اگر به فکر ازدواج هستید، شتاب نکنید! قبل از انتخاب همسر و
صحبت از معیارهای ازدواج، باید بیندیشید که آیا آمادگی برای ازدواج دارید
یا نه؟
قبل از ازدواج، اختیار و تصمیم گیری بالایی داریم و با کسب آمادگی های لازم
و انتخاب درست و به جا می توانیم از بسیاری مشکلات و عوامل آن جلوگیری
کنیم؛ اما پس از ازدواج، بیش تر می توانیم راه حل و راه کارهایی برای کاستن
مشکلات پیدا کنیم.
بنابراین، مهم ترین آمادگی ها را بر می شمریم:
1- آمادگی جسمی
این آمادگی را همه خوب می شناسیم. برای آغاز زندگی مستقل جوانی یا زندگی
مشترک، بلوغ، رشد جنسی و جسمی و در مواردی، سلامتی، لازم است.
2- آمادگی روحی - روانی (بلوغ عاطفی)
پس از آمادگی جسمی، سلامتی روانی و بلوغ عاطفی، لازمه ی تشکیل خانواده است.
بلوغ عاطفی، یعنی فرد، چه دختر و چه پسر، به حدّی از توانایی های روانی و
رفتاری دست یافته باشد که قدرت برقراری و حفظ روابط شخصی با دیگران، وارد
شدن به تمایلات عاطفی، توان درک احساسات متقابل و حس هم دلی را داشته باشد؛
به عبارت دیگر، فردی که تصمیم به ازدواج گرفته است، باید شخصیت سالم و
بهداشت روانی داشته باشد. این افراد انضباط شخصی، عزّت نفس و برای زندگی
فلسفه و هدف دارند و در تنهایی نیز از زندگی لذّت می برند. نسبت به خود،
مثبت پندارند و می دانند چگونه دیگران را دوست بدارند. و رفتار کنند.
3- آمادگی اجتماعی
این آمادگی به این معناست که جوان با بلوغ عاطفی، به یک رشد اجتماعی رسیده
باشد و در جمع خانواده، دوستان، محل کار و.. جایگاه اجتماعی مناسبی پیدا
کرده باشد و به یک هویت اجتماعی دست یافته و محبوب، محترم، مطرح، مفید
و....باشد.
4- آمادگی اقتصادی
بدیهی است که برای شروع زندگی مشترک و ادامه ی آبرومندانه ی آن، آمادگی
اقتصادی و داشتن شغل و درآمدی در شأن آن زندگی لازم است. در این جا مقصود
این است که مرد قبل از ازدواج، به بلوغ اقتصادی رسیده باشد و بتواند علاوه
بر زندگی شخصی خود، از عهده ی مخارج زندگی مشترک نیز در حد و حدود متعارف و
معقول بر آید. در شماره های آینده درباره ی نقش شغل و مسائل اقتصادی در
پایداری خانواده ها و رابطه ی آن باپدیده ی طلاق، بیش تر خواهیم خواند.
5- آمادگی شناختی
چهار آمادگی قبلی، تنها مربوط به خود فرد می باشد؛ اما آمادگی پنجم که شاید
مهم ترین شرط برای ازدواج باشد، مربوط به هر دو طرف می شود. به این معنا
که یک جوان، نگاه درستی به ازدواج و پیوند زناشویی داشته باشد؛ نقش های
جنسیتی، وظایف و رفتارهای متفاوت هر کدام از زن و مرد را بداند، مهارت های
زندگی را یاد بگیرد و بداند شریک زندگی اش چه ویژگی ها و نیازهایی دارد.
معمولاً این آمادگی با مطالعه ی کتاب هایی که در باره ی ازدواج و مسائل
پیرامون آن نوشته شده است، شرکت در دروه هایی که مراکز خاصی برای آشنایی
جوانان با مسائل ازدواج و زندگی مشترک برگزار می کنند، مشاوره و ... به دست
می آید، از این رو انتظار می رود که در میان جوانانی که تحصیلات علمی و
دانشگاهی دارند و سعی می کنند قبل از اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده به
آمادگی شناختی برسند، این آمادگی تأثیر خودش را در پایداری کانون خانواده
بگذرد. در این جا، آماری را که از سوی ستاد ازدواج دانشجویی اعلام شده می
آوریم که نشان می دهد درصد طلاق و جدایی در این قشر بسیار پایین بوده است.
نتایج پژوهش از دوهزار زوج دانشجو (در سال 1389)، نشان داد که از هر صد
زوجی که از طریق ازدواج دانشجویی وارد زندگی مشترک شده اند، 1/5 ازدواج به
طلاق دچار می شوند.
آمارهای رسمی حاکی است که میانگین سن ازدواج در ازدواج های دانشجویی 32 سال
است. هم چنین 71 درصد مزدوجین در مقطع کارشناسی، 17 درصد در مقطع کاردانی،
9 درصد در مقطع کارشناسی ارشد و 2/5 درصد در مقطع دکترا مشغول تحصیل
هستند.
هم چنین، آمارها نشان می دهد که میزان طلاق در زوج هایی که از طریق ازدواج
دانشجویی وارد زندگی مشترک شده اند، کمتر از میزان طلاق در سطح عمومی جامعه
است.
ردّ پای یک کتاب:
«من با این که سن کمی داشتم، احساس می کردم تا چه اندازه پدر و مادرم به یک
دیگر احترام می گذارند. آن ها همیشه در حضور ما، تمام کارهای یک دیگر را
تأیید می کردند؛ به خصوص آنچه با همه ی اعتقاد و ایمان شان انجام می دادند.
آن ها می دانستند که هر آنچه برای هم انجام می دهند، همراه شوق و عشق و اعتقاد است.
استاد عشق، نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور سید محمود حسابی، ص 23.
منبع: نشریه مه یار شماره 1