• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 830
تعداد نظرات : 229
زمان آخرین مطلب : 4561روز قبل
محبت و عاطفه
در دایره عشق اگر باران بلا بارید ٬ عاشق آن است که از دایره بیرون نرود
جمعه 7/12/1388 - 14:25
محبت و عاطفه
با وفا باشی، جفایت می كنند.
بی وفایی كن، وفایت می كنند.
مهربانی گر چه آیینی خوش است،
مهربان باشی، رهایت می كنند…
 
جمعه 7/12/1388 - 14:25
محبت و عاطفه
قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم عاشق شوی، و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد، و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی، از جمله دوستان بد و ناپایدار... برخی نا دوست و برخی دوستدار... که دست کم یکی میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد. و چون زندگی بدین گونه است، برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی... نه کم و نه زیاد... درست به اندازه، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهند، که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد، تا که زیاده به خود غره نشوی. و نیز آرزومندم مفید فایده باشی، نه خیلی غیر ضروری... تا در لحظات سخت، وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است، همین مفید بودن کافی باشد تا تورا سر پا نگاه دارد. همچنین برایت آرزومندم صبور باشی، نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند... چون این کار ساده ای است، بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند، و با کاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی. وامیدوارم اگر جوان هستی، خیلی به تعجیل، رسیده نشوی، و اگر رسیده ای، به جوان نمایی اصرار نورزی، و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی... چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابد. به علاوه امیدوارم پول داشته باشی، زیرا در عمل به آن نیازمندی... و سالی یکبار پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی: « ین مال من است » فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است! و در پایان اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی... و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی، که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان، بازهم از عشق حرف برانید تا از نو آغاز کنید... اگر همه اینها که گفتم برایت فراهم شد، دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم...  

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:42
دعا و زیارت
وقتی تو بیایی

سنگفرش سرد خیابان

چراگاه آهوان می شود!

گرگها در برابر گوسفندان زانو می زنند

و شقاوت نیاکان را

به کرنشی غریب

پوزش می طلبند!



وقتی تو بیایی

زمین آتشفشان خشمش را فرو می خورد

در کویر می بارد!

چندان که جویباران

عیادت شوره زاران را

فریضه بدانند

بیا!



و دستهای پینه بسته کارگران را

به بوسه ای بنواز

و حجم ترانه های دختران قالیباف را

از شادی پر کن

بیا و فانوسهای بادی را

در ساحل بیاویز

و ماهیگیران خسته را

به صدای موج

بخوان!

بیا و برای «مرتضی » دوچرخه بخر

و کفشهای کهنه «مریم » را نو کن

لباسهای زمستانی «عباس »

هنوز آستین ندارد!

و هنوز سقف خانه «رحمان »

چکه می کند

و «شهربانو» - زنش

زیر آن می گذارد!



اگر تو بیایی

دیگر «محرم »ها

«رمضان » قمه اش را بر فرقش نخواهد کوفت

و «صفر» با دست خود،

گل بر سرش نخواهد گذاشت

و شهر در عزای عدالت

سیاه نخواهد پوشید!



راستی را در کجایی؟

در «هور قلیا»؟

در «مثلث برمودا»؟

یا در قلب «غلامرضا»

وقتی غریبی جدت حسین را

بر سینه می کوبد؟!
 

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:41
دعا و زیارت
من که عشقی چون زلیخا را ندارم چه کنممهره موعود یوسف را ندارم چه کنمدارم یقین روزی تو می آیی ولیصبر چون یعقوب را در دل ندارم چه کنمشعرمن روز ظهورت به پایان می رسدولی میدانم نمیدانم که تا آن دم چه کنم

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:40
دعا و زیارت
خدایا! مرا از خود مران ، مرا به خودم وا مگذار.

خدایا! دلم تنگ است برای هم صحبتی با تو. مرا در خودم غرق مکن. نگذار که در مرداب خود پرستی ام دست و پا زنم.

خدایا! لذت با تو بودن را با لذت غرق در گناه از من مگیر. خدایا! طعم عبادت خالصانه ات را بر من بچشان و بر من نور رحمتت را بیفشان.

خدایا! قلبی ده که جز یادت هیچ چیزخشنودش نکند.
خدایا! سری ده که جز فکر تو در آن نباشد.
خدایا! دستی ده که جز فرمان تو نبرد.
خدایا! پایی ده که جز به راه تو نرود.
خدایا! زبانی ده که جز کلام تو هیچ نگوید. چشمی ده که جز بزرگیت هیچ نبیند. گوشی ده که جز سخن تو هیچ به جان نگوید.
خدایا! بر من لطفت را بباران.
خدایا! اگر گناهان من به اندازه ریگ بیابان باشد ولی لطف و رحمت تو بیشتر از گناهان من است. می دانم که مرا بارها و بارها بخشوده ایی و من بارها و بارها توبه ی خود شکسته ام. اما چه کنم که من بنده ی خطاکارم و تو خدای خطاپوش. چه کنم که اگر خدایم نبودی هرگز خطا نمی کردم که چون تویی مهربان، در تمام عالم نیست که از من درگذرد.
خدایا! مرا به حال خود مگذار. مرا در این نیستیم تنها نگذار. بگذار که هستی ام را در تو پیدا کنم. بگذار که این وجود فانی ام را به وجود پاینده تو زنده نگه دارم.
خدایا! مرا از مرحمتت محروم مگردان. مرا با تمام بدی هایم ببخشای و مرا از وجود پر مهرت محروم نکن.
خدایا! تو می دانی که من محتاج توام می دانی که جز تو کسی را ندارم می دانی که هر لحظه به تو نیازمندم، پس دستم را بگیر و یاریم ده که تو را فرمان بردار باشم و تو را به شایستگی بندگی کنم. و هیج وقت هیج وقت تو را از یاد نبرم.

« لطف خدا بیشتر از جرم ماست.»
 

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:40
دعا و زیارت
یا صاحب الزمان ! داستان یوسف را گفتن و شنیدن به بهانه توست که شرمنده ایم .میدانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .می دانیم کوتاهی ها ، نادانی ها و سستی های ما ، ستم هائی است که در حق تو کرده ایم .یعقوب به پسران گفت : به جست و جوی یوسف برخیزید ،و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم .به ما گفته اند اگر به جست وجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست که به دیدارت آییم .اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به کوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم .ای یوسف زهرا !خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند ،ما و خاندان ما نیز گرفتاریم ،روی پریشان ما را بنگر ، چهره زردمان را ببین ،به ما ترحم کن که بیچاره ایم و مضطر .ای عزیز مصر موجود !سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است .نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهکار ،از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر کن .یابن الحسن !برادران یوسف وقتی به نزد او آمدند کالائی هر چند اندک آورده بودند ، سفارش نامه ای هم از یعقوب داشتند .اما ...ای آقا ! ای کریم ! ای سرور !ما درماندگان ، دستمان خالی و رویمان سیاه است .آن کالای اندک را هم نداریم .اما ... نهکالائی هر چند ناقابل و کم بها آورده ایم :دل شکسته داریم .و مقدورمان هم سری است که در پایت افکنیم .نا امیدیم و به امید آمده ایم .افسرده ایم و چشم به لطف و احسان تو دوخته ایم .سفارش نامه هم داریم ،پهلوی شکسته مادر مظلومه ات زهرا را به شفاعت آورده ایم .یا صاحب الزمان ...!به یقین ، تو از یوسف مهربانتری .تو از یوسف بخشنده تری .به فریاد ما برس ، درمانده ایم .یا بقیه الله !خسته ایم و افسرده ،نالانیم و پژمرده ،گریه امانم را بریده است .غم دوری ، دیوانه مان کرده است .اما نمی دانیم چه شیرینی و حلاوتی در این درد و دوری است که می گوییم :کجاست آن که از غم هجران تو ناشکیبائی کند ؟تا من نیز در بی قراری ، یاری اش دهم .کجاست آن چشم گریانی که از دوری تو اشک بریزد ؟تا من او را در گریه یاری دهم .یا صاحب الزمان ...کی می شود تو را ببینم که پرچم پیروزی را برافراشته ای ؟و ببینم طعم تلخ شکست را به دشمن چشانده ای .کی می شود که ببینم ریشه ستمگران را برکنده ای ؟و اگر آن روز فرا رسد ...و ما شاهد آن باشیم ،شکر گزار و سپاسگو نجوا میکنیم :الحمدلله رب العالمین .   تمام هفته دلتنگم دعا می بارد از دستم تمام هفته بی تابم به روز جمعه دل بستم دعای ندبه می خوانم ، قنوت شكوه می بندم به امیدی كه برگردی ، میان گریه می خندم نسیم دل پریشانی هوای دیده بارانی تو این آشفتگی ها را نگارا خوب می دانی منور كن وجودم را تمام تار و پودم را بگیر از من به لبخندی همه بود و نبودم را تو را من از صمیم دل همیشه آرزو كردم نماز انتظارت را بخون دل وضو كردم گل نرگس تو می آیی اگر چه دیر اما زود گره بستم  نگاهم را به آن آدینه موعود         

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:39
دعا و زیارت
پنج شنبه 21/8/1388 - 21:39
دعا و زیارت
به نام رب مهدی آل محمد
درد دل نامه ای برای آن كه عنایتش همیشه جاری است .
مولا ی من دیگر رمقی برایم نمانده است .هر روز كه می گذرد انتظار بیشتر ا زپیش امان ا ز من می گیرد . گفته ای كه در دلهای خسته خانه داری . به مادرت زهرا كه من هم دلی خسته دارم ولی با این وجود هنوز هم قدوم مبا ركتت را در خانه دلم حس نمی كنم .
میدانم كه غبار، وجودم را گرفته .سردی گرمای وجودم را قبض كرده .اما ای نور تو كه می توانی در وجود من بتابی وگرمش كنی وبا فروغ وطلوع زیبایت رخوت وسستی ام را به قیامی قطعی مبدل نمایی .
بگو مولای من در كدامین سرزمین به دنبالت بگردم .تا به كی در بیابان وجودم از برای دیدار وصالت بدوم .
بیا ودستی بر سرم بكش .سراپای وجودم اشتیاق پر التهابی است كه با نزدیك شدن نیمه شعبان بیشتر وبیشتر می شود . آقا ! چقدر دوست دارم كه سرم را بر دامانت بگذارم وتا میتوانم گریه كنم .
گریه ای به قدمت 1170 سال انتظار تو .
مولایم :
یکی از اثرات محبت شما در زندگی من , نه بهتر است بگویم در زندگی ما , غمی است که برپیکره روح و روانمان کشیده شده و در اعماق وجودمان نفوذ کرده است .
هر عیدی که فرامی رسد بنا است که ما بخندیم ؛ خوشحال باشیم و شادی کنیم و ما نیز می خواهیم در اعیاد چنین باشیم ؛ اما چه کنیم که غیبت تو خنده را به ما حرام کرده است .
سرورم : ما درخوشحالی شما خوشحالیم اما در اعماق درونمان چنان غمی نهفته است که حتی الفاظ قادر نیستند بر پیکره اش لباس شوند .
یا مولای 
هر روز فرخنده ای که از ایام الله فرا می رسد ما شیعیان جشن می گیریم , اما درمیان فریادهای شهدایمان و نالهای کشته هایمان و آتش ظلمهائی که از زمان شهادت مادرت فاطمه زهراء برما روا داشته اند .
خوشحالیهایمان را با اشک و خون ترسیم می کنیم و با بغض فرو کشیده لب فرومی بندیم و خواهیم گفت که سرچشمه زلال امامت آنگاه د ردل زمین فرو رفت که بانگ های فریاد : هل من ناصر ینصرنی , اباعبدالله علیه السلام بی جواب ماند. 
آقای من 
این غم همواره درون سینه های ماست تا زمانی که ظهور بفرمائی .
البته چنین است که حزن جز فرآورده محبت شما نیست.
- چطور خوشحال باشد عاشقی که این چنین معشوقی دارد و به فراق او مبتلاست؟
- چطور بخندد تشنه ای که دریایی از آبی شیرین و زلال و خنک د رپیش دارد امابرای سیراب شدن از آن راهی نمی یابد ؟
- مولای من
- ما می خندیم اما این خنده فقط بر لبان ما نقش می بندد زیرا که در دلهای ما آتشفشانی از سنگهای گداخته حسرت نهفته است .
- حسرت یک نگاه ...
- حسرت سیراب شدن دردریای چشمهایت و حسرت شنیدن سخنان حکیمانه ات .
- امیدوارم هرگز نخواسته باشم به شمارش آورم اثرات محبتتان را در زندگیم , زیرا که محبت شما د رزندگی من نه تنها اثرنکرده است بلکه با روزگار من عجین شده است و گوشت و خون و پوستمان ازآن روییده است . اینکه بخواهیم از اثر چیزی در زندگیمان صحبت کنیم که بزرگترین رکن زندگی است شاید بی معنا باشد.
حبیبا
چطور از اثر محبتت در زندگیم سخن بگویم و در حالی که دانه های عشقت هنگامی در قلبم کاشته شد که به من درس خداشناسی می دادی وقتی که ذرّه کوچکی بودم، در قبل از این عالم .
و واضحتر بگویم .
سیدی
کوچکترین تشعشع از اثرات محبتت در زندگیم متلاشی شدن همه وجودم و توجه همه قلبم و خیر دنیا و آخرت برایم .
به امید آن روزی بیایی و به سرمای غربت و تاریکی جهل و زشتی ظلم خاتمه دهی . زیرا که زیبایی و خوبی جز با وجودتو معنا نمی شود یا صاحب الزمان.

 
 

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:38
دعا و زیارت
چه انتظار عجیبی تو بین منتظران هم ، عزیز من چه غریبی عجیب تر که چه آسان ، نبودنت شده عادت چه بی خیال نشستیم نه کوششی نه وفایی فقط نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:38
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته