سينمای ایران و جهان
سینمای پویا-علی وزینی-به گزارش سایت سینمای پویا
جشنواره کمدی فیلم گل آقا امسال برگزار نخواهد شد و از این پس این جشنواره
کمدی سیبنمایی بصورت دوسالانه برگزار خواهد شد.
پیش از این پوپک صابری فومنی مدیر مسئول گل آقا از برگزاری این مراسم در
ورزشگاه آزادی خبر داده بود که علت عملی نشدن آن در سایت گل آقا چنین آمده
است «خداوکیلی از پارسال تا امسال چه چیزی سرجایش مانده که توقع دارید قول
ایشان برجا مانده باشد.»
از سال ۱۳۸۲، مؤسسه گلآقا با حضور در بخش جنبی جشنواره بینالمللی فیلم
فجر، هر ساله به انتخاب یكی از فیلمهای كمدی حضور یافته در این جشنواره
پرداخت و جوایز خود را در مراسم ویژه این بخش تقدیم كارگردان برگزیده
كرد كه تاكنون فیلمهای مارمولك، چند میگیری گریه كنی و اخراجیها موفق
به دریافت این جایزه شدهاند. با توجه به كاهش تولید فیلمهای كمدی و به
انگیزه تشویق و تقدیر از هنرمندان این عرصه و حمایت از جریان سینمای كمدی
و با پیشنهاد معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مؤسسه گلآقا
تصمیم به برپایی جشنواره فیلم كمدی گلآقا گرفت كه اولین دوره آن در
آذرماه ۱۳۸۶ برگزار شد و دومین دوره نیز با حضور کمدین های سینمای ایران
در سال 87 برگزار گردید.
گل آقا در سایت خود آورده است:
وقتی در سال 1371 کیومرث صابری فومنی اولین جشنواره فیلم کمدی گلآقا
را برگزار کرد، هم خودش و هم علاقهمندان به کمدی خوشحال بودند که گلآقا
شهرت و اعتبارش را برای حمایت از جریان سینمای کمدی سرمایهگذاری می کند.
خوشحالی که در سالهای بعد با عدم پیگیری و توجه مسوولان، دوام پیدا نکرد و
ما با همین دو گوش خودمان (در جوار چند جفت گوش دیگر) در محضر مقام شامخ
گلآقایی با همان لحن مطایبه آمیز از دهان ایشان شنیدیم که فرمود: آئوووو
...ما جشنواره بگذاریم، زحمتش را بکشیم، خرجش را بدهیم بعد یک نفر هم از
برادران مسوول برایش دل نسوزاند و پیگیرش نشود؟ فلذا ما همان حرف حساب
سنتیمان را می نویسیم تا بعد؛ که البته همین بیانات نشان از شناخت عمیق و
درونی آن زنده یاد از برادران مسوول و صاحب منصب عزیز داشت.
البته از آن جا که امید برای گلآقا و اصحاب ازجمله نوادر پایدار و بدون
نوسان زمانه می باشد، در سالهای دهه 80 و پا گرفتن بخش جنبی جشنواره فیلم
فجر، گلآقائیان نیز در آن بخش شرکت کردند و هرسال یکی از فیلمهای کمدی
حاضر در جشنواره را براساس رای هیات داوران گلآقایی منتخب کردند و به آن
در حد توان گلآقا جایزه دادند زیرا که باور داشتند طنز و کمدی جزو اقشار
مظلوم و مورد سوظن بوده و اصحاب این دو گونه باید در کنار یکدیگر و حامی
همدیگر باشند شاید که روزی و روزگاری اهمیت و ارزش اصلی لبخند و انتقاد
شناخته و ارج گذاشته شود.
تا اینکه در سال 1386 معاونت سینمایی وقت پیشنهاد برگزاری جشنواره فیلم
کمدی توسط موسسه گلآقا را مطرح کرد. اصحاب گلآقا ضمن تکان دادن سر و ذکر
اینکه: کجایی گلآقا که ببینی نهالت به بار نشست، این پیشنهاد را لبیک
گفتند و ضمن بالا زدن آستینها و دعوت از اهالی سینمای کمدی با تشکیل شورای
سیاستگذاری مقدمات برگزاری اولین جشنواره فیلم کمدی گلآقا را فراهم
کردند و اولین دوره این جشنواره را در 16 آذرماه 1386 با نگاهی به 30 سال
سینمای کمدی و تقدیر از چهرههای برتر این سالها در فرهنگستانهنر برگزار کردند.
هنوز چند ماهی از برگزاری اولین دوره نگذشته بود که جلسات برگزاری دوره
دوم آغاز شد تا دومین دوره با برنامههای متنوع تری برگزار شود. در این
دوره آثار برتر رشتههای مختلف از میان فیلمهای کمدی یک سال گذشته انتخاب
شدند و در بخش تقدیر از چهرههای پیشکسوت علاوه بر بخش سینمای کمدی و طنز
مطبوعاتی، بخش تلویزیونی نیز به جشنواره افزوده شد. البته کسانی که اندک
تجربه ای هم در برگزاری جشنواره یا مراسمی که قرار است با هماهنگی بخشهای
دولتی برگزار شود دارند، میدانند که برنامهریزی این قبیل کارها احتیاج
به چه میزان صبر ایوب و دل دریایی و روحیه سنگ خارایی دارد که البته جمیع
موارد در بین اصحاب گلآقایی و بزرگوارانی که در شورای سیاستگذاری این
جشنواره همراه و همکار بودند وجود داشت. به این ترتیب دومین جشنواره فیلم
کمدی گلآقا نیز در 30 مهرماه 1387 با استقبال گرم مردم و حضور صمیمانه
اهالی سینما در اریکه ایرانیان برگزار شد تا جائیکه اصغر فرهادی در حال
دریافت جایزه خود به عنوان فیلمنامه نویس برتر گفت: خدا را شکر که ما
سرانجام یک جشنواره واقعی به معنای مردمی را در ایران دیدیم؛ که البته
همان موقع با توجه به شدت استقبال حاضران گلنسا
(پوپک صابری فومنی) در صحنه حاضر شد و قول داد که سال آینده سومین جشنواره
کمدی گلآقا را در استادیوم آزادی برگزار کند. البته ما در ادامه مطلب
توضیح می دهیم که چطور شد که گلنسا نتوانست به قولش عمل کند اما خداوکیلی
از پارسال تا امسال چه چیزی سرجایش مانده که توقع دارید قول ایشان برجا
مانده باشد.
جشنواره کمدی گل آقا ترکید!
هنوز شیرینی و شادمانی برگزاری دومین جشنواره به پایان نرسیده بود و اصحاب
گلآقایی در حال تقلا برای پوشش دادن هزینههای مربوط به برگزاری این
جشنواره (یا به عبارت خودمانیتر جورکردن پول برای پرداخت هزینهها) بودند
که مسوولان امر گفتند بهتر است جشنواره سال آینده برگزار نشود یا به عبارت
دیگر این جشنواره را دوسالانه اش کنید. البته این پیشنهاد دلایل قرص و
محکمی مثل عدم تولید فیلم کمدی به میزان کافی در یک سال، پرفایدهتر بودن
جشنوارههای دوسالانه و توجه به سلامتی حاضران در جشنواره از جهت استنشاق
زیاده از حد فضای شادمانی و لبخند به همراه داشت. فلذا اصحاب گلآقا هم
فرصت را مغتنم شمردند تا در این یکسال فرصت تمدید شده برای جور کردن مابقی
هزینه های جشنواره سال دوم استفاده کنند و با انباشت فیلمهای کمدی ارزشی و
معناگرا در طی دو سال، در سال آینده سومین دوره جشنواره کمدی گلآقا را
برگزار کنند!
این توضیحات و مقدمه سرایی برای این بود که از خبر برگزار نشدن جشنواره
امسال، رسانه های مزدور و دشمنان فتنه برانگیز خوشحال نشوند و کلیه آحاد
ملت بدانند که درعدم برگزاری این جشنواره هیچگونه دست پنهانی وجود نداشته
است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وقت هم به ما قول داده است اگر این جشنواره دوسالانه برگزار بشود، ابعاد
خیره کننده و دستاوردهای تکان دهنده آن در سال آینده سینمای کمدی را از
بیخ و بن خواهد ترکاند، ترکاندنی! همانا در این ترکاندن تجدید خاطرهای
است برای اهالی طنز و کاریکاتور مطبوعاتی. البته امیدواریم که مسوولان امر
همانطور که مشغول ارائه راهکار و برنامه برای ترکاندن سینمای کشور هستند
به قول و قرارهایشان در باب حمایت مالی از این برنامه ها هم توجه بفرمایند
چون تا اینجا که ما از برگزاری دو جشنواره تجربه کسب کردیم نشان می دهد که
اعتماد کردن به قول و قرار مسوولان وزارت ارشاد _ که هیچوقت هم آن را کتبی
نمی کنند _ حکایت دل سپردن بزک به آمدن بهار است.
عجالتا کلیه اصحاب گلآقایی تا اطلاع ثانوی در حال جمع آوری کشک اعلا برای پذیرایی از مهمانان سومین جشنواره فیلم کمدی گلآقا هستند.
دومین جشنواره کمدی فیلم گل آقا-مهرماه 87-عکس: علی وزینی
چهارشنبه 4/9/1388 - 17:32
سينمای ایران و جهان
حرفهای سهند جاهدی در وبلاگسش
اول یه عذر خواهی به تمام كسانی كه به من سر زدن و برای من نظر گذاشتن
من به دلیل یك سری از مشكلات شخصی وكاری نتونستم بهتون سر بزنم نه این كه مغرور شده باشم
امروز اومدم جواب برخی از نظرات شما دوستان رو بدم
من نه طرفدار پرسپلیس هستم نه استقلال من تیم بارسلونا رو دوست دارم كه هم آبی داره هم قرمز
فیلم یك وجب از آسمان عید فطر اكران می شود
منم هر كاری رو قبول نمی كنم
از كارای من هم اگر انتقاد كنید ناراحت نمیشم
ایمیل من رو هیچ كس نداره
برای من همه عزیز هستند
اما نقدی بر فیلم یک وجب از آسمان
سینما روز _ علی وزینی:
پس از به اتمام رسیدن بیست و سومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و
نوجوانان همدان تصمیم بر یادداشتی درباره فیلم های جالب و پرحاشیه جشنواره
کودک گرفتم که در ادامه شما را دعوت به خواندن آن می کنم.
یک وجب خنده ، یک وجب گریه
فیلم
یك وجب از آسمان دارای مضمون كمدی، مذهبی و تخیلی بود كه تمامی معیارهای
اصلی برای یک فیلم کودک و نوجوان را دارا بود.از همان ابتدای فیلم با
تیتراژ عجیبش و رفتارهای بهزاد فراهانی معلوم می شود با فیلمی حرفه ای
سروکار داریم.
داستان
فیلم به خوبی روایت می شود و پیام های دینی و مذهبی خود را نیز به بیننده
انتقال می دهد که از سکانس های معروفش می توان به بیرون آمدن افراد از
اتاق یک وجب از آسمان و واکنش تعجبی آن ها اشاره کرد.
مظلومیت های کودکانه،فقر خانواده،صمیمیت بین همسایگان و سادگی افراد، بلخصوص پدر خانواده و
آن طرف نشان دادن ریا و تقلب،زورگویی ها و سوء استفادگی ها،قانع نبودن و
حرص و طمع ها از ویژگی هایی است که بین دو خانواده فقیر و ثروتمند در فیلم
به خوبی نشان داده شده است.
البته
انتقادهایی هم به فیلم وارد است که می توان گفت :بازیهای بازیگران به جز
بازیگران كودك، خوب نبود و میشد از چهرههای توانمند دیگری استفاده
كرد.سرنوشت افراد منفی فیلم هم کمی اغراق شده بود و می توانست بهتر از این
به تصویر کشیده شود اما هیچ یک دلایل کافی برای بی توجهی نسبت به فیلم
نیست و از ارزش های اصیل آن کم نمی کند.
یکی دیگر
از نقاط قوت فیلم بازی حیرت آمیزبازیگران کودک و نوجوان آن است که می توان
به بازی استادانه سهند جاهدی و آرمیتا مرادی که هریک بازیگران معروف كودك
و نوجوان سینمای ایران محسوب میشوند، اشاره کرد.
با
وجود آنكه فیلم در جشنواره مذاهب فیلم ایتالیا توانست جوایزی را به دست
بیاورد اما در جشنواره بینالمللی فیلمهای كودكان و نوجوانان موفق به كسب
پروانه زرین بهترین فیلم از نگاه داوران كودك و نوجوان شد و انتظار من
برای دریافت جایزه بهترین بازیگر نوجوان به سهند جاهدی برآورده نشد.
به هر حال فیلم توانست مخاطبان خود را در اکران هایش در جشنواره راضی نگه دارد و جزو معدوو فیلم های خوب جشنواره بود.
منبع: سینماروز
چهارشنبه 11/6/1388 - 1:59
سينمای ایران و جهان
نقد فیلمهای جشنواره کودک23
الاغ به دادِ جشنواره کودک رسید! !
مگر اینکه الاغ به دادِ جشنواره برسد! !
سینما روز _ علی وزینی:
پس از به اتمام رسیدن بیست و سومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و
نوجوانان همدان تصمیم بر یادداشتی درباره فیلم های جالب و پرحاشیه جشنواره
کودک گرفتم که در ادامه شما را دعوت به خواندن آن می کنم.
الاغ همبازی کودک و نوجوان شد
فیلم
همبازی در چهارمین روز به جشنواره رسید و برای اولین بار در سینما کانون
نمایش داده شد که اولین اکران آن در ایران پر از حاشیه بود و البته باید
گفت از میان چند فیلمی که در جشنواره دیدم، همبازی را به عنوان بهترین
فیلم، انتخاب می نمایم.
همبازی داستان پسر بچه شش ساله ای به نام امین
است که از تنهایی کلافه شده و منتظر است تا در پدر و مادرش برای او خواهر
یا برادری بیاورند اما آنها حاضر به این کار نیستند در عوض قول می دهند
آروزی دیگری را برایش برآورده کنند.امین سرخورده با دیدن یک فیلم خانوادگی
در روستا آرزوی بعدیش را می یابد؛ او حالا به جای خواهر و برادر یک کره
الاغ می خواهد و... .
در ادامه چند حاشیه فیلم و برداشتی متفاوت از همبازی را می خوانید:
هنگامی
که با دوستان همدانی خبرنگارمان متوجه شدیم همبازی به جشنواره رسیده و
قرار است فیلم همبازی را به جای فیلم دیگری که از قبل بلیطش را فروخته
بودند نمایش دهند، خود را به سینما کانون رساندیم اما کمی از فیلم شروع
شده بود و سالن پر از جمعیت بود و هنوز عده ای بلیط دار پشت دربهای سینما
منتظر ورود بوادند و مسئولان سینما در حال قرار دادن صندلی تکی در کنار
دیوارها برای مردم.قضیه از آن قرار بود که همبازی آن قدر جذابیت داشت که
مسئولان فارابی از جمله حبیب ایل بیگی و همکارانش را به سینما کشانده بود
و جمع کثیری از بازیگران و خبرنگاران هم به سینما آمده بودند.به هر حال به
ما سه نفر اجازه ورود به سینما را ندادند . از ما اصرار و از آنها
اکران.حتی به آنها گفتیم که حاضریم ایستاده فیلم را نگاه کنیم که بازهم با
مخالفت روبرو شد و نهایتاً با ترفندی موفق شدیم به سینما برویم و روی زمین
در کنار سطل زباله سینما،فیلم را نگاه کنیم هرچند که حق کاملاً قانونی ما
بود که به داخل سینما برویم و روی صندلی فیلم را ببینیم.شایسته بود این
فیلم حساس را در سانس دیگری برای مردم نمایش می دادند، که اینگونه حق
خبرنگاران ضایع نگردد.
وجود بازیگران سرشناسی همچون نیکی کریمی و حمید
فرخ نژاد در فیلم و ایفای نقششان در ژانر کودک و تمایل برای دیدن فیلم
دقیقه نودی غلامضا رمضانی و سرنوشت فرخ نژاد با توجه فعالیت هایش در قبل
از انتخابات، این فیلم را در همدان دچار حاشیه و البته پر مخاطب کرده بود.
اما
خود فیلم نیز پر از حاشیه بود،در همان ابتدای فیلم زمزمه های حضور الاغ
به گوش می رسد و کم کم پای لاکپشت و نهایتاً کره خرهای مختلفی به فیلم باز
می شوند که آن را جذاب تر می کند.
پارسوآ پورقبادی بازیگر کودک فیلم در
کنار فرخ نژاد و کریمی با آن صدای منحصر به فرد و شیرینش، آنقدر خوب بازی
کرده است که انگار سالها در سینما کار کرده و حرفه ای شده است و واکنش
مردم و مخصوصا کودکان حاضر در سینما هم هنگامی که پارسوآ به مادرش نیکی
کریمی و پدرش حمید فرخ نژاد می گوید من کامپیوتر نمی خوام ، اسباب بازی
نمی خوام،ماشین نمی خوام ، ... الاغ می خوام، جالب است و سالن غرق در
قهقهه و خنده می شود.
به علاوه، فیلم آنقدر صحنه های جذابی دارد که همه
سنی را از کودک 7 ساله تا پیرمرد 77 ساله به پای فیلم می کشاند،صحنه های
بستنی خوراندن به کره الاغ توسط کودک،کتاب خواندن برای الاغ و وجودصحنه
هایی که تلاش های پدر خانواده برای آوردن خر در ساختمان را نشان می دهد یا
آن جا فرخ نژاد با فرزندش سعی در کنترل حیوان در خانه را دارند و یا مدفوع
حیوان را در دستش می گیرد و یا قبل از آن، سکانسی که فرخ نژاد صدای اُلاغ
در می آورد و عَر عَر می کند و یا صحنه مجادله کودک با رضا فیاضی و گرفتن
پیاز از او، از دیگر صحنه های پرکشش و جداب فیلم هستند.
در پوستر
تبلیغاتی فیلم نیز عکس هایی در فیلم وجود داشت که معلوم بود از فیلم حذف
شده اند و مورد سانسور واقع شده اند به هر حال وقتی انسان قصد دارد خر را
به عنوان عضوی از خانواده خود انتخاب نماید، خر بیچاره باید سانسور شود تا
برای کودکان بدآموزی نداشته باشد.
همانگونه که در ابتدا گفتم فیلم را روی زمین
تماشا کردیم و ساکی که با خود همراه داشتیم را در کنار خود گذاشتیم. در
طول فیلم دو یا سه بار چند کودک زباله های خوراکی خود را هنگامی که
خواستند به سطل زباله بیاندازند اشتباهی در ساک من انداختند که البته
خسارت هایش را باید رمضانی متقبل شود زیرا او با این فیلم جذابش باعث شده
اینگونه حواس کودک پرت شود.
آن طور که رمضانی گفته فیلم به جشنواره
فجر نمی رسد و زودتر از آن اکران خواهد شدو بازهم گفته قرار است پایان
فیلم تغییر کند و پایانی که در جشنواره کودک همدان دیده شد پایان اصلی
فیلم نیست ، به هر حال منتظر اکران آن هستیم و تا آن موقع صبر خواهیم کرد
البته اگر اکرانی در کار باشد و اکرانش به همدان برسد.
این فیلم نهایتاً در جشنواره بیست و سوم فیلم کودک، موفق به کسب جایزه بهترین کارگردانی از داوران فیلم های کودک و نوجوان شد.
یک وجب خنده ، یک وجب گریه
فیلم
یك وجب از آسمان دارای مضمون كمدی، مذهبی و تخیلی بود كه تمامی معیارهای
اصلی برای یک فیلم کودک و نوجوان را دارا بود.از همان ابتدای فیلم با
تیتراژ عجیبش و رفتارهای بهزاد فراهانی معلوم می شود با فیلمی حرفه ای
سروکار داریم.
داستان
فیلم به خوبی روایت می شود و پیام های دینی و مذهبی خود را نیز به بیننده
انتقال می دهد که از سکانس های معروفش می توان به بیرون آمدن افراد از
اتاق یک وجب از آسمان و واکنش تعجبی آن ها اشاره کرد.
مظلومیت های کودکانه،فقر خانواده،صمیمیت بین همسایگان و سادگی افراد، بلخصوص پدر خانواده و
آن طرف نشان دادن ریا و تقلب،زورگویی ها و سوء استفادگی ها،قانع نبودن و
حرص و طمع ها از ویژگی هایی است که بین دو خانواده فقیر و ثروتمند در فیلم
به خوبی نشان داده شده است.
البته
انتقادهایی هم به فیلم وارد است که می توان گفت :بازیهای بازیگران به جز
بازیگران كودك، خوب نبود و میشد از چهرههای توانمند دیگری استفاده
كرد.سرنوشت افراد منفی فیلم هم کمی اغراق شده بود و می توانست بهتر از این
به تصویر کشیده شود اما هیچ یک دلایل کافی برای بی توجهی نسبت به فیلم
نیست و از ارزش های اصیل آن کم نمی کند.
یکی دیگر
از نقاط قوت فیلم بازی حیرت آمیزبازیگران کودک و نوجوان آن است که می توان
به بازی استادانه سهند جاهدی و آرمیتا مرادی که هریک بازیگران معروف كودك
و نوجوان سینمای ایران محسوب میشوند، اشاره کردو
با
وجود آنكه فیلم در جشنواره مذاهب فیلم ایتالیا توانست جوایزی را به دست
بیاورد اما در جشنواره بینالمللی فیلمهای كودكان و نوجوانان موفق به كسب
پروانه زرین بهترین فیلم از نگاه داوران كودك و نوجوان شد و انتظار من
برای دریافت جایزه بهترین بازیگر نوجوان به سهند جاهدی برآورده نشد.
به هر حال فیلم توانست مخاطبان خود را در اکران هایش در جشنواره راضی نگه دارد و جزو معدوو فیلم های خوب جشنواره بود.
کلانتری هم کلانتری های قدیم
كلانتری
غیر انتفاعی فیلمی بود كه از مدتها قبل برای دیدن آن لحظهشماری میكردم
و از امیدهای اصلی من برای كسب جوایز جشنواره بود. اما در همان چند روز
اول اكران فیلم در همدان هنگامی كه نظرات بینندگان، مسؤولان سینمایی و
مشاوران مدیر اجرایی جشنواره را شنیدم آن قدر از فیلم راضی نبودم و آن را
یك فیلم ضعیف میدانستم و كم كم در نظر من تغییر ایجاد كردند. روزنامه
امتیاز هم این فیلم را با خاله سوسكه مقایسه كرد و خاله سوسكه را موفقتر
از كلانتری غیر انتفاعی دانست.از آن طرف هم ماهنامه فیلم، این اثر را ضعیف
دانسته است.
به
هر حال با بیمیلی تمام در آخرین روز جشنواره به دیدن این فیلم رفتیم اما
در همان لحظه از اینكه این فرصت را پیدا كردیم که توانسته ام فیلم را
ببینیم، خوشحالم شدیم. كلانتری غیر انتفاعی از معدود فیلمهایی بود كه
ساخت آن چند ماه پیش از شروع جشنواره به اتمام رسیده بود و در تابستان 87
كلید خورده بود و تنها دلیل ساخت آن دیده شدن در جشنواره بود و حتی در
جشنواره فجر هم شركت نكرد. در حالی كه بسیاری از فیلمها در دقیقه 90 و یا
وقت اضافه و در برخی موارد مانند فیلم همبازی و خوابهای دنباله دار در
ضربات پنالتی به جشنواره رسیدند.
یداله
صمدی در اولین تجربه كمدی خود در حوزه كودك آنقدر فیلم را قوی به تصویر
كشیده بود كه بسیار از تصاویرش حیرت انگیز بود كه به چند نمونه از آن
اشاره میكنم. نماهایی كه مربوط به بالای سقف و زیر اتوبوس و حضور كیومرث
ملك مطیعی و باقر صحرارودی بود، صحنه تقابل گوهر خیراندیش و دخترش و
تخیلپردازیهای بازیگر نوجوان علی شادمان و حضورش در نقشی متفاوت در یك
فیلم كمدی از آن جمله بود.
هر
چند بقیه بازیگران كودك و نوجوان نسبت به بقیه كارهای خود خوب ظاهر نشده
بودند. اما علی شادمان كه به عقیده خیلیها میتوانست نامزد دریافت جایزه
شود و سال گذشته نیز برای فیلم زمانی برای دوست داشتن علاوه بر دریافت دو
پروانه زرین ایران و بینالملل و تقدیر در جشنواره فیلم شهر، در كنار
بازیگرانی چون مرحوم خسرو شكیبایی، عزت الله انتظامی و پرویز پرستویی
كاندید دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد سال شد، بازی درخشانی در این فیلم
داشت.
از
دیگر حاشیههای این فیلم در جشنواره عدم حضور یدالله صمدی در جشنواره بود.
با وجود آنكه سال گذشته داور بخش سینمای ایران بود و بارها علاقمندی خود
را برای شركت در جشنواره اعلام كرده بود اما در جشنواره امسال حضور نداشت
و فیلم او هیچ جایزه و تقدیری از جشنواره دریافت نكرد و حتی از بازیگران
آن به جز یك نفر تقدیر نشد در حالی که سه نفر از بازیگران
فیلم نیز به همدان آمده بودند و در پایان جشنواره از تمامی 24 بازیگر حاضر
در جشنواره بصورت رسمی با اهدای لوح و سکه تقدیر بعمل آمد.
فیلم های دنباله دار درخشنده
از
دیگر امیدهای اصلی من برای كسب جوایز فیلم خوابهای دنباله دار به
كارگردانی پوران درخشنده بود كه در چهارمین روز جشنواره موفق به دیدن آن
شدم اما در هنگام ورود به سینما با اتفاقات جالبی روبرو شدیم. جمله
آزاردهنده «مخصوص نمایش فیلم در جشنواره» درج شده بود و زمان سنجی در
پایین فیلم به صورت بزرگ برای پایان فیلم لحظهشماری میكرد. از آن طرف
فیلم بدون موسیقی و تیتراژ بود. در خیلی از بخشها صدا پایین و بالا
میشد و در برخی موارد نیز همچون صدای پلیس و آژیر و موبایل، فیلم فاقد
صدا بود. صدای عوامل و پشت صحنه روی فیلم آمده بود كه تمامی اینها باعث شد
درخشنده در آخرین روز جشنواره به همدان بیاید و از دبیر جشنواره و
استاندار همدان كه همشهری او نیز هست، گلایه كند.
هر
چند كه این فیلم بازی خوب علیرضا خمسه را در خود جای داده بود اما با وجود
سوژه تكراری آن و حضور كودكان معلول آنچنان برای مخاطبان همدانی مانند
دوره 21 كه به فیلم بچههای ابدی رای دادند جالب نبود و نهایتا همدانیها
فیلم خاله سوسكه كه یك فیلم كمدی و موزیكال بود را به عنوان بهترین فیلم
از نگاه بینندگان اعلام كردند.
هر
چند تماشاگران فیلم در 10 دقیقهای كه فیلم بدون صدا پخش میشد به كمك
پوران درخشنده آمدند و با صدای كف و دست جای خالی صدای فیلم را پر كردند.
شاید جشنواره نتوانست نمایش خوبی را برای این فیلم فراهم كند اما خود فیلم
نیز دچار گرههای بزرگی بود كه میتوان به پایان مجهول آن كه بالاخره مشخص
نشد كودك خواب است یا بیدار و چرا بر روی 8 ساله بودن كودك تا این حد
تاكید شده بود. ریتم كند ابتدای فیلم در پایان به سرعت افزوده شد و تا
آنجا پیش رفت كه بیننده باید از فیلم چنان نتیجهگیری اخلاقی میكرد كه
فیلم میخواهد به ما بگوید نباید كودكان معلول را از نعمت تحصیل محروم
كنیم.
پریای موزیکال
حضور
پركارترین كودك سینمای ایران در فیلم پریا تنها دلیلی بود كه به تماشای
این فیلم نشستم. فیلم را بیشتر مناسب سن كودكان دیدم اما فیلم دارای
مشكلات بسیاری بود كه از جمله میتوان به عدم تسلط كودك بر لهجه گیلانی و
استفاده از تصاویری كه ساختگی بودند و نشان میداد آنچنان كارگردان فیلم
در ژانر كودك موفق نبوده است. اما بازی ترلان پروانه تنها نقطه قوت فیلم
بود.
با
آنکه قرار بود فیلم موزیکال باشد اما صحنه های موزیکال آن به خوبی
درنیامده بود و شعر خواندن ها شفیعی جم برای کودکان راضی کننده نبود و
البته شفیعی جم در بسیاری از موراد دیالوگ های کلیشه ای خود در سریال های
طنزش همچون بامشاد را بر زبان می آورد.
منبع: سینما روز
چهارشنبه 11/6/1388 - 1:58
طنز و سرگرمی
به مناسبت 7 شهریور ماه تولد گل آقا
گل آقا را چه به امور فرهنگی ؟
«یکصد
حیف از بابت عمر گرانمایه ای که صرف آموزش و پرورش این عوام کردیم؛یکصد
حیف دیگر از این بابت که مواعظ و نصایح مان در گوش این جاهل بیسواد عین
تیر دعایی که خواجه حافظ شیرازی از هر کرانه رها کرده بود، حتی یکیش هم
کارگر نشد.چی برای ما و مشارُِالیه باقی ماند؟ یک دسته عصای شکسته و یک
بسته سبیل دود بسته ! عصا از ما،سبیل از او ... نتیجه ؟ هیچی به هیچی»
مقدمه
ای را که در بالا خواندید،قسمتی از دو کلمه حرف حساب گل آقا در شهریور 74
بود و درست پنج روز به تولدش، که نشان می دهد از این که 54 سال، عمر خویش
را صرف آموزش عوام کرده گلایه مند است و صد البته این که این گلایه مندی
بیشتر به خاطر هیچی به هیچی شدن نتیجه آن بوده و گرنه مقام شامخ گل آقایی
ابداً بدون علاقه دست به چنین امور مهمه ای نمی زده.
بنده که گل
جوان (نماینده گل آقا در همدان) باشم به همت دبیر فرهنگ
و هنر سابق هگمتانه و از مردان نیک روزگار در یک روزنامه معلوم الحال
شروع به انتشار ستون طنزی نمودیم و ستونمان با بی مهری تمام روبرو گردید و
نه تنها درش تخته شد و چیزی نصیب ما نگشت بلکه در جشنواره مطبوعات استانی
معلوم الحالی نیز شرکت کرد و در هنگام اختتامیه اش، داور تهرانی گفت «فقط
دو اثر شرکت کرده بودند که اصلاً در جشنواره شرکش ندادیم». جالب است
بدانید آن دو اثر هم متعلق به بنده بود که همه ی این ها باعث شد با وجود
پیشنهادات بسیار به ایجاد ستون طنز در مطبوعات استانی، قید طنز را از بیخ
بزنم و نام گل آقا را در همدان به واسطه جشنواره معلوم الحال دیگری چون
کودک و نوجوان زنده نمایم که باز هم از بالا –همان تهران گور به گور شده-
دستور آمد گل آقا را چه اصرار به امور فرهنگی؟! لازم نکرده؛ بهتون کارت
جشنواره نمی دیم! و اینگونه بود که به اسپانسرهای قاقالیلی ساز مرتبط و
غیرمرتبط، کارت جشنواره به تعداد رسید و مطبوعات و خبرگزاری های غیر دولتی
و استانی، محروم از جشنواره به اصطلاح بین المللی.
بله ... احتمالا شما
هم مثل ما با خودتان فکر کردید بالاخره آیا گل آقا، با سابقه نزدیک به 20
سال فعالیت مطبوعاتی و سینمایی (برگزاری دو دوره جشنواره سینمای کمدی) و
انتشار ده ساله اولین هفته نامه طنز بچه های ایران (بچه ها ... گل آقا) و
غیره...برای خودش رسمیت دارد یا از بیخ یک گل آقای فاقد رسمیت و صلاحیت
است که از نظر بعضی ها باید برود کشکش را بسابد و این قدر برای انجام کار
فرهنگی اصرار الکی نکند؟!
بیشتر از این آشکار نمودن حقایق، موجب
آبروریزی مردان به اصطلاح فرهنگی می شود و چیزی نگویم بهتر است. خلاصه
آنکه اگر گل آقا در همدان جایی نداشته باشد، بنده سراپا تقصیر وظیفه خود
می دانم در هر شرایط از «گل آقا» دفاع نمایم و تولد گل آقای ملت ایران را
به محضر مقام شامخ،شاغلام،همشهریان، گلنساء، اصحاب و اذناب تهنیت گویم و
در 68 سالگی گل آقای قُب همه آنها را مورد افو قرار دهم و آن عوام بیسواد
را به راه راست (راستِ راست هم نشد اشکال ندارد،حداقل کجِ کج نباشد) هدایت
نمایم.
فی النهایه، اگر صد تا نوشابه پپسی دیگر هم برای خودم و گل
آقایی ها باز کنم، کم است.امید است شرایط توبه برای همه پیش آید و سرانجام
گل آقا دوباره منتشر شود.
گل جوان
چهارشنبه 11/6/1388 - 1:55
سينمای ایران و جهان
گفت و گوی اختصاصی با «حامد زیاران»
سینما روز _ پیام خدابنده لو:
بازیگران كودك و نوجوان فراوانی در طی چند سال اخیر در سینمای معرفی
شدهاند كه برخی از آنها محبوبیت نسبتا بالایی میان مردم داشتند و برخی
دیگر نیز بازیهای درخشانی از خود به یادگار گذاشتهاند.
شاید
اوج این بازیهای درخشان را بتوان در جشنواره 21 دید كه بیش از 10 بازی
درخشان را از این بازیگران فوق شاهد بودیم. در حالی كه اكثر تماشاگران در
آن سال با دیدن فیلمهای متعدد بخش سینمای ایران، منتظر بودند تا ببینند
كدام یك از بازیهای درخشان برنده میشود، به یكباره دو بازیگر از یك
فیلم بخش ویدئو دیپلم افتخار را دریافت كردند. این اتفاق اگر چه در ابتدا
برای من شوك آور بود اما در مدتی بعد با دیدن آن فیلم متوجه این مسئله شدم
كه حتی میشد به جای دیپلم افتخار، به دو بازیگر آن فیلم پروانه زرین داد.
«حامد
زیاران» پس از استارت فوق العادهاش با بچههای ابری، در فیلم آژانس
دوچرخه (مسعود كرامتی) و یكی از قسمتهای كلاه قرمزی 88 نیز خوش درخشید و
حضورش در برنامههای زنده و كلیپها نیز دیدنی بود.
امسال
قرار بود زیاران با فیلم «خاطره» (نادر طریقت) به جشنواره بیاید كه فیلم
از بخش مسابقه سینمای ایران كنار گذاشتهشد. با این حال حضور فیلم «آژانس
دوچرخه» این امكان را فراهم كرد تا زیاران به همدان سفر كند.
زیاران میتواند به یكی از بزرگترین بازیگران دنیا تبدیل شود. هر چند خودش چندان به بازیگری علاقه ندارد!
شروع بازیگریات با بچههای ابری چگونه رقم خورد؟
ما
در مدرسه بودیم كه تهیه كننده و كارگردان آمدند و از من و دو نفر دیگر تست
صورت گرفتند كه دو نفرمان قبول شدند كه آنكه همكلاس من بود نقش اول منفی
و دوستم نقش اول مثبت را گرفت. پس از آن هم فیلم به جشنواره آمد و جایزه
گرفتم و نقد و بررسی شد. همه من را شناختند و پیشنهادات متعددی به من شد
كه برخی را رد و برخی را قبول كردم.
اینطور كه دیشب گفتی همه پیشنهادات را رد كرده بودی!
بله اكثرا را رد كرده بودم. اما چون از داستان آژانس دوچرخه خوشم آمد آن پیشنهاد را قبول كردم.
بچههای ابری در بخش ویدئویی جشنواره 21 پذیرفته شد. اولین حضورت جلوی دوربین چگونه بود؟
كار
راحتی بود. برخی پلانها كمی سختتر بود. تنها پلانی كه خیلی سخت بود،
پلان گریهام بود كه به صورت تصادفی گریهام گرفت. چون هوا به قدری سرد
بود كه خونی كه روی صورتم گریم شده بود، خشك شدهبود. اما چون بازیگردان
فیلم، شاهحاتمی كارگردان فیلم بود، كار كمی راحت بود.
تقابلت با ملیكا ناظری و سكانسهایی كه با هم ایجاد كردید چگونه بود؟
ویژگی
كه من دارم این است كه همان اخلاق پشت دوربین را جلوی دوربین بروز میدهم
و به خاطر همین میگویند استعداد دارم! با این حال رابطه فیلم با رابطه
واقعی من و ناظری كاملا متفاوت است! ما
را به زور هماهنگ میكردند و جلوی دوربین آن سختی را نداشتم و لازم است در
كاری كه با هم انجام میدهیم هماهنگ شویم تا كار بهتری را بروز دهیم.
به جشنواره برسیم. آثار ویدئویی كمتر مورد توجه هستند اما بازی شما در فیلم ویدئویی بچههای ابری بازیهای خوب متعدد دیده شد. خودت چقدر امیدوار بودی؟
خود من امیدوار بودم حداقل جایزه كمی بگیرم. چون فیلم خیلی خوبی از آب درآمده بود و مخصوصا پلان گریهام بسیار عالی شد.
وقتی دیپلم افتخار گرفتی سیل پیشنهادات چگونه بود؟
اولین پیشنهاد همان آژانس دوچرخه بود. چون كرامتی (كارگردان فیلم) بازی مرا دیده بود و خوشش آمده بود. مرا انتخاب كرد و این فیلم هم به جشنواره آمد.
فیلم آژانس دوچرخه پخش شد. بازخوردهای كار چگونه بود؟
مردم خیلی استقبال كردند. حتی پیرمردها و مسنها و درخواستها به قدری زیاد بود كه حدود 5 بار از تلویزیون پخش شد.
پیشبینی خودت از كار دوم با توجه به حضورت در فیلم اول چگونه بود؟
پیشبینی من این بود كه حداقل فیلمبردار آژانس دوچرخه خیلی بهتر از این و حتی در حد بچههای ابری باشد. اما متاسفانه اینگونه نشد.
تفاوت كار مسعود كرامتی و سیدجمال سیدحاتمی چگونه بود؟
انتظار
داشتم داستانی كه خواندم به مرحله اجرا برسد. اما بسیاری از قسمتها را
حذف كردند. مثلا انتظار داشتم پلانی كه دوست من، گوشی مادر را برمیدارد
تا همه چیز را تقصیر صادق بیاندازند در فیلم باشد كه متاسفانه حذف شد. من
خیلی دوست داشتم این پلانها را بگیرند كه اگر اینگونه میشد خیلی به نفع
فیلم بود.
امسال آژانس دوچرخه خارج از مسابقه است؟
نه در بخش مسابقه است.
پس مسعود كرامتی كه خودش داور است در مورد فیلم هم قضاوت میكند؟!
امكان
دارد چنین چیزی اتفاق بیافتد. امكان دارد اگر خودش بخواهد و رفتارش و
بازیاش را ببیند به این نتیجه میرسند كه فیلم به حق دارد انتخاب میشود.
پس از آژانس دوچرخه وقفه طولانی تا فیلم سوم افتاد. چگونه شد در این مدت كار زنده انجام دادی؟
پس
از آژانس دوچرخه آقای یوسفی پور از من درخواست كرد در مینی كلیپ انسانهای
نخستین بازی كنم. این كلیپ را كه بازی كردم برای یك كار زنده دیگر نیز در
برنامه رنگین كمان توسط یوسفیپور دعوت شدم. چون با آقای جودی هم سر كار
بچههای ابری حضور داشتم، به برنامه كلاهقرمزی هم دعوت شدم و كلیپی كه در
افتتاحیه جشنواره پخش شد نیز كار جودی بود.
برنامهای كه از شبكه دو در روز جهانی كودك پخش شد بازخورد داشت؟
بچهها تقریبا همه آن كار را دیدهبودند. برنامه رنگین كمان هم كه به صورت زنده از شبكه تهران پخش شد.
برای خودت كار زنده راحتتر است یا ضبط شده؟
برای من فرقی ندارد ضبط شده باشد یا زنده و در تصاویر ضبطی هم معمولا در برداشت اول كارم نتیجه دلخواهم را میدهد.
در
قسمتی از كلاه قرمزی به عنوان كارگردانی وارد مجموعه شدی كه همه فكر كردند
واقعا یك كارگردان نوجوان هستی و كسی فكر نمیكرد این كار بازی باشد. این
نوع حركات بازیگر و خجالتش عامدانه بود؟
بله.
البته نمیتوان گفت خجالت اما آن ترس و لرز از دوربین طرح من به ایرج
طهماسب بود كه او نیز موافقت كرد تا نقش كارگردان را طبیعیتر كار كنیم.
البته من خودم دارم یك مینی كلیپ در مورد قطع درختان كارگردانی میكنم كه
به خاطر عدم آبیاری درست، خشك میشوند. پدرم نیز خیلی پیگیری میكند كه
در مورد آن نیز مستند میسازم.
خودت تنها هستی؟
در
مستند پدرم كمك میكند اما مینی كلیپ تنها مربوط به من است. البته از اكبر
ترابی هم برای انیمیشن كمك گرفتم تا در این عرصه هم كار كنم.
میخواهی بازیگری را ادامه دهی؟
خیلی راغب نیستم كه آن را جدی پیگیری كنم و بیشتر میخواهم كارگردان انیمیشن شوم.
خودت فكر میكنی چه عاملی باعث میشود كه كسی كه در بازیگری موفق بوده به این حرفه علاقمند نیست؟
چون
از محیطش اصلا خوشم نمیآید. در واقع محیط كار اصلا خوب نیست. اگر
كارگردان انیمیشن شوم دیگر برای خودم كار میكنم و زیر دست كسی نیستی و
خودت همكارانت را انتخاب میكنی. متاسفانه مسائل اخلاقی هم وجود دارد.
پیش آمده كه بخواهند زور بگویند یا داد بزنند؟
داد
زدن كه در این حرفه عادی است. به خصوص آنكه مثلا در آژانس دوچرخه
شیطنتهای زیادی هم داشتیم. در پلان زمین فوتبال ما به دنبال دروازه رفته
بودم كه دنبالم میكردند.
به سینمای كودك و نوجوان برسیم. خودت را كودك حساب میكنی یا نوجوان؟
نوجوان.
وضعیت سینمای كودك و نوجوان ایران چگونه است؟
انیمیشنهایشان
نمره زیر صفر میگیرد. چون در اصل در خارج از كشور، وقتی كارتونهای والت
دیسنی را نگاه میكنیم متوجه میشویم كه كارهای ما 70 ساله از آنها عقب
هستیم و سطح كارهای ما بسیار ضعیف است.
از جشنواره فیلم كودك راضی هستی؟
امسال
كه اصلا از افتتاحیه جشنواره خوشم نیامد. چون بچهها را بالای سن نبردند و
فقط بزرگترها را بردند. نمیگویم بزرگترها بالای سن نروند، اما در كنارش
لازم است بچهها نیز حضور داشتهباشند.
در مورد خاطره حرف خاصی نداری؟
خیلی
فیلم پیچیده بود و بازیگری خیلی سخت بود چون وقتی فیلمنامه را میخواندی
متوجه نمیشدی درون فیلم چه اتفاقی میافتد و پایان فیلم چه میشود.
حرف آخر؟
هیچی.
منبع: سینما روز چهارشنبه 11/6/1388 - 1:49
سينمای ایران و جهان
سینما روز _ پریسا اهور:
بازیگر نوجوان ترلان پروانه ، نام آشنای فیلم های کودک و نوجوان است که در
کارنامه ی بازیگری اش فیلم های برجسته ای را می توان دید . قسمتی از صحبت
های مادر ِ ترلان ؛ خانم ِ ابوالحسنی را در اینجا می خوانید .
ترلان
این افتخار را داشته که از سال ِ اولی که جشنواره در شهر باستانی ِ همدان
برگزار شده است با فیلم هایش – به عنوان پرکارترین بازیگر ِ کودک – در
جشنواره شرکت کرده و این برای ما خوشایند بوده و خاطرات ِ خوبی را برایمان
رقم زده است.
در جشنواره ی 23 با چه فیلمی شرکت کردید؟
فیلم ِ پریا را در جشنواره دارم به کارگردانی آقای قاسمی جامی . من در این فیلم با خانم ِ الیزابت امینی و آقای شفیعی جم همبازی بودم.
کار با این همکاران به نظر ِ شماچه طور بود؟ برای شما تجربه ی خوبی بود ؟
برای
من تجربه ی خیلی خوبی بود ، در محوطه ی قائم شهر فیلم برداری داشتیم و
منظره های جالب و زیبایی داشت مثلا ً پر از جنگل بود و کلا ً خیلی خوب بود.
داستان ِ این فیلم درباره ی چیست؟
در
این فیلم نقش ِ دختری را بازی می کنم که مادرش فیلم نامه نویس است و فیلم
نامه های تخیلی رو می نویسه و این دختر هم این کار ها را که در فیلم نامه
است انجام می دهد.
نظرت را راجع به جشنواره ی پارسال ( 22 ) بگو...
جشنواره ی پارسال هم خوب بود ؛ بد نبود !
اما زیاد کودکانه نبود چون مثلا ً بازیگران
ِ کودک و نوجوان در فیلم ها بازی کرده بودند ولی خود ِ این فیلم ها بچه
گانه نبود و فضای غمگینی داشت.به نظر ِ من فیلم ِ کودک و نوجوانی که می
خواهد در جشنواره کودک و نوجوان شرکت کند ، کارگردان و فیلم نامه نویس
باید بدانند که این فیلم باید با فضای کودک و نوجوان ِ جشنواره هماهنگی
داشته باشد.
از نظر ِ امکاناتی که در جشنواره در اختیار شما قرار می گیرد مشکلی ندارید؟
نه ، همه چیز خیلی خوب است و من از همین جا از مسئولان ِ جشنواره تشکر می کنم.
بر طبق ِ چه معیاری فیلم نامه ها را انتخاب می کنید؟
من
با مادرم در انتخاب ِ فیلم نامه و بازیگری در فیلم مشورت می کنم و سعی می
کنم که اگر فیلم برای جشنواره ی کودک و نوجوان است با روحیه ی بچه ها جور
باشد و مناسب ِ آن ها باشد !
همچنین کارگردان و بازیگران ِ فیلم هم مهم هستند و برای من نوع ِ نقش و همکاری با بزرگان ِ سینما مهمترین نکته است.
ترجیح میدهید سینما را به صورت ِ تجربی ادامه بدهید یا با تحصیل در رشته ی سینما و بازیگری ؟
من دوست دارم بازیگری به عنوان ِ شغل ِ دومم باشد و در کنار ِ بازیگری در سینما شغل ِ اصلی هم داشته باشم.
هدفت در دنیای سینما چیست؟
بازیگری ...
ویژگی هایِ فیلم ِ کودک و نوجوان از نظر ِ شما چیست؟
باید
با روحیه ی بچه ها جور باشد و مناسب ِ آنها باشد و آموزنده باشد و پیام
داشته باشد چون پیام ِ یک فیلم خیلی مهم است و موضوع ِ فیلم هم باید شاد
،هیجانی و تخیلی باشد.
به عنوان ِ بازیگر سعی می کنی چه جوری در فیلم ها بازی کنید که بچه ها از فیلم خوششون بیاد؟
باید فیلم هایی که موضوع آن ها تکراری است بازی نکنم و اینکه بازی ام در یک فیلم تکرار ِ قبل نباشد !
بعضی از بازیگران فقط حسی
بازی می کنند و بعضی تکنیکی ولی باید هر دو را داشته باشم که بازی ِ من در
فیلم خوب باشد ! چون حس به بازیگر کمک می کند که مثلا ً بتواند خوب جملات
را بازگو کند.
سینمای کودک و نوجوان ِ دیگر کشور ها را هم دنبال می کنی؟
نه
، من وقت نمی کنم . چون زمانی که مشغول ِ بازی در فیلم هستم ممکن است کمی
از درس هایم عقب بمانم و به دلیل ِ اینکه من خودم درس های جا مانده را می
خوانم و از کلاس و معلم خصوصی استفاده نمی کنم باعث می شود که نتوانم فیلم
های کودک و نوجوان ِ خارج را ببینم.
این سوال را برای این پرسیدم چون می خواستم ببینم می توانی سینما ی کودک و نوجوان ِ ایران را با کشور های دیگر مقایسه کنید یا نه؟!
به
نظر ِ من در ایران زحمات ِ زیادی برای تهیه و تولید ِ فیلم ها کشیده می
شود اما به هر حال سینما ی خارج از نظر ِ امکانات و فناوری پیشرفته تر و
مجزا هستند و این باعث می شود بهتر هم باشند.
نظرت راجع به مجزا کردن ِ سینمای کودک از بزرگسال چیست؟
به
نظر ِ من این کار ِ خوب و درستی است چون ممکن است یک فیلم روی بچه ها
تاثیر بگذارد و آن ها را اذیت کند و بهتر است فیلم های مناسب ِ سن ِ خود
را ببینند.
آخرین فیلمی که دیدی چیست؟
آخرین فیلمی که در تهران دیدم ، فیلم ِ به همین سادگی و البته فیلم ِ خودم را هم در جشنواره دیدم !
و حرف ِ آخر ...
می خواهم به بچه ها بگم که هدفی را برای خودشون مشخص کنند و تلاش کنند تا به آن برسند
منبع: سینما روز
چهارشنبه 11/6/1388 - 1:48
سينمای ایران و جهان
سینما روز _ پریسا اهور: گفت و گو با «آرمیتا مرادی» و «آرشام طالبی»، بازیگران فیلم «خواب های دنباله دار».
(این گفت و گو ها در زمان جشنواره انجام شده است.)
....
در جشنواره ی 23 با چه فیلمی شرکت کردید؟
با
فیلم های خواب های دنباله دار به کارگردانی خانم درخشنده ، یک وجب از
آسمان به کارگردانی ِ آقای وزیریان و دوربین فیلم برداری ِ آقای سیامک ِ
کاشف آذر.که همه ی آن ها مخصوصا ً خانم ِ درخشنده برای من خیلی زحمت
کشیدند و کمک کردند تا من بتوانم در فیلم ها بازی خوبی داشته باشم.
من خانم ِ درخشنده را مادر ِ دوم ِ خودم می دانم.
داستان ِ خواب های دنباله دار چیست؟
درباره
ی دختری به نام ِ ریحانه است که خواب هایی می بیند که این خواب ها دنباله
دار هستند و تمام ِ خواب هایش تعبیر می شوند و واقعیت پیدا می کنند.
از بازی در این فیلم ها خاطره ای هم داری؟
بله خیلی خاطره دارم . مثلا ً یک روز تولد گرفتیم و خیلی خاطرات ِ خوب ِ دیگر!
نظرت را راجع به جشنواره ی پارسال ( 22 ) بگو...
جشنواره
ی پارسال هم خوب بود اما من دوست دارم بچه گانه باشد و مثلا ً تمام ِ
بازیگران کودک و نوجوان پیش ِ هم باشند و شادی کنند و جشن بگیرند.چون نام
ِ جشنواره کودک و نوجوان است .
مثلا ً افتتاحیه ی پارسال بزرگانه بود و بچه ها اصلا ً نبودند .
نظرت راجع به افتتاحیه ی امسال چیست؟
خوب وشاد بود ومن از هفت کوتوله خیلی خوشم آمد و امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشند .
بر طبق ِ چه معیاری فیلم نامه ها را انتخاب می کنید؟
من
با پدر و مادرم مشورت می کنم . برایم این مهم است که راضی باشم از فیلم
نامه و سخت بودن ِ نقش هم خیلی مهم است . مثلا ً خواب های دنباله دار چون
موضوعش خیلی جالب و تازه بود و هیچ فیلمی تا به حال این موضوع را نداشت
خیلی از آن خوشم می آید .
هدفت در دنیای سینما چیست؟
دوست دارم بازیگری را ادامه دهم و همچنین کارگردان باشم.
ویژگی هایِ فیلم ِ کودک و نوجوان از نظر ِ شما چیست؟
باید
فیلمی باشد که شاد باشد و بچه ها آن را دوست داشته باشند و لذت ببرند و
دوست دارم کسی که این مصاحبه را می خواند فیلمی بسازد که به بچه ها چیزی
را یاد بدهد و آموزنده و خوب باشد .
چقدر انتقادات و پیشنهاداتی که به شما می گویند برایت مهم است؟
خیلی...
اما بیشتر ِ دوستان و مردم همیشه از فیلم هایم تعریف می کنند و می گویند
آفرین ! اما خوب انتقاد هم می کنند و من سعی می کنم از آن ها استفاده کنم.
در اوقات ِ بیکاری چه کار می کنید؟
من فیلم و کارتون نگاه می کنم ، کلاس می روم ، کتاب می خوانم و با دوستانم در ارتباط هستم .
حرف ِ آخر ...
می
خواهم به بچه ها بگویم که همیشه بزرگ فکر کنند و به اینکه نمی توانند کاری
را انجام دهند فکر نکنند و تلاش کنند تا به هدف ِ خود برسند .
آرشام طالبی، بازیگر فیلم «خوابهای دنبالهدار»
خودت را معرفی کن لطفا ً ؟
من آرشام ِ طالبی هستم. 6 سالمه
در جشنواره ی 23 با چه فیلمی شرکت کردید؟
با فیلمِ «خواب های دنباله دار» به کارگردانی خانم «پوران درخشنده».
چه نقشی را بازی کردی؟
من نقش برادر آرمیتا را بازی می کردم.
به نظرت «خواب های دنباله دار» چه پیامی برای بچه ها دارد؟
الان یادم نیست.
فیلم ِ بعدی ات چیست؟
استخر پارتی
در انتخاب فیلم ها کسی کمکت می کند؟
نه... اول خودم می گویم چه فیلمی را دوست دارم بازی کنم.
در جشنواره تا الان فیلمی دیدی؟
نه هنوز ندیدم.
وقتی که بیکاری چه کار می کنی؟
من نقاشی را خیلی دوست دارم و نقاشی می کشم و بیشتر فیلم و کارتون نگاه می کنم.
در مراسم ِ افتتاحیه شرکت کردی؟
بله...خیلی شادونه خوب بود.
منبع: سینما روز
چهارشنبه 11/6/1388 - 1:47
سينمای ایران و جهان
ملیکا زارعی: نباید برای بچهها تكراری شوم
سینما روز _ علی وزینی:
بچهها یكی یكی جلو میآیند و به خاله شادونه سلام میكنند. او هم با
لبخند جوابشان را میدهد. عدهای از بچهها كه پارسال با شادونه آشنا شده
بودند خودشان را معرفی میكنند و شادونه نیز آنها را میشناسد و میگوید:
«چقدر بزرگ شدهاید»
گفت و گو با خاله شادونi
در چنین فضایی انجام شد.ملیکا زارعی که به عنوان مجری در مراسم افتتاحیه
در بیست و سومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان همدان
شرکت کرده است. شما را به خواندن مصاحبه دعوت می کنیم.
*سال
گذشته زمانی كه پرسیدم به جشنواره چه نمرهای میدهید گفتید باید در پایان
جشنواره بگویم. حالا نمره جشنواره سال گذشته را چند میدهید؟
نمره
جشنواره سال گذشته از نظر من بهترین نمره است. چون هر كاری برای بچهها
باشد نمره بالایی می گیرد. اما از نظر هر كسی میتواند در این مورد فرق
كند.
*و نمره امسال؟
(میخندد) سال آینده از من بپرسید.
*فیلم شادونه و شبح سیاه اكران میشود؟
تا كنون اكران نشده اما امیدوارم در آینده و بزودی اكران شود.
*شما به بچهها علاقه دارید چرا در فیلم كودك بازی نمیكنید؟
در فیلم كودك زمانی بازی میكنم كه درباره شخص شادونه باشد.
*فكر نمیكنید سخنرانیهای افتتاحیه زیاد بود؟
به
هر حال برای هر مراسمی سخنرانی لازم است تا ویژگیهایی كه باید در جشنواره
باشد با آن شكل بگیرد. جشن باید به قدری شاد باشد كه خستگی كودك از تنش
بیرون بیاید. ضمن اینكه بخشی از حاضران در مراسم بزرگسالانند كه باید
درباره نحوه برگزاری جشنواره اطلاع داشته باشند.
*در این دو سال فیلمی دیدید؟
سال
گذشته تنها یك فیلم غیر از كار خودم دیدم. چون سعی میكردم در تمام
اكرانهای فیلم حضور داشته باشم تا با بچهها ارتباط داشته باشم. امسال هم
بخاطر برنامه زنده تلویزیونی فرصت نكردم فیلم ببینم.
*خاله شادونه بخاطر تكراری بودن از رونق نمیافتد؟
بچهها
توقعات و انتظاراتی از شادونه دارند كه این انتظارات را اگر من عملی كنم
مورد اجرا قرار دهم تمام تلاشم را میكنم كه خسته نشوند. اما باید تنوع در
كار زیاد شود تا هیچ گاه برای بچهها خسته كننده نباشد.
*حضور یك كودك در كنار شما میتواند خوب باشد؟
به
هر حال چون تنوع در كار خیلی مهم است، اگر بخواهم كودك در كنارم باشد و
برنامه اجرا كند هیچ فرقی با برنامهای كه در شبكه دیگر پخش میشود ندارد.
سعی میكنم در بخشهای دیگر ارتباط را با بچهها برقرار كنم مثل عروسك كه
بچهها با آن ارتباط بهتری برقرار میكنند.
*چرا بچهها فیلمهای هری پاتر را میبینند و لباس آن را میخرند اما در مورد كلاه قرمزی این اتفاق نمیافتد؟
معتقدم
تبلیغات خیلی مهم است. وقتی د شبكهای برنامهای پخش میشود كه عروسكها و
موضوعات ایرانی دارد اما همزمان برنامه دیگری پخش میشود كه جذابیت بیشتری
دارد، آن كودك ناخودگاه به آن برنامه جلب میشود كه این برنامه نسبت به
فرهنگ ما بیگانه است. اگر داستان و فرهنگ قدیم خودمان را به خصوص به شكل
انیمیشن بیشتر توسعه بدهیم بیشتر با بچهها ارتباط برقرار میكند. معتقدم
از نظر انیمیشن خیلی قوی هستیم و فیلمهای دینی خوبی تولید كردیم. انیمیشن
به قدری مفید است كه بتواند برای بچهها بسیار مفید باشد.
بچهها
بدون اینكه كتاب بخوانند با مسائل فرهنگی و داستانهای قرآنی ما آشنا
میشوند و ویژگیهای امامان و خصلتهای خوبشان را یاد میگیرند و با
دشمنان آنها نیز آشنا میشوند. بچهها میتوانند با تاریخ مذهبی و دینی ما
در كنار تاریخ غنی كشور با دارا بودن شخصیتهایی چون حافظ، سعی از آنها
برخوردار شوند و هم میتوانند از ضرب المثلهای خوب ایرانی هم استفاده
كنند. میتوانیم به بچهها یاد بدهیم و بطور غیر مستقیم آنها را آموزش
دهیم.
اگر
من برای بچهها یك كتاب بخوانم آن قدر روی آنها تاثیر نمیگذارد تا آنكه
آنها یك انیمیشن ببینند و بچهها از طریق كتاب شاید كمتر آموزش داده شوند
اما از طریق انیمیشن آگاهی كامل را پیدا میكنند. تاكید میكنم
برنامهسازی برای بچهها بسیار مهم است و باید به برنامههایی كه برای
آنها میسازیم بیشتر توجه شود.
اگر
ما تلاشمان را بیشتر كنیم و برنامههای مفیدتری را بسازیم میتوانیم
قدمهای بهتری را برداریم و به هدف اصلی خود برسیم و كودكان نیز از آنها
استقبال میكنند و در این صورت بچهها كمتر به سراغ الگوها و شخصیتهایی
كه از لحاظ فرهنگی با ما اختلاف دارند و با دنیای كودكانه بیگانه هستند،
میروند. من به هیچ وجه نمیگویم بچهها فیلمهای امثال هریپاتر را
نبینند و قهرمانهای خارجی را دنبال نكنند، بالاخره آنها هم برای بچهها
جذاب هستند اما به نظر من اول باید شخصیتهای بزرگ كشور ما با این سرمایه
غنی دیده شود تا بچهها را نسبت به آنها آگاه كنیم و آنگاه خود بچهها
رغبتشان نسبت به فیلمهای خارجی كمتر میشود.
*چرا استقبال از کارهایی خارجی همچون هری پاتر بیشتر از کارهای ایرانی است؟
از
لحاظ قصه های ایرانی ما موفق هستیم نباید آنها را هم فراموش کنیم برای
مثال به «قصه های ما مثل شد» اشاره می کنم که ضرب المثل های ایرانی و
قدیمی ما را از طریق انیمیشن به بچه ها آموزش می دهد.ما از لحاظ انیمیشن
بسیار قوی هستیم و انیمیشن آنقدر مفید است که از آن می توانیم مسائل
آموزنده را به بچه ها یاد بدهیم.
بچه
ها بدون اینکه کتاب بخوانند با مسائل فرهنگی و داستان های قرآنی ما آشنا
می شوند و ویژگی های امامان و خصلت های خوبشان را یاد می گیرند و با
دشمنان آنها نیز آشنا می شوند.
بچه
ها می توانند با تاریخ مذهبی و دینی ما در کنار تاریخ غنی کشور با دارا
بودن شخصیت هایی چون حافظ،سعدی از آن ها برخوردار شوند و هم می توانند از
ضرب المثل های خوب ایرانی هم استفاده کرد.می توانیم به بچه ها یاد بدهیم و
بطور غیر مستقیم آنها را آموزش دهیم.
اگر
من برای بچه ها،یک کتاب بخوانم آنقدر روی آنها تاثیر نمی گذارد تا آنکه آن
ها یک انیمیشن ببینند و بچه ها از طریق کتاب شاید کمتر آموزش داده شوند
اما از طریق انیمیشن آگاهی کامل را پیدا می کنند.تاکید می کنم برنامه سازی
برای بچه ها بسیار مهم است و باید به برنامه هایی که برای آنها می سازیم
بیشتر توجه شود.
اگر
ما تلاشمان را بیشتر کنیم و برنامه های مفیدتری را بسازیم می توانیم قدم
های بهتری را برداریم و به هدف اصلی خود برسیم و کودکان نیز از آنها
استقبال می کنند و در این صورت بچه ها کمتر به سراغ الگوها و شخصیت هایی
که از لحاظ فرهنگی با ما اختلاف دارند و با دنیای کودکانه بیگانه هستند،می
روند. من به هیچ وجه نمی گویم بچه ها فیلمهای امثال هری پاتر را نبینند و
قهرمان های خارجی را دنبال نکنند،بالاخره آنها هم برای بچه ها جذاب هستند
اما به نظر من اول باید شخصیت های بزرگ کشور ما با این سرمایه غنی دیده
شود تا بچه ها را نسبت به آنها آگاه کنیم و آنگاه خود بچه ها رغبتشان نسبت
به فیلمهای خارجی کمتر می شود.
*از بدی ها و انتقادهای خود نسبت به جشنواره بگویید؟
همدان
میزبان خوبی برای جشنواره هست و دارای مردمانی خونگرم و مهمان نواز هستند
که همین را هم برای مهمانان جشنواره ثابت کرده اند و خوشحالم که در کنار
این مردم عزیز هستم . بچه های همدانی همچون تمامی بچه های ایران بچه های
خوب هستند و من همه آن ها را دوست دارم
*منظورم من انتقاد بود،از نقاط ضعف میزبانی همدان بگویید؟اینقدر تعریف نکنید!!
به هر حال من خاله شادونه بچه ها هستم و خاله شادونه باید خوبی ها را بگوید و من چیز بدی را ندیدم و همدان بسیار خوب است
*گفتید فرزند سوم خانواده هستید،خواهرتان مریلا زارعی هم که بازیگر خوب سینما است برادر یا خواهر دومتان چطور؟
نه ، من یک برادر دارم که مهندس هست و من و مریلا وارد این عرصه شدیم
*خوب مریلا زارعی که مهندس هم هست شما چرا مهندس نشدید؟
بله
مریلا مهندس صنایع غذایی است. به هرحال هرکس به یک رشته ای علاقه مند است
و وارد فعالیت می شود و این دلیل خوبی نیست.رشته اصلی من هم زبان انگلیسی
است.
منبع: سینما روز
چهارشنبه 11/6/1388 - 1:45
سينمای ایران و جهان
سینما روز _ علی وزینی:
در سومین روز برگزاری جشنواره فیلم کودک در همدان «ماهایا پطروسیان» برای
نمایش اولین تجربه کارگردانی خود با عنوان «یه روز قشنگ برفی» به همدان
آمد که همراه او فیلم را در سینما دیدیم و از او در خصوص فیلمش سوالاتی را
در همدان و در خصوص جشنواره سوالاتی را مطرح کردیم كه با همان لبخند
همیشگی اش پاسخ داد. جالب است بدانید پطروسیان
علاوه بر کارگردانی، فیلمنامه این فیلم کوتاه را به نگارش در آورده و در
تهیه آن نیز با مرکز گشترش سینمای مستند و تجربی مشارکت دارد . آتیلا
پسیانی، صادق صفایی و مائده طهماسبی در کنار پطروسیان گروه بازیگران این
فیلم را تشکیل میدهند. «یه روز قشنگ برفی» را پطروسیان با «امیر توده
روستا» کارگردانی کرده است که در جشنواره فیلم همدان موفق به کسب پروانه
زرین بهترین فیلم ویدئویی نیمه بلند شد. او هم اینک فیلم سینمایی «تاکسی
نارنجی» را در نوبت اکران دارد. وی هنگام دریافت جایزه خود در جشنواره
همدان گفت: "بسیاری از هنرمندان انگیزه لازم را ندارند. امید است هر چه زودتر شاهد حضور تمامی دوستان و دست اندرکاران در کنار هم باشیم".
*معمولاً کارگردانان فیلم های کوتاه به جشنواره نمی آیند،شما چرا به جشنواره فیلم کودک همدان آمدید؟
به
جشنواره فیلم کودک همدان رفتم تا بتوانم اولین فیلم نیمه بلند خود را در
کنار مردم ببینم. به هر حال این اولین اکران عمومی فیلم بود و خیلی اصرار
داشتم به جشنواره برسم و فیلم را در کنار مردم ببینم و از اولین بازخوردها
نسبت به فیلم آگاه شوم. در واقع تجربه خوبی برای من بود و این تماشاگران،
تماشاگران معمولی سینما بودند که همراه با فرزندان خود به سینما آمده
بودند.فیلم من مخاطبش کودکان نیستند و قهرمان فیلم هم کودک نیست اما فیلمی
است که سوژه و محور اصلی آن حول یک کودک می چرخد و جریان دارد اما تاکید
می کنم که کودک در فیلم تصمیم گیرنده نیست.برای همین بازخوردها که در جمع
مردم باشد انگیزه اصلی من برای حضور در جشنواره بود.
*استقبال مردم در اولین نمایش فیلم چگونه بود؟
جمعیت
سالن نمایش خیلی خوب بود به نسبت اینکه در شهر جشنواره برگزار می شد و
سالن های دیگر شهر نیز همزمان در حال نمایش فیلم بودند.در همان سانس که
فیلم پخش می شد قبل از آن چند فیلم کوتاه هم پخش می شد و با این وجود مردم
زیادی به سینما آمده بودند.معمولاً فیلم های کوتاه مخاطب آنچنانی ندارد
اما با وجود این بیش از دو سوم سالن پر بود و در هنگام نمایش فیلم افکت ها
را دنبال می کردم و برای من تجربه بسیار خوبی بود که در کنار مردم برای
اولین اکران عمومی فیلم را تماشا می کنم.
*فیلم بسیار درام و ناراحت کننده بود، اما یادم می آید با این وجود در برخی از سکانس ها تماشاگران می خندیدند.درست است؟
بلی،
همین طور بود. نکات طنزی در فیلم وجود داشت که تماشاگران به آن ها می
خندیدند. همانند سکانس تقابل آتیلا پسیانی با کودک و تعارف کردن نخودچی به
وی.
*از
چهره های معروف و آشنا مثل آتیلا پسیانی و خودتان در فیلم برای بازی
استفاده کردید؟آیا به خاطر بیشتر مورد توجه قرار گرفتن فیلم بود؟
خیر
فکر نمی کنم اینطور باشد، مخاطبان فیلم کوتاه خاص هستند و تماشاگران فیلم
کوتاه به خاطر بازیگر، فیلم را نگاه نمی کنند. اصولاٌ من دوست داشتم در
اولین تجربه کارگردانی خود از چهره ها و اشخاص توانمند و بزرگ استفاده کنم
و عوامل فیلم خود را حرفه ای گزینش کنم، چه بازیگر و چه فیلمبردار و ...
همگی افراد حرفه ای بودند که در ساخت فیلم از وجودشان بهره گرفتم.
*خانم پطروسیان، آیا تفاوت فیلم کوتاه با بلند صرفاً در زمان آن است؟
خیر،اینطور
نیست.هرچند که زمان هم تاثیر دارد اما تفاوت های دیگری را هم شامل می شود
و زمان و تایم یکی از تفاوت های فیلم کوتاه با بلند می باشد. اصولاً نوع
کار با فیلم بلند متفاوت تر از فیلم کوتاه است.چه از لحاظ روایت و چه از
لحاظ داستان و قصه گویی با یکدیگر تفاوت دارند.همچنین در
نوع انتخاب دکوپاژ و میزانسن و... با یکدیگر اختلاف دارند.در فیلم کوتاه
باید در کوتاه ترین زمان داستان روایت شود و این ها تفاوت های فیلم بلند
با کوتاه هستند.
*به نظر من فیلم طوری بود که نه از این کوتاه تر می شد ساخته شود و نه از این بلند تر؟
] با همان لبخند همیشگی جواب می دهد [بلی،
همین طور است. فیلم واقعاً از این بلندتر نمی توانست باشد. هرچند من با
نیمه بلند در جشنواره کودک شرکت کردم اما ممکن است در جشنواره های دیگر
فیلم کوتاه شود و کوتاه نمایش داده شود و از زمان آن کم کنیم.
*چرا مردم از فیلم کوتاه استقبال نمی کنند؟ آیا فیلم کوتاه به حمایت صدا و سیما نیاز دارد؟
بلی،
متاسفانه همینطور است که می گویید.صداوسیما تصور می کند برای مردم آنچه را
باید نمایش داد که مردم می پسندند و مایل به تماشای آنها هستند،در صورتی
که اینطور نباید باشد. مطمئن هستم اگر فیلم های کوتاه هم پخش شوند مردم
حتماً استقبال خواهند کرد.
*در کشورهای دیگر چطور؟آیا این مشکلات برای آنها هم وجود دارد؟
فکر نمی کنم اینطور باشد. در کشورهای خارجی شبکه هایی به فیلم کوتاه اختصاص داده می شود و مخاطبان خاص خود را پیدا می کند و دارد.
*آیا ساخت فیلم کوتاه شروعی است برای ساخت فیلم بلند؟
فیلم
کوتاه هم می تواند شروعی برای حرفه ای شدن و ساخت فیلم بلند باشد که تجارب
کافی را بدست آورند و هم می تواند کارگردان به ساخت فیلم کوتاه ادامه دهد
و در آن حرفه ای شود و کارگردان فیلم کوتاه باقی بماند.
*معمولاً
بازیگران سینما بعد از مدتی به ساخت فیلم علاقه مند می شوند و بنظر من این
حرکت در کشور ما به یک موج و جریان تبدیل شده است.افرادی چون شبنم قلی
خانی و فاطمه گودرزی به ساخت فیلم کوتاه و افرادی چون نیکی کریمی به ساخت
فیلم بلند علاقه مند می شوند؟
به
هر حال بعد از سال ها کار در سینما به ساخت فیلم علاقه مند شدم و تصمیم به
ساخت فیلم گرفتم و سعی کردم اولین تجربه خود را از افرادی حرفه ای بهره
گیرم که این چنین هم شد.
*چرا «یک روز قشنگ برفی»؟
]می خندد[دیگر قرار نیست تمام رموز فیلم را رمزگشایی کنم!!
*از
بحث فیلم کوتاه که خارج شویم ، در مورد فیلم «شبی در تهران» سوال می کنم ،
با وجود اینکه فیلم نمونه ای از یک فیلم خارجی بود،آیا تصور می کردید از
آن استقبال شود؟
در این مورد زیاد مصاحبه کرده ام،جواب ندهم بهتر است.
*اما چرا همیشه با رامبد جوان کار می کنید؟
کاملاً
اتفاقی است،چندین اکران فیلم من که با آقای جوان بوده ام پشت سر هم شد و
این تصور به وجود آمد.مثل فیلم های شبی در تهران و یا زن بدلی.
*احساس شما پس از دریافت پروانه زرین چه بود؟
حرف خاصی ندارم بزنم،حرفهایم را بالای سن در هنگام دریافت جایزه زدم.
*در بالای سن شما از هنرمندانی که به جشنواره نیامده بودند گلایه داشتید. چرا؟
نخیر
اینطور نبود.سوء تفاهم پیش نیاید من از هنرمندان گلایه نكردم بلكه بلعکس
از هنرمندان حمایت هم کردم .امیدوارم شرایط فرهنگی کشور چنین شود که
هنرمندان بتوانند در جشنواره هایی که به فعالیت های حرفه ای آنها مربوط می
شود شرکت کنند و شرایط فرهنگی کشور ما از حالت دلسردی خارج شود.من از همه
هنرمندان حمایت کردم متاسفانه برخی خبرگزاری حرفهایم را خوب انعکاس ندادند
و گمان کردند که من از هنرمندان راضی نیستم که چرا در جشنواره شرکت نکرده
اند.همین که حرفهای هنرمندان به خوبی شنیده نمی شود باعث دلسردی می شود و
آنها از شرکت در چنین جشنواره هایی ناامید می شوند.امیدوارم انگیزه لازم
برای شرکت آنها در جشنواره ها فراهم شود.
*نظر جنابعالی در خصوص برگزاری جشنواره در شهر همدان بفرمائید.آیا همدان میزبان خوبی بود؟
من
فقط چند روز پایانی جشنواره را در همدان بودم اما با این وجود از جشنواره
راضی بودم و از دوستانم که در جشنواره شرکت داشته اند و سالهای گذشته در
همدان بوده اند شنیده ام که از میزبانی همدان بسیار راضی بوده اند.
*و به عنوان آخرین سوال،پروانه را کجای منزل خود گذاشته اید؟
در کنار سیمرغی که قبلاٌ داشتم.(روی بوفه)
منبع: سینما روز
چهارشنبه 11/6/1388 - 1:44
سينمای ایران و جهان
گفت و گوی اختصاصی با سهند جاهدی،بازیگر یك وجب از آسمان | | |
19 مرداد 1388 ساعت 17:34 |
سینما روز _ پریسا اهور: خودت را معرفی کن لطفا ً ؟ سهند جاهدی هستم . 13 سالمه. در جشنواره ی 23 با چه فیلمی شرکت کردید؟ من امسال در 3 فیلم ِ سینمایی بازی کردم اما فقط یک وجب از آسمان به جشنواره رسید. چه نقشی را بازی کردی؟ من نقش پسری
به نام ِ محسن را دارم که در خانواده ای فقیر زندگی می کند و خواب می بیند
و فرشته ها و خدا یک وجب از آسمان را به او می دهند و محسن با فرشته ها در
ارتباط است و بعد افرادی که ثروتمند هستند می خواهند این یک وجب از آسمان
را از محسن بگیرند و... پیام فیلم چیست؟ این را می گوید که بیشتر آدم های ثروتمند به فکر ِ خودشان هستند و به فقیران و مردم ِ دیگر کمک نمی کنند وفکر نمی کنند. با چه کسانی هم بازی بودی؟ من با آقای بقایی ، خانم ِ طباطبایی و آرمیتا مرادیو کارگردان ِ فیلم هم آقای علی وزیریان بودند. کار با این همکاران به نظر ِ شماچه طور بود؟ برای شما تجربه ی خوبی بود ؟ بله.... خوب به هر حال تجربه ی خوبی بود و به من کمک کرد تا بتوانم از آن فیلم به بعد در بازی هایم پیشرفت کنم. بر طبق چه معیاری فیلم نامه ها را انتخاب می کنید؟ من شخصیت و نقشی که بازی می کنم و همچنین شخصیتی که در مقابلم بازی می کند برایم مهم است. ترجیح میدهید سینما را به صورت ِ تجربی ادامه بدهید یا با تحصیل در رشته ی سینما و بازیگری ؟ من دوست دارم در سینما بمانم و کارگردانی بخوانم چقدر انتقادات و پیشنهاداتی که به شما می گویند برایت مهم است؟ خیلی
مهم است . من الان برنامه ی عمو پورنگ را کار می کنم و پدر و مادر و مردم
نظر می دهند و ممکن است گاهی بگویند امروز خوب نبودی و... ! من از حرف های
آن ها استفاده می کنم و سعی می کنم ضعف هایم را جبران کنم. دوست داری با چه گارگردان ها و بازیگرانی همکاری کنید؟ با آقایان مجیدی و حاتمی کیا و از بازیگران هم شهاب حسینی. دوست داری فقط فیلم سینمایی بازی کنید یا سریال هم بازی می کنی؟ من دوست دارم وقتی بزرگ شدم فقط در سینما کار کنم. آخرین فیلمی که دیدی و آخرین کتابی که خواندی چیست؟ من هنوز در جشنواره فیلمی ندیده ام ولی امشب قرار است فیلم ِ یک وجب از آسمان اکران شود.کتاب
های تاریخی را خیلی دوست دارم تاریخ ِ ایران و کشور های دیگر را می خوانم
و آخرین کتابی هم که خوانده ام درباره ی گلادیاتور بوده است. به نظرت افتتاحیه ی امسال خوب بود؟ نه... چون خیلی کسل کننده بود و به نظرم مجری اگر عمو پورنگ بود بهتر می شد. نظرت راجع به مجزا کردن ِ سینمای کودک از بزرگسال چیست؟این
کار اشتباهی است چون به نظر ِ من بچه ها باید در فیلم ها و در جامعه حضور
داشته باشند و همه ی فیلم ها را ببینند مثلا ً الان در جشنواره بازیگران ِ
معروف ِ سینما را می بینیم که به دیدن ِ فیلم های کودکان و نوجوانان هم می
روند و ما هم باید فیلم های بزرگسالان را هم نگاه کنیم. حرف ِ آخر... بچه ها و بزرگ تر ها مواظب خودتان باشید. منبع: سینما روز |
چهارشنبه 11/6/1388 - 1:43