• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2159
تعداد نظرات : 961
زمان آخرین مطلب : 3426روز قبل
ایرانگردی

سیرچ یکى از چهار آبادى بزرگ بخش شهداد است که در ناحیهٔ خوش آب و هواى کوهستانى بر سر راه شهداد - کرمان قرار گرفته است. فاصلهٔ آن تا شهر کرمان ۸۰ کیلومتر و تا مرکز بخش شهداد ۲۵ کیلومتر است. سیرچ از قدیم محل ییلاق بخش گرمسیرى و کویرى شهداد و آبادى‌هاى تابعهٔ آن بوده و بهارستان نام داشت. ییلاق مذکور در ارتفاع ۱۵۵۰ مترى در درهٔ رودى به همین نام قرار دارد و جمعیت آن در تابستان به علت موقعیت تفرجگاهى به بیش از ده هزار نفر مى‌رسد. سیرچ چشم‌اندازى زیبا، پوشیده از توده‌هاى انبوه درختان دارد. در مرکز سیرچ چندین درخت کهنسال سرو و چنار نیز وجود دارد. 

این آبادى‌ مانند مناطق شمالى کشور پوشیده از درخت است. هوایى مرطوب و خنک دارد و بر روى ارتفاعات قرار گرفته و زیبایى آن مشابه مناظر سوئیس و با همان سرسبزى و فراز و فرودهاست. در قسمت مرطوب سیرچ به علت آب‌هاى فراوان جارى تعدادى از باغ‌ها به باتلاق‌ تبدیل شده‌اند. در این منطقه انواع درختان صنوبر، انگور، انجیر، گیلاس و آلبالو در دامنهٔ کوهسارها لابه‌لاى سنگلاخ کاشته شده است و چون زمین مسطح کم دارد، ‌ کشت مزارع جو و گندم کم یافت مى‌شود، اما از زمین‌هاى محدود و آب فراوان، براى احداث باغ استفاده شده است. این منطقه یکى از قطب‌هاى اصلى جهانگردى استان محسوب مى‌شود.

 

 


 

 

 

 

منبع: viuna.persianblog.ir

چهارشنبه 17/12/1390 - 15:27
كودك

 

 

دروغگویی کودکان,دروغ گفتن

 

بی گمان همه ما از دروغ گفتن و یا شنیدن آن احساس ناخوشایندی داریم. در این میان پدر و مادر که تربیت کودک جزو اصلی ترین وظایف آن هاست، با شنیدن دروغ از کودک خود احساس ناراحتی بیشتری می کنند. اما باید گفت کودکان علاوه بر الگوگیری از رفتار والدین، به دلایل متعدد به دروغ گفتن روی می آورند.

دروغ در مقابل راستگویی قرار دارد و در تمامی فرهنگ ها و جوامع امری زشت و ناپسند تلقی می شود. بررسی ریشه ای دلایل دروغگویی امری بسیار پیچیده است و نیاز به واکاوی شخصیت انسان ها دارد. اگرچه ممکن است بعضی آن را یک رفتار زنانه تلقی کنند، اما نتایج تحقیقات نشان می دهد که تفاوت معناداری بین مردان و زنان برای دروغگویی وجود ندارد. در خانواده نیز مواردی پیش می آید که والدین از دروغگویی بیش از حد فرزندان خود ابراز نگرانی می کنند. سیامکی خبوشان، کارشناس ارشد روان شناسی و مشاور خانواده و کودک با بیان این مقدمه به خراسان می گوید: دلایل دروغگویی در کودکان بسیار متعدد است و آغاز آن از زمان تکلم کودک و حدود ۲ سالگی به بعد است.

 

 

کودکان گاه برای جریحه دار نکردن احساسات دیگران، پنهان کردن احساسات یا واکنش های خود، فرار از تنبیه و دریافت پاداش و توجه، دروغ می گویند.نکته این جاست که واقعیت و تخیل در زندگی کودکان زیر ۶سال در هم تنیده است و کودک ممکن است هر آن چه را به ذهنش می رسد بر زبان آورد. به این نوع دروغ، «دروغ سیاه و سفید» می گوییم. در بیشتر موارد چنین گفته هایی بسیار اغراق آمیز و غیرواقعی است .مثلا پسربچه ۶ساله ای با هیجان به مادرش می گوید: «من دیروز یک غول دیدم!»در واقع دروغ بیان کننده حقایق مربوط به امیدها و دلهره ها و آشکار کننده آن چیزی است که فرد می خواهد باشد. والدین از طریق اطلاعاتی که از گفته های دروغین کودک کسب می کنند، می توانند به کودک کمک کنند تا واقعیت را از افکار پوچ و خیالی تشخیص دهد. فاطمه زارع، کارشناس مسئول مرکز بهداشت روان و مشاور با بیان این مطلب به ایسنا می گوید: وقتی بچه ای می گوید که برای عید یک فیل زنده به عنوان هدیه سال نو دریافت کرده است، باید گفت که او دوست دارد یک فیل داشته باشد و نباید او را بابت گفتن این جمله سرزنش کرد.

 

به گفته زارع، گاهی کودک دروغ می گوید، زیرا اجازه ندارد حقیقت را بگوید. به عنوان مثال وقتی به مادرش می گوید که از برادرش متنفر است، تنبیه می شود. اما اگر بلافاصله حرفش را پس بگیرد، والدین، او را بابت انکار احساسش مورد تشویق قرار می دهند. با این تجربه کودک نتیجه می گیرد که انسان به دلیل گفتن حقیقت تنبیه می شود. گاهی هم والدین، کودک را به دروغگویی تشویق می کنند. به این صورت که کودک مجبور می شود به منظور دفاع از خود دروغ بگوید. این کارشناس ادامه می دهد: کودکان از این که والدین از آن ها پرس و جو کنند، بیزارند به خصوص وقتی گمان کنند والدین از قبل پاسخ ها را می دانند. کودکان همچنین از سوال های غافل گیر کننده بدشان می آید سوالاتی که وادارشان می کند دروغ بگویند، حقیقت را پنهان کنند و خجالت بکشند.

 

● الگوگیری از کودکان

نباید از نقش والدین و الگوهایی که در اختیار کودک قرار می گیرد، در گرایش کودک به دروغگویی غافل شد. چنان که به گفته سیامکی خبوشان، گاهی والدین خودشان به وضوح دروغ می گویند اما نادیده گرفتن حقیقت از سوی کودک را بر نمی تابند. در صورتی که چنین انتظاری بی جاست. گاهی کودک به علت نداشتن تمرکز و توجه به محیط پیرامون، مسائل را پس و پیش یا به اشتباه روایت می کند و والدین بنا را بر دروغگویی کودک می گذارند. کودکان اغلب تمایلی به دروغگویی ندارند اما وقتی به حساسیت و نقطه ضعف والدین پی می برند، به دروغگویی رو می آورند تا جلب توجه کنند. به عنوان مثال چون کودک می داند که مادر نسبت به سلامت او حساس است، به دروغ از دل درد شکایت می کند. دروغ گویی در کودکان باهوش، ریسک طلب، هیجان خواه، تنوع طلب و اجتماعی بیشتر مشاهده می شود و کودکان کمرو و خجالتی، بیش فعال و عقب مانده کمتر دروغ می گویند.

 

● راهکارها

یکی از بهترین راه های پیشگیری از دروغگویی در کودکان این است که او را وادار نکنیم برای دفاع از خود دروغ بگوید. بهتر است اگر نسبت به دروغگویی وی مطمئن هستیم، بدون اشاره مستقیم و استفاده از واژه دروغگویی او را متوجه کار اشتباهش کنیم. زارع با اشاره به این که گاهی والدین خودشان انگ دروغگو بودن به کودک می زنند، تصریح می کند: والدینی که دایم گفته های کودک را انکار می کنند، به طور غیرمستقیم به او می گویند که دروغ می گوید. یا وقتی کودک دروغ آشکار می گوید به شدت عصبانی می شوند و او را سرزنش می کنند. بهتر است والدین خط مشی مشخصی در برابر دروغگویی کودک داشته باشند.بدون سوال پیچ کردن یا بازجویی از کودک طی چند سوال و جواب کوتاه سعی کنند واقعیت یا بخشی از آن را از زبان کودک بشنوند، موضوع را بزرگ و مهم جلوه ندهند و با قاطعیت اما واضح و شفاف درباره موضوع با کودک صحبت کنند. کودک باید طی گفت وگو احساس کند راستگویی به وی کمک می کند یا در پایان گفت وگو به این نتیجه برسد. باید آگاهانه شرایطی را برای کودک ایجاد کنیم که دروغ نگوید و اگر دروغ می گوید نه با واکنش احساسی و هیجانی بلکه به صورت منطقی به او بفهمانیم که نیازی به دروغگویی نیست.

 

● ریشه یابی علت دروغگویی

استفاده از واژه های «الکی»، «شوخی» و یا «دروغ» نباید در خانواده رواج داشته باشد و کودک باید بداند دروغ در هر شکلی ناپسند است. سیامکی با بیان این مطلب که بهتر است ریشه دروغگویی کودک را دریابیم، تاکید می کند: بهتر است به جای در نظر گرفتن تنبیه یا تهدید کودک تلاش کنیم به موضوع از دید کودک بنگریم تا دریابیم کودک از دروغگویی چه نفعی می برد و به دنبال چیست. سپس به او نزدیک شویم. همچنین هرگز انگ دروغگو بودن به کودک نزنیم. بهتر است به تخیلات کودک احترام بگذاریم و او را بابت حرف زدن درباره موضوعاتی مثل غول و فرشته و حیوانات عجیب و غریب سرزنش نکنیم.

 

گاهی والدین از دروغگویی مقابل کودک اجتناب می کنند اما در عوض پنهان کاری را به او یاد می دهند. پنهان کاری هم شکل دیگری از دروغ است و در طول زمان کودک یاد می گیرد که چه طور حرف بزند تا متهم به دروغگویی نشود. همچنین کاهش اعتماد به نفس در کودک با تمایل به دروغگویی در ارتباط است و بچه هایی که عزت نفس پایین دارند به «خودیاری کاذب» یا به عبارتی به اغراق در بیان توانایی ها و حوزه اختیارات خود روی می آورند تا آن خلاء را جبران کنند.

 

اگر دروغگویی تا ۷ سالگی درمان نشود همزمان با رشد کودک شاخه و برگ بیشتری پیدا می کند و درمان آن دشوارتر می شود. سیامکی خبوشان با اشاره به این مطلب می گوید: یک دانش آموز دبیرستانی ناخواسته دروغ نمی گوید بلکه با ظرافت و زیرکی واقعیت را طور دیگری جلوه می دهد. اغلب این دانش آموزان برای فرار از تنبیه یا دریافت پاداش دروغ می گویند. این امر حاکی از آن است که شالوده رفتار اخلاقی در دوران کودکی آن ها به درستی پی ریزی نشده است و حالا در دوران بزرگسالی برای رسیدن به اهداف خاص دروغ می گویند. در این سنین فشارهای والدین موقعیت را بدتر می کند و راهی جز دروغگویی برایشان باقی نمی ماند.

 

منبع: khorasannews

چهارشنبه 17/12/1390 - 14:47
تزیینات و دکوراسیون

 

قوانین دکوراسیون , طراحان دکوراسیون

 

در این مطلب قصد داریم قوانینی را که توسط طراحان با تجربه دکوراسیون مطرح شده است، برایتان بازگو کنیم. هر یک از این قوانین که هرگز گذر زمان نمی تواند خدشه ای به آنها وارد کند و همیشه کاربردی خواهند ماند، حاصل سال ها تجریه عملی طراحان به نام است.

نکات مهم از زبان طراحان دکوراسیون:

هر فضایی نیاز دارد که حال و هوایی شخصی داشته باشد و بتواند تا حدی علایق و شخصیت صاحب خانه را بازگو کند.

 

خوش بین باشید و این خوش بینی را با استفاده از رنگ سفید برای رنگ آمیزی دیوار ها در خود بوجود آورید.

 

هرگز چیزی را به دلیل ارزان بودنش به چیزی که واقعا دوستش دارید، ترجیح ندهید. این کار خیلی خطر ناک است زیرا سبب می شود از نتیجه کار به شدت پشیمان شوید.

 

یک حقیقت اساسی در مورد نور وجود دارد که در هرجا که نور نباشد زیبایی هم نیست.

 

عشق یکی از عناصر ضروری در دکوراسیون خانه است طوری که اتاق های خانه شما بگویند: عشق من همین الان خانه را ترک کرد و من منتظرم تا عشقم برگردد!

 

شوهرتان را خوشحال نگه دارید، کارها به خوبی انجام می شود!

 

هنگام خرید یا ساخت یک خانه، معمولا افراد نگاهی کلی دارند و کمتر به جزئیات هر اتاق توجه می کنند و همین جزئیات که ممکن است به چشم نیاید، در آینده هنگام چیدمان می تواند بسیار دردسر ساز شود.

 

هر چیز در خانه باید جای خود را داشته باشد و هیچ عنصری نباید بلاتکلیف رها شود.

 

استفاده بی مهابانه از طرح ها و الگو ها بدون برنامه، می تواند خطرناک باشد و جلوه نهایی دکوراسیون را کسل کننده و شلوغ کند. شما باید قبل از اقدام برای هر کاری ابتدا با تجسم آن، نتیجه کار را تا حدی در ذهن خود ببینید و در صورت تایید آن را به مرحله اجرا بگذارید. 

 

منبع:iranvij

چهارشنبه 17/12/1390 - 14:36
طنز و سرگرمی

یه نخ سیگار, قوانین خنده دار , مطالب خنده دار

 

*وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!

 

*اگه سال تا سال یه قرون تو جیبت نباشه مامان و بابات نمی فهمند، کافی یه نخ سیگار تو جیبت باشه همه میفهمن!

 

*موقع فوتبال نگاه کردن هشتاد دقیقه میشینی چش تو چش تلویزیون هیچ اتفاقی نمی افته، یه دقیقه میری دستشویی، میای میبینی بازی 2-2 تموم شده!

 

*هرچقدر هم دلیل منطقی واسه خرید یه چیز داشته باشی، همیشه یکی اون نزدیکی ها هست که بگه سرت کلاه گذاشتن عجیب!

 

*وقتی پیاده باشی تاکسی گیرت نمی آد، اما وقتی با ماشین باشی توی ترافیکی از تاکسی ها گیر می کنی.

 

*هروقت گرسنه میای خونه، اون شب اتفاقی غذا ندارین. اما یه شب که بیرون غذا می خوری وقتی میای خونه می بینی غذای مورد علاقت رو درست کردن.

 

*تو یه ظرف آجیل اولین چیزی که می خوری یه بادوم تلخه.

 

*موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه. دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی.

 

*سر جلسه به دوستت که هیچی نخونده کل سوال ها رو برسونی و برگه هاتون با هم مو نزنه، نمره اون بیشتر می شه. این از قوانین ثابت مورفی هستش، شک نکن!

 

*اگه یک بار سر کلاس نری و استاد بگه جلسه بعد امتحانه، هیشکی بهت خبر نمیده! اما امان از اون روزی که یکی از اساتید حذف کنه، شونصد نفر یادت می افتن و بابای گوشیت رو در میارن از بس مسیج میدن که فلانی، استاد گفت حذفی!

 

*برای موفق شدن تنها یک راه وجود دارد، اما برای شکست خوردن راه های زیاد.

 

*اگه یه ماشین صفر بخری، هرچقدر هم مواظبش باشی و سعی کنی جای مطمئنی پارکش کنی، بازم خط روش می افته، ولی ماشین کهنه داغونت رو بزار وسط اتوبان کرج، شب بیا سالم برش دار.

 

*یه وقت هایی که خیلی عجله داری اگه لاستیک هواپیما هم زیر ماشین انداخته باشی، میای می بینی 2تاش پنچره!

 

*دقیقا همون روزی که 5 دقیقه دیرتر بیدار شدی تمام وسایلت مفقود میشن!

 

*دقیقا وقتی جفت دستات تا آرنج گریسی یا گلی هستش، چشمت خارش می گیره!

 

*اگر یک تاریخ برای شما خیلی مهمه، 10 روز قبل از اون یادتونه و دقیقا همون روز یادتون میره. 355 روز بعدش هم دارید حرص از یادرفتنش رو می خورید. این قضیه فقط تا وقتی که اون تاریخ مهمه ادامه داره و بعدش برعکس میشه.

 

*اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

 

منبع: بیتوته

چهارشنبه 17/12/1390 - 14:25
لطیفه و پیامک

سال 1992 نوکیا 1011، یکی از اولین گوشی‌های تلفن همراه با شکل ساده (Candy Bar)، تنها امکان 60 دقیقه مکالمه به کاربر می‌داد. حافظه این گوشی فقط برای ذخیره 99 شماره مخاطب کافی بود و یک صفحه‌نمایش کوچک سیاه و سفید داشت. مقایسه آن با Lumia 800 امروز مثل مقایسه خودروی فورد مدل T با شاتل فضایی در تمامی زمینه‌ها است؛ به استثنای یک مورد: امکان تایپ و ارسال پیامک. امسال بیستمین سالگرد تولد پیام کوتاه است که بر خلاف دیگر فناوری‌های کاربردی به ندرت در دو دهه گذشته تغییر کرده است. به گزارش خراسان 10 نکته شگفت انگیز درباره پیام‌های کوتاه در این مطلب ذکر می‌شود:

 

1- پدر پیامک "ماتی ماکونن"، یک مهندس فنلاندی است. او سال 1984 در یک پیتزا فروشی در کپنهاگ، وقتی برای شرکت در کنفرانسی در باره آینده ارتباطات از طریق تلفن همراه به دانمارک آمده بود، ایده سرویس پیام‌رسانی برای گوشی‌های دیجیتال GSM به ذهنش خطور کرد. متاسفانه او هرگز برای این کار پیشگامانه دستمزدی دریافت نکرد، زیرا حق امتیاز این ایده را به ثبت نرسانده بود.

2- یک سال بعد، فرمت 160 کاراکتری توسط محققی در زمینه ارتباطات به نام "فریدهام هیلبرند" تعیین شد. او در حالی که سعی می‌کرد این فناوری را استاندارد کند و به تلفن‌های همراه، امکان انتقال و نمایش پیام‌ها را بدهد، متوجه شد میانگین جملات یا سوالات تنها به 160 کاراکتر نیاز دارد.

3- اولین پیامک در سال 1992 توسط "بریت‌نیل پاپ‌وورس" به مدیر اپراتور ودافون، ریچارد جرویس در مهمانی کارمندان در شب کریسمس ارسال شد که متن آن این بود: «کریسمس مبارک».

4-امروز ارسال پیام بیشترین استفاده را در میان سرویس‌های انتقال اطلاعات توسط تلفن همراه دارد؛ به طوری که 74 درصد از همه تلفن ‌های همراه سراسر جهان را شامل می‌شود یا به عبارت دیگر، 4/2 میلیارد از 3/3 میلیارد مشترک از طریق ارسال پیامک با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند.

5-در سال 2010 مردم رقم اعجاب‎انگیز 1/6 هزار میلیارد پیامک ارسال کردند؛ یعنی 192 هزار پیام کوتاه در هر ثانیه! میزان درآمد صنعت در ارسال پیام‌های کوتاه 114 میلیارد و ششصد میلیون دلار در سال بوده است.

6-تحقیقات نشان می‌دهد که خواندن یا ارسال پیامک به هنگام رانندگی، دو برابر خطرناک‌تر از رانندگی در حالت غیرعادی است.

7- ارسال پیامک، زبان ویژه و جدیدی ایجاد کرده است که هدف آن کوتاه کردن تعداد کاراکترها است. محققان زبانشناس بر این عقیده‌اند که استفاده از زبان‌های عامیانه و اختصاری مانند چیزی که در زبان پیامک می‌بینیم، در آینده به تضعیف ادبیات و غلط دیکته‌ای و هجی کردن نادرست کلمات در میان کودکان منجر می شود.

8- از دلایل اصلی موفقیت پیامک این است که با همه نوع گوشی‌ تلفن همراه ‌می‌توان پیام کوتاه ارسال کرد و فعال کردن آن نیاز به چیزی ندارد.

9- مردم هم به طور اعجاب‌انگیزی در این شیوه برقراری ارتباط تبحر پیدا کرده‌اند. سال 2005 "سونجا کریستیانسن" از نروژ رکورد سریع‌ترین نویسنده پیام کوتاه را به ثبت رساند.

10- نوشتن پیام به عارضه تنوسینوویتز منجر می‌شود که نوعی التهاب انگشت شست دست است و در اثر نوشتن مداوم پیامک ایجاد می‌شود.

 

منبع: khorasannews

جمعه 12/12/1390 - 11:19
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی
به نظر شما کدام یک از دایره های مرکز 2 شکل بزرگتر است؟!
در همان نگاه اول پاسخ دهید.








همانطور که متوجه شدید هر دو هم اندازه اند، درحالی که در نگاه اول به نظر غیر مساوی می رسید.
جمعه 12/12/1390 - 11:14
آلبوم تصاویر
به گزارش ایسنا؛ دولت چین در سال 1996 میلادی سه ناو هواپیمابر قدیمی متعلق به شوروی سابق را از روسیه خریداری كرد و مهندسان چینی با بازسازی یكی از این ناوها، آن را به نخستین ناوهواپیمابر این كشور تبدیل كردند.

ناوهواپیمابر كیف (Kief) كه دیگر قابل استفاده نیست، با تغییر كاربری به یك هتل لوكس و بسیار مجلل با 148 اتاق تبدیل شده و هم اكنون در بندر تیانجین چین پهلو گرفته است.

این هتل لوكس كه از تابستان جاری آماده شده بود، سرانجام به روی علاقه مندان بازگشایی شد.

برای تغییر كاربری این ناوهواپیمابر به هتل لوكس بیش از 15 میلیون دلار هزینه شده است.








جمعه 12/12/1390 - 11:9
اخلاق

 

درست صحبت کردن را بیاموزید

 

 

چگونگی صحبت با افراد متفاوت

در مورد چگونگی صحبت کردن با افراد گوناگون و با ویژگی های متفاوت ابتدا باید در نظر داشته باشید که طرف صحبت شما جزو کدام یک از گروه ها است و بعد با استفاده از رهنمودهای ارایه شده با هر یک از آنها صحبت کنید.

صمیمی ها

افراد صمیمی به مردم و دوستی با آنها خیلی اهمیت می دهند. احساسات افراد را در نظر می گیرند و سعی می کنند هر طور شده دیگران را ناراحت نکنند. در هنگام صحبت با این دسته از افراد سعی کنید:
ـ گفت گوی خود را با تعریف صادقانه از آنان شروع کنید و فوراً سر اصل مطلب نروید.
ـ با آنان زیاد درباره ی آمار و اطلاعات صحبت نکنید. چرا که خیلی زود از شنیدن این مسایل خسته می شوند و بحث را قطع می کنند.
ـ اگر با آنها مخالف هستید، مواظب باشید احساسات شان را جریحه دار نکنید.
ـ در حین صحبت با آنها خودمانی و غیررسمی باشید.

تحلیلگرها

معمولا تحلیلگرها تمایل به کمال گرایی دارند. به عبارت دیگر آنها دوست دارند همه چیز را درباره ی یک موضوع بدانند. اطلاعات و تصمیمات آنها معمولاً دقیق و عاقلانه است و شاید به همین دلیل در تصمیم گیری کُند هستند. در ضمن آنها احساسات و عواطف خود را برای دیگران آشکار نمی کنند. بنابراین در هنگام صحبت با تحلیلگرها باید:
ـ قبل از شروع صحبت دقیقاً بدانید که می خواهید درباره ی چه و چگونه صحبت کنید.
ـ صریح باشید و فقط درباره ی اصل موضوع صحبت کنید. چرا که آنها از اتلاف وقت بیزارند.
ـ هنگام صحبت با آنها دقیق و واقع بین باشید و به آنها فرصت بدهید تا بدانند که شما قابل اعتماد هستید.
ـ با آنها خودمانی رفتار نکنید. سعی کنید رسمی باشید و با صدای بلند نیز حرف نزنید.
ـ سعی نکنید آنها را تهدید یا با چرب زبانی از آنها سوء استفاده کنید.

بیانگرها

این افراد دوست دارند اوقات خوشی داشته باشند، پر حرارت و مبتکر هستند و به سختی می توانند افرادی را که مثل خودشان نیستند، تحمل کنند. در هنگام گفت و گو و تبادل نظر با بیانگرها به یاد داشته باشید:
ـ به آنها اجازه بدهید که از گفت و گو لذت ببرند و بخشی از زمان گفت و گو را به مسایل دوستانه و آشنایی اختصاص دهید.
ـ در مورد اهداف آنها و آن چه خوشحال شان می کند، صحبت کنید.
ـ در حین صحبت با آنها سرد و بی احساس نباشید و برای شان قانون وضع نکنید.
ـ از آنها بخواهید نظریات و عقاید خود را بیان کنند.

سلطه جوها

سلطه جوها افرادی قوی، قاطع و نتیجه گرا هستند که گاهی اوقات نسبت به خودشان و دیگران جدی و سختگیر هستند. این افراد معمولاً احساسات خود را برای دیگران آشکار نمی کنند و از کسانی که وقت خود را با صحبت هایی بی فایده تلف می کنند اصلا خوش شان نمی آید. در هنگام صحبت کردن با این افراد نکات زیر را در نظر داشته باشید:
ـ فقط به اصل موضوع توجه کنید و درباره ی موضوعات متفرقه صحبت نکنید.
ـ به طور واضح و منطقی با آنها صحبت کنید.
ـ هنگام صحبت با آنها بی نظم و بی برنامه نباشید.
ـ سعی نکنید به آنها دستور بدهید، چون مخالفت خواهند کرد.
ـ بعد از صحبت درباره ی موضوع اصلی، فوراً آنها را تنها بگذارید.
امروزه بسیاری از روانشناسان بر این عقیده اند که مهارت های ارتباطی نقش بسیار مهمی در موفقیت انسان چه در زندگی کاری و چه در زندگی شخصی آنها دارد.
به جرات می توان ادعا کرد که یکی از مهم ترین دلایل شکست هایی که انسان در زندگی خود با آن مواجه می شود این است که قبل از اتخاذ تصمیم و مبادرت به انجام یک کار ( انتخاب شغل، ازدواج، تربیت فرزند و امثال آن ) سعی نمی کند که مهارت های ارتباطی و رفتاری لازم برای انجام آن کار را کسب کند. پژوهش ها نشان می دهد که مهارت های لازم برای برقراری ارتباط موثر را می توان از طریق آموزش و تمرین یاد گرفت و البته کسب این مهارت ها چندان آسان نیست. در برقراری ارتباط با دیگران چنانچه یکی از طرفین صحبت، پیام طرف مقابل را به خوبی دریافت نکند و متوجه نشود که منظور طرف مقابل از این پیام ها چه بوده، ارتباط برقرارشده، بی حاصل بوده است. در واقع می توان گفت ریشه ی بسیاری از سوء تفاهم ها، رنجش ها و اختلافات و همچنین منشأ بسیاری از اختلافات و نزاع ای خانوادگی عدم وجود فهم متقابل در صحبت ها است. چرا که یکی از طرفین گفت و گو یا بدتر از آن هر دو طرف گفت و گو حرف یکدیگر را نمی فهمند و برداشت درستی از پیام های ارسال شده ندارند. درست صحبت کردن و بیان متناسب یکی از مهارت های اساسی ارتباطی در برقراری یک ارتباط موفق و موثر است. در حقیقت همه ی ما توانایی صحبت کردن را داریم، اما گاه لازم است برای ایجاد ارتباط یا ادامه ی آن مهارت های صحبت کردن خود را، هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی ارتقاء دهیم. بعضی از افراد از صحبت کردن با دیگران طفره می روند یا نمی توانند به راحتی سر صحبت را با دیگران باز کنند و روابط موثری با دیگران داشته باشند.
روشهای ساده یی وجود دارد که به شما کمک می کند تا بهتر با دیگران ارتباط برقرار کرده و مصاحبت و دوستی آنها را حفظ کنید. مثلا این که به صحبت های طرف مقابل علاقه نشان دهید. نظر مخالف و انتقاد خود را طوری بیان کنید که طرف شما ناراحت نشود. به نشانه های غیرکلامی او بیشتر توجه کنید و مهم تر از همه این که سعی کنید در صحبت کردن مؤدب باشید.

 

 

منبع: نشریه 7 روز زندگی شماره

 

پنج شنبه 11/12/1390 - 23:36
كودك

 

تربیت اسلامی کودکان

 

 

در زمینه پرورش و تمرین و تربیت کودکان و شیوه ساختن و رشد دادن به شخصیت مذهبی فرزندان، مرحوم فیض کاشانی بیانی داد که جهت استفاده شما عزیزان، به ترجمه آن از کتاب «المحجة البیضاء»(1) پرداختیم.
باشد که مفید افتد و مثمر ثمر گردد... ان شاء الله

فرزندان، امانت های الهی

بدان که فرزند، نزد پدر و مادرش امانت است و قلب پاکش، گوهر نفیس و گران بها و در عین حال، ساده و بی نقش و نگار است. صفحه قلب کودک، قابلیت پذیرش هر نقشی را دارد و به هر جهت که آن را بکشند، کشیده می شود.
اگر او را خیر و خوبی بیاموزند و بر آن، عادت دهند و فرزند در سایه این تربیت به سعادت دنیا و آخرت برسد، پدر و مادر و هرکس دیگری که در تعلیم و تربیت او نقشی داشته، در ثواب آن شریک است.
اما اگر فرزند را به شر و بدی عادت دهند و او را همچون چهارپایان رها کرده و مهمل و بی حساب گذارند، بدبخت شده و هلاک و تباه می گردد. لذا وزر و وبال و گناه آن به عهده کسی است که سرپرستی و قیمومیت او را به عهده داشته و کوتاهی کرده است.

خداوند می فرماید:

«ای مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتش نگهدارید.»(2)
پدر و مادر، فرزندان را هرچه از آتش دنیا مصون دارند، بیش از آن، شایسته تر آن است که از آتش آخرت، مصونشان دارند.
نگهداری اولاد از آتش، به این است که فرزند را ادب کند، مهذب سازد، اخلاق نیکو را به او بیاموزد، از همنشینان بد و نامناسب، محافظت کند، او را به تنعم و خوشگذرانی و تجمل و رفاه عادت ندهد که موجب تباهی و نابودی و فسادش گردد... .
بلکه فرزند را از همان آغاز، مورد مراقبت قرار دهد. در نگهداری و شیر دادن و تربیت، زن صالح و شایسته و دینداری که «حلال» می خورد، برگزیند؛ چرا که هرگز، در شیری که از حرام پدید آید، برکتی نیست و فرزندی که از این گونه شیر تغذیه شود، طینت و سرشت او از آلودگی نشأت گرفته و عجین می گردد و به طبع، او به کارهایی که با خبث و پستی همگون است، متمایل می شود.

نشانه های عقل

وقتی که نشانه های «تمییز» در فرزند آشکار شد، باید دقت و مراقبت بیشتری داشت. از جمله نشانه های تابش فروغ عقل و خرد، «حیا» است. هروقت مشاهده شد که فرزند، حالت حجب و حیا پیدا کرده، از بعضی کارها دوری کرده و از انجام برخی اعمال خجالت می کشد، بعضی کارها را زشت دانسته و مخالف بعضی کارهای دیگر می شناسد، این دلیل اشراق نور عقل است. و این موهبتی از سوی خداوند، و بشارتی بر اعتدال اخلاقی و صفای قلب است.
فرزندی که به مرحله حیا و شرم رسیده، نباید به حال خود رها شود؛ باید او را کمک کرد و به وسیله همین صفت حیا و تمییز خوب و بد و زشت و زیبا، او را ادب و اخلاق آموخت.

ادب طعام و آداب سفره

اولین چیزی که در ادب آموزی و تربیت کودکان باید مورد دقت قرار گیرد، حرص بر خوردن است.

باید به او آموخت که:

- با دست راست غذا بخورد؛
- هنگام غذا خوردن «بسم الله » بگوید؛
- از جلوی خود غذا بخورد؛
- پیش از دیگران شروع نکند؛
- به غذا و خورنده غذا خیره نشود؛
- با عجله غذا نخورد؛
- غذا را خوب بجود؛
- بین لقمه ها فاصله بیندازد؛
- لباس خود را آلوده نکند.
مربی کودک، باید او را عادت دهد که گاهی «نان خالی» بخورد تا اینکه عادت به این نکند که حتماً باید خورشت باشد.

و نیز:

-پرخوری را در نظرش ناپسند جلوه دهد و پرخوران را به حیوانات تشبیه کند؛
- در پیش رویش، از بچه های پرخور، مذمت کند؛
- در پیش او، از کودکان مؤدب و کم خوراک، ستایش نماید؛
- ایثار را در مورد غذا، تمجید و تعریف نماید؛
- بیاموزد که خیلی در بند غذا نباید بود، به هر طعامی باید ساخت.

در زمینه لباس

مربی فرزند، باید او را به استفاده از لباس سفید تشویق کند، نه لباس های رنگی و ابریشمی. به او تفهیم کند که لباس های رنگارنگ و ابریشمین، متناسب با زنان است و مردان از این گونه پوشاک دوری می کنند. با تلقین و تکرار، پوشیدن این گونه لباس را- هر چند در دیگران- در نظر او ناپسند جلوه دهد.
فرزند را از رفاقت و دوستی و رفت و آمد با بچه هایی که به تنعم و رفاه و خوشگذرانی عادت کرده اند و اهل تجملات در لباس و زندگی هستند، دور نگاه دارد.
اگر فرزند را در کودکی، مورد اهمال و غفلت قرار دهید و به تربیت او نرسید، بداخلاق و دروغگو و حسود و دزد و سخن چین و لجوج و فضول بار خواهد آمد و اهل نیرنگ و حقه و گستاخی و پرروئی و مسخرگی خواهد شد... راه پیشگیری از همه اینها، مراقبت و تربیت و ادب آموزی و رسیدگی است.

مواد آموزشی

سزاوار است که فرزند، در مکتب به فراگرفتن قرآن و سخنان خوبان و سرگذشت های نیکان و احوالات آنها بپردازد تا از این طریق در جان خود، بذر محبت و دوستی صالحان را بکارد.
و نیز از پرداختن به اشعار عاشقانه و همنشینی با ادبائی که فکر و ذکرشان در این گونه امور است، باز دارد. چرا که امثال این گونه اشعار و سرگذشت ها و ظرافت ها، در دل کودکان تخم فساد می پاشد.
اگر از کودکان، کارهای شایسته و اخلاق نیکو مشاهده شد، خوب است که مورد عنایت و تشویق و پاداش و جایزه دادن قرار گیرد و در میان مردم به خاطر خوبی هایش، ستایش شود.

روش برخورد با بدی ها

اگر فرزند، گاهی برای یک بار خلافی انجام داد، بهتر است که انسان خود را به غفلت بزند و چنین وانمود کند که متوجه نشد؛ به خاطر یک تخلف، نباید پرده دری و افشاگری کند. باید طوری عمل کند که بچه تصور نماید که والدین، فکر می کنند اصلاً ممکن نیست فرزندی جرأت
و جسارت بر امثال این گونه کارها را داشته باشد... برخورد کریمانه و بزرگوارانه... بخصوص در مواردی که خود کودک، تلاش دارد که خلاف را پنهان نماید و می خواهد که پدر و مادر متوجه کار زشت او نشوند.
در این گونه موارد،«گذشت و پرده پوشی»، سازنده تر و مؤثرتر است و اگر آشکار کنیم، چه بسا فرزند گستاخ تر شود و دیگر از آشکار شدن آن واهمه ای نداشته باشد.
اگر کار خلاف را دوباره مرتکب شد، بهتر است که در پنهانی و به طور خصوصی، به او تذکر داده و سرزنش نماید و قضیه را در نظرش مهم جلوه دهد و به او بگوید:
«مبادا کسی از این کار تو مطلع شود... که بین مردم رسوا و مفتضح خواهی شد!...».
همچنین ملامت و سرزنش، نباید در هر مرتبه و آن هم زیاد باشد؛ زیرا در این صورت به شنیدن سرزنش عادت می کند و برایش عادی می شود و قباحت و زشتی عمل در نظرش از بین می رود و دیگر «سخن»، هرگز در دلش اثر نمی بخشد.

پدر و مادر، مکمل روش یکدیگر

هنگام مشاهده یک عمل زشت و خلاف اخلاق، خوب است که پدر، هیبت و مهابت خود را حفظ کند و شخصاً اقدام به توبیخ و سرزنش نکند، مگر در مواردی استثنائی؛ و نیز بر مادر سزاوار است که فرزند را از پدر بترساند و موقعیت پدر را در نظر فرزند مهم جلوه دهد تا از این طریق، از زشتی ها بازدارد.

آداب آسایش و زندگی

شایسته است که کودک را از خوابیدن در روز بازدارند؛ زیرا خواب روزانه، باعث کسل شدن و سستی او می گردد. از طرف دیگر، نباید از خواب شبانه اش جلوگیری نمود.
از خوابیدن در رختخواب نرم و خوب، باید مقداری برحذر داشت تا اندامش محکم و اعضایش سخت و استوار شود.
باید از رفاه طلبی و آسایش و ... جلوگیری کرد و به خشونت و سختی در بستر و فرش و لباس و غذا، عادتش داد.
باید جلوی مخفیکاری بچه ها را گرفت؛ زیرا اگر کودکان کاری را در خفا و پنهانی و دور از چشم دیگران انجام می دهند، روی این علت است که آن را قبح و ناروا می دانند. اگر به همان حال رهایش کنند، برای انجام «کارهای بد» عادت خواهد کرد.
خوب است که فرزند را در بعضی از ساعات روز، به پیاده روی و حرکات بدنی و ورزش و نرمش عادت دهند تا کسالت روحی بر او غالب نشود.

کودکان و آداب معاشرت

باید به فرزندان آموخت که به هم سن و سالان و همبازی ها و همکلاسی های خود، فخر نفروشد و آنچه را که پدر و مادرش، از خوراکی ها و پوشاکی ها و قلم و دفتر و... در اختیارش قرار می دهند، به رخ بچه های دیگر نکشد.
باید عادتشان داد که با معاشرین و افراد هم تیپ خود، برخورد متواضعانه داشته و احترام و لطف و محبت و تکریم در برخورد و سخن گفتن داشته باشد.
باید به فرزند آموخت که از دست کودکان دیگر، چیزی نگیرد که به عزت و شخصیت خانوادگی او، اهانت و تحقیر باشد.
باید یاد داد که رفعت و بزرگواری، در بخشش است نه در دریافت، بزرگی، در دادن و عطا کردن است نه در گرفتن و درخواست کردن. اگر از فرزندان خانواده ای شریف است، بیاموزد که گرفتن از دیگران، زشت است و اگر از اولاد فقرا و مستضعفین است، باید بداند که طمع داشتن به داشته های دیگران، خفت و خواری می آورد و «طمع کاری» ذلت آور است و «عزت» در بی نیازی است و حقارت و تذلل و تملق و دم جنباندن برای لقمه نانی، از عادت سگ هاست.

 

در زمینه پرورش و تمرین و تربیت کودکان و شیوه ساختن و رشد دادن به شخصیت مذهبی فرزندان، مرحوم فیض کاشانی بیانی داد که جهت استفاده شما عزیزان، به ترجمه آن از کتاب «المحجة البیضاء»(1) پرداختیم.
باشد که مفید افتد و مثمر ثمر گردد... ان شاء الله

فرزندان، امانت های الهی

بدان که فرزند، نزد پدر و مادرش امانت است و قلب پاکش، گوهر نفیس و گران بها و در عین حال، ساده و بی نقش و نگار است. صفحه قلب کودک، قابلیت پذیرش هر نقشی را دارد و به هر جهت که آن را بکشند، کشیده می شود.
اگر او را خیر و خوبی بیاموزند و بر آن، عادت دهند و فرزند در سایه این تربیت به سعادت دنیا و آخرت برسد، پدر و مادر و هرکس دیگری که در تعلیم و تربیت او نقشی داشته، در ثواب آن شریک است.
اما اگر فرزند را به شر و بدی عادت دهند و او را همچون چهارپایان رها کرده و مهمل و بی حساب گذارند، بدبخت شده و هلاک و تباه می گردد. لذا وزر و وبال و گناه آن به عهده کسی است که سرپرستی و قیمومیت او را به عهده داشته و کوتاهی کرده است.

خداوند می فرماید:

«ای مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتش نگهدارید.»(2)
پدر و مادر، فرزندان را هرچه از آتش دنیا مصون دارند، بیش از آن، شایسته تر آن است که از آتش آخرت، مصونشان دارند.
نگهداری اولاد از آتش، به این است که فرزند را ادب کند، مهذب سازد، اخلاق نیکو را به او بیاموزد، از همنشینان بد و نامناسب، محافظت کند، او را به تنعم و خوشگذرانی و تجمل و رفاه عادت ندهد که موجب تباهی و نابودی و فسادش گردد... .
بلکه فرزند را از همان آغاز، مورد مراقبت قرار دهد. در نگهداری و شیر دادن و تربیت، زن صالح و شایسته و دینداری که «حلال» می خورد، برگزیند؛ چرا که هرگز، در شیری که از حرام پدید آید، برکتی نیست و فرزندی که از این گونه شیر تغذیه شود، طینت و سرشت او از آلودگی نشأت گرفته و عجین می گردد و به طبع، او به کارهایی که با خبث و پستی همگون است، متمایل می شود.

نشانه های عقل

وقتی که نشانه های «تمییز» در فرزند آشکار شد، باید دقت و مراقبت بیشتری داشت. از جمله نشانه های تابش فروغ عقل و خرد، «حیا» است. هروقت مشاهده شد که فرزند، حالت حجب و حیا پیدا کرده، از بعضی کارها دوری کرده و از انجام برخی اعمال خجالت می کشد، بعضی کارها را زشت دانسته و مخالف بعضی کارهای دیگر می شناسد، این دلیل اشراق نور عقل است. و این موهبتی از سوی خداوند، و بشارتی بر اعتدال اخلاقی و صفای قلب است.
فرزندی که به مرحله حیا و شرم رسیده، نباید به حال خود رها شود؛ باید او را کمک کرد و به وسیله همین صفت حیا و تمییز خوب و بد و زشت و زیبا، او را ادب و اخلاق آموخت.

ادب طعام و آداب سفره

اولین چیزی که در ادب آموزی و تربیت کودکان باید مورد دقت قرار گیرد، حرص بر خوردن است.

باید به او آموخت که:

- با دست راست غذا بخورد؛
- هنگام غذا خوردن «بسم الله » بگوید؛
- از جلوی خود غذا بخورد؛
- پیش از دیگران شروع نکند؛
- به غذا و خورنده غذا خیره نشود؛
- با عجله غذا نخورد؛
- غذا را خوب بجود؛
- بین لقمه ها فاصله بیندازد؛
- لباس خود را آلوده نکند.
مربی کودک، باید او را عادت دهد که گاهی «نان خالی» بخورد تا اینکه عادت به این نکند که حتماً باید خورشت باشد.

و نیز:

-پرخوری را در نظرش ناپسند جلوه دهد و پرخوران را به حیوانات تشبیه کند؛
- در پیش رویش، از بچه های پرخور، مذمت کند؛
- در پیش او، از کودکان مؤدب و کم خوراک، ستایش نماید؛
- ایثار را در مورد غذا، تمجید و تعریف نماید؛
- بیاموزد که خیلی در بند غذا نباید بود، به هر طعامی باید ساخت.

در زمینه لباس

مربی فرزند، باید او را به استفاده از لباس سفید تشویق کند، نه لباس های رنگی و ابریشمی. به او تفهیم کند که لباس های رنگارنگ و ابریشمین، متناسب با زنان است و مردان از این گونه پوشاک دوری می کنند. با تلقین و تکرار، پوشیدن این گونه لباس را- هر چند در دیگران- در نظر او ناپسند جلوه دهد.
فرزند را از رفاقت و دوستی و رفت و آمد با بچه هایی که به تنعم و رفاه و خوشگذرانی عادت کرده اند و اهل تجملات در لباس و زندگی هستند، دور نگاه دارد.
اگر فرزند را در کودکی، مورد اهمال و غفلت قرار دهید و به تربیت او نرسید، بداخلاق و دروغگو و حسود و دزد و سخن چین و لجوج و فضول بار خواهد آمد و اهل نیرنگ و حقه و گستاخی و پرروئی و مسخرگی خواهد شد... راه پیشگیری از همه اینها، مراقبت و تربیت و ادب آموزی و رسیدگی است.

مواد آموزشی

سزاوار است که فرزند، در مکتب به فراگرفتن قرآن و سخنان خوبان و سرگذشت های نیکان و احوالات آنها بپردازد تا از این طریق در جان خود، بذر محبت و دوستی صالحان را بکارد.
و نیز از پرداختن به اشعار عاشقانه و همنشینی با ادبائی که فکر و ذکرشان در این گونه امور است، باز دارد. چرا که امثال این گونه اشعار و سرگذشت ها و ظرافت ها، در دل کودکان تخم فساد می پاشد.
اگر از کودکان، کارهای شایسته و اخلاق نیکو مشاهده شد، خوب است که مورد عنایت و تشویق و پاداش و جایزه دادن قرار گیرد و در میان مردم به خاطر خوبی هایش، ستایش شود.

روش برخورد با بدی ها

اگر فرزند، گاهی برای یک بار خلافی انجام داد، بهتر است که انسان خود را به غفلت بزند و چنین وانمود کند که متوجه نشد؛ به خاطر یک تخلف، نباید پرده دری و افشاگری کند. باید طوری عمل کند که بچه تصور نماید که والدین، فکر می کنند اصلاً ممکن نیست فرزندی جرأت
و جسارت بر امثال این گونه کارها را داشته باشد... برخورد کریمانه و بزرگوارانه... بخصوص در مواردی که خود کودک، تلاش دارد که خلاف را پنهان نماید و می خواهد که پدر و مادر متوجه کار زشت او نشوند.
در این گونه موارد،«گذشت و پرده پوشی»، سازنده تر و مؤثرتر است و اگر آشکار کنیم، چه بسا فرزند گستاخ تر شود و دیگر از آشکار شدن آن واهمه ای نداشته باشد.
اگر کار خلاف را دوباره مرتکب شد، بهتر است که در پنهانی و به طور خصوصی، به او تذکر داده و سرزنش نماید و قضیه را در نظرش مهم جلوه دهد و به او بگوید:
«مبادا کسی از این کار تو مطلع شود... که بین مردم رسوا و مفتضح خواهی شد!...».
همچنین ملامت و سرزنش، نباید در هر مرتبه و آن هم زیاد باشد؛ زیرا در این صورت به شنیدن سرزنش عادت می کند و برایش عادی می شود و قباحت و زشتی عمل در نظرش از بین می رود و دیگر «سخن»، هرگز در دلش اثر نمی بخشد.

پدر و مادر، مکمل روش یکدیگر

هنگام مشاهده یک عمل زشت و خلاف اخلاق، خوب است که پدر، هیبت و مهابت خود را حفظ کند و شخصاً اقدام به توبیخ و سرزنش نکند، مگر در مواردی استثنائی؛ و نیز بر مادر سزاوار است که فرزند را از پدر بترساند و موقعیت پدر را در نظر فرزند مهم جلوه دهد تا از این طریق، از زشتی ها بازدارد.

آداب آسایش و زندگی

شایسته است که کودک را از خوابیدن در روز بازدارند؛ زیرا خواب روزانه، باعث کسل شدن و سستی او می گردد. از طرف دیگر، نباید از خواب شبانه اش جلوگیری نمود.
از خوابیدن در رختخواب نرم و خوب، باید مقداری برحذر داشت تا اندامش محکم و اعضایش سخت و استوار شود.
باید از رفاه طلبی و آسایش و ... جلوگیری کرد و به خشونت و سختی در بستر و فرش و لباس و غذا، عادتش داد.
باید جلوی مخفیکاری بچه ها را گرفت؛ زیرا اگر کودکان کاری را در خفا و پنهانی و دور از چشم دیگران انجام می دهند، روی این علت است که آن را قبح و ناروا می دانند. اگر به همان حال رهایش کنند، برای انجام «کارهای بد» عادت خواهد کرد.
خوب است که فرزند را در بعضی از ساعات روز، به پیاده روی و حرکات بدنی و ورزش و نرمش عادت دهند تا کسالت روحی بر او غالب نشود.

کودکان و آداب معاشرت

باید به فرزندان آموخت که به هم سن و سالان و همبازی ها و همکلاسی های خود، فخر نفروشد و آنچه را که پدر و مادرش، از خوراکی ها و پوشاکی ها و قلم و دفتر و... در اختیارش قرار می دهند، به رخ بچه های دیگر نکشد.
باید عادتشان داد که با معاشرین و افراد هم تیپ خود، برخورد متواضعانه داشته و احترام و لطف و محبت و تکریم در برخورد و سخن گفتن داشته باشد.
باید به فرزند آموخت که از دست کودکان دیگر، چیزی نگیرد که به عزت و شخصیت خانوادگی او، اهانت و تحقیر باشد.
باید یاد داد که رفعت و بزرگواری، در بخشش است نه در دریافت، بزرگی، در دادن و عطا کردن است نه در گرفتن و درخواست کردن. اگر از فرزندان خانواده ای شریف است، بیاموزد که گرفتن از دیگران، زشت است و اگر از اولاد فقرا و مستضعفین است، باید بداند که طمع داشتن به داشته های دیگران، خفت و خواری می آورد و «طمع کاری» ذلت آور است و «عزت» در بی نیازی است و حقارت و تذلل و تملق و دم جنباندن برای لقمه نانی، از عادت سگ هاست.
باید در نظر کودکان، زر و سیم و ثروت دنیا را، و تجمل و طمع در جلوه های فریبنده مادیات را نکوهش کرد و از ثروت و طلا و نقره، همانند مارها و عقرب های سمی برحذر داشت؛ زیرا آفت دنیا دوستی و عشق به ثروت و طلا و پول برای کودکان بیش از آفت سموم است؛ برای بزرگان هم، چنین است!... .

باید عادتشان داد که در مجالس و در حضور دیگران، دماغ بالا نکشند، آب دهان بیرون نریزند، تف نکنند، فوت و پف نکنند، خمیازه نکشند، دهن دره ننمایند. پشت به دیگران نکنند، پا روی پا نیندازند، دست زیر چانه خود نگیرند، سر را به بازو تکیه ندهند ...؛ زیرا اینها همه، نشانه سستی و کسل بودن است.
باید چگونه نشستن در مجلس را بیاموزد.

از پرحرفی باز دارد.
از قسم خوردن، به طور کلی- چه راست و چه دروغ- بر حذر دارد.
عادت دهد که بی مقدمه حرفی نزند.
اگر چیزی می پرسند، جواب دهد.
وقتی دیگری حرفی می زند، خوب گوش دهد.
به احترام بزرگتر از خود، از جای خود برخیزد و به او جا دهد.
محترمانه پیش او بنشیند.
شایسته است که مربی، کودک را از سخنان بیهوده و یاوه و بددهنی و فحش و ناسزا و لعن و نفرین باز دارد.
از مخالطت و همنشینی با کودکانی که بددهن و ناسزاگو هستند، جلوگیری کند؛ چرا که این حالت ها، خواه ناخواه از همنشینان بد، به او هم سرایت می کند.
و اصل تأدیب و تربیت کودکان، محافظت از همنشین و دوست و همبازی بد است.

آموزش صبر و تحمل

اگر معلم، روزی به خاطر تأدیب و تنبیه کودک را زد، باید به او آموخت که به خاطر «کتک خوردن» خیلی جیغ و داد نکشد، بی تابی نکند، پیش دیگران بدگویی ننماید، بلکه صبر و بردباری داشته باشد؛ چرا که این، از اخلاقیات شجاعان و مردان است و فریاد و بی تابی، عادت بردگان و غلامان است.

کودک و تفریحات سالم

وقتی فرزند از مدرسه برگشت، باید اجازه داد تا مقداری بازی و تفریح کند که مایه استراحت و رفع خستگی درس و ایجاد نشاط باشد. اگر جلوی بازی و تفریحات سالم کودکان را بگیرد، دلش مرده، هوشش کم و زندگی اش مکدر خواهد شد تا آنجا که به فکر یکسره کردن کار خواهد افتاد و چه بسا که درس را کنار گذاشته ترک تحصیل کند.

حرف شنوی از بزرگترها

باید به کودک یاد داد که از پدر و مادر، از معلم و مربی و از هرکس که به لحاظ سن، از او بزرگتر است- چه غریبه، چه آشنا- اطاعت و حرف شنوی داشته باشد و در آنان به دیده احترام و تکریم بنگرد و در مقابل بزرگترها به بازی نپردازد.

در مسیر رشد و تکلیف

هرچه که سن کودک بالا می رود و قوه تمییز نیک و بد او زیاد می شود، شایسته است که در مسئله طهارت و نماز و روزه و احکام، کمتر مسامحه و سهل انگاری شود.
در بعضی از روزهای رمضان، وادار کنند که روزه بگیرد، از پوشیدن لباس ابریشم و استفاده از طلا( که برای مردان حرام است) اجتناب کند، حدود و مسائل و احکام موردنیاز شرعی را به او یاد دهند، از سرقت و خوردن مال حرام و دروغ و خیانت و فحش و صفات کودکانه بازدارند.
در کودکی اگر بر این اساس، «تربیت و رشد» پیش رود، وقتی بزرگ شد، به تدریج اسرار و فلسفه این امور را می شناسد.

باید تذکر داد که:

غذاها، دواهایی هستند و هدف از خوردن، به دست آوردن قدرت و توان بیشتر در عبادت و بندگی خداست.
دنیا، اصل نیست؛ زیرا که ناپایدار است و مرگ، رشته نعمت ها را قطع می کند.
دنیا، خانه گذر است نه اقامتگاه.
آخرت، سرای ماندگاری است نه خانه عبور. مرگ، در هر ساعتی مورد انتظار است.
«عاقل»، کسی است که از دنیا، برای آخرتش ره توشه برگیرد تا درجه و رتبه اش نزد خداوند بزرگ بالا شود، و در بهشت، نعمت هایش وسعت یابد.
اگر نشو و نمای فرزند و تربیت کودک- به گونه ای که گذشت- درست و صحیح انجام گرفته باشد، این گونه سخنان هنگام بلوغ، مؤثر و سازنده خواهد بود و بر دل خواهد نشست، همچنان که«نقش»، بر سنگ می ماند.
اما.... اگر تربیت فرزند بر خلاف این باشد و کودک از همان آغاز به بازی و فحش و وقاحت و بی شرمی و شکمبارگی و طمع و تجمل در لباس و زندگی و تزیین و تفاخر و... خو گرفته باشد، قلبش از«پذیرفتن حق»، امتناع خواهد نمود و چیزی از این حقایق بر دلش نخواهد نشست؛ آن گونه که خاک خشک، بر صفحه دیوار نمی ماند!
کارها را باید از آغاز و ریشه، مورد رعایت و دقت قرار داد.
سرشت کودک، قابلیت نیک و بد را دارد، و این پدر و مادر هستند که او را به یکی از دو جانب، تمایل می دهند.

پیامبراسلام(ص) فرمود:

«هر مولودی بر فطرت( فطرت توحیدی) زاده می شود. و همانا پدر و مادر اوست که او را یهودی، نصرانی و مجوسی می کند.»(3)
در اینجا، ترجمه گفتار مرحوم فیض کاشانی از کتاب شریف «المحجة البیضاء» پایان یافت.
امید است که امت قهرمان و شهید پرور ما بیش از پیش، در تربیت نسلی صالح و شایسته و فرزندانی شهادت طلب، ایثارگر، حق جو و نیکوکار موفق باشند. ان شاء الله تعالی

پی نوشت ها :

1. ر.ک: ج5، ص 124.
2. تحریم/ 6.
3. «کل مولود علی الفطرة و انما ابواه یهودانه و ینصرانه و یمجسانه».

 

نویسنده:جواد محدثی
منبع:نشریه فرهنگ کوثر، شماره 77.

برگرفته از سایت نور پرتال

پنج شنبه 11/12/1390 - 23:31
كودك
http://tebyan-zn.ir/images/cc62a8c7-6a9e-4a81-8181-9e5fe7f6d546.jpg

در هر سنی چگونه با کودک بازی کنیم؟ برای این که بدانید در خانه برحسب مراحل رشد مغزی کودک چگونه می توانید با اوبازی کنید. راهنمایی های زیرا را بخوانید به آنها توجه داشته باشید.

از تولد تا 4 ماهگی

برای کودک کتاب قصه بخوانید، شکلک دربیاورید، بدنش را قلقلک بدهید و به آرامی اشیایی مانند یک جغجغه با رنگ درخشان را در برابر چشم های نوزاد حرکت بدهید. ترانه های ساده و لالایی هایی با عبارت های تکرار شونده برای او بخوانید یا هر کاری که خودتان و نوزادتان انجام می دهید را برای او تعریف کنید! مثلاً بگویید: «خب حالا می ریم سوار ماشین بشیم؛ تو رو می ذارم توی صندلیت؛ مامان داره میاد توی ماشین» و...

از 4 تا 6 ماهگی

به کودک کمک کنید حیوانات پرشده را در بغل بگیرد. چیزهایی مانند قطعات پلاستیکی را روی هم بگذارید و اجازه بدهید کودک به آنها ضربه بزند و به هم بریزد. موسیقی هایی با ریتم های متفاوت برای کودک پخش کنید به کودک تان کتاب قصه های دارای تصاویر رنگارنگ درخشان نشان دهید. بگذارید کودک اشیاء مختلف با کیفیت های متفاوت را حس کند.

از 6 تا 18 ماهگی

با کودک تان چهره به چهره صحبت کنید تا او بتواند بین صداها و کلمات ارتباط برقرار کند. به افراد و اشیای آشنا اشاره کنید و نام آنها را تکرار کنید. آوازهایی با جملات تکراری و حرکت های دست برای کودک بخوانید و با او قایم باشک بازی کنید.

از 18 تا 24 ماهگی

تا کودک بازی های ساده برای بازشناسی اشیاء را انجام دهید. به عنوان نمونه «ماشین زرد یا گل قرمز را پیدا کن» یا سه شیء را جلو کودک بگذارید و به او بگویید که یکی از آنها را که مشخصاتی معین دارد را به شما بدهد، تا حد امکان به طور مستقیم با کودک صحبت کنید. کودک تان را با وسایل نوشتن مانند مداد شمعی و کاغذ آشنا کنید. هنگامی که برای کودک تان کتاب قصه می خوانید از او سؤال های «کجا و چی» بپرسید. کودک را تشویق کنید با اسباب بازی های محبوب خودش یک بازی ابداع کند.

از 24 تا 36 ماهگی

هنگامی که کودک تان مهارت های حرکتی را می آموزد، او را تشویق کنید. تخیل کودک با تشویق او به پیدا کردن شیوه های جدید برای استفاده از اسباب بازی ها تحریک کنید. به او کمک کنید تا فعالیت های «زندگی واقعی» را به صورت بازی درآورد. به عنوان نمونه وانمود کند که دارد با تلفن صحبت می کند. ماشین می راند، به میهمانان چای تعارف می کند و...
هنگام خواندن کتاب قصه با پرسیدن سؤالاتی کودک تان را هم وارد داستان کنید و هنگامی که برای کودک کتاب می خوانید، توجه او را به کلمات جلب کنید و از کودک بخواهید کلمات روی صفحه کتاب یا صداهای آنها را با تصاویرشان ربط دهد.

از 3 تا 5 سالگی

سهیم شدن چیزها با دیگران را با نشان دادن مثال ها به کودک آموزش دهید. بازی های صفحه یی ساده را برای تقویت یادگیری قواعد و مهارت ها با کودک انجام دهید. تماشای تلویزیون را به یک تا دو ساعت در روز محدود کنید و هنگام تماشای تلویزیون کنارکودک تان باشید تا او را هم به فعالیت و تعامل مجبور و از صورت یک تماشاچی منفعل خارج کنید.
هنگامی که کودک بیشتر رشد می کند، می توانید گزینه های ساده یی مانند خواندن کتاب قصه یا جور کردن پازل را به او ارایه دهید. کلمه ی «نه» را هر چقدر می توانید کمتر به کار ببرید و حس جست و جو و کنجکاوی کودک را تشویق کنید. به کودک تان احترام بگذارید و به حضور او توجه نشان دهید. هنگامی که کودک سعی دارد تجربه های تازه اش را توضیح دهد، از خود صبر نشان دهید. هر روز زمانی را به نشستن در کنار کودک تان و بحث کردن با و او در مورد کارهایی که در طول انجام داده است، اختصاص دهید و او را تشویق کنید که به جست و جوی تجربه های جدید بپردازد و آنها را برای شما توضیح دهد.

 

منبع: 7 روز زندگی شماره 123
نویسنده: زهرا حیدری
کارشناس مامایی

پنج شنبه 11/12/1390 - 23:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته