• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 439
تعداد نظرات : 89
زمان آخرین مطلب : 4615روز قبل
رمضان
كدام شب است؟
شب قدرى كه قرآن كریم, آن را ((بهتر از هزار ماه)) معرفى مى كند حدود یك صد حدیث, در كتاب ها و تفسیرهاى شیعه و اهل سنت, درباره عظمت آن واردشده, چه شبى مى باشد؟

مجموع مطالبى كه از قرآن كریم و احادیث شیعه و اهل سنت, در مورد تعیین ((شب قدر)) به دست می آید را در موارد زیر مى توان خلاصه نمود:
1 ـ در این كه ((شب قدر)) در ماه مبارك رمضان قرار دارد, هیچ گونه تردیدى نمى توان به خود راه داد, چون از یك سو خداوند فرموده: قرآن در ماه رمضان نازل شده.(13) و از سوى دیگر در سوره((قدر))هم آمده: آن (قرآن) را در ((شب قدر))نازل كردیم; و این كه ((شب قدر))در ماه مبارك رمضان قرار دارد, مورد اتفاق روایات و مفسرین قرآن است.

2 ـ ((شب قدر)), در دهه آخر ماه مبارك رمضان قرار دارد, روایات فراوان و نظریه هاى مفسران شیعه و اهل سنت, آن را حتمى مى شمارد.(14) پس در این مورد هم تردیدى نیست.
((عایشه)) روایت مى كند: تلاش و كوششى را كه مى دیدم رسول خدا(ص), در دهه آخر ماه مبارك رمضان انجام مى داد, در اوقات دیگر انجام نمى داد.(15)
            حق شب قدر است در شبها نهان
                            تا كند جان هر شبى را امتحان

              نه همه شبها بود قدر اى جوان
                         نه همه شب ها بود خالى از آن
3 ـ طبق روایات فراوانى كه در منابع شیعى آمده, شب هاى نوزدهم, بیست و یكم و بیست و سوم ماه مبارك رمضان ((شبهاى قدر))معرفى شده اند,(16) اما امام باقر(ع) دایره آن را محدودتر نموده, و در پاسخ ((عبدالواحد بن مختار انصارى)) كه خواستار تعیین یكى از آن شب ها از سوى امام(ع) بود, فرموده اند: ما علیك إن تعمل فى لیلتین, هى احدیهما.(17) ایرادى ندارد هر دو شب را به عبادت و شب زنده دارى مشغول باش, زیرا ((شب قدر))یكى از این دو شب مى باشد.

4 ـ در میان شب بیست و یكم و شب بیست و سومـ در عین حالى كه خدا و رسول(ص) و امامان(علیهم السلام), براى زنده نگهداشتن روح امید و نشاط و اهمیت به اطاعت و عبادت بندگان و تقرب آنان, سعى در مخفى داشتن ((شب قدر)) داشته اند ـ آن طور كه از تعدادى از احادیث استفاده مى شود, احتمال ((شب قدر)) بودن شب بیست و سوم را مى توان تقویت نمود و معتبرتر دانست.
زیرا در چند روایت آمده: رسول خدا(ص) به عبادت و شب زنده دارى دهه آخر ماه مبارك رمضان سفارش مى كرد, امام على(ع) مى فرماید: ((شب بیست و سوم)), در عین حالى كه باران شدیدى آمده بود و مسجد مدینه را گل و آب فرا گرفته بود, رسول خدا(ع), ما را به نماز وا مى داشت, و با وجود این كه صورت و بینى آن حضرت, گل آلود شده بود, دست از عبادت و شب زنده دارى نمى كشید.(18)
امشب شب بخشایش و انعام و عطاست
                                        امشب شب آن است كه همراز خداست

امام باقر(ص) هم فرموده است: ((عبدالله بن انیس انصارى)), كه در ((جهینه)) زندگى مى كرد و با مدینه فاصله داشت, به حضور رسول خدا(ص) رسید و عرض كرد: من شتر و گوسفند و چوپانهایى دارم, و نمى توانم زیاد در شهر بمانم, اما دوست مى دارم, یكى از شبهاى ماه رمضان را برایم تعیین كنى, تا در آن شب به شهر آمده و به نماز و عبادت بپردازم.
رسول خدا(ص) او را نزدیك خویش كشید, و در گوش او چیزى گفت, آن مرد هم شب بیست و سوم ماه مبارك رمضان, در مدینه حضور یافت, به عبادت و شب زنده دارى پرداخت, و صبح به محل و سراغ كار خود بازگشت.(19)

همچنین در روایت مى خوانیم: رسول خدا(ص) شب بیست و سوم, به صورت افراد آب مى پاشید تا آنها را خواب نگیرد چنانكه حضرت فاطمه زهرا(س) همه اعضاى خانواده را وادار مى كرد, روز بخوابند, شب كم غذا بخورند تا بتوانند شب بیست و سوم را بیدار بمانند, و مى فرمود: انسان محروم كسى است, كه از خیر و فضیلت این شب محروم بماند. (20)
اى دل دو سه شام تا سحرگاه مخسب
                             هنگام تضرع و نیاز است مخسب
بیدارى ما چراغ عالم باشد
                            یك شب تو چراغ را نگه دار مخسب

بارى, اگر چه با توجه به شواهد حدیثى و تاریخى, احتمال ((شب قدر))بودن بیست و سوم ماه مبارك رمضان را تایید كردیم, اما همان طور كه دربالا هم اشاره شد, پیغمبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام), عنایت داشتند, كه ((شب قدر)) براى افراد مخفى بماند, تا آنان با اطاعت و عبادت در چند شب, براى درك ((شب قدر))و معارف و معنویات آن, تلاش و جستجوى بیش ترى داشته باشند.
به روایت ((ابن ابى الحدید)) وقتى درباره تعیین ((شب قدر))از امیر مومنان(ع) سوال مى شود, آن حضرت از مشخص كردن, طفره مى رود و مى فرماید: ((لیس إشك إن الله انما یسترها عنكم نظرا لكم, لا نكم لو إعلمكموها, عملتم فیها و تركتم غیرها, وإرجو إن لا تخطئكم ان شإ الله))(21) در این جهت تردید ندارم, كه خداوند جهت مخفى داشتن ((شب قدر)) به شما نظر و عنایت دارد, زیرا اگر آن را براى شما اعلام داشته بود, در همان شب به عمل عبادت مى پرداختید و عبادت در شب هاى دیگر را ترك مى نمودید, ومن هم به خواست خداوند (در مورد بهره بردارى شما از شب هاى دیگر) امیدوارم شما را محروم نگردانم.

تكالیف ((شب قدر))
                                        دلا مى جوش همچون موج دریا
                                                              كه دریا گر بیارامد بگندد

براى عبادت و درك فضیلت و فیض شب قدر, عموما به مسجدها مى رویم, اما براى این كه با انجام اعمال جنبى ـ كه خود نیز اعمال پر فضیلتى است ـ خویشتن را براى درك عظمت و فضایل عمیق ((شب قدر))آماده تر گردانیم تا بتوانیم در نورانیت قرآن نورانى شویم و بافرشتگان پاك آسمانى هم نوا گردیم و موجى در دریاى روح خود ایجاد كنیم,

موج هاى تیز دریاهاى روح
هست صد چندان كه بد طوفان نوح!
پیشوایان والامقام اسلام, ما را به انجام تكالیف زیر دعوت نموده اند.

1 ـ غسل شب قدر
غسل, از یك سو عبادت است, چون مى بایست به ((نیت تقرب و اطاعت خداوند)) انجام شود, و از سوى دیگر نظافت و بهداشت مى باشد, چون با شست وشوى بدن, هر مومنى خود را براى حضور در مجامع عمومى و ملاقات سالم و جاذب با اهل ایمان آماده و منظم مى گرداند.
امام صادق(ع) فرموده است:((هركس براى شب هاى هفدهم,نوزدهم,بیست و یكم و بیست سوم ماه مبارك رمضان, كه امید ((شب قدر))بودن آنها مى رود, غسل انجام دهد, از گناهان پاك مى گردد, و مانند روزى مى شود كه از مادر متولد گردیده است)).(22)

2 ـ احیا و ((شب زنده دارى))
همان طور كه در سیره پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مطالعه كردیم, احیا, بیدار بودن و ((شب هاىقدر))را باعبادت سپرى نمودن, از تكالیف دیگر در این شب ها مى باشد. بارى, شب زنده دارى با عبادت و دعا, وظیفه اى براى همه شب هاى((قدر))است, اما امام حسن عسكرى(ع) فرموده: فلا یفوتك احیإ لیله ثلاث و عشرین;(23) اگر نتوانستى در شب هاى دیگر احیا داشته باشى, سعى كن احیا و شب زنده دارى شب بیست و سوم را از دست ندهى.

امام باقر(ع) نیز, فرموده است: هر كس ((شب قدر))را احیا بدارد, خداوند مهربان گناهان او را مىآمرزد... .(24)
اما نكته بسیار مهمى كه درباره ((احیا)) باید مورد توجه باشد, این است كه, اولا: شب را تاسفیده صبح به عبادت و دعا بگذرانیم; ثانیا: ((به بیدارى چشم)) قناعت نكنیم, زیرا آنچه داراى اهمیت فوق العاده است, ((بیدارى دل)) و آگاهى و بصیرتى است كه انسان را در محضر الهى و قرآن كریم و فرشتگان آسمانى, مودب و منظم و لایق گرداند.
                          اى بسا بیدار چشم و خفته دل
                                            خود چه بیند چشم اهل آب و گل؟

زیرا, فرشتگان آسمانى كه به زمین نزول مى كند, طبق روایت نخست به محضر حضرت صاحب الامر(ع) شرف حضور مى یابند,(25) تا علاوه بر سلامت آفرینى در ((شب قدر))یا سلام رسانى به بندگان,(26) پیام ((الله)) را به ((حجه الله (ع))) ابلاغ دارند(27) و طبیعى است اگر ((حجه الله(ع)))از وضع ((عباد الله)) رضایت و خرسندى داشته باشد, وضع تقدیر و سرنوشت سال آینده ((عباد الله)) از جانب ((الله)), وضع بهتر و سعادتمندانه ترى خواهد بود.

3 ـ قرآن بر سر گرفتن
تكلیف دیگر ((شبهاى قدر)), قرآن به سرگرفتن است. مومنان روزه گرفته, در ماه خدا و خانه خدا, كتاب خدا را گشوده, به سرگرفته و آن را شفیع خود قرار مى دهند. آن ها به محتواى قرآن مى اندیشند, به آغوش آن پناه مى برند و با قرآن پیوند و پیمان مجدد برقرار مى نمایند, تا با معارف نورانى آن, همه زوایاى زندگى خویش را نورانى و متعالى گردانند.
البته براى آگاهى به خصوصیات كامل این اعمال به كتاب هاى دعا باید مراجعه نمود. (28)

امام صادق(ع) هم فرموده است: براى شب هاى((قدر)) قرآن كریم را جلوى خود قرار دهید, آن را بگشایید و بخوانید: ((اللهم انى إسئلك بكتابك المنزل, وما فیه وفیه اسمك الاكبر, وإسمائك الحسنى, وما یخاف ویرجى, إن تجعلنى من عتقائك من النار)).(29)

4 ـ نماز و دعا
امام صادق(ع) فرموده است: در هر یك از دو شبهاى قدر صد ركعت نماز مى بایست خوانده شود.(30) آن حضرت, خود نیز این عمل را انجام مى داد, چنانكه از سر شب تا سفیده صبح به دعا و مناجات با خداوند مى پرداخت.(31)از جمله دعاهایى كه به خواندن آنها سفارش شده دعاى جوشن كبیر مى باشد.

5 ـ استغفار و توبه
اگر چه روزه دارى خود عامل شست و شوى بخشى از گناهان مى باشد, اما براى وارد شدن به ماه مبارك رمضان, به خصوص دریافت فیض شب هاى((قدر))اداى دین خالق و خلق هم, لازم خواهد بود, در عین حال, در این شب هاى نورانى, كه به بیان امام صادق(ع): ((درهاى رحمت الهى, به روى بندگان گشوده مى گردد.(32) درخواست آمرزش گناهان, توبه و انابه و گریه و ناله به درگاه خداوند, براى رفع گرفتارىها و رسیدن به حاجت هاى مادى و معنوى, كارى ضرورى خواهد بود.
                               چون خدا خواهد كه مان یارى كند
                                                     میل مان را جانب زارى كند
                               ز ابر گریان شاخه سبز وتر شود
                                                   زان كه شمع از گریه روشن تر شود

به هر حال, عظمت و تكالیف شب هاى نورانى و سرنوشت ساز((قدر)) فراوان است, كه این مقال را مجال آن نیست, فقط به طور خلاصه مى توان گفت: شب قدر , شب وصل است و آداب و تكالیفى را هم كه تاكنون برشمردیم سراسر مى تواند مقدمه وصال محبوب باشد.
چهارشنبه 27/6/1387 - 19:30
دانستنی های علمی

1) به خودتان ارزش بدهید و به خود اعتماد داشته باشید.

ممکن است سخت به نظر برسد اما سعی کیند رفتارتان گویای این باشد که از خودتان مواظبت می کنید. حتی اگر همیشه احساس عدم اطمینان می کنید , برخورد و رفتار مثبت را به دنیای اطراف هدیه دهید. برخورد مردم با شما متاثر از رفتار و پوشش شماست. بنابراین خود ارزشی و خود اعتمادی را به نمایش بگذارید تا احترام را برای شما به ارمغان آورد.

2) بیش از حد توانتان کار نکنید.

همه ما با سخت کوشی , خواهان تامین امنیت و رفاه خانواده مان هستیم. اما مهم این است که تعادل را در زندگی حفظ کنیم. معمولا آن چه از نظر مالی دنبال می کنیم با آن چه که تحقق می یابد یکسان نیست. اگر برای شما تامین معاش مهمتر از صرف وقت با عزیزان یا لذت بردن از زندگی است, بهتر است در تعیین اولویت ها بازنگری کنید. سعی کنید برقراری تعادل را از کسی که بین زندگی شغلی و خانوادگی اش این توازن را ایجاد کرده بیاموزید یا اینکه با خانواده یا دوستانتان راج به تاثیرات شغلی تان بر روی آن ها صحبت کنید.

3) از افراد منفی دوری کنید.

از ارتباط مسموم که در شما احساس ناراحتی , عصبانیت یا نا امنی می کند اجتناب کنید. ممکن است سخت به نظر آید اما ارتباط خویش را باکسانی که برای شما افسردگی به ارمغان می آورند به حداقل برسانید, کسانی که اکثرا محبتهای دریافتیرا بدون پاسخ می گذارند و یا کسانی که دائما از شما انتقاد می کنند. صداقت سخنان چنین افرادی را مورد ارزیابی قرار دهید تا ببینید که میزان حقایق موجود در سخنانشان تا چه حد بر اساس ارتباطی مثبت و خوش بینانه است. اگر کسانی شما را تحت فشار روانی قرار می دهند صریحا از آنها بخواهید شما را رها نمایند.

4) مثبت فکر کنید.

سعی کنید از حداکثر توانایی هایتان استفاده کنید و به قدرت خویش اتکا کنید. علایق شخصی تان را با مطالعه و گذراندن کلاسها توسعه دهید. علایق جدید را امتحان کنید و شکست هایتان را به کار گیرید. همه ما بخشی از اوقاتمان را از دست داده ایم اما افراد موفق از شکست هایشان درس آموخته اند و مغلوب شکست شان نشده اند. اگر شما توانایی هایتان را به خوبی توسعه دهید و نقش مثبتی داشته باشید واقعا قادر به تغییر موقعیت های منفی به موقعیت های مثبت خواهید بود.

5) ورزش ورزش ورزش

یک رژیم غذایی مناسب و قدری فعالیت بدنی روزانه , اعم از اینکه پیاده روی آرام باشد یا کار بیرون, فشار و اضطراب را تخفیف می دهد و روحیه را شاداب نگه می دارد..

ورزش و تمرینات بدنی, افراد را از احساس برتری طلبی رهایی و توانایی های سرکوب شده ذهن را ترقی می دهد. همین امر منجر به جلوگیری از افسردگی می شود. برای اشخاص متفاوت ورزشهای مناسب آنها وجود دارد. تمرینات کششی و یوگا برای تخفیف فشار بسیار مناسبند. بعضی تمرینات نی تواند به رفع عصبانیت کمک کنند. البته ورزش بیرون از منزل فواید مضاعفی دارد, نور آفتاب در بهبود روحیه و تخفیف افسردگی کمک موثری محسوب می شود.

6 ) بخشی از اوقاتتان را تنها بگذارید.

لذت از جمع دوستان و تنهایی دو بخش از زندگی اند که برای تقویت روحیه بسیار مهم اند. برای معنا بخشیدن و ایجاد شور در زندگی به دیگران کاملا مشروط به وجود دیگران باشد. علاوه بر گذراندن ۲۰ دقیقه در حمام , گوش دادن به موسیقی یا خروج از منزل به قصد لذت بردن از طبیعت , زمانی برای لذت بردن از تنهایی خویش صرف کنید.

چنانچه این امر را سخت یافتید ممکن است با توسل به اجتماع از مشارکت در موضوعات مهم دوری کنید..

7) به دیگران کمک کنید و اجازه دهید دیگران به شما کمک کنند.

وقتی مشکلاتتان طاقت فرسا به نظر می رسد نشان دهید که کمک دیگران می تواند اضطراب و دلواپسی شما را بر طرف کند, بنابر این مشکلاتتان را کاملا در منظر دیگران قرار دهید. کمک بلا عوض در مسائل اجتماعی یا کمک به دوستان نیز می تواند به سود شما تمام شود. اگر در مقابل کمکی که دریافت کرده اید به همان میزان به دیگران مساعدت نمایید دامنه مناسبی از دوستان و اقوامی را بسط داده اید که شریک اوقات خوش شمایند و مدد کاران زمان تنگی و سختی تان.

8) ارتباط و مراودات

با روشی روشن و در عین حال همراه با آرامش و متانت , احساساتتان را به خانواده , دوستان و مدرسه تان بیان کنید و با دقت کامل به جواب آن ها گوش فرا دهید. هرگز خود را تحت فشاری که ناشی از عدم بیان احساساتتان است قرار ندهید. چرا که این فشار , انفجار ناگهانی در پی خواهد داشت و دیگران بدون کوشش و تلاشی شمارا خواهند شناخت.

عصبانیتی را که باعث پریشانی و دانستن نقاط ضعف شما می شود کنترل کنید. هرگز اجازه ندهید دیگران ذهن شما را بخوانند.

9) موقع احتیاج , کمک بطلبید افرادی را پیدا کنید که هنگام مشکلات بتوانند با آنها مشورت کنید. چنانچه پس از مشورت با دوستانتان و خانواده , مشکلاتتتان همچنان طاقت فرسا جلوه می نماید و احساس عدم آرامش می کنید , با مشاورینی صحبت کنید که خواهان کمک و یاری به شمایند. اگر احساس عدم امنیت , نگرانی یا ناراحتی و پریشانی می کنید فورا از یک مشاور متخصص کمک بطلبید.

يکشنبه 24/6/1387 - 15:4
فلسفه و عرفان

چرا جامعه، شاد نیست؟ شاید این سوالی باشد که بارها با ان رو به رو شده باشیم اما جواب مناسبی برایش پیدا نکرده ایم پیشنهاد می کنم که مقاله زیر را مطالعه کنید و با جوابی که نویسنده به این سوال داده آشنا شوید.

آخرین باری که از ته دل خندیدید کی بود؟ یادتان می آید؟ البته اگر نتوانستید به این سوال پاسخ بدهید، این فراموشی ربطی به آلزایمر ندارد.

بسیاری از افراد نمی توانند به این سوال پاسخ صحیحی دهند. دیدن چهره های غمگین، افسرده، عصبانی و اخمو چیز جدیدی نیست که در مورد آن بگوییم و دنیای بدون غم، خشم و جنگ و سرشار از مهربانی و شادی، آرزویی است که ریشه در خلقت و نهاد آدمی دارد؛ آرزویی که مقدمه غلبه بر تمام ناکامی هاست. شادی، این معجزه درونی گره گشای بسیاری از رنج هاست که امروزه برای ما مفهوم غریبی است. می گویند نخستین معجزه زرتشت خندیدن وی در بدو تولد بوده است. پارسیان شادی را آفریده خداوند می دانسته اند در آیین مذهبی نیز توصیه به شادی و گذراندن اوقات فراغت بر اساس اصل گریز از گناه بسیار مطرح بوده است.

در جامعه غم زده، انرژی افراد صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی شده و دیگر فرصتی برای تولید و توسعه باقی نمی ماند. به تجربه ثابت شده شادی و نشاط، ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسان هاست. در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالم تر خواهد بود. بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود. شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است و باعث کاهش نابسامانی های خانوادگی، طلاق، افزایش میزان میل و رغبت تحصیلی و دل به کار دادن و افزایش تولید می شود. شمار زیادی از جامعه شناسان بر این عقیده اند که جامعه ایرانی شاد نیست و از نبود بسترها و زمینه های لازم برای ابراز شادمانی در شکل جمعی و عمومی رنج می برد

يکشنبه 24/6/1387 - 15:2
دانستنی های علمی

لاغر شدن یك مسئله است و لاغر ماندن و حفظ سلامتی بدن مقوله‌ای دیگر.

در زیر به راهكار‌های ساده‌ای برای لاغر ماندن در عین سلامتی اشاره می‌شود:

- خوردن ماهی های چرب: در برنامه هفتگی تغذیه، جای ماهی‌های چرب را باز كنید تا هم به اندازه كافی امگا 3 به بدنتان برسد و هم لاغر شوید.
- لبنیات: مصرف لبنیات، هم نیاز به كلسیم را رفع می‌كند و هم موجب تناسب اندام می‌شود.
- پرهیز از نمك: نمك فشار خون را افزایش می‌دهد و به تجمع آب در بدن می‌انجامد. پس تا می‌توانید نمك نخورید.
- آجیل: آجیل سرشار از كالری و چربی‌های مورد نیاز برای بدن است. در عین حال احساس سیری طولانی‌تری به وجود می‌آورد. پس خوردن آجیل هم می‌تواند در رژیم لاغری مورد توجه قرار گیرد.
- رنگی شوید: توجه داشته باشید كه هرچه رنگ میوه‌ها و سبزیجات تیره‌تر باشد، خواص آنها هم بیشتر است.
- فیبر بخورید: فیبر، هم حجم معده را پر می كند و هم عملكرد روده را تسریع می‌كند و به همین منظور مصرف آن در رژیم‌های لاغری توصیه می‌شود.
- بعد از ماه رمضان، صبحانه را فراموش نكنید: آن دسته از افرادی كه صبحانه می‌خورند در مقایسه با آنهایی كه صبحانه را فراموش می‌كنند از تناسب اندام بیشتری برخوردار بوده و در طول روز انرژی بیشتری دارند.

يکشنبه 24/6/1387 - 14:59
رمضان
[دعای روز سیزدهم]خدایا در این روز (در این ماه)، مرا از پلیدی و کثافات هوای نفس و گناهان پاک ساز و بر حوادث خیر و شر و قضا ، قدرت صبر وتحمل عطا کن و بر تقوی و پرهیزگاری ومصاحبت نیکوکاران عالم موفق دار ، به یاری خود ای مایه شادی و اطمینان خاطر مسکینان
يکشنبه 24/6/1387 - 14:56
رمضان
[دعای روز دوازدهم]خدایا در این روز (در این ماه)، مرا به زیور ستر و عفت نفس بیارای و به جامه قناعت و کفاف بپوشان و به کار عدل و انصاف بدار و از هر چه ترسانم مرا ایمن ساز به نگهبانی خود ای نگهدار ای عصمت بخش خدا ترسان عالم .
شنبه 23/6/1387 - 14:44
طنز و سرگرمی
« نه راه پس نه راه پیش دارم» ... به دست خود فقط یک فیش دارم
مرادم نیست فیش آب و برقم... که از آن ها به دل تشویش دارم
بُود منظورم آن فیشی که از آن... خجالت پیش قوم وخویش دارم
به پیش بچّه ام چون می گذارم... نماید قهر و گوید جیش دارم
ته هر بُرج می دانی خدایا... که در جیبم فقط (شیپیش) دارم
به جای خانه ای نقلی و زیبا ... طلبکاری قـَدر در کیش دارم
زمین و باغ اگر دارند مردم.. منم یک عمه در تجریش دارم
اگر دارند بعضی گلۀ میش...منم چشمی به رنگ میش دارم
در این بازار گرم ریش ،افسوس ... به جای رُخ ، دلی پر ریش دارم
جوابم کرده موجر تازگی ها... به نزدش گرچه پول پیش دارم
به لطف لنگه کفش همسر خود ... به روی کلـّه ام (آتیش) دارم
وجالب هست این را هم بدانید... که خیلی ترس از (آبجیش) دارم
برای حیف و میل پول هایم ... دو تا فرزند چون( سیریش) دارم
والبته به این علت سریشند ... که بـُرجی یک دویست و( شیش) دارم
(دویستا) اسکناس سبز ِ خوشگل ...و شیش تا هم از آن ( آبیش ) دارم
بیا  با من همسفر شو... که خیلی صحنه ها در پیش دارم

چهارشنبه 20/6/1387 - 18:12
دانستنی های علمی
   

آنچه از مجمــوع مباحث به دست میــآید این است كه با ملاحظـه آیـات و روایـات و دریافت ها و مشاهدات، اطمینان كامل پیدا مى كنیم كه شب قدر هیچ گونه منافاتى با اختیار انسان ندارد و یقین، او در مقـدرات و سرنوشتى كه در شب قدر برایش رقم مى خورد موثر است؛ حتى مى شود گفت كه نقش اصلى را به خود انسان سپرده اند تا آنچه بخواهد براى فردا رقم بزند.

ادله اى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى كند به شرح زیر تقدیم مى گردد:

 

۱- حالات و دریافت هاى شخصى

 كسانى كه اهل دعا و راز و نیاز و اهل شب قدر هستند، نقش خویش را در شب قدر به خوبى دریافته اند. گاهى این حالات آن چنان ژرف و تاثیرگذار است كه تا شب قدر آینده و بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در یك خط و سیر معنوى قرار مى دهد. دیگرانى هم كه به این حد از معنویت راه پیدا نمى كنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داریهای شب قدر بهره بردارى كرده و فیض معنوى مى برند. ریشه اصلى این دگرگونى ها و حالات، به خود افراد بر مى گردد و اینكه تا چه حد خود را آماده بهره بردارى از بركات شب قدر و فضیلت هاى آن كرده باشند. اگر معنویاتى كه در شب قدر نصیب انسان شده و در زندگى آن ها تحولى آفریده، هیچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نویسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند، براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدیر كنند در این صورت مقتضاى حكمت و مصلحت این است كه یا به هیچ كس هیچ ندهند و یا آنچه مى دهند، به همه یكسان و على السویه بدهند؛ در حالى كه ما مى دانیم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازیر مى گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مى شود؛ پس نتیجه مى گیریم تنها دلیل این تفاوت، كارها و اعمال و میزان تلاش خود بندگان است و بس. نتیجه اینكه یكى از راه هاى رسیدن به اینكه آیا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند یا نه، این است كه ببینیم چه اندازه دگرگونى در همین شب با بركت در آنان ایجاد گشته است.


٢- شناساندن شب قدر

 خداوند تبارك و تعالى با نزول سوره اى خاص، شب قدر را به مردم معرفى فرموده است. در دو آیه این سوره مباركه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود مىآیند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در او، برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است. فردى به امام باقر (ع) عرض كرد: مراد و مقصود از اینكه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: ((والعمل الصالح فیها من الصلاه والزكاه و انواع الخیر خیر من الف شهرلیس فیها لیله القدر)) (1)؛ كار شایسته از قبیل نماز و زكات، صدقات و انفاقات و، انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر كار شایسته اى است كه در مدت هزار ماه كه شب قدر در آن نیست، انجام شود. اگر كارهاى نیك بندگان و چند برابر پاداش آن تاثیرى در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودى عاید بندگان مى شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بیان كردن این مطلب، سود و زیانى را متوجه هیچ كس نمى كند، چه انگیزه اى در اعلام این شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتیجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا باید مردم در جریان آن باشند و دانستن آن چه گره ای از كار بندگان مى گشاید؟ مى دانیم كه كار بیهوده حتى از افراد عادى و معمولى پسندیده نیست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمین كه هیچ كارى را بدون حكمت و مصلحت انجام نمى دهد. حكمت معرفى شب قدر به عنوان شبى كه قرآن در آن نازل شده و شبى كه مقدرات در آن سامان داده مى شود، این است كه بنده سرنوشت و مقدرات خویش را به قرآن پیوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فكر و عمل خویش قرار بدهد،اگر كردارش موافق با قرآن و در جهت آن باشد، عمل كننده به آن سعادتمند است واگر خداى نكرده مخالف با قرآن باشد، فاعل آن شقى خواهد بود.


۳- اجماع و سیره مسلمانان

مى دانیم كه همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهى، بر اهمیت شب قدر و احیاى آن تاكید فراوان دارند و به شب زنده دارى آن شب، اهتمام مى ورزند. نقل شده كه یكى از دانشمندان بزرگ اسلام، براى اینكه شب قدر را درك كند، یك سال تمام یعنى حدود 357 شب، از سر شب تا به صبح شب زنده دارى كرد.(2) این همه اقبال و توجه به تشكیل اجتماعات با شكوه براى خواندن دعا و مناجات و راز و نیاز و تضرع و ابتهال، همراه گریه وزارى و استغفار، برخاسته از یك واقعیت انكارناپذیر است و آن دخالت انسان ها در سرنوشت خودشان است.


۴- سفارش امامان دین بر احیاى شب قدر حتى در حال بیمارى

 امام صادق(ع) به ابوبصیر مى فرماید: ((وصل فى كل واحده منهما مئه ركعه))؛ در هر یك از دو شب بیست و یكم و بیست و سوم صد ركعت نماز بخوان ((واحیهما ان استطعت الى النور))؛ تا مى توانى آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده دارى كن ((واغتسل فیهما))؛ در آن دو شب غسل كن. ابو بصیر عرض كرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.
اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادى ندارد كه سر شب كمى بخوابى و باقى مانده شب ر، به هر نحوى كه مى توانى به عبادت بپردازى، چون در ماه رمضان، درهاى آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته مى شود. از حدیث فوق، مى توان تاثیر فراوان كارهاى انسان را بر سرنوشت او ارزیابى كرد. مى بینیم ابوبصیر كه یك راوى زبردست و كار كشته در فن روایت است، با پیش بردن مرحله به مرحله سوال ها در صدد آن است كه ژرفاى شب قدر و اهمیت عمل در آن شب را به دست آورد؛ امام (ع) هم، چنان بر اهمیت عبادت در شب قدر پافشارى مى فرمایند كه رضایت نمى دهند بنده حتى اگر بیمار باشد، از نتیجه اعمال صالح خویش محروم گردد. نكته در خور توجهى كه تاثیر انسان را مشخص مى كند، جمله پایانى امام (ع) است كه آن را به عنوان ریشه و علت تاكید و تشویق بر عمل صالح بیان فرموده اند؛ آنجا كه فرمودند: ((و تقبل اعمال المومنین))؛ اعمال مومنان در شب قدر پذیرفته مى شود. (3)


٥- تشویق زیاد به دعاهاى ماثور و راز و نیاز

 مى دانیم كه دعاهاى شب قدر، از طولانى ترین و پر محتواترین دعاهاست؛ دعاهایى مانند ((جوشن كبیر))، ((ابوحمزه ثمالى)) و امثال آن ه، كه اگر با حال و توجه خوانده شود، مایه انقلاب و دگرگونى روحى است، ادعیه اى كه انسان را با دریایى از معارف آشنا مى كند. انسان با خواندن دعا از یك طرف، با یاد آورى لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بى پایان خداى مهربان او را در كنار و دستگیر خویش مى بیند و نور امید در دلش مى درخشد و از دیگر سو، با یاد آوردن سختى هاى جان كندن، تنگى و فشار قبر، گرفتارىهاى عالم برزخ، حساب و كتاب فرداى قیامت، شعله هاى دردناك و سوزان دوزخ و حسابرسى دقیق در صحراى محشر، تمام وجودش، سرشار از ترس و نگرانى گردیده و آنچه عیش و نوش است فراموش كرده و گذشته خود و آنچه بوده و كرده است را با آنچه باید باشد مى سنجد و زیانى كه در گذشته متوجه وى شده است را در مى یابد و علاوه بر شك و تردیدى كه نسبت به راه و روش نا مطلوب خویش پیدا مى كند، ندامت سراسر وجودش را پر كرده و تصمیمى سرنوشت ساز مى گیرد و مسیر زندگى اش را دگرگون مى كند. اگر هم به این مرحله نرسد، لااقل بر كردار خود بیشتر مواظبت خواهد داشت؛ زیرا بیم و امیدى كه دستاورد شب قدر است در مراحل زندگى به یارىاش مى شتابد. در مقابل، اگر كسى از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپرى كند، در همان جمود و غفلت، زندگى را به پایان خواهد برد و سرنوشتى شقاوت بار در انتظارش مى باشد. از گفتار فوق، این نتیجه به دست مىآید كه در واقع خود انسان وارد مسیر سرنوشت خویش گشته و آن را تغییر مى دهد. گاهى براى پیمودن مسیر مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل مى نشیند؛ گر چه دعا هم نوعى عمل محسوب مى شود. بنابراین، دعا در شب هاى قدر كه یك كار اختیارى است منشااثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛ به همین دلیل به آن سفارش اكید شده است. علاوه بر سفارش شفاهى بزرگان دین و علماى اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شب هاى قدر تاكید بیشترى بر این امر شده است؛ پس حتما منشا اثر است وگرنه كار لغو و بیهوده از بزرگان سر نمى زند.


٦- نكوهش بهره نبردن از شب قدر

 پیامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند: ((من ادرك لیله القدر، فلم یغفر له فابعده الله )) (4)؛ از خداوند به دور باد و نفرین بر كسى كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود. با این حدیث نقش انسان در تعیین سرنوشت خود واضح تر مى گردد و معلوم مى شود كه بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر، نتیجه كار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پیامبر گرامى (ص) قابل قبول نیست كه آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن كارى بى اثر و بى خاصیت، سهل انگاران را نكوهش و مذمت فرمایند. ((انس بن مالك)) از پیامبر(ص) نقل كرده كه فرمودند:((ان هذا الشهر قد حضركم))؛ ماه مبارك به شما رو آورده است. ((و فیه لیله خیر من الف شهر))؛ در این ماه شبى است كه برتر از هزار ماه است. ((من حرمها فقد حرم الخیر كله))؛ هر كس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بى نصیب مانده است. ((ولا یحرم خیرها الا محروم)) (5)؛ و محروم نمى ماند از بركات شب قدر، مگر كسى كه خویشتن را محروم كرده است. روایات، بعضى از گناهان را مانع بهره بردارى گناهكار از شب قدر دانسته اند، از جمله آن كارها میخوارگى یا ((دایم الخمر)) بودن و نیز آزار پدر و مادر است.


٧- شب قدر مكمل اعمال صالح

 یكى از دلایل تفضل شب قدر به امت اسلام، كامل و پر كردن پیمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران كمبودهاى آنان است، تا با دستى پر این جهان را ترك كنند. پیش از این گفتیم كه امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه ((لیله القدر خیر من الف شهر)) فرمودند: مراد این است كه انجام كار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روایتى نیز از امام باقر(ع) وارد شده، در پاسخ به این پرسش كه چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت دیگر فلسفه شب قدر چیست؟ ایشان مى فرمایند: ((و لولا ما یضاعف الله للمومنین، لما بلغوا ولكن الله عز و جل یضاعف لهم الحسنات))؛ اگر خداوند كارهاى مومنان را چند برابر نكند به سر حد كمال نمى رسند، اما از راه لطف كارهاى نیكوى آن ها را چند برابر مى فرماید تا كاستى هایشان جبران شود. از این روایت و روایت قبلى به خوبى مى توان فهمید كه مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامى كه یك عمل صالح معمولى با زمانى پر بركت و مقدس همراه گردد، از ارزشى چند برابر برخوردار مى شود و گاه همراه شدن یك عمل صالح با ولایت و اعتقاد و امامت مى تواند انسان را به اوج شرافت برساند؛ پس، راز سعادتمند شدن انسان ها در شب قدر، عمل اختیارى صالحى است كه با عنایت خداوند، بركت یافته و چند برابر مى شود. در روایات به پاره اى از اعمال سفارش شده كه نتیجه ویژه آن در شب قدر نهفته است.


٨- نتیجه بخش بودن بعضى از اعمال در شب قدر:

 1- نماز ((انس بن مالك)) از پیامبر گرامى(ص) روایت كرده كه فرمودند: ((من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعه فقد اخذ بحظا من لیله القدر)) (6)؛ كسى كه از اول تا آخر ماه مبارك، در نماز جماعت حاضر شود، بهره اى از شب قدر نصیبش شده است.
2- افطارى دادن با مال حلال ((ابو شی ابن حیان)) از پیامبر اكرم(ص) نقل كرده كه فرمودند: ((من فطر صائما فى شهر رمضان من كسب حلال صلت علیه الملائكه و لیالى رمضان كلها و صافحه جبرائیل(ع) لیله القدر و من صافحه جبرائیل(ع) یرق قلبه و تكثر دموعه...)) (7)؛ كسى كه با مالى كه از راه حلال به دست آورده، روزه دارى را افطار دهد، در تمام شب هاى رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه كند، نشانه مصافحه جبرئیل آن است كه دل مصافحه شونده نرم و اشكش جارى مى شود.
3- صدقه درباره امام زین العابدین(ع) آمده است: ((كان اذا دخل شهر رمضان تصدق فى كل یوم بدرهم فیقول: لعلى اصیب لیله القدر)) (8)؛ در هر روز ماه مبارك یك درهم صدقه مى دادند، آن گاه مى فرمودند: شاید با این كار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم. ((عبدالله بن مسعود)) روایت مى كند كه شبى رسول خدا(ص) از نماز عشا فارغ شد، مردى از میان صفوف برخاست و گفت: اى مهاجران و انصار، مردى غریبم و بر هیچ چیز قدرت ندارم. مرا طعامى دهید. رسول خدا گفت: اى فقیر، ذكر غریب مكن كه دل مرا اندوهگین ساختى. بعد از آن فرمودند: غریبان چهار قسمتند: 1- مسجدى كه در میان قومى باشد كه در آنجا نروند و نماز نخوانند. 2- مصحفى و قرآنى كه در خانه اى باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نكنند. 3- عالمى كه در میان جماعتى باشد و ایشان تفقد وى نكنند و از او مسایل دینى سوال نكنند. 4- اسیران اهل اسلام كه در میان كفار باشند، پس فرمود: كیست كه موونه و غذاى این مرد را كفایت كند تا در فردوس اعلا خدا او را جاى دهد؟ حضرت على(ع) برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا(س) رفت و گفت: اى دختر رسول خد، در كار این میهمان نظرى كن. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندكى موجود است و حسن و حسین گرسنه اند و شما روزه دارید و آن طعام یك نفر را بیشتر كفایت نمى كند. على(ع) فرمود: آن را حاضر كن.
فاطمه(س) طعام را پیش آورد. حضرت امیر آن طعام را پیش میهمان نهاد و با خود گفت كه اگر من از این طعام بخورم میهمان را كافى نباشد و اگر نخورم سبب خجالت میهمان شود، پس دست دراز كرد به سوى چراغ و چنان نشان داد كه چراغ را اصلاح مى كنم و آن را خاموش كرد و فاطمه(س) را گفت در روشن كردن چراغ دیگر تعلل كن تا میهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را مى جنباند تا مهمان تصور كند كه على غذا مى خورد. و چون میهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه(س) چراغ را آورد و طعام همچنان برجاى بود. امیرالمومنین فرمود: اى فقیر، چرا طعام خود را نخوردى؟ گفت: سیر شدم؛ پس على(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) و فضه و همسایگان از آن طعام خوردند و هنوز باقى بود. (9)

4- شب زنده دارى حضرت رسول (ص) فرمودند: ((من احیا لیله القدر حول عنه العذاب الى السنه القابله)) (10)؛ كسى كه شب قدر را شب زنده دارى كند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
5- غسل و شب زنده دارى امام موسى بن جعفر(ع) فرمودند: ((من اغتسل لیله القدر و احیاها الى طلوع الفجر خرج من ذنوبه)) (11)؛ كسى كه در شب قدر غسل كرده و تا سپیده صبح شب زنده دارى كند، گناهانش آمرزیده مى شود. روایاتى كه ذكر شد به خوبى دلالت دارند كه برخى مقدرات و پاداش ه، مانند دور شدن عذاب دوز كه در حدیث پیامبر اكرم(ص) ذكر شده بود، نتیجه كار خود بندگان است. موارد فوق مى تواند براى نشان دادن اینكه سرنوشت هر انسانى در شب قدر به دست خودش رقم مى خورد، كافى باشد، ولى براى تكمیل بحث، نكاتى چند كه خارج از چارچوب شب قدر و نشان دهنده موثر بودن انسان در تعیین سرنوشت خویش است را مطرح مى كنیم. این بحث تكمیلى را در دو بخش انجام مى دهیم:  

1-عمل و پاداش آن در ماه مبارك رمضان. 2-عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.
1- پاداش ها در ماه مبارك رمضان

امام هشتم على بن موسى الرضا(ع) فرمودند: در ماه مبارك كارهاى خوب پذیرفته و كارهاى زشت بخشیده شده است. خواندن یك آیه قرآن در این ماه، برابر با یك ختم قرآن در ماه هاى دیگر است. كسى كه برادر خود را با یك لبخند شاد كند، در روز واپسین خداوند دلش را شاد كرده و مژده بهشت به او دهد. كسى كه مومنى را در این ماه یارى كند، خداوند در روزى كه قدم ها بر پل صراط مى لغزند او را دستگیرى كرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هركس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قیامت بر وى خشم نكند. هركس درمانده اى را فریادرسى كند، خداوند در روز قیامت وى را از رسوایى بزرگ ایمن گرداند و رسوایش نكند. كسى كه ستمدیده اى را یارى كند، خداوند او را در دنی، در مقابل دشمنانش یارى كرده و در روز قیامت نیز، در موقف حساب و میزان یاریش فرماید. (12) و در روایت دیگر امام صادق(ع) از پیامبر اكرم(ص) روایت كرده كه فرمودند: كسى كه ماه مبارك رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به دیگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمى مى كند. (13) دو روایت بالا ارتباط محكم پاداش ها و اعمال بنده در ماه مبارك و نقش انسان در ترسیم سیماى درونى او را كاملا آشكار نموده است.
2- پاداش عمل با صرف نظر از زمان خاص آیات و روایات فراوانى هست كه بعضى دگرگونى ها و پاداش هاى خاص را نتیجه كار بنده دانسته، یا عمل او را تنها عامل معرفى كرده اند.

نمونه اى از این آیات و روایات: ((ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم))(14)؛ در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمى دهد، تا آنان حال خود را تغییر دهند. ((ظهر الفساد فى البر والبحر بما كسبت ایدى الناس لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلهم یرجعون)) (15)؛ به سبب اعمال مردم، فساد در خشكى و دریا آشكار شد تا به آنان جزاى بعضى از كارهایشان را بچشانند، باشد كه باز گردند. دعا دگرگون كننده سرنوشت ((ابن حبان)) و ((حاكم)) از پیامبر اكرم(ص) روایت كرده اند كه فرمود: فقط دعاست كه تقدیر و سرنوشت ها را دگرگون مى كند و تنها نیكى است كه مایه افزایش عمر مى گردد. گاهى شخص گناهى را مرتكب مى شود و به واسطه آن از روزى و نعمتى محروم می ماند.

 

1- اصول كافى ، ج 4، ص 158.مى گردد (16).
2-
فوائد الرضویه ، ص 10 - قصص العلم، ص 18- سیماى فرزانگان ، ج 3.
3- وسائل الشیعه، ج 10، باب 32، ص 354.
4- بحار الانوار ، ج 94، ص 80، ح 47.
5- كنزالعمال ، ج 8 ، ص 534، ح 24028.
6- همان ، ص 545، ح 24090.
7- الترغیب و الترهیب ، ج 2 ، ص 95، ح 14.
8-
بحار الانوار ، ج 95، ص 82.
9- تفسیر منهج الصادقین ، ج 9 ، ص 237.
10- بحار الانوار ، ج 95، ص 145.
11- همان ، ج 80، ص 128.
12- همان ، ج 93، ص 341.
13- همان ، ص 346.
14- رعد ، آیه 11.
15- روم ، آیه 41.
16- تحفه الاحوذى ، ج 6 ، ص 348 ، ح 2225.

چهارشنبه 20/6/1387 - 18:10
طنز و سرگرمی

هواپیما در این دوران شده ابزار عزراییل
شده جایی برای جلوۀ رفتار عزراییل
اگر داری تو قصد انتحار و رفتن از دنیا
به طیّاره نشین وبین كنون كردار عزراییل
بگـیری گربـلـیـطی را بــرای رفــتـن تـهـران
به جای شهر تهران می روی دربار عزراییل
شده تابوت پرّان این هواپیمای غول آسا
كه خواهد بُرد باخود صدنفر بر دار* عزراییل
لباس آخرت بردار با خود در سفرهایت
كه راحت تر شود از بهر كشتن كار عزراییل
به تعداد سفرهای هوایی می رود بالا
شمار مردگان در دفتر آمار عزراییل
بلیط و كارت پروازت بُوَد پاسپورت آن دنیا
رسد ویزا برایت از سوی كاردار عزراییل
سُکاندار هواپیما بُوَد راننده ای خبره
بَرَد این نعش كش را باخودش دیدار عزراییل
هواپیما شده ماشین اوروانسی كه می باشند
مسافرها همه دلبسته و بیمار عزراییل
اگرروزی قصد رفتن داری از دنیا
تورا راحت بَرَد طیاره پای دارعزراییل

چهارشنبه 20/6/1387 - 18:8
طنز و سرگرمی
از ایل وتبار رستم دستانیم... پس معنی هفت خوان او می دانیم
چون کل اداره جاتما ن خوان دارند.... هنگام رجوع در پسش می مانیم
ما عاشق کورشیم در وقت سخن ... در مقبره اش آب ولی می رانیم
پس رفت نموده ایم در کار ، ولی... مشغول به پیش راندن لبنانیم
چون دایۀ مهربان تر از والده ایم... از بابت خرج و دخلشان حیرانیم
اوضاع خزانه گرچه خیلی توپ است... افسوس خزانه دار این و آنیم
در کشُتی و فوتبال اگر پس رفتیم... در دو همه ساله صاحب عنوانیم
ما مادر دلسوختۀ بغدادیم... افسوس ولی زن پدر تهرانیم
بردرب خزانه قفل محکم زده ایم ... چون که نگران ملت افغانیم
چل سال گذشته است و در عصر فضا ... مشغول بهینه سازی پیکانیم
یک روز فروشندۀ برقیم، ولی.... در حسرت آن روز دگر گریانیم
ما صاحب سفره های نفتیم ، ولی ...از بابت نان سفره سرگردانیم
هرچند که عیب های جالب داریم ... از بابت عیب دیگران خندانیم
 ولی بدان که ما در همه حال ... بدجور خلاصه عاشق ایرانیم

چهارشنبه 20/6/1387 - 18:6
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته