• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 439
تعداد نظرات : 89
زمان آخرین مطلب : 4638روز قبل
طنز و سرگرمی
همیشه سر کلاس املا دوستت دارم را اشتباه می نوشتم تا معلم جریمم کنه
تا تو یه ورق سفید هزار بار بنویسم دوستت دارم.
سه شنبه 16/7/1387 - 10:27
طنز و سرگرمی

زندگی عشق است عشق افسانه نیست آنكه عشق را آفرید دیوانه نیست عشق آن نیست كه كنارش باشی عشق آن ست كه بیادش باشی

سه شنبه 16/7/1387 - 10:25
طنز و سرگرمی
پروانه امشب پر مزن اندر حریم یار   شاید صدای پرپرت از خواب بیدارش كند.

سه شنبه 16/7/1387 - 10:20
دعا و زیارت

عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثت‏به دنیا آمد و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادى الثانى (4) به دست گردانندگان سقیفه بنى ساعده شهید شد. 

اسم آن خانم، فاطمه است و براى آن بزرگوار هشت لقب ذكر كرده‏اند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مباركه و طاهره (1) . از بعضى روایات استفاده مى‏شود كه زكیه و محدثه از القاب آن خانم است و كنیه او ام ابیها است. (2)

عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثت‏به دنیا آمد (3) و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادى الثانى (4) به دست گردانندگان سقیفه بنى ساعده شهید شد.

شخصیت‏حضرت زهرا را با این بحث كوتاه نمى‏توان معرفى كرد و آنچه در اینجا آورده مى‏شود، قطره‏اى از دریاى فضیلت آن صدیقه شهیده است.

شخصیت اسلامى از دو راه یافت مى‏شود: از راه نسب و از راه حسب و فضایل نفسانى. شخصیت نسبى كه اسلام آن را پذیرفته است، تحت تاثیر عوامل مختلفى است: قانون وراثت، تغذیه از راه مشروع، تاثیر محیط، تاثیر همسر و رفیق، اولاد صالح و غیره در تشكیل چنین شخصیتى نقش دارند. زهرا سلام الله علیها از نظر قانون وراثت، پدرى چون رسول گرامى دارد كه به گفته سعدى همه مراتب انسانیت را به كمالاتش پیموده است. همه تاریكى‏ها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاى خوبى است:

بلغ العلى بكماله كشف الدجى بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله

مادرى چون خدیجه دارد كه باید گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادرى كه سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابى طالب را اداره كرد و همه اموال خود را در این راه خرج كرد. مادرى كه چندین سال در مكه با آن مصیبتهاى كمر شكن ساخت، و دوش بدوش رسول اكرم، اسلام را یارى فرمود و در این راه سنگها به بدن مباركش فرود آمد، بى حرمتیها به او وارد شد، شماتتها در این راه دید و هرچه این اتفاقات بیشتر مى‏شد، صبر و استقامت او زیادتر مى‏گشت.

و اما از نظر قانون تاثیر غذا: مورخین نوشته‏اند كه وقتى اراده حق تعالى به خلقت زهرا سلام الله علیها تعلق گرفت، پیامبر گرامى مامور شد كه چهل شبانه روز در كوه حرا به ریاضت دینى پردازد. (5)

حضرت خدیجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پیامبر گرامى در كوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد كه پیامبر به خانه بازگردد. از عالم ملكوت براى آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خدیجه منتقل شد.

از نظر تاثیر محیط، زهرا علاوه بر آنكه در دامن مادرى فداكار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدرى چون پیامبر گرامى پرورش یافت، محیط زندگى او محیط پر تلاطمى بود. مكه با آن مصیبتها و حوادث ناگوار، محیط پرورش او بود. در شعب ابى طالب با آن حوادثى زندگى كرد كه امیرالمومنین در نهج البلاغه آنجا را براى معاویه چنین توصیف مى‏كند: «شما ما را سه سال در میان آفتاب زندانى كردید، به طورى كه بچه‏هاى ما از گرسنگى و تشنگى مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداى آه و ناله زنها و بچه‏ها بلند بود...» روشن است‏بچه‏اى كه در این چنین محیطى پرورش یابد; مخصوصا اگر مربى‏اى چون پیامبر گرامى داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زیاد خواهد بود:

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شیوه رندان بلاكش باشد.

زهرا سلام الله علیها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نیز، فوق العاده است. شوهرى چون امیرالمومنین دارد كه بیش از سیصد آیه از قرآن شریف درباره او نازل شده. (6)

شوهرى كه از نظر تاریخ، قطعى است كه اسلام مرهون او است. شوهرى كه به اقرار خود اهل تسنن، عمر بیش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا على لهلك عمر. (7)

فرزندانى چون حسن، حسین، زینب و كلثوم دارد كه اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسین و على الاسلام السلام (8) زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقیة الله عجل الله تعالى فرجه الشریف است.

و اما از نظر فضایل انسانیت، چه مى‏توان گفت در حق كسى كه پیامبر گرامى (ص) كرارا درباره‏اش فرموده است: ان الله اصطفیك و طهرك و اصطفیك على نساء العالمین. (9)

همانا خداوند تو را برگزیده و پاكیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.

اگر براى فضیلت زهرا چیزى جز سوره كوثر نبود، زهرا را بس بود كه بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم.

انا اعطیناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هو الابتر. (10)

همانا كوثر را بر تو ارزانى داشتیم، پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن، به درستى كه بدخواه تو دنباله بریده است.

زهرا از نظر ایمان، راضیه و مرضیه است:

«یا ایتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك راضیة مرضیة فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتی‏». (11)

«اى نفس مطمئنه! - كه به مقام شهود رسیده‏اى - بیا به سوى پروردگارت خشنود شده، و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.» ما باید بدانیم كه القاب چهارده معصوم، كنیه‏هاى آنان و اسماء آنان بى سبب نیست. همه آنها سر دارد. معنى ندارد زهرا، صدیقه; زكیه; طاهره; محدثه و ... نباشد و به این‏گونه لقبها متصف شود. اگر جبرئیل نیاید و با او محادثه نكند و به او محدثه بگویند، دروغ است: تعالى الله عما یقول غیر العارفین فى حقهم، و معنى ندارد كسى محدثه باشد و ایمانش به مرتبه شهود نرسیده باشد.

زهرا از نظر علم داراى مصحف است.
از نظر روایات، كتابهایى نزد ائمه طاهرین است كه از جمله آن كتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است.

این كتاب را ائمه به آن افتخار مى‏كرده‏اند و مى‏گفتند: علم ما كان و یكون و ما هو كائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املاى حضرت زهرا سلام الله علیهما مى‏باشد. (12)

زهرا از نظر زهد
شبى كه زهرا به خانه امیرالمومنین مى‏رفت، امیرالمومنین فرش خانه‏اش را از شن تهیه كرد و رسول اكرم جهازیه‏اى براى زهرا سلام الله علیها تهیه فرمود كه همه آن جهازیه شصت و سه درهم مى‏شد.

جهازیه عبارت بود از:

  1. عبا
  2.  مقنعه
  3.  پیراهن
  4.  حصیر
  5.  پرده
  6.  لحاف
  7. دستك
  8. بالش
  9. آفتابه
  10.  آب خورى
  11. كوزه
  12. كاسه
  13.  آسیاى دستى
  14.  مشك آب
  15. حوله
  16. پوست گوسفند

پیامبر گرامى چون جهازیه را دید از چشمهاى مباركش اشك جارى شد و فرمود: «خدایا این جهازیه را كه غالب آن از گل است مبارك كن!» (13) زهرا به خانه شوهر مى‏رود و در وسط راه پیراهنى را كه از جمله جهازیه او است، به فقیر مى‏دهد و با همان پیراهن كهنه‏اى كه داشت‏به خانه امیرالمؤمنین رهسپار مى‏شود. (14)

شب عروسى پایان گرفت و صبح، پیامبر گرامى به دیدن زهرا آمد و هدیه آورد. هدیه پیامبر گرامى این بود: على فاطمة خدمت ما دون الباب و على على خدمت ما خلفه.

كارهاى داخل خانه براى فاطمه است و كارهاى خارج از خانه براى على.

زهرا از این هدیه، ازاین تقسیم كار به قدرى خشنود شد كه فرمود:

ما یعلم الا الله ما داخلنى من السرور (15)

جز خداوند كسى نمى‏داند كه از این تقسیم كار چقدر خشنودم.

عبادت زهرا
در روایات آمده است كه زهرا به قدرى روى پا ایستاد و عبادت كرد كه پاهاى او متورم شد (16) امام حسن علیه السلام مى‏گوید، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مى‏كرد و هرگاه از نماز فارغ مى‏شد، به دیگران دعا مى‏كرد. از او پرسیدم كه چرا به ما دعا نكردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما - الجار ثم الدار. - (17)

تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار با فضیلت است. امام صادق علیه السلام فرموده:

«تسبیح جده‏ام زهرا سلام الله علیها نزد من از هزار ركعت نماز بهتر است‏» . (18)

مى‏گویند: زهرا براى كمك، خادمه‏اى لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلكه لازم بود. چون زهرا سلام الله علیها بر رسول الله وارد شد قبل از آنكه در این مورد چیزى بگوید، پیامبر فرمود: زهرا جان مى‏خواهى چیزى به تو یاد دهم كه بهتر از دنیا و آنچه در آن است‏باشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد.

زهرا سلام الله علیها با خوشحالى تمام به خانه بازگشت و به امیرالمومنین عرض كرد با دعایى كه از پدرم صلوات الله علیه گرفته‏ام، خیر دنیا نصیب من شده است.

سخاوت و ایثار زهرا
مفسرین شیعه و سنى اتفاق دارند كه روزى زهرا سلام الله علیها با اطرافیانش روزه بودند. در هنگام افطار فقیرى رسید و از آنها چیزى خواست. زهرا، شوهرش، بچه‏هایش و خادمه‏اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا براى افطار روز بعد نانى تهیه كرد. یتیمى آمد، زهرا نان را به یتیم داد در مرتبه سوم نانى تهیه نمود اسیرى آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح كرد و آیه شریفه نازل شد «و یطعمون الطعام على حبه مسكینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمكم لوجه الله لا نرید منكم جزاءا و لا شكورا!» (19) «و اطعام كردند طعامى را كه دوست داشتند به مسكین و یتیم و اسیر جز این نیست كه این كار را فقط براى خدا مى‏كنیم و از شما جز او سپاسى نمى‏خواهیم‏» . (20)

در خاتمه به تفسیر كنیه و اسم ایشان مى‏پردازیم.
براى القاب زهرا، تفسیرها، تاویلها و گفتگوها چندان است كه در این نوشته مجال بازگو كردن همه آن نیست فقط به طور فشرده به تفسیر كنیه و اسم ایشان مى‏پردازیم.

زهرا را ام ابیها گفته‏اند و این كنیه را كه افتخارى بر آن حضرت است، پیامبر گرامى به ایشان داده است. (21)

ام ابیها به معناى «مادر پدرش‏» ; یعنى زهرا مادر پدر خویش است. این كنیه معانى مختلفى دارد اما بهترین معنى همان است كه پیامبر (ص) به این كنیه داد یعنى: «زهرا علت غایى جهان هستى است.» و اگر كسى ادعا كند كه واسطه فیض عالم هستى نیز هست، ادعاى او بدون دلیل به گزاف نیست.

واما فاطمه، فاطمه را فاطمه گفته‏اند و این تسمیه اسرارى دارد و همه آن اسرار از روایات بهره‏مند است:

  1. سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت من الشر (22)
    فاطمه، فاطمه نامیده شده است; چرا كه از شر بریده و جدا است.
    این جمله اشاره به عصمت زهرا سلام الله علیها است; زیرا مسلما معصومه است و آیه «انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا» (23) درباره او است. (24)
     
  2. سمیت فاطمة لانها فطمت عن الطمث. (25)
    فاطمه را فاطمه گوید زیرا بریده است از خونى كه زنها مى‏بینند. این تفسیر اشاره به طهارت ظاهرى زهرا سلام الله علیها است; زیرا از نظر روایات، چنانچه زهرا مطهره بود از نظر معنى، طاهره بود از خون حیض، نفاس و استحاضه.
     
  3. سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت عن الخلق فاطمه را فاطمه گفتند، براى اینكه بریده شده بود از خلق.
    این تفسیر اشاره به مقام فنا و لقاى زهراى مرضیه است. كسى كه در دل او هیچ كس جز خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است.
     
  4. سمیت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن كنه معرفتها.
    فاطمه، فاطمه نام گرفت; زیرا مردم از معرفت او بریده شده‏اند و قدرت بر شناخت‏حقیقت او ندارند و این تفسیر اشاره به همان مقامى دارد كه به واسطه آن مقام ام ابیها نامیده شده است.
     
  5. سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت هى و شیعتها عن النار. (26)
    فاطمه را فاطمه گفتند; چون شیعیان خود را از آتش مى‏رهاند و نجات مى‏دهد. این تفسیر اشاره به شفاعت اوست.
     
  6. سمیت فاطمة فاطمة لان اعدائها فطموا عن حبها
    فاطمه را فاطمه گفتند، چون دشمنان او بریده مى‏شوند ازمحبت او، و روشن است كه كسى كه محبت اهل بیت را ندارد به رو در آتش انداخته مى‏شود.

در حق فاطمه چه توان گفت كه پیامبر گرامى صلى الله علیه و اله و سلم چون بر زهرا سلام الله علیها وارد مى‏شد یا زهرا سلام الله علیها بر او وارد مى‏شد، چهره زهرا سلام الله علیها و دست زهرا سلام الله علیها را مى‏بوسید و او را استقبال مى‏كرد و به جاى خود مى‏نشانید. (27)

و مى‏فرمود: من بوى بهشت را از سینه زهرا استشمام مى‏كنم، ولى همین زهرا سلام الله علیها به قدرى براى دیگران متواضع است كه وقتى امیرالمؤمنین علیه السلام از او اجاره مى‏خواهد كه كسانى بر خانه زهرا سلام الله علیها وارد شوند، زهرا با آنكه ازاین ملاقات سخت‏بیزار است; (28) اما چون على علیه السلام مى‏خواهد آن بانوى متواضع درمقابل شوهر مى‏گوید: خانه، خانه تو و من هم كنیز تو هستم. (29)

زنى مى‏آید و از زهرا سلام الله علیها مساله‏اى سوال مى‏كند اما چون بیمارى فراموشى دارد، ده بار برمى‏گردد و مساله را سوال مى‏كند در بار دهم از زهرا سلام الله علیها عذر خواهى مى‏كند و زهرا در جواب مى‏فرماید: «در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهاى زیادى عنایت مى‏كند پس تكرار سوال تو عذر ندارد» . (30)

زهرا سلام الله علیها وقتى پدر بزرگوارش فضه خادمه را به او داد به دستور پدر كارهاى خانه را قسمت كرد: یك روز زهرا سلام الله علیها كارها را انجام مى‏داد و روز دیگر نوبت فضه بود. (31)

نباید فراموش شود و بانوان باید بدانند كه زهرا سلام الله علیها و همه اهل بیت علیهم السلام سرمشق زندگى ما هستند، همه باید از پیامبر گرامى و خاندان او سرمشق بگیرند.

قرآن چنین دستور مى‏دهد:

لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة لمن كان یرجوا الله و الیوم الاخر... (32)

به تحقیق كه رسول خدا سرمشق است‏براى كسانى كه امید به خدا و روز جزا دارند.

ما اگر سعادت دو جهان را بخواهیم باید پیرو رسول اكرم و اهل بیت گرامى او باشیم. بانوان اسلامى وقتى به سعادت مى‏رسند كه در عفت، ایثار، فداكارى، مردم دارى، شوهر دارى، خانه دارى وتربیت اولاد، پیرو زهرا سلام الله علیها باشند.

صاحب وسایل الشیعه در جلد دوم وسایل قضیه‏اى از زهرا سلام الله علیها نقل مى‏كند كه همه مخصوصا بانوان اسلامى باید به آن توجه داشته باشند.

مضمون همه روایات چنین است: «فضه خادمه در روزهاى آخر عمر زهرا، سلام الله علیها او را مهموم و مغموم یافت. علت را پرسید زهرا گفت: «چون جنازه مرا بلند مى‏كنند حجم بدن من نمایان است و نامحرم حجم بدن مرا مى‏بیند.» فضه مى‏گوید شكل عمارى را براى زهرا رسم كردم و گفتم: در عجم رسم است افراد باشخصیت را در عمارى مى‏گذارند. زهرا شاد شد، تبسم نمود و وصیت كرد كه جنازه او را در عمارى بگذارند.

همه مى‏دانیم كه وصیت مؤكد كرد كه امیرالمؤمنین علیه السلام او را شب غسل دهد و كفن و دفن كند و كسى را هم خبر نكند. (33)

سه شنبه 16/7/1387 - 10:12
دعا و زیارت

● اشاره:
انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی، انتظار انقلاب و دگرگونی و تحولی است که وسیع‌ترین و اساسی‌ترین انقلاب‌های انسانی در طول تاریخ بشر است. انقلابی که عمومی، همگانی و جهانی است و تمام شئون و جوانب زندگی انسان‌ها را شامل می‌شود، در این میان انقلابی که بیش از هر انقلاب دیگری در مسیر انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ولو در سطح منطقه‌ای و ملی قدم نهاده است، انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ می‌باشد. انقلاب اسلامی ایران نمونه و الگوی بسیار کوچکی از حکومت عدل و داد حضرت مهدی (عج)‌ است. مبانی فکری و نظری، اهداف و عوامل ایجاد کننده انقلاب، رهبری و چشم انداز آینده‌ی آن چیزی است که این دو انقلاب را بیش از پیش به هم شبیه می‌سازد و انقلاب اسلامی ایران در جایگاه نمونه کوچکی از انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) مطرح می‌گردد.
پیش نویس حکومت جهانی موعود
● علت وقوع انقلاب جهانی حضرت ولی‌عصر (عج) و انقلاب اسلامی ایران
استاد شهید مطهری می‌گوید: «اصولاً هر انقلابی معلول یک سلسله نارضایتی‌ها و ناراحتی‌هاست. یعنی وقتی مردم از وضع حاکم ناراضی باشند و آرزوی وضع مطلوب کنند، زمینه‌ی انقلاب به وجود می‌آید.»۱
در جهان امروز بحران‌های کنونی زائیده‌ی نظامات کنونی است و این نظامات از حل بحران‌ها عاجزند و مردم جهان باید به قدر کافی تلخی این وضع نابسامان و بی‌عدالتی‌ها را درک کنند. مردم دنیا باید این حقیقت را بیابند که تنها در سایه‌ی اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خود ساخته انسان‌ها و پیشرفت‌های تکنولوژی بدون سایه‌ی سلسله‌ای از اصول معنوی و انسانی، مشکل جهان حل نمی‌شود؛ بلکه مشکلات هر روز متراکم‌تر و به گونه کلاف سردرگمی پیچیده‌تر می‌گردد. بالاخره مردم جهان باید تشنه شوند و تا تشنه نشوند به سراغ چشمه‌های آب نمی‌روند. ۲ در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران باید اذعان کرد علت مبارزه با رژیم شاه، ناشی از نارضایتی مردم از رژیم طاغوت حاکم بوده است و این تحولات در برهه‌ای اتفاق می‌افتد که نه اثری از «مدرنیزاسیون» یا «اسلام‌زدایی» بود و نه «پشت نمودن به اسلام» یا ظهور «بحران اقتصادی». ریشه‌ی این نارضایتی را بایستی در سرشت سیاسی آن رژیم جستجو نمود. از یک سو برخی از نمودهای ترقی و پیشرفت اقتصادی به چشم می‌خورد و از سوی دیگر در حوزه‌ی ساختار سیاسی، کمتر تحول مؤثری در آن صورت گرفته بود و فی‌الواقع ایران مدرن محمدرضا شاه در آستانه «دروازه‌های تمدن بزرگ»‌ در مقایسه با ایران عقب مانده ناصرالدین‌شاه یکصد سال قبل از آن تفاوت چندانی نکرده بود. به این ترتیب عوامل اصلی حرکت و اعتراض علیه نظام قاجار در قالب نهضت مشروطه باعث پیدایش انقلاب اسلامی در عصر پهلوی شد.۳
بدین ترتیب نارضایتی مردم از وضع موجود را می‌توان علت مشترک انقلاب جهانی مهدوی و انقلاب اسلامی ایران دانست که همین امر به دو انقلاب، شکلی مردمی بخشید.
● مبانی فکری و نظری انقلاب
تجربه‌ی تاریخی انقلاب‌های مهم دنیا مؤید آن است که قبل از وقوع هر انقلابی، باید طی یک تأمّل نظری و فلسفی، ضمن طرد و نفی نظام موجود، یک مکتب فکری جدید به وجود آید که تعریف جدیدی از جایگاه انسان و جامعه ارائه دهد. پس بر مبنای مکتب فکری جدید، یک نظام سیاسی – اجتماعی ایده‌آل طراحی می‌گردد تا پس از پیروزی انقلاب مبنای مهندسی اجتماعی قرار گیرد.۴
انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدف آن،‌ اسلام و ارزش‌های اسلامی است و انقلاب و مبارزه صرفاً برای برقراری ارزش‌های اسلامی انجام می‌گیرد. مبانی فکری یک انقلاب مبتنی بر اسلام می‌بایست مقبولیت مردمی و پایگاه اجتماعی پیدا کند و ضمن نفی اساس سلطنت، در مبانی اندیشه‌ها و ایدئولوژی‌های رقیب نیز خلل وارد کند و ضعف و کاستی‌های آن‌ها را نشان بدهد. در بعد ایجابی می‌باید نظام مطلوب آینده را ترسیم کند و راه رسیدن به آن را ارائه دهد و برای مسائل و مشکلات عصر جدید هم پاسخی داشته و در واقع طرحی برای زندگی در عصر نوین را داشته باشد.۵ در خصوص مبانی فکری انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) باید اذعان کرد «با وجود اینکه این انقلاب هنوز به وقوع نپیوسته، اما آینده جهان به دلایلی روشن دیده می‌شود که این ادله عبارتند از سیر تکاملی جامعه انسانی و هماهنگی با نظام عموم آفرینش، الزام‌های اجتماعی و فطری و صلح و عدل جهانی.»۶ تصور این که جهانی به وجود آید خالی از تبعیض‌ها و اختلاف‌های طبقاتی و جدایی‌ها و پراکندگی‌ها، خالی از جنگ و خونریزی تجاوز و خالی از ناله‌های محرومان به زنجیر کشیده شده، بسیار دل‌انگیز و نشاط آفرین است که در اصل مبنای اندیشه و تفکر انقلاب مهدوی را روشن می‌کند.
با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ایران نمونه‌ی کوچکی از انقلاب جهانی مهدوی است، مبانی فکری و تحولات و نتایج این انقلاب در ابعاد اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی به خوبی نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی ایران در تناسب کامل با انقلاب مهدوی در مسیر صحیحی حرکت می‌کند. «وجه تمایز اصلی انقلاب اسلامی از سایر جنبش‌های سیاسی معاصر ایران نیز در مکتب فکری نوین و تأمل نظری و فلسفی است که انقلاب ایران در حوزه‌ی اندیشه و تفکر ایجاد کرد، تأمل نظری که تحول بی‌سابقه‌ای در تاریخ اندیشه‌ی سیاسی شیعه است.»۷
● ماهیت انقلاب اسلامی
در بررسی تطبیقی نسبت‌های انقلاب اسلامی ایران با انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)، در ابتدا این سؤال مطرح می‌شود که اساساً ماهیت این دو انقلاب چیست؟ آیا ماهیت آنها طبقاتی، لیبرالیستی است و یا ایدئولوژیکی و اعتقادی و اسلامی؟ «در مرحله‌ی ‌پیروزی انقلاب، عامل اصلی؛ مذهب (فرهنگ و تاریخ شیعه) است، اگر چه مردم و رهبری در پیروزی نقش مهمی دارند؛ ولی نقش آنها را نیز باید در مذهب جستجو کرد.»۸ چارچوب مذهبی بودن هویت و ماهیت انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) آشکار است، زیرا این انقلاب ادامه دهنده‌ی ‌انقلاب صدر اسلام توسط نبی مکرم (ص) است.
انقلاب ایران، به اعتراف بسیاری یک انقلاب مخصوص به خود است، یعنی برای آن نظیری در دنیا نمی‌توان یافت و منحصر به فرد بودن این انقلاب امری پذیرفته شده است. استاد شهید مطهری می‌فرماید: «این انقلاب اسلامی بوده که برخی فکر می‌کنند منظور از اسلام همان معنویتی است که در ادیان دیگر از جمله اسلام وجود دارد، ولی اسلام معنویت محض، آنچنان که غربی‌ها درباره‌ی مذهب می‌اندیشند، نیست. این حقیقت نه تنها درباره‌ی انقلاب فعلی، بلکه در مورد انقلاب صدر اسلام نیز صادق است که در همان حال که انقلابی مذهبی و اسلامی بود؛ سیاسی، اقتصادی و مادی بود و هیچ یک از ابعاد اشاره شده، بیرون از اسلام نیستند. راز موفقیت نهضت ما در این است که نه تنها به عامل معنویت تکیه داشته، بلکه عامل مادی و سیاسی نیز با اسلامی کردن محتوای آنها را در خود قرار داده است.»۹
در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران و هویت مذهبی آن به جرأت می‌توان ادعا کرد که نه تنها هیچ یک ازانقلاب‌های مدرن مذهبی نبوده‌اند (انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب‌های کوبا و چین اساساً ضد مذهبی بوده‌اند) بلکه ظرف یک قرن اخیر کمتر جنبش و حرکت توده‌ای را می‌توان پیدا نمود که به گونه انقلاب ایران با مذهب عجین شده باشد.۱۰
● مسئله رهبری انقلاب جهانی موعود و انقلاب اسلامی ایران
چگونه می‌توان ثابت کرد این انقلاب، انقلابی اسلامی بوده و هویت دیگری نداشته است؟ یکی از راه‌های شناخت انقلاب، بررسی کیفیت رهبری آن انقلاب و نهضت است. هویت دینی انقلاب اسلامی بر همگان محرز و مسلّم است. تجلی این هویت را می‌توان در رهبری، آرمان‌ها، اهداف، شعارها و نقطه‌های اوج انقلاب مشاهده کرد.۱۱
امام یا رهبر انقلاب توحیدی، باید جامع کمالات و فضایل باشد تا بتواند از عهده‌ی مسئولیت هدایت و تعالی بخشیدن مردم برآید. حکومت و رهبری در نظام اسلامی، برخلاف بسیاری از نظام‌های تاریخ بشر، نظام مسئولیت است؛ نه نظام حقوق و سلطه. سهم رهبری انقلاب در طول سهم خداوند متعال است؛ چون سهم خداوند هدایت و ارشاد و آموزش حکمت و فضائل و پرورش مکارم اخلاقی است. کار رهبری جز همین امور در جهت میسّر ساختن مسیر تعالی مردم نیست.۱۲
اسلام که ضامن سعادت ابدی انسان است، ضامن تحقق عینی جامع و مانع ایده‌آل‌های متعالی فطری _ الهی انسان است و بدیهی است که تحقق مدینه‌ی فاضله تنها با ظهور حضرت مهدی (عج) ممکن خواهد شد. رهبری انقلاب جهانی آخر الزمان به دست مهدی موعود (عج) است و آیات قرآن۱۳ نیز خبر از مصلح بزرگ جهان یعنی خبر از تحقق یک حکومت عدل جهانی در سایه‌ی ایمان می‌دهد.
رهبری جهانی باید عظمتی داشته باشد که فقط در امام زمان (ع)‌ محقق است. امام خمینی (ره) درباره‌ی عظمت مقام صاحب الزمان (ع) به شامل بودن مفهوم عدل در زمان ظهور اشاره کرده و می‌فرماید: «قضیه غیبت حضرت صاحب، قضیه مهمی است که به ما مسائلی را می‌فهماند، مِن‌جمله اینکه برای اجرای عدالت در تمام دنیا، در تمام بشر نبوده کسی الا مهدی (عج) که خدا او را برای بشر ذخیره کرده... آن کسی که به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد، نه آن هم عدالتی که مردم عادی می‌فهمند، بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت؛ تنها حضرت صاحب (ع) است.» سخنان امام خمینی نشان می‌دهد که امام زمان (عج) در برنامه کار خود از این نقطه زیر بنایی و مهم که همان انسان سازی و جهاد اکبر برای همه مردم است شروع می‌کند، زیرا تا انسان‌ها ساخته نشوند، جامعه بنیاد صحیح نخواهد یافت.
ارائه‌ی نظریه‌ی ولایت فقیه و بایستگی حکومت برای فقیهان در زمان غیبت امام عصر (عج) و مؤلفه‌های دیگری از جمله مسئله انتظار و تشکیل حکومت اسلامی باعث شد که امام خمینی (ره) رهبری قیام اصلاح‌طلبانه را بر عهده گرفت. «همین ولایتی که برای رسول اکرم (ص) و امام در تشکیل حکومت و اجرا و تصدی هست، برای فقیه هم هست».۱۴
● اهداف انقلاب اسلامی در مسیر جهانی و ملی
انقلاب اسلامی ایران که ادامه دهنده‌ی مسیر نبی مکرم اسلام (ص) است، اهداف و آرمان‌هایی را برگزیده که بیش از پیش برخورداری این انقلاب از تجلی انوار سازنده‌ی انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) را میسّر می‌سازد. «بزرگترین هدف و دستاورد انقلاب اسلامی ایران تجدید حیات اسلام و احیاء دینی و اخلاقی و فرهنگی و معنوی بوده است.»۱۵ اما دیگر اهداف انقلاب ایران عبارتند از:
۱) اضمحلال رژیم ستمشاهی
۲) تشکیل حکومت اسلامی
۳) احیای عدالت اجتماعی
۴) استقلال و آزادی.
● پیروزی چگونه صورت می‌گیرد؟
از مسائل عمده‌ی فلسفه‌ی انقلاب اسلامی چگونگی پیروزی مردم بر نیروهای محافظ رژیم طاغوت است. پیروزی تابع چند شرط است:
۱) تعالی اشخاص
۲) کثرت اشخاص تعالی یافته
۳)تقویت روحیه جهاد و فداکاری یا شهات
۴)انضباط و تبعیت از رهبری
۵) بر هم خوردن تناسب نیروی ایمان و نیروی کفر
۶) حُسن رهبری و اداره‌ی مبارزه. خداوند متعال همین شروط را برای نیروی اسلام فراهم آورد. انقلاب نبی اکرم (ص) در صدر اسلام به گونه‌ای بود که خداوند تأسیس دولت اسلام را چندان به تأخیر می‌اندازد تا مسلمانان به کثرت لازم برسند.۱۶
در آخر الزمان وقتی عدد مؤمنان مجاهد به ۳۱۳ نفر برسد، امام ظهور می‌فرماید. به این معنا که هرگاه تناسب نیروها (نیروی ایمان و کفر) چنان شود که امکان پیروزی بر کفر قطعیت یابد، امام قیام خواهد فرمود. با وجود اینکه انقلاب اسلامی ایران مقیاس کوچکی از انقلاب صدر اسلام و انقلاب جهانی مهدوی است، اما تحقق شش شرط مذکور در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ نیز به گونه‌ای بی‌نظیر، مؤید این مطلب است.

سه شنبه 16/7/1387 - 9:56
سياست

مهمترین نكته ای كه فمینیست ها روی آن تأكید می كنند حفظ صلح و توسعه می باشد. فمینیست ها معتقدند ریشه جنگ ها به دلیل حس برتری جویی می باشد و تا زمانی كه امپراتوری ها و حكومت ها و قدرت ها و ملت هایی باشند كه بی رحمانه آماده نابودی دیگرانند، دیگران نیز باید خود را برای جنگ مسلح كنند.

زنان صلح جو

«یكی از موضوعات كشف نشده در زمینه مطالعه و تحقیق دربارة صلح، نقش بی همتای زنان در استفاده از اجبار اعمال شده توسط حكومت ها می باشد. بر همین اساس اگر آگاهی رایج و مدارك تجربی كه عقیده دارند زنان صلح جوتر از مردان هستند درست است بنابراین شركت زنان در جریانات سیاسی باید استفاده از زور و اجبار را در عرصه های بین المللی محدود كند. انجمن مادران افراد مفقود الاثر گواتمالا (GAM)، انجمن GCM و ائتلاف مادران شوروی (روسیه) كه فرزندانشان در افغانستان و چچن مشغول جنگ هستند، نمونه های بی صدایی از نقش بی همتای زنان در تأثیر گذاری بر میزان خشونت اعمال شده توسط حكومت هستند.»(5)

مهمترین نكته ای كه فمینیست ها روی آن تأكید می كنند حفظ صلح و توسعه می باشد. فمینیست ها معتقدند ریشه جنگ ها به دلیل حس برتری جویی می باشد و تا زمانی كه امپراتوری ها و حكومت ها و قدرت ها و ملت هایی باشند كه بی رحمانه آماده نابودی دیگرانند، دیگران نیز باید خود را برای جنگ مسلح كنند.

زنان واقعیت های جنگ را درك و بی عدالتی در جنگ را می شناسند و می دانند چگونه می توان از تشدید تنش و یا ایجاد جنگی دوباره جلوگیری كرد. تجارت تاریخی نشان دهندة این واقعیت است كه زنان می توانند نقش مؤثری در ایجاد گفتگو و تعامل در بین گروه های سیاسی، قومی و دین درگیر جنگ داشته و پیوندهای میان متنازعین را دوباره ترمیم و مستحكم سازند. زنان قادرند افق های تازه ای را در مذاكرات صلح گشوده و مانع از عدم توجه به مسائل مبرمی از حق ملی گرفته و تا تجاوز به كودكان شوند. آنان می توانند در ایجاد دستیابی به آشتی ملی، وفاق اجتماعی و تحقق صلح پایدار در درون جوامع نقش اساسی را ایفا كنند.

بررسی نقش روانشناسانه جنگ نیز نشان می دهد كه معمولاً مردان پرخاشگرتر از زنان هستند و به نظر فروید ریشه در غرایز انسان دارد.

زنان در طول تاریخ معمولاً صلح طلب بوده اند و این شاید ریشه در غرایز آنها داشته باشد و شاید هم به دلیل ضعف جسمانی در مقابل مردان و یا شاید هم به دلیل نبود فرصت برای گرفتن مسئولیت باشد. البته فمینیست های اولیه معتقد بودند زنان بخاطر نقش مادرانه ای كه دارند و همیشه ضد جنگ بوده اند، می توانند با استفاده از حق رأی وارد بخش سیاسی و تصمیم گیری شوند و جامعه را به سوی راه حل های بدون خشونت و نهایتاً صلح سوق دهند.

تحت تأثیر همین دیدگاه ها اولین حزب صلح زنان در سال 1915 به وسیله جین آدامز تشكیل شد و امروزه بعنوان قدرتمندترین حزب صلح زنان با تام لیگ بین المللی زنان برای صلح و آزادی فعالیت می كنند. از دیگر سازمان های مشابه می توان به «سازمان زنان هوادار صلح (Women peace party) نام برد. زنان عضو این سازمان اعلام می دارند در گذشته مردان برای جنگیدن خانه را ترك می كردند و حال ما برای صلح خانه را ترك می كنیم و نمی گذاریم جنگ های اتمی و هسته ای همه را به نابودی بكشاند.

داده هایی كه اخیراً در مورد نقش زنان به عنوان مؤسسین صلح انتشار یافته بر استفاده زنان از تعاون، مشورت و رابطه متقابل تأمل می كند. پنج مورد از عملیات صلح در بوسنی، كامبوج، الساوادور، نامبیا، و آفریقای جنوبی شواهد تجربی ارائه می كند كه مشاركت برابر و كامل زنان چگونه باعث بهبود كارآیی سازمان ملل متحد در ایجاد صلح و حفظ آن شده است. مطالعه مزبور نكات زیر را مطرح می سازد.

- مشاركت زنان دارای این قابلیت است كه بحث را اندكی بسط دهد، به طوری كه بتواند موانع متنوع تری را در بر گیرد، از جمله ممكن است به آن چه در خصوص زنان، اطفال و جوامع رخ می دهد ارتباط بیشتری داشته باشند.

- زنان كمتر از مردان در پرداختن به جوامع محلی به طور سلسله مراتبی عمل می كنند و بیشتر گوش می دهند و به این ترتیب دارای بینش های بیشتری در مورد علل ریشه ای منازعات دارند.

- وجود توده ای از زنان منتقد به نظر می رسد كه در میان حمایت محلی كه نسبت به عملیات موفقیت آمیز دید انتقادی دارند ایجاد اعتماد و اطمینان می نماید.

- سازمان های زنان در كشورهای متعدد از آموزش صلح حمایت كرده و كودكان سرباز اعم از پسر و دختر را به كنار گذاشتن اسلحه تشویق نموده اند.

- در گواتمالا، گروه های زنان بر فرآیندهای باز گرداندن نفوس به وطن تأثیر گذاشته و خدماتی را بر اساس بازگشت تبعیدیان یا پناهندگان برقرار كرده اند.

- در بوروندی، نیكارآگوآ و روآندا، گروه های زنان برای به رسمیت شناخته شدن حقوق زنان بر زمین و مالكیت خانگی كه ممكن است به نام همسری باشد كه در منازعات به قتل رسیده یا «ناپدید شده» گروه های حمایت قانونی تشكیل داده اند.

توانایی مشهور زنان در حفظ صلح نیز شورای امنیت را مصمم كرد كه به اتفاق آرا قطعنامه ای تصویب كند و از كلیه دول عضو خواست كه از مشاركت مضاعف زنان در كلیه سطوح تصمیم گیری حمایت كنند.

این قطعنامه همچنین بر ضرورت نمادینه ساختن توجه و برابری جنسیتی در روندهای ایجاد و حفظ صلح و مراحل بازسازی پس از جنگ و درگیری تأكید می ورزد.

سه شنبه 16/7/1387 - 9:54
دانستنی های علمی

فلسفه هفت سین چیست؟ به طور مقدمه باید دانست که عدد "هفت" نزد ایرانیان قدیم مقدس بود و به خاطر ستارگان هفتگانه یعنی « زهره ، مشتری ، عطارد ، زحل ، مریخ ، زمین و خورشید » عدد هفت را گرامی می داشتند.

فلسفه هفت سین چیست؟ به طور مقدمه باید دانست که عدد "هفت" نزد ایرانیان قدیم مقدس بود و به خاطر ستارگان هفتگانه یعنی « زهره ، مشتری ، عطارد ، زحل ، مریخ ، زمین و خورشید » عدد هفت را گرامی می داشتند. نیاکان ما که زرتشتی بودند ، اعتقاد داشتند که عقل مقدس یعنی " اهورامزدا " که به او "سپند مینو" نیز می گفتند ، شش وزیر بزرگ به نام "امشاسپندان" دارد که یعنی مقدسان جاویدان و این شش امشاسپند با "سپندمینو" تشکیل (هفت سپند) می دهند.

علت این که هفت سین به راستی هفت سین است ، اشاره به هفت "امشاسپند" است و چون کلمه "سپند" با سین شروع می شده ، روی این اصل به علامت آن هفت مقدس جاودانی ، چیزهائی در نظر گرفته شده که هم با حرف سین شروع شده باشند و هم مورد استفاده مثبت بشر واقع شوند.

عدد هفت در قدیم :
مردم بابل عدد هفت را مقدس می شمردند ، طبقات آسمان و زمین و سیارات هفت بوده است ، ایام هفته هفت روز است.

هفت از نظر مذاهب:
به عقیده هندیها در آئین برهما انسان هفت بار می میرد . عروس و داماد باید هفت قدم به اتفاق هم بردارند. هفت قدم جلو رفته و قسم می خورند ، در آئین زرتشت هفت فرشته مقرب وجود دارد. در تورات مذکور است که هفت نر و ماده را با خود برگیر تا نسلی بر جهان بماند.
 

هفت در آئین مسیح :
هفت معجزه ، از 33 معجزه را مسیح در انجیل ذکر کرده است ، در انجیل از هفت روح پلید صحبت شده است ، به نظر فرقه کاتولیک ، هفت نوع شادی و هفت غسل تعمید وجود دارد.

هفت در اسلام:
آسمان هفت طبقه دارد . فرعون در خواب هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر را دید که گفتند هفت سال خشکسالی و هفت سال فراوانی می شود. جهنم هفت طبقه دارد . گناهان اصلی هفت عدد است . پیش از اسلام در بین اعراب ، هفت بار طواف دور کعبه مرسوم بوده و در سنت اسلامی نیز چنین است . هفت نفر قاری قرآن معروف بودند ، هفت بار شستن اشیاء ناپاک و قرار گرفتن هفت عضو بدن هنگام نماز نیز مذکور است .

هفت در تصوف :
هفت وادی سلوک در تصوف معروف است:

  1.  طلب
  2.  عشق
  3. معرفت
  4.  استغنا
  5. توحید
  6.  حیرت
  7.  فنا

مولوی می گوید:
هفت شهر عشق را عطار گشت  ......................... ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

هفت در تاریخ :
همراهان داریوش با خود او هفت نفر بودند، در نقش رستم در بالای آرامگاه داریوش ، هفت نقش ملاحظه می شود . جنگهای هفت ساله در زمان لوئی 11 واقع شد. اژدهای هفت سر معروف است . هفت پسر گشتاسب به هفت راهزن تبدیل شدند و هفت خوان رستم و اسفندیار معروف است.
 

معابد هفت طبقه:
در بابل و آشور هر معبدی هفت طبقه داشت و هر طبقه به نام یکی از سیارات و هفت رنگ بود (سرخ ، سیمین، سفید، سیاه، ارغوانی، آبی و سبز). حصار اکباتان هفت دیوار داشت و آرامگاه کورش هفت پله دارد.

سه شنبه 9/7/1387 - 12:11
دانستنی های علمی

ماه من :

غم اگر هم روزی مثل باران بارید

یا دل شیشه ایت از پس پنجره عشق

زمین خورد و شكست

با نگاهت به خدا چتر شادی باز كن و بگو

با دل خود كه خدا هست هنوز

سه شنبه 9/7/1387 - 12:11
آموزش و تحقيقات

تحولات بی حد و حصر در بنیان های جوامع ،که بر اثر حرکت از دوران گذار به سمت زندگی ماشینی و صنعتی رخ داده، به پدید آمدن شکاف هایی منجر شده که انسان های امروز را ناگزیر از همنواسازی خود با شرایط جدید کرده است. در چنین فضایی، بحران هایی پیش روی افراد پدید می آید که اگر متوقف نشود دنیای روحی ، روانی آنها را متلاطم می کند.

تحولات بی حد و حصر در بنیان های جوامع ،که بر اثر حرکت از دوران گذار به سمت زندگی ماشینی و صنعتی رخ داده، به پدید آمدن شکاف هایی منجر شده که انسان های امروز را ناگزیر از همنواسازی خود با شرایط جدید کرده است.  در چنین فضایی، بحران هایی پیش روی افراد پدید می آید که اگر متوقف نشود دنیای روحی ، روانی آنها را متلاطم می کند. آسیب های اجتماعی و روحی و روانی از جمله طلاق، اعتیاد، خودکشی ، مشکلات تحصیلی، اختلافات خانوادگی، نارضایتی شغلی، اضطراب ، افسردگی و.....محصول تحولات زندگی صنعتی اند.سؤال اینجاست که در کنار توسعه شگفت انگیز علوم و فنون دانش امروز چه چیزی باید بتواند پاسخگوی بحران های روحی ،روانی انسان ها باشد؟     بحران هایی که متعاقب پیشرفت علوم و تکنولوژی بر انسان ها رخ نموده است . در پاسخ به این سؤال علم « مشاوره و روانشناسی » قد علم می کندمشاوره از تمامی فعالیتهای اخلاقی تشكیل یافته است كه در آن مشاور متعهد، تلاش می كند تا به مراجع كمك كند تا به آن دسته از رفتارهایی بپردازد كه بتواند به حل مشكلات و مسائل اومنجر شوند. ازطریق مشاوره و راهنمایی فرد نه تنها وضع فعلی خود رادرک می کند،بلکه از آنچه که به صورت آن در خواهدآمدنیز آگاه می شود.راجرز معتقد است که هدف بیشتر مشاغل یاری دهنده که شامل مشاوره وراهنمایی نیز می شود،افزایش رشد شخصی وروانی فرد در مسیر رشد اجتماعی است.هم چنین ازطریق « خدمات راهنمایی ومشاوره »می توان تواناییها ونیز محدودیت های دانش آموزان راشناخت واز امکانات موجود حداکثر استفاده را به عمل آورد.مشاور تحصیلی با شناخت دانش آموزان در زمینه های گوناگون می تواند آنان را به رشته های تحصیلی مناسب راهنمایی کندوآنان را در حل مشکلات یاری دهد. اهداف آموزش وپرورش زمانی تحقق خواهند یافت که برنامه ها و محتوای آموزشی با توجه به نیازها وامکانات دانش آموزان تهیه و اجرا گردند.  .در مقاله حاضرپس از ذکر مقدمه ای چند د رقسمت تجزیه وتحلیل مطالب به ترتیب به فایده و اهمیت مشاوره،تاریخچه ی راهنمایی و مشاوره،تعاریف راهنمایی و مشاوره،اهداف مشاوره وراهنمایی،ضرورت مشاوره در مدارس ،مشاوره وراهنمایی در نظام آموزش و پرورش ، نقش مشاور در مدارس،امور تحصیلی،تأمین بهداشت روانی،دانش آموزان و مهم ترین وظایف کادر آموزشی در برابر برنامه مشاوره و راهنمایی پرداخته شده است.

مقدمه:
انسان تنها موجودی است که با همنوعان خودبه تبادل نظر می پردازد وبرای شناخت وحل مشکلات خود با آنان مشورت وازراهنمایی آنان استفاده می کند .راهنمایی ومشورت درطول زندگی آدمیان مطرح بوده وآنان باکسانی که مورد قبول واعتمادشان بوده مشورت می کرده اند .باتوسعه علوم انسانی ورشدعلوم رفتاری به راهنمایی ومشاوره به عنوان شاخه ای مستقل ازعلوم رفتاری توجه شد. امروزه راهنمایی ومشاوره به صورت حرفه ای یاورانه برای کمک به افرادی است که دررشد،سازگاری ،تصمیم گیری،روابط خانوادگی،مهارتهای اجتماعی وشیوه زندگی مشکلاتی دارند ومشاوره به این افراد کمک می کند تاراه حل مناسبی برای مشکلات بیابند.

اهمیت مشاوره و مشورت در دین مقدس اسلام کراراً مورد توجه ائمه ی اطهار و بزرگان دین قرار گرفته است .
بشر امروز در یک دوره ی پیچیده زندگی می کند ، یکی از مشخصات این دوره ، تخصصی شدن مسائل و وابستگی افراد به یکدیگر جهت استفاده از تخصص آنها برای تداوم یک زندگی متعادل است . لذت بردن از زندگی شخصی و رشد و تعالی شخصیت ، شکوفا نمودن استعدادها و ارضای نیازها ، اعم از نیازهای اولیه ی جسمانی ، نیاز به امنیت و آرامش ، نیاز به تعلق نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن ، نیاز به احترام و نیاز به شکوفایی در دنیای امروز فرایند ساده ای نیست ، در تمام این مراحل به مشاور و مشاوره نیازاست .
وظیفه نهاد آموزش و پرورش ، در آماده کردن دانش آموزانی که نیروی انسانی فردا تلقی می شوند ، برای مواجهه و سازگاری با مقتضیات قرن بیست و یکم که از حساسیت ویژه ای برخوردار است بسیار حساس و سنگین است . اضطراب ، افسردگی ، سوء مصرف مواد مخدر ، رفتارهای نابهنجار ، مشکلات تحصیلی ، گرایش ارتباط با جنس مخالف از عمده ترین مشکلات روانی اجتماعی دانش آموزان است ، به طوری که بیش از 32 درصد دانش آموزان از نوعی مشکل اجتماعی روانی رنج می برند .

اهداف آموزش وپرورش زمانی تحقق خواهند یافت که برنامه ها و محتوای آموزشی با توجه به نیازها وامکانات دانش آموزان تهیه و اجرا گردند.ازطریق « خدمات راهنمایی ومشاوره »می توان تواناییها ونیز محدودیت های دانش آموزان راشناخت واز امکانات موجود حداکثر استفاده را به عمل آورد.مشاور تحصیلی با شناخت دانش آموزان در زمینه های گوناگون می تواند آنان را به رشته های تحصیلی مناسب راهنمایی کندوآنان را در حل مشکلات یاری دهد.گرچه آشنایی معلم با فنون راهنمایی تدریس و عملکرد او را مؤثر وپربار می سازد،ولی معلم به تنهایی نه می تواند ونه فرصت داردبه تمام مسائل و مشکلات روانی وخانوادگی وتحصیلی دانش آموزان رسیدگی کندوبرای هر کدام راه حل ارائه دهد.ازاین رو،مشاور تحصیلی با همکاری معلم وخانواده و مسئولان مدرسه می توانددانش آموزان را در جهت رفع مشکلات تحصیلی و خانوادگی و روانی وتأمینثبات عاطفی یاری دهدونهایتاً نیل به اهداف آموزش وپرورش را ممکن سازد.

فایده و اهمیت مشاوره و راهنمایی
راهنمایی کودکان ونوجوانان وبزرگسالان یک فراگرد بسیار مهم و استثنایی در حل مشکلات و معضلات این طبقات سنی می باشد.ضرورت مشاوره و راهنمایی قبل از هر چیز دیگر، در رابطه با حرفه و شغل و مخصوصاً در نظام جدید آموزش و پرورش مطرح می باشد.
چگونگی تجدید نظر و تغییر یک برنامه تربیتی مفیدوسازنده و خلاق به عنوان یک اصل مسلم در جهت توسعه و پیشرفت فرهنگ وتمدن آشکارشده است.پیدایش انقلاب صنعتی در اروپا وانقلاب در تکنولوژی و فرستادن اقمار مصنوعی به فضا،نیاز مراکز صنعتی به نیروهای ماهری که حداکثر کارایی و بازدهی را داشته باشند، همه وهمه تغییر و تحول را در نظام آموزشی کشورها ضروری ساخته است.
اینکه چرا باید برنامه های آموزش و پرورش تغییر وتحول یابند،و همچنین عوامل پیدایش راهنمایی در آموزش و پرورش مربوط به عللی است که مهمترین آنها افزایش بی رویه ی جمعیت به ویژه جمعیت جوان کشورها و افزایش دانش آموزان و عدم تعادل در توزیع دانش آموزان در رشته ها و شاخه های تحصیلی ،ضرورت برقراری تعادل بین بازار کاروتربیت نیروی انسانی و افت تحصیلی می باشند.
آیا با اضافه کردن چند درس یا ادغام نمودن دو یا چند ماده درسی و یا تغییر نام بعضی از مواد درسی می توان گفت که تغییر به وجود آمده است؟پاسخ این سؤال منفی است .بایدخاطر نشان ساخت که هرگونه اصلاح و تجدید نظر ویا تغییرات اساسی می باید از جمیع جهات مورد توجه قرار گیردو نیز باید مشکلات آن را پیش بینی کرده،راههای رسیدن به این هدفها را جستجونموده وجهت اساسی آن راروشن ساخت.
با توجه به همین نکات است که اهمیت و ضرورت مشاوره و راهنمایی به عنوان یک اصل مهم در جریان تعلیم وتربیت آشکار می گردد.مدرسه به عنوان یک نهاداجتماعی باید متناسب با احتیاجات فردی و مقتضیات جامعه باشد.چون جوامع پیوسته در اثر عوامل مختلف (نظیر جنگ ونزاع،بیماری،عوامل طبیعی ،انقلاب و غیره )تغییر می یابند،مدرسه هم به عنوان یک نهاداجتماعی باید متناسب با تغییرات جامعه تحول یابد.مدارس باید با تحولات فرهنگی،علمی و اجتماعی هماهنگ و همگام باشند وبرای پیشرفت در این زمینه ها،متغیر و متحول گردند.
تاریخچه راهنمایی ومشاوره:
دربین ممالک صنعتی،امریکای شمالی نخستین کشوری است که درآن مراکز ویژه راهنمایی ومشاوره تأسیس شده وازمیان افرادی که نخستین بار به ایجاد مرکز راهنمایی در آن سرزمین اقدام کرده اند باید از فرانک پاستور نام برد که درسال 1908 اولین مرکز راهنمایی راکه درحقیقت مرکز راهنمایی حرفه ای بود درشهر بوستن تأسیس کرد.سال 1332 را می توان مبدأ شروع راهنمایی به معنی خاص آن در کشور خود بدانیم درسال 1334 دراداره مطالعات وبرنامه ها دایره ای بنام دایره تحقیقات روانشناسی بوجود آمد که به تهیه برخی تستهای هوش وسنجشهای روانی مبادرت کردوسرانجام کنگره های منعقده درتابستانهای 37 و38 راهنمایی درمدارس را امری ضروری تشخیص داده ومرکزراهنمایی در اداره کل تعلیمات متوسطه به وجود آمد. درسال 1347 اداره کل آموزش راهنمایی تحصیلی دروزارت آموزش وپرورش تأسیس گردید ودرسال 59 طی بخشنامه ای برنامه راهنمایی ومراکز مشاوره وراهنمایی تعطیل گردید. از ابتدای سال 67 ضرورت وجود مشاورین درمدارس احساس شد ومجدداً این رشته شروع به جذب دانشجو نمود.
تعاریف راهنمایی و مشاوره
مطالعه ی نظام های آموزشی جهان نشان می دهد که از خدمات راهنمایی و مشاوره به عنوان تسهیل كننده ی فرایند تعلیم و تربیت در دوره های مختلف تحصیلی به شكل مطلوب سود برده اند. برای راهنمایی تعاریف گوناگونی بیان شده است كه ضمن برخوداری از تنوع ،از وجوه مشتركی نیز بهره مند هستند. برای رعایت اختصار و پرهیز از اطاله كلام تنها به یكی از آن تعاریف بسنده می كنیم:راهنمایی كوششی است انسانی ،برای ایجاد حداكثرتوافق ممكن بین خصوصیات فرد مورد راهنمایی و متقضیات فعالیتی ( تحصیلی یا حرفه ای ) كه بدان مشغول خواهد شد ( شكوهی 1367 ) .
مفاهیمی كه در راهنمایی بكار برده شده است بسیار متنوع و از تنوع دیدگاهی ،بخش عظیمی از فرایند تعلیم و تربیت را شامل می شود . گزاره های ذیل مؤید این موضوع است :
- راهنمایی بخشی از كل جریان تعلیم و تربیت بطور اعم و مدرسه بطور اخص است .
- راهنمایی یك سلسله خدمات و كوشش های منظم و سازمان یافته است .
- منظور از راهنمایی فرد ،كمك به تصمیم گیری آگاهانه وعاقلانه و قرار گرفتن درمسیر رشد و پرورش قوه قضاوت است .
چنانچه راهنمایی را دایره عظیمی از فعالیتهای تربیتی در آموزش و پرورش بدانیم مشاوره به عنوان دایره كوچكتری در قلب آن دایره عظیم جای دارد. به عبارت دیگر یكی از مهمترین خدمات راهنمایی، خدمت مشاوره است.
تعریف مشاوره
یكی از جدیدترین تعاریف مشاوره عبارتی است كه در سال 1965 توسط كرومبولتز بیان شده است . اومی گوید: مشاوره از تمامی فعالیتهای اخلاقی تشكیل یافته است كه در آن مشاور متعهد، تلاش می كند تا به مراجع كمك كند تا به آن دسته از رفتارهایی بپردازد كه بتواند به حل مشكلات و مسائل اومنجر شوند.
اما جامع ترین تعریف مشاوره توسط بوركس و استفلر بیان شده است . به گونه ای كه تقریبا به همه جنبه های كار یك مشاور در فرایند مشاوره اشاره نموده اند.
«مشاوره به رابطه حرفه ای بین یك مشاورآموزش دیده و مراجع دلالت دارد. این رابطه معمولا میان دو نفر است . اگر چه بعضی مواقع مشاوره با بیش از دو نفر صورت می گیرد. این رابطه برای كمك كردن به مراجعان جهت درك و روشن كردن نظرات آنان در مورد محیط زندگی خود و یاد دادن راه رسیدن به اهداف انتخاب شده فردی از طریق انتخاب راههای سنجیده و با معنای فردی و حل مشكلات هیجانی ومیان فردی برگزار می شود».

اهداف مشاوره و راهنمایی
در تعاریفی که از راهنمایی به عمل آمده تصریح شده که به فرد کمک شودتا خود را بشناسد.منظور وهدف از اینکه فرد خود را بشناسد این است که با این شناسایی به صورت انسانی مؤثرتر و خلاقتر ودر نتیجه شادمانتر درآید.چنین فردی در معنایی که کارل راجرز بیان داشته به صورت فعالتر ظاهر می گردد.
ازطریق مشاوره و راهنمایی فرد نه تنها وضع فعلی خود رادرک می کند،بلکه از آنچه که به صورت آن در خواهدآمدنیز آگاه می شود.راجرز معتقد است که هدف بیشتر مشاغل یاری دهنده که شامل مشاوره وراهنمایی نیز می شود،افزایش رشد شخصی وروانی فرد در مسیر رشد اجتماعی است.
بدین طریق راهنمایی دارای دو هدف می باشدکه هدف آنی و دیگری هدف غایی و نهایی می باشد.
1.هدف آنی راهنمایی
هدف آنی راهنمایی کمک و راهنمایی فرد در حل مشکلات تحصیلی،خانوادگی واحیاناً شغلی است، که این را علاج واقعه قبل از وقوع مدانند وباعث جلوگیری از اتلاف سرمایه مادی و معنوی فرد در راهی ناشناخته می شود.
2.هدف غایی ونهایی
عبارت است از اینکه فرد خودقادرباشدیا بتواندکه با بینش صحیح به حل مشکلات خویش پرداخته و عاقلانه رفتار نماید.این است که راهنمایی آنی شرط لازم و مکمل راهنمایی غایی ونهایی وخود رهبری می باشد.
از آنجایی که قشر دانش آموز بیش از هر طبقه سنی دیگری نیاز به مشاوره و راهنمایی دارد،لذا بیشترین اهداف این دانش مربوط به مواردی می شود که در مدارس جنمبه عملی به خود می گیرد.معمولاً هدفهای یک دوره تحصیلی به طور به صورت زیر تحقق می یابد:
الف-برنامه های تحصیلی مربوط به آینده
ب-تحصیلات حرفه ای
ج-فعالیت های هنری
د-فعالیت های مربوط به حفظ سلامت جسمی و فکری
ه-رشد علائق اجتماعی
منظور از این اهداف این نیست که تنها دانش آموز در یک یا چند فعالیت مربوط به این هدفها شرکت نماید،بلکه لازم است برنامه راهنمایی تحصیلی به طریقی ترتیب یابد که دانش آموز با هر کدام از این اهداف درگیری فعالانه داشته باشد.به هر طریق،مشاوره و راهنمایی در دوران تحصیل ،اهداف گوناگون و وسیعی را در هر مقطع تحصیلی دنبال می کند.در خانواده و جامعه نیز اهدافی را دنبال می کند که یکی از مهمترین آنها تجدید سازماندهی خود است.
ضرورت فعالیتهای راهنمایی ومشاوره درمدارس:
یکی از نهادهای اجتماعی، نهاد آموزش وپرورش است که مسئولیت مهمی درتربیت کودکان ،نوجوانان وجوانان بر عهده دارد .نگاه گسترده به نقش آموزش وپرورش به عنوان عاملی مؤثر در فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه وذاتی افراد ،انتقال اندوخته ی تجارب گذشتگان ،ارائه ارزشهای مطلوب،افزایش معلومات وایجاد مهارتهای لازم درافراد برای زندگی وبالاخره تسهیل مسیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال اهمیت این نهاد اجتماعی را بیش ازپیش نشان می دهد. گسترش کمی آموزش وپرورش نشانگر گرایش واستقبال همگان به اثر بخشی این نهاد وگسترش کیفی آن ناشی ازتوسعه معارف ،علوم ورشد بی وقفه تکنولوژی است که این دو بر پیچیدگی وظرافت جریان آموزش وپرورش افزوده است.بنا براین برای تحقق اهداف تعلیم وتربیت ورشد شخصیت کودکان ونوجوانان باید ازخدمات راهنمایی ومشاوره بخوبی استفاده کرد. نقش راهنمایی در آموزش وپرورش افراد به حدی است که عده ای ازصاحب نظران آن را به نوعی تعلیم وتربیت گفته اند وبعضی راهنمایی راتسهیل کننده جریان تعلیم وتربیت می دانند. اگر تربیت را به معنی نشو ونمادادن،زیاد کردن ،برکشیدن وبه حداعتدال سوق دادن آدمی بدانیم ، تعلیم رارشددادن آدمی درتسهیل جریان رشد وکمال آدمی خواهیم یافت. مهمترین عواملی که درضرورت راهنمایی ومشاوره وتوسعه آن درنظامهای آموزش وپرورش مؤثر بوده اند عبارتند از:
1-توجه به اصالت کودک وآموزش وپرورش وی 2- وجود تفاوتهای فردی دردانش آموزان وضرورت شناخت وتوجه به این تفاوتها درامرآموزش وپرورش 3- وجود استعدادهای عمومی واختصاصی در دانش آموزان وضرورت شناخت وپرورش تدریجی وسنجش آنها 4- رشد جمعیت وافزایش گرایشها و علاقه مندی به تحصیل درسطوح مختلف وگسترش علوم وتکنولوژی5- تراکم وتنوع واحدهای درسی دررشته های تحصیلی وضرورت انتخاب مناسب 6- توسعه مشاغل وحرفه وضرورت انتخاب شغل مناسب 7- تغییرنگرشها وارزشهانسبت به انتخاب رشته های تحصیلی وانتخاب شغل 8-گسترش نیازهای جامعه به نیروی انسانی درسطوح مختلف مهارت 9-وجود مسائل ومشکلات جسمانی،عاطفی، اجتماعی،رفتاری، تحصیلی وخانوادگی دردانش آموزان.
خصوصیات مشاوران

خصوصیاتی که مشاورین را بدین وسیله متمایز ومشخص می سازد، موضوع تحقیق بسیاری از دانشمندان بوده است. این گونه تحقیقات از موقعی که مطالعه نقش و وظیفه مشاور در سال 1960 به وسیله اتحادیه امریکایی کارکنان راهنمایی آغاز شد، گسترش یافته است.در سال 1951،ماورر نوشت که رشد شخصی یا پختگی ،مهمترین خصوصیت مشاوران می باشد،اما روش صحیحی برای ارزیابی آن وجود ندارد.هامرین و پولسون ، مطالعه ای را برای این مسئله به تحقیق گذاشتندکه در آن 91 مشاور،خصوصیاتی را که به نظرشان عمل مشاوره را تسهیل می کرد بیان نمودند. این خصوصیات به ترتیب فراوانی پاسخها به شرح زیر به دست آمده است:
1 .فهم یا میزان درک مشاور 2.زمینه همدردی در جریان مشاوره 3.ثبات وپایداری 4.حوصله و بردباری
6.عینیت 7.صمیمیت 8.حضور ذهن 9.انصاف 10.سعه صدر 11.پاکی و صداقت
12.آرامش 13.داشتن فکری باز 14.هوش 15.تعادل اجتماعی 16.ابتکار و خلاقیت

اینها خصوصیاتی بودند که در مطالعه و تحقیق هامرین و پولسون به ترتیب اولویت ، توسط مشاوران شرکت کننده در تحقیق (به تفکیک) خاطر نشان شده بودند. اما اتحادیه تعلیم و تربیت و سرپرستی مشاوران، شش خصوصیت ذیل را برای مشاوران قلمداد کرده و لازم می داند:
1. اعتقاد با هر فرد 2. تعهد در برابر ارزشهای انسانی 3. آگاهی از دنیا 4. داشتن فکری باز 5 . شناخت خود 6. تعهد حرفه ای
راهنمایی و مشاوره درنظام آموزش وپرورش دونقش راایفا می کند:
1- کمک به فرد فرد دانش آموزان به منظور سازگاری با محیط،حل مسائل ومشکلات شخصی ،بروز وظهور استعدادها ورشد وتکامل آنان
2- کمک به دانش آموزان درانتخاب مناسبترین راه ازنظر رشته های تحصیلی وانتخاب مناسب شغلی وبرنامه ریزی وآمادگی برای زندگی
3-ارائه خدمات راهنمایی اعم از:
1-خدمات اطلاعاتی:منظور از این خدمت عرضه اطلاعات نظام یافته ای است تا دانش آموزان بتوانند آگاهی کافی نسبت به برنامه های درسی،رشته های تحصیلی،مقررات وآئین نامه های امتحانی، امکانات آموزشی،حرفه ای وشغلی بدست آورند.تاازروی بصیرت راههای مناسب راانتخاب کنند.عرضه اطلاعات لازم درزمینه روشهای صحیح مطالعه ویادگیری دروس درمدرسه ،اهمیت وارزش علم آموزی،اهداف وانگیزه های تحصیلی،آداب وروشهای برخورد انسانی درمحیط مدرسه،انواع مسایل مشترک دانش آموزان وچگونگی برخوردبا مسایل وشیوه های تقویت اراده وراههای خودسازی درمدارس بسیاربجا وضروری خواهد بود.
2- خدمات مشاوره ای: هدف از این خدمت درمدارس برقراری ارتباطی اساسی بین دانش آموزان ومشاوران است خدمات مشاوره ای، خودشناسی دانش آموزان راتسهیل می کند ودانش آموزان رایاری می دهد تاازطریق ترکیب وتطبیق اطلاعات مربوط به خود ومحیط ،مشکلات خودرا باز یابندوحل کنندوبه تصمیم گیری مناسب بپردازند. این امر مستلزم وجود مشاورانی است که برای این مهم تربیت وآماده شده اند تا دانش آموزان را درحل مشکلات واتخاذ تصمیم های معقول ومناسب یاری دهند. مشاوران، رکن اصلی وپایه اساسی برنامه راهنمایی هستند.افرادی که براساس دانشهای نظری وتجارب علمی ،صلاحیتهای همه جانبه رابرای کمک به دانش آموزان ورفع مشکلات متعددومتنوع آنان باید داشته باشند . مشاوران مدارس باید علاقه مند به دانش آموزان وآگاه به مراحل رشد وتربیت آنان،واقف به اصول ومبانی روانشناسی،تعلیم وتربیت وجامعه شناسی وقادربه بهره مندی ازاصول وفنون راهنمایی ومشاوره ودارای تجربه کاری باشند. مجموعه تلاش وکوششهایی که به شناخت استعدادها ورغبتهای دانش آموزان منجر می شود یاآنان را درانتخاب رشته های تحصیلی ویا شغلی ورفع مشکلات شخصی وسازشی یاری می دهد جزووظایف مشاوران به حساب می آید. برنامه راهنمایی ومشاوره درمدارس متوسطه در سه بعد تحصیلی،شغلی وتربیتی انجام می گیرد.
نقش مشاوردرمدارس:
مشاوران باتسهیل جریان رشد همه جانبه ی فرد،آموزش مهارتهای زندگی فردی ،اجتماعی ،کاهش وحذف موانع رشد،خودشناسی ومحیط شناسی وارائه سایر خدمات یاورانه ی روانشناختی درمدارس نقش بسیارحساسی دارند. عمده ترین اهدافی که می توان ازطریق خدمات راهنمایی ومشاوره به آنها دست یافت عبارتند از:
الف:رشد وتوسعه قوای فکری ومعنوی وعقلی دانش آموزان1. ایجاد پیشرفت درکسب مهارتهای مطالعه 2- راهنمایی دانش آموز برای انتخاب رشته های تحصیلی 3- طرح ریزی برای انتخاب دروس،برای ادامه تحصیلات 4- ترغیب دانش آموز برای بهره برداری خویش بینانه وخلاقانه از نیروی خویش
ب: رشد وتوسعه مهارتهای شغلی وحرفه ای دانش آموز
1- یاری کردن دانش آموزان تا ازتوانائی ها وعلائق حرفه ای خویش آگاه شوند. 2- یاری کردن دانش آموزان تا ازموقعیتها وفرصتهای استخدامی وشغلی جامعه مطلع شوند.3- یاری کردن دانش آموزان تا بر اساس شناسایی خویش وفرصتهای حرفه ای ،به توسعه وپیشرفت در حرفه وشغل خود بپردازندوطرحها وتصمیمات خود را مؤثر سازند.
ج: رشد وتوسعه شخصیت دانش آموز
1.یاری کردن دانش آموز تابرای خود به عنوان عضوی از جامعه احترام قائل شود. 2- یاری کردن دانش آموز تادرایجاد روابط ومناسبات متقابل ،دارای شایستگی شود. 3- همکاری با معلمان درتدارک محیط سالم ومساعد درکلاس تا به رشد روانی دانش آموزان کمک شود. 4- ارتباط با والدین به منظور ایجاد شناخت رفتارهای طبیعی ونیازمندیهای روانی جوانان.
نقش مشاور درامور تحصیلی
دانش آموزان درجریان تحصیل با مشکلات زیادی مواجه می شوند که مشاور می تواند دررفع این مشکلات کمکهای مؤثری به دانش آموزان ارائه دهد که پاره ای ازاین مشکلات را می توان به شرح زیر شمرد.
1- ضعف پایه ی تحصیلی: در مورد چنین دانش آموزانی مشاور باید برای فراگیری دروس پایه از نقطه ای که ضعف دارد برنامه ریزی کند وبا کمک خانواده ضعف پایه ای اورا جبران کند. فشار آوردن ووادار کردن دانش آموز به زحمات شبانه روزی درسطح بالای تحصیلی بدون توجه به پایه بی فایده است .آماده کردن دانش آموز واولیای وی برای چنین برنامه ای نیاز به جلسات مشاوره ای دارد که متولی آن مشاور مدرسه است.
2- کمبود یانبود انگیزه تحصیلی:دانش آموزانی وجود دارند که ازنظر هوشی درحد طبیعی وظرفیت لازم برای یادگیری را دارند،اما انگیزه ای برای درس خواندن ندارند. درمورد اینگونه دانش آموزان که تعدادشان نیز کم نیست مشاورباید علت تنبلی راجستجو وبرای درس خواندن آنها ایجاد انگیزه کند.تشویق کردن به نحوه های مختلف،ایجادزمینه های موفقیت برای دانش آموز،اورا به هنگام ،تأیید کردن ودرمجموع به کار بردن انگیزه های طبیعی می تواند کارسازباشد. مشاوران با همکاری سایر عوامل آموزشی وپرورشی می توانند درسه سطح پیشگیری اولیه، ثانویه وثالث اقدام به فعالیت نمایند. مدرسه مکان مناسبی برای اجرای برنامه های پیشگیری ازمشکلات روانی و عاطفی است وبخش مهمی ازرسالت مدرسه به آموزش سازگاری عاطفی فرد درزندگی اختصاص دارد.لذا مدرسه بهترین فضا وفرصت برای آموزش ترویج شیوه های سازگاری صحیح درزندگی فردی واجتماعی است .مشاوران دربعد پیگیری اولیه با آموزش مهارتهای زندگی وبا ارائه خدمات راهنمایی ،مشاوره واطلاع رسانی در زمینه های تربیتی،تحصیلی وشغلی وتسهیل روند ارضای نیازهای اساسی دانش آموزان،ازجمله شکوفایی استعدادها وتوانمندیها احساس خود ارزشمندی واعتماد به نفس، خود شناسی وارتقای سلامت روانی آنان نقش مؤثری را ایفا می کند. اینگونه خدمات ازطریق تدریس درس مهارتهای زندگی درقالب ساعت پرورشی،اجرای آزمونها وانجام فرایند هدایت تحصیلی واطلاع رسانی شغلی وآموزش فرایند برنامه ریزی تحصیلی وطرح ریزی شغلی درفرصتهای مناسب اجرا می شود.
نقش مشاوران درتأمین بهداشت روانی دانش آموزان
دانش آموزانی از سلامت روانی برخوردارهستند که اولاٌ خودرا فردی ارزشمند وقابل احترام بدانند وبه تواناییهای خود اطمینان داشته باشند.ثانیا بتوانند بدون دغدغه خاطر وناراحتی با واقعیات زندگی مواجه شوند وکل وجودشان را همانگونه که هست بشناسند وبپذیرند،ثالثاٌ با آرامش خاطر واحساس امنیت وبا شوق وامید زندگی کننددانش آموزی که با بحران ومشکل روانی مواجه است توانایی ایستادگی دربرابر فشارهای وارده را ندارد ودرحل مشکلات به طور منطقی وسنجیده عاجز است وتعادل روانی بهم خورده ای دارد .چنین دانش آموزی جهت حل مشکل وبرقراری تعادل به مشاوره نیاز دارد. مشاورین ازعوامل مؤثر تأمین بهداشت روانی دانش آموزان درمدارس می باشند.استفاده ازخدمات راهنمایی ومشاوره درآموزش وپرورش، درنهایت به تأمین بهداشت روانی دانش آموزان منجر می شود.دربهداشت روانیف بهترزیستن وسلامت فکر وبهبود روابط اجتماعی ضرورت دارد.هدف اصلی بهداشت روانی تأمین سلامت فکر وروان و سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است . مشاور بی آنکه کسی را به دوش بکشد یا به پیش و پس براند چشم انداز تازه ای را به ماجراهای ذهنی او می گشاید.چشم انداز و نگاهی که به آدمی مجال زیستن می دهد و فرصتی فراهم می کند تا فرد خودش را در ذهنش بازسازی کند و قدرتی را دراختیار فرد می گذارد تا با بهره گیری از آن نوع جدیدی از حضور را در پهنه ی روابط بین فردی تجربه کند . افزون بر این، مشاور وظیفه نظارت بر خویش را نیز بر دوش می کشد
بخشی از مهمترین فعالیتهای اجرایی که مشاوران می توانند در تامین بهداشت روانی دانش آموزان انجام دهند عبارتند از : 1 -شناخت محدودیتهای روانی ، فیزیکی دانش آموزان 2- ایجاد ارتباط صحیح و اصولی بین دانش آموزان و اولیای مدرسه 3 -فراهم آوردن فرصت مناسب برای دانش آموزان به منظور خودشناسی و یادگیری روشهای حل مساله و تصمیم گیری 4- مصاحبه های فردی برای شناخت مشکلات دانش آموزان و راهنمایی آنها 5-برگزاری جلسات مشاوره فردی و گروهی با دانش آموزانی که مشکلات تحصیلی و خانوادگی و شخصی دارند 6-تشویق دانش آموزان به همکاری های اجتماعی 7- ایحاد هماهنگی بین فعالیتهای خانه و مدرسه به منظور بهبود وضعیت تحصیلی و رفتارهای دانش آموزان 8 -برگزاری جلسات مستمر بحث و گفتگوبا دانش آموزان و تلاش در جهت حل مسائل و مشکلات آنان 9- تشکیل جلسات مشاوره با خانواده و یاری دادن والدین برای رفع مشکلات دانش آموزان به شیوه ای درست 10- ارزیابی نیازها و بررسی مشکلات دانش آموزان در زمینه مسائل شخصی ،خانوادگی ،اجتماعی ،تحصیلی،اخلاقی و انضباطی 11- تنظیم و اجرای برنامه های آموزشی در زمینه های رشد و پیشگیری و درمان مشکلات 12- همکاری با معلمان و کمک به آنان در حل و فصل مشکلات دانش آموزان و شرکت درشوراهای مدرسه 13- انطباق دانش آموزان با محیط مدرسه ،معلم و دروس و ایجاد انگیزه های مناسب برای درس خواندن و عدم احساس ناتوانی درموارد شکست تحصیلی با نگاه جامع به اهداف و وظایف آموزش و پرورش .
تفکیک و مرز بندی دقیق بین راهنمایی و مشاوره ی تحصیلی با سایر ابعاد راهنمایی و مشاوره ازجمله راهنمایی و مشاوره تربیتی ، شغلی و حرفه ای اصولی و منطقی نیست .مشکلات دانش آموزان ،زنجیره ای از عوامل فردی و اجتماعی است که نیازمند دیدی جامع نگرو نظام مند به استعدادها و توانائیها و علائق، شخصیت ،ساختار و وضعیت خانواده و سایر متغیرهای محیطی است . مشاور مدرسه با آگاهی از ارتباط تنگاتنگ مشکلات تحصیلی با زمینه های روانی -اجتماعی دانش آموزان , با استفاده از متون و روشهای راهنمایی و مشاوره از طریق شیوه های مختلف فردی ،گروهی و خانوادگی به دانش آموزان کمک می کند تا با بررسی های همه جانبه مشکل بتوانند راه حل یا راه حلهای مناسب را انتخاب و برای اجرای آنها برنامه ریزی نمایند و در نهایت عملکرد دانش آموزان در ابعاد مختلف بهبود یابد.
یکی از روشهای مشخص کردن نقش مشاوران این است که ببینیم شاگردان،معلمان،مدیران و والدین (یعنی گروهی که مشاوران به آنها خدمت می کنند) آنها را چگونه درک می کنند.پیدا کردن آگاهی در این مورد، چگونگی پذیرش مشاوران را از طرف این افراد مشخص می سازد.
تحقیقاتی که راجرزدر زمینه فوق به عمل آمده،معلوم کرده است که بیشتر دانش آموزان معتقدند که برنامه راهنمایی روی هم رفته با ارزش می باشد،اما باید خاطر نشان ساخت که دانش آموزان مورد مشاوره راجرز ،جز در مورد انتخاب حرفه ورشته تحصیلی در بقیه موارد، برنامه راهنمایی را منبعی یاری دهنده تلقی نمی کنند شاید یکی از علل این موضوع عدم پذیرش مشاوران ازجانب شاگردان و نبودن تفاهم میان آنها باشد.
در رابطه با عقاید معلمان نسبت به مشاوران ،باید گفت که« پیرسون» مطالب زیر را یک انگیزه احتمالی عقاید خصمانه درباره مشاوران می داند.برای معلم قبول این که در مدرسه به وجود متخصصان روابط انسانی نیاز هست،مشکل می باشد.زیرا اعتراف به ضرورت وجود این گونه متخصصان،مستلزم این است که معلمان را محدود سازد و این همان چیزی است که معلمان نمی خواهند با آن روبه رو گردند.
مدیران هم نسبت به ضرورت وجود مشاوران در مدرسه ، عقاید مخالفی دارند. در مقاله ای از یک مدیر مدرسه که در مجله « لوک» نقل گردیده است، کار مشاوران را در مدرسه مربوط به مسئله شاگردانی که مدرسه را ترک می کنند،دارای کمترین ارزش می داند و معتقد بود که مشاوران از لحاظ آمادگی و خصوصیات شخصی در درجه دوم اهمیت قرار دارند.این مطلب توسط کاریکاتوری که به وسیله مدیر مذکور رسم شده بود،نمایان گردید این کاریکاتور روشن می ساخت که مشاوران در هر سطحی که مورد ارزیابی قرار گیرند، افرادی غیر مؤثرمی باشند. نتایج تحقیقات دیگر مربوط به قبول مشاوران از طرف اکثریت مدیران، نشان می دهد که آنها،مشاوران را افرادی همه کاره می دانند.با اینکه نظریات ذکر شده ظاهراً با هم مرتبط نیستند اما در واقع رابطه نزدیکی میان آنهاوجود دارد.در نظر گرفتن کار مشاور از لحاظ معیار اداری (برای مثال کارایی ) مخصوصاً با توجه به انتظارات نابجای مدیران ، صحیح به نظر نمی رسد. اختصاص دادن وظیفه ای به یک فرد و توقع اینکه آن فرد همه کاره باشد،نشانگر این است که مدیران جریان واقعی کار را مخفی نگه می دارند و بدون تردید اگر فردی را برای انجام کاری استخدام کنند و بعداً وظیفه دیگری به او محول کنند، او نمی تواند وظیفه اصلی خود را به خوبی انجام دهد. اما عقاید والدین درباره مشاوران دارای اهمیت خاصی می باشد.« اورایف » معتقد است که والدین وظایف مشاوران را به ترتیب ذیل درجه بندی می کنند:
1.برنامه ریزی
2. تلاش برای حل مسائل مدرسه
3. مشاوره با شاگردان در مورد حرفه آینده آنها
4.مشاوره با شاگردان درباره مسائل شخصی.
وظلیف کادر آموزشی و اداری مدرسه در قبال مشاوره و راهنمایی
جریان مشاوره و راهنمایی ، زمانی در مدارس موفق خواهد گردید که به عنوان جزئی از کل برنامه آموزشی مدرسه مطرح شود و هر کدام از پرسنل و کارکنان مدرسه اعم از مدیر و معاون و آموزگاران وظیفه خود را در قبال هسته مشاوره به خوبی انجام دهند.
مهمترین وظایف کادر آموزشی در برابر برنامه مشاوره و راهنمایی عبارتند از: 1. حمایت از برنامه های مشاوره کمک به مشاوره در جهت شناخت دانش آموزان و تسریع انجام کارهای مشاوره. 2.معرفی دانش آموزان مشکل دار توسط آموزگار به مشاور،جهت کمک و حل مشکل آنها.
3.هماهنگ کردن برنامه مشاوره با سایر برنامه های مدرسه.
4. همکاری با مشاوران در جهت شناسایی استعدادهای شاگردان.

نتیجه گیری
برنامه های راهنمایی مدارس را در گذشته به صورت تأمین نیازمندیهای آموزشی،حرفه ای،روانی و اجتماعی کودکان تشریح کرده اند.اما اغلب برنامه های راهنمایی در راه تأمین یک یا دو منظور اقدام نموده وبقیه اهداف را در درجه دوم اهمیت قرار داده و فقط به طور اتفاقی در برآوردن آنها اقدام کرده است،امروز در برنامه های مشاوره به همه جنبه های ذکر شده در بالا توجه می شود،به عبارت دیگر مشاوره میدان عمل خود را توسعه داده ودراختیار دانش آموزان در همه ی مقاطع تحصیلی قرار داده است.
در گذشته مشاوره خدمتی رسمی ولی سازمان نیافته بودکه به انتخاب شغل محدود می گشت وامروز به صورت یک سلسله خدمات راهنمایی وشخصی بسیار پیشرفته وهماهنگ درآمده است،بنابراین مشاوره شامل تمام جنبه های رشدوتکامل شاگرد است.در گذشته راهنما شخصی ناصح بود وامروز نقش مشاور،ارزیابی کننده ی پیشرفت فرد،کمک دهنده به او در حل مشکلات ،رابط بین خانه ومدرسه و هماهنگ کننده ی فعالیتهای راهنمایی کارمندان ومعلمین ،طرف مشورت در تنظیم برنامه درسی است.
در گذشته وظایف راهنمایی ومشاوره به عهده ی معلمین ومدیرانی بود که برای این کار تربیت نشده بودند وامروزگرایش به این است که در مدارس یک نفر مشاور یا متخصص راهنمایی تربیت شده وجود داشته باشد.در گذشته منظور مدرسه فقط دادن تعلیمات وتنها چیزی که ارزشیابی می شد،تواناییهاوعدم تواناییهای ذهنی کودک بود،وبر حسب تواناییهایی که داشت ویا به علت نداشتن استعدادهای مورد نیاز به او توصیه می شد که فلان رشته راانتخاب کند ویا فلان دوره را انتخاب نکند،اما امروز پیشرفت همه جانبه ی کودک مورد نظر مدارس جدید می باشدوتنها به کسب مهارتهای آموزشی ویادگیری های درسی اکتفا نمی شودبلکه هدف، رشد همه جانبه شخصیت کودک می باشد تا به جایگاه و مقام یک فرد بزرگسال کامل برخورداراز سلامت روان برسد.ازجمله اموری که مورد توجه است،سازگاریهای حرفه ای،اجتماعی وشخصیتی اوست،مفهوم تازه ی آموزش وپرورش عبارت است از سازگاری با موقعیت های زندگی و خدمات راهنمایی با هدف حمایت از مدارس وایجاد تسهیلات لازم برای رسیدن به آن سازمان یافته است.
برنامه ی جدید راهنمایی با تأکید بر رشد سلامت روان کودک گسترش می یابد ولذا اجرای آن به صورت توجه به همه ی جوانب رشد کودک وهمگی ابعاد شخصیت اوبرروش قدیمی تشخیص ودرمان برتری چشمگیری یافته است با این تعبیر لزوم وگسترش خدمت راهنمایی ومشاوره در تمام مقاطع تحصیلی ازابتدایی تا دبیرستان یک ضرورت مسلم در همه جوامع پیشرفته است.

سه شنبه 9/7/1387 - 12:8
دانستنی های علمی

دیدگاه های نوین آموزش ریاضی بر اهمیت تفكر و استدلال ، شناخت مفاهیم ریاضی و چگونگی پردازش آنها و تاكید بر فراگیران به مثابه آحاد انسانی تاكید دارد. محققان در عرصه آموزش ریاضی میكوشند تا از منظر درون و برون ریاضی مقوله یاد دهی – یادگیری و حل مسئله را مورد مطالعه قرار دهند.

دیدگاه های نوین آموزش ریاضی بر اهمیت تفكر و استدلال ، شناخت مفاهیم ریاضی و چگونگی پردازش آنها و تاكید بر فراگیران به مثابه آحاد انسانی تاكید دارد. محققان در عرصه آموزش ریاضی میكوشند تا از منظر درون و برون ریاضی مقوله یاد دهی – یادگیری و حل مسئله را مورد مطالعه قرار دهند.
عدم آشنایی لازم با دانش ، آموزش ریاضی در كشور ، كمبود شدید نیروی متخصص با تحصیلات منظم در این رشته و ورود افراد غیر حرفه ای موجب شده است كه این دانش در جایگاه مناسب خود قرار نگیرد و سرفصلهای غیر استاندارد و سلیقه ای بر دروس آموزش ریاضی حاكم و به تدریس كتابهای دبیرستانی در كلاسهای آموزش ریاضی بسنده شود.
بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی دوره های كارشناسی و بالاتر رشته‌های ریاضی كه به رغم دانش نسبتا خوب ریاضی شان قادر به اداره كلاس درس و موفق در امر یاد دهی ریاضی نیستند و با آزمون و خطا تجربه لازم را بدست می آورند. در واقع باید اذعان كرد كه ریاضی دانستن و برخورداری از دانش ریاضی یك مقوله است ، در حالی كه تدریس ریاضیات مقوله ای دیگر. هرچند كه این دو با یكدیگر در تعاملند.
در مقاله حاظر با طرح چند پرسش ، سعی شده است ؛ پاسخی برای آنها بیابم ؛ ولی اینكه آیا آن پاسخها درستند و شدنی ، خود پاسخی برای آن ندارم.ولی همین بس كه ، با طرح این سؤالات ، پاره ای از مشكلات عمده ای كه از آن به عنوان مشكلات درسی دانش آموز نام برده میشود آشكار میشود. به نظر من با حل مشكلات مورد اشاره در این مقاله ، حل دیگر مشكلات امر آموزش ریاضی سهل خواهد بود.پیشنهادات ارئه شده در این مقاله مورد بررسی و نقد است. ادعا نمیكنم كه تمامی آنها شدنی و قابل اجرایند ولی مدعی قابل تامل بودن آنها هستم.
ریاضیات ؛ راه حل كدام است؟
ریاضیات نقش گسترده ای در زندگی آینده افراد داراست ، ریاضیات قادر است با اثر گذاری بر شخصیت انسان آنها را در برابر مشكلات آینده زندگی مقاوم تر كند. مطالعه ریاضیات و تفكر در مسائل ریاضی انسان را خلاق و پویا كرده و قادر است از او شخصیتی بسازد كه بهتر در مورد مسائل روزمره زندگی خود استلال و تفكر كند.
آیا ما به عنوان یك مدرس ریاضیـات تـوانسته ایم این بعد ریاضی را به دانش‌آموزان خود آموزش دهیم ؟
آیا توانسته ایم به او بفهمانیم كه میتواند فكر كند و او قادر است استدلال كند؟
گـویا تنهـا تـدریس ریـاضیات شده است ارائـه تعاریف ، مثالـهـا و حـل تمرینات‌ موجود ‌كتاب و ... .
در ریاضیات دبیرستانی دانش آموز مایل است بداند كه آنچه می خواند در كجای زندگی او كاربرد دارد ؟
آیا برای او پاسخی داریم؟ یا اینكه سؤال او و ما یكسان است !
چرا باید در كلاسهای خود به جبر ، ریاضی تدریس كنیم؟ چرا به جبر از آنها تمرین و پاسخ بخواهیم ؟
چرا او خود بدنبال یادگیری ریاضیات نیست و تنها این مائیم كه با ترفندهای گوناگون او را مجبور به یادگیری و شاید حفظ كردن مفاهیم میكنیم.
چرا نباید متعلم داوطلبانه در فرایند یادگیری شركت كند ؟
آیا راه كاری وجود دارد و یا راه كارها عملی هستند؟
در مقطع دبیرستان ، دانش آموز باید بر اهمیت ارتباط میان انتخابهای علمی و سایر انتخابهای دوران زندگی خود واقف شوند. این مسئله حیاتی است كه مربیان ریاضی بكوشند تا باور دانش آموزان را نسبت به ارزش دانش ریاضی و كارامدی آن در جامعه تقویت ؛ و آنان را متقاعد سازند كه توان و ظرفیت انجام فعالیتهای ریاضی را در حال و آینده دارند و به گونه ای پیوسته اطلاعات به روز و قابل اعتمادی را در عرصه مقولات زیر فراهم آورند.
۱ – چگونگی مرتبط ساختن آنچه دانش آموزان در ریاضی می آموزند با انتخابهای تحصیلی و شغلی آنان.
۲ – افـــزایش فرصتهایـی در زندگی دانش آموزان كه در نتیجه مطالعات آینده در ریاضی برای آنان فراهم خواهد شد.
به عبارتی ، دوران دبیرستان میتواند فرصتهایی را برای تقویت و تثبیت مفاهیم و مهارتهای ریاضی دانش آموزان فراهم آورد كه یادگیری های بعدی را در این عرصه ، به ویژه تحصیلات تخصصی دانشگاهی مرتبط با دانش و تجربه ، تسهیل سازد.
۳ – چـگونگی اتكا فـزاینده سایـر عرصه هـای علم و زندگی غیر ریاضیات و علوم
فیزیكی بر دانش ریاضی.
۴ – لازمه فارغ التحصیلی فراگیر از دبیرستان ، یادگیری موفقیت آمیز بخشهایی از
ریاضی است.
۵ – مشكلات مربوط به مرتبط ساختن ریاضیات متوسطه و دوران قبلـی ، ریاضـی
آموزش عالی و دنیای واقعی كار و حرفه است.
بنابراین همه كسانی كه بگونه ای در امر تعلیم و تربیت ریاضی دخیل هستند، اعم از والدین ، مربیان و برنامه ریزان ، باید با یاری یكدیگر و هم اندیشی های سودمند بكوشند تا طرز تلقی ها ، ادراك و تصمیم سازی های فراگیران را در عرصه ریاضی شكل دهی و هدایت كنند. از مهمتریـن هدفهای آموزشی ریاضی ، آن گونه كه NCTM و سایـر پـژوهشگــران اعلام كــرده اند ، ایـن است كـه انجمن دبیران ریاضی ، جهت كسب اطلاع بیشتر به سایت اینترنتی www.nctm.org مراجعه نمایید..دانش اندوزان بیاموزندكه برای ریاضیات ارزش قائل شوند و به كارایی آن در جریان زندگی و پرورش نیروی تفكر و استدلال و تحلیل واقف شوند. به علاوه ، نسبت به قابلیتها و ظرفیتهای خویش در انجام تكلیفهای ریاضی و موقعیتهای مختلف حل مسئله اعتماد و اطمینان یابند تا جایی كه كار و تلاش در ریاضی برای آنان همچون عملی رضایت بخش و مسرت آفرین درآید ، نه عملی اضطراب زا و ملالت بار !
دیدگاه نوین آموزش ریاضی بر این مهم تاكید دارد كه انتقال منفعلانه مفاهیم و مهارتهای ریاضی توسط معلمان ، یادگیری معنادار را برای فراگیران به همراه ندارد و هرگز موجب رشد و پویایی تفكر ریاضی نخواهد شد ، بلكه این فراگیران هستند كه با مشاركت فعالشان در عرصه آموزش و یادگیری ریاضی بر مبنای دانش و تجربه‌های پیشین خود ، ریاضیات را امری قابل فهم و لذت بخش می سازد . تولید، تثبیت و تقویت تفكر ریاضی برای فراگیران هنگامی روی می دهد كه با هدایت معلم تلاش كنند خود در ساختن مفاهیم ، مهارتهای جدید ریاضی و نیل به آنها مشاركت موثر داشته باشند.

به گفته نوربرت وینر : “ هنر ریاضیات ، هنر درك پرسشهای درست است و قطعه اصلی كار در ریاضیـات تخیل است و آنچه ایـن قطعه اصـلـی را به حـركت در می آورد ، منطق می باشد و امكان استدلال منطقی زمانی پدید می آید كه ما پرسشهای خود را درست مطرح كرده باشیم. “ این موضوع كه چگونه فراگیران میتوانند دانش و تجربه های پیشین خود را در موقعیتهای جدید یادگیری به كار گیرند و با طرح پرسشهای مناسب در ساخت مفاهیم شركت داشته باشد ، جای بحث و تالم بسیار دارد. در قلمروی كار ریاضی ، متخصصان با طرح نظریه هایی به این مهم پرداخته اند. اعجوبه آمریكایی كه در سن هفده سالگی ار دانشگاه هاوارد دكترای ریاضی گرفت.ما می توانیم با برگـزاری همایشها و بـرنامه های علمی و استفاده از تجارب اساتید
دانشگاهی و متخصصان آموزش ریاضی و متبحران در علوم دیگر ( مانند علوم پایه ، علوم فنی و مهندسی و رشته ای علوم پزشكی و . . . ) این نظریات را بررسی كرد و بهترین راهكار را انتخاب كرده و در برنامه تدریس خود قرار دهیم.چنانچه در بالا گفته شد دانش آموز نقش بیشتری در امر آموزش ریاضی دارد و معلم تنها هدایت و نظم دهی به فرایند یادگیری را بر عهده دارد از اینرو می توان ؛ در سطح پایین تری ( محیط دبیرستان یا مراكز آموزشی ) با دعوت از صاحبان مشاغل مختلف كه از ریاضیات بطور مستقیم یا غیر مستقیم در حرفه خود استفاده میكنند ( مانند طراحان ، معماران ، مهندسان و متخصصان خط تولید كالا و . . . ) و حضور آنها در جمع دانش آموزان به این هدف تا اندكی دست یافت.در این جلسات دانش آموز قادر است برای برخی از پرسشهای خود پاسخی بیابد و هر پاسخ قدمی او را به ریاضیات نزدیكتر می كند.
مولفان كتب ریاضی دبیرستانی نیز میتوانند با گنجاندن مفاهیم كاربردی ریاضی به موازات بیان مطالب درسی ، معلم را در رسیدن به اهداف مورد نظر ، یاری كنند.دانش آموز ، كاربرد مطلب و مفهوم ریاضی را در یك امر عینی زندگی مشاهده میكند و او قادر است با این مثال عینی كه خود آن را حل كرده است به آن مفهوم ریاضی نیز دست پیدا كند.
پیشنهـاد دیگری كه در این راستا ارائه مــی شود تـالیف كـتـاب درسی با نام “كاربردهای ریاضی “ است كه عمده مباحثی كه باید در كتاب پیشنهادی به آن پرداخته شود عبارتند از:
الف ) كاربرد ریاضی در فیزیك
ب ) كاربرد ریاضی در شیمی
ج ) كاربرد ریاضی در صنعت
د ) كاربرد ریاضی در زندگی
با پرداختن به مباحث فوق در كتاب پیشنهاد شده قادر خواهیم بود ، دانش آموز را اندكی متوجه ریاضیات و كاربرد ریاضیات كنیم و به او یاد دهیم كه دیگر كاربردهای ریاضی را ، خود بیابد.
می توانیم به دانش آموز غیر مستقیم بگوییم كه “ مسائل ریاضی تنها تمرینات كتاب ریاضی نیست ؛ بلكه تمام پیرامون تو پر از مسائل ریاضی است . “دانش آموز یاد می گیرد مسئله طرح كند و برای یافتن پاسخ ، فكر كند و با یافتن پاسخش ، لحظاتی را شاد بگذراند.
به هر حال چنانچه اطلاعات عرضه شده به فراگیران در درس ریاضی به صورت قطعه های خبری مجزا ، ناپیوسته و گاه غیر مرتبط با هم دیده شوند ، انتظاری برای چنین مشاركتی نمی توان داشت. به علاوه باید متوجه باشیم كه یادگیری در ریاضی با سرعتی یكسان و هماهنگ در دانش آموزان یك كلاس درس اتفاق نمی‌افتد. از این رو ، یادگیری های انفعالی كه به شتاب و به چگونگی یادگیری در افراد توجهی ندارد ، طبعا به بروز یادگیری های طوطی وار می انجامد. از سوی دیگر ، بسیاری از مشكلاتی كه در نگرش به آموزش و یادگیری ریاضیات اتفاق می افتد ، به واقع ناشی از برداشتهای غلط در مورد طبیعت ریاضیات است. این مهم در ساختن باورهای فراگیر در عرصه كار و ریاضی تاثیری قابل تامل دارد.معلمان و مدرسان درس ریاضی در كلاسهای درس خود همواره با دانش آموزانی مواجهند كه در درك مفاهیم و تجزیه و تحلیل مسائل ریاضی مشكلات خاص خود را دارند ، و حتی گاهی آنان از دانستن ابتدایی ترین مفاهیم ریاضی نیز عاجزند.همچنین یكسان نبودن سطح درك ریاضی در كلاسها موجب ایجاد روشی ابداعی و غیر علمی از جانب مدرس ریاضی می شود كه شاید مشكلات دانش آموزان ضعیف را چند برابر كند و گاهی اوقات ضربه ای غیر قابل جبران ( جسمی ، روانی و . . . ) به دانش آموز مستعد درك ریاضی وارد كند. این روشهای ابداعی ، تنها بر اساس شخصیت مدرس شكل میگیرد و همواره متناوب و بینظم است .كلاس درسی كه از چنین روشهای تدریسی استفاده می شود ، بازدهی خوبی نداشته و دانش آموزان حاظر در چنین كلاسی همواره با تنشهای روانی مواجهند.
روانشناسان علاقمند به آموزش ریاضی می كوشند تا دریابند چگونه عاملهای گوناگون بر تفكر و رفتار ریاضی فراگیران موثرند و این سؤال كه ریاضی گونه اندیشیدن به چه معناست ، در مركزیت این مطالعه قرار گرفته است.چرا روانشناسان در فهم ما از اینكه مردم چگونه ریاضی را یاد می گیرند نقش فراوانی دارد؟ این پرسشی است كه پاسخ آن هنوز برای بسیاری مبهم و ناشناخته است و به رغم برخی تلاشها در به كارگیری ابزار روان شناختی در تییین یادگیری و آموزش علوم از جمله ریاضیات ، می توان مدعی شد كه هنوز اندكند كسانی كه با نگرش روان شناختی در این عرصه تلاش می كنند.
عبارت روان شناسی یادگیری ریاضی نه تنها در میان مردم عادی ، بلكه در جمع معلمان و مربیان ریاضی ، به ویژه در جامعه ما ، چندان آشنایی نمی باشد. به علاوه، آنچه دانشجویان به ویژه در رشته های دبیری از مباحث روان شناختی می‌آموزند غالبا همچون مفاهیم كلی و بی ارتباط با سایر شاخه های معرفت بشری از جمله علوم تجربی و ریاضیات برایشان جلوه گر می شود. از اینرو ارتباطی معنا‌دار بین دانسته های آنان در روان شناسی و تلاش در عرصه فراگیری ریاضی مشاهده نمی شود. مثلا دنشجویان در درس روان شناسی تربیتی با نظریه های مختلف یادگیری آشنا می شوند در حالیكه كمترین اطلاعی از كاربرد این الگوها در یادگیری و آموزش ریاضی و تدوین برنامه های درسی ندارند و نمیدانند كه این الگو ها چگونه می تواند رفتار فراگیران را پیش بینی كند.
با برگزاری كلاسهای آموزشی كوتاه مدت ، قادریم مدرسان ریاضی را در ارائه روشهای برتر تدریس یاری كرد و با بهره گیری از دانش روان شناسان ، فرایند آموزش ریاضی را در این كلاسها بررسی و با ارائه راه كارهای علمی از افت شدید دانش آموزان جلوگیری كنیم.
اسكمپ می گوید: یادگیری و آموزش ریاضی از مقوله های روان شناختی است و ما پیشرفت قابل ملاحظه ای در ریاضی نخواهیم داشت ، مگر اینكه بدانیم ریاضی چگونه یاد گرفته می شود.

سه شنبه 9/7/1387 - 12:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته