• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1994
تعداد نظرات : 294
زمان آخرین مطلب : 4551روز قبل
سينمای ایران و جهان

 شاهرخ خان مجری تلویزیون می شود

شاهرخ خان، بازیگر معروف بالیوود مجری برنامه «شوک بزرگ» می شود.

به گزارش خبرآنلاین، این برنامه نسخه هندی برنامه واقع نما و مسابقه ای «Wipeout» است. شاهرخ خان که یک سال گذشته از آسیب دیدگی ناحیه شانه رنج می برد و به تازگی بهبود یافته در بمبئی از این بازگشت اظهار خوشحالی کرد.

نسخه هندی برنامه «Wipeout» که در آمریکا، بریتانیا و استرالیا بسیار موفق بوده ماه آینده روی آنتن می رود، در این برنامه ستارگان بالیوود در مسابقات شرکت می کنند.

شاهرخ خان پیش از این مجری نسخه هندی دو برنامه مسابقه ای دیگر («چه کسی می خواهد میلیونر شود؟» و «از بچه دبستانی باهوش تری؟») هم بوده است. براساس برنامه «چه کسی می خواهد میلیونر شود؟» فیلم اسکاربرده «میلیونر زاغه نشین» به کارگردانی دنی بویل ساخته شد.

پوست موز

این بازیگر در نشست مطبوعاتی که روز جمعه در هتل مجللی در بمبئی برگزار شد گفت: «بسیار سرحال هستم و از اینکه پس از استراحت طولانی به دلیل آسیب دیدگی سال گذشته به همراه برنامه ای مناسب به تلویزیون بازمی گردم بسیار خوشحالم.»

وی افزود: «این برنامه با دو برنامه قبلی من از این جهت فرق می کند که سئوال و جواب در کار نیست.»

شاهرخ خان درمورد این مجموعه به شوخی گفت: «بدون اینکه کسی را برنجانیم فقط می خواهیم به بدبیاری یکدیگر بلند بلند بخندیم. وقتی کسی روی پوست موز لیز بخورد و به زمین بیفتد خنده دار است، برنامه همین است.»

«شوک بزرگ» در آرژانتین فیلمبرادری شده و حدود 30 فرد مشهور در آن برای رسیدن به جایزه 330 هزار دلاری رقابت می کنند.

این برنامه تولید «ایمجین تی وی» است و فصل اول آن که پخشش ماه ژانویه آغاز می شود 16 قسمت است.

 

منبع : khabaronline.ir
سه شنبه 30/9/1389 - 12:44
سينمای ایران و جهان

گفت وگو با زهره مجابی، بازیگر سریال گمشده

خلاقیت، تنها راه تداوم است

زهره مجابی از بازیگرانی است كه بیشتر بازی هایش را در آثار طنز دیده ایم؛ از مجموعه ورثه آقای نیكبخت گرفته تا كاكتوس ها و بوی گل های وحشی. او علاوه بر بازی مقابل دوربین، تجربه های زیادی هم در زمینه تئاتر دارد.

مدتی است كه شاهد بازی او در سریال «گمشده» هستیم. او این بار در نقش خانم سلطانی به ایفای نقش می پردازد، نقشی كه با خود رگه هایی از طنز را نیز به همراه دارد. زهره مجابی از این تجربه برایمان این گونه گفت.

چه شد كه در سریال گمشده نقش خانم سلطانی را بازی كردید؟

وقتی فیلمنامه این كار را خواندم از قصه های آن خوشم آمد و یك تازگی در آن دیدم كه باعث شد در این سریال بازی كنم. در كل اتفاقاتی كه در پرونده های مختلف وجود داشت برایم جالب بود.

 

شما در ابتدا با یك فیلمنامه كامل روبه رو بودید؟

بله، اما در حین كار بازنویسی هایی صورت می گرفت كه این مساله جزءلاینفك حرفه ماست.

 

خود شما پیش از این سریال نسبت به فعالیت های هلال احمر بخصوص در حوزه گمشدگان اطلاعاتی داشتید؟

خیر. البته باید بگویم كه در سریال گمشده خیلی داستان پردازی شده و ممكن است در هلال احمر به این وسعت كاری صورت نگیرد. به هر حال بینندگان گمشده حتما می دانند كه با یك كار دراماتیكی روبه رو هستند.

 

خودتان نسبت به نقش و خود سریال تحقیق كردید؟

خیر. تنها به گفته های كارگردان و نویسنده بسنده كردم، چراكه بیشتر این وقایع ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است.

 

خانم مجابی به نظر شما چرا در سریال های ما كمتر به زنان شاغل پرداخته می شود و ما بیشتر با زن های خانه دار مواجه هستیم. در صورتی كه در جامعه امروز زن و مرد در كنار یكدیگر فعالیت می كنند؟

فكر نمی كنم عمدی در این كار وجود داشته باشد. این مساله به قصه ها و فیلمنامه هایمان برمی گردد. ضمن این كه به هر حال هر زن شاغلی به نحوی خانه دار هم هست، اما بهتر این است كه هر دو وجه را در كنار هم نشان دهند تا یك بعدی و كلیشه ای هم نشود.

 

با قویدل به عنوان كارگردان از قبل آشنا بودید؟

خیر. آشنایی نداشتم. تنها یكی دو كار از او دیده بودم، اما بااین همه شیوه كارگردانی وی خیلی خوب بود و خیلی راحت توانستم با او كار كنم.

 

آیا در حین كار می توانستید پیشنهاداتتان را ارائه كنید؟

زمانی كه تمرین داشتیم و قبل از تصویربرداری این كار را می كردیم و اگر پیشنهاداتمان در راستای بهتر شدن كار بود، پذیرفته می شد در غیر این صورت مطابق با فیلمنامه پیش می رفتیم. به هر حال جنس این كارها هم طوری نبود كه بتوانیم از بداهه استفاده كنیم.

 

زمان دیدن گمشده آیا بازی خودتان را هم به نقد می كشید؟

خیلی زیاد. باور كنید نه تنها كارم را می بینم بلكه آن را ضبط می كنم تا بتوانم در فرصتی دیگر مجددا آن را ببینم و بازی ام را مورد ارزیابی قرار دهم.

 

یكی از ویژگی های مجموعه گمشده این است كه برخلاف اتفاقات پرهیاهو و گاهی پلیسی اش در نهایت دلنشین و شیرین است. این مساله را چطور ارزیابی می كنید؟

به نكته خوبی اشاره كردید. این مساله چیزی بود كه كارگردان بسیار روی آن تاكید داشت و نمی خواست در گمشده هیچ چیز غلو شده باشد و روی بازی ها دقت بسیاری داشت و دائم هم سر صحنه به ما می گفت كه از شما بازی های گل درشت نمی خواهم. شاید همین كه در اجرا و فضاهای كار غلو و هیجان اضافی وجود ندارد باعث ایجاد چنین ذهنیتی از جانب مخاطب هم شده است.

 

چرا در طی سریال وارد زندگی خصوصی نقش شما یعنی خانم سلطانی نمی شویم؟

یك اشاراتی در طی كار به زندگی این خانم می شود مثل این كه او هرگز ازدواج نكرده است، اما در نهایت در زندگی شخصی او چیز خاصی وجود ندارد كه بخواهیم به آن بپردازیم و از رفتن در حریم خصوصی او چیزی درنمی آید. از طرفی ریتم كار به قدری تند و جذاب بود كه تا همین حد كفایت می كرد.

 

در حال حاضر نقش هایتان را بر چه مبنایی انتخاب می كنید؟

باید سناریو را دوست داشته باشم و ببینم آیا نقشی كه پیشنهاد شده برای من خوب است یا نه و این كه آن نقش چه جایگاهی در قصه دارد. از این جهت كه جای كار دارد یا نه. اگر جای كار داشته باشد و قصه را هم دوست داشته باشم حتما آن كار را می پذیرم.

 

در انتخاب هایتان مخاطب چقدر سهم دارد؟

شما وقتی كاری انجام می دهید كه مخاطبی ندارد پس انجام آن كار هم بیهوده است. ما برای مخاطب كار می كنیم. من اگر می گویم قصه را باید دوست داشته باشم به این دلیل است كه باید آن قصه حرفی برای مخاطبم داشته باشد و نباید به خاطر خودمان به صرف این كه تنها كاری انجام داده باشیم وقت آنها را بگیریم. مخاطب حق دارد كه از نتیجه كار ما لذت ببرد.

 

اما گاهی همه چیز آن طور كه باید كنار هم جمع نمی شود. قبول دارید؟

بله، صد درصد. از این اتفاقات زیاد می افتد. مثلا متن را می خوانی و از آن لذت می بری ولی در نهایت در حین كار آن چیزی نمی شود كه در ذهن شما نسبت به این كار وجود داشته است.

ما به عنوان بازیگر یك قطعه از كل كار هستیم و نمی توانیم برای بخش های مختلف ضمانت صددرصد بدهیم.

 

چقدر به بازیگر مقابلتان اهمیت می دهید و برایتان مهم است؟

خیلی زیاد. چون بازیگر مقابل است كه جواب من را می دهد و اگر جواب خوبی از او دریافت نكنم به طور قطع روی كار من هم اثر خواهد گذاشت.

 

بازیگران نقش مقابلتان در این سریال چطور بودند؟ منظورم آقای فراهانی و خانم حجار است؟

آنها بسیار عالی بودند و خیلی خوب توانستیم با یكدیگر كار كنیم.

 

در پرونده هنری تان بیشتر كارهای طنز دیده می شود. از ورثه آقای نیكبخت گرفته تا مجموعه های كاكتوس. ارزیابی تان از این ژانر چیست؟

پرسش سختی است، اما باید یك چیز را مورد توجه قرار داد و آن این است كه تلویزیون به هر حال خوراك می خواهد. برای یك كار طنز نشانه های مختلفی باید كنار هم قرار بگیرند تا پاسخ مثبت بدهد، از كارگردانی گرفته تا بازیگری و داشتن متن های قوی و خوب. من ژانر طنز را دوست دارم به شرط آن كه به لودگی و ساده انگاری تبدیل نشود.

 

فكر می كنید در این چند سال به لحاظ كارهای طنز پیشرفتی داشته ایم یا خیر؟

تا حدودی، اما باید این را در نظر داشت كه به هر حال در كارهای طنز ما كاستی هایی دیده می شود و از آنجا كه مردم هم دوست دارند بیشتر لذت ببرند ترجیح می دهند كمتر نقاط ضعف را ببینند، اما هنوز خیلی راه برای رسیدن به یك طنز موفق داریم.

 

خودتان چه نوع طنزی را می پسندید؟

طنزهای اجتماعی را خیلی دوست دارم چراكه در این نوع طنزها یك مطلبی وجود دارد كه به هر حال آموزنده است. در واقع یك جور تلنگر برای مخاطب ایجاد می كند.

 

مانند مجموعه های كاكتوس؟

بله، طنز كاكتوس یك طنز اجتماعی بود كه داستان های آن برگرفته از مسائل روز جامعه بود. البته این نوع طنز ها معمولا مخاطبان خاص خود را هم دارند. در ضمن معتقدم همیشه نمی شود شاهكار آفرید. چون ما همیشه در مرحله آزمون و خطا هستیم.

 

از كارگردان های طنز، كار چه كسانی را بیشتر می پسندید؟

من كارهای خانم برومند را خیلی دوست دارم، چرا كه در تمامی كارهایشان یك نوع شیرینی وجود دارد كه كمتر دركارهای دیگر می بینیم. ایشان خیلی خوب این ژانر را می شناسند.

 

ارزیابی شما از سریال های تلویزیونی در حال پخش چیست؟

نمی شود همه كارها در صدر باشند. بعضی ها پایین ترند و بعضی ها بالاتر. به هر حال مهم این است كه همه دست اندركاران تلاش می كنند كه در نهایت یك كار خوب ارائه كنند. هرچند كه نباید پر مخاطب بودن را دستمایه قرار داد.

 

مصاحبه را هر طور كه دوست دارید تمام كنید.

من معتقدم كه ما زمانی می توانیم متفاوت باشیم و متفاوت كار كنیم كه زاویه دیدمان هم متفاوت باشد. همه قصه ها در تمام دنیا محدود است. مهم این است كه ما چه برداشتی از سوژه ها و قصه ها داشته باشیم. اگر نتوانیم در كارمان خلاقانه رفتار كنیم دیگر مخاطبی هم برایمان باقی نخواهد ماند.

 

منبع : jamejamonline.ir/ محبوبه ریاستی
سه شنبه 30/9/1389 - 12:42
سينمای ایران و جهان

با مسعود ولدبیگی، طراح گریم سریال «مختارنامه»

طراحی خلاقانه بر روی چهره های تاریخی

آخرین ساخته داوود میرباقری تا كنون از نظر محتوایی سریال پُر سر و صدایی بوده است. از بحث حضور ایرانی ها در مختارنامه گرفته تا نحوه به تصویر كشیدن شخصیت مسلم بن عقیل و بعد هم بحث شباهت های تاریخی سریال با وقایع روز، موضوعی است كه حسابی ذهن مخاطبان فراوانی را با خود درگیر كرده است، اما در كنار این محتوای هنرمندانه و غنی، گروهی از متخصصان فنی و هنری سینما نیز حضور داشته اند كه با فعالیت های ارزشمند خود، سریالی كم نقص و دیدنی را خلق كرده اند. متخصصانی كه اغلب دوره ای 6 ساله را با سختی و مشكلات فراوان پشت سر گذاشتند تا مختارنامه ای ها لباس هایی فاخر بپوشند، در دكورهایی قابل باور حضور داشته باشند و چهره آنها نیز به آدم های 1400 سال پیش نزدیك تر شود تا فیلمنامه داوود میرباقری با بیشترین حد باورپذیری مقابل دوربین برود.

در مصاحبه ای كه پیش روی شماست، به سراغ یكی از این چهره های سختكوش رفته ایم: مسعود ولدبیگی، طراح چهره پردازی سریال مختارنامه كه از سال 82 به گروه سازنده مختارنامه پیوسته است تا در ادامه تجربه طراحی چهره پردازی خود در سریال ها و فیلم هایی همچون: توبه نصوح، كمال الملك، جعفرخان از فرنگ برگشته، پرده آخر، از كرخه تا راین، دمرل، روز شیطان، ضیافت، زشت و زیبا، قرمز، دوئل و...، مختارنامه را به عنوان اثری متفاوت در این كارنامه ثبت كند.

قرار و مدار برای مصاحبه كردن با یك طراح چهره پردازی شاید ساده تر از قرارهای اولیه برای مصاحبه با یك بازیگر نقش اولی باشد، اما قطعا ادامه مصاحبه كار سخت و پیچیده ای است.

كار آنها به كار نقاش ها و مینیاتوریست هایی می ماند كه با وسواس فراوان، حرف های خود را در لابه لای چهره بازیگران زده اند و حالا درآوردن نكته و سوال از این بخش واقعا كاری سخت است. تلاش كردم تا در حد توان خودم این كار نسبتا سخت را به گونه ای انجام بدهم كه حاصل آن برای خواننده روزنامه جام جم، تصویری از وضعیت چهره پردازی در سریال مختارنامه را ارائه كند. آنچه می خوانید حاصل این تلاش است.

 

از سریال تلویزیونی مختارنامه با عنوان «طرحی 10 ساله» نام برده می شود. شما در كجای این سریال قرار داشتید و از چه زمانی به مختارنامه پیوستید؟

حضور من به عنوان طراح چهره پردازی سریال مختارنامه تقریبا به اواخر سال 82 بازمی گردد. باید همین جا به این مساله اشاره كنم كه داوود میرباقری در كارهای قبلی خود با عبدالله اسكندری كار كرده بود و زمانی كه این پیشنهاد به او داده شد، عبدالله اسكندری در سریال تاریخی امام حسین(ع) به كارگردانی شهریار بحرانی به عنوان طراح چهره پردازی حضور داشت و در آن مقطع آن سریال هنوز تعطیل نشده بود. ما در صنف خودمان حرمت هایی داریم و به همین دلیل، بعد از طرح این پیشنهاد موضوع را با داوود میرباقری در میان گذاشتم و گفتم چرا با عبدالله اسكندری كار نمی كنید؟ میرباقری به حضور اسكندری در پروژه امام حسین(ع) اشاره كرد و بعد هم من حضورم را مشروط به گفت وگو با اسكندری كردم. وقتی با او تماس گرفتم، از این كه من قرار است این بخش از كار مختارنامه را انجام دهم بسیار خوشحال شد و پس از این موضوع بود كه همكاری ام را با سریال مختارنامه آغاز كردم.

 

تا جایی كه به خاطر دارم پیش از حضور در سریال مختارنامه درگیر سریال «روزگار قریب» به كارگردانی كیانوش عیاری بودید. البته روزگار قریب یك سال زودتر آغاز شده بود. شما هنگام حضور در سریال مختارنامه همزمان درگیر روزگار قریب هم بودید؟

خیر. در سریال روزگار قریب تنها در بخش های ابتدایی كار حضور داشتم و طراحی و تست گریم با من بود، اما بنا به دلایل شخصی آن پروژه را ادامه ندادم و در ادامه حسین صالحیان این مسوولیت را به عهده گرفت.

 

تست های گریم سریال مختارنامه را از چه زمانی آغاز كردید؟

از زمستان سال 82 این بخش از كار آغاز شد.

 

در سریالی تاریخی مانند مختارنامه، در كنار مباحثی مانند طراحی چهره پردازی، بخش مهمی به عنوان طراحی صحنه و لباس هم وجود دارد كه می تواند در فضاسازی تاریخی كار موثر باشد. با در نظر گرفتن این نكته، چند درصد از مفاهیم كار توسط چهره پردازی منتقل می شود؟

در یك مجموعه درست و اصولی، همه بخش ها و شاخه ها حكم حلقه های یك زنجیر را دارد كه با هم چفت می شوند و كلیتی واحد را شكل می دهند. اگر یك حلقه در جای خود نباشد به بقیه حلقه ها هم لطمه می زند. گاه سریالی پخش شده كه در آن دكور و طراحی لباس بسیار قوی بوده اما طراحی چهره پردازی ضعیف روی كیفیت كار تاثیر گذاشته است. به نظرم چهره پردازی در خوب و بد شدن كار بین 30 تا 40 درصد موثر است و می توان این میزان از انتقال حس و حال یك كار تاریخی را به عهده آن گذاشت.

 

معمولا وقتی طراح چهره پردازی فیلمنامه را مطالعه می كند، مانند دیگر عوامل آن اثر نمایشی گفت وگوهایی را با كارگردان اثر انجام می دهد. آن طور كه من دیده ام حاصل این گفت وگوها یادداشت برداری هایی است كه در شكل گیری ایده كلی كار بسیار تعیین كننده است. گاهی نیز در این دیدارها حرف های تعیین كننده زیادی مطرح می شود. در مختارنامه این روال چگونه بود؟

صحبتی كه در شروع كار با داوود میرباقری داشتم، این بود كه این فیلمنامه آدم هایی دارد كه بخشی از آنها اولیا هستند و بخشی دیگر اشقیا. اولیا این طور ارزیابی شده اند كه آدم هایی مثبت و اشقیا آدم هایی منفی هستند. این نكته كه از سوی كارگردان مطرح شد، در طراحی گریم بسیار راهگشا بود و اساسا شكل گیری گریم بر همین مبنا بود. در نتیجه برای تست زدن گریم هر شخصیتی ضمن مراجعه به فیلمنامه و مطالعه آن، از كارگردان سوال می كردیم كه آیا این شخصیت جزو اشقیاست یا اولیا؟ قرار بود كلیت گریم به گونه ای باشد كه به محض دیده شدن آن از سوی مخاطب، بیننده بتواند تشخیص دهد كه این شخصیت جزو آدم های مثبت سریال است یا این كه جزو ضد قهرمان ها و اصطلاحا همان اشقیاست.

 

شخصا با این نوع چهره پردازی كه در آن مخاطب در نگاه اول متوجه ماهیت شخصیت داستان شود موافقید؟

البته نه. در سینما و تلویزیون گاهی مواقع وقتی قرار است شیطان نمایش داده شود، با خصوصیات خاصی همچون: كلاه بوقی و چهره آنكارد شده دیده می شود و مخاطب می گوید این شیطان است! همیشه با خودم می گویم شیطان می تواند چهره جذاب و قابل قبولی داشته باشد اما از نظر خصوصیات رفتاری شیطان باشد. به این مساله توجه كنید كه هر فیلم یا سریالی قاعده كاری خاص خودش را دارد و نمی توان در همه كارها بر اساس یك قاعده مشخص حركت كرد. در مختارنامه باید به سمتی حركت می كردیم كه اشقیا همچون شمر را خشن نشان دهیم و شخصیت هایی همچون مسلم را به شكلی مثبت و دوست داشتنی به تصویر بكشیم. اما درخصوص شخصیت های دیگر چنین مساله ای تفاوت می كرد.

 

وقتی از دست اندركاران یك سریال یا فیلم سوال می كنیم: میزان اشراف كارگردان بر موضوع هایی همچون: گریم، طراحی صحنه، فیلمبرداری و... چگونه است؟ ارزیابی همه دست اندركاران این است كه اشراف كارگردان درخصوص آن موضوع عالی است! حالا شما صادقانه بگویید شناخت كارگردان سریال مختارنامه از مقوله گریم چگونه بود؟

میرباقری با شناخت خوبی كه از مقوله گریم دارد، با ایده ها و نظرهایش هم می تواند به طراح گریم كمك موثری كند. این اتفاق در سریال مختارنامه بارها رخ داد و آنچه شما در حال حاضر روی صفحه تلویزیون های خود تماشا می كنید، حاصل همین ایده هایی است كه توسط گروه چهره پردازی روی صورت بازیگران اجرا شد.

 

برای این كه بحث ما برای خواننده این مطلب ملموس تر شود، بفرمایید كه مثلا ایده كارگردان درخصوص بازیگر نقش مختار چه بود و شما چگونه آن را اجرا كردید؟

مختار از نظر میرباقری شخصیتی مصمم، جدی و با ظاهری قدرتمند بود. در طراحی گریم این شخصیت باید نوع خطوط چهره و سایه های صورت این حس را القا كند. چنین شخصیت مقتدری باید در بخش هایی از داستان با چشمانش حرف بزند و سكوتش بتواند اقتدارش را عرضه كند. برای این كه چنین مفهومی روی چهره فریبرز عرب نیا خلق شود، 8 بار چهره او تست گریم خورد تا در نهایت نظر كارگردان جلب شد. ضمن آن كه این شخصیت مقاطع سنی مختلفی دارد. او از مقطع حدودا 40سالگی در سریال دیده می شود. زمانی كه ریش و موی سیاهی دارد و چهره اش شاداب و جوان است، اما به مرور در طول داستان به یك پختگی می رسد كه این مساله در چهره او نیز منعكس می شود. تا این كه در پایان داستان با مو و ریش كاملا سفید، چهره و هیبتی متفاوت پیدا می كند.

 

از مختار كه بگذریم، درباره شخصیت های دیگر چه اتفاقی افتاد؟

در سریال مختارنامه به دلیل آن كه داستان مقطع زمانی طولانی مدتی را روایت می كند، اغلب بازیگران چند گریم مختلف دارند. به عنوان نمونه فریبرز عرب نیا، بازیگر نقش مختار ثقفی با دارا بودن 7 گریم مختلف بیشترین تغییر چهره را در این سریال داشته است. رحمان باقریان (غلام مختار) ، رضا رویگری، مهرداد ضیایی و... هم جزو بازیگرانی هستند كه حداقل 2 مقطع گریم دارند. اما گریم برخی بازیگران پیچیدگی خاصی داشت. عمر سعد با بازی مهدی فخیم زاده، عبدالله بن زبیر با بازی رضا كیانیان و فرماندار مدائن با بازی اكبر زنجانپور جزو گریم های سخت كار بودند. مهدی فخیم زاده برای این نقش 8 بار تست گریم شد و درباره رضا كیانیان تعداد دفعات گریم به 10 بار رسید.

 

 

مختارنامه سریالی طولانی مدت است. 6 زمان برای فیلمبرداری آن صرف شده كه در این مرحله گروه شما نیز حضور داشته است. آیا تصور می كردید كار تا این اندازه طول بكشد؟

روز اول تصور نمی كردم مختارنامه تا این حد گسترده و وسیع باشد. برای كاری به این گستردگی نیاز به گروهی بزرگ بود كه به مرور تكمیل شد. گروه ما 13 نفر عضو داشت كه علیرضا خورشید، سرپرست گریم آقایان و میترا آقامیری، سرپرست گریم خانم های آن بود. هرچه پیش تر می رفتیم كار گسترده تر و حساس تر می شد. بخشی از وسایل و تجهیزات مورد نیاز ما در ابتدای كار در ایران نبود، اما در ادامه كار خوشبختانه وارد شد. در بخش هایی از كار هم با اضافه شدن هنرورانی كه از آنها در فیلم نمای درشت دیده می شد، برخی گریمور ها مامور گریم این گروه شدند. در مختارنامه تجربه های مختلفی وجود داشت كه به مرور كامل شد.

 

درباره این هنروران و حضورشان در مختار و تاثیر آنها بر بخش گریم بیشتر توضیح دهید.

از فروردین سال 86 گروه سازنده مختارنامه وارد مرحله ای از كار شدند كه به فیلمبرداری بخش جنگ های شهری این سریال اختصاص دارد. یكی از ویژگی های این بخش از كار حضور تعداد زیادی از هنروران عادی و آموزش دیده در صحنه های مختلف بود. تعداد این هنروران بسته به صحنه های مورد نیاز كار هر روز از 30 تا 100 هنرور در نوسان بود و گاه به 600 هنرور هم می رسید. برخی از این هنروران كسانی بودند كه در مقابل دوربین گاه نمای درشت از چهره آنها گرفته می شد و به همین دلیل نیاز به گریم كامل داشتند. به همین دلیل گروهی از چهره پردازان به گروه چهره پردازی اضافه شدند كه به طور مشخص كار چهره پردازی هنروران و بازیگران فرعی را انجام می دادند.

 

كلا در سریال مختارنامه روزانه چند نفر گریم می شدند؟

در سریال مختارنامه به طور میانگین هر روز بین 50 تا 60 نفر بازیگر و هنرور روی صندلی های چهره پردازی این سریال می نشستند و هر روز برای 40 تا 50 نفر از این هنروران ریش كامل نصب می شد. در كارهای تاریخی كه بازیگر نیاز به ریش و موی بلند دارد، بهتر است تا بازیگر با ریش و موی طبیعی خود مقابل دوربین بیاید. اما در مختارنامه از میانه كار اتفاق دیگری افتاد و برخی بازیگران ریش های خود را زدند.

 

چرا؟

با توجه به طولانی شدن حضور بخش زیادی از بازیگرانی كه با ریش در این سریال برای ایجاد امكان همكاری این بازیگران با فیلم ها و سریال های دیگر در فواصل زمانی كه در مختارنامه حضور نداشتند از طرف تهیه كننده و كارگردان این امكان فراهم شد تا بیش از 90 درصد بازیگران با تغییر در راكورد ریش و موی خود سركارهای دیگر بروند. البته این مساله كارهای بخش گریم را سنگین تر كرده و در این مدت برای حدود 90 درصد از بازیگران ریش و در مواردی مو بافته شد.

 

از تجربه هایی كه در سریال مختارنامه كسب كردید كدام یك قابل توصیف است؟

یكی از تصمیم های من در روزهای اول این بود كه سعی كنم برخلاف گذشته و روال عادی سریال های تاریخی عمل كنم. در اغلب سریال های تاریخی وقتی كار پخش می شود، بازیگران شبیه هم هستند؛ یعنی همه ریش و موی بلند دارند، اما در این سریال من تلاش كردم تا در حد دانش خودم و آنچه آموخته بودم، چهره ها شبیه هم نباشد تا برای مخاطب حداقل جذابیتی به وجود بیاید و همه را یك فرم و قیافه نبینیم. خوشبختانه تا حدی موفق شدم. اگر عكس های گریم مختارنامه یكجا دیده شود، این مساله ملموس است و خواهید دید كه چهره بازیگران شباهت زیادی به هم ندارد.

 

 

حالا برای این كه چهره بازیگران شباهت زیادی به هم نداشته باشد چه كار خاصی انجام دادید؟

این كار حاصل تجربه بیش از 40 سال فعالیت در این عرصه است. در سریال مختارنامه از مدل های مختلف ریش با تفاوت های خیلی ریز استفاده شده است. ممكن است در نگاه اول این تفاوت ها به چشم نیاید، اما وقتی داستان ادامه می یابد، مخاطب با شخصیت ها آشنا می شود و سكانس تداوم پیدا می كند و رفته رفته بدون این كه بخواهد تفاوت ها را می بیند. این یكی از ظرافت هایی است كه مخاطب در نگاه اول متوجه آن نمی شود اما در ادامه كار بدون این كه بخواهد متوجه تفاوت خواهد شد. مثل تفاوتی كه بین فرزندان دوقلوی یك مادر است. ممكن است دیگران متوجه تفاوت ها نشوند، اما قطعا مادر آن فرزندان متوجه این تفاوت خواهد شد.

همیشه تصور می كردم ممكن است مخاطب در قسمت های اولیه سریال مختارنامه اندكی درخصوص گریم بازیگران گنگ باشد، اما به مرور با شخصیت ها كه عجین شد، بدون این كه بخواهد این تفاوت ها را درك می كند. شاید نتواند این تفاوت ها را بیان كند، اما دقیقا می تواند بفهمد كه اینها به لحاظ مدل ریش هم متفاوت هستند.

 

جالب شد!

در سریال های تاریخی حجم انبوهی از ریش برای بازیگران استفاده می شود و اغلب به رنگ ریش ها و تفاوت آنها توجهی نمی شود. حال آن كه رنگ ریش های یك آدم مشخص نیز متفاوت است. برای درك این تفاوت كافی است صورت یك آدم ریش دار را در مقابل آفتاب تماشا كنید، آن وقت با طیفی از رنگ های قرمز، طلایی، زرد، نارنجی، قهوه ای و مشكی مواجه می شوید. این تفاوت رنگ باید در یك سریال تاریخی و در بخش گریم دیده شود، اما در اغلب سریال های تاریخی وقتی قرار است ریش تیره باشد، صرفا مشكی است یا اگر قرار است ریش قهوه ای باشد، صرفا قهوه ای است حال آن كه رعایت این ظرافت ها باعث می شود كار طبیعی از آب دربیاید.

در چنین حالتی بازیگر دیگر صاحب یك ریش صاف و تخت نیست و این تخت نبودن باعث می شود چشم مخاطب آزار نبیند.

 

در این سریال میانگین سنی بازیگران بین 40 تا 50 است. آیا این مساله روی گریم این شخصیت ها تاثیر داشت؟ نیاز بود تا در جایی بازیگران، پیرتر یا جوان تر شوند؟

برای اجرای هر كاری در گریم همیشه به فیلمنامه استناد می كنیم. پیر شدن یا جوان شدن در هر فیلم یا سریالی، امری عادی و در حوزه فعالیت های گروه چهره پردازی است، اما چهره برخی بازیگران قابلیت پیر یا جوان شدن بیشتری دارد و این كار با سهولت بیشتری انجام می شود. در مورد برخی بازیگران نیز باید برای این كار زحمت بیشتری كشید.

 

شما به سبك در گریم اعتقاد دارید؟ این كه سبك خاصی را در گریم پیاده كنید كه از كنار هم چیدن عكس های مختارنامه به یك چیز واحدی برسیم كه در كل كار اعمال شده و آن نگاه و امضای شماست؟

طبیعتا همه ما علاقه مندیم كه در كارمان به جلو حركت داشته باشیم و روز به روز به آنچه داریم اضافه كنیم. در این زمینه تلاش هایی هم كردیم. در اكثر كارهای تاریخی مهم ترین تفاوت چهره پردازی با آثار معاصر، در گریم خودش را نشان می دهد. در چین سریال هایی گریم گاهی با سایه كاری های آنچنانی، خط چشم های پررنگ و ... به سمت و سوی كارهای تئاتری سوق پیدا می كند. گاهی هم نوع مو و ریش بیش از حد حجیم و دفرمه است. باید به این نكته توجه كنیم آدم هایی كه 1400 سال قبل زندگی می كردند هم خود ما هستیم، با امكانات آن موقع؛ بنابراین نیازی نیست كه چهره آدم ها اغراق شده باشد. گریم مختارنامه به لحاظ فرم، مو و سایه كاری تفاوت چندانی با كارهای روز ندارد و ما خیلی زیركانه به سمت بدوی بودن آدم ها رفته ایم و تلاش كرده ایم تا یك مقدار كار تاریخی را با نگاه جدیدتری ببینیم و برای این كه یك آدم را به آن بدویت گذشته ببریم، صرفا به سراغ اگزه جره كردن آن شخصیت نرفته ایم.

شاید بیننده عادی كه تخصصی در زمینه گریم ندارد متوجه این تغییر نشود، اما یك فرد متخصص قطعا متوجه خواهد شد كه در چه بخش هایی چهره شخصیت و بازیگر با یك گریم ساده به آن مفهوم كلی سریال نزدیك شده است. این مساله جدیدترین اتفاقی است كه در سریال مختارنامه رخ داده و تفاوت این كار با كارهای تاریخی دیگر است. ما از اغراق دوری كردیم و به سراغ گریمی رفتیم كه خیلی ظریف ریز و نزدیك به كار روز است.

 

اما قطعا در همین گریم ساده نیز ویژگی هایی لحاظ شده است؟

قطعا همین طور است. تمام تلاشم این بود كه مخاطب وقتی به یك چهره برخورد، حالا در هر شرایطی كه هست، ریش دارد، موی بلند دارد، روی صورتش كارهای زیاد انجام شده و ... بیننده آن را بپذیرد و باور كند و به صرف دیدن نكته ای كوچك به باورپذیری اش لطمه نخورد؛ مثلا اگر شخصیتی ریش انبوه دارد، این ریش قابل باور و قبول باشد. اگر موی بلند دارد در حدی باشد كه بشود باور كرد. كوشیدیم هر كاری روال طبیعی خودش را داشته باشد و مخاطب بپذیرد و به عبارت دیگر، گریم خودش را نشان ندهد و توی ذوق مخاطب نخورد.

 

در بسیاری از كارهای تاریخی كه گریم به درستی اجرا نشده، مخاطب دقیقا نمی داند كه چه چیزی سر جای خودش نیست، اما آن نكته آزار دهنده خودش را به مخاطب تحمیل می كند. حالا اگر مخاطب بخواهد كار ضعیف و قوی را تمایز دهد باید به چه چیزی توجه كند؟

در سریال مختارنامه به استثنای برخی آدم ها همه ریش دارند. ریش یك نفر حجیم است و دیگری تنك و ظریف. اگر این آدم ها را از شروع تا پایان كنار هم بگذاریم، نوع اجرای ریش روی چهره بازیگران جوری است كه این گریم لو نمی رود. اگر هم چنین باشد، این مساله فقط از سوی آدم هایی كه خیلی وارد هستند قابل تشخیص است. شاید درست نباشد كه این را بگویم، اما نوع اجرای گریم روی چهره بازیگران سریال های تاریخی گاهی جوری است كه مخاطب بسادگی می فهمد ریش مصنوعی است و ما در مختارنامه زمان زیادی را صرف كردیم تا چسباندن ریش ها مصنوعی به نظر نرسند.

 

حفظ راكورد موضوعی است كه شاید مخاطب آشنایی چندانی با آن نداشته باشد، اما در سریالی از جنس مختارنامه بسیار مهم است.

ما تمام كارهایی كه روی صورت هر بازیگر انجام شده را به شكل كارتكس حفظ كرده ایم. برای حفظ راكورد گریم هر بازیگر كارتكس هایی را طراحی كردیم كه تاریخ شروع گریم، پایان گریم، جزییات صورتش و دیالوگ مربوط، به همراه عكسی از آن لحظه گریم در آن جای می گرفت. در پروژه هایی مانند مختارنامه، گاه ممكن بود بازیگر برود و 6 ماه بعد بازگردد و پلان بعدی نقش یك سكانس را بازی كند. در حالی كه این دو پلان باید كنار هم قرار می گرفتند ولی زمان و حتی مكان آن هم متفاوت بود. به همین دلیل مانند هر پروژه تاریخی سعی می كردیم این اطلاعات را برای هر فرد به شكل جداگانه ای تهیه كنیم. این اتفاق برای همه بازیگران درجه یك، دو و سه افتاد تا در گریم های آتی به مشكل برنخوریم. البته بخشی از این كار در همه سریال ها به عهده خود بازیگران است، اما به دلیل طولانی بودن سریال و این كه گاهی بین دو پلان یا سكانس یك بازیگر 6 ماه فاصله می افتاد خیلی در این باره نمی توانستیم به بازیگران سخت بگیریم.

در مختارنامه گروهی از كودكان هم در نقش های مختلف مقابل دوربین رفتند. با توجه به طولانی بودن كار در سریال های تاریخی گاه این مشكل پیش می آید كه بازیگر كودكی وقتی یك سال بعد می خواهد مقابل بازیگران جوان و میانسال بازی كند حتی با گذشت 4 سال از نظر چهره و فیزیك معمولا تغییر چندانی نمی كند. البته ممكن است گاهی چاق یا لاغر شوند، اما كودكان و نوجوانان با تغییرات فراوانی مواجه هستند و حتی نوع تغذیه آنها می تواند این تغییرات را تشدید كند. در مختارنامه بارها مجبور شدیم با گریم، شخصیت نوجوانی را به كودكی اش برگردانیم یا به خاطر رشدی كه كرده بود فرد دیگری را با گریم او جایگزین كنیم.

 

شما در این سریال یك بار هم مقابل دوربین رفتید.

بله. در نقش شخصیتی به نام نجده بن عامر كه رئیس خوارج است. نجده بن عامر در طول داستان مختارنامه با آل امیه و آل زیبر مشكل دارد و هیچ یك از آنها را قبول ندارد، اما در مقطعی از داستان زمانی كه آل امیه تصمیم به نابودی او و یارانش می گیرد، با آل زیبر همراه می شود، اما مدتی بعد با آنها نیز دچار اختلاف می گردد. بازی من از بخش مكه آغاز خواهد شد.

 

شما در سریال مختارنامه برای بیش از 600 بازیگر تست گریم زدید. قطعا وقتی این بازیگران زیر دست شما می نشستند، به این مساله فكر می كردید كه تا چه حد با نقشی كه باید ایفا كنند شباهت دارند و برای آن نقش انتخاب مناسبی بوده اند! حالا به نظر شما اگر قرار بود خود داوود میرباقری در این سریال نقشی را ایفا كند، بیشتر مناسب كدام نقش بود؟

تا به حال به این سوال فكر نكرده ام. خیلی سوال عجیبی است.

 

حالا به آن فكر كنید!

به نظرم نقش یك حاكم عادل را می توانست خوب ایفا كند. مثل نقش نعمان بن بشیر یا نقش عموی مختار فرماندار مدائن.

 

 

آقای میرباقری برای ایفای نقش خود مختار گزینه مناسبی نیست؟

به نظر من خیر! البته علیرضا خورشید، دستیارم زمانی می گفت داوود میرباقری برای ایفای نقش هانی بن عروه كه فرخ نعمتی بازی كرد و عبدالله بن زبیر كه رضا كیانیان ایفا می كند هم گزینه بسیار عالی و مناسبی است! حالا كه فكر می كنم می بینم این می تواند نظر من هم باشد.

 

تلویزیون و حمایت از گریم خلاقانه

طاهره آشیانی

گریم در ایران با راه اندازی تلویزیون در كشور ما قدم در راه پیشرفت گذاشت. تلویزیون در اولین اقدام بخش گریم را راه اندازی كرد و سرپرستی این بخش را به بیژن محتشم سپرد كه دوره های مختلف گریم را در خارج كشور گذرانده بود و در فیلم سیاره میمون ها با گریمور معروف، جان چمبرز همكاری داشت. بیژن محتشم در تلویزیون گریمورهایی مانند عبدالله اسكندری و جلال الدین معیریان را تربیت كرد كه این دو با ورود به به دنیای حرفه ای توانستند گریم در سینما و تلویزیون ایران را متحول كنند. اوج كار اسكندری و معیریان را می توان در فیلم سوته دلان و سریال هزاردستان دید. در فیلم سوته دلان، معیریان، دستیار اتللو فاوا بود كه از خارج كشور آمده بود تا سر بازیگر اصلی این فیلم را كه یك عقب مانده ذهنی بود به شكل غیرمتعارفی درآورد. معیریان از فاوا بسیار آموخت و در ادامه فعالیت هایش از این تجربیات استفاده كرد. اسكندری خلاقیت و استعداد بی نظیر خود در زمینه گریم را در سریال هزاردستان نشان داد. طراح گریم این سریال بیژن محتشم بود. محتشم به اسكندری اعتماد كرد و بازیگرانی مانند عزت الله انتظامی را به او سپرد تا اسكندری از این بازیگر خان مظفری بسازد كه برای همیشه در ذهن مخاطبان این سریال بماند. اسكندری و معیریان بعدها با راه اندازی كلاس های آموزشی، گریمورهای زیادی را آموزش دادند و آنها را وارد كار حرفه ای كردند.

مسعود ولدبیگی، متولد سال 1314 در كرمانشاه است. او بعد از ورود به دنیای تئاتر، اصول گریم را در جامعه باربد آموزش دید و خیلی زود جذب سینما شد و بعد در تلویزیون در سریال هایی مانند سربداران، روزی روزگاری، كوچك جنگلی و... . چهر ه های تاریخی را طراحی كرد. سریال مختارنامه این فرصت را به ولدبیگی داد تا او نشان دهد كه بسیار خلاق و خوش ذوق است. گریم مختارنامه آنقدر تمیز و باورپذیر است كه در سریال مختارنامه اولین چیزی است كه به چشم می آید. بازیگران هنوز لب به سخن باز نكرده اند كه بیننده چهره آنها را می بیند و چهره پردازی چنان در راستای شخصیت پردازی است كه به معرفی شخصیت بسیار كمك می كند.

مهری شیرازی هم از گریمورهای باتجربه و پیشكسوت است كه او هم دوره آموزشی خود را در تلویزیون دیده و سال ها در این رسانه فعالیت داشته است.

از آثاری كه وی به عنوان طراح گریم در آنها حضور داشته است می توان به فیلم های زندان زنان، دو زن، كافه ستاره، میم مثل مادر، قرنطینه، عصر روز دهم، سن پطرزبورگ و... اشاره كرد.

از گریمورهای جوان هم می توان به سعید ملكان اشاره كرد كه او هم از شاگردان بیژن محتشم است و در تلویزیون آموزش چهره پردازی را فراگرفته است.

ملكان كه متولد سال 58 است تاكنون با طراحی گریم فیلم هایی مانند پابرهنه در بهشت، آواز گنجشك ها، وقتی همه خوابیم، فرزند صبح، راه آبی ابریشم، پستچی سه بار درنمی زند، ملك سلیمان و... در سینما درخشیده است. وی طراح گریم سریال یوسف پیامبر را نیز به عهده داشت.

 

 

منبع : jamejamonline.ir/ معصومه حداد
سه شنبه 30/9/1389 - 12:41
سينمای ایران و جهان

"زندگی امیر" به روایت سیروس مقدم

سیروس مقدم شب گذشته تصویربردای تله فیلم جدید خود را با عنوان "زندگی امیر" آغاز کرد.

در حالی که زمزمه هایی از ساخت سریال نوروزی شبکه یک سیما توسط سیروش مقدم شنیده می شود این کارگردان این روزها برای ساخت تله فیلم جدید خود با عنوان "زندگی امیر" دست به کار شده است.

تله فیلم جدید مقدم مضمونی اجتماعی دارد و تهیه کنندگی آن را هم به مانند اغلب آثار تلویزیونی این کارگردان از جمله "زیر هشت" و "چهاردیواری" الهام غفوری به عهده دارد.

طبق گزارش بانی فیلم، تصویربرداری فیلم تلویزیونی"زندگی امیر" از شب گذشته آغاز شده و بازیگرانی چون یکتا ناصر، مهدی سلوکی، پوراندخت مهیمن، حدیثه تهرانی، مرتضی کاظمی و ... در آن بازی می کنند.

تله فیلم "زندگی امیر" براساس فیلمنامه ای از سعید دولتخانی در گروه فیلم های تلویزیونی شبکه یک سیما تولید می شود و عوامل تولید به جای خلاصه داستان، به این متن استناد کرده اند: وقتی ما خیلی چیزا رو نمی دونیم، چطور جرأت می کنیم آنقدر راحت درباره هم قضاوت کنیم؟ چه خوبه صبر و سکوت. چه خوبه نگاه درست. چه خوبه قضاوت درست.

مقدم چندی قبل تله فیلم "زمانی برای شخم زدن" را با بازی آتیلا پسیانی و فاطمه نقوی مقابل دوربین برده بود که این فیلم تلویزیونی نیز آماده پخش از شبکه یک شده است. داستان "زمانی برای شخم زدن" درباره زن و شوهری است که سال ها با سؤتفاهم و لج بازی کنار یکدیگر زندگی می کنند، تا این که ... .

همچنین سیروس مقدم قصد دارد فیلم سینمایی "شیشه" را بر اساس فیلمنامه ای از محسن تنابنده جلوی دوربین ببرد.

سیروس مقدم کارگردانی مجموعه های "چاردیواری"، "پیامک از دیار باقی"، "نرگس"، "رستگاران"، "اغما"، "روز حسرت"، "ریحانه"، "روزهای زندگی" و فیلم های تلویزیونی "کابوس"، "روز بعد از خوشبختی" و ... را در کارنامه دارد.

 


سه شنبه 30/9/1389 - 12:41
معرفی کتاب و بازی های آموزشی

كتابی كه نویسنده اش را ابرمیلیونر كرد

کتاب «آلمان خود را از میان می برد» اثر جنجالی «سارازین»، از این سیاستمدار آلمانی یک مولتی میلیونر ساخته است.

به گزارش شبکه ایران، فروش بی سابقه کتاب «آلمان خود را از میان می برد» نوشته «تیلو سارازین» از این سیاستمدار آلمانی یک مولتی میلیونر ساخته است.

چنانکه ایبنا به نقل از خبرگزاری آلمان آورده، «سارازین» در فصل تابستان با کتاب جنجالی اش هیاهویی را به راه انداخت و همزمان مباحثه ای در مورد مهاجرت در آلمان را برانگیخت.

از آن زمان به بعد کتاب «آلمان خود را از میان می برد» یکی از پرفروش ترین کتاب ها در این کشور است و نویسنده خود را که سناتور مالی سابق برلین است را میلیونر کرده است.

«سارازین» ثروت جدید خود را به عنوان اولین میهمان در برنامه تازه «لیت نایت» با حضور «بنجامین فون استوکارد باره» در شبکه تلویزیونی دیجیتالی «زد د اف نئو» مورد تایید قرار داد.

البته او در این برنامه نگفت که با این پول چه می خواهد بکند. «سارازین» معتقد است که این همه پول زندگی او را تغییر نخواهد داد. این شخصیت سیاسی پس از جنجالی که با انتشار این کتاب در کشور آلمان به پا شد، از هیات مدیره بوندس بانک کنار گذاشته شد.

 

 

منبع : inn.ir
سه شنبه 30/9/1389 - 12:40
سينمای ایران و جهان
«مهران مدیری» به شبكه سه طرح ساخت سریال ارائه كرد

مهران مدیری طرح اولیه یك سریال را برای تولید به شبكه سه سیما ارائه كرد.

علی اصغر پورمحمدی مدیر شبكه سه سیما در گفت وگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس درباره برنامه ریزی شبكه سه سیما پیرامون برنامه های طنز این شبكه گفت: ساخت سریال «ساختمان پزشكان» به كارگردانی سروش صحت به تازگی كلید خورده و بنا داریم پخش این سریال را بعد از محرم آغاز كنیم.

وی ادامه داد: در این سریال بازیگران خوبی حضور دارند و با توجه به داستانی كه دارد، پیش بینی می كنیم كه بتواند مخاطبان بسیاری را به خود جلب كند.

پورمحمدی همچنین در ادامه سخنان خود به سریال «خوش نشین ها» اشاره كرد و اظهار داشت: من در مجموع با توجه به تیم و گروه سازنده از این سریال راضی هستم. «خوش نشین ها» در زمان پخش خود توانست بیش از 70 درصد مخاطب با 90 درصد میزان علاقه مندی به خود جلب كند.

مدیر شبكه سه همچنین درباره شایعاتی پیرامون ممنوع الفعالیت بودن برخی طنزسازان نظیر مهران مدیری و رضا عطاران در تلویزیون نیز تصریح كرد: به هیچ وجه چنین چیزی نبوده و اگر این افراد طرح خوبی به تلویزیون ارائه كنند ما حتما استقبال می كنیم.

وی در پایان از ارائه طرح یك سریال طنز توسط مهران مدیری به شبكه سه خبر داد و گفت: مهران مدیری طرح یك سریال طنز را به شبكه سه ارائه كرده كه اگر تصویب شود، این سریال را می سازیم.

به گزارش فارس، پیش بینی می شود شبكه سه سیما قصد دارد سریال نوروزی خود را مانند سال های پیش به «مهران مدیری» بسپارد.

 

 

منبع : farsnews.com
سه شنبه 30/9/1389 - 12:38
سينمای ایران و جهان

گفت وگو با جانی دپ، بازیگر درام دلهره آور توریست

دنیای بازیگری، سرزمین عجایب است

اشاره: جانی دپ بهار امسال نسخه جدید «آلیس در سرزمین عجایب» را روی پرده سینماها داشت. این فیلم كه همكاری تازه تیم برتون با او بود، در نمایش عمومی خود در آمریكای شمالی 335 میلیون دلار فروش كرد.

او برای روزهای پایانی سال جاری میلادی هم فیلم «توریست» را روانه اكران عمومی خواهد كرد و پیش بینی می شود كه این درام دلهره آور و اكشن هم مثل فیلم قبلی او، نمایش موفقیت آمیزی در جدول گیشه نمایش سینماها داشته باشد. قصه «توریست» درباره مرد دل شكسته ای به نام فرانك توپتو (با بازی دپ) است كه راهی ایتالیا می شود تا غم خویش را فراموش كند.

در این محل است كه او با الیسه (با بازی آنجلینا جولی) روبه رو می شود و ... . دپ در گفت وگوی زیر در كنار صحبت درباره فیلم جدید خود، درباره ادبیات كلاسیك قرن نوزدهم، همكاری های مشترك با تیم برتون و قسمت جدید «دزدان دریایی كارائیب» صحبت می كند. جانی دپ كه برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسكار شد، چند سالی است كه همراه خانواده اش در كشور فرانسه زندگی و فقط برای كار به آمریكا سفر می كند.

 

فكر می كنید تماشاگران سینما پس از تماشای یك فانتزی كودكانه از شما، آمادگی تماشای یك فیلم اكشن و دلهره آور مثل «توریست» را از بازیگری چون شما دارند؟

فكر نمی كنم مشكلی با این موضوع داشته باشند. آنها می دانند من یك بازیگر هستم و در هر فیلمی با یك كاراكتر و حال و هوای تازه ظاهر خواهم شد. آنها یك روز مرا در نقش جك اسپاروی «دزدان دریایی كارائیب» می بینند و یك روز در نقش ادوارد دست قیچی، یك روز هم یك مامور ورزیده ضدجاسوسی می شوم و یك روز دیگر تبدیل به یك رزمی كار خلاق می شوم كه كارهای ناب اكشن انجام می دهد. این طبیعت بازیگری است و باید در هر كاری متفاوت بود. بازی در «آلیس در سرزمین عجایب» برایم یك تجربه تازه و لذت بخش بود و «توریست» هم همین حال و هوا را داشت. فیلم های بعدی ام هم به همین ترتیب حال و هوای متفاوتی خواهد داشت.

 

چه چیز فیلمنامه «توریست» شما را جذب خودش كرد؟

قصه تازه و متفاوت و كاراكترهای جذاب و سرزنده آن فلورین هنكل فون دونرسمارك كارگردان فیلم، طرح بسیار جذابی برای قصه آن داشت و من مطمئن بودم كه او توانایی ساخت و خلق یك فیلم بسیار تماشایی را دارد. زمانی كه فیلمنامه را خواندم احساسم این بود كه قرار است یك فیلم جذاب و سرگرم كننده متفاوت و غیرمتعارف را بازی كنم. دونرسمارك با ساخته قبلی خود «زندگی دیگران» (كه در آلمان ساخته شده بود) نشان داده بود كه توانایی بررسی روحیات و درونیات آدم ها در یك شرایط سخت تاریخی را دارد. در «توریست» هم او در كنار توجهی كه به اكشن و حادثه پردازی و خلق دلهره دارد، بررسی خوبی از شرایط روحی و روانی 2 كاراكتر اصلی قصه اش را ارائه می دهد.

 

به همین دلیل بازی در نقشی را قبول كردید كه در حقیقت به نوعی نقش دوم فیلم است و نه نقش اصلی؟

من به موضوع از این زاویه نگاه نمی كنم. درست است كه كاراكتر آنجلینا جولی، به نوعی شخصیت اصلی قصه است و حتی نام او در تیتراژ فیلم اول می آید، ولی اهمیت نقش و كاراكتر من كمتر از او نیست. شاید بهتر باشد بگوییم كه قصه فیلم دارای 2 شخصیت اصلی است و نه یك شخصیت. در قصه فیلم، نوعی تعادل در این رابطه وجود دارد كه مانع از آن می شود كه بگوییم این یا آن یكی شخصیت، از اهمیت بیشتر و بالاتری برخوردار است.

 

زمانی كه بحث تولید فیلم آغاز شد، قرار بود تام كروز نقش فرانك توپتو را بازی كند.

من هم اخبار مربوط به حضور او را در فیلم شنیدم. ولی اصلا در جریان نیستم كه چرا در آن بازی نكرد. در طول فیلمبرداری هم هیچ وقت با سازندگان فیلم در این رابطه صحبتی نكردم. دلیلی هم برای این كار وجود نداشت. این كاملا طبیعی است كه یك پروژه سینمایی از زمان پیش تولید تا دوران تولید، دستخوش تغییر و تحولاتی شود و برای بازی در نقش یكی از كاراكترهای آن با چند بازیگر مختلف صحبت و مذاكره شود.

 

بخش اعظم صحنه ها در ایتالیا فیلمبرداری شد. كار در لوكیشن های آن چگونه بود؟

ایتالیا یك كشور قدیمی است كه چشم اندازها و لوكیشن های بسیار زیبایی دارد. مردم آن هم خونگرم و مهمان نواز هستند. بازی در «توریست» امكان آن را فراهم كرد تا از نزدیك با فرهنگ و مردم آن آشنا بشوم. شاید اگر به خاطر «توریست» نبود، من تا مدت زمانی طولانی نمی توانستم فرصت سفر به این كشور و آشنایی بیشتر با آن را پیدا كنم. این در حالی است كه من مقیم فرانسه هستم و بین این دو كشور فاصله زیادی نیست.

 

«توریست» اولین همكاری مشترك شما با دونر سمارك است، در حالی كه «آلیس در سرزمین عجایب» هفتمین كار شما با تیم برتون در مقام كارگردان بوده است. وقتی برای بازی در این فیلم به سراغتان آمد، اولین واكنش شما چه بود؟ آیا واقعا می خواستید نقش كاراكتر مدهتر را بازی كنید و چرا؟

صادقانه بگویم، او می توانست از من بخواهد نقش آلیس را بازی كنم و من این درخواست را قبول می كردم! هر چه از من بخواهد انجام می دهم، اما واقعیت این بود كه مدهتر یك شخصیت بشدت ناپایدار و عجیب و غریب است و تلاش برای پیدا كردن درونیات و روحیات این آدم، یك چالش بزرگ بود. هدف اصلی ام پیدا كردن و كشف این كاراكتر بود، ضمن این كه به خوبی می دانستم او پشت سرش یك تاریخ كامل را به همراه دارد.

 

فكر نمی كنید در مقایسه با نسخه كلاسیك سینمایی این قصه قدیمی، مدهتر فیلم تیم برتون كمی خلق و خو و طبیعت تراژیك تر دارد؟

احساسم این است كه مدهتر این فیلم، كامل ترین كاراكتری است كه تا به حال از وی روی پرده سینما ارائه شده است. او آدمی است كه به راحتی می توانید دركش كنید و زوایای مختلف روحی و روانی او را متوجه شوید.

 

آیا در طول دوران كار بازیگری تان هیچ وقت این احساس را داشته اید كه در سرزمین عجایب بوده اید؟

بله، در تمام دورانی كه در این حرفه حضور داشته ام! تمام تجربیات من در كارنامه هنری ام از روز اول تا به امروز به گونه ای بود كه انگار در سرزمین عجایب بوده ام. همیشه با یك فضای سوررئال سر و كار داشته ام و طرف بوده ام. البته این فضای سوررئال همیشه حال و هوایی منطقی داشته است. خودم هم هنوز كاملا شوكه هستم كه هنوز هم كارهای تازه به من پیشنهاد می شود و دارم این دور و برها می چرخم و فیلم بازی می كنم. حضور در دنیای سینما و حرفه بازیگری، درست مثل این است كه وارد سرزمین عجایب شده اید. از این نظر، فكر كنم آدم خوش اقبالی هستم كه می توانم در این سرزمین حضور داشته باشم.

 

 

وقتی وارد این دنیا شدید و از نزدیك با آن همراهی كردید، همان چیزی بود كه در رویاهای خود داشتید و می پنداشتید؟

خیر. به هیچ وجه. وقتی كار در این حرفه را شروع كردم هیچ تصوری از یك چیز خاص نداشتم و نمی دانستم چه اتفاقاتی قرار است بیفتد. می دانید، به نوعی تقریبا غیرممكن است كه بتوانید چیزی را از قبل حدس بزنید. پس از بازی در «ادوارد دست قیچی» تیم برتون، احساس كردم كارم تمام شده و همین روزها اسم مرا از فهرست بازیگران خط می زنند، اما این اتفاق نیفتاد و من خوشبختانه هنوز اینجا هستم.

طبیعت بازیگری این است كه همیشه آماده نقش آفرینی در فیلم های مختلف باشیم . برای همین در كارنامه سینمایی من آثار فانتزی، درام های جدی و فیلم های اكشن وجود دارد

در طول سال های بازیگری، نقش ها و كاراكترهای غیرمتعارف و به یاد ماندنی زیادی را بازی كرده اید. حالا وقتی بازی در فیلم تازه ای را قبول می كنید، برای بازی در آن به كارهای قبلی تان نگاه می كنید تا مبادا دوباره یك نقش را تكرار كنید یا آن را شبیه نقش های قبلی بازی نكنید؟

نقش های متعددی را در این سال ها بازی كرده ام كه متعلق به كشورها و نژادهای مختلفی بوده اند. تفاوت این كاراكترها حتی به نوع لهجه آنها هم می رسد. برای بازی در این نقش ها با مانع های زیادی هم روبه رو شده ام، اما یك نكته هم كه در این سال ها یاد گرفته ام این است كه باید روی آن شخصیت مشخص متمركز شوم و در عین حال، كاملا متوجه این موضوع هم باشم كه برای بازی در این نقش در كدام محل قرار دارم. مكانی كه قصه فیلم در آن رخ می دهد، اهمیت خیلی زیادی برای درك بهتر آن نقش دارد، اما بازی در هر نقش تازه ای سختی ها و چالش های خاص خودش را دارد. حتی بعضی وقت ها ممكن است تنها برای درك و كشف آن نقش، راه غلطی را طی كنید. همیشه این احتمال وجود دارد كه با صورت به كف اتاق بیفتید.

 

در فیلم هایی مثل «اسلیپی هالو»، «در جست وجوی نورلند» و همین «آلیس در سرزمین عجایب»، به سراغ فانتزی های ادبی درخشان قرن نوزدهمی رفته اید. این دوره از ادبیات كلاسیك چه چیزهایی در خودش دارد كه شما را به عنوان یك بازیگر، این چنین جذب خودش كرده است؟

این دوره از ادبیات كلاسیك را به این دلیل خیلی دوست دارم كه بشدت پررمز و راز و رمانتیك است و بحث های متنوعی را در دل خود مطرح می كند. جی ام بری از نویسندگانی است كه تحسین می كنم و خیلی دلم می خواهد فیلم بعدی ام اقتباسی از یكی از نوشته های او باشد. او تعدادی از بهترین كاراكترهای دنیای قصه گویی را خلق كرده است. ادبیات كلاسیك فرانسه را هم خیلی دوست دارم، بویژه شارل بودی. شما وقتی كتاب های این نویسندگان را باز و شروع به خواندنشان می كنید، احساس می كنید بشدت امروزی هستند. انگار كه همین دیروز نوشته شده اند. این نوشته ها شما را سخت مجذوب و درگیر خود می كنند و تاثیر ویژه ای بر روح و روان شما می گذارند. در همین دوره خارق العاده است كه با كارهایی روبه رو می شوید كه متعلق به زمان و مكان خاصی نیستند و می توانند در هر زمان و مكانی برای هر كسی (در هر سن و سالی) اتفاق بیفتد. هیچ وقت این نكته را پنهان نكرده ام كه حس ویژه ای نسبت به نویسندگان قرن نوزدهمی دارم.

 

بچه هایتان در بین فیلم هایی كه تا به حال بازی كرده اید، كدام را بیشتر دوست دارند؟

«ادوارد دست قیچی» تماشای این فیلم برایشان با لذت و جذابیت خاصی همراه بوده است. برایم نوع ارتباطی كه با كاراكتر ادوارد در این فیلم ایجاد می كنند، جالب است. آنها در قصه فیلم پدرشان را می بینند كه احساس انزوا و تنهایی می كند و به این دلیل، دلشان برای او می سوزد. ادوارد یك شخصیت تراژیك است و احساس می كنم برای آنها همراهی با چنین شخصیتی كمی سخت است. آنها وقتی این فیلم را می بینند بغض شان می تركد و گریه می كنند.

 

 

با نبودن اورلاندو بلوم و كایرا نایتلی (بازیگران 3 قسمت قبلی مجموعه فیلم «دزدان دریایی كارائیب») در قسمت چهارم ماجراجویی های كاراكتر جك اسپارو، چه اتفاقی برای این مجموعه فیلم می افتد؟

چهارمین قسمت فیلم ساخته می شود و جك اسپارو وارد یك ماجراجویی هیجان انگیز تازه می شود. حیف است كه بلوم و نایتلی در آن نیستند. فكر می كنم راب مارشال كارگردان جدید فیلم، یك كار خیلی خوب روی آن انجام دهد. ما یك قصه جدید داریم.

\

منبع : jamejamonline.ir / مترجم: كیكاووس زیاری
سه شنبه 30/9/1389 - 12:37
اخبار

برادر صدام حسین از ملت عراق عذرخواهی کرد

وطبان التکریتی برادر دیکتار سابق عراق روز یکشنبه از ملت عراق به خاطر جنایت ها و تعرضات حزب بعث سابق این کشور معذرت خواهی کرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر وطبان التکریتی ضمن عذرخواهی از ملت عراق، طارق عزیز معاون نخست وزیر اسبق عراق را طراح اصلی سیاستهای حزب بعث سابق این کشور اعلام کرد. این اولین بار است که یک مسئول رژیم سابق عراق به این شکل از ملت این کشور به خاطر جنایت های حزب بعث عراق معذرت خواهی می کند.

وزیرکشور رژیم سابق عراق نیز در زمان محاکمه جمعی از مسئولان نظام سابق این کشور و از متهمان اصلی در سرکوب انتفاضه شیعه در سال هزار و نهصد و نود و یک از عراقی ها عذرخواهی کرده بود.

وطبان التکریتی دردادگاه عالی جنایی عراق و در برابر قاضی محمد العریبی از همه اقدامات و جنایت هایی که حزب بعث سابق و منحل شده عراق درحق ملت عراق مرتکب شد، عذرخواهی کرد.

صدام حسین دیکتاتور سابق عراق در دسامبر سال دو هزار و شش اعدام شد. به گزارش خبرگزاری فرانسه از بغداد؛ وطبان ابراهیم حسن التکریتی در سال هزار و نهصد و شصت و هفت به ضرب گلوله عدی، پسر برادرش به شدت زخمی شد. نظامیان آمریکایی در آوریل سال دو هزار و سه وطبان التکریتی را که قصد داشت به سوریه فرار کند، دستگیر کردند. دادگاه عالی عراق در مارس سال دو هزار و نه التکریتی را به سبب دست داشتن در اعدام دستکم چهل و دو تاجر عراق به اعدام محکوم کرد. وطبان التکریتی ازهمه کارهاش در حق ملت عراق معذرت خواهی و تاکید کرد او تنها دستورات را اجرا می کرد و هیچ گونه اختیاراتی در انجام کارهایش نداشت.

سه شنبه 30/9/1389 - 12:33
ورزش و تحرک

 واكنش مایلی كهن به استعفای دایی:كل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی

محمد مایلی كهن پس از برتری یك بر صفر مقابل نفت آبادان عنوان كرد: فوتبال خوب و منطقی بازی كردیم و با وجود اینكه نفت تیم خوب و ریشه داری است، توانستیم پس از چند ناكامی 3 امتیاز را كسب كنیم. ضمن اینكه اگر خوش شانس بودیم به نتیجه قاطع تری می رسیم.

وی در مورد پرسپولیس و شكست سنگین این تیم و شرایط علی دایی گفت: كل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. تیم خودم شرایط خوبی ندارد و ترجیح می دهم در مورد مشكلات سایپا حرف بزنم. هر چند پرسپولیس تیم بزرگی است و با این نتایج كوچك نمی شود و همیشه بزرگ می ماند و مطمئنا با این نتایج اعتبار این تیم خدشه دار نخواهد شد.

مایلی كهن در مورد شرایط میزبانی سایپا تاكید كرد: پس از ورزشگاه آزادی، كرج بهترین میزبان فوتبال در ایران است و به همین دلیل جا دارد از مسئولان هیات فوتبال و باشگاه سایپا تشكر كنم.

وی در مورد برنامه نود اظهار داشت: در صورتی كه این برنامه از این پس حرف های من را تكه تكه و تحریف شده پخش كند از هفته های آینده در صورتی كه گزارشگر این برنامه در نشست باشد، صحبت نخواهم كرد.

 

منبع : farsnews.com
سه شنبه 30/9/1389 - 12:33
ورزش و تحرک
انتقاد فردوسی پور از رضایی/بازوبند پرسپولیس حرمت دارد آقای شیث!

عادل فردوسی پور گزارشگر بازی پرسپولیس و صبا با انتقاد از شیث رضایی در جریان بازی گفت:«بازوبند کاپیتانی پرسپولیس حرمت دارد آقای کاپیتان!»

عادل این حرف را زمانی زد که شیث از دقیقه 75 به بعد بازوبند را از روی بازو به روی مچ دستتش بست وتا آخر و بدون اعتنا به حرکتی که انجام داده بازی کرد.

عادل در صحنه دیگری نیز گفت:«البته شیث رضایی است دیگر و کاری اش هم نمی توان کرد.»

 

منبع : khabaronline.ir
سه شنبه 30/9/1389 - 12:32
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته