• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 586
تعداد نظرات : 114
زمان آخرین مطلب : 4994روز قبل
آموزش و تحقيقات

اسمش را بعضی‌ها گذاشته‌اند «بیماری همسایه‌ها» و لابد می‌توانید حدس بزنید که چه معنایی دارد؛ بیماری‌ای است که بیشترمان فکر می‌کنیم فقط برای دیگران اتفاق می‌افتد و سراغ ما و خانواده‌مان نمی‌آید. اعتیاد هم یکی از انواع «بیماری‌های همسایه» است. بیشتر والدین خیال می‌کنند فرزندشان هیچ‌گاه به چنین دامی نخواهد افتاد اما خطر اعتیاد، تمام جوانان را تهدید می‌کند و بنابراین مسلح بودن والدین به برخی مطالب هشداردهنده لازم است و اغلب می‌تواند آنها را از اعتیاد فرزندشان باخبر کند و تصمیم‌گیری را برایشان آسان‌تر سازد. درگفتگو با دکتر پرویز مظاهری، دبیر علمی انجمن روان‌پزشکان ایران، سوالاتی در همین رابطه پرسیده‌ایم...
▪ آقای دکتر! با مشاهده چه علایمی به اعتیاد فرزندمان مشکوک شویم؟
ـ شایع‌ترین علایم مشکوک، این‌هاست: تغییر ساعت خواب و بیداری (دیر می‌خوابند و دیر بیدار می‌شوند)، چرت زدن در طول روز، گوشه‌گیری (خصوصا در ارتباط با افراد خانواده، بستگان و دوستان سابق)، دوستی و ارتباط با افراد مشکوک (که اغلب سن بالاتری نیز دارند)، تغییرات ناگهانی خلق (تحریک‌پذیری و پرخاشگری)،کاهش وزن، بی‌اشتهایی، کبودی لب‌ها، گودی و کبودی اطراف چشم‌ (گاهی نیز مخاط چشم‌ها شدیدا قرمز و پرخون می‌شوند)، بی‌اعتنایی شدید به ظاهر، عدم رعایت نظافت شخصی، کاهش اعتماد به نفس، افت عملکرد تحصیلی و غیبت‌های مکرر و مشکوک در مدرسه، کاهش نقدینگی و فروش لوازم شخصی و منزل و در نهایت، به سر بردن زمان‌های طولانی در حمام یا توالت.
▪ چه عواملی در گرایش نوجوانان و جوانان به مخدر نقش دارند؟
ـ معمولا ارضا نشدن غرایز ثانویه مثل احتیاج به محبت، دوستی، امنیت، احترام و معاشرت به فشارهایی منجر می‌شود که بعضی برای برطرف کردن آن از مواد اعتیادآور استفاده می‌کنند. عوامل دیگری همچون حس لذت‌جویی، کنجکاوی، تنهایی بیش از حد، فقدان زمینه‌های اعتقادی و اخلاقی در خانواده، شکست تحصیلی، بی‌توجهی عاطفی والدین به آنها، ندانم‌کاری‌های والدین، در دسترس بودن موادمخدر، وجود معاشرین ناباب، فقدان امکانات تفریحی سالم (خصوصا در حاشیه شهرها و شهرک‌های اقماری)، بیکاری والدین و پایین بودن سطح تحصیلات آنها و همچنین وجود مشکلات اقتصادی در خانواده و عدم درک متقابل بین والدین و فرزندان از علل مهم‌ چنین گرایش‌هایی است.
معمولا نوجوانان در مرتبه اول باکنجکاوی و ابراز توانایی به همسالان شروع به مصرف می‌کنند. بعدش دچار تردید نسبت به ادامه مصرف می‌شوند و احساس گناه از مصرف برایشان ایجاد می‌شود. در مرحله سوم اعتیاد جسمی و روانی در فرد کامل شده و علایم به طور کامل تثبیت می‌شود.
▪ گرایش نوجوانان و جوانان بیشتر به چه ماده‌ای است؟
ـ بیشتر تمایل به حشیش و شیشه و روانگردان‌هایی مانند اکستازی دارند ولی نباید از تریاک و هرویین و کراک هم غافل شد. درصد کمی هم از قرص‌های آرام‌بخش با دوز بالا استفاده می‌کنند.
▪ در اعتیاد جوانان، نقش خانواده مهم‌تر است یا جامعه؟
ـ تاثیر خانواده در گرایش اولیه نوجوانان و جوانان به مواد مخدر مهم‌‌تر است. احساس طرد شدن، تبعیض، شرایط خانوادگی نامساعد و فقدان آرامش روانی و اعتماد به نفس پایین از عوامل مهم شروع به مصرف مواد است.
▪ اگر والدین به نحوی متوجه مصرف مواد مخدر یا روانگردان در فرزندشان شدند، چه عکس‌العملی باید نشان دهند؟
ابتدا باید آرامش خود را حفظ کنند و بپذیرند که خودشان نیز دراین زمینه مقصرند. گاهی بد نیست قبل از مطرح کردن موضوع با فرزند، با یک روان‌پزشک، روان‌شناس یا مشاور صحبت کنند و تربیتی اتخاذ نمایند تا فرد مبتلا به ایشان مراجعه نماید (بهتر است به دلیل دیگری باشد؛ مثلا درمان اضطراب یا پرخاشگری یا بی‌حوصلگی و حتی افت تحصیلی.)
▪ برای درمان اعتیاد این بچه‌ها چه توصیه‌ای دارید؟
ـ اعتیاد هم مانند سایر اختلالات روان‌پزشکی قابل درمان است؛ به شرطی که اصولی و زیر نظر روان‌پزشک انجام شود. در مرحله اول، مداخله باید از طرف فامیل درجه یک (پدر، مادر، خواهر یا برادر) صورت پذیرد. در صورت عدم موفقیت، می‌توانید برخی از نزدیکان را درگیر این موضوع کنید. اگر پدر یا مادری مشکوک به مصرف مواد توسط فرزندشان شده‌اند بلافاصله باید آن را با فرزندشان در میان بگذارند و رک و پوست‌کنده از او بپرسند که مواد مصرف می‌کند یا نه؟ بیشتر اوقات بچه‌ها به خاطر تمایل ذاتی که به حقیقت دارند کار شما را بسیار راحت می‌کنند. البته استثناء هم وجود دارد. باید دل به دریا زد و پرسید.
▪ نحوه سوال کردن باید چطور باشد؟
ـ نباید دنبال جواب یکی‌دو کلمه‌ای باشیم. با سوال کردن، ما آمادگی خود را برای شنیدن به فرزندمان اعلام می‌کنیم. اگر احساس می‌کنید رابطه شما با فرزندتان رابطه‌ای سالم و صادقانه است، می‌توانید به پاسخ او اعتماد کنید اما اگر چنین رابطه‌ای ندارید حتما باید در جستجوی کمک باشید. گاهی به علت عصبانیت و احساساتی شدن قادر به برقراری یک ارتباط سازنده نیستیم و بهتر است از کمک دیگران استفاده کنیم.
▪ اگر فرزندمان با این حرف‌ها نتواند مصرفش را متوقف کند، چه؟
ـ در این صورت باید درک کنید که مشکل ریشه‌دارتر از این حرف‌هاست. اگر ما نتوانستیم برای بار اول او را متقاعد کنیم که مصرف را متوقف کند، بدون شک برای دفعات دوم و سوم نیز قادر نخواهیم بود این کار را به تنهایی انجام دهیم. بهتر است از اطراف‌مان و مشاوران کمک بخواهیم. یادتان باشید که همواره یک شبکه شامل دوستان و قاچاقچیان هم هستند که در حال کشاندن فرزند ما به دنیای اعتیاد هستند و بنابراین باید برای خنثی کردن این نیروها تمام امکانات خود را بسیج کنیم.
 
دکتر مجید سلطانی
روزنامه سلامت
 
شنبه 17/11/1388 - 14:26
آموزش و تحقيقات

نوجوانی و جوانی سنی است كه پایه و اساس آینده بر آن بنا می‌شود‌.‌ در این مرحله نوجوان، چه‌ ‌پسرها و چه دخترها با كمی دقت به محیط اطراف خود و الهام گرفتن از تجربه بزرگترها، می‌توانند انتخابی پسندیده به عمل آورند‌.‌ در این سن انسان‌ها از انعطاف بالایی برخوردارند كه البته از محاسن این دوره محسوب می‌شود، چرا كه قبل از آن در دوران كودكی صرفا به دستورها و خواهش‌های‌ ‌بزرگترها‌ ‌عمل كرده، به فكر بازیگوشی هستند و بعد از آن نیز تغییر عادات و افكار و اعمال، بسیار سخت است‌.‌ به همین دلیل، لازم است نسبت به این دوره پرمخاطره هوشیار و واقع بین باشیم.
در این دوره، جوان احساس بزرگی كرده و به والدین خود كمتر توجه می‌كند و همین باعث‌ ‌منحرف شدن او از مسیر درست زندگی و ورود به دنیایی می‌شود كه متاسفانه گاهی فقط به نظر او‌ ‌خوشایند است؛ راهی كه ورود به آن بسیار راحت و برگشت از آن، مستلزم آگاهی و كوشش بسیار است‌.
● ‌اعتیاد یعنی چه؟
اعتیاد عبارت است از وابستگی به عوامل یا موادی كه تكرار‌ ‌مصرف آنها با كم و كیف مشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری می‌نماید؛ یعنی تداوم بخشیدن به مصرف مواد و عوامل مخدر درمانی عامیانه، غیرمعمول، دور از موازین‌ ‌علمی است. معتاد كسی است كه نیازمند و وابسته روانی- جسمانی به مواد و عوامل مخدر و عادت‌زا می‌شود به طوری كه باید از این مواد به‌طور مداوم و در فواصل‌ ‌مشخص استفاده كند‌.‌
● علل رویكرد جوانان به اعتیاد
اختلال در روابط والدین با فرزندان از جمله به سبب گرفتاری پدر یا مادر یا اعتیاد آنها، محیط زندگی نوجوانان متزلزل و ثبات آنان را با چالش روبه رو می‌سازد.
دسترسی آسان به مواد مخدر در ایران (به خاطر همجواری با افغانستان و قرار گرفتن در مسیر قاچاق)، نبود یك برنامه مدون و پایدار برای پیشگیری از اعتیاد، كمبود امكانات تفریحی، ورزشی و برخی خواسته‌های طبیعی جوانان از جمله علل ذكر شده برای گرایش آنان به استعمال مواد مخدر است. دوستان و محیط نامناسب، عامل روی آوری ۶۰ درصد افراد به مواد مخدر است كه در بازگشت به اعتیاد نیز، همچنان پررنگ‌ترین عامل محسوب می‌شود. اگر چه افراد تحصیلكرده كمتر دچار اعتیاد به مواد مخدر می‌شوند و بیش از ۹۰ درصد این بیماران بی‌سواد یا دارای تحصیلات دیپلم و زیردیپلم هستند اما متاسفانه این بلای خانمانسوز گاهی حتی قشر تحصیلكرده را به دام خود می‌كشد.
● چه زمانی به اعتیاد فرزندانمان شك كنیم؟‌
‌اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی همراه است. بعضی داروها‌ ‌نیز ممكن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار، موجب افزایش مصرف و اعتیاد شوند. فرد معتاد با دریافت مواد اعتیادآور سرخوش و راضی و با توقف مصرف دارو دچار خماری و اختلال شدید جسمانی می‌شود. مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیده‌ ‌تحمل نیز می‌شوند. به ‌موجب این پدیده، فرد معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این مواد كه ابتدا با مقدار كم حاصل می‌شود، مصرف خود را افزایش می‌دهد. شدت و نوع وابستگی‌ ‌نسبت به‌ مواد‌ ‌اعتیادآور ‌برحسب نوع و اثر آن متفاوت است.
● مراحل اعتیاد
▪ مرحله آشنایی: این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان ناباب) یا از روی غرور و كنجكاوی فرد شروع می‌شود.
▪ مرحله شك و تردید: در این مرحله فرد به مبارزه با امیال خود می‌پردازد.
▪ مرحله اعتیاد واقعی: در صورت ادامه مصرف در مرحله شك و تردید، فرد به مرحله اعتیاد واقعی می‌رسد. در این مرحله، پدیده تحمل باعث میشود، فرد به مرور زمان بر میزان مصرف خود بیفزاید تا به نشئگی قبلی برسد.
اگر در فرزندتان نشانه‌های افت تحصیلی، كاهش شدید وزن، درگیری پیاپی با خانواده و دیگران، معاشرت با گروه‌های بزرگتر از خود و قانون گریزی را مشاهده كردید، حتما در رفتارش دقیق‌تر شوید و بیشتر مراقب رفت و آمدهایش باشید. به این نكته توجه كنید كه اگر فرزند دلبندتان هنوز در مرحله آشنایی با مواد مخدر از روی كنجكاوی یا حتی در مرحله شك و تردید باشد شانس بیشتری برای نجاتش خواهید داشت.
● انواع اعتیاد‌
▪‌‌‌ ‌اعتیادات مجاز: ‌اعتیادات مجاز عبارتند از وابستگی و تداوم در مصرف‌ ‌موادی كه به عنوان دارو شناخته شده و به‌طور طبیعی یا صناعی به‌دست می‌آیند كه شامل بسیاری‌ ‌از مواد دارویی به‌ویژه‌ آرام‌بخش‌ها ‌و‌ ‌خواب آورها‌ ‌می‌شوند كه این مواد با تجویز‌ ‌پزشك یا اغلب خودسرانه مصرف می‌شوند. اعتیادات مجاز خود به دو دسته تقسیم‌ ‌می‌شوند؛ اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و صناعی كه به عنوان دارو شناخته می‌شوند، و اعتیاد به موادی كه تنها از دیدگاه روانی عادت‌زا هستند و تداوم مصرف ایجاب‌ ‌می‌كنند همانند تنباكو‌ ‌و مشابه آن. اعتیاد به این‌ ‌مواد از ساده ترین تا خطرناك‌ترین عوارض را در معتاد و به‌طور غیر مستقیم در خانواده و‌ ‌جامعه موجب می‌شود؛ مثل عوارض قلب و عروق‌ ‌و سرطان در دستگاه تنفس .
▪ اعتیادات غیر مجاز: ‌اعتیادات غیر مجاز عبارتند از وابستگی افراد به‌ ‌مصرف همیشگی مواد و بهره‌گیری از عواملی كه بنابر قوانین كشوری یا بین‌المللی غیر‌ ‌مجاز شناخته می‌شوند. علل مختلف اعتیاد عبارتند از: ارضای هوس‌ها،‌ ‌زیاده طلبی، گرفتن انگیزه‌های احساسی، احساس یكنواختی، بیكاری و وقت گذرانی،‌ ‌فقر، نبود عدالت اجتماعی و ناهنجاری‌های مالی و اقتصادی و عوامل درونی‌ ‌مثل نوسانات فیزیولوژیك و پاتوفیزیولوژیك یعنی بیماری‌های جسمی و روانی به‌ویژه در‌ ‌اشكال مزمن و رنجور كننده و نارسایی اصول پزشكی درباره تامین بهداشت جامعه و ناتوانی در درمان تمامی بیماری‌های موجود.
● اثرات دارویی مواد مخدر‌
‌مصرف مواد مخدر و دیگر تركیبات اعتیادآور به‌علت‌ ‌اثرات دارویی ویژه خود تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخص به‌وجود می‌آورد كه‌ ‌قسمت مهم این تغییرات روی سلسله اعصاب مركزی و محیطی انجام می‌گیرد و نتیجتا بر حالات جسمانی- روانی فرد اثر می‌گذارد.
مهم‌ترین این تغییرات عبارتند از تسكین‌ ‌موقت آلام روحی مانند‌ اضطراب‌،‌ افسردگی ‌و بی‌قراری و تسكین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت. چون اغلب معتادان قبل از اینكه به‌ ‌اعتیاد روی آورند با مشكلاتی متعدد مانند اضطراب، افسردگی، بی قراری و تضادهای‌ ‌گوناگون مواجه بوده‌اند.
لذا مصارف اولیه‌ مواد‌ ‌مخدر ‌ممكن است در كوتاه مدت سبب تسكین ناراحتی‌های فوق شود و ترك ناگهانی یا‌ ‌كاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی مانند بی‌قراری، اضطراب، خستگی مفرط، گیجی، حالت تهوع، استفراغ و اسهال، عدم تمركز شدید و پاشیدگی افكار می‌شود. بنابراین تنها راه فرار از این حالت استفاده مجدد از دارو خواهد بود. وابستگی فرد معتاد نسبت به ماده مخدر صرفا بدنی نیست و جنبه‌های وابستگی روانی آن به دارو در‌ ‌رابطه با مشكلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت اولیه برخوردار است. اما چرا برخی افراد آماده تجربه كردن و آزمودن ماده‌ ‌مخدر هستند یا برای دسترسی به آن تمایل خاصی دارند، در حالی كه بسیاری از افراد‌ ‌هرگز به این دام گام نمی‌گذارند؟
به‌سادگی نمی‌توان پاسخ دقیق و عملی به پرسش‌های‌ ‌بالا داد و عوامل موثر در ایجاد اعتیاد را طبقه‌بندی كرد. جوانان سالم ۱۵ تا ۲۰ ساله‌ای كه برای كسب تجربه یا در اثر‌ ‌معاشرت با دوستان نامناسب یا معتادان به استفاده از ماده مخدر پرداخته‌اند، غالبا از راه كنجكاوی و به علت نداشتن پشتوانه خانوادگی و تربیت صحیح به استفاده از داروی مخدر تشویق شده‌اند. البته بسیاری از این جوانان به علت احساس درماندگی، ناكامی، عدم كفایت و برای‌ رهایی‌ ‌از تنهایی و فشار روانی ‌معتاد می‌شوند و متاسفانه رهایی از این اعتیاد به‌سادگی‌ ‌میسر نمی‌شود.
از نقطه نظر‌ روان‌شناسی ‌عقیده بر این است كه اعتیاد به مواد مخدر به‌گونه‌ای غیر مستقیم واكنش و پاسخی است‌ ‌مخرب در مقابل كنش‌های غیر قابل تحمل بیرونی و درونی كه بدان وسیله، فرد سعی می‌كند آلام و مشكلات درونی خود ، مانند اضطراب، افسردگی و محرومیت‌ها را كاهش داده یا تسكین بخشد كه در واقع انتخاب شیوه‌ای‌ست ناسالم به منظور فرار از واقعیت‌های موجود.
‌در واقع معتاد همانند دیگر افراد ، انسانی است كه نیاز دارد دوست بدارد و دوست داشته شود (عشق سازنده و حقیقی.) او می‌خواهد به دیگران محبت كند و مورد‌ ‌مهر و محبت قرار گیرد؛ وجودش برای دیگران موثر و با ارزش باشد و متقابلا وجود دیگران برای وی مفید و با اهمیت باشد. سرانجام ندای درونش از او می‌خواهد كه او باید‌ ‌تغییر كند، تغییری كه او را از تمامی این مصائب و مشكلات برهاند و در تبادل خود و‌ ‌جامعه‌اش قبول مسولیت كند. متاسفانه بر اثر نارسایی‌ها و انحرافات خانوادگی و‌ ‌اجتماعی و همچنین نبود یك نظام تربیتی صحیح فرد به تدریج از مسیر حقیقی دور و با انتخاب شیوه و معیارهای مخرب از خود و جامعه‌اش بیگانه می‌شود و این گریز از‌ ‌خویشتن خویش و بیگانگی وی را به انزوا و فرار هرچه بیشتر از واقعیت‌ها می‌كشاند.
اختلال شخصیتی بیش از همه چیز فرد را در برابر‌ ‌اعتیاد آسیب‌پذیر می‌سازد. سپس‌ اعتیاد‌ ‌اختلال‌های موجود را تشدید می‌كند و دایره معیوب ادامه می‌یابد. شخص معتاد برای‌ ‌به‌دست آوردن ماده مخدر دست به اعمال خلاف قانون و اخلاق می‌زند و با آزاد شدن از قید‌ ‌و بندهای اخلاقی مرتكب جنایت نیز می‌شود.
در كل، شخصیت‌های روان‌نژند و نیز روان‌پریش‌ ‌را می‌توان در برابر اعتیاد بسیار آسیب‌پذیر دانست. شخصیت‌های روان‌نژند، یعنی كسانی‌ ‌كه دارای بیماری‌های روانی خفیف هستند كه با ضعف روانی،‌ اضطراب،‌ ‌وسواس، ترس و بی‌تصمیمی مشخص می‌شوند. شخصیت‌های روان‌پریش، یعنی كسانی كه به علت عدم رشد خلقی، در‌ ‌سازش اجتماعی‌ ‌دچار اشكال و دارای خلق‌ ‌و خوی متغیر و قضاوت ناپایدار هستند. مبتلایان این بیماری‌ها آسان‌تر به مواد‌ ‌مخدر گرایش می‌یابند و در زمره معتادان درمی‌آیند.
روان‌پریش‌ها دارای‌ رفتارهای‌ ‌ضد اجتماعی ‌و اختلال خلقی هستند و توانایی كافی برای پیروی از قوانین و مقررات‌ ‌را ندارند و روابط آنها با دیگران سطحی است. با آنكه این افراد كم‌هوش نیستند، ولی‌ ‌قادر به تحمل فعالیت‌های منظم جسمی و ذهنی نیستند و جا و مكان و كار ثابتی را پذیرا‌ ‌نمی‌شوند. سابقه این افراد نشان می‌دهد كه در دوران كودكی، نا‌آرام و مشكل‌ساز‌ ‌بوده، در مدرسه قدرت سازش نداشته و در محیط‌های دیگر نیز فاقد سازش اجتماعی‌ ‌بوده‌اند. روان‌پریش‌های مهاجم كه دارای اختلال رفتاری شدید هستند و به انجام اعمال‌ ‌تهاجمی و جنایت و حتی آدم‌كشی دست می‌زنند، از جمله كسانی به ‌شمار می‌آیند كه بیش از همه به ‌طرف اعتیاد گرایش می‌یابند. در عین ‌حال روان‌پریش‌های نالایق و غیرفعال‌ ‌نیز كه معمولا به دروغ‌گویی، دزدی، تقلب و آزار دیگران می‌پردازند مواد مخدر را‌ ‌وسیله خوشی و آسایش خود به ‌شمار می‌آورند.
افسردگی‌ ‌روانی ‌یكی از بیماری‌های شایع عصر ماست كه روی خلق و خو و رفتار و احساس فرد‌ ‌اثر می‌گذارد. در نوعی افسردگی فعالیت و اراده و قابلیت حیاتی و جسمانی و‌ ‌اعتماد به نفس‌ ‌كاهش می‌یابد و نشانه‌هایی‌ ‌چون خستگی، بی‌میلی، بی‌علاقگی، كم‌خوابی و ناامیدی بروز می‌كنند. در این موارد‌ ‌نشاط و علاقه و همكاری جای خود را به نگرانی، ناخشنودی و انزواجویی می‌دهند و بیمار‌ ‌با از دست دادن علایق شغلی و اجتماعی و گاه فردی ممكن است به طرف مواد‌ ‌مخدر ‌نیز گرایش یابد تا شاید آرامش و آسایش بیشتری احساس كند. افرادی كه برای‌ ‌گریز از تشویش و اضطراب و‌ فشارهای‌ ‌روانی،‌ ‌مواد مخدر را انتخاب می‌كنند، كسانی هستند كه از رو به رو شدن با واقعیات عاجزند و به علت احساس عدم كفایت، زندگی خود را از واقعیت جدا كرده، آن را بر اوهام و رویا بنا می‌كنند.‌
 
دكتر هانیه زائررضایی
روزنامه سلامت
شنبه 17/11/1388 - 14:25
آموزش و تحقيقات

● مقدمه
صور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سو مصرف مواد عمدتاً پدیده ای مردانه است . به عبارتی اعتقاد بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها به اعتیاد روی می آورند ، بخصوص در کشور ما حتی سیگار کشیدن زنان و دختران تعجب اطرافیان رابر می انگیزد. شاید به دلیل اینکه اعتیاد با نقش آشنای همسر و مادری مهربان و دلسوز در جامعه ایرانی همخوانی ندارد.
اما آیا واقعاً اینگونه است؟ آیا زنان نسبت ناچیز و بی اهمیتی از جمعیت معتادان را در کشور ما تشکیل می دهند؟ هر چند آمار دقیقی از میزان جمعیت زنان معتاد در کشور وجود ندارد ، اما بر اساس برخی پژوهشها ۶/۹ درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند . وزارت بهداشت نیز در آمار خود در مورد زنان معتاد از رقم ۱ زن معتاد به ازای ۸ مرد معتاد گزارش می دهد . برخی گزارش ها هم بر این امر تاکید دارد که در مقابل هر ۱۰۰ مرد معتاد ۷ زن معتاد در کشور وجود دارد ؟ از سوی دیگر به گفته مسوولان زندانهای کشور در حال حاضر ۵۰ درصد زندانیان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتیاد در زندان هستند که به نقل از همین مسوولان این آمار در سالهای اخیر افزایش نیز داشته است.
پس با وجود این آمار و اطلاعات پراکنده و مقدماتی ، دیگر نمی توان به راحتی گفت جمعیت اندکی از زنان گرفتار مواد مخدر و پیامدهای آن هستند ، این در حالی است که بسیاری از زنان و دختران نیز به دلیل برچسبهایی که به یک زن و دختر معتاد در جامعه ما زده می شود کمتر تصور مراجعه به مراکز خود معرف را دارند لذا اغلب ، اعتیاد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن کشور درآمار گنجانده نمی شود.
به نظر می رسد زنان معتاد بسیار آسیب پذیرتر از مردان معتاد باشند ، چرا که مصرف مواد در زنان اغلب با آسیب های اجتماعی از جمله فرار از خانه ، روسپیگری و خشونت توام است. از سوی دیگر وقتی یک زن گرفتار اعتیاد می شود ، تنها او گرفتار پیامدهای فردی و اجتماعی سو مصرف نشده است ، بلکه مصرف مواد در زنان ، فرزندان و خانواده آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
از سویی نه تنها در فرهنگ ایرانی بلکه در اکثر فرهنگ های دنیا ، به زنان معتاد عمدتاً به چشم افراد بی بند و بار و بی عفت نگریسته می شوند ، و اگر چنین زنی خانواده نیز داشته باشد ، خانواده وی نیز از این انگها و برچسبها مصون نخواهد بود . وقتی زن در یک خانواده دچار اعتیاد می شود ارکان خانواده خیلی مستعد برای از هم پاشی می شود و فرزندان نیز بخصوص دختران خانواده در نتیجه همانند سازی با مادر و مشکلات عاطفی ناشی از مصرف مواد توسط مهربان ترین عضو خانواده دچار انحرافات و مسائل و پیامدهای جبران ناپذیری می شوند.
پس کم ترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان متلاشی شدن خانواده است.
بر اساس آمار جهانی ، اعتیاد در زنان عوارض خطرناک تری نسبت به مردان ایجاد می کند . به عناون مثال فاصله زمانی اولین تجربه مصرف مواد ، تا تزریق مواد در زنان بطور متوسط ۲ سال طول می کشد در حالیکه این زمان در مردان حدود ۸ سال است . با این حساب زنان ۶ سال زودتر از مردان به ورطه وابستگی شدید ، که درمان طبعاً سخت تر و عوارض جسمی –روانی-اجتماعی ان نیز به مراتب بیشتر است کشانده می شوند.
مرگ در اثر مصرف مواد نیز در زنان و دختران سریعتر رخ می دهد. بخصوص مصرف بیش از حد ، خودکشی و تصادفات ناشی از آثار مصرف برخی مواد علت اصلی مرگ و میر در زنان معتاد است.
همچنین به دلیل اینکه اعتیاد در زنان زمینه ساز سایر انحرافات است ، استفاده تزریقی از مواد و وجود سرنگهای مشترک ، همچنین رابطه جنسی پرخطر در این زنان خطر ابتلا آنها به ایدز ، هپاتیت و سایر بیماریهای مقاربتی را افزایش می دهد.
جالب اینکه در بعد درمان پیش آگهی بهتری در زنان نسبت به مردان وجود دارد و این مساله امیدواری بیشتری در به نتیجه رسیدن اقدامات درمانی در زنان معتاد ایجاد می نماید. اما از سوی دیگر یک سری موانع نیز در مقابل زنان جهت اقدام به درمان اعتیاد وجود دارد که بایستی به آنها توجه نمود.
شاید مهم ترین مانع در این بین باورها و نگرش های موجود در جامعه در مورد زنان معتاد باشد.اگر چه افراد جامعه می توانند اعتیاد را در مردان یک نوع بیماری فرض کنند اما در مورد زنان معتاد شرایط متفاوت است . متاسفانه اغلب افراد اعتیاد را در زنان یک موضوع غیر اخلاقی در نظر می گیرند تا یک بیماری . در واقع نگرش های اجتماعی منفی موجود درباره رفتار غیر اخلاقی زنان معتاد مانعی بزرگ در راه درمان اعتیاد در زنان می باشد. چرا که زنان با درونی نمودن نگرش موجود در جامعه مبتنی بر اینکه اعتیاد در واقع نوعی تزلزل اصول اخلاقی در آنهاست از درمان خود اجتناب می نمایند یا از معرفی خود به عنوان معتاد در انظار و مجامع عمومی شرمسار می شوند.
علاوه بر طرز نگرش و تفکرات افراد جامعه و تاثیر آن در باور زنان و دختران معتاد در زمینه درمان اعتیاد می توان به موانع دیگری نیز بصورت فهرست وار اشاره نمود:
۱) ارتباط با دوستان و بخصوص همسران معتاد و ممانعت آنها در ترک اعتیاد زنان
۲) مسوولیتهای زندگی از جمله مراقبت از بچه ها و وظایف همسری
۳)مشکلات مالی و هزینه های بالای درمان اعتیاد
۴) عدم تفکیک برنامه های درمانی با توجه به جنسیت و تمرکز درمان بر مردان که همانطور که ذکر شد زنان نیازمند اقدامات اختصاصی درمانی هستند.
۵) فقدان مراکز مخصوص بازپروری در زنان معتاد
رفع موانع ذکر شده و سایر موانعی که در اینجا به آنها اشاره نشده ، نیازمند برنامه ریزی های فرهنگی و حمایتی از زنان معتاد است.
با توجه به موارد ذکر شده ، به نظر می رسد نادیده گرفتن و یا توجه کمتر به بحث اعتیاد زنان در آینده ای نه چندان دور عواقب ناگواری را بر اجتماع تحمیل می نماید. امروزه در دنیا در حوزه های مختلف همچون پیشگیری ، درمان ، آموزش ، پژوهش ، بهداشت ، رفاه اجتماعی و ... به بحث تفاوتهای جنسیتی در برنامه ریزیها توجه خاص می شود.
در مورد اعتیاد نیز باید به این مساله توجه نمود ، چرا که از نظر اقدامات پیشگیرانه و درمانی زنان به دلیل ویژگی های خاص جنسیتی نیازمند مداخلات اختصاصی می باشند.
هر چند توجه به بحث اعتیاد زنان در گذشته به دلیل تمرکز براعتیاد مردان عمدتاً مغفول مانده بود ، لیکن رویکرد جدید ستاد مبارزه با مواد مخدر نوید بخش تدارک اقداماتی جهت توجه به اعتیاد زنان و دختران می باشد.
در واقع در خصوص موضوع اعتیاد در زنان می توان در ابعاد مختلف اقدامات موثری ارائه داد ، از جمله اینکه :
۱) تلاش در جهت تغییر نگرش افراد جامعه نسبت به اعتیاد زنان و دختران که آن را یک سوء رفتار اخلاقی تلقی نکنند بلکه اعتیاد زنان نیز در جامعه به عنوان یک بیماری نگریسته شود تا با درمان این مشکل ، اجتماع از پیامدها و عوارض ناگوار ، مهلک وجبران ناپذیر آن در امان باشد.
۲) لزوم توجه به تفاوتهای جنسیتی در برنامه های پیشگیرانه ، همانطور که اشاره شد به دلیل تفاوتهای جنسیتی زنان و مردان ، بایستی برنامه های پیشگیرانه در ابعاد مختلف برای دو جنس با توجه به ویژگی های آنها طراحی و اجرا شود.
۳) بررسی همه جانبه وضعیت اعتیاد در زنان و دختران در کشور و عوامل مرتبط و موثر بر آن. در حقیقت به دلیل فقدان پژوهشهای خاص در این زمینه در کشور قطعاً یک مطالعه همه جانبه در توصیف وضع موجود و برنامه ریزی برای آینده مفید خواهد بود.
به هر حال بی توجهی به زنان در برنامه ریزی هایی که در مورد اعتیاد صورت می گیرد قطعاً عواقب ناخوشایندی ، چه بسا بیشتر از پیامدهای اعتیاد مردان به دنبال دارد. لذا انتظار است تا با درک اهمیت موضوع در آینده شاهد رویکردهای حساس به جنسیت در برنامه ریزی های مرتبط با اعتیاد و مواد مخدر باشیم.
 
نویسنده : ف - ر منابع: ۱. گرت ، استفانی ، جامعه شناسی جنسیت ، کتایون بقائی ،؛ نشر دیگر ، چاپ اول ۲. آتشین ، شعله ، ما ، اعتیاد ، جامعه ، نشر گوهر منظوم ، چاپ اول ۳. روزنامه اعتماد ملی ، ۵ شنبه اول تیرماه ۱۳۸۵ ، آمار ها ۴. روزنامه اعتماد ملی ، ۵ شنبه ۲۲ تیرماه ۱۳۸۵ ، آمارها ۵. ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری ، مجموعه مقالات ، ارزیابی سوء مصرف مواد مخر در زندان های ایران ، ۱۳۸۱،
سایت بهجو
شنبه 17/11/1388 - 14:23
آموزش و تحقيقات

همه ما امروزه كم و بیش با واژه اعتیاد و مواد مخدر آشنایی داریم. احتمال اینكه شما از اعتیاد به مواد مخدر، الكل، سیگار و ... در جامعه بی‌اطلاع و یا درباره اعتیاد و معتاد مطالبی نشنیده باشید، بسیار ضعیف است.
همه روزه از طریق رسانه‌های جمعی،‌ اخباری را در این خصوص دیده، شنیده یا خوانده‌ایم. حتی برخی از ما افراد معتادی را در بین اقوام و دوستان و آشنایان خود می‌شناسیم.ما هرچه بیشتر از منابع موثق و قابل اعتماد درباره آنچه كه زندگی انسان را تباه می‌كند اطلاعات به دست آوریم احتمال بیشتری دارد كه از عهده مشكلات و مصیبت‌ها برآییم. زمانی كه ما دانش و آ‌گاهی خود را افزایش می‌دهیم نسبت به سلامتی و خوشبختی خود احساس مسوولیت بیشتری می‌كنیم. شاید به همین خاطر است كه افراد بی‌مسوولیت و كسانی كه از زیر بار مسوولیت زندگی سالم و شادیبخش شانه خالی می‌كنند، دانش و اطلاعات كمتری داشته و با مشكلات بیشتری روبه‌رو می‌شوند.اینكه ما همواره خود را از دیگران مستثنا دانسته و به خود نوید می‌دهیم كه ما با دیگران تفاوت داریم و در دام اعتیاد نمی‌افتیم باعث كبر و غرور بی‌جای ما شده و زمینه را برای گرفتار شدن ما در دام معضلات اجتماعی فراهم می‌سازد.خیلی‌ها هنگامی كه برای اولین بار مواد مخدر (مانند حشیش، علف، تریاك، هروئین و ...)، الكل و حتی سیگار مصرف می‌كنند، احساسی خوشایند ولی زودگذر را تجربه می‌كنند. حتی آنهایی كه هنگام مصرف سیگار، موادمخدر و الكل دچار سرگیجه، حال به هم خوردگی، ترس و احساس‌های وحشتناكی می‌شوند، تحت تاثیر تلقین و تشویق مخرب كسانی كه در لحظه مصرف در كنارشان هستند، این حالت‌ها و احساس‌های بد را نادیده می‌گیرند و به همین علت مصرف مواد را دوباره برای بار دوم و سوم تكرار و به منجلاب بدبختی و تباهی گرفتار می‌شوند.
ما همه در هر سن و سالی كه باشیم نیاز به تفریح و شادی داریم. تفریح، بازی و شادی لازمه سلامتی و تندرستی ماست. ما باید بدانیم كه مسوول سلامتی و خوشبختی خودمان هستیم. چرا كه آن نیروی عظیم هستی بخش جهان به ما حق انتخاب داده است كه بهترین راه را برای لذت بردن از مواهب خداوندی انتخاب كنیم. قبول این مسوولیت و انتخاب سلامتی و خوشبختی خود نوعی عبادت است.
 
روزنامه تهران امروز
شنبه 17/11/1388 - 14:21
آموزش و تحقيقات



آنان قضیه را به شوخی برگزار می‌كنند اما اعتیاد به داروهای مسكن و خواب‌آور خیلی هم جدی است. مدتی قبل مركز ملی مطالعات و درمان اعتیاد از افزایش اعتیاد به داروهای مسكن در جامعه خبر داد و از تبعات این نوع اعتیاد در بین اقشار مختلف جامعه ابراز نگرانی كرد. این در حالی است كه دكتر محسن وزیریان، رئیس اداره پیشگیری و درمان سوء مصرف مواد وزارت بهداشت، به سلامت می‌گوید: <در حال حاضر به‌دلیل نبود آموزش‌های لازم در كشور اقشار مختلف جامعه از این موضوع بی‌اطلاع هستند واین نوع اعتیاد را جدی نمی‌گیرند.>
به گفته دكتر وزیریان، داروهای مسكن معمولی، داروهای خواب‌آور (گروه بنزودیازپین‌ها مثل دیازپام، لورازپام و...) و همچنین مسكن هایی كه در تركیب آنها مواد مخدر وجود دارد مانند استامینوفن كدئین و اكسپكتورانت كدئین از جمله داروهایی هستند كه در صورت مصرف خودسرانه و طولانی مدت منجر به اعتیاد افراد می‌شوند. دكتر وزیریان در مورد استفاده از این داروها می‌گوید: <البته مصرف داروهای ضددرد كه جنبه مخدر دارند گاهی ناگزیر است، اما این مصرف باید با تجویز پزشك و تحت نظر او صورت بگیرد چون به هرحال این داروها خاصیت اعتیادآوری دارند.> دكتر وزیریان با تاكید بر اینكه دوز مصرف و زمان استفاده ای كه ممكن است منجر به اعتیاد شود با توجه به نوع دارو متفاوت است، می‌گوید: <به‌طور كلی استفاده از این داروها در زمانی بیش از دو ماه توصیه نمی‌شود.> عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران دلیل انتخاب نام خاموش برای این نوع اعتیاد را در كشور نبود اطلاعات كافی در راستای شناخت این نوع بیماری می‌داند و ابراز امیدواری می‌كند وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكی با تعیین برنامه مدون جهت اطلاع‌رسانی به مردم قدم بردارد.
این درحالی است كه كارشناسان یكی از دلایل افزایش این نوع اعتیاد را در دسترس بودن انواع مسكن‌ها می‌دانند. در حال حاضر در كشور ما هر شخصی می‌تواند به راحتی و بدون نسخه پزشك به انواع مسكن‌ها دسترسی داشته باشد. بد نیست بدانید كه به گفته دكتر رسول دیناروند معاون غذا و داروی وزارت بهداشت ایرانیان سال گذشته حدود یك میلیارد و ۰۰۱ میلیون قرص استامینوفن مصرف كردند و این قرص پر مصرف‌ترین دارو در كشور از نظر عددی در سال گذشته بوده است.
● از مسكن تا خواب‌آور
به گفته محققان مصرف داروهای مسكن و خواب‌آور دارای آثار و عوارض مخربی است كه معمولا تا چند ساعت باقی می‌ماند. داروهای مسكن و خواب‌آور باعث تغییرات رفتاری یا روانی همچون سرخوشی مختصر، رفتار نامناسب جنسی، پرخاشگری، اختلالات دركی، اختلال قضاوت، گیجی، رخوت، خواب آلودگی، شل شدن عضلات، بهم خوردن تعادل و اختلال عملكرد شغلی و اجتماعی می‌شوند.
همچنین مصرف طولانی داروهای مسكن و خواب‌آور عوارضی شامل افسردگی، سردرد، ناراحتی گوارشی، آسیب كبدی و اختلال حافظه درپی دارد. همچنین بر اساس تحقیقات به عمل آمده زنانی كه به طور مداوم از داروی مسكن استامینوفن، بروفن و از این قبیل استفاده می‌كنند، دو برابر افراد معمولی در خطر ابتلا به فشار خون بالا هستند.
اما علاوه بر عوارض مصرف، ترك این داروها نیز عوارضی به دنبال دارد. بر اساس گزارش اداره كل حراست وزارت علوم، ترك داروهای مسكن و خواب‌آور دارای علایمی است كه این علایم معمولا روز بعد از قطع دارو شروع شده، در طول یك هفته فروكش می‌كند. علایم ترك این داروها شامل افسردگی، اضطراب، بی‌قراری، اختلال خواب، بی‌اشتهایی، تهوع، كاهش فشارخون، افزایش درجه حرارت بدن، تشنج و حتی اغماء و مرگ است. این علایم بخصوص در قطع ناگهانی باربیتورات‌ها پدید می‌آیند.
دكتر وزیریان در این زمینه می‌گوید: <فردی كه به مصرف داروهای مسكن و خواب‌آور معتاد باشد در صورت قطع دارو و یا كم كردن دوز مصرف آن دچار علایم ترك می شود. البته شدت و نوع این علایم بسته به نوع دارو متفاوت است. مثلا فردی كه به استفاده از داروهای كدئین دار معتاد باشد در صورت ترك دارو دچار بدن درد و اسهال می‌شود.>
دكتر وزیریان ادامه می‌دهد: <ترك داروهای خواب‌آور، عوارض خطرناك‌تری دارد و ترك ناگهانی این مواد باعث بروز تشنج در فرد می‌شود، بنابراین افراد باید حتما زیر نظر پزشك برای كاهش مصرف و سپس ترك این داروها اقدام كنند.>
وی درمان اعتیاد به مسكن را سخت‌تر از اعتیاد به مخدرهای معمول می‌خواند و ادامه می‌دهد: <حتی در بعضی از موارد درمان ناممكن است زیرا بدن فرد معتاد به این‌گونه مسكن‌ها عادت كرده و به نوعی نسبت به مسكن‌ها مقاوم شده است و به همین دلیل دیگر در درمان فرد معتاد نمی‌توان از مسكن‌های مشابه استفاده كرد.>
به گفته این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران اگر شخصی را كه به تریاك اعتیاد دارد چند روز در اتاقی در بسته محبوس كنند، برای فرد مشكلی پیش نمیآید اما فرد معتاد به مسكن‌ در این شرایط ممكن است حتی جان خود را از دست بدهد.
 

پزشک آن لاین
شنبه 17/11/1388 - 14:21
آموزش و تحقيقات

بیماران مبتلا به اعتیاد اغلب برای درمانگران افرادی مشكل ساز و پردردسر هستند و رفتار آنها تاثیری منفی به جا می گذارد. این بیماران صرفنظر از ماده ای كه به آن معتادند تعاملی همانند دیگر بیماران با پزشك ندارند و این مسئله پیامدهای گاه نامساعدی را در جریان رفتار متقابل آنها و كادر درمانی به وجود می آورد. با این وجود هرگاه دینامیسم موقعیت درمانی درك شود با اتخاذ روش های مناسب می توان به نتایج مثبتی دست یافت. هدف این مقاله برجسته كردن برخی جنبه های پویای روانی شایع در اعتیاد و ارائه پیشنهادهایی برای مقابله با آنها است. این به معنی ندیده گرفتن سایر روش های درمانی نیست بلكه هدف اشاره به این مطلب است كه توجه به عوامل روان پویانه می تواند راهگشای عملی برای درمانگر در جهت هدایت رضایت بخش تر ارتباط درمانی باشد. در سال های اخیر حجم عظیمی از شواهد نشان دهنده این واقعیت بوده اند كه اعتیاد یك اختلال زیستی، روانی و اجتماعی است كه به درستی به عنوان یك بیماری توسط سازمان بهداشت جهانی در طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD) شناسایی شده است. به عبارتی ما در حال شناسایی روندهای مختلف زیستی، روان شناختی و اجتماعی هستیم كه در كشانده شدن قسمت قابل توجهی از افراد به سوی ماده مخدر دخالت داشته و منجر به آسیب های زیستی، روانی و اجتماعی می شوند. تصویری كه ما در دست داریم حاكی از آن است كه اعتیاد یك اختلال پیچیده و چندعاملی است. در پیش گرفتن رفتاری سرزنش كننده با فرد معتاد تفاوتی با سرزنش كردن فردی كه دچار فقر بوده و یا از خونریزی ناشی از زخم معده رنج می برد ندارد.یافتن راه درمانی مناسب برای افرادی كه طیفی از رفتارهای مشكل ساز را نشان می دهند آسان نیست. اما همانند دیگر اختلالات مطرح شده در حوزه روان شناسی و روان پزشكی ابتدا باید در جهت درك این رفتارها حركت كرد. تنها در این صورت است كه قادر به هدایت و مدیریت این رفتارها در جهتی خواهیم شد كه برای فرد معتاد و همه افرادی كه به او نزدیك هستند و قصد كمك به او را دارند سودمند باشد. به طور مثال بیماری كه در اثر افراط در مصرف مواد دچار مسمومیت شده و به دنبال آسیب دیدن در یك سانحه به اتفاقات یك بیمارستان آورده شده است می تواند در دام یك پرستار یا پزشك كم تجربه گرفتار آمده كه با لحنی سرزنش كننده با او سخن گفته و به بلایی كه او بر سر خود آورده اشاره كنند. گاهی بیمار چنین رفتاری را برنتابیده و با كادر درمانی به شكل كلامی و حتی بدنی درگیر می شود. او بیمارستان را ترك می كند و بیماری زمینه ای وی درمان نشده، باقی مانده و پرستار و پزشك از شر وی خلاص می شوند اما تجربه ای تلخ در وجودشان باقی می ماند كه كار كردن با فردی مشابه را در آینده برایشان دشوار می كند.
تمامی انسان ها به این نیاز دارند كه احساس كنند افرادی آبرومند هستند. اگر ما چنین بپنداریم كه به اندازه كافی خوب نیستیم- به علت نداشتن پول، دوست، موفقیت های ورزشی یا علمی، قیافه مناسب، موقعیت در جامعه و به هر دلیل دیگر - احساس ناشادی و افسردگی می كنیم. آنهایی كه با معتادین برخورد داشته اند می دانند كه در میان این افراد اعتماد به نفس _ صرفنظر از ماده مصرفی- پایین است و در نتیجه احساس خوبی نسبت به خود ندارند.
سرزنش كردن كسی راه بسیار مناسبی برای كاهش دادن اعتماد به نفس او است و زمانی كه عزت نفس ما مورد حمله قرار گرفت تمایل به تلافی شكل می گیرد. یك فرد معتاد كه اعتماد به نفسی پایین دارد به اتفاقات مراجعه می كند و در آن از سوی پرستار و پزشك كه مراجع قدرت هستند تحقیر می شود. باتوجه به عزت نفس پایین وی كه مورد حمله نیز قرار گرفته رفتار پرخاشجویانه كلامی و یا بدنی او قابل درك است.چنین رفتاری به آن علت كه ما آن را درك می كنیم بدل به رفتار قابل قبولی نمی شود. اما بسیاری از پزشكان و پرستاران باتجربه در وهله اول از درك خود در چنین شرایطی برای جلوگیری از وقوع حوادث و رفتارهای پرخاشگرایانه استفاده می كنند. آنها به شكلی واقع گرایانه اما توام با احترام با بیمار سخن می گویند. همانند همتایان كم تجربه خود، آنها نیز شاید در بدو ورود فرد معتاد به بیمارستان چیزی برای عرضه فوری نداشته باشند، اما با درك ماهیت اعتیاد از بدل شدن وضعیت به چیزی كه برای طرفین ناخوشایند است جلوگیری می كنند.مثال بالا نشان می دهد كه چگونه دانش ما در مورد برخی جنبه های روان شناختی اعتیاد می تواند در خدمت بیمار، خانواده، دوستان و درمان گران وی قرار گیرد.در مورد جنبه های شناختی- رفتاری اعتیاد بسیار نوشته شده است. اینها افكار، عادات و باورهای هوشیارانه ای هستند كه در فرد معتاد به تداوم مصرف ماده مخدر می انجامد. بسیار مفید است كه از منظر شناختی- رفتاری به دستگاه باورهای بیمار و پاسخ های خودكار او به یك وضعیت نگریسته تا به وی در جهت تعدیل آنها یاری رسانیم. اما در مورد روندهای نیمه هوشیاری كه در همه وقت حضور داشته و اثر خود را اعمال می كنند اندك نوشته شده است. درمان اعتیاد به درستی بر رفتار جست و جوگرایانه فرد معتاد و مراحل هوشیارانه ای كه درمانگر از آن استفاده كرده كه بیمار را به شكلی آگاهانه به سمت ترك سوق دهد متمركز است. اما برای بیمارانی كه پیشرفتی به سوی یك زندگی توام با آسایش نشان نمی دهند مطالب زیادی برای یادگیری از طریق توجه به روندهای ناخودآگاه و روان پویانه وجود دارد. بررسی تاریخچه طبیعی اعتیاد نشان می دهد كه این اختلال در طول یك دوره طولانی به وجود آمده و بهبودی -اگر رخ دهد- مسیری ناهموار و شكننده را طی می كند. بررسی های سبب شناسانه علتی را برای اعتیاد به دست نداده اند بلكه بر عوامل مستعد كننده تاكید داشته اند. شرقی ها تحت تاثیر الكل سرخ می شوند و این حالت كه یك صفت وراثتی است آنها را در برابر اعتیاد به الكل در مقایسه با غربی ها حفاظت می كند. در زندگی افراد معتاد تاریخچه بدرفتاری جنسی و بدنی به كرات دیده می شود (هرچند كه قرارداشتن در معرض بدرفتاری جنسی و جسمی احتمال ابتلا به اختلالات روان پزشكی متعددی را بالا می برد). با این وجود زمانی كه به معتادانی می نگریم كه در مراحل اولیه ترك هستند جنبه های روان شناختی و روان پویانه ویژه ای در آنها به چشم می خورد و این در زمانی است كه بی انگیزه و مقاوم به درمان به نظر می رسند. رفتارهایی مانند فرار از مسئولیت، پرخاشگری و مشكلات بین فردی از این قبیل هستند. با طی دوره درمانی این حالات می توانند به مسئولیت پذیری، خودبسندگی و ارتقای روابط بین فردی بدل شوند. بیماری كه در مرحله انكار مشكل خود است در سازگاری با نیازهای زندگی دچار مشكل بوده و دارو برای وی به عنوان یك جایگزین مطرح می شود. با بهبودی، او به سازوكارهایی مجهز می شود كه هر فرد سالمی در گذشتن از دوران كودكی و نوجوانی و رسیدن به مرحله بزرگسالی به آنها دست می یابد. در واقع اعتیاد به هر نوع ماده ای _ شامل سیگار- نوعی اختلال روان شناختی است كه در آن فرد یا در كسب سازوكارهای روان شناختی بالغانه موفق نبوده (اعتیاد اولیه) و یا آن كه تحت فشار شدید به سمت استفاده از سازوكارهای نابالغ و بچگانه گذشته سوق داده می شود، سازوكار هایی كه زمانی در كودكی سودمند بوده اند (اعتیاد ثانویه). در اعتیاد، مواد مخدر جایگزینی برای یك رفتار بالغانه هستند. برای روشن كردن این موضوع كه اعتیاد یك اختلال روانشناختی است كه در مسیر رشد و تكامل روانی فرد رخ می دهد مروری كلی بر تغییرات تكاملی كه فرد از بدو تولد طی می كند سودمند است. انسان از طریق گذشتن از دوران نوزادی و كودكی كه در آن به طور كامل به والدین خود وابسته است به رشد بالغانه می رسد.• دوره نوزادی
به هنگام تولد، نوزاد به شكلی كامل به والدین خود به منظور برآورده شدن نیازهای تغذیه ای، احساسی، گرمایی و بهداشتی خود وابسته است. او كه هنوز به بسیاری از مهارت ها مانند تكلم، تحرك و توان به دست گرفتن اشیا دست نیافته است تنها می تواند به شكلی غیركلامی از طریق گریه كردن به برقراری ارتباط بپردازد. نوزاد نمی تواند به شكلی مستقیم در رفتار مراقبت كننده مادر خود تاثیر بگذارد و آن را هدایت كند، بنابراین مجبور است كه به شكلی كامل به مادر تكیه كند و منتظر بماند كه مادر چه تفسیری از رفتار او به دست می دهد. او برای جلب توجه مادر به رفتار ها و ترفند هایی غیرمستقیم دست می زند. یكی از این ترفند ها گریه است كه با ماهیت گوشخراشانه خود بالاخره والدین را متقاعد می كند كه به او توجه كنند. در نتیجه می تواند در نیمه های شب مادر خود را در حالی كه خسته بوده و یك ساعت پیش به وی شیر داده وادار كند كه دوباره برخاسته و سینه خود را در دهانش بگذارد. او قادر است در هر ساعتی از شبانه روز مادر را فراخواند و فاصله ای میان احساس نیاز نوزاد و گریه ای كه به منظور رسیدن به هدف انجام می شود وجود ندارد.
بنابراین دوران نوزادی با نشان دادن رابطه غیر كلامی و رفتار های غیرمستقیم و توام با وابستگی به دیگران عدم تحمل در به تاخیر انداختن ارضای نیاز ها و داشتن منبع كنترل خارج از وجود مشخص می شود. نوزادی كه نیاز هایش برآورده نشود تحریك پذیر و خشمگین می شود چرا كه تنها به ارضای نیاز های خود می اندیشد و جایی برای نیاز ها و احساسات مادر در دنیای او وجود ندارد.
• دوره كودكی
همچنان كه كودك رشد می كند به تدریج به مهارت هایی كه در دوران نوزادی وجود نداشتند مجهز می گردد. او قادر می شود كه به وسیله كلام برقراری ارتباط كند و به كمك آن دست به انتخاب بزند و آنچه را كه نیاز دارد به شكلی مستقیم انتخاب نماید (از یخچال غذا برمی دارد، خودش به دستشویی می رود، لباس می پوشد و دوستانش را برمی گزیند) زمانی كه به كمك نیاز دارد تمایل خود را نشان می دهد و یاد می گیرد كه نیازهای دیگران را به حساب آورد و ارضای نیازهایش را به تاخیر اندازد. در این جهت كودك بر دنیای اطراف خود مسلط می شود و می تواند كانون كنترل درونی پیدا كند و تقاضای خود را به شكلی مستقیم مطرح كند. (علاوه بر روش غیرمستقیم و انفعالی كه در دوران نوزادی داشت). اما در برخی كودكان این روند دچار توقف شده و یا با شكست مواجه می شود. در غیاب والدینی كه به شكلی مناسب به ایفای وظایف خود بپردازند، كودك نمی تواند یاد بگیرد كه چگونه تقاضا و نیازهایش را به شكلی مستقیم مطرح كند و به اهداف خود با موفقیت دست یابد و به جای آن به روش های غیرمستقیم و انفعالی متوسل می شود. هرگاه كودك آنچه را كه نیاز دارد _ حتی با تاخیر- دریافت نكند نمی تواند به معنی انتظار دست یابد و توان تحمل كردن برای رسیدن به اهدافش را پیدا نمی كند. اگر بزرگترها وقت كافی برای بودن با كودك خود صرف نكنند مهارت های كلامی به خوبی رشد نمی كنند. شكست های مكرر منجر به این می شود كه كودك احساس كند بر روی دنیای خود تسلط و كنترل كافی ندارد و در وی توان انتخاب كردن به وجود نمی آید. این موجب تقویت چرخه احساسی می شود كه انتخابی وجود ندارد و وقایع در كنترل او نیستند. كودك احساس بدبختی و شكست خوردگی می كند و نسبت به آنهایی كه نیاز او را برآورده نكرده اند دچار خشم می شود و احساس ارزشمندی در وی به وجود نمی آید. اگر بدرفتاری بدنی و جنسی هم وجود داشته باشد می پندارد كه حتی بدنش نیز برای او امن نیست و مرز میان او و دیگران مخدوش می شود.
• دوره نوجوانی
پس از گذشت ۱۵-۱۰ سال كه از چنین تجاربی بگذرد، تعجب آور نیست كه راه حل ساده ای كه به نوجوان پیشنهاد می شود از سوی او با استقبال مواجه شود: «این را مصرف كن حالت بهتر می شود». نوجوان با شگفتی می بیند كه چنین نیز می شود. حركت از یك وابستگی شكننده و ناامن به یك والد (كه نوجوان در آن به سرخوردگی رسیده است) به سمت وابستگی به یك ماده كه آن هم ناامن و شكننده است راه درازی نیست.
• درمان گران و بیماران
زمانی كه فردی معتاد برای ترك به یك مركز ترك اعتیاد مراجعه می كند، كاركنان این مراكز با فردی روبه رو هستند كه از نظر جسمی بالغ است و از این امر آگاه نیستند كه از نظر برخی روند های ذهنی با كودكی سروكار دارند. به علاوه برخی از كاركنان این مراكز به علت نیاز های وابستگی خود به این حرفه رو آورده اند و نمی توانند بپذیرند كه انتظار رفتار بزرگسالانه از فرد معتاد توقعی غیرمنطقی است و كمتر قادر می شوند كه رفتار توام با وابستگی بیمار خود را تحمل نمایند. این زمینه ای را برای ارائه رفتار نامناسب از سوی دو طرف فراهم می كند كه منجر به درمان ناكافی، نامناسب و گاه زیان بخش می شود.براساس مطالب بیان شده می توان چنین گفت كه دینامیسم رفتاری حاكم بر رفتار یك معتاد به گونه ای است كه از او فردی خودشیفته و منفعل با اعتماد به نفس و خوداتكایی كم و كانون كنترلی خارج از وجود خویش می سازد كه مستعد تفكر جادویی، درهم شكستن حد و مرز ها در روابط فردی، رفتار دوری گزینانه و ناتوان در كنترل تكانه های خود است. در تكامل طبیعی روانی و همچنین بهبودی از اعتیاد سازوكار های بالغانه به مكانیسم های بچگانه و نابالغ قبلی اضافه می شوند اما جای آنها را نمی گیرند. در زمان های بالا بودن فشار روانی با بازگشت به استفاده از این سازوكار های نابالغ روبه رو هستیم. در فرد سالمی كه تحت فشار روانی به مواد مخدر روی می آورد و در موارد عود در فردی كه مدت زمانی در ترك بوده است با این پدیده برخورد می كنیم.

*روانپزشك عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی شیراز
دكتر علی فیروزآبادی
 

روزنامه جوان
شنبه 17/11/1388 - 14:21
آموزش و تحقيقات


موادمخدر آنچنان آرام و بی‌صدا بر جسم و روان مصرف‏‌كننده مستولی می‏گردد كه هیچ معتادی آغاز اعتیاد خود را به یاد نمی ‏آورد.
اعتیاد سبب تباهی میلیون‏ها مغز فعال می‏شود كه سرمایه‏‌های آینده جامعه بشری به شمار می‌‏روند.
با اینكه درصد كمی از كودكانی كه والدین آنها معتاد هستند به سوی بزهكاری سوق داده شوند، بعد از گذشت چندین سال تعداد بزهكاران در این مملكت به هزاران نفر خواهد رسید.اعتیاد بیش از یك میلیارد نفر از اعضای خانواده معتادان را در جهان به طور مستقیم با مشكلات ناشی از این آسیب مواجه نموده است.موادمخدر منشأ وقوع بسیاری از جرایم اجتماعی نظیر قتل، تجاوز، سرقت و ... می‏باشد .موادمخدر سالانه حدود ۶۰۰ میلیارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واریز می‌‏كند كه این رقم چند صد برابر كل بودجه كشور ما و بسیاری دیگر از كشورهای بزرگ دنیاست. سالانه مقادیر قابل توجهی از ثروت ملی كشور به جیب سوداگران موادمخدر می‏رود.
قاچاقچیان بین‌المللی موادمخدر برای رسیدن به مقاصد شوم خود به مدرن‏ترین تجهیزات تسلیحاتی و ارتباطی مجهز هستند.
۷۵ درصد از زندانیان كشور را به طور مستقیم و غیرمستقیم مجرمان موادمخدر تشكیل می‏دهند.
كشور ما در همسایگی بزرگ‌ترین تولیدكنندگان انواع موادمخدر جهان (افغانستان و پاكستان) موسوم به «هلال طلایی» و در مسیر ترانزیت موادمخدر قرار گرفته است و در این راه خود نیز قربانی آن می‏گرددكشور ما در مقابله با ورود و شیوع این مواد خانمانسوز، به منظور كنترل و حفاظت مرزهای شرقی اقدام به احداث بیش از هزار كیلومتر جاده، ده‏ها پاسگاه مرزی، برجك و دیده‏بانی و حفر چندین كیلومتر كانال و ... نموده است و هزاران نفر از فرزندان این مرز و بوم نیز به فجیع‌ترین وضع به شهادت رسیده‌اند.
 
روزنامه تهران امروز
شنبه 17/11/1388 - 14:20
آموزش و تحقيقات

افزایش آسیب های اجتماعی در کشورمان نمادی از ناکارآمدی سیاست های دولت ها در طول دو دهه است. شاید با جرات می توان اذعان داشت که سوءمصرف و وابستگی به مواد مخدر به عنوان اولین اولویت به دلیل پیامدهای آسیب زای جسمی- روانی و اجتماعی ضرورت مداخلات تخصصی را می طلبد.
به رغم تلاش مسوولان در مبارزه با این پدیده و با وجود صرف میلیاردها بودجه ملی و از دست دادن جان هزاران نفر از ماموران در رویارویی با قاچاقچیان، دسترسی به مواد مخدر در کشورمان برای مصرف کنندگان به راحتی امکان پذیر است.
از جمله پیامد های وابستگی به مواد مخدر عبارتند از افزایش فقر، بیکاری، سرقت، آدم ربایی، تجاوز جنسی، قتل، ورشکستگی اقتصادی، بی خانمانی، تکدی گری، ابتلا به بیماری های جسمانی - روانی و ده ها آسیب اجتماعی دیگر.
بر اساس آمارهای ارائه شده توسط مسوولان دو میلیون نفر از مردم کشورمان مشکل اعتیاد دارند که حدود ۳۰۰ هزار نفر از آنها معتادان تزریقی هستند. هرچند به نظر می رسد آمارهای واقعی بسیار بیشتر است.
با وجود این در شرایط فعلی امروزه یکی از مشکلات ناشی از این پدیده افزایش بی خانمانی و تکدی گری معتادان است. در سال های اخیر به دلیل افزایش اشخاص بی خانمان و متکدی در سطح شهر اداره کل امور آسیب های اجتماعی بر اساس مصوبه شورای عالی اداری و الزام شورای اسلامی شهر تهران جمع آوری و نگهداری موقت، این افراد را در اولویت برنامه های خود قرار داده و مراکز متعددی را در این خصوص ایجاد کرده. بررسی های انجام شده توسط نگارنده نشان می دهد که از ابتدای شروع مراحلی تاکنون حدود ۴۱ درصد از افراد پذیرش شده در مراکز نگهداری موقت اعتیاد به مواد مخدر داشتند که پس از طی مراحلی بر اساس احکام قاضی محترم طرح به اردوگاه انتقال داده شده اند. یکی از مشکلاتی که ادامه طرح را به چالش کشیده افزایش افراد معتاد بی خانمان و متکدی همچنین روند بازپروری آنها در اردوگاه است. اکثر افراد بی خانمان و متکدی که به دلیل اعتیاد به موادمخدر در این اردوگاه پذیرش شده اند متاسفانه به راحتی به مصرف موادمخدر و حتی خرید و فروش آن در این محیط می پردازند.
به طوری که تعدادی از افرادی که اعتیاد خود را در مراکز نگهداری موقت ترک کرده بودند با ورود به اردوگاه به دلیل در دسترس بودن مواد مخدر به مصرف مجدد آن پرداخته اند. از سویی ترخیص این افراد بدون برنامه ریزی و پیگیری موجب بازگشت مجدد آنها به خیابان ها و تکرار مجدد این چرخه معیوب می شود چنین شرایطی موجب به هدر رفتن منابع مالی و انسانی شده است.
با توجه به افزایش گرایش جوانان به مصرف موادمخدر به دلایل متعدد به نظر می رسد که در سال های آتی ما با افزایش معتادان بی خانمان که از طریق تکدی گری روزگار می گذرانند مواجه شویم. آمارهای مربوط به اقامتگاه های موقت شبانه (گرمخانه ها) در تهران نشان دهنده این واقعیت تلخ است. اکثریت مددجویان بی خانمان که شب ها را در گرمخانه ها سر می کنند اعتیاد به موادمخدر دارند.
با توجه به شرایط فعلی و پیش بینی آینده مخاطره آمیز این شرایط پیش آمده ضروری است که در روند سیاست های مربوط به بازپروری اردوگاه بازنگری جدی صورت گیرد و از ورود موادمخدر و خرید و فروش آن خودداری شود. نگاه علمی و انسانی به پدیده اعتیاد را می توان در طرح نجات که توسط نیروی انتظامی اعمال می شود به عنوان راه حل کارشناسی ارزیابی کرد. بدیهی است که تلاش بیشتر در جهت کاهش تقاضا و درمان معتادان می تواند به کاهش آسیب های روانی- اجتماعی کمک کند.
با توجه به اینکه اکثر افراد بی خانمان که عمدتاً از طریق تکدی گری روزگار می گذرانند، از طریق کمک های مردمی هزینه مواد مخدر را تامین می کنند همچنین تداوم مصرف مواد به بی خانمانی و گرایش آنها به تامین هزینه های خود از طریق تکدی گری منتهی شده لذا ضرورت عدم حمایت از افراد متکدی که عمدتاً معتاد به مواد مخدر هستند از طرف شهروندان گامی مهم در کاهش این پدیده زشت و افزایش سلامت اجتماعی خواهد بود. نقش رسانه های ارتباط جمعی در آگاه سازی مردم در این خصوص بسیار موثر است. با شناسایی افراد نیازمند و ارجاع آنها به سازمان ها و نهادهای حمایتی می توان به حساس سازی این نهادها در قبال وظایف قانونی شان پرداخت.
از سویی با تشکیل NGO هایی در خصوص حمایت از نیازمندان واقعی می توان به پیشگیری از پدیده تکدی گری و بی خانمانی اقدام کرد. پیشنهاد می شود که به منظور کاهش آسیب های روانی - اجتماعی ناشی از اعتیاد افراد بی خانمان و متکدی در مراکز نگهداری موقت متکدیان و بی خانمان ها همچنین در اقامتگاه های موقت شبانه (گرمخانه ها) مراکز DIC ایجاد شود. همچنین متادون درمانی توسط متخصصان در این مراکز مورد استفاده قرار گیرد.
 
دکتربهروز معبودیان
روزنامه اعتماد
شنبه 17/11/1388 - 14:20
آموزش و تحقيقات



با تغییر تدریجی شیوه زندگی بدنبال پیشرفت تمدن ، همانگونه که بشر از رفاه بیشتری برخوردار می شود عوارض و معضلات نیز رخ می نماید . زمانی انسانها به شیوه ای سنتی و ابتدائی زندگی می کردند و مسائل و مشکلات جمعی و روانی شان را نیز سنتی حل می کردند اما با تغییر شیوه زندگی به شکل امروزی و جدید گاهی مسائلی ایجاد می شود که حل آن از عهده بسیاری از افراد خارج است .
بروز بیماریهای روانی و سیر تدریجی آن منجر به ایجاد رفتارها و عادت هایی در انسان می شود که بعضاً کنترل و ترک آن بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است .
اعتیاد انسان به مصرف مواد و داروها از جمله این عادت هاست . طبق آخرین آمارها در کشور ۵۰۰۰۰۰۰ نفر از افراد حداقل یک بار مصرف مواد مخدر را تجربه کرده اند و ۲۰۰۰۰۰۰ نفر معتاد به آن هستند . سیر پیشرونده اعتیاد به مواد و ترویج روشهای مصرف غیربهداشتی آن همچون تزریق مواد مخدر با سرنگ مشترک منجر به بروز بیمایهای لاعلاجی همچون ایدز می شود که بیش از ۷۰۰۰۰۰۰۰ نفر را در جهان گرفتار نموده است و در کشور ما نیز بیش از ۱۴۰۰۰ نفر به آن آلوده اند .
مجموعه مسائل موجود ، دست اندرکاران و آگاهان را می بایست وادار به برنامه ریزی و اقدامات مناسب جهت کنترل معضلات اجتماعی نماید . یکی از استراتژی های مهم مبارزه با بروز معضلات اجتماعی ، آموزش و اطلاع رسانی است .
ما نیز به نوبه خود کوشیده ایم سهمی کوچک در آگاهی رسانی به جوانان و هم وطنان داشته باشیم و با ترسیم روشهای پیشگیری و درمان معضل اعتیاد ، قدمی هر چند کوچک برای کمک به هم وطنان خود برداریم .
● کلیات مواد
▪ خانواده حشیش : حشیش ، چرس ، بنگ و ....
▪ خانواده مخدرها : تریاک ، هروئین ، کراک هروئین ، مورفین ، کدئین و ...
▪ خانواده محرکها : متاآمفتامین ( یا شیشه ) ، ریتالین و ...
▪ خانواده کوکائین : کوکائین و کراک کوکائین
▪ خانواده توهم زاها : LSD یا اسید لیزرژیک ، اکستازی و ...
▪ خانواده مواد استنشاقی : چسب ، بنزین ، تینر و ...
● داروها :
داروهای مخدر یا محرک مثل ترکیبات کدئین ، دیفنوکسیلات ، ترامادول ، ریتالین ، فن فلورامین ، پزودوافدرین و ...
داروهای خواب آور مثل خانواده بنزودیازپین ها شامل دیازپام ، اکسازپام ، لورازپام ، فلورازپام و .... یا خانواده فنوباربیتال
▪ الکل و مشروبات الکلی
● مواد مخدر :
مواد مخدر طبیعی (natural opiates ) ( مانند تریاک ) از جوانه تریاک (papaver somniferum) (opium poppy) که یک گیاه زیبا و گل دهنده است و سالیانه جوانه می زند ، گرفته می شود . این گیاه تا ارتفاع یک متر رشد می کند و گلهای آن به رنگهای سفید ، صورتی ، قرمز و بنفش است.
قدمت استفاده از مواد مخدر به ۶ هزار سال قبل برمی گردد . از مواد مخدر برای درمان بیماریهای متفاوتی از جمله بیماری افسردگی استفاده می شد .
استفاده از این ماده بسیار گسترده بود و اغلب افراد از آن برای درمان خود استفاده می کردند . چرا که عمدتاً به عنوان مرهمی برای تمامی مشکلات آدمی (از جمله کاهش درد ، درمان سرفه و اسهال ) پنداشته می شد . لذا ، تجارت و داد و ستد این ماده مخدر رشد چشمگیری داشت .
● اصطلاح شناسی
مواد مخدر از مشتقات تریاک (opium ) هستند که شامل مورفین ، کدئین و مواد نیمه سنتز شده از آنها مانند هروئین می شود . اصطلاح اپیوئید ( opioid ) اصطلاحی است گسترده تر که تمامی آگونیستها ( agonists ) و آنتاگونیستهایی ( antagonists ) را که فعالیت مشابه مورفین دارند (مانند پپتیدهای اپیوئیدی طبیعی از جمله آندورفینها را ) شامل می شود . گاهی اوقات به اپیوئیدها اصطلاح مخدر اطلاق می گردد ، چرا که این مواد خواب آلودگی یا حالت شبه رویا که به آن چرت زدن (nod ) نیز گفته می شود ایجاد می کنند .
● موارد استفاده
در سال ۱۸۰۶ داروساز آلمانی به نام فردریک سرترنر (Frederich serturner ) عنصر فعال موجود در تریاک را کشف کرد و آن را مورفیوم (morphium) نامید که برگرفته از لغت مورفیوس (morphius ) در زبان یونانی به معنای خدای رویاهاست .
در ۱۸۳۲ ماده کدئین کشف شد که این ماده نیز مانند مورفین ، دیگر ماده روان گردان موجود در تریاک به شمار می رود . شناسایی این مواد مصادف گشت با ابداع سرنگهای زیرپوستی (hypodermic syringes ) در اوایل دهه ۱۸۵۰ که این امر از یک سو به شکل چشمگیری به درمان دردهای شدید و از سوی دیگر به افزایش شیوع اعتیاد به مواد مخدر منجر شد .
از آنجا که استفاده از مواد مخدر تحت هیچ گونه سیستم نظارت کننده ای قرار نداشت و دسترسی به آنها نیز بدون نسخه پزشک ممکن بود ، لذا شیوع آن افزایش چشمگیری پیدا کرد . علاوه بر این ، استفاده از این مواد در میان بسیاری از سربازان که در جنگهای قرن نوزدهم مانند جنگ داخلی آمریکا (۱۸۶۱-۱۸۶۵) شرکت داشتند ، رواج یافت و زمانی که این سربازان از جنگ برمی گشتند اعتیاد آنان به این مواد ادامه می یافت . از این رو اعتیاد به تریاک در آن زمان ، به عنوان بیماری سربازان (soldiers disease ) شناخته شد .
طی قرن نوزدهم ، تعداد پزشکان و درمانهای پزشکی بسیار محدود بود و برای رفع این کمبود ، صنعت جدیدی به وجود آمد که استفاده از داروهای مقوی حاوی مواد مخدر و شربتهای مختلف حاوی این ماده را تشدید کرد .
این داروها و شربتها بسیار ارزان قیمت بود و موجب کاهش درد و نا آرامی و رفع اسهال و سرفه می شد ، ولی در عین حال مواد اعتیاد آور بود . در ایالات متحده ، نگرانی از افزایش تعداد افراد مبتلا به اعتیاد به مواد مخدر باعث وضع قانون غذا و دارو (food and drugs act ) در سال ۱۹۰۶ و نهایتاً قانون مواد مخدر هاریسون گشت که براساس آن تجویز این مواد تحت کنترل و نظارت پزشکان قرار گرفت . (رابینز ، ۱۹۷۳ )
● مواد مخدر نیمه سنتز شده ( نیمه مصنوعی )
استفاده گسترده از مواد مخدر و توانایی چشمگیر آنها در کاهش درد ، و نیز وجود بازار بالقوه سود آور ، باعث شد تا تحقیقات بسیاری در خصوص ساختار شیمیایی این مواد انجام پذیرد . در اواخر قرن هجدهم ، محققان دریافتند که با اضافه کردن دو گروه استیل به مولکول مورفین ، می توان به ماده جدیدی به نام هروئین دست یافت . اضافه شدن دو گروه استیل به مورفین باعث افزایش حلالیت آن در در چربی می شود و نهایتاً آن را قادر به عبور سریع از سد خونی می سازد.
هروئین با ورود به مغز مجدداً به مورفین تبدیل می شود . آثار مورفین و هروئین کاملاً مشابه یکدیگر است ، با این تفاوت که هروئین ۳ برابر قوی تر از مورفین است و سریع تر از مورفین اثر خود را اعمال می کند .
● مواد مخدر سنتز شده (مصنوعی )
یکی از شناخته شده ترین مواد مخدر سنتز شده ماده متادون است که نیمه عمر طولانی ( چیزی حدود ۱۸ تا ۲۲ ساعت ) دارد . این ماده طی جنگ جهانی دوم توسط آلمانها به منظور مقابله و جبران کاهش مورفین و دیگر مواد بی حس کننده تولید شد. این ماده ابتدا دولوفین (dolophine ) (گرفته شده از نام آدولف هیتلر ) به منظور درمان معتادان به هروئین به بازار آمد . متادون دارویی است اعتیادآور و روان گردان ، ولی زمانی که در شرایط کنترل شده کلینیکی مصرف شود باعث کاهش نیاز به مواد مخدر در محیطهای غیر قابل کنترل (مانند خیابانها) می شود .
علاوه بر این ، استفاده از آن درمقدار بالا نه تنها باعث انسداد و یا از بین رفتن آثار سرخوشی هروئین می شود بلکه خطرهای مرتبط با استفاده جمعی از سرنگهای آلوده به ویروس ایدز ویا هپاتیت را کاهش می دهد .
ماده مخدر سنتز شده‌ی دیگر مپریدین (meperidine ) یا دمرول (Demerol ) نام دارد که در مقایسه با متادون از نیمه عمر کوتاه تری برخوردار است .( جافی و مارتین (jaff & martin ) ، ۱۹۷۵ )
● پپتیدهای اپیوئیدی مغز
همانطور که ذکر شد ، اپیوئیدها موادی اعتیادآور و روانگردان هستند و سلامت افراد را به خطر می اندازند ، لذا در اینجا این سوال مطرح می شود که به چه علت بدن افراد به اپیوئیدها پاسخ میدهد ؟ در اوایل دهه ۱۹۷۰ محققان دریافتند که گیرنده های مواد مخدر درونزاد (endogenous) نه تنها در سیستم اعصاب مرکزی بلکه در سیستمهای دیگری مانند معدی - روده ای نیز وجود دارند .
دلیل وجود گیرنده های خاصی مانند این نوع گیرنده ها در بدن اینست که بدن خود به تولید موادی که شبیه مواد مخدر خارجی (exogenous opioids) هستند ، می پردازد . اولین اپیوئیدهای پپتیدی درونزادی که کشف شدند دارای زنجیره آمینواسید کوتاهی بودند که به نامهای لوسین – انکفالین (leucine-enkephaline ) و متایونین – انکفالین (methionine-enkephalin ) شناخته شدند .به دنبال شناسایی این دو اپیوئید پپتیدی ، اپیوئید پپتید دیگری به نام بتا اندورفین(beta endorphin ) نیز کشف شد که قسمتی از ساختار آمینو اسیدی آن شبیه ساختار آمینو اسیدی متایونین – انکفالین بود .
با پیشرفت فناوری و افزایش تحقیقات ، محققان دریافتند که آندورفینهای مختلف و متنوعی در مغز و دیگر قسمتهای بدن تولید و ساخته می شوند که هدف آنها مقابله طبیعی بدن با درد است ؛ برای مثال تحقیقات نشان داده اند که در حین تولد نوزاد ، وقایع آسیب زا و نیز در حین دویدن ، میزان آندورفین موجود در پلاسما افزایش می یابد .
در حقیقت ، درخصوص مورد آخر( دویدن ) ، افرادی که به شکل مرتب به ورزش دویدن می پردازند ، از پدیده ای به نام سرخوشی دونده (runners high ) برخوردارند که طی آن فرد دونده میزان لذت زیادی را در حین دویدن و بعد از آن احساس می کند.(بلوم (bloom )،۱۹۸۳ )
● آنتاگونیستهای اپیوئیدی
آنتاگونیستهای اپیوئیدی داروهایی هستند که از تأثیرگذاری مواد مخدر بر گیرنده های مربوطه پیشگیری می کنند و آثار آنها را خنثی می‌کنند . در صورتی که این دسته از داروها به شکل داروی پیشگیری کننده (prophylactic ) استفاده شوند ، مواد مخدر مسمومیتی ایجاد نخواهند کرد . آنتاگونیستهای اپیوئیدی آن قدر در خنثی کردن آثار مواد مخدر موثرند که از آنها در درمان مسمویت ناشی از استفاده بیش از حد (overdose) دارو استفاده می‌کنند؛ برای مثال ، داروی نالوکسون ( نارکن ، narcan )، که یک آنتاگونیست اپیوئیدی است بدین منظور استفاده می‌شود .
این دارو، فقط بعد از چند ثانیه بعد از تزریق وریدی ، باعث می‌شود تا بیمارانی را که دچار حالت اغمای ناشی از استفاده بیش از حد اپیوئیدها شده اند ، به سرعت به حالت هوشیاری برگرداند . آنتاگونیست اپیوئیدی دیگری به نام نالترکسون (ریویا،revia ) وجود دارد که در درمان معتادان به الکل و هروئین موثر است .
ـ انقباض مردمک چشم
ـ کاهش میزان نبض
ـ کاهش دمای بدن
ـ کاهش تنفس
ـ بازتابهای آهسته
ـ تکلم آهسته و آرام
ـ استفراغ
ـ حافظه و توجه مختل
ـ گیجی یا اغما
● روشهای استفاده
۱) دهانی :
قدیمیترین روش استفاده از مخدرها، روش دهانی است . کیکهای تریاکی ، آب نباتها و شربتهای مختلف حاوی این مواد، جزو روشهای سنتی استفاده از مخدرها به شمار می روند . از آنجا که مخدرهای طبیعی از حلالیت نسبتاً کمی در چربی برخوردارند ، استفاده دهانی از آنها گرچه موثر است ، ارزش حیاتی (bioavailability ) چندانی ندارد .
۲) ریوی :
استفاده بیش از حد و گسترده تریاک در چین تا قبل از هزاره اول کاملاً عادی و از لحاظ اجتماعی قابل قبول پنداشته می شد ، در حالی که سیگار کشیدن (تنباکو ) به عنوان عملی اهانت آمیز و غیرقابل قبول به شمار می رفت .در ۱۶۴۴ ، امپراتور چین کشیدن سیگار را ممنوع اعلام کرد ، ولی در خصوص تریاک این ممنوعیت اعمال نگشت . به همین دلیل ، کشیدن تریاک به سرعت تبدیل به روش معمول استفاده از این ماده مخدر شد .
۳) استنشاقی :
پودر تریاک و هروئین را می توان از طریق بینی استفاده کرد . از این طریق این مواد به سرعت از پوشش بینی عبور کرده و وارد جریان خون می شوند . اگرچه تریاک معمولاً از این طریق استفاده نمی شود ، افرادی که برای اولین بار از این ماده استفاده می کنند ، آن را به این روش مورد استفاده قرار میدهند . از آنجا که هروئین ماده ای است با حلالیت بالا در چربی ، از این طریق به سرعت وارد جریان گردش خون می شود .
۴) تزریقی :
مورفین که به شکل مایع موجود است یا دیگر مواد مخدر حلال (مانند هروئین) را می توان از سه روش تزریق زیرپوستی ، درون عضلانی و درون وریدی استفاده کرد .
توزیع ، پخش و دفع : کلیه مخدرها در تمامی قسمتهای بدن توزیع و پخش می شوند ، بالاخص در قسمت دستگاه اعصاب مرکزی که تاثیرات روانگردانی خود را در آنجا اعمال می کنند . از آنجا که قابلیت حلالیت در چربی ، مواد مخدر طبیعی کم است ، عمدتاً کندتر از مخدرهای نیمه سنتز شده ، مانند هروئین ، وارد مغز می شوند ( بنت ، میچل و شاینر ، ۱۹۹۰ ) مانند داروهای دیگر ، اگر مواد شبه مخدر دود شوند (یا کشیده شوند ) به سرعت وارد خون می شوند .
مواد مخدر در کبد متابولیزه می شوند و از نیمه عمر تقریباً کوتاهی برخوردارند (تقریباً سه ساعت ) . تنها مورد استثنا در این خصوص ، داروی متادون است که نیمه عمر آن چیزی حدود ۲۲ تا ۲۵ ساعت است .
● مصارف پزشکی
استفاده عمده ازمواد شبه مخدر، مانند مورفین ، در درمان درد است . مواد شبه مخدر در کاهش درد بسیار موثرند . زمانی که افراد تحت تأثیراین مواد هستند ، از وجود درد آگاهی دارند ، ولی قادر به پاسخگویی به آن نیستند .
مواد شبه مخدر که به شکل کدئین هستند در درمان سرفه بسیار موثرند ، گرچه مشتقهای سنتزشده آن مانند دکسترومتورفان (dextromethorphan ) بدون آنکه دارای خواص اعتیاد آور و مسکنی باشند ، در درمان سرفه نیز استفاده می شوند .
در مقایسه با داروهای روانگردان غیرمخدر ، مخدرها مضرات کمتری دارند . با این حال ، مخدرها مضرات بالقوه ای برای افراد دارند برای مثال این داروها از قابلیت اعتیاد آوری ونیز مسمویت بسیار بالایی برخوردارند . همچنین باعث کاهش فعالیت آن دسته از قسمتهای ساقه مغز می شوند که میزان دی اکسید کربن (co۲) موجود در خون را کنترل می کنند .
یکی از تبعات مسمومیت با مخدرها کاهش میزان تنفس و نهایتاً مرگ است . اکثر مخدرها باعث تحریک نورونهای موجود در قسمت بصل النخاع مغز و موجب رفلکس استفراغ می شوند . در نتیجه ، افرادی که از موادی مانند هروئین استفاده می کنند حالت تهوع و استفراغ را تا زمانی که وضعیت تحمل نسبت به این ماده و در آنها ایجاد نشده ، تجربه می کنند .
● تأثیرمخدرها بر روی جنین
زنان بارداری که از مخدرها سوء استفاده می کنند نه تنها خود بلکه جنین خود را در معرض خطر قرار میدهند . آن دسته از زنان معتاد به هروئین ، در صورت قطع مصرف این ماده ( زمانی که کودک آنها متولد می شود ) علایم ترک دارو را تجربه می کنند که این تجربه می تواند بسیار ناراحت کننده و مضر برای جنین آنها باشد .
کودکان زنان معتاد به هروئین اغلب از ناراحتیهایی مانند بی قراری و تحریک پذیری رنج می برند . همچنین این کودکان به علایم ترکی که بزرگسالان از آن رنج می برند ( مانند آبریزش بینی ) نیز دچار می شوند و گریه آنها بسیار شدید است .
نوزادان زنان معتاد به هروئین اکثراً جثه کوچک تری دارند و محیط سر آنها بسیار کوچک تر از نوزادان مادران غیرمعتاد است . در ارتباط با رشد شناختی کودکان مادران معتاد به هروئین گزارشهای چندان روشن و واضحی در دسترس نیست .
با این حال گزارشهای موجود حاکی از آن است که این کودکان زمانی که وارد دوره ابتدایی می شوند ، توانایی یادگیری شان نسبت به کودکان دیگر کمتر است و اکثراً دچار عقب ماندگی ذهنی (delayed mental ability ) و تأخیر رشد(delayed motor development ) می شوند . مادران معتاد به هروئین ، اغلب مواد دیگری (مانند نیکوتین ) نیز استفاده می کنند و از مراقبتهای پیش از تولد ( مانند مراقبتهای بهداشتی ، اجتماعی و روانی ) کمتری بهره مند می شوند . درنتیجه ، این عوامل می توانند منجر به تأثیرات عمیقی بر روی آنها و بروز بیماریها و استرس روحی – روانی درآنها گردد ، همچنین می تواند زمینه ساز بروز بیماریهای متعددی ( اعم از فیزیکی و روانی ) برای کودکان آنها نیز باشد.● سوء استفاده و وابستگی به مخدرها
پدیده تحمل نسبت به مواد مخدر فقط طی چند روز پس از استفاده از آن ایجاد می شود و با تداوم در طول فرایند اعتیاد افزایش می یابد. تحمل نسبت به مواد شبه مخدر بسیار جالب و متفاوت است . در پاره ای از مواد، شاید میزان بسیار کمی از اختلالات در فرد مسموم شده مشاهده می گردد برای مثال تحمل نسبت به آثار ضددردی و سرخوشی و همچنین تاثیرات جانبی استفاده از این مواد ( مانند استفراغ ) ایجاد می شود، ولی تحمل نسبت به تاثیرات ضد درد این گونه مواد مخدر بر روی انقباض مردمک چشم ایجاد نمی گردد و در خصوص تأثیریبوستی ایجاد تحمل بسیار کم است .
در میان معتادان مزمن، حتی مقادیر بالای دارو سرخوشی کمی ایجاد می کندو استفاده از دارو فقط به منظور دوری جستن از بروز علایم ترک صورت می گیرد.
مواد شبه مخدر به طور کلی و بدون در نظر گرفتن نوع آنها ( طبیعی ، نیمه سنتز شده ویا سنتز شده ) وابستگی فیزیکی ایجاد می کنند . استفاده مرتب و منظم از این داروها نهایتاً ، بعد از قطع مصرف ، باعث بروز علایم ترک می شود . ترک داروهای مخدر ضددرد به ندرت زندگی فرد را به مخاطره می اندازد . این گونه علایم شبیه علایم بیماری آنفولانزاست، یعنی فرد دچار درد می شود واحساس خستگی، تحریک پذیری ، حساسیت بیش از حد وآبریزش بینی را تجربه می کند . بعضی از این علایم فقط به مدت چند ساعت بعد از آخرین دفعه استفاده از دارو بروز می کنند.
بیشترین و شدیدترین علایم ترک که شامل حرکات اسپاستیک (spastic movement) می شود ، ۴۸ تا ۷۲ ساعت بعد از آخرین دفعه استفاده از دارو رخ می دهد . با توجه به اینکه ترک مواد مخدر هیچ گونه تأثیرمثبتی بر پیامد پرهیز (abstinence) ندارد و در حقیقت احتمال پرهیز و قطع استفاده از مواد مخدر را افزایش نمی دهد ، با این حال ، علاقه و تمایل بسیاری ، از بعد کلینیکی نسبت به سم زدایی (detoxification) معتادان به مخدرها وجود دارد. چند گونه روش سم زدایی وجود دارد که در ذیل بدان می پردازیم :
روش یابوئی و یا "cold turkey" در این روش بیمار به ناگهان از مصرف مواد مخدر منع و دچار علایم ترک می شود . ترک ماده مخدر به این روش برای بیمار بسیار ناخوشایند و ناراحت کننده است ، ولی مرگ آور نیست .
ترک ماده مخدر با استفاده از دارو . در این روش بیمار ( یا فرد معتاد ) استفاده از مواد مخدر را با استفاده از دارو ترک میکند ، برای مثال کلونیدین (clonidine) (کاتاپرس ، catapres) باعث کاهش علایم ناراحت کنند ترک ، مانند تحریک پذیری بیش از حد می شود . داروی دیگری که در این روش استفاده می شود لوفکسیدین (lofexidine) است که هنوز داروی آزمایشی است و یا استفاده از داروهای مخدر متادون و بوپرنورفین که علائم بیمار را تخفیف می دهد .
درمانهای جایگزین (alternative treatments). یکی از روشهایی که در کاهش علایم ترک دارو در بعضی از بیماران موثر بوده است ، روش طب سوزنی (acupuncture) است .
بعد از انجام سم زدایی ، درمان درازمدت وابستگی مواد افیونی به دو شکل ادامه می یابد: پرهیز کامل یا پرهیز یاری شده (assisted abstinence) . برای دستیابی به پرهیز کامل ، فرد معتاد تشویق می شود در مراکز درمانی به منظور یادگیری و ایجاد مهارتهای زندگی عاری از هر گونه ماده مخدر ، شرکت کند. در این مراکز افراد می آموزند که چگونه از مواد مخدر دوری جویند و نیز چگونه بدون استفاده از ماده مخدر زندگی کنند .
در روش پرهیز یاری شده ، به فرد معتاد داروهایی مانند نالترکسون داده می شودکه یک آنتاگونیست مخدر است و تاثیرات لذت بخش مواد مخدر را خنثی می کند . علاوه بر نالترکسون ، داروی بوپرنورفین (buprernorphine) (بیوپرنکس ، bupernex) نیز به منظور یاری دادن به فرد برای ترک داده می شود . این دارو ، مخدری است که با خواص آگونیستی و آنتاگونیستی که دارد تأثیرخود را از طریق کاهش ویار برای مخدرهای دیگر مانند هروئین ، اعمال می کند . این گونه برنامه های درمانی در درمان افراد معتاد به مخدّر ها بسیار موثر بوده و آنها را از استفاده مجدد از داروهای مخدر، دور نگاه می دارد .
از دیگر داروهایی که به طور گسترده در درمان اعتیاد به مخدرها استفاده می شود، متادون است . این دارو در برنامه های درمانی متعددی در ترک فرد استفاده می شود، ولی بهترین برنامه درمانی متادون برنامه ای است که فرد معتاد مجبور باشد داروی خود را ( متادون ) در کلینیک دریافت کند، آزمایشهای ادرار به منظور نظارت بر استفاده از مواد دیگر انجام پذیرد ، فرد معتاد باید بتواند شغل خود را حفظ نماید و در برنامه های درمانی و جلسات دوازده مرحله ای (narcotics anonymous) (NA) (معتادان گمنام ) شرکت جوید .
در این گونه برنامه های درمانی ، علاوه بر متادون از داروی دیگری نیز استفاده می شود که نیازی مراجعه روزانه فرد معتاد به کلینیک ندارد . این دارو LAAM نام دارد و از مشتقات متادون است و زمان عملکرد آن طولانی تر از متادون است .
هدف در اینجا ترک عادت فرد معتاد به مصرف ماده مخدر ( معمولاً هروئین ) است ، ولی بسیاری از مواقع افراد معتاد برای همیشه روی متادون نگهداشته می شوند ، چراکه توانایی و تعهد به پرهیز و دوری جویی از ماده مخدر را ندارند ،‌لذا اثربخشی این گونه برنامه های درمانی بر اساس میزان توانایی این گونه برنامه ها در پرهیز دادن یا ترک دادن افراد معتاد ارزیابی نمی شود ، بلکه بر اساس کیفیت زندگی که فرد معتاد بدان دست یافته است ،‌ ارزیابی می گردد . ( جافی ، ۱۹۸۵)
مواد مخدر بسیار اعتیاد آورند ،‌بدین معنا که یک نیاز قوی در فرد وابسته به مواد مخدر ایجاد می کنند . این وابستگی را به سختی می توان از بین برد و به همین دلیل می تواند به استفاده مادام العمر از ماده مخدر منجر شود .
از آنجا که اکثر افراد معتاد به مواد مخدر به این امر واقفند که این مواد ، برخلاف دیگر داروهای روانگردان ،‌اثر تخریبی بر روی اندامهای بدن ندارند ، به استفاده از این مواد ادامه می دهند و در حقیقت عمده مشکل استفاده از متادون و بحث برانگیز بودن درمان توسط متادون همین امر است
● درمان دارویی اعتیاد :
در درمان اعتیاد به مواد مخدر می توان از روشهای سم زدایی و یا درمان نگهدانده استفاده نمود . درمان به روش سم زدایی چندان ماندگاری نداشته و احتمال عود مجدد بسیار بالاست مگر اینکه توسط درمانهای نگهدارنده و یا درمانهای غیردارویی (روان درمانی) حمایت شود .
سم زدایی یعنی استفاده از دارو و روشهای پزشکی برای خروج بدون عارضه و ناراحتی مواد مخدر از بدن فرد و رفع وابستگی جسمی به مواد مخدر .
انواع روشهای معمول سم زدایی که امروزه کاربرد دارند :
۱) درمان علامتی و کلونیدین :
در این روش از کلونیدین بعنوان داروی غیرمخدر در درمان استفاده می شود .این دارو با تأثیر بر گیرنده های خاصی در مغز و سایر قسمتهای بدن سبب کاهش علائم ناخوشایند ترک می شود . به همراه کلونیدین داروهایی بصورت کمکی برای کاهش درد ، بهبود خواب ، کاهش علائم آبریزش بینی ، دل پیچه و ... تجویز می شود .
در این روش بهتر است فرد برای مدت کوتاه به استراحت بپردازد تا علائم قابل تحمل باشد . این درمان برای مصرف کنندگان کم تا متوسط تریاک توصیه می شود .
۲) درمان با استفاده از داروهای مخدر :
در این درمان از داروهایی همچون متادون یا بوپرنورفین می توان با روش خاصی استفاده کرد . در این روش پزشک با شیوه خاصی میزان مناسب دارو را تجویز می کند و سپس بتدریج ظرف حدود سه هفته از میزان دارو کاسته می شود و در نهایت قطع می گردد . در این روش فرد می تواند به فعالیتهای روزمره خود بپردازد و علائم جسمی و روانی اندکی را تجربه خواهد کرد .
۳) سم زدایی سریع :
این روش که سم زدایی سه روزه نامیده می شود با استفاده از داروهای مخدر و غیرمخدر با بستری کوتاه مدت بیمار صورت می گیرد . در این روش بیمار مختصری درد و ناراحتی را در روزهای اول تجربه خواهد کرد . و لیکن در صورتی که تحت نظر پزشک مجرب انجام شود خطری بیمار را تهدید نمی کند . این روش برای مصارف کم تا متوسط مواد و برای کسانی که بیماریهای قلبی و تنفسی ندارند مناسب است .
۴) سم زدایی فوق سریع یا Urod :
که در اصطلاع عوام تعویض خون نیز نامیده می شود و در حقیقت سم زدایی بیمار با داروهای ضد مخدر تحت بیهوشی می باشد . بیمار در یک مرکز مجهز بمدت چند ساعت بیهوش می شود و در مدت بیهوشی با تزریق داروی نالوکسان به مقدار مورد نیاز مواد موجود در بدن خنثی می شود . پس از بهوش آمدن بیمار با تجویز دارو مرخص می شود . این روش ، برای مصارف بالا خصوصاً کراک و هروئین توصیه می شود و لیکن قابل ذکر است ریسک بیهوشی برای این افراد وجود دارد . منتهی پس از سم زدائی این بیماران باید تحت درمان نگهدارنده قرار گیرند.
از نظر اقتصادی هزینه مصرف سرپایی کمتر از روش سریع یا فوق سریع می باشد چرا که در دو روش اخیر امکانات و تجهیزات بیشتری مورد نیاز است .
سم زدایی در حقیقت سهم کوچکی از درمان اعتیاد را به خود اختصاص می دهد .
بیمار به هر روشی که سم زدایی شود می بایست تحت درمانهای نگهدارنده با نالترکسون یا متادون یا درمانهای غیر دارویی و مشاوره ای قرار گیرد . در غیر این صورت احتمال لغزش و یا عود بیماری بسیار زیاد خواهد بود .
تمام این درمانها با هدف تقویت انگیزه و حفظ تمایل بیمار به دوری از عادت مصرف مواد و بازگشت به زندگی عادی صورت می گیرد . اکثر بیماران معتقدند نیاز به روانشناس و مشاوره ندارند و تمام آنچه در این جلسات گفته می شود را به خوبی می دانند و فقط اگر سم زدایی شوند برای همیشه می توانند خود را حفظ کنند .
شاید این حرف در موارد نادری به عمل در آید و لیکن عادت اعتیاد ریشه دارتر از آن است که یک فرد به تنهایی با تمام مشغله های ذهنی و فکری با عدم آگاهی به روشهای پیشگیری از عود بتواند در برابر عود مجدد اعتیاد مقاومت کند . لذا قویاً توصیه می کنیم اگر می خواهید زحمات خود و خانواده خود را هدر ندهید حتماً بنا به دستور پزشک معالجتان در جلسات روان درمانی شرکت کنید ویا تحت درمان نگهدارنده داروئی قرار گیرید .
● درمان نگهدارنده با نالترکسون :
پس از اینکه بیمار سم زدایی شد و ۱۰-۷ روز از قطع متادون ویا داروهای مخدر گذشت فرد مورد آزمایش قرار خواهد گرفت و در صورتی که اثری از مواد مخدر در بدن موجود نبود با احتیاط و تحت نظر پزشک داروی نالترکسون برای بیمار شروع خواهد شد .
در نهایت با مصرف روزانه این دارو فرد تمایل به مصرف مواد مخدر را از دست می دهد و احیاناً اگر در مصرف مواد سماجت کند بعلت تداخل این دو ، دچار حالات بدی از نظر جسمی و روانی خواهد شد لذا تا زمانی که از داروی نالترکسون استفاده می کند به سمت مصرف مواد مخدر نخواهد رفت . این زمان ، زمان مناسبی برای درمانهای مشاوره ای و غیر دارویی و شرکت در جلسات NA خواهد بود . در طول مصرف نالترکسون تحت نظر پزشک می بایست کارکرد کبد مورد آزمایش قرار گیرد .
● درمان نگهدارنده با متادون یا بوپرنورفین ( داروی مخدر )
در روش فوق بیمار از ابتدا با داروی مخدر مورد درمان قرار می گیرد . دارو به اندازه مورد نیاز برای فرد تنظیم می شود و مدت طولانی بنا به صلاحدید پزشک تجویز و در اختیار بیمار قرار می گیرد . تا زمانی که فرد از این روش استفاده می کند میل و کشش بیمار به مصرف مواد مخدر کاهش یافته و حتی به صفر می رسد .
روشهای فوق بر اساس وضعیت جسمی و روانی بیمار ، نوع ماده مصرفی ، مدت مصرف مواد مخدر و ... توسط پزشک معالج تجویز و اجرا می گردد .
درمانهای مکمل : از روشهای دیگری که در درمان اعتیاد کاربرد دارد و می تواند سبب موفقیت بعضی از افراد شود می توان به درمانهای مکمل زیر اشاره نمود :
▪ طب سوزنی
▪ هومیوپاتی
▪ طب سنتی و گیاه درمانی
▪ هیپنوتیزم
و ...
● نکاتی در مورد درمانهای غلط و خطرناک :
▪ اعتیاد بعنوان بیماری پیچیده و سخت نیاز به یک درمان تخصصی و دقیق دارد . لذا بجز پزشکان ، روانشناسان و افراد دوره دیده هیچکس صلاحیت درمان اعتیاد را ندارد .
▪ استفاده از داروهای خطرناک و بعضاً اعتیادآور همچون اکستازی ، مواد محرک همچون شیشه ، استفاده از مخدرهای قویتر مانند هروئین نه تنها کمکی به درمان اعتیاد نمی کند بلکه مشکل را دوچندان خواهد کرد .
▪ استفاده از مشروبات الکلی یا حشیش در درمان اعتیاد جایگاهی ندارد و می تواند خطراتی را برای بیمار در بر داشته باشد .
▪ استفاده از داروهای مخدر تزریقی همچون تمجیزک ، نورجیزک ، ترامادول تزریقی در درمان اعتیاد به هیچ عنوان توصیه نمی شود و شدیداً اعتیادآور است .
▪ استفاده و مصرف داروهایی همچون کدئین ، ترامادول ، دیفنوکسیلات و ... بعلت اعتیادآوری ممنوع است و عوارض کبدی و کلیوی فراوانی به همراه دارد .
خطرات مصرف خودسرانه داروهای ترک اعتیاد :بوپرنورفین و متادون : این داروها مخدر بوده و در صورت عدم مصرف اصولی و تحت نظر پزشک اعتیادآور است . بعلت دفع کند این دارو و تجمع دارو در بدن خطر مسمومیت با این داروها وجود دارد .
کسانی که مشکلات مربوط به فشار خون ویا بیماریهای قلبی دارند و همچنین خانم های باردار می بایست فقط با تجویز پزشک از این دارو استفاده کنند .
این دارو سبب خشکی دهان ، خواب آلودگی و افت فشار خون می شود .
▪ نالترکسون : یا داروی ضد مخدر که برای ایجاد انزجار و تنفر از مصرف مواد بین عوام مصرف گردیده دارویی بسیار مفید در عین حال بسیار خطرناک است . در صورت مصرف غیراصولی این دارو مخصوصاً در فرد مصرف کننده خطر مرگ وجود دارد .
● توصیه های درمانی :
در خاتمه این بحث نظر خوانندگان محترم را به نکات ذیل جهت افزایش موفقیت در درمان جلب می کنیم :
- قبل از شروع درمان انگیزه کافی و قوی برای درمان داشته باشید در غیر این صورت بعلت عدم موفقیت در درمان دچار سرخوردگی و کاهش اعتمادبه نفس خواهید شد .
- جهت درمان حتماً به پزشکان دوره دیده و یا مراکز دارای مجوز دولتی یا خصوصی زیر نظر وزارت بهداشت و یا سازمان بهزیستی مراجعه نمایید .
- دقیقاً به توصیه های پزشک گوش فرا داده و از تغییر دستور دارویی جداً بپرهیزید و از مصرف همزمان داروهای ترک اعتیاد و سایر داروها بدون اطلاع و تجویز پزشک خودداری کنید .
- در صورت بارداری ، وجود بیماری قلبی ، تنفسی ، بیماریهای اعصاب و روان ، بیماریهای کبد همچون هپاتیت ها و بیماریهای کلیوی حتماً پزشک معالجتان را مطلع کنید .
- در طول درمان از نظرات و مشورت روانشناسان ، مطالعه کتب روانشناسی عمومی و تفکر در خصوص اعتیاد استفاده کنید .
● آنچه خانواده معتاد باید بداند
۱) اعتیاد یک عادت است نه بیماری . بیماری درمان دارد ولی اعتیاد به عنوان یک عادت درمان ندارد و باید کنترل شود .
۲) شروع به ترک اعتیاد به معنی کنار گذاشتن مطلق اعتیاد نیست ، ممکن است معتاد در طول ترک دچار لغزش و حتی عود گردد اما آنچه انسان را به موفقیت امیدوار می کند این است که فرد پشیمان شود و به درمان برگردد .
نباید با لغزش و یا حتی عود اعتیاد ، ناامید شد و احساس بی لیاقتی و ناتوانی کرد . در چنین زمانی خانواده به هیچ عنوان نباید برخورد نامناسب و پرخاشگرانه داشته باشند و نباید او را تحقیر کنند و بلکه برعکس می بایست اعتمادبه نفس اورا تقویت کنند و او را به درمان بازگردانند .
۳) برای ترک اعتیاد هر زحمت و تلاشی نتیجه دارد حتی اگر نتیجه اش در زمان طولانی حاصل شود . هر هزینه ای که برای ترک اعتیاد صورت می گیرد نوعی سرمایه گذاری و پس انداز است و در هر شرایطی کمتر از هزینه مصرف مواد مخدر خواهد بود .
۴) زندگی با معتاد صبر و حوصله فراوان می خواهد . اعتیاد و یا بهتر بگوییم عادات جزء زندگی ما انسانهاست و مبارزه با عادات ناپسند و مضر جزئی از زندگی ماست . از تجربه اعتیاد و تجربه ترک آن باید حداکثر استفاده را خصوصاً در تربیت فرزندان نمود -
۵) هر عادت زشت نشان دهنده یک نقطه ضعف در شخصیت ، تربیت ، شیوه تفکر یا شیوه زندگی فرد است با بروز هر عادت نقاط ضعف بیمار را شناسایی کنیم و به اصلاح آن بپردازیم .
۶) بروز بعضی از عادات به شیوه زندگی ، توقعات ما و رفتارهای غلط ما بستگی دارد قبل از جستجوی عامل اعتیاد در بیرون به خودمان نگاه کنیم شایدعلت را پیدا کنیم .
۷) خانواده های متشنج و ناآرام ، والدین ایرادگیر ، والدین متعصب و بدون انعطاف ، والدین بی خیال و ... معتاد پرورند .
۸) کسانی در کنترل این عادت موفقند که با هدفی متعالی ، با اشتیاق برای رسیدن به هدف خود با سختی و تلاش قدم بردارند ، از شکستها نهراسند ، در همه حال سعی کنند امیدوار باشند . تمام عوامل شکست خود را شناسایی و کنار بگذارند و عوامل موفقیت خود را تقویت کنند . حمایت خانواده را با صداقت و تلاش خود جلب کنند و خانواده نیز برای موفقیت آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکند . باید منظم و امیدوارانه زندگی کرد و عادات خوب را در زندگی تقویت نمود تا عادات زشت ایجاد نشود .
● درمانهای غیردارویی در اعتیاد :
اعتیاد یک بیماری جسمی – روانی – اجتماعی و معنوی است. (Biophsycosocio spirilual)
این به این معنی است که علاوه بر مداخله داروئی برای تغییر ساختار شیمیایی بدن مداخله روانشناختی ، مداخله جامعه شناختی و همچنین مداخله روحانی نیز در امر درمان می تواند موثر واقع شود .
▪ روشهای درمان غیردارویی یاروانشناختی به صورت خلاصه عبارتند از :
ـ مشاوره انگیزشی برای تغییر
ـ آموزش مهارتهای سازگاری
ـ آموزش روشهای پیشگیری از عود
ـ درمان شبکه ای و قرارداد مشروط
ـ تغذیه و ورزش
● آموزش خانواده به منظور کنترل مشکلات خانوادگی
▪ ایجاد انگیزش یا مشاوره انگیزشی :
انگیزه نیروی محرک فرد در حرکت به سوی هدف می باشد . هر کاری بدون انگیزه به سرانجام نخواهد رسید . قدم اول در درمان اعتیاد ایجاد انگیزه کافی در فرد می باشد گاهی این انگیزه تحت تاثیر دیدن صحنه های عبرت انگیز ، دلسوزی برای خانواده و فرزند ، هزینه زیاد زندگی ، تحقیر وتوهین ناشی از اعتیاد ، نداشتن وقت کافی برای مصرف مواد ، تغییر ظاهری در چهره بیمار و ترس از دست دادن اعتبار و شخصیت در فرد معتاد ایجاد می شود . ولی گاهی هیچ چیز برای بیمار مهم نیست ایجاد انگیزه نیاز به مداخله خانواده ، پزشک و روان درمانگر دارد . با روشهای زیر می توان تا حدودی به انگیزش بیمار برای درمان کمک کرد :
۱) توصیه :
نصیحت یا توصیه مستقیم به فرد معتاد ساده ترین روش است . گاهی یک توصیه ساده منجر به یک ترک دائمی می شود . در یک نصیحت باید به زمان و مکان را رعایت کرد و بگونه ای استدلال نمود که فرد معتاد قانع شود از پافشاری و اصرار نیز باید پرهیز نمود . از همه مهمتر فرد نصیحت کننده خود نباید معتاد باشد .
۲) برداشتن موانع :
روش دیگر ، از بین بردن موانع در سر راه درمان اعتیاد برای معتاد است . مثلاً نگهداری از فرزندان کوچک فرد معتاد ، حمایت مالی از بیمار ، حمایت شغلی و کاری از بیمار ، تسهیل در رفت وآمد بیمار به مرکز درمانی علی الخصوص در مسافت های دور .
۳) حق انتخاب ، بیمار باید در انتخاب روش درمان آزادی داشته باشد . روشی را که خود انتخاب می کند ممکن است امکان موفقیت بیشتری برای او فراهم کند .
۴) کاهش جذابیت مواد :
با آگاه سازی بیمار از نتایج منفی و خطرات مصرف مواد از بعد فردی روانی – اجتماعی – خانوادگی و اقتصادی می توان انگیزه بیمار را برای درمان تقویت کرد .
۵) درمان مشروط :
بیمار باید میان از دست دادن شغل ، جداشدن همسر ، محروم شدن از ارث و ... و درمان بیمار یکی را انتخاب کند .
۶) هدف گذاری :
نشان دادن یک هدف روشن و دست یافتنی به بیمار انگیزه او را تقویت می کند . هدف بهترین وسیله برای حرکت است . ایجاد امید و اشتیاق برای رسیدن به هدف انگیزه تحمل سختی ترک و مقاومت در برابر وسوسه مصرف مواد است .
● آموزش مهارت های سازگاری : بسیاری از افراد در دوران رشد و تربیت آگاهانه و ناآگاهانه مهارتهایی را جهت سازگاری با محیط و مواجهه با مشکلات کسب می کنند . یکی از تبعات تمدن و شهرنشینی عدم توجه به والدین ومعلمین به آموزش مهارت های سازگاری است . ده مهارت اصلی که سازمان بهداشت جهانی برای سلامت روان افراد ضروری می داند عبارتند از : - خودآگاهی ، همدلی ، ارتباط موثر ، روابط بین فردی ، تصمیم گیری ، حل مسئله ، تفکر خلاق ، تفکر انتقادی ، توانایی حل مسئله ، توانایی مقابله با استرس
● آموزش مهارتهایی همچون کنترل خشم ، کنترل افسردگی ، کنترل اضطراب و ... نیز بعنوان مهارتهای فرعی در درمان اعتیاد و پیشگیری از عود موثر است .
● آموزش روشهای پیشگیری از عود همچون تغییر شیوه زندگی ، تغییر و تجدید نظر در دوست یابی ، حذف تمام مظاهر مصرف مواد ، پرهیز از خشم و تنهایی و ... در کنترل و پیشگیری از عود اعتیاد توصیه می شود .
▪ همچنین درمان شبکه ای ، قرارداد مشروط ، تغذیه مناسب ، برنامه ورزشی منظم و آموزش خانواده می تواند فرد را در کنترل و درمان اعتیاد یاری رساند
 
منابع : کتاب دارو و رفتار تألیف آقای سعید نقاش زاده تهرانی استادیار دانشگاه تهران Benet,L.,J. Mitchell and L. Sheiner(۱۹۹۰) .Pharmaco kinetice: the Dynamics of Drug Absorptim and Eliminatin. in: L.Goudwen and A.Gilman (Eds.), The pharmacoligical Basis of Therapeutics, NewYork: McGra Hill Bloom, F.E. (۱۹۸۳). The Endophins. A Growing Family of Pharmacologially Pertinent Peptides, Annual Review of Pharmacology and Toxicology. pp. ۱۵۱_۱۷۰. jaffe,j.H.(۱۹۸۵). Drug Addiction and Drug Abuse, in A.G.Gilman, L.S. Goodman, T.W. Rall and F. Murad(Eds.), The Pharmacological Basis of Therapeutics. ۷ ed. (New York: MacMillan) ,pp.۵۶۷_۵۶۸. jaffe, J. and W.Martin (۱۹۷۵). Nancotic Analfesics and Antagouists. in:L. Goodman and A. Gilman (Eds.) pharmacological Basis of Therapeutics, New York, Macmillan. Robins (۱۹۷۴). The Vietnam Drug User Returns: Final Report, September ۱۹۷۳. Special Action office Monograph, Series A no. ۲ (Washington D.C.:U.S.Government Printing Office.) Swonger,A.and L.Constantine,(۱۹۸۳). Drugs and Therapy Boston: Little, Brown. کلونیدین : این دارو با اینکه مخدر نیست و لیکن سوء مصرف آن اعتیادآور است .آثار مضر
ایرانیان انگلستان
شنبه 17/11/1388 - 14:20
آموزش و تحقيقات


اعتیاد(Addiction) به مواد مخدر اصطلاح نامطلوب و هراس انگیزی است که همه را به یاد قیافه های غیر معمول، پژمرده، قدهای خمیده، سرهای فروافکنده، چشمانی به گودی نشسته و خیثیت هایی به باد رفته می اندازد.
اعتیاد درجه شدیدی از وابستگی داروئی Drug Dependence است و اوج استفاده دارو را نشان می‌دهد و رشته‌ای از حالت‌هاست ، که در آن استفاده از دارو ، رفتار مصرف‌کننده را کنترل می‌کند.
بحران مواد مخدر ، جزو بحرانهای بزرگ جامعه بشری است و در کنار بحران کم آبی و سلاحهای مهلک اتمی و شیمیایی از آن نام می برند.
اعتیاد یک معضل چند بعدی است و نمی توان تنها یک یا دو عامل در بوجود آورنده آن برشمرد و مواد مخدر از گذشته تا کنون با شیو ها و انگیزه های متعددی مورد استفاده قرار است . قدمت تاریخی مواد مخدر به گذشته های بسیار دور بر میگردد . بومیان محلی در آسیای جنوب شرقی از زرع و کشت خشخاش و استفاده آن در درمان بسیاری از مریضی ها از جمله روماتیسم ، دندان درد و.... استفاده می کردند .
اما با گذشت زمان مواد مخدر بیشتر حالت تفننی پیدا کرده و بشر در طول سالیان بسیار مایل بوده است که به دلایل مختلف با مواد گوناگون سکرآور خود را مست و از خودبی‌خود سازد. مصرف این مواد اکثراً به دلایل فردی مانند بالا بردن حالت نشاط ، از بین بردن و یا کاستن از اضطراب ، ناراحتی و یاس و ناامیدی بوده است در همین راستا بسیاری از مشکلات و مسائل مهم اجتماعی در ارتباط با اعتیاد بوجود می‌آیند که تنها به خود مواد مخدر و یا اشخاص مصرف‌کننده مربوط نمی‌گردند بلکه مشکل آن بیشتر متوجه خود اجتماع است . به هر حال وابستگی و اعتیاد موضوع پیچیده‌ای است که با عوامل گوناگون اجتماعی، روانشناسی و علوم پزشکی می‌آمیزد و نادیده انگاشتن هر یک از این عوامل به منزله طفره رفتن از توجه لازم به یک مشکل مهم است.
اما مواد مخدر تنها به تریاک برنمی گردد بلکه انواع و اقسام زیادی دارد و که هریک از آنها دارای مضرات خاص است. از انواع مواد مخدر می توان تریاک، حشیش ، هروئین ،گراس و امروزه به مواد مخدر صنعتی مثل قرص های اکستازی اشاره کرد .
اما اعتیاد به هروئین، علیرغم سابقه کمتر آن در ایران نسبت به تریاک شایعتر است و این نسبت ، در جوانان کم سن و سال، بیش از سایر گروههای سنی می‌باشد.
نتایج بررسی نشان داد که در مجموع ۵۸/۳ درصد از معتادان ماده مصرفی اولیه خود را تغییر داده‌اند و به هروئین روی آورده‌اند. کارشناسان علت این تغییر را عمدتاً قیمت ارزانتر و مصرف راحت‌تر هروئین مطرح کرده‌اند و در نتیجه مصرف راحتر آن است که انواع بیماریهایی عفونی از قبیل HIV، HBV، HCV، که عمده‌ترین راه انتقال آنها از طریق انتقال خون می‌باشد ، در میان معتادان شایعترکرده است .
طبق آمار منتشر شده از سوی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی به همراه ستاد مبارزه با مواد مخدر تعداد معتادان کل کشور ( شامل معتادان تفننی ) تا پایان سال ۱۳۸۱ بین ۲ تا ۷/۳ میلیون نفر تخمین زده شد . تعداد دانش آموزان در معرض خطر مواد مخدر در سال تحصیلی ۸۱- ۱۳۸۰ ، ۱۴۶ هزار نفر اعلام شد . همچنین میانگین سالیانه مصرف مواد مخدر در کشور ۱۰۰۰ تن است که تنها ۱۵ درصد از آن کشف می شود . ( صدیق ، ۱۳۸۳ : ۱۵۵ )
اعتیاد به مواد مخدر بخش قابل توجهی از منابع انسانی، سرمایه های اجتماعی و اقتصادی جامعه را از بین می برد که علاوه بر جلوه ها و ابعاد منفی آشکار آن ابعاد آسیب زای پنهانی نیز دارد که شاید به مراتب خطرناکتر از ابعاد آشکار آن باشد. تحمیل هزینه های هنگفت اقتصادی و انسانی به دولت و ایجاد تشکیلات عریض و طویل مبارزه با آن، افزایش جرائم متأثر از اعتیاد مثل طلاق ، خودکشی، سرقت، روسپیگری، افسردگی و سرخوردگی اجتماعی، ایجاد فشار و تنش روانی در خانواده ها ، فروپاشی خانواده ، کاستی در تربیت و اجتماعی کردن فرزندان ، ضرر و زیان مالی به جامعه تنها بخشی از پیامدهای اعتیاد درجامعه است،
● سارمانها و برنامه های پیشگرانه :
معضل اعتیاد را می توان مهمترین مسئله و آسیب اجتماعی سالهای اخیر دانست . ویژگی خزنده و پیشرونده اعتیاد بر اهمیت و حساسیت مسئله می افزاید. به دلایل مختلف هر روز بر تعداد کسانی که به مصرف مواد مخدر وابسته می شوند ، افزوده می گردد. به نظر نمی رسد آمارهای رسمی بیانگر تمام واقعیتهای موجود باشند. حتی اگر بپذیریم که آمارهای موجود تعداد واقعی معتادان را معین می کنند نیز ماهیت مسئله تغییر نخواهد کرد. علیرغم اینکه در سراسر دنیا بسیاری با اعتیاد دست به گریبانند، هنوز شیوه ای که بتوان این بیماری را بصورت دائمی و قطعی درمان کرد، یافت نشده است . حتی پس از اینکه معتاد ، مصرف مواد مخدر را برای مدتی طولانی قطع نماید نیز نمی توان امیدوار بود که مصرف مواد را از سر نگیرد . معتاد پس از آغاز مجدد مصرف مواد مخدر به سرعت به اوج مصرف می رسد و شرایطی به مراتب بدتر از دوره قبل از قطع مصرف پیدا می کند. حتی تعدادی از معتادان به دلیل روی آوری مجدد به مصرف مواد مخدر جان خود را از دست می دهند. متاسفانه این روزها با تعداد فزاینده مراکز و کلینیکهایی روبرو هستیم که در مقابل وجوه و مبالغ قابل توجهی نسبت به ترک فیزیکی معتادان اقدام می کنند . در میان معتادان ، بسیاری را می توان یافت که تمایل به قطع مصرف مواد مخدر دارند ولی تلاش های مکرر آنها برای قطع مصرف به شکست می انجامد . آنها معمولا دوره ترک جسمی را با موفقیت پشت سر می گذارند اما بعد از مدتی به شرایط گذشته باز می گردند.
اعتیاد یکی از معضلات جوامع بشری است. مبارزه با این مشکل نیرو و سرمایه بسیاری را هدر می‌دهد. بهترین رویکردهای موثر، پیشگیری اولیه از اعتیاد است ، در همین راستا روش‌های علمی و بسیار موثری پشنهاد شده که به ‌نام روش‌های مصون‌سازی روانی معروف است. در کنار شیوه ها و برنامه های اتخاذ شده برای کاهش عرضه مواد مخدر ستادهای گوناگونی تشکیل نیز شده است ، که یکی از آنها ستاد مبارزه با موادمخدر است .
این ستاد در نتیجه با رواج یافتن و فراوانی مواده مخدر که ظرف مدت کوتاهی، بسیاری از نوجوانان و جوانان کشور به دام اعتیاد هروئین افتاده و سال به سال بر آمار معتادین کشور افزوده شده بود ، تاسیس شد . قانون جدید مبارزه با موادمخدر در تاریخ ۳/۸/۶۷ در جهت تشدید مبارزه با قاچاقچیان و معتادین در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید و سازمان جدیدی به نام ستاد مبارزه با موادمخدر متشکل از برخی از مقامات عالیه کشور تاسیس یافت . با تصویب و اجرای این قانون از بهمن ۱۳۶۷ تحول چشمگیری در مقابله با کشت - تولید - ورود - توزیع - ترانزیت و مصرف موادمخدر پدیدآمد و ظرف مدت کوتاهی بسیاری از شبکه‌ها و باندهای بزرگ تهیه و توزیع متلاشی و تولید مواد مخدر در زمان کوتاهی مهار گردید و بسیاری نیز در این راه به مقام شهادت رسیده اند . در حال حاضر نیز مبارزه با هدف استراتژیک مهار کاهش و حذف موادمخدر با شدت ادامه دارد ، اما بیشتر برنامه های این ستاد جلوگیری از عرضه مواد مخدر بوده و در زمینه کاهش تقاضا سازمانی مشخصی وجود ندارد .
اما آنچه که مسلم است ، سیاست مبارزه در عرصه ، عرضه مواد مخدر اگر قرار بود که به نتیجه برسد بایستی در این مدت ۲۷ ساله به ثمر می نشست و ما در حال حاضر با تعداد اندکی از معتادین مواد مخدر مواجه می بودیم که اکنون این گونه نیست و وضعیت کاملا بر عکس است ، بیشتر هم به خاطر مرز های طولانی ، مشترک بین دو کشور افغانستان و پاکستان است ، که کنترل و مبارزه با این مواد را دشوار کرده است . پس لازم است که از تجربه این چند ساله درس بگیریم و سیاستهای مبارزه را از سمت عرضه مواد مخدر به سمت تقاضای آن سوق دهیم . چگونه می توان انتظار داشت در شرایطی که نوجوانان و جوانان از کمترین آگاهی نسبت به این مواد خانمانسوز برخوردار هستند ، این افراد به سمت اعتیاد کشیده نشوند .
اگر قرار است که مبارزه با این مواد بصورت وسیع در سطح جامعه اجرا شود ، ابتدا لازم است که از طریق رویکردهای مدرسه محور به نواجوانان در سطح مدارس ابتدایی و راهنمایی آگاهی های لازم داده شود تا آنها در برابر این مواد به نوعی واکسینه شوند و میزان مقاومتشان در برابر این مواد افزایش پیدا کند . بعد از این مرحله است که می توان به سراغ سیاست های مبارزه در عرصه ، عرضه مواد مخدر رفت . رویکردهای مدرسه محور تاکید اصلی شان بر روی آموزش و دادن آگاهی لازم به نواجوانان مدارس است و سعی می کنند که از طریق آشنایی نواجوانان با این مواد و عوارض خطرناک آنها آستانه مقاومت آنان را در برابر این مواد بالا ببرند تا این آموزش بتواند در مواقع لازم نقش یک عامل محافظت کننده را در نوجوانان بازی کند . این رویکرد سالهاست که در سیاست های مسئولان نادیده گرفته شده است و با انگشت گذاشتن برروی برخی دیگر از راهکارها از جمله مبارزه با ورود مواد مخدر سعی کردند که جوانان را از روی آوردن به این مواد حفظ کنند که متاسفانه نه تنها میزان اعتیاد در این چند ساله کاهش نیافت بلکه بر میزان آن افزوده نیز شد ه است .
مقابله موثر با این دسته از جرائم ( در مقابل جرائم خرد ) شیوه خاص را می طلبد بطوری که در زمینه جرائم کلان می توان گفت بسیج تمام نهادهای جامعه ، هماهنگی بین قوا و همکاری و مشارکت همگانی در ابعاد داخلی و بین المللی را نیازمند است . بنحوی که بنظر مسئولین و متخصصین ، استراتژی مقابله با این جرائم سه رکن اساسی دارد.
▪ رکن اول ، رکن قضایی
که دربردارنده مسائلی چون نحوه تعقیب ، تحقیق ، دادرسی ، مجازات ، عوامل آشکار و پنهان تولید و توزیع مواد مخدر و همچنین جرائم مربوطه به آنها می باشد.
▪ رکن دوم، رکن امنیتی - انتظامی :
در این زمینه با توجه به همجواری ایران با دو کشور اصلی تولید کننده مواد مخدر یعنی افغانستان و پاکستان ، تقویت نیروهای امنیتی و انتظامی در مرزهای مشترک با دو کشور مذکور ، استفاده از فناوریهای پیشرفته ، همکاری و مشارکت سازمانهای بین المللی در این خصوص ضروری است .
▪ رکن سوم ، رکن فرهنگی و آموزشی :
بدون شک نهادهای فرهنگی و آموزشی با برنامه ریزیهای دقیق و استفاده از وسائلی چون فیلمها ، برنامه های تلویزیونی ، سخرانیها، تئاترها و غیره می توانند در آگاه ساختن مردم نسبت به آثار زیانبار اعتیاد و پیشگیری از آن نقش مهمی ایفا کنند.
راهکارهایی که تا کنون اجرا شده اند همگی به طور غالب تاکیدشان بر روی کاهش عرضه مواد مخدر بوده است و هیچ گاه مسئولان تلاش نکرده اند تا بتوانند میزان تقاضای مواد مخدر را کاهش دهند . درکشوری که از نظر جغرافیایی در مسیر اصلی بزرگترین صادرکنندگان تریاک و هرویین است ، اجرای سیاست مبارزه با عرضه مواد مخدر سیاستی عبث است که نخواهد توانست در کاهش اعتیاد به مواد مخدر نقشی داشته باشد .
در این میان راهکارهای نظارتی نیز چندان به نظر جالب نمی رسند و به نظر می رسد که در اجرای آنها مشکلاتی بوجود آید ؛ چرا که نیروهای انتظامی و والدین هیچگاه نمی توانند به طور کامل نوجوانان را تحت نظارت و کنترل خود داشته باشند ،عده ای نیز به نقش خانواده ها در کنترل فرزندان تاکید می کنند ولی باید گفت ، اگر این چنین وضعیتی پیش بیاید ، مطمئنا در رابطه بین والدین و فرزندان تضاد و تنش بوجود می آید . به عبارت دیگر چنانچه فرزندان احساس کنند که دائما از سوی والدین خود تحت نظارت هستند و وضعیت به گونه ای است که گویی تحت سلطه و اقتدار والدین هستند در برابر والدین خود واکنش نشان می دهند و همین مساله به بروز تنش در روابط بین افراد خانواده منتهی می شود.
خود کنترلی شیوه ای است که می تواند در بین روشهای دیگر برای کاهش مصرف مواد مخدر مفید واقع شود ، که مقدمه آن از طریق آموزش می باشد ، افزایش خودکنترلی هم می تواند افراد را از افتادن به دام اعتیاد نجات دهد و هم می تواند میزان هزینه های اجتماعی را که بایستی صرف کنترل بیرونی افراد شود را کاهش دهد ، و افراد یاد می گیرند که چگونه در مواجهه با دوستان ناباب و و ضعیت های گوناگون رفتار کنند .
جایی که اعتیاد به مواد مخدر به یک مساله اجتماعی تبدیل شده است ، در برخورد با آن باید گروهها و سازمان های مختلف جامعه دخالت داشته باشند . واگذار کردن امر مبارزه با کاهش تقاضای مواد مخدر به یک یا دو سازمان که جز پرداختن به این مساله وظایف متعدد دیگری نیز بر عهده دارند و رها کردن علل و عوامل ساختاری مربوطه ، سرانجامی جز وضع موجود که تقاضا مستمرا در حال افزایش است ، نخواهد داشت .
 

پارسا
شنبه 17/11/1388 - 14:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته