سینما روز _ علی وزینی:
پس از به اتمام رسیدن بیست و سومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و
نوجوانان همدان تصمیم بر یادداشتی درباره فیلم های جالب و پرحاشیه جشنواره
کودک گرفتم که در ادامه شما را دعوت به خواندن آن می کنم.
الاغ همبازی کودک و نوجوان شد فیلم
همبازی در چهارمین روز جشنواره رسید و اولین اکران در سینما کانون
بعدازظهر14 مرداد ماه نمایش داده شد که البته یک سانس فوق العاده هم برایش
اختصاص دادند که اکران اول آن پر از حاشیه بود. هنگامی
که با دوستان خبرنگارمان متوجه شدیم همبازی به جشنواره رسیده،خود را به
سینما کانون رساندیم اما کمی از فیلم شروع شده بود و سالن پر از جمعیت بود
و اما هنوز عده ای بلیط دار پشت دربهای سینما منتظر ورود بوادند و مسئولان
سینما در حال قرار دادن صندلی تکی در کنار دیوارها برای مردم.قضیه از آن
قرار بود که همبازی آن قدر جذابیت داشت که مسئولان فارابی از جمله حبیب
ایل بیگی و همکارانش خود را به دیدن فیلم به سینما رسانده بودند و جمع
کثیری از بازیگران و خبرنگاران هم به سینما آمده بودند.به هر حال به ما سه
نفر اجازه ورود به سینما را ندادند . از ما اصرار و از آنها اکران.حتی به
آنها گفتیم که حاضریم ایستاده فیلم را نگاه کنیم که بازهم با مخالفت روبرو
شد و نهایتاً با پارتی بازی موفق شدیم به سینما برویم و روی زمین در کنار
سطل زباله سینما،فیلم را نگاه کنیم. از دیگر دلایل شلوغی و حضور این تعداد
بازیگر و کارگردان و خبرنگار و مسئول را می توان به دلایلی چون وجود
بازیگران سرشناسی همچون نیکی کریمی و حمید فرخ نژاد دانست که البته فعالیت
های فرخ نژاد در قبل از انتخابات هم بی دلیل نبود.جدا از آن هم خیلی تمایل
داشتند بدانند رمضانی با همبازی ای که به زور به جشنواره رسیده بود چطور
از پس آن برآمده که انصافاً موفق هم شده بود و شاید دلیل بعدی آن همان
حضور نیکی کریمی و فرخ نژاد در ژانر کودک بوده است که این فیلم را دچار
حاشیه در همدان کرده بود. در
تمام اینترنت اگر به دنبال عکسهای فیلم همبازی بگردید،جز عکسهای بازیگر
کودک در کنار فرخ نژاد و کریمی چیز دیگری را نمی توانید پیدا کنید اما در
فیلم صحنه هایی وجود دارد که شاید در سینمای کودک و نوجوان ما جایش خالی
بوده و البته جذابیت های زیادی دارد. در
همان ابتدای فیلم زمزمه های حضور الاغ در فیلم به گوش می رسد و کم کم پای
لاکپشت و نهایتا خرهای مختلفی به فیلم باز می شوند که فیلم را جذاب تر می
کند. واکنش
مردم و مخصوصا کودکان حاضر در سینما هم هنگامی که کودک به مادرش نیکی
کریمی و پدرش حمید فرخ نژاد می گوید من کامپیوتر نمی خوام ، اسباب بازی
نمی خوام،ماشین نمی خوام ، ... الاغ می خوام، جالب است و سالن غرق قهقهه و
خنده می شود. فیلم
آنقدر صحنه های جذابی دارد که همه سنی را از کودک 7 ساله تا پیرمرد 77
ساله به پای فیلم می کشاند و صحنه هایی که تا به حال هیج کس از فرخ نژاد
نشینده و البته گریم جالب و خنده دار فرخ نژاد با سیبیل بزرگ و خنده دارش. صحنه
هایی که تلاش های پدر خانواده برای آوردن خر در ساختمان را نشان می دهد یا
آن جا فرخ نژاد با فرزندش سعی در کنترل حیوان در خانه را دارند و یا قبل از آن آنجایی که فرخ نژاد صدای اُلاغ
در می آورد و عَر عَر می کند و با تذکر رضا فیاضی مسئول ساختمان روبرو می
شود از صحنه های پرکشش و جداب فیلم هستند که هر نوع مخاطبی را به سوی خود
می کشاند. همانگونه
که درابتدا گفتم فیلم را روی زمین تماشا کردیم و ساکی که با خود همراه
داشتیم را در کنار خود گذاشتیم. در طول فیلم دو یا سه بار چند کودک زباله
های خوراکی خود را هنگامی که خواستند به سطل زباله بیاندازند اشتباهی در
ساک من انداختند که البته خسارت هایش را باید رمضانی متقبل شود زیرا او با
این فیلم جذابش باعث شده حواس کودک پرت شود. اگر
قرار باشد از فیلم های جشنواره یک فیلم شاد و موفق و کمدی را برای دیدن
انتخاب کنم باز هم همان همبازی است.فیلم پر شده از چنین نکات جداب و حرفه
ای که بیشتر از این از فیلم نمی گویم و شما را به دین آن در هنگام اکرانش
دعوت می کنم.آن طور که رمضانی گفته فیلم به جشنواره فجر نمی رسد
و زودتر از فجر اکران خواهد شد.اینطور که رمضانی بعد از جشنواره کودک گفت
قرار است آخر فیلم تغییر کند و پایانی که در جشنواره کودک همدان دیده شد
پایان اصلی فیلم نبوده ، به هر حال منتظر اکران آن در مهرماه هستیم و تا
آن موقع صبر خواهیم کرد. همچنین
گفتنی است این فیلم نهایتا در جشنواره بیست و سوم فیلم کودک در همدان موفق
به کسب جایزه بهترین کارگردانی از داوران فیلم های کودک و نوجوان شد. یک وجب خنده ، یک وجب گریه فیلم
یك وجب از آسمان دارای مضمون كمدی، مذهبی و تخیلی بود كه تمامی معیارهای
اصلی برای یک فیلم کودک و نوجوان را دارا بود.از همان ابتدای فیلم با
تیتراژ عجیبش و رفتارهای بهزاد فراهانی معلوم می شود با فیلمی حرفه ای
سروکار داریم. داستان
فیلم به خوبی روایت می شود و پیام های دینی و مذهبی خود را نیز به بیننده
انتقال می دهد که از سکانس های معروفش می توان به بیرون آمدن افراد از
اتاق یک وجب از آسمان و واکنش تعجبی آن ها اشاره کرد. مظلومیت های کودکانه،فقر خانواده،صمیمیت بین همسایگان و سادگی افراد، بلخصوص پدر خانواده و
آن طرف نشان دادن ریا و تقلب،زورگویی ها و سوء استفادگی ها،قانع نبودن و
حرص و طمع ها از ویژگی هایی است که بین دو خانواده فقیر و ثروتمند در فیلم
به خوبی نشان داده شده است. البته
انتقادهایی هم به فیلم وارد است که می توان گفت :بازیهای بازیگران به جز
بازیگران كودك، خوب نبود و میشد از چهرههای توانمند دیگری استفاده
كرد.سرنوشت افراد منفی فیلم هم کمی اغراق شده بود و می توانست بهتر از این
به تصویر کشیده شود اما هیچ یک دلایل کافی برای بی توجهی نسبت به فیلم
نیست و از ارزش های اصیل آن کم نمی کند. یکی دیگر
از نقاط قوت فیلم بازی حیرت آمیزبازیگران کودک و نوجوان آن است که می توان
به بازی استادانه سهند جاهدی و آرمیتا مرادی که هریک بازیگران معروف كودك
و نوجوان سینمای ایران محسوب میشوند، اشاره کردو با
وجود آنكه فیلم در جشنواره مذاهب فیلم ایتالیا توانست جوایزی را به دست
بیاورد اما در جشنواره بینالمللی فیلمهای كودكان و نوجوانان موفق به كسب
پروانه زرین بهترین فیلم از نگاه داوران كودك و نوجوان شد و انتظار من
برای دریافت جایزه بهترین بازیگر نوجوان به سهند جاهدی برآورده نشد. به هر حال فیلم توانست مخاطبان خود را در اکران هایش در جشنواره راضی نگه دارد و جزو معدوو فیلم های خوب جشنواره بود. کلانتری هم کلانتری های قدیم كلانتری
غیر انتفاعی فیلمی بود كه از مدتها قبل برای دیدن آن لحظهشماری میكردم
و از امیدهای اصلی من برای كسب جوایز جشنواره بود. اما در همان چند روز
اول اكران فیلم در همدان هنگامی كه نظرات بینندگان، مسؤولان سینمایی و
مشاوران مدیر اجرایی جشنواره را شنیدم آن قدر از فیلم راضی نبودم و آن را
یك فیلم ضعیف میدانستم و كم كم در نظر من تغییر ایجاد كردند. روزنامه
امتیاز هم این فیلم را با خاله سوسكه مقایسه كرد و خاله سوسكه را موفقتر
از كلانتری غیر انتفاعی دانست.از آن طرف هم ماهنامه فیلم، این اثر را ضعیف
دانسته است. به
هر حال با بیمیلی تمام در آخرین روز جشنواره به دیدن این فیلم رفتیم اما
در همان لحظه از اینكه این فرصت را پیدا كردیم که توانسته ام فیلم را
ببینیم، خوشحالم شدیم. كلانتری غیر انتفاعی از معدود فیلمهایی بود كه
ساخت آن چند ماه پیش از شروع جشنواره به اتمام رسیده بود و در تابستان 87
كلید خورده بود و تنها دلیل ساخت آن دیده شدن در جشنواره بود و حتی در
جشنواره فجر هم شركت نكرد. در حالی كه بسیاری از فیلمها در دقیقه 90 و یا
وقت اضافه و در برخی موارد مانند فیلم همبازی و خوابهای دنباله دار در
ضربات پنالتی به جشنواره رسیدند. یداله
صمدی در اولین تجربه كمدی خود در حوزه كودك آنقدر فیلم را قوی به تصویر
كشیده بود كه بسیار از تصاویرش حیرت انگیز بود كه به چند نمونه از آن
اشاره میكنم. نماهایی كه مربوط به بالای سقف و زیر اتوبوس و حضور كیومرث
ملك مطیعی و باقر صحرارودی بود، صحنه تقابل گوهر خیراندیش و دخترش و
تخیلپردازیهای بازیگر نوجوان علی شادمان و حضورش در نقشی متفاوت در یك
فیلم كمدی از آن جمله بود. هر
چند بقیه بازیگران كودك و نوجوان نسبت به بقیه كارهای خود خوب ظاهر نشده
بودند. اما علی شادمان كه به عقیده خیلیها میتوانست نامزد دریافت جایزه
شود و سال گذشته نیز برای فیلم زمانی برای دوست داشتن علاوه بر دریافت دو
پروانه زرین ایران و بینالملل و تقدیر در جشنواره فیلم شهر، در كنار
بازیگرانی چون مرحوم خسرو شكیبایی، عزت الله انتظامی و پرویز پرستویی
كاندید دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد سال شد، بازی درخشانی در این فیلم
داشت. از
دیگر حاشیههای این فیلم در جشنواره عدم حضور یدالله صمدی در جشنواره بود.
با وجود آنكه سال گذشته داور بخش سینمای ایران بود و بارها علاقمندی خود
را برای شركت در جشنواره اعلام كرده بود اما در جشنواره امسال حضور نداشت
و فیلم او هیچ جایزه و تقدیری از جشنواره دریافت نكرد و حتی از بازیگران
آن به جز یك نفر تقدیر نشد در حالی که سه نفر از بازیگران
فیلم نیز به همدان آمده بودند و در پایان جشنواره از تمامی 24 بازیگر حاضر
در جشنواره بصورت رسمی با اهدای لوح و سکه تقدیر بعمل آمد. فیلم های دنباله دار درخشنده از
دیگر امیدهای اصلی من برای كسب جوایز فیلم خوابهای دنباله دار به
كارگردانی پوران درخشنده بود كه در چهارمین روز جشنواره موفق به دیدن آن
شدم اما در هنگام ورود به سینما با اتفاقات جالبی روبرو شدیم. جمله
آزاردهنده «مخصوص نمایش فیلم در جشنواره» درج شده بود و زمان سنجی در
پایین فیلم به صورت بزرگ برای پایان فیلم لحظهشماری میكرد. از آن طرف
فیلم بدون موسیقی و تیتراژ بود. در خیلی از بخشها صدا پایین و بالا
میشد و در برخی موارد نیز همچون صدای پلیس و آژیر و موبایل، فیلم فاقد
صدا بود. صدای عوامل و پشت صحنه روی فیلم آمده بود كه تمامی اینها باعث شد
درخشنده در آخرین روز جشنواره به همدان بیاید و از دبیر جشنواره و
استاندار همدان كه همشهری او نیز هست، گلایه كند. هر
چند كه این فیلم بازی خوب علیرضا خمسه را در خود جای داده بود اما با وجود
سوژه تكراری آن و حضور كودكان معلول آنچنان برای مخاطبان همدانی مانند
دوره 21 كه به فیلم بچههای ابدی رای دادند جالب نبود و نهایتا همدانیها
فیلم خاله سوسكه كه یك فیلم كمدی و موزیكال بود را به عنوان بهترین فیلم
از نگاه بینندگان اعلام كردند. هر
چند تماشاگران فیلم در 10 دقیقهای كه فیلم بدون صدا پخش میشد به كمك
پوران درخشنده آمدند و با صدای كف و دست جای خالی صدای فیلم را پر كردند.
شاید جشنواره نتوانست نمایش خوبی را برای این فیلم فراهم كند اما خود فیلم
نیز دچار گرههای بزرگی بود كه میتوان به پایان مجهول آن كه بالاخره مشخص
نشد كودك خواب است یا بیدار و چرا بر روی 8 ساله بودن كودك تا این حد
تاكید شده بود. ریتم كند ابتدای فیلم در پایان به سرعت افزوده شد و تا
آنجا پیش رفت كه بیننده باید از فیلم چنان نتیجهگیری اخلاقی میكرد كه
فیلم میخواهد به ما بگوید نباید كودكان معلول را از نعمت تحصیل محروم
كنیم. پریای موزیکال حضور
پركارترین كودك سینمای ایران در فیلم پریا تنها دلیلی بود كه به تماشای
این فیلم نشستم. فیلم را بیشتر مناسب سن كودكان دیدم اما فیلم دارای
مشكلات بسیاری بود كه از جمله میتوان به عدم تسلط كودك بر لهجه گیلانی و
استفاده از تصاویری كه ساختگی بودند و نشان میداد آنچنان كارگردان فیلم
در ژانر كودك موفق نبوده است. اما بازی ترلان پروانه تنها نقطه قوت فیلم
بود. با
آنکه قرار بود فیلم موزیکال باشد اما صحنه های موزیکال آن به خوبی
درنیامده بود و شعر خواندن ها شفیعی جم برای کودکان راضی کننده نبود و
البته شفیعی جم در بسیاری از موراد دیالوگ های کلیشه ای خود در سریال های
طنزش همچون بامشاد را بر زبان می آورد. منبع: سینما روز |