• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 54628
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چرا شيطان به « رجيم» توصف شده است؟
پاسخ : « رجم» به معناي رانده شدن ميباشد و به شيطان « رجيم» مي گويند چون از آسمان رانده شده است. چنانکه خداي تعالي مي فرمايد: « فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم»، « از شيطان مطرود به خدا پناه ببر»
کد سوال : 54629
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چرا در قرآن شيطان « وسواس خناس» ياد شده است؟
پاسخ : چون آهسته آهسته و گام به گام با انسان هم سخن شده و افکار زشت را پنهاني به وي منتقل مي کند. خداوند سبحان فرموده است: « من شر الوسواس الخناس»، « از بدي وسوسه کننده نهان شونده»شيطان، وسواس ناميده شده پس وسواس به معناي وسوسه است و آن عبارت از صدايي مخفيانه و پوشيده است که احساس نمي شود.
کد سوال : 54630
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : کداميک از کارهاي بني آدم براي شيطان رنج آورتر است؟
پاسخ : سجده بر خداي عزوجل نه تنها از بزرگترين عبادات مي باشد بلکه بايد گفت بهترين شکل عبادت خدا، از طريق سجده امکان پذير است. و هيچ کاري براي شيطان رنج آورتر از اين نيست که فرزند آدم را در حال سجده ببيند. چرا که خود او به سجده آدم (عليه السّلام) امر شد اما او نافرماني کرد. برترين حالات نزديکي بنده به پروردگارش حالتي مي باشد که وي به سجده افتاده است.
کد سوال : 54631
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : يک زن خوب از نظر اخلاقي چه ويژگي هايي دارد؟
پاسخ : خداي تعالي مي فرمايد: « فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ الله»طبق اين آيه زنان نيک پس از آنکه در درجه نخست فرمانبردار امر خداوند هستند، در پي آنند تا حقوق شوهران خود را در نبودشان حفظ نمايند. يکي اين که وجود خود را از تعرض بيگانه محفوظ دارند؛ ديگر آن که از مال و دارايي شوهرشان پاسداري کنند. همان حقوقي که محافظت از آن بر هر زني واجب است. رسول الله (صلّي الله عليه و آله) در اين رابطه مي فرمايند:« خير النساء التي اذا نظرت اليها سرتک و اذا امرتها اطاعتک و اذا غبت عنها حفظتک في نفسها و مالک» « بهترين زنان کسي است که هرگاه به او نظر اندازي جمال او تو را شادمان سازد و هرگاه به او فرمان دادي اطاعت کند و چون از حضور او غايب شدي حقوق تو را درباره وجود خويش و نيز مال و ثروتت پاس دارد و حفظ کند»
کد سوال : 54632
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : ديدگاه قرآن کريم نسبت به مقام و جايگاه مادر چيست؟
پاسخ : از مضمون آيات کريمه اي که در اين مورد وجود دارد متوجه مي شويم که هرگاه خداي عزوجل درباره احسان به والدين سفارش مي فرمايد پس از آن فقط از مادر ياد مي کند: « ووصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها»« و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش کرديم مادر با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد»« و وصينا الانسان بوالديه حملته امه وهنا علي وهن و فصاله في عامين»« و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کرديم مادرش به او باردار شد سستي بر روي سستي، و از شير بازگرفتنش در دو سال است»اما اين که چرا در اين آيات نسبت به مادر به صورت اختصاصي توصيه شده بايد گفت: چون فضيلت پدر پيش چشم فرزند او آشکار است و فرزند مي بيند که پدر همواره خواسته هايش را برآورده ساخته و آنچه اراده کند فراهم مي نمايد. ولي ارزش والاي زحمات مادر بر او پوشيده است. چون مادر آن قسمت از نيازهاي فرزند را برطرف مي کند که در طول حيات وي به چشم نمي آيد يا از نظر عقلي قابل درک نيست. به طور مثال مادر است که بعضا شبها بيدار مي ماند و فرزند خود را شير مي دهد و اوست که فرزندش را در شکم حمل کرده و سپس به دنيا مي آورد ولي به محض آن که فرزند بزرگ مي شود و قدرت انديشيدن مي يابد آن کسي را که در مقابل خود مشاهده مي کند تنها پدر است. وقتي پدر نيازها و گرايشات فرزند را جامه تحقق مي پوشاند، او اين لطف و فضل چدر را احساس مي کند ولي به ندرت اتفاق مي افتد که رنج و زحمتي را که مادرش به خاطر او متحمل شده در اندازه حقيقي آن قدر بداند. علت توصيه اختصاصي درمورد مادر از همين امر ناشي شده است. تا جايي که رسول گرامي اسلام (صلّي الله عليه و آله) به شخصي سه مرتبه فرمودند: « مادرت را درياب! مادرت را درياب! مادرت را درياب!» بعد از آن است که فرمودند: « و نيز پدرت را»
کد سوال : 54633
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : قرآن کريم چگونه حجاب را بر زن واجب گردانيده است؟
پاسخ : خداي سبحان با بيش از يک آيه حجاب را بر زن واجب ساخته است که در اينجا بعضي از آنها را ذکر مي کنيم:« يا ايها النبي قل لازواجک و بناتک و نساء المومنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلک ادني ان يعرفن فلا يوذين»« اي پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مومنان بگو: پوشش هاي خود را بر خود فروتر گيرند. اين براي رسيدن به آن منظور که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند نزديکتر است.»اين فرمايش خدا « يدنين عليهن من جلابيبهن» ( پوشش هاي خود را بر خويش نزديک تر کنيد) سخن فراگير و عامي است که شامل پوشاندن همه اجزاي بدن از جمله سر مي شود و حکايت از وجوب امر دارد. از اين ميان صورت و کف دستها به استناد اين فرمايش خداي تعالي استثنا و خارج شده است:« لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها»« و زيورهاي خود را آشکار نکنند مگر آنچه که طبعا از آن پيداست»« ذلک ادني ان يعرفن» يعني اين نزديک ترين راه براي شناسايي آنان ( به عفت و صيانت نفس) است. البته حجاب، ميان پوشيده از سويي و طمع اهل گناه و فسق و گمان اهل شک از سوي ديگر مانعي ايجاد مي کند که « فلايوذين» تا او را به وسيله نگاه هاي گناه آلود و نقل سخنان غيرواقعي خود نيازارند. « و کان الله غفورا رحيما» يعني خطاهاي گذشته انسان را خدا مي آمرزد و بر کسي که پس از آن توبه کرده و با پشيماني بازگردد رحم مي کند.
کد سوال : 54634
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : کدام گناه بخشيده نمي شود؟
پاسخ : خداوند گناه را هر چند بزرگ و عظيم باشد مي آمرزد:« يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوب جميعا»« اي بندگان من - که بر خويشتن زياده روي روا داشته ايد - از رحمت خدا نوميد نشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مي آمرزد.»ولي گناهي که آمرزيده نمي شود، شريک قائل شدن براي خداي متعال است :« ان الله لا يغفر ان يشرک به و يغفر ما دون ذلک لمن يشاء»« مسلما خدا، اين را که به او شرک ورزيده شود نمي بخشايد و غير از آن را نيز براي هر که بخواهد مي بخشايد.»
کد سوال : 54635
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : انواع گناهان چيست؟
پاسخ : گناهان بر دو قسمند : کبائر و صغائر. کبائر : خداي تعالي مي فرمايد :« ان تجتنبوا کبائر ما تنحون عنه نکفر انکم سيئاتکم»« اگر از گناهان بزرگي که از انها نهي شده ايد دوري گزينيد بدي هايتان را از شما مي زدائيم»برخي گفتند گناه کبيره شامل تمام گناهاني مي شود که خداوند در قرآن براي کيفر آنها وعده آتش داده است. از حضرت امام صادق (عليه السّلام) روايت شده که مي فرمايد:« گناهان کبيره اي که عذاب الهي را به همراه دارد هفت نوع است: کشتن انسان به حرام و ناحق، نا فرماني و آزار پدر و مادر ( عقوق والدين)، ارتداد، رباخواري، تهمت زنا به زن پاکدامن، خوردن مال يتيم و گريختن از دشمن در جنگ.صغائر: گفته اند آن گناهاني مي باشد که کيفر و مجازات آن به شکل کاهش پاداش از صاحب و مرتکب آن است. برخي نيز مي گويند کبيره آن گناهي است که خداوند به مرتکب آن وعده عذاب اخروي داده، علاوه بر اينکه در قبال آن در دنيا نيز مجازات و حدي مشخص فرموده است. همچنين اصرار بر انجام گناهان صغيره را نوعي گناه کبيره دانسته اند بنا به فرمايش پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله) که فرمود:« لا کبيره مع الاستغفار و لا صغيره مع الاصرار»« هيچ گونه کبيره اي پس از آمرزش طلبيدن از آن ديگر کبيره نيست و هيچ گناه صغيره اي نيز پس از اصرار بر انجام آن ديگر گناه صغيره محسوب نمي شود.»
کد سوال : 54636
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : توبه چه کساني پذيرفته مي شود و توبه چه کساني پذيرفته نمي شود؟
پاسخ : خداوند توبه را با شرايطي مي پذيرد :« انما التوبه علي الله للذين يعملون السوء بجهاله ثم يتوبون من قريب فاولئک يتوبوا الله عليهم و کان الله عليما حکيما»، « توبه نزد خداوند تنها براي کساني است که از روي ناداني مرتکب گناه مي شوند سپس به زودي توبه مي کنند اينانند که خدا توبه شان را مي پذيرد و خداوند داناي حکيم است» بنابراين خداي سبحان توبه کساني را که بر گناهان آگاهانه اصرار مي ورزند نمي پذيرد و البته آنان نيز تا هنگامي که نشانه هاي مرگ برايشان هويدا نشود توبه نمي کنند . خداوند مي فرمايد:« وليست التوبه للذين يعملون السيئات حتي اذا حضر احدهم الموت قال اني تبت الان و لا الذين يموتون و هم اولئک کفار اولئک اعتدنا لهم عذابا عليما»« و توبه کساني که گناه مي کنند پذيرفته نيست، آنان که چون مرگ يکي از ايشان در رسد، مي گويد: اکنون توبه کردم، و نيز توبه کساني که در حال کفر مي ميرند، پذيرفته نخواهد بود آنانند که برايشان عذابي دردناک آماده کرده ايم.»اين چنين توبه اي تنها وقتي پذيرفته است که « نصوح» يعني خالصانه بوده و در جهت فرمان برداري از دستورات خداي تعالي و گردن نهادن به نواحي الهي باشد نه آن که از روي ناتواني و عجز. يا به خاطر گريز از موقعيتي باشد که پيش آمده. خداي متعال مي فرمايد :« يا ايها الذين آمنوا توبوا الي الله توبه نصوحا»« اي کساني که ايمان آورده ايد، به درگاه خدا توبه اي راستين کنيد.»
کد سوال : 54637
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : از چه حشرات و جانوراني در قرآن کريم ياد شده است؟
پاسخ : در کتاب خدا نام جانوران فراواني ذکر شده است که عبارتند از:زنبور:« و اوحي ربک الي النحل»« و پروردگارت به زنبور عسل وحي کرد.»مورچه:« قالت نمله يا ايها النمل»« مورچه گفت: اي گروه مورچگان.»هدهد:« فقال ما لي لا اري الهدهد.»« پس گفت: مرا چه شده است که هدهد را نمي بينم؟»فيل:« الم تر کيف فعل ربک باصحاب الفيل»« آيا نديدي پروردگارت با فيل داران چه کرد؟»مار:« فاذا هي حيه تسعي»« و ناگاه ماري شد که به سرعت مي خزيد.»گاه هم از آن با لفظ « ثعبان» (اژدها) ياد شده است:« فاذا هي ثعبان مبين»« ناگهان به اژدهايي آشکار تبديل شد»اسب و قاطر و الاغ:« والخيل و البغان و الحمير لترکبوها و زينه»« و اسبان و استران و خران را آفريد تا بر آنها سوار شويد و براي شما تجملي باشد»سگ:« فمثله کمثل الکلب ان تحمل عليه يلهث او تترکه يلهث»« پس داستانش چون داستان سگ است که اگر بر آن حمله ور شوي زبان از کام برآورد و اگر آن را رها کني، باز هم زبان از کام برآورد»گرگ:« و ترکنا يوسف عند متاعنا فاکله الذئب»« يوسف را پيش کالاي خود نهاديم آنگاه گرگ او را خورد. گوساله:« فما لبث ان جاء بعجل حنيذ»« و ديري نپاييد که گوساله اي بريان آورد»ملخ و مورچه ريز ( يا کنه) و قورباغه:« فارسلنا عليهم الطوفان والجراد و القمل و الضفادع و الدم»« پس بر آنان توفان و ملخ و کنه ريز و قورباغه ها و خون را فرستاديم»گاو و گوسفند:« و من البقر و الغنم حرمنا عليهم شحومهما»« و از گاو و گوسفند، پيه آن دو را بر آنان حرام کرديم»شتر ماده:« ناقه الله و شقياها»« زنهار! ماده شتر خدا و نوبت آب خوردنش را حرمت نهيد.»شتر نر:« حتي يلج الجمل في سم الخياط»« مگر آن که شتر در سوراخ سوزن داخل شود»عنکبوت:« مثل الذين اتخذوا من دون الله اولياء کمثل العنکبوت اتخذت بيتا»« داستان کساني که غير از خدا دوستاني اختيار کرده اند همچون عنکبوت است با آب دهان خود خانه اي براي خويش ساخته»ميمون و خوک:« و جعل منهم القرده و الخنازير»« و از آنها بوزينه گان و خوکان پديد آورد»ماهي:اين جانوار عينا با لفظ « سمک» در قرآن نيامده بلکه در قالب الفاظ متفاوت از آن ياد شده:- حوت ( ماهي بزرگ) :« نسيا حوتهما»« آن دو ماهي خودشان را فراموش کردند»- لحما طريا ( گوشت تازه):« لتاکلوا منه لحما طريا»« تا از گوشت تازه بخوريد»- ن (نون):« ن و القلم و ما يسطرون»« نون، سوگند به قلم و آنچه مي نويسند»برخي گفته اند « ن» همان « حوت» است. شتر:« افلا ينظرون الي الابل کيف خلقت»« آيا به شتر نمي نگرند که چگونه آفريده شده؟»کلاغ:« فبعث الله غرابا يبحث في الارض»« پس خدا کلاغي را برانگيخت که زمين را کاويد»موريانه ( دابه الارض)