زمين به ما آموخت
ز پيش حادثه بايد كه پاي پس نكشيم
مگر كم از خاكيم
نفس كشيد زمين ما چرا نفس نكشيم؟
زيبايي زندگي در آن نيست كه بدست آورده اي
در راهي است كه رفته اي
آن چيزي را كه نيست به تصوير بكش ، آنوقت
آن را كه هست هم مي بيني
به آنچه مي شنوي فكر كن تا به آنچه مي گويي فكركنند
هيچ كس ويرانيم راحس نكرد
وسعت تنهايي ام را حس نكرد
در ميان خنده هاي تلخ من
گريه ي پنهانيم را حس نكرد
در ميان لحظه هاي بي كسي
درد بي كس ماندنم را حس نكرد
آن كه با آغاز من مانوس بود
لحظه ي پايانيم را حس نكرد
آرزو دارم كه در واپسين دم مرگ اين پرده ي حجب را كنار زنم و تورا بخوانم ميداني چقدرغم هجران و رنج بي مهري تو قلب ناتوانم را مي فشارد ؟ همه ي اينها را پنهان داشته ام كه تا در آن هنگام كه ساعت واپسين فرا رسيد شايد دل تو به رحم آيد و به سويم آيي ...
تقديم به كسي كه هيچ وقت نفهميد چقدر دوستش دارم
نظر ي ا د ت و ن ن ر ه
عاشقي را شرط اول ناله و فرياد نيست
تا كسي از جان شيرين نگذرد فرهاد نيست
عاشقي مقدور هر عياش نيست
غم كشيدن صنعت نقاش نيست
نظر .....