• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 13516
تعداد نظرات : 591
زمان آخرین مطلب : 1243روز قبل
آموزش و تحقيقات

بسم الله الرحمن الرحيم
In the name of God compassionate & merciful
مولوي شاعرهمه سده ها
از:رها روستا
جام جم
جلال الدين محمدبن بهاءالدين محمدبن حسيني خطيبي بكري بلخي معروف به مولوي ياملاي روم يكي ازبزرگترين
عارفان ايراني وازبزرگترين شاعران درجه اول ايران بشمار
ميرود.خانواده وي ازخاندانهاي محترم بلخ بود وگويانسبش
به ابوبكرخليفه اول ميرسد.و پدرش ازسوي مادر دخترزاده
سلطان علاءالدين محمد خوارزمشاه بود.وبه همين جهت به
بهاءالدين ولد معروف شد.
وي درسال604هجري در بلخ تولد يافت چون پدرش از رجال و بزرگان مشايخ عصربود و سلطان محمد خوارزمشاه با اين
سلسله لطفي نداشت به همين علت بهاء الدين در سال
609هجري باخانواده خد خراسان را ترك كرد . ازراه بغدادبه
مكه رفت.وازآنجادرالجزيره ساكن شدوپس از 9سال اقامت
در ملاطيه ( ملطيه ) سلطان علاءالدين كيقبادسلجوقي كه عارف مشرب بود.اورابه پايتخت خودشهرقونيه دعوت كرد و
اين خاندان درآنجامقيم شد.هنگام هجرت ازخراسان جلال –
الدين5ساله بود.وپدرش سال628هجري درقونيه رحلت كرد
پس از مرگ پدر مدتي درخدمت سيدبرهان الدين ترمذي.كه ازشاگردان. پدرش بودودرسال629هجري به آنشهرآمده بود
شاگردي كرد. سپس تا645 هجري كه شمس الدين تبريزي
رحلت كرد جزءمريدان وشاگردان اوبود.آنگاه خودجزءرهبران
وپيشوايان طريقت شد.وطريقه اي فراهم ساخت كه پس از
وي انتشاريافت وبه اسم طريقه مولويه معروف شد درشهر
قونيه خانقاهي برپاكرد و در آنجا به ارشاد مردم پرداخت آن
خانقاه كم كم به دستگاه عظيمي بدل شدومعظم ترين پايه
واساس تصوف بشماررفت وازآن پس تا اين زمان آن خانقاه
و آن سلسله در قونيه باقي است . و در تمام ممالك شرق
پيروان بسيار دارد.
جلال الدين محمدمولوي همواره باپيروان خودميزيست تااين
كه در5جمادي الاخر672هجري رحلت كرد.
وي يكي از بزرگترين شاعران ايران ويكي ازمردان عاليمقام
جهان است . در ميان شاعران ايران شهرتش بپاي شهرت حافظوفردوسي وسعدي وعمرخيام ميرسدوازاقران ايشان
بشمارميايد.
آثار وي به بسياري از زبانهاي مختلف ترجمه شده است اين
عارف بزرگ در وسعت نظر و بلندي انديشه و بيان ساده و
دقت در خضال انساني يكي از برگزيدگان نامي دنياي ما و
بشريت محسوب ميشود.يكي ازبلندترين مقامات رادرارشاد
فرزندآدمي دارد و در حقيقت او را بايد در شمار اوليادانست سرودن شعر تا حدي تفنن و تفريح و يك نوع لفافه اي براي
بيان و اداي مقاصد عالي او بوده است . و اين كار را وسيله تفهيم قرارداده است.شعرهاي او دو گونه اند: اول منظومه
معروف اوست كه ازمعروفترين كتابهاي زبان فارسي است
وآنرا"مثنوي معنوي"نام نهاده انداين كتاب كه صحيح ترين و
معتبرترين نسخه هاي آن شامل25632بيت است به 6دفتر
منقسم شده است.و آنرا بعضي اسم صيقل الارواح نيز نام
نهاده اند. دفاترشش گانه آن همه بيك سياق ومجكوعه اي
ازافكاراخلاقي وعرفاني وسيروسلوك است كه درضمن آيه
هاواحكام وامثال وحكايتهاي بسياردرآن آورده شده است. و
آنرا بخواهش يكي از شاگردان خود بنام حسن بن محمد بن
اخي ترك معروف به حسام  الدين چلبي (كه در سال 683
هجري رحلت كرده است)به نظم درآورده است.
جلال الدين مولوي هنگامي كه شور و شوقي داشته چون
بسيار مجذوب سنايي و عطاربوده به همان سبك و سياق
 منظومه هاي ايشان . اشعاري را با زبردستي مي سروده
است وحسام الدين چلبي آنها رامي نوشته . نظم دفتراول 662 هجري تمام شده و در اين موقع به واسطه فوت زوجه
حسام الدين چلبي ناتمام مانده و سپس در سال664دنباله
آنرا گرفته وپس ازآن بقيه راسروده است.
قست دوم اشعار او مجموعه بسيار قطوري است . شامل
نزديك100000بيت غزليات ورباعيات كه درموارد مختلف عمر
خود سروده است و در پايان اغلب آن غزليات نام شمس را
برده است به همين جهت به كليات شمس معروف است .
گاهي در غزليات خاموش و خموش تخلص كرده است و در
ميان آن همه اشعار كه با كمال سهولت مي سروده است
غزليات بسيار رقيق و شيوا است كه از بهترين اشعار زبان
فارسي است.
جلال الدين بلخي پسري داشت بنام بهاءالدين احمدمعروف به سلطان ولد كه جانشين پدر شد و سلسله ارشاد وي را
ادامه داده است وي از عارفان معروف قرن هشتم به شمار ميرودومطالبي رادرمشافهات ازپدرخودشنيده است دركتاب
"فيه ما فيه"گردآورده است.ونيزمنظومه اي به همان وزن و
سياق موجود است كه به اسم دفتر هفتم مثنوي معروف شده وبه اونسبت ميدهند ولي ازاو نيست.ديگراز آثار مولانا
مجموعه مكاتيب او ومجالس سبعه شامل مواعظ اوست.
هرمان آته خاورشناس مشهور آلماني درباره مولوي چنين
نوشته است:
"به سال609هجري بودكه فريدالدين عطاراولين وآخرين بار
حريف آينده خود كه ميرفت درشهرت شاعري بزرگترين هم
دوش اوگردد.يعني جلال الدين را كه آن وقت پسري 5ساله بوددرنيشابور زيارت كرد. گذشته ازاينكه (اسرارنامه)رابراي
هدايت اوبه مقامات عرفاني به او هديه نمود.بايك روح نبوت
عظمت جهانگيرآينده اوراپيش بيني كرد."
جلال الدين محمد بلخي كه بعد ها  به  جلال الدين  رومي اشتهاريافتبزرگترين شاعر عرفاني مشرق زمين و در عين
حال بزرگترين سخن پرداز وحدت وجودي تمام اعصار گشت
پسرمحمدبن حسن الخطيبي البكري ملقب به بهاءالدين ولد
درششم ربيع الاول سال 604هجري دربلخ بدنياآمد . پدرش
با خاندان حكومت وقت يعني خوارزمشاهيان خويشاوندي
داشت و در دانش و واعظي شهرتي بسزاپيداكرده بودولي
به حكم معروفين و جلب توجه عامه كه وي در نتيجه دعوت
مردم بسوي عالمي بالاتروجهان بيني ومردم شناسي برتر
ي كسب نمودمحسودسلطان علاءالدين خوارزمشاه گرديد.
ومجبورشدبه همراه پسرش كه ازكودكي استعدادسرشارو
هوش وذكاوت ازخودنشان ميدادقرارخودرا درفرارجويد و هر
دو ازطريق تيشابور كه در آنجا به زيارت عطارنائل آمدندعازم
بغداد شدند  . و به زيارت مكه رفته و سپس از آنجا به شهر
ملطيه رفتند.درآنجا مدت 4سال اقامت گزيدند . بعدبه لارنده
انتقال يافتند  . و مدت7سال درآن شهر ماندند درآنجا بود كه مولوي تحت ارشادپدرش در دين ودانش مقاماتي راپيمود و
براي جانشيني پدردرپندو ارشاد كسب استحقاق كرددراين
موقع پدروپسربموجب دعوتي كه ازطرف سلطان علاءالدين
كيقباداز سلجوقيان روم از آنهابعمل آمد به شهرقونيه مركز
حكومت سلطان رفتندودرآنجابهاءالدين بودكه درتاريخ18ربيع الثاني سال 628هجري وفات يافت.
جلال الدين ازعلوم ظاهري كه تحصيل كرده بود خسته و با
جدي تمام در راه تحصيل مقام علم عرفان پا نهادودرابتدانزد
يكي ازشاگردان پدرش يعني برهان الدين ترمذي كه در629
به قونيه آمده بودبه تلمذپرداخت . بعد تحت ارشاددرويش و
قلندري بنام شمس الدين تبريزي درآمدوازسال642تا645در
مفاوضه اوبود.شمس الدين با نبوغ معجزه آساي خود چنان
تاثيري بر روان و ذوق جلال الدين اجراكردكه وي به سپاس
ازمرشدش نام همه غزلياتش را شمس نهاد.همچنين غيبت
ناگهاني شمس  . درنتيجه قيام عوام وخصومت آنها باعلوي
طلبي وي كه در كوچه و بازارقونيه غوغايي راه انداختند كه
معركه  پسر ارشد خود جلال الدين  يعني علاء الدين  همم
گشت  . مرگ علاءالدين تاثير عميقي در دلش گذاشت و او
براي يافتن تسليت وجستن راه تسليم در مقابل مشيعت .
طريقت جديد سلسله مولوي را ايجادكرد . كه آن طريقت تا
كنون ادامه دارد.ومشردان آن همواره ازخاندان جلال الدين
انتخاب ميشوند.
علائم خاص پيروان اين طريقت عبارت است درظاهركسوت عزابرتن ميكنندودرباطن از دعاوجذبه ورقص جمعي عرفاني
ياسماع كه برپامي دارندوواضع آن خودمولاناست وآن رقص
رمزيست كه ازحركات دوري افلاك و از رواني كه مست  از عشق الهي است  . و خود مولانا چون از حركات موزون اين
رقص جمعي مشتعل مي شد و ازشوق راه بردن به اسرار
الهي سرشار ميشد.آن شكوفه هاي بي شمارغزليات مفيد
عرفاني را مي ساخت  .  كه به انضمام تعدادي ترحيع بند و
رباعي ديوان بزرگ او را تشكل مي دهد.بعضي از اشعار آن ازمعني و زيبايي زبان و موزونيت ابيات جواهر گرانبهاي ادبياتجهان مجسوب ميشود.
                                                                                  .
وبلاگ معلم
Moallem weblog

چهارشنبه 8/1/1386 - 10:24
آموزش و تحقيقات

بسم الله الرحمن الرحيم
"اختياركردم ازتورات مقدس 12آيه ونظرميكنم به آنها هرروز
سه مرتبه"
علي عليه السلام
                                                                                 .
1-            بترس ازعظمت من هميشه.نترس ازقوت رزق هرگز.
2-            انس مگير با احدي.مگر من.
3-            بحق من ترادوست ميدارم.توهم مرادوست بدار.
4-ايمن از غضب من مباش.
5-تمام اشياءبه همت توخلق كردم .وتورانيزبراي خودم.
از من مگريز.
6-تورا خلق كردم ازنطفه گنديده.عاجزنبودم.چگونه از رزق تو عاجزم.
7-دشمني ميكني با من بجهت نفس خبيست.چرابانفس
خود دشمني نميكني بجهت من.
8-تو واجب مرابجاي آورمن رزق تراميرسانم.اگرتخلف
كني دراداي واجبات.من تخلف نميكنم در رزق تو.
9-همه كس ترا براي خودش ميخواهد.من ترابراي خودت
ميخواهم.
10-تو رزق فردارا نخواه.چنانكه من عمل فردارا نميخواهم
11-اگر راضي شدي به قسمت من راحتي.واگر راضي
نشدي به قسمت من.متصل به دنيا هستي.
12-مثل آهوي بيابان ميدوي ونمرسي به آنچه قسمت توست.بالنتيجه مذموم در نظر مني.
                                                                          .                                                                        .
الاسلام يعلو ولايعلي عليه
از:مجله ماهانه درسهائي ازمكتب اسلام
***
خطبه معروف امام حسين(ع)هنگام برخوردبالشكرحر
ايهاالناس ان رسول الله(ص)قال:من راي سلطانا"جائرا"
ممستحلا"لحرام الله.ناكثا"عهده.مخالفا"لسنه رسول الله
.يعمل في عبادالله بالاثم والعدوان.فلم يغيرعليه بفعل و
لاقول كان علي الله ان يدخله مدخله.
اي مردم پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله)فرمود:
هركس سلطان وحاكم ستمگري رابنگردكه حرام خداوند
راحلال بداندو عهد و پيمان الهي رابشكند وياسنت(راه و
رسم)پيامبرمخالف باشدوميان بندگان خدابه گناه وعداوت
و دشمني رفتاركند.براي تغييردادن آن هيچگونه مبارزه ء
عملي و قولي نكند برخداوند است كه او را به سرنوشت
(شومش)وارد سازد.
الطبري ج4ص10304
احقاق الحق ج11ص609
                                                                                .
وبلاگ معلم
Moallem weblog
 
بسم الله الرحمن الرحيم
دكترقيصرامين پور.شاعرونويسنده معاصربامجموعه شعر"دركوچهء
آفتاب"كه درسال 1363منتشرشد.توانايي خود رانشان داد وپس از
آن.با آثاري چون "تنفس صبح"و"آينه هاي ناگهان"جايگاه خويش را
درشعرانقلاب تثبيت كرد.دكترامين پور چندين اثر شعري مانند"ظهر روز دهم"."مثل چشمه.مثل رود"و"به قول پرستو"رانيزبراي نوجوان
ها به چاپ رسانده است ."انتظار موعود"يكي ازموضوعات محوري شعرانقلاب است كه دراين سروده او به زيبايي بيان شده است:
آفتاب پنهاني
پنهاني طلوع ميكندآن آفتاب
.زسمت مشرق جغرافياي انساني
دوباره پلك دلم مي برد نشانه چيست؟
شنيده ام كه مي آيدكسي به مهماني
كسي كه سبزتراست ازهزاربهار
كسي .شگفت كسي آن چنان كه ميداني
كسي كه نقطهء آغاز هرچه پرواز است
تويي كه درسفرعشق خط پاياني
تويي بهانهءآن ابرها كه ميگريند
بيا كه صاف شود اين هواي باراني
تواز حوالي اقليم هركجا آباد
بيا كه ميرود اين شهر روبه ويراني
كنار نام تو لنگر گرفت كشتي عشق
بيا كه ياد تو آرامشي است طوفاني
شعر از:دكتر قيصر امين پور
                                                                                                 .
وبلاگ معلم
Moallem weblog

سه شنبه 7/1/1386 - 9:51
آموزش و تحقيقات

بسم الله الرحمن الرحيم
سال نو بر شما مبارك
Peace be to you new year
نيكي به خويشان
ان الصدقه علي ذي قرابه يضعف اجرها مرتين.
نيكي واحسان به خويشان.دوبرابر اجروپاداش دارد.
نهج الفصاحه ش645
                                                                                                 .
گل سرخي...
از:شاعرمعاصر:سيدمحمدباقري پور
گل سرخي ميان بوستاني            بديدم دركناراونشستم
بگفتم ازچه روئيدي تواي گل          كه ازبوي دل آويزتومستم
چرا رنگ تو باشد ارغواني ؟           كه دل بررنگ زيباي توبستم
چراشدصورت توسرخ وخونين        كه من ازحزن واندوه توخستم
بگفتا:باشم ازخون شهيدان            كه با تيرمسلسل ريختستم
شدم من سرخ روي وارغواني        زبس سيلي زظالم خورده استم
ز ساواك و سيا و پهلوي ها             شكنجه ديده ليكن لب نبستم
روئيده ام تا نمايم                          دفاع از دين و پيمان الستم
نمودم من دفاع ازخاك ميهن           ز صدها دام صدامان بجستم
ولي اين رابدان:من يك نمونه          ز صدها و هزاران قطره هستم
                                                                                                     .
السلام عليك يا ثارالله وابن ثاره
خوشاآنان كه بگذشتندازجان           رسانيدند خودبركوي جانان
زمال وجان وفرزندان گذشتند           به راه دين وميهن حفظ قرآن
حوشاآنان كه دركوي شهادت           گرفته سبقت ازكل شهيدان
شهادت رمزوراز زندگيهاست             بودراهي به مهمانگاه يزدان
بود نام شهادت افتخاري                    در اسلام ازبراي هرمسلمان
شهيدان زنده اندر روزگارند                 نگردد محو هرگز نام ايشان
                                                                                                       .
جهان به كس ننمايد دوروز.چهرهء باز
از:استادعلامه طباطبائي(رضوان الله عليه)
گذر زدانه ودام وجهان وخويش.مباز
كه مرغ باپر.آزاد مي كند پرواز
به كوهپايه"زان"بامدادباياران
كه دورباددل پاكشان زسوزوگداز
چه گويمت كه چه ميكفت بادمشك افشان؟
كه ميگشودبه گفتارخودهزاران راز
زمن نيوش ومياسا دراين دوروزجهان
كه پيش پاي توراهيست.سخت ودراز
درختهاي كهنسال"ورس"برسركوه
كه ديده اند به دامان كوه.بس تك وتاز
بگوش هوش شنيدم كه دوش ميگفتند
كه همچوناله ني.بودشان نوا و نواز
بسي دميده دراين جويبار سبزه نغز
بسي شكفته دراين بوستان شكوفه ناز
بسي چميده دراين كوهسار.كبك دري
بسي رميده به آن.اهوان مشك انداز
بسي گذشته ازاين شاهراه.راهروان
كه بودبادبيابان.نوردسان.دمساز
به خوش آي.وتماشاي پيش تازان كن
كه هيچ نيايدازاين كاروان راه .آواز
نشان مهركه ديده است درسراي سپنج
جهان به كس ننمايد دو روز.جهرهءباز
همي برد پي امروز آنچه در ديروز
همي كند به سرانجام آنچه.درآغاز
به سازوسوزبهار.وخزان.شكيباباش
به تنگناي جهان باش"ورس" راانباز
به هرزه راه مپيماوخويش خسته مساز
كه پيش پاي تو باشد بسي نشيب وفراز.
                                                                                                .
امام چهارم درنكوهش پذيرش ذلت فرمودند:
مااحب ليبنصيبي من الذله حمرالنعم
دوست ندارم دربرابرپذيرش لحظه اي ذلت تمام شتران سرخ مو
وگرانقيمت را به من بدهند.
كشف الغمه ج2ص289
                                                                                                 .
ارزش خون شهيدان
امام چهارم عليه السلام فرمودند:
ما من قطره احب الي الله عزوجل من قطره دم في سبيل الله.
درپيشگاه خداوند چيزي محبوبتر ازخوني نميباشد كه درراه خدا
ريخته ميشود.
وسايل الشيعه ج11ص908
                                                                                                     .
وبلاگ معلم
Moallem weblog
 
 
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي دراين دنيا. زندگي فاني است والدنيامزرعه الاخره.
 اين دنيابمانند كشتزاري است كه مادر آن بذرهاي خيروشر
راميكاريم ومحصولات آنرادر اين دنيا و در عالم ديگربرداشت
ميكنيم.
اگرخوبي ونيكوكاري كاشته باشيم هم در اين دنيا و هم در
عالم عقبي خيروخوبي و بهشت برين نصيب ما ميشود و از
مرگ نمي ترسيم وهمواره طالب جهاد و شهادت درراه خدا
هستيم.
واگربدي وزشتي مرگ مي ترسيم و هم در اين دنيا عقوبت
ميشويم وهم در عالم عقبي شروبدي و عذاب جهنم نصيب
ما ميشود.
شعر زيباي چرا از مرگ مي ترسي ؟ شاعر معاصر فريدون مشيري تقديم ميشود باشد كه عبرتي براي ماباشد تابخود
آئيم وبفكرتوشه آخرت باشيم كه ازمرگ نترسيم و به بطرف
جهاد وشهادت وبه استقبال مرگ بادست پر برويم
ياايهاالذين آمنوافبشرعبادي الذين يستمعون القول فيتبعون
احسنه
اي كساني كه ايمان آورده ايد بشارت بر كساني باد كه سخن ها را ميشنوند وبهترين آنرا تبعيت ميكنند.
                                                                               .
چرا ازمرگ مي ترسيد؟
ازشاعرمعاصر:فريدون مشيري
چرا از مرگ مي ترسيد؟
چرا زين خواب جان آرام شيرين روي گردانيد؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه ميدانيد؟
***
مپنداريدبوم نااميدي باز
به بام خاطر من ميكند پرواز
مپنداريد جام جانم از اندوه لبريز است
مگوييد اين سخن تلخ و غم انگيز است
***
مگر مي اين چراغ بزم جان مستي نمي آرد؟
مگر افيون افسونكار
نهال بيخودي را در زمين جان نمي كارد؟
مگر اين مي پرستي ها ومستي ها
براي يك نفس آسودگي از رنج هستي نيست؟
مگر دنبال آرامش نمي گرديد؟
چرا از مرگ مي ترسيد؟
***
كجا آرامشي از مرگ خوشتركس تواند ديد؟
مي وافيون فريبي تيزبال وتند پروازند.
اگر درمان اندوهند.
خماري جانگزا دارند.
نمي بخشند جان خسته را آرامش جاويد.
خوش آن مستي كه هشياري نمي بيند.
***
چرا از مرگ مي ترسيد؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه ميدانيد؟
بهشت جاودان آنجاست.
جهان آنجا وجان آنجاست.
گران خواب ابد.دربستر گلبوي مرگ مهربان.آنجاست.
سكوت جاوداني پاسدار شهر خاموشيست.
***
همه ذرات هستي .محو در روياي بي رنگ فراموشيست.
نه فريادي.نه آهنگي.نه آوايي.
جهان آرام وجان آرام.
زمان در خواب بي فرجام.
خوش آن خوابي كه بيداري نمي بيند.
***
سر از بالين اندوه گران خويش برداريد.
در اين دوران كه از آزادگي نام ونشاني نيست.
در اين دوران كه هرجا"هركه را زر درترازو.زور دربازوست.
جهان را دست اين نامردم صد رنگ بشپاريد.
كه كام از يكديگر گيرند و خون يكديگر ريزند.
درين غوغا فرو مانند و غوغا ها برانگيزند
***
سر از بالين اندوه گران خويش برداريد.
همه.بر آستان مرگ راحت.سر فرود آريد.
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه ميدانيد؟
چرا زين خواب جان آرام شيرين روي گردانيد؟
چرا از مرگ مي ترسيد؟
                                                                          .
براي پدرم و پسر كوچكم
پند
ميراث پدر خواهي؟
علم پدر آموز
سعدي
هان اي پدر .پير كه امروز.
مي نالي ازين درد روانسوز.
علم پدر آموخته بودي
"وان دم كه خبردار شدي سوخته بودي"
***
افسرده تن و جان تو در خدمت دولت.
قاموس شرف بودي و ناموس فضيلت.
وين هردو.شد از بهر تو اسباب مذلت.
چل سال غم ورنج ببين با تو چه ها كرد.
دولت.رمق وروح تو را.ازتو جدا كرد.
چل سال تو را برده انگشت نما كرد.
آنگاه چنين خسته و آزرده رها كرد.
***
ازمادر بيچارهء من يادكن امروز.
هي جامه قبا كرد.
خون خوردوگرو دادو غذا كرد و دوا كرد.
جان بر سر اين كار فدا كرد.
***
هان اي پدر پير.
كو آن تن وآن روح سلامت؟
كو آن قد و قامت؟
فرياد كشد روح تو.فرياد ندامت.
***
علم پدر آموخته بودي.
"وان دم كه خبردار شدي.سوخته بودي.
***
ازچشم تو آن نور كجا رفت؟
آن خاطر پر شور كجا رفت؟
"ميراث پدر"هم سر اين كار هبا رفت.
وان شعله كه برجان شما رفت.
دوشدش همه در ديده ما رفت
امروز توماندي وهمين درد روانسوز
نفرين نكند سود .به استاد بد آموز
چل سال اگرخدمت بقال نمودي.
امروز به اين رنج گرفتار نبودي.
***
هان اي پدر پير.
چل سال در اين مهلكه راندي.
عمري به"تماشا"و"تحمل"گذراندي.
ديدي همه ناپاكي و خود پاك بماندي.
آوخ كه مرا نيز به بدين ورطه كشاندي.
***
علم پدر آموخته ام من.
چون او همه در دام بلا سوخته ام من.
چون او همه اندوه و غم اندوخته ام من.
اي كودك من.مال بيندوز
وان علم كه گفتند مياموز؟
                                                              .
از شاعر معاصر
فريدون مشيري
                                     .
وبلاگ معلم
Moallem weblog

دوشنبه 6/1/1386 - 2:40
آموزش و تحقيقات

بسم الله الرحمن الرحيم
دكترقيصرامين پور.شاعرونويسنده معاصربامجموعه شعر"دركوچهء
آفتاب"كه درسال 1363منتشرشد.توانايي خود رانشان داد وپس از
آن.با آثاري چون "تنفس صبح"و"آينه هاي ناگهان"جايگاه خويش را
درشعرانقلاب تثبيت كرد.دكترامين پور چندين اثر شعري مانند"ظهر روز دهم"."مثل چشمه.مثل رود"و"به قول پرستو"رانيزبراي نوجوان
ها به چاپ رسانده است ."انتظار موعود"يكي ازموضوعات محوري شعرانقلاب است كه دراين سروده او به زيبايي بيان شده است:
آفتاب پنهاني
پنهاني طلوع ميكندآن آفتاب
.زسمت مشرق جغرافياي انساني
دوباره پلك دلم مي برد نشانه چيست؟
شنيده ام كه مي آيدكسي به مهماني
كسي كه سبزتراست ازهزاربهار
كسي .شگفت كسي آن چنان كه ميداني
كسي كه نقطهء آغاز هرچه پرواز است
تويي كه درسفرعشق خط پاياني
تويي بهانهءآن ابرها كه ميگريند
بيا كه صاف شود اين هواي باراني
تواز حوالي اقليم هركجا آباد
بيا كه ميرود اين شهر روبه ويراني
كنار نام تو لنگر گرفت كشتي عشق
بيا كه ياد تو آرامشي است طوفاني
شعر از:دكتر قيصر امين پور
                                                                                                 .
وبلاگ معلم
Moallem weblog

دوشنبه 6/1/1386 - 2:36
آموزش و تحقيقات

بسم الله الرحمن الرحيم
امر بمعروف ونهي ازمنكر
ازاستاد عزيز:((هادي دوست محمدي))
برگرفته از:مجله مكتب اسلام
دولت اسلامي بايد اداره امربه معروف ونهي ازمنكر                    
دايرنمايد
اصل7:
درجمهوري اسلامي ايران دعوت به خير.امربمعروف ونهي از منكر وظيفه اي است همگاني و متفاوت بر عهده مردم نسب به يكديگر . دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.
شرايط و حدود و كيفيت آنرا قانون تعيين ميكند.
والمومنون والمومنات بعضهم اولياءبعض يامرون بالمعروف
وينهون عن المنكر.
                                                        .
جاي بسي خرسندي است كه با پيروزي انقلاب اسلامي
ايران وتشكيل جمهوري اسلامي.مسلمانان ايران به يكي
از آرزوهاي ديرينه خوددست يافتندو يكي ازبنياني ترين و
سازنده ترين قوانين اسلامي امربمعروف و نهي ازمنكرنيز
مورد توجه مسئولين امر قرار گرفت و با اينكه قانون الهي است وتصويب وعدم تصويب افرادبشردرآن اثري ندارد.اما
تصويب شدن اين قانون در مجلس خبرگان . از رشدفكري افراد جامعه و بيداري و دلسوزي و آگاهي خبرگان حكايت
ميكند . كه اميد است باعمل كردن به همه قوانين اسلام .
سعادت جامعه تضمين گرددوامت ما الگوي واقعي انسان
اسلامي در جهان باشد.
روشن است كه اجراي قانون امر به معروف و نهي ازمنكر.
وظيفه تمام افراد جامعه است و تعهد و مسئوليتي است .
بردوش فردفردمردم ازدولت وملت.وهيچكس نميتواند خود
را مسئول نداندواززيروظيفه شانه خالي نمايد.
اكنون اين پرسش پيش ميايدكه : آنطوري كه ازآيات قرآني
ازجمله آيهء:ولتكن منكم امه يدعون الي الخيرويامرون
بالمعروف وينهون عن المنكر((آيه104آلعمران))استفاده مي
شوداين است كه : بايدگروه وجمعيتي وظيفه امربمعروف و
نهي ازمنكررابعهده بگيرندواين كاربه افرادواحادمردم مربوط نيست.زيرا در آيه اولا"كلمه(امت)بكاربرده شده است و اين
واژه درموردگروه وجمعيتي بكارميرودكه درميان افرادآن يك
نوع وحدت وهماهنگي وجودداشته باشدوثانيا"كلمه(من)در
آيه كه تبعيضيه است چنين ميرساند كه :بايدبعضي ازشما.
امت وجمعيتي راتشكيل دهندتا مردم را به خوبي هادعوت كرده .امربمعروف ونهي ازمنكرنمايند.
بنابر اين امربه معروف و نهي از منكر وظيفه.گروه وجمعيت خاض ميشودوبه اصطلاح(واجب كفايي)است وواجب عيني
نيست. و برعهده آحادملت نخواهدبود . درصورتي كه ازآيات و روايات ديگراستفاده مي شود:امربه معروف ونهي ازمنكر
.وظيفه تمام افرادمكلف است و(واجب عيني)ميباشد.مثلا"
درچندآيه بعدازاين آيه ميخوانيم كنتم خيرامه اخرجت للناس
تامرون بالمعروف وتنهون عن المنكر.شمابهترين امتها ئيدكه
به سود مردم مبعوث شده ايد . زيرا امر به معروف ونهي از
منكرمينمائيد.
ازاين آيه كاملا"استفاده ميشودكه(واجب عيني)است و بر
همه مردم وظيفه است.وهمچنين روايات بسياري كه دراين
باب وارد شده است .عموما"به همه مردم دستورميدهندكه
به اين وظيفه همت بگمارند.
پاسخ:
درپاسخ اين پرسش يادآوري ميشودبطوريكه ازمجموع آيات
وروايات دراين باب استفاده ميشود.اين است كه:اين قانون
حياتي امربه معروف ونهي ازمنكردومرحله دارد:
1-مرحله فردي:كه دراين صورت همه افرادمسلمان موظفند
درحدتوانايي.اين قانون بكوشندودعوت به حق وخيرنمايند و
بافسادوتباهي و زشتيهامبارزه كنند وجلوي مفاسدومناهي رابگيرند . كه بامراجعه به مباحث گذشته اين حقيقت روشن
ميگردد.
2-مرحله گروهي و دسته جمعي:كه دراينصورت مسلمانان
وظيفه دارند براي مبارزه با فسادوتباهي و تشويق وترغيب به خوبيها و نيكوكاري .درصددبه دست آوردن قدرت ونيروي
اجرائي باشندو به اين منظورازافراد وارد آگاه .باتقوا.خوش
خلق . خوش بيان.و بالاخره واجدشرايط .گروه وجمعيتي را
تشكيل دهند تا باسازماندهي كامل . بتوانندبه اين امرمهم
جامهء عمل بپوشانند.
طبعا"اين شكل از قانون. عنوان(واجب كفايي)داردو هرگاه
افرادي باشركت خود.اين گروه راتشكيل دادند.ازعهده ديگر
افرادساقط ميگرددوبازروشن است كه تشكيل چنين گروه
وسازماني.ازوظايف حكومت اسلامي است وامروزبايددولت
انقلاب اسلامي با الهام از قرآن و روايات معصومين(ع)چنين
سازماني راتشكيل دهندوازافراددلسوزومومن و واجدشرط
هاي لازم استفاده نمايد.تا مسلمانان با داشتن چنين قانون
سعاذتبخش و افتخار آميز . بتوانندجامعه اي به تمام معني
انساني تشكيل دهندوسمبل والگويي براي تمام جهانيان باشند.بعلاوه همچنانكه خداي متعال به وعده خودوفاكرده
ومومنين رابه تمكن وقدرت وخلافت رسانده است. مانيزبه
وعده خود وفانمائيم و به نمازو زكات وامربمعروف ونهي از
منكرقيام كنيم .و اين گفته با اين آيه رابطه دارد كه درقرآن مي خوانيم  : وعد الله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات
ليستخلفنهم في الارض كما استخلف الذين من قبلهم و
ليمكنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد
خوفهم امنا"يعبدونني لايشركون بي شيئا"و من كفر بعد
ذالك فاولئك هم الفاسقون.(سوره نور55).
به كساني كه ايمان آورده وعمل صالح انجام داده اند.خدا
وعده داده است كه جانشينشان كندوآنان رادرزمين خليفه
نمايدودينشان راكه براي آنان پسنديده وانتخاب كرده است
.قدرت وتمكن بخشد و ترس و خوفشان را به امن و آرامش
مبدل سازد.آنان مرا پرستش مي كنندوشريك وانبازي براي من قائل نميشوندوهركس.پس ازآن كفران نمايد.هماناافراد
فاسق وتبهكارند.
با اينكه مابرخي از اعمال صالحه را انجام داده بااتحادوايمان
قيام كرده ايم خداوندعالم به وعده خويش وفانموده وتمكن
وقدرت به ماعنايت كرده وپيروزمان نموده است.اكنون برماو
دولت اسلامي است كه مانيز به اين آيه توجه نمائيم كه:
الذين ان مكناهم في الارض.اقامواالصلوه وآتوالزكات وامروا
بالمعروف ونهواعن المنكرولله عاقبه الامور(سوره حج14)
                                                                              .
وبلاگ معلم
Moallem weblog

جمعه 3/1/1386 - 4:12
آموزش و تحقيقات

بسم الله الرحمن الرحيم
نوروز وسالگرد هجرت پيامبر اسلام محمدبن عبدالله(ص)
را به همه ايرانيان وفارسي زبانان در ساير كشورهاي عالم
و همه علاقمندان به ايران و ايراني و اسلام و مسلماني تبريك وتهنيت عرض نموده وبراي همه آنها از خداوند متعال
آرزوي سلامت و بهروزي و پيروزي وسعادت در دنيا و عقبي
داريم.و اميدواريم با وحدت كلمه خويش بيش از پيش موفق
باشند.
اجركم عندالله:
وبلاگ معلم
Moallem weblog
                                                                                 .
وزيرآموزش وپرورش مهندس فرشيدي:
ضرورت داردنيازهاي آموزش وپرورش به يكايك نمايندگان
منتقل شودچراكه غفلت ازجايگاه آموزش وپرورش.بيتفاوتي
به تعليم وتربيت رادرپي خواهد داشت.
وزيرآموزش وپرورش گفت:شوروشعور يك ملت به اقتدار و
توانمندي آموزش و پرورش آن بستگي دارد . اما فكر هاي ساده به تجزيه و تحليل هاي مادي روي مي اورندوازآنجاكه
كارمعلم باقالب و انديشه انسانهاست. ارزش آن براي دارند
گان ديدگاه مادي ملموس نيست.
فرشيدي با بيان اينكه : كار آموزش و پرورش عمران دل و
انديشه است گفت:
سوخت هاي فسيلي فاني است و روزي تمام ميشود اما
اين انديشه است كه هميشه باقي مانده است.
برگرفته از:گاهنامه نگاه وزارت آموزش وپرورش
                                                                                  .
وبلاگ معلم.ضمن تبريك سال نو به مهندس فرشيدي وتشكر از زحمات ايشان از وزير محترم آموزش وپرورش تقاضا مينمايدكه:
به فرموده ريئس جمهورمحبوب دكتراحمدي نژاد در اوائل
مسئوليت درشبكه خبر بذل توجه فرمايند"يك معلم بازنشته
درآموزش وپرورش280000تومان دريافتي دارد درحالي كه
فردي با همين مدرك در وزارت علوم1280000تومان دريافت
ميدارد"
نظر رئيس جمهورمحبوب ماهماهنگ سازي اينهابودپس شماهم همين مسير"هماهنگ سازي وزارتخانه هاي آموزشي"علوم وآموزش وپرورش را تعقيب نمائيد.
انشاءالله خداوند نصرت به شما و رياست جمهوري عطاكند.
اما در تائيد فرمايشات شماوحضرت آيت الله العظمي جوادي كه فرمودند:آموزش وپرورش عنصر محوري نظام است.
سروران عاليقدر براي يك كارخانه چه كارها ميكنيم تا به
نتيجه ميرسد.براي انرژي صلح آميز35سال سرمايه گذاري
ميكنيم تا به اينجا ميرسيم.
آيا اين محورنظام ارزش آنرا ندارد تابراي آن سرمايه گذاري
جانانه كنيم. تا نتيجه آنرا 35سال بعد ببينيم.
همه انحرافات جامعه امروزما ريشه دربيتفاوتي دارد كه در
آموزش وپرورش ايجاد شده است.
بيتفاوتي ما در20سال گذشته نسبت به آموزش و پرورش
امروز ثمرداده است وسبب بيتفاوتي نسل امروزشده است
بسياري از افراد در ديگرجاهها شايد سالي يكبارهم برديگر
اقشار مخصوصا دانش آموزان الگو نمي شوند.
امااين معلم الگوي هرروز حوانان ودانش آموزان است.
پس اگر به نان شبش محتاج باشد.جوان ميفهمد وبه درس
وتحصيل كم توجه شده وبدنبال كارهاي كاذب ميرود.
(مسئله اي كه امروزعيان است پس چه حاجت..............).
جلوي ضرر هروقت گرفته شود منفعت است پس بايد جدي
بود وببينيد وزير وقت علوم چه كردند كه موفق شدندشما
هم راه ايشان را به ياري رهبر معظم انقلاب اسلامي ادامه
دهيد.
درمقايسه دبيرستانهاي امروزما ودانشگاههاخود شماتوجه
داريد كه جوان دبيرستاني امروزنگهداري و ساختنش خيلي
سختراست.چراكه دردانشكاه راه خودرا يافته وازهمه طرف
دست استاد نسبت به اوبازاست ودرنتيجه تعامل آسانتربجا
ميايد ولي در دبيرستانهاي ما يك دبير رياضي يا فيزيك و.....
چه بايد بكشد تاآموزش صورت گيرد.شماخود در دبيرستانها
تدريس كرده ايد پس آنچه گفته ميشود را به عينه ديده ايدو
ميتوانيدهم ازنظر وجداني درك نمائيدو هم شاهدمادر پيش
ديگران و هيئت دولت و رئيس جمهور محبوبمان باشد.
ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم
وبلاگ معلم
Moallem weblog
اجركم عندالله
God prize you
 

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:6
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته