• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5607
تعداد نظرات : 449
زمان آخرین مطلب : 5961روز قبل
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

 تلخ و شیرین دنیا همه اش خواب و خیالی بیش نیست ، و جای بیداری و هوشیاری ، جهان دیگر است و كسی رستگار خواهد بود كه در آن جهان رستگاری یابد و بیچاره آن كس كه در آن سرا شقاوت یابد.

أن الدنیا حلوها و مرها حلم ، و الإنتباه فی الَخرة، و الفائز من فاز فیها، و الشقی من یشقی فیها.

بحار الانوار، ج 45، ص 91

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:30
دعا و زیارت
 

از انقلاب حسینى علیه‏السلام تا انقلاب خمینى قدس‏سره  قسمت هفتم

 

 

چرا چنین مقایسه‏اى به پیروزى انقلاب اسلامى در ایران مدد رساند؟ به آن دلیل كه حاصل این مقایسه آن بود كه در یك سو امام خمینى قدس‏سره را به جاى امام حسین علیه‏السلام و محمدرضا پهلوى را به جاى یزیدبن معاویه مى‏دیدند. از این رو، همان طورى كه قیام امام حسین علیه‏السلام بر ضد یزید واجب بود، قیام بر ضد یزید زمان نیز واجب بود. به راستى كه قضاوت مردم درباره مقایسه شباهت بین این دو درست بود؛ زیرا، بین امام خمینى قدس‏سره و امام حسین علیه‏السلام نیز همانند محمدرضا پهلوى و یزید بن معاویه شباهت‏هاى زیادى وجود داشت. به دو نمونه از این شباهت‏ها اشاره مى‏كنیم:

 

1. قیام فى‏سبیل‏لله: امام حسین علیه‏السلام در پاسخ به سخنان ضحاك بن عبدالله مشرقى كه مى‏گفت: كوفیان آماده جنگ با تو هستند، فرمود: «حَسبِىَ اللّهُ وَ نِعْمَ الوَكیل»؛ خدا براى من بس است و او خوب پشتیبان و تكیه گاهى است.

 

مقام معظم رهبرى در این مورد، درباره امام خمینى قدس‏سره فرمود: «بزرگ‏ترین ستایش براى رهبر عزیز، همین است كه او را عبدالله یعنى بنده خدا و تسلیم اراده پرورگار یاد كنیم.»

 

2. تكلیف‏گرایى: هنگامى دو نفر از سوى حاكم مكه براى امام حسین علیه‏السلام امان نامه آوردند، تا به این وسیله مانع از ادامه سفر امام علیه‏السلام به عراق شوند، امام علیه‏السلام فرمود: «در خواب، پیامبر خدا را دیدم، به چیزى فرمان یافتم كه در پى آن خواهم رفت، به زیانم باشد، یا به سودم.» مشابه چنین برخوردى را در مورد قطعنامه 598 از امام خمینى قدس‏سره شاهد بوده‏ایم. ایشان در این باره فرمود: «شما را مى‏شناسم، شما هم مرا مى‏شناسید. در شرایط كنونى آن چه موجب [این] امر [قبول قطعنامه [شد تكلیف الهى‏ام بود.»

 ادامه دارد....

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:30
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

 خداوند رتبه ها و منزلهای عالی را به خاطر صبری كه بندگان در مقابل تحمل ناملایمات به خرج دهند، به آنان عنایت می فرماید.

فاعلموا أن الله یهب المنازل الشریفة لعباده باحتمال المكاره .

بحار الانوار، ج 45، ص
چهارشنبه 26/10/1386 - 8:29
دعا و زیارت
 

ویژگى‏هاى جوان عاشورایى

 

گرچه در كارنامه حیات اجتماعى بشر، حماسه‏هاى بسیار بزرگى در طول تاریخ به ثبت رسیده است، اما به اعتراف بسیارى از صاحب‏نظران، هیچ یك از رخدادهاى تاریخى قابل مقایسه با حماسه عاشوراى امام حسین‏علیه السلام نیست. درباره علل امتیاز این نهضت از سایر قیام‏هاى آزادى‏بخش، دیدگاه‏هاى مختلفى وجود دارد. به یك اعتبار، استثنایى بودن این قیام در سه امر اساسى وجه امتیاز این قیام است:

 

رهبرى قیام; اهداف و انگیزه‏هاى قیام; پیروان رهبرى.

 

روشن است كه پرداختن به این سه ویژگى نه كار آسانى است و نه در این مجال ممكن. هدف این نوشته آن است كه به برخى از ویژگى‏هاى جوانانى كه تا آخرین قطره خون خویش از رهبرى و اهداف والاى این نهضت دفاع كردند، اشاره شود. بدان امید كه این كار در حد خود به آشنایى بیش‏تر نسل جوان جامعه اسلامى با اسوه و الگوهاى جاودان نهضت عظیم عاشورا كمك كند و زمینه تاسى و تبعیت از ایشان را فراهم سازد.

 

همان‏گونه كه در تمام حركت‏هاى بزرگ اصلاح‏طلبانه و انقلاب‏هاى رهایى بخش حساس‏ترین مسؤولیت‏ها بر عهده نیروهاى توانمند جوان قرار داده مى‏شود، در نهضت عاشورا نیز از همان ابتدا مهم‏ترین و سرنوشت‏سازترین نقش‏ها را نیروهاى جوان عهده‏دار بودند، موفقیت در انجام تك‏تك این مسؤولیت‏هاى خطیر جز از طریق آراسته بودن به فضیلت‏هاى والاى انسانى و الهى امكان‏پذیر نمى‏باشد. در این‏جا به برخى از كمالاتى كه جوانان عاشورا به دلیل آراستگى به آن‏ها توانستند در ایفاى وظایف خود موفق باشند اشاره مى‏گردد:

 

الف. ایمان راسخ: جوانان پاكباز عاشورا به دلیل پرورش در دامن خانواده‏هاى مؤمن و پرهیزكار، به كامل‏ترین مراحل ایمان ست‏یافته بودند. به گونه‏اى كه جز به اعتلاى حق و حاكمیت احكام الهى به چیز دیگرى نمى‏اندیشیدند و حتى با اشتیاق تمام در این راه آماده شهادت بودند.

 

وقتى امام حسین‏علیه السلام در مسیر كربلا در منزل «قصر بنى مقاتل‏» به دنبال خوابى كه دیده بودند جمله "انالله و انا الیه راجعون" را بر زبان آوردند. فرزند بزرگوارشان على‏اكبرعلیه السلام از آن حضرت علت این امر را سؤال كردند. حضرت فرمودند: در خواب دیدم سوارى مى‏گوید: این كاروان به سوى مرگ مى‏رود.

 

على‏اكبر در پاسخ به پدر عرض كرد: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ امام‏علیه السلام فرمودند: چرا! آنگاه على‏اكبر فرمود: در این صورت ما باكى از مرگ در راه حق نداریم.

 

در شب عاشورا نیز وقتى امام حسین‏علیه السلام به اصحاب خود مژده شهادت در راه خدا مى‏دادند، ناگهان حضرت قاسم، فرزند امام مجتبى‏علیه السلام رو امام كرده فرمودند: عموجان! آیا این فیض بزرگ شامل حال من نیز خواهد شد؟! امام حسین‏علیه السلام در حالى‏كه سخت تحت تاثیر برادرزاده مهربان قرار گرفته بود، از او پرسیدند: پسرم مرگ در كام تو چه طعمى دارد؟ عرض كرد: مرگ در راه حق براى من شیرین‏تر از عسل است! آن‏گاه امام‏علیه السلام فرمودند: آرى به خدا سوگند تو نیز یكى از كسانى خواهى بود كه فردا به فیض عظیم شهادت نائل مى‏آیى. وى از شنیدن این خبر بسیار خوشحال گشت.

 

بدیهى است این‏گونه از خود گذشتگى حكایت والاى یقین و ایمان دارد. لذا وقتى على‏اكبر به عنوان اولین شهید از بنى‏هاشم عازم میدان شدند، در توصیف ویژگى‏هاى اخلاقى و كمالات بلند الهى او فرمودند: پروردگارا شاهد باش كه به مبارزه این مردم ستمگر جوانى را، كه شبیه‏ترین مردم از نظر خلقت و اخلاق و گفتار به رسول تو بود، فرستادیم و ما هرگاه اشتیاق دیدار پیامبرت را پیدا مى‏كردیم به چهره او نگاه مى‏كردیم.

 

ب. بصیرت: در دوران حاكمیت‏حكومت اموى، به دلیل تبلیغات زهراگین علیه خاندان پیامبرصلى الله علیه وآله، تشخیص حقانیت امام حسین‏علیه السلام كار آسانى نبود و حتى بسیارى از سیاستمداران بزرگ تحت تاثیر وضع حاكم، قیام آن حضرت را مورد انتقاد قرار مى‏دادند و افراد به اصطلاح، خیرخواه، به امام‏علیه السلام توصیه مى‏كردند كه دست از مخالفت‏با یزید برداشته با او به گونه‏اى مصالحه كنند! در چنین موقعیتى عده‏اى از جوانان با بصیرت به ضرورت قیام امام حسین‏علیه السلام پى برده و با تمام وجود به حمایت از او پرداختند و لحظه‏اى در این راه به خود تردیدى راه ندادند. امام صادق‏علیه السلام در یك مورد وقتى به توصیف صفات و فضیلت‏بى‏نظیر فرمانده و پرچمدار لشكریان امام حسین مى‏پردازد، مى‏فرمایند: خدا رحمت كند عموى ما عباس را او از بصیرت و ژرف بینى بسیار نافذ و ایمان بسیار استوار برخوردار بود. به همراه اباعبدالله به جهاد پرداخت و در نهایت هم به فیض شهادت نایل آمد. در جایى دیگر، در این باره در زیارتنامه آن حضرت مى‏خوانیم: گواهى مى‏دهم كه تو در امر دین و اعتقادات هیچ‏گونه سستى از خود نشان ندادى و از روى علم و آگاهى و بصیرت كامل به انجام وظیفه پرداختى و به شایسته‏ترین انسان اقتدا كردى و در این مسیر به شهادت رسیدى.

 

به بركت همین بینش ژرف و بصیرت كامل بود كه دشمن از هر راه وارد شد تا بلكه طریقى او را از امام حسین‏علیه السلام جدا سازد تا بدین ترتیب، ضربه سهمگین از درون نیروهاى خودى به لشكریان جبهه حق وارد سازد كه هرگز موفق نشد.

 

ج. وفادارى: در فرهنگ اسلامى وفا از نشانه‏هاى ایمان است. پیامبراكرم‏صلى الله علیه وآله بارها تاكید مى‏فرمودند: هر كس به خدا و عالم آخرت ایمان آورد، باید وفاى به عهد و پیمان را لازم بشمارد و از آن تخلف ننماید. بارزترین صفت جوانان كربلا، وفادارى آنان به امام زمانشان است. چرا در سخت‏ترین شرایط، حاضر نشدند عهدى را كه با امام خود بسته بودند نقض كنند. در میان اصحاب اباعبدالله، حضرت ابوالفضل العباس در آراستگى به این فضیلت از جایگاه امتیاز ویژه‏اى برخوردار بودند. نام عباس بن على‏علیه السلام، همیشه با صفت وفاترین است.

 

در عصر تاسوعا شمر از سوى عبیدالله بن زیاد، امان‏نامه‏اى را براى آن حضرت و برادرانش آورد. او در پاسخ به شمر فرمود: ما هرگز نیازى به امان شما نداشته‏ایم و نداریم. براى ما امان الهى كفایت مى‏كند خداوند بر تو و بر امانى كه براى ما آورده‏اى لعنت كند. آیا شما به ما امان مى‏دهید، ولى فرزند رسول خدا را مورد تعرض قرار مى‏دهید. هرگز ما حاضر به پذیرش چنین كارى نخواهیم شد.

 

شب عاشورا نیز زمانى كه امام حسین‏علیه السلام همه یاران خود را در خیمه جمع كردند، به آن‏ها فرمودند: هركس با من بماند سرنوشتش شهادت است. هركس دوست دارد كه از معركه خود را نجات دهد، هم اینك از تاریكى استفاده كرده و خود را به جاى امنى برساند و از ناحیه من در این‏باره هیچ‏گونه منعى نیست. در ضمن این مردم با ما كار دارند نه با شما...

 

چون سخنان امام حسین‏علیه السلام به پایان رسید، نخستین كسى كه لب به سخن گشود، عباس بن على‏علیه السلام بود. وى خطاب اباعبدالله فرمود: براى چه این كار را بكنیم و تو را تنها بگذاریم آیا این كار را به خاطر چند روز زنده ماندن انجام بدهیم، هرگز خداوند آن روز را نیاورد.

 

با اشاره به نهایت وفادارى علمدار كربلا، امام صادق‏علیه السلام مى‏فرمایند: شهادت مى‏دهم كه در برابر جانشین رسول خداصلى الله علیه وآله همواره تسلیم بودى... همیشه به جهت‏خدا وفادار ماندى و لحظه‏اى از خیرخواهى بر او كوتاهى نكردى...

 

د. ادب: از ویژگى‏هاى دیگر یاران امام حسین‏علیه السلام به ویژه جوانان كربلا آراستگى به فضیلت ادب است و در این میان، قمربنى‏هاشم داراى منزلت‏خاصى است. به شهادت تاریخ، حضرت عباس‏علیه السلام بدون اجازه در كنار امام حسین‏علیه السلام نمى‏نشست، و هنگامى كه اجازه در حضور برادر مى‏نشست، همانند یك بنده در مقابل مولاى خود بر روى دو زانو در كمال تواضع مى‏نشست. نقل شده است كه آن حضرت در طول عمر خود هرگز امام حسین‏علیه السلام را برادر خطاب نكرد بلكه اغلب در صدا زدن امام‏علیه السلام از تعابیرى چون: سرور من، اى پسر رسول خداصلى الله علیه وآله،... استفاده مى‏كرد. گویا فقط یك‏بار، آن‏هم در لحظه‏اى كه پس از نبرد با دشمنان زمان شهادت آن حضرت فرا رسیده بود، امام حسین‏علیه السلام را با عنوان برادر جان صدا مى‏زنند و شاید بارزترین صحنه اظهار ادب حضرت ابوالفضل العباس‏علیه السلام، آن لحظه‏اى است كه چون پس از جنگ سخت‏با دشمنان خود را به شریعه فرات رساند و مشك را پر از آب ساخت تا اطفال امام حسین‏علیه السلام را سیراب سازد، در همان لحظه وقتى دو دست‏خود را پر از آب كرد تا كام تشنه خود را با جرعه آب سیراب كند، ناگهان به یاد عطش امام و مولاى خود افتاد و بى‏درنگ آب را بر زمین ریخت و با لب تشنه و در حالى‏كه این دو بیت را زیر لب زمزمه مى‏كرد به سمت‏خیمه‏هاى امام حسین‏علیه السلام حركت كرد:

 

یا نفس من بعدالحسین هونى

 

و بعده لا كنت ان تكونى

 

هذا الحسین وارد المنون

 

و تشربین بارد المعین

 

تالله ما هذا فعال دینى

 

«اى نفس زندگى بعد از حسین خوارى و ذلت است. مبادا بعد از او زنده بمانى كه دچار این ذلت‏شوى.

 

این حسین است كه با لب تشنه در معرض خطر مرگ قرار گرفته است. آیا تو با این حال مى‏خواهى آب خنك و گوارا بنوشى؟

 

سوگند به خدا این‏گونه رفتار كردن دور از ادب است و با دین و اعتقاد همخوانى ندارد.

 

ه. پایبندى به احكام و ارزش‏ها: ویژگى دیگر اصحاب امام حسین‏علیه السلام، پاسدارى از احكام الهى و پافشارى بر ارزش‏هاى اصیل دینى است. همانگونه كه، خود امام حسین‏علیه السلام حتى در بحبوحه جنگ به محض این‏كه متوجه مى‏شوند وقت نماز است، دست از جنگ برداشته مشغول نماز مى‏شوند. خواهر بزرگوارشان حضرت زینب‏علیها السلام نیز با شهادت حضرت‏علیه السلام، على‏رغم، تحمل آن همه مصائب حتى در شب یازدهم عاشورا نماز شب خود را ترك نمى‏كنند و طبق معمول پس از نماز شب به راز و نیاز و مناجات با پروردگار مشغول مى‏شوند. همان‏طور كه بعضى مورخین ذكر كرده‏اند شخصى به نام سهل به سعد نقل مى‏كند كه هنگام ورود كاروان اسراى كربلا به شام، در كنار دروازه دمشق بودم كه دیدم مردم به جشن و پایكوبى مشغولند. از دیدن این صحنه و وضع نامناسب اهل‏بیت‏علیهم السلام امام حسین‏علیه السلام بسیار متاثر شدم. در فرصتى كه به دست آمد خودم را به كنار محمل حضرت سكینه دختر امام حسین‏علیه السلام رساندم. خودم را به آن بانوى بزرگوار معرفى كردم. عضر كردم: بانوى من از شیعیان پدر بزرگوار تو هستم اگر كارى داشته باشید حاضرم آن را انجام دهم.

 

سهل بن سعد مى‏گوید: حضرت سكینه به محض شنیدن این سخن به من فرمودند: به نیزه‏دارى كه این سر مبارك را با خود حمل مى‏كند بگو كمى جلوتر حركت كند بلكه مردم مشغول تماشاى سر بشوند و در نتیجه از نگاه كردن به سر و صورت حرم رسول‏خداصلى الله علیه وآله خوددارى كنند.

 

از این حكایت‏به خوبى روشن مى‏شود كه على‏رغم تحمل داغ پدر و برادران و عموها و... بى‏احترامى‏هاى سربازان بى‏رحم یزید، در چنان شرایطى نیز لحظه‏اى از حجاب این حكم ارزشمند اسلامى غافل نبوده است. در حد توان تلاش كرده است تا از آن پاسدارى نموده و از به خطر افتادن آن جلوگیرى به عمل آورد.

 

علاوه بر موارد مذكور، صبر و استقامت، شجاعت و شهامت، ایثار و فداكارى، عفو و بخشش، آزادگى و عزت نفس و اخلاص و رافت و. .. بخشى دیگر اوصاف جوانان عاشوراست.

امید كه با تامل در اوصاف جوانان عاشورایى، آنان را الگوى زندگى خویش قرار دهیم.

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:29
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

چه دارد آن كس كه تو را ندارد؟ و چه ندارد آن كه تو را دارد؟ آن كس كه به جای تو چیز دیگری را پسندد و به آن راضی شود، مسلما زیان كرده است .

ماذا وجد من فقدك ؟ و ما الذی فقد من وجدك ؟ لقد خاب من رضی دونك بدلا.

دعای عرفه ، بحار الانوار، ج 98، ص 228

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:27
شعر و قطعات ادبی
 

از على‏اصغر خجالت مى‏كشم...

 

آب هستم، آب هستم، آب پاك

جارى‏ام از آسمان تا قلب پاك

 

گاه ابر و گاه باران مى‏شوم

گاه از یك چشمه جوشان مى‏شوم

 

گاه از یك كوه مى‏آیم فرود

آبشار پرغرورم گاه رود

 

گاه قطره، گاه دریا مى‏شوم

گاه در یك كاسه پیدا مى‏شوم

 

روز و شب هر گوشه كارى مى‏كنم

باغها را آبیارى مى‏كنم

 

نیست چیزى برتر از من در جهان

زندگى از آب مى‏گیرد نشان

 

گرچه آبم، روزى اما سوختم

قطره تا دریا سراپا سوختم

 

تشنه‏اى آمد لبش را تر كند

چاره لب‏تشنه‏اى دیگر كند

 

تشنه‏اى آمد كه سیرابش كنم

مشك خالى داد تا آبش كنم

 

تشنه آن روز من عباس بود

پاسدار خیمه‏هاى یاس بود

 

خون عباس علمدار رشید

قطره قطره در درون من چكید

 

داغى آن خون دلم را سوخته

آتشى در جان من افروخته

 

چشمهایم خواب، موجم خفته باد

آبى آرامشم آشفته باد

 

آب هستم؟ واى من مرداب به

زندگى بخشم؟ نه، مرگ و خواب به

 

واى بر من، واى بر من، واى دل

مانده در مرداب حسرت پاى دل

 

پیچ و تاب رودم از درد دل است

بركه ازا ندوه دل، پا در گل است

 

گریه من، شرشر باران شده

غصه‏ام در گریه‏ها پنهان شده

 

دود داغم ابرها را تیره كرد

آسمانها را سراپا تیره كرد

 

آب اگر شد اشك چشم از شرم شد

از خجالت‏شور و تلخ و گرم شد

 

آب بودم، كربلا پشتم شكست

آبرویم رفت پستم، پست پست

 

حال از اكبر خجالت مى‏كشم

از على‏اصغر خجالت مى‏كشم

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:27
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

 من كه یارانی باوفاتر و نیكوتر از یاران خود سراغ ندارم ، و نیز از اهل بیت خود خاندانی بهتر و مهربانتر نمی شناسم ، به پاس نیكیهایی كه در حق من دارید، خداوند به شماها بهترین پاداش عطا فرماید.

فانی لا أعلم أصحابا أوفی و لا خیرا من أصحابی، و لا أهل بیت أبر و لا أوصل من أهل بیتی، فجزاكم الله عنی خیرا.

بحار الانوار، ج 44، ص 392

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:26
دعا و زیارت
 

راز قربت  را یاران ، در قربانگاه ، بر سرهای بریده فاش می کنند و میان ما و حسین  « خون  » فاصله است . میان حسین و یار نیز همان  «خون » فاصله بود .

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:26
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

 مردم ، بدانید كه دنیا خانه ای است فنا شدنی و زوال پذیر.

أیها الناس إعلموا أن الدنیا دار فناء و زوال .

ناسخ التواریخ ، ج 6، جزء 2، ص 243

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:26
دعا و زیارت
 

حضرت امام حسین (ع)

و أنتم أعظم الناس مصیبة لما غلبتم علیه من منازل العلماء لو كنتم تشعرون (تسعون ) ذلك بأن مجاری الأمور و الأحكام علی أیدی العلماء بالله الأمناء علی حلاله وحرامه فأنتم المسلوبون تلك المنزلة و ما سلبتم ذلك إلا بتفرقكم عن الحق و اختلافكم فی السنة بعد البینة الواضحة، و لو صبرتم علی الأذی و تحملتم المؤونة فی ذات الله ، كانت أمور الله علیكم ترد و عنكم تصدر و إلیكم ترجع ، ولكنكم مكنتم الظلمة من منزلتكم ، و اسلمتم أمور الله فی أیدیهم یعملون بالشبهات ، و یسیرون فی الشهوات ، سلطهم علی ذلك فراركم من الموت ، و إعجابكم بالحیاة التی هی مفارقتكم ...

 تحف العقول ، ص 238

 

مصیبت و گرفتاری شما از همه مردم بیشتر است ، زیرا مقام و مسند دانشمندان اگر بفهمید ( یا بنابر فرض این كه لیاقت آن را داشته باشید ) از دست شما گرفته شده است و این مصیبتها بدان جهت است كه رتق و فتق امور و اجرای احكام باید به دست دانشمندان خداشناسی باشد كه بر حلال و حرام خدا امینند. اما این مقام و منزلت از شما گرفته شده ، بدان جهت كه شما از حق كناره گیری كردید و با وجود دلیلهای آشكار و واضح در سنت پیغمبر اختلاف كردید. اگر شما در برابر آزار و اذیت صبر و مقاومت می كردید و رنج و سختی را در راه خدا به جان می خریدید، امور الهی در دست شما قرار می گرفت و منشأ و مرجع آنها شما بودید. ولی شما ستمكاران را بر مقام خود مسلط كردید و امور الهی را به دست آنها سپردید، در حالی كه آنان به شبهات عمل می كنند و شهوترانی را پیشه خود قرار داده اند. و آنچه موجب قدرت ستمكاران در این امور شده ، فرار شما از مرگ و دلخوشی به این زندگی ناپایدار است ... 

چهارشنبه 26/10/1386 - 8:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته