• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3866روز قبل
تاریخ

نوروز بزرگ ترین جشن ملی ایران در نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی در زمانی که روز با شب برابر می‌گردد آغاز می‌شود این جشن در گذشته جشن فروردین خوانده می‌شده است .

 

جشن سال نودر زمان آریائیان

آریا ئیان سال را به دوفصل سرما وگرما تقسیم می‌کردند فصل گرما شامل فروردین ، اردیبهشت ، خرداد ، تیر ، مردادو شهریور بود که برای آغاز ان جشن فروردین را برپا می‌کردند و گله‌ها را از آغل به دامن صحرا می‌کشیدند و دیدن چهره ی شادان خورشید، شاد می‌شدند .

فصل سرما نیز شامل ماههای مهر ، آبان ، آذر ، دی ، بهمن و اسفند بود که برای آغاز آن جشن مهرگان را برپا می‌کردند و گله‌های گوسفند را به آغل می‌بردند و برای روزهای سرما توشه جمع می‌کردند

اما در میانه حکومت هخامنشیان  ود رزمان پادشاهی داریوش تقویم ثابت ایرانیان تبدیل به تقویم زردشتی شد و تقویم زردشتی چون سال کبیسه را رعایت نمی‌کرد زمان جشن نورورز آرام آرام از ابتدای سال به ماه‌های بعد تغییر کرد یعنی از ان به بعد ایرانیان نو روز را جشن می‌گرفتند اما دیگر این جشن در روز اول اول بهار ثابت نبود بلکه تغییر می‌کرد .

این تغییر زمان نوروز آنقدر ادامه داشت تا آن که در زمان  بر تخت نشستن یزدگرد ساسانی نورورز در اول تابستان جشن گرفته می‌شد . اما تغییر زمان نوروز تا ۴۰۰ سال بعد از ورود اسلام به ایران نیز ادامه داشت .تا آنکه در سال ۴۶۷ هجری  که ملکشاه سلجوقی فرمانروای ایران بود دستور داد تا تقویم جلالی در ایران رسمی‌ شود وبه این ترتیب دوباره نوروز در اولین روز بهار تثبیت شد .

براساس این تقویم که امروزه نیز مورد استفاده ماست هر چهار سال یک بار،  سال را ۳۶۶ روز می‌شمرند واین سال را سال کبیسه نام گذاری می‌کنند وتقویم جلالی نزدیک ترین تقویم به سال حقیقی خورشیدی است .

سال خورشیدی حقیقی ۳۶۵روز و۵ ساعت و۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه است .

کتاب‌های قدیمی‌ایرانیان جشن نوروز را به جمشید شاه نسبت می‌دهند واورا برپا کننده این جشن فرخنده می‌دانند بنا به نوشته همین متون پادشاهان ایران در هنگام نوروز به تخت می‌نشستند و ودر پنج روز اول  با مردم ملاقات می‌کردند و هدایایی ردو بدل می‌شد و در پنج روز بعد به جشن وشادمانی می‌پرداختند

برگزاری مراسم نوروز در دوره ساسانیان در کتابها ثبت شده است و براساس این نوشته‌ها پادشاه در حالی که لباسی فاخر پوشیده بود به دربار وارد می‌شد انگاه روحانی بزرگ زردتشتیان جلو می‌امد ودر حالی که پادشاه را ستایش می‌کرد هدایایی را شامل جامی‌زرین ، انگشتر ، سکه‌های طلا ونقره ، یک دسته سبزه تازه رسته ، شمشیر ، تیر کمان ، دوات وقلم ، اسبی به همراه غلامی‌زیبا رو تقدیم او می‌کرد . بعد ازاو بزرگان دولت  برای تبریک عید نوروز به حضور پادشاه می‌رسیدند .

این هدایا هرکدام نشانه آرزویی برای سال جدید بودند وبه ترتیب می‌خواستند  برای آو آرزوی دانایی وبینایی در کار حکومت ، عمر طولانی ، سرسبزی ، قدرت وپیروزی بردشمن وسالی پر از توانایی مالی  کنند .

یکی از مهمترین رسم‌های نوروز این بود که بیست وپنج روز ازقبل از سال نو در حیاط کاخ دوازده ستون از خشت خام برپا می‌کردند و بر روی  هر ستونی به صورت جداگانه دوازده  نوع دانه شامل گندم ، جو ، برنج ، عدس ، باقلا ، کاجیله ، ارزن ، ذرت ، لوبیا ، نخود ، کنجد وماش می‌کاشتند . وتا ششمین روز جشن نوروز آنها را نمی‌چیدند . آنها اعتقاد داشتند هرکدام از این دانه‌ها بهتر رشد کند درآن سال این محصول فراوان تر خواهد شد . رسم سبزه سبز کردن ایرانیان باقیمانده همین سنت باستانی است .

 

بعد از فروپاشی ساسانیان  و ورد اسلام نیز رسم زیبای نوروز در بین مردم باقی ماند و بزرگان اسلام نیز ان را تایید کردند و بدین ترتیب این جشن باستانی  دربین فارسی زبانان دنیا زنده ماند .

وبلاخره سازمان ملل متحد در ۴ اسفند ۱۳۸۸ طی قطعنامه ای یکم فروردین را به عنوان روز جهانی نوروز به رسمیت شناخت و درتقویم خود جای داد و برای اولین بار نوروزدر فروردین ۱۳۹۱ در سازمان ملل جشن گرفته شد ودبیر کل سازمان ملل پیامی‌در این باره صادر کرد.

امروز در همه کشور‌های فارسی زبان جشن  نوروز با شکوه وزیبایی برپا می‌شود .

 

  nojavanha.com

يکشنبه 27/5/1392 - 11:53
تاریخ

استان آذربایجان شرقی

تبریزی‌ها در شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب می‌پاشند و معتقدند آب پاشیدن، زندگی رابا سعادت قرین می‌کند. از دیگر رسوم این شب، فرستادن خنچه از منزل داماد به منزل عروس است. در این خنچه معمولاً،شیرینی، گلدان‌های پر گل، ماهی و خلعت(پارچه) برای خانواده عروس و خود عروس گذارده می‌شود. حاجتمندان و آرزو داران تبریزی هنگام پریدن از روی آتش می‌خوانند: بختم آچیل چهارشنبه. یعنی چهارشنبه! بختم را باز کن.

آستان آذربایجان غربی:

خانواده‌های ارومیه ای در این شب به خانه مسن ترین فرد فامیل می‌روند و به خوردن آجیل سرگرم می‌شوند. آجیل حتماً باید از هفت نوع خوراکی تهیه شود. این  هفت نوع خوراکی می‌تواند از بین خوراکی‌های زیر باشد: انجیر، کشمش، مویز،خرما، توت خشک، فندق،بادام، گردو،سنجد، نخود چی،آب نبات،تخمه بدون نمک،باسلق، برنجک،برگه هلو،برگه زرد آلو  و گندم برشته، بر اساس رسم و رسوم قدیمی‌آذربایجان غربی، کسی که مرادی و حاجتی دارد. باید تقسیم آجیل را به عهده  بگیرد تا مرادش  برآورده شود.

استان اردبیل:

در مغان ، مردم پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه ،دسته جمعی به کنار رودخانه می‌روند، آتشی بر می‌افروزند و جوانان در آن جا  به سوار کاری می‌پردازند و هنگام بازگشت زنان ظرف‌هایشان را از آب رودخانه پر می‌کنند و به خانه  می‌آورند و آب آن را به  دور و بر خانه می‌پاشند که با این کار سال جدید سالی سرشار از روشنی و زلالی و پاکی خواهد بود.

استان بوشهر:

بوشهری‌ها پس از آتش افروزی در خانه‌هایشان و پریدن از روی آن، با قایق از روی آب می‌گذرند و معتقدند با این کار نحسی این شب  از بین می‌رود. در ضمن کوزه نویی را که تا آن زمان  استفاده نکرده اند. به دیوار می‌زنند تا شکسته شود تا بلا و بدبختی، مثل کوزه شکسته شود.

استان خوزستان:

در اهواز، پس از پریدن از روی آتش، مراسم قاشق زنی انجام می‌گیرد که خانواده‌ها، خوراکی یا آجیل شور و شیرین در ظرف قاشق زنان می‌ریزند این رسم سال‌ها بعد به بسیاری از شهر‌های کشور راه یافت و حتی در تهران هم این کار انجام می‌شد. البته امروزه کمتر خانه ای را می‌توانید پیدا کنید که در انتظار قاشق زنان باشند یا از آن اطلاعات کافی داشته باشند.

استان سیستان و بلوچستان:

در سیستان و بلوچستان مردم گونی، پتو و نمد کهنه را به صورت گلوله درمی‌آورند و آن را در غروب آخرین چهارشنبه سال، آتش می‌زنند و معتقدند که سختی‌ها و مشکلات این شب با این عمل از بین می‌رود.

استان فارس:

در شیراز برای گشودن بخت دختران در شب چهار شنبه سوری به سعدیه می‌روند و از آب استخر سعدیه بر سر و روی دختران می‌ریزند.

زنان نیز با ریختن این آب به روی خود، معتقدند که مهرشان در دل شوهر بیشتر می‌شود. در این شب زنان برای برآورده شدن حاجت شان زیر منبر مسجد جامع شهر دعا می‌خوانند و پس از دعا خواندن، حلوا و آش می‌پزند.

استان کردستان:

مردم کردستان مخصوصا روستاییان، دسته جمعی به صحرا و کنار چشمه‌ها می‌روند و پس از مدتی که به شادی و کشتی گرفتن گذراندند، هنگام مراجعت به خانه، هر کسی مقداری سنگریزه جمع می‌کند و بدون آن که به پشت سر خود نگاه کند . سنگریزه را از روی شانه به عقب پرتاب می‌کند وبدین ترتیب بلا و آفت را از خود دور می‌سازد. از دیگر مراسم این شب. شال اندازی است که عده ای از جوانان بالای پشت بام خانه‌ها و کنار درها و پنجره‌های همسایگان و ثروتمندان می‌روند وضمن خواندن  سرود وتصنیف. از دریچه ای شال را آویزان می‌کنند. اهل خانه هدیه ای را به شال می‌بندند که معمولا سکه، تخم مرغ، شاخه نبات، کله قند، جوراب یا نخود چی و کشمش است.

استان کرمان:

در کرمان مقداری زغال، نمک،سکه کم ارزش و کمی‌نان در کوزه خالی می‌ریزند وشب چهار شنبه سوری آن را از بالای بام به کوچه پرتاب می‌کنند تا بلا و کمبود از همه چیز مخصوصا از آنچه در کوزه است دور شود.

استان گیلان:

در روستا‌های اطراف رشت، غروب شب چهار شنبه سوری، در پنج منطقه پوشال برنج را با فاصله کنار هم می‌چینند. سپس آنها را آتش می‌زنند و برای دفع چشم زخم، اسپند در آتش می‌ریزند و افراد هر خانواده از بزرگ به کوچک، سه مرتبه از روی آن می‌پرند و این ترانه را به گویش گیلکی می‌خوانند:گل گل چهار شنبه، به حق پنجشنبه، نکبت بی شه، دولت بی ریه، زردی بی شه، سرخی بی ریه. یعنی: آتش سرخ چهار شنبه! به حق پنجشنبه نکبت برود،دولت بیاید.زردی برود و سرخی بیاید. در این شب خورشت «ترشی تره» می‌پزند و آن را با کته، ماست ودوغ می‌خورند. صبح فردا( روز چهار شنبه) خاکستر بر جای مانده از آتش شبانه را جمع می‌کنند و پای درختان میوه می‌ریزند به این نیت که درختان  بارور شوند و میوه بیشتری بدهند.

استان لرستان:

در این شب در خرم آباد هیزم را به هفت دسته تقسیم می‌کنند و با فاصله‌های معینی در یک ردیف می‌چینند و آتش می‌زنند و با خواندن «زردی مه د تو سرخی تو د مه» یعنی سرخی تو از من و زردی من از تو، از روی آن می‌پرند.

استان مازندران:

در روستا‌های مازندران در شب چهار شنبه سوری، علاوه بر کشتی گرفتن و اسپند دود کردن، انواع آش‌ها پخته می‌شود از جمله «آش هفت ترشی» که از هفت نوع سبزی و هفت نوع سبزی و هفت نوع ترشی و هفت نوع حبوبات در آن استفاده می‌شود و نیز «گزنه آش» که یکی از سبزی‌های مصرفی در آن، گزنه است. اعتقاد بر این است که خوردن این آش بسیاری از بیماری‌ها  و کسالت‌ها را از بین می‌برد.

استان مرکزی:

در این استان علاوه بر مراسم آتش بازی برای آمرزش اموات مقداری خرما با شکر پنیر تهیه می‌کنند و یا حلوا درست می‌کنند و سر گذر می‌ایستند و به عابران تعارف می‌کنند. هر رهگذر وظیفه دارد یک دانه بردارد و قبل از خوردن برای آمرزش اموات خیرات دهنده حمد و سوره ای بخواند. سپس خوراکی بخورد.

nojavanha.com
يکشنبه 27/5/1392 - 11:53
تاریخ
مفسران و مورخانی که کوروش را با ذوالقرنین یکی دانسته اند به کدام ادله و شواهد استناد کرده اند؟

تاریخ به گفته ی مفسر بزرگ قرآن کریم ، علامه طباطبایی ، آنچه نظریه ی ذوالقرنین بودن کوروش را تائید می‌کند اوصاف اخلاقی است که در تاریخ برای کوروش نوشته اند .(۱)

کوروش ، هم طبق تاریخ و هم عهد عتیق و هم نظر مورخان قدیم ؛ پادشاهی بامروت و جوان مرد و با سخاوت و کریم بوده است ؛ چنان که از تاریخ زندگی او و برخوردش با یاغیان و جبارانی که با او می‌جنگیدند یا او با ایشان جنگیده است نیز مبین آن است ؛ (۲) و با صفات یادشده از ذوالقرنین در قرآن کریم مطابقت دارد . ذوالقرنین از طرف خداوند دارای توانایی‌ها و امکانات فراوانی ؛ مانند عقل و تدبیر و فضایل اخلاقی و ثروت و شوکت ظاهری بوده است . (۳)

از دیگر ویژگی‌های ذوالقرنین سفرهای او در مسیرهای چندگانه است که شرح آن در آیات قرآنی آمده است . کوروش نیز به غرب و شرق و شمال سفر کرد که شرح آن در تاریخ زندگانی اش آمده است و با سفرهای سه گانه ای که در قرآن کریم برای ذوالقرنین ذکر شده منطبق است . نخستین لشکرکشی کوروش به کشور همسایه غربی ، لیدی ، بود که در شمال آسیای صغیر قرار داشت .(۴)

در قرآن آمده است که ذوالقرنین در سفر غربی اش احساس کرد خورشید در چشمه ی گل آلودی فرو می‌رود ؛ مشابه همان صحنه ای که کوروش به هنگام فرو رفتن قرص آفتاب ( در نظر بیننده ) در خلیجک‌های ساحل لیدی (۵) مشاهده کرده است . لشکرکشی دوم کوروش به جانب شرق بود . از تاریخ زندگی کوروش در می‌یابیم که این لشکرکشی چندی پیش از فتح لیدی روی داد و کوروش طی آن به آرام سازی طغیان بعضی از قبایل وحشی بیابانی مستقر در شرق کشور پرداخت . شاید بتوان تعبیر قرآن طبق آیه زیر را ؛ در اشاره به سفرهای ذوالقرنین ، با سفرهای جنگی کوروش به منتهای شرق برای مقابله با اقوام بیابان گرد و صحرا نورد مطابقت داد که مشاهده کرد خورشید بر قومی‌طلوع می‌کند که در برابر تابش آن سایبانی ندارند : « تا گاهی که رسید به محل برآمدن خورشید یافتش برمی‌آید برگروهی نگذرده ایم برای ایشان جز آن پوششی را » (۶)  ( کهف : ۹۰ ) 

در قرآن کریم از مکان سدی که ذوالقرنین ساخته ، یاد نشده است و فقط ویژگی اقلیمی‌آن بیان شده است . کنجکاوی علمی‌مسلمانان درباره تعیین اماکن تاریخی ، که نشانه‌های آن در قرآن مجید آمده است ، در منابع تاریخی ثبت و ضبط شده است . شرح جست و جو برای یافتن سد ذوالقرنین در روزگار واثق خلیفه عباسی در منابع متعدد آمده است . (۷) با بررسی متون تاریخ نگاران اسلامی‌، که  درباره ی اقالیم و شهرها آمده است ، می‌توان دریافت که مکان این سد در اوایل اقلیم پنجم و ششم بوده است . (۸)

می‌دانیم که کوروش ، در لشکرکشی سوم خود به کوه‌های قفقاز ، به تنگه ای میان دو کوه رسید و برای جلوگیری از هجوم اقوام وحشی ، به درخواست مردمی‌که در آن منطقه بودند ، در فاصله ی میان دو کوه سد محکمی‌بنا کرد . این تنگه امروزه تنگه داریال (۹) نامیده می‌شود که در نقشه‌های موجود میان ولادی کیوکز و تفلیس نشان داده می‌شود . این دیوار همان سدی است که کوروش بنا کرده و با اوصافی که قرآن درباره سد ذوالقرنین بیان کرده کاملا تطبیق می‌کند . (۱۰)

موضوع دیگر در انطباق کوروش و ذوالقرنین تناسب نام ذوالقرنین با کوروش است . کهن ترین اشاره به موضوع ذوالقرنین را باید در کتاب دانیال نبی ، از متون عهد عتیق یهود ، جست و جو کرد . آن جا که در رویای وی ، لوقرانائیم در هیئت قوچ ظاهر می‌شود . (۱۱) لوقرانائیم به زبان عبری همان ذوالقرنین عربی است .(۱۲)  این واژه در تورات فقط یک مرتبه آمده است و آن هم در   سفر دانیال ( کتاب دانیال ) است . درباره نام ذوالقرنین و تناسب آن با کوروش گفته اند :

ذوالقرنین را از آن جهت ذوالقرنین ، صاحب دو قرن ( شاخ ) می‌نامند که دارای تاج یا کلاه خودی با دو شاخک بوده است .(۱۳)  جالب اینکه در نقش برجسته هخامنشی دشت مرغاب(۱۴)  ، کوروش با تاجی بر سر تصویر شده که دو شاخ همانند شاخ‌های قوچ بر آن دیده می‌شود . (۱۵)

 تاریختاریخ

 

                                                         بدلی از مجسمه کوروش بالدار با کلاهخود دوشاخ

 

                                                                                                         ایران پیش از اسلام ( جلد یک)

                                                                                                           نویسنده : دکتر علی اکبر ولایتی

nojavanha.com

يکشنبه 27/5/1392 - 11:43
تاریخ

داستان آپلوم و ماه اضافی

این داستان آپلوم است، ستاره شناسی که اهل بابل بود

در شهر باستانی بابل ستاره شناسان حرکت ستارگان و سیارات را در جدولی رسم می‌کردند . انها از طریق مشاهداتشان وقایع را پیش بینی  کرده و تقویم را تنظیم می‌کردند.

.

 

آپلوم بر روی کتیبه‌های گلی قهوه ای رنگ می‌نوشت . او عاشق کارش بود و به کتیبه‌های دست نوشته اش افتخار می‌کرد.او هر شب به مشاهده ماه می‌پرداخت و مشاهداتش را روی کتیبه‌های گلی کوچک ثبت می‌کرد.در انتهای هر ماه مشاهدات ان ماه را به طور خلاصه روی یک کتیبه می‌نوشت و در کتابخانه بایگانی می‌کرد.                            

 

 

مشاهدات آپلوم بسیار مهم بودند چون او از انها برای بررسی درستی تقویم استفاده می‌کرد. روحانیان و سران دیگر از تقویم برای برنامه ریزی مراسم و اعیاد و جمع اوری مالیات و وام بهره می‌بردند.تنها پادشاه بود که می‌توانست تقویم را تنظیم کند

 

 

 

.

 
   
 

 

هنگامی‌که آپلوم غروب افتاب را در افق غربی می‌دید ، می‌دانست که ماه جدید شروع می‌شود

تقویم بابلی‌ها ۱۲ ماه ۲۹ یا ۳۰ روزداشت که جمعا ۳۵۴ روز می‌شد

از انجایی که یک سال ۳۶۵ روز دارد ، تقویم بابلی همیشه ۱۱ روز زودتر شروع می‌شد.با گذشت  زمان  تطابق فصول سال با مشکل مواجه شد.

کار اپلوم این بود که در مواقعی که ماه سال با تقویم جور در نمی‌امد ماه جدیدی به پادشاه پیشنهاد دهد تا تقویم به حالت همیشگی خود حفظ شود

اپلوم چگونه این کار را می‌کرد؟

 

 

او به کتابخانه می‌رفت و کتیبه‌های قدیمی‌تر  را بررسی می‌کرد. تغییرات ماه و ستارگان سال قبل را در همان روز مطالعه وبا مشاهداتش مقایسه می‌کرد.اگر مشاهدات سال پیش با همان سال مطابقت نداشت ، زمان اضافه کردن ماه تقویم را به پادشاه پیشنهاد می‌کرد

.روزی اپلوم در راهرو کتابخانه عبور می‌کرد و به قفسه کتیبه‌ها نگاه می‌کرد. او دنبال قفسه کتیبه ماهانه مربوط به سال پیش می‌گشت. او می‌خواست کتیبه سال پیش را با زمان فعلی مقایسه کند . قبل از این چند بار کتیبه‌ها را بررسی کرده بود اما کتیبه‌ها با هم جور در نمی‌امدند.

اپلوم بار دیگر کتیبه‌هایش را با کتیبه‌های قدیمی‌کتابخانه مقایسه کرد. بعضی از مشاهداتش با هم هم خوانی نداشتند.اکنون او می‌دانست که باید ماه جدیدی به پادشاه پیشنهاد کند. اگر او این کار را نمی‌کرد جشن برداشت محصول در تاریخ اشتباهی برگزار می‌شد.

اپلوم کتیبه گلی جدیدی برداشت و پیشنهادش را برای پادشاه نوشت. او قلم نی را در گل نمناک فرو می‌کرد و با خط میخی به سرعت می‌نوشت.علامت‌های او تمیز و منظم بودند چون او سال‌ها نوشتن را تمرین کرده بود. هنگامی‌که اپلوم نوشتن را در یک طرف کتیبه تمام کرد ، کتیبه را برعکس کرد و در طرف دیگر نیز نوشت.

   

هنگامی‌که اپلوم نوشتن را تمام کرد اجازه داد تا کتیبه خشک شود  ، سپس ان را توسط خدمتکارش به دست پادشاه رساند و منتظر جواب پادشاه شد.

 

وقتی پادشاه اطلاعات اپلوم را دریافت کرد نامه را به یکی از فرماندارانش فرستاد. او در نامه قید کرده بود:

“خطاب به سین ایدینام [۲]، حمورابی [۳]این پیغام را فرستاده است : امسال ماه اضافه داریم . ماه آینده باید ماه دوم باشد و مالیات سالانه که قرار بوده ۲۴ این ماه به بابل برسد باید در ۲۴ ماه دوم به بابل منتقل شود.

 

پادشاه از کار اپلوم خشنود شد و بار دیگر تقویم بابلی صحیح و منظم باقی ماند. 

لوحه ای به خط میخی بابلی

که مطالبی مربوط به ستاره شناسی برآن حک شده است

 nojavanha.com

يکشنبه 27/5/1392 - 11:43
تاریخ

به گواهی هرودت و گزنفون ، تاریخ نویسان نام آور یونانی ، که هر دو از رخدادهای ایران هخامنشی بسیار نوشته اند ، رویدادی بزرگ در سال ۶۰۰ پیش از میلادی شکل گرفت . در این سال بود که نوزادی به نام کوروش از پیوند میان کمبوجیه یکم ، شاهزاده پارس ، و ماندانا دختر استواگ ( آژیدهاک ) آخرین پادشاه ماد به وجود آمد .

 خواندنی‌های تاریخی

پروفسور ریچارد فرای ، داشگاه‌هاروارد : « گفته اند که آستواگ خوابی دید و مغان درباری که بزرگان دینی کشور بودند ، خواب او را این گونه تعبیر کردند که نوه ی او ، کوروش ، وی را سرنگون خواهد کرد . از اینرو ، آستواگ دخترش ماندانا را که باردار بود از پارس فراخواند و پس از زاده شدن کوروش فرمان داد تا او را از میان بردارند . استواگ این کار را به وزیر خود‌هارپاگ سپرد ، و او نیز کشتن نوزاد را به چوپانی واگذاشت . قضای روزگار چنان بود که زن چوپان در همان روز کودک مورده ای زاده بود ، پس از چوپان خواست تا کوروش را به فرزندی پذیرفته و جسد نوزاد را به عنوان گواه اجرای امر به‌هارپاگ نشان دهد . هنگامی‌که کوروش به ده سالگی رسید آستواگ از ماجرا آگاه گشت ، ولی مهر کوروش را به دل گرفت و او را نزد پدر و مادر به پارس روانه کرد . »

شیردل پارس

پس از گذشت چند سال ، کوروش به جای پدر بر تخت شاهی انشان ( پارس ) نشست ؛ در این زمان بود که محوطه ای که پاسارگاد نامیده شد را به منزله اقامتگاه خویش برگزید . « پاسارگاد » برگرفته از نام یکی از قبایل پارسی است که کوروش و خاندان هخامنشی او به آن تعلق داشتند .

در این دوران ، به گواه وقایع نگاران بابلی ، « در سال ۵۵۰ پیش از میلاد ، پادشاه ماد ، استواگ ، لشگری بهم آورد و به جنگ کوروش ، شاه انشان ، رفت . اما لشگریان او سر از فرمان وی پیچیدند و استواگ را به زنجیر کشیده به کوروش سپردند . کوروش سپس لشگر به کشور ماد برده ، کاخ شاهی بگرفت و زر و سیم و دیگر ارزیدنی‌ها به غنیمت به انشان برد . »

 خواندنی‌های تاریخی

نخستین امپراتوری جهانی

فقط سی سال پس از پیوند پارس‌ها و مادها بود که این دو قوم ایرانی توانستند سایه قدرت کشورهای دیگر همچون آشور و بابل را زا سر خود زدوده و شاهنشاهی بزرگی پایه ریزی کنند که سه قاره ی بزرگ گیتی را در بر می‌گرفت . این سرزمین ، بزرگترین امپراتوری بود که جهان تا آن زمان به خود دیده بود . در آن دوران ، مردمانی گوناگون از یونان تا حبشه ، و از لیبی تا هند مقام پادشاه ایران را بر اورنگ شاهی بزرگ می‌داشتند و او را شاه شاهان می‌خواندند .

 خواندنی‌های تاریخی

بنیان گذار این امپراتوری پهناور ، کوروش هخامنشی ، افزون بر مردمان کشور خود ، که به گفته هرودوت او را پدر خویش می‌خواندند ، بر مردمان دیگر نیز تاثیری ماندگار نهاده بود : عالمان دینی بابل او را فرستاده ایزد خود ، مردوک ، می‌دانستند ، یهودیان او را به منزله مسیح و نجات بخش خود می‌شناختند ، تاریخ نگارانی همچون گزنفون ، او را فرمانروایی ایده آل می‌پنداشتند و فرزانگان یونان همچون افلاطون ، او را در خردمندی و کشورداری می‌ستودند .

منشور کوروش

پادشاهان ایرانی به پیروی از آیین‌های باستانی مرسوم در آن دوران ، درون پی بناهایی که می‌ساختند پیکرک ، سنگ – نوشته و یا گل – نوشته ی یادمانی قرار می‌دادند . آنچه که به منشور کوروش معروف شده است نیز در شمار چنین یادگارهاست که به خط بابلی متنی برآن نوشته و در شالوده ی حصار بابل به یادگار نهاده شده بود تا یادمانی باشد از فرمان کوروش در بازسازی آن در ۵۳۹ پیش از میلاد . این استوانه ی بی همتا در سال ۱۸۷۹ توسط هرمزد رسام به هنگام کاوش‌های باستان شناختی در نیایشگاه مردوک ( ایزد پشتیبان بابل ) یافت شد .

 

دکتر عبدالحمید ارفعی ، متخصص زبانهای باستانی : « متن استوانه از تسلط کوروش بر بابل در ۵۳۹ ق . م می‌گوید نخست ، این متخواندنی‌های تاریخین با نثری روایی به جنایات نبونایید ، آخرین شاه بابلی ، می‌پردازد . به دنبال آن داستان جست و جوی مردوک برای یافتن پادشاهی دادگر می‌آید . مردوک ، کوروش شاه انشان ( پارس ) را برمی‌گزیند و او را پادشاه جهان می‌خواند . کوروش ، در آغاز ، پادشاهی دادگرانه ی خود را بر دیگر قوم‌های ایرانی گسترش می‌دهد و سپس به دستور مردوک لشکر به بابل می‌برد و شهر را بی جنگ تسخیر می‌کند . بابلیان ، نبونایید را به بند کشیده به کوروش می‌سپارند و پادشاهی او را شادمانه پذیرا می‌شوند . از اینجا به بعد کوروش خود را معرفی می‌کند و از کارهایی که در بابل انجام داده سخن می‌گوید .»

 

دکتر جان کرتیس ، موزه ی بریتانیا ، لندن : « نوشته‌های این استوانه ی گلی گواهی است بر آنچه که متن‌های دینی و تاریخی درباره ی خواندنی‌های تاریخکوروش و کردارش ثبت کرده اند . گرچه منابع تاریخی گوناگون از احترام کوروش به مردم کشورهای فتح شده بسیار سخن گفته اند . در این استوانه او خود از احترام به ملت‌های زیر دستش سخن می‌راند . در نوشته‌های این استوانه به صورت مستقیم سخنی از حقوق بشر در میان نیست . اما نگرش مهرآمیز و محترمانه ی پادشاه به مردمان سرزمین‌های گوناگون ، آشکارا دیده می‌شود ؛ و این در جهان کهن سابقه نداشته است . »

 

                                                                                                                  شکوه پاسارگاد

                                                                                                                 مولف و پدیدآورنده : فرزین رضاییان

nojavanha.com

يکشنبه 27/5/1392 - 11:43
تاریخ

بستنی نوع تحول یافته ی نوشیدنی‌های یخ زده است. بر اساس شواهد تاریخی اسکندر مقدونی در قرن چهارم قبل از میلاد ، به نوشیدنی‌های یخی علاقه فراوانی داشته و در مدارک دیگر نیز دیده شده که در سال ۶۲ قبل از میلاد ، نرون، امپراتور روم افرادی را به کوهستان‌های آپنین (Apennines) می‌فرستاد تا برایش یخ و برف بیاورند ، سپس آن را با شربت ، پوره میوه یا عسل مخلوط می‌کرد و می‌خورد .

 تاریخ

ورود بستنی به اروپا

هزاران سال است که آب یخ زده در آسیا به مصرف خوراکی می‌رسد . مصرف مواد لبنی یخ  زده اولین بار در ادبیات چین باستان دیده شده است که قدمت این منابع به قرن دوازدهم برمی‌گردد . بازرگانان و ماجراجویانی چون مارکوپولو ، روش تهیه ی یخ را از خاور دور به اروپا بردند .

 تاریخ

اولین بستنی فروشی

درسال ۱۶۶۰ میلادی ، کافه پروکوپ توسط یک ایتالیایی به نام کولتلی در پاریس افتتاح شد که در آن انواع یخ (طعم دار) و خامه یخزده یا همان بستنی ، تولید و عرضه میشد. بعد از آن ، دسرهای یخی راه خود را به آمریکا باز کردند و در سال ۱۷۰۰ میلادی ، فرماندار مریلند ، از میهمانان خود با بستنی پذیرایی کرد .

 3

ورود صنعت در ساخت بستنی

در سال ۱۸۴۳ میلادی ، اولین فریزر دستی چرخشی توسط نانسی جانسون اختراع و ثبت شد . در فاصله سالهای ۱۸۴۸ و ۱۸۷۳، ۶۹ بستنی ساز چرخشی دیگر به ثبت رسید و در سال ۱۸۵۱ اولین واحد صنعتی تولید بستنی توسط جاکوب فیوزل در بالتیمور راه اندازی شد . یک سال قبل از پایان قرن ، آگوست گالین دستگاه هموژنیزه کننده را اختراع کرد که به ایجاد بافت نرم و خاص بستنی بسیار کمک کرد .

 تاریخ

تاریخ

بستنی قیفی

با به وجود آمدن دستگاههای سردکننده ، اولین فریزر افقی یکپارچه توسط اچ. اچ میلر ساخته شد که با آن قطعات

کوچک بستنی جداگانه فریز می‌شدند . اما اولین بستنی قیفی توسط یک مهاجر ایتالیایی به نام ایتالو مارکونی در نیویورک تهیه شد و او قالب مخصوص خود را در ۱۹۰۳ به ثبت رساند که یک سال بعد به طور اتفاقی در نمایشگاه جهانی سنت لوئیس معرفی شد .

 

تنوع بستنی

تولید انواع دیگر بستنی از نوع چوبی ، بستنی با روکش میوه و شکلاتی از سال ۱۹۲۰ آغاز شده است که در آن زمان ، پدیدهای نوظهور بود .

 تاریخ

بازار داغ بستنی

قدیم‌ها روزهای جشن و اعیاد و روزهای گرم تابستان مصادف با رونق کسب و کار بستنی فروشی‌ها بود و رونق سفارش‌هایی که به مناسبت جشن‌ها داده می‌شد . اما آن موقع پذیرایی از مشتریان در ظرف‌های بستنی خوری بلوری انجام می‌گرفت . بستنی فروشی‌ها سالن بزرگی داشتند .

 تاریخ

 

ظروف یکبار مصرف

به تدریج و با گذشت زمان تعداد بستنی فروشی‌ها و به تبع آن مشتریان آنها بیشتر شد ، وظرف‌های بلوری هم کم کم جای خود را به ظروف یک بار مصرف دادند.

8

nojavanha.com

يکشنبه 27/5/1392 - 11:43
تاریخ

1

ایرانیان از دیر باز برف‌های زمستان را در چاله‌هایی ذخیره می‌کردند و در تابستان این برف‌ها را قطعه قطعه کرده و برای مصرف به شهر می‌آوردند . ترکیب تکه ای از برف و شربت‌هایی مانند سکنجبین و به لیمو بستنی‌های خوشمزه ای را به وجود می‌آورد .

 2

 

 3

4

 یخچال‌ها هم تقریبا همان کاربرد را داشتند یعنی در زمستان آب را در آب انبارهای بزرگی ذخیره می‌کردند و وقتی در سرمای شدید زمستان کاملا یخ می‌زد به شیوه‌های مختلفی آن را حفظ می‌کردند تا در تابستان از آن استفاده کنند .

بستنی یخی هم با آب‌ میوه ، عسل و ادویه درست می‌شد. این دسرهای یخی از مسیرهای تجاری وارد ایران هم شدند. همچنین حدود ۴ هزار سال پیش در ایران دسر یخی فالوده با استفاده از یخ ، گلاب ، آرد برنج رشته‌ای و زعفران و طعم‌دهنده‌های دیگر ساخته می‌شد.
نوعی بستنی با نام بستنی سنتی یا ایرانی در ایران رواج دارد که دارای طعم زعفران و رنگ زرد می‌باشد. این بستنی همراه با خلال پسته و تکه‌های بزرگ خامه‌است و طرفداران زیادی دارد.
اکبر مشتی یکی از اولین کسانی بوده که در ایران بستنی فروشی داشته است.  بستنی اکبر مشتی با نوع خارجی آن بسیار متفاوت بود . ایرانی‌ها استفاده از گلاب و زعفران را بر ثابت کننده‌ها ترجیح می‌دادند.
پیش از این بستنی‌های سه رنگ در بسیاری از شهرها رواج داشت که رنگ زرد آن زعفرانی ، سفید آن وانیلی و رنگ قهوه‌ای دارچینی بود که توسط استاد بستنی ساز این سه رنگ به هم چسبیده و در ظروف یک بار مصرف فروخته می‌شدند.

 arm

 (این عکس تاریخی از یک بستنی فروش ایرانی حدود سال ۱۸۹۰ میلادی (۱۲۶۷ خورشیدی ) برداشته شده است)

در ایران، بستنی ابتدا به صورت سنتی و دستی با عنوان “بستنی زعفرانی” تهیه می‌شد. این بستنی درون ظرفی (بشکه‌ای) دو جداره درست می‌شد ؛ به این صورت که درون جدار داخلی شیر، خامه، شکر، ثعلب و زعفران، و در جدار بیرونی یخ و نمک ریخته می‌شد؛ سپس بشکه را مرتباً تکان می‌دادند تا بستنی تهیه شود.
اما امروزه این صنعت توسعه فراوان یافته و تقریباً در تمام شهرهای ایران به صورت صنعتی تهیه و مصرف می‌گردد.
تهیه بستنی در ایران متداول نبود و در قرن نوزدهم از اروپا به ایران انتقال یافت و متداول شد. در حقیقت از سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا ، پلومبیر نام محلی ییلاقی در فرانسه است که بستنی خوشمزه‌ای در آنجا تهیه می‌شد و نام پلومبیر یعنی نوعی بستنی که با مخلفاتی همراه است از این شهر منشاء گرفته است.
در برخی منابع آمده است، در سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه ساختن بستنی در ایران متداول شد و معروف‌ترین بستنی فروش بعدی تهران یعنی ممد ریش ، بستنی خامه‌دار مخصوصی تهیه می‌کرد که در تهران مردم استقبال زیادی از آن کردند .                                      
این بستنی با ثعلب تهیه می‌شد. یخ و نمک را در بشکه ای ریخته داخل بشکه را شیر می‌ریختند و با وسایل مخصوص و تمهیدات زیاد و تکان دادن و چرخاندن ظرف از آن بستنی تهیه می‌کردند. بستنی فروشی‌های دوره گرد به زودی در تهران پیدا شدند که بستنی را در همان محفظه‌ها می‌گرداندند و با نان مخصوص عرضه می‌کردند.  

6

7

فالوده نیز برای خود طرفدارانی دارد . فالوده از نشاسته و آب و شکر تهیه می‌شود . با عبور محلول نشاسته از استوانه ی مشبک و ورود آن در آب صفر درجه ، رشته‌های منجمد درست می‌شود . سپس این رشته با شکر مخلوط می‌شود . البته بهترین فالوده را شیرازی‌ها می‌سازند و به همین خاطر به فالوده شیرازی معروف است .

 سال‌ها بستنی به همان سادگی و رنگ شیری عرضه می‌شد تا اینکه در حدود سال ۱۳۲۹ بستنی ماشینی کالیفرنیا به بازار آمد و ذایقه‌ها بدان عادت کرد.  بعدها بستنی زعفرانی زرد رنگ نیز شهرت یافت .

بستنی فروشی در دوره قاجار8

میرزا رضا کرمانی قاتل ناصرالدین شاه در روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۲۷۵/۱۶ ذی قعده ۱۳۱۳ ه.ق/ در تهران بود و از دکان ممد ریش بستنی خرید و خورد.  روز بعد هنگام ظهر ناصرالدین شاه را داخل حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) ترور کرد.
می‌گویند مامورین نظمیه که سرگرم تحقیق و تفحص درباره ریشه‌های ترور بودند وقتی دانستند یک روز قبل میرزا رضا از ممد  ریش بستنی خریده و خورده است به سراغ او رفتند و او را به نظمیه برده و شکنجه اش کردند و مرتبا می‌پرسیدند: در بستنی چه ریخته بودی که میرزا رضای شال فروش فقیر کرمانی را آن قدر جرات بخشیده بود که شاه مملکت را بکشد.
بستنی ممد ریش شهرت زیادی در تهران به دست آورد . بستنی فروشی او در جنوب شهر بود و در بهار و تابستان غلغله‌ای در دکان دو نبش او که سه نبش و چهارنبش هم شد بر پا می‌شد او تا حدود سال‌های ۱۳۳۵-۱۳۳۴ زنده بود . بستنی خامه‌ای پر از گلاب و خامه و هل و بسیار مایه‌دار و کش آمدنی ، کاملا سفید مانند برف لای دو نان مخصوص معروف به حصیری که روزانه چند هزار دانه از آن به فروش می‌رفت.

9
دیگر بستی فروش مشهوری که شهرتش حتی به شهرهایی مانند لوس آنجلس و پاریس هم رسیده است اکبر مشهدی یا مشدی است.
نام واقعی این شخص اکبر مشهدی ملایری بود .  وی در ابتدا شکر و چای را شمال می‌برد و از آنجا هیزم به تهران می‌آورد . وی در ۲۰ سالگی با ممد ریش آشنا شد و از طریق آشنایان وی توانست به آشپزخانه 10دربار مظفرالدین شاه راه پیدا کند و تا آخر دوره قاجاریه در دربار بستنی سرو می‌کرد.
بعد از انقراض سلسله قاجاریه، رضا شاه تمامی‌پرسنل و خدمه دربار ازجمله اکبر مشهدی ملایری را از دربار اخراج کرد . اکبر مشهدی ملایری بعد از این واقعه با پولی که در مدت خدمت در دربار جمع کرده بود توانست مغازه بستنی فروشی خود را در حوالی میدان راه آهن با نام بستنی فروشی اکبر مشدی افتتاح کند.
وی معتقد بود که بستنی‌های ایرانی باید کاملا با بستنی‌های خارجی فرق داشته باشد و ایرانی‌ها ترجیح می‌دهند تا در بستنی‌هایشان خامه ، گلاب و زعفران بیشتر از نگهدارنده‌های دیگر باشد.
آن زمان هنوز یخچال ساخته نشده بود و وی مجبور بود برای تهیه یخ از یخچال‌های طبیعی راه‌های طولانی تا کوه‌های شمال شهر را طی کند. گاه تا عمق ۶۰ متری در دل یخچال‌های طبیعی پایین برود تا ذره ای یخ بدست بیاورد.
به زودی شهرت وی بقدری زیاد شد که رجال مملکتی و سفرای خارجی مقیم تهران نیز به مشتریان پرو پا قرص اکبر مشدی تبدیل شدند. نقل است که فخرالدوله مادر دکتر امینی (نخست وزیر وقت) از اکبر مشدی خواسته بود تا با هزینه وی به فرانسه سفر کند و برای مهمانان وی بستنی سرو کند.
اکبر مشدی در ۹۲ سالگی بر اثر عارضه کلیوی فوت کرد. خبر فوت وی حتی در روزنامه‌های عراق و پاکستان هم انعکاس یافته بود. یکی از دیپلمات‌های پاکستانی مقاله‌ای را برای بزرگداشت اکبر مشدی در روزنامه نوشت . 

 

 11

و این هم بزرگترین بستنی دنیاست که در مجموعه تفریحی توچال رونمایی شده است .

nojavanha.com

يکشنبه 27/5/1392 - 11:37
تاریخ

از دیگر ساخته‌های شگفت انگیز مهندسی ایرانی کانال سوئز می‌باشد که بدست توانای دانشمند ایرانی “آرته” در اواخر قرن ششم پیش از میلاد و به فرمان داریوش بزرگ حفر گردید و افتخاری همیشگی را برای ایرانیان ثبت نمود.
داریوش هخامنشی با توجه به اهمیت راه‌های دریایی به ویژه راه دریایی میان ایران و مصر که در آن زمان جزو کشورهای تابعه شاهنشاهی هخامنشی بود دستور داد کانالی میان دریای مدیترانه و دریای سرخ از راه رود نیل حفر شود تا کشتی‌های تجاری و نیز ناوگان دریایی ایران به آسانی از آن عبور کرده و راه کوتاهتری میان ایران و مصر پیموده شود.

کانال حفر شده بدست ایرانیان با کانال امروزی که در سال ۱۸۶۹ بدست مون فردینالد اوسپس حفر شد از نظر مسیر کمی‌متفاوت می‌باشد. پس از پایان کندن کانال به یادبود این افتخار بزرگ لوح یادبودی به زبان‌های پارسی، عیلامی، بابلی و مصری در آنجا نصب گردید که متن پارسی آن به شرح زیر می‌باشد:

 

منم داریوش شاه شاهان، شاه کشورهایی که همه نژادها را در خود دارد. شاه این سرزمین بزرگ با مرزهای فراخ. من پارسی هستم و به همراه پارسیان، مصر را گرفتم و دستور دادم تا این کانال را از نیل که در سرزمین مصر جاریست تا دریایی که پارسیان بدانجا روند بکنند، این کانال کنده شد همانگونه که فرمان دادم و کشتی‌ها از مصر به سوی ایران روانه شدند چنانکه اراده من بود.
این کتیبه در سال ۱۸۶۶ هنگام حفر کانال جدید در ۳۳ کیلومتری کانال کنونی یافته شد. روی این لوحه سنگی نقش دو تن حجاری شده و در میان آن نام داریوش شاه نوشته شده است. در سوی دیگر لوحه کتیبه مفصل تری به زبان مصری حک شده است و نقش داریوش شاه مانند فرعون‌های مصری تزیین گشته است. صورت او زیر قرص آفتاب بالدار حک شده و خدایان دو نیمه پایین و بالای نیل در زیر پای او به هم متصل گشته اند و نام کشورهای تابع ایران نوشته شده است . به این شکل خواسته اند بنمایانند که داریوش از سلسله فراعنه مصر که مقتدرترین آنها هژدهم بود نیز برتر است.
نمایندگان کشورهای تابعه در این لوحه زانو زده و به حالت کرنش و خضوع در پیشگاه داریوش هستند.

 

 
   

ترجمه متن مصری لوحه:
آن تریوش (داریوش ) زاده اله نیت (مادر خدایان مصر ) انجام داد تمام آن چه را خدایان آغاز کرده بودند. سرور همه چیز که قرص آفتاب صورت او را احاطه کرده است. وقتی هنوز به دنیا نیامده بود و در شکم مادر جای داشت نیت او را پسر خود خواند. دست خود را با کمال به طرف او برد تا دشمنان او را بر افکنند چنانکه از برای پسر خود کرد …
او دشمنان خود را در تمام ممالک نابود می‌کند. شاه مصر بالا و پایین آن تریوش که تا ابد پاینده باد. شاهنشاه بزرگ پسر ویشتاسب هخامنشی است او پسر اوست قوی و جهانگیر است. تمام بیگانگان به او روی می‌آورند و برای او کار می‌کنند.
گفتنی است که در کتیبه‌های مصری نام ۵ تن از شاهان هخامنشی ( کوروش بزرگ – کمبوجیه – داریوش بزرگ – خشایار شاه – اردشیر اول و اردشیر سوم ) تاکنون دیده شده است.

nojavanha.com
يکشنبه 27/5/1392 - 11:37
تاریخ

در خاور نزدیک – به ویژه در دشت‌های بین النهرین ، جلگه‌های خوزستان و همچنین در فلات ایران – بود که در حدود ۱۲۰۰۰ سال پیش تغییرات ژرف و عظیمی‌در جامعه بشری رخ داد .

بنیادی ترین دگرگونی ، تحول تدریجی در معیشت از مرحله گردآوری غذا و شکارگری به مرحله تولید غذا در جوامع روستایی و یکجانشین بود . در همین جوامع بود که برخی از حیوانات و گیاهان اهلی شدند . این تغییرات به نوبه خود سبب افزایش جمعیت و مبادله پایاپای منطقه ای کالا شد . این تحولات بی نظیر و تاثیرگذار شالوده رشد شهرنشینی یا تشکیل اولین شهرها و دولت‌ها در سال‌های ۴۰۰۰ تا ۳۵۰۰ پیش از میلاد شد .

شکل گیری شهرهای اولیه تغییراتی شگفت آور و عظیم در پی داشت ، همچون تحول معماری و مجسمه سازی ، اختراع چرخه و ارابه ، گسترش علوم  و فنون ، ذوب فلزات و رواج تجارت و از همه مهمتر تحول خط و آغاز نگارش .

این دوران سرنوشت ساز در تاریخ ، در منطقه ای آغاز شد که آن را به درستی « گهواره تمدن » نامیده اند .

اولین دهکده‌ها :

کاوش‌های باستان شناختی چند دهه اخیر در دامنه رشته کوه‌های زاگرس نشان داده است که این منطقه از اولین نقاط جهان است که بشر یکجا نشینی را در آنجا ، در دهکده‌های کوچک اما دائمی‌، آغاز کرده است .

 عکس گهواره تمدن 1

دکتر جین گراگ ؛ عضو موسسه شرق شناسی ، دانشگاه شیکاگو :تاریخ2

 

« پژوهش‌های موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو در ایران با کاوش‌های رابرت بریدوود شروع شد ، که درباره خاستگاه کشاورزی در جهان تحقیق می‌کرد . تحقیقات وی نشان داد که اولین قدم در راه اهلی کردن گیاهان و حیوانات و اولین تجمع سکونتگاه‌های دائمی‌، در قالب پدیده ای که می‌توان آن را زندگی روستانشینی نامید ، همه در دامنه کوه‌هایی پدید آمد که در خاور نزدیک پراکنده اند . آنچه در دامنه رشته کوه‌های زاگرس رخ داد نمونه بارز وقوع این تحولات است . »

تشکیل اولین شهرها در پهندشت خوزستان :

 تاریخ3

با افزایش جمعیت در روستاهای واقع در دشت حاصلخیز خوزستان ، مرکزی همچون چغامیش رفته رفته بزرگ تر شد و به صورت شهرکی به وسعت حدود پانزده هکتار درآمد .

قریب ۵۵۰۰ سال پیش چغامیش شامل خانه‌های شخصی ، ساختمان عمومی‌و همچنین عبادتگاهی با تزئین آجرهای مخروطی شکل و رنگی بود . چغامیش همچنین خیابانها و کوچه‌های مرتبط با یکدیگر داشت که نشان دهنده نقشه شهری از پیش طراحی شده است . از جمله یافته‌های بسیار مهم باستان شناسان در چغامیش تعدادی نقش مهر بر روی گوی‌های گلی است که تصویر چند نوع بنای شهری را نشان می‌دهد . این نقش‌ها به همراه نقشه بافت معماری حاصل از کاوش‌های باستان شناختی مبنایی برای بازسازی گرافیکی چغامیش در هزاره چهارم پیش از میلاد شد .

 تاریخ4

چغامیش حتی یک سیستم دفع فاضلاب کارآمد و کامل داشت که از لوله‌های سفالی یا جوی‌های سرپوشیده آجری ساخته شده بود . همه این ویژگی‌ها ، چغامیش را در ردیف نخستین شهرهای جهان قرار می‌دهد .

 

در هزاره پنجم قبل از میلاد ساکنان چغامیش به دلایل نامعلومی‌این شهر اولیه را ترک کردند و راهی مکانی امن تر در غرب خوزستان شدند و احتمالا شهر شوش را بنیان نهادند .

 

                                                                                                                            هفت رخ فرخ ایران

                                                                                                                            فرزین رضائیان

nojavanha.com

يکشنبه 27/5/1392 - 11:37
تاریخ

شوش : به سوی انقلاب شهرنشینیگهواره تمدن (3)

در آغاز هزاره چهارم قبل از میلاد ، شوش به دلیل موقعیت مناسب و جذب جمعیت به تدریج به بزرگ ترین و پرجمعیت ترین مرکز در خوزستان تبدیل شد . شهرنشینی با آغاز تمدن ، دومین انقلاب بزرگ در فرهنگ بشری است و شهر شوش در زمره آن مراکز انگشت شمار باستانی است که ساکنانش اولین قدم‌ها را برای رسیدن به شهرنشینی برداشتند .

 

شوش ، که از آن هم در تورات و هم در متون مذهبی و تاریخی دیگر نام برده شده ، از پرآوازه ترین مکان‌های دوران باستان است . بیش از یک قرن کاوش میدانی باستان شناسان فرانسوی و بعد از آن کاوش‌های میدانی کاوشگران ایرانی ، شوش پایتحت اولیه عیلام را به یکی از مشهورترین شهرهای دنیای باستان بدل ساخته است .

 

گهواره تمدن (4)دکتر پی یر آمیه ، متخصص تمدن عیلام ، موزه لوور :

« به نظر من ، شوش – این محل فوق العاده جذاب – خاستگاه پدیده ای در جهان است که ما آن را انقلاب شهرنشینی می‌نامیم . سومری‌ها و عیلامی‌ها ، تقریبا به طور همزمان ، در زمانی اولین قدم‌های سرنوشت ساز را به سوی استقرار تمدن برداشتند که بقیه مردم دنیا هنوز در عهد پیش از تاریخ به سر می‌بردند . انقلاب شهرنشینی به پیدایش حاکمی‌مقتدر منجر شد . این حاکم که ما او را مرجع اقتدار سیاسی و همچنین رهبر دینی سرزمین می‌خوانیم ، بر منطقه ای شامل انشان و سوزیانا ( یعنی استان فارس و خوزستان کنونی ) حکم می‌راند . »

 

گهواره تمدن (5)

شوش : گهواره تمدن .

ژان پرو ، رئیس سابق هیئت باستان شناسی در ایران :

« شش هزار سال قبل در شوش ، واقع در جنوب غربی ایران امروزی ، و همزمان در بین النهرین سلسله وقایعی آغاز شد که بیش از ۱۰۰۰ سال به طول انجامید و معمولا از آن به عنوان ” انقلاب شهرنشینی ” نام می‌برند . تشکیل طبقات اجتماعی ، نظم بخشیدن به تملک زمین‌هایی که به تازگی مسکون شده بود ، توسعه مبادلات تجاری با نواحی دیگر و بالاخره اشاعه اندیشه‌های جدید مذهبی از پیامدهای این انقلاب بود . »

 

پیامدهای انقلاب شهرنشینیگهواره تمدن (1)

نوآوری در معماری ، اختراع چرخ ، تولید انبوه ظروف سفالی ، ذوب فلزات ، شکل گیری علم هندسه و ابداع خط و نگارش ، از مهم ترین دستاوردهای انقلاب شهرنشینی به شمار می‌آید . ویژگی دیگر شهرنشینی پیدایش اصناف و گروه‌های شغلی و تولید فرآورده‌های گوناگون بود ، که به نوبه خود رشد تجارت با نقاط دوردست را به دنبال داشت . بدین ترتیب شوش تبدیل به مرکز بازرگانی عظیمی‌شد که راه‌های تجاری را به داخل فلات ایران تا هند و آسیای مرکزی در کنترل داشت .

 

از طرف دیگر در شرق ایران در مراکزی مانند شهر سوخته در نزدیکی زابل ، ذوب فلزات و تجارت سنگ لاجورد بسیار رونق داشت . چنین به نظر می‌رسد که ساکنان این شهر عموما در کار تجارت سنگ لاجورد بوده اند ؛ به این معنی که مواد اولیه آن را از معادن بدخشان ( در افغانستان امروزی ) وارد می‌کردند و با تبدیل آن به مهره و آویزهای زینتی آنها را به غرب – یعنی شوش ، سومر و حتی مصر – صادر می‌کردند .

 

ابداع خط و آغاز نگارش

با توسعه فعالیت‌های اقتصادی ، نیاز به ثبت و ضبط اطلاعات مربوط به این معاملات شدت بیشتری یافت و این نیاز نهایتا به تحول خط انجامید . امروزه در جوامع مدرن تقریبا محال است که شخصی بتواند بدون بهره بردن از نوعی روش نوشتاری در کاری موفق شود . با این حال در عهد باستان نگارش در ابتدا به عنوان روشی برای ثبت و ضبط اطلاعات اقتصادی و تجاری اختراع شد . به قول معروف اول حساب بعدا کتاب .

 گهواره تمدن (2)

پروفسور عباس علیزاده ، باستان شناس و استاد دانشگاه شیکاگو :

« مردم ابتدا وسیله ای اختراع کردند که با آن اطلاعات مربوط به ارسال اموال تجاری به نقاط دوردست – مثلا تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری – را ضبط و ثبت کنند . برای ثبت معاملات ، از تیله‌های کوچک گلی استفاده می‌کردند . این تیله‌های گلی را درون دو نیم کاسه قرار می‌دادند و دور آن را با گل می‌پوشاندند و به صورت گوی در می‌آوردند . برای اطمینان از دست نخوردگی ، روی این گوی‌ها را مهر می‌کردند . از هر دو گوی دو تا تهیه می‌شد ، یکی نزد تاجر ارسال کننده باقی می‌ماند و دیگری به همراه بار برای تاجر خریدار فرستاده می‌شد . خریدار با دریافت گوی‌های ارسالی ، آنها را می‌شکافت و با شمارش تیله‌های گلی ( یا نشانگرها ) از تعداد و نوع کالا آگاه می‌شد . این کار فرایند معامله تجاری را تکمیل می‌کرد .

این روش برای مدتی ، حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال معمول بود . با این حال عمل کردن به آن کمی‌سخت و دست و پاگیر بود . به همین دلیل ، گوی‌های گلی به لوحه‌های گلی مسطح تحول پیدا کرد ، که با فشار دادن نوک انگشت یا چوب بر سطح آنها مقدار کالا مشخص و مجددا مهر می‌شد … حدود ۱۰۰ سال بعد ، برای ساده تر کردن کار ، سطح لوح را می‌خراشیدند و فقط شکل تیله‌های گلی سابق را ترسیم می‌کردند .

این روش ساده و جدید که با خراشیدن شکل ظاهری کالا روی سطح لوح انجام می‌گرفت معمولا نشان دهنده حیوانات یا فراورده‌های دامی‌بود ، گرچه اقلام مربوط به کالاهای دیگر نیز وجود دارند . در آغاز ، هر نشانه به جای یک کلمه ترسیم می‌شد . مثلا شکل سر گاو بیانگر خود گاو بود. بعدها نشانه‌ها را با هم ترکیب کردند و یک سیستم نگارش هجایی به وجود آوردند . »

 

                                                                                                                          هفت رخ فرخ ایران

                                                                                                                           فرزین رضائیان

nojavanha.com

يکشنبه 27/5/1392 - 11:37
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته