• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 365
تعداد نظرات : 152
زمان آخرین مطلب : 4594روز قبل
اهل بیت

تصویری ناب از داخل ضریح مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

منبع : http://www.ksabz.net/userslinks.aspx?id=41388

جمعه 26/9/1389 - 17:28
آلبوم تصاویر
 
جمعه 26/9/1389 - 17:25
طنز و سرگرمی

جمعه 26/9/1389 - 17:23
اهل بیت
شهدای کربلا چه کسانی و چند نفر بودند؟

شهدای کربلا چه کسانی و چند نفر بودند؟

غیر از امام حسین (ع) و بنی هاشم، شهدایی که نام آنها در زیارت ناحیه مقدسه و برخی منابع دیگر آمده، 82 نفرند و غیر از آنان، نام 29 نفر دیگر در منابع متاخر آمده است.

شهدای کربلا از اولاد "ابی طالب" که نام آنها در زیارت "ناحیه" آمده، 17 نفر و از اولاد ابی طالب که نام آنها در زیارت "ناحیه" نیامده، 13 نفر است که سه کودک نیز از بنی هاشم شهید شدند و از میان این 33 نفر، 10 نفر از فرزندان امیرالمومنین(ع)، چهار نفر از فرزندان امام حسن(ع)، سه نفر از فرزندان سیدالشهدا(ع)، 12 نفر از فرزندان عقیل و چهار نفر نیز از فرزندان جعفر بودند.

غیر از امام حسین (ع) و بنی هاشم، شهدایی که نام آنها در زیارت ناحیه مقدسه و برخی منابع دیگر آمده، 82 نفرند و غیر از آنان، نام 29 نفر دیگر در منابع متاخر آمده است.

تعداد شهدای کوفه و از یاران امام 138 نفر بود که 14 نفر از آنان را غلامان تشکیل می دادند.

شهدایی که سرهای آنها بین قبایل تقسیم و از کربلا به کوفه برده شد، 78 نفر بودند.

سیدالشهدا(ع) هنگام شهادت 57 سال سن داشتند. پس از شهادت آن حضرت در روز عاشورا 33 زخم نیزه و 34 ضربه شمشیر، غیر از زخم های تیر بر بدن آن حضرت مشاهده شده و َ10 نفر بر پیکر مطهر امام حسین(ع) اسب تاختند.

امام حسین(ع) بر بالین هفت نفر از شهدا یعنی "مسلم بن عوسجه"، "حر"، "واضح رومی"، "جون"، "عباس"، "علی اکبر(ع)" و "قاسم" پیاده رفتند.

در روز عاشورا "علی اکبر(ع)"، "عباس(ع)" و "عبدالرحمن بن عمیر" را قطعه قطعه کردند و سر سه شهید را به جانب امام حسین (ع) انداختند که این سه نفر عبارتند بودند از: "عبدالله بن عمیر کلبی"، "عمرو بن جناده" و "عابس بن ابی شبیب شاکری".

مادر 9 نفر از شهدای کربلا در روز عاشورا حضور داشتند و شاهد شهادت پسران خود بودند.

اسامی این مادران عبارت است از:‌ "رباب" مادر "علی اصغر(ع)"، حضرت زینب(س) مادر "محمد" و "عون"، "رمله" مادر قاسم بن حسن، "بنت شلیل جیلیه" مادر عبدالله بن حسن، "رقیه" دختر امیرالمومنین (ع) و مادر "عبدالله بن مسلم" و مادران "محمدبن ابی سعیدبن عقیل"، "عمروبن جناده"، "عبداللّه بن وهب کلبی" بنا به روایتی که ثابت نیست "لیلا" مادر علی اکبر(ع).

پنج کودک به نام های علی اصغر علیه السلام (عبدالله) شیرخوار امام حسین(ع)، "عبدالله بن حسن"، "محمدبن ابی سعیدبن عقیل"، "قاسم بن حسن" و "عمرو بن جناده انصاری" در کربلا شهید شدند.

پنج نفر از شهدای کربلا به نام های "انس بن حرث کاهلی"، "حبیب بن مظاهر"، "مسلم بن عوسجه"، "هانی بن عروه" و" عبداللّه بن بقطر عمیری" از اصحاب رسول خدا (ص) بودند.

همچنین َدر رکاب سیدالشهدا (ع) 15 غلام شهید شدند که این افراد عبارت بودند از "نصر" و "سعد" از غلامان امام علی(ع)، "منجح" غلام امام مجتبی(ع)، "اسلم" و "قارب" غلامان امام حسین(ع)، "حرث" غلام حمزه، "جون" غلام ابوذر غفاری، "رافع" غلام مسلم ازدی، "سعد" غلام عمر صیداوی، "سالم" غلام بنی المدینه، "سالم" غلام عبدی، "شوذب" غلام شاکر، "شیب" غلام حرث جابری، "واضح" غلامِ حرث سلمانی.

بر این تعداد، "سلمان" غلام امام حسین(ع)، که در "بصره" به شهادت رسید نیز باید اضافه شود.

"سواربن منعم" و "موقع بن ثمامه صیداوی" دو نفر از یاران امام حسین(ع) بودند که در روز عاشورا اسیر و شهید شدند.

چهار نفر از یاران امام حسین (ع) نیز در کربلا پس از شهادت آن حضرت به شهادت رسیدند که اینان "سعد بن حرث" و برادرش "ابوالحتوف"، "سوید بن ابی مطاع" (که مجروح بود) و "محمد بن ابی سعیدبن عقیل" بودند.

هفت نفر شامل علی اکبر(ع)، "عبدالله بن حسین"، "عمروبن جناده"، "عبدالله بن یزید"، "عبیدالله بن یزید"، "مجمع بن عائذ" و "عبدالرحمن بن مسعود" در حضور پدر خود شهید شدند.

برخی زنانی که در کربلا حضور داشتند از دختران حضرت علی (ع) به نام های "زینب"، "ام کلثوم"، "فاطمه"، "صفیه"، "رقه" و "ام هانی" بودند و "فاطمه" و "سکینه" نیز دختران سیدالشهدا(ع) از حاضران در کربلا بودند و بقیه زن ها به نام های "رباب"، "عاتکه"، مادر "محسن بن حسن"، دختر "مسلم بن عقیل"، "فضه نوبیه"، کنیز خاص امام حسین(ع) و مادر "وهب بن عبدالله" در روز عاشورا در کربلا بودند.

پنج نفر از زنان خیام حسینی که به طرف دشمن بیرون آمده و حمله یا اعتراض کردند عبارتند بودند از: کنیز "مسلم بن عوسجه"، "ام وهب" زن "عبدالله کلبی"، مادر عبدالله کلبی، زینب کبری(س) و مادر عمرو بن جناده بودند.

و تنها زنی که در کربلا شهید شد ام وهب همسر عبدالله بن عمیر کلبی بود.

برگرفته از: کتاب فرهنگ عاشورا نوشته حجت الاسلام جواد محدثی

منبع : http://www.ksabz.net/userslinks.aspx?id=41425

جمعه 26/9/1389 - 17:20
سلامت و بهداشت جامعه

ژوهشگران سوئدی ثابت کرده اند این باور دیرینه که خواب خوب انسان را زیباتر می کند، صحت دارد. به این ترتیب کسانی که برای مدتی طولانی بی خوابی می کشند، کمتر جذاب و سالم به نظر می رسند.

پژوهشگران سوئدی ثابت کرده اند این باور دیرینه که خواب خوب انسان را زیباتر می کند، صحت دارد. به این ترتیب کسانی که برای مدتی طولانی بی خوابی می کشند، کمتر جذاب و سالم به نظر می رسند.

به گزارش فردا و به نقل از بی بی سی، از چهره داوطلبانی که در این تحقیقات شرکت کردند دو بار عکس گرفته شد. یک بار بعد از هشت ساعت خواب مستمر و یک بار بعد از سی و یک ساعت بی خوابی.

بعد از افرادی دیگر خواسته شد که عکس ها را مشاهده کنند و نظرشان را بگویند. مشاهده گران بدون اطلاع قبلی از تفاوت زمان عکس برداری به این نتیجه رسیدند که در عکس هایی که بعد از بی خوابی گرفته شده، داوطلبان کمتر جذاب به نظر می رسند.

“خواب زیبایی” عبارتی است که به طور سنتی در غرب شناخته شده است، اما بر اساس پژوهشگران بنیاد کارولینسکا در استکهلم این باور قدیمی فاقد شواهد علمی بود.

گروه تحقیقانی از مشاهده گران آموزش ندیده خواست که عکس ۲۳ مرد و زن جوان را بعد از یک شب خواب خوب، بررسی کنند و بعد با عکس هایی که بعد از بی خوابی آنها گرفته شده مقایسه کنند.

همه عکس ها بر اساس معیار معینی گرفته شده اند. فاصله افراد تا دوربین یکسان است، پوستشان از هر نوع لوازم آرایش پاک است و همه آنها با حالت صورت مشابه جلوی دوربین قرار گرفته اند.

طبق گزارش پژوهشگران سوئدی که در”نشریه پزشکی بریتانیا” به چاپ رسیده است، آثار خستگی و عدم شادابی در چهره افرادی که با بی خوابی طولانی مدت مواجه می شوند به وضوح قابل مشاهده است.

به گفته پژوهشگران، این یافته جدید در امور پژشکی بسیار مفید واقع خواهد شد و به پژشکان کمک می کند تا سریعتر به علائم بیماری در مریضان خود پی ببرند.

دکتر درک یان دیک، پروفسور امور مربوط به خواب و فیزیولوژی در مرکز پژوهش خواب در بریتانیا گفته است که تاثیر بی خوابی از آنچه عکس ها نشان می دهند بسیار بیشتر است.

او در این باره گفت: “عکس ها در طول روز گرفته شده اند. زمانی که ساعت درونی بدن ما مشخص می کند که زمان بیداری است. آیا می توانید تصور کنید که چهره آنها در طول شب یا ساعات اولیه صبح که ساعت درونی شان حکم می کند بخوابند چطور است؟”

منبع : http://persianload.com/?p=102535

جمعه 26/9/1389 - 17:16
ورزش و تحرک

با آمدن نفت تهران به لیگ برتر می شد، پیش بینی کرد این تیم هم به جرم حضور در پایتخت به سرنوشت تیم‌های پاس، صباباتری و پیکان دچار خواهد شد و به شهری به غیر از “تهران” منتقل می‌شود.

به گزارش مهر، در آخرین دوره مسابقات فوتبال لیگ آزادگان که در فصل ۸۰ – ۷۹ برگزار شد، بحث انتقال تیم فوتبال سایپای تهران به کرج که در آن زمان شهری از استان تهران بود، به میان آمد. سایپا در آن زمان به کرج رفت و سایپای کرج شد و امروز به سایپای البرز تغییر نام داده است.

انتقال تیم فوتبال سایپا از تهران به کرج، خاستگاه این شرکت صنعتی به ضرر این تیم و فوتبال کشور نبود. چرا که سایپا همچنان زیر نظر شرکت خودروسازی سایپا فعالیت می کرد و از حمایت حداقلی مردم فوتبالدوست کرجی بهره می برد.

سایپا طی مدت فعالیت در شهر کرج همان تیم متوسط سال‌های حضور در تهران بود و در پنجمین دوره لیگ برتر با هدایت علی دایی به عنوان قهرمانی لیگ برتر رسید. در این مدت بازیکنان شاخصی از تیم فوتبال سایپا به فوتبال ایران معرفی شدند که سرآمد آنها نفراتی چون کریم انصاری‌فرد، جواد آشتیانی، کاظم برجلو، میثاق معمارزاده، مجید غلام نژاد، مهدی امیر آبادی و … بودند.

انتقال تیم سایپا از تهران به کرج تجربه‌ای مثبت برای فوتبال ایران بود اما مسئولان تصمیم گیرنده در ورزش و فوتبال تمایلی به تکرار این تجربه از خود نشان ندادند تا اینکه رشد فزاینده تیم‌های استان تهران باعث شد در دوره‌ای از لیگ برتر به ناگاه تعداد تیم‌های تهرانی به بیش از تعداد انگشتان یک دست برسد.

پرسپولیس، استقلال، پاس، صباباتری، سایپا و راه آهن شهرری طی دوره‌های پنجم و ششم لیگ برتر نماینده استان تهران در این مسابقات بودند و این در حالی بود که استان‌هایی چون همدان، قم، قزوین و … در سطح اول فوتبال باشگاهی کشور تیم نداشتند، آنهم استان هایی که در مناسبات فوتبال ایران جایگاهی نداشته‌اند.

در هفتمین دوره لیگ برتر و با افزایش تعداد تیم‌های شرکت کننده در این مسابقات از ۱۶ تیم به ۱۸ تیم بحث انتقال تیم‌ها از تهران به شهرهای دیگر با جدیت آغاز شد. اولین قربانی، باشگاه ریشه دار پاس بود که در آن دوره نماد یک باشگاه تمام حرفه‌ای بود، پاس تهران که از حیث تعداد قهرمانی شانه به شانه تیم‌های استقلال و پرسپولیس می سایید و تقابلش با این دو تیم در ورزشگاه آزادی کم از شهرآورد تهران نداشت و ده‌ها هزار تماشاگر را به ورزشگاه می کشاند.

هنوز اهالی فوتبال روزهایی را فراموش نکرده اند که برای تماشای بازی پاس با استقلال و پرسپولیس ورزشگاه آزادی پر از تماشاگر می شد.

باشگاه پاس با پیشینه پنج قهرمانی در لیگ برتر، لیگ آزادگان و جام تخت جمشید، قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا به همدان رفت با این شعار که فوتبال در همدان زنده شود. پاس تهران مرد، تا پاس همدان زنده شود اما کدام زندگی؟ کاظم اولیایی که خود بانی این انتقال بود، اسیر جنگ‌های پشت پرده شد و عمر مدیریتش در همدان به دو سال نرسید. از پاس همیشه مدعی تهران که بزرگانی چون حسن حبیبی، اصغر شرفی، همایون شاهرخی، فرامرز ظلی، مجید قفلساز، حسین فرکی، فیروز کریمی، علیرضا حکیم‌زاده، وحید هاشمیان، جواد نکونام و … را به فوتبال ایران معرفی کرد، یک تیم در همدان مانده است که برای تماشای بازی آن امروز ورزشگاه‌های همدان پر که نمی شود هیچ، برهوت تماشاگر است!

پاس که به معنای واقعی باشگاه بود، مرد. تیم فوتبالش به همدان رفت. به دنبال رفتن پاس به همدان ورزش در باشگاه پاس تعطیل شد. دیگر کسی به یاد نمی آورد تیم کشتی پاس را، تیم فوتسالش را و … . از آن پاس فقط یک ورزشگاه دستگردی مانده است با درخت‌هایی تنومند که روزهای بزرگی پاس تهران را به یاد می آورد. پاس به همدان رفت تا پتانسیل فوتبال همدان را بالفعل کند، آیا شد آنچه آن روزها شعار می دادند؟ پاس طی سه سال فعالیت در همدان چه به آن همه افتخار و بزرگی خود افزوده است؟ آیا به راستی از پاس همدان بیش از پاس تهران حمایت شده است؟

تیم پاس به همین سادگی از تهران رفت. سال اول این تیم با وینگو بگوویچ چندان بد نتیجه نگرفت و پنجم شد. در آن روزها حلاوت و شیرینی انتقال پاس به همدان باعث شده بود، ورزشگاه قدس – با ظرفیت پنج هزار تماشاگر – مملو از تماشاگر شود. پس افرادی که مبدع طرح انتقال تیم های تهرانی به شهرستان‌ها بودند، با این ذهنیت که تمرکز از مرکز کشور باید برداشته شود و فوتبال به سراسر کشور برسد، “صبا” را هم از “باتری” جدا کردند و به استان قم سپردند.

صباباتری هم مانند پاس یک باشگاه واقعی بود. زمین تمرین اختصاصی، ورزشگاه مجهز که مورد تایید AFC بود، امکانات مالی و …اما همه اینها باعث نشد تا “صبا” با “باتری” بماند. این تیم به قم سپرده شد و شد “صبای قم”. از تیمی که طی چهار سال فعالیت در فوتبال ایران یک بار قهرمان جام حذفی شد و دو بار به لیگ قهرمانان آسیا صعود کرده بود، حالا چه مانده است؟

حاصل این انتقال هم به مانند پاس جذابیت برای یک سال و سکوت برای سال‌های بعد بود. در این بین ورزشگاه صباشهر متروکه شد و صباباتری هم به خاطره‌ها پیوست. حالا این سئوال مطرح می شود که فوتبال قم از این انتقال چقدر سود برد؟ آیا فوتبال این شهر متحول شد؟ جذب تماشاگر صبا چقدر بوده است؟ آیا بازهم صبا را همچون سال های فعالیتش در فوتبال ایران در قامت یک مدعی دیده‌ایم؟

پس از رفتن پاس و صباباتری از تهران، پیکان هم رفت، آنهم چه رفتنی. انتقال پیکان به قزوین نه فوتبالدوستان قزوینی را راضی کرده و نه مسئولان این باشگاه را. فقط تیم به قزوین رفته که آنجا بازی کند. پرورش استعداد و رشد فوتبال قزوین هم فعلا در دستور کار نیست!

آن پیکانی که روزی گربه سیاه تیم های مدعی بود، امروز تیمی در انتهای جدول دیده می شود که فعلا تنها هدفش ماندن در لیگ برتر است! امروز پیکان تعبیر ضرب المثل از اینجا رانده از آنجا مانده شده است که نه در تهران جای دارد نه در قزوین. در این شرایط ایران خودرو مانند گذشته از پیکان حمایت نمی کند و مسئولان استان قزوین هم انگار دغدغه هایی بیش از فوتبال و لیگ برتر دارند، همه اینها باعث شده قزوینی های حسرت به دل داشتن تیمی در قامت یک مدعی باشند.

اهالی فوتبال هنوز وداع تیم‌های تهرانی را فراموش نکرده بودند و دلخوش به این بودند که پروسه انتقال فوتبال از پایتخت به شهرستان‌ها متوقف شده است که بازهم بحث جابجایی پیش آمد. این بار قرار است نفت از تهران به اراک برود.

حتما قرار است برود که فوتبال در اراک زنده شود، استعدادهای فوتبال در استان مرکزی جذب این رشته شوند، تماشای فوتبال به سرگرمی جوانان این استان هم افزوده شود و … . درست مانند همان اتفاق‌های فرخنده‌ای که در همدان، قم و قزوین افتاد.

درست یا غلط تیم‌ها از تهران به شهرستان‌ها می روند. می روند که فوتبال را در خارج از تهران زنده کنند اما خودشان تا پای مرگ پیش می روند. برای همه آنهایی که داشتن تیم در لیگ برتر سرو دست می شکستند، حلاوت و شیرینی این تیم ها برای ماه های اول است و بعد از آن مشکلات یک به یک از راه می رسند.

بی پولی، کم توجهی، اختلافات بین نیروها و مسئولان بومی با افراد و مسئولان غیربومی، بازیکنان ناراضی که برای بازی در تهران قرارداد امضا کرده بودند اما ناچار به بازی در شهرستان هستند، تماشاگرانی که دغدغه شان فقط فوتبال نیست و …

نفت هم می رود، چون قرار است برود. درست یا غلط می رود اما ای کاش پاس، صبا یا پیکان نشود!

منبع : http://persianload.com/?p=102642

جمعه 26/9/1389 - 17:14
اهل بیت
خبرگزاری مهر: حضور حضرت ابوالفضل العباس در میان یاران امام حسین(ع) که خاص و عام شجاعت، دلاوری، وفا و غیرت وی را باور داشتند از نظر دشمنان حقیقت سنگین و نگران کننده‌ای بود.
به همین دلیل دشمنان به فکر افتادند که وی و برادرانش را از جبهه توحیدی امام حسین(ع) جدا کرده و به خود ملحق کنند .

 

پس شمر بن ذی الجوشن که از قبیله ام البنین(مادر حضرت عباس(ع)) بود مأموریت یافت که به حضرت عباس(ع) و سه برادراش امان نامه دهد.

عصر روز تاسوعا (نهم محرم) به نزدیکی خیمه گاه امام حسین(ع) رفت و فریاد زد: خواهر زادگانم کجایند؟ امام که منظور شمر را متوجه بود به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید، اگرچه او فاسق است ولی با شما قرابت و رابطه خویشاوندی دارد.

حضرت عباس(ع) به همراه برادرانش عبدالله، جعفر و عثمان نزد شمر حضور یافته و از او پرسیدند: چی می خواهی؟ شمر گفت: شما خواهر زادگان من هستید. بدانید تا ساعاتی دیگر شعله های جنگ برافروخته می شود و از یاران حسین بن علی کسی زنده نمی ماند. من برای شما امان نامه ای از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان ما هستید مشروط بر این که از یاری برادرتان حسین(ع) دست برداشته و سپاهش را ترک کنید.

حضرت عباس که اسوه بی همتای غیرت، حمیت و وفاداری بود بر او بانگ زد و فرمود: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو. ای دشمن خدا! ما را فرمان می دهی که از یاری برادر و مولایمان حسین(ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان در آوریم. آیا ما را امان می دهی ولی برای فرزند رسول خدا(ص) امانی نیست؟

شمر از پاسخ دندان شکن فرزندان ام البنین(س) ناامید و خشمگین شد و با سرافکندگی به خیمه گاه خویش برگشت.

برخی روایات، به جای شمر بن ذی الجوشن، شخصی به نام “عبدالله بن أبی محل بن حزام” برادرزاده ام البنین را نام برده اند که برای حضرت عباس(ع) و برادرانش امان نامه برد، ولی با پاسخ منفی آنان روبرو شد.

به هر  حال سپاه عمر بن سعد در این ترفند نابخردانه ناکام ماند و نتوانست خللی در سپاه یکپارچه امام حسین(ع) به وجود آورد.

………………………………………………………

۱- الارشاد (شیخ مفید)، ص ۳۴۲ ۲- همان، ص ۴۴۰؛ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۴، ص ۳۹۱ ۳- معالم المدرستین (سید مرتضی عسکری)، ج۳، ص ۱۰۵؛ الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص ۸۹۵

جمعه 26/9/1389 - 17:12
اخبار

گروهک جندالشیطان برای چندین بار متوالی از یک نوجوان کم سن و سال برای  عملیات انتحاری حادثه تروریستی چابهار استفاده کرد .

به گزارش زاهدان پرس گروهک جندالشیطان قبل از این نیز در حادثه تروریستی مسجد جامع زاهدان از یک نوجوان کم سن و سال استفاده کرده بود .

استفاده از نوجوانان کم و سن و سال، برای عملیات های انتحاری پس از شستشوی مغزی آنها، از جمله کارهای ویژه ای است که این گروهک وهابی به صورت ابزاری طی سالهای اخیر برای مقاصد خود از آن استفاده کرده است .
گفتنی است وهابیون تروریست در سالهای اخیر طی احداث مدارسی دینی در کشورهای همچون پاکستان، کودکان کم و سن سال این مدارس را برای عملیات های انتحاری آموزش داده واز آنان استفاده ابزاری می کنند .


همچنین این گروهک طی صدور بیانیه ای مدعی شده است که در حادثه تروریستی چابهار تنها نظامیان را کشته است و در اعلام اسامی عوامل این اقدام انتحاری از نام های مستعار و عامی، همانند خاشی و چابهاری! استفاده کرده است .
جمعه 26/9/1389 - 17:10
اهل بیت

براى شمربن ذى الجوشن اسم‏هاى دیگرى چون اوس یا شرحبیل نیز ذکر شده است. او را ذى الجوشن، صاحب زره و جوشن مى‏گفتند زیرا سینه او برآمده بود و همانند سپرى بسته شده نشان مى‏داد. او نخست از یاران على علیه‏السلام در جنگ صفین و از فرماندهان شجاع و نامدار کوفه بود که در کنار حسن (ع) و حسین (ع) در رکاب امام علیهم‏السلام حاضر بوده است اما سرشت ناپاک او به خاطر عمل زشت مادرش بر محیط و آداب الهى و اجتماعى چیره شد و سرانجام در لشکر عبیداللّه بن زیاد قرار گرفت.

روزى مادر شمر که زن بزچرانى بود و در بیابان به کار خود مشغول بود، از چوپانى که از کنار او مى‏گذشت، تقاضاى آب کرد تا با آن رفع عطش کند. چوپان تقاضاى شیطانى خود را شرط دادن آب قرار داد و او نیز پذیرفت و از این طریق، نطفه شمر منعقد شد از این رو امام حسین علیه‏السلام در روز عاشورا خطاب به او فرمود: «یابن راعیة المِعْزى»؛ اى پسر زن بزچران!

این فرد جنایتکار شماره یک کربلا، توانست از چنگ مختار بگریزد اما مختار دسـتـور داد کـه او را هـر کجا رفته اسـت، پـیـدا کـنـنـد و بـه سـزاى اعمال ننگینش برسانند. شمر در ماجراى شورش کوفه بر ضدّ مختار از عاملان اصلى بود.

به گزارش خبرآنلاین، در کتاب تاریخ طبری جلد ششم صفحه ۵۳ آمده است: «مـسـلم ضـبـائى که هم قبیله شمر بود، مى‌گوید: «ما فرار کردیم و خود را به محلى در مسیر کـوفـه و بصره به نام ساتیدما رساندیم و در نزدیکى آن محل، دهکده کوچکى به نام کلتانیّه در حوالى سواحل فرات قرار داشت. ما در کنار تپّه‌اى مخفى شدیم که توسط یک روستایی جای ما لو رفت. شب هنگام بود که ماموران مختار ما را محاصره کردند. شمر را دیدم که جامه‌اى خوش‌بافت به تن داشت و بدنش پیس (بیماری برص) بود. ما حتى فرصت سوارشدن بر اسب را نیافتیم. درگیرى شدیدى رخ داد. ساعتى بعد صداى الله اکبر شنیدم و کسى فریاد زد خداوند، خبیثى را کشت».

در جلد ششم تاریخ طبری صفحه ۳۳۸ نیز به نقل از شیـخ طوسى(ره) آمده است: «شمر را دستگیر کردند و نزد مختار آوردند. مختار دستور داد گـردن او را زدند و جسدش را در دیگ روغن جوشیده افکندند و یکى از یاران مختار با پاى خود سر شمر را لگد مى‌کرد.»

همچنین در همین کتاب و در همان جلد در صفحه ۳۷۴ امده است: «عبدالرحمن بن عبد مى‌گوید: من شمر را به هلاکت رساندم. مختار تا نگاهش به سر بریده شمر افتاد، سجده شکر به جاى آورد و دستـور داد آن سـر را بـالاى نـیـزه کـنـنـد و مقابل مسجد جامع شهر در معرض دید مردم قرار دهند تا موجب عبرت همگان باشد».

منبع : http://persianload.com/?p=102477

جمعه 26/9/1389 - 17:8
اهل بیت
در مکتب شیعه شخصیت و زیارت امام حسین علیه السلام از موقعیت ویژه ای برخوردار است و روایات بسیاری در مورد ایشان ذکر شده است. در این مطلب چهل حدیث از اهل بیت علیهم السلام در مورد امام حسین علیه السلام می آوریم تا معرفت خود را نسبت به این بزرگوار هر چه بیشتر نماییم.

عن النبى (ص) قال: … و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. 

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در ضمن حدیث بلندى میفرماید: 

کربلا پاک ترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه‏ها است والحق که کربلا از بساط هاى بهشت است.(۱)
 

۲- سرزمین نجات: 

قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فى الطوفان. 

 

پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مى‏شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنان که خدا یاران مومن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد .(۲) 

۳- مسلخ عشق: 

‏قال على علیه السلام: هذا… مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم ولا یلحقهم من کان بعدهم. 

 

حضرت على علیه السلام روزى گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمى‏رسند.(۳) 

۴- عطر عشق: 

‏قال على علیه السلام: واها لک ایتها التربة لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب. (۴) 

 

امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بى درنگ به بهشت روند. 

 

 

 

قال على بن الحسین علیه السلام: تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدرى و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المبارکة التى تضمنت سیدالشهداء و سید شباب اهل الجنة.(۵) 

 

امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مى‏درخشد و ندا مى‏دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است. 

۶- کربلا وبیت المقدس‏: 

قال ابوعبدالله علیه السلام: الغاضریة من تربة بیت المقدس.(۶) 

 

امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است. 

۷- فرات و کربلا: 

قال ابوعبدالله: ان أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالى…(۷) 

 

امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید. 

۸- کربلا کعبه انبیاء: 

قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس نبى فى السموات والارض و الا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج.(۸) 

امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مى‏خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهى به کربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج کنند. 

۹- کربلا، مطاف فرشتگان: 

‏قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس من ملک فى السموات والارض إلا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج.(۹) 

 

امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ فرشته‏اى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مى‏خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند. 

‏قال ابوعبدالله علیه السلام: موضع قبرالحسین علیه السلام ترعة من ترع الجنة.(۱۰) 

 

امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام درى از درهاى بهشت است. 

۱۱- کربلا حرم امن‏: 

قال ابوعبدالله علیه السلام: ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل ان یتخذ مکة حرماً.(۱۱) 

امام صادق (ع) فرمود: به راستى که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آن که مکه را حرم قرار دهد.( شایان ذکر است منظور از این روایت درعالم بالا می باشد که قبل از مکه، کربلا حرم امن الهی قرار گرفت.) 

۱۲- زیارت مداوم: 

‏قال الصادق علیه السلام: زوروا کربلا ولا تقطعوه فان خیر أولاد الانبیاء ضمنته…(۱۲) 

 

امام صادق (ع) فرمود: کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است. 

۱۳- بارگاه مبارک: 

‏قال الصادق علیه السلام: « شاطى‏ء الوادى الایمن» الذى ذکره الله فى القرآن،( قصص/۳۰) هو الفرات و« البقعة المبارکة» هى کربلا. (۱۳) 

امام صادق (ع) فرمود: آن « ساحل وادى ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و « بارگاه با برکت» نیز کربلا است. 

۱۴- شوق زیارت: 

‏قال الامام باقرعلیه السلام: لو یعلم الناس ما فى زیارة قبرالحسین علیه السلام من الفضل، لماتوا شوقاً.(۱۴) 

 

امام باقرعلیه السلام فرمود: اگر مردم مى‏دانستند که چه فضیلتى در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت مى‏مردند. 

۱۵- حج مقبول و ممتاز: 

قال ابوجعفرعلیه السلام: زیارة قبر رسول الله صلى الله علیه و آله و زیارة قبور الشهداء، و زیارة قبرالحسین بن على علیهما السلام تعدل حجة مبرورة مع رسول الله صلى الله علیه و آله.(۱۵) 

 

امام باقر علیه السلام فرمودند: زیارت قبر رسول خدا (ص) و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولى که همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود. 

۱۶- تولدى تازه‏: 

عن حمران قال: زرت قبرالحسین علیه السلام فلما قدمت جاء نى ابو جعفر محمد بن على علیه السلام … فقال علیه السلام ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد (ص) یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه.(۱۶) 

حمران مى‏گوید هنگامى که از سفر زیارت امام حسین (ع) برگشتم، امام باقرعلیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: اى حمران! به تو مژده مى‏دهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر(ص) باشد، از گناهانش بیرون مى‏آید مانند روزى که مادرش او را زاده است. 

۱۷- زیارت مظلوم‏: 

عن ابى جعفر و ابى عبدالله علیهماالسلام یقولان: من احب أن یکون مسکنه و مأواه الجنة، فلا یدع زیارة المظلوم.(۱۷) 

 

از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده که فرمودند: هر کس که مى‏خواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم – امام حسین- را ترک نکند. 

۱۸- شهادت و زیارت‏: 

قال الامام الصادق علیه السلام: زوروا قبرالحسین علیه السلام ولا تجفوه فانه سید شباب أهل الجنة من الخلق و سید شباب الشهداء.(۱۸) 

 

امام صادق (ع) فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت کنید و با ترک زیارتش به او ستم نورزید، چرا که او سید جوانان بهشت از مردم و سالار جوانان شهید است. 

۱۹- زیارت، بهترین کار: 

قال ابوعبدالله علیه السلام: زیارة قبرالحسین بن على علیهماالسلام من أفضل ما یکون من الأعمال.(۱۹) 

 

امام صادق (ع) فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین کارهاست که مى‏تواند انجام یابد. 

۲۰- سفره‏هاى نور: 

قال الامام الصادق علیه السلام: من سره ان یکون على موائد النور یوم القیامة فلیکن من زوارالحسین بن على علیهماالسلام.(۲۰) 

 

امام صادق (ع) فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره‏هاى نور بنشیند باید از زائران امام حسین علیه السلام باشد. 

۲۱- شرط شرافت: 

‏قال الصادق علیه السلام: من اراد ان یکون فى جوار نبیه و جوارعلى و فاطمه علیهم السلام فلا یدع زیارة الحسین علیه السلام. (۲۱) 

 

امام صادق (ع) فرمود: کسى که مى‏خواهد در همسایگى پیامبر(ص) و در کنارعلى (ع) و فاطمه (س) باشد زیارت امام حسین (ع) را ترک نکند. 

‏قال ابوعبدالله علیه السلام: لو ان احدکم حج دهره ثم لم یزرالحسین بن على علیهماالسلام لکان تارکا حقا من حقوق رسول الله (ص) لان حق الحسین فریضة من الله تعالى واجبه على کل مسلم.(۲۲) 

 

امام صادق (ع) فرمود: اگر یکى از شما تمام عمرش را احرام حج ببندد اما امام حسین علیه السلام را زیارت نکند حقى از حقوق رسول خدا (ص) را ترک کرده است؛ چرا که حق حسین (ع) فریضه الهى و بر هر مسلمانى واجب و لازم است. 

۲۳- کربلا کعبه کمال: 

‏قال ابوعبدالله علیه السلام: من لم یأت قبرالحسین علیه السلام حتى یموت کان منتقص الایمان منتقص الدین، ان ادخل الجنة کان دون المؤمنین فیها.(۲۳) 

 

امام صادق (ع) فرمود: هر کس به زیارت قبر امام حسین (ع) نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود به بهشت هم که برود پایین تر از مومنان در آنجا خواهد بود. 

۲۴- از زیارت تا شهادت: 

‏قال ابوعبدالله علیه السلام: لا تدع زیارة الحسین بن على علیهماالسلام و مُرّ أصحابک بذلک یمدالله فى عمرک و یزید فى رزقک و یحییک‏ الله سعیدا ولا تموت الا شهیدا.(۲۴) 

 

امام صادق (ع) فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش کن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیرى مگر با شهادت. 

۲۵- حدیث محبت‏: 

عن ابى عبدالله قال: من اراد الله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین علیه السلام و زیارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین علیه السلام و بغض زیارته.(۲۵) 

 

امام صادق (ع) فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او مى‏اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او مى‏اندازد. 

۲۶- نشان شیعه بودن: 

‏قال الصادق علیه السلام: من لم یأت قبرالحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتى یموت فلیس هو لنا شیعة و ان کان من اهل الجنة فهو من ضیفان اهل الجنة.(۲۶) 

 

امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال کند که شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد او شیعه ما نیست و اگر هم از اهل بهشت باشد از میهمانان اهل بهشت خواهد بود. 

۲۷- سکوى معراج‏: 

قال الصادق علیه السلام: من اتى قبرالحسین علیه السلام عارفا بحقه کتبه الله عزوجل فى اعلى علیین.(۲۷) 

 

امام صادق (ع) فرمود: هر کس که به زیارت قبر حسین علیه السلام نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد خداى متعال او را در بلندترین درجه عالى مقامان ثبت مى‏کند. 

۲۸- مکتب معرفت: 

‏قال ابوالحسن موسى بن جعفرعلیه السلام: أدنى ما یثاب به زائر ابى عبدالله علیه السلام بشط فرات إذا عرف حقه و حرمته و ولایته ان یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخز.(۲۸) 

 

حضرت امام موسى کاظم علیه السلام فرمود: کمترین ثوابى که به زائر امام حسین علیه السلام در کرانه فرات داده مى‏شود این است که تمام گناهان بخشوده مى‏شود. بشرط این که حق و حرمت ولایت آن حضرت را شناخته باشد. 

۲۹- همچون زیارت خدا: 

قال الرضا علیه السلام: من زار قبرالحسین (ع) بشط الفرات کان کمن زار الله.(۲۹) 

 

امام رضا علیه السلام فرمود: کسى که قبر امام حسین علیه السلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسى است که خدا را زیارت کرده است. 

۳۰- زیارت عاشورا: 

قال الصادق علیه السلام: من زارالحسین علیه السلام یوم عاشورا وجبت له الجنة.(۳۰) 

 

امام صادق (ع) فرمود: هر کس که امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت کند بهشت بر او واجب مى‏شود. 

۳۱- بالاتر از روسپیدى: 

قال ابوعبدالله علیه السلام: من باب عند قبرالحسین علیه السلام لیلة عاشورا لقى الله یوم القیامة ملطخا بدمه کأنما قتل معه فى عرصة کربلا.(۳۱) 

امام صادق (ع) فرمود: کسى که شب عاشورا در کنار مرقد امام حسین علیه السلام سحر کند روز قیامت در حالى به پیشگاه خدا خواهد شتافت که به خونش آغشته باشد، مثل کسى که در میدان کربلا و در کنار امام حسین علیه السلام کشته شده باشد. 

۳۲- نشانه‏هاى ایمان‏: 

قال ابو محمدالحسن العسکرى علیه السلام: علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، والتختم فى الیمین، و تعفیر الجبین والجهر ببسم الله الرحمن الرحیم.(۳۲) 

 

امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: نشانه‏هاى مؤمن پنج چیز است: ۱ ـ پنجاه رکعت نماز( نماز یومیه و نمازهای نافله) ۲ ـ زیارت اربعین ۳ ـ انگشتر به دست راست کردن ۴ ـ بر خاک سجده کردن ۵ ـ بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن. 

۳۳- رواق منظر یار: 

قال رسول الله (ص): الا و ان الإجابة تحت قبته والشفاء فى تربته، و الائمة علیهم السلام من ولده.(۳۳) 

 

پیامبر خدا(ص) فرمود: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او، و امامان علیهم السلام از فرزندان اوست.‏ 

۳۴- تربت و تربیت: 

‏قال الصادق علیه السلام: حنکوا اولادکم بتربة الحسین (ع) فإنها امان.(۳۴) 

 

امام صادق (ع) فرمود: کام کودکانتان را با تربت حسین (ع) بردارید چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه مى‏کند. 

۳۵- بزرگترین دارو: 

قال ابوعبدالله علیه السلام: فى طین قبرالحسین علیه السلام الشفاء من کل داء و هو الدواء الاکبر.(۳۵) 

 

امام صادق (ع) فرمود: شفاى هر دردى در تربت قبر حسین علیه السلام است و همان است که بزرگترین داروست. 

۳۶- تربت و هفت حجاب‏: 

قال الصادق علیه السلام: السجود على تربة الحسین علیه السلام یخرق الحجب السبع.(۳۶) 

امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مى‏کند. 

۳۷- سجده بر تربت عشق: 

‏کان الصادق (ع) لا یسجد الا على تربة الحسین (ع) تذللا لله و إستکانة الیه.(۳۷) 

 

رسم حضرت امام صادق (ع) چنین بود که: جز بر تربت حسین (ع) به خاک دیگرى سجده نمى‏کرد و این کار را از سر خشوع و خضوع براى خدا مى‏کرد. 

۳۸- تسبیح تربت: 

قال الصادق (ع): السجود على طین قبرالحسین (ع) ینور الى الارض السابعة و من کان معه سبحة من طین قبرالحسین (ع) کتب مسبحا و ان لم یسبح بها…(۳۸) 

امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت قبر حسین (ع) تا زمین هفتم را نور باران مى‏کند و کسى که تسبیحى از خاک مرقد حسین (ع) را با خود داشته باشد، تسبیح گوى حق محسوب مى‏شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید. 

۳۹- تربت شفا بخش: 

عن موسى بن جعفرعلیه السلام قال: ولا تأخذوا من تربتى شیئا لتبرکوا به فأن کل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسین بن على علیهماالسلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا.(۳۹) 

 

حضرت امام کاظم (ع) در ضمن حدیثى که از رحلت خویش خبر مى‏داد فرمود: چیزى از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید؛ چرا که خوردن هر خاکى جز تربت جدم حسین (ع) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت کربلا را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. 

۴۰- یکى از چهار نیاز: 

قال الامام موسى الکاظم (ع): لا تستغنى شیعتنا عن أربع: خمرة یصلى علیها و خاتم یتختم به و سواک یستاک به و سبحة من طین قبر أبى عبدالله علیه السلام… (۴۰) 

حضرت امام موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بى‏نیاز نیستند: 

۱ ـ سجاده‏اى که بر روى آن نماز خوانده شود. 

۲ ـ انگشترى که در انگشت باشد. 

۳ ـ مسواکى که با آن دندانها را مسواک کنند. 

۴ ـ تسبیحى از خاک مرقد امام حسین (ع). 

چهارشنبه 24/9/1389 - 13:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته