اهل بیت
زینب كبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 یا 6 هجرت در مدینه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزیز، به گوش رسول خدا (ص) رسید. رسول خدا (ص) براى دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود:
((دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم )).
فاطمه (س) نوزاد كوچكش را به سینه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پیامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزیزش را در آغوش كشیده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشك ریختن كرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجه این صحنه شد و در حالى كه شدیدا ناراحت بود از پدر پرسید: پدرم ، چرا گریه مى كنى ؟!رسول خدا (ص) فرمود: ((گریه ام به این علت است كه پس از مرگ من و تو، این دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت كه او با چه مشكلاتى دردناكى رو به رو مى شود و چه مصیبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى كند)).
در آن دقایقى كه آرام اشك مى ریخت و نواده عزیزش را مى بوسید، گاهى نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى كه بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خیره خیره مى نگریست و در همین جا بود كه خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: ((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر كسى كه بر زینب و مصایب او بگرید ثواب گریستن كسى را به او مى دهند كه بر دو برادر او حسن و حسین گریه كند)).هر پدرى را كه بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گردید، جز على بن ابى طالب (ع) كه ولادت هر یك از اولاد او سبب حزن او گردید.
در روایت است كه چون حضرت زینب متولد شد، امیرالمؤ منین (ع) متوجه به حجره طاهره گردید، در آن وقت حسین (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى كردگار خواهرى به من عطا فرموده
امیرالمؤ منین (ع) از شنیدن این سخن بى اختیار اشك از دیده هاى مبارك به رخسار همایونش جارى شد. چون حسین (ع) این حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصیبت و سبب حزن و اندوه پدر گردید، دل مباركش ره درد آمد و اشك از دیده مباركش بر رخسارش جارى گشت و عرض كرد: ((بابا فدایت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گریه مى كنید، سبب چیست و این گریه بر كیست ؟))
على (ع) حسینش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: ((نور دیده ! زود باشد كه سر این گریه آشكار و اثرش نمودار شود.))كه اشاره به واقعه كربلا مى كند. همین بشارت را سلمان به پیغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گردید.
چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشریف داشت آن وقت سلمان شرفیاب خدمت گردید و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنیت گفت . آن حضرت بگریست و فرمود: ((اى سلمان جبرییل از جانب خداوند جلیل خبر آورد كه این مولود گرامى مصیبتش غیر معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود، الخ )).هنگامى كه زینب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش امیرالمؤ منین (ع) آورده و گفت : این نوزاد را نامگذارى كنید! حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمى افتم .
در این ایام حضرت رسول اكرم (ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، امیرالمؤ منین على (ع) به آن حضرت عرض كرد: نامى را براى نوزاد انتخاب كنید. رسول خدا (ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى گیرم .
در این هنگام جبرئیل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پیامبر(ص) ابلاغ كرده و گفت :
نام این نوزاد را ((زینب )) بگذارید! خداوند بزرگ این نام را براى او بر برگزیده است .
بعد مصایب و مشكلاتى را كه بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو كرد. پیامبر اكرم (ص) گریست و فرمود: هر كس بر این دختر بگرید، همانند كسى است كه بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد.
حضرت زینب (س) مانند دو برادرش حسن و حسین (ع) از زبان رسول الله (ص) تغذى مى كرد.
همان طور كه در بسیارى از اخبار آمده است ، پیغمبر (ص) زبان خود را در دهان حسنین مى گذاشت ، آنان با مكیدن زبان پیغمبر تغذیه مى شدند و از همین طریق گوشت و پوست بدنشان مى رویید و رشد مى كرد، در مورد حضرت زینب (س) نیز همین عمل را انجام مى داد.
در جلد اول از كتاب خرایج راوندى (صفحه 94) معجزه یكصد و پنجاه و پنج (155) از حضرت صادق (ع) چنین روایت كرده است :
امام صادق (ع) فرمود: پیغمبر (ص) پیوسته نزد فرزندان شیر خوار فاطمه مى آمد، از آب دهان خود آنان را تغذیه مى كرد و سپس به فاطمه (س) مى فرمود به آنان شیر ندهید)).الف ) زینب كبرى : این لقب براى مشخص شدن و تمییز دادن او از سایر خواهرانش (كه از دیگر زنان امیرمؤ منان به دنیا آمده بودند) بود.
ب )الصدیقة الصغرى : چون (( صدیقة )) لقب مبارك مادرش ، زهراى مرضیه (س) است ، و از سویى شباهت هاى بى شمارى میان مادر و دختر وجود داشت ، لذا حضرت زینب را (( صدیقه صغرى )) ملقب كردند.
ج ) عقیله / عقیله بنى هاشم / عقیله الطالبین :
(( عقیله )) به معناى بانویى است كه در قومش از كرامت و ارجمندى ویژه اى بر خوردار باشد و در خانه اش عزت و محبت فوق العاده اى داشته باشد.
د) دیگر لقب ها:
از دیگر لقب هاى حضرت زینب ، موثقه عارفه ، عالمه غیرمعلمه ، عابده آل على ، فاضله و كامله است .
كنیه آن علیا حضرت (( ام كلثوم )) است ، و این كه ایشان را (( زینب كبرى )) مى گویند، براى آن است كه فرق باشد بین او و بین كسى از خواهرانش كه به آن نام و كنیه نامیده شده است .
چنان كه ملقبه به (( صدیقه صغرى )) شده است ، براى فرق بین او و مادرش صدیقه كبرى فاطمه زهراصلوات الله علیهما.
چهارشنبه 9/1/1391 - 15:33
اخبار
«رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر ترکیه، بامداد چهارشنبه، نهم فروردین ماه به همراه «احمد داود اغلو»، وزیر امور خارجه و وزرای اقتصاد، انرژی، شهرسازی و محیط زیست وارد تهران شده است.
به گزارش «تابناک»، اردوغان که برای شرکت در نشست بینالمللی امنیت هستهای به کره جنوبی سفر کرده بود، همراه هیأت همراه بلندپایه خود برای گفتوگو پیرامون تحولات منطقه ای، برنامه هستهای ایران و روابط تجاری و اقتصادی با مقامات ایرانی، روز چهارشنبه وارد تهران شده است؛ دیداری که به رغم اهمیت تحولات منطقه ای و همین طور گستردگی روابط بازرگانی دو کشور، تحت تأثیر مسأله هستهای ایران و گفتوگوهای آتی ایران و شش کشور طرف مذاکره با آن خواهد بود و همین مسأله، باعث ایجاد برخی گمانه زنیها درباره انتقال پیام «باراک اوباما» توسط وی به ایران نیز شده است.
بنا بر این گزارش، اگر تمایل اردوغان برای میانجیگری بین ایران و غرب هم در نظر بگیریم، درمییابیم که اردوغان بیش از آنکه به دنبال حل مشکل ایران و غرب باشد، از یک سو به دنبال به دست آوردن اعتبار بینالمللی است، همان گونه که در مسأله غزه چنین کاری را کرد و بعدها آن را از یاد برد، چرا که دولت یا شخصیتی که میانجیگری میکند، خود موضوع گفتوگوها را پیشنهاد میدهد و در مذاکرات حضور خواهد داشت و این کم اعتباری برای اردوغان و ترکیه نخواهد بود.
از سوی دیگر، این کشور به دنبال برطرف شدن حدی از تنش بین ایران و غرب است که دولتش بتواند موانع روابط پر سود اقتصادی با ایران را برطرف کند، وگرنه بعید است که ترکیه به دنبال برطرف کردن محدوددیتهای بینالمللی رقیب منطقه ای خود به صورت فراگیر باشد.
این گزارش میافزاید، ترکیه و ایران که پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه و انتخاب اردوغان به عنوان نخست وزیر روابط نزدیکتری با هم پیدا کرده بودند، در پی دگرگونیهای پدید آمده در خاورمیانه، به ویژه دخالت ناتو در لیبی و حمایتهای ترکیه از مخالفان دولت سوریه، بار دیگر در قامت رقیبانی منطقه ای ظاهر شدند. همین مسأله است که لزوم توجه بیشتر مسئولان جمهوری اسلامی به نکاتی بدیهی اما بسیار با اهمیت را آشکار میسازد.
اما مهمترین مسألهای که با انجام مذاکرات هستهای ایران نیز ارتباط تنگاتنگی دارد، برگزیدن محل گفتوگوهاست که گویا، مقامات کشورمان علاقه دارند همچون دور پیشین در استانبول انجام گیرد. این پافشاری و علاقه در حالی است که باید توجه داشت، بازی سیاست در خاورمیانه به گونه ای است که در بیشتر موارد و به ویژه درباره قدرتهای منطقه ای، هر دستاوردی برای کشور رقیب به منزله تضعیف موقعیت کشور خود است.
به این ترتیب، انجام مذاکرات مربوط به مسأله هستهای ایران در استانبول نخست به تقویت وجهه ترکیه در خاورمیانه کمک خواهد کرد که همین امر میتواند نفوذ این کشور را در دیگر کشورهای منطقه افزایش دهد که این نیز به معنای کاهش نقش منطقه ای ایران خواهد بود.
نتیجه دیگر این مسأله را میتوان در جسورتر ساختن ترکها برای نادیده گرفتن منافع ایران در منطقه دانست. چنانچه ترکها احساس کنند، حرکتهایشان در منطقه ـ که همسو به کشورهای غربی و برخلاف خواستههای ایران است ـ تنها لفاظیهایی را در میان مقامات ایران به دنبال دارد و تأثیری عملی در پی نخواهد داشت، بیگمان به یکهتازیهای خود ادامه خواهند داد و دیر نخواهد بود، کشوری که اکنون داعیه پیشگامی برای حل مسأله یکی از قدرتهای منطقه را دارد، در آینده خود را برای حل یکجانبه مسائل سوریه، عراق، لبنان، مصر، مسأله فلسطین و دیگر مشکلات و بحرانهای احتمالی آتی محق بداند و بدین ترتیب، نظم منطقه ای را آن گونه که خوشایند خود و متحدانش است، شکل دهد.
در این باره باید گفت، تلاش ترکیه برای پیشی گرفتن از ایران در تأثیرگذاری بر تحولات منطقه ای در حالی صورت میگیرد که خود سیاستهای قابل نقدی را در پیش گرفته و بهتر است در مورد آنها پاسخگو باشد. دخالتهای ترکیه در عراق برای تضعیف دولت مرکزی، دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی و بر هم زدن نظم سیاسی این کشور، در حالی است که عراقیها پس از خروج نیروهای آمریکایی و اخراج تدریجی اعضای گروهک منافقین به دنبال آن هستند که سرنوشت کشورشان را به دست گیرند و حاکمیت خود را بر سرزمینشان اعمال کنند.
از سوی دیگر، آنکارا که رفتار دولت بشار اسد در برخورد با مخالفین را بارها محکوم کرده، سالیان درازی است که رفتاری بسیار نامناسب با شهروندان کرد خود داشته است. آنچه اکنون در جلوگیری از برگزاری جشن نوروز ـ که آیینی فرهنگی است ـ جلوه کرده، چندی پیش و پس از وقوع زلزله در مناطق کرد نشین این کشور، بسیار غیرانسانی بروز کرده بود، به گونهای که انتقاد برخی از مقامات داخلی را نیز به دنبال داشت. یادآوری این مسائل و گوشزد آثار و پیامدهای سیاستهایی از این دست به مقامات این کشور، نشان خواهد داد که ایران نه یک تماشاگر، بلکه بازیگری فعال و قدرتمند در منطقه است.
همه این مسائل در کنار مسائل اقتصادی، همچون تلاش ترکها برای شکایت از ایران در مورد قیمت گاز، نشان دهنده این مسأله است که اکنون زمان آن نیست که بخواهیم بی توجه به اختلافات به دنبال تقویت جایگاه ترکیه در منطقه باشیم. در واقع بهتر است، مقاماتی که قصد دیدار و مذاکره با همتایان ترک خود را دارند، با نگاهی واقع بینانه، علاوه بر تلاش برای افزایش پیوستگیهای سیاسی و اقتصادی با این همسایه شمالی، با یادآوری منافع و مواضع ایران در خاورمیانه و نشان دادن عزم خود برای ایستادگی بر این مواضع، آنها را از این تصور که میتوانند جایگاه ایران را در منطقه نادیده بگیرند، برحذر بدارند.
افکار عمومی ایران فراموش نکرده است که چگونه صدا و سیما در سالهای پیش، به گونه ای وانمود کرد که اردوغان مدافع مردم مظلوم مسلمان در خاورمیانه است؛ مسأله ای که تحوالات بعدی عکس آن را نشان داد و اردوغان ثابت کرد با هر روشی به دنبال تحصیل منافع خود است و در این فرایند، اسرائیل یا یک کشور مسلمان برای او تفاوتی نمیکند. دستگاه سیاست خارجی و دولت هم باید بدانند نباید وزن بیشتر از آن چیزی که یک فرد یا کشور هست به او داده شود.
چهارشنبه 9/1/1391 - 15:21
اخبار
سخنان محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران در تاجیکستان، نه تنها با انتقادات برخی از شخصیتهای فرهنگی کشور روبهرو شده است، بلکه امروز آیتالله مکارم شیرازی، از مراجع عظام تقلید هم به این مسأله واکنش نشان داده است.
به گزارش «تابناک»، ماجرا از آنجا آغاز شد که رئیس جمهور ایران در جمع ایرانیان تاجیکستان گفته بود که: «فردوسی مکتب پیامبر گرامی اسلام را نجات داده و بار حقیقی این مکتب را از دوش نااهلان برداشته و بر دوش ملت ایران گذاشت و این ملت نیز الحق به خوبی از عهده ایفای این مسئولیت برآمد»؛ مطلبی که بلافاصله با واکنش برخی از چهرههای فرهنگب روبهرو شد و رئیس مرکز اسناد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی و از تاریخنویسان جوان در تعبیری سخنان رئیس جمهور در تاجیکستان را نژادگرایی افراطی به اسم نامید.
وی در این باره نوشت:
«امروز که سخنان آقای احمدی نژاد را در تاجیکستان خواندم؛ سخنانی که بدون مشورت عالمان و فرهیختگان و فقیهان و فیلسوفان اسلامی و صرفا از سر تفنن و بدون داشتن معلم گفته میشود، دانستم که دست کم یکی از مشکلات اصلی ما همین است که قدر خود را نمیشناسیم. آدمی که قدر خود را نشناسد، چه شخصی که خود را تحقیر میکند و چه کسی که خود را بیدلیل بزرگ نشان میدهد، فردی ناآگاه است که از صراط مستقیم و حد اعتدال خارج میشود. تا امروز میدانستیم که شماری از مورخان تاریخ ادبیات گفتهاند فردوسی زبان فارسی را احیا کرد و خود فردوسی هم این را در شعری گفته است که «عجم زنده کردم بدین پارسی»، اما نمیدانستیم روزی خواهد رسید که رئیسجمهوری کشور اسلامی ایران، سی و اندی سال پس از تلاش بی وقفه و دادن هزاران شهید برای اسلام توسط یک ملت آن هم برای احیای اسلام، مدعی شود که فردوسی مکتب پیامبر (ص) را هم نجات داده است. این عین نژادگرایی افراطی است؛ سخنی که نه به سود فردوسی است، نه اسلام، نه ایران و نه به نفع جمهوری اسلامی. این ایدئولوژی به درد اوایل دوره رضاخان میخورد که عاقبت سر از ناسیونالیسم افراطی درآورد و هیچ چارهای از مشکلات ملی و بین المللی و تمدنی ما را حل نکرد». مسأله اما به اینجا ختم نشد، آیتالله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید نیز امروز در درس خارج از فقه خود نیز به انتقاد از سخنان رئیس جمهور در تاجیکستان پرداخت و مطرح کردن این گونه سخنان را احتمالی برای کمرنگ نشان دادن روحانیت و مبارزه با آنان نامید. ایشان با اشاره به سخن یکی از مسئولان، مبنی بر این که اسلام توسط بنی امیه و بنی عباس خراب شده بود، و فردوسی آمد و مکتب پیامبر(ص) را نجات داد، اظهار داشتند: « این سخن، ظلم بزرگی است، به علمایی که از آغاز تا امروز، به دنبال حفظ مکتب اسلام و تشیع بوده هستند؛ یعنی شیخ طوسی، سید مرتضی، سید رضی، شهید اول و شهید ثانی و... حضرت امام (ره)، که سالها زندان و تبعید را تحمل کرده و خونشان نیز در این راه ریخته شده، اسلام را نجات ندادهاند و فردوسی آن را نجات داده است. این مرجع تقلید، با بیان این که خود فردوسی نیز چنین عبارتی را تکذیب میکند، اظهار داشتند: فردوسی گفته است که «بسی رنج بردم بدین سال سی ـ عجم زنده کردم بدین پارسی». خود میگوید که با تلاشهای زیادی که در این سی سال متحمل شدهام، زبان فارسی را زنده کردهام؛ بنابراین، این که گفته میشود، فردوسی مکتب پیامبر اسلام (ص) را نجات داده، بی انصافی است. وی با بیان این که مشخص نیست اینها چه هدفی دارند، خاطرنشان کردند: برخی میگویند که هدف از مطرح کردن این حرفها، این است که با روحانیت مبارزه و نقش آن را کمرنگ کنند. همچنین گفته میشود که هدفشان قرار دادن مکتب ایرانی در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران است تا ما را از دیگر کشورهای اسلامی جدا سازند. آیتالله مکارم شیرازی خاطرنشان کردند: در شرایطی که با بیداری اسلامی، ارتباط ما با کشورهای اسلامی بیشتر و قویتر میشود؛ باید دقت بیشتری داشته باشیم. خوب است که افراد، مراقب سخنانشان باشند و بدانند که این سخن آنان، چه آثار شومی در پی دارد».
گویا، انتقادات علما از سخنان رئیس جمهور در روزهای آینده پررنگ تر شود؛ انتقاداتی که البته پیش از این هم وجود داشته است، اما رئیس جمهور و برخی مسئولان دیگر تا کنون این انتقادات را نشنیده گرفتهاند.
منبع:تابناك
چهارشنبه 9/1/1391 - 15:18
اخبار
فرزند بازیکن قدیمی تیم ملی و باشگاه استقلال به قتل رسید.
به گزارش اوج، علیرضا جباری پسر علی جباری هافبک توانمند سال های دور فوتبال کشورمان در آستانه آغاز سال ۹۱ در یک نزاع خیابانی به قتل رسید.
این در حالی است که نیروی انتظامی بلافاصله ۶ متهم به قتل وی را دستگیر کرده و تحقیقات در این باره ادامه دارد.
خانواده جباری به دلیل همزمانی این اتفاق با سال نو مراسم درگذشت آن مرحوم را به پس از تعطیلات نوروز موکول کرده است.
چهارشنبه 9/1/1391 - 13:39
ورزش و تحرک
نایب رییس سابق فدراسیون فوتبال ابعاد تازه ای از اتفاقات مجمع این فدراسیون را فاش کرد.
به گزارش «24»،با گذشت چند هفته از برگزاری مجمع پر سر وصدای فدراسیون فوتبال و انتخاب مجدد علی کفاشیان به عنوان رییس این فدراسیون همچنان اخبار تازه ای از این مجمع به گوش می رسد.
بعد از لب خوانی در برنامه چند هفته قبل نود و طرح این موضوع که در حاشیه مجمع سجادی معاون وزارت ورزش و جوانان از تاج و عزیز محمدی خواسته است به کفاشیان بگویند که کنار بکشد حالا مهدی تاج پس از هفته ها سکوت این موضوع تکذیب می کند و می گوید: «موضوع به آن شکلی که عنوان شده نبوده است و آقای سجادی به ما نگفت مانع کفاشیان شویم منتهای مراتب دوستان وزارت فکرش را نمی کردند که آقای کفاشیان تا آخر بماند و کنار نکشد لذا انتظار نداشتند آن اتفاقات بیفتد.»
تاج در پاسخ به این سوال که برای آینده چه برنامه ای دارد گفت:« فعلا که اصفهان هستم و باید ببینیم در آینده چه می شود.»
چهارشنبه 9/1/1391 - 13:37
اخبار
آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به سخن یکی از مسئولان با این مضمون که«فردوسی، مکتب پیامبر را نجات داد» آن را جمله ای عجیب خواند و گفت: این جمله از سوی کسانی است که درباره مکتب ایرانی داد سخن میدهند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیتالله ناصر مکارم شیرازی، صبح امروز در آغاز درس خارج فقه خود با اشاره به حدیث چهار از احادیث بابالرضا اظهار کرد: انسان گاهی در زندگی نهایت تلاش و کوشش را میکند که به چیزی که مدنظر است برسد ولی اسباب و شرایط اجازه رسیدن او به مقصد را نمیدهد.
وی ادامه داد: مردم در چنین مواردی دو حالت پیدا میکنند؛ برخی مایوس شده و بد و بیراه گفته و ناشکری میکنند، گرفتار افسردگی شده و عمری در این بیماری سر میکنند غافل از اینکه، با این عکسالعمل مشکلی حل نمیشود ولی عدهای اهل ایمان و راضی به رضای حق هستند اینها دسته دوم را تشکیل میدهند که روحی آرام دارند و نشاط زندگیشان محفوظ و در پیشگاه خدا ماجور هستند.
این مرجع تقلید با بیان اینکه ساختار مردم با یکدیگر متفاوت است، افزود: خداوند مصلحت افراد را با توجه به ساختار و پیکره شخصیتی آنها تعیین میکند و بنابر این خداوند طبیبی رحمان و رحیم است که دوای درد همه دست اوست.
وی تصریح کرد: راضی به رضای حق باشید و البته از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نکنید اما اگر مشکلاتی پیش آمد راضی باشید و ناسپاسی نکنید چون آن طبیب واقعی میداند با شما چگونه رفتار کند.
آیتالله مکارم شیرازی گفت: وقتی راضی باشید آرامش روحی داشته و دست به خودکشی نمیزنید اما وقتی مقام رضا نباشد همه این عوارض ممکن است پیش آید.
وی تعالیم اسلام را نجات بخش زندگی دنیا و آخرت دانست و گفت: اگر به فلسفه کارها و حکمتهای الهی پی ببرید دیگر اینقدر جزع و فزع نمیکنید و میدانید حساب و کتابی در کار است.
استاد درس خارج فقه حوزه در بخش دیگری از سخنان خود از تعطیلی دروس حوزه در ایام نوروز انتقاد کرد و افزود: این تعطیلات به این صورت که دروس تا 13 فروردین تعطیل باشد، سزاوار حوزه نیست.
وی افزود: شنیدهام که برخی اساتید گفتند که ما بعد از فاطمیه درس را شروع میکنیم و حتی برخی مدارس تا آخر 13 فروردین تعطیل است، آقایانی که این کار را کردهاند بدانند بدعتهایی را در حوزه میگذارند که سابق بر این نبوده است.
آیتالله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: حوزههای علمیه، امانتهای الهی هستند که بزرگان به دست ما سپردهاند بنابراین باید سنتها را حفظ کنیم تا جوابی برای روز قیامت و پیشگاه امام عصر(عج) داشته باشیم.
وی عنوان کرد: به سهم خود میگویم که در این مسائل باید مقاومت کرد و ما به وظیفه خود در حفظ این حوزه عمل کرده و انچه باید گفت را گفتیم.
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سخن یکی از مسئولان با این مضمون که«فردوسی، مکتب پیامبر را نجات داد» آن را جمله عجیب و گفت: این جمله از سوی کسانی است که درباره مکتب ایرانی داد سخن میدهند.
وی ادامه داد: این چقدر ظلم است بر علمایی که از صدر اسلام برای حفظ مکتب اسلام و تشیع زحمت کشیدند؛ شیخ طوسیها، شهید اول و شهید ثانی، مجلسیها که برای حفظ این مکتب زندانها رفته و زیر شکنجهها جان دادند.
استاد حوزه در پاسخ به این گفته مسئولان به شعر فردوسی اشاره کرد و گفت: فردوسی شاعر بزرگی است و خود در شعر مشهورش این گفته را تکذیب میکند و میگوید سی سال رنج کشیدم و زبان فارسی را زنده کردم.
وی به نظرات مختلف در مورد اهداف این افراد از بیان چنین سخنانی اشاره کرد و گفت: برخی میگویند هدف این است که با روحانیت مبارزه کنند و نقش روحانیت را کمرنگ کنند.
آیتالله مکارم شیرازی ادامه داد: برخی میگویند هدف این است که مکتب ایرانی را مقابل نظام اسلامی قرار دهند و نظام جمهوری اسلامی را کمرنگ و ما را از سایر مسلمین جدا کنند در حالیکه با وقوع این بیداری اسلامی ارتباطمان بهتر و رو به راهتر میشود.
وی در پایان خطاب به مسئولان گفت: خوب است مراقب سخنان خود باشند و بدانند این جملات چه آثار شرم و نامطلوبی دارد.
چهارشنبه 9/1/1391 - 13:33
ورزش و تحرک
گل نوشت: به نظر میرسد سیاست جدید شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی ایران متفاوت با گذشته باشد و اینطور که به نظر میآید آنها تمرکز خود را بر تولید سریال خواهند گذاشت. این اتفاقی است که با آغاز پخش آزمایشی شبکه ورزش شتاب گرفته است و بدون تردید تاثیر خود را روی شبکهای که بخش اعظم محبوبیت خود را مدیون برنامههای ورزشی است خواهد گذاشت.
شبکه 3 مدتهاست که دیگر فوتبالها را به شکل سابق پخش نمیکند که این مساله نارضایتی را در دل علاقمندان به وجود آورده، علاقمندانی که با تلفنهای مکرر به روابط عمومی شبکه سه ناراحتی خود را اعلام کردهاند. اما یک خبر جالب از شبکه سه این است که استودیویی که مسابقه فوتبال لیگ برتر و رقابتهای لیگ قهرمانان در آن مورد تحلیل قرار میگرفت جمع شده و در اختیار پخش زندهها قرار گرفته شده است.
بنابراین در حال حاضر شبکه سه برنامه فوتبال برتر را از کنداکتور خود خارج کرده و تنها پخش مسابقات فوتبال را بدون حاشیههای اضافی و بحثهای کارشناسی انجام خواهد داد. این اتفاقی است که در مورد برنامه گزارش ورزشی که به پخش لیگ قهرمانان اروپا میپرداخت هم رسیده و این رقابتها در صورت پخش دیگر مورد تحلیل قرار نخواهند گرفت.
خبر دیگر هم اینکه حتی اگر پخش مسابقات از شبکه 3 به شبکه ورزش منتقل بشود برنامه نود به عنوان مهمترین برنامه ورزشی صداوسیما در شبکه 3 باقی خواهد ماند.
منبع:قدس
چهارشنبه 9/1/1391 - 13:29
شعر و قطعات ادبی
بین زیبایی و نازیبایی
مهربانا تو بیا داور باش
روح صد پاره انسانها را
در تب و تاب زمان یاور باش
یاوری کن که نمیردانسان
در هجوم تیر و آهن و دود
یاوری کن که بپرسد از خود
مهربانتر نتوان آیا بود؟
وای در قرن تلاطم ای خدا
انسان نام تو را برد از یاد
ای خدا تو به لطف ازلی
ثقل این بار سبک تر گردان
غل و زنجیر و فلک را بشکن
آسمان را تو به من بر گردان.
سه شنبه 8/1/1391 - 17:25
اخبار
رییس انجمن صنفی هتلداران استان یزد گفت: این فاجعه است كه وقتی گردشگران داخلی و خارجی فرسنگها راه را برای دیدن بافت تاریخی یزد میپیمایند، شاهد تخریب بخشی از این بافت باشند.
محمدحسین محتاجالله در گفتوگو با ایسنا، بیان كرد: حدود 740 هكتار از بافت تاریخی یزد در فهرست آثار ملی ثبت شده است، ولی اكنون با تخریبهایی كه انجام میشود، اجازه میدهند 80 هكتار از این بافت كاهش یابد.
او با اشاره به تخریب بخشی از بافت تاریخی یزد كه پنجم فروردینماه رخ داد، ادامه داد: این مسأله تكاندهنده است كه وقتی گردشگران برای دیدن بافت تاریخی به یزد میآیند بهراحتی تخریب در آن صورت میگیرد و هیچ واكنشی هم از مسؤولان سازمان میراث فرهنگی دیده نمیشود.
در اینباره، امیر ترقینژاد ـ دوستدار میراث فرهنگی ـ نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار كرد: صبح روز شنبه (پنجم فروردینماه) تعدادی بلدوزر بخشی از محلهی «خلف باغ» را كه یكی از محلههای بافت تاریخی یزد است تخریب كردند.
او گفت: این بخش از بافت یزد در كنار حسینیهی تاریخی «نقشین» قرار دارد و از آنجا كه این حسینیهی متعلق به دورهی زندیه در فهرست آثار ملی ثبت شده، با این تخریب، به بخشی از حریم آن تعرض شده است.
وی با اشاره به كاشیكاریهای نفیسی كه در این حسینیه وجود دارد، بیان كرد: البته حسینیهی «نقشین» حال و روز خوشی ندارد و باید هرچه سریعتر راهكاری برای آن اندیشیده شود تا اقدامات مرمتی در آن انجام شود.
ترقینژاد ادامه داد: به نظر میرسد با توجه به مصوبهی سال گذشتهی شورای شهر، این تخریب برای ساخت پاركینگ انجام شده باشد. البته شاید نظر سازمان میراث فرهنگی این باشد كه این بخش از بافت، فرسوده است و نه تاریخی، ولی وجود حسینیه، یك حمام و تعدادی خانهی تاریخی نشان میدهد كه این منطقه تاریخی است.
این دوستدار میراث فرهنگی تأكید كرد: با توجه به اینكه پروندهی ثبت جهانی یزد در حال تهیه است، بروز چنین اتفاقها و تخریبهایی خوشایند نیست.
همچنین محتاجالله در بخش دیگری از گفتوگوی خود با خبرنگار ایسنا، بیان كرد: جای تعجب است كه مشخص نیست فلسفهی وجودی سازمان میراث فرهنگی در چنین موضوعهایی چیست، كسی كه باید از اینگونه اتفاقها جلوگیری كند، متولی حفظ میراث فرهنگی است؛ ولی متأسفانه این موضوع را در یزد نمیبینیم.
او با تأكید بر اینكه هر مترمربع از بناهای تاریخی حكم یك معدن طلا را دارد، افزود: یكی از دلایل بروز چنین تخریبهایی، ضعف مدیریتی در میراث فرهنگی است كه یكی از دلایل آن، بومی نبودن مدیران كل میراث فرهنگی و گردشگری در استانهاست، چنین مسألهای را بهطور عینی در یزد شاهد هستیم. اگر مدیركل میراث فرهنگی و گردشگری یزد، بومی این استان بود تعصب بیشتری نسبت به حفظ آثار تاریخی شهر داشت.
سه شنبه 8/1/1391 - 16:0
ایرانگردی
به گزارش خبرگزاری فارس از رشت بقعه دانای علی در محله چمارسرای این شهر و در وسط خیابان بیستون واقع است.
پیران قوم و محله میگفتند این بقعه از آن پیری دانا و مومنی پرهیزگار است که به مقام طیالارض رسیده و نمازهای روزانه خود را در مکه معظمه میخواند و همین نکته علاوه بر دانش بالای این فرد در زمان خود او را متمایز از دیگران کرده بود.
ساختمان بقعه کوچک از آجر آهن و با سنگ مرمر و کاشیهای مکتوب و منقوش تزیین شده و گنبد کاشی کاری شده بقعه با طرح کلاه درویشی و به تقلید از گنبد شیخانهور لاهیجان ساخته شده است.
مردم شهر رشت اعتقاد و تعصب خاصی نسبت به بقعه دانای علی دارند و دانای علی از اهالی روستای سیاهاسطلخ شهر رشت بود.
همچنین در روایات آمده است هنگامی که راز فارغ از زمان و مکان بودن او توسط دیگر افراد کشف شد دانای علی برای همیشه ناپدید شد و برخی نیز فوت او را به همین واقعه نسبت میدهند.
بقعه دانای علی یکی از بقعههای معروف شهر رشت است و ایشان در سال 1212 هجری قمری در خانوادهای مذهبی در روستای سیاهاسطلخ در حومه رشت به دنیا آمد و در روایات آمده که وی عارفی وارسته و مردی متقی و پرهیزگار بوده که به مقام «ابدالی» رسیده بود که در عرفان به معنای انسان کامل است و به همین دلیل لقب دانا که مترادف «انسان کامل» است را به خود اختصاص داد.
یکی از کرامات این بزرگوار آگاهی کامل به اسماء اعظم بود.
بعدها بر سر مزار این پیر دانا بقعه و بارگاهی ساخته شد که این بقعه و بارگاه چند بار مورد بازسازی و مرمت کلی قرار گرفت.
به دلیل قرار گرفتن بقعه دانای علی در وسط خیابان، خودروها برای دور زدن خیابان آیتالله طالقانی رشت این بقعه را دور میزنند.
مردم شهر رشت عقیده خالصانهای نسبت به این مکان مذهبی دارند به طوری که در بسیاری مواقع با واسطه قرار دادن دانای علی و نیز اهدای نذورات خود حاجاتشان را طلب میکنند و به هنگام ازدواج با خودرو به دور این بقعه میچرخند و بقعه دانای علی امروزه به میعادگاه زائران بسیار زیادی از سراسر کشور به ویژه در ماههای محرم و صفر تبدیل شده است.
سه شنبه 8/1/1391 - 15:50