• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 549
تعداد نظرات : 289
زمان آخرین مطلب : 3868روز قبل
تغذیه و تناسب اندام


 

    فقط کافی است به آخرین دستاوردهای متخصصین مرکز ملی هدایت (ارتقاء) سلامت و رفتار         شناسی توکیو توجه  کنیم!  آنها میگویند:


1-  هرگز سیگار نکشید و اگر میکشید ، نیمه آخر آن را هیچ وجه نکشید.

2-  در حمام هیچگاه مستقیما زیر دوش آب گرم نفس نکشید. کلر یک قاتل تدریجی است.

3-  هنگام شارژ موبایل ابتدا شارژر را به گوشی وصل کنید و سپس آن را به برق وصل کنید. بهتر        است موبایل خاموش باشد.

4- چای بیشتر از یک روز مانده را اصلا ننوشید.

5- هنگام روشن کردن کولر اتومبیل خود ابتدا به مدت حداقل 5 دقیقه پنجره ها را باز بگذارید و در      پمپ بنزینها کولر را خاموش نمایید.

6- غذای خود را بیشتر از یکبار در مایکروفر گرم نکنید و بعد از آن درصورت عدم استفاده دور         بریزید.

 7- هنگام غذا بین هرلقمه حداقل 1 دقیقه فاصله بگذارید و دو ساعت قبل و بعد از غذا و هنگام آن         نوشیدنی ننوشید.

8- هنگام حرکت اتومبیل، پنجره ها را تماما باز نکنید تا هوا بصورت باد وارد مجاری تنفسی نگردد.

9- لوازم آرایشی را بیشتر از 5 ساعت برروی پوست خود باقی نگذارید. سلولهای پوستی نیاز به         تعرق و تنفس دارند. درمنزل نیز تا حد امکان از لباسهای گشاد ، راحت و باز استفاده نمایید.

10- موهای خود را بیش از یکبار در شبانه روز شانه نکنید.مراقب ورود شوره سر (حتی بصورت     نامرئی) به چشمها و مجرای تنفسی خود باشید.

11-  هنگام دویدن و راه رفتن سر خود را بالا نگهدارید.هنگام نشستن و خوابیدن برعکس سر خود     را پایین نگهدارید.

12-  توجه بیش از حد به وزن، سودمند نیست. بدن انسان قادر است بصورت خودکار میزان ورودی،     جذب و میزان دفع را تنظیم نماید و اشتهای طبیعی نیز متناسب با آن میباشد. هرچه قدر دوست         دارید بخورید.

13-  اگر نیاز مالی ندارید، لازم نیست روزی 8 ساعت کار کنید. بهترین تعداد ساعات کاری بین 5         الی 6 ساعت میباشد.

14-  هرگز پشت مانیتور (های قدیمی) که روشن هستند قرار نگیرید. ضرر آنها از خیلی از                 دستگاههای عکسبرداری بیشتر است.

15-  ورزش و تحرک در ابتدای صبح نه تنها سودمند نیست بلکه خطرناک نیز هست. سعی کنید آن     را در حداقل 3 ساعت بعد از بیداری و یا عصر انجام دهید.

16-  توجه بیش از حد به امور سیاسی، ورزشی و اقتصادی برای سلامت روان مضر بوده و در دراز     مدت به علت عدم امکان تسلط بر کنترل آنها، باعث اختلالات روانی میگردد.

17-  معجزه جواهر آلات برای خانمها را فراموش نکنید. حتی اگر صرفا به دیدن آنها باشد.

18-  هیچگاه به پهلو نخوابید. سعی کنید در جهت عمود بر محور مغناطیسی زمین بخوابید.

 
دوشنبه 6/10/1389 - 16:35
طنز و سرگرمی
 
چطور می فهمی که در سال 2010 هستی؟

 
 
 1. یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت 3 نفر بیشتر نیستن ولی 5 خط موبایل دارن

 

2. واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه پشت میز بغل دستی تو نشسته
 
 


3. رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه
 
 


4.ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک و چیزایی رو که خریدی ببرن داخل
 

 

5. هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره
 
 


6. وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی،استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برمیگردی که موبایلت رو برداری. بدون توجه به اینکه 20-30 سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی
 
 


8. صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیله
 

 

9. الان در حالیکه این ایمیل رو میخونی،سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی
 
 
 

10. اینقدر سرگرم خوندن این ایمیل بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره 7 نداره
 
 


11. الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره 7 رو داشته یا نه
 
 


12. و من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالاحتماً شماره 7 رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی.
 
 


13 .دوباره برمیگردی بالا ولی شماره 7 رو پیدا نمیکنی. خوب! من شوخی کردم ولی نشون میده که تو ، انسان عصر 2010، به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی!

دوشنبه 6/10/1389 - 16:29
شعر و قطعات ادبی
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری بود دعا را
دوشنبه 6/10/1389 - 16:25
شعر و قطعات ادبی

دنیی آن قدر ندارد که بر او رشک برند                 یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند
نظر آنان که نکردند بر این مشتی خاک                      الحق انصاف توان داد که صاحبنظرند
عارفان هر چه ثباتی و بقائی نکند                                گر همه ملک جهان است به هیچش نخرند
تا تطاول نپسندی و تکبر نکنی             که خدا را چو تو در ملک بسی جانورند
این سراییست که البتّه خلل خواهد کرد                      خنک آن قوم که در بند سرای دگرند
دوستی با که شنیدی که به سر برد جهان؟                    حق عیانست ولی طایفه ی بی بصرند
ای که بر پشت زمینی همه وقت آن تو نیست             دیگران در شکم مادر و پشت پدرند
 
گوسفندی برد این گرگ مزور همه روز     گوسفندان دگر خیره بدو می نگرند
آنکه پای از سر نخوت ننهادی بر خاک                      عاقبت خاک شد و خلق بدو می گذرند
کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق                              تا دمی چند که مانده است  غنیمت شمرند
گل بیخار میسر نشود در بستان           گل بیخار جهان مردم نیکو سیرند
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز                                   مرده آنست که نامش

دوشنبه 6/10/1389 - 16:24
داستان و حکایت

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق  کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قرار دهند .

 

 

سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هرکدام از همکلاسی هایشان بگویند ، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند .

 

بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هرکدام از دانش آموزان پس از اتمام ،برگه های خود را به معلم تحویل داده ، کلاس را ترک کردند .

 

روز شنبه ، معلم نام هر کدام از دانش آموزان را در برگه ای جداگانه نوشت ، وسپس تمام نظرات بچه های دیگر در مورد هر دانش آموز را در زیر اسم آنها نوشت .

 

روز دوشنبه ، معلم برگه مربوط به هر دانش آموز را تحویل داد .

شادی خاصی کلاس را فرا گرفت .  

معلم این زمزمه ها را از کلاس شنید " واقعا ؟ "

 

 "من هرگز نمی دانستم که دیگران به وجود من اهمیت می دهند! "

 

 "من نمی دانستم که دیگران اینقدر مرا دوست دارند . "

  دیگر صحبتی ار آن برگه ها نشد .  

معلم نیز ندانست که آیا آنها بعد از کلاس با والدینشان در مورد موضوع کلاس به بحث وصحبت پرداختند یا نه ، به هر حال برایش مهم نبود .

 

آن تکلیف هدف معلم را بر آورده کرده بود .دانش آموزان از خود و تک تک همکلاسی هایشان راضی بودند  با گذشت سالها بچه های کلاس از یکدیگر دورافتادند . چند سال بعد ، یکی از دانش آموزان درجنگ ویتنام کشته شد . و معلمش در مراسم خاکسپاری او شرکت کرد .

 

او تابحال ، یک سرباز ارتشی را در تابوت ندیده بود ... پسر کشته شده ، جوان خوش قیافه وبرازنده ای به نظر می رسید .

 

کلیسا مملو از دوستان سرباز بود . دوستانش با عبور از کنار تابوت وی ، مراسم وداع را بجا آوردند . معلم آخرین نفر در این مراسم تودیع بود .

 

به محض اینکه معلم در کنار تابوت قرار گرفت، یکی از سربازانی که مسئول حمل تابوت بود ، به سوی او آمد و پرسید : " آیا شما معلم ریاضی مارک نبودید؟ "

  معلم با تکان دادن سر پاسخ داد : " چرا"

 

 سرباز ادامه داد : " مارک همیشه درصحبتهایش از شما یاد می کرد . "پس از مراسم تدفین ، اکثر همکلاسی هایش برای صرف ناهار گرد هم آمدند . پدر و مادر مارک نیزکه در آنجا بودند ، آشکارا معلوم بود که منتظر ملاقات با معلم مارک هستند .

 

پدر مارک در حالیکه کیف پولش را از جیبش بیرون می کشید ، به معلم گفت :"ما می خواهیم چیزی را به شما نشان دهیم که فکر می کنیم برایتان آشنا باشد . "او با دقت دو برگه کاغذ فرسوده دفتریادداشت که از ظاهرشان پیدا بود بارها وبارها تا خورده و با نواری به هم بسته شده بودند را از کیفش در آورد .

 

خانم معلم با یک نگاه آنها را شناخت . آن کاغذها ، همانی بودند که تمام خوبی های مارک از دیدگاه دوستانش درونشان نوشته شده بود .

 

مادر مارک گفت : " از شما به خاطر کاری که انجام دادید متشکریم . همانطور که می بینید مارک آن را همانند گنجی نگه داشته است . "

 

همکلاسی های سابق مارک دور هم جمع شدند .چارلی با کمرویی لبخند زد و گفت : " من هنوز لیست خودم را دارم . اون رو در کشوی بالای میزم گذاشتم . "

 

همسر چاک گفت : " چاک از من خواست که آن را در آلبوم عروسیمان بگذارم . "

 

مارلین گفت : " من هم برای خودم را دارم .توی دفتر خاطراتم گذاشته ام . "

سپس ویکی ، کیفش را از ساک بیرون کشید ولیست فرسوده اش را به بچه ها نشان داد و گفت :" این همیشه با منه . . . . " . " من فکر نمی کنم که کسی لیستش را نگه نداشته باشد . "

 

معلم با شنیدن حرف های شاگردانش دیگر طاقت نیاورده ، گریه اش گرفت . او برای مارک و برای همه دوستانش که دیگر او را نمی دیدند ، گریه می کرد .

 

سرنوشت انسانها در این جامعه بقدری پیچیده است که ما فراموش می کنیم این زندگی روزی به پایان خواهد رسید ، و هیچ یک از ما نمی داند که آن روز کی اتفاق خواهد افتاد .

 بنابراین به کسانی که دوستشان دارید و به آنها توجه دارید بگویید که برایتان مهم و با ارزشند ، قبل از آنکه برای گفتن دیر شده باشد.  

 

بیاد داشته باشید چیزی را درو خواهید کرد که پیش از این کاشته اید

 

دوست خوبم

امیدوارم همیشه خوبیهای من رو به یاد داشته باشی و بدی هام رو ببخشی و از یاد ببری ...

صمیمانه برات آرزوی موفقیت و شادكامی دارم

دوشنبه 6/10/1389 - 16:18
سياست

بصیرت در دیدگاه رهبری


هیچ كشورى هم نیست - از جمله كشور ما - كه در داخل، عناصرى كه دلشان با نظام حاكم نیست، وجود نداشته باشند؛ همه‌جا هستند؛ در كشور ما هم هستند؛ از اول انقلاب هم بوده‌اند؛ كم و زیاد و پیدا و پنهان و جوراجور دارد؛ لیكن اصلش همیشه بوده، بعد از این هم خواهد بود. عده‌یى با نظام ما خوب نیستند. چشم امید دشمن به كسانى است كه در داخل هستند؛ منتها براى یارگیرى و سربازگیرى، دشمن روش‌هاى گوناگونى دارد. این‌طور نیست كه همه‌ى كسانى‌كه به دشمن كمك مى‌كنند، كسانى باشند كه دشمن را شناخته‌اند و نقشه‌ى كلى و مهندسى كلان او را نسبت به نظام دانسته‌اند و عالما و عامدا به او كمك مى‌كنند؛ نه، عده‌یى هم هستند كه اگر به آنها گفته شود شما دارید به دشمن كمك مى‌كنید، حاضرند یقه‌ى خودشان و شما را بگیرند و پاره كنند و بگویند این حرفها چیست! اینها واقعا هم با دشمن مخالف و بدند. اگر شما مهندسى كلى و كلان نظام را در نظر داشته باشید، از این پرهیز خواهد شد. هر كس متوجه و مراقب خود و رفتارش باشد، از این‌كه نادانسته و ناخواسته كمك دشمن باشد، پرهیز خواهد كرد. وقتى حروف كلمه یا جمله‌یى در جدول گذاشته مى‌شود، باید عبارتى درست شود. بعضى‌ها نمى‌دانند حرفى كه دارند در این خانه مى‌گذارند، مكمل آن عبارت است. تمهیداتى فراهم مى‌شود و اینها مى‌آیند این حرف را در این خانه مى‌گذارند - «و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا» - دلیل و استدلالى هم برایش درست مى‌كنند؛ اما توجه ندارند كه این حرف، آن كلمه یا جمله‌ى پانزده حرفى جدول را یك قدم به تحقق نزدیك كرد؛ درست مثل یك پازل كه جاها معین است و معلوم است كه چه قطعه‌یى كجا باید گذاشته شود. نادانسته از من نوعى مى‌خواهند كه این قطعه را این‌جا بگذارم؛ من هم فكر مى‌كنم اشكالى ندارد؛ غافل از این‌كه وقتى این جزء با آن نود جزء دیگر همراه شد، آن شكل، ظاهر مى‌شود و من كمك كننده‌ى به تشكیل آن بوده‌ام! بعضى این‌طورى عمل مى‌كنند. مثلا اگر دشمن بخواهد براى تحقق آرزوى بزرگ خود - كه ریشه‌كنى جمهورى اسلامى و پایین آوردن پرچم اسلام از قله‌ى این كشور است - طراحى كند، طبیعتا طراحى، اجزا و مقدماتى دارد. ایجاد اختلاف، ایجاد بى‌ایمانى، ایجاد مشكلات براى مردم، عمیق كردن فاصله‌ى طبقاتى، ترویج فساد، بدبین كردن مردم به مسؤولان، و دستگاه‌هاى ضابط و انضباطبخش را از حیثیت انداختن - مثل از حیثیت انداختن قوه‌ى قضاییه، از حیثیت انداختن شوراى نگهبان، از حیثیت انداختن مجلس، از حیثیت انداختن دستگاه‌هاى گوناگون - همه جزو اجزاء اینهاست. بعضى‌ها به این بخش كمك مى‌كنند، بدون این‌كه به ارتباط این بخش با دیگران توجه كنند؛ این بر اثر عدم بصیرت است.

ما بارها عرض كرده‌ایم كه امیرالمؤمنین در جنگ صفین - شاید این جمله را درباره‌ى عمار هم فرموده باشد - مكرر این جمله را مى‌فرمود: «و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر والصبر». چه عبارت زیبایى هم هست؛ حروف بصر و صبر یكى است، تركیبش دوتاست؛ و چه زیبا! فقط اهل بصیرت و پایدارى مى‌توانند این پرچم را بردارند. بصیرت را باید در خودمان تقویت كنیم. اگر این معنا حاصل شود و شما به عنوان نمایندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى - كه جایگاه و موقعیت مهمى در روشنگرى مردم نسبت به نقشه‌هاى دشمن دارید - اثرگذارى كنید، بسیارى از این خلأها و تاریكى‌ها و غبارها برطرف خواهد شد.

دوشنبه 6/10/1389 - 15:52
اهل بیت

 باب استحباب تفكر نمودن در چیزهائى كه موجب عبرت و عمل است
حدیث :
 أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ بُنَانِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ حُسَیْنٍ الْكَرْخِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ أَبَانٍ عَنِ الْحُسَیْنِ الصَّیْقَلِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ‍ تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ قُلْتُ كَیْفَ یَتَفَكَّرُ قَالَ یَمُرُّ بِالدَّارِ وَ الْخَرِبَةِ فَیَقُولُ أَیْنَ بَانُوكِ أَیْنَ سَاكِنُوكِ مَا لَكِ لَا تَتَكَلَّمِینَ
ترجمه :
 حسین بن صقیل گوید: به امام صادق علیه السلام عرض كردم : آیا ساعتى تفكر، از برخاستن و عبادت یك شب با ارزش تر است ؟ حضرت فرمود: آرى رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود كه : ساعتى تفكر نمودن از یك شب قیام نمودن برتر است عرض كردم : چگونه باید تفكر كرد؟ فرمود: باید به خانه و ویرانه گذر كند و بگوید: سازندگان تو و ساكنان تو كجایند؟ تو را چه شده چرا سخن نمى گویى ؟
 
 

منبع:

نام كتاب : جهاد با نفس

 نام مؤ لف : شیخ حر عاملى قدس سره

مترجم : على افراسیابى

 
يکشنبه 5/10/1389 - 19:36
طنز و سرگرمی


چپ چپ نگاه میکنه



I die for your height and top! 
قربونه قد وبالات


Ate my head! 
سرمو خورد

He has grown a tail! 
دم در آورده


On my eyes! 
به روی چشمم


Light up my homework! 
تکلیف منو روشن کن


Don’t hit yourself into left Ali Alley! 
خودت رو به کوچه علی چپ نزن


To my death?! 
مرگ من؟


I ate the ground and my father came out! 
خوردم زمین، پدرم در اومد


Take away the person that washes your dead body! 
مرده شورتو رو ببرن


Pull your carpet out of the water! 
گلیمتو رو از آب بکش


I’ll hit you so hard that electricity will pop out of your eyes! 
انقدر سفت بزنمت که برق از چشمات بپره


His/Her donkey passed over the bridge! 
خرش از پل گذشته


What kind of dirt should I put on my head?! 
چه خاکی به سرم بریزم؟


The neighbor’s chicken is a goose! 
مرغ همسایه غازه


Marriage is an uncut watermelon! 
ازدواج هندونه ای نبریده است


Happiness has been hitting you under the belly! 
خوشی زده زیر دلت


Don’t drop worms! 
کرم نریز


I"m telling you something, you hearing something else
یه چیز میگم، یه چیز دیگه می شنویا


يکشنبه 5/10/1389 - 18:57
موفقیت و مدیریت
نکات مفید برای تو

 

 1- به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو مینگرد... به دلی دل بسپار که بسیار جای خالی برایت داشته باشد... و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد...

 2 - هوس بازان کسی راکه زیبا میبینند دوست دارند... اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا میبینند...

 3- وقتی تو زندگی به یک در بزرگ رسیدی نترس و نا امید نشو... چون اگه قرار بود در باز نشه جاش دیوار میذاشتن...

 4- آنچه که هستی هدیه خداوند است و آنچه که میشوی هدیه تو به خداوند... پس بی نظیر باش. ..

 5- شریف ترین دلها دلی است که اندیشه آزار دیگران در آن نباشد...

 6- بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای میروید...

 7- وقتی زندگی برایت خیلی سخت شد یادت باشه که دریای آروم ناخدای قهرمان نمیسازه. ..

 8- هر اندیشه ی شایسته ای به چهره انسان زیبائی میبخشد...

 9- قابل اعتماد بودن ارزشمند تر از دوست داشتنی بودن است. ..

 10- نگو: شب شده است. .. بگو صبح در راه است

شنبه 4/10/1389 - 13:18
طنز و سرگرمی

قابل توجه آقایان عزیز

اگر تازگی های تصمیم به ازدواج گرفته اید

برای انگیزه بیشتر فواید ازدواج رو بخونید ...

 

فواید ازدواج آقایان!!!...

(شوخی با آقایان مجرد)


 

 

 

قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر

بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید

نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن

 

قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه

بعد از ازدواج  :رفتن به حیاط با اجازه

نتیجه اخلاقی : معتبر شدن

 

قبل از ازدواج  :خوردن بهترین غذاها بی منت

بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت

نتیجه اخلاقی : تقویت معده

 

قبل از ازدواج  :استراحت مطلق بی جر و بحث

بعد از ازدواج  :كار كردن در شرایط سخت

نتیجه اخلاقی  :ورزیده شدن

 

قبل از ازدواج : دید و بازدید از اماكن تفریحی و ...

بعد از ازدواج  :سر زدن به فامیل خانوم

نتیجه اخلاقی : صله رحم

 

قبل از ازدواج  :آموزش گیتار و سنتور و غیره

بعد از ازدواج  :آموزش بچه داری و شستن ظرف

نتیجه اخلاقی : همدردی با مردها

 

قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از پاپا

بعد از ازدواج : دادن كل حقوق به خانوم

نتیجه اخلاقی : مستقل شدن

 

قبل از ازدواج  :ایستادن در صف سینما و استخر و ...

بعد از ازدواج :  ایستادن در صف نون ، شیر ، گوشت و ...

نتیجه اخلاقی  :آموزش ایستادگی

 

قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی

بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارك سر كوچه

نتیجه اخلاقی : امنیت كامل

سه شنبه 30/9/1389 - 15:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته