• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 104
تعداد نظرات : 29
زمان آخرین مطلب : 5168روز قبل
خواستگاری و نامزدی

آیا میدانید سه رکن اصلی زندگی سالم چیست؟  
 
بسیاری از جوان ها رسیدن به سن خاص ویا دارا بودن شرایط متعارف مادی را، برای ازدواج كافی می دانند، در حالی كه در كنار رشد جسمی، رسیدن به رشداجتماعی، اخلاقی و عاطفی از شروط لازم برای ازدواج است كه به آن اشاره می كنیم:
 
 
1) رشد اجتماعی
رشد اجتماعی، سازگاری خوب اجتماعی با همه‎ی آدم ها و از جمله با همسری است كه قرار است عمری با او زندگی كنیم. افرادی كه در زندگی مشتركشان رعایت حقوق همسر را می‎كنند، احترام می‎گذارند و حق تصمیم‎گیری برای همسر قائل می شوند از رشد اجتماعی برخوردارند. یكی دیگر از مشخصه‎های رشد اجتماعی، داشتن استقلال فكری است. افراد مستقل توانایی‎ها و محدودیت هایشان را به خوبی می شناسند و این شناخت به تصمیم گیری صحیح كمك می كند، آنها در مورد مسائل مختلف خوب می اندیشند و ارزیابی می كنند و پیامدها و نتایج كارهای خود را بر عهده می گیرند. در بسیاری از ازدواج ها عدم استقلال یكی از زوجین باعث بروز اختلافات بسیاری می شود. افرادی كه استقلال ندارند، وابسته‎اند و توجهشان بیشتر معطوف به دیگران است تا خودشان ، اهل فكر كردن و اندیشیدن نیستند وچون خود را قبول ندارند دائماً دنبال كسی هستند تا به جای آنها تصمیم بگیرد و مسئولیت را از گردن آنها سلب كند. گاهی حتی برای امور ساده ای مثل انتخاب رنگ پارچه دچار تزلزل می‎شوند. افرادی كه روحیه استقلال طلبانه ندارند زندگی مشترك ناموفقی خواهند داشت.
استقلال فكری از دو راه به دست می آید: یكی
از طریق مطالعه ( درسی، متفرقه و آزاد ) در مورد چگونگی رفتارهای اجتماعی و دیگری از طریق تجربه ؛ به این معنا كه تجربه ای كه از كارهای گذشته داریم درمورد كارهای آتی در نظر بگیریم . در اینجا ذكر این نكته لازم است كه مستقل بودن به معنای مشورت نكردن نیست، استقلال فكری وقتی تحقق پیدا می‎‎كند كه هدفی را كه شخص دنبال می كند تنها به واسطه صحبت دیگران زیر پا نگذارد بلكه برای رسیدن به آن اهداف از مشورت كردن با دیگران استفاده كند.
 
یكی دیگر از فاكتورهای رشد اجتماعی اعتماد به نفس است. یعنی باور داشتن توانایی ها و شناخت محدودیت ها و این كه فرد بداند، می‎تواند از عهده ی مسئولیت های خود برآید. می توان اعتماد به نفس را نوعی واقع بینی نیز دانست؛ زیرا افرادی كه دارای اعتماد به نفس هستند، تصویر درستی ازخود دارند و افرادی كه اعتماد به نفس ندارند مردد و دودل هستند، كاری را شروع كرد ه ولی به آخر نمی رسانند و بیشتر منفی بافند. " من نمی توانم " ،" غیر ممكن است" ،" نمی توانم تصمیم بگیرم " جملاتی هستند كه این افراد زیاد به كار می برند و تحت تأثیر دیگران قرار گرفته، تصمیم‎گیری شان سست می شود. نقطه مقابل این افراد، افراد مغرورند كه توانایی های خود را بیش از اندازه می پندارند و در ارزیابی خود دچار اشتباهند. برای تقویت اعتماد به نفس باید شناخت واقع‎بینانه‎ای از توانایی‎ها و نقاط مثبت خود داشته باشیم و آنها را تقویت كنیم. به كار بردن عبارات مثبت نیز در تقویت اعتماد به نفس نقش مؤثری دارد. باید هدف‎هایی را كه انتخاب می‎كنیم در حد توانایی‎هایمان باشد تا هر بار كه كاری را با موفقیت به اتمام می‎رسانیم یك لایه به اعتماد به نفس ما اضافه شود
 
2) رشد اخلاقی
رشد اخلاقی یعنی كنترل داشتن روی رفتار، عادات و خلق و خوی خود ؛ به طوری كه هم حقوق خود و هم رفاه و حقوق دیگران رعایت شود. كسی كه رشد اخلاقی دارد خصوصیات زیر را داراست: همیشه پیامدهای اجتماعی و رفتار و اخلاقش را در نظر می گیرد، حتی در حین عصبانیت آنقدر كنترل دارد كه حرفی نزند تا بعد احساس گناه كند و یا باعث قطع روابط شود و به طور كلی پیامد بدی داشته باشد. یكی از فوائد داشتن رشد اخلاقی این است كه انسان احساس آرامش می‎كند چرا كه وقتی كسی كنترل رفتار و گفتارش را داشته باشد، بیشتر از همه خودش احساس آرامش می‎كند. رشد اخلاقی باعث نزدیكی دلهاست و در یك تعریف جامع می توان گفت كه:
 
‹‹ واقعیت آن چیزی است كه هست و اخلاق آن چیزی است كه باید باشد.››
 
 ۳) رشد عاطفی
رشد عاطفی به معنای داشتن كنترل روی عواطف مثبت و منفی است. یكی از نشانه های رشد عاطفی داشتن اعتدال است؛ همانطور كه پرخاشگری محض غلط است، مطیع بودن محض نیزغلط می باشد. مطلب دیگری كه در رشد عاطفی هر فرد باید مورد توجه قرار بگیرد حس وظیفه شناسی است . به شخصی وظیفه شناس گفته می شود كه وظایف نقشی را كه ایفا می كند به خوبی بشناسد و انجام دهد. به طور كلی وظیفه شناسی در نقشها بیان می شود؛ افراد وظیفه شناس احساس مطبوعی از زندگی دارند و از آن راضی هستند. افرادی كه از رشد عاطفی برخوردارند در زندگی احساس آرامش می‎كنند و به دیگران هم آرامش می‎دهند. ذكر یك نكته در اینجا ضروری به نظر می رسد و آن نقشی است كه والدین در تربیت فرزندان خود دارند، چرا كه دختر یا پسر باید از جنسیت خویش راضی باشد در غیر این صورت رشد عاطفی با اختلال روبرو می‎شود. والدین باید بدانند كه دختر و پسر فرقی ندارند. تفاوت در نقشی است كه آنها در آینده ایفا می‎كنند. باید آنها را با صداقت، قاطع و دلسوز و مهربان تربیت كرد.
تا اینجا به ذكر مسائلی پرداختیم كه قبل از ازدواج باید مورد توجه قرار بگیرد
 
اما بسیاری ازنكات هست كه بعد از ازدواج باید مد نظر داشت و برای رسیدن به حد مطلوب آن تلاش كرد.
قطعاً از هر دختر یا پسر جوانی كه سؤال شود معیار خوشبختی بعد از ازدواج را چه می داند ؛ یكی از معیارهایش را به داشتن تفاهم اختصاص می دهد. بسیاری تفاهم را شبیه هم بودن و اختلاف نظر نداشتن می پندارند در حالی كه زن و شوهر باید مكمل هم باشند نه این كه مثل هم شوند. برای دستیابی به تفاهم باید بتوانیم شرایط یكدیگر را درك كنیم و خود را درجای دیگری ببینیم وهم احساس شویم. چیزی كه هر زوج جوانی باید بداند این است كه هیچ رفتاری به خودی خود، سر نمی‎زند . زن ومرد باید بتوانند از دریچه چشم هم به مسائل بنگرند نه این كه مقابل هم قرار بگیرند.
 
یكی دیگر از راه های رسیدن به تفاهم، داشتن صبر و شكیبایی و گذشت است.
 
اما گذشت و شكیبایی باید دوطرفه باشد. گذشت یك طرفه باعث بدتر شدن و تقویت رفتار نامطلوب طرف مقابل می شود. گذشت منطقی و آگاهانه گذشتی است كه طرف مقابل از آن اطلاع پیدا كند و خود نیز پشیمان و متنبه (تنیبه، آگاه) شود و در نتیجه، تغییر رفتار ایجاد شود. در غیر این صورت گذشت یك طرفه امری بیهوده است. برای ایجاد تفاهم نباید به منزلت و ارزش انسانی خود ضربه زد.
هنر گوش دادن
عامل دیگری كه درزندگی زناشویی بسیار حائز اهمیت است ولی كمتر به آن پرداخته می شود؛ هنرگوش دادن و چگونگی سخن گفتن است.
دقت و توجه به صحبت دیگران و مفاهیم آن، به موقع صحبت كردن و سخن مفید و نه بیهوده گفتن یكی از عواملی است كه به درك متقابل زوجین كمك بسزایی می كند. باید به صحبت های طرف مقابل به خوبی گوش داد. به خصوص در زمان بحث و گفتگو كه آن نیز زمان مخصوصی دارد . این امر باعث می‎شود كه بحث به مشاجره كشیده نشود. مطلب دیگر با ملاطفت صحبت كردن است چرا كه گاهی نحوه و چگونگی سخن گفتن مقدم بر محتوا و به عبارتی "چه گفتن" است.
 
صداقت
در انتهای این مبحث به " صداقت " در زندگی زناشویی می پردازیم . بسیاری از مردم با نظر یكی از بزرگان موافقند كه گفته است " ترجیج می دهم از شنیدن حقیقت غمگین شوم تا از شنیدن دروغ خوشحال گردم" . چرا كه عدم صداقت باعث می شود تمامی صحبت های شخص زیر سؤال رود و در تمام آنها شك و تردید به وجود آید. هیچ چیز به اندازه عدم صداقت باعث بی اعتمادی در زوجین نمی‎شود در عین حال سبب كینه نیز می شود و فضای مسمومی را ایجاد می كند.
 

                                   محمد اجاقی

دوشنبه 19/9/1386 - 23:23
شعر و قطعات ادبی

غنچه با دل گرفته گفت: زندگی لب زخنده بستن است گوشه ای درون خود نشستن است گل به خنده گفت زندگی شکفتن است با زبان سبز راز گفتن است گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد تو چه فکر میکنی کدام یک درست گفته اند من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است هر چه باشد اوگل است گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!

                    / یه صلوات برا شادی روحش/

                                   محمد اجاقی

دوشنبه 19/9/1386 - 23:21
خانواده
                        پس تو کجای این روز و شبی ؟
 شهر تو کجای این زمین بود
 این همه دور ؟
 تمام مردم ایستگاه می شناسندم
 بس که من هر روز شاخه گلی به دست
 به دنبال مهربانی تو
 هی طول قطار را رفتم و آمدم
 بس که من هی نام تو به لب،
 گوشه و کنار
 سراغ نشانی کوچکی از تو بودم
 پس تو کی از این سفر می آیی؟

                                   محمد اجاقی

دوشنبه 19/9/1386 - 23:19
شعر و قطعات ادبی

                                       گفتی بگو؟
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟

پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟

تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِِ سرآغاز سال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟

         محمد اجاقی

دوشنبه 19/9/1386 - 23:18
محبت و عاطفه

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن ها تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است.

چطور بود پس نظر بده                   محمد اجاقی

دوشنبه 19/9/1386 - 16:48
محبت و عاطفه

منو ببخش اگه دلم تنگ می شه خیلی برات

منو ببخش اگه نگام گم می شه تو شهر چشات

منو ببخش اگه شبا ستاره هارو میشمرم

 اگه همش پیش همه بهت می گم دوست دارم

منو ببخش اگه برات سبد سبد گل می چینم

 منو ببخش اگه شبا فقط تورو خواب می بینم

منو ببخش اگه تورو می سپارمت دست خدا

 اگه پیش غریبه ها به جای تو می گم شما

منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم

 تو یه فرشته یی و من خیلی باشم یه آدمم

منو ببخش اگه فقط می خوام بشی مال خودم

  ببخش اگه کمم ولی زیادی عاشقت شدم

یه وخ نظر ندیا!!!!                 محمد اجاقی

دوشنبه 19/9/1386 - 16:40
شعر و قطعات ادبی

ماه من غصه نخور زندگی جزر و مد داره

دنیامون یه عالمه؛ آدم خوب و بد داره

ماه من غصه نخور همه که دشمن نمی شن

همه که پر ترک مثل من و تو نمی شن

ماه من غصه نخور مثل ماها فراوونه

خیلی کم می شه کسی رو حرفش بمونه

ماه من غصه نخور گریه پناه آدماست

تر و تازه موندن گل؛مال اشک شبای ماست

ماه من غصه نخور زندگی خوب داره و زشت

خدا رو چه دیدی شاید فردامون باشه بهشت

ماه من غصه نخور پنجرمون بازه هنوز

باغچمون غرق گلای ناز و عاشقانه هست هنوز

ماه من غصه نخور باز داره فصل سیب می شه

می دونم گاهی آدم تو وطنش غریب می شه

ماه من غصه نخور ؛ماها که تب نمی کنن

ماها که از آدمکا کمک طلب نمی کنن

ماه من غصه نخور شمدونیا صورتین

دلایی که بشکنن چون عاشقن قیمتین

نظر!!! ندین یه وختا!!!!                      محمد اجاقی

دوشنبه 19/9/1386 - 16:38
ادبی هنری

 « دکتر علی شریعتی »

خدایا مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان . اضطراب های بزرگ، غم های ارجمند ، حیرتهای

 عظیم به روحم عطا کن . لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و درد های عزیز بر جانم ریز  .

خدایا مرا از چهار زندان بزرگ انسان : « طبیعت » ،« تاریخ » ، « جامعه » و « خویشتن » رها
 
کن ، تا آنچنان که تویی آفریدگار من ، مرا آفریده ای ، خود آفریدگار خود باشم نه که همچون

حیوان خود را با محیط ، که محیط را با خود تطبیق دهم  .

خدایا به من زیستی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته

است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش سوگوار نباشم . بگذار تا آن را من ، خود
 
انتخاب کنم اما آنچنان که تو دوست می داری  .

خدایا « چگونه زیستن » را تو به من بیاموز « چگونه مردن » را خود خواهم آموخت

دوشنبه 19/9/1386 - 16:36
خانواده

                                     می دونی؟

وقتی با ستاره ی‌ " تو " حرف می زنم ،

وقتی بهش خیره می شم یا بهش چشمك می زنم

همیشه ازم یه چیزی می پرسه !

می گه : " دوستم داری ؟ "

ولی دیشب از من یه سوال دیگه پرسید

گفت : " تو چرا هیچ وقت از من نمی پرسی كه دوستت دارم یا نه ؟ "

منم ازش پرسیدم : تو چی ؟ دوستم داری ؟

می دونی چی گفت ؟ گفت : " قلبتو بده ! " گفتم : چه جوری ؟

گفت : چشماتو ببند ، یه نفس عمیق بكش و خودتو رها كن . قلبت پرواز می كنه و خودش میاد پیشم . منم همون كاری رو كردم كه ستاره گفت . ستاره قلبمو گرفت و روش یه چیزی نوشت و بعد پسش داد . می دونی چی نوشته بود ؟ نوشته بود دوستت دارم ! نوشته ی ستاره ی " تو " رو قلبم موند . هنوزم هست . تا آخرم می مونه ! چرا ؟ چون بهم گفت : حقیقت هیچ وقت نابود نمی شه ! چون چیزی است كه " باید " وجود داشته باشه ! "

دوشنبه 19/9/1386 - 16:34
خانواده

اگه بـاهـات نبـودم ، برات که بودم اگه چشمات نبودم ، نگات که بودم

هـمه ی گـفـتـنی هـام فـقط تـو بودی اگه حرفات نبودم ، صدات که بودم

-------------

اگه پـاهـات نبودم ، یه راه که بودم اگه گریه نبودم ، یه آه که بودم

تو خودت مثـل روز آفتابی هستی اگه خورشید نبودم ، یه ماه که بودم

------------------------------

می تونستی واسه من یه چاره باشی توی آسـمـون دل سـتـاره بـاشی

اگه شـیـرازه ی من پاشیده از هـم می تونستی گره ی دوباره باشی

من نظر می خواما!!!!!!!                محمد اجاقی

دوشنبه 19/9/1386 - 16:32
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته