تبیان، دستیار زندگی

فراموش نکنی ....

راستی و درستکاری را برترین جا بگذار .

نصف اشتباهاتمان ناشی از این است که وقتی باید فکر کنیم ، احساس می کنیم و وقتی که باید احساس کنیم ، فکر می کنیم . . .

غم مخور ایام هجران روبه پایان میرود

غم دل با كه بگویم كه مرا یاری نیست

جز تو ای  روح روان هیچ مددكاری نیست

راز دل را نتوانم به كسی بگشایم

كه در این بادیه ‍ ی غمزده غمخواری نیست

درد من عشق تو بستر من بستر مرگ

 جز توام هیچ طبیبی و پرستاری نیست

قلم سرخ  كشم بر ورق دفترخویش

هان كه درعشق من وحسن توگفتاری نیست

چكیده
صدام گمان می‏كرد كه با یك مملكت آشفته كه منزوی شده است و همه دولت‏ها پشت به او كرده‏اند یا او را در فشار اقتصادی گذاشته‏اند طرف شده است و ما نه قوای نظامی داریم و نه انتظامی داریم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ.او همچو گمان كرد و گمان‏می‏كرد با چند ساعت تهران را هم فتح خواهد كرد.او غافل از خدا بود.

صدام گمان می‏كرد كه با یك مملكت آشفته كه منزوی شده است و همه دولت‏ها پشت به او كرده‏اند یا او را در فشار اقتصادی گذاشته‏اند طرف شده است و ما نه قوای نظامی داریم و نه انتظامی داریم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ.او همچو گمان كرد و گمان‏می‏كرد با چند ساعت تهران را هم فتح خواهد كرد.او غافل از خدا بود.
دولت جابر صدام و بعث ناگهان بدون هیچ مقدمه حمله كرده است به ایران از طرف دریا و از طرف هوا، از طرف زمین و بدون اینكه دولت متوجه بشود بعضی از بلاد ایران را غصب كرده است و بعضی از سرزمین‏ها.آن روزی كه مطلع شد ایران، جلویش را گرفت و بحمد الله به قدری صدمه بر او وارد كرده است و بر جنود او وارد كرده است كه برگرداندن به اصل اول محتاج به سال‏های طولانی است و این هجوم ناجوانمردانه، كشور عراق را به تباهی كشاند و می‏كشاند و سرمایه‏هایی كه باید صرف بشود در راه ترویج اسلام، اینها را صرف كرده‏اند در راه جنگ .ما بادی به جنگ نبودیم و نیستیم، لكن اگر تعدی بكند دهان او را خرد می‏كنیم.ابتدا از آنها بوده است و لهذا در مملكت ما این واقعه واقع شده است، اگر ما بادی بودیم، خوب بود اول ما رفته باشیم یكی از دهات آنجا را گرفته باشیم و آنها آمده باشند و ما را عقب زده باشند.
از اول هم كه صدام وارد این هجوم شد، بازیش دادند و بزرگ منشی خودش به اصطلاح و بلند بینی خودش به اصطلاح و آن حب شیطانی نفسانی خودش هم بود.آمریكا هم بازیش داد كه ایران دیگر چیزی ندارد، خوب ارتشش كه از بین رفت و پاسدارها هم كه چیزی نیستند و دیگر مردم هم كه اصلا كاری به این حرف‏ها ندارند، تو بیا برو ایران را بگیر، نفت ایران مال تو، وقتی شد، چه خواهی كرد، چه خواهی شد، منطقه را تو بگیر، همه منطقه مال تو، یك همچو حرف‏هائی زدند و كلاه سرش گذاشتند، این بدبخت هم از آنها گول خورد و حمله كرد به ایران و هیچ یك از اینها ایران را نمی‏شناختند، یعنی ایران را خیال می‏كردند مثل زمان سابق است.
هویت دفاعی ایران در جنگ تحمیلی جنگ ما دفاع است هجوم نیست و جنگ دفاعی از تكلیف‏های شرعی و وجدانی و نفسانی همه است . و ما ایستاده‏ایم در مقابل دفاع از كشور خودمان و دفاع از اسلام عزیز در مقابل هر مهاجم .مهاجم می‏خواهد ابر قدرت باشد، می‏خواهد قدرت كم، فرقی در نظر ما نیست.ما واجب است برایمان دفاع كنیم از نوامیس اسلام و نوامیس خودمان و دفاع كنیم از كشور اسلامی خودمان و تا مادامی كه در حال دفاع هستیم، با هر قدرتی كه بخواهد هجمه بكند بر ما، مقابله می‏كنیم و هیچ هراس نداریم.
تكلیف ما این است كه از اسلام صیانت كنیم و حفظ كنیم اسلام را، كشته بشویم تكلیف را عمل كردیم، بكشیم هم تكلیف را عمل كردیم.این همان منطقی است كه ما در اول هم كه با این رژیم فاسد پهلوی مخالفت می‏كردیم منطق ما همین بود منطق این نبود كه ما حتما باید پیش ببریم، منطق این بود كه برای اسلام مشكلات پیدا شده است، احكام اسلام دارد از بین می‏رود، مظاهر اسلام دارد از بین می‏رود و ما مكلفیم كه به واسطه قدرتی كه هر چه قدرت داریم مكلفیم كه با آنها مقابله كنیم، كشته هم بشویم اهمیتی ندارد.بكشیم هم كه انشاء الله موفق خواهیم شد به جنت و به بهشت انشاء الله.شما هیچ وقت از هیچ چیز هراس نداشته باشید .شما برای حفظ اسلام دارید جنگ می‏كنید و او برای نابودی اسلام.الان اسلام به تمامه در مقابل كفر واقع شده است و شما باید از اسلام پایداری كنید و حمایت كنید و دفاع كنید .دفاع یك امر واجبی است بر همه كس، بر هر كس كه هر مقدار قدرت دارد باید دفاع بكند از اسلام.
ما هیچ وقت سر دعوا با كسی نداشتیم، ما برای حفظ اسلام‏دفاع باید بكنیم، برای حفظ مملكت اسلامی دفاع باید بكنیم.او حمله كرده است و آمده است و شهرهای ما را گرفته است و خرابكاری دارد می‏كند، بر همه ما واجب است كه این شر را از سر مسلمان‏ها دفع كنیم.ما وارد كشور آنها نشدیم كه ما مجرم باشیم، آنها مجرمند كه وارد شدند، یك كسی، دزدی می‏آید منزل یك كسی، اگر این دزد را دفعش كنند، دزد تقصیر كار است یا آن كه دفع كرده؟ صاحبخانه كه تقصیر ندارد، دزد آمده این هم باید دفعش كند.حتی اگر به كشتن او هم منجر بشود باید دفعش بكند، مجرم اوست.اینهائی كه در سرحدات ـ ولو فرض بكنید كه ـ اینهائی كه به سرحدات حمله می‏كنند به ما، ولو فرض كنید كه مسلمان هستند، لكن چون حمله كردند دفاع واجب است و كشتن آنها تا دفعشان واجب است.نه اینكه ما سر جنگی داریم، ما می‏خواهیم عالم در صلح باشد.ما می‏خواهیم همه مردم، همه مسلمین و غیر مسلمین همه در صلح و صفا باشند، لكن معنایش این نیست كه اگر یك كسی بخواهد بریزد در منزل یك كسی و تعدی كند، ما بگوئیم كه سر صلح داشته باشید و تن بدهید به ظلم.نه، همانطوری كه ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است .دفاع از ناموس مسلمین و جان مسلمین و مال مسلمین و كشور مسلمین یكی از واجبات است.ما داریم به این واجب عمل می‏كنیم، كشور ما دارد به این واجب عمل می‏كند.
ما میل داریم همه صلح و صفا باشد.همه عالم در صلح و صفا باشند.ما اگر قدرت داشتیم، اصلا باروت را از بین می‏بردیم و قوای منفجره را از بین می‏بردیم كه اقلا خالی بشود از این جنایت‏ها.ما نمی‏خواهیم با كسی دعوا بكنیم، نه.با عراق دعوا داریم و نه با فرض كنید جاهای دیگر دعوائی ما نداریم، آنها دعوا دارند، وقتی دعوا دارند تو دهنی می‏خورند و خوردند، حالا هم از هر جائی هم همچو چیزی پیدا بشود همین مردمند و همین پاسداران هستند و همین ارتش است و همین جوان‏های زن و مرد ما، از هر جا تعدی بشود تو دهنی می‏خورند .ما كه اسلام را خواستیم و می‏خواهیم، اسلام اجازه نمی‏دهد كه ما تعدی كنیم به یك كشوری، لكن فرموده است كه اگر به شما تعدی كردند، بزنید تو دهنشان، اگر یك دسته‏ای از مسلمین را، در جنگ‏های سابق این هست، اگر یك دسته‏ای از مسلمین را كفار سپر قرار دادند، فرض كنید كه عراق فاسد یك دسته‏ای از مسلمین بیگناه را سپر قرار داد و پشت آنها ایستاد كه بریزد ایران را بگیرد، بر ما واجب است كه مسلمان و غیر مسلمانش را بكشیم.مسلمان‏ها شهید هستند و به بهشت می‏روند و كافرهایش كافرند و به جهنم، دفاع واجب است.
امروز كه ما باز برای دفاع از كشور خودمان و دفاع از ملت مظلوم خودمان وارد شدیم در عراق، برای اینكه نگذاریم هر روز آبادان و اهواز و آنجاها مورد حمله آنها واقع بشود و مورد توپ‏های دور برد آنها و موشك‏های آنها باشد و می‏خواهیم اینها را به حدی برسانیم كه نتوانند این كار را بكنند و این یك دفاعی است كه ما می‏كنیم باز تمام مطبوعات و تمام رادیوها یا محكوم می‏كنند ما را و یا فریاد می‏زنند كه برای منطقه خطر است.تحریك می‏كنند كشورهای منطقه را.وارد شدن ما در عراق نه برای این بوده است كه ما عراق را می‏خواهیم تصاحب كنیم یا بصره را، ما وطنمان بصره و شام نیست ما وطنمان اسلام است ما تابع احكام اسلام هستیم.اسلام به ما اجازه نمی‏دهد كه یك كشور مسلمی را ما تحت سلطه قرار بدهیم و ما نخواهیم هیچ وقت، توجه به این نخواهیم پیدا كرد.
اینها با كمك رادیوهای بیگانه تبلیغ می‏كنند كه ایران می‏خواهد كشورهای خلیج فارس را بگیرد ما همانگونه كه مكرر گفته‏ایم، شارع مقدس به ما اجازه چنین كاری را نمی‏دهد، اما اینكه مسلمین از مال و نوامیس خود دفاع كنند، این را هم خدا و هم عقل و هم شرع اجازه می‏دهد، ما ملت مظلومی هستیم، و از شما می‏خواهیم در مسائل مربوط به ما تحقیق كنید. آنچه كه معلوم است و شما همه می‏دانید ما امروز در حال دفاع هستیم گو كه تبلیغات خارجی بر ضد ما هر چه باشد لكن شما می‏دانید كه الان بعضی از شهرهای ما و بعضی از زمین‏های ما در دست دشمن است و شهرهای مرزی ما هر روز در زیر توپ‏های دوربرد و موشك‏های دشمن است و ما و بر همه ما واجب است كه دفاع كنیم از كشور خودمان، و دفاع این است كه ما دشمن را تا آنجا برسانیم و برانیم كه نتواند با موشك‏های خودش شهرهای ما را بكوبد، رفتن در خاك عراق نه هجمه به عراق است، دفاع از اسلام و كشور اسلامی است.نظیر اینكه اگر یك كسی در خارج منزل شما بایستد از داخل خانه خودش سنگ پرانی كند و موجب خسارت جانی و مالی بشود، اگر شما وارد بشوید در منزل او، شما هجمه نكردید به او، شما می‏خواهید دفاع كنید از خودتان.ما هیچ وقت بنای هجوم به یك كشوری نداریم.ما بنای دفاع داریم از یك متعدی و از یك هجمه‏گر و از یك خدانشناس كه در خارج، وقتی نتواند در داخل وارد بشود و كاری بكند، به توپ‏های دوربردشان و موشك‏ها از خارج، از جاهای دور می‏اندازد و كشور ما را ویران می‏كند و عزیزان ما را می‏كشد.ما در حال دفاع هستیم گو كه این تبلیغات خارجی می‏گویند كه نه شما وارد شدید در كشور دیگری، از اول جنگ تا حالا كه آنها وارد بودند صحبتی نبود، حرفی نبود، اشكالی نبود، نه در سازمان‏ها و نه در رسانه‏های گروهی.امروز كه ما برای دفاع خودمان می‏خواهیم این را تا جایی ببریم كه نتواند به ما خسارت وارد كند، ما هجوم كردیم به عراق! طبع آنهایی كه تبلیغ بر ضد اسلام می‏كنند همین است.بنابراین ما چون مدافع هستیم بر همه ما یك امر واجب است منتها هر كسی دفاع را به یك نحوی باید بكندبسیج عمومی و پشتیبانی مردمی ارتش ما و قوای مسلح ما و پاسدارهای ما و همه اینها پشتوانه‏شان همه ملت هست.الان شما می‏بینید سر تا سر مملكت ما در حال‏جنگند، دخترهای توی خانه‏هایشان هم در حال جنگند، برای جنگی‏ها دارند كار می‏كنند.
یك همچو مملكتی كه ارتشش با ملتش یك است، رؤسایش با دیگران برادرند، اینها همه خدمتگزار هستند نسبت به ملت‏شان، ملت‏شان از آنها پشتیبانی می‏كند، یك همچو ملتی از چی می‏ترسد، و شما مطمئن باشید. من با جرأت مدعی هستم كه ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و كوفه و عراق در عهد امیر المؤمنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما می‏باشند.آن حجاز كه در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی‏كردند و با بهانه‏هائی بجبهه نمیرفتند كه خداوند تعالی در سوره توبه با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است.و آنقدر بایشان دروغ بستند كه بحسب نقل در منبر بآنان نفرین فرمودند و آن اهل عراق و كوفه كه بامیر المؤمنین آنقدر بدرفتاری كردند و از اطاعتش سرباز زدند كه شكایات آن حضرت از آنان در كتب نقل و تاریخ معروف است، و آن مسلمانان عراق و كوفه كه با سید الشهداء علیه السلام آن شد كه شد و آنان كه در شهادت دست آلوده نكردند یا گریختند از معركه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد.اما امروز می‏بینیم كه ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبهه‏ها و مردم پشت جبهه‏ها با كمال شوق و اشتیاق چه فداكاریها می‏كنند و چه حماسه‏ها می‏آفرینند.و می‏بینیم كه مردم محترم سراسر كشور چه كمكهای ارزنده میكنند.و می‏بینیم كه بازماندگان شهدا و آسیب دیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره‏های حماسه آفرین و گفتار و كرداری مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبرو می‏شوند و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است.بخداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان.در صورتیكه نه در محضر مبارك رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند و نه در محضر امام معصوم صلوات الله علیه.و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به‏غیب است.و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است و اسلام باید افتخار كند كه چنین فرزندانی تربیت نموده و ما همه مفتخریم كه در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملتی میباشیم.
در كجای دنیا شما سراغ دارید یك همچو مطلبی، یك همچو پشتیبانی مردم از حكومت، از ارتش، سراغ نداریم ما جائی در این، نظیر نداشته است این، در تاریخ هم نمی‏توانید پیدا بكنید از بچه‏های كوچكی كه ده تومان دارند می‏دهند به، برای ارتشی كه آنجا، قوای مسلحه‏ای كه آنجا كار می‏كنند با آن پیرزن هشتاد ساله‏ای كه چند تا تخم مرغ دارد، این ارزش دارد، ارزش اینها زیاد است اما باید حفظ كنیم این ارزش را.پیروزی مملكت ما برای همین ارزش‏هاست .
ما مفتخریم كه بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و كلان در صحنه‏های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن كریم فعالیت دارند.و آنانكه توان جنگ دارند در آموزش نظامی كه برای دفاع از اسلام و كشور اسلامی از واجبات مهم است شركت و از محرومیتهایی كه توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احكام اسلام و قرآن بر آنها بلكه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی كه دشمنان برای منافع خود بدست نادانان و بعضی آخوندهای بی‏اطلاع از مصالح مسلمین بوجود آورده بودند، خارج نموده‏اند.و آنانكه توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه بنحو ارزشمندی كه دل ملت را از شوق و شعف بلرزه در می‏آورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می‏لرزاند، اشتغال دارند.
خود مردم بحمد الله حاضر هستند و ما باید از آنها تشكر كنیم وانصافا ما رهین منت این توده‏های بزرگواری هستیم كه همه چیزشان را می‏دهند و چیزی هم نمی‏خواهند، از آن پیرزن‏ها كه آن چیزی كه در طول عمرشان تهیه كردند، حالا می‏آیند برای اسلام می‏دهند تا آن اشخاصی كه قلك‏شان را می‏شكنند و پولش را می‏آورند برای اسلام می‏دهند، من نمی‏توانم توصیف كنم از این ملت و نمی‏توانم تجلیل كنم، اما واگذار می‏كنیم تا خدای تبارك و تعالی به آنها عنایت خاص خودش را اعطاء بفرماید.
بركات جنگ تحمیلی
جنگ یك مسأله‏ای بود كه انسان خیال می‏كرد كه یك هائله‏ای است برای ما و یك مسأله‏ای است بسیار مهم لكن معلوم شد كه منافعش بیشتر از ضررهایش بود، آن انسجامی كه در اثر جنگ، بین همه قشرها پیدا شد و آن معنای روحانی و معنوی‏ای كه در خود سربازان عزیز از ارتش و ژاندارمری و سپاه پاسداران به نمایش گذاشته شد و آن روح تعاونی كه در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر كشور تحقق پیدا كرد، به دنیا فهماند كه این مسأله‏ای كه در ایران است با همه مسائل جداست.اینجا از باب اینكه اصل نهضت را خود ملت كرد و به ثمر رساندنش هم به دست خود ملت شد، چیزهائی كه بر ضد این نهضت و بر ضد این انقلاب است، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته می‏شود و انشاء الله این هم به زودی حل خواهد شد.
جنگ در عین حال كه ناگوار بود و شهرهای ما را خراب كرد، ولی بركاتی داشت كه اسلام به دنیا معرفی شد و اینكه چه اشخاصی و قدرت‏هایی در مقابل اسلام ایستادند و چه كسانی از اسلام می‏ترسند و چه قدرت‏هایی علیه اسلام قیام كردند، همه اینها در جنگ معلوم شد.ابر قدرت‏ها نه شخص صدام را می‏خواهند نگه دارند و نه ما رامی‏خواهند بكوبند، بلكه آنها از اسلام می‏ترسند و اسلام را می‏خواهند بكوبند.از این جهت با ما مخالفند و از او طرفداری می‏كنند، آنها می‏دانند كه مردم كشورهای اسلامی در مقابلشان می‏ایستند و همچنین است مردم كشورهای غیر اسلامی كه متوجه ما هستند، مثل سیاهپوستان.
هر روز ما در جنگ بركتی داشته‏ایم كه در همه صحنه‏ها از آن بهره جسته‏ایم.ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‏ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‏ایم، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران كنار زدیم، ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته‏ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‏ایم، كه باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شكستیم، ما در جنگ ریشه‏های انقلاب پربار اسلامی‏مان را محكم كردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یكایك مردمان بارور كردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم كه علیه تمامی قدرت‏ها و ابرقدرت‏ها سالیان سال می‏توان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به فتح افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد كه تمامی سردمداران نظام‏های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند، جنگ ما بیداری پاكستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود كه صنایع نظامی ما از رشد آن چنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.
همه اینها از بركت خون‏های پاك شهدای عزیز هشت سال نبرد بود، همه اینها از تلاش مادران و پدران و مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با آمریكا و غرب و شوروی و شرق نشأت گرفت . یكی از بركات این جنگ تحمیلی برای ملت ما همین معناست كه ما سربازانمان و جوانان و دانشجویان افسری ما در دانشكده‏افسری، علاوه بر تحصیل دوره‏های دانشكده، عملا در جبهه‏ها حاضر می‏شوند و تعلیمات عملی می‏بینند و در علوم عملی، این میزان است نه خواندن، خواندن مقدمه عمل است و شما امروز در میدان‏ها عمل را هم یاد می‏گیرید.
یكی از امور كه باز خیر بود برای ما اینكه دولت عراق فهمید كه با كی طرف است، اینها دائما هی پیش خودشان می‏گفتند كه ما اگر ـ همچو خیالات می‏بافتند كه اگر ما ـ حمله به ایران بكنیم، در همان حمله اول دیگر كار تمام است و ما می‏رویم برای مركز ایران و همه جا، حالا فهمیدند كه نه، مسأله اینطور نیست.
مهم این است كه امروز همه، همه چیز را بر روی ما بسته‏اند و این خود، نعمتی برای ما بوده است.وقتی همه درها بسته شد و فكرها باز، می‏بینید كه فعالیت ما آغاز شد و همه جا كانون فعالیت است.مردم همچنان در كنار دولت ایستاده‏اند و هیچ گاه دولت را تنها نگذاشته‏اند و می‏بینید قریب دو سال است كه جنگ را به خوبی به پیش می‏برند.
بدانید مادام كه در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز كنید و بدریوزگی عمر را بگذرانید قدرت ابتكار و پیشرفت در اختراعات در شما شكوفا نخواهد شد و بخوبی و عینیت دیدید كه در این مدت كوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها كه از ساختن هر چیز خود را عاجز می‏دیدند و از راه انداختن كارخانه‏ها آنان را مأیوس مینمودند افكار خود را بكار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و كارخانه‏ها را خود رفع نمودند، و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج كارشناسان خارجی، تحفه‏ای الهی بود كه ما از آن غافل بودیم، اكنون اگر دولت و ارتش كالاهای جهانخواران را خود تحریم كنند و به كوشش و سعی در راه ابتكار بیفزایند امید است كه كشور خودكفا شود و از دریوزگی از دشمن نجات یابد.
دیدیم كه بسیاری از كارخانه‏ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها كه گمان نمی‏رفت متخصصین ایران قادر براه انداختن كارخانه‏ها و امثال آن باشند و همه دستها را بسوی غرب و یا شرق دراز كرده بودیم كه متخصصین آنان اینها را براه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه كرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت كردند كه اگر بخواهیم می‏توانیم.
این جنگ پیش آمد و یك سال و نیم تقریبا طول كشیده است و ثمرات بزرگی برای ما داشته است كه اول غافل بودیم و كم كم متوجه شدیم.یكی از ثمرات بزرگ این، این تحرك بی‏سابقه است كه در جوان‏های ما در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها این تحرك بزرگ حاصل شده است.و كانه از آن رخوت و سستی كه برای اشخاصی است كه نشسته‏اند و كارهای معمولی را می‏كنند این رخوت و سستی از بین رفته است و جای خودش را به فعالیت و تحرك داده است كه امروز ارتش ما، سپاهیان ما، بسیج ما، و عشایر ما و ملت ما، چه در جبهه و چه در خارج جبهه فعالند و متحرك و در مقابل همه ناگواری‏ها، ایستاده‏اند و جنگ را برای خودشان گوارا می‏دانند.
منبع:كتاب آیین انقلاب اسلامی

پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس
مقاله: علل تحمیل جنگ
منبع: نوید شاهد

یکی از کارهایی که معمولاً باعث می‌شود کاربران، برای مدت طولانی به مانیتور خیره شوند، برنامه‌نویسی است. گاهی مجبورید تا دیروقت بیدار بمانید تا یک ماژول را تمام کنید. در حالی که خسته هستید، به مانتیور خیره می‌شوید و این، به مرور تأثیرات منفی زیادی روی چشمانتان دارد.
یکی دیگر از کارها، خبرخوانی روی کامپیوتر است.
و خلاصه کارهایی که باعث می‌شود شما روی متون ریز خیره شوید.

سعی کنید نکات زیر را به کار بگیرید تا چشمانتان کمتر آسیب ببیند:

1- از عینک ضد اشعه استفاده کنید:
با پرداخت مبلغی بین 15 تا 20 هزار تومان، می‌توانید لنزهایی که به نام Anti-Focus (آنتی فوکوس یا آنتی فوکاس) مشهور است بخرید. اولین و مهم‌ترین پیشنهاد همین است!
حتماً در هنگام کار با کامپیوتر، از این عینک‌ها استفاده کنید. به شدت نور مضر را کم می‌کند و کاملاً چشمانتان احساس راحتی می‌کنند.
قاب عینک هم با قیمت‌های مختلف، موجود است. نسبت به هزینه، یکی را انتخاب کنید.
اگر عینکی هستید، می‌توانید لنزهایی با شماره عینک خود و با خاصیت Anti-Focus سفارش دهید.

سعی کنید در حال کار با هر نوع مانیتوری که هستید، از این عینک استفاده کنید.

 

2- مانیتور LED بخرید:
اگر از دست مانیتور خود خسته شده‌اید و قصد خرید مانتیور جدیدی دارید، حتماً مانیتور LED بگیرید. تکنولوژی به کار رفته در آن‌ها طوری است که مثل مهتابی چشمک نمی‌زنند! بلکه صحنه‌ای ثابت دارند. مانیتورهای LCD نور فلورسنت دارند و مثل مهتابی چشمک می‌زنند. هر چه چشمک زدن مانیتور بیشتر باشد، چشمان شما بیشتر خسته می‌شوند.
ضمن اینکه بسیاری از اضطراب‌هایی که هنگام کار با کامپیوتر ایجاد می‌شود، به خاطر چشمک‌های مانیتور است.

 

3- نرخ بازسازی مانیتور را به بیشترین مقدار برسانید:
این نکته از آن نکته‌های مهم است که متأسفانه خیلی‌ها نمی‌دانند و رعایت نمی‌کنند!
اگر ویندوز XP دارید، روی دسکتاپ کلیک راست کنید، Properties را انتخاب کنید. به تب Settings بروید و روی دکمه Advanced کلیک کنید. سپس به تب Monitor بروید. در آنجا گزینه‌ای به نام Refresh Rate وجود دارد. آن عدد را به آخرین عددی که مانیتور شما پشتیبانی می‌کند افزایش دهید.
اکر ویندوز 7 دارید، روی دسکتاپ کلیک راست کنید و گزینه Screen Resolution را انتخاب کنید و سپس Advanced Settings و به تب Monitor بروید و Refresh Rate را به بیشترین عدد افزایش دهید.

 

Refresh Rate یعنی چند بار در ثانیه مانیتور شما از بالا به پایین تصویر را دوباره بسازد. هر چه کمتر باشد، شما پرش بیشتری را احساس می‌کنید.
اگر مانتیور شما LED باشد شاید چندان مهم نباشد. بنابراین، عدد کمتری را می‌بینید. مانیتورهایی هم هستند که تا 200 هرتز را پشتیبانی می‌کنند. اگر درایور کارت گرافیک و مانیتور شما نصب نشده باشد، عدد کمی را می‌بینید...

4- هنگامی که خسته‌اید کار را تعطیل کنید:

کار، هر چقدر هم که مهم باشد، مهم‌تر از چشم شما نیست! باید باور کنید که چشم ضعیف می‌شود. باید باور کنید که حمل عینک آنقدر سخت است که خیلی‌ها به لنز گذاشتن و عمل جراحی رو می‌آورند. به نظر می‌رسد چشم خسته بیشتر آسیب پذیر می‌شود.کار را تعطیل کنید و بعد از یک خواب هر چند کوتاه، دوباره کار کنید.
 نرم افزارهایی هستند که به صورت خودكار، فرضاً هر نیم ساعت یک بار صفحه نمایش را قفل می‌کنند و تا 30 ثانیه یا 3 دقیقه اجازه فعالیت نمی‌دهند.

5- هر چند دقیقه به چشم خود نرمش و استراحت دهید:
در پیشنهادات علمی پزشکان گفته‌اند هر چند دقیقه یک بار، به شیئی در مسافتی دور نگاه کنید. مثلاً در 15 متری خود. این باعث می‌شود ماهیچه‌های چشم شما نرمش کنند.
همچنین گفته شده است که هر چند دقیقه یک بار پلک بزنید.
هر چند دقیقه یک بار چشم‌هایتان را ببندید و تا چند ثانیه باز نکنید. این‌ها برای این است که بر اثر باز ماندن بیش از حد، آب روی چشم شما خشک می‌شود و این مضر است. پلک زدن و بستن چشم باعث می‌شود روی چشم‌ها آب تازه قرار گیرد.
همچنین گفته‌اند هر چند دقیقه یک بار چشم‌های خود را با آب خنک بشویید.
به چشم‌های خود با دست کثیف دست نزنید. چشم‌ها را با دست نمالید. البته ظاهراً نرمش آهسته و ملایم بد نیست.

6- نور مانیتور خود را تنظیم کنید:
اکثر اوقات نور زیاد مانیتور است که چشمان شما را اذیت می‌کند. 
7- در اتاق تاریک به مانیتور نگاه نکنید:
خیلی‌ها متأسفانه عادت دارند برق اتاق را خاموش کنند و با کامپیوتر کار کنند و یا در رختخواب با گوشی خود بازی کنند. این بدترین کار ممکن است!
در مورد نور اطراف، پیشنهاد کرده‌اند که نور مهتابی در اطراف طوری باشد که مستقیماً به چشم شما نتابد و همچنین در مانیتور بازتاب نداشته باشد.

8- چشمان بچه‌ها حساس‌تر است:
بیشتر افراد به خاطر رعایت نکردن این نکات در کودکی، عینکی شده‌اند. چشمان بچه آنقدر قوی و آب‌بندی نشده است که بتواند در مقابل اشعه‌های مانیتور مقاومت کند. اگر آینده بچه‌ها را دوست دارید، آن‌ها را تا حد ممکن از مانیتور دور نگاه دارید، اما اگر مجبور شدید، عیبنک ضد اشعه را به چشم آن‌ها بزنید.

9- تا حد ممکن از خیره شدن به مانیتور بپرهیزید:
دنبال راه‌هایی بگردید که بشود به جای خیره شدن به مانیتور، فقط به صدا گوش داد و روش‌های دیگر.
و یا اگر قرار است یک فیلم را ببینید، اگر تلویزیون LED و یا انواع دیگر که مدرن‌تر هستند، دارید، دنبال راه‌هایی بگردید که بتوانید فیلم مورد نظرتان را روی تلویزیون ببینید.
مثلاً تلویزوین‌های جدیدتر مثل Sony BRAVIA این امکان را می‌دهند که با یک کلیک، ویدئو را از روی ویندوز 7 روی تلویزیون پخش کنید و یا مدیا سنترهایی مثل Apple TV امکان نمایش ویدئو روی تلویزیون نسل جدید را می‌دهند و یا اکثراً این اجازه را می‌دهند که ویدئو را روی فلش بریزید و به آن‌ها متصل کنید و ویدئو را ببینید.
اگر مجبورید متنی را به طور مثال، روی مرورگر وب بخوانید، با زدن کلیدهای Ctrl و + متن را بزرگ‌تر کنید تا کمتر نیاز به خیره شدن داشته باشد.

10- اگر چشمانتان ضعیف شده است، عینک بزنید:
اگر احساس می‌کنید که چشمانتان ضعیف شده است، حتماً به چشم‌پزشک مراجعه کنید و اگر لازم است، عینک بزنید. خیلی از افرادی که عینک زده‌اند معتقدند روال ضعیف شدن چشمشان بسیار کندتر شده است.
خیلی‌ها که چشمشان ضعیف بوده و نمی‌خواسته‌اند زیر بار عینک بروند، وقتی عینک می‌زنند، می‌گویند دنیا برایشان تازه‌تر و زیباتر شده است.

منبع: سایت پی‌سی

آیا در ایران منطقه‌ای ملقب به «مثلث برمودا» وجود دارد؟ آیا تا به حال از بیابانی به نام «ریگ جن» چیزی شنیده‌اید؟ منطقه‌ای کویری و پر از تپه‌های ماسه‌ای که در جنوب سمنان، شرق دریاچه نمک، شمال چوپانان و اناراک و غرب جندق قرار دارد." ریگ جن" منطقه‌ای کویری و دارای تپه‌های ماسه‌ای در کویر مرکزی ایران است و به دلیل وسعت زیاد و نداشتن چشمه یا چاه آب، در گذشته‌های دور، محل عبور کاروان‌ها نبوده و فقط در سال‌ها اخیر، چند گروه از محققان و سیاحان به آن منطقه رفته‌اند. 

به گزارش هفته‌نامه سیاحت-تجارت، فرو رفتن در گل و لجن در «ریگ جن»، شاید یکی از خطرناک‌ترین اتفاقاتی باشد که ممکن است گریبانگیر مسافران ناوارد شود و آنها را به کام مرگ بکشاند. سال‌های متمادی، هیچکس جرات آنکه به «ریگ جن» سفر کند و راز این کویر اسرار‌آمیز را کشف کند، نداشت، یا اگر حتی جراتش را هم داشت،‌ به دلیل ناآشنایی با منطقه در راه می‌ماند، اما بالاخره چند سال پی، طلسم «ریگ جن» توسط علی پارسا،‌ کویر‌شناس مقیم آمریکا شکسته شد. او به همراه آقای میرانزاده، رئیس وقت پارک ملی کویر، با هواپیما بر افراز ریگ جن رفتند تا ثابت کنند که هیچ چیز شگفت‌انگیزی در ریگ جن وجود ندارد
علی پارسا، اما یک سال بعد، با ماشین وارد «ریگ جن» شد و بعد از آن بسیاری از کویرنوردان از «ریگ جن» گذشتند. البته با تجهیزات کامل، که نه گرفتار روح شدند و نه جن زده! مهمترین مسئله اینکه اگر تا به حال کویر نوردی نکرده‌اید و به اصطلاح حرفه‌ای نیستید، برای اولین تجربه، به هیچ عنوان «ریگ جن» را برنگزینید که در این صورت، رفتنتان با خودتان است و برگشتنتان با خدا، حتی اگر هم حرفه‌ای هستید، حتماً به طور گروهی به این منطقه سفر کنید. بهترین وسیله برای سفر به این منطقه جیپ‌های سبک وزن است، نقشه را هم فراموش نکنید، چون سفر به «ریگ جن» بسیار خطرناک است.

دوستی مانند اسناد كهنه است. گذشت زمان آن را قیمتی تر می كند.