• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 205
تعداد نظرات : 189
زمان آخرین مطلب : 4306روز قبل
محبت و عاطفه

بسي گفتند : دل از عشق برگيريد كه نيرنگ است و

 افسون است و جادوست ! ولي ما دل به او بستيم و

 ديديم كه اين زهر است اما نوشداروست

 

نظر ي ا د ت و ن ن ره
سه شنبه 6/6/1386 - 22:6
محبت و عاطفه

سوگند

به جز حضور تو

هيچ چيز اين جهان را جدي نگرفتم

حتي عشق را

شيشه پنجره را باران شست

از دل من اما ، چه كسي نقش تو را خواهد شست ؟

 

نظر ي ا د ت و ن ن ره 
سه شنبه 6/6/1386 - 22:3
محبت و عاطفه

 

روي هر شانه سري وقت وداع مي گريد

سر من وقت وداع گوشه ي ديوار گريست

سه شنبه 6/6/1386 - 22:0
محبت و عاطفه

هنوز در پناه غبار چشمم

در حسرت ديدار آخرين نگاه توام

نمي دانم بازگشتي از آن جدايي وجود دارد يانه

ولي مي خواهم بداني هنوز مشتاق سحر چشمانت هستم

درياب اين نواي غم را كه آواي خوش قلبي شكسته است

و بدان اين تپيدن فقط براي يافتن دوباره ي توست

تا بداني خاكستر وجودم

در جستجوي آن لبخند شيرين سختيها مي كشد

بيا اي مهربان تا بدانم من و تو هنوز مائيم

بخوان با من تا بدانيم كه اين همان آواي دل است

 

نظر ي ا د ت و ن ن ره 
سه شنبه 6/6/1386 - 21:58
محبت و عاطفه

به نام خدا : خالق انسان

به نام انسان : خالق غم ها

به نام غم ها : به وجود آورنده ي اشك ها

به نام اشك ها : تسكين دهنده ي قلب ها

به نام قلب ها : ايجاد گر عشق

و به نام  عشق : زيبا ترين خطاي انسان

 

نظر ي ا د ت و ن ن ره
سه شنبه 6/6/1386 - 21:55
محبت و عاطفه

تقديم به تمام كسانيكه يه روزي دلشون شكست و هرگز زخم دلشان مرهمي نداشت

 

چي ميشد گر دل آشفته ي من به شهر چشماي تو عادت نمي كرد

پرستوي نگاهت ناگهان از دل آشفته ي من هجرت نمي كرد

چي ميشد اولين روز جدايي برايم تا قيا مت شب نمي شد

وجود پاك و سرشار از اميدم گرفتار سكوت شب نمي شد

چي ميشد ميتونستم برايت غزل هايي بگويم عاشقانه

و يا در آخرين مصرع شعرم بگيرم از وجودت يك نشانه

چي ميشد زير باران نگاهت نيلوفري را ديده بودم

و يا از باغ همسايه شبانه گل مريم برايت چيده بودم

چي ميشد زير سقف نيلي شب كنارم عاشقانه مينشستي

نميگفتي مسافر هستي ، امشب تو بغض خسته ام را ميشكستي

 

نظر ي ا د ت و ن ن ره
سه شنبه 6/6/1386 - 21:52
طنز و سرگرمی

مي دوني اشك گاهي از لبخند با ارزش تره ؟ چون لبخند رو به هر كسي

 مي توني هديه كني اما اشك رو فقط براي كسي ميريزي كه نمي خواي

 از دستش بدي....

 

نظر ي ا د ت و ن ن ره
سه شنبه 6/6/1386 - 21:48
محبت و عاطفه

حالا ديگر خوب مي دانم ، آرزوي آمدنت را هم ، مثل سكوت زلال چشما نت به گور خيال هاي محا ل خواهم برد من همه ي اين سالها آمدم و از همه سراغ سادگيت را گرفتم اما ديگر تو نبودي تو انگار همراه آن خنده ي آخرين براي هميشه رفتي به جايي كه ديگر دست خيال و خوابم حتي به گرد نگا ه ها يت نرسيد مهم نيست كه دلت به  هواي ديگري مي تپد مهم اين است كه من تنهايم ، آنهم فقط به خاطر تو ....

 

 نظر ي ا د ت و ن ن ره 

سه شنبه 6/6/1386 - 21:44
محبت و عاطفه

بيا اي دوست سكوت سرد ايام جدايي را از هم بگسل و

 جاري كن صداي مهربانت را به شهر آرزوهايم ، بيا با

 مرهم چشمت به زخم كهنه ي قلبم دوايي شو

 

نظر ي ا د ت و ن ن ره  

سه شنبه 6/6/1386 - 20:35
محبت و عاطفه

تنها ستاره ي خيال من ، تو را در كدامين شب بجويم وقتي كه هر شب

 بي تو بودن را به وسعت گريه در ميابم ....

 

   نظر ي ا د ت و ن ن ره

سه شنبه 6/6/1386 - 20:29
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته