• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2831
تعداد نظرات : 1060
زمان آخرین مطلب : 4353روز قبل
دانستنی های علمی

روان درمانی با نمایش www.miadgah.org

 

هر اثر هنری روح انسان را به گونه ای صیقل می دهد. زمانی كه با شخصیت داستان ها، نقاشی زیبا، نوای گرم موسیقی، بازیگران و... می گرییم، می خندیم، می جنگیم و... خود را در «او» یا «آن» می یابیم و این «هم ذات پنداری» زمینه ساز بروز احساسات نهفته ما می شود. احساساتی كه از رنج ها، غم ها، تلخی ها و ناكامی ها و گاه شادی ها و موفقیت های فراموش شده حكایت دارند.اما در میان هنرها، تئاتر جایگاهی ویژه دارد. آن كه شاهكاری می آفریند، آن كه آن را بازی می كند، گویی زندگی را بازی كرده و به تصویر می كشد و تماشاگر با برقراری ارتباط با آنها، خود را باز می یابد و روح متلاطمخویش را آرام كرده و نیروی مجدد برای بازی زندگی كسب می كند.براساس نظر روانشناسان پاسخ بیماران به «هنر درمانی» و اختصاصاً «تئاتر درمانی» در اكثر موارد سریع تر و موثرتر از مصرف دارو است، چرا كه بیمار با برقراری پیوندی عاطفی با بازیگران روحش را عریان كرده و ناگفته ها را بیان كرده و درمان می شود.در واقع هنر، تكرار هر شخص یا به عبارتی تكرار زندگی هر شخص در دیگری است و این تكرار، موقعیت را برای بروز احساسات مهیا می كند.به جرأت می توان گفت بعد «درمانگر» تئاتر از میان هنرهای دیگر شاخص تر است، چرا كه با مروری بر شاهكارهای ادبی جهان و نمایش های اجرا شده براساس این آثار به خوبی به نكات روانشناسی و ظرایف نهفته در این آثار پی می بریم. این نكات تنها مختص به شاهكارهای ادبی مخصوص بزرگسالان نمی شود بلكه با مروری بر آثار كودك و نوجوان نیز می توان ظرایف را دریافت.در این بحث به بررسی جنبه های روانشناسی شاهكارهای ادبی جهان كه بارها و بارها در سراسر گیتی به اجرا درآمده و شاهكارهای كودك و نوجوان اعم از كتاب و كارتون می پردازیم. این بررسی توسط دكتر استیون فلنز استاد دانشگاه و رئیس مركز تحقیقات روانشناسی آمریكا كه بخشی اختصاصی در زمینه تحقیق بر روی آثار ادبی جهان دارد، انجام شده است.
* مكبث
پرده اول، صحنه هفتم: (مكبث در حال كشیدن نقشه برای قتل پادشاه) مكبث مردد بین دو تصمیم است و با خود زمزمه می كند: «اول چون من خویشاوند و رعیت او هستم، كه این هر دو سخت مخالف این عمل (قتل شاه) است. دوم چون میزبان او هستم كه باید در را بر روی قاتلش ببندم نه آن كه خود تیغ برگیرم.» مكبث سمبلی از انسان عصر حاضر است، چرا كه نمی داند بین خویشاوندی و میهمانداری و جاه طلبی كدام یك را انتخاب كند.دكتر فلنز عقیده دارد: «بسیاری از افراد جاه طلب خصوصیاتی شبیه به قهرمان كتاب(مكبث) دارند. آنها با آن كه به عواقب، خطرات و مشكلات احتمالی خود در راه رسیدن به جاه و مقام آگاه هستند، اما بیماری آنها (جاه طلبی) چشم بصیرت آنها را بسته است. آنها حاضر هستند برای رسیدن به آنچه می خواهند، روابط انسانی و خویشاوندی را فدا كنند.»
- پرده سوم، صحنه پنجم: در این پرده مكبث در باره بیماری روانی همسرش با پزشك صحبت كرده و می گوید:
- مكبث: «حال بیمار شما چطور است طبیب؟»
- طبیب: «آن قدر بیمار نیست ای خداوندگار من كه از هجوم خیالاتی پیاپی در عذاب است. خیالاتی كه او را از آسایش بازداشته است.»
- مكبث: «این بیماری را علاج كن. آیا تو می توانی فكری را كه بیمار است مداوا كنی و اندوهی را كه در حافظه ریشه كرده است، بركنی و غم نوشته بر مغز را محو كنی و با تریاقی كه فراموشی آورد سینه گرانبها را از آن چیز خطرناكی كه بر دل سنگینی می كند بزدایی؟»
طبیب: «در اینجا است كه بیمار باید خویشتن را علاج كند!» در قرن شانزدهم میلادی در انگلستان، سالها پیش از «زیگموند فروید» ، «شكسپیر» تشخیص داده بود كه بیماری های ناشی از آزردگی های روحی تنها با برطرف كردن عامل اصلی توسط روانشناس و با همكاری بیمار شفا می یابد و دارو تنها راه درمان نیست.دكتر فلنز می گوید: «خانم مكبث (لیدی مكبث) سمبل بسیاری از افرادی است كه بی یافتن درد به دنبال درمان آن هستند. انسان قرن حاضر سرگشته، نامتعادل و پریشان است چرا كه«درد» را نشناخته و بی جهت به دنبال درمان می گردد.»
- پرده پنجم، صحنه اول
طبیب به خانم مكبث می گوید:«شایعاتی زشت و بد منتشر است. اعمال بد و هول انگیز رنج ها و مصیبت های هول انگیز به دنبال خواهد داشت. افكار ملوث اسرار خود را به بالش های كر خود افشا می كنند.او را به كشیش بیشتر نیاز است تا طبیب.» با ادامه داستان، مكبث تردیدش كاهش و شقاوتش افزایش می یابد و همسر او حالتی بیمارگونه می یابد. در واقع «شكسپیر» داستان را براساس شخصیت دوگانه و رفتار سبعانه مكبث طراحی كرده است. مكبث با قربانی كردن دیگران و قربانی كردن انسانیت سعی در رسیدن به هدف دارد. اگر چه این گونه افراد برای مدتی شاد به نظر می رسند چرا كه عطش جاه طلبی خویش را فرو نشانده اند، اما به سرعت یأس و ناامیدی جایگزین آن می شود.دكتر فلنز عقیده دارد: «بسیاری از بیمارانی كه به دلیل قتل، تجاوز، دزدی و... برای ارضای حس جاه طلبی خویش دچار یأس و ناامیدی، ترس و وحشت و بحران های شدید روحی شده اند به نوعی سمبل زنده و امروزی مكبث هستند. آنها با آن كه پس از فرونشاندن عطش جاه طلبی خود با ارتكاب به جنایت برای مدتی شاد شده اند اما، وجدان، آنها را آرام نگذاشته و به بیماری روانی دچار شده اند.»
گذشته از شاهكار مكبث، در اثر دیگر شكسپیر یعنی «ژولیوس سزار» و «هملت» نیز تسلط زیركانه و زیبای شكسپیر به مسایل روانشناسی كاملاً مشهود است.
- در بخشی از نمایشنامه «ژولیوس سزار» زمانی كه «مارك آنتونی» بر جسدی بی جان «سزار» حاضر می شود (پرده اول، صحنه سوم) می گوید: «ای سزار نیرومند و مقتدر! آیا همه آن كشورگشایی های افتخارآمیز، پیروزی ها، غنیمت ها و غارت ها در این اندازه كوچك بود؟»
در این اثر شكسپیر از زبان «مارك آنتونی» فانی بودن موفقیت ها را بیان می كند. به عبارتی شكسپیر معتقد است زندگی به سرعت قابل تغییر است و كسب موفقیت اگرچه شیرین، اما فانی است. بنابر این آسایش در ستایش زندگی و موفقیت های آن نیست چرا كه ستایش این نیازها راهی به جز فنا نداشته و در عین قدرت مرگ او را به كام خود می كشد.دكتر فلنز عقیده دارد: «انسان عصر حاضر تلاش می كند تا به آرامش دست یابد. «افزون خواهی »او نهایتی ندارد. او بی توجه به احتمال شكست، فنا و نیستی پیش می رود از این رو كوچك ترین شكستی او را آشفته كرده و تعادل روانی اش را بر هم میزند.«سزار»سمبل «افزون خواهان »و«مارك آنتونی»سمبل«سد »آنها برای خاتمه دادن به افزون خواهی و بلند پروازی های سزارها است.
- در«هملت»شكسپیر بار دیگر از زبان«هملت»(پرده سوم، صحنه اول) می گوید:«بودن یا نبودن مسأله این است. آیا پسندیده تر آن است كه تازیانه ها و بلاهای روزگار غدار را با پشت شكسته و خمیده مان متحمل شویم یا این كه ساز و برگ نبرد برداشته به جنگ مشكلات فراوان رویم تا آن دشواری ها را از میان برداریم؟ »در این زمزمه های پنهان«هملت»با خویش، ما خود را جست وجو می كنیم. انسان امروز نمی داند چگونه تصمیم بگیرد، مردد است. هملت های قرن حاضر فراوان هستند چرا كه شجاعت، رشادت، جسارت و هر آن چه توان تصمیم گیری نهایی را به آن می بخشد، از میان آنها رخت بربسته است. ما آموخته ایم بالاترین درجه شجاعت حفظ زندگی است به هر وسیله كه باشد تا شاید روزی فرصتی برای جنگ آن هم نه جوانمردانه بیابیم. در واقع اعتماد به نفس دیگر وجود ندارد.» دكتر فلنز می گوید: «یكی از جدیدترین روش های درمان بیماران مبتلا به«سرگردانی»، عدم اعتماد به نفس و «تردید» تشویق آنها در جهت كسب اعتماد به نفس، برقراری ارتباط با دیگران و بازگشت به زندگی اجتماعی است. سرگردانی بشر نه به عصر ما كه به قرن ها پیش باز می گردد.«شكسپیر» به راحتی«تردید» نوع بشر را از زبان«هملت»بازگو می كند.این نكته سنجی ها و روانكاری های جالب تنها اختصاص به«شكسپیر» ندارد. هنرمندان دیگری نیز به گونه ای به این نكات اشاره كرده اند.
- رابرت فراست، در یكی از اشعار زیبایش می گوید:« دو راه با یك چوب از یكدیگر جدا شده اند و من كوتاه ترین را انتخاب می نمایم و این راه سرآغاز تمام تفاوت ها و اختلاف ها است.»
به عقیده دكتر فلنز، برتری انسان ها در نحوه«تصمیم گیری»و«انتخاب راه» است. «فراست»انتخاب راه را وسیله ای برای رسیدن به«سعادت» می داند و عقیده دارد اختلاف ها و تفاوت ها سعادت بخش یا گمراه كننده هستند.گذشته از آثار برجسته ادبی كه برشمردیم كه به جرأت بخشی از دریای بیكران این آثار است، كم نیستند آثار هنری كه برای كودكان و نوجوانان طراحی و نوشته شده اند و به زیبایی و با ظرافت به مسایل روانشناسی اشاره كرده اند. توجه به این قشر به جهت آسیب پذیری و شاید هم به جهت هوشیاری آنها بسیار مهم و مؤثر است.
- مارك تواین در دو شاهكار خود«تام سایر»و «هكلبری فین»جنبه های پیدا و پنهان كودكی و نوجوانی را به تصویر می كشد و حس نوع دوستی، آزادگی، كمك و یاری و مقابله با مشكلات را از دیدگاه كودك و نوجوان بیان می كند.
كلام آخر
روانشناسان و هنرمندان، روح انسان را هدف قرار داده و
در صدد درمان آن هستند. هریك به نحوی سعی در درمان روح ناآرام بشر دارند. هنرمند می نویسد، بازی می كند، می جنگد، می گرید، می خندد و... و با این حربه ها به عمق روح انسان سفر كرده و لایه های پنهان ذهن او را كه درگیر زخمی است به جنبش وا می دارد تا او نیز همسو با نویسنده، بازیگر، نوازنده، نقاش و...«خود» را «بازخوانی» كند و با این بازخوانی و» هم ذات پنداری «روح را آزاد و آن را درمان كند.
هنرمند پیش از آن كه بازیگر، نویسنده، نقاش، شاعر و... باشد.«انسان»است و بی شك برجنبه های مختلف روح آدمی آگاه و مسلط.از این رو به راحتی می تواند هر آن چه آدمی را آزرده كرده و روحش را آزار می دهد بشناسد و بر همان اساس اثرش را بیافریند.
از این رو بی تردید زیبایی هنر در به پرواز در آوردن خیال و شفا بخشیدن روح پس از پروازی خیال انگیز است.

تهیه وترجمه : مهتاب صفرزاده خسروشاهی
theater.pib

سه شنبه 24/9/1388 - 12:35
ازدواج و همسرداری

www.miadgah.org


 
1- ازدواج از سوی خدا برنامه ریزی و طراحی می شود.
به همین دلیل در این امر خیر باید به دنبال رهنمود های خداوند باشیم. اغلب اوقات ما کاری را انجام می دهیم که دیده ایم دیگران انجام می دهند. افراد مختلف ایده های متفاوتی نسبت به ازدواج دارند، اما نمی توانیم نظر همه افراد را در مورد ازدواج بدانیم و در عین حال باید به خاطر داشته باشیم که چیزی که در مورد یک زندگی مشترک کار می کند، ممکن است در مورد سایر زندگی های مشترک درست از آب در نیاید. بنابراین به حرف چه کسی باید گوش کنید؟ خوشحالم که این سؤال برای شما پیش آمد. به عقیده من باید مطالعه خود را زیاد کرده و در برخی مواقع به کتب مذهبی نیز مراجعه کنید. از جمله کتاب های مفید در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: "پیش از اینکه بله بگویید" نویسنده نورمن رایت، "خیلی زود، خیلی صمیمی" نویسنده جیم تالی.

2- به نظر من بهتر است پیش از ازدواج چند جلسه مشاوره خانوادگی را طی کنید.
مراکز مشاوره ای وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند تا در وهله اول خودتان را بهتر بشناسید و سپس ببینید چه کسی می تواند شریک مناسبی برای زندگی با شما باشد. سوابق خانوادگی، خصوصیات اخلاقی، و سایر جنبه های زندگی توسط مشاور تحلیل و بررسی می شود. یک سری سؤال های از پیش تعیین شده در داخل یک پرسشنامه تهیه و تدوین شده اند و پر کردن آن می تواند کار جالب و سرگرم کننده ای باشد.

3- زمانی که تازه وارد زندگی زناشویی می شوید، شور و هیجان بسیار زیادی از قبل از عروسی تا ماه عسل وجود دارد.
به مرور زمان همه شور و هیجان ها آرام می گیرد و شما آهنگ زندگی جدید خود را احساس می کنید. در این زمان ناگهان نگاهی به شریک زندگی خود می اندازید و از خودتان سؤال می پرسید که: "چرا من اینکار را کردم؟" برخی از افراد به این مرحله که می رسند قدری می ترسند و احساس می کنند که کار اشتباهی انجام داده اند. باور کنید که این مسئله یک امر کاملاً عادی است. اولین دعوای شما شکل می گیرد و بر سر این مطلب که کاغذ توالت باید از کدام سمت قرار بگیرد، با هم جر و بحث می کنید. به مرور زمان یاد می گیرید که باید مصالحه و سازش بیشتری با هم داشته باشید. به هر حال در همه مراحل زندگی انسان ها با شک و تردید های مختلفی روبرو می شوند. آگاهی از این مطلب می تواند شما را آرام کند. شما یک فرد کاملاً نرمال هستید.

4- برای تفریح وقت بگذارید. یک زندگی موفق نیازمند کار و تلاش است.
اما شما باید برای تفریح نیز وقت بگذارید. یاد گرفتن طریقه زندگی با یک فرد جدید در یک رابطه دو جانبه صمیمی، نیازمند تلاش هر دو نفر است. باید یاد بگیرید چگونه می توانید با هم ارتباط برقرار کرده و یکدیگر را درک کنید، در سمینارهای مربوط به ازدواج، و زندگی مشترک شرکت کنید، هم فال است و هم تماشا. تفریح و خوشحالی را تبدیل به خاطره ای نامحسوس از زمان مجردی نکنید. با هم خاطرات جدید را خلق کنید. به هم توجه کنید و از بودن با هم لذت ببرید.

5- این روزها به دلیل وجود فشارهای اجتماعی و اعتقادات غیر مذهبی تاکید چندانی به عدم برقراری رابطه پیش از ازدواج نمی شود.
عدم رابطه پیش از ازدواج تبیین کننده بنیان اعتماد طرفین نسبت به یکدیگر است. بسیاری از افراد هستند که به دلیل عدم اطمینان به یکدیگر ساعت های طولانی در پی تعقیب هم هستند، یکدیگر را متهم به خیانت می کنند و هیچ ارزشی برای هم قائل نمی شوند. شاید قدری بی معنی باشد، اما به هر حال اینچنین است. ما به بسیاری از زوج هایی که به هم در مورد مسائل بدبین هستند پیشنهاد می کنیم که ازدواج نکنند. منظور از عدم برقراری رابطه کلیه رفتارهای است و فقط به نزدیکی محدود نمی شود. به عنوان مثال اورال روابط و یا حتی معاشقه نیز می تواند به عنوان نوعی رابطه در نظر گرفته شود. خداوند تعیین کرده که رضایت فقط باید در زندگی مشترک وجود داشته باشد. زمانیکه با هم نامزد می کنید به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که رابطه برقرار کنید. طبق روایات، بستر مکان مقدسی است و خداوند خود سزای افراد هرزه را می دهد. روابط نوعی ورزش نیست که هر زمان که اراده کردید آنرا انجام دهید بلکه یکی شدن فیزیکی، عشقی، و روحی است. روابط مسئله ای است که ازدواج را ازدواج می کند. شما با شریک زندگی خود یکی میشوید. همه ما نزد خداوند جایگاه ویژه ای داریم و او می خواهد ما از هر گونه گناه، شرمساری، بیماری، حقارت و ناپاکی به دور باشیم. او هم دوست دارد که ما صمیمانه ترین رابطه محبت آمیز را تجربه کنیم. اگر شما و نامزدتان در حال حاضر نمی توانید شهوت خود را کنترل کنید چه تضمینی وجود دارد که پس از ازدواج بتوانید این کار را انجام دهید؟

6- باید بدانید که ارزش های شریک زندگیتان چه چیزهایی هستند.
همچنین باید از ارزش های فردی خود نیز آگاهی داشته باشید. چه چیزی برایتان اهمیت دارد؟ آیا ارزش های شما دو نفر با هم سازگار هستند. در طول مدتی که صرف قرارهای ملاقات می کنید، باید در مورد یک چنین مسائلی با هم صحبت کنید. آیا بچه می خواهید؟ اگرجوابتان مثبت است، چند تا؟ عقاید مذهبی یکسانی دارید؟ آیا از نظر مذهبی عقاید یکسانی دارید؟ این مقوله از اهمیت خاصی برخوردار می باشد, شاید وقتی که فقط با هم قرار ملاقات می گذارید و حتی در ابتدای زندگی مشترک درگیری های چندانی در مورد مسائل دینی با هم پیدا نکنید، اما زمانیکه پای بچه ها به زندگی مشترک باز میشود، معمولاً مسائل مذهبی اهمیت بیشتری پیدا می کنند، چراکه هر یک از والدین تصمیم می گیرد به فرزندش اعتقادات و ارزش های مذهبی شخصی خود را منتقل کند.

7- در مورد کلیه روابط عاشقانه گذشته با هم صحبت کنید.
مسائل عاطفی گذشته را برای شریک زندگی خود باز کنید، چراکه درمیان گذاشتن یک چنین مسائل خصوصی و شخصی می تواند شما را به سطوح عمق تری از صمیمت برساند. هر کدام از طرفین حق دارند که از جزئی ترین مسائل زندگی شما آگاهی داشته باشند. زمانیکه با هم ازدواج کردید نباید هیچ نقطه مبهمی وجود داشته باشد که طرف مقابل را سورپریز کند. اگر با هم توافق می کنید که گذشته مربوط به گذشته است و بهتر است حرفی در این مورد نزنید، من به شما قول می دهم که یک روز وقتی اصلاً انتظارش را ندارید یک نفر از گذشته می آید و برای شما مشکل درست می کند. زمانیکه این اتفاق بیفتد احساس ناامنی ایجاد شده و درد و رنج بیشتری وارد رابطه می شود. اگر احساس میکنید که نمی توانید به طور کامل به طرف خود اعتماد کنید شاید هنوز به مرحله ای نرسیده باشید که آماده ازدواج باشید. این یک امتحان صداقت و آسیب پذیری است.

8- هیچ گاه سازش نکنید.
درست است که هیچ انسان کاملی وجود ندارد، اما شما استحقاق بهترین همسر را دارید. برخی از افراد پیشنهاد ازدواج را فقط به دلایل زیر قبول می کنند: فکر می کنند شاید دیگر یک چنین اتفاقی در زندگی برایشان رخ ندهد، بچه دارند و شاید کسی حاضر به زندگی کردن با آنها نباشد، فکر می کنند که: "من آدم خاصی نیستم به همین دلیل حق انتخاب ندارم"، و یا "دوستش ندارم ولی این فرد با ثبات است و می تواند حامی خوبی برای من باشد. هیچ کدام از این موارد نمی توانند دلیل خوبی برای "بله" گفتن به شمار روند. از آنجایی که ازدواج را خداوند پایه ریزی کرده می تواند مکان امنی برای اجتماع دو انسان که پایبند ارزش های الهی هستند، باشد. هدف اصلی ازدواج این است که انسان ها ابتدا بتوانند عشق را در روی زمین احساس کنند تا بعدها به جمع خانوادگی بزرگ خود در بهشت بپیوندند. از خداوند بخواهید که شریک مناسب زندگیتان را پیش رویتان قرار بدهد. منتظر نشانه خداوند باشید و جان فشانی نکنید.

9- از یکدیگر سؤال های مهم بپرسید.
زمانی که با هم قرار ملاقات می گذارید زمان مناسبی است که سؤال های مهم و کلیدی را مطرح کنید: در چه نوع خانواده ای بزرگ شدی؟ پدر و مادر در کنار هم زندگی می کردند یا از هم جدا شده بودند؟ با توجه به خانواده اصلی خود از زندگی مشترک خود چه انتظاراتی دارید؟ چه تصمیماتی در ابتدای زندگی برای تعلیم و پرورش بچه خواهید گرفت؟ این جمله را کامل کند: "زمانیکه ازدواج کنم و بچه دار شوم هیچ وقت...."

در مورد رابطه خود با والدین جنس مخالف خود صحبت کنید به عنوان مثال پسر و مادر، دختر و پدر. ارتباط با والدین جنس مخالف می تواند اثر مهمی بر روی نحوه رفتار ما با همسرمان داشته باشد. اگر پدر او با مادرش بدرفتاری کند به احتمال زیاد او نیز با خانمش بدرفتاری خواهد کرد. در این زمینه می توانیم یک کتاب به شما معرفی کنیم با نام "1000 سؤال برای زوج ها"

10- قبول نامزد به عنوان همسر آینده مسئله مهمی است که در همان ابتدا شما باید بر روی آن فکر کنید.
برای پذیرش یک فرد دیگر شما باید ابتدا خودتان را بپذیرید. شاید در خیلی از کارها خوب ظاهر شوید اما در عین حال اموری نیز وجود دارند که شما نیاز به تمرین و ممارست بیشتری در آنها دارید. تمام این نقاط ضعف و قوت در کنار هم جمع می شوند و شما را می سازند. پذیرش سبب می شود که افراد خودشان باشند و بی قید و شرط به هم عشق بورزند، همانطور که خداوند به بنده هایش عشق می ورزد. اگر فرد احساس کند که پذیرفته نمی شود و از عزت نفس پایینی برخوردار باشد، آنوقت پذیرش خود را برای دیگران نیز سخت می کند و هیچ کس نمی تواند او را واقعاً از صمیم قلب دوست بدارد. در اینجا به اهمیت مشاوره های قبل از ازدواج پی می بریم. زمانیکه ما دانه ای را می کاریم، بالای سر آن نمی ایستیم و نمی گوییم: "زود باش، زود باش، رشد کن، تو سریع رشد نمی کنی، خیلی کندی!" مانند گیاهان انسان ها نیز برای رشد و تعالی، نیازمند زمان هستند و برای این امر نیازمند مراقبت، اهمیت و عشق هستند، درست مانند یک گیاه که نیاز به آب و نور خورشید دارد. هر چقدر خودتان را بهتر بشناسید، آنوقت خیلی راحت تر می توانید شریک زندگیتان را بشناسید. هیچ وقت تلاش نکنید که طرف مقابل را عوض کنید.

11- نسبت به انجام هر گونه آزار و اذیتی هشیار باشید.
آیا شریکتان تا کنون سعی کرده با بی حرمتی، توهین و حقارت حرف خودش را به کرسی بنشاند؟ آیا شما را با برخوردهای فیزیکی تهدید کرده؟ آیا احساس می کنید تهدید می شوید؟ آیا تا کنون مورد اصابت قرار گرفته اید؟ شما را هل داده؟ اشیاء را پرتاب می کند؟ هر زمان به هر دلیلی سیلی میزند؟ هیچ یک از رفتارهای ذکر شده قابل قبول نیستند. کسی حق ندارد شما را مورد اصابت قرار دهد و تقصیر شما هم نسیت که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید. آیا همسرتان قصد دارد تا شما را از دوستان و کسانیکه دوستشان می دارید، دور کند؟ با مشاهده هر یک از این موارد باید یا رابطه را تمام کنید و یا به آنها بگویید تا زمانیکه به روانپزشک مراجعه نکنند، قادر به ادامه رابطه نخواهید بود. خودتان را گول نزنید، هر رفتار بد قبل از ازدواج، پس از ازدواج چند برابر بدتر خواهد شد. همه روزه افراد بسیار زیادی قربانی خشونت کسانی می شوند که آنها را می شناسند. لطفاً این مسئله را جدی بگیرید.

12- زمانی را نیز به عبادت دو نفری اختصاص دهید.
ارزش این کار آن است که وقتی یک زندگی روحانی را پایه ریزی می کنید، در مسیری قرار می گیرید که خداوند در تمام مراحل زندگی حامی و پشتیبانتان خواهد بود. در یک ازدواج روحانی 3 طرف وجود دارد: شما، خدا، همسرتان. در زمان بروز مشکلات پیروی از رهنمون های الهی می تواند بزرگترین کمک را به شما کند.

13- نکته اضافی: افرادی که بچه دارند؛
زمانی که پای بچه ها به میان می آید، لطفاً از آنها سؤال کنید که احساسات خودشان را با شما در میان بگذارند. اگر احساسات منفی داشتند، روی این مسئله دقیقتر بشوید و به دنبال علت ها بگردید. من به شدت توصیه می کنم که تمام افرادیکه در ازدواج دخیل هستند تحت مشاره قرار بگیرند. باید برنامه هایی پیرامون تسهیل ارتباط میان همه افراد طراحی و تنظیم شود. اگر هر دو طرف بچه داشته باشند همه باید در مشاوره های خانوادگی پیش از ازدواج شرکت کنند. کتاب پیشنهادی "قبل از ازدواج مجدد"

14- نکته اضافی: ازدواج با کسی که بچه دارد؛
از خود این سؤالات را بپرسید: آیا من با احساسات کودکان می توانم هماهنگ شوم؟ آیا می توانم به حرف های آنها گوش دهم؟ ایا آنقدر انعطاف پذیری دارم که بتوانم با آنها سازش کنم؟ آیا می توانم کلاس ها، کتب و مشاوره های لازم در این زمینه را پشت سر بگذارم؟ و برای آقایون: آیا می توانم مردانگی خود را وقف کنم و نکات منفی بچه ها را تحمل نمایم؟ آیا تصور می کنید که همسرتان بتواند از پس بچه ها بربیاید؟

15- تست های پزشکی
پیش از ازدواج توصیه می شود آزمایشات زیر را انجام دهید:
تست HIV، هپاتیت C، هپاتیت B و آزمایش خون

منبع : ایران 20

سه شنبه 24/9/1388 - 12:33
طنز و سرگرمی
سه شنبه 24/9/1388 - 12:32
طنز و سرگرمی

انشا:فواید گاو را بنویسید.

 با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم.
 اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز میکنم.

  البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در میابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد. من دیشب خیلی در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است که آدم دیگر آدم نیست، بلکه گاو است.

 بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد.

مثلا در مورد همین ازدواج که این همه الان دارند راجع به آن برنامه هزار راه رفته و نرفته و برگشته و... درست میکنند.

هیچ گاو مادری نگران ترشیده شدن گوساله اش نیست. همچنین ناراحت نیست اگر فردا پسرش زن بگیرد، عروسش پسرش را از چنگش در می آورد.

 

وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد، نگران جهیزیه اش نیست.

نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند. مجبور نیست به خاطر این که پول جهاز دخترش را تهیه نماید، برای صاحبش زمین اضافه شخم بزند یا بدتر از آن پاچه خواری کند.

گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز و کلک دل گوساله های نر را به دست بیاورند تا به خواستگاریشان بیایند، چون آنها آنقدر گاو هستند که به خواستگاری آنها بروند.

از طرفی هیچ گوساله ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج ندارد و میخواهد ادامه تحصیل دهد. تازه وقتی هم که عروسی میکنند اینهمه بیا برو،بعله  برون، خواستگاری، مهریه، نامزدی، زیر لفظی، حنا بندان، عروسی، پاتختی، روتختی، زیر تختی، ماه عسل، ماه..زهر، طلاق و طلاق کشی و... ندارند.

گاوها حیوانات نجیب و سر به زیری هستند.آنها چشمهای سیاه و درشت و خوشگلی دارند..

 شاعر در این باره میگوید:

سیه چشمون چرا تو نگات دیگه اون همه صفا نیست

سیه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیست

هیچ گاوی نگران کرایه خانه اش نیست. نگران نیست نکند از کار اخراجش کنند.

گاوها آنقدر عاقلند که میدانند بهترین سالهای عمرشان را نباید پشت کنکور بگذرانند.

گاوها بخاطر چشم و همچشمی دماغشان را عمل نمی کنند. شما تا حالا دیده اید گاوی دماغش را چسب بزند؟ شما تا حالا دیده اید گاوی خط چشم بکشد؟

گاوها حیوانات مفیدی هستند و انگل جامعه نیستند. شما تا کنون یک گاو معتاد دیده اید؟

گاوی دیده اید که سر کوچه بایستد و مزاحم ناموس مردم  شود؟ آخر گاوها خودشان خواهر و مادر دارند.

ما از شیر، گوشت، پوست، حتی روده و معده ی گاو استفاده میکنیم.

آقای طاعتی زاده معلم خوب حرفه و فن ما گفته که از بعضی جاهای گاو در تهیه همین لوازم آرایش خانم ها (که البته زشت است) استفاده میشود.

 تا حالا شما گاو بیکار دیده اید؟ آیا دیده اید گاوی زیراب گاو دیگری را پیش صاحبش بزند؟

تا حالا دیده اید گاوی غیبت گاو دیگری را بکند؟

 آیا تا بحال دیده اید گاوی زنش را کتک بزند یا گاو ماده ای شوهر خواهرش را به رخ شوهرش بکشد؟ و مثلا بگوید از آقای فلانی یاد بگیر. آخر توهم گاوی؟! فلانی گاو است بین گاوها..

  تازه گاوها نیاز به ماشین ندارند تا بابت ماشین 12 میلیون پول بدهند و با هزار پارتی بازی ماشینشان را تحویل بگیرند و آخرش هم وسط جاده یه هویی ماشینشان آتش بگیرد.

هیچ گاوی آنقدر گاو نیست که قلب دیگری را بشکند. البته شاعر باز هم در این مورد شعری فرموده است:

 

 گمون کردی تو دستات یه اسیرم

دیگه قلبم رواز تو پس میگیرم

 

 دیده اید گاو نری به خاطر به دست آوردن ثروت پدر گاو ماده به او بگوید: عاشقت هستم"!! سرت سر شیر است و دمت دم پلنگ !!

 دیده اید گاو پدری دخترش را کتک بزند!؟

گاو ها در جامعه شان فقر ندارند. گاوها اختلاف طبقاتی ندارند. دخترانشان به خاطر وضع بد خانواده خود فروشی نمیکنند.

آنها شرمنده زن و بچه شان نمیشوند. رویشان را با سیلی سرخ نگه نمیدارند. هیچ گاوی غصه ی گاوهای دیگر را نمیخورد.


هیچ گاوی غمباد نمیگیرد. هیچ گاوی رشوه نمیگیرد. هیچ گاوی اختلاس نمیکند. هیچ گاوی آبروی دیگری را نمیریزد.

هیچ گاوی خیانت نمیکند. هیچ گاوی دل گاو دیگری را نمیشکند. هیچ گاوی دروغ نمیگوید.

هیچ گاوی آنقدر علف نمیخورد که از فرط پرخوری مجبور شود روی آن همه علف یک آفتابه عرق سگی بخورد و بعدش راه بیفتد توی کوچه خیابان در حالی که گاو طویله کناریشان از گرسنگی شیر نداشته باشد تا به گوساله اش شیر بدهد.

هیچ گاوی همجنس بازی نمیکند. هیچ گاوی گاو دیگر را نمیکشد  ..هیچ گاوی...

 

اگر بخواهم در مورد فواید گاو بودن بگویم، دیگر زنگ انشاء میخورد و نوبت بقیه نمی شود که انشایشان را بخوانند.

اما به نظر من مهمترین فایده گاو بودن این است که دیگر آدم نیستید...

 لباس ما از گاو است، غذایمان از گاو، شیر و پنیر و کره و خامه و.... همه از گاو است.

 ولی... هیچ گاوی نگفت: من گفت :ما...

 

سه شنبه 24/9/1388 - 12:32
طنز و سرگرمی
1- شبیه عكستون نباشید:

عكستون مال اون دورانی باشه كه لاغر بودید یا موی بیشتری داشتید. حتی میشه عكس یكی دیگه رو استفاده كنید: دخترتون! (ملت هم حتماً پیش خودشون میگن دوقلو هستند! نه؟! ) یا عكس یه مانكن كه از یه سایت كش رفتین (قبلاً گفته بودین كه همیشه دوست داشتین یه مدل باشین!) یا عكس یه بابایی كه تقریباً داداش دوقلوتونه (كه البته از اون نوع دوقلوهای غیر همسان دیگه!)

?- دیر كنید:

هیچ چیز دیگه ای به غیر از دیر كردن بی خیالی شما رو نشون نمیده! امكان داره كه زود رسیدنتون این مزیت رو داشته باشه كه قبل از اینكه طرف ببیندتون شما ببینیدش، در صورتیكه دیر كردن نشون میده كه مهمتر از اونی هستید كه مودب باشید.

?- كیف پولتونو جا بگذارید:

با گفتن “كیفمو جا گذاشته ام” بلافاصله تبدیل به یك آدم گدا گشنه می شوید. مرد و زن هم ندارد! آقایون توجه كنند كه اگر قرارتون كافی شاپه، خیلی افته كه برای اینكه آدم خوبی به نظر بیاین هر دو فنجان را حساب كنید. خانومها هم توجه كنند كه آقایون حواسشون هست كه شما می خواهید میز را حساب كنید حتی زمانی كه ظاهراً می خواهند هر دو فنجان رو حساب كنند.

?- با موبایلتون صحبت كنید:

موبایلو روشن كنید و بذارین رو میز، بین خودتون و طرف. همه تماسها رو جواب بدین و هر چقدر كه دلتون خواست صحبت كنید و طرف هم انگار نه انگار كه وجود داره! دلیل اصلی جنگ و دعواها موبایله و سر قرار، به جز موارد اضطراری، كاملاً اضافی است.

?- خالی ببندید:

مامان بزرگا معمولاً نصیحت می كنن: “چاخان نكن!”. چقدر هم راست می گن. مخصوصاً سر قرار.
با این وجود اگه نمیتونین طاقت بیارین، از ماشین گرونقیمت یا ساعت رولكستون صحبت كنین. آنقدر آدم مهمی هستید كه سرِ كار، ملت به دست و پاتون میوفتن! به واكنش طرفتون دقت كنید…البته اگر تا حالا نرفته باشه!

?- غر بزنید. نق بزنید. ناله كنید :

از اینكه هیچ كس به حرفتون گوش نمی ده صحبت كنید و بگید كه دنبال یك گوش شنوا هستید. از بیماریها و مخصوصاً غذاهای عجیب و غریبی كه می خورید صحبت كتید. اونموقع متوجه می شید كه طرفتون چقدر دمغ شده. حالا در همین مورد ناله سر بدید و این قرار رو هم به لیست قرارهای نافرجام اضافه كنید.

سه شنبه 24/9/1388 - 12:31
طنز و سرگرمی

( طنز پسرانه و دخترانه )

برزن :ریشه تاریخی کلمه زن ، بر + زن ، زن برتر ، زن برتر از مرد ، هر زنی

راهزن : راننده ای که مونث باشد (مثال : راهزن کامیون ، راهزن اتوبوس ، راهزن وانت ، راهزن تاکسی ، راهزن موتور ؛ راهزن الاغ)

ظنین : در متون تاریخی به صورت زنین آمده است ، جمع مکسر زن ، زنها

زنجان : سرور ، همان زن اس به شیوه صمیمانه ، چیزی که همه مردها مجبورند بگویند

نازنین : مرد ، نا+زن+این(این یارو که زن نیست)، یک نوعفحش رکیک ، عبارتی برای تحقیر جنس دوم

مرزنگوش : کاربرد خاصی ندارد اما با توجه به ریشه تاریخی آن (مرد + زن + گوش) نتایج زیر برداشت می شود : 1. مردی که به حرف زنش گوش می کند.

2. زنی که گوش مردش را می کشد.

3. مردی که گوش زنش گوشواره می کند.

4. ...

زنگوله : مرد خرفت ، هر مردی ، یکی از کسانی که زنها به راحتی گولشان می زنند.

زنبیل : نیروی امنیتی اجتماعات زنانه ، زنی که با بیل دفاع می کند ، گاهی در معانی زن کشاورز نیز آمده است
: بدبخت ، مردی که همزمان چند زن دارد

کف زن : زن کار درست ، خانمی که همه را در کف می گذارد.

زنبور : ترجمه تحت الفظی لغات در زبان انگلیسی

زندان : (به فتح ز)محل اجتماعات بانوان ، ردیف اول کلاس

زندان انفرادی الکترونیک : پشت میز کامپوتر حاوی یاهو مسنجر

منبع: سایت گنجینه ها

 

سه شنبه 24/9/1388 - 12:30
طنز و سرگرمی

سه شنبه 24/9/1388 - 12:30
طنز و سرگرمی

شبها دیر به منزل می آید، لابد کار دارد که دیر می آید! اگر شما بیرون کار می کردید که ممکن بود اصلاً همان آخر شب هم به منزل نیائید!!

اگر آقایتان انتظار دارد وقتی به منزل می آید برای او چای بیاورید، بدون حرف اضافی این کار را انجام دهید، وگرنه ممکن است اگر آقایتان اجازه نمی دهد هر کجا که می خواهید بروید، خدا را شکر کنید که اجازه می دهد نفس بکشید!!

اگر آقایتان به شما خرجی نمی دهد، لابد خرجهای مهمتر از منزل دارد، جیکتان هم در نیاید!!

اگر آقایتان اجازه نمی دهد سر کار بروید، سپاسگزارش باشید

اگر آقایتان اجازه می دهد که بیرون از منزل هم کار کنید، از اینکه شما را قابل دانسته تا هم در منزل و هم بیرون از منزل کار کنید، از او تشکر کنید!!!

اگر آقایتان به کوچکترین حقوق زنان بی توجه است، حقتان است اگر تحویلتان هم بگیرد شما به او می گوئید زن ذلیل!!!

اگر آقایتان شلوارش چند تا شد و به تبع آن چند تا زن دیگر هم گرفت، خوشحال باشید که می تواند یک تنه از پس چند زن بر بیاید!!! مگر اوایل ازدواج همین مردانگی را دوست نداشتید؟!!

اگر آقایتان برای شما هدیه نمی خرد، رویتان را زیاد نکنید! او خودش برای شما بزرگترین هدیه است! و یا لااقل بزرگترین هدیه که شما را همیشه تحمل می کند!!!! زی زی لوژی (شوهرشناسی مدرن) :

اگر شوهرتان شبها دیر به منزل می آید، درب را به رویش باز نکنید!! مبلغ مهریه را هم به او یادآوری کنید تا کامروا شوید!

آگر شوهرتان از شما انتظار پذیرائی دارد، یک هفته او را ترک کنید!!! از هفته آینده خودش هر شب برایتان کاپوچینو درست خواهد کرد!!!

اگر شوهرتان موافق نیست که شماهر جایی می خواهید بروید، مگر شما منتظر اجازه او بودید؟!! خوب بروید!! تازه بعد هم غر بزنید که از این زندگی خسته شدین

اگر شوهرتان به شما پول نمی دهد، شما هم به او روندین!!! دو سه روز کم محلی هم بی اثر نیست!!!

اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بیرون از منزل نیست، خانه را به گند بکشید بی حوصلگی به را بیندازید افسرده باشید تا شما را به کار بیرون از منزل تشویق کند!!!

اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بیرون از منزل هست،از زیر کار کردن در برید وانمود کنید که دوست ندارید نحوه جارو کردن و ظرف شستن و..... را به او آموزش دهید!! هرچند اقایون همه بلد هستن

اگر شوهر شما فمینیست نیست،زن ذلیل که هست

اگر شوهرتان به مسائل شما بی اعتناست شما بی اعتنا تر باشی ازصبح تا امدن او با دوستان گپ بزنید تا چشمتون به او افتاد قیافه بگیرید که ناراحت هستید

اگر شوهرتان هوس تجدید فراش کرد، بدانید که بیچاره حق دارههههههههههههههههه

سه شنبه 24/9/1388 - 12:29
طنز و سرگرمی

«سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت»

دانشگاه آزاد است!

همان جا كه سخاوت اولین حرف الفبا هست!

و نرخ علم آموزی به نرخ خون بابا هست!

نفس ها نرم!سرها گرم!

حیا خواب و در دیزی ما باز است!

كبوتر….بی كبوتر

از با باز است!

مدیر من جوانمرد من ای فردین تر از فردین

بیا پهلوی من بنشین!

اتاق درس ما بس ناجوانمردانه تنگ است ..آی!

«دمت گرم وسرت خوش باد!»

سلامم را تو پاسخ گوی و درب بسته بخت مرا بگشای! 

منم من خواهر مردم!

منم من دختری مبهوت و سردرگم!

منم آواره از كرمان و رشت و بهبهان و قم! 

دانشگاه آزاد است!(طنز)

نه خر پولم نه خر زورم!

همان معمور(!)معذورم!

بیا گز كن زبانم را نترس از نیش زنبورم! 

مدیرا ساقی جیبت تمام هیكلش از قرض می ترسد

و تا هفتاد و هف پشتش ز اسم درس می لرزد!

مدیر مالی! ای آقا

سراغت آمدم تا وام بستانم

كه شاید مدرك ریم دام دارام دام دام

بستانم!

چه می گویی چك و سفته….؟!

فریبت می دهد

اینها كه می بینی

لباس دختر دخترعموی مادر همسایه مان حاجی قلی خان است!

و این سرخی دستم یادگاری از یخ حوض "زمستان" است!  

«سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت»

هوا دلگیر،شكم ها سیر، دل ها شیر

پدرها پیر!

وجمعی همچنان با قیمت فردای كشك آلود خود درگیر!

صدایی گر شنیدی می رسد از دور

یقیناً وز وز باد است!

دانشگاه آزاد است

سه شنبه 24/9/1388 - 12:29
بیماری ها

3 متهم اصلی پیری پوست www.miadgah.org

 

شاید دیده باشید آدم‌هایی را که سن‌شان به‌نظر خیلی بیشتر یا کمتر از سن شناسنامه‌ای‌شان به‌نظر می‌رسد. آنها خیلی جوان‌تر یا خیلی‌مسن‌تر از سن واقعی‌شان به‌نظر می‌رسند. هیچ فکر کرده‌اید که رمز این جوان ماندن یا پیر شدن بی‌حساب‌وکتاب در چیست؟ خیلی‌ها تصور می‌کنند به کسانی که چهره‌شان جوان می‌ماند، خوش می‌گذرد و برعکس، آنهایی که زیر بار مشکلات زندگی خم می‌شوند، زودتر صورت‌شان چروک برمی‌دارد. ولی پزشکان قضیه را پیچیده‌تر از این حرف‌ها می‌بینند. از بحث ژنتیک که بگذریم، پزشکان به 3 مورد زیر در پیر شدن نابهنگام آدم‌ها مشکوک‌اند...

* سیگار؛ متهم شماره 1
فستیوال دوقلوها در اوهایوی آمریکا فرصت خوبی برای دانشمندان است که به بسیاری از پرسش‌های خود پاسخ دهند. دوقلوها آن هم در یک فستیوال سالانه در کنار هم ذخایر خدادادی خوبی هستند که دانشمندان بتوانند این کپی‌های ژنتیکی دقیقا مثل هم را از لحاظ عوامل محیطی که آنها را در یکدیگر متمایز می‌کند، مورد بررسی قرار دهند. دانشمندان می‌گویند دوقلوها از نظر ژنتیکی دقیقا مشابه یکدیگر هستند و این سبک زندگی و شیوه و عادات روزانه آنهاست که چهره و ظاهرشان را از یکدیگر متمایز می‌سازد. این محققان می‌گویند وقتی ما تصاویر بیش از 186 دوقلو را در کنار یکدیگر قرار داده و با هم مقایسه کردیم به این نتیجه رسیدیم که دوقلوهایی که دقیقا خصوصیات ارثی یکسانی دارند، ظاهری متفاوت دارند. هر قلی که در طول زندگی سیگار می‌کشد، چهره تکیده‌تری دارد و در اطراف چشمان و لب‌هایش خطوط ریزی شکل گرفته است و صورت‌اش پر از چین و چروک است و در کل پیرتر از خواهر و یا برادر خود به نظر می‌رسد. این دانشمندان می‌گویند سیگار کشیدن باعث تنگی عروق زیر پوست صورت می‌شود و خون نمی‌تواند به راحتی به سلول‌های صورت برسد و این باعث می‌شود که سلول‌ها و بافت صورت زودتر آسیب ببینند و چروک بخورند. سیگار کشیدن باعث می‌شود پوست رطوبت‌اش را خیلی آسان از دست بدهد و خشک‌تر به نظر برسد.

* خورشید؛ متهم شماره 2
متهم شماره دوی پیر کردن زودرس آدم‌ها، نور خورشید است. دانشمندان پس از بررسی هزاران دوقلو به این نتیجه رسیده‌اند که آفتاب دردسرهای زیادی را در پوست و چهره ایجاد می‌کند. آنها در بررسی دو دوقلوی 72ساله که یکی در هاوایی که به شدت آفتاب می‌تابد و دیگری در بالتیمور که خبری از آفتاب نیست زندگی می‌کند مشاهده کردند خواهری که در هاوایی زندگی می‌کند چین و چروک‌های بیشتری در اطراف صورت و چشم‌ها و دهان‌اش دارد. تابش نور خورشید به پوست و عدم استفاده از کرم‌های ضدآفتاب و عینک آفتابی مناسب موجب می‌شود پوست خیلی آسان‌ چروک بر‌دارد.

* استرس؛ متهم شماره 3
حتما شما هم شنیده‌اید که فلانی پس از طلاق‌اش خیلی پیر شده است البته دانشمندان با مردم عادی هم‌عقیده‌اند. آنها می‌گویند استرس و فشار روحی در زندگی مثل طلاق و یا مرگ همسر و مشکلات مالی در خانواده می‌تواند انسان‌ها را زودتر پیر ‌کند. استرس می‌تواند باعث چروک خوردن پوست و به وجود آمدن حلقه‌های سیاه اطراف چشم شود. استرس و انقباض دایمی عضلات حالت‌دهنده صورت باعث کشیده شدن بیش از حد پوست شما می‌شود و این کشیدگی دایمی پوست باعث چین و چروک خوردن پوست شما می‌شود. کسانی که دچار سردردهای میگرنی هستند و یا دایم عصبی هستند و اخم می‌کنند صورت‌شان معمولا بیش از هم‌سن و سال‌های‌شان چین و چروک دارد و پیرتر به نظر می‌رسند.

چه باید کرد؟
دانشمندان به شما توصیه می‌کنند که اگر دوست دارید زودتر از سن شناسنامه‌ای‌تان پیر نشوید، باید سبک زندگی‌تان را تغییر دهید. حقیقت این است که رفتارهای شخصی و اجتماعی‌ ما است که این حکم را در زندگی ما ایفا می‌کند. رفتارهای خاصی در زندگی برای پوست حکم سم را دارند و ممکن است شما را در لحظات بسیار کوتاهی پیر کنند. اگر این رفتارها در طول سال‌ها تکرار شوند، می‌توانند آثار مخرب خود را روی پوست به جا بگذارند. خبر خوب ما این است که اگر شما این عادت‌های بد را کنار بگذارید و سبک زندگی‌تان را به سمت یک زندگی سالم تغییر دهید، این آثار مخرب روی پوست شما متوقف شده و یا حتی برعکس می‌شوند و بهبود می‌یابند چون پوست ما این توانایی فوق‌العاده را دارد که آسیب‌های خود را جبران کند. وقتی شما به یک شیوه زندگی سالم‌ خو بگیرید، می‌توانید بمب ساعتی پیری را در چهره خودتان‌ خنثی کنید.

پژوهش‌های نو و راه و روش‌های نو
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ورزش و خوردن غذای مناسب میزان آنزیم‌های مقاوم‌کننده بدن در برابر پیری را افزایش می‌دهد. سالم خوردن احتمالا فعالیت تلومرز را افزایش می‌دهد که خود می‌تواند عاملی برای افزایش طول عمر باشد. پژوهشی که در آمریکا روی 24 مرد انجام شده نشان می‌دهد که زندگی سالم باعث شده به‌طور متوسط سطح «تلومرز» در آنها 29 درصد افزایش پیدا کند. تلومرز، تلومرها را بازسازی کرده و طول آنها را افزایش می‌دهد. تلومرها قسمتی از سلسله تکراری دی‌ان‌ای هستند که در انتهای کروموزوم‌ها قرار دارند و آنها را در برابر صدمات محافظت می‌کنند. وقتی سن افراد بالا می‌رود، تلومرها کوتاه‌تر می‌شوند و احتمال از بین رفتن سلول‌ها بیشتر می‌شود. کشیدن سیگار، چاقی بیش از حد، و زندگی کم‌تحرک باعث می‌شود که تلومرها از اندازه متوسط کوتا‌ه‌تر شوند. پروفسور دین اورنیش و تیم پژوهشی او در مرکز پژوهشی طب پیشگیری کالیفرنیا درصدد برآمدند که ببینند آیا تغییر در عادات زندگی می‌تواند این روند را معکوس کند. آنها از 30 مرد، همه با ریسک پایین سرطان پروستات خواستند که در یک آزمایش سه ماهه شرکت کنند که در آن سبک زندگی‌شان به‌طور کامل تغییر کند.
این تغییر در سبک زندگی شامل رژیم غذایی پر از سبزیجات، میوه، قرص‌های ویتامین و روغن ماهی و همچنین ورزش و کلاس‌های مقابله با استرس، تکنیک‌های آرام‌بخش و تنفس صحیح بود. فعالیت تلومرز در ابتدا و انتهای این دوره اندازه‌گیری شد. بین 24 مردی که اطلاعات کافی برای تحلیل داشتند، رگ‌های خونی تلومرز به‌طور متوسط به اندازه 29 درصد افزایش داشت. افزایش فعالیت تلومرز با کاهش کلسترول بد و همچنین کاهش افکار تهاجمی ‌که بخشی از استرس به شمار می‌رود، مرتبط شناخته شد. پژوهشگران می‌گویند که هنوز نمی‌شود مطمئن بود که افزایش فعالیت تلومرز به افزایش طول تلومرها منجر شود، اما شواهد نشان می‌دهند که کوتاهی تلومرها و فعالیت کم تلومرز، ممکن است از عوامل مهم خطرزا در ابتلا به سرطان و بیماری‌های عروقی باشد. این تیم پژوهشی عقیده دارد که این یافته‌ها می‌تواند انگیزه قدرتمندی برای افراد باشد تا سبک زندگی‌شان را تغییر دهند. آنها می‌گویند که سبک و عادات زندگی می‌تواند روی تلومرها تاثیر بگذارد. دانستن این که رژیم غذایی، استرس، یا هردو باعث این تاثیر می‌شوند، خود موضوع جالبی است.
منبع : پایگاه سلامت ایران

سه شنبه 24/9/1388 - 12:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته