک گرم در لیتر تغییر داد. زیادی آن باعث کاهش قند خون می شود که کمی قند خون عارض می شود که باید قند به بدن وارد گردد. 3- غدد تناسلی : هورمون ها از غدد تناسلی تحت کنترل هیپوفیز ترشح می شود که این هورمون ها برای تولید سلول های جنسی و همچنین رشد جنسی مؤثر است. هورمون های جنسی ماده را که از غدد تناسلی آن ها ترشح می شود استروژن ها می گویند. استروژن ها باعث میل جنسی می شوند و نبودن آن ها باعث به تعویض افتادن میل جنسی می شود. هورمون های مردانه را آنروژن ها می گویند که مهمترین آن ها تستوسترن ها می نامند که کار آن ها افزایش میل جنسی و ظهور صفات ثانوی جنسی است و کمبود آن عقب ماندگی در رشد جنسی را عامل می شود. عوامل مؤثر در رشد بیرونی : الف) تغذیه تغذیه در رشد جسمی، نقش مؤثری را ایفا می کند . همچنین در رشد سلول های مغزی و ذهنی تأثیر عمیقی را باقی می گذارد و توصیه شده است که تغذیه برای نوزاد به وسیله ی شیر مادر باشد که این توصیه توسط دانشمندان و دیدگاه اسلام سفارش شده است. موادی که کودک مورد نیازش است، مواد سه گانه گلوسیدها، پروتئین ها، لپید ها هستند که از طریق غذا باید به کودک برسند مخصوصاًٌ ویتامین ها که اگر کودک از این ویتامین ها محروم بماند دچار عوارض و مشکلاتی خواهد شد. بنابراین سوء تغذیه باعث کاهش رشد ذهنی می شود. ب) گروه های راهنمایی گروه هایی هستند که می تواند کودک را راهنمایی کنند، اول خود خانواده است. رشد جسمی و ذهنی کودک با تغذیه مناسب والدین تکمیل خواهد شد. دوم ، گروه همسالان به ویژه در دوره نوجوانی می تواند به مسائل اجتماعی و عاطفی دامن بزند و آن را تسریع کند. سوم، گروه معلمان و مربیان هستند که می توانند در این رشد تأثیر بگذارند. معلمان بعد از خانواده، می توانند برای کودک الگوی مناسبی باشند ، همچنین رهبران سیاسی اجتماعی و مذهبی قهرمان های فیلم ها می توانند به عنوان عامل بیرونی در نوجوان و کودک مؤثر باشند. ج) عوامل اجتماعی عواملی مثل رادیو، تلویزیون ومجلات نیز می توانند به عنوان الگو رفتار ساز باشند. همچنین فرهنگ هر جامعه می توانند روی افراد تأثیر بگذارند. هر چه فرهنگ و اداب و رسوم فنی تر باشد می توان رفتار بهتری را از کودکان و نوجوان انتظار داشت. تأثیر نسبی وراثت و محیط : در ساختار شخصیتی و هوش ما چه عاملی نقش مؤثری را ایجاد می کند؟ آیا وراثت، مهم و سرنوشت ساز است یا نه؟ آیا این محیط است که سرنوشت مارا رقم می زند؟ همانطور که والتسون و دانشمندان دیگر محیط گرا این بحث را با تحقیقات خودشان مطرح کردند، در مسائل بدنی مثل رنگ مو، رنگ پوست، و رنگ چشم، ویژگی های وراثت، تأثیر بیشتری دارد و همچنین در مهارت ها و ویژگی ها و یادگیری ها وساختار شخصیتی وراثت می توان نقش مؤثری را ایجاد کند. تأثیر این دو به صورت جمعی نیست بلکه به صورت حاصل ضرب است همان طور که نمی توان گفت در محاسبه یک مساحت مستطیل فقط عرض یا فقط طول مهم است ، بلکه حاصل ضرب این دو می تواند مساحت را حاصل کند. حاصل ضرب محیط و وراثت می تواند در ساختار شخصیتی و رشد فرد مؤثر باشد. رشد در دوره ی کودکی : الف) مشخصات رشد رفتاری در یک ماهگی : نوزاد در هنگام به دنیا آمدن با یک سری بازتاب های فطری به دنیا می آید، مثل چنگ زدن که انگشتانش را به کف دست خود فشار می دهد یا در اثر محرکی که به گوشه ی لبش می شود، سرش را بر می گرداند یا به هم زدن پلک ها یا مکیدن کودک همچنان که بزرگ می شود یک سری ویژگی های جسمی - روانی - عاطفی - اجتماعی در او شکل می گیرد. 1) برانداز کردن : کودک دریک ماهگی به مقابلش نگاه می کند و هر کس که با او حرف می زند را برانداز می کند، چنانچه شیء متحرکی را مقابل چشمان وی این رو و آن رو کنیم سعی می کند آن را دنبال کند و این حالت قبل از یک ماهگی وجود نداشته است. چشمانش را باز نگه می دارد تا ببیند که چه صحنه هایی در جلوی چشم اوست. او کنجکاو است و حالت هشیاری را در چشمان وی مشاهده می کنیم تنظیم خواب و بیداری هم در کودک رخ می دهد. ب) مشخصات رشد رفتاری در سه ماهگی : در این زمان، کودک در خواب رفتن مشکل دارد. بعضی وقت ها بیدار است. در مواقعی که پدر ومادر خسته هستند و او می خواهد با او صحبت و بازی کند حتی گریه های شبانه کودک که ممکن است به علت ناراحتی های گوارشی باشد و یا اینکه درد داشته باشد . همچنین در غذا خوردنش ممکن است اشکال ایجاد شود. یعنی اینکه غذا یا شیری که خورده بالا بیاورد. ت) مشخصات رفتاری رشد در چهار ماهگی : در چهار ماهگی با کمک گرفتن می تواند بنشیند. اگر مادر از او دورشود اخم می کند. کودک در این سن با صدای بلند می خندد می تواند با چشمان خود تا زاویه 180 درجه را ببیند و شیئی را که جا به جا می شود را دنبال کند. در این سن، کودک می تواند صدا و قیافه مادر را ارزیابی کند. ث) مشخصات رفتاری رشد در 7 ماهگی : کودک که به پشت خوابیده، می تواند غلت بزند و به شکم بخوابد. همچنین می تواند، تبادل شیء بکند و شیء را از دستی به دست دیگر بدهد. همچنین اشیا را به سمت دهانش می برد و اگر دیگران به او اخم کنند متوجه این اخم می شود و اگر مادرش سر او داد بکشد متوجه می شود و نوازش آن را کاملاً احساس می کند.

منبع وبلاگ:  MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:37
كودك

1- نهاد - من - من برتر : فروید می گوید : کودک وقتی به دنیا می آید دارای یک سری بازتاب های نظری است و بر اساس اصل لذت و دوری از درد، واکنش های خوبی را می بینیم و هر وقت گرسنه شود، ما شاهد گریه او هستیم. برای کودک مهم نیست که گریه او باعث ناراحتی پدر و مادرش می شود، این متناسب با فرمان هایی است که ازدرون به او داده می شود. واکنش های غمگین آور و شادی آور را از خود نشان می دهد بعد از مدتی کودک واژه من را به کار می برد و اینجا نشان می دهد که شخصیت تقریباً در حال شکل گیری است متعاقب رشد ، من برتر وارد ماجرا می شود که من برتر ساخته و پرداخته مسائل ارزشی یادگیری و امر نهی ها و اصول سخن است که به تدریج با آن ها آشنا می شود. ارزش های اخلاقی و دینی را کودک کم کم جذب خود می کند. من برتر کودک به تدریج شکل می گیرد. هر چه من برتر کوچک تشویق شود من او آرامش بیشتری خواهد داشت و من برتر هر چه ضعیف باشد و نهاد قوی باشد کودک به طرف مسائل منفی بیشتر کشیده خواهد شد. فولر معتقد است که یک نیرویی در درون کودک وجود دارد به نام لیبیدو که این نیرو انرژی بخش است و نیروی محرک کودک محسوب می شود . این نیروی درونی از نظر رشد روانی - جنسی مرحله دهانی وجود دارد که لیبرو در کنار دهان متمرکز است و به خاطر همین است که اعتقاد دارد، به خاطر همین نیرو است که کودک به دنیا می آید. به محض اینکه با انگشت دورو بر دهان او را لمس کنیم بلافاصله سر و صورتش را به جایی که ما انگشت زده ایم می گرداند و اگر پستانک یا انگشت را در دهان او قرار دهیم فوراً شروع به مکیدن می کند. در دیدگاه فروید، بهتر است به د و مسئله اشاره کنیم دو کمپلس که در آن ها یکی عقده ادیب و دیگری عقده الکترا می باشد. فلویر اعتقاد دارد با توجه به این اسامی که از دانشمندان موجود است عقده ادیب خاص پسران است و عقده الکترا خاص دختران است. در این عقده ها چه دخترباشد چه پسر در سنین پائین خودش را به والد غیر هم جنس نزدیک می کند و از والد هم جنس دوری می کند. مثلاً یک پسر بچه به مادرش گرایش دارد و عاطفه بیشتری به مادرش نشان می دهد و شاید مقداری درگیری با پدرش ایجاد کند و بلعکس در مورد دختراین مسأله به عکس اتفاق می افتد. کشیده شدن به سمت پدر و مادر و دوری از والد هم جنس را زمینه این دو عقده می دانیم که پس از مدتی این عقده ها در کودک حل می شود و با تصفیه و حل شدن این عقده ها بچه ها خودشان را با بزرگتر ها همانند می کنند . پسر به سمت پدر می رود و لباس او را می پوشد و حرکات او را تقلید می کند و دختر به سمت مادر می رود و جلوه های رفتاری مادر را تقلید می کند. در این نظریه اعقاد دارد که اعتماد اساسی، را کودک در محیط خودش ودر برخورد با آن یاد می گیرد که با آنان چه واکنشی داشته باشد. آیا به آنان اعتماد کند یا نه ؟ *در مرحله بعد نظریه، خود مختاری کودک است که دراین دوره کودک شناخت نسبی به مسائل پیدا می کند و مسائل را درک می کند. * در مرحله بعد نظریه دوره ابتکار کودک است که دوره ابتکار از 3 تا 5 سالگی طول می کشد. کودک دست به ابتکار و خلافیت می زند و جلوه های خلاقیت را در خود نشان می دهد که در این مورد باید مورد تشویق و حمایت والدین خودش قراربگیرد. * دوره بعد، دوره کوشش است که کودک از خود سعی و کوشش نشان می دهد و حدود سن 6 تا 12سالگی است. * دوره بعد، دوره هویت آغاز می شود که دوره هویت مترادف و مقارن با دوره بلوغ و نوجوانی است. کودک به دنبال هویت یابی می گردد و این دنبال کردن برای نوجوان مسأله اساسی است و نوجوان می خواهد مطرح کند که دارای شخصیت خاص هستم و چه ارزش هایی در ذهن من هست و می خواهد برای خودش هویتی خاص را ایجاد کند، حال، چه هویتی فردی ، یا اجتماعی. * دوره بعد دوره صمیمیت است که دراین دوره حدود 19 تا 35 سالگی است و شخص به برقراری صمیمیت با دیگران می پردازد. * دوره بعد دوره تولید و وحدت خود است که سن ها ی بالاتر را شامل می شود و شخص در مقابل فشار ها و مشکلات ، می تواند تحمل بیشتری را از خودش نشان بدهد. موجبات اختلال در رشد و کوتولگی را فراهم می کند. کودک نشان می دهد که مشکلی در هورمون هایش وجود داشته است که موجب کوتاه قدی می شود. بنابراین اگر این مسأله را والدین به موقع متوجه شوند می توانند با کمک پزشک و تزریق هورمون به بدن وی رشد آن را طبیعی کنند. اگر هورمون رشد زیاد ترشح شود، فرد را دچار مشکل می کند و فرد را به غول پیکری می رساند و اگر غذای زیادی مصرف شود، قد او بسیار بلند می شود و اگر این مسأله بعد از بلوغ ایجاد شود عارضه اکرومگالی را ایجاد می کند، یا بلندی .... را ایجاد می کند. از قسمت قوامی غده هیپوفیز هومون های واسطه ای و محرک ترشح می شود و این هورمون ها هستند که روی غدد دیگرفعالیت می کنند، مثل هورمون محرک غده فوق کلیوی یعنی غده از هیپوفیز به غده فوق کلیوی دستور داده می شود که به ترشح بیشتر وادار بشود و همچنین وقتی قسمت داخلی را مشاهده کنیم، دارای هورمون هایی هست که نقش خاصی را در بدن ایفا می کند مثل آنتی دیورتیک یا ضد ادرار که مانع دفع ادرار به صورت نا به جا می شود . هورمون دیگر، هورمون پیترسین می باشد که باعث تحریک جدار رگها و ایجاد فشار خون لازم در بدن می گردد و هورمون اکسی .... در به دنیا آمدن کودک نقش دارد و باعث ورود شیر به سینه مادر می شود. 2- هورمون تیروئید : غده تیروئید هورون های خاصی به نام تیروکسین دارد و کار این هورمون ها گرفتن ید و ساختن هورمون و ذخیره کرده آن و وارد کردن آن در سیستم خونی است. 3- که در متابولیسم بدن نقش دارد و در ساختار شخصیتی مؤثر هستند و اگر تیروئید دچار کم کاری شود یک نوع عقب ماندگی به نام کوتینیوم ایجاد می شود و فرد عقب مانده از نظر پیشرفت تحصیلی دچارمشکل می شود و بستگی به میران عارضه دارد که چقدر پیشرفت کرده باشد . اگر درصد 75 و یا 25 باشد ( بهره هوشی ) . اما پر کاری این غدد باعث می شود قلب ضعیف کار کند و ضعف قلب دیده می شود و درجه حرارت بالا می رود و چشم ها حالت برآمدگی و از حدقه در آمده می شود و همچنین ضربان قلب زیاد می شود . گواتر جزو عوارضی است که مربوط به این موضوع می شود تا زمانی که بزرگ می شود و بعضی مواقع کوچک است و بعضی وقت ها از دور هم دیده می شود. 4- هورمون پاراتیروئید : این غده، احتیاج بدن را به فسفر و کلسیم تأمین می کند. نام هورمون این غده پارا هورمون می باشد. اختلال های که در اثر نقص این غده و یا زیادی ترشح آن ایجاد می شود، عبارت اند از بیماری یا اختلال تتانی، که در این جا شخص پرخاشگر و عصبی است و حتی ممکن است به پاره کردن لباس خودش اقدام کند و حتی به ضرب و جرح یا قتل و درگیری بپردازد. اگر مقدار آن کم باشد، تتانی ایجاد می شود و به خاطر کم بودن کلسیم در بدن که جذب نمی شود، و اگر هورمون پاراهورمون زیاد ترشح شود باعث پیدایش کلسیم بالا در بدن خواهد شد که این عارضه ای دارد و اگر از این بیماران عکس رادیولوژی بگیریم می بینیم که بین انگشتان و مفاصل و بندهای انگشتان رسوب های کلسیم وجود دارد. 5- هورمون تیموس : این هورمون باعث به تعویق افتادن راه رفتن حتی تا 4 سالگی می شود که اگر اشکالی در این هورمون ایجاد شود از رشد اندام تناسلی جلوگیری می کند.

منبع وبلاگ:  MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:35
كودك

- نهاد - من - من برتر : فروید می گوید : کودک وقتی به دنیا می آید دارای یک سری بازتاب های نظری است و بر اساس اصل لذت و دوری از درد، واکنش های خوبی را می بینیم و هر وقت گرسنه شود، ما شاهد گریه او هستیم. برای کودک مهم نیست که گریه او باعث ناراحتی پدر و مادرش می شود، این متناسب با فرمان هایی است که ازدرون به او داده می شود. واکنش های غمگین آور و شادی آور را از خود نشان می دهد بعد از مدتی کودک واژه من را به کار می برد و اینجا نشان می دهد که شخصیت تقریباً در حال شکل گیری است متعاقب رشد ، من برتر وارد ماجرا می شود که من برتر ساخته و پرداخته مسائل ارزشی یادگیری و امر نهی ها و اصول سخن است که به تدریج با آن ها آشنا می شود. ارزش های اخلاقی و دینی را کودک کم کم جذب خود می کند. من برتر کودک به تدریج شکل می گیرد. هر چه من برتر کوچک تشویق شود من او آرامش بیشتری خواهد داشت و من برتر هر چه ضعیف باشد و نهاد قوی باشد کودک به طرف مسائل منفی بیشتر کشیده خواهد شد. فولر معتقد است که یک نیرویی در درون کودک وجود دارد به نام لیبیدو که این نیرو انرژی بخش است و نیروی محرک کودک محسوب می شود . این نیروی درونی از نظر رشد روانی - جنسی مرحله دهانی وجود دارد که لیبرو در کنار دهان متمرکز است و به خاطر همین است که اعتقاد دارد، به خاطر همین نیرو است که کودک به دنیا می آید. به محض اینکه با انگشت دورو بر دهان او را لمس کنیم بلافاصله سر و صورتش را به جایی که ما انگشت زده ایم می گرداند و اگر پستانک یا انگشت را در دهان او قرار دهیم فوراً شروع به مکیدن می کند. در دیدگاه فروید، بهتر است به د و مسئله اشاره کنیم دو کمپلس که در آن ها یکی عقده ادیب و دیگری عقده الکترا می باشد. فلویر اعتقاد دارد با توجه به این اسامی که از دانشمندان موجود است عقده ادیب خاص پسران است و عقده الکترا خاص دختران است. در این عقده ها چه دخترباشد چه پسر در سنین پائین خودش را به والد غیر هم جنس نزدیک می کند و از والد هم جنس دوری می کند. مثلاً یک پسر بچه به مادرش گرایش دارد و عاطفه بیشتری به مادرش نشان می دهد و شاید مقداری درگیری با پدرش ایجاد کند و بلعکس در مورد دختراین مسأله به عکس اتفاق می افتد. کشیده شدن به سمت پدر و مادر و دوری از والد هم جنس را زمینه این دو عقده می دانیم که پس از مدتی این عقده ها در کودک حل می شود و با تصفیه و حل شدن این عقده ها بچه ها خودشان را با بزرگتر ها همانند می کنند . پسر به سمت پدر می رود و لباس او را می پوشد و حرکات او را تقلید می کند و دختر به سمت مادر می رود و جلوه های رفتاری مادر را تقلید می کند. در این نظریه اعقاد دارد که اعتماد اساسی، را کودک در محیط خودش ودر برخورد با آن یاد می گیرد که با آنان چه واکنشی داشته باشد. آیا به آنان اعتماد کند یا نه ؟ *در مرحله بعد نظریه، خود مختاری کودک است که دراین دوره کودک شناخت نسبی به مسائل پیدا می کند و مسائل را درک می کند. * در مرحله بعد نظریه دوره ابتکار کودک است که دوره ابتکار از 3 تا 5 سالگی طول می کشد. کودک دست به ابتکار و خلافیت می زند و جلوه های خلاقیت را در خود نشان می دهد که در این مورد باید مورد تشویق و حمایت والدین خودش قراربگیرد. * دوره بعد، دوره کوشش است که کودک از خود سعی و کوشش نشان می دهد و حدود سن 6 تا 12سالگی است. * دوره بعد، دوره هویت آغاز می شود که دوره هویت مترادف و مقارن با دوره بلوغ و نوجوانی است. کودک به دنبال هویت یابی می گردد و این دنبال کردن برای نوجوان مسأله اساسی است و نوجوان می خواهد مطرح کند که دارای شخصیت خاص هستم و چه ارزش هایی در ذهن من هست و می خواهد برای خودش هویتی خاص را ایجاد کند، حال، چه هویتی فردی ، یا اجتماعی. * دوره بعد دوره صمیمیت است که دراین دوره حدود 19 تا 35 سالگی است و شخص به برقراری صمیمیت با دیگران می پردازد. * دوره بعد دوره تولید و وحدت خود است که سن ها ی بالاتر را شامل می شود و شخص در مقابل فشار ها و مشکلات ، می تواند تحمل بیشتری را از خودش نشان بدهد. موجبات اختلال در رشد و کوتولگی را فراهم می کند. کودک نشان می دهد که مشکلی در هورمون هایش وجود داشته است که موجب کوتاه قدی می شود. بنابراین اگر این مسأله را والدین به موقع متوجه شوند می توانند با کمک پزشک و تزریق هورمون به بدن وی رشد آن را طبیعی کنند. اگر هورمون رشد زیاد ترشح شود، فرد را دچار مشکل می کند و فرد را به غول پیکری می رساند و اگر غذای زیادی مصرف شود، قد او بسیار بلند می شود و اگر این مسأله بعد از بلوغ ایجاد شود عارضه اکرومگالی را ایجاد می کند، یا بلندی .... را ایجاد می کند. از قسمت قوامی غده هیپوفیز هومون های واسطه ای و محرک ترشح می شود و این هورمون ها هستند که روی غدد دیگرفعالیت می کنند، مثل هورمون محرک غده فوق کلیوی یعنی غده از هیپوفیز به غده فوق کلیوی دستور داده می شود که به ترشح بیشتر وادار بشود و همچنین وقتی قسمت داخلی را مشاهده کنیم، دارای هورمون هایی هست که نقش خاصی را در بدن ایفا می کند مثل آنتی دیورتیک یا ضد ادرار که مانع دفع ادرار به صورت نا به جا می شود . هورمون دیگر، هورمون پیترسین می باشد که باعث تحریک جدار رگها و ایجاد فشار خون لازم در بدن می گردد و هورمون اکسی .... در به دنیا آمدن کودک نقش دارد و باعث ورود شیر به سینه مادر می شود

منبع وبلاگ:  MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:33
كودك

مفاهیم و نظریه های رشد و تکامل : هر نظریه و مفاهیمی دیدگاهی از رشد را برای ما بازگو می کند که ما با توسل به این یافته ها که محصول تحقیقات خوب و محکمی هستند می توانیم در مورد پدیده ها ی خاص به داوری بنشینیم. دانشمندان، هر کدام موضوع خاصی را برای تحقیق انتخاب می کنند. بعضی ها به ویژگی های روانی ذهنی و بعضی به ویژگی های روانی جنسی کودکان به تحقیق مشغول شدند در زمینه مفاهیم و نظریه ها، ما به چند دیدگاه اشاره می کنیم : 1- انسان فعال است یا فعل پذیر؟ بعضی ها معتقد بودند انسان منفعل است و تحت تأثیر شرایط محیطی و اجتماعی قرار می گیرد و هر چه که هست از بیرون بر او تحمیل می شود و بعضی دیگر معتقد ند که انسان فعال است و خودش می تواند از بین محیطی که در آن زندگی می کند یافته هایی را استخراج کند و در درون خودش قرار بدهد . « پیاچه » دانشمندی که در این زمینه مطالعه کرده و نکاتی را می گوید که انسان از دور و بر خودش مطالبی را که مورد نیازش می باشد از طریق روان گونه هاش جذب می کند و در خودش درونی می کند . در نقطه مقابل « پاپلف » معتقد است که انسان می تواند تحت تأثیرمحرک های بیرونی قرار بگیرد در نتیجه پاپلف انسان را غیر فعال و پیاچه انسان را فعال می پندارند . 2- انسان ذاتاً خوب است یا طبیعتاً بد؟ عده ای معتقد بودند که انسان داتاً پلید است و از فطرت ناجوری برخوردار است بنابراین این امر ضروری که کودکان را تنبیه کنیم تا به راه درست هدایت شوند ، همان طوری که در قسمت تاریخچه مطرح کردیم در حدود قرن 17 حاکم بود و بعد این دیدگاه جای خود را تغییر داد و دیدگاه دیگری جایگزین آن شد . و روسو مطرح کرد که انسان دارای فطرت پاک است مثل یک لوح سفید که عاری از هر گونه نوشته می باشد و این شرایط بد و نا مناسب است که باعث می شود روی این لوح چیزی نوشته شود. این شرایط محیطی است که می تواند یک کودک را خوب و دیگری را بد تربیت کند. 3- کودک، کودک است یا بزرگسالی کوچک؟ زمانی والدین می پنداشتند وقتی با کودکی به مهمانی می روند باید کودک مؤدب بنشیند، طرف ظرف میوه نرود، رفتارهایش منطقی و خوب باشد و این گونه رفتار را توقع داشتند اما کودک با توجه به مسائل و ویژگی های ذهنی اخلاقی و عاطفی خودش برخورد می کرد که با کتک و تنبیه والدین روبه رو می شد . دانشمندان اندیشیدند که کودک واقعاً کودک است و نمی تواند به اندازه بزرگسال مسائل را بفهمد و درک کند. کودک در دنیای خودش سیر می کند و همین طور که حضرت علی (ع) می فرمایند : با کودک باید مطابق با خودش برخورد شود حتی بزرگ تر ها باید با کودکان به بازی بپردازند و متوجه نیاز کودک به دنیای بازی باشند.

منبع وبلاگ:  MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:26
كودك

روش روان سنجی : در این جا می توانیم با آزمون های روانی به اصطلاح روان را بسنجیم که از این تعداد آزمون های زیاد تهیه شده است و در اختیار روان شناسان است که با کمک آن بتواند به جلوه های روانی افراد بپردازد که در این زمینه ما می توانیم ساختار روانی و شخصیتی کودکان را ارزیابی کنیم . و) روش تکوینی یا طولی : در روش تکوینی مثلاً ما رشد کودک را از نوزادی تا 10 الی 15 سالگی پیگیری می کنیم در مورد یک کودک احتمال دارد از زمانی که به دنیا می آید و تا زمانی که به سن 20 سالگی می رسد شخصیت و رفتارهای اجتماعی و واکنش های ایشان را پیگیری و ضبط و یاداشت کنیم و باید توجه داشت که این روش طولانی و وقت گیر است و زمان زیادی را می طلبد البته دانشمندان زیادی از این روش سود برده اند و هرمن یکی از آن ها است. هرمن تعداد زیادی از افراد را برای سالیان دراز مورد تعقیب قرار داد و پشت سر این افراد که از شهری به شهر دیگر می رفتند، ازدواج می کردند ، شغل عوض می کردند، به مطالعه خود ادامه می داد و نتایج بسیار خوبی را هم به دست آورد ؛ مثل تحقیق در مورد هوش، که تحقیق کرد افراد دارای هوش بسیار خوب در سن کم در بزرگسالی دارای بهره هوش بالایی خواهند بو د. ه) روش مقطعی یا عرضی : در اینجا ما به خاطر محدودیتی که در این روش است ، زمان طولانی را برای تعیین رشد در نظر نمی گیریم مثل تحقیق در مورد سن دندان در آوردن به جای اینکه کودک را از نوزادی تا 3 سالگی و تا 6 سالگی مورد بررسی قرار دهیم ، گروهی از کودکان 16 ساله را مورد بررسی قرار می دهیم تا ویژگی های شخصیتی و بدنی و عاطفی و ذهنی آن ها را در این زمینه مورد مطالعه قرار دهیم. مفاهیم و نظریه های رشد و تکامل : هر نظریه و مفاهیمی دیدگاهی از رشد را برای ما بازگو می کند که ما با توسل به این یافته ها که محصول تحقیقات خوب و محکمی هستند می توانیم در مورد پدیده ها ی خاص به داوری بنشینیم. دانشمندان، هر کدام موضوع خاصی را برای تحقیق انتخاب می کنند. بعضی ها به ویژگی های روانی ذهنی و بعضی به ویژگی های روانی  کودکان به تحقیق مشغول شدند در زمینه مفاهیم و نظریه ها، ما به چند دیدگاه اشاره می کنیم

منبع وبلاگ:  MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:23
دانستنی های علمی

سلام به همه تبیانی های گل

سال 1388 رو به همه شما یك تبریك ویژه دارم وسال خوشی را برایتان آرزومندم...

خوب دوستان شما خوب میدانید كه وقت طلاست پس چرا از وقت خودتان خوب استفاده نمیكند.

ما ایرانی هستیم

وهر ایرانی یك حق رای دارد اولا ما وظیفه داریم در اتخبابات كه حق ووظیفه ماست شركت كنیم

ثانیا در انتخاب فرد "اصلح ومفید برای كشورمان انتخاب كنیم

تا چشم جهان خواران جنایتكار از جمله آمریكا واسراییل غاصب راكور كنیم.

ما نباید این نكته را فراموش كنیم كه اگر هر كدام ما فقط یك سطل آب بریزیم اسراییل از صحنه روزگار محو میشود وما اگر با هم باشیم هیچ كشوری نمیتواند بر ما فائق شود....

 

پس بیاییم از حق رسمی خودمان دفاع كنیم وبا هم به پای صندوقهای رای برویم ورای بدهیم..

 

پنج شنبه 20/1/1388 - 16:53
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته