• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 549
تعداد نظرات : 289
زمان آخرین مطلب : 3844روز قبل
اهل بیت

پیامبر خدا(ص) :
هرگاه بنده در دل شب تار با  سرور خود خلوت كند و با او به راز ونیاز پردازد , خداوند دلش را نورانى گرداند و می فرماید :

بنده ام را بنگرید كه در دل شب تار كه هرزه درایان به لهو سرگرمند و غافلان خفته اند , با من خلوت كرده است .
 
 
حضرت محمد(ص):
 
 هر بنده اى , مرد یا زن , كه نماز شب روزیش شود و از روى اخلاص براى خداى عزوجل  برخیزد و وضـویـى شـاداب گیرد و با نیت درست و قلب پاك و پیكرى خاشع و دیده اى گریان براى خداى عـزوجـل نـماز گزارد , خداوند تبارك و تعالى نه صف از فرشتگان پشت سر او قراردهد كه شمار فـرشـتـگان هر صف را جز خداى تبارك و تعالى نداند و یك طرف هر صف درمشرق باشد و سوى دیگر آن در مغرب
 
 
میزان الحكمه- ج۷

 

دوشنبه 1/9/1389 - 17:36
اهل بیت

زهرا علیها سلام در نگاه خورشید

 

رسول مكرم اسلام صلی الله علیه وآله به مناسبت های مختلف درباره صدیقه كبرا علیها سلام سخنانی  فرموده است كه مبین مقام والای این بانوی اسلام می باشد. در این مبحث ، به منظور تبرك ، به كلام نورانی نبوی به چند مورد اشاره می نمائیم :

1- فاطمه پاره تن من است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است :  فاطمه پاره تن من است. هر كس او را خشمگین كند مرا خشمگین نموده است . (1)

 و فرمود: هرآنچه او را اندوهگین كند، مرا هم اندوهگین می كند. هرآنچه او را بیازارد... وخسته كند، مرا نیز آزرده می سازد. هر چه او را شادمان كند، مرا  هم شادمان، و هر چه او را افسرده سازد مرا نیز افسرده می نماید. (2)

2- غضب فاطمه غضب خداست.

فرمود: ای فاطمه ، خداوند به خاطر غضب تو ، غضب می كند و به خاطر رضای تو خشنود می شود. (3)

3- فاطمه سرور زنان جهان  و سرور زنان با ایمان است.(4)

زمانی نیز فرمود:... این فرشته آمده است تا به من بشارت دهد كه فاطمه سرور زنان بهشت است. (5)

4- فاطمه قبل از همه وارد بهشت می شود.

فرمود: اولین كسی كه وارد بهشت می شود، فاطمه دختر محمد صلوات الله علیه است. (6)

5- فاطمه علیها السلام  ، روز قیامت ، هم منزل پیامبر اكرم (ص) است.

فرمود: من ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین ، روز قیامت در زیر بارگاه عرش خواهیم بود. (7)

امیرالمؤمنین(ع) روایت كرده است كه شبی پیامبر اكرم(ص) در خانه ما خوابید. نیمه شب حسن آب خواست و حضرت برخاسته، كاسه ای آب از مشك برگرفته تا به او بنوشاند. دراین میان ، حسین دست به كاسه آب برد، پیامبر او را باز داشت و آب را به حسن داد. فاطمه (س) عرض كرد: ای رسول خدا! مثل اینكه حسن را بیشتر دوست می داری! فرمود: نه، ولی او قبل از حسین آب خواست. آنگاه فرمود: ای فاطمه، من ، تو و این دو و اینكه در خواب است [ علی(ع)] همه درروز قیامت در یك جا خواهیم بود. (8).

6- نسل فاطمه(س) بر آتش حرام است.

فرمود: فاطمه پاكدامن است، پس خدا نسل او را بر آتش حرام كرده است. (9)

و فرمود: خدا تو و فرزندانت را عذاب نخواهد كرد. (10)

7- فاطمه(س) میوه وجود پیامبر است.

فرمود: من درختی از بهشتم و فاطمه میوه اوست. (11)

8- فاطمه پاره ای از وجود پیامبر است.

فرمود: فاطمه ازوجود من است. هرچه او را خوشحال كند مرا خوشحال می سازد وهرچه او راغمگین سازد،مراغمگین می كند. (12)

9- دوست داران فاطمه ، در بهشتند.

فرمود: ای سلمان ، هركس فاطمه را دوست بدارد، در بهشت است و هر كس با فاطمه دشمنی ورزد، در جهنم است. ای سلمان، دوست داشتن  فاطمه، در یكصد جایگاه به كار می آید كه راحت ترین آنها، لحظه مرگ، قبر، میزان، محشر، صراط و محاسبه است.

هر كس دخترم ، از او راضی باشد من از او راضی هستم و هر كس من از او راضی باشم خدا از او راضی است و هر كس كه فاطمه بر او غضب كند ، خدا براو غضب می كند. (13)

10- فاطمه (س) ، مظهر نیكی است.

فرمود: اگر حُسن و نیكی همچون پیكری نمایان می گردید ، همانا سیمای فاطمه می شد. بلكه فاطمه ، بزرگتر ازآن است . (14)

11- فاطمه (س) ، روح پیامبراست.

فرمود: دخترم ، فاطمه سرور اولین و آخرین زنان جهان است. او پاره تن من، نور چشم و میوه دل من و روح من است. او حوریه آدمی نسب است. هر گاه در محراب مقابل پروردگارش می ایستد ، نورش برای فرشتگان آسمان می درخشد آنچنان كه نورستارگان برای اهل زمین. و خدای عزوجل ، به فرشتگان می گوید: ای فرشتگان من، به بنده ام فاطمه بنگرید كه چگونه در مقابل من ایستاده واعضای بدنش ، از خوف من می لرزد. بنگرید چگونه قلبش متوجه من است. شما را شاهد می گیرم كه او و پیروانش را ازآتش ایمن كردم... آنگاه همان طور كه مریم را صدا زد او را صدا می زند و می گوید: ای فاطمه، خدا تو را برگزیده و تطهیر كرده وبر زنان جهان برتری بخشیده است...(15)

12- فاطمه (س) مادر پدرش است.

پیامبراكرم(ص) او را به این كنیه افتخار بخشید و او در مدینه ، به این كنیه مشهور بود. (16)

در تفسیر این كنیه ، گفته اند منظور از پدرشان ، رسالت پیامبر(ص) است . بنابراین فاطمه مادر اسلام و مسلمین است . یعنی همانطور كه اطفال در شداید وگرفتاری ها به مادر خویش پناه می برند و مادر مرجع و محور آنهاست ، فاطمه زهرا(س) پناهگاه پیروان اسلام در شداید و گرفتاری هاست. و هنگامی كه حق و باطل با هم مشتبه شوند جویندگان حق، راه راست و حق را از او می جویند.

به حقیقت فاطمه میزان است. همراه او بودن با خدا بودن است وپیروی از او ، پیمودن راه مستقیم است و جدایی از او ، جدایی از خدا و حقیقت اسلام.

رفتار پیامبر (ص) نسبت به زهرا(س)

زهرا(س) در نظرپیامبرعظیم الشأن ، ازجایگاهی بلند برخوردار بود و نمی توان برای منزلت و قرب فاطمه نزد رسول خدا(ص) حدی تعیین كرد. صحیح تر آن كه بگوییم ، زبان و قلم از قدرتی برخوردار نیست كه بتواند از عهده این كار برآید. در یك سخن باید گفت:" در پهناورترین مكان قلب پدر خویش جای داشته و در كشور وجود پیامبر اكرم(ص) ، بهترین موقعیت از آن وی بوده است ."(17)

علاقه حضرت رسول به دختر گرانقدر خود

1- كوتاه ترین زمان دوری

پیامبر عظیم الشأن اسلام ، هنگامی كه آهنگ سفر داشت با فاطمه علیها سلام بعد از همه وداع می كرد و هنگام مراجعت با او قبل از همه ملاقات می كرد.(18)

2- بوسه و احترام

عایشه روایت می كند: هنگامی كه فاطمه علیها سلام داخل می شد ، پدرش برمی خاست ، او را می بوسید و درجای خود می نشاند.همچنین اومی گوید: روزی پیامبرگلوی فاطمه را بوسید، عرض كردم: ای رسول خدا، كاری كردید كه پیشترانجام نمی دادید!

حضرت فرمود: ای عایشه، وقتی مشتاق بهشت می شوم گلوی فاطمه را می بوسم.(19)

3- سلام پیاپی

تا مدت ها پس از نزول آیه تطهیر، هنگامی كه پیامبر (ص) برای نمازهای پنجگانه از منزل خارج می شد نخست به در خانه فاطمه(س) می رفت، دستانش را به دو طرف در می گرفت وبا صدای بلند می فرمود: سلام بر شما، ای اهل بیت!(20)

پی نوشتها:

1- خصائص نسائی، ص 35 و كنز العمال ، ج 6، ص 220.

2- فضائل الخمسة، ج 3، ص 5-15.

3- ذخائر العقبی، ص 39 و میزان الاعتدال ذهبی،ج 2، ص 72.

4- فضائل الخمسة، ج 3، ص 146.

5- صحیح ترمذی، ج 2، ص 306.

6- مستدرك الصحیحین، ج 2،ص 152.

7- معجم هیثمی، ج 9، ص 184.

8- اُسد الغابة، ج 5، ص 269.

9- اسدالغابة، ج 5، ص 510.

10- كنزالعمال، ج 6، ص 219.

11- فرائد السمطین، ج 2، ص 30.

12- همان، ص 45.

13- همان، ص 67.

14- همان، ص 68.

15- همان، ص 35.

16- اسدالغابة، ج 5، ص 520/ الاستیعاب، ج 2، ص 752.

17- فاطمة زهرا از ولادت تا شهادت، ترجمه دكتر حسین فریدونی ، ص 227.

18- مستدرك الصحیحین، ج 1، ص 498.

19- صحیح ترمذی، ج 2، ص 319.

دوشنبه 1/9/1389 - 17:34
اهل بیت

رویدادهاى مهم در طول زندگی حضرت فاطمه الزهرا (س)

1. سهیم بودن حضرت فاطمه(س) در تحمل رنج و آزار مسلمانان و تبعید و محاصره خاندان پیامبر اكرم (ص) در شعب ابوطالب، به مدت سه سال، توسط قریش.
2. درگذشت مادرش، خدیجه كبرى (س) در سال دهم بعثت، سه سال پیش از هجرت پیامبر اكرم (ص)، پس از رهایى از محاصره شعب ابوطالب.
3. هجرت از مكه معظّمه به مدینه مشرّفه، در ربیع الاول سال سیزدهم بعثت، به‏همراه خاندان پیامبر اكرم (ص) و سایر مسلمانان.
4. تسكین آلام و رنج‏هاى پیامبر اكرم (ص) در مسافرت‏ها و غزوات آن حضرت.
5. خواستگارى على بن ابى‏طالب (ع) از حضرت زهرا (س) و موافقت پیامبراكرم (ص) و حضرت زهرا (س) با آن.
6. برگزارىِ مراسم عقد ازدواج حضرت زهرا (س) با امام على (ع) در سال دوم هجرى.
7. تولد امام حسن مجتبى (ع)، نخستین فرزند خانواده، در نیمه رمضان سال سوم (یا دوم) هجرى.
8. تولد امام حسین(ع) در شعبان سال چهارم (یا سوم) هجرى، زینب كبرى، در سال پنجم هجرى و ام كلثوم، در هفتم هجرى.
9. وقوع جنگ احد و كشته شدن برخى از یاران نزدیك پیامبر (ص) از جمله، حمزه، عموى آن حضرت، در شوال سال سوم هجرى، و اندوه و گریه فاطمه زهرا(س) در شهادت حمزه (ره).
10. وقوع نبرد خیبر میان مسلمانان و یهودیان، و پیروزى پیامبر اكرم (ص) در این جنگ، و اعطاى باغ فدك (از اراضى خیبر) به دخترش فاطمه زهرا (س)، در سال هفتم هجرى.
11. وقوع مباهله میان پیامبر اكرم (ص) و مسیحیان نجران، و حضور حضرت على (ع)، فاطمه زهرا (س) و حسنین (ع) به همراه پیامبر (ص) در این مباهله.
12. رحلت جانسوز پدرش، حضرت محمد (ص)، در 28 صفر سال یازدهم هجرى، و اندوه شدید و سوگوارى حضرت فاطمه (س) در این مصیبت.
13. انتخاب ابى‏بكر بن ابى قحافه به خلافت، توسط گروهى از مهاجران و انصار مدینه، پس از رحلت پیامبر اسلام (ص)، در سال یازدهم هجرى.
14. اعتراض امام على (ع) و طرفداران اهل بیت (ع) به انتخاب ابى بكر و تحصن گروهى از صحابه پیامبر (ص) در خانه فاطمه زهرا (س).
15. حمله مأموران خلیفه اوّل به دستور عمر بن خطاب به خانه فاطمه زهرا(س) جهت شكستن تحصن طرفداران اهل بیت (ع) و اخراج اجبارى امام على (ع) و بیعت ایشان با ابوبكر.
16. امتناع فاطمه (س) از اخراج اجبارى همسرش على (ع) و بستن درِ خانه بر روى مأموران حكومتى.
17. شكستن حرمت خاندان پیامبر اكرم (ص) از سوى مأموران خلیفه، در سوزاندن درِ خانه فاطمه (س) و تخریب درِ نیم‏سوز بر روى فاطمه(س)، و شكستن پهلوى آن حضرت، در هنگام ورود اجبارى به خانه و بردن حضرت على (ع) به مسجد النبى (ص).
18. سقط جنین فاطمه (س) در پى تهاجم وحشیانه مأموران خلیفه و فشار فاطمه‏زهرا(س) بین دیوار و در نیم‏سوز خانه آن حضرت.
19. غصب باغ فدك فاطمه زهرا (س) توسط حكومت وقت و اسائه ادب عمر بن خطاب به آن حضرت در پاره كردن سند ملكیت فدك.
20. رفتن فاطمه زهرا(س) به مسجدالنبى (ص) و سخنرانى مستدل و اعتراض‏آمیز آن حضرت به رفتارهاى نارواى خلیفه و اطرافیان وى.
21. آغاز بیمارىِ دراز مدت فاطمه زهرا (س) و عزلت‏گزینى و دورى جستن آن حضرت از مردم.
22. عدم اجازه فاطمه زهرا (س) به ابوبكر بن أبى قحافه و عمر بن خطاب براى ملاقات با آن حضرت.
23. ملاقات ابوبكر و عمر با فاطمه زهرا (س) با وساطت امام على (ع) و اظهار صریح فاطمه زهرا (س) از عدم رضایت از آن دو.
24. وصیت فاطمه زهرا (س) به همسرش، امام على (ع)، در واپسین روزهاى زندگى خویش.
25. شهادت فاطمه زهرا (س)، دختر جوان پیامبر اكرم (ص)، تنها پس از گذشت 95 روز از رحلت آن حضرت، در سوم جمادى الثانى سال یازدهم هجرى.
26. غسل و كفن نمودن بدن مطهر فاطمه زهرا (س) به دست امام على (ع) با كمك اسماء بنت عمیس، و تشییع جنازه وى توسط چند نفر از خواص شیعه، و دفن شبانه آن حضرت به دور از چشم دیگران با سفارش خود فاطمه زهرا (س).

در پناه حضرت دوست

دوشنبه 1/9/1389 - 17:33
اهل بیت
بدانید كه هیچ سخن حق و درستى نزد هیچ كس نیست مگر آن كه آن را از ما خاندان گرفته اند وهیچ فردى به حق وعدالت داورى نمى كند مگر آن كه كلید و در و آغاز و راه اصلى آن قضاوت , امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام است .
 
 
میزان الحكمه - ج۱

 

دوشنبه 1/9/1389 - 17:31
اهل بیت
الامام

السحاب الماطر

والغیث الهاطل
و الشمس المضیئه
و السماء الظلیله
و الارض البسیطه
و العین الغریزه
و الغدیر والروضه

امام


همچو ابری است ، پر بارش

خورشیدی است جهان افروز
آسمانی است سایه گستر
زمینی است فراخ و پهناور
چشمه ای است جوشان و پر آب
بركه ای است پر از آب گوارا
و باغی است به زیبایی باغ بهشت

الامام


الانیس الرفیق

و الوالد الشفیق
و الاخ الشقیق
والام البره بالولد الصغیر
و مفزع العباد فی الداهیه الناد

امام


دوستی همدم و مهربان است

پدری دلسوز و دوستدار است
برادری همراه و همتاست
و مادری است كه سخت به كودك خردسالش مهر می ورزد
پناه بندگان بی پناهی است
كه در سختیها و رنجها و مصیبتهای مرگبار
راه به جایی ندارند
دوشنبه 1/9/1389 - 17:29
اهل بیت

پـیامبر خدا(ص):
 
 گنهكار امیدوار به رحمت خداى متعال  نزدیكتر به رحمت است,تا عابد نومید گشته.
 
 
 
امام علی(ع) در بـخـشـى از سـفـارش خـود به  فرزند  بزرگوارش امام حسن (ع ), مى فرماید:
 
 بدان كه آن كسى كه خـزانـه هاى آسمانها و زمین در دست اوست به تو اجازه دعا كردن داده است و اجابت نمودن آن را ضـمـانـت كـرده اسـت  پـس ,مبادا  تاخیر در اجابت او تو رانومید گرداند, زیرا كه دهش به اندازه نیت بستگى دارد.
 
میزان الحكمه - ج
دوشنبه 1/9/1389 - 17:26
اهل بیت
امـام عـلى (ع) : اى انسانى كه در كمال اعتدال و تناسب آفریده شده اى ودر تاریكیهاى زهدانها و پـرده هاى تو  در تو شكل گرفته  و پرورده شده اى , آفرینشت از عصاره گل آغاز شد  و در جایگاهى آرام و امـن (زهـدان مـادر) تـازمانى مشخص و مهلتى تعیین شده نهاده شدى.
 
 آن گاه كه جنین هـسـتى در شكم مادرت مى جنبى و نه سخنى را پاسخ مى دهى و نه آوازى را مى شنوى آن گاه از قـرارگـاه خود به سراى بیرون آورده شدى  كه آن را ندیده اى و راههاى كسب سود و منافع آن را نـمـى دانـى .
 
چـه كسى تو رابه مكیدن شیر از پستان مادرت راهنمایى كرد؟
و چه كسى جایگاههاى طلب و خواستن را به توآموخت ؟

 
میزان الحكمه - ج۳

دوشنبه 1/9/1389 - 17:24
اهل بیت

آثار و بركات تربت پاك سید الشهداء(علیه السلام)

 

سخنى پیرامون تربت سیدالشهدا (ع)

سجده بر خاك تو شایسته بود وقت نماز
اى كه از خون جبینت به جبین آب وضوست‏
 

فضیلت و آثار و بركاتى كه براى تربت حسینى است ، براى هیچ تربتى و قطعه‏اى از قطعات زمین نیست . خاك كربلا قطعه‏اى از بهشت است كه خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از یك فداكار در راه دین كه تمام هستى خود را فدا كرده ، در آن خاك، بركت و فضیلت و شفا قرار داده است .

كربلایش قطعه‏اى از جنت است‏

باب نور و باب لطف و رحمت است‏

اما در اینكه چرا تنها این خاك داراى چنین ویژگیها و آثار و بركات است؟ باید گفت : هر چیزى كه در این عالم ، شرافت ظاهرى و یا معنوى پیدا مى‏كند، یا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و یا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمى است كه به آن شرافت و بركت داده است .

در تربت كربلاى سیدالشهدا (ع) هر دو امر محقق شده است ، زیرا خاك كربلا بنا بر روایاتى ، هم شرافت ذاتى و خدا دادى ، و هم امر عظیم و واقعه‏اى مهم در آنجا واقع گردیده كه آن شهادت حسین بن على (ع) و یاران وفادارش مى‏باشد ، لذا داراى فضیلت و آثارى خاص است .

آمده است كه چون بر قبر امام حسین (ع) آب بستند، پس از چهل روز آب فرو نشست و اثر قبر محو گردید، یكى از اعراب بنى اسد آمد و از خاك قبضه قبضه برداشت و بویید تا بر قبر حسین رسید، و چون او را مى‏بوسید گریه مى‏كرد و مى‏گفت : پدر و مادرم به فدایت ، چه اندازه خوشبویى كه قبر و تربت تو چنین خوشبو است ، سپس شروع كرد به سرودن :

خواهند نهان سازند قبرش ز حبیبش‏

خوشبویى خاك قبر گردیده دلیلش‏

آرى خاك مزار حسین (ع) سرمه چشم عاشقان و شیفتگانش بوده و ایشان را مجنون وار به سوى خود مى‏كشاند.

از آنجایى كه هدف این كتاب بر شمردن آثار و بركات سیدالشهدا (ع) است ، از تفصیل در مطلب پرهیز كرده و علاقه‏مندان به این مقوله را به كتابهاى مربوط ارجاع مى‏دهد .

و اما آثار و بركاتى كه مى توان براى تربت پاك حسینى برشمرد عبارتنداز:

1- تأثیر تماس اعضاى بدن با تربت

یكى از آثار و بركات تربت سیدالشهدا (ع) این است كه متبرك نمودن بدن و صورت با آن تربت شریف تأثیر معنوى زیادى بر انسان خواهد گذاشت ، از این رو از بعضى بزرگان دین و امامان معصوم نقل شده كه بعد از نماز ، بدن و صورت خویش را با مهر كربلا متبرك مى كنند. و نیز دستور داده‏اند كه قبل از خوردن تربت جهت شفا گرفتن، آن را بوسیده و با اعضاى بدن تماس داده شود.

امام صادق (ع) فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسین (ع) را شفاى هر درد، و ایمنى از هر خوفى قرار داده است؛ پس هرگاه یكى از شما خواست از آن خاك تناول كند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر سایر اعضاى بدنش تماس دهد...» 1

2- سجده بر تربت

یكى دیگر از بركات و آثار خاك مزار امام حسین (ع) این است كه سجده بر آن تربت پاك حجابهاى ظلمانى را كنار زده و در توجه حق تعالى به نمازگزار مؤثر است . امام صادق (ع) در این باره مى‏فرماید: «همانا سجود بر تربت حسین (ع) حجابهاى هفتگانه را پاره مى كند»2

لازم به ذكر است كه مراد از «حجاب» در كتاب و سنت ، همان حجابهایى است كه بین بنده و خالق حایل شده و او را از شهود خداوند محجوب مى سازد كه در مرحله اول، حجابهاى ظلمانى و در مرحله دوم ، حجابهاى نورانى بر طرف مى‏شود اما مراد از حجابهاى هفتگانه ، ظاهراً حجابهاى ظلمانى است . سجده بر تربت حضرت سیدالشهدا(ع) این خاصیت را دارد كه در صورت معرفت به حق حضرت و ولایت او، حجابها را دریده و راهگشاى وصول به كمالات انسانى باشد.

سجده بر خاك سركوى تو آرند خلایق‏
جان فداى تو كه هم قبله و هم قبله نمایى‏

و اما در خصوص اینكه در میان شیعه معمول است از خاك مقدس كربلا یعنى تربت كنار قبر سیدالشهدا (ع) خاك برداشته و با آن مهر درست كرده و غالباً در نماز، به آن سجده مى‏كنند بدین خاطر است كه از خاك زمین بوده و به تمامى خاكها مى‏توان سجده كرد، و از طرفى خاك كربلا به لحاظ شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفایش شرافت پیدا كرده است ، به طورى كه اهل بیت (ع) نیز به ما فرموده‏اند در هر نمازى كه سجده بر تربت كربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول مى‏كند. چنانكه حضرت صادق (ع) از خاك كربلا درون كیسه‏اى ریخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن كیسه را باز مى‏كرد و بر آن سجده مى‏نمود.

3- شفا یافتن

از جمله آثار و بركات قطعى تربت پاك سیدالشهدا (ع) شفا بودن آن براى دردهاو آلام انسان است . روایاتى كه دلالت بر این امر دارند به سه دسته تقسیم مى‏شوند:

دسته اول : روایاتى است كه شفا بودن را براى تربتى كه از خود قبر شریف برداشته شود مخصوص كرده است ، چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «به درستى كه نزد سر حسین (ع) تربت سرخى است كه شفاى هر دردى غیر از مرگ مى باشد» 3

دسته دوم : روایاتى است كه با تعبیرات مختلف توسعه‏اى از بیست ذراع تا پنج فرسخ و یا ده میل را براى آن قائل است . چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «حریم مزار حسین (ع) پنج فرسخ از چهار جانب قبر است »4

دسته سوم : روایاتى است كه به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نموده‏اند . چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «خاك مزار امام حسین (ع) براى هر دردى شفاست». 5

تا شفا بخشد روان و جسم هر بیمار را

در حریم وصل خود خاك شفا دارد حسین‏

و نیز امام رضا (ع) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوك، حرام است مگر گل مزار حسین (ع) ، بدرستى كه در آن شفاى هر درد و امنیت از هر ترسى است» 6

حكایت: عالم زاهد پرهیزگار حجةالاسلام و المسلمین مرحوم آقاى حاج شیخ محمد حسن عالم نجف آبادى قدس سره نقل فرمودند: «من در زمان مرجعیت مرحوم آیة الله آخوندى خراسانى (ره) كه در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیمارى مدتى طول كشید و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند . پس از چندى بیمارى من به قدرى شدید شد كه اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر براى معالجه‏ام نیامدند، و من در حال تب شدید گاهى بیهوش مى‏شدم و گاهى به هوش مى آمدم.

یكى از رفقا كه مرا پرستارى مى‏كرد شنیده بود كه عالم زاهد مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى قدس سره مقدارى از تربت اصلى حضرت سیدالشهدا (ع) را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وى خواسته بود كه قدرى از آن تربت را بدهد كه به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود : من به قدر یك عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام كه بعد از مرگم در كفنم بگذارند . آن آقا ناراحت شده و گفته بود : حالا كه ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آورده‏ایم شما هم از دادن تربت خوددارى مى‏كنید؟ این بیمار در حال احتضار است و مى‏میرد.

مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدرى از آن تربت كه از جان خودش عزیزترش مى داشت به آن شخص داده بود . تربت را با آب مخصوصى كه وارد شده در آب حل كرده و به حلق من ریخته بودند . من كه در حال بیهوشى به سر مى‏بردم ، ناگهان چشمان خود را باز كرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشسته‏اند ، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را كه به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند.

كم كم در خود احساس نیرو و نشاط كردم و حركتى به خود داده نشستم ، دیدم نشاط بیشترى دارم برخاستم و ایستادم ، و چون یقین كردم كه به بركت ترتبت مقدس امام حسین (ع) شفا یافتم حال خوشى پیدا كردم و به رفقا گفتم : از شما خواهش مى كنم كه از حجره بیرون بروید، چون مى‏خواهم زیارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بیرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى كه قابل و صف كردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) شدم » 7

آرى ، شفاى بیماران به وسیله تربت آن حضرت یكى از بركاتى است كه خداوند متعال در عوض شهادت امام حسین (ع) به وى عطا فرموده است .

تربتت راز شفاى همه درد است حسین
تن و جان را نبود مثل تو آگاه طبیب‏


4- تأثیر كام برداشتن اطفال با تربت

كام برداشتن اطفال با تربت امام حسین (ع) موجب ایمنى كودك مى شود چنانكه امام صادق (ع) فرمود:

«كام فرزندانتان را با تربت حسین (ع) باز كنید كه آن امان است » 8

5- تأثیر تربت حسین ، همراه جنازه

صاحب كتاب «مدارك الاحكام» مى نویسد: در زمان حضرت صادق (ع) زن زاینه‏اى بود، بچه‏هایى كه از زنا بدنیا مى آورد در تنور مى‏انداخت و مى‏سوزانید. وقتى كه مرد، پس از غسل و كفن او را به خاك سپردند ، اما زمین جنازه‏اش را بیرون انداخت .جاى دیگر او را دفن كردند باز زمین او را نپذیرفت تا سه مرتبه ، آنگاه مادرش به امام صادق (ع) متمسك شد: اى پسر پیغمبر به فریادم برس.

فرمود: كارش چه بود ؟ عرض كردند زنا و سوزاندن بچه‏هاى حرامزاده . فرمود: هیچ مخلوقى حق ندارد مخلوقى را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض كرد حالا چه كنم؟ فرمود: مقدارى از تربت حسین (ع) با او در قبر بگذارید . تربت حسین (ع) امان است . همراهش گذاشتند زمین او را پذیرفت.

در توقیع مبارك حضرت حجة بن الحسن (عج) نیز اذن داده شده است . یكى از شیعیان به حضرت (در زمان غیبت صغرى توسط نایب خاص حضرت ) مى‏نویسد: آیا جایز است ما تربت حسین (ع) را با میت در قبر بگذاریم ، یا با تربت حسین روى كفن بنویسیم؟

حضرت در پاسخ مرقوم مى‏فرمایند: هر دو كار پسندیده است . البته باید رعایت احترام تربت بشود . مهر یا تربت، مقابل یا زیر صورت میت باشد ، بلكه به بركت خاك قبر حسین (ع) قبر میت محل امنى از هر بلا و آفت و عذابى گردد 9

6- تسبیح تربت

از حضرت صاحب الزمان (عج) روایت شده كه فرمود: «هر كس تسبیح تربت امام حسین (ع) را در دست گیرد و ذكر را فراموش كند، ثواب ذكر براى او نوشته مى‏شود». 10

و امام صادق فرمود: «یك ذكر یا استغفار كه با تسبیح تربت حسین (ع) گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چیز دیگر گفته شود»11


پى نوشتها:

74 وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 4 ص 1033

2-  كافى , مرحوم كلینى , ج 4 ص 588
3-  كامل الزیارات , ابن قولویه , ص 272
4-  مكارم الاخلاق , طبرسى , ج 1 ص 360
5-  كافى , مرحوم كلینى , ج 1 ص 360
6-  تهذیب الاحكام , شیخ طوسى , ج 6 ص 74
7-  نقل از كتاب سید الشهدا آیت الله شهید دستغیب , ص 166
8- وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 4 ص 1033
9-  وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 4 ص 1033
10-  بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 280
11-  نقل از كتاب درسى كه حسین (ع ) به ما آموخت شهید هاشمى نژاد, ص 451

علیرضا رجالى تهرانى

 

دوشنبه 1/9/1389 - 17:20
اهل بیت
مـردى به نام مجاشع حضور رسول خدا(ص) رسید و عرض كرد: اى رسول خدا! راه شناخت حق چـیـسـت ؟
حـضرت فرمود: شناخت نفس
 عرض كرد: اى رسول خدا! راه سازگارى با حق چگونه اسـت ؟
فـرمـود: نـاسـازگـارى بـا نفس
 عرض كرد: اى رسول خدا! راه رسیدن به خشنودى حق چـیـست ؟
فرمود: ناخشنودى نفس
 عرض كرد: اى رسول خدا! راه رسیدن به حق چیست ؟
فرمود: رهـا كـردن نـفس
 عرض كرد: اى رسول خدا! راه دست یافتن به طاعت خداچگونه است ؟
فرمود: نافرمانى از نفس
 عرض كرد: اى رسول خدا! راه رسیدن به یاد حق چیست ؟
فرمود: از یادبردن نفس
 عـرض كرد: اى رسول خدا! راه نزدیك شدن به حق چیست ؟
فرمود: دور شدن از نفس
 عرض كرد: اى رسـول خدا! راه انس گرفتن با حق چگونه است ؟
فرمود: رمیدن از نفس
عرض كرد: اى رسول خدا! راه رمیدن از نفس چیست ؟
فرمود: كمك جستن از حق , در برابر نفس .
 
 
میزان الحكمه (ج 8)
دوشنبه 1/9/1389 - 17:18
اهل بیت
امام رضا(ع ) در بیان علت نماز , چنین مرقوم فرمود :
 
نماز اقرار به ربوبیت خداوند عزوجل است و نفى انباز از او و ایستادن در برابر خداوند جبار جل جلاله  با خوارى و مسكنت و خضوع و اعتراف (به عـظـمت او) وطلب بخشش گناهان گذشته و نهادن پیشانى بر خاك  روزى پنج بار براى تعظیم خـداى عـزوجـل , نماز موجب مى شود كه بنده به یاد خدا باشد و او را فراموش نكند و به  ناسپاسى و گردنكشى  دچار نشود و خاشع و فروتن باشد و راغب و طالب زیادتى در دین و دنیا باشد.

عـلاوه بـر ایـنـهـا , نـمـاز مـوجـب مى شود كه انسان از گناه بازایستد وشب و روز پیوسته به یاد خداى عزوجل باشد تا این كه مبادا بنده  سرور و مدبر و آفریننده خویش را فراموش كند و بر اثر آن به گردنكشى و طغیان و نافرمانى روى آورد.

آستان او وى را از معاصى باز مى دارد و از هر گونه فساد جلوگیرى مى كند.
 
 میزان الحكمه - ج 7

 

دوشنبه 1/9/1389 - 17:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته