• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 118
تعداد نظرات : 526
زمان آخرین مطلب : 5350روز قبل
محبت و عاطفه

 

سلام...

گفتي چشمها را بايد شست ! شستم ولي.....

 گفتي جور ديگر بايد ديد! ديدم ولي.....

 گفتي زیر باران بايد رفت رفتم ولي...

 او نه چشم هاي خيس و شسته ام را...

نه نگاه ديگرم را

هيچکدام را نديد...

 فقط در زير باران با طعنه اي خنديد و گفت :

ديوانه ي باران نديده...

به من اینقدر گفتن دیوانه باران ندیده...

جمعه 18/3/1386 - 20:15
محبت و عاطفه

سلام

خوبید؟

شاید این شعر رو قبلا شنیده باشید اما چون من خیلی دوستش دارم براتون مینویسمش:

تو بگو بهار قشنگه من ميشم بهار تو ... تو بگو بمون منم نميرم از كنار تو ... تو بگو منو نميخوا ي ديگه خسته كردمت ...گر چه سخته اما من دور ميشم از ديار تو ... تو بگو سرده هوا منم ميشم خورشيد تو ... توبگو كه ناميد ي من ميشم اميد تو ... تو بگو دلم گرفته از همه دورنگيها ... مشکی ميشم مظهر يه رنگی ميشم واسه تو ... تو بگو خدا كنه بارون بياد از آسمون ... به خدا ميگم كه گريه كنه براي تو ... اگه غمگين بشي از دستم ناراحت بشي... ميميرم كه تا ابد پاك بشم از خيال تو ... كاش تموم نميشد اين روزا اين خاطرها... تو ميموندي واسه من منم ميموندم واسه تو...

موفق باشید...

پنج شنبه 17/3/1386 - 10:23
محبت و عاطفه
سلام
خوبید؟سرحالید؟

گفته بودم اگه دلت گرفته ست

كنج دلم جا واسه ي دلت هست

شايد دلت خواستو پاهات نيومد

یا شايدم دلت باهات نيومد

هر چي كه هست بذار كه گفته باشم

هرجا كه هست دلت، منم باهاشم

فعلا...

چهارشنبه 16/3/1386 - 16:20
خاطرات و روز نوشت

سلام

خوبید همگی؟

علی آقا گفته بود کم خودمو معرفی کردم:

اینا مونده که رشته ام ریاضیه

رشته خاصی رو دوست ندارم برای دانشگاه

به زبان های خارجی خیلی علاقه دارم

یه خورده حسودم

خیلی زیاد مهربونم

تنها دختر خانواده پنج نفریم

درسم خوبه...

خیلی حرف میزنم

ولی الان واقعا نمیدونم دیگه چی مونده که نگم

عاشق میوه های قرمزم

و رنگ قرمز

و تیم های قرمز

نمیدونم چرا...

دیگه دارم چرت و پرت میگم

علی آقا امیدوارم بس باشه دیگه...

فعلا...

دوشنبه 14/3/1386 - 15:15
خاطرات و روز نوشت

به در خواست علی آق:ا

من یلدا 19 سالمه یعنی تاره 19 سالم شد

دوره پیش دانشگاهی رو تموم کردم...

دیروزم کارنامشو گرفتم...

یه دختر فوق العاده احساساتی هستم که دومی نداره ...

خیلی حساس زودرنج رمانتیک هستم

شلوغ و سرزنده و سرحالم

مامانم بهم میگه ابر بهاری

مادر بزرگم میگه مثل هوای بهار هر دقیقه یه جوری...

عاشق بارونم...

همه دوستام معتقدند که تعادل ندارم و ...

میگن با نمکم

زود به همه دل میبندم ...

دیگه چی بگم فکر کنم خوب شناختید با چه موجودی طرفید...

امیدوارم همه  دوستای خوبی برای هم باشیم

تا الان که بودیم...

دیگه هم از من روزی سه تا مظلب نمیبینید...

موفق باشید...






يکشنبه 13/3/1386 - 13:8
آموزش و تحقيقات

زندگي مال تو مرگ مال من، راحتي مال تو گرفتاري


مال من، شادي مال

تو غم مال من، همه چيز مال تو ولي تو مال من

دوستون دارم...


يکشنبه 13/3/1386 - 12:57
آموزش و تحقيقات

سلام.........

آخه من دیگه چی بگم مردم از شرمندگی!

چقدر به من لطف دارید شما

باور کنید خودم انتظارشو نداشتم

دلتون نخواد داشتم بستنی میخوردم و اومدم نظرات رو بخونم که همین جور مات و مبهوت بودم داشتم میخوندم که یهو بستنی آب شد ریخت روم

میخواستم چیز دیگه ای بنویسم که دیدم نمیتونم لطفتون رو بدون پاسخ بذارم ...

 Ali_110 عزیز:

اگه مطالبت رو میخوندم و نظر میدم فقط به خاطر اینه که مطالبت نظیر نداره

خیلی دوستشون دارم و تقریبا همشون رو تو دفترم یادداشت کردم

موفق باشی...

 doki_inkalej عزیز:

اولا تولد من 2 خرداد بود ...

دوما هرکاری کردم نتونستم با یلدای عشق اطلاعاتم رو ثبت کنم خودم خیلی دوستش دارم ولی نشد دیگه...

از لطفت ممنون

ابولفضل 206 :

خیلی خیلی از لطفت ممنونم و همون که به علی آقا گفتم...

در ضمن دیدید که براتون نوشتن که با سلام دوست گرامی ، شما به خاطر نقص اطلاعات عضویت تان تعلیق شده اید . به قمسمت مشاوره مشکلات ما و شما > عضویت مراجعه کنید تا مشکل تان برطرف شود تا مانند گذشته شاهد فعالیت شما در بخش ثبت مطالب باشیم

نگارینا عزیز،برزخ عزیز،MOTTAHET عزیز،moshke khotan عزیزخیلی خیلی خیلی از لطفتون سپاسگزارم امیدوارم بتونم جبران کنم

همتون رو دوست دام

فعلا...

يکشنبه 13/3/1386 - 12:53
خاطرات و روز نوشت

با سلام...

خدایا!

نامت را میخوانم

همان گونه که محبوبم را میخوانم

و با تکرار نام مبارکت

چه شور وشعفی در جانم میدود!

مو بر اندامم راست میشود

دیدگانم لبریز از اشک میگردد

و ذهنم بر جمال زیبای یار تمرکز می یابد

رسیدن به این شور وحال

بی لطف لایزال تو ممکن نیست

از سر شکر به درگاهت میگریم

تا لحظه ای از من دور نباشی

و مهرت را از من دریغ نداری

با نام خدا شروع میکنم به نوشتن که ان شاء الله بتونم موفق باشم و شما عزیزان از مطالبم راضی ...
تازه وارد نیستم و خیلی وقته میام به سایت ولی فقط مطالب دوستان رو میخوندم و لذت میبردم تا اینکه چند روز پیش بعد از خوندن مطلب دوست خوبم doki_inkalej تصمیم گرفتم که عضو بشم که شدم و با اجازه قدیمیهای سایت شروع میکنم...

واسه شروع هم تولد متای عزیز رو تبریک میگم و همه اونایی که تولدشون تو خرداده از جمله خودم...

تا مطلب بعدی ...
موفق باشید...


شنبه 12/3/1386 - 16:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته