• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1412
تعداد نظرات : 428
زمان آخرین مطلب : 5499روز قبل
آموزش و تحقيقات
ماسک هاي زيبايي
ماسک ها موادي هستند که معمولاً از محصولات طبيعي تهيه مي شوند و براي پاکيزه کردن، خروج مواد زائد از منافذ پوستي، نرم کردن و لطيف کردن پوست ، به کار مي روند. هر ماسک را بايد به مدت بيست تا سي دقيقه بر روي پوست قرار داد و سپس آن را به وسيله شستوي کامل با آب پاک کرد. مي توان به جاي شستشو با آب، ماسک را به وسيله پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست پاک کرد.

در اينجا به برخي از ماسک هاي مفيد و رايج اشاره مي کنيم :
- ماسک آناناس
اين ميوه تأثير جالبي بر جوش هاي غرور به ويژه گلوله هاي چربي زير پوستي (جوش هاي کيستيک) دارد. براي تهيه ماسک آناناس کافي است که يک آناناس رسيده را پوست بکنيد و در مخلوط کن بريزيد تا به صورت مخلوط غليظي در بيايد.
سپس به اندازه وزن آن به آن الکل ميوه ( الکل اتيليک ) بيفزاييد و يک ليوان روغن آفتابگردان به مخلوط حاصل اضافه کنيد. حال مي توانيد روزي يک بار، هر بار بيست تا سي دقيقه ، اين مخلوط را به صورت ماسک بر روي صورت خود قرار دهيد و سپس آن را با آب سرد بشوييد.
- ماسک پرتقال
يک پرتقال را پوست بکنيد، هسته ها و پوست هاي نازک پره هاي آن را جدا کنيد، روي پوست صورت خود بخوابانيد و پس از بيست دقيقه با آب سرد بشوييد. اين ماسک براي درمان جوش هاي غرور جواني (آکنه) مؤثر است ولي افرادي که پوست خشک دارند نبايد آن را مصرف کنند.

- ماسک آلوي قرمز
هفت يا هشت عدد آلوي قرمز تهيه کنيد و هسته هاي آنها را خارج کنيد. سپس آنها را با افزودن ده قطره روغن بادام کاملاً با يکديگر مخلوط کنيد تا به صورت يک ماده خميري درآيد. آنگاه اين مخلوط را به مدت بيست دقيقه روي صورت خود قرار دهيد و سپس با آب بشوييد. اين ماسک به ويژه در کساني که منافذ پوستي آنها مثلاً در پوست بيني، باز و زشت منظره شده مؤثر است و پوست را زيبا مي کند. استفاده از اين ماسک را به افرادي که پوست چرب دارند توصيه مي کنيم.
- ماسک خيار
يک يا دو خيار را رنده کنيد و به صورت ماسک بر روي پوست صورت خود قرار دهيد و بيست دقيقه بعد آن را با آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست خود پاک نماييد. ماسک خيار تأثير زيادي در ايجاد طراوت و شادابي و لطافت پوست دارد.
- ماسک زرده تخم مرغ
به کساني که پوست خشک دارند توصيه مي شود که از اين ماسک استفاده کنند تا پوستشان نرم و لطيف شود. زرده تخم مرغ مملو از چربي و کلسترول است و چربي پوست را تأمين مي کند. براي تهيه ماسک زرده تخم مرغ کافي است يک زرده تخم مرغ را با چند قطره سرکه سيب و چند قطره روغن بادام يا زيتون يا آفتابگردان مخلوط کنيد و به مدت بيست دقيقه روي پوست قرار دهيد. سپس آن را به وسيله ي آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست پاک کنيد.

- ماسک سيب
يک سيب را پوست بکنيد و آن را نصف کنيد و يک نيمه آن را خرد کنيد و با يک قاشق غذاخوري عسل مخلوط نماييد و خوب هم بزنيد. سپس آن را بر روي صورت و گردن بماليد، آنگاه پوست را با نوک انگشتان ماساژ دهيد. براي اين کار، ماساژ را از پايين گردن شروع کنيد و به طرف بالا بياييد. سپس از سمت راست گردن به سمت چپ و بالعکس ماساژ دهيد. آنگاه با نوک انگشتان به پوست صورت خود ضربات آرامي بزنيد تا جريان خون پوست بيشتر شود.
حال کمي صبر کنيد تا ماسک خشک شود و پس از بيست دقيقه آن را بشوييد. اين ماسک باعث جلوگيري و درمان چروک صورت و سبب طراوت و تقويت پوست مي شود.
- ماسک سفيده تخم مرغ
سفيده تخم مرغ را با همان مقدار الکل طبي (الکل سفيد) مخلوط کنيد و آن را با نوک انگشتان خود برداريد و روي پوست بگذاريد و ماساژ دهيد. روش ماساژ بايد از پايين به بالا و از سمت راست به چپ و چپ به راست باشد.
سپس کمي صبر کنيد تا ماسک خشک شود و بيست دقيقه بعد بشوييد. اين ماسک نيز براي رفع چين و چروک صورت مناسب است.
- ماسک هلو
براي تهيه اين ماسک کافي است سه يا چهار هلوي تازه را بشوييد و هسته آنها را خارج کنيد. (لازم نيست پوست هلوها را بکنيد.) هلوها را له کنيد و با يک زرده تخم مرغ و يک قاشق غذاخوري پودر جوانه گندم کاملاً مخلوط کنيد و بر روي پوست صورت بماليد و بيست دقيقه بعد آن را با آب سرد يا پنبه آغشته به گلاب پاک کنيد. اين ماسک در رفع خشکي پوست و ايجاد طراوت و تازگي و جلوگيري از چروک صورت بسيار مؤثر است.


- ماسک ليموترش
اين ماسک براي پوست هاي خشک مفيد است. براي تهيه اين ماسک، آب يک ليموترش تازه را بگيريد و با يک زرده تخم مرغ و چند قطره روغن بادام يا آفتابگردان مخلوط کنيد و بر روي پوست بماليد و ماساژ دهيد و پانزده دقيقه بعد آن را بشوييد.
- ماسک گلابي
اين ماسک براي پوست هاي چرب بسيار مفيد است . استفاده از اين ماسک را به افرادي که منافذ پوستي آنها واضح و نازيبا شده توصيه مي کنيم. براي تهيه آن کافي است که يک گلابي رسيده را خرد کنيد و بر روي پوست صورت بماليد و بيست دقيقه ي بعد آن را با آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست خود پاک کنيد.

چهارشنبه 3/5/1386 - 13:54
بیماری ها
 صـورت يا ملاسـما عـارضه پوستي شـايعي به خصوص در دختران و خانم هاي جوان است. اين عارضه به صورت لکه هاي قهـوه اي روشن تا تيره بر روي گونه ها ؛ پيشاني و چانه و لب بالا اکثراً دو طرفه و قرينه ديده مي شود. شـايع ترين سنين بروز آن 20 تا 30 سالگي است اگرچه در دوره ي يائسگي هم ممکن است ديده شود و در خانم ها بيشتر از آقـايان است.

عـلت هاي مختلفي در ايجـاد آن نقـش دارند ولي عامل اصلي تشديد کننده بيماري را اشعـه ماوراء بنفش خورشيد مي دانند.

علل

1) مصرف دارو به خصوص داروهاي پيشگيري از حاملگي ( به صورت قرص، تزريقي و يا کاشتني ) و.... داروهاي ديگر نيز در بروز آن نقش دارند.

2) تغييـرات هورموني در بـدن از جـمله کـيست هاي متعـدد تخمــدان ( PCO ) و يا بيماري غــده فوق کليوي.

3) برخي عطرها و دئودورانت ها و لوازم آرايشي نيز مي توانند اين ضايعات را ايجاد کنند.

با پيشگيري از تابش مستقيم اشعه خورشيد بر روي صورت از ايجاد لک تا حد زيادي مي توان جـلوگـيري کرد. با مصرف کرم هاي ضدآفتاب به طور منظم با عيار بالاتر از 20 به فواصل هر 3 ساعت و همچـنين اجـتناب از تابش نور مستقيم خـورشـيد بر روي صورت در افراد مستعـد، مي توان از ايجـاد لک پيشگيري نمود. براي از بين بردن لک با تجويز پزشک متخصص از کرم هاي حــاوي هـيدروکـينون با درصدهاي گـوناگـون ( نبايد بيشتر از 6 تا 7 درصد باشد) و نيز از کرم ترتينوئين 05/0 درصد مي توان اسـتفاده نمود. در صورت استفاده از اين دو کرم بهتر است صبح پس از استفاده از کرم هاي ضدآفتاب استفاده شود.

روش هاي ديگـر در درمان لک صورت : لايه برداري ( PEELING ) ؛ سايش پوست به صورت مکانيکـي ( DERMABRESION & SALABRESION )؛ لـيزر؛ کـه بسـته به پوسـت افـراد انتخـاب مي شود. افـراد با رنگ چـشــم روشـن و مـوهـاي روشــن مـقـــدار رنگـدانـه پـوسـتي کـمتري نسـبت به پوسـت هاي تيره دارند و به همين دليل نور آفتاب بيشتر در پوست اين افراد نفوذ دارد و چون يکي از اثرات نور آفتاب ايجاد لک صورت و همچنين كــک و مک است براي پيشگيري و درمان ، اين افراد نياز مبرم به ضد آفتاب دارند.

يکي از درمان هاي لک صـورت همچـنان که قـبلاً نيز گفته شد استفاده از پيـلينگ است . ولي اين روش ، مناسب همه افراد ، به خصوص افرادي که پوست تيره دارند ، نيست. چــون يکي از عـوارض پيلـينگ ايجاد لک است و احتمال ايجـاد لک در افراد با پوست تيره بالا است .

هيچکدام از روش هاي درماني لک صورت دائمي نيست و در يک جلسه نيز انجام نمي گيرد و نياز به تجـديد درمان دارد ؛ زيرا استـعداد افراد براي ايجاد لک با اين روش هاي درمانـي برطرف نمي گردد. به هر حال مصرف ضدآفتاب در افراد مستعد يک نياز حياتي در درمان و پيشگيري از لک مي باشد.
چهارشنبه 3/5/1386 - 13:53
بیماری ها
راه حل هاي ساده براي رفع پف و تيرگي زير چشم ها شامل خوابيدن كافي ، درمان آلرژي ها ، خوابيدن روي دو بالش ، پرهيز از خوردن نمک و كمپرس آب سرد است.
داخل حفره استخواني اطراف كره چشم را چربي فراگرفته است ، با افزايش سن اين چربي رفته رفته بيرون مي آيد و موجب حالت پف آلود زيرچشم مي شود .هنگامي كه آب در اين چربي جمع مي شود حالت پف آلود زيرچشم ها تشديد مي شود .

همچنين شرايطي كه موجب احتباس آب در بدن مي شود , اغلب پف چشم را تشديد مي كند.به عنوان مثال مي توان از شرايطي مثل خوابيدن به پشت , خواب ناكافي , زياد نمك خوردن , آلرژي و يا تغييرات هورموني ماهانه در خانمها نام برد.

براي سياهي دور چشم هم دلايل متعددي وجود دارد.پوست اطراف چشم بسيار نازك است و با بالا رفتن سن , شل تر و نازك تر مي شود , به همين دليل , تيرگي عضلا‌ت و رگهاي عمق پوست , با وضوح بيشتري ديده مي شود و حالت تيرگي دور چشم را به وجود مي آورد
چهارشنبه 3/5/1386 - 13:49
بیماری ها
عبارت است از به وجود آمدن شيارهاي عـرضي در پيشاني و شيارهاي طـولي در بين دو ابرو و نيز شيارهاي کنار چشم ها و دهان و بر روي گونه ها.

علل به وجود آورنده ي چروک : در ايجاد چروکِ صورت علت هاي گوناگوني وجود دارد که در زير به برخي از آنها اشاره مي کنيم:
مسئول نگه داشتن قوام پوست ، «کُلاژن» ( مهمترين پروتئين موجود در بافت هاي بدن ، استخوان ، غضروف و پوست ) داخل «درمي» ( لايه زيرين پوست ) است ؛ حال به هر علتي در روند کُلاژن سازي اختلالي به وجود آيد پوست دچار چروک مي شود. با افزايش سن ، کلاژن سازي کُـند مي گردد، براي همين افراد مسن پوستي افتاده دارند. اختلالات ارثي در توليد کلاژن در بيماران سندرم مارفان و سندرم اهلر دانلس از اين جمله اند. در برخي از اين بيماران، پوست به علت نقص در کلاژن سازي دچار افتادگي زودرس مي شود. عوامل محيطي که مهمترين آنها اثر آفتاب است، باعث تخريب رشته هاي کلاژن و آلاستين پوست و تشديد روند پيري پوست و ايجاد چين و چروک مي شوند.
علاوه بر کلاژن سازي علت هاي ديگري نيز در ايجاد چروک پوست دخيل هستند، از جمله ي اين عوامل افزايش قـدرت عـضلاني زير پوست است. افراد عـصبي و اخـمو به علت اسـتفاده زياد از عضلات صورت دچار اين حالت مي شوند. افرادي که قـبلاً چاق بوده ولي دچار لاغري مي شوند به علت از دست دادن چربي زير پوستي دچار افتادگي پوست مي شوند و چروک به وجود مي آيد.
افراد سيگاري به علت از دست دادن چربي زير پوستي ( عدم تغذيه مناسب و کاهش اشتها ) و همچنين نقص در کلاژن سازي و علت هاي گوناگون ديگر دچار چروک زودرس مي شوند . پوسـت هاي خشـک نسـبت به پوسـت هاي چـرب زودتر دچـار چروک مي شوند که مي تواند به دليل علت زمينه اي پوست خشک باشد ( عدم نگهداري آب در پوست به دلايل سرشتي ). علت هاي ديگري نيز وجود دارد که از حوصله اين بحث خارج است.
براي پيشـگيري از ايجاد چروک بايد عـوامل ايجاد کننده آن را از بين برد از جمله: تغـذيه نامناسب - مصرف مواد مخدر و دخانيات - اعصاب متشنج ، استرس و ...
روش هاي متنوعي براي از بين بردن چروک صورت وجود دارد:
1) مصرف کرم هاي مرطوب کننده تا حدودي مي توانند چروک هاي ريز را به طور موقت از بين ببرد.
2 ) ميزان و مدت تماس با آفتاب هرچه کمتر باشد، عوارض آن کمتر است.
3) اجتناب از دخانيات : مصرف سيگار باعث ايجاد خطوط عميقي در لب فوقاني و تحتاني و کناره هاي چشم مي شود.
4 ) اجتناب از ايجاد کشش هاي غيرضروري در پوست : تشديد غيرضروري حالات صورت باعث کشيدگي پوست مي شود. با ديدن افراد در حالت مکالمه به راحتي مي توان پي برد که چگونه خطوط بيان حالات عاطفي در صورت تشکيل مي شود. اين مورد شايد بي اهميت به نظر برسد اما در درازمدت تأثير آن زياد است وقتي گاهي مي توان خصوصيات اخلاقي و گذشته شخصيتي فرد را روي اين خطوط تشخيص داد.

5) مصرفي کافي ( البته نه افراط گونه و بيش از حد ) ويتامين C ، ويتامين A و ويتامين E که به عنوان مواد آنتي اکسيدان شناخته مي شوند و احتمال تأثير آنها با از بين بردن راديکال هاي آزاد که يکي از علل تخريب کُلاژن و الاستين هستند – در بسياري از مطالعات مطرح شده است.
6 ) مصرف هورمون هاي جايگزين در خانم هاي يائسه: هورمون استروژن که هورمون اصلي زنانه است نقش ثابت شده اي در ايجاد جواني ، شادابي و طراوات پوست دارد در زنان يائسه ميزان اين هورمون پائين مي آيد و به مصرف هورمون هاي جايگزين ( تحت نظر مستقيم پزشک متخصص زنان ) مي توان بسياري از مشکلات اين سنين را مرتفع ساخت.
7) ايجاد سبک و روش زندگي سالم تر از نظر هيجانات و احساسات.
8) انجام پيلينگ : چه به صورت تدريجـي با مصـرف کـرم هاي حـاوي AHA با درصـدهاي پائين و چه به صـورت پيلينگ در مطــب با داروهاي پيلينگ با درصــد بالا. با اين روش ها تحريک پوست براي کُلاژن سازي صورت مي گيرد.
9) انجام ليزر با انواع گوناگون ليزر ( تحريک کُلاژن سازي)
10) جديدترين روش براي از بين بردن چروک صورت ، تزريق آمپول رقيق شده و غيرسمي شده ســم ميکــروب بوتيليسم ( BOTOX ) در داخــل عـضلات پوســت صـورت است. با اين روش، عضلات صورت را فلج يا ضعيف مي کنند که باعث از بين رفتن چروک صورت مي شود. اين روش موقتي است و البته چروک را واقعاً از بين نمي برد بلکه آن را ظاهراً محو مي کند و بسته به نوع پوست افراد ، از 3 ماه تا 9 ماه طول مي کشد. با تکرار تزريق ، اين فاصله زماني افزايش مي يابد.

چهارشنبه 3/5/1386 - 13:46
آموزش و تحقيقات
آکنه يا جوش يک اختلال پوستي است که در سنين نوجواني شروع مي شود و تا آخر جواني ادامه مي يابد. براي درمان ابتدا بايد ديد که آيا ضايعات واقعاً جوش هستند؛ چون خيلي از ضايعات پوستي شبيه جوش بروز مي کنند. جوش بيشتر در نواحي سِبوره ( نواحي از بدن که داراي غدد سباسه فراوان است مثل اطراف بيني، پيشاني، چانه، قسمت هاي فوقاني پشت و سينه و شانه ها ديده مي شود. غدد سباسه به طور طبيعي در تمام سطح پوست گسترش دارند و مسئول چرب نگه داشتن سطح پوست مي باشند. همچنين به علت دارا بودن بعضي مواد داراي خاصيت ضد ميکروبي و قارچي هستند. اين غدد در کف دست و پا و لـب وجود ندارند و بيشترين تراکم آنها در صورت ، سر، سينه و قسمت بالاي پشت است.

جوش بيشتر در صورت ديده مي شود و شکل هاي متفاوت دارد مثل: کومدون ( جوش هاي ريزي که به صورت سر سياه و سر سفيد ديده مي شوند )؛ پاپول (جوش هاي برجسته و قرمز رنگ)؛ پاسچول (جوش هاي چرکي ) و ندول ( تورم التهابي که در عمق بيشتري نسبت به پاپول قرار گرفته اند) و بالاخره کيست ( فضاهاي بسته اي در زير پوست حاوي ماده نيمه جامد يا مايع ). با بسته شدن دهانه خروجي غدد چربي به علت هاي گوناگون جوش به وجود مي آيد. علت هاي بسته شدن اين دهانه ها شامل: ?) توليـد و ترشح زيادي چربي در اين غدد که خود اين مي تواند به علت ارثي بودن يا عدم تنظيم هورموني باشد. البته گاهي ميزان هورمون در سطح طبيعي مي باشد ولي پوست به اين مقدار طبيعي نيز حساس است. مصرف خارجي هورمون هايي مثل هورمون مردانه ( تستوسترون) و کورتيکواستروئيدها ( کورتن) مي تواند باعث ايجاد و تشديد آکنه شود.

?) رشد ميکروب در دهانه غدد که باعث التهاب و بسته شدن اين غدد مي شوند. ?) اختلال در کراتيني شدن ( در تشکيل کراتين دهانه اختلال وجود دارد مثل افرادي که سوء تغـذيه يا رژيم غـذايي دارند که اسيدهاي چرب ضروري در بدن آنها کـم است و يا به علت هاي ديگري اين اختلال وجود دارد). جوش هاي صورت را نمي توان به طور کامل از بين برد ولي مي توان آنها را تحت کنترل در آورد. 4) التهاب (رها شدن مواد التهاب زا بدون فوليکول مو) که علت اصلي آن را فعاليت ميکروبي در غدد سباسه مي دانند که باعث ايجاد پاسخ التهابي بين دو فوليکول مي شود. علل ديگر مؤثر در آکنه رژيم غذايي ( اثر آن هنوز اثبات نشده است اما مصرف بيش از حد کربوهيدرات ها و مواد قندي در تشديد آن نشان داده شده است که در عين حال اثر رژيم هاي کم کالري نيز در جلوگيري از بروز آکنه مشخص شده است). تعريق ( در بسياري از افراد باعث تشديد آکنه مي شود) اشعه ماوراءبنفش ؛ که باعث بهبود ضايعات آکنه مي گردد. استرس هاي روحي ؛ که آن را بخصوص در خانم ها تشديد مي کند.

درمان اين جوش ها بسته به نوع جوش انجام مي گيرد. به طور کلي شستشوي مکرر نواحي جوش به ويژه با صابون هايي که اسيديته مي باشند و از خود بقايايي به جا نمي گذارند در جلوگيري از تشکيل جوش جـديد تا حـد زيادي مؤثر است و در درمان نيز کمک کـننده مي باشد. اين صابون ها در داروخانه ها موجودند و به عنوان ضدجوش معرفي مي شوند . در درمان جوش از داروهاي ضد باکتري ( ميکروبي ) نيز استفاده مي شود که بستگي به نوع جوش و گسترش آن دارد. داروهاي ديگري نيز بسته به نوع جوش ، در درمان ، مصرف دارند که اختصاصي هستند و از حوصله اين بحث خارج است. افرادي که داراي جـوش هستند بايد از مصـرف هرگـونه کـرم يا پـماد اجـتناب کنند، چون باعث بدتر شدن جوش ها مي شود.

افرادي هستند که منافذ پوست آنها به اصطلاح باز است و داخل اين منافذ به صورت سياه ديده مي شود. ترشح چـربي و در معرض هواي آزاد قرار گرفتن اين چـربي باعث اکسيد شدن آن مي گردد و به صورت سياه ديده مي شوند. براي از بين بردن آن مي توان از همان صابون هايي که گفته شد استفاده کرد. يکـــي از عارضــه هاي جــوش صـورت، باقـي ماندن لکه در آن ناحيه به علت التهاب و فــعال بودن سيسـتم دفـاعـي بدن در آنجا است. در محل جـوش هايي که بيشـتر دستـکاري شــوند احـتمال به وجود آمـدن لکه بيشتر است. ضمناً در افراد با رنگ پوست تيره تر، لکه ناشي از جوش بيشتر است . درمان اين عارضه در حقـيقـت درمــان جـوش است. يعـنــي با درمان جوش به علت کم شدن التهاب، احتمال به وجود آمدن لکه کم مي شود. درمان قطـعي براي از بين بردن اين نوع لکه وجود ندارد و در طـول زمان بسته به نوع پوست اين لــکه ها از بين مي روند. البته بعضــي از داروهاي موضعي، اين طول زمان را کاهش مي دهند که از آن جمله مي توان از ژل هاي حاوي AHA نام برد. اين ژل حاوي اسيدهاي ميوه مي باشد و باعث تسهيل در پوسته ريزي طبيعي پوست مي شوند و به همين دليل پوست ، جوان و شاداب مي ماند. داروهاي موضعي ديگر کـه کـمک کننده مي باشند: کرم و ژل هاي حاوي ويتامين C و مشتقات ويتامين A ( کرم و ژل ترتينوئن ) . همانگونه که ذکر شد در طب رايج هنوز آثار رژيم غذايي بر ايجاد و تشديد آکنه به خوبي شناخته نشده است. براساس طـب قـديـم و تجربه بيماران بعضـي از خوراکي ها در بدتر کردن جـوش صورت دخيل مي باشند و پرهـيز از اين خوراکي ها باعث بهبودي در جوش مي شود. از جمله خوراکي هايي که باعث بهتر شدن جوش ها مي شوند: غذاهاي چرب ، تنقلات ، خرما، کشمش ، محصولات دريايي ( ماهي و ميگو ) ، بعضي از ميوه جات ( موز، کيوي، خرمالو ) و هستند. بهـترين راهکار، پرهـيز از مواد غذايي و خوراکي هايي است که فرد اظهار مي کند با خوردن آنها جوش صورتش بدتر مي شود.
چهارشنبه 3/5/1386 - 13:43
بیماری ها
راستي در حالت هيپنوتيزم چه اتفاقي مي افتد؟ آيا اظهارات هيپنوتيزم شدگان درست است؟
براستي چه اتفاقي در درون بدن انسان مي افتد كه چنين اتفاقاتي رخ مي دهد؟
كدام قسمت از مغز يا ذهن مسئول اين تغييرات دروني است؟
آيا واقعا'' اين پديده قابل بررسي از ديدگاه هاي عميق باليني نيست؟
مطالعات انجام شده در مورد مغز انسان، با جداسازي دو نيمكره مغزي در مورد برخي از بيماران صرعي نشان دهنده اين واقعيت بوده است كه ما در واقع داراي دو مغز هستيم كه بطور مستقل از يكديگر عمل مي نمايند. بدين ترتيب با مواجه با محرك هاي محيطي آنها بطور يكسان عمل نمي نمايند و هركدام توانائي خاص خودشان را دارا هستند. هر نيمكره مغزي داراي وظايف و توانائي هاي خاص خودش است وصرفا'' به محرك هائي واكنش نشان مي دهد كه در سيطره توانائي خودش باشد (Watzlawick,1978)
يك مجله مشهور آمريكائي تصوير خيلي ساده شده كاركرد نيمكره هاي مغز را نشان مي دهد (شكل روبرو) :


همانگونه كه در تصوير نيز مشاهده مي شود مراكز ادراكات، احساسات و تخيلات و اندريافت هنري، موسيقي، مجسمه سازي و رقص در نيمكره راست مغز و مراكز مرتبط با منطق، رياضيات، توانشهاي كلامي و نگارشي و فهم علوم و فنون در نيمكره چپ مغز قرار دارد. بارنت (Barent,1981) ، در مطالعه خود متوجه گرديد كه با فعال شدن نيمكره راست مغز توانائي تصوراتي (Imaginative ablity) و هيپنوتيزم (hypnotizability) افزايش مي يابد.
هيلگارد (Hilgard,1979) در مطالعاتي كه روي افراد انجام داد به اين نتيجه رسيد كه بين قدرت تصورات و قدرت خيال پردازي و هيپنوتيزم ارتباط نزديكي وجود دارد. اريكسون (Erikson,1981) ، كشف نمود بيماراني كه با مشكلاتشان بطور منطقي و تحليلگرانه (Analytical) برخورد مي كنند و آمادگي بيشتري از ديگران براي حل مسائل منطقي دارند ديرتر و به سختي هيپنوتيزم مي شوند.
بارنت (Barent,1981) ، اظهار نموده كه نيمكره راست هشياري (Consciousness) فرد را تحت سلطه خود دارد و بطور غير مستقيم تأثير در آگاهي (Awarness) دارد. چن، دوركين وبلوم كوئيست (Chen,Dworkin & Bloomquist,1981) عنوان نموده اند كه نيمكره چپ در هشياري نرمال (Normal Consciousness) مسلط هستنند و بيشتر فعاليت دارند حال آنكه نيمكره راست به نسبت فعاليت بيشتري را در حالت تغيير يافته آگاهي دارد.
ميلر (Miller,1979): وقتي يك محرك قوي، جاذب و ثابت بكار برده مي شود، براي مثال محركي مثل كريستال براي خيره كردن چشم، اين باعث كاهش و ساكن شدن فرايند تداعيات وارتباطات در كورتكس حسي مي شود.
 اين حالت باعث و عامل تجزيه و انفكاك (Dissociation) و كاهش و نقصان در فعاليت هاي جسماني مي شود. به عبارت ديگر ساكن شدن ارتباطات در مراكز حسي كورتكس باعث كاهش در فعاليت هاي جسماني مي شود. تعداد قابل توجهي از محققين اظهار داشته اند كه هيپنوتيزم يك حالت تغيير يافته از هوشياريست (An altered state of Consciousness). هيلگارد (Hilgard, 1986) ، در زيربناي تئوريك هيپنوتيزم به لحاظ ذهني اظهار مي كند كه هيپنوتيزم يك وضعيت تجزيه يا انفكاك در هشياري ايجاد مي كند. اين انفكاك شامل يك شكاف در فرآيندهاي رواني شده و آن را به دو شق يا قسمت از آگاهي در مي آورد. يكي از اين دو بخش در ارتباط با هيپنوتيزم كننده و محيط و جهان بيرون است و بخش ديگر مربوط به دنياي درون و ناظر دروني(Hidden Observer) است. هيلگارد اعتقاد دارد كه اثرات هيپنوتيزم محصول اين هشياري تفكيك شده است. براي مثال زماني كه سوزني به دست سوژه هيپنوتيزم شده فرو مي رود و به سوژه گفته مي شود كه او كاملا'' نسبت به درد بدون واكنش باقي مي ماند يا اصلا'' دردي را احساس نمي كند، واقعيت اينست كه آگاهي بيروني يا آگاهي مرتبط با هيپنوتيزم شونده مي گويد كه دردي احساس نمي كند، و از آنجائيكه بين هشياري شكاف افتاده احساس درد نمي تواند به آگاهي دروني به دليل انفكاك منتقل شود و در نتيجه دردي احساس نمي شود. در واقع آگاهي بيروني تحت تأثير حرف هاي هيپنوتيزم شونده است.
امواج مغز
تغييرات در هوشياري رابطه بسيار نزديكي با تغييرات الكتريكي در مغز دارد. همانگونه كه مي دانيم فعاليت هاي الكتريكي در مغز در چهار نوع يا شكل كلي نمايش داده مي شود:
1- داري و هوشياري كامل - امواج 13 تا 24 سيكل در ثانيه (بتا Beta)
2- حالت ريلكس جسماني - امواج 8 تا 12 سيكل د رثانيه (آلفا Alpha)
3- حالت خواب سبك - امواج 4 تا 7 سيكل د رثانيه (تتا Teta)
4- حالت خواب سنگين-امواج 4 سيكل در ثانيه (دلتا Delta)
- مطالعات نشان داده كه هنگام هشياري يا هنگام حل مسائل رياضي يا تفكرات، امواج (بتا) فعاليت مسلط دارند.
- هنگام استراحت و آرامش امواج (آلفا) فعاليت مسلط دارند.
- در روياهاي روزانه و يا تخيلات، هشياري كاهش مي يابد. در واقع خيال بافي شايد يكي از خواصش اين باشد، كه قدري انسان را از فشارهاي استرس زا ي زندگي رهايي بخشد. در توهم آگاهي كاملا'' قطع مي شود. قطع كامل از واقعيات زندگي. كيفيت توهم، در هيپنوتيزم و بيماران رواني فرق دارد در حالت هيپنوتيزم حالتي شبيه به شبه توهم (Psudohallucination) دارد.
- بررسي هاي انجام شده نشان داده كه در عميق ترين درجات هيپنوتيزم درصدي آگاهي وجود دارد.
- حتي در خواب عميق معمولي يا حتي بيهوشي به همين صورت درصدي آگاهي وجود دارد(Rymer, 1987). براي مثال برخي از محرك هاي خاص ممكن است در حالت خواب عميق يا حتي بيهوشي شنيده شوند. مادر، در خواب عميق متوجه كوچكترين سر و صداي فرزند نوزاد خود مي شود، حال آنكه شايد هرگز متوجه رعد و برق شديد نشود (Bernnet, 1982)
- بعضي ازافرادي كه در بيهوشي عميق قرار داشتند، بعد از بيرون آمدن از بيهوشي برخي از حرفهاي پزشكان را عنوان مي نمودند و اين نشاندهنده درصدي آگاهي بوده است (Rymer)
- هيپنوتيزم خواب نيست، بيهوشي هم نيست، بلكه حالتي شبيه به خواب آلودگي است. در قويترين درجات هيپنوتيزم درصدي آگاهي وجود دارد و فرد مي داند چه مي كند و چه اتفاقي مي افتد.
- در هيپنوتيزم سبك امواج آلفا و در هيپنوتيزم عميق امواج بين تتا و دلتا گزارش شده است.

منبع :
تسواك اشتفان، مترجم منصوري ذبيح الله (1370)، كاشف هيپنوتيزم، دفتر نشر فرهنگي

چهارشنبه 3/5/1386 - 13:13
بیماری ها
هيپنوتيزم چيست؟
دكتر لوبا دانشمند آمريكايي در اين زمينه مي گويد:
چكيده و اصل هيپنوتيزم در ايجاد و خلاقيت يك تمايل و توانايي خلاصه مي شود كه بايد در فرد هيپنوتيزم شونده پديد آيد. او بايد بتواند از صحبتهاي هيپنوتيزور و در ذهن روشن و فعال خود تصويري زنده و واضح بسازد و تمام تخيلات و تمركز ذهني خود را تنها در اين راستا تجهيز و تمركز بخشد. مطالبي كه هيپنوتيزور به او ارائه مي دهد ممكن است حقايقي قطعي يا سمبوليك باشند.
اين تصويري كه از هيپنوتيزم ارائه گرديد، با پديده هايي كه به صورت خودجوش در جريان زندگي روزمره ما به وجود مي آيند، مطابقت مي كنند. يعني مواقعي كه ما شديداً توسط جرياناتي كه در اطراف ما مي گذرد ، جذب مي شويم . براي شرح اين پديده بهتر است مطلبي از دكتر كلمن را عيناً نقل كنيم:
در زندگي روزمره ، ما بارها حالت خلسه يا از خود بي خود شدن را تجربه مي كنيم. در حالاتي كه وقايعي ، به اصطلاح ، ذهن ما را تسخير مي كنند. در اين لحظات ما موقتاً آنچه را در اطرافمان مي گذرند، فراموش مي كنيم. براي مثال كساني كه مرحله نهايي يك مسابقه فوتبال را در تلويزيون مشاهده مي كنند، تمام وجود خود را بر روي بازي متمركز مي سازند و نسبت به همه چيز، از جمله اين كه  به چه صورتي روي مبل قرار گرفته اند يا اين كه همسرشان آنها را براي صرف غذا صدا مي كند، بي توجه مي گردند.
دكتر لوبا در مورد ديگر فرآيندهايي كه در زندگي ، ما را جذب مي كنند مي گويد : بسياري از ما در برخي از موقعيت ها، حالت عدم احساس درد يا حالت بي حسي را تجربه كرده ايم. مثلاً موقعي كه عميقاً مجذوب يك داستان پليسي مي شويم، برخي دردهاي سبك بدني را حس نمي كنيم. در بعضي از موقعيت ها از جمله در لحظاتي كه عميقاً مجذوب صحبت هاي دوستي مي شويم، ممكن است صداي زنگ يا صداي فردي كه مستقيماً ما را صدا مي كند، نشنويم. عكس اين حالت هم وجود دارد. در لحظاتي از زندگي تمام توجه خود را معطوف به احساس نامطبوعي كرده ايم. مثلا انتظار درد روي صندلي دندان پزشك يا توجه براي احساس بو يا طعمي ناخوشايند و حصول اين احساس در پي آن. در لحظاتي كه فردي قانع شده يا به او تلقين شده كه از عهده كار خاصي بر نمي آيد، نمي تواند به خوبي آن كار را هر چند ساده و آسان هم باشد، انجام دهد. ولي اگر ما اعتماد به نفس خودمان را به دست آوريم و مطمئن شويم كه قادر به انجام اين كار هستيم، حتما در انجام آن توفيق پيدا مي كنيم.

باورهاي نادرست درباره هيپنوتيزم
هنوز برخي تصور مي كنند به هنگام هيپنوتيزم ، يك فرد مقتدر و ماهر به طور فعال ، فردي را كه حالت تسليم به خود گرفته ، كنترل مي كند. اين تصور از واقعيت علمي به دور است. تصور وجود يك هيپنوتيزور با قدرت زياد و اسرار آميز در مقابل فردي ضعيف و مقهور ، به قرن هجدهم باز مي گردد كه هيپنوتيزم با استفاده از '' نيروهاي مرموز '' و مغناطيسي صورت مي گرفت. هيپنوتيزور در آن عصر، انساني با قدرت جادويي و غول آسا بود كه با وسايل اهريمني، اراده و روح انسان هاي ديگر را كنترل و اداره مي نمود.
نظريه جديد درباره هيپنوتيزم وهيپنوتيزور با اين باورهاي قديمي فاصله بسيار زيادي دارد. هم اكنون بسياري از روان پزشكان و روان شناسان از اين نظريه طرفداري مي كنند كه : هيپنوتيزور تنها نقش راهنما و هدايت كننده را در برقراري حالت هيپنوتيزم ايفا مي كند و '' كار اصلي'' را در اين جريان خود فرد تحت هيپنوتيزم انجام مي دهد.
 
هيپنوتيزم شدن، نشانه ضعف روحي نيست!
همانطور كه دكتر اشپيگل اظهار مي دارد:
هيپنوتيزم شدن نشانه سطح بالايي از هوش  و استعداد و نمايانگر قدرت و قابليت فرد در انجام تمركز است.
 
نحوه ايجاد هيپنوتيزم و امكانات درماني آن
بيمار در صورت تشخيص پزشك معالجش و تمايل خودش مي تواند از هيپنوتيزم در برنامه درمانش استفاده كند. براي انجام موفقيت آميز جريان درمان بيمار بايد:
- ذهن خود را از كليه افكار انحرافي خالي و پاك كند.
- به اصالت علمي هيپنوتيزم و قابليت عملي هيپنوتيزور اعتقاد و ايمان داشته باشد.
- به اندازه كافي قدرت تمركز و تصور داشته باشد.
- به برنامه اي كه هيپنوتيزور براي درمان بيماري  و يا رفع مشكل او مطرح كرده، مطمئن باشد.
در مورد و شرايط زير هيپنوتيزم اثرات درمان كننده اثبات شده اي دارد:
- درمان پرخوري و چاقي
- ترك اعتياد به دخانيات ، الكل و بسياري از مواد مخدر
- درمان بي خوابي
- معالجه حالات اضطرابي
- درمان حالات هيجاني
- معالجه افسردگي  
- درمان ضعف و فقدان اعتماد به نفس
- ايجاد انگيزه و اميد
- درمان وسواس و رفتارهايي كه فرد به صورت اجباري انجام مي دهد
- درمان عادت جويدن ناخنها
- معالجه عدم قدرت درتمركز فكري
- درمان لكنت زبان در مواردي كه نقص عضوي در كار نباشد
- درمان حالاتي كه فرد در شناخت هويت خود دچار مشكلاتي شده است
- درمان انواع ناتواني ها و مشكلات جنسي
چهارشنبه 3/5/1386 - 13:12
بیماری ها
خطرات و عوارض احتمالي هيپنوتراپي:

اين درست است که هيپنوتيزم يکي از سالمترين و بي خطر ترين ابزارهاي Alternative Medicine است اما نبايد با ساده انگاري از خطرات بالقوه اي که در کاربرد نامتناسب آن وجود دارد غافل باشيم در واقع پزشک در کاربرد هيپنوز براي درمان بيماران مانند هر روش و ابزار ديگري بايد کاملا از نحوه کاربرد موارد استفاده و موارد منع استفاده آن آگاه باشد .

در استفاده از هيپنوتيزم در هيچ گروه تشخيصي از مردم هيچ کنتراانديکاسيوني وجود ندارد بجز آنهايي که از Paranoid disorder ياschizophreniaParanoid رنج مي برند .واين بخاطر اين نيست که هيپنوتراپي واقعا خطرناک باشد وبه بيماران صدمه برساند بلکه به دليل اين است که فرد پارانوئيد درک درستي از آن ندارد ...

به صراحت مي توان گفت وقتي هيپنوز را يک پزشک آموزش ديده با تجربه شايسته داراي شرايط لازم بکار ببرد هيچ خطري براي بيمار ندارد حتي نه براي سايکوتيکها و نه ساير اختلالات شخصيتي.

اما يک اخطار بزرگ و حياتي اين است که تنها وتنها خطر واقعي هيپنوتراپي زماني است که آن را يک هيپنوتيزور غير ماهر و بي صلاحيت انجام دهد .
Hypnosis is not a party game...

خود هيپنوتيزم:

خود هيپنوتيزم طريقي است براي نگرش به درون , رجعتي است به خويشتن خويش و با استفاده از خلسه هيپنوتيزمي انسان بينشي عقلاني و احساسي نسبت به خود پيدا مي كند . افرادي كه هيپنوتيزم درماني را بكار مي برند معتقدند كه ريشه بيماريهاي رواني انسان در نوعي نگرش منفي نسبت به خود محيط و آينده است و نوروز ها از طريق نوعي نگرش منفي نسبت به خود ايجاد مي شود. درمان اين بيماريها بوسيله خود هيپنوتيزم ودادن تلقينات سازنده و عقلاني به خود ممكن است. خود هيپنوتيزم خود تلقيني يا تلقين به نفس است . در اصل همه هيپنوتيزم ها از نوع خود هيپنوتيزم هستند و اگر فرد خودش نخواهد در حالت خلسه قرار گيرد اين غير ممكن است. در دگر هيپنوتيزمي فردي ديگر با مهارت خود سوژه را راهنمايي مي كند تا در شرايط خلسه قرار گيرد و سپس تلقينات لازم را به او مي دهد.در خود هيپنوتيزم خود فرد نقش اين راهنما را بازي ميكند و فرايند درماني را خودش اداره مي كند . در خود هيپنوتيزم اهميت تصوير سازي به مراتب از تمركز كه در دگر هيپنوتيزمي استفاده مي شود بيشتر است . در بيشتر روشهاي درماني هيپنوتراپي , خود هيپنوتيزم جزئي از برنامه درماني است . استفاده از اين روش در درمانها به منظور افزا يش اعتماد به نفس , افزايش اميد به درمان , سرعت بخشيدن به بهبودي كنترل اضطراب و كسب آرامش ايجاد سازگاري با بيماري و پذيرش آن و راه بهبود آن ،افزايش كيفيت زندگي بيماران , كاهش و تسكين درد و ... انجام ميشود. همچنين به منظور افزايش قدرت حافظه و يادگيري، افزايش قدرت تمركز و مهارتهاي اجتماعي ونيز كسب موفقيتهاي مختلف در زندگي و... به طور گسترده در بين افراد جامعه به خصوص دانش آموزان و دانشجويان قابل استفاده است .

تصورات غلط در مورد هيپنوتيزم:

تصورات غلطي كه در هيپنوتيزم در جامعه وجود دارد سد مهمي را در راه پيشرفت علمي آن در جامعه به وجود آورده است .از جمله اين تصور كه هيپنوتيزم نوعي خواب است. در حالي كه تحقيقات مختلف نورولوژيك نشان مي دهد كه امواج مغز در هيپنوتيزم با خواب متفاوت است علاوه بر آن ازنظر سايكولوژيك هم خصوصيات فرد هيپنوتيزم شده با فردي كه به خواب رفته است متفاوت است . تصورات غلط ديگر مانند اعتقاد به اينكه در حالت هيپنوتيزم فردكنترل رفتاري خود را از دست مي دهد و تحت تسلط هيپنوتيزور قرار مي گيرد يا افرا د كند ذهن هيپنوتيزم مي شوند يا اينكه فرد هيپنوتيزم شده ممكن است بيدار نشود يا اينكه افراد ساده لوح زودتر هيپنوتيزم مي شوند و صدها تصور غلط ديگر . در حالي كه حقايق علمي نشان مي دهد افرادفقط در صورت تمايل مي توانند هيپنوتيزم شوند و در حين هيپنوتيزم در صورتي كه تلقينات ارئه شده با اعتقادات آنها مخالف باشد به راحتي در مقابل آن ايستادگي مي كنند و در هر مرحله از هيپنوز در صورت تمايل مي توانند ازحالت خلسه خارج شوند . همچنين مشخص شده كه برعكس تصور حاكم , افراد با هوش هيپنوتيزم پذيري بالاتري نسبت به بقيه افراد جامعه دارند .

خلاصه آنكه مدارك علمي فراواني وجود دارد كه بسياري از اين تصورات غلط را به صورت علمي رد مي كند .

آيا همه افراد قابل هيپنوتيزم شدن هستند ؟

تحقيقات و مشاهده علمي جديد در زمينه هيپنولوژي اطلاعات خيلي بيشتري در دسترس ماقرار داده است .
با توجه به متدهاي جديد متنوعي كه در دسترس قرار گرفته اند , تصور مي شود در اكثريت عظيمي از افراد بشر قابليت هيپنوتيزم شدن وجود داشته باشد .

در هيپنوتيزم از روشهاي بدون كلامي مي توان استفاده كرد و به اين ترتيب حتي افراد كر و لال هم هيپنوتيزم شده اند .اين مسئله اين اهميت را دارد كه براي مقاصد درماني لزوماًنيازي به خلسه هاي عميق هيپنوتيزمي نيست و با درجاتي از آرميدگي كه براي تمام افراد به سادگي قابل دسترسي است, امكان درك و قبول تلقينهاي درماني در رفتار و اعمال آنها امكان پذير است.

براي انجام يك جلسه هيپنوتراپي چه امكانات و زماني صرف مي شود ؟

هيپنوتراپي در بسياري از بيماريهاي مزمن هزينه هاي درماني را كاهش مي دهد زيرا هيپنوتيزم باعث كاهش طول دوره درمان مي گردد.

مدت جلسات هيپنوتيزمي به عوامل مختلفي بستگي دارد از جمله نوع بيماري ,خصوصيات هيپنوتيزمي بيمار ,روشهاي مورد استفاده توسط درمانگر وغيره .

اما استفاده از هيپنوتيزم در درمان ممكن است بين چند ثانيه تا حدود يك ساعت وقت بگيرد .حتماً لازم نيست فرد به طور كلاسيك مراحل ايجاد خلسه را طي كند. در بعضي از موارد بيمار بدون اينكه خودش متوجه شود يا تغييري در وضعيت او ايجاد گردداز پديده هاي هيپنوتيزمي استفاده مي شود.

روشهاي ساده اي وجود دارد كه همه افراد مي توانندبه طور روزمره از آنها در افزايش عملكردهاي خود ودرمان بيماريها استفاده كنند .
براي مثال :
قبل از به خواب رفتن در رختخواب طاق باز دراز بكشيد , تمام بدنتان را كاملاً رها كنيد دستها و پاها از همديگر جدا باشند , به آرامي ده نفس عميق بكشيد و در حين اين عمل كم كم خود را در فضاي آرامش بخش مثل كنار دريا يا جاي سرسبزيامحل دلخواه تصوركنيد. در صورتي كه اين مراحل را به خوبي انجام داده باشيد به آرامش عميق مي رسيد , در اين شرايط تلقينات مناسب را مي توانيد به خود بدهيد.
.
چهارشنبه 3/5/1386 - 13:10
بیماری ها
مقدمه:
تعلق و وابستگي به جسمانيت وعادت کردن به آن ، دليل بسياري از مشکلات روحي يا حتي از دست دادن لذتهاي بي نهايتي است که خداوند امکان تجربه آن را به بشر داده است ...لذا اولين مرحله و گام در رسيدن به عالم آرامش و در واقع رسيدن به او ، رها شدن از جسم و قطع تعلقات است .
مقاله زير آموزش ساده ترين نوع خود هيپنوتيزم به عنوان Relaxation ، مقدمه اي براي کنترل ذهن ، راز اصلي تمرکز قوا و حذف تنشهاي غير ضروري و زيانبار بدن است .

مراحل يازده گانه:
1>شروع خواب مصنوعي> مکاني ساکت و دنج پيدا کنيد ، آرام روي صندلي اي راحت بنشينيد و يا در جايي نرم دراز بکشيد (گذاشتن موسيقي اي آرام يا صداي طبيعت مي تواند کيفيت کار را بهتر کند). سپس چشمها را بسته و از 10 تا 1 به صورت معکوس بشماريد به طوريکه شماره ها يک در ميان با دم و بازدم تنظيم شوند ، مثلا با شماره 10 ،نفسي عميق بکشيد و 15 ثانيه نگهداريد سپس با شماره 9 بيرون دهيد و همينطور الي آخر. . . در ضمن تصور کنيد لحظه به لحظه و با هر شماره بدن شما سنگينتر مي شود.
2>رها سازي پاها> ابتدا پاي راست خود را از انگشتانش تا کمر(يا تا زانو)در ذهن مجسم کنيد . آن را احساس کنيد و در ذهن خود تصور کنيد که تمام اجزاي آن مثل خمير شل ، گرم و سنگين شود ؛ سنگين سنگين ،اين کلمه را 5 بار تکرار کنيد ؛ وارد جزئيات شويد و سعي کنيد به ترتيب عمل کنيد يعني به خود القا کنيد که پاي راستتان تا کمر از نوک انگشتان ، پاشنه پا ، کف پا، ساق پا، ران و... همه و همه شل ، سنگين و گرم شده اند بعد همينطور پاي چپ(براي اينکار مي توانيد در ذهن خود 5 بار به پاهايتان دستور بدهيد که آرام سنگين و گرم شو و بگوييد لحظه به لحظه پاهايم گرمتر و سنگينتر و شل تر مي شوند . احساس سه کلمهً گرم ، سنگين و شل را مدام در ذهن خود تکرار کنيد .)
3>رها سازي تنه> يک نفس نيمه عميق و آرام بکشيد و همه بدنتان را رها کنيد.حالا عضلات شکم ، سينه ، سرسينه ها و پهلوها را رها کنيد ؛ تصور کنيد تمام قسمتهاي بدنتان شل شده اند لذا اين قسمتها را ، راحت ، آسوده ، شل ، سنگين و گرم شده باور کنيد ، مي توانيد 5 بار ذهني بگوييد از کمر تا کتفم شل و سنگين شده و لحظه به لحظه گرمتر و شل تر و روانتر مي شود .(به تصوير کشيدن اجزاء بدن در ذهن به صورت ماده اي مثل خمير يا هر ماده اي که در حال وارفتن و روان شدن باشد بسيار کمکتان مي کند)
4>رها سازي دستها> منظور ، قسمت مچ دست تا انگشتان مي باشد ؛ پس ابتدا دست راست و سپس چپ خود را رها و شل کنيد ،دقيقا مانند مراحل قبل ؛يعني تصورکنيد تمام اجزاي دست مورد نظر شل و سنگين شده .بهتر است از نوک انگشتان شروع کنيد و 5 بار به خود بگوييد دست چپم شل و سنگين شده است ،آرام و رها .
5>رها سازي کتفها و بازوها> کتفها و بازوهايتان را شل ، سنگين و بدون هيچ انقباضي قرار دهيد (همانطور که با اعضاي قبلي رفتار کرديد) ، مي توانيد تصور کنيد همينطور که بازوهاي شما سنگين، شل و گرم مي شوند به تدريج مثل خميري نرم ، روان به سوي پاهايتان در جريان است .
6>رها سازي سر> حال نوبت عضلات گردن ، فک ، چانه ، صورت ، لبها ، گونه ها ، پيشاني ، گوشها ، ماهيچه هاي زير چشم و موها رسيده است .تصور کنيد اختيار اين قسمتها دست شما نيست و همه شان شل ، گرم ، سنگين و مايع شده اند ؛ رهايشان کنيد و در ذهن ببينيد صورتتان آرام و آسوده شل شده است .
7>چسباندن پلکها> اکنون تصور کنيد پلکهايتان شديداً به هم چسبيده اند ، يعني تصور کنيد آنها را با قويترين چسب دنيا به هم چسبانده اند و شما در ذهن خود مجسم کنيد که نمي توانيد چشمهايتانرا باز کنيد آرام آرام عضلات صورت را شل کرده و رهايشان کنيد .
8>پاکسازي آلودگيها> در اين مرحله در ذهن و خيال خود تصور کنيد هوايي زلال و شفاف (ترجيحا قابل رويت) به درون ريه هايتان مي فرستيد به طوريکه اين هوا علاوه بر ريه ها ، به تمام سلولها و اتمهاي اجزاي ديگربدن نيز وارد شده و همه عضلات داخلي و ماهيچه ها و مغزتان را پاک پاک پاک ، صاف و زلال و شفاف مي کند و به همين دليل هواي وارد شده سياه رنگ مي شود ؛ پس در بازدم ، آن رنگ سياه که در واقع بيماريها ، نقطه ضعفها ، ناراحتي ها و مشکلاتتان است بيرون مي رود . اين تنفس شامل دم پاک و بازدم سياه رنگ را مرتب تکرار کنيد و تصور کنيد که با بيرون رفتن تنشها و بيماريها به صورت دود سياه ، لحظه به لحظه شادابتر و سرحالتر مي شويد و رفته رفته رنگ سِاه بازدمها نيز کمتر مي شود تا آنجا که هم دم و هم بازدمتان زلال و شفاف و پاک مي شوند و در واقع تمام سلولهاي بدنتان را پاک و تميز و جوانتر شده مي بينيد .
9>افزايش کيفيت آرامش> تصور کنيد کنار دريا در ساحلي بسيار زيبا يا کنار رودخانه اي جنگلي يا در باغي سرسبز و آرام يا روي تشکي نرم و لطيف يا قايقي راحت در وسط اقيانوسي آرام زير گرماي مطلوب خورشيد ونسيم خنک پرطراوتي(و خلاصه هر مکان و فضاي آرامشبخشي که بودن در آنجا را دوست داريد )دراز کشيده ايد ؛ احساس کنيد که نسيم دريا يا صداي آب شما را آرام و آرامتر مي کند ، خورشيد به صورت حرارتي مطبوع بر شما مي تابد و بدنتان را نوازش و گرم مي کند . حالا در ذهن بگوييد لحظه به لحظه آرامتر مي شوم ، دستهايم ، پاهايم ،کمرم ،سينه ام ،شکمم ،عضلات صورتم همه سنگين و سنگين تر مي شوند .دست چپم ، سنگين شده سنگين سنگين ، دست راستم شل و آرام شده سنگين سنگين ، گرم گرم ؛ هر نفسي که مي کشم مشکلات ، تنشها ،بيماريها و انقباضها از بدنم حذف ميشود و من آرام و راحتم ، پاهايم ، سينه ام و سرم سنگين و گرمند ، من راحتم من آرامم . در اوج نشاط وآرامش ، آسوده و راحت ، رها و آزاد و شاد و اميدوار .(دقت کنيد که تکرار اين کلمات و تصور کردن دوباره اجزاي بدن به صورتي آرام در افزايش کيفت آرامش شما بسيار مهم است).
10>تلقين خواسته ها> اين مرحله ، مرحله تلقين دقيقتر آمال است ؛ هر چه مي خواهيد و هر آرزوئي که داريد به صورت جمله اي کوتاه در ذهن خود بيان کنيد مثلا بگوئيد من هر لحظه به لحظه و روز به روز از هر لحاظ بهتر مي شوم يا من در درسها يا کارم موفق هستم ،يا من ثروتمندم ،يا من سالمم . حتما اين جملات را به زبان حال (نه اينکه از اين به بعد مي خواهم باشم)و با ساختاري مثبت بيان کنيد (ا زکلمات منفي و کلمه نه خودداري کنيد) . جملات را چندين بار تکرار کنيد و تصور کنيد که به هدف خود رسيده ايد .دوستان را ببينيد که برايتان شادماني مي کنند ، صداها را بشنويد که به شما تبريک مي گويند ، افراد و دوستان شما را در بغل کرده مي بوسند و موفقيتتان را تبريک ميگويند ، احساس بسيار بسيار خوبي داريد .خوش به حالتان.
11>بيدار شدن از خواب مصنوعي> آرام آرام از 1 تا 10 بشماريد ، با هر شماره تنفس را تندتر کنيد کوتاه و سريع ، و به خود بگوييد وقتي به 10 رسيدم چشمهايم را باز مي کنم ، شاداب و سر حالم ، کاملا با نشاط و سرحال ، خوشحال و پر انرژي . انگشتان پاي راست را تکان بدهيد ، آنگاه انگشتان پاي چپ ،ساق پاي راست و ساق پاي چپ ؛رانها را به حرکت درآوريد ؛ پاها را بالا بياوريد ؛ دستهايتان را تکان دهيد ؛ گردنتان و عضلات صورت را منقبض کنيد ، تکان بخوريد ، شاد و سر حال چشمها را باز کنيد و بعد از 30 ثانيه بنشينيد با اين عمل شما امواج آلفا مغز خود را فعال مي کنيد .( تذکر مهم اينکه در مرحله 11 حتما با تلقين معکوس ، حالت سنگيني و کرختي بدنتان را حذف کنيد مثلا بگوييد پاي چپم سبک شده ، دمايش عاليست و راحتم ، همچنين حتما تلقين کنيد من بعد از بيداري شاد و سرحال و پر انرژي مي شوم ، تمام اعضاي بدنم در حالت عادي راحتتر و پر انرژي اند.)

نکاتي بيشتر:
> تقسيم کردن بدن به اجزاي بيشتربدين منظور است که عمل تن آرامي به آساني امکانپذير شود .زيرا مغز فرمانهاي جزئي را سريعتر از فرمانهاي کلي به اجرا مي گذارد . پس بدن خود را قسمت به قسمت شل کنيد تا به مرحله مفيد و موثر تن آرامي برسيد.
> مثالها ، ترتيب و جملاتي که در اين مراحل آورده شده بود بي شک ثابت نيستند ؛ بخصوص در مراحل 8 ،9 و 10 تا آنجا که مي توانيد قوه تخيلتان را به کار بگيرد .طبيعتا پس از انجام يکي دو بار مي توانيد متناسب سيستم روحي ، جسمي و نيازهاي خود آنها را تغيير دهيد و سعي کنيد تمام مراحل را براي خود سفارشي(Customize)کنيد .
> با توجه به تکنيکهاي NAC (علم تداعي عصبي شرطي ) در ابتداي مرحله 11 که شروع به برگشت به حالت عادي مي کنيد در ذهن خود تصور کنيد مثلا دست چپتان را مشت کرده ايد . بعدها در مواقع ضروري ، هر وقت و هر جا ، در جمع ، ماشين و محيطي شلوغ يا پرتنش که شما اين کار يعني مشت کردن دست چپتان را انجام دهيد و چشمهايتان را ببنديد ، بلافاصله احساس آرامش مي کنيد و امواج آلفا ، مغز شما را شاد مي کنند.
> در ضمن ذکر اين نکته نيز لازم است که منظور از گفتن فلان جمله در مراحل مذکور آن نيست که آنها را به زبان بياوريد بلکه بايد طوري بيان و احساس شود که کل وجود شما جملات مورد نظر را فرياد کند.
> مي توانيد جملات مورد نظر را با تنظيم زمانبندي مناسب ،همراه موسيقي اي ملايم بر روي يک نوار کاست ذخيره کرده و از آن در حين انجام دادن مراحل استفاده کنيد .
> مسلما رفتن به حالت Relaxation و اعمال مشابه براي عوض کردن اجتماع يا آدمهاي اطرافتان نيست بلکه روشي است تا شما را با روحتان آشتي دهد و قدرتهاي نامتناهي اي که خداوند متعال در اختيارتان قرار داده را به کنترل شما درآورد تا بوسيله آنها بتوانيد در برابر محيط ، موقعيتها ، فرصتها و افراد پيرامونتان بهترين تصميم و عکس العمل را به کار بنديد ...
چهارشنبه 3/5/1386 - 13:8
موسيقي
خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد. رسول اكرم (ص)

اديان و نژادها بي شمارند اما زبان و روح يكي است، زبان عشق. موسيقي نوعي زبان عشق است.

] كاربرد موسيقي براي درك زيبايي و سلامت زندگي اجتناب ناپذير است[


از بدو خلقت انسان، نيازهاي متنوعي(اعم از جسمي و رواني) با او همراه بوده كه براي برآورده ساختن اين نيازها سازگاري با محيطش به ابزارهايي نياز داشته است.
هنر به عنوان يكي از وسايل اوليه ي سازگاري بشر در خدمت نيازهاي كمال جويي و زيبا طلبي و از طرف ديگر، آرامبخش ناراحتي ها و سختي هاي زندگي او بوده است. موسيقي شكلي از هنر است كه احساس، عاطفه، ادراك و شناخت انسان را بدون نياز به تكلم و زبان منتقل مي كند.
استفاده ي بشر از موسيقي، امري آسان و قابل دسترس بوده است، چون ريتم و ملودي، به عنوان دو ركن اساسي موسيقي، در سرشت انسان وجود داشته و از طرفي آواگريها و حركات ريتميك نيز نيازي به تكلم نداشته است. از اين رو در بيشتر قبايل ابتدايي مراسم و آيين هاي مختلف موسيقيايي كه وسيله اي براي ابراز همبستگي جمعي و از بين بردن ترس ها و غم ها و ايجاد آرامش و شادي و اراده در بين افراد قبيله بوده برگزار مي شده است.
موسيقي زبان آرزوها، انتظار ها و عواطف بشري است و هر قوم و ملتي بر حسب ويژگي هاي عاطفي و فرهنگي خود، موسيقي خاصي دارد. با درك موسيقي، عواطف زيبا، همدردي و تفاهم بيشتر قلبي ميسر خواهد شد.
پژوهشگران توصيه مي كنند كه والدين روزانه يك ساعت براي فرزندان كوچك خود موسيقي پخش كنند. اين عمل موجب بهتر شدن وضعيت تغذيه، خواب و افزايش وزن آنها مي شود. (تله تكست شبكه 2 سيما)
موسيقي و درمان
از ابتداي تاريخ، بشر از موسيقي براي شفاي بيماران استفاده مي كرده است. براي مثال؛ ريتم طبل ها در مراسم شفابخش جادوگران و درمان گران نقش مهمي داشته است.
ارسطو مي گويد: از موسيقي مي توان در بسياري از شئون زندگي، تربيت، سرگرمي، درمان، خوشگذراني و تعديل احساسات و عواطف استفاده كرد. (منتهي تصريح مي كند كه گرچه پر كردن اوقات فراغت، امري لازم است، ليكن بايد با نوعي از موسيقي مفيد و تعالي بخش پر شود).
فارابي موسيقي را با سه خاصيت مطرح مي ساخت: احساس انگيز، نشاط انگيز، خيال انگيز و يا تحت شرايطي هر سه خصوصيت را دارا مي باشد.
نغمه هاي موسيقي بر حسب تركيب فواصل و ريتم داراي ارتعاشات خاصي هستند كه با تحريك ارتعاشات سلول هاي عصبي احساس و انگيزه اي را تقويت، تضعيف و يا منتقل مي سازند. اگرچه فوايد درمان با موسيقي از دوران هاي قبل مطرح بوده است، اما تا قبل از اينكه در قرن اخير به عنوان يك رشته تخصصي شناخته شود خوب معرفي نشده است.
امروزه از تأثير و فوايد موسيقي در مراحل مختلف رشد و زندگي انسان (از دوره جنيني تا سالمندي) گياهان و جانوران سخن به ميان مي آيد، و از تغييرات آن بر روي سيستم هاي حسي حركتي، هيجاني-عاطفي، ترشح غدد، هوشياري و آگاهي و شناخت فرد بحث مي شود.
به گفته پژوهشگران مركز پزشكي نيويورك، شنيدن موسيقي هاي كلاسيك و حتي موسيقي جاز موجب كاهش اضطراب و افزايش تحمل درد بيماران مي شود. (تنسي ويليامز)
مقدمه اي بر موسيقي درماني
شايد تا كنون مطالبي در روزنامه ها، مجلات، محل كارتان يا در بين مردم درباره ''موسيقي درماني'' خوانده يا شنيده باشيد. موسيقي درماني يك رشته جديدي است و فقط به مدت پنجاه سال است كه به عنوان يك تخصص كلاسيك و حرفه اي توسعه پيدا كرده است.
بر طبق تعريفي كه '' انجمن ملي موسيقي درماني'' (NAMT) ارائه داده است، موسيقي درماني عبارتست از '' كاربرد موسيقي تأمين، حفظ و بهبود سلامت جسماني و رواني در واقع موسيقي درماني كاربرد منظم موسيقي است، بطوريكه موسيقي درمانگر مستقيما'' در يك محيط درماني، تغييرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمانجو ايجاد مي كند.... )
به طور خلاصه در موسيقي درماني با استفاده از موسيقي، كه يك رسانه هنري خلاق است، به افرادي داراي مشكلات گوناگون، به منظور دستيابي به بهداشت رواني و جسمي آنان كمك مي شود.
موسيقي درماني در درمان افرادي كه ناتواني هاي مختلفي از جمله عقب ماندگي ذهني، تأخير يافتگي رشدي، معلوليت جسمي، بيماري رواني و... داشته اند، به طور موفقيت آميزي جواب داده است.
موسيقي درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نيازهاي خاص درمانجو دنبال مي كند. فنون مختلفي براي پيشبرد اين اهداف استفاده مي شود.براي مثال، آواز خواندن مي تواند به افراد مبتلا به بيماري آلزايمر كمك كند تا حافظه دراز مدتشان را به كار اندازند، نواختن آلات موسيقي با همسالان يا درمانگر مي تواند مهارت هاي ميان فردي را افزايش دهد و كاركردهاي اجتماعي را بهبود بخشد. از همه مهمتر اينكه افراد احساساتشان را در روشي مطمئن و لذت بخش بوسيله نواختن موسيقي، گوش كردن به موسيقي و رقصيدن به همراه موسيقي بيان مي كنند.
البته موسيقي درماني فقط در خدمت افرادي كه داراي انواع مختلف ناتواني ها هستند به كار برده نمي شود، بلكه در شرايط مختلف پزشكي نيز سودمند است. از جمله كاهش فشار رواني يا درد، زايمان، توانبخشي بيماران سكته اي و مبتلايان به بيماري پايانه(بيماري هايي كه علاج ناپذيرو مرگبار هستند، مثل ايدز). مساله عمده كه در اينجا براي درمانگر مطرح است كاهش درد و تحمل آن در شيوه درمان است و يا كمك به بيمار براي دستيابي به كاركردهاي بهينه.
موسيقي درماني رشد فزاينده اي در كشورهاي مختلف جهان و در عرض سال هاي اخير داشته است و كارهاي درماني متعددي توسط موسيقي درمانگران صورت پذيرفته است و اين امر تأكيد گرديده كه اساسا'' موسيقي در درمان اشخاص مبتلا به وضعيت هاي مختلف پزشكي كارآئي بسياري دارد
چهارشنبه 3/5/1386 - 13:7
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته