تبیان، دستیار زندگی

غم ها را رها کن سعی کن تا بار دیگر لبخند بزنی بگذار تا بار دیگر در بهار گل ها شکوفه دهند آهنگ جدیدی بخوان و موسیقی تازه ای بنواز این یک فصل جدید است و امروز روز دیگریست یک بار دیگر نگاه کن همه ی غم هایت را رها کن شا دی های جدیدی را در زندگیت جستجو کن افسانه ای دیگر بخوان نا کا می هایت را فرا موش کن خوشی دیگری را تجربه کن حرکت کن، بگذار شن های ساحل بر روی پا هایت حر کت کنند طعم دوباره بر خا ستن را تجر به کن و به اوج آسمان ها برس.

با اجازه یکی از اعضا یکی از مطالب قدیمی شونو بالا کپی کردم,مطلب واقعا جالبیه!

هر کی نخونه از دستش رفته!!!!!!!

سلام,دوباره سلام

می بینم که؛داماش جدید(پگاه,شهرداری قدیم)هم ازمون باختش!!!!!!

حالا حریف می طلبیم ..........

فکر کنم اصلا امادگی نداشتن .خوب وقتی مریضین,کی گفته بیاین تو بازی !!!!!

مثل بچه های خوب,قرصاتونو بخورین,لحافتونو بکشین روتون,بگیرین بخوابین,

و در اخر بازی رو واگذار کنید !!!!!!!! به جای اینکه این خرابکاری رو به بار بیارین؛

خداحافظ

تشکر,همیشه برنده ها

 سلام 

امروز رفتیم قبرستون ؛چه قدر خوبه که ادم بعضی وقتا بره اونجا تا یادش بیاد فردا قراره تو چه جایی بره!...

ولی من وقتی این جور جاها میرم, تا هفته ی بعدی تو خودمم تا اینکه یکی از بچه ها پیداش بشه و با هم بریم بیرون شهرتا از تو لاکم بیام بیرون!!!!!!!

دیشب جاتون خالی رفتیم دعای کمیل با مامانم اینا خیلی صفا داشت ...

عقده ی چند هزار ساله مونو خالی کردیم

شما یه بار امتحان کنید پشیمون نمیشین...... 

 دوباره سلام؛ 

 روز جمعه تون به خیر  

 دعای برای فرج اقا امام زمان(عج)فراموش نشود... 

 اقای جمعه های غریبی ظهور کن 

 دهلیزهای شبزده را غرق نور کن 

 اقا چقدر ناله زنیم و دعا کنیم؟ 

 یا باز گرد یا دل ما را صبور کن 

  دلم گرفته اقا دلم تنگ دیدارت شده, 

  انقدر مهربانی که به خاطرگناه من ,تو گریه میکنی! 

 پس چطور می پذیری که اینگونه دلتنگت باشم؟ 

 مهربانم !انچنان سراسر وجودم سرشار محبت  

 تو گشته,که با خود می اندیشم تنها با وجود نام توست  

 که نامم معنی می یابد پس ظهور کن ای عالی ترین واژه ی عشق که: 

 دلم به وسعت دنیا گرفته اقاجان......... 

سلام,سلام

ممنون از نظرای خوبتون

ببخشید  دیگه!رنگ از این تابلوتر نبود

دوستان خوب همراهی که فکر میکنن ما اطلاعات شخصیمونو به همین راحتی لو میدیم,کور خوندن!!!!!!!!!

از همه ی نظر دهندگان عزیز (کمال قدر دانی را داشته باشید)!!!!!!!!!!!

بچه های عزیز تبیانی,لطفا یکی این سوال منو جواب بده:

چرا من نمیتونم وارد صفحه ی چت بشم؟

یعنی کلا صفحه هایی که از این مدل هستند eror میدن و بعدشم ادمو مجبور میکنن صفحه رو ببنده!!!!!!!!

دوستان لطف دارن که اینقدر به نظرات بنده اهمیت میدن!

این دوبیتی هم تقدیم به اونا

دیشب که مرغ دل من پرید و رفت

شب امد و دلی ز میکده ی جان خرید و رفت

لطفی نمود و نگاهی به ما فکند

دل را درید و به یک جا برید و رفت

این مطلب هم به افتخار پرسپولیسیا

ایرادی نداره که!همچین ته جدولی هم که نشدین انشاء الله تلاش میکنید سال دیگه اول که نه !ما استقلالی ها نمیذاریم!!!!!!!!شاید به لطف خدا,باتلاش بچه هاوبا همکاری سرمربی  تون بتونین دوم بشین!!!!!!!!!

حالا از شوخی گذشته من که زیاد اهل فوتبال در حد لیگ نیستم ولی برام ابی و قرمز هم نداره .

اصلا نمیارزه  که به خاطرش مثل بعضیا تا چند هفته دو نفر حتی با هم حرفم نزنند!

مگه نه؟ اگه کسی رو میشناسین که تا به حال این کارو کرده, تو نظراتتون بنویسین تا برم به مامانش اینا بگم حسابشو بذارکف دستش!!!!!!!

تا بعد ...

سلام مهربونای همیشه همراه

بازم از نظرای خوبتون ممنون...........

اینم یه دوبیتی از خودم

ای افتاب متاب و یا ارام تر بتاب

ای ماهتاب متاب و یا دلرام تر بتاب

ای صبح صادقه ی دل در کویر عشق

روزی بر این خمار روانه تر بتاب

ابی نوشتم چون ابی رفته اول اول جدول رده بندی

اینم قابل توجه اونایی که فکر میکنن خیلی کارشون درسته!

این مصیبت بزرگو از همین جا,جا داره به شهبازی,اقادامادمون علی اکبر خان و همچنین اق داداشمون تسلیت عرض کنم.......خدا صبرتون بده!

اولش خواهر جان ببخشید به خاطر دیروز!...

دوما راستی...عیدتون مبااااااااااااارک!

بعدشم اینکه تولد ابجیم اینا مبارک.

عید غدیر هم پیشاپیش مبارک باشه

امروزمیخوام یه شعر متفاوت که البته مطمئنا اگه بخونین به این نتیجه میرسین که خودم ننوشتمش!...

کفشهایم کو؟

چه کسی بود صدا زد سهراب؟

اشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ

مادرم درخواب است

و منوچهر و پروانه,و شاید همه ی مردم شهر

شب خرداد به ارامی یک مرثیه ازروی سر ثانیه ها میگذرد

و نسیمی خنک از حاشیه ی سبز پتو خواب مرا میروبد

بوی هجرت میاید:

بالش من پر اواز پر چلچله هاست

صبح خواهد شد

و به این کاسه ی اب اسمان هجرت خواهد کرد

باید امشب بروم

باید امشب چمدانی که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد ,بردارم

 و به سمتی بروم

که درختان حماسی پیداست

رو به ان وسعت بی وا÷ه که همواره مرا میخواند

یک نفر بازصدا زد: سهراب!

کفش هایم کو؟.....

قبل از خداحافظی باید بگم که ؛ اگاهان خیال نکنند من تو این شعر دستکاری کردم ها!

من فقط یه قسمتی از اول و اخر شعرو نوشتم چون به نظرم جالب تر بودند.

البته شعرای سهراب همش قشنگه....

تا فردا خداحافظ

یک مزاحم دارم هر شب که میخوام تو تبیان مطلب تایپ کنم پیداش میشه هر دفعه هم میگه:باز شب شد تو وصل شدی؟

خودشو کسی نیست چیزی بگه خانمو ؛ هر شب زنگ میزنه به شوهرش تا نصف شب میشینه به حرف زدن!

خوب حالا از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است .راستی چه خبر؟پشت کنکوری چند تا داریم؟

نمیدونم چرا هیچکس به مطالب من نظر نمیده پس چطوره که بعضیا اینقدر نظر دارن؟

شعرایندفعه رو هر کی بخونه مدیونه اگه نظر نده!!!!!!!

                              عشق چون اید برد هوش دل فرزانه را

عشق باز امد و یک دل که ز فرزانه ربود /شعله ی رشک به صیاد گران تور گشود

دل ادم بربود و به رگ غیرت تور /وصله انداخت بدو گفت برو چشم بشور

دل ادم که دلی بردل صیاد نباخت/همه یکدل شد و موسیقی ایام نواخت

که اگر صید منم دوش که با ان بودی /تو که دیشب به در خانه ی او یکدله مهمان بودی

دوش با ان و همی روز مرا میخواهی؟ /ولی امروز بیا بین که نداری راهی

باری ادم که دلی بر سر یک دیگر داشت /سر این حرف بماند و دل عاشق را کاشت

عاقبت,عاشق برجسته که یک شب دل داد /داد بر کوه چو فرهاد سر خود بر باد

تموم شد ...تا فردا خداحافظ