• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 74
تعداد نظرات : 83
زمان آخرین مطلب : 6071روز قبل
محبت و عاطفه

هر روز صبح هزاران شاخه بنفشه در باغچه قلبم می روید پروانه هائی در کنارم متولد می شوند که به زبان من حرف می زنند من از انهائی که شبیه سایه اند خسته ام دلم می خواهد پیراهن همه کسانی که از خیابان می گذرند از جنس بلورخورشید باشد از انهائی که زیبائی شان را کبودمی کنند دلم می گیرد من از چشمها و لبهائی که در سایه زندگی می کنند می گریزم من ساعتم را با چشمهای تو تنظیم می کنم و من بر روی شاخه های نگاه تو برای دلم تاب می بندم و خدا کند برکه فکرم از ماهی های یاد تو جدا نشود.                                           

يکشنبه 26/1/1386 - 12:48
محبت و عاطفه
. اسمان پر از ستاره های تیره است دلم سخت گرفته و تصویر تو اکنون در مقابل چشمانم جان پیدا کرده است و چون خواب شیرین در چشمانم می چرخد هنگامی که به تو فکر می کنم دریایی از کلمات زیبا از مغزم می گذرد و اسمان تیره و تاریک قلبم پر از ستاره های امید و روشنائی می گردد و فریاد دل شکسته و قلب گرفته ام طنین انداز است که در اتش عشق تو سوختم انگاه که گریه میکنم تو را در اشکهایم می بینم پنهانی اشکهایم را پاک میکنم تا کسی تو را نبیند شمع ارام می سوخت پروانه می رقصید افسانه عشقمان رانگاشته بودم و می خواندم همین که اخرین قطره اشکم به اتمام رسید جثه کوچک پروانه را دفع کرد انچه از تو به نام افسانه در دلم جای گرفته است به زودی مرا خاک نشین خواهد کرد.                                                                    
يکشنبه 26/1/1386 - 12:46
محبت و عاطفه
ان دم که نگاهم به نگاهت برخورد ارام و قرار از من اواره بود با اولین دیداردل در گروت بنهادم و در دام محبت افتادم اینک که اسیرت هستم به اسارتم می نازم و حاضرم مشتاقانه سر و جان در راهت ببازم اگر خودت بپرسی و یا دیگران سوال کنند که چرا و به چه سان دوستت می دارم خودم نیز نمی دانم همین قدر اگاهم که تمامی تار و پودم و ذره ذره های وجودم لبریز از عشق پاک تو و سرشار از مهر بی الایش توست 
يکشنبه 26/1/1386 - 12:44
محبت و عاطفه

.   شب این سرو گیسوی ندارد که تو داری اغوش گل این بوی ندارد که تو داری* نرگس که فریبنده دل صاحب نظران است این چشم سخن گوی ندارد که تو داری* نیلوفرسیراب که افشانده سر زلف این خرمن گیسوی ندارد که تو داری.      

شنبه 25/1/1386 - 19:10
دانستنی های علمی
روابط:
اول از همه، يك مرد يك رابطه را يك رابطه بحساب نمي آورد. وقتي رابطه اي تمام ميشود، زن شروع به گريه نموده و سفره دلش را براي دوستان دخترش ميگشايد و نيز شعري با عنوان "همه مردها نادانند" مي سرايد. سپس به ادامه زندگيش ميپردازد. مرد هنگام جدايي اندكی مشكلاتش بيشتر است. 6 ماه پس از جدايي ساعت 3 نيمه شب يك پنجشنبه، تلفن ميزند و ميگويد: "فقط ميخواستم بدوني كه زندگيمو از بين بردي، هيچوت نمي بخشمت، ازت متنفرم، تو يه ديوانه اي، ولي ميخوام بدوني باز هم يه فرصتي برامون باقي مونده." نام اين كار تماس تلفني "ازت متنفرم/عاشقتم" است كه 99 درصد مردان حداقل يك بار آنرا انجام ميدهند. برخی كلاسهاي مشاوره اي مخصوص مردان براي رها شدن از اين نياز تشكيل ميشود كه معمولا تاثيري در بر ندارند.

فيلم كمدي:
فرض كنيد چند زن و مرد در اتاقي نشته اند و ناگهان سريال نقطه چين شروع مي شود. مردها فورا هيجان زده شده و شروع به خنده و همهمه ميكنند، و حتي ممكن است اداي بامشاد را نيز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شكايت منتظر تمام شدنش ميشوند.

دست خط:
مردها زياد به دكوراسيون دست خطشان اهميت نميدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده ميكنند. زنان از قلم هاي خوشبو و رنگارنگ استفاده كرده و به "ي" ها و "ن" ها قوس زيبايي ميدهند. خواندن متني كه توسط يك زن نوشته شده، رنجي شاهانه است. حتي وقتي مي خواهد تركتان كند، در انتهاي يادداشت يك شكلك در انتها آن ميكشد.


شنبه 25/1/1386 - 12:22
محبت و عاطفه

هيچ کس ويراني ام را حس نکرد وسعت تنهايي ام را حس نکــرد در ميــان خـنــده هـاي تـــلـخ مـن گريه ي پنهاني ام را حس نکـرد در هجوم لحظه هــاي بـي کــسي درد بي کس ماندنم را حس نکرد آن که بــا آواز من مانــوس بــود لحظه ي پاياني ام را حس نکـرد ...

شنبه 25/1/1386 - 12:19
محبت و عاطفه

مثل شقايق زندگى كن:كوتاه اما زيبا،مثل پرستو كوچ كن:فصلى اما هدفمند،مثل پروانه بمير:دردناك اما...عاشق

شنبه 25/1/1386 - 12:15
محبت و عاطفه
 

بر ماسه ها نوشتم : « درياي هستي من ، از عشق توست سرشار اين را به ياد بسپار » بر ماسه ها نوشتي : « اي همزبان ديرين ، اين آرزوي پاکي ست اما به باد بسپار

شنبه 25/1/1386 - 12:13
طنز و سرگرمی
 

چاه مکن بهر کسي ، خسته ميشي....ديگ به ديگ چيزي نمي گه....، حال مي کنه....گر صبر کني ، زير پات علف سبز مي شه....صلاح مملکت خويش ، رئيس جمهور داند.....جوجه رو هروقت بشمري جيک جيک مي کنه.....کوه به کوه مي رسه ، ميّت رو زمين نمي مونه....آشپز که دوتا شد هيچ کدوم غذا درست نمي کنن....پاتو از گليمت درازتر نکن ، پات دراز مي شه شلوار به پات کوتاه ميشه

شنبه 25/1/1386 - 12:10
محبت و عاطفه

عزیزم!دیری است که ترک خیمه وجودم تحمل دوری داده است مرا به دور تر از دیده ای که خود در مرکز ان هستی تبعید مکن و صلابت نگاهت را از تو را ان اشارکهای زیبای ابروانت را از دست من دریغ مدار دلدارم بی قراری مجنون واره ام را از همین کلمات پاره پاره بخوان نازنینا مبادا کبوتر سپید عشقم را از سرکوی محبت خود برانی مبادا ترانه هایی را که با عشق تو سروده ام به زبانه های اتش بسپاری.      

پنج شنبه 23/1/1386 - 12:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته