• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 271
تعداد نظرات : 94
زمان آخرین مطلب : 6113روز قبل
محبت و عاطفه
اگر لطف تو نبود پرتو انداز كجا فكر و كجا گنجينه راز به راه اين اميد پيچ در پيچ مرا لطف تو مي بايد دگر هيچ
شنبه 9/4/1386 - 15:22
آموزش و تحقيقات
جنگ ايران و عراق در نهايت فرجامی نيک برای هيچکدام از طرفين نداشت. نابودی زير بناهای دو کشور در کنار مرگ صدها هزار ايرانی و عراقی و معلول شدن صدها هزار سرباز ديگر تنها بخشی ا ز اثرات اين جنگ هشت ساله بود که پس از جنگ ويتنام بزرگترين جنگ جهان پس از جنگ جهانی دوم محسوب می شود. خسارات ايران در اين جنگ بين ۲۰۰ ميليارد دلار (برآورد منابع غربی) تا هزار ميليارد دلار (تخمين مقامات جمهوری اسلامی) تخمين زده می شود. عراق نيز پس از جنگ اگرچه از ارتشی بسيار بزرگتر از ارتش سا ل۱۳۵۹ خود برخوردارشد، اما از بين رفتن بنيه مالی اين کشور سبب شد تا صدام حسين تنها راه چاره برای فرار از ورشکستگی را تجاوز به کويت ببيند که اين حمله مقدمه ای شد برای ۱۳ سا ل مناقشه بی حاصل ديگر بين سربازان اين کشور و قدرتهای جهان
شنبه 9/4/1386 - 15:19
آموزش و تحقيقات
قدرت نظامی عراق در مقابل، ارتش عراق در سا ل ۱۳۵۹ ساختاری مناسب داشت. خلا قدرت ناشی از سقوط شاه و به دنبال آن تضعيف حضور ايران در مناسبات امنيتی – نظامی خاورميانه و خليج فارس سبب شده بود تا حزب بعث عراق به فرماندهی صدام حسين بدنبال ايفای نقش جدی تری در منطقه باشد. کارشناسان توان نيروی هوايی عراق پيش از شروع جنگ را اينگونه ارزيابی کرده اند: سيصد و ۳۹ فروند هواپيما از انواع توپولف ۲۲، ميگ ۲۳، سوخوی ۷، ميگ ۲۱ و سوخوی ۲۰، ۱۳۳ فروند هلی کوپتر و ۵۶ فروند هواپيمای ترابری. عراق همچنين از ۱۵۰۰ نفربر روسی و۲۴۰۰ دستگاه توپ صحرايی و ضد هوايی برخوردار بود. اما قدرت اصلی عراق را ۲۳۰ هزار سرباز تعليم ديده و ۲۸۵۰ تانک روسی از انواع تی-۵۴، ۵۵، ۶۲ و ۷۲ تشکيل می داد.
شنبه 9/4/1386 - 15:18
آموزش و تحقيقات
محمد رضا پهلوی، شاه سابق ايران، بين سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶ با صرف دهها ميليارد دلار ارتش ايران را مبدل به قدرت اول نظامی خاورميانه کرده بود تا آنجا که به گفته کارشناسان، نيروی نظامی ايران "هدفی فراتر از اهداف منطقه ای" را جستجو می کرد. عراق برای جبران قدرت نظامی خود علیه نیروهای ایرانی از سلاحهای شیمیایی استفاده می کرد کمکهای بی دريغ آمريکا نيز ثابت می کند که واشنگتن برای اين ارتش اهميت زيادی قائل بوده و اين انتظار را از ايران داشته است که در شرايط حساس مانند ورود ناگهانی اتحاد شوروی به منطقه، دوشادوش قدرتهای غربی به مقابله با نيروهای متخاصم برخيزد. به گفته کارشناسان، ارتش ايران در آن سالها مرکب از دو هزار و ۴۶۰ دستگاه تانک، دو هزار نفربر زرهی ، ۷۳۹ فروند هلی کوپتر و ۴۸۶ هواپيما بوده است. اگرچه اين نيرو در قبل از انقلاب از ۵۰۰ هزار سرباز نيز برخوردار بود، اما در ابتدای جنگ  اين نيرو به کمتر از دويست هزارنفر کاهش يافته بود. نيروی هوايی ارتش ايران در ابتدای جنگ از هواپيماهای بسيار پيشرفته اف-۱۴ برخوردار بود که می توانست با اندکی خطا با هر شليک يک هواپيمای دشمن را سرنگون کند. همچنين حدود ۴۰۰ فروند اف-پنج (تايگر) و اف-چهار (فانتوم) به نيروی هوايی ايران قدرت تهاجمی می داد و آن را قادر به مقابله با هر نيرويی در منطقه می کرد. تانکهای ايران نيز از انواع چيفتن ام-۴۷، ام-۴۸ ، ام-۶۰ بودند که همگی ساخت انگلستان و آمريکا بوده و در آن زمان از مدلهای پيشرفته روز محسوب می شدند. مهمتر از همه، هوانيروز يا ناوگان هلی کوپتری ايران بود که با داشتن ۲۰۲ فروند هلی کوپتر تهاجمی کبرا، ۲۱۴ فروند بل-۲۱۴ و ۵۰ فروند بل-۲۰۵، به قدرت سوم هوانيروز جهان تبديل شده بود. با اين وجود، خروج مستشاران خارجی در بهمن ۱۳۵۷ از يکسو و کاهش ۵۰ درصدی نفرات ارتش از سوی ديگر توان نظامی ايران را در شهريور ۱۳۵۹ حداقل به يک سوم  کاهش داده بود.
شنبه 9/4/1386 - 15:17
آموزش و تحقيقات
صدام حسين، رييس جمهور سابق عراق، هنگامی که در۳۱ شهريور ۱۳۵۹ دستور حمله سراسری به ايران را صادر کرد، هرگز گمان نمی کرد آتش جنگی را برافروخته باشد که هشت سال به درازا بکشد. يکی از اهداف عمده صدام از اين تجاوز تصرف ساحل شرقی اروندرود و دستيابی به بخشی از خوزستان بود، چرا که بدين ترتيب عراق از بزرگترين نقيصه جغرافيايی اش يعنی نداشتن سواحل عريض و بزرگ رهايی می يافت. ارتش عراق در آن سالها اگرچه در زمره ارتشهايی بزرگ منطقه بود، اما بايد اذعان کرد ابعاد آن برای مبارزه با بزرگترين کشور خاورميانه (از نظر جمعيت وامکانات) کافی نبود. وقوع انقلاب ايران در سال ۱۳۵۷ سبب آشفتگی سياسی و نظامی ايران شد و بنابراين فرصت طلايی را برای حاکم فرصت طلب بغداد فراهم آورد.
شنبه 9/4/1386 - 15:16
آموزش و تحقيقات
تاریخچه ی اختلافات ایرا ن و عراق اختلافات مرزی ایران و عراق به دوران حکومت سلسله ی صفوی در ایران و دولت عثمانی که عراق بخشی از خاک ان بوده است باز می گردد. سلطان محمد دوم پادشاه عثمانی در سال 1453میلادی با فتح قسطنطنیه، به حیات هزار ساله ی امپراتوری روم شرقی (بیزانس) خاتمه داد و با تاسیس امپراتوری نیرومند عثمانی در صدد کشورگشایی برآمد، که ایران از جمله اهداف آن بوده است. سلسله ی صفوی را نیز در سال (1502میلادی) شاه اسماعیل صفوی در ایران تاسیس کرد، که هدف اصلی ان حفظ تمامیت ارضی از خطر هجوم ترکان عثمانی بود. صفویان برای مقابله با تفوق مذهبی عثمانی ها ، مذهب شیعه را به عنوان دین رسمی مردم ایران ترویج کردند که در حل اختلافات داخلی وتحکیم وحدت، نقش بسزایی داشته است تا حدودی که مانع استیلای عثمانی ها بر ایران شد، اما مطالعه ی تاریخ روابط سیاسی ایران وعثمانی نشان می دهد که نبردهای خونین بین دو کشور طی 400سال ادامه داشته است، البته نقش کشورهای اروپایی را که قصد جهانگشایی داشته اند نباید درتشدید جنگها بین ایران و عثمانی نادیده گرفت. کشورهای اروپایی از زمانی که دولت قدرتمند صفویه در قبال عثمانی قدعلم کرد، همواره با تحریک و توطئه سعی کرده اند قدرت عظیم امپراطوری عثمانی رامتوجه ایران کنند تا مانع توسعه ی فتوحات آنان در اروپا شوند، جنگهای طولانی و بعضا" خطرناک بین ایران و عثمانی، به اروپاییان فرصتی داد تا نه تنها وضعیت مطلوبی در داخل پیدا کنند بلکه به فکر جهانگشایی وتوسعه ی تجارت و بازگانی در دیگر قاره ها باشند. هرگاه نیز از ناحیه ی عثمانی ها احساس خطر می کردند، با طرح نقشه های شوم مجددا آتش جنگ بین ایران عثمانی را روشن می کردند، بی دلیل نیست که (جرج وسترن) می گوید: امپراطوری صوفی (صفوی) در این زمان افساری به ترک ها زده و مانع از ان شده بود که دنیای مسیحیت بیش این متحمل زیان شود. سرزمین عراق قبل از تأسیس امپراتوری عثمانی، بخشی از خاک ایران بود وخاندان اق قیونلو بر آن حکم روایی داشت، که به وسیله ی سلطان مراد چها رم در سال1638 برای همیشه از خاک ایران جدا شد. از سال 1555میلادی که عهد نامه ی معروف به (آماسیه) بین ایران وعثمانی امضاء شد تا عهدنامه ی مرزی1975، یعنی در طول بیش از 420 سال، حدود 18عهد نامه بین دو کشور به امضاء رسید که این امر نشان دهنده ی عمق اختلافات ومنازعات بین ایران وعثمانی است ودر هر بار توسعه طلبی عثمانی ها، اختلافات ناشی از شیعی بودن ایرانیان و سنی بودن عثمانی ها مو جب نقض عهدنامه های منعقده می شد.از قرن19 به بعد دولت های روس و انگلیس در انعقاد عهد نامه ها بین دو کشور ایران و عثمانی نقش مستقیم داشته اند و در تهیه و تنظیم عهد نامه ها همیشه منافع ملت ایران را نادیده می گرفتند وبا تهدید وجو سازی ، مواد عهد نامه را به ایران تحمیل می کردند. چون تعداد عهد نامه های منعقده بین ایران و عثمانی زیاد است. که از مهمترین آنها: 1- قرارداد آماسیه(1555) 2- قرارداد زهاب(1639) 3- قرارداد کردان(1726) 4- قرارداد اول ارزروم(1823) 5- عهدنامه ی دوم ارزوم(1847) 6- پروتکل تهران(1911) 7- پروتکل استامبول(1913) 8- کمسیون تهدید حدود(1924) 9- قرارداد 1937 10- عهدنامه ی 1975
شنبه 9/4/1386 - 15:14
آموزش و تحقيقات
اندازه مادربرد باید متناسب با جعبه آن (کیس) باشد و مادر برد ها در طول عمر خود تغییر کرده اند که چند نوع متناسب و استاندارد آن عبارتند از : 1- مادربرد سبک Pc/XT : این مادربرد دارای ابعادی در حدود 30cm * 21cm است. این مادربرد دارای هشت شکاف توسعه بود. 2- مادربرد AT / Full Size : این مادربرد ابعادی در حدود 30cm * 35 cm دارا می باشد. این مادربرد در ابعاد در نوسان است ولی جای سوراخ های آن تغییری نمی کند. 3- مادربردBaby At(Mini At) : این مادربرد در حدود 23cm * 30cm است. این مادربرد نیز در ابعاد درنوسان است. 4- مادربرد LPX : این نوع مادربرد همانند نوع At است واولین بار توسط شرکت وسترن طراحی شده است . 5- مادربرد های ATX : نسل بعدی مادربرد های At که ساخت شرکت اینتل می باشد. به دلایلی که مربوط به موضوع بحث ما نیست انتظار می رود این نوع مادربرد ها استاندارد قراردادی برای تولید مادربرد در آینده ای نزدیک قرار گیرد. 6- مادربرد های Flex ATX : این استاندارد جدید در سال 1999 برای رایانه های ارزان قیمت در نظر گرفته شد. ابعاد این مادربرد23cm * 19cm میباشد. این مادربرد به علت انعطافی که دارا می باشد در اکثر کیس ها جای می گیرد. 7- مادربرد NLX(NLM) : این نوع مادربرد مخصوص پنتیوم 2 است و همانند مادربرد های LTX است.
شنبه 9/4/1386 - 15:13
آموزش و تحقيقات
مادربرد شامل قطعات اساسی رایانه است، یا به عبارت دیگر کلیه قطعات رایانه به نحوی با مادربرد در ارتباط است. بخشی از این قطعات عبارتند از: 1- پردازنده و تراشه گیر پردازنده(CPU) 2- تراشه های حافظه اصلی(RAM) و جایگاه آن 3- حافظه رام بایوس(ROM) 4- کمک پردازنده و جایگاه آن (Chipset) 5- چندین جامپر و کلاهک (Shunt) 6- محل اتصال ابزار آلات جانبی 7- محل اتصال کابل برق 8- شکاف های توسعه ( Slate) 9- باتری پشتیبان (Battery)
شنبه 9/4/1386 - 15:11
آموزش و تحقيقات
کامپیوتر«Computer» ماشینی است قابل برنامه ریزی که از ترکیب اجزای الکترونیکی و الکترومکانیکی تشکیل شده است و می تواند پس از دریافت ورودی ها،براساس دنباله ای از دستورالعمل های مشخص، پردازش خاصی را انجام داده و سپس نتیجه را ذخیره نموده و یا به خروجی بفرست. کامپیوتر،ماشینی خلاق وهوشمندی نیست و کارها را براساس دستورالعمل هایی که توسط انسان به آن داده می شود انجام می دهد. کامپیوتر از دو قسمت مجزا«ولی این دو قسمت با هم ارتباط دارند و به یکدیگر نیازمند اند» تشکیل شده است که عبارتند از:1- سخت افزار«Hardware» 2- نرم افزار«Software»
شنبه 9/4/1386 - 15:10
آموزش و تحقيقات
محمد مصد ق محمد مصدق (۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵) دولت‌مرد ایرانی و نخست‌وزیر ایران از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ بود. فهرست مندرجات • ۱ آغاز زندگی وجوانی • ۲ والی‌ گری و وزارت • ۳ دوره رضاشاه • ۴ نهضت ملی‌شدن صنعت نفت ایران • ۵ ملی شدن نفت و نخست وزیری • ۶ کشمکش با دربار و مخالفان • ۷ کودتا علیه دولت مصدق • ۸ محاکمه و زندان و خانه نشینی آغاز زندگی وجوانی محمد مصدق در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی در تهران بدنیا آمد. پدرش میرزا هدایت‌الله معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجم السلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود. هنگام مرگ میرزا هدایت‌الله در سال ۱۲۷۱ شمسی محمد ده ساله بود، و ناصرالدین شاه علاوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت‌الله به پسر ارشد او میرزا حسین خان، محمد را «مصدق‌السلطنه» نامید. محمد خان مصدق‌السلطنه پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد، به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را جلب نمود. مصدق‌السلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به‌دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود رد شد. مصدق‌السلطنه در سال ۱۲۸۷ شمسی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سویس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد. والی‌ گری و وزارت مراجعت مصدق به ایران با آغاز جنگ جهانی اول مصادف بود. مصدق‌السلطنه با سوابقی که در امور مالیه و مستوفی‌گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه دعوت شد. قریب چهارده ماه در کابینه‌های مختلف این سمت را حفظ کرد. در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه (مشار الملک) از معاونت وزارت مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله عازم اروپا شد. در این دوران قرارداد ۱۹۱۹ به امضای وثوق‌الدوله رسید و مخالفت گسترده آزادی‌خواهان ایرانی با آن شروع شد. دکتر مصدق نیز در اروپا به انتشار نامه‌هاو مقاله‌هائی در مخالفت با این قرارداد اقدام کرد. اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق الدوله به نخست‌وزیری انتخاب شد، او را برای تصدی وزارت عدلیه به ایران دعوت کرد. در مراجعت به ایران از طریق بندر بوشهر، پس از ورود به شیراز بر حسب تقاضای محترمین فارس به والیگری (استانداری) فارس منصوب شد و تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ در این مقام ماند. پس از کودتای سید ضیاء و رضاخان، دکتر مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و از مقام خود مستعفی گشت. پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت. با سقوط کابینه سید ضیاء، قوام السلطنه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق را به وزارت مالیه (دارائی) انتخاب کرد. با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. بخاطر سرپیچی فرمانده قشون آذربایجان از اوامرش بدستور رضاخان سردار سپه، وزیر جنگ وقت، از این سمت مستعفی گشت و به تهران مراجعت کرد. در خرداد ماه ۱۳۰۲ دکتر مصدق در کابینه مشیرالدوله به سمت وزیر خارجه انتخاب شد و با خواسته انگلیسیها برای دو ملیون لیره که مدعی بودند برای ایجاد پلیس جنوب خرج کرده‌اند بشدت مخالفت نمود. پس از استعفای مشیرالدوله، سردار سپه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق از همکاری با او خودداری کرد. دوره رضاشاه دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. در همین زمان که با صحنه سازی سلطنت خاندان قاجار منقرض شد و رضا خان سردار سپه نخست وزیر وقت به شاهی رسید، او با این انتخاب به مخالفت برخاست. با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری رضاشاه دکتر مصدق خانه نشین شد و در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه آزاد شد و تحت نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد. در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران به‌وسیله نیروهای شوروی و بریتانیا، رضا شاه از سلطنت برکنار و به افریقای جنوبی تبعید شد و دکتر مصدق به تهران برگشت. نهضت ملی‌شدن صنعت نفت ایران دکتر مصدق پس از شهریور ۲۰ و سقوط رضاشاه در انتخابات دوره ۱۴ مجلس بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع می‌شد. در انتخابات دوره ۱۵ مجلس با مداخلات قوام‌السلطنه (نخست وزیر) و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم بمجلس بگذارد. در این دوره هدف عوامل وابسته به بریتانیا این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳ دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغه‌ای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسی‌ها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم به‌سر رسید. در ۱۳۲۸ دکتر مصدق و همراهان وی اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کردند. گسترش فعالیت‌های سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت می‌کرد. ملی شدن نفت و نخست وزیری مجله تایم دکتر مصدق را به عنوان مرد سال انتخاب کرد. در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، صندوقهای ساختگی آراء تهران باطل شد. عبدالحسین هژیر وزیر دربار بقتل رسید و در نوبت دوم انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت. پس از کشته شدن نخست‌وزیر وقت سپهبد حاجیعلی رزم‌آرا، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزم‌آرا نخست وزیر شده بود، در شور و اشتیاق عمومی دکتر مصدق به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد. پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بین‌المللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت. در راه بازگشت به ایران به مصر رفت و مورد استقبال پر شکوه ملت مصر قرار گرفت. کشمکش با دربار و مخالفان انتخابات دوره هفدهم مجلس بخاطر دخالتهای ارتشیان و دربار به تشنج کشید و کار بجایی رسید که پس از انتخاب ۸۰ نماینده، دکتر مصدق دستور توقف انتخابات حوزه‌های باقی مانده را صادر کرد. دکتر مصدق برا ی جلوگیری از کارشکنیهای ارتش و دربار درخواست انتقال وزارت جنگ به دولت را از شاه نمود. این درخواست از طرف شاه رد شد. به همین دلیل دکتر مصدق در ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱ از مقام نخست‌وزیری استعفا کرد. مجلس قوام السلطنه را به نخست‌وزیری انتخاب کرد و او با صدور بیانیه شدید الحنی نخست وزیری خود را اعلام نمود. مردم ایران که از برکناری دکتر مصدق خشمگین بودند، در پی چهار روز تظاهرات در حمایت از دکتر مصدق، که به کشته شدن چندین نفر انجامید، موفق به ساقط کردن دولت قوام گردیدند. در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ دکتر مصدق بار دیگر به نخست‌وزیری ایران رسید. در ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ دربار با کمک عده‌ای از روحانیون، افسران اخراجی و اراذل و اوباش توطئه‌ای علیه مصدق کردند تا او را از بین ببرند. نقشه این بود که شاه در آن روز به عنوان سفر به اروپا از پایتخت خارج شود و اعلام دارد که این خواسته دکتر مصدق است. مصدق از نقشه اطلاع یافت و توانست جان بدر برد و توطئه شکست خورد. چند روز بعد عمال دربار و چند تن از افسران اخراجی سرتیپ افشارطوس رئیس شهربانی دکتر مصدق را ربودند و پس از شکنجه کشتند. بدنبال استعفای بسیاری از نمایندگان طرفدار مصدق، دولت اقدام به همه‌پرسی (رفراند م) در کشور کرد تا مردم به انحلال یا عدم انحلال مجلس رای دهند. در این همه‌پرسی (که به خاطر هم‌زمان نبودن رای‌گیری در تهران و شهرستان‌ها و جدا بودن صندوق‌های مخالفان و موافقان مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت) در حدود دو میلیون ایرانی به انحلال مجلس رای دادند و مجلس در روز ۲۳ مرداد ۱۳۳۲ منحل شد. کودتا علیه دولت مصدق سربازان منزل دکتر مصدق را اشغال کردند در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ طبق نقشه‌ سازمان‌های جاسوسی امریکا و انگلیس برای براندازی دولت مصدق، شاه فرمان عزل دکتر مصدق را امضا کرد و رئیس گارد سلطنتی، سرهنگ نصیری را موظف نمود تا با محاصره خانه نخست وزیر فرمان را به وی ابلاغ کند. همچنین نیروهایی از گارد سلطنتی مامور بازداشت عده‌ای از وزرای دکتر مصدق گشتند. ولی نیروهای محافظ نخست‌وزیری رئیس گارد سلطنتی و نیروهایش را خلع سلاح و بازداشت نمودند. در روز ۲۸ مرداد ماه ۱۳۳۲ دولت‌های امریکا و بریتانیا دست به کودتای دیگری زدند که این‌بار باعث سقوط دولت مصدق گشت. در این روز سازمان سیا با خریدن فتوای برخی از روحانیون و همچنین دادن پول به ارتشیان، اراذل و اوباش تهران آنها را به خیابان‌ها کشانید. کودتاچیان توانستند به آسانی خود را به خانه دکتر مصدق برسانند و پس از چندین ساعت نبرد خونین گارد محافظ نخست وزیری را نابود کنند و خانه وی را پس از غارت کردن به آتش بکشانند. در روز ۲۹ مرداد دکتر مصدق و یارانش خود را به حکومت کودتا به رهبری سرلشکر زاهدی تسلیم کردند. بدین ترتیب در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۹ اوت ۱۹۵۳) سازمانهای جاسوسی بریتانیا و ایالات متحده امریکا با کودتا دکتر مصدق را برکنار کرده و محمدرضا شاه پهلوی را که پس از شکست کودتای ۲۵ مرداد به رم رفته بود بازگرداندند و به قدرت رساندند. محاکمه و زندان و خانه نشینی دکتر محمد مصدق و یارانش در حال محاکمه شدن بعد از کودتا مصدق به منزلش در روستای احمدآباد تبعید شد مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد در دادگاه نظامی محاکمه شد. او در دادگاه از کارها و نظرات خود دفاع کرد. دادگاه وی را به سه سال زندان محکوم کرد. پس از گذراندن سه سال زندان، دکتر مصدق به ملک خود در احمد آباد تبعید شد و تا آخر عمر تحت نظارت شدید بود. در سال ۱۳۴۲ همسر دکتر مصدق، خانم ضیاالسلطنه، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. حاصل ازدواج وی و دکتر مصدق دو پسر و سه دختر بود. در ۱۴ اسفند ماه ۱۳۴۵ دکتر محمد مصدق بدلیل بیماری سرطان، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. مصدق وصیت کرده بود او را کنار شهدای ۳۰ تیر در ابن بابویه دفن کنند، ولی با مخالفت شاه چنین نشد و او در یکی از اتاقهای خانه‌اش در احمد آباد به خاک سپرده شد.
شنبه 9/4/1386 - 15:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته