داستان و حکایت
یکی از بستگان خدا
شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.
پسرک، در حالیکه پاهای برهنهاش را روی برف جابهجا میکرد تا شاید سرمای برفهای کف پیادهرو کمتر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه میکرد.
در نگاهش چیزی موج میزد، انگاری که با نگاهش ، نداشتههاش رو از خدا طلب میکرد، انگاری با چشمهاش آرزو میکرد.
خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالیکه یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد.
- آهای، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق میزد وقتی آن خانم، کفشها را به او داد.پسرک با چشمهای خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟
- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آها، میدانستم که با خدا نسبتی دارید!
شنبه 22/8/1389 - 15:29
داستان و حکایت
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!1
وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید
------------------------------------------------------------------
شنبه 22/8/1389 - 15:26
موفقیت و مدیریت
۸ توصیه برای فرار از تنهایی مجردان
بی تردید در اطرافتان با افرادی مواجه شدهاید که بنا به دلایلی هنوز مجرد ماندهاند، یا هنوز فرد مورد علاقهشان را پیدا نکردهاند و یا شرایط ازدواج برایشان فراهم نشده است.
افرادی هم هستند که همسرانشان را از دست دادهاند و یا از آنها جدا شدهاند و یا به افراد سالخوردهای برمیخوریم که همسر خود را از دست دادهاند و فرزندانشان سر خانه و زندگی خودشان رفتهاند و مجبور هستند در تنهایی زندگی کنند. در هر صورت، تنهایی چیز خوشایندی نیست اما این بدان معنا نیست که لحظات زندگی را از دست بدهیم و با اندوه زندگی کنیم.
برای آنکه از تمام لحظات زندگیتان بهره ببرید و با تنهایی کنار بیایید، چند راهکار ارائه میدهیم:
1- تنهایی را قابل تحمل و خوشایند کنید:
تنهایی موجب ترس میشود. برای آنکه تنهایی را بهتر تحمل کنید و یا حتی آنرا خوشایند کنید، از آن یک دوست بسازید. از لحظات تنهاییتان بهره ببرید، برای خودتان وقت بگذارید، یک استعداد هنری را در خودتان پرورش دهید، آشپزی کنید، کتاب بخوانید، یک فیلم خوب تماشا کنید. خواهید دید که دیگر از تنها ماندن در یک بعدازظهر روز تعطیل در زمستان دچار ترس نمیشوید. به مرور زمان، این عمل به یک تفریح و حتی بهتر از آن به یک نیاز تبدیل میشود.
2- در محیط خانه احساس راحتی کنید:
برای آنکه هر از گاهی از تنها ماندن در خانه نترسید، لازم است که در محیط خانه احساس خوبی داشته باشید. آپارتمان شما هر چقدر هم که کوچک باشد، باید تصویری مثبت را به شما منعکس کند.
از محیط خانهتان کانونی گرم و کوچک بسازید تا در آن به راحتی زندگی کنید. از آنجاییکه احتمالا تنها زندگی میکنید، این فرصت را دارید تا دکور خانه را بنا به میل و سلیقهتان تغییر دهید. از رنگ دیوارها گرفته تا مبلمان پردهها و... هر چیزی که دوست دارید را انتخاب کنید و «محیط خانه» را به مکانی گرم و دلپذیر و راحت تبدیل کنید.
3- اعتماد به نفس داشته باشید:
افکار منفی را کنار بگذارید! چنانچه به هر دلیلی مجرد و تنها ماندهاید این بدان معنا نیست که شما زشت، احمق و یا نچسب هستید.
دوران حرفهای قدیمی و تکراری مثل دختر ترشیده دیگر به سر آمده. بهخودتان و تواناییهایتان اعتماد داشته باشید. وقتی خودتان، خود را دست کم میگیرید چطور میتوانید از دیگران انتظار داشته باشید از شما خوششان بیاید. باید از ارزش جسمانی، ذهنی و بهویژه عاطفی خود آگاه باشید. یاد بگیرید بهخاطر عشق و علاقهای که نزدیکانتان نسبت به شما دارند شاکر و سپاسگزار باشید. تصویر مثبتی از خودتان در ذهن داشته باشید، از خودتان مواظبت کنید، به زیباییتان توجه کنید و لبخند بزنید و چنانچه متوجه شدید فردی از شما خوشش آمده، متعجب نشوید، چراکه حقیقتا ارزش آن را دارید!
4- با دوستان و اقوام معاشرت کنید:
از انزوا و گوشهگیری اجتناب کنید. تلویزیون، DVD، اینترنت، حیوانات خانگی و... همگی خوب هستند اما نباید به آنها اکتفا کنید. انزوا افسردگی میآورد. برای آنکه در خودتان فرو نروید، دوستیهایتان را حفظ کنید، به دوستانتان پیشنهاد دهید با یکدیگر بیرون بروید، برای شام دعوتشان کنید. با ناامیدی منتظر آن نباشید تا زنگ تلفن به صدا درآید و فردی شما را دعوت کند، خودتان پیشقدم شوید و با دوستان و اقوام تماس بگیرید. به این ترتیب، یک شبکه اجتماعی مهم که کلید توازن روحی و عاطفی شما است را بهوجود میآورید.
5- از لذتهای زندگی بهره ببرید:
شما هم حق دارید خوشبخت باشید! برای لذت بردن از زندگی اجباری نیست که 2نفر باشید. میتوان به تنهایی از زیبایی منظرهای، لذت برد و نیازی نیست که برای رفتن به سینما و یا خوردن غذایی خوشمزه 2نفر باشید و به بهانه اینکه تنها هستید خود را از لذتهای کوچک روزانه محروم کنید. از همه چیز گذشته، جنبههای خوب زندگی فقط مختص زوجها نیست!
6- بهخودتان توجه کنید:
بهخودتان فکر کنید. اهدافتان چیست؟ چه آرزوهایی دارید؟ آیا مدتهاست در آرزوی آن هستید که دور دنیا سفر کنید؟ بجنبید! تنها کافی است یک نفر را راضی کنید و آنهم خود شما هستید. این زمان فرصتی است که با آگاهی از خواستههای واقعیتان خودتان را بهتر بشناسید. فکر کنید و روی خودتان تمرکز کنید. هیچچیز نباید جلوی تصمیمات مهم شما را بگیرد، و مانع شود تا موقعیت شغلی و یا حتی مکان زندگیتان را تغییر دهید. به اولویتهایتان بپردازید. خلاصه آنکه، قبل از هر چیز دیگری به فکر خوشحال کردن خودتان باشید.
7- دیگر زیر بار غموغصه نروید:
بیتردید خودتان تصمیم نگرفتهاید که مجرد و تنها باشید اما فایدهای ندارد که بدخلقی را پیش گیرید و زمینوزمان را مقصر بدانید. مرور مکرر خاطرات دورانی که متاهل بودید و یا حسادت به زوجهای عاشق دردی را دوا نمیکند و سازنده نیست. درست است که گفتن این جملات آسانتر از عمل کردن به آن است اما نقش یک قربانی را بازی نکنید. زندگی فرد مجرد مثل هر موقعیت دیگری در زندگی، شامل فراز و نشیبها و لحظات خوب و بد است و تنها هستید ، این بدان معنا نیست که محکوم شدهاید تا بقیه روزهای زندگیتان را در تنهایی سپری کنید. بدانید که هر فردی مسئول خوشبختی خود است، بنابراین دیگر در زندگی خود یک تماشاچی نباشید بلکه همانند یک بازیگر عمل کنید.
8- بر فشارهای اجتماعی غلبه کنید:
«بالاخره کی عروسی میکنی؟». تحمل نگاههای دلسوزانه، سؤالات نابجا و یا انتقادهای عجیب سر میز غذا زمانی که افراد خانواده و یا فامیل دور هم جمع هستند، دشوار است و از اینکه مجبور هستید مرتب خودتان را تبرئه کنید، خسته شدهاید اما این امر طبیعی است. نباید احساس گناه کنید! بهخودتان بگویید شما تنها فردی نیستید که در این وضعیت قراردارید و در آخر، بهتر است که تنها و بشاش باشید تا اینکه ازدواج کرده باشید اما خوشبخت نباشید، اینطور نیست؟
شنبه 22/8/1389 - 15:25
داستان و حکایت
لوطی گری نادر نادر پور در پاریس زندگی میکرد . شبی در کافه ای مرد سیاه پوستی از نادر پور یک " نخ " سیگار میخواهد . نادر پور در عالم مستی لوطی گری اش گل میکند و میخواهد پاکت سیگارش را به او ببخشد . اما مرد سیاه پوست فقط یک دانه سیگارمیخواهد . از نادر پور اصرار و از طرف انکار . تا اینکه مرد سیاه پوست از دست نادر پور ذله میشود و با مشت میخواباند زیر چانه نادر پور . نادر پور را که بیهوش شده بود می برند بیمارستان . از بد حادثه دکتر بیمارستان هم سیاه پوست بوده است . نادر پور وقتی بهوش میآید خیال میکند همان سیاه پوست است و دوباره غش میکند ..!
|
شنبه 22/8/1389 - 10:3
موفقیت و مدیریت
۱۳ باور غلط در مورد چشم که نمی دانید
باورهای درست و غلط در تمام زمینهها وجود دارند؛ حرفهایی ظاهرا علمی که در اغلب موارد معلوم نیست برای نخستین بار از زبان کدام دانشمند شنیده شدهاند!
از نظر دانش پزشکی، این باورها در بسیاری از موارد، نهتنها کمکی به بیمار نمیکنند و نهتنها باعث دورشدن آنان از راهکارهای مناسب درمانی میشوند بلکه حتی میتوانند خطراتی جدی هم برای سلامت او ایجاد کنند.
به گزارش هلثدینیوز این باورها در مورد چشم از این قرارند:
1- مطالعه در نور کم به چشمها آسیب میرساند:
استفاده از چشمها در نور کم باعث آسیب به آنها نمیشود. فراموش نکنید از زمانی که همه فعالیتهای مرتبط با بینایی مانند مطالعه و خیاطی، زیر نور شمع یا چراغهای نفتی و یا گازی صورت میگرفت، مدت زیادی نمیگذرد.اگر قرار بود این اتفاق بیفتد سالهای قبل همه باید نابینا میشدند! البته شکی نیست که همه افراد برای سهولت در مطالعه و جلوگیری از خستگی چشم باید از نور «مناسب» استفاده کنند.
2- عینک زدن (یا نزدن) باعث آسیب به چشم میشود:
عینکها بهطور معمول جهت بهبود دید به کار میروند. عدماستفاده از عینک یا استفاده از عینک نامناسب باعث آسیب فیزیکی چشم نمیشود. درواقع عینک سبب تقویت و یا تضعیف بینایی نمیشود. باور غلط دیگری که وجود دارد این است که استفاده از عینک از سنین خردسالی موجب بدتر شدن قدرت بینایی میشود که اینطور هم نیست.
3- استفاده از لنزهای تماسی جلوی پیشرفت نزدیکبینی را میگیرد:
بعضی از افراد بر این باورند که استفاده از لنزهای تماسی بهمرور زمان، باعث اصلاح بینایی و در نتیجه عدمنیاز به استفاده از عینک یا لنز خواهد شد. هیچ یافته علمیای مبنی براینکه استفاده از لنزهای تماسی باعث بهبود ضعف بینایی یا کندشدن روند کاهش بینایی شود، وجود ندارد.
4- نشستن نزدیک تلویزیون در کودکان، نشاندهنده ضعیف بودن چشم آنهاست:
کودکان از توانایی انطباق بالاتری نسبت به بزرگسالان برخوردار هستند، در نتیجه معمولاً مطالب خواندنی را به چشمشان نزدیک میکنند یا نزدیک به تلویزیون مینشینند. هیچ دلیلی مبنی بر اینکه این عادت باعث آسیب به چشم شود وجود ندارد و معمولاً با رشد کودک به فراموشی سپرده میشود.
5- استفاده از تلویزیون و کامپیوتر باعث ضعیف شدن چشم میشود:
استفاده از کامپیوتر یا سایر دستگاههای تصویری باعث آسیب به چشم نمیشود. هرچند در اثر کار بسیار نزدیک با کامپیوتر یا مطالعات طولانیمدت، بهدلیل کاهش پلک زدن و در نتیجه خشک شدن سطح قرنیه، خستگی یا ناراحتی چشم رخ میدهد، استراحت گهگاه چشم و نگاه کردن به بالا یا به کنجهای اتاق و یا به اشیاء دور، میتواند از خستگی چشم بکاهد.
6- انحراف چشم اطفال به مرور زمان بهبود مییابد:
انحراف واقعی چشم در اطفال به مرور زمان بهبود نمییابد. گرچه در برخی از کودکان بهدلیل پهن بودن پل بینی ممکن است که چشمها لوچ بهنظر برسند که این حالت با رشد کودک کاهش مییابد اما کودک دچار انحراف واقعی چشم، برای جلوگیری از ایجاد دوبینی، تنها از یک چشم استفاده میکند و بنابراین چشم دچار انحراف، از بینایی خوبی برخوردار نخواهد شد.تنها راه درمان هم این است که کودک مجبور به استفاده از چشم ضعیف شود و به همین دلیل هم برای درمان تنبلی چشم، چشم سالم کودک باید بهطور متناوب بسته شود. انحراف چشم میتواند توسط عینک، قطرههای چشمی یا جراحی اصلاح شود و هرچه این اقدامات زودتر صورت گیرد نتایج بهتری بهدست خواهد آمد. تمام کودکان دچار انحراف چشم باید توسط چشم پزشک معاینه شوند.
7- مشکلات چشمی باعث افت یادگیری در کودک هستند:
مشکلات خواندن، درک مسائل ریاضی یا سایر مشکلات یادگیری در کودکان، معلولیتهای یادگیری نامیده میشوند و هیچ دلیل علمیای دال بر اینکه مشکلات بینایی باعث این اختلالات میشوند یا تمرینات چشمی میتوانند این حالت را بهبود بخشند، وجود ندارد.مشکلات یادگیری یک اختلال آموزشی است، نه یک اختلال بینایی؛ در نتیجه کودکان دچار آن، نیاز به کمک آموزگار یا افراد متخصص در امور تربیتی دارند. البته قبل از انجام هرگونه مشاوره یا اقدام درمانی، کودک باید توسط چشمپزشک جهت اصلاح مشکلات احتمالی بینایی دقیقاً معاینه شود.
8- خوردن هویج باعث بهبود بینایی چشم میشود:
هویج حاوی مقادیر زیادی از ویتامین Aاست که برای سلامت بینایی ضروری است اما مقدار مورد نیاز بدن به ویتامینA خیلی اندک است و بسیاری از مواد غذایی دیگر نیز حاوی این ویتامین هستند.
رژیم غذایی خوب تمام نیازهای ویتامینی فرد برای دید مناسب را فراهم میسازد، به علاوه مصرف مقادیر اضافی ویتامینها، بهخصوص ویتامینهای محلول در چربی (E ،D ،A ) میتواند ضرر داشته باشد.
9- مطالعه متنهای ریز به چشم افراد دچار کاهش بینایی آسیب میرساند:
باورهای غلط بسیاری در این خصوص که افراد دچار کاهش بینایی یا سالمندان دچار کاهش بینایی نباید زیاد از چشمشان استفاده کنند، وجود دارد. همچنین این باور نادرست وجود دارد که خواندن متنهای ریز باعث تشدید و تسریع کاهش بینایی میشود.در این مورد شاید مقایسه دوربین با چشم انسان بتواند به درک موضوع کمک کند. عکس گرفتن از اشیای بسیار کوچک سبب خراب شدن دوربین نمیشود، پس ما هم نباید نگران باشیم که از چشمانمان حداکثر استفاده را میبریم!
10- آب مروارید وقتی بهوجود میآید که دید نزدیک چشم ضعیف شود:
اینطور نیست. گاهی اوقات افراد مسن که قادر به مطالعه روزنامه یا مطالب در فاصلههای نزدیک نبودهاند، به مرور زمان مجدداً قادر به مطالعه مطالب بدون استفاده از عینک میشوند. این حالت بهدلیل شروع روند آب مروارید و در نتیجه افزایش قدرت انکساری عدسی و دید نزدیک این افراد است. بنابراین درصورت اصلاح خود به خود نزدیکبینی در یک فرد مسن باید احتمال ایجاد آب مروارید را مطرح کرد.
11- جراحی آبمروارید تنها وقتی باید انجام شود که بهطور کامل رسیده باشد:
آب مروارید یک پرده ایجاد شده در جلوی چشم نیست بلکه حالت ابری و غبارآلود شدن عدسی چشم است.با توجه به روشهای جراحیای که قبلاً وجود داشت، عمل آبمروارید باید تا رسیدن (کاملشدن) آب مروارید به تعویق میافتاد اما در حال حاضر مختل شدن واضح بینایی را دلیل انجام عمل جراحی میدانند و همینکه اختلال بینایی باعث ناتوانی فرد در انجام کارهای روزمره یا مورد علاقه وی شود، میتواند تحت عمل جراحی آب مروارید قرار گیرد.
12- پیوند چشم انسان عملی است که در کشورهای پیشرفته انجام میشود:
در حال حاضر عمل پیوند کامل چشم بهدلیل ناتواناییهای علمی و عملی موجود غیرممکن است. چشمها توسط ریسمانهای باریکی به نام عصب بینایی به مغز متصل میشوند.هر عصب بینایی حاوی بیش از یک میلیون رشته عصبی بوده و در نتیجه غیرقابل پیوند است، به همین دلیل چشمها هرگز از جایگاهشان به هنگام جراحی جدا نمیشوند.البته سالهاست که عمل پیوند قرنیه (قسمت شفاف و قدامی چشم) انجام میپذیرد و گاهی این عمل با عمل پیوند چشم اشتباه گرفته میشود. عمل پیوند قرنیه در ایران هم سالهاست که انجام میشود.
13- استفاده از عینک باعث وابسته شدن فرد به آن میشود:
عینکهای طبی جهت اصلاح عدموضوح بینایی تجویز میشوند، بنابراین بهدلیل واضح شدن دید، افراد تمایل به استفاده بیشتر از آنها دارند؛ گرچه این حالت شبیه وابستگی به عینک است ولی در حقیقت به خاطر تمایل فرد به واضحتر دیدن است.
شنبه 22/8/1389 - 9:58
موفقیت و مدیریت
رابطه خوش بینی و موفقیت در زندگی
حقایق طاقت فرسای زندگی روزمره، فضای کمی برای خوش بینی باقی می گذارد. خبرهای متفاوت به این دلیل بر سر زبان ها می افتند که نشانه هایی از اعمال خشونت، و خون و خونریزی در آنها وجود دارد. در مورد بحران غذایی در آفریقا میشنویم، همه روزه افرادی بدون هیچ دلیل خاصی در خیابان های کشورهای مختلف کشته میشوند، سوء استفاده های جنسی از کودکان هر روز افزایش پیدا می کند، و فاجعه های هواشناسی با گرم شدن جهانی کره زمین وخیم تر می شوند. هزینه های درمانی با سرعتی بیش از یک جت بالا می روند و در صحبت های روزمره کودکان شاهد بی حرمتی ها و دشنام دادن های بیشتری هستیم. با چنین وضعیت منفی که ایجاد شده، تعجبی ندارد که سازمان آمارگیری آمریکا اعلام می کند از هر 10 نفر یک نفر به افسردگی مبتلاست.
خود شما هم ممکن است با خواندن پاراگراف اول دچار یاس و افسردگی شوید. اما صبر کنید! هنوز جای امیدواری باقی است؛ در این دنیا چیزی به نام "هوش خوش بینی" نیز وجود دارد. این نوع خوش بینی هیچ یک از حقایق تلخ دنیای امروزی را انکار نمی کند، بلکه به دنبال یافتن راهی برای مقابله با مشکلات است. "مارتین سلیگمن" که کار اصلی زندگی خود را بررسی و مطالعه بر روی خوش بینی و شادی قرار داده، معتقد است که می توان هنر خوش بینی را آموزش دید و یاد گرفت.
این مراحل پایه ای را در نظر بگیرید:
1- بر روی چیزی تمرکز کنید که قدرت کنترل آنرا داشته باشید. خود را درگیر مسائلی که از عهده تان خارج است نکنید. شاید نتوانید گرم شدن کره زمین را کنترل کنید، اما میتوانید در مصرف انرژی صرفه جویی کنید. شاید نتوانید کل سیستم شرکت را کامپیوتری کنید، اما می توانید خودتان را با مهارت های عرضه و تقاضا مدرن مجهز کنید.
2- وقایع را ارزیابی کرده و از متهم کردن خود دست بردارید. همیشه یک راه دیگر برای نگاه کردن به شرایط و موقعیت های مختلف وجود دارد. "لغو سفر هوایی باعث شد من به ملاقات مهمی که برنامه ریزی کرده بودم نرسم." کاری است که شده؛ تنها کاری که از دستتان بر می آید این است که ببینید چه کاری را می توانید جایگزین آن امر کنسل شده بکنید.
3- به اندازه "کافی" فکر کنید. زمانیکه توجه خود را به نداشته های معطوف می کنیم، به راحتی از فکر کردن به چیزهایی که داریم محروم می شویم. به عنوان مثال اگر در حال خواند این مقاله هستید می توانید به خود بگویید به اندازه کافی وقت، هوش و ذکاوت دارید و به کامپیوتر و اینترنت هم دسترسی دارید.
4- به دنبال جمع آوری واکنش های خوش بینانه باشید. مانند یک کشاوزر که از زمین زراعی خود مراقبت می کند شما هم وظیفه دارید تا از خوش بینی خود مراقبت کرده آنرا آبیاری کنید، غذا بدهید و در صورت لزوم حرص نمایید. همه ما در زندگی خود شاهد روزهایی بودیم که بدبینی به سراغمان آمده، همیشه باید با حقیقت مواجه شوید و مراقب باشید تا تخیل و تفکرات پوچ و منفی ذهنتان را اشغال نکنند. حدس و گمان را کنار بگذارید و با مسائل و مشکلات خود منطقی برخورد کنید. از خود بپرسید توانایی انجام چه کارهایی را دارید تا با پاسخ به آن احساس قدرت بیشتری در وجودتان ایجاد شود. باید به حقایق رجوع کنید و به دنبال گزینه های متفاوت باشید تا خدای نکرده به دام مطلبی که اکساندر گراهام بل به ما اخطار داده نیفتیم: "آنقدر به یک در بسته خیره نشوید تا دری را که باز است از خاطر ببرید."
5- به قدرت نسل آینده توجه کنید. کودکانی که از پدر و مادرهای افسرده متولد میشوند گرایش بیشتری به افسردگی دارند. کودکانی که دارای والدین خوش بین هستند، خودشان نیز بالطبع خوش بین تر هستند. شما کدام گروه را انتخاب می کنید؟
البته باید توجه داشته باشید که حتی اگر والدین شما منفی گرا بودند، خودتان باید مصمم شوید که بد بینی را کنار بگذارید و افکار منفی را از خود دور کنید. بله شاید انجام این کار قدری دشوار باشد اما اگر قدری تمرین کنید، خوش بینی به مرور زمان ملکه ذهنتان خواهد شد.
سرانجام باید اظهار داشت که هوش خوش بین به درستی می داند که تغییر و بی نظمی غیر قابل اجتناب است و باید از آن مانند سایر موانع عبور کرد. در زمان بروز چنین شرایطی باید هر اقدامی که از دستتان بر می آید انجام دهید؛ همین که مستعد تلاش کردن باشید، کفایت می کند.
شنبه 22/8/1389 - 9:55
پوست و مو
از میان بردن چربی صورت (غبغب )
تبیان: همه میدانند که برای خلاصی از چربی اضافه (در هر ناحیه از بدن که باشد) باید فعالیت چربیسوز بیشتری انجام شود
آب کردن چربی اضافی زیر چانه یا همان غبغب خودمان هم در این مورد استثنا نیست. البته داشتن غبغب برای افرادی که چاق هستند یا اضافه وزن دارند، امری طبیعی است، اما گاهی این اتفاق میافتد که فرد با وجود طبیعی بودن وزن بدنش، با معضل غبغب دست به گریبان می شود و البته نباید فراموش کنید که وجود غبغب، تاثیر زیادی بر چهره فرد دارد و اصولا باعث می شود سن افراد، بیشتر به نظر برسد
جراحی پلاستیک یکی از راههای از بین بردن سریع غبغب است، اما یک راه درمانی مفید بدون درد و خون ریزی نیز برای از بین بردن این مشکل زیر چانهای وجود دارد؛ ورزش دادن عضله این ناحیه که صد البته بهتر از عمل جراحی است!
برای کشیدن عضله این ناحیه، چندین ورزش راحت وجود دارد که به تعدادی از آنها در این قسمت میپردازیم:
1- کف دستها را برای 10 ثانیه به پیشانیتان فشار دهید. این فشار را در جهت عکس گردن و سر وارد کنید. باید حس کنید که گردن و چانهتان سفت شدهاند. این حرکت را، البته این بار با قرار دادن دست در پشت سر، تکرار کنید.
همین حرکت را در دو طرف سر نیز تکرار کنید. در این حالت، دست خود را به شکل پیاله کرده و آن را روی گوش خود قرار دهید و ورزش مذکور را انجام بدهید.
2- در ورزش دیگری که برای رفع این مشکل پیشنهاد میکنیم، باید به این ترتیب عمل کنید: چانهتان را بالا بگیرید و دهان خود را باز و بسته کنید؛ انگار که آدامس میجوید. در این ورزش، باید حس کنید که عضلات آرواره تا گردن شما سخت شدهاند.
3- دهان خود را باز کنید، خیلی آهسته سر خود را به عقب خم کنید و در همین حال بمانید. حالا لب پایین را تا روی لب بالای خود حرکت دهید و این حرکت را چند بار انجام دهید.
4- همانطور که سرتان در حالت طبیعی قرار دارد(بدون خم کردن آن به هر جهتی)، سعی کنید لب پایین خود را به بینیتان بزنید! البته این اتفاق تقریبا غیر ممکن است، اما تلاش برای انجام چنین کاری، برای هدف شما مفید خواهد بود.
5- بیرون آوردن زبان از دهان، آن هم به طور مداوم و پشت سر هم، عضلات دهان و صورت را تقویت میکند و در از بین بردن غبغب نیز مؤثر خواهد بود.
توصیه میکنیم این ورزشها را روزی 2 بار انجام دهید.
شنبه 22/8/1389 - 9:42
آلبوم تصاویر
چهارشنبه 19/8/1389 - 10:2
داستان و حکایت
راهزن و قدیس
سالهای نه چندان دور زاهدی که بعدها به نام ساون قدیس معروف شد در یکی از غارهای منطقه زندگی می کرد.
در آن دوره منطقه مورد نظر فقط یک قصبه مرزی بود که اهالیاش را راهزنان گریزان از عدالت، قاچاقچیها، روسپیها،
ماجراجویانی که در جست و جوی همدست به اینجا می آمدند و قاتلانی بودند که بین دو جنایت این جا استراحت می کردند.
شرورترین آنها مرد عربی به نام آحاب بود که دهکده و حواشی آن را تحت سلطه داشت و
مالیاتهای گزافی بر کشاورزان تحمیل می کرد، کشاورزانی که هنوز اصرار داشتند شرافتمندانه زندگی کنند.
یک روز ساون (قدیس معروف) از غارش پایین آمد به خانه آحاب رفت و از او خواست برای گذراندن شب جایی به او بدهد.
آحاب خندید و گفت:
نمی دانی من قاتل ام؟ تاکنون سر آدمهای زیادی را در زمین هام بریدهام؟ البته که زندگی تو برای من هیچ ارزشی ندارد؟
ساون پاسخ داد:
می دانم اما از زندگی در آن غار خسته شده ام دلم می خواهد دست کم یک شب این جا بخوابم آحاب از شهرت قدیس خبر داشت که کم تر از خودش نبود و این آزارش می داد
چون دوست نداشت ببیند عظمتش با آدمی این قدر ضعیف تقسیم می شود برای همین تصمیم گرفت همان شب او را بکشد
تا به همه نشان بدهد تنها مالک حقیقی آن جا کیست کمی گپ زدند.
آحاب تحت تاثیر صحبت های قدیس قرار گرفت اما مردی بی ایمان بود و دیگر هیچ اعتقادی به نیکی نداشت.
جایی برای خواب به ساون نشان داد و بدخواهانه به تیز کردن چاقوش پرداخت.
ساون پیش از این که بخوابد چند لحظه او را تماشا کرد آنوقت چشم هاش را بست و خوابید آحاب تمام شب چاقوش را تیز کرد
صبح وقتی ساون بیدار شد او را اشک ریزان کنار خود دید. جریان را پرسید
آحاب جواب داد:
نه از من ترسیدی و نه دربارهام قضاوت کردی
اولین بار بود که کسی شب را کنار من گذراند
و به من اعتماد کرد
اعتماد کرد که می توانم انسان خوبی باشم
و به نیازمندان پناه بدهم
تو باور کردی که من می توانم شرافت مندانه رفتار کنم
پس من هم چنین کردم.
می گویند آنها پیش از خواب کمی با هم گپ زدند هر چند از همان لحظه ورود ساون قدیس به خانه آحاب،
آحاب شروع کرده بود به تیز کردن خنجرش.
از آن جا که مطمئن بود جهان بازتابی از خودش است، تصمیم گرفت او را به مبارزه بطلبد پس پرسید:
اگر امروز زیباترین روسپی شهر به این جا میاید، می توانی تصور کنی که زیبا و اغواگر نیست.
قدیس جواب داد: نه. اما می توانم خودم را مهار کنم.
آحاب دوباره پرسید: و اگر به تو پیشنهاد کنم مقدار زیادی سکه طلا بگیری ولی در ازایش کوه را ترک کنی و به ما ملحق بشوی
می توانی طلاها را مشتی سنگریزه ببینی؟
قدیس گفت: نه. اما میتوانم خودم را مهار کنم
آحاب دوباره پرسید: اگر دو برادر سراغت بیایند، یکی از تو متنفر باشد و دیگری تو را یک قدیس بداند،
می توانی هر دو را به یک چشم نگاه کنی؟
قدیس پاسخ داد: هر چند رنج می برم اما می توانم خودم را مهار کنم و با هر دو یک طور رفتار کنم
می گویند این گفتگو مهم ترین عاملی بود که باعث شد آحاب ایمان بیاورد.
| |
چهارشنبه 19/8/1389 - 9:51
آلبوم تصاویر
باغ بوتچارت، باغی كه در جزیره ونكور كانادا و در فاصله ۲۱ كیلومتری از شهر ویكتوریا واقع شده و سال تأسیس آن به ۱۹۰۴ میلادی میرسد، یك باغ كاملاً رؤیایی با حدود ۲۰ هكتار وسعت است كه حقیقتاً شاهكار معماری سبز میتوان نامیدش.
به گزارش «نواندیش»، باغ بوچارت ـ كه به افتخار رابرت بوچارت و همسرش جین به این نام موسوم شده است ـ یكی از چشمنوازترین و سحرانگیزترین و پرجاذبهترین سازههای بشری در ستایش طبیعت است.
ا
ا
چهارشنبه 19/8/1389 - 9:38