• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 830
تعداد نظرات : 229
زمان آخرین مطلب : 4576روز قبل
دعا و زیارت
به نام خدای منتظران
سلام آقاجان !
نمی دانم کجایید شاید کربلا ، شاید بین الحرمین ، شاید بقیع و شاید ... امّا هر جای عالم که از درد انتظار می سوزید بدانید در قلب همۀ منتظران ستاره ای از کهکشان وجودتان قرار دارد که هر روز و هر شب چشمک می زند و یاد شما را مثل خون در رگهای منتظران به جریان در می آورد ، بدانید منادی ای هر روز و هر شب در گوش منتظران نجوا می کند که : از چه نشسته ای آماده باش که او خواهد آمد .
راستش را بخواهید هر وقت به یاد دردهای شما می افتم دلم می خواهد بترکد . غم های همۀ عالم در دل شماست ، بمیرم برای دل پر دردتان ؛ البّته درد یک طرف امّا محرم درد طرف دیگر . به قول مدّاح اهل بیت مرحوم ذاکر ، علی (ع) دردش را به چاه می گفت شما با کی درد دل می کنید ؟ سنگ صبور شما کیست ؟
ما منتظران - اگر لایق باشیم - هم که ....
اگر مـا منتظران حضرت (عج ) می دانستیم که آقایمان چقدر دوستمان دارد این قدر دل آقایمان را به درد نمی آوردیم . اگر آن طور که او ما را دوست دارد ما هم دوستش داشتیم اینقدر گناه نمی کردیم .
حتماً می پرسید این چه جورش است ؟ منتظر گناه کار !!!
چرا مگر آدم بدها دل ندارند ؟ دل های آنها هم ستارهای دارد که چشمک می زند با این تفاوت که گاهی کمتر و گاهی بیشتر امّا مطمئن باشید چشمک می زند .
آقا شرمنده ام که نتوانستم منتظر خوبی باشم . شما را به جان مادرتان زهرا (س) به حالمان دعا کنید که بالهایی برای پرواز از منجلاب گناه به سوی دشت نور پیدا کنیم .
آقا جان در پایان به خدمتتان عرضه می دارم : اگر چه بدم امّا از عمق جانم و با تک تک سلول های بدنم دوستتان دارم و برای دیدنتان لحظات را می شمارم که شاید روزی این چشمان غبار آلوده از گناه به نور نگاه شما منوّر شود . ان شاء الله 

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:38
دعا و زیارت
 بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است. خدایا! خسته ام! نمیتوانم نیمه شب،یازده رکعت بخوانم.بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.خدایا خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.بنده ی من، قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.خدایا سه رکعت زیاد است.بنده ی من، فقط یک رکعت نماز وتر را بخوان.خدایا! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟بنده ی من، قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله.خدایا! من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!بنده ی من، همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله.خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو بیرون بیاورم!بنده ی من، در دلت بگو یا الله، ما نماز شب برایت حساب می کنیم. بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.ملائکه ی من ! ببینید من اینقدر ساده گرفته ام، اما او خوابیده است. چیزی به اذان صبح نمانده، او را بیدار کنید، دلم برایش تنگ شده است، امشب با من حرف نزده. خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم، اما باز خوابید. ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست. پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود، اذان صبح را می گویند. هنگام طلوع آفتاب است ای بنده بیدار شو، نماز صبحت قضا می شود. خورشید از مغرب سر بر می آورد.و خداوند رویش را بر می گرداند./   

 

پنج شنبه 21/8/1388 - 21:37
دعا و زیارت
اقا جون اینو بخون مولای قشنگم سلام ... آقا جون به خدا نمیدونم چی بنویسم . نمی دونم چه جوری شروع كنم از كجا بگم اصلا قابل هستم كه با شما درد ودل كنم ؟؟؟؟ هر بار اومدم در و دل كنم نتونستم می دونید چرا آقا ؟ هر وقت اومدم بنویسم ،دیدم به غیر از شرمندگی چیزی ندارم آقا جونم ببخشید ... چیزی دیگه نمی تونم بگم اینو هم بگم من عریضه نویسی و متن های با معنی و  بلد نیستم بنویسم. ولی ... اینو می دونم تو این دنیا خدا بنده ی سركش تر از من نداره این هم می دونم كه این دیواره گناه كه بین من شما رو حائل كرده و بین من شما فاصله انداخته و این هم می دونم كه شما خیلی مهربونید خیلی... از مادر و از هركسی مهربون تر .. این هم میدونم كه شما دارید برای من گریه می كنید.... حقم دارید؛ نه نمازمو درست می خونم ، نه دعای برای شما می کنم . اصلا شما رو فراموش می كنم اون موقعی هم كه یه مشكل برام پیدا میشه میگم آقا چرا كمكم نمی كنی ؟؟؟ جالب اینكه باز شما كمكم می كنید به خدا وقتی به شما هم فكر می كنم احساس شرم وخجالت می كنم . ای مولای من به خاطر مادرت حضرت زهرا (س) در انجام واجبات و ترك گناه یاریم ده آقا جون وقتی پیامبر الهی حضرت یوسف از نفسش به خدا شكایت میكنه پس من چه كنم ... اگه من نافرمونی می کنم به خا طر جهلمه والا دلم برات پر میزنه ،آقا جون دستم و بگیر شاید آدم بشم شاید سر به راه بشم این شیطان با تمام قوا مشغول كه من از شما دور كنه ولی آقا جون ازت می خوام پنا هم بدی تنهام نذاری یه گوشه چشمی هم به ما بیندازی ومنو به راه راست هدایت كنی آقا نذار گناه كنم. آقا جون نمی تونم بگم منتظرتم .... انتظار می كشم ... از انتظار ت رنج می برم چون اگه منتظر شما بودم حداقل گناه نمی كردم . ولی اقا اگه بیایی ...هر قدم، شاخه ای از عاطفه خواهی كاشت و قاصدکی را آزاد خواهی كرد.و روی هر درخت پر شكوه لانه ای از امید برای كبوتران غریب خواهی ساخت. تو می آیی در حالی كه دستهایت پر از گلهای نرگس است. تو دل سرد همه ما را با نواهای گرمت آفتابی می کنی و كعبه عشق را درآنها بنا خواهی كرد. تو می آیی و دست نوازش بر سر میخكهایی خواهی كشید كه باد كمرشان را خم كرده است. تو حتی بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهربانی خواهی زد. تو می آیی و با آمدنت خون طراوت و زندگی در رگهای صبح جریان پیدا خواهد كرد. به امید ان روز .... همین  
پنج شنبه 21/8/1388 - 21:37
محبت و عاطفه
هی فلانی
زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که زندگی را
جز برای او وجز با او نمی خواهی !
چهارشنبه 20/8/1388 - 22:34
محبت و عاطفه

از او که رفته نباید رنجشی به دل گرفت
آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد
حتی حق آنکه دیگر دوستمان نداشته باشد
نمی توان از او رنجشی به دل گرفت
بلکه باید تنها از خود رنجید
که چرا باید آنقدر شایسته ی محبت نباشیم که دوست ما را ترک کند ...

و این خود دردی کشنده است ...

چهارشنبه 20/8/1388 - 22:33
محبت و عاطفه
زندگی دو چهره بیشتر نداره یا به بازیت میگیره یا به بازیش میگیری انتخاب با توست
چهارشنبه 20/8/1388 - 22:31
محبت و عاطفه

ساده ترین کار جهان این است که خود باشی و دشوارترین کارجهان این است که کسی باشی که دیگران می خواهند

چهارشنبه 20/8/1388 - 22:31
محبت و عاطفه
نگاهی آشنا به یاس کردم ... تو را در برگ گل احساس کردم ... خلاصه در کلاس نازچشمت ... دو واحد عاشقی را پاس کردم
چهارشنبه 20/8/1388 - 22:30
محبت و عاطفه

پرستوها چرا پرواز کردین جدایی را شما آغاز کردین جدایی بی وفایی قهر و دوری همه باشند گناه آشنایی

چهارشنبه 20/8/1388 - 22:29
محبت و عاطفه

در کویر سبزعشق این سخن از من بگیر مرگ تو مرگ من است پس تمنا میکنم هرگز نمیر

چهارشنبه 20/8/1388 - 22:29
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته