شعر و قطعات ادبی
یک روز به هیئت سحر می آید
با سوز دل و دیده ی تر می آید
یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده قمر می آید
يکشنبه 2/4/1387 - 13:22
دانستنی های علمی
جمعه ها كافى نیست،
هر روز سهمى را به امام زمان علیه السلام اختصاص بدهیم.
يکشنبه 2/4/1387 - 13:22
شعر و قطعات ادبی
بخــوان دعـای فـــرج را ، دعـــا اثــــر دارد
دعـا کـبـوتر عشـق است و بـال و پـر دارد
بـخــوان دعـای فـــرج را و عافـیت بطلب
کـه روزگــار بـسی فـتنـه زیــر ســر دارد
بـخــوان دعـای فــرج را و نـاامـیــد مبـاش
بـهـــشت پـاک اجـابـت، هـــــزار در دارد
بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است
خــدای را شب یلــدای غــم سـحــر دارد
بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال
مسـافـــــر دل مــا نـیــت سـفـــر دارد
بخوان دعای فـرج را کـه یوسف زهرا
ز پشت پــرده غـیبـت بـه مـا نظر دارد
بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا
حـجــاب غیبـت از آن روی مـاه بـر دارد
يکشنبه 2/4/1387 - 13:8
دانستنی های علمی
اى كاش روزهاى «غفلت» ما از شب هاى «غیبت» او طولانى تر نبود.
اللهم عجل لولیک الفرج
چهارشنبه 29/3/1387 - 13:53
دانستنی های علمی
خوشا آنانکه در کلاس انتظار، حتی یک جمعه هم غیبت ندارند.
چهارشنبه 29/3/1387 - 13:48
فلسفه و عرفان
صبح موعود نزدیک است، اندکی صبر باید...
و تو ای پایه گذار شجره پاک بشریت ...
ای که خدا با فرستادن تو منت بر ما نهاد ...
ای دلیل و راز آفرینش ...
ای که آدمیت در تو معنا می‌شود ...
و ای کسی که پرواز خیال
به بلندای مقامت نتواند رسید ...
یا نبی المرسل یا محمد (ص) ...
با شروع رسالتت شیطان بر سر کوفت...
و امروز
شیاطین نوع دیگری بر سر می‌کوبند ...
پدر و مادرم به فدایت...
چشمانم خاک راهت ...
در انتظار فرزندت نشسته ایم ...
چهارشنبه 29/3/1387 - 13:45
شعر و قطعات ادبی
ما جمعه را به عشق تو تعطیل کرده ایم
ای روز بازگشت تو آغاز عیدها
چهارشنبه 29/3/1387 - 13:42
محبت و عاطفه
رهایم كردی و رهایت نكردم!
گفتم حرف ِ دل یكی ست
هفتصدمین پادشاه راهم اگر به خواب ببینی،
كنار ِ كوچه ی بغض و بیداری
منتظرت خواهم ماند!
چشمهایم را بر پوزخند ِ این و آن بستم
و چهره ی تو را دیدم!
گوشهایم را بر زخم زبان این و آن بستم
و صدای تو را شنیدم!
دلم روشن بود كه یك روز،
از زوایای گریه هایم ظهور می كنی!
حالا هم،
از دیدن ِ این دو سه موی سفید آینه تعجب نمی كنم!
فقط كمی نگران می شوم!
می ترسم روزی در آینه،
تنها دو سه موی سیاه منتظرم باشند
و تو از غربت ِ بغض و بوسه برنگشته باشی!
تنها از همین می ترسم!
دوشنبه 27/3/1387 - 13:11
محبت و عاطفه
| تو نیستی که ببینی، چگونه ، دور از تو
به روی هر چه درین خانه ست
غبار سربی اندوه، بال گسترده ست
تو نیستی که ببینی، دل رمیده ی من
به جز تو ، یاد همه چیز را رها کرده ست. |
| | |
دوشنبه 27/3/1387 - 13:9
ادبی هنری
عاشق خودنمائی نمی کند، عشق را فریاد نمی زند، عمل می کند به مهربان بودن، به آرام بودن، آرامش دادن، خودخواه نبودن، به عاشق بودن.
عاشقی تمام کردن رفاقت است در حق معشوق حتی بی هیچ نصیبی
دوشنبه 27/3/1387 - 13:6
