• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 100
تعداد نظرات : 60
زمان آخرین مطلب : 5149روز قبل
كودك

واقعیت این است كه برای خوابی راحت داشتن در شب برای كودك تنها یك روش وجود ندارد، راه حلها و توصیه های گوناگونی در این زمینه وجود دارد كه چكیده ای از آنها به شرح زیر است: • برای كودكتان زمان خواب با مشورت با خودش تعیین كنید و وقتی به زمان خواب وی نزدیك است به كودك باید حتما فرا رسیدن زمان خواب را یاد آوری كنید ، آنها به برخورد قاطع شما و یك قرار ثابت برای خواب نیاز دارند. • سعی كنید برو به اتاق خوابت مثل یك عمل تنبیهی به نظر نرسد و به جای آن می توانید به كودك بگویید كه لازم نیست بخوابی بلكه باید در تخت خودت استراحت كنی ، وقتی جنبه اجبار برای خواب از بین برود احساس آرامش و خواب خود به خود به وجود می آید . • تشویق كودك با صحبت و با عمل ، به این صورت كه هر شب به وقت شناسی و در رختخواب رفتن وی جایزه بدهید. جایزه می تواند یك خوراكی ویژه قبل از خواب مثل یك لیوان شیر یا خوراكی كه كودك دوست دارد باشد و یا به عنوان تشویق یك لباس خواب نو و قشنگ به او هدیه بدهید • می توانید قبل از خواب با یك عمل مطبوع مثل : قصه گفتن و یا گوش كردن به نوار قصه و یا لالایی روزش را به پایان برسانید همین طور حمام كردن و ماساژ قبل از خواب و یا تكان دادن كودكان كوچكتر به آرامی ، مفید خواهد بود. • سعی كنید هنگام خواب ، كودك لباس خواب راحتی بپوشد و اتاق خواب كودك تهویه خوبی داشته باشد و لحافهای سنگین را برای او نگذارید. توجه كنید كودك شما یك محل خواب مطبوع داشته باشد كه خوب به نظر برسد مثل: یك اتاق شخصی و یا تخت شخصی. • فعالیتهای بدنی كودك مانند: بازی كردن در پارك، برنامه های ورزشی و ... را در طول روز افزایش دهید. البته باید این بازیها تا غروب ادامه داشته باشد و بتدریج فعالیت كودك را از زمان غروب به بعد كاهش داده و به جای بازیهای پر تحرك ، فعالیتهایی مثل: مطالعه كردن و شنیدن قصه و یا تماشای تلویزیون را جایگزین كرد، باید سعی كرد قبل از خواب بازیهای هیجان انگیز مثل: بازیهای كامپیوتری انجام ندهند و یا فیلمهای هیجان انگیز نبیند. • اگر كودك در شب سخت به خواب می رود به او اجازه خوابیدن در طول روز را ندهید. • به خاطر داشته باشید مصرف شبانه برخی از مواد غذایی مانند : چای و یا نوشابه ، خواب كودك را كاهش می دهد. • اگر كودك شما در اتاق خواب خودش می ترسد خیلی مهم است كه شما ترس او را جدی بگیرید ، كودك را آرام كنید و سعی كنید با هم پی به علت ترس ببرید . به كودك این فرصت را بدهید كه در مورد مشكل احتمالی و هیجانات یا چیزهای جالبی كه در روز برایش اتفاق افتاده با شما صحبت كند ، حتی كودك می تواند وقتی در تخت خود دراز كشید از زبان خودش داستانی برای شما بگویید و در مورد این داستان با او صحبت كنید و مطمئن شوید كه تخیلات در ذهن او نماند. این مسئله كمك می كند كه كودك با آرامش بیشتری به خواب فرو رود.

منبع وبلاگ: MOHSEN53

پنج شنبه 24/2/1388 - 22:48
كودك

مشكل دیر به خواب رفتن در كودكان خواب برای كودك همانند تغذیه لازم و ضروری است، بسیاری از كودكان برای به خواب رفتن مشكل دارند و به موقع نمی خوابند، در كودكان معمولا بی خوابی اوایل شب اتفاق می افتد و به اصطلاح به آن بی خوابی شبانه گفته می شود. احتیاج به خواب در انسانها در سنین مختلف متفاوت است، به عنوان مثال به طور متوسط یك كودك دوازده ساله به نه ساعت خواب و یك كودك چهار ساله به یازده و نیم ساعت خواب احتیاج دارد، البته این مسئله بین كودكان با هم در یك سن فرق می كند. كودكی كه شبها با آرامش و به حد كافی خوابیده ، روز بعد به موقع از خواب بیدار می شود و ا گر به حد كافی نخوابد ، صبح روز بعد به علت كافی نبودن مقدار خواب بهانه گیر و كج رفتار می شود و كمتر شاد به نظر می رسد و انرژی كمتری دارد در بچه های بزرگتر ، به اندازه نبودن خواب شب آنها را خسته ، كند و حساس می كند و نمی توانند بر روی درس تمركز كنند . والدین در خواباندن كودك نقش مهمی را ایفا می كنند، حتی عده ای از كودكان تا زمانی كه یكی از والدین خصوصا مادر در كنارشان نباشد به خواب فرو نمی روند. عواملی كه سبب دیر به خواب رفتن در كودكان می شود ممكن است دلایل متعددی داشته باشد. وقتی می بینید كودك شما در به خواب رفتن مشكل دارد بهتر است به موارد زیر توجه كنید: 1ـ آیا ساعتی مشخص و منظمی برای رفتن كودك به تخت وجود دارد؟ 2ـ آیا كودك در تخت خود احساس خوبی دارد (به عنوان مثال : محیط اتاق خواب برایش مطبوع است؟ خیلی روشن یا تاریك نیست؟ زیاد گرم یا سرد نیست؟ آیا تخت مرتب شده و یا تشك خوبی دارد؟ ) 3ـ آیا بچه های متعدد در یك اتاق می خوابند و همدیگر را بیدار نگه می دارند؟ 4ـ آیا كودك شما در طول روز مسائلی داشته كه فكرش را به طور مداوم مشغول می دارد و وی را هیجان زده می كند و باعث اخلال در خواب می شود ؟ (مثال: هیجانات ، دعوا و در گیری ، فیلمهای مهیج و یا تولد بچه دیگر ) 5ـ آیا ممكن است سر و صدا زیاد باشد و مانع خواب كودك شود؟ 6ـ آیا مهمان آمده و كودك تمایل دارد ترجیحا بیدار بماند؟ 7ـ آیا كودك در اتاق وقتی تنها است احساس ترس می كند؟ در كل دلایل متفاوتی می تواند باعث نرفتن به موقع كودك به طرف تخت خود شود. واقعیت این است كه برای خوابی راحت داشتن در شب برای كودك تنها یك روش وجود ندارد، راه حلها و توصیه های گوناگونی در این زمینه وجود دارد كه چكیده ای از آنها به شرح زیر است: • برای كودكتان زمان خواب با مشورت با خودش تعیین كنید و وقتی به زمان خواب وی نزدیك است به كودك باید حتما فرا رسیدن زمان خواب را یاد آوری كنید ، آنها به برخورد قاطع شما و یك قرار ثابت برای خواب نیاز دارند. • سعی كنید برو به اتاق خوابت مثل یك عمل تنبیهی به نظر نرسد و به جای آن می توانید به كودك بگویید كه لازم نیست بخوابی بلكه باید در تخت خودت استراحت كنی ، وقتی جنبه اجبار برای خواب از بین برود احساس آرامش و خواب خود به خود به وجود می آید . • تشویق كودك با صحبت و با عمل ، به این صورت كه هر شب به وقت شناسی و در رختخواب رفتن وی جایزه بدهید. جایزه می تواند یك خوراكی ویژه قبل از خواب مثل یك لیوان شیر یا خوراكی كه كودك دوست دارد باشد و یا به عنوان تشویق یك لباس خواب نو و قشنگ به او هدیه بدهید • می توانید قبل از خواب با یك عمل مطبوع مثل : قصه گفتن و یا گوش كردن به نوار قصه و یا لالایی روزش را به پایان برسانید همین طور حمام كردن و ماساژ قبل از خواب و یا تكان دادن كودكان كوچكتر به آرامی ، مفید خواهد بود. • سعی كنید هنگام خواب ، كودك لباس خواب راحتی بپوشد و اتاق خواب كودك تهویه خوبی داشته باشد و لحافهای سنگین را برای او نگذارید. توجه كنید كودك شما یك محل خواب مطبوع داشته باشد كه خوب به نظر برسد مثل: یك اتاق شخصی و یا تخت شخصی. • فعالیتهای بدنی كودك مانند: بازی كردن در پارك، برنامه های ورزشی و ... را در طول روز افزایش دهید. البته باید این بازیها تا غروب ادامه داشته باشد و بتدریج فعالیت كودك را از زمان غروب به بعد كاهش داده و به جای بازیهای پر تحرك ، فعالیتهایی مثل: مطالعه كردن و شنیدن قصه و یا تماشای تلویزیون را جایگزین كرد، باید سعی كرد قبل از خواب بازیهای هیجان انگیز مثل: بازیهای كامپیوتری انجام ندهند و یا فیلمهای هیجان انگیز نبیند. • اگر كودك در شب سخت به خواب می رود به او اجازه خوابیدن در طول روز را ندهید. • به خاطر داشته باشید مصرف شبانه برخی از مواد غذایی مانند : چای و یا نوشابه ، خواب كودك را كاهش می دهد. • اگر كودك شما در اتاق خواب خودش می ترسد خیلی مهم است كه شما ترس او را جدی بگیرید ، كودك را آرام كنید و سعی كنید با هم پی به علت ترس ببرید . به كودك این فرصت را بدهید كه در مورد مشكل احتمالی و هیجانات یا چیزهای جالبی كه در روز برایش اتفاق افتاده با شما صحبت كند ، حتی كودك می تواند وقتی در تخت خود دراز كشید از زبان خودش داستانی برای شما بگویید و در مورد این داستان با او صحبت كنید و مطمئن شوید كه تخیلات در ذهن او نماند. این مسئله كمك می كند كه كودك با آرامش بیشتری به خواب فرو رود.

 منبع: وبلاگ MOHSEN53

پنج شنبه 24/2/1388 - 22:46
كودك

اختلال كم توجهی- بیش فعالی در كودكان (Hyperactive) این اختلال در بر گیرنده كودكانی است كه از دستورها اطاعت نمی كنند ، از لحاظ هیجانی تحریك پذیر و خشن هستند ، پیوسته از یك فعالیت به كار دیگری می پردازند بدون اینكه هیچ یك را به سر انجام برسانند ، تمركز و توجه در كارها و یا فعالیتها و بازیها در این كودكان پایدار نیست ، اغلب به نظر می رسد كه حواسشان جای دیگری است و یا گوش نمی دهند و اینطور به نظر می رسد كه آنچه را كه گفته شده است نشنیده اند ، اكثر این كودكان بد اخلاق ، ستیزه جو ، نافرمان و پرخاشگر هستند و با كودكان دیگر میانه خوبی ندارند و به طور كلی لجوج ، ریاست طلب و بی انضباط هستند ، رفتارهای غیر قابل پیش بینی انجام می دهند ، مرتب در حرف دیگران می پرند ، اشیا را از دیگران می قاپند و به چیزهایی دست می زنند كه اجازه آن را ندارند . این كودكان وقتی كه بزرگتر می شوند در كارهای گروهی مشكل دارند و در مدرسه نمی توانند یكجا آرام بگیرند به طور مكرر از جای خود بلند می شوند و یا از میز آویزان می شوند. بیش فعالی ممكن است به صورت بر قراری ، ناآرامی در جای خود ، دویدن ، جهیدن و بالا و پایین پریدن در موقعیتهای نامربوط ، ناتوانی در ساكت ماندن و یا بیش از حد حرف زدن نیز نمود می یابد. این كودكان معمولا در نوباوگی علائمی از خود نشان می دهند مانند : خواب كم و گریه زیاد دارند ، به نور و صدا و حرارت و سایر تغییرات محیطی به سرعت به گونه ای غیر عادی پاسخ می دهند ، مرتب در حال جلو و عقب كردن خودشان هستند ، معمولا در آغوش مادر آرام نمی گیرند و جیغ می زنند و لگد می اندازند و حتی در گرفتن پستان مادر هم مشكل دارنددر این نوع اختلال ممكن است بر اثر بالا رفتن سن كودك ، مسئله خود به خود حل شود اما این كودكان اگر به حال خود گذاشته شوند در بزرگسالی رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان می دهند. اكثر این كودكان از هوش بالا برخوردارند و كارهایی كه انجام می دهند غیر مترقبه و ناگهانی است و خطر را احساس نمی كنند. به طور كلی می توان گفت الگوی پایدار این اختلال كمبود تمركز و توجه ، بیش فعالی و پرخاشگری است ، البته باید این خصوصیات حداقل به مدت شش ماه در كودك ثابت باشد تا بتوانیم بگوییم كه كودك دچار این اختلال شده است. علل ایجاد این اختلال هنوز به طور قطعی ناشناخته است ، عوامل متعددی از قبیل وراثت ، مشكلات و مسائل در هنگام تولد ، عوامل عصب شناختی ، حساسیت غذایی و متغیرهای محیطی مطرح شده است اما هیچ یك تایید و یا رد نشده اند. پژوهشها حاكی از آن است كه پسران بیشتر از دختران به این اختلال مبتلا می شوند. در درمان این كودكان روشهای رفتار درمانی به همراه رژیم غذایی خاص و داروهایی كه پزشك برای درمان این اختلال تجویز می كند بهترین نتایج را در كنترل علائم دارد. والدین چنین كودكانی باید با مراجعه به روانپزشك و یا روانشناس با شكیبایی و ثبات قدم در این مسیر به فرزندشان كمك كنند.

 منبع: وبلاگ MOHSEN53

پنج شنبه 24/2/1388 - 22:44
كودك

با كودك چگونه از مرگ صحبت مى كنید؟ توضیح مرگ به كودكان یكى از سخت ترین كارها براى اولیاست، بخصوص هنگامى كه خود آنها با غم مرگ عزیزى دست به گریبان هستند. اما مرگ یك بخش غیر قابل انكار از زندگى است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از خیلى خردسالى، كودكان نسبت به آن كنجكاو مى شوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره روشهایى كه احساس غم مربوط به آن را به طور طبیعىنشان بدهد، علاقه مند هستند، روشهایى كه بزرگترها عزادارى مى نامند. شاید باعث تعجب باشد كه بدانید حتى كودكان ۲ ساله از مرگ آگاه هستند. كودكان در قصه هایشان یا برنامه هاى تلویزیون از مرگ مى شنوند، یا در اطراف خود حیوانات خانگى یا خیابانى مرده را مى بینند. على رغم این موارد، هیچ كدام از كودكان مفهوم مرگ را نمى دانند. آنها نمى توانند مفهوم همیشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان یك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى گیرند. آنها تصور مى كنند كه اجساد هنوز مى خورند و مى خوابند و كارهاى همیشگى خود را انجام مى دهند، فقط با این فرق كه این كارها را یا در آسمانها و یا در زیر خاك انجام مى دهند. حتى وقتى یكى از اولیا یا خواهران و برادران كودك درگذشته است، او نمى تواند این اتفاق را براى آنها در نظر بگیرد. كودكان به روشهاى مختلف نسبت به مرگ واكنش نشان مى دهند: اصلاً تعجب نكنید اگر كودك ۲ ساله اى در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت كند یا كودك ۵ ساله اى نخواهد به مهد كودك همیشگى اش برود، چرا كه كودك در جست و جوى علت پریشانى و غمگینى بزرگترها است و مى خواهد بداند چرا برنامه روزمره اش تغییر كرده است. او با خودش فكر مى كند چرا به ناگهان جهان اطرافش این همه نگران كننده شده است. از سوى دیگر، ممكن است كودكى هم باشد كه اصلاً واكنشى به مرگ نشان ندهد یا گاه گاهى در بین شادى و خوشحالى هاى كودكانه اش به یاد آن بیفتد كه این هم كاملاً طبیعى است و دلیل سنگدلى كودك نیست! اصولاً كودكان این مفهوم را كم كم و به آهستگى درك مى كنند و نباید انتظار داشت كه همه موضوع را در یك لحظه یا یك روز بفهمند و حتى بسیارى از آنها تا وقتى كه كاملاً احساس امنیت نكنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمى دهند، یعنى فرایندى كه ممكن است ماهها تا سالها به طول بینجامد، بخصوص اگر مرگ عزیزى را شاهد بوده باشند.بعضى از كودكان رفتارهایى انجام مى دهند كه به نظر عجیب مى رسد. مثل بازیهاى تشییع جنازه یا اداى مردن كسى را درآوردن. این هم امرى طبیعى است، حتى اگر به نظر بزرگترها غیر معقول باشد. بنابراین، این روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نباید از كودك گرفت. > احساسات خود را در مورد مرگ توضیح بدهید. سوگوارى یك قسمت بسیار مهم براى التیام غم مرگ عزیزان است و این هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است كودك را نباید با سوگوارى شدید، وحشت زده كرد، ولى از طرفى هم نباید مسأله را بى اهمیت جلوه داد. به كودك باید توضیح داد كه بزرگترها هم نیاز به گریه كردن دارند و اینكه ما به خاطر از دست دادن كسى ناراحت هستیم. در غیر این صورت، كودك كنجكاوانه تغییرات خلقى شما را درك مى كند و بخصوص وقتى حس كند مسأله اى وجود دارد، ولى شما سعى در مخفى كردن آن دارید، نگران تر مى شود. > به سؤالات كودك پاسخ دهید. كنجكاوى كودكان درباره مرگ یك امر عادى است و نباید از سؤالات آنها فرار كرد، بلكه بهتر است از فرصت پیش آمده استفاده كرده و به كودك كمك كنیم تا بتواند با مسأله از دست دادن دیگران روبرو بشود. > جوابهاى آسان و كوتاه عرضه كنید. كودكان قدرت درك اطلاعات پیچیده و سنگین را ندارند. بنابراین سعى كنید براى توضیح مرگ وارد جزئیات و بحثهاى پیچیده آن نشوید. آنچه براى كودكان بخصوص زیر ۵ سال درك بهترى دارد، توضیح مرگ به عنوان توقف تمام كارهاى جسمانى است. مثلاً به او گفته شود مردن این گربه یعنى اینكه او دیگر راه نمى رود یا غذا نمى خورد و چیزى را نمى بیند و هیچ دردى را احساس نمى كند و جسم آن دیگر كار نمى كند. > كودكان نیاز دارند در مورد خودشان اطلاعاتى داشته باشند. ممكن است بپرسند كه «من كى مى میرم؟» كه در جواب بهتر است گفته شود «هیچ كس نمى داند كه كى كسى مى میرد، ولى بیشتر ما زمان خیلى خیلى زیادى زندگى مى كنیم. من مطمئنم كه تو تا وقتى كه خیلى پیر بشوى، زندگى مى كنى.» یا ممكن است كودك بپرسد: «مامان، تو كى مى میرى؟» این سؤال معمولاً براى اولیا خیلى تكان دهنده است. عملاً منظور كودك از این نوع سؤال این است كه آیا تو از من مراقبت مى كنى و یا چه كسى بعد از این از من مراقبت مى كند، بنابراین بهتر است به كودك گفته شود «مامان قوى و سالم است و خیلى خیلى وقت زیادى، پیش تو خواهد ماند.» حتى به كودكان زیر ۵ سال توصیه مى شود اولیا بگویند «مامان نمى میرد»، «بابا نمى میرد». بنابراین اگر اینگونه جواب بدهیم كه «فرزند عزیزم همه ما یك روزى مى میریم» براى كودك مانند این است كه بگوییم ما همین امروز مى میریم واژه هاى مسأله ساز در بخش نخست مقاله، به چگونگى نگاه كودكان به مقوله مرگ و اینكه آنها نمى توانند مفهوم همیشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان یك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى گیرند، اشاره شد. و همچنین نكته هایى براى ایجاد ارتباط مناسب با كودكان مطرح شد. در بخش پایانى ، سایر نكات مهم در این زمینه مورد بررسى قرار مى گیرد. > از عبارت هایى كه به یك امرخوب اشاره مى كند، پرهیزكنید. عبارت هاى معمول بزرگترها درمورد مرگ مثل «درآرامش استراحت كردن» یا «خواب ابدى» یا «رفتن به یك جاى دور» براى خردسالان بسیارگیج كننده است. پس نگویید كه «پدربزرگ خوابیده است» یا «به یك جاى دوررفته است». كودك ممكن است با این توضیحات از رفتن به تختخواب نگران بشود و فكركند كه او هم ممكن است بخوابد و دیگر برنگردد، یا اگر شما به خرید و كار بروید، فكركند كه شما هم برنمى گردید. مرگ را هرچه قابل لمس تر براى او توضیح بدهید مثلاً بگویید: «پدربزرگ خیلى خیلى پیرشده بود و بدن اش قادر به كاركردن نبود» اگر پدربزرگ قبل از مرگ مریض بوده اطمینان حاصل كنید كه كودك بفهمد مریض شدن مثل سرماخوردن معنى مردن نمى دهد. به او توضیح بدهید كه این مریضى ها نمى تواند كسى را بكشد. > درمورد كاربرد واژه هاى خداوند و بهشت با احتیاط كامل رفتاركنید. دقت كنید این مفاهیم را براى یك كودك ۵ساله یا حتى كوچكتر به كار مى برید و هدف شما این است كه او را آرام كنید. پس مراقب باشید او را بیشتر گیج و مضطرب نكنید. براى مثال اگر بگویید «مادربزرگ الآن خیلى خوشحال است چون توى بهشت است» كودك فكرمى كند «چطور مادربزرگ واقعاً خوشحال است اگر همه كسانى كه دور و برمن هستند، این همه ناراحتند؟!» یا مثلاً بگویید كه «عمو آنقدر خوب بود كه خداوند او را پیش خودش برد.» كودك فكرمى كند اگر خدا عمو را پیش خودش برده چون خوب بوده پس ممكن است مامان، من یا هركس خوب دیگرى را نیز پیش خودش ببرد!!» یا «اگر من هم خیلى خوب باشم مى توانم برم پیش خداوند و بابابزرگ را ببینم» یا اینكه «سعى كنم كه بچه بدى باشم تا بتوانم بیشتر پیش بابا و مامان بمانم!» بنابراین عبارتى به كار ببرید كه او را نگران تر نسازد. مثلاً بگویید: «ما خیلى ناراحتیم كه بابابزرگ دیگر پیش ما نیست و ما خیلى دلتنگ او مى شویم ولى این خوب است كه بدانى او الآن پیش خداوند است.» > منتظر واكنش هاى مختلفى ازسوى كودك باشید. كودكان علاوه بر احساس غم درباره مرگ، احساس گناه یا خشم نیز پیدامى كنند. بخصوص اگر متوفى یك فرد نزدیك خانواده باشد. مثلاً كودك ممكن است فكركند خواهرش به خاطر حسادت هاى او مرده است یا چون او خواهرش را كتك مى زده و اذیت مى كرده، مرده است و از این احساس به احساس گناه شدید برسد. گاهى ممكن است كودك نسبت به متوفى خشمگین بشود كه چرا او را ترك كرده و رفته، یا حتى نسبت به شما، پزشكان و پرستاران احساس خشم كند. ازسوى دیگر كودك ممكن است با بروز رفتارى كاملاً بى تفاوت شما را متعجب كند مثلاً بگوید«حالا كه بابا پیش ما نیست، من راحت تر مى توانم بازى كنم!» از اینگونه عبارات تعجب نكنید و آنها را به حساب ناتوانى كودك از درك مفهوم پیچیده مرگ بگذارید. كودكان نمى توانند آنطور كه بزرگترها معنى و اثر مرگ را درك مى كنند، این موضوع را درك كنند، بنابراین چنین كودكانى سنگدل و بى احساس نیستند. > انتظار تكرار سؤالات كودك را داشته باشید. سؤالات تكرارى درمورد مرگ و توضیح علائم غم و ناراحتى براى كودك ممكن است مدت ها به طور بینجامد. حتى با بزرگترشدن وى و رشد مهارت هاى شناختى او، سؤالات تازه ترى مطرح مى شود. نگران نباشید كه توضیحات شما ناقص بوده، چرا كه سؤالات تكرارى كودكان یك امر طبیعى است. تنها كارى كه باید بكنید این است كه با صبر هرچه تمامتر به آنها پاسخ دهید. > به كودك كمك كنید خاطرات خوب فرد فوت شده را به یاد بیاورد. صحبت از شیرینى با او بودن و اجازه تعریف از گذشته دادن به كودك خیلى آرامش مى دهد. كودكان به روش هاى قابل لمس براى سوگوارى نیازمند هستند، بنابراین به جاى شركت درمراسم تدفین، كودك زیر۵سال مى تواند در خانه شمع روشن كند یا یك آواز براى فرد درگذشته بخواند، تصویر او را بكشد یا در مراسم دیگر سوگوارى شركت داده شود. دادن یك وسیله از فرد فوت شده به كودك، براى ایجاد احساس آرامش در او بسیار مؤثر است؛ مثلاً مى توان یك گردنبند از مادربزرگ را دراتاقش گذاشت. > گاهى اوقات مادر به علت سقط جنین بیمار، دچار سوگ مى شود. دراین موارد كودك نیز نگران مادر مى شود حتى بدون اینكه بداند حاملگى و تولد چه معنى مى دهد. او ممكن است احساس گناه كند و یا به سوگ ازدست رفتن نقش خواهر یا برادر بزرگترشدن خودش بنشیند كه شما ازقبل به او وعده داده بودید. دراین مواقع، كودك احتیاج دارد مطمئن بشود اینگونه مرگ و میر خیلى نادر است، بخصوص اگر شما قصد باردارى دیگرى دارید. به كودك باید توضیح داد «بچه فوت شده به اندازه كافى بزرگ نشده بود كه بتواند به دنیا بیاید و بیرون شكم مامان زندگى كند». به كودك خود اجازه بدهید با كشیدن یك نقاشى یا درست كردن یك كاردستى دراین باره سوگوارى خود را نشان بدهد. > درمواقعى كه از تلویزیون یك حادثه را مشاهده مى كنید، كودك شما اضطراب و نگرانى شما را درك مى كند. بنابراین به او بگویید «از اینكه مردم ناراحت شده اند و با سختى روبه رو هستند من هم ناراحت هستم. ولى دركنار تو، كودكم، خواهم بود و از تو مراقبت خواهم كرد.» > سعى كنید كه كودك هرچه زودتر به زندگى همیشگى و روزمره اش برگردد، فعالیت ها و برنامه هاى همیشگى به كودك كمك مى كند كه زودتر احساس امنیت و آرامش كند. > در شرایط دشوارى كه خود شما ازیك غم بزرگ دررنج هستید، انتظار رفتاركامل و بدون اشكال ازخود نداشته باشید. دراین مواقع، ممكن است شما جلوى كودك گریه كنید یا جواب سؤالات او را در وهله اول نداشته باشید كه اینها همه طبیعى است. بنابراین از دوستان و اقوام كمك بخواهید و به یاد داشته باشید هرچه شما به خودتان بیشتر كمك كنید تا با مسأله سوگ كنار بیایید، به كودكتان نیز بیشتر مى توانید یارى برسانید Refrences: • Children,s reactions to traunabicevents. journal of child psychology and psychiatry • Child and Adobeseent psychiatry, Modern APPcoaches, 3rd edn,

منبع وبلاگ: MOHSEN53

پنج شنبه 24/2/1388 - 22:44
كودك

معنی دعوای اولیا چیست ؟ اینكه پدر و مادر ها ، گاهی اوقات با هم مخا لفت و گاهی هم بحث می كنند ، یك مساله عادی است . آنها ممكن است راجع به پول ، كار های خانه یا اینكه وقت شان را چطور با هم بگذرانند، مخالفت كنند . گاهی درباره ی مسائل مهم كه مربوط به خانواده است و البته خیلی وقت ها هم به خاطر مسائل كم اهمیت مثل اینكه شام چی باشد یا كی به خرید برود ، ممكن است مخالفتی پیش بیاید . كسانی كه مدت زیادی با هم زندگی می كنند به طور طبیعی ، گاهی با هم مخالفت یا بحث می كنند . بعضی وقت ها آنها با هم مخالفت می كنند ولی با آرامش با هم حرف می زنند و هر دو به هم شانس شنیدن و گفتن را می دهند. گاهی هم مخالفت شان را با دعوی و داد زدن به هم نشان می دهند . بیشتر بچه ها از این دعوا ها خیلی نگران می شوند . صدا های بلند و كلمات نا مهربان اولیا باعث می شود كه آنها احساس ترس یا غمگینی پیدا كنند . حتی وقتی كه اولیا با هم قهر می كنند و اصلا حرف نمی زنند هم ، می تواند برای بچه ها آزار دهنده باشد . گاهی بچه ها فكر می كنند كه در دعوی اولیا مقصر هستند ، مثلا وقت هایی كه به خاطر موضوعی كه به بچه ها مربوط میشود. در این موقع احساس گناه و تقصیر در بچه ها ایجاد می شود . اما این مهم است كه بچه ها بدانند كه در رفتار های اولیا شان هیچ وقت مقصر نیستند . • معنی دعوی اولیا چیست ؟ بیشتر وقت ها، بچه ها به این فكر می كنند كه منظور پدر و مادر شان از دعوی چیست ؟ ممكن است با خودشان فكر كنند كه اولیای آنها همدیگر را دوست ندارند و حتی ممكن است كه فكر كنند كه معنی دعوی آنها این است كه می خواهند همدیگر را طلاق بدهند . اما دعوی پدر و مادر ها معمولا این معانی را ندارد . این مهم است كه بچه ها بدانند كه بزرگتر ها هم گاهی درست مثل خود بچه ها ، با هم دعوی می كنند و در موقع دعوی ممكن است كه حرف هایی زده شود كه واقعا" منظور آنها نباشد . بعضی روز ها بزرگتر ها خسته و كم حوصله می شوند و شاید از دست كسی عصبانی باشند ، این وقت ها ممكن است در خانه بحث و دلخوری و یا شاید دعوی پیش بیاید . • احساس بچه ها در موقع دعوی پدر و مادر ها چیست؟ شنیدن صدای بلند یا كلمات نا مهربان از اولیا ، معمولا بچه ها را غمگین می كند . دیدن ناراحتی و غمگینی اولیا و اینكه نمی توانند عصبانیت خودشان را كنترل كنند ، باعث می شود بچه ها بترسند یا احساس تنهایی كنند . موقع دعوی ، بچه ها ممكن است بیشتر نگران یكی از اولیا باشند كه بیشتر غمگین شده یا حتی بیشتر سرش فریاد كشیده شده است . یا ممكن است یكی از اولیا ،آنقدر خشمگین شده باشد كه احساس خطر پیش بیاید . گاهی هم اولیای عصبانی با فرزندشان هم ، عصبانی میشوند . بعضی اوقات ، بچه ها از دعوی بزرگتر ها دل درد می گیرند یا گریه می كنند . یا خوابشان نمی برد یا مدرسه رفتن برایشان سخت می شود . یكی از كار های مهم این است كه این احساس را با خود اولیا در میا ن بگذارند تا آنها به كمك بچه ها بیایند . شاید بزرگتر ها اصلا حواسشان نباشد كه بچه ها ترسیده اند و یا به آنها علت بحث را توضیح بدهند و احساس منفی بچه ها را بر طرف كنند . • وقتی دعوی بزرگتر ها زیاد طول بكشد یا زیاد تكرار بشود ، چه كار باید كرد؟ هر چند كه گاهی پدر و مادر ها ممكن است با هم مخالفت كنند ولی اینكه سر هم داد وفریاد كنند یا حرف های خیلی نامهربان بگویند و خلاصه به همدیگر بی احترامی كنند ، اصلا كار درستی نیست . گاهی اوقات ، دعوی بزرگتر ها ممكن است با خشونت و هل دادن یا شكستن چیزهای مختلف یا خدای ناكرده، زدن همدیگر همراه بشود ، كه این كارها هم ،هرگز و به هیچ وجه كار های درستی نیست . در این وقت ها ، اولیا احتیاج دارند كه كسی به آنها بیاموزد كه چطور عصبانیت شان را كنترل كنند ! شاید بچه ها با یكی از بزرگتر هایی كه به او اعتماد دارند مثل عمو ،پدر بزرگ یا معلم ، راجع به اینكه در خانه دعوی های زیاد یا خطر ناك ، اتفاق می افتد و اینكه ممكن است كسی آسیب ببیند ، صحبت كنند و از او بخواهند به خانواده ی آنها كمك كند . كسانی هم مثل دكتر ها می توانند به خانواده ها كمك كنند تا راه های بهتر زندگی كردن و مخالفت بدون خشونت و توهین را اولیا بیاموزند . هرچند كه این كار نیاز به زمان و تمرین دارد ، ولی اعضای خانواده را به زندگی آرامتری نزدیك می كند . • اینكه اولیا گاهی با هم مخالفت كنند ، اشكالی ندارد؟ مخالفت ، به شرط آنكه آبرومندانه باشد ، به افراد كمك می كند تا احساسات خود را به هم بگویند و جلوی پر شدن و منفجر شدن را می گیرد . مهم است كه اعضای خانواده بتوانند با هم در باره ی احساس خود گفتگو نمایند ، حتی موقع مخالفت . كا ر خوبی كه مخالفت برای آدم ها می كند این است كه معمولا باعث می شو د كه یكدیگر را بهتر درك كنند و احساس نزدیكی بیشتری پیدا كنند . اولیا هم درست مثل بچه ها مخالفت می كنند و بعد با هم آشتی میكنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبی خواهند داشت . هیچ خانواده ای بدون اشكال نیست و بالاخره یك نقصی پیش می آید . حتی در خوشحال ترین خانه ها هم ، مساله وجود دارد و بزرگتر ها گاهی با هم بحث می كنند . معمولا ، همه اعضای خانواده كمك می كنند تا زندگی برای بقیه ، شیرین تر بشود . پس ، مخالفت ، قسمتی از یك زندگی است و با

كمك محبت و فهمیدن همدیگر ، خانواده می تواند بیشتر مشكلات را بر طرف كند .

منبع وبلاگ: MOHSEN53

پنج شنبه 24/2/1388 - 22:42
كودك

نكاتی در مورد خرید بازیهای كامپیوتری البته بازی باید برای كودك جذاب و لذت بخش باشد تا كودك بتواند از محتوای آن نیز مسائلی را بیاموزد . این چند نكته به شما كمك می كند انتخاب صحیح تری در خرید این بازی ها داشته باشید بهتر است اول از همه به فكر سرگرم كننده بودن بازی باشید، زیرا كه در سن زیر 5 سال خط مشخصی بین آموختن صرف و تفریح نمی توانید برای كودك بكشید . پس برای اینكه كودك چیزهائی یاد بگیرد لازم است قبل از آن لذت ببرد . مطمئن باشید كه كودك بیشتر دوست دارد كه زمان خوشی را سپری كند بجای آنكه اهداف آموزشی بزرگترها را برآورده كند . بازیهایی را انتخاب كنید كه بازی بیش از یك بازیكن در آنها تشویق شده و باعث می شود كه دو یا سه نفر با هم بازی كنند . به توصیه مركز ملی رسانه ها و خانواده ها، بهتر است خانواده ها كامپیوتر را به یك وسیله اجتماعی تبدیل كنند . بهترین نرم افزار موجود در این خصوص Lapware ذكر شده است كه به شما و كودكتان اجازه می دهد تجربه ای مشترك از كامپیوتر داشته باشید . بازیهایی را انتخاب كنید كه به كودك فرصت های پیروزی را با روش های مختلف می دهد . بعبارت دیگر لازم نباشد كه برای ادامه یافتن بازی، كاربر حتما از یگ مهارت به خصوص كه تكرار آن برای كودك دشوار است، استفاده كند . تصویرهای كم تحرك و طولانی كه حتما با رمز و راز تغییر خواهد كرد، كودك را خسته می كند . مزرعه های اعداد یا جنگل های پر از موسیقی كه كودك را بدنبال خود بكشد و هر چه كه ماهرتر شد بازی نیز ماهرانه تر قابل پیاده شدن باشد، بهتر است . به یاد داشته باشید نسخه نوشتاری یا دیداری _ شنیداری در یادگیری كودك از نسخه نرم افزاری می تواند بهتر باشد، مثلا كتاب یك قهرمان خاص آموزنده تر از بازی آن قهرمان خاص برای كودك است . هنگام خرید همیشه احتمال برگرداندن و پس دادن بازی خریداری شده را با فروشنده مطرح كنید ، چرا كه این احتمال وجود دارد سیستم سخت افزاری شما متناسب نباشد یا بازی خریداری شده مانند لیاس ، یك شماره كوچكتر به تن فرزند شما در آید ! یا شما آن بازی را برای كودكتان مناسب ندانید . بنابر تحقیقات انجام شده، بازی هایی كه محتوای خشن دارند، كودك را در معرض افزایش رفتارهای پرخاشگرانه قرار می دهند ، بخصوص اگر به صورت همیشگی بازی شوند و عملا كودك، زمان خیلی زیادی را به این بازیها اختصاص دهد . این نكته ارزش یادآوری دارد كه همه بازیهای ویدیویی و كامپیوتری بد نیستند . بازیهای پر كیفیت به كودك فرصت حل مسائل مختلف زندگی و مهارت تفكر منطقی را آموزش می دهد . همچنین بازی كامپیوتری به تقویت مهارتهای حركتی ظریف، مهارت، سرعت عمل و سرعت انتقال می انجامد . البته كودك را به تكنولوژی اطلاعات علاقه مندتر می سازد . بهترین كار برای شما این است كه تا فرصت باقی است و كودك هنوز اولین تجربه ها را در به كارگیری این وسیله درك می كند، به او كمك كنید تا قوانین استفاده سالم و بی ضرر از آن را بیاموزد . به یاد داشته باشید كودكان به آسانی به مسائل مختلف عادت می كنند ولی به سختی عادت نادرست را ترك می كنند . نكته آخر اینكه یك مصرف كننده هوشیار باشید، آنچه را به صلاح كودكتان هست انتخاب كنید چیزی كه مناسب سن او باشد و پیغام های نادرست به او ندهد .

منبع وبلاگ: MOHSEN53

پنج شنبه 24/2/1388 - 22:40
كودك

بازیهای كامپیوتری كودكان را می توان كنترل كرد اگر كودك شما 45 دقیقه در روز ، بازی كامپیوتری دارد و بعد یك برنامه تلویزیونی می بیند و مدتی را هم مشغول فعالیت فیزیكی و جست و خیز است ، عملا جای نگرانی نیست . ولی اگر ساعت ها جلوی كامصیوتر باشد و به دسته بازی بچسبد ، یعنی بیش از حد مشغول بازی كامپیوتری است . این چند پیشنهاد را برای به كنترل درآوردن مدت بازی كامپیوتری او طرح می كنیم قبل از ارائه بازی كامپیوتری یك محدودیت زمانی مشخص را به كودك اطلاع دهید . برای كودكان در این محدوده سنی می توانید از ساعتهای زمان دار كه معمولا در آشپزخانه ها بكار می رود ، استفاده كنید . مثلا به او بگویید تا این ساعت زنگ بزند می توانی بازی كنی و عدد آن را برای مثال روی 30 دقیقه قرار دهید . وقت بازی كه به سر آمد اگر كودك به قانون اهمیت داد او را تشویق كنید و برای تمام كردن بموقع بازی پاداش دهید .ولی اگر زمان را ندیده گرفت یا برای زمان بیشتری وارد چانه زنی شد ، به آرامی قوانین بازی را به او توضیح دهید . اگر مخالفت ادامه داشت می توانید بازی با كامپیوتر را به عنوام نتیجه قانون شكنی ، برای مدت محددی متوقف كنید ، مثلا زمان بازی فردای كودك را بگیرید برای این اعتراص كودك كه " الان من وسط بازی ام . اینجا جای خیلی حساس بازی است و .. " راه حلی بیندیشید . اعلب بازیه های كامپیوتری ، قابلیت ذخیره سازی بازی را دارند . بنابراین ، بدون خراب شدن بازی، كودك قادر است وسط بازی هم، همه چیز را دست نخورده برای نوبت بعدی ذخیره كند . شاید لازم باشد كه این ذخیره سازی را به او یاد بدهید چند سرگرمی دیگر برای وقتی كه "زمان بازی تمام شده است " برای كودك در نظر بگیرید . مثل كمك در آشپزی به مامام یا كتاب خواندن با بابا یا مامان ، نقاشی كشیدن و ...این كار به انحراف توجه او از ابزی كمك می كند و راحت تر دست از كامپیوتر می كشد به او بگویید قبل از بازی كامپیوتری باید همه كارهایش مثل جمع كردن اتاق و اسباب بازیهایش را انجام داده باشد . یا مثلا قبل از برنامه تلویزیون مورد علاقه باید این كارها انجام شده باشد از قرار دادن كامپیوتر در اتاق كودك و هرجائی كه او بتواند دور از چشم شما به بازی مشغول شود ، خودداری كنید . بطور كلی بهتر است كه كامپیوتر در محلی كه جنبه عمومی تر دارد مثل اتاق نشمین قرار داده شود و جلوی آن نیز امكان نشستن برای دو تا سه نفر فراهم آید تا هم كاربرد این وسیله زیر نظر باشد و هم بعنوان یك وسیله، به اجتماعی شدن كودك كمك كند عده ای معتقدند كه كامپیوتر باعث ایزوله شدن كاربر و ایجاد بیماریهایی مثل چاقی و تغییر یافت اسكلت بدن ( قوز، انحراف مهره های ستون فقرات و ... ) می شود و البته چنبه های مثبت به كارگیری كامپیوتر در آموزش كودكان نیز غیرقابل انكار است : مواردی مثل دیكته، ریاضی و درك متون و خیلی از مهارتهای دیگر . همچنین تقویت مهارت حركتی ظریف كودكان و سرعت عمل آنها با این بازیها عملی است . اما چراغ خطر مهم این است كه كامپیوتر جای روابط اجتماعی كودك را بگیرید و كودك به جای پیدا كردن دوست با این وسیله ارتباط برقرار كنند كه این حالت حتی در كودكان فربیك هم به مراتب تقویت می شود و عملا كودك در یك حلقه معیوب قرار می گیرد

منبع وبلاگ: MOHSEN53

پنج شنبه 24/2/1388 - 22:39
كودك

بازیهای كامپیوتری كودكان را می توان كنترل كرد بسیاری از متخصصین معتقدند كه بهتر است كودكان زیر 3 سال اصلا با كامپیوتر و بازیهای ویدیویی آشنا نشوند و تا آنجا كه ممكن است با اسباب بازی های قابل لمس و واقعی مثل لگو و خانه سازی و ... سرگرم شوند بعبارت دیگر اسباب بازیهای انتزاعی برای این سن مناسب نیست . اما اگر كودك زیر 5 سال شما قبلا دسترسی به این بازیها پیدا كرده است و این امر بعنوان عادتی برای او در امده است ، باید هم اكنون به فكر شروع قانون و تعیین حدود برای بكارگیری این بازی ها باشید . ابتداد باید فهمید كه چقدر او بازی كامپیوتری انجام می دهد و در بقیه زمان آزادش چه كارهایی می كند . اغلب متخصصان رشد كودك پیشنهاد می كنند كه مجموع زمان استفاده از صفحه نمایشگر _ كه شامل صفحه تلویزیون ، تماشای فیلم ویدیو و كارتون ، جستو جو در اینترنت ( برای كودكان بزرگتر ) و بازیهای ویدیوئی می شود _ باید بین یك ساعت تا حداكثر دو ساعت در روز تعیین شود . اگر كودك شما 45 دقیقه در روز ، بازی كامپیوتری دارد و بعد یك برنامه تلویزیونی می بیند و مدتی را هم مشغول فعالیت فیزیكی و جست و خیز است ، عملا جای نگرانی نیست . ولی اگر ساعت ها جلوی كامصیوتر باشد و به دسته بازی بچسبد ، یعنی بیش از حد مشغول بازی كامپیوتری است .

منبع وبلاگ: MOHSEN53

پنج شنبه 24/2/1388 - 22:37
موبایل
با عرض سلام به دوست داران دنیای اینترنت اگر ترفند بسیار جالب میخواهید اگر جدیدترین اخبار ورزشی فناوری اطلاعات و.. میخواهید اگر وبلاگ دارید وبه دنبال بهترین کدهای جاوا وکد اسکریپت جذاب هستید اگر به ماشینهای روز دنیا علاقه دارید اگر به دنبال دانلود بازی موبایل برنامه موبایل وکامپیوتر هستید همه و همه در MOHSEN53.BLOGFA.COM
سه شنبه 22/2/1388 - 21:50
كودك

متغییر مستقل و متغیر وابسته : خواب متغییر مستقل است و میزان متغییر امور می باشد. مثل : درخشش نور خورشید برای مردمک چشم ما یک متغییر مستقل محسوب می شود . در حالی که انقباض و انبساط مردمک چشم ما و انطباق با این نور و وارد کردن نور مناسب به شبکیه و این که شبکیه آسیب نبیند یک متغییر وابسته است . هر چه قدر نور خورشید شدیدتر باشد انقباض مردمک بیشتر است و مردمک از شدت نور تبعیت می کند ، بر عکس در تاریکی باز می شود ، پس خورشید متغییر مستقل و تشویق متغییر مستقل و مردمک و انقباض و انبساط متغییر وابسته و پیشرفت یادگیری در تشویق متغییر وابسته تلقی می شود . گروه آزمایشی : در روش آزمایشی معمولاً ما با دو گروه آزمایش مواجه هستیم که ما در روی گروه آزمایش کنتر ل داریم ، مثلاً گروه آزمایش را مورد تشویق قرار می دهیم . گروه گواه یا کنترل : در این گروه که گواه نام دارد که در کنار گروه آزمایشی است هیچ گونه دخالت و دستکاری وجود ندارد و در یک کلاس که هم سطح با بقیه کلاس باشد یک معلم مرتب به تشویق دانش آموزان می پردازد و پاسخ های مساعدی که به سؤالات ایشان می دهند مرتب آن ها را به پیشرفت درسی رهنمون می شود . در کلاس دیگر ، معلم درس را می دهد و کاری به پیشرفت درسی بچه ندارد بعد از خاتمه این دو گروه را مورد آزمون و بررسی قرار می دهیم و می بینیم که آیا گروهی که مورد تشویق قرار گرفته اند یادگیری بیشتری داشته یا گروهی که هیچ گونه تشویقی در مورد آن ها انجام نگرفته است. محدودیت و موانع روش آزمایشی : در روش آزمایشی محدودیت وموانعی مشاهده می شود که به آن محدودیت ها اشاره می کنیم : الف) پیچیدگی رفتار : وقتی توجه کنیم می بینیم که انسان یک ماده شیمیایی و یا شی ء فلزی نیست که روی آن اسید بریزند تا ببینند چه واکنشی نشان می دهد و چه حالتی پیدا می کند، انسان موجود پیچیده ای است و این پیچیدگی انسان را باید در روش آزمایشی روی آن کار کرد. انسان را نمی توان دقیقاً تحت کنترل درآورد و این کنترل و محدودیت های از نظر اخلاق جایز نیست. نمی توان انسانی رامدتی گرسنه نگه داشت، تا ببینیم چه واکنش هایی روی افراد ایجاد خواهد شد . ب) محدودیت های اخلاقی : در تحقیقات باید محدودیت های اخلاقی را رعایت کنیم. تحقیقاتی که بدون رعایت اخلاق انجام می شود با استقبال عامه رو به رو نمی شود. در زمان جنگ جهانی دوم روی بعضی از افراد که محکوم به اعدام بودند تحقیقاتی شد که بدون عدم رعایت موازین اخلاقی به یک نتایج هم ... رسیدند. امروز به کار بردن این روش ها بر روی انسان ها محدودیت دارد و مثلاً ما نمی توانیم از آموزگاری بخواهیم که دست به تحقیقی بزند که اگر کودکان را روزی 2 یا 3 بار بزند ، یادگیری آن ها بهتر خواهد بود یا اینکه روزی 32 بار تنبیه کند و با گروه سوم که تنبیه نشوند مقایسه شوند. ما حق نداریم کودک را برای تحقیق خودمان تنبیه کنیم. ج) روش پرسش نامه ای : این روش رایجی می باشد که در حال حاضر برای روان شناسی کودک و نوجوان مورد استفاده قرار می گیرد. برای شناخت استعدادهای آن ها پیشرفت تحصیلی آنان و ویژگی های ساختار شخصیتی آن ها می توان از این روش استفاده کرد و سؤال هایی را در پرسش نامه مطرح کنیم که ساختار ذهنی و شخصیتی فرد را برای بررسی کننده منعکس می کند مثلاً ترس ها و نگرانی ها و نگرش ها و احساسات و دیدگاه های افراد را از طریق این پرسش نامه می توان منعکس کرد. بنابراین پرسش نامه وسیله ای کم حجم و بدون صرف وقت زیاد است و می توان ذهن و شخصیت افراد را با آن معلوم کرد و حتی اگر یک استاد 100 دانشجو داشته باشد به وسیله این پرسش نامه می توان خصوصیات 100 نفر را جویا شود. پرسش نامه ممکن است به صورت تستی ( بله، خیر ) باشد و یا حتی به صورت تشریحی انجام شود. د) روش روان سنجی : در این جا می توانیم با آزمون های روانی به اصطلاح روان را بسنجیم که از این تعداد آزمون های زیاد تهیه شده است و در اختیار روان شناسان است که با کمک آن بتواند به جلوه های روانی افراد بپردازد که در این زمینه ما می توانیم ساختار روانی و شخصیتی کودکان را ارزیابی کنیم . و) روش تکوینی یا طولی : در روش تکوینی مثلاً ما رشد کودک را از نوزادی تا 10 الی 15 سالگی پیگیری می کنیم در مورد یک کودک احتمال دارد از زمانی که به دنیا می آید و تا زمانی که به سن 20 سالگی می رسد شخصیت و رفتارهای اجتماعی و واکنش های ایشان را پیگیری و ضبط و یاداشت کنیم و باید توجه داشت که این روش طولانی و وقت گیر است و زمان زیادی را می طلبد البته دانشمندان زیادی از این روش سود برده اند و هرمن یکی از آن ها است. هرمن تعداد زیادی از افراد را برای سالیان دراز مورد تعقیب قرار داد و پشت سر این افراد که از شهری به شهر دیگر می رفتند، ازدواج می کردند ، شغل عوض می کردند، به مطالعه خود ادامه می داد و نتایج بسیار خوبی را هم به دست آورد ؛ مثل تحقیق در مورد هوش، که تحقیق کرد افراد دارای هوش بسیار خوب در سن کم در بزرگسالی دارای بهره هوش بالایی خواهند بو د. ه) روش مقطعی یا عرضی : در اینجا ما به خاطر محدودیتی که در این روش است ، زمان طولانی را برای تعیین رشد در نظر نمی گیریم مثل تحقیق در مورد سن دندان در آوردن به جای اینکه کودک را از نوزادی تا 3 سالگی و تا 6 سالگی مورد بررسی قرار دهیم ، گروهی از کودکان 16 ساله را مورد بررسی قرار می دهیم تا ویژگی های شخصیتی و بدنی و عاطفی و ذهنی آن ها را در این زمینه مورد مطالعه قرار دهیم. مفاهیم و نظریه های رشد و تکامل : هر نظریه و مفاهیمی دیدگاهی از رشد را برای ما بازگو می کند که ما با توسل به این یافته ها که محصول تحقیقات خوب و محکمی هستند می توانیم در مورد پدیده ها ی خاص به داوری بنشینیم. دانشمندان، هر کدام موضوع خاصی را برای تحقیق انتخاب می کنند. بعضی ها به ویژگی های روانی ذهنی و بعضی به ویژگی های روانی جنسی کودکان به تحقیق مشغول شدند در زمینه مفاهیم و نظریه ها، ما به چند دیدگاه اشاره می کنیم : 1- انسان فعال است یا فعل پذیر؟ بعضی ها معتقد بودند انسان منفعل است و تحت تأثیر شرایط محیطی و اجتماعی قرار می گیرد و هر چه که هست از بیرون بر او تحمیل می شود و بعضی دیگر معتقد ند که انسان فعال است و خودش می تواند از بین محیطی که در آن زندگی می کند یافته هایی را استخراج کند و در درون خودش قرار بدهد . « پیاچه » دانشمندی که در این زمینه مطالعه کرده و نکاتی را می گوید که انسان از دور و بر خودش مطالبی را که مورد نیازش می باشد از طریق روان گونه هاش جذب می کند و در خودش درونی می کند . در نقطه مقابل « پاپلف » معتقد است که انسان می تواند تحت تأثیرمحرک های بیرونی قرار بگیرد در نتیجه پاپلف انسان را غیر فعال و پیاچه انسان را فعال می پندارند . 2- انسان ذاتاً خوب است یا طبیعتاً بد؟ عده ای معتقد بودند که انسان داتاً پلید است و از فطرت ناجوری برخوردار است بنابراین این امر ضروری که کودکان را تنبیه کنیم تا به راه درست هدایت شوند ، همان طوری که در قسمت تاریخچه مطرح کردیم در حدود قرن 17 حاکم بود و بعد این دیدگاه جای خود را تغییر داد و دیدگاه دیگری جایگزین آن شد . و روسو مطرح کرد که انسان دارای فطرت پاک است مثل یک لوح سفید که عاری از هر گونه نوشته می باشد و این شرایط بد و نا مناسب است که باعث می شود روی این لوح چیزی نوشته شود. این شرایط محیطی است که می تواند یک کودک را خوب و دیگری را بد تربیت کند. 3- کودک، کودک است یا بزرگسالی کوچک؟ زمانی والدین می پنداشتند وقتی با کودکی به مهمانی می روند باید کودک مؤدب بنشیند، طرف ظرف میوه نرود، رفتارهایش منطقی و خوب باشد و این گونه رفتار را توقع داشتند اما کودک با توجه به مسائل و ویژگی های ذهنی اخلاقی و عاطفی خودش برخورد می کرد که با کتک و تنبیه والدین روبه رو می شد . دانشمندان اندیشیدند که کودک واقعاً کودک است و نمی تواند به اندازه بزرگسال مسائل را بفهمد و درک کند. کودک در دنیای خودش سیر می کند و همین طور که حضرت علی (ع) می فرمایند : با کودک باید مطابق با خودش برخورد شود حتی بزرگ تر ها باید با کودکان به بازی بپردازند و متوجه نیاز کودک به دنیای بازی باشند. نظریه روانی - جنسی فروید : فروید در این نظریه براین اعتقاد است که گفتار های بیماران، غیر منطقی جلوه می کرد، و فروید آن را ناشی از نا خود آگاه آن ها دانست و بعد از نظر زمینه شعوری به 3 دسته : نا خود آگاه ،خود آگاه ، نیمه خود آگاه اشاره کرد که به نام فروید به ثبت رسیده است. برای مثال لامپی که دراطاق بزنیم روشن است و محیط اطراف و خودش را روشنایی می بخشد، حال اگر میخی یا شیئی در اطاق بیفتد، راحت می توان آن را پیدا کرد اما درفاصله بیرون نیمه روشن این کار با زحمت انجام ی شود و در منطقه ای که بیرون و تاریک است این کار با زحمت خیلی زیاد انجام می شود. در مورد انسان هم همین طور است . ما به بعضی از مسائلی که در ذهن ماست اشرافیت کامل داریم. اگر بپرسند که ساعت چند است یا کدام روز یا ماه یا سال است سریع جواب می دهیم . این مسأله در قسمت شعور آگاه قرار دارد و حال ممکن است سؤالی از ما بشود و ما نتوانیم به سهولت و سریع جواب گوییم . در این زمینه می گویند که این مسأله در قسمت شعور نیمه آگاه قرار دارد . حال ممکن است سؤالی از ما بشود که ما نتوانیم به آن پاسخ بدهیم در این زمینه می گویند که این مسأله در قسمت شعور نا خود آگاه قرار دارد .

منبع وبلاگ:  MOHSEN53

سه شنبه 22/2/1388 - 21:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته