زنده كدام است بر هوشیار
آن كه بیمرد به سر كوى یار
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مكن ای صبح طلوع، مكن ای صبح طلوع عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است، مكن ای صبح طلوع، مكن ای صبح طلوع
علی، ای همسفر، كمی آهسته تر، مرا با خود ببر حبیبی یا حسین طبیبی یا حسین امیری یا حسین حسین جانم حسین حسین جانم حسین
دلم به عشق یارم گرفته حال و هوایی نوشته روی قلبم به خط کربُبلایی : همه هستیَم حسینه می و مستیَم حسینه سروُر لبم حسینه خواب هر شبم حسینیه