• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 141
تعداد نظرات : 115
زمان آخرین مطلب : 4685روز قبل
بیماری ها

به نام خدا -سلام .

farspicsgroup.blogspot.com هر دردی با یك مسكن مخصوص آرام می شود
آیا می دانید وقتی معده تان درد می كند و هنگامی كه سرتان درد می كند باید مسكن های متفاوتی بخورید تا اثر كند؟


بسیاری از داروها دارای یك سطح ماكسیمم برای مقدار مصرف هستند.به این معنا كه اگر مقدار مصرف دارو از این سطح بالاتر رود، می تواند عوارض سوء ی به همراه داشته باشد.


در مورد داروهای مسكن درد باید گفت كه افزایش میزان مصرف یا زیاده روی در آن باعث تسریع رفع درد نخواهد شد . برعكس باید گفت كه می تواند عوارض جانبی قابل توجهی نظیر درد شكم، آسیب كلیه و كبد و بر هم خوردن مواد شیمیایی موجود در خون و حتی مرگ را به همراه داشته باشد.
مسكن های قوی در این زمینه كمی متفاوت هستند و این برای افرادی كه از درد های شدید رنج می برند جای خوشحالی خواهد بود. با این توصیف كه دوز این گونه داروها بستگی به میزان درد دارد.البته باید گفت كه این داروها را نباید همزما ن با استامینوفن و یا سایر داروهای دیگر مصرف نمود به خصوص زمانی كه برای تسكین درد مزمن استفاده می شود.

داروهای مسكن با تاثیر طولانی مدت
بهترین روش برای درمان دردهای شدید و مزمن كنترل آن است. این كنترل از طریق مصرف داروهای مسكن با تاثیر طولانی مدت حاصل می شود.
از جمله داروهای مسكنی كه مصرف آنها توصیه نمی شود عبارتند از:
1- دمورال یا مپردین(Demerol,Meperidine):
این دارو اصولا برای درمان دردهای حاد بعد از عمل جراحی تجویز می شود و برای دردهای مزمن مفید نیست. جذب آن به روش خوراكی چندان موثر نیست و ایجاد ملالت و تشنج در صورت مصرف طولانی مدت می كند.

2- تالوین یا پنتازوسین(Talwin,Pentazocine)
این دارو نیز برای دردهای مزمن توصیه نمی شود. مصرف همزمان آن با سایر داروهای مسكن منجر به بروز علائم برگشت پذیر می كند.

3- داروی مسكن استامینوفن یا سایر NSAID :
این داروها برای درمان موقت مفید است اما مصرف طولانی مدت استامینوفن برای كلیه و كبد می تواند سمی باشد. به طور كلی مصرف طولانی مدت بسیاری از داروهای مسكن غیر استروئیدی NSAID برای كلیه و معده مضر است.

عوارض مصرف داروهای مسكن
تهوع و استفراغ: این عارضه در شروع مصرف شایع است ولی خوشبختانه با مصرف داروهای غیر تجویزی نظیر بونین ، درامامین ویا بنادریل قابل كنترل می باشد. به طور كلی تهوع و استفراغ بعد از چند روز از مصرف برطرف می شود.

سرگیجه: سرگیجه و احساس خواب آلودگی . به همین خاطر توصیه می شود كه در صورت مصرف داروهای مسكن و بروز این عوارض از رانندگی، مصرف الكل و یا كار كردن با دستگاه ها اجتناب كنید.

یبوست: داروهای مسكن اصولا چنین عارضه ای را به همراه خواهند داشت. داروهایی نظیر Senna و یا Docusate برای درمان این وضعیت می تواند مفید باشد.
اعتیاد: بیماران اسایشگاه در مورد اعتیاد پیدا كردن به این داروها نگران هستند.همچنین بیماران مبتلا به دردهای مزمن نیز چنین تهدیدی را ملاحظه می كنند.
 منبع :
shadine/
سه شنبه 18/12/1388 - 0:2
سينمای ایران و جهان

به نا م خدا - سلام .

فیلم مهلكه كه داستان آن درباره جنگ عراق است، با به دست آوردن 6 جایزه از جمله بهترین فیلم موفق ترین فیلم هشتاد و دومین مراسم اعطای جوایز اسكار بود و كاترین بیگلو، سازنده این فیلم به عنوان نخستین زنی كه اسكار بهترین كارگردانی را به دست آورد، نام خود را در تاریخ اعطای این جوایز ثبت كرد.
 

دو مجری طناز نتوانستند كسل‌كننده‌ترین مراسم اسكار سال‌های اخیر را نجات دهند. رقابت سنگین جیمز كمرون سازنده پرفروش‌ترین فیلم تاریخ با همسر سابقش از جذابیت‌های ویژه امسال بود، در شبی كه شوهر سابق شكست خورد...چند ساعت پیش از آغاز روز جهانی زن. برنده‌های خوش‌بخت امسال، جف بریجز، هنرپیشه قدیمی سینمای آمریكا بود كه بعد از ۵ دوره نامزدی، بالاخره مجسمه طلایی را به خانه برد و سندرا بولاك، هنرپیشه كم امید و رقیب مریل ستریپ بودند.

دو و نیم میلیارد دلار فروش فیلم «اواتار» برای جیمز كمرون كافی نبود، حالا می‌خواست با فیلم نسبتا كم فروش كترین بیگالو، همسر سابقش رقابت كند.
 

خیلی‌ها امیدوار بودند این رقابت سابق خانوادگی با حضور كمدین‌هایی مثل استیو مارتین و الك بالدوین، مجریان امسال اسكار با نمك‌تر از نمك باقی مانده در زخم‌های یك پیوند قدیمی باشد.

اما اهمیت جایزه بهترین كارگردان در این بود كه شاید یك زن برای نخستین بار برنده كارگردانی اسكار می‌شد، یا یك سیاه‌پوست. تارانتینو می‌توانست اسكار برنده اسكار كارگردانی باشد و میلیون‌ها طرفدارش را خوشحال كند.این كترین بیگالو بود كه برای فیلم مهلكه Hurt locker برنده شد. او برای دومین بار بود كه نامزد كارگردانی می‌شد.

برای زنانی كه روز ۸ مارس را جشن می‌گیرند، روز جهانی زن را، این پیروزی شیرینی بیشتری داشت.
 

مهم‌تر وقتی بود كه تام هنكس، نام بهترین فیلم را اعلام كرد! باز هم مهلكه Hurt locker ...بیشترین جایزه را برد و شوك بزرگ را به جیمز كمرون وارد كرد.

اسكار امسال می‌توانست معجزه‌ای باری گابوری سیدیبی، هنرپیشه فیلم "پرشس" باشد، اما امسال سال معجزه نبود. با این حال وقتی اپرا وینفری معرفی‌اش كرد، شاید افتخار نامزدی‌اش دوبرابر شد.
 

مریل ستریپ برای ۱۶ همین بار نامزد اسكار شده بود. همه منتظر بودند پر افتخارترین هنرپیشه تاریخ جایزه را ببرد.
 

وقتی شان پن نام سندرا بولاك را خواند، خودش هم شاید باورش نمی‌شد كه در رقابت با مریل ستریپ، برنده شده است. البته در سخنان بعد از پذیرش جایزه یكی دو بار تكه‌هایی هم به مریل ستریپ انداخت.


 

فیلم های آواتار و مهلكه هر كدام با نامزد شدن در 9 بخش، بالاترین شانس را برای كسب جوایز اسكار 2010 داشتند كه سهم مهلكه تاكنون 6 جایزه و اواتار فقط 3 جایزه بود.


 

استیو مارتین ( برای سومین بار) و آلك بالدوین (برای نخستین بار) بازیگران سینمای آمریكا امسال اجرای مراسم را كه در سالن كداك در هالیوود برگزار شد، بر عهده داشتند.

اعطای جوایز

اسكار 1 : نخستین اسكار این دوره را كه بهترین بازیگر نقش مكمل مرد بود، پنه لوپه كروز، برنده دوره پیش بهترین بازیگر نقش مكمل زن به كریستوفر والتس (حرامزاده های بی شرف) داد.

اسكار 2: جایزه بهترین انیمیشن را پیتر داكتر، كارگردان بالا (up) دریافت كرد. بالا برای بهترین فیلم هم نامزد شده كه برای نخستین بار در تاریخ آكادمی است كه فیلمی در هر دو بخش نامزد می شود.

اسكار 3: رایان بینگام و تی بون برنت جایزه بهترین ترانه را برای فیلم دل دیوانه گرفتند.

اسكار 4: رابرت داونی جونیور و تینا فی، نام مایك بال نویسنده فیلمنامه مهلكه را به عنوان برنده بهترین فیلمنامه تالیفی اعلام كردند. او جایزه اش را به سربازهای آمریكایی در خارج از آمریكا و پدرش كه اخیر درگذشته تقدیم كرد.

اسكار 5: اسكار بهترین انیمیشن كوتاه را لوگوراما (محصول فرانسه) به كارگردانی نیكلا شامركین برنده شد.

اسكار 6: جایزه بهترین فیلم كوتاه را مستاجران جدید برد.

اسكار 7: بن استیلر با گریمی شبیه به شخصیت های فیلم اواتار به روی صحنه آمد و برنده جایزه بهترین گریم را اعلام كرد. جایزه این بخش به فیلم پیشتازان فضا رسید.

اسكار 8: جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی را جیك جیلنهال و ریچل مك آدامز به جفری فلچر فیلمنامه نویس پرشس اعطا كردند.

از راجر كورمن (كارگردان) و لورن باكال (بازیگر) كه چند ماه پیش به آنها اسكار افتخاری اعطا شده بود، بار دیگر تقدیر شد.

اسكار 9: رابین ویلیامز جایزه بهترین بازیگر نقش مكمل زن را به مو نیك بازیگر فیلم پرشس داد. او هنگام دریافت جایزه اش از اعضای آكادمی تشكر كرد كه "اجرا" برای شان مهم بوده و "سیاستی" در انتخاب شان نبوده است.

اسكار 10:اواتار نخستین اسكارش را در این مراسم برای بهترین طراحی صحنه به دست آورد.

اسكار 11: سندی پل، كه پیشتر دو بار برای فیلمهای شكسپیر عاشق و هوانورد برنده اسكار بهترین طراحی لباس شده بود، بار دیگر و این بار برای طراحی لباس فیلم ویكتوریای جوان جایره این بخش را یه دست آورد.

صحنه هایی از فیلمهای ترسناك تاریخ سینما به نمایش در آمد.

اسكار 12 و 13: پل جی ان اتوسون هر دو جایزه بهترین صداگذاری و تركیب صدا را برای فیلم مهلكه به دست آورد.

اسكار 14: ساندرا بولاك جایزه بهترین فیلمبرداری را به مارو فیوره، مدیر فیلمبرداری اواتار داد.

پس از معرفی برنده این جایزه، با نمایش عكسهایی از درگذشتگان سال گذشته همچون كارل مالدن، مایكل جكسون و دیوید كارادین و اجرای ترانه ای از بیتل ها به خوانندگی و نوازندگی جیمز تیلور، از آنها یاد شد.

اسكار 15: پس از اجرای موسیقی فیلم های نامزد برای بهترین موسیقی اریژینال كه با رقص همراه بود، نام مایكل جاكینو آهنگساز انیمیشن بالا به عنوان برنده این بخش اعلام شد.

اسكار 16: جایزه بهترین جلوه های ویژه همانطور كه انتظار می رفت به اواتار تعلق گرفت.

اسكار 17: جایزه بهترین فیلم مستند به فیلم پناهگاه ساحلی كه درباره كشتن دلفین ها در ژاپن است تعلق گرفت.

اسكار 18: مهلكه چهارمین جایزه اش را در این مراسم برای تدوین فیلم به دست آورد.

اسكار 19: كوئنتین تارانتینو و پدرو آلمادووار رازهای چشم‌ها محصول آرژانتین را به عنوان بهترین فیلم زبان غیر انگلیسی معرفی كردند.

اسكار 20: میشل فایفر، جولین مور، ورا فارمیگا، تیم رابینز و كالین فرل بر روی صحنه رفتند و هر كدام درباره یكی از نامزدهای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد كه باهم سابقه همكاری داشتند، جملاتی گفتند.

كیت وینسلت، جف بریجز بازیگر فیلم دل دیوانه را به عنوان برنده این بخش اعلام كرد. جورج كلونی، مورگان فریمن، كالین فرث و جرمی رنر رقبای بریجز در این بخش بودند.

جف بریجز چهار بار پیش از این نامزد اسكار بود، ولی هیچگاه نتوانسته این جایزه را به دست آورد.

اسكار 21: مایكل شین، پیتر سارسگارد، فارست ویتاكر، استنلی توچی و اپرا وینفری نیز برای تمجید از نامزدهای بهترین بازیگر نقش اصلی زن به روی صحنه رفتند.

شان پن برای اعلام نام برنده این بخش به روی صحنه رفت و ساندرا بولاك بازیگر فیلم نقطه كور را به عنوان برنده بهترین بازیگر نقش اصلی زن اعلام كرد.

بولاك هنگام دریافت جایزه اش از گابوری سیدیبی، هلن میرن، مریل استریپ و كاری مالگیان، نامزدهای دیگر این بخش تجلیل كرد.

این نخستین نامزدی بولاك برای اسكار بود. جالب اینكه شب گذشته ساندرا بولاك برنده جایزه تمشك طلایی (رزی) برای بدترین بازیگری معرفی شده بود.

اسكار 22: باربارا استرایسند برای معرفی بهترین كارگردان سال به روی صحنه رفت و نام كاترین بیگلو، سازنده مهلكه را به عنوان برنده این بخش اعلام كرد. این نخستین بار است كه در تاریخ آكادمی یك زن برنده اسكار بهترین كارگردانی می شود.

اسكار 23: با اعلام نام مهلكه به عنوان بهترین فیلم توسط تام هنكس، هشتاد و دومین مراسم اعطای جوایز پایان یافت.

از سال ۱۹۴۴ این نخستین بار است كه در رشته بهترین فیلم، ده نامزد - و نه پنج نامزد- معرفی می شوند. تصمیمی كه انتقادهایی را هم به همراه داشته است. جورج كلونی بازیگر و كارگردان آمریكایی در این باره پیش از آغاز مراسم گفت كه این كار شاید برای جذاب كردن مراسم جالب باشد اما برای صنعت فیلمسازی خوب نخواهد بود.

كاترین بیگلو، كارگردان مهلكه، چهارمین زنی است كه نامزد اسكار بهترین كارگردانی شده است.

منبع:shadine

دوشنبه 17/12/1388 - 22:36
طنز و سرگرمی

به نام خدا - سلام .  

زن جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود،
تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند.
او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید و بر روی یک صندلی نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد.
مردی در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه می‌خواند. وقتی که او نخستین بیسکوئیت را به دهان گذاشت،
متوجه شد که مرد هم یک بیسکوئیت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت.
پیش خود فکر کرد : بهتر است ناراحت نشوم. شاید اشتباه کرده باشد.
ولی این ماجرا تکرار شد. هر بار که او یک بیسکوئیت برمی‌داشت، آن مرد هم همین کار را می‌کرد.
اینکار او را حسابی عصبانی کرده بود ولی نمی‌خواست واکنشی نشان دهد.
وقتی که تنها یک بیسکوئیت باقی مانده بود، پیش خود فکر کرد : حالا ببینم این مرد بی‌ادب چکار خواهد کرد؟
مرد آخرین بیسکوئیت را نصف کرد و نصفش دیگرش را خورد. این دیگه خیلی پرروئی می‌خواست!
زن جوان حسابی عصبانی شده بود.
در این هنگام بلندگوی فرودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپیماست. آن زن کتابش را بست،
چیزهایش را جمع و جور کرد و با نگاه تندی که به مرد انداخت از آنجا دور شد و به سمت دروازه اعلام شده رفت.
وقتی داخل هواپیما روی صندلی‌اش نشست، دستش را داخل ساکش کرد تا عینکش را داخل ساک قرار دهد
و ناگهان با کمال تعجب دید که جعبه بیسکوئیتش آنجاست، باز نشده و دست نخورده!
خیلی شرمنده شد!! از خودش بدش آمد …
یادش رفته بود که بیسکوئیتی که خریده بود را داخل ساکش گذاشته بود.
آن مرد بیسکوئیت‌هایش را با او تقسیم کرده بود، بدون آن که عصبانی و برآشفته شده باشد…
در صورتی که خودش آن موقع که فکر می‌کرد آن مرد دارد از بیسکوئیت‌هایش می‌خورد خیلی عصبانی شده بود.
و متاسفانه دیگر زمانی برای توضیح رفتارش و یا معذرت‌خواهی نبود…

يکشنبه 16/12/1388 - 22:15
دانستنی های علمی
به نام خدا - سلام . 

در دنیای امروز انتقاد مسئله ای است که طرفداران زیادی دارد و افراد به محض این که در پست و مقامی گماشته می شوند ، اولین مسئله ای که را بیان می کنند این که منتظر انتقادات و پیشنهادات شما می باشیم . 
همین فرد به محضی که اولین انتقاد را در مورد کاری که فکر می کند درست انجام داده می شوند و می بیند مسئله ی بیان انتقادات سازنده را به میان می آورد .
بعد از این هر انتقادی را می شنود از کوره در می رود و از خود عکس العمل نشان می دهد . 
انتقاد یک فرد ا این فرد باعث می شود که این فرد در صدد تخریب فرد مقابل بپردازند تا این که به نوعی بر روی کار خود سرپوش بگذارد . 
مطالب بالا را گفتم تا مقدمه ای بر مطلبم باشند . 
متاسفانه انتقاد در ایران جایی ندارد و همه دم از این می زنند که انتقاد سبب پیشرفت می شود اما قلبا با انتقاد رابطه ی خوبی ندارند . 
انتقاد از نقد به مفهوم ریز بینی در مورد مسئله ای می آید . پس این را هم توجه کنید که انتقاد همیشه نباید به ایراد از کار طرف معطوف شود بلکه در انتقاد پیشنهاد و دیدن زاویه های مختلف کار نیز هم است . 
در جامعه ی ما متاسفانه اکثر انتقاد ها بر اساس احساس انجام می شوند و و در خیلی از انتقاد ها جنبه های شخصی دخالت دارند و این امر سبب می شود که انتقاد از رسالت خود یعنی روشن کردن ضعف ها و موانع برای پیشرفت دور بماند . 
انتقاد زمانی جایگاه واقعی خود را پیدا می کند که فرد انتقاد کننده با آگاهی کامل از موضوعی که می خواهد در مورد نظر بدهد ، نقد خود را انجام دهد و همین طور فرد انتقاد شونده هم تا آخر انتقاد را بشنود و از روی منطق پاسخ انتقاد را بدهد و یا انتقاد را قبول کند و در سبب پیشرفت کار آید . 
انتقاد چون اکثر مواع برای روشن کردن ضعف های طرف مقابل صورت می گیرد پس طبیعی است که طرف مقابل واکنشی از خود نشان دهد . اما درسش این است که واکنش طرف مقابل بر اساس منطق باشد ؛ یعنی طرف مقابل اگر برای انتقاد جوابی داشته باشد جوابش را بدهد و اگر درست باشد قبول کند . در ضمن فرد انتقاد کننده هم باید این موضوع را داشته باشد که در اول انتقاد مقدمه ی انتقاد که ایجاد زمینه برای گفتن ضعف ها و موانع را به درستی انجام دهد و بعد انتقاد خود را بگوید که فرد مقابل فرصت داشته باشد که فکر کند تا بتواند واکنش منطقی از خود انجام دهد . 
انتقاد اگر وارد موارد شخصی شود جنبه ی تخریب می گیرد که دقیقا مقابل هدف انتقاد که پیشرفت است قرار می گیرد . پس حواسمون باشد که قبل از انتقاد روحیه ی طرف مقابل را بسنجیم و انتقاد را بر اساس منطق کنیم و نه بر اساس موارد شخصی .


پنج شنبه 13/12/1388 - 20:58
خواستگاری و نامزدی

به نام خدا - سلام .  
  ویژگی‌های ارتباطات انسانی
 از آنجایی که ارتباط بر اساس تعاریف فوق یک فراگرد محسوب می‌شود. این فراگرد دارای ویژگی‌های زیر است.
 ) میان‌کنشی بودن ارتباط
 نگامی که می‌گوییم فرآیند ارتباط میان کنشی است، ما خود به خود بر آن باور گرایش خواهیم داشت که، این فراگرد بر پویایی رابطه میان انسانها استوار است. اکثر جامعه شناسان و دست اندرکاران علوم اجتماعی به معنی وسیع کلمه، میان کنش یا کنش متقابل را در مورد ارتباطات مبادله دو سویه پیامها بین دو انسانی که به عمل ارتباطی پرداخته‌اند می‌دانند که به تغییر و دگرگونی در یکی از آنها یا هر دوی آنها می‌انجامد.
 یان کنش زمانی رخ می‌دهد که یک جریان و رابطه داد و ستدی دربین اجزای آن فراگرد به وجود آید. میان کنش در ارتباطات عموما به تبادل پیامها اطلاق می‌شود که میان دو نفر در جریان است که این خود، منتج به تغییر در پیامها شود. به گونه‌ای روشن، وقتی دو نفر در فراگرد ارتباطی درگیر می‌شوند، در تمام لحظه‌های تبادل و میان کنش، هر یک دگرگون می‌شوند و این دگرگونی خود ناشی از دگرگونی در نگرشها و تمایلات هر یک از آنها است. پیامها چه کلامی و چه غیر کلامی، تاثیری در طرف مقابل می‌گذارند و آن تاثیر منجر به دگرگونی در نگرشها و رفتارهای فرد مقابل می‌شود و او را بر آن می‌دارد که از طریق مکانیزم باز خور عکس العملی نشان دهد که متمایز با آنچه که قبلا خود نشان داده است، باشد. این خود، در فرستنده پیام تاثیر می‌گذارد و او نیز دگرگون می‌شود و ممکن است با شدت بیشتر به کار خود ادامه دهد و یا اینکه از تاب و توان گذشته خود بکاهد.
 گاه ممکن است چنین به نظر آید که فقط یکی از طرفین فراگرد ارتباطی دگرگون شده است و طرف دیگر تغییری از خود نشان نمی دهد. پژوهشهای دقیق و خرده نگر، نشان داده‌اند که چنین نیست. هر دو طرف فراگرد ارتباطی تغییر می‌پذیرند، هر چند که ممکن است یکی از آنها چنین تغییری را کمتر از خود بروز دهد و سعی در پنهان کردن احساس و رفتار خود کند. خواه ناخواه انسانی که در فراگرد ارتباطی درگیر شده است. دگرگون می‌شود و این دگرگونی با شدت و ضعف در او نمایان خواهد شد گاه دگرگونی در باورها و نگرشها است، و گاه در احساسات و زمانی در رفتار.
 ر ارتباطات آنچه میان دو نفر مبادله می‌شود پیام است. پیام عموما به آنچه نوشته و یا گفته می‌شود اطلاق می‌شود. اما باید توجه داشت که پیام فقط به گفتار و نوشتار خاتمه نمی‌یابد. بخش عظیمی از پیامهایی که میان مردم مبادله می‌شود در کسوت گفتار و نوشتار نمی‌آید. بلکه اعمالی هستند که بیشتر انجام می‌دهند و حرکاتی که از آنان به منصه ظهور می‌رسند.
 ه عبارت دیگر، رفتارها، طرز لباس پوشیدن، بلندی و کوتاهی موی سر و یا ریش، نوع وسیله نقلیه که استفاده می‌کنند. همه و همه پیامی هستند که از فردی به دیگری منتقل می‌شود و به او تفهیم می‌کند که طرف مقابل چگونه آدمی است و چگونه می‌اندیشد و چه احساسی دارد. اگر چیزی که ما می‌پوشیم و یا حرکتی که انجام می‌دهیم معنی خاصی را به دیگران منتقل می‌کند. می‌تواند پیامی از سوی ما به آنان باشد و آن هم می‌تواند هم در سطح ملی و هم در سطح بین‌المللی ارتباطی را به وجود آورد (فرهنگی، ۱۳۷۹، ص ۲۴-۲۲)
 ) تعاملی یا مراوده‌ای بودن ارتباط
 راگرد ارتباطی در محیط شکل می‌گیرد و انجام می‌پذیرد. محیط نه تنها به فراگرد ارتباطی و نوع آن تاثیر می‌گذارد. بلکه به ادراکات( perception) ، آنچه بین خود ردو بدل می‌کنیم. و حتی در سطحی که ارتباط می‌گیریم نیز تاثیر می‌گذارد. ما در خلاء با یکدیگر ارتباط نمی‌گیریم.
 نشها و واکنشهای ما در مقابل یکدیگر در چارجوب نظامهای اجتماعی( social system)و شرایط فیزیکی حاکم برماست. آنچه شما در خانه با والدین یا خواهران و برادران خود در میان می‌گذارید، کاملاً متفاوت از آن است که در دانشگاه یا کارخانه با دوستان خود در میان می‌گذارید. یا به استادان و رؤسای خود می‌گویید. علاوه بر این، آنگونه که شما به جهان و دگرگونیهای آن می‌نگرید با توجه به عوامل محیطی و نظام اجتماعی بر رفتار ارتباطی شما اثر می‌گذارد. محیط فیزیکی و شرایط اجتماعی که در آن قرار می‌گیریم نگرش و رفتار ما را همانگونه که دیدیم تغییر می‌دهد و در نتیجه ما با دیگران همواره به گونه‌ای متفاوت ارتباط برقرار می‌کنیم. به عبارت دیگر ارتباط ما با دیگران موکول به وضعیت و شرایط حاکم برماست. ارتباط ما با دیگران همواره متفاوت است و ما خود نیز همواره در حالت متفاوتی نسبت به قبل خود هستیم. به گفته جیمزمک کر ا کسی James Mc crocks«رفتار ارتباطی ما تغییر پذیر است و ما در مورد یک واقعیت به گونه‌های متفاوت عمل می‌کنیم». بر این اساس. واقعیت در نظر ما با توجه به فراگرد ارتباطی ما با دیگران شکل می‌گیرد واقعیت آن چیزی است که از طریق ارتباط با دیگران برای ما پدید آمده است
مهمتر آنکه ما بخشی از «خود» را از طریق ارتباطات با دیگران در میان می‌گذاریم. بدین سان شدنی است که، ادراک ما از جهان- یا واقعیت از نظر ما- دائماً در معرض دگرگونی است و بستگی به آن دارد که در کجائیم و محیط جغرافیایی و شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر ما چگونه است و این عوامل بر روی ما در آن برهه خاص از زمان چه تاثیری گذارده‌اند. ممکن است برخی از ما این تجربه مشترک را داشته باشیم که پس از سالهای سال دوری، از دوستی که در دوره کودکی و یا دبیرستان با ما بوده و بسیار صمیمی بوده‌ایم روبرو شویم. آن دوست در گذشته نزدیکترین فرد به ما در زندگی بوده است، و ما از همه چیز یکدیگر با خبر بوده‌ایم. اما اینک پس از چند سال جدایی و تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی برای هر کدام از ما- یکی در دانشگاه و دیگری در محیط بسته کار- احساس می‌کنیم دیگر نمی‌توانیم به درستی با یکدیگر ارتباط داشته باشیم. حرف یکدیگر را نمی‌فهمیم و وجود یکدیگر را به راحتی نمی‌توانیم تحمل کنیم. چیز زیادی برای گفتن و در میان نهادن با یکدیگر نداریم. ارتباط بین ما با دشواری انجام می‌پذیرد. این دشواری از این رو پدید آمده است که ما دیگر در یک محیط و شرایط یکسان با یکدیگر نیستیم. یکی دانشجوست و دیگری کارگری ساده، یکی تجارب فراوانی در محیط کار بدست آورده است و دیگری دنیای وسیعی از تفکرات و آگاهیهای علمی به رویش گشوده شده است. دیگر نزدیکی و یگانگی گذشته نمی‌تواند بین ما دو نفر پدید آید. مگر آنکه باز ما دو نفر در شرایط یکسان قرار گیریم. نزدیکی intimacyکه در ارتباط بین شخص، مبحثی گسترده و جالب توجه است در حقیقت بر پایه‌های یکسان محیط جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی و نگرشی شکل می‌گیرد. تفاوت هر یک از عوامل فوق در طرفین ارتباط درجه نزدیکی را کاهش می‌دهد. این تجربه بیانگر این واقعیت است که ارتباط در فضا و محیطی که بر ادراک ما تاثیر دارد شکل می‌گیرد و این فضا یا محیط است که اشکال و شیوه‌های ارتباطی را برای ما رقم می‌زند. (همان منبع، ۱۳۷۹، ص ۲۷-۳۰).
۳) ارتباط یک تبادل است
نظریه پردازان قدیمی- همچون شنون و ویور(۱۹۴۹)- ارتباط را فرآیندی خطی می‌دانستند که طی آن منبع پیام را فرمول‌بندی و به گیرنده منتقل می‌کند. اما اکنون دیدگاههای تبادلی جای این نظریه را گرفته‌اند. در این دیدگاه ماهیت پویا و متغییر این فرآیند مورد توجه است و بر تاثیر و تاثر ارتباط برقرار کنندگان بر یکدیگر در یک سیستم دو سویه تاکید می‌شود. (هارجی و ساندرز و دیکسون،۱۳۷۷، ص۲۴).
۴) ارتباط اجتناب ناپذیر است
به نظر طرفداران دیدگاههای فراگیر در مورد اجزای ارتباط(مثلاً واتزلاویک و دیگران، ۱۹۶۷، شف‌لین،۱۹۷۴) در موقعیت‌های اجتماعی که افراد از حضور هم آگاهند و تحت تاثیر کارهای یکدیگر هستند گریزی از ارتباط نیست. به نظر کارسن carson (۱۹۶۹، ص۱۶) »هر گاه رفتار طرفین وابسته به یکدیگر باشد- و حتی اندکی نفوذ میان فردی وجود داشته باشد- می‌توان گفت که دو طرف با هم ارتباط دارند.» در اینجا یادآوری جمله معروف واتز لاویک و دیگران ضروری می‌نماید:«ما چاره‌ای جز ارتباط نداریم» برخی دیگر از محققان تعریف محدود‌تری از ارتباط ارائه می‌دهند. به نظر اکمن و فریزن (۱۹۶۹) زمانی ارتباط برقرار می‌شود که طرف رمز گردان به عمد پیامی برای طرف گوینده ارسال نماید. اما آیا طرف رمز گشا باید از منظور وی آگاهی داشته باشد؟ اگر طرف رمزگشا متوجه تعمد او نشد و بر همین اساس واکنش نشان داد(یا اصلاًَ عملی انجام نداد)چطور؟ آیا باز هم می‌توانیم بگوییم ارتباطی برقرار شده است؟ وینرwiener و دیگران(۱۹۷۲) نیز ارتباط را به مجموعه رفتارهایی محدود می‌کند که با یک رمز خاص هماهنگی داشته باشد، رمز اجتماعی مشترکی که سنبل‌ها را معنا نماید. اما باز هم می‌توان پرسید که یک رمز تا چه حد باید مشترک باشد؟ و رسمیت آن چقدر باید باشد تا بتوانیم آن را یک رمز محسوب کنیم؟
۵) ارتباط هدفمند است
یکی دیگر از ویژگیهای ارتباط، هدفمندی آن است: طرفین ارتباط هدفهایی دارند، آنها می‌خواهند از ارتباط خود نتیجه مطلوب بگیرند(برگر berger،۱۹۸۹). به نظر کلرمن kellerman (۱۹۹۲) یکی از نشانه‌های هدفمندی ارتباط این است که ارتباط به فعالیتی«تنظیم شده» تبدیل شود. یعنی ارتباط برقرار کنندگان صحبتها و اعمال خود را متناسب با اهداف خود و الزامات موجود پی‌ریزی کنند. این نکته با نظر وینوگراد winograd (۱۹۸۱) مبنی بر اینکه«تمامی چیزهایی که طرفین در برخوردهای اجتماعی خود ابراز می‌کنند ماحصل طرحی است برای تحقق یک هدف» هماهنگی کامل دارد. لنگرlanger و دیگران(۱۹۷۸) معتقدند که بخش اعظمی از ارتباط«بی‌فکر» صورت می‌گیرد. آنها بین فعالیت آگاهانه‌ای که در آن«افراد به دنیای خود توجه دارند و استراتژی‌های رفتاری خود را بر اساس اطلاعات دریافتی تدوین می‌کنند» و فعالیت ناآگاهانه که در آن«اطلاعات جدید عملاً پردازش نمی‌شود بلکه سناریوهای قدیمی که زمانی جدید بوده‌اند بطور قالبی احیاء می‌شوند» تمایز قائلند. کلرمن(۱۹۹۲) قاطعانه می‌گوید: «ارتباط هم هدفمند استراتژیک است و هم خودکار». او معتقد است که می‌توان بدون هر گونه آگاهی هوشیارانه‌ای به بازبینی رفتار هدفمند پرداخت. خلاصه هدفمندی ارتباط به این معنی نیست که الزاماً هوشیاری کاملی بر جریان ارتباط حاکم باشد. علیرغم اینکه تعهد، کنترل و آگاهی از جمله بخشهای بسیار مهم مفهوم ارتباط، بعنوان فعالیتی ماهرانه، هستند. اما ظاهراً بسیاری از زنجیره‌های قبلاً تمرین شده را می‌توان در پس ذهن نیز انجام داد(برشیلد bereschield،۱۹۸۳). ما پس از کسب مهارتها می‌توانیم آنها را«بدون» تفکر هوشیارانه انجام دهیم. اما گاهی این عدم آگاهی می‌تواند موجب عدم توفیق برخوردها شود لنگر(۱۹۹۲) تاکید می‌کند که:
عدم آگاهی از انتخاب کلمات در هنگام صحبت ما را از فرآیندی که به نفع ماست محروم می‌سازد. عدم آگاهی از این انتخابها در هنگام گوش دادن به هنگام حرفهای دیگران نیز برای ما گران تمام می‌شود...اگر رویکرد آگاهانه‌ای داشته باشیم که در آن از سایر چشم‌اندازها و باورها نیز مطلع گردیم آنگاه میزان کنترل ما بر ارتباط افزایش خواهد یافت. (همان منبع، ۱۳۷۷، ص ۲۵-۲۶)
۶) ارتباط چند بعدی است. یکی دیگر از ویژگیهای مهم ارتباط، چند بعدی بودن آنهاست، چون پیام‌ها بندرت به صورت جداگانه و مجزا مبادله می‌شوند. کواتز لاویک و دیگران(۱۹۶۷) متوجه شده‌اند که فرآیند ارتباط در دو سطح مجزا اما به هم مرتبط روی می‌دهد. سطح اول مربوط به محتوی است و با موضوع اصلی مرتبط است. مثلاً صحبت درباره فیلم دیشب، انتخاب رستوران، تشریح نظریه نسبیت، و موضوعات دیگر. این مساله موضوع گفتگو را تشکیل می‌دهند و وقتی به آنچه در هنگام ارتباط روی داده فکر می‌کنیم، معمولاً همین مساله به ذهن ما خطور می‌کنند.
اما این کل ماجرا نیست. ارتباط جنبه‌های دیگری هم دارد که کمتر مشهودند. مثلاً فرافکنی هویت در حین مذاکره درباره رابطه، و یا تعریف ارتباط از سوی تعامل کنندگان. تعامل کنندگان با انتخاب موضوع بحث(و موضوعاتی که باید از آنها اجتناب کرد)، بخصوص با انتخاب کلمات و شکلهای ابراز، لهجه‌ها، سرعت گفتار و کل ویژگی‌ها و رفتارهای غیر کلامی، به ارائه خود self-presentatonیا کنترل برداشت می‌پردازند. منظور تعامل کننده، ارائه مثبت خود در نظر عموم و اصولاً ارائه خود به شکلی خوشایند است.
ایجاد برداشتی صحیح و مطلوب در اذهان، چند فایده مهم دارد، از جمله اینکه علاوه بر پاداشهای مادی، منافع اجتماعی همچون تایید، دوستی و اقتدار را هم در پی دارد. گافمنgaffman درسا ل(۱۹۵۹)بر اهمیت حفظ صورتکها- که در واقع ابزار ارزشمندی شخص هستند- توسط بازگران اجتماعی تاکید می‌ورزد- صورتک عبارت است از ابزار ارزشمندی خودمان در حضور دیگران- گافمن متوجه شد که بازیگران اجتماعی نه تنها سعی می‌کنند صورتک خود را حفظ کنند، بلکه مراقب هستند تا صورتک طرف مقابل را نیز بی‌اعتبار نسازند. براون و لوینسون (۱۹۷۸) در یکی از فصول ارزشمند کتاب خود به این نکته اشاره می‌کنند که مودب بودن، شیوه‌ای برای کاهش احتمال لو رفتن صورتک است. (همان منبع،۱۳۷۷، ص۲۷).
۷) ارتباط برگشت ناپذیر است.
به بیان ساده می‌توان گفت که وقتی چیزی را گفتیم نمی‌توانیم آن را«پس بگیریم» گاهی با فاش کردن یک راز، اعتماد دیگران را از خودمان سلب می‌کنیم اما دیگر کار از کار گذشته است، و گفته‌ ما برگشت‌ناپذیر است.
البته منظور این نیست که نمی‌توان پیامدهای شخصی و رابطه‌ای این عمل را اصلاح کرد. ما برای اصلاح وقایع و برای آنکه کمتر سرزنش شویم باید ماجرا را دوباره تعریف کنیم، به همین خاطر به مکانیسم شرح account متوسل می‌شویم. منظور ما از شرح، توضیح دادن اعمال مبهم و مشکل آفرین است. (همان منبع، ۱۳۷۷، ص۲۸).
وظایف ارتباطات وظیفه اصلی ارتباطات انسانی و دگرگونی ، سازش با دگرگونی است. ما در اینجا به چهار وظیفه ارتباطات که عبارتند از: وظیفه پیوستگی، اطلاعاتی و استدراکی و تاثیرگذاری و تصدیق می‌پردازیم.
ـ وظیفه پیوستگی( affinity function)یکی از وظایف ارتباطات استقرار، ابقاء و دگرگونی روابط اجتماعی است. بدون شک بسیاری از ما از این رو به ارتباطات روی می‌آوریم تا به دیگران بپیوندیم، و خود را با دگرگونی‌هایی که از آن حادث می‌شود سازگار کنیم. این وظیفه عموماً بیانگر وجود و یا عدم وجود جاذبه، نزدیکی. تشابه و اشتراک بین مردم است. دو نفر یکدیگر را می‌بینند. ارتباطات موجب ایجاد یا افزایش و یا بر عکس موجب از بین رفتن و یا کاهش پیوستگی میان طرفین ارتباط یا اشخاص می‌شود.
ـ وظیفه اطلاعاتی و استدراکی
 اکثر دانشمندان ارتباطات بر این باورند که یکی از مهمترین وظایف ارتباطات، وظیفه اطلاعاتی و استدراکی است که موجب افزایش استدراک از طرف مقابل فراگرد ارتباطات یا افزایش اطلاعات می‌شود. یکی از کارهایی را که ارتباطات می‌کند، همانطور که اشاره شد، فرستادن و دریافت پیام و یا به عبارتی اطلاعات است که به نوبه خود می‌تواند موجب تفهیم و تفاهم بر حسب آنکه آیا پیام به درستی ارسال و دریافت شده باشد می‌شود. اگر ارتباطات را فراگرد ارسال و دریافت پیامهای نوشتاری، گفتاری و غیرکلامی(یاحرکتی) بدانیم که به منظور انتقال معنی و مفهوم از فردی به فرد دیگر و یا تاثیر و تاثر بر روی دیگران و یا نفوذ در آنان بکار می‌رود، در آن صورت ما بدین خاطر با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم که تغییری در اطلاعات آنان بوجود آوریم و یا خود را با آنها سازش داده
منبه:  نویسنده: عالیه شکربیگی (دانشجوی دکترای جامعه شناسی و مدرس دانشگاه)
بانک مقالات ارتباطات اجتماعی

چهارشنبه 5/12/1388 - 20:42
خواستگاری و نامزدی

به نام خدا - سلام . 

  در فرهنگ فارسی معین، علاوه بر این واژه‌ها، مدخلهای «ارتباطات» «ارتباطچی»، «ارتباط داشتن» «ارتباطی» و«ارتباطیه» نیز آمده است که اطلاع اساسی تازه‌ای. علاوه بر آنچه برای «ارتباط» گفته شده است، به ما نمی‌دهد.
 همان طور که از ابتدا پیش بینی کردیم. چون بحث ما دربارة ارتباط جنبة تخصصی دارد نمی‌توان از توضیحات مندرج در فرهنگهای لغت استفادة زیادی کرد.
 توماس نیلسون در رسالة پیرامون تعریف ارتباط که متن درسی او بوده است می‌گوید: معنی لغت ارتباط از یک سو روشن و واضح و از سوی دیگر پیچیده و غامض است. در استفادة معمول از این لغت، مفهوم آن روشن است ولی وقتی به جست و جوی تعیین حدود و کاربرد آن می‌پردازیم. مسئله‌ای پیچیده و غامض می‌شود.
 ارسطو فیلسوف یونانی شاید اولین اندیشمندی باشد که ۲۳۰۰ سال پیش نخستین بار در زمینة ارتباط سخن گفت، او در کتاب مطالعة معانی بیان (ریطوریقا) Rehtoric که معمولا آن را مترادف ارتباط می‌دانند. در تعریف ارتباط می‌نویسد.
 ارتباط عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به کلیة وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع( Persuasion ) دیگران. شاید بسیاری از تعریفهایی که برای ارتباط ارائه شده تا حدودی از تعریف ارسطو سرچشمه گرفته باشد. تعریف زیر که شاید تشابه بیشتری با تعریف ارسطو داشته باشد به عنوان نمونه ذکر می‌شود.
 یلبرشرام در کتاب فراگرد و تاثیر ارتباط جمعی می‌گوید: در فراگرد ارتباط به طور کلی ما می خواهیم با گیرندة پیام خود در یک مورد و مسئله معین همانندی (اشتراک فکر) ایجاد کنیم.
 لودشنن در کتاب نظریه‌های ریاضی ارتباط می‌نویسد: ارتباط عبارت است از تمام روشهایی که از طریق آن ممکن است ذهنی بر ذهن دیگر تاثیر بگذارد. این عمل نه تنها با نوشته یا صحبت کردن بلکه حتی با موسیقی، هنرهای تصویری، تئاتر، باله و عملا تمام رفتارهای انسانی عملی است. برخی دیگر از کارشناسان ارتباطات، مسئله تاثیر را در تعریف خود به صورت محرک و پاسخ مطرح کرده‌اند. تعریف کارل‌هاولند در کتاب ارتباطات اجتماعی را می‌توان به عنوان نمونة این گونه تعریفها ذکر کرد:
 ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال یک محرک(معمولا علامت بیانی)از یک فرد(ارتباط گر)communicator به فردی دیگر (پیام گیر)communicates به منظور تغییر رفتار او! دیوید برلو، در تعریف خود از ارتباط، بر پاسخ و باز تاب تاکید بیشتری کرده است. او می‌گوید:
 ارتباط برقرار کردن عبارت است از جست و جوی پاسخ از سوی گیرنده." دانشمندانی چون آزگود عمل تاثیر گذاری و تاثیر پذیری را نه فقط بین افراد بلکه بین سیستمها مطرح کرده‌اند. آزگود می‌گوید: «وقتی ما ارتباط برقرار می‌کنیم که یک سیستم یا یک منبع روی حالت و چگونگی یا اعمال سیستم دیگر تاثیر بگذارد. مقصد یا دریافت کننده از طریق انتخاب علایم متناوب که می‌تواند در کانال حمل شود با فرستنده مرتبط می‌شود. در رویا رویی با سیستمهای ارتباط انسانی معمولا ما علایمی می‌فرستیم که پیام محسوب می‌شوند. اینها اکثرا (نه الزاما، در همة موارد) به صورت پیامهای زبانی و بیانی هستند.» گروه دیگری از اندیشمندان ارتباط، مسئله تاثیر و یا جریان محرک و پاسخ را در تعریف ارتباط به صورت انتقال معنی مطرح کرده‌اند. به عنوان نمونه. هنری لیندگرن در کتاب هنر ارتباط انسانی می‌گوید: «ارتباط از دیدگاه روانشناسی فراگردی است حاوی تمام شرایطی که متضمن انتقال معنی باشد.»
لیندگرن در تعریف خود بیشتر بر انتقال معنی تکیه کرده است. از نظر او اینکه این معنی ها به چه ترتیب منتقل خواهند شد، چندان مطرح نیست.
 سایت نیز در تعریف خود همچون لیندگرن مسئله انتقال معنی را مطرح کرده است:«ارتباط فر اگرد انتقال معنی بین دو فرد است.»
 ارسن مسئله معنی را بیشتر شکافته و تعریف دقیق‌تری ارائه داده است او می‌نویسد:ارتباط دلالت بر فراگردی می‌کند که از طریق آن یک سری معنی‌های نهفته شده در بطن یک پیام، به طریقی تغییر پیدا می‌کند که معنی دریافت شده برابر با آنهایی است که شروع کننده پیام، قصد آن را داشته است.
میکی اسمیت، در ارائه مدل ارتباطی خود، تعریفی برای ارتباط آورده که در آن به انتقال حافظه‌ها در ارتباط نیز اشاره شده است. او می‌گوید:
ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال اطلاعات، احساسها، حافظه‌ها و فکرها در میان مردم.
مافیوس اسمیت در تعریف ارتباط می‌گوید:
 در نوع عملی که به وسیلة فردی انجام شود که طی آن فرد دیگری بتواند آن را درک کند ارتباط نامیده می‌شود. خواه این عمل با استفاده از یک وسیله انجام شود یا بدون وسیله.
 برخی دیگر، داشتن علایم مشابه با شیوة مشابه را شرط ارتباط دانسته‌اند لاسول می‌گوید: «یک عمل ارتباطی بین دو نفر، وقتی کامل است که آنها از علایم مشابهی با شیوه‌های مشابه آگاه باشند.»
عده دیگری از دانشمندان علوم ارتباطات، در تعریف‌های خود، عناصر موجود در جریان ارتباط را نیز مورد توجه قرار داده‌اند. جیمز واتسون، در کتاب فرهنگ ارتباط و بررسیهای وسایل ارتباطی، تعریفی از ارتباط را برگزیده و ارائه داده است. این تعریف از آن هولت رینه‌ هارت و وینسون است. این تعریف نیز تقریباً مشابه تعریف لاسول است.
ارتباط عبارت است از فراگرد تولید محتوایی نمادی از سوی یک فرد بر اساس یک کد با پیش‌بینی مصرف آن از سوی دیگران بر اساس همان کد.
روبرت گویر در کتاب فراگرد ارتباط می‌گوید:
ارتباط عبارت است از روشی که حداقل متضمن چهار عنصر زیر باشد.۱- تولید کننده‌ای که ۲- علامت یا نمادی را. ۳- برای حداقل یک دریافت کننده مطرح کند.
۴) و او درک معنی کند.
آرانگارن در کتاب ارتباط انسانی می‌نویسد:ارتباط عبارت است از انتقال اطلاعات در محدودة سه چیز، انتشارemission انتقا ل condution و دریافت message.میلر در کتاب روانشناسی زبان شناسی در تعریف ارتباط می‌نویسد.
 ارتباط هنگامی روی می‌دهد که یک منبع پیام، علایمی را از طریق کانال به دریافت کننده‌ای که مقصد destination محسوب می‌شود، ارسال کند.
گروه دیگری، در تعریف خود از ارتباط، پیام را بیشتر شکافته‌اند و روی آن تاکید کرده‌اند مانند برلسون واشتاینر:
انتقال اطلاعات، ایده‌ها، انگیزه‌ها، مهارتها و غیره، از طریق استفاده از نمادها.symbols، کلمات، تصاویر و شکلها، اعداد، نمودارها و غیره، عمل یا فراگرد انتقالی محسوب می‌شود که معمولاًَ آن را ارتباط می‌گویند. برخی از تدوین کنندگان تعریف برای ارتباط به ارتباط مستقیم و غیرمستقیم اشاره کرده‌اند.
 راونل در کتاب اجتماع انسانی می‌نویسد:در فراگرد ارتباط مستقیم چیزی به نمادها تبدیل و از شخصی به شخص دیگر انتقال می‌یابد.، ولی ارتباط مستقیم، کارکردیfunction است از همانندی مردم نسبت به یکدیگر و این ارتباطی است بدون رسانة نمادین و در واقع همانند‌ای است از تجربه.
برخی دیگر در تعریفهای خود از ارتباط(نه ارتباط جمعی) وسایل ارتباطی را مورد توجه قرار داده‌اند. انجمن بین‌المللی تحقیقات ارتباط جمعی(.International Association for Mass Communication Research) تعریف زیر را برای ارتباط ارائه داده است:
منظور از ارتباط روزنامه‌ها، نشریات، مجلات، کتابها. رادیو، تلویزیون، آگهی، ارتباطات دور(تلفن، تلگراف، کابلهای زیر دریایی) و پست است. همچنین ارتباط چگونگی تولید و توزیع کالاها و خدمات مختلفی را که وسایل و فعالیتهای فوق به عهده دارند و مطالعات و تحقیقات مربوط به محتوای پیامها و نتایج و آثار آن را در بر می‌گیرد. (معتمد نژاد، ۱۳۵۶، ص ۳۶)
چارلز کولی در کتاب مفهوم و معنی ارتباط در سازمانهای اجتماعی ارتباط را چنین تعریف کرده است:
ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس و به وسیلة آن به وجود می‌آید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایة آن توسعه پیدا می‌کند. ارتباط، حالات چهره، رفتارها، حرکات، طنین صدا، کلمات نوشته‌ها، چاپ، راه‌آهن، تلگراف، تلفن و تمام وسایلی که اخیراً در راه غلبه انسان بر مکان و زمان ساخته شده است را در برمی‌گیرد. (معتمد نژاد، ۱۳۵۶، ص ۳۸)
او در سال۱۹۲۴ در این باره می نویسد: «خط واضح و دقیقی میان معنی‌های ارتباط و بقیة کلمات بیرونی آن وجود ندارد. در معنی همة عینیتها و عملها، نماد بیانی از ذهن هستند و تقریباً هر چیز ممکن است به عنوان علامت مورد استفاده قرار گیرد.» همان طور که ملاحظه می‌شود کولی در این تعریف، تلگراف و تلفن را در کنار راه‌آهن به عنوان وسایل ارتباطی معرفی کرده است. ریموند ویلیامز در کتاب ارتباطات در این باره می‌نویسد:
 کلمة : communication در زبان انگلیسی از قدیم به معنای انتقال افکار، اطلاعات و رفتارها از شخصی به شخص دیگر به کار رفته است. اما اکنون این کلمه به معنای راه و وسیلة حمل و نقل از مکانی به مکان دیگر نیز استفاده می‌شود و در معنای اخیر راه‌آهن، کانالهای دریایی و تمام مجراها و وسایل مسافرت و حمل و نقل انسانها و کالاها را در بر می‌گیرد که معمولاً به همة آنها ارتباطات می‌گویند. در حالی که اکنون وسایل جدید انتقال افکار و اخبار و رفتارهای انسانی از شخصی به شخص دیگر که شامل دستگاه‌های چاپ، تلگراف، تلفن، بی‌سیم، فیلم، رادیو و تلویزیون است نیز ارتباطات نامیده می‌شوند. به این ترتیب در صورتی که کلمة ارتباطات هم برای وسایط حمل و نقل و هم وسایل انتقال افکار و اخبار به کار رود. این نوع وسایل و سایط با هم اشتباه شده و تشخیص آنها با دشواری روبرو می‌شود. بنابر این بهتر است که برای معرفی وسایط انتقال انسانها و کالاها به جای ارتباطات کلمة حمل ونقل transport استفاده شود و اصطلاح ارتباطات به تاسیسات و وسایلی که وظیفة انتقال افکار و اخبار و رفتارهای انسان را به عهده دارند اختصاص داده شود و برای معرفی جریان انتقال و دریافت پیام به کار رود.برخی از دیگر کارشناسان ارتباطات، در تعاریف خود مانند تعریف فوق، تاکید دارند که گیرنده یا فرستنده حتماً نباید انسان باشد. به عنوان مثال چارلزموریس دامنة جریان ارتباط را تا آنجا توسعه می‌دهد که می‌گوید رادیاتور یک اتومبیل با اطراف خود ارتباط برقرار می‌کند و پیام گرم شدن خودش را پخش می‌کند. موریس تاکید می‌کند که در ارتباط انتقال معنی مهم است، حال این انتقال با زبان انجام گیرد یا با وسیلة دیگری.
آرانگارن به هنگام توضیح دربارة انتقال و دریافت پیام می‌گوید:
 باید توجه کرد که دریافت کننده پیام الزاماً نباید یک انسان باشد بلکه می‌تواند یک دستگاه الکترونیکی باشد. به همین ترتیب منتشر کننده پیام نیز الزاماً نباید انسان باشد، بلکه می‌تواند یک دستگاه الکترونیکی باشد. سرانجام به مسئله‌ای که باید توجه کرد این است که مقصود از پیام همان معنای روزمرة آن بدون هیچ گونه توضیح اضافی دیگری است.
عده‌ای از کارشناسان ارتباط در تعریفهای خود حتی وجود ارتباط را در مورد روابط بین ماشینهای خودکار و یا وراثت نیز ذکر کرده‌اند. کلودشنن در این باره می‌گوید:
 امروزه تمام ارتباط در یک معنای وسیع به کار می‌رود و شامل تمام روشها و ساز و کارها و طرز کار دستگاههایی است که یکی بر دیگری تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال دستگاهی که قادر است به طور خودکار یک هواپیما را کنترل و جهت حرکت آن را تنظیم کند اگر بر یک موشک‌انداز خودکار تاثیر بگذارد و این موشک انداز تحت تاثیر عبور این هواپیما به طور خودکار به کار افتد و آن را منهدم کند ارتباط روی داده است.
 جرج میلر در کتاب ارتباط زبان و معنی به ارتباط بین ماشینها و حتی ارتباط در وراثت اشاره می‌کند.
  سرانجام تعریف جرج گوردن در مورد ارتباط زمینه‌ای فوق‌العاده وسیع برای ارتباط مطرح کرده است. او در کتاب زبانهای ارتباط می‌گوید:«هر چیزی که انسان انجام می‌دهد به نحوی با مفهوم عمومی ارتباط مربوط است.»
 رونالد بنژ نیز گسترة عظیمی برای ارتباط قایل شده است و می‌گوید:«هیچ چیز هویت پیدا نمی‌کند. مگر در سایة ایجاد ارتباط.»
آخرین تعریفی که به آن اشاره می‌کنم، تعریفی است از دنیس لانگی و میشل شین که در فرهنگ لغات ارتباطات، سال۱۹۸۶ آمده است. آنها می‌نویسند:
 ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال اطلاعات با وسایل ارتباطی گوناگون از یک نقطه، یک شخص، یا یک دستگاه به دیگر ا ن.ُ
● تعریف پیشنهادی برای ارتباط
 به هر حال با توجه به تعاریف فوق می‌توان گفت: «ارتباط عبارت از فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده مشروط بر اینکه تأثیری بجای گذاشته‌ باشد» یا در تعریف دیگری می‌توانیم به این نتیجه برسیم که: ارتباط یعنی همانا دیده‌شدن، شنیده‌شدن، فهمیده‌شدن و حاصل‌شدن از سوی دیگران است و هم‌چنین دیدن،‌ شنیدن، درک و پذیرش روح آنهاست و اینجا است که می‌گوییم ارتباط برقرار شده است.
  انواع روابط انسانی از دیدگاه بوبر
 مارتین بوبرmartin buber) )فیلسوف اتریشی به سه نوع رابطه با استفاده از تعابیر شاعرانه اشاره می‌کنند.
 1) رابطه من و آن I- IT Communication
 2) رابطه من و شما I- You Communication
 3) رابطه من و تو I- Thou Communication
  ارتباط من و آن
 در رابطه من و آن، انسانها با یکدیگر برخورد های کاملا غیر مشخصی دارند و تقریبا با آنها همچون اشیاء برخورد می‌کنند. در رابطه من و آن، به طرف مقابل زیاد اعتماد نمی‌کنیم. حتی اصلا اهمیتی نمی‌دهیم که چنین آدمی وجود دارد(رابطه با فروشندگان، کارکنان رستورانها، و کارمندان ادرات و... )
 در خانواده‌های سازمان نایافته، پدر و مادر فرزندان خود را نادیده می‌گیرند و با فرزندان خود همچون اشیاء برخورد می‌کنند و آنها را انسانهای بی‌همتا و بی‌نظیر در نظر نمی‌گیرند.
  ارتباط من و شما
 دومین سطح رابطه از نظر بوبر، ارتباط من و شما است که اکثر تعاملات انسان در زمره این ارتباطات می گنجد. ارتباط من و شما حد وسط ارتباطات غیر فردی و میان فردی است. در این نوع ارتباطات، طرفین با یکدیگر مثل اشیاء برخورد نمی‌کنند. اما فردیت یکدیگر را به طور کامل به رسمیت نمی‌شناسند. (گفتگو با فروشنده کتاب، گفتگوی شما یا همکاری‌ها در این گونه تعاملات)، شما دیگران را به واسطه نقشی که دارند به رسمیت می‌شناسید و به فردیت آنها بها نمی‌دهید. در محیط کار نیز اکثر روابط از نوع روابط من و شماست.
 ارتباط ما با دیگران در عرصه‌های اجتماعی در مقایسه با ارتباط با عزیزانمان عمق کمتری دارد.به این ترتیب ارتباط ما با دوستان اتفاقی، همکاران، بستگان دورمان از نوع ارتباط من و شماست.
  ارتباط من و تو
 نادرترین نوع ارتباط، ارتباط من و تو است. به نظر بوبر، این نوع ارتباط، عالی‌ترین شکل گفتگوی انسانی است. چون طرفین رابطه، یکدیگر را موجوداتی ارزشمند و ارجمند و بی‌همتا می‌بینند. وقتی در سطح من و تو ارتباط برقرار می کنیم به تمامیت و فردیت دیگران توجه می‌دهیم. دیگر با آنها متناسب با نقش‌های اجتماعی آنها برخورد نمی‌کنیم. و آنها را انسانهای بی‌همتا می‌بینیم که کلیت وجود آنها را قبول داریم. در ضمن در ارتباطات من و تو، خودمان را نمی‌پوشانیم و بر چهره خود نقاب نمی زنیم بلکه تمام مکنونات قلبی خود را فاش می‌کنیم. و مزیت‌ها، عیب‌ها ، و امیدها ترسها و نقاط قوت و ضعف خود را با آنها در میان می‌گذاریم.
 به نظر بوبر در روابط من و تو به طور تمام و کمال انسان می‌شویم و در تعاملات خالصانه رفتار می‌کنیم.
 به نظر بوبر، اکثر ارتباط انسانها در واقع «ظاهر سازی» هستند. یعنی طرفین سخت مراقب چهره و تصویر خود هستند و مدام در بند این هستند که خودشان را چطور جلوه دهند و به نمایش بگذارند. اما در روابط من و تو، انسانها همانهایی هستند که «هستند» و ماهیت و احساس واقعی خود را فاش می‌سازند از نظر بوبر ارتباط من و تو کاملا میان فردی است. زیرا در این نوع برخوردها. انسانها یکدیگر را اشخاصی کامل و زنده می‌بینند.
 روابط من و تو زیاد رایج نیستند. زیرا نمی‌توانیم مکنونات قلبی خود را با هر کسی در میان بگذاریم. انسانها دوست ندارند برای هر کسی در دل و با هر کسی رابطه خصوصی برقرار کنند به همین دلیل روابط و ارتباطات من و تو بسیار کمیاب و مظهر روابط میان فردی کامل است. (جولیاتی. ۱۳۷۹، ص ۴۵-۴۹)
بی‌تردید در شمردن انواع ارتباط، می‌توانیم انواع دیگر کنش ارتباطی را بیابیم ولی آنچه که مسلم است این است که ارتباط در هر قالبی بگنجد، پیامش مثبت است و سازنده، البته اگر محتوای ارتباط هدفمند و خیرگرایانه باشد و در غیر این صورت پیام‌های منفی، آسیب‌زا هم می‌تواند در قالب پیام‌های ارتباطی بگنجد. به هر صورت آنچه که در یک پیام مهم است، تأثیر می‌باشد و رساندن پیام به گیرنده پیام.
ادامه دارد ... .

سه شنبه 4/12/1388 - 14:18
خواستگاری و نامزدی

به نام خدا - سلام  . 

 ارتباط دغدغه ذهنی بشر از سپیده دم تاریخ تاکنون:ارتباط برقرار کردن، از آغاز جهان هستی، بعنوان نیاز طبیعی انسان در تعامل با دیگران همواره مورد بحث بوده است، بسیار مباحث و گفته‌ها در این مورد آمده و بعد از این نیز خواهد آمد، در واقع برآیند تعاریف مختلف گویای آن است که هر کسی از دیدگاه خود به تعریف ارتباط و ویژگی‌ها و شرایط برقراری آن می‌پردازد،
اما آنچه مسلم است بی‌تردید پیام همه این نوشته‌ها، دیدن، شنیدن، درک و پذیرش روح انسان از سوی طرفین است و آنگاه یک ارتباط انسانی برقرار شده است. در همة زمان‌ها، در همة فرهنگ‌ها و در همة ملیت‌ها، و با همه شرایط اجتماعی متفاوت در جای جای جهان هستی، ارتباط و چگونگی و چرایی برقراری آن همواره مورد بحث و مباحثه قرار گرفته است. و در شرایط اجتماعی متفاوت، قالب‌های برقراری ارتباط هم مختلف بوده است، اما هدف همة این ارتباطات همواره برقراری ارتباطی انسانی بوده است. هر چند در اینگونه ارتباطات، گاهاً اهدافی عینی هم مد نظر بوده است، حال هدف هر چه باشد، بهر صورت متعامل در پی برقراری ارتباط است، از آغاز آفرینش جهان هستی، ابزارها، مکانیسم‌های برقراری ارتباط، گاه کلامی یا غیر کلامی؛ گاه از طریق تصویری یا سنگ نبشته‌ای بر روی دیوار، در داخل غارها یا بر روی قالیچه و پارچه‌ای، و بعدها توسط پیک‌ها و قاصدها و سپس با توجه به پیشرفت بشر از طریق رسانه‌های نوشتاری، شنیداری و بعد دیداری صورت گرفته است. در حقیقت:
قالب‌های برقراری ارتباط امروزه و در جهان معاصر بسیار پیشرفته و مترقی می‌باشد بطوری که اگر کوچکترین مسئله‌ای در دورترین نقطه جهان هستی رخ دهد، با مطلع شدن انسان‌ها در کمتر از چند ثانیه در سایر نقاط هستی، بلافاصله با آن واقعه ارتباط برقرار شده است و انسان بگونه‌ای واکنش نشان می‌دهد، خوشحال بودن، ناراحت شدن، همدلی، خشمگین شدن و... و عکس‌العمل‌های مختلفی که بگونه‌ای نشان از دریافت پیام توسط گیرنده می‌باشد، صورت می‌گیرد. در جهان معاصر انسان بدون ارتباط، انسانی افسرده و مرده است. چرا که در پویایی ارتباط انسانی است که حالاتی مانند بالندگی، شادابی، تحول، تحرک،.... مسیر انسان را مشخص و شفاف می‌کند و باعث سرعت در رسیدن به اهداف می‌گردد. جامعه امروز و دنیای معاصر کنونی، جامعه‌ای است که حتی در خلوت انسان‌ها هم ارتباط صورت می‌گیرد ، آیا ارتباطی که امروز، از طریق اینترنت با دورترین نقطه جهان صورت می‌گیرد، قابل قیاس با چگونگی برقراری ارتباط صدها سال پیش و حتی دهها سال پیش می‌باشد؟ به طور قطع و یقین جواب نه می باشد، امروز پیشرفت وسایل ارتباط جمعی نوین و توسعه روزافزون فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و بویژه، اینترنت و ماهواره تاثیر شگرفی بر برقراری ارتباطات در زندگی مردم و نیز رفتار و مناسبات اجتماعی آنان گذارده است.
پیامدهای فرهنگی و اجتماعی تکنولوژی جدید ارتباطی به مانند فکس، تلویزیون‌های ماهواره‌ای و اینترنت به نوعی برقراری ارتباطات انسانی را وارد«عصر دوم رسانه‌ها» کرده است که به کلی با«عصر اول رسانه‌ها» متفاوت می‌باشد.در عصر اول رسانه‌ها، در برقراری ارتباط، انسان‌های عاقل، خود بسنده، با ثبات و متمرکز پرورش می‌یافت و تولید کنندگان اندک برای مصرف کنندگان بسیار، پیام‌ها را تولید و ارسال می‌کردند. اما در عصر دوم رسانه‌ها، ارتباطات دیجیتالی، انسان‌های لایه لایه، متغیر و منفعل و مصرف کننده را پرورش می‌دهد و بواقع مهمترین پیامدهای فرهنگی رسانه‌های الکترونیک جدید، در برقراری ارتباطات، ظهور هویت فرا ملی نزد استفاده کنندگان آنها است.
رشد و پیشرفت تکنولوژیکی ارتباطات هر چند نکات بسیار مثبتی را برای بشریت به ارمغان آورده است اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که:
«امروزه ممکن است هر جامعه‌ای با اطمینان اعلام کند که بر مشکلات تاریخی و معاصر ناشی از ارتباطات فایق آمده است، اما در دهه آینده یا نهایتاً قرن آینده متوجه خواهد شد که پیشرفت‌های تکنولوژیک، چه پیامدها، سردرگمی‌ها و مشکلات پیش‌بینی نشده‌ای برایش به ارمغان آورده است. « سین مک براید ۱۹۸۰»
● چرایی و چگونگی برقراری ارتباط
شما در دنیایی زندگی می‌کنید که به دنیای ارتباطات موسوم است، و.... هر یک از این کنش‌ها و فعالیت‌ها ی که شما ا نجا م می د هید یک ارتباط نامیده می‌شود. بنابه شرایط و مناسبات در هر یک از این برخوردها رفتار خاصی را پیشه می‌کنید. و بواقع کنش شما هدفمند است و در یک ارتباط عقلانی قرار می‌گیرید و انتخاب کنش تصادفی نیست، یعنی اینکه شما در عملتان و ارتباطتان هدفی را دنبال می‌کنید؟ حال این سئوال‌ها مطرح می‌شود که: چرا ارتباط برقرار می‌کنید؟ هدف ارتباط چیست؟ و در حقیقت برقراری اینگونه ارتباطات محتاج چه پیش زمینه‌های قبلی و اهداف پیشین است؟
● چرا ارتباط برقرار می‌کنید؟
  قابل ذکر است که موارد ششگانه ز یر از کتاب “The Dynamics of Human Communication” نوشته Gaile. Myers & Michele T. Myers ترجمه شده است.)
۱) ارتباط برقرار می‌کنید تا خود را بهتر بشناسید و خود را کشف کنید. ارتباط برقرار می‌کنید تا در یابید که در برخورد با دیگران چگونه باشید و در حقیقت مهمترین مرکز توجه در ارتباط، خود شما هستید و باید هم باشید و از این بودن نباید احساس شرمندگی کرد.
۲) ارتباط برقرار می‌کنید تا دیگران را بیشتر بشناسید و از شک و تردید دربارة اطرافیانتان بکاهید. اغلب کارهایی که دیگران صورت می‌دهند و یا در مورد آنها اظهار نظر می‌کنند شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و مایل هستید رفتاری متناسب با رفتار دیگران داشته باشید. این که مثل آنان باشید یا نه، انتخاب با شما است. اما غالباً افراد برای پی بردن به احساس، افکار و یا مطلع شدن از چگونگی رفتار دیگران، ارتباط برقرار می‌کنند.
۳) ارتباط برقرار می‌کنید تا جهان پیرامون خود را بشناسید. شما قادرید دنیای کنونی، گذشته و آینده را کشف کنید و برای برقراری ارتباط ثمربخش از توانایی منحصر به فرد انسانی یعنی استفاده از نمادها- بویژه زبان- بهره‌مندید.
امروزه شما، به یمن اطلاعات و فناوری و وسایل ارتباط جمعی نوین، هم از رویدادها و عقاید جاری مطلعید و هم به اطلاعات و مباحث مربوط به باورها و رویدادهایی دسترسی دارید که قرن‌ها پیش رخ داده و یا هزاران کیلومتر دورتر از شما به وقوع پیوسته‌اند.وقتی به سفر می‌روید، مطالعه می‌کنید، پژوهش علمی را تحقق می‌دهید و یا گفتگوهای خودمانی با هم کلاسیها و اعضای خانواده می‌کنید، سعی دارید نسبت به جهان پیرامون معرفت و شناخت پیدا کنید.
۴) ارتباط برقرار می‌کنید تا دنیا را با دیگران تسهیم کنید و آنها را یاری رسانید. شما مهم‌ترین هدف ارتباط هستید و دربارة خود از دیگران کسب اطلاع می‌کنید. این ارتباط شما را به خانواده، دوستان، گروهها و انجمن‌ها پیوند می‌زند. هدف مهم دیگری که دنبال می‌کنید. برقراری ارتباط و حفظ تداوم آن است. بدین معنی که از شما قدردانی شود، به شما توجه شود، شما را دوست بدارند و شما نیز آنان را دوست بدارید.
هنگامی که با دیگران گفتگو می‌کنید و یا مهر و علاقه خود را ابراز می‌دارید در حقیقت رابطه انسانی با اهمیتی را موجب می‌شوید، اگر چه بر روی شما به عنوان یک فرد تمرکز دارند، اما بسیاری از متخصصان از جمله معلمان، پرستاران، وکلا، کارگزاران و صدها صاحب حرفة دیگر، خود را وقف دیگران کرده‌اند تا از طریق ارتباط مصالح و منافع دانشجویان، بیماران، موکلین و مراجعین را تامین بکنند و در رفع نیازهای اساسی آنان گام بردارند.
۵) ارتباط برقرار می‌کنید تا انها را مجاب کنید و تحت تاثیر قرار دهید و یا در برابر نفوذ دیگران ایستادگی کرده و میزان آن را بسنجید. وقتی دوست خود را متقاعد می‌کنید که به جای رفتن به کتابخانه، همراه شما به سینما بیاید، قطعاً ارتباط در کانون فعالیت‌ها قرار خواهد داشت. الگوی ارتباط در ایام کودکی با دستورات و فرامین اعضای خانواده شکل می‌گیرد ولی در سالهای بعد الگوی ارتباط تغییر میکند و امر و نهی مقتدرانه جای خود را به اقناع و تاثیرگذاری می‌دهد. رئیس یا والدین به عنوان مرکز اقتدار نه فقط باید قدرت کنترل و نظارت داشته باشند بلکه باید از طریق ارتباط با دیگران قدرت اعمال نفوذ و تداوم آن را نیز دارا باشند، تا بدین ترتیب عواقب اجرا نکردن دستورات را به آنها گوشزد کنند. ارتباط همراه با پاداش و تنبیه می‌تواند اهرم قدرتمندی در به نظارت و به نظم در آوردن دیگران باشد. معلمان، مدیران، والدین، سیاستمداران، بازرگانان و رهبران مذهبی از معدود افرادی هستند که هدفشان از ارتباط تاثیر گذاری و تغییر عقیده و طرز عمل دیگران است.
۶) ارتباط برقرار می‌کنید تا تفریح کنید و لذت برید و از نظام خشک و انعطاف ناپذیر انواع دیگر ارتباط، رهایی یابید وقتی لطیفه‌ای را برای کسی تعریف می‌کنید بر روابطتان اثر می‌گذارد حتی اگر هدف شما تفریح صرف باشد، تماشای نمایش تلویزیون، فیلم سینمایی یا نمایش صحنه‌ای(تئاتر) می‌تواند اهداف گوناگونی را شامل شود که یکی از آنها فراهم آوردن شرایطی است که از ارتباط خشک و سخت فاصله بگیرید و از تنش‌ها و مسئولیت‌های زندگی رها شوید.
برای استراحت و تمدد اعصاب خود چه می‌کنید؟ این پرسشی است که در اغلب مصاحبه‌ها از افراد پر مشغله سئوال می‌شود.پاسخ این سئوال از فعالیت‌های فیزیکی افراد گرفته(«پیاده روی می‌کنم»، «؟ بازی می‌کنم»، «با بچه‌ها دو چرخه سواری می‌کنم»، «پرورش اندام کار می‌کنم») همه و همه مستلزم برقراری ارتباط خواهد بود. این فعالیت‌ها، خواه شرکت در مسابقه‌ای باشد، خواه همکاریهای متقابل افراد در کار، همگی بر مبنای گونه‌های مختلف ارتباط صورت می‌گیرد.
  ارتباط چیست؟
 در یک بررسی کلی می‌توان گفت:«ارتباط ((Communication شاخة علمی تازه‌ای است که از تلفیق ریاضیات، فیزیک، روانشناسی، زیست‌شناسی، و زبان‌شناسی به وجود آمده است.» ولی باید افزود که این رشتة تازة علمی نه تنها مورد توجه زبان‌شناسی و رشته‌های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته، بلکه به تدریج در علوم تجربی نیز راه باز کرده است. علاوه بر آن در دهه‌های اخیر، بینشهایی مانند نظریة «کنش متقابل نمادی»( Symbolic interaction) در جامعه‌شناسی شکل گرفته که طی آن ارتباط ، به ویژه ارتباطات نمادین، پایه و اساس تمامی کنشهای اجتماعی شناخته شده است.
 اما محققان، به ویژه در جهان سوم، به دلایل مختلف پیش از آنکه به مطالعة رشتة اصلی این دانش یعنی ارتباطات انسانی بپردازند توجه، فرصت و بودجه‌های تحقیقاتی را صرف ارتباط جمعی کرده‌اند و شاید همین کم توجهی ، در کنار جوان بودن این رشته از دانش بشری. سبب شده است که هنوز تعریف کامل مورد توافق دانش پژوهان علوم ارتباط، یعنی رشته‌های گوناگون علوم اجتماعی و علوم تجربی تدوین نشود.
 برای ارتباط تعاریف زیادی در کتابهای مختلف آمده است که به نظر من بسیاری از آنها جامع و مانع نیست. در زیر به بررسی تعدادی از این تعاریف می‌پردازیم.
  نگاهی به تعاریف ارتباط
 از میان فرهنگهای لغت خارجی، و بستر و از فرهنگهای فارسی فرهنگ دانشگاهی انگلیسی- فارسی آریان پور و فرهنگ فارسی معین را انتخاب می‌کنیم.
 در فر هنگ لغا ت وبستر،communicationعمل ار تبا ط بر قر ار کر د ن ،تعر یف شد ه ا ست.در این فر هنگ همچنین از معا د ل ها یی ما نند تا ثیر (impact)،بخشید ن(bestow)،ا نتقا ل د ا دن(lonvey)،آ گا ه سا ختن ،مکا لمه و مر او ده و دا شتن(have interaction) استفاده شده است.
 ر وبستر اضافه شده است که عمل برقرار کردن ارتباط می‌تواند از طریق کلمات. حروف، پیامها، کنفرانسها، مکاتبه‌ها و دیگر راهها انجام گیرد. (محسنیان راد، ۱۳۸۰، ص ۴۲-۴۱)
 فرهنگ دانشگاهی انگلیسی- فارسی دکتر عباس آریان‌پور برای لغتcommunication معادلهای فارسی زیر را ارائه داده است.
 ارتباط، خطوط ارتباطی، وسایل ارتباطی، مبادله، گزارش، ابلاغیه، ابلاغ، اطلاعیه، نقل و انتقال، مراوده، اخبار، مشارکت، جلسة رسمی و سری فراماسیونها، عمل رساندن، ابلاغ، کاغذنویسی، مکاتبه، سرایت، راه، وسیله نقل و انتقال ، (آریان‌پور، ۱۳۵۴، ص ۴۳۲)
 فرهنگ فارسی معین، ارتباط را یک بار به صورت مصدر متعدی و بار دیگر اسم مصدر معنی کرده است.
۱) مصدر متعدی: ربط دادن، بستن ، بر بستن، بستن چیزی را با چیز دیگر
۲) اسم مصدر: بستگی پیوند، پیوستگی، رابطه. (معین، ۱۳۵۶، ص ۱۸۹)
ادامه دارد ... .

سه شنبه 4/12/1388 - 14:11
ازدواج و همسرداری

به نام خدا -سلام .  

 هر چند ما دوست داریم که سوالات همه شما را با ذکر مفصل کلیه جزییات پاسخ دهیم، اما همانطور که قبلا هم گفته ایم تعداد نامه ها آنقدر زیاد هستند که انجام این کار برایمان مقدور نیست. به همین دلیل سعی می کنیم به مواردی که برای بیشتر خوانندگان به صورت سوال در آمده، پاسخ دهیم. مقاله زیر را بخوانید، شاید سوال شما نیز جزء مطالب این هفته باشد.
 رسش و پاسخ این هفته مربوط به این امر است که: در ابتدای آشنایی چه موقع آقایون می توانند علاقه خود را نسبت به همسر خود ابراز کنند، در قرارهای اولیه چه کار انجام دهند که تاثیر مثبتی بر روی طرف مقابل بگذارند، چه کار کنند که خانم احساس بهتری نسبت به آنها پیدا کند و چه موقع باید با مسائل رک برخورد کنند.
  چه موقع باید علاقه خود را به همسر تان ابراز کنید؟
 در این قسمت یک نکته حساس وجود دارد: اگر شما با همسرتان مانند یک دوست معمولی برخورد کنید و در رمانتیک بودن زیاده روی نفرمایید، او خیلی بیشتر مجذوب شما خواهد شد.
 خیرا با یکی از دوستانم صحبت می کردم. او برایم تعریف می کرد که چندی پیش اقدام به ازدواج کرد و صادقانه بگویم خانم آنقدر سر تر از خودش بوده که اصلا تصور نمی کرده بتواند با او رابطه عاطفی برقرار کند، به همین دلیل تصمیم میگیرد که همانند یک دوست عادی با او برخورد کند.
او اصلا تلاش نمی کرد که نظر خانم را به خود جلب کند. خود را نیازمند و محتاج جلوه نمی داد. و انجام تمام این امور فقط و فقط به این خاطر بود که اصلا فکر نمی کرد خانم او را در بازی راه بدهد.
● نتیجه چه شد؟
 این رفتار از هم گسیخته و مستقل، معجزه به بار آورد. نظر خانم به او جلب شد و شالوده یک رابطه عاطفی طولانی مدت (ازدواج) پی ریزی شد.
آقایون معمولا در بیان احساسات خود زیاده روی می کنند. این امر واقعا کار زننده ای است.
بنابراین به جای این کار، به صندلی خود تکیه دهید، و خونسرد باشید؛ آنوقت میتوانید از نتایج بدست آمده، نهایت لذت را ببرید.
  برای اولین قرار چه کاری انجام دهیم ؟
 یلی خوشحالم که این سوال را پرسیدید.
 گر شما یک خانم را با این امید به بیرون می برید که صرفا کاری انجام دهید که او به شما علاقه پیدا کند، فقط شرایط را برای خودتان مشکل تر و بدتر می کنید.
● چرا؟
 چون اگر بیش از اندازه برای او پول خرج کنید، به این نتیجه می رسد که شما انسان کاملی نیستید و می خواهید از طریق پول خودتان را نشان داده و او را به سمت خود بکشانید. و دیگر اینکه با این کار ثابت می کنید که خیلی خوش شانس بوده اید که او را پیدا کردید و وقت خود را با او سپری می کنید.
به جای این باید او را به نوشیدن یک قهوه دعوت کنید. اگر دیدید که او با معیارهای ذهنیتان تطابق ندارد، به راحتی و بدون فوت وقت می توانید قهوه خود را تمام کرده و او را ترک کنید.
  اصلا هم لازم نیست برای بیان این امر خجالت بکشید.
 برای جلب نظرش لازم نیست برایش بیش از اندازه مایه بگذارید. اگر قرار باشد کسی در رابطه چنین کاری را انجام دهد، بهتر است او سعی کند که نظر شما را جلب کرده و رضاییتتان را فراهم آورد.
 این موارد دقیقا بر خلاف کارهایی است که اکثر آقایون انجام می دهند، غافل از اینکه رعایت آنها می تواند شما را به سمت نتایج مطلوب رهنمون سازد.
 

بیشتر آقایون در اشتباه هستند و اغلب اوقات از استراتژی &#۰۳۹;&#۰۳۹;لطفا منو دوست داشته باش&#۰۳۹;&#۰۳۹; استفاده می کنند.
آنها نمی دانند که علاقه داشتن به یک فرد و جذب شدن به او دو مقوله کاملا مجزا هستند.
 ه همین دلیل کارهایی از قبیل: گل خریدن، تهیه غذا و تعریف و تمجید نمودن را انجام می دهند، به این امید که جرقه ای از دوست داشتن در دل خانم پدیدار شود.
 قینا این کارها هیچ کمکی به افزایش جذابیت شما نخواهند کرد.
  اصل قضیه اینجاست: از آنجایی که این امور هیچ کمکی به شما در راه افزایش جذابیت نمی کنند، به خرج دادن تلاش بیش از حد در مورد این نوع استراتژی ها هیچ گاه شما را به اهدافی که در نظر دارید، نزدیک نمی کنند.
 رست مثل اینکه بخواهید یک کیک را با دستور العمل پخت اسپاگتی درست کنید.
 به جای آن شما نیازمند یک تکنیک کاربردی هستید. تلاش در راه متقاعد کردن او برای دوست داشتنتان را متوقف کنید.
 به جای آن سعی کنید میزان جاذبه و مردانگی خود را افزایش دهید.
  آیا رک بودن با خانم ها کار درستی است؟
 بله، حتما
در این قسمت یک نمونه از روش های برخورد مستقیم، که نتیجه مثبت در بر دارد را برایتان ذکر می کنیم.
  پیش از رفتن بر سر قرار، بر روی صحبت کردن و راه رفتن خود کمی تمرین کنید و سعی کنید روند این کارها را آرام تر کنید، هنگام حرف زدن به صندلی تکیه دهید، دست هایتان را از جیب ها در آورید و لبخندی بر روی لب داشته باشید.
 سعی کنید درب ورودی مکان های مختلف، نظیر کافی شاپ را برای خانم ها باز کنید. معمولا نیمی از آنها اصلا از شما برای انجام این کار تشکر نمی کنند.
روی همین نکته دست بگذارید و از آنها ایراد بگیرید، تازه شاید بتوانید او را متقاعد کنید که برای جبران این کار خود، برایتان قهوه بخرد!

منبع: تهران مانیا

سه شنبه 4/12/1388 - 14:6
خواستگاری و نامزدی

 به نام خدا -سلام .

 زندگی انسان از بدو تولد در میان دیگران و در اجتماع آغاز می شود.
نوزاد كه به تدریج در میان دیگران زندگی می‌كند، رفتارهای اجتماعی را یاد می گیرد و با محیط زندگی خود سازگار می شود.
یكی از رفتارهای اجتماعی انسان حرف زدن یا ارتباط كلامی است. «بطور كلی ارتباطCommunication یعنی فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده مشروط برآن كه محتوای مورد انتقال از فرستنده‌ برگیرنده منتقل شود و بالعكس . برای برقراری رابطه، انتقال دهنده و گیرنده بایدكد یا رمزمشتركی داشته‌باشند تا معنی اطلاعات موجود درپیام بدون‌اشتباه تعبیر‌شود.»۱
 این كد یا رمز مشترك در ارتباط كلامی از جنس كلام یا زبان مشترك است ; كه خود همواره با رمزها و كدهای غیر كلامی مثل حركات و حالتهای بدن , چهره و دست و ... همراه است ( زبان بدن ) . این رفتارهای غیر كلامی به شكلی تفكیك ناپذیر بخش كلامی شنونده را تحت تاثیر خود قرار می دهد .
با توجه به تعریف ارتباط، هر ارتباطی دو سو دارد: یكی فرستنده و دیگری گیرنده (فعلاً به پیام و كانا‌ انتقال آن كاری نداریم.)
در ارتباط كلامی فرستنده همان گوینده‌است و گیرنده همان شنونده .
بنابراین می بینید كه نقش شنونده كم از گوینده نیست و هر دو نقشی برابر در انتقال پیام یا در ارتباط كلامی دارند.
پس گوش‌دادن هم بخشی از ارتباط كلامی است.
حالا به این پرسش پاسخ دهید: یك شنونده خوب چه ویژگی هایی دارد؟
 شنونده ی خوب یا فعال نقش خود را در ارتباط كلامی می داند و آن را دست كم نمی گیرد. برای مثال وقتی كسی حرف می زند، شنونده ی خوب مراقب است که
حواسش پرت نشود. برای این كار سعی می كند هرچند لحظه یك بار حرف‌های شنونده را در ذهن خود خلاصه كند و مهم‌ترین بخش آن را به خاطر بسپارد.
مراقب زبان بدن یا پیام‌های غیركلامی خود است . برای این كار سعی می كند به حالت‌های خود تسلط داشته‌باشد. گاه‌‌گاه با یك حركت سر یا دست یا تغییرحالت در چهره‌ نشان دهد كه دارد به حرف گوینده توجه می كند. گاه با بیان كلمه‌های كوچك و اصوات لازم گوینده را تشویق می كند كه به حرفش ادامه دهد.
▪به ارتباط از طریق چشم اهمیت می دهد و به چشم‌های طرف مقابل نگاه می كند.
▪وسط حرف گوینده نمی آید و كلامش را قطع نمی كند.
▪بی حوصلگی و بی تابی نمی كند و نشان نمی دهد كه باقی حرف را می داند.
▪سعی نمی كند پیش‌داوری و قضاوت كند یا گوینده را محكوم كند.
▪ به فكر دفاع از خود نیست و تلاش نمی كند عقاید خود را به دیگری بقبولاند.
▪برای پاسخ به پرسش ها عجله نمی کند و فرصت می دهد طرف مقابل فکر کند.
▪سعی می كند احساسات گوینده را درك كند و برای این كار بد نیست خودش را به جای او بگذارد.
▪در مواقع لزوم احساس طرف مقابل را در قالب كلمه‌های خودش (شنونده) بازگو می كند.
▪ اطلاعات خود را به رخ طرف مقابل نمی كشد.
▪ سعی می كند پیا‌م‌های غیركلامی گوینده را درك كند.
 گوینده را سوال پیچ نمی كند.
 البته باید توجه داشته باشیم همه‌ی این سفارش‌ها برای موقعی است كه كسی بخواهد شنونده‌ی فعالی باشد. مسلماً ما همیشه فرصت نداریم یا به دلایل دیگر اصلاً مایل نیستیم شنونده‌ی فعالی باشیم در آن صورت باید به فكر تكنیك‌هایی برای پایان دادن به گفتگو باشیم.
 تعریف از : فرهنگ علوم رفتاری ، علی‌اكبر شعاری نژاد مریم احمدی مدیر برنامه ریزی و امور اجرایی موسسه مادران امروز
منبع : موسسه مادران امروز

سه شنبه 4/12/1388 - 13:59
طنز و سرگرمی

به نام خدا - سلام . 

  می توانیم این مقاله را خیلی خلاصله عنوان كنـیم:اگـر دوستی از شما درخواست قرض پول زیاد نمود، همیشه یك چیز را بگویید: ندارم . و خلاص.
اما ما مـی دانیم كـه ایـن چیز پـسندیـده ای بـرای شـمـا نیست چون "او دوست واقعا" خوبی اسـت"، یا "شـما به او اعتماد دارید"، یا " از ۶ سالـگی او را میشنـاسـید"، یـا "برادر شماست"، درست است؟ به این راحتی هم نیست.
توجه داشته باشید كه منظور از قرض دادن پول، مقدار زیاد آن است نه مبلغ جزئی. اگر دوستی از شما ۵۰ یا ۱۰۰هزار تومان پول خواست، اگر توانایی دارید خسیس نباشید، به او بدهید.
 توجه داشته باشید كه قرض دادن پول برای حـل مـشـكـلات دوسـتـان امـری پـسندیده و قابل تحسین است اما هنگامی كه مبـلغ پـول زیاد مـی شود مـمـكن اسـت بـاعث بـروز برخی مشكلات گردد. انگیزه طرف مقابل در استقراض می تواند در تصمیم گـیـری شـما در دادن یا ندادن پول بسیار مؤثر باشد. اینكه او پول را برای چه منظوری میخواهـد و قرار است در چه راهی صرف شود. نهایتا" حق انتخاب با شما است.
در این بخش چند دلیل كه چرا نباید پول زیـاد بـه دوسـتـتـان قـرض دهید آورده شده ولی ممكن است شرایط متفاوت بوده و ایـن دلایـل، دلایـل قانـع كنـنـده ای بـرای مـمانــعت از پرداخت پول نباشند.
● استقراض بدلیل كم خردی
 اولین سوالی كه پیش می آید این است كه چـرا او خـود را در موقعیتی قرار داده كه نیاز به قرض پول پیدا كند. اگر به دنبـال زیـاده خـواهی و تـجـمل گـرایی و دراز كـردن پای خود بیشتر از گلیمش است، مقصر خود او است. هیچ انسان عاقـلی بیدلیل خود را مقروض نمیكند.
● آب رفته به جوی باز نخواهد گشت
قرض دادن پول زیاد، سرمایه گذاری محسوب نمی گردد. چـون او یـك دوست است بعید بنظر می رسد كه بخواهید بصورت "اقساط" پول را از او پس بگیرید. بنابراین پولتان یكی دو سال از جیبتان بیرون مانده و هنگامی كه آنرا پس می گیرید به دلیل تورم حتی قادر به خریدن یك آب نبات چوبی نیز نخواهید بود.
● پول رابطه دوستی را خراب می كند
دراغلب موارد پول نقش اساسی در ایجاد شكاف بین دو دوست ایفا میكند. این موضوع در مورد شریك كاری صدق نمی كند چون هنگامیكه شما وارد یك رابطه كاری میشوید، می دانید كه پول چیزی است كه رابطه شما بر اساس آن پایه گذاری شده است. اما در رابطه با دوستان، پول باعث خواهدشد افراد در موقعیتهای نامناسبـی قرار بگیرند. فردی ممكن است خود را برتر یا بالاتر از دیگری احساس كند كه این باعـث ناهنجاری در روابط خواهد شد.
● می خواهید به او صدمه بزنید؟
پــول ریـشـه همه بـدی ها اسـت، بـخصوص هنگامیكه پول شما دست دوستتان باشد. دوست ندارید به دلیـل پـس گرفـتن پول خود به فكر آزار و اذیت دوستتان بیفتید. شما به اندازه كافی استرس و دشمن برای جنگ و جدال دارید.
● اگر باید قرض بدهید
فرض كنیم كه شما انسانـی رعـوف و رقیـق القلـبی هستید كه توان نه گفتن به دوست خود را نداریــد و دوست ندارید كه او بخاطر ممانعت شما دلگیر شود. حال چه باید كرد؟
از او ضمانت بخواهید: شـما پـول قرض دادید بنابراین باید چیزی بعنوان وثیقه نزد خود داشته باشید. چیزی كه ارزش آن بیشتر از پول پرداختی باشد تا اگر مجبور به فروش آن شدید، هرگز متضرر نگردید. ۲۰۰ هزار تومان به او قرض دادید؟ بایـد سـاعت رولـكس او را بگیرید. می خواهد بداند ساعت چند است؟ پس بـایـد سـریعا" پـول شـما را برگرداند. او هم چیزی از شما پیش خودش دارد. اینطور نیست؟
تحقیق كنید: دریـابید كه او پول را بـه چـه منظوری طلب میكند. درصورت امكان خودتان پول را مستقیما" پرداخت كنید تا كنترل بیشتری روی مساله داشته باشید. این تضمین می كند كه دوست شما پول را برای خرید مواد مـخـدر، سـفرهـای تـفریـحی و موارد مضر و غیر ضروری دیگر نمی خواهد.
هرگز بیشتر از توان خود پول قرض ندهید: هزینه ها را تا حدامكان پایین نگاه دارید. پس اندازه تمامی عـمرتان را به یـكباره پـرداخت نكنید چون ریسك از دسـت دادن دست مایه خود را باعث خواهید شد و ممكن است خود شما نیازمند و درمانده شوید.
زودباور نباشید: اگر او از پس دادن پول و یا پرداخت یكی از قسط ها سرباز زد، مطمئن شوید كه دلایل او برای عدم پرداخت قانع كننده و صحیح باشد. شما به او پول قرض داده اید پس حق شما است كه بدانید چرا او در بازپرداخت آن كوتـاهـی مـی كنـد. اگر جـواب مناسبی نداشت و نتوانست متقاعدتان كند، همان موضوعی كه قبلا گفته شد، یعنی بروز اختلاف و كدورت و در نهایت تخریب رابطه دوستـی، مـمـكن اسـت گـریـبان گیر شما شود.
خودتان را خلاص كنید: شاید برخی از شما موافق باشید كه اگر دوست شما وضعیت مالی خوبی نداشت و مقدار پول قرض داده شده نیز ناچیز (مثلا" ۲۰۰ هـزار تومان) بود، بهتر است از خیر پولتان بگذرید. به این ترتیب او دیگر از شما طلب پول نخـواهد نمود.
 ار دیگر متذكر می شویم كه قرض دادن پول چنانچه در وسع شما بوده و باعث برطرف شدن "نیاز واقعی" دوستانتان گردد امری پسندیده و واجب است.
منبع:سایت تحلیلی MLM 

سه شنبه 4/12/1388 - 13:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته