• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 205
تعداد نظرات : 189
زمان آخرین مطلب : 4311روز قبل
محبت و عاطفه

 

اي كاش بودي تا اين جاده ها با آمدن تو بي انتها تر مي شد

مي داني كه؟

زمزمه هاي دلتنگي من با آمدن تو به پايان مي رسد

و شبنم چشمانم به گلهاي پژمرده مي نشيند

تو رفتي

و من ماندم ويك دنيا تنهايي

 

دوستاي خوبم مطالب من از دفتر دل خودمه ، شعار نيست ، پس با نظراتون دلگرمم كنيد تا بتونم بازم بنويسم

با تشكر از همه ي شما. نگار

يکشنبه 4/6/1386 - 16:17
محبت و عاطفه

چه زيباست به خاطر تو زيستن

و براي تو ماندن ، به پاي تو مردن و به عشق تو سوختن

و چه تلخ و غم انگيز است دور از تو بودن، براي تو گريستن و به عشق

 وصال تو نرسيدن

اي كاش مي دانستي بدون تو مرگ گوارا ترين زندگيست. بدون تو و به

 دوراز دستهاي مهربانت زندگي چه تلخ وناشكيباست.

اي كاش مي دانستي مرز خواستن كجاست

و اي كاش ميديدي قلبي را كه فقط براي تو مي تپد

حرفها را گاه نمي توان گفت

من لحظه هاي با تو بودن را در اشك هايم تداعي مي كنم

و عطر نفسهاي تو را در بند بند وجودم مي طلبم .........

كاش مي دانستي كه دنيا با تمام وسعتش بي تو جايي براي ماندن ندارد

دوستاي خوبم نظر يادتون نره

يکشنبه 4/6/1386 - 16:13
محبت و عاطفه

محبت را ز ماهي بايد آموخت چو از آبش جدا سازي بميرد

 

يکشنبه 4/6/1386 - 14:36
محبت و عاطفه

اي خدا سهم من از عشق زخمي كاري است

خون دل بر گونه هايم جاريست

يکشنبه 4/6/1386 - 14:36
خانواده

من تمام هستيم را در نبرد با سرنوشت، در تهاجم با زمان آتش زدم كشتم... من ز مقصد ها پي مقصود هاي پوچ افتادم. تا تمام خوبها رفتند و خوبي ماند در يادم. من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت..... بهارم رفت ، عشقم مرد ، يارم رفت

نظر يادتون نره

يکشنبه 4/6/1386 - 14:28
محبت و عاطفه

اي دوست دلت هميشه زندان من است

آتشكده ي عشق تو از آن من است

آن روز كه لحظه ي وداع من و توست

آن شوم ترين لحظه ي پايان من است

.....................................................

دوستاي خوبم مطالب من براي يه دل عاشقه .  پس عاشقاش نظر بدن

 

يکشنبه 4/6/1386 - 13:58
محبت و عاطفه

شمع داني به دم مرگ به پروانه چه گفت

گفت اي عاشق بيچاره ، فراموش شوي

سوخت پروانه ولي خوب جوابش را داد

گفت طولي نكشد تو نيز خاموش شوي

...................................................

نظر يادتون نره

يکشنبه 4/6/1386 - 13:40
محبت و عاطفه

پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت

بيچاره از اين عشق سوختن آموخت

فرق منو پروانه در اين است

پروانه پرش سوخت ولي من جگرم سوخت 

نظر يادتون نره
يکشنبه 4/6/1386 - 13:27
خانواده

بر سنگ قبر من بنويسيد خسته بود. اهل زمين نبود ، نمازش شكسته بود بر سنگ قبر من بنويسيد ، پا ك بود چشمان او كه دائما از اشك شسته بود . بر سنگ فبر من بنويسيداين درخت عمري براي هر تبر و تيشه دسته بود بر سنگ قبرمن بنويسيد كل عمرش را پشت دري كه باز نمي شد مانده بود...........

نظر يادتون نره 

جمعه 2/6/1386 - 12:43
خواستگاری و نامزدی

در گذرگاه زمان

خيمه شب بازي دهر

با همه تلخي و شيريني خود مي گذرد

عشقها مي ميرند

رنگ ها رنگ دگر مي گيرند

و فقط خاطره هاست

كه چه شيرين و چه تلخ

دست ناخورده به جاي مي ماند

لطفا نظر بديد . با تشكر. نگار 

پنج شنبه 1/6/1386 - 13:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته