• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 55
تعداد نظرات : 15
زمان آخرین مطلب : 6013روز قبل
انتقادات و پيشنهادات
 

چرا مطالب خوب و با ارزشی كه در نسخه انگلیسی هست در فارسی نمی گذارید.

دوست خوب کدام است؟
دوست خوب کدام است؟
دوست خوب کدام است؟

 دوست خوب کدام است؟

دوست خوب کدام است؟                                                                
Hazrat Zahra    Fateme    Fatimah  Yas

Hazrat Zahra    Fateme    Fatimah  Yas

 

 

 

Hazrat Zahra    Fateme    Fatimah  Yas

 

 

 

Imam Reza, Holy Shrine, Mashad, Imam Kazem, Imamate, Eight Imam, 8th Imam, Ali bin Mosa bin Jafar

 

 

 

           
سه شنبه 13/9/1386 - 13:15
آموزش و تحقيقات

 دوست‌ بد مثل‌ كنه‌ است‌. مهم‌ نیست‌ در چه‌ قد‌و‌قواره‌ای‌ باشی‌. مهم‌ این‌ است‌ كه‌ یك‌ سطحی‌ باشی‌ كه‌ به‌ تو بچسبد. هر كاری‌ می‌كنی‌ كه‌ از خودت‌ دورش‌ كنی‌ باز هم‌ یك‌ راه‌ برای‌ رسیدن‌ و چسبیدن‌ به‌ تو پیدا می‌كند

سه شنبه 13/9/1386 - 13:3
محبت و عاطفه

دوست‌ خوب‌ مثل‌ عطر است‌؛ عطری‌ دل‌آویز كه‌ بویش‌ وقتی‌ به‌ تو می‌رسد، احساس‌ خوشایندی‌ به‌ تو دست‌ می‌دهد. مهم‌ نیست‌ كه‌ چه‌ عطری‌ انتخاب‌ می‌كنی‌؛ چون‌ همه‌ عطرها خوش‌بو هستند. مهم‌ این‌ است‌ كه‌ همیشه‌ خوش‌بو هستی‌؛ چون‌ دوست‌ خوبی‌ داری‌.

سه شنبه 13/9/1386 - 12:57
آموزش و تحقيقات
 

داستان علی بابا با ترجمه انگلیسی ...

اگر شما مایلید ادامه این داستان كه طولانی هست رو داشته باشید باید نظر ها به عدد 15 برسه

منتظرم

 

 

THE STORY OF ALI BABA AND THE FORTY ROBBERS DESTROYED BY A SLAVE.

علی بابا و چهل دزد كه توسط غلامی از بین رفتند.

In a town in Persia, there lived two brothers, one named Cassim, the other Ali Baba. Their father left them scarcely any thing; and he had divided his little property equally between them, but chance determined otherwise.

در یكی از شهرهای ایران دو برادر زندگی میكردند‏‏‏‏ اسم یكی كاظم و نام دیگری علی بابا بود. پدرشان برای آنها چیزهای اندكی را باقی گذاشته بود و دارائی اندك خودش را به نحو كاملا مساوی بین آندو تقسیم كرده بود ولی بخت به گونه دیگری با آنها رفتار كرد.

Cassim married a wife who soon after became heiress to a large sum, and a warehouse full of rich goods; so that he all at once became one of the richest and most considerable merchants, and lived at his ease.

كاظم با زنی ازدواج كرد كه به زودی مبلغ بسیاری و انباری پر از اجناس گرانقیمت را به ارث برد. بنابراین او با یك چشم به هم زدن تبدیل به یكی از ثروتمندترین و قابل ملاحظه ترین تاجران شد و در راحتی زندگی میكرد.

لغات:

1-     heiress: a woman who will receive or has received a lot of money or property when an older member of her family dies.

زن وارث؛ زن كه ارث برده است.

2-     warehouse: a large building for storing large quantities of goods.

انبار مخزن

Ali Baba on the other hand, who had married a woman as poor as himself, lived in a very wretched habitation, and had no other means to maintain his wife and children but his daily labour of cutting wood, and bringing it upon three asses, which were his whole substance, to town to sell.

از طرف دیگر علی بابا با زن دیگری كه مانند خودش فقیر بود ازدواج كرد و زندگی بسیار فلاكت باری داشت و بجز كار روزانه اش كه چوب درختان را می برید و برای فروش در شهر بر روی سه الاغ كه تمام دارائی اش بود وسیله دیگری برای ادامه زندگی زن و بچه هایش نداشت

لغات:

3-     wretched :extremely bad or unpleasant

فلاكت بار؛ خیلی ناراحت كننده

One day, when Ali Baba was in the forest, and had just cut wood enough to load his asses, he saw at a distance a great cloud of dust, which seemed to be driven towards him: he observed it very attentively, and distinguished soon after a body of horse.

 یك روز وقتی علی بابا در جنگل بود و به اندازه كافی چوب بریده بود كه بار الاغها كند در فاصله دور ابری از غبار را مشاهده كرد كه به نظر می آمد به طرف او حركت میكند. او با نهایت دقت آن را زیر نظر گرفت و پس از اندكی توانست اسبی را در آن میان ببیند.

لغات:

4-     attentive: listening to or watching someone carefully because you are interested.

با دقت چیزی را دیدن یا شنیدن

 Though there had been no rumour of robbers in that country, Ali Baba began to think that they might prove such, and without considering what might become of his asses, was resolved to save himself.

هرچند كه در آن دیار شایعه وجود راهزنان وجود نداشت ولی علی بابا با خود اندیشید كه شاید آنها راهزن باشند و بدون توجه به اینكه چه اتفاقی ممكن است برای الاغهایش بیافتد تصمیم گرفت كه خودش را از خطر برهاند.

 He climbed up a large, thick tree, whose branches, at a little distance from the ground, were so close to one another that there was but little space between them. He placed himself in the middle, from whence he could see all that passed without being discovered; and the tree stood at the base of a single rock, so steep and craggy that nobody could climb up it.

او از درختی بزرگ و ضخیم بالا رفت كه شاخه هایش كه در نزدیكی زمین بود آنچنان به هم نزدیك بودند كه فقط فضای اندكی در میان آنها باقی مانده بود و او خود را در میان آنها جای داد از جائی كه همه آنهائی كه رد میشدند را میدید بدون آنكه كسی او را ببیند و درخت هم در زیر تخته سنگی بود كه آنقدر پرشیب و ناهموار بود كه كسی نمیتوانست از آن بالا رود.

لغات:

5-     whence: old use from where

كلمه ای قدیمی به معنی از جائی كه

6-     craggy: a mountain that is craggy is very steep and covered in rough rocks

ناهموار و پرشیب

αλι βαβα say :im waiting for you as soon as

علی بابا میگه منتظرتونم .بزودی

نظر ها باید 15 بشه دتا ادامه داستان مهیج و با ترجمه كامل در اختیارتون قرار بگیره

ممنونم از لطفتون

سه شنبه 13/9/1386 - 12:48
اخبار
معنا و مفهوم حقیقی تهاجم فرهنگی
مقام معظم رهبری می فرمایند: بی بند و باری و فساد یکی از شاخه های تهاجم فرهنگی است؛ اما تهاجم فرهنگی بزرگ تر این است که این ها در طول سال های متمادی به مغز ایرانی و باور ایرانی تزریق کرده اند که تو نمی توانی؛ باید دنباله رو غرب و اروپا باشی. نمی گذارند خودمان را باور کنیم. الآن شما اگر در علوم انسانی، علوم طبیعی، در فیزیک و ریاضی و غیره یک نظریه ی علمی داشته باشید، چنان چه بر خلاف نظریات رایج و نوشته شده ی دنیا باشد عده ای می ایستند و می گویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریهجی فلانی است؛ حرف شما در روان شناسی، مخالف با نظریه ی فلانی است... این ها دو عیب دارند: یکی اینجکه مقلدند، دوم این که از تحولات جدید بی خبرند؛ همان متن خارجی را که برای آن ها تدریس کرده اند، مثل یک کتاب مقدس در سینه ی خود نگه داشته اند و امروز به جوان های ما می دهند. کشور ما مهد فلسفه است، اما برای فهم فلسفه به دیگران مراجعه می کنند!
دوشنبه 12/9/1386 - 14:26
دانستنی های علمی

  ولادت

حضرت آیت الله العظمـى آقاى حاج سیدعلـى حسینـى خامنه اى در سال 1318 در شهر مقـدس مشهد پـا به عرصه وجود گذاشت. خانـواده وى از روحانیون معتبر به شمار مىآمدند, پدرش آیه الله آقـاى حـاج سیـدجـواد از مجتهدیـن و علماى محتـرم مشهد بـود كه سالهاى طـولانـى صبحها در مسجد گـوهرشاد و ظهرها و شبها در مسجد بـازار مشهد, اقـامه جمـاعت مـى نمود. جد ایشان آیه الله سید حسیـن خامنه اى از علماى آذربایجانى مقیم نجف بود. وى قبلا در محله[ خیابان] تبریز اقامت داشت, سپـس به نجف اشرف سفر كرده و در آنجا به درس و بحث اشتغال ورزیـده بـود. وى مردى پـرهیزكار و اهل علـم و تقـوى و زهـد بـود كه عمرى را با قناعت گذرانده بود. مادر ایشان , دختر آقا سیـدهاشـم نجف آبادى (میردامادى) است كه از علماى معروف مشهد بـود. وى زنـى پاكـدامـن و آشنا به مسـائل اسلامى و متخلق به اخلاق الهى است.
 

   دوران كودكى

دوران كـودكى باتربیت پدرى بسیارمراقب امابه شدت مهربان و دوست داشتنى و مادرى مهربانتـر , در نهایت عسرت و تنگدستـى باحاصلـى از زى طلبگى قرین بود. حضرت آیه الله خامنه اى در ایـن باره مى گویند[ :دوران كودكى ما بسیار در عسرت مـى گذشت, خاصه كه كـودكـى مـن مصادف با ایام جنگ نیز بود. با اینكه مشهد در كرانه جنگ واقع بـود و همه چیز نسبت به شهرهـاى دیگـر كشـور در آن ارزان و فـروان بــود, معهذا وضع خانواده ما به طورى بود كه ما حتى همیشه نمى توانستیـم نان گندم بخوریم و معمولا نان جـو مى خـوردیـم, مـن شبهایى از كودكى را به یاد مـىآورم كه در منزل شام نـداشتیـم و مادر با پـول خـردى كه بعضى از وقتها مادربزرگـم به مـن یا یكى از برادران و خواهرانم مـى داد, قـدرى كشمـش یا شیـر مـى خـریـد تا با نان بخـوریـم... منزل پدرى من كه درآن متولد شده ام (تا 4 ـ 5 سالگى من) یك خانه حدود 60 ـ 70 مترى در محله اى فقیرنشیـن در مشهد بـود كه فقط یك اطـاق داشت و یك زیـرزمیـن تاریك و خفه].
 

 تحصیلات

معظم له تصـدیق ششم را دور از چشـم پـدر با رفتـن به كلاس شبانه دریافت مـى دارد و سپـس مخفیانه در كلاسهاى دبیرستان نام نـویسـى كرده, و دوره متـوسطه را طى دو سال به صـورت جهشـى مى خـوانند و دیپلم مى گیرند. از نظر علـوم اسلامى در همان مـدرسه ادبیات عرب را شروع مى كنند.و سپس در چهارده سالگى به مدرسه علوم دینیه[سلیمان خان] مى روند و ادبیات عرب را در آنجا به پـایان مـى رساننـد. شرایع را هـم در درس پـدر شركت مى كنند و هنگامـى كه به كتاب حج مى رسند, پدر به ایشان مـى گـویند كه در درس شرح لمعه كه مبحث حج رسیده بـود شركت كنند و هـم مباحثه با برادرشان, حاج سید محمـد آقا بشـوند. بعد از مدرسه سلیمان خان به مدرسه علوم دینیه نواب مـى روند و سطح را به پایان مـى رساننـد. پـس از آن در دروس خارج مرحـوم آیه الله العظمى میلانى شركت مـى نمایند, و ایـن كـم نظیر بـود كه جـوانـى در سـن 16 سالگـى بتـوانـد در درس خـارج شـركت نماید.
 

 تدریس

ایشان تدریس را از اولیـن روزهاى طلبگى رسمى, یعنى بلافاصله بعد از تمام شدن دوره دبستان شـروع كرده و اولیـن تدریس ایشان كتاب امثله یا صـرف میـر بـوده كه بـراى دو شاگـرد بزرگسـال از روضه خـوانهاى مشهد تـدریـس مـى نمـوده انـد و تا سال 1337 كه در مشهد بوده, كتابهایى از قبیل : صرف, نحو, معانى, بیـان, اصول و فقـه تدریس مى كرده اند. و در قـم هـم در كنار دروسى كه مى خوانده انـد, تدریـس نیز مى كرده اند. پـس از برگشتـن از قـم به مشهد, (در سال 1343) تـدریـس یكـى از برنامه هاى اصلى و همیشگى ایشان بـوده و در طـول ایـن سالها (تا 1356)تفسیـر و عقـایـد سطـوح عالیه, (مكاسب و كفـایه) تـدریـس مى كرده اند. و هـم اكنون درس خارج ایشان كانـونـى گرم براى طالبان علـوم آل الله مى باشد.
 

 اساتید

معظم له دروس سطح را نزد اساتیدى چـون آقاى علـوى, آقاى مسعود, پـدر بزرگـوارشان, مرحوم آقا میرزا احمد مدرس یزدى, مرحـوم آیه الله حاج شیخ هاشـم قزوینـى (كه ایشان از شاگـردان مـرحـوم آقا میرزا مهدى اصفهانـى و اهل ریاضت و مـدرس درجه یك مشهد و بسیار مرد محترم و ملا و معروف بودند و در بیـن خواص مشهد مرد آزاده و روشـن ضمیرى بـودند, به خصـوص در نزد اهل علـم) به مدت پنج سال و نیـم خوانده اند. درس خارج را هم نزد اساتیدى چون: مرحومآیه الله العظمى میلانى(ره) آیه الله حاج شیخ هاشم قزوینى و درس فلسفه را نزد آیه الله میرزا جواد آقا تهرانى خوانده و ایشان كتاب منظومه و مطالب مرحوم حاج ملاهادى سبزوارى رادرس مى گفته و ردمى كرده اند, كه در حقیقت این درس منظومه ایشان رد منظومه بوده و پس ازمدتى بنا به پیشنهاد یكى از دوستانشان به درس آقاشیخ رضا ایسى كه در مشهد ملاى قدیمى و فاضل و حكیـم و خیلى هـم معتقـد به حكمت بـوده شـركت نمـوده اند.
 

 عزیمت به نجف و قم

ایشان پـس از درك محضر اساتید بزرگـوار ایران به نجف رفته و در درسهاى آیات عظام :حكیـم, خـوئى, شـاهـرودى , آقا میـرزابـاقـر زنجانـى, مـرحـوم میرزا حسـن یزدى و آقاسیـد یحیـى یزدى شـركت نموده اند. معظم له در شرح زندگانى خـود فرموده اند[ :اما در بین همه ایـن درسها یكى از درس آیه الله حكیـم خیلى خوشـم آمد, به خاطر سلیس بـودن و روانى اش و با نظرات فقهى خیلى خـوبى كه داشت و یكى هـم درس آیه الله آقا میـرزا حسـن بجنـوردى كه در مسجـد طـوسـى درس مى گفت و از درس ایشان هـم خوشـم آمد, تا اینكه تصمیم گرفتـم در نجف بمانم لذا به پـدرم نامه نـوشتـم كه اگر مـى شـود مـن اینجا بمانـم, اما پـدرم مـوافقت نكرده بنابرایـن آمدم مشهد و بعد از مدتى راهى قم شدم و در قـم تصمیم گرفتـم همه درسها را ببینم تا هر كدام را پسندیدم به همان درس بروم, كه همیـن كار را هم كردم و از میان همه آن درسها, یكـى از درس امام و بعد از آن درس آیه الله آقامرتضـى حاج شیخ و دیگرى درس آیه الله العظمـى بـروجردى را مى رفتـم, و در درس فقه و اصول امام هـم مستمرا شركت مى كردم. در قسمت فلسفه هم یك مقدار از اسفار و یك مقـدار هـم شفا را از درس علامه طبـاطبـایـى استفـاده كردم ]. (1)


ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- برگرفته از كتاب آشنایى با ستارگان هدایت ص 19-23

دوشنبه 12/9/1386 - 14:22
دانستنی های علمی

حضرت آیه الله العظمى خامنه اى در تحقیق و نـویسندگـى سابقه درخشانـى دارنـد و از سـالهاى 42 و 43 كار نـویسنـدگـى را آغاز نمـودند كه تعدادى از آثار ارزشمنـد ایشان چاپ شـده و در دسترس عمـوم قـرار دارد. معظم له در ایـن زمینه مـى فـرمـایـد:
از سالهاى 42 و 43 به كار نوشتـن پرداختم. آثارى چند از تاءلیف و تـرجمه دارم. بعضـى چـاپ شـده است; مـاننـد صلح امـام حســـن علیه السلام, مسلمانان در نهضت آزادى هنـدوستان, گفتـارى در بـاب صبـر, آینـده در قلمـرو اسلام, ادعانـامه اى علیه تمــدن غرب, از ژرفاى نماز, طرح كلى اندیشه اسلامى در قرآن, زندگـى سیاسـى امام صادق علیه السلام, درست فهمیدن اسلام و تعدادى كه هنـوز در اختیار عموم قرار نگرفته است.
رهبر معظم انقلاب اهتمام خاصـى به امـر تحقیق دارنـد و علاوه بـر تحقیقـات گستـرده اى كه خـودشـان در زمینه هـاى گـونـاگـون علمـى داشته انـد, سعى وافرى در جهت تاءسیـس مراكز تحقیقاتـى, آنهم با وسـایل پیشـرفته عصـر كـامپیـوتـر از خـود نشـان مـى دهند. 1

 تالیفات :

1 ـ آینده در قلمرو سلام
2 ـ ادعانامه علیه تمدن غرب
3 ـ از ژرفاى نماز
4 ـ استفتاات
5 ـ نور ولایت
6 ـ بازگشت به نهج البلاغه
7 ـ بحثى در نبوت
8 ـ پاسخ به سوالات
9 ـ پرسش و پاسخ ( 5 مجلد)
10 ـ پژوهشـى در زنـدگـى امـام سجاد(ع)
11 ـ پیام انقلاب
12 ـ پیـام به كنگـره جهانى حضرت رضا(ع)
13 ـ پیـام به كنگـره هزاره شیخ مفید(ره)
14 ـ پیام بمناسبت هفته بسیج
15 ـ پیام و خطابه
16 ـ پیرامون عزدارى عاشور
17 ـ پیشواى صادق(ع)
18 ـ ترجمه تفسیر فى ظلال القرآن
19 ـ جلوه آفتاب
20 ـ چهار سال با مردم
21 ـ چهار ساله دوم
22 ـ چهار كتاب اصلى علم رجال
23 ـ حدیث وحدت
24 ـ حكومت در اسلام 2 جلد
25 ـ خط امام
26 ـ در بزرگداشت شیخ انصارى
27 ـ دررالفواید فى اجوبه القائد
28 ـ درس اخلاق
29 ـ درست فهمیدن اسلام
30 ـ درسهایى از نهج البلاغه
31 ـ در مكتب جمعه 7 جلد
32 ـ دیدگاهها
33 ـ راه امام راه ما
34 ـ رسالت انقلابى نسل جوان
35 ـ رسالت حوزه
36 ـ روح توحید درنفى عبودیت غیرخدا
37 ـ سخن آفتاب
38 ـ سیرى در زندگى امام صادق (ع)
39 ـ شهید آغازگر
40 ـ صلح امام حسن(ع)
41 ـ ضـرورت تحـول در حـوزه هاى علمیه
42 ـ طـرح كلـى انـدیشه اسلامـى در قرآن
43 ـ عطر شهادت
44 ـ عنصر مبارزه در زندگى ائمه
45 ـ فریاد مظلومیت
46 ـ قبسات النور
47 ـ كتـاب الجهاد (درس خارج معظم له)
48 ـ كوثر ولایت
49 ـ گـروههاى معارض در نهضتهاى انبیـا و در انقلاب اسلامى
50 ـ گزارش حوزه علمیه مشهد
51 ـ گفتارى در باب صبر
52 ـ گفتارى در باب حكومت علوى
53 ـ گفتارى در وحدت و تحزب
54 ـ مرد عمل ,جهاد,شهادت
55 ـ مسلمانان در نهضت هندوستان
56 ـ مصاحبه ها 2جلد
57 ـ منافقین ,دشمنان حكومت اسلامى
58 ـ منشور تداوم انقلاب
59 ـ منشور مطبوعات
60 ـ وظایف دانشجویان در انقلاب
61 ـ ولایت
61 ـ هشدارهاى مقام معظم رهبرى
62 ـ هنر از دیدگاه مقام معظم رهبرى . 2
و بسیـارى ازمقـالات و پیام هاى دیگر.


ــــــــــــــــــــــــــ
1- برگرفته شده از كتاب رهبرى فرزانه ازنسل كوثر ص 82 - 88
2- بر گرفته از نرم افزار بلاغ 2 بانك اطلاعات دفتر تبلیغات اسلامى و كتاب آشنایى با ستارگان هدایت ص 30

دوشنبه 12/9/1386 - 14:14
دعا و زیارت



فلسفه عبادت (1)

عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالی‏ترین نوع تذلّل و كرنش در برابر خداوند است. در اهمیّت آن، همین بس كه آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تكوین و تشریح) برای عبادت است. خداوند می‏فرماید:
»و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»[1]
هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است.
كارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است:
«و لقد بعثنا فی كلّ امّة رسولاً أن اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطّاغوت»[2]
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران، عبادت خدا بوده است.
روشن است كه خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد، «فانّ اللّه غنیٌّ عنكم»[3] و سود عبادت، به خود پرستندگان بر می‏گردد، همچنانكه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلّم ندارد.
آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وا می‏دارد (یا باید وادار كند) اموری است، از جمله:

1ـ عظمت خدا

انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می‏بیند، نا خود آگاه در برابر او احساس خضوع و فرو تنی می‏كند. آن سان كه در برابر یك دانشمند و شخصیت مهم، انسان خویشتن را كوچك و ناچیز شمرده، او را تعظیم و تكریم می‏كند.

2ـ احساس فقر و وابستگی

طبیعت انسان چنین است كه وقتی خود را نیازمند و وابسته به كسی دید، در برابرش خضوع می‏كند.
وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز، نیازمند به اوییم. این احساس عجز و نیاز، انسان را به پرستش خدا وا می‏دارد. خدایی كه در نهایت كمال و بی نیازی است. در بعضی احادیث است كه اگر فقر و بیماری و مرگ نبود، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی‏شد.

3ـ توجّه به نعمت‌ها

انسان، همواره در برابر برخورداری از نعمت‏ها، زبان ستایش و بندگی دارد. یاد آوری نعمت‏های بیشمار خداوند، می‏تواند قوی‌ترین انگیزه برای توجه به خدا و عبادت او باشد. در مناجات‏های امامان معصوم، معمولاً ابتدا نعمت‏های خداوند، حتی قبل از تولّد انسان، به یاد آورده می‏شود و از این راه، محبت انسان به خدا را زنده می‏سازد آنگاه در خواست نیاز از او می‏كند. خداوند هم می‏فرماید:
»فلیعبدوا ربَّ هذا البیت، الّذی أطعمهم من جوعٍ و ءامنهم من خوفٍ»[4]
مردم پروردگار این كعبه را بپرستند، او را كه از گرسنگی سیر شان كرد و از ترس، ایمنشان نمود.
در آیه‏ای دیگر است كه پروردگارتان را بندگی كنید، چون شما را آفرید.

4ـ فطرت

پرستش، جزئی از وجود و كشش فطری انسان است. این روح پرستش، كه در انسان فطری است، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به «خدا پرستی» می‏رسد، و گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف، به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوت‏ها كشیده می‏شود.
انبیاء برای ایجاد حسّ پرستش نیامده‏اند، بلكه بعثت آنان، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است.
علی ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: «فبعث اللّه محمّدا بالحقّ لیخرج عباده من عبادة الأوثان الی عبادته»[5] خداوند، محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ را به حق فرستاد، تا بندگانش را از بت‌پرستی، به خدا پرستی دعوت كند.
بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن، دعوت به توحید در عبادت می‏كند، نه اصل عبادت. زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد. مثل میل به غذا كه در هر كودكی هست، ولی اگر راهنمایی نشود، به جای غذا، خاك می‌خورد و لذّت هم می‏برد!
اگر رهبری انبیاء نباشد، مسیر این میل فطری منحرف می‏شود و به جای خدا، معبودهای دروغین و پوچ پرستیده می‏شود. آنگونه كه در نبود حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ و غیبت چهل روزه‏اش، مردم با اغوای سامری، به پرستش گوساله‌ی طلایی سامری روی آوردند.

فلسفه عبادات

احكام و برنامه‏های عبادی اسلام، همه حكمت و فلسفه دارد:
اولاً: به دلیل صدها آیه و حدیث، كه مردم را به تعقّل و تفكر فرا می‏خواند و هیچ مكتبی به اندازه اسلام به اندیشیدن دعوت نكرده است.
ثانیاً: یكی از انتقادهای شدید قرآن بر مشركان و بت پرستان، تقلید كور كورانه و بی دلیل از نیاكان است.
ثالثاً: خود قرآن، بارها در كنار بیان احكام و دستورها، به دلیل آن هم اشاره كرده است. امامان معصوم نیز در روایات، به بیان این حكمت‏ها پرداخته‏اند و دانشمندان اسلام، گاهی به تألیف كتاب هایی پیرامون این موضوع اقدام كرده‏اند.[6]
به علاوه، با پیشرفت دانش بشری، روز به روز پرده از اسرار احكام الهی و دستورهای دینی برداشته می‏شود و هر چه از عمر اسلام می‏گذرد، بر عظمت و جلوه‌ی آن افزوده می‏گردد.
با توجه به همه‌ی نكات فوق، یاد آور می‏شود كه:
1ـ لازم نیست دلیل همه احكام را، همه مردم در همه زمان‏ها بدانند. گاهی دلیل برخی از آن‏ها الآن روشن نیست ولی گذشت زمان، آنرا روشن می‏سازد.
2ـ در فلسفه احكام، تنها نباید نظر به فواید و آثار مادّی آن‏ها داشت و تنها به بعد اقتصادی و بهداشتی و... توجه كرد و از آثار روحی و معنوی آخرتی آن غافل بود.
3ـ كسی كه خدا را حكیم و دستورهایش را بر اساس حكمت می‏داند، نباید بخاطر اینكه امروز دلیل حكمی را نمی‏داند از انجام آن تخلّف كند. مریض، اگر بگوید: تا از خواص دارو آگاه نشوم مصرف نمی‏كنم، از درد خواهد مرد. البته باید دارو را مصرف كند و در صدد شناخت هم باشد.
4ـ در هر جا كه از قرآن و حدیث، دلیل محكمی بر فلسفه حكمی نداریم، بهتر است ساكت باشیم و با یك سری توجیهات و حدسیّات دلیل تراشی نكنیم.
5ـ اگر از بعضی اسرار جهان هستی آگاه شدیم، مغرور نشویم و توقع نداشته باشیم كه دلیل همه چیز را بدانیم.
6ـ از مدار عادی خارج نشویم و به دامن وسوسه‏ها نیفتیم، همچنانكه مردم در مراجعه به پزشك، خود را در اختیار او قرار می‏دهند یا برای تعمیر اتومبیل خود، مكانیك را سؤال پیچ نمی‏كنند (چون به آگاهی پزشك و مكانیك، اعتقاد و باور دارند) در مسائل دینی هم كه به قانون خدا گردن می‏نهند، باید بپذیرند و عمل كنند. چرا كه خداوند، هم مهربان‏تر است، هم داناتر و حكیم‏تر. هم آینده را می‏داند، و هم آثار ظاهری و باطنی و نهان و آشكار را.
7ـ اگر گوشه‏ای از اسرار حكم خدا را دانستیم، نباید خیال كنیم بر همه‌ی اسرار واقف گشته‏ایم. آنكه دست خود را در دریا فرو می‏برد، حق ندارد پس از بیرون آوردن دستش، به مردم بگوید: این همه‌ی آب دریاست، بلكه باید بگوید: از آب دریا، این مقدار به سر انگشت من رسیده است. آنكه فلسفه‌ی حكمی را بفهمد، نمی‏تواند خیال كند كه آنچه فهمیده، تمام است و دیگر جز آن چیزی نیست. مگر با عقل و فكر محدود انسانی، می‏توان به عمق احكامی كه از علم بی انتهای خدا سر چشمه گرفته، پی برد؟
8ـ همان عقلی كه ما را به فهمیدن فلسفه‌ی احكام دعوت می‏كند، همان می‏گوید: اگر جایی ندانستی، از آگاهانِ با تقوا بپرس. این همان تعبّد در مقابل اولیاء دین است.
اینك، پس از این مقدّمات، نمونه هایی را از قرآن و حدیث نقل می‏كنیم كه اشاره به فلسفه‎ی احكام دارد.

امّا قرآن:

درباره‌ی نماز می‏گوید: نماز، انسان را از فحشاء و منكر باز می‏دارد.[7]
در جای دیگر می‏گوید: نماز را برای یاد و توجّه به من بپا دار.[8]
و در جای دیگر: با یاد خدا، دل‏ها آرام می‏گیرد.[9]
درباره روزه می‏گوید: روزه بر شما واجب شد، تا آنكه اهل تقوا شوید.[10] چون بیشتر گناهان، از فوران غریزه‌ی غضب و شهوت است.
روزه، جلوی طغیان آنها را می‏گیرد و تقوا پدید می‏آورد. و به همین جهت، آمار جنایات و جرایم در ماه رمضان كاهش می‏یابد.
درباره‌ی حج می‏گوید: به زیارت حج بروند، تا منافعی فراوان بدست آورند.[11] فوائد و آثار اجتماعی و سیاسی حج، چیزی نیست كه جای شك و شبهه باشد.
درباره زكات می‏گوید: از مردم و اموالشان زكات بگیر، تا آنان را (از روح بخل و دنیا پرستی) پاك كنی.[12]
درباره قمار و شراب می‏گوید: شیطان توسّط آن‏ها میان شما دشمنی و كینه برقرار می‏كند و شما را از یاد خدا دور می‏سازد.[13]
و قصاص را، مایه حیات اجتماع می‏داند[14] چرا كه در جامعه، اگر جنایتكار، به كیفر نرسد، آن جامعه مرده و جنایت پرور و مظلوم كوب می‏شود و امنیّت (كه حیات اجتماعی است) از میان می‏رود.
این‏ها نمونه هایی از آیات قرآن بود كه به آثار و حكمت‏های احكام الهی اشاره داشت.

امّا حدیث:

از میان انبوه احادیث درباره‌ی این موضوع، تنها به چند جمله از یكی از سخنان امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در نهج البلاغه اشاره می‏كنیم:[15]
»فرض اللّه الایمان تطهیرا من الشرك و الصلوةَ تنزیهاً عن الكِبر و الزكوة تسبیباً للرّزق...»
خداوند، ایمان را برای پاكسازی از شرك، واجب ساخت و نماز را برای پاك ساختن از تكبر، و زكات را بعنوان سبب سازی برای رزق و روزی و...
ایمان به خدا، انسان را از افكار شرك آلود و عشق‏های پوچ و تكیه‌گاه‌های ناتوان نجات می‏بخشد.
نماز، كه توجه به سرچشمه‌ی همه‌ی بزرگی‏ها و استمداد از كانون قدرت و عظمت است، كبر را از انسان می‏زداید.
زكات، مهره‏های از كار افتاده‌ی جامعه را به كار می‏اندازد و محرومان و ورشكستگان را به نوا و قدرت می‏رساند و مهر و عطوفت نسبت به مردم را در دل‏ها زنده می‏سازد و محبّت مال و دنیا، از دل زكات دهنده بیرون می‏رود.

پی نوشت ها:

[1] . ذاریات/56.
[2] . نحل/36.
[3] . زمر/7.
[4] . قریش/3ـ4.
[5] . نهج البلاغه، خطبه 147.
[6] . مانند: علل الشرایع از صدوق و دهها كتاب درباره‌ی اسرار نماز و حج و... .
[7] . «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر» عنكبوت/45.
[8] . «اقم الصلوة لذكری» طه/14.
[9] . «الا بذكر الله تطمئن القلوب» رعد/28.
[10] . «لعلكم تتّقون» بقره/183.
[11] . «لشهدوا منافع لهم» حج/28.
[12] . «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم» توبه/103.
[13] . «یرید الشیطان ان یوقع بینكم العداوة و البغضاء و یصدّكم عن ذكر الله» مائده/91.
[14] . «ولكم فی القصاص حیاة...» بقره/179.
[15] . نهج البلاغه، صبحی صالح، حكمت 252، فیض الاسلام، حكمت 244.

منبع: پرتوی از اسرار نماز - محسن قرائتی

دوشنبه 12/9/1386 - 13:39
کامپیوتر و اینترنت
برای بالا بردن سرعت اعمال مختلفی كه در ویندوز انجام می شود می توانید از روش زیر استفاده كنید:
در پارتیشن بندی هارد دیسك خود یك درایو جداگانه كه فقط برای فضای مبادله استفاده خواهد شد جدا كنید. این درایو حداقل باید 200 مگا بایت فضا داشته باشد. در مسیر زیر :
Control Panel>System>Performance>Virtural memory
روی "let me specify my own setting" كلیك كرده و آن را روی درایوی كه به این منظور جدا كرده اید set كنید. اگر شما آن درایو را به اندازه 200 مگا بایت گرفته اید باید مینیمم مقدار را 150 مگا بایت و ماكزیم مقدار را 200 مگا بایت قرار دهید كامپیوتر خود را restart كنید باید یك بهبود محسوس در سیستم ملاحظه كنید.
 
 
دوشنبه 12/9/1386 - 13:35
اخبار
مناطق مغزی احساس جابجایی حسی کشف شد
گروهی ازدانشمندان هلندی موفق شدند برای اولین بار نورونهای افراد مبتلا به احساس جابجایی حسی را مشاهده کنند و نشان دهند که در سه فضای مختلف مغزی این بیماران تعداد زیادی اتصالات نورونی ناهنجار وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه آمستردام برای اولین بار نشان دادند که مغز افراد مبتلا به احساس جابجایی حسی با مغز گروه افراد سالم متفاوت است و در مغز این افراد در اولین مراحل ورود اتصالات نورونی بین فضاهای مغزی حواس و یک سری از همکاریهای ایجاد شده توسط آکسونها، اختلالات و ناهنجاریهایی مشاهده می شود.

افراد با احساس جابجایی حسی با تجربیات فراهنجاری حسی زندگی می کنند. برای مثال این افراد می توانند با دیدن اعداد، حروف و یا طعم غذاها رایحه ها و یا صداهایی را احساس کنند که واقعا وجود ندارند.

پدیده "احساس جابجایی حسی" نخستین بار در سال 1880 توسط "فرانسیس گالتون" معرفی شد. احساس جابجایی حسی، یک پدیده حسی است که مناطق مغزی مرتبط با آن تاکنون ناشناخته بود. در حقیقت در افراد با این ناهنجاری موانعی میان حالت های حسی وجود ندارند که این مسئله منجر به فعل و انفعالات ویژه ای میان حواس پنجگانه می شود.

به طور خلاصله در این نوع بیماران، تحریک یک نوع کانال حسی علاوه بر اینکه منجر به فعال شدن این کانال می شود، می تواند کانالهای حسی دیگر را هم فعال کند.

بر اساس گزارش نیچر، دانشمندان هلندی موفق شدند برای اولین بار با کمک تکنیکهای تصویربرداری ویژه، اعماق مغز این افراد را مشاهده کنند.

ازجمله تکنیکهایی که در این آزمایشات مورد استفاده قرار گرفت، DTI بود. این تکنیک می تواند قشر سفید مغز را نشان دهد. قشر سفید مغز محتوی نورون هایی است که زیر نورون های قشر خاکستری پنهان می شوند و ارتباطات نورونی را برقرار می کنند.

این محققان، با کمک این تکنیک، مغز افراد سالم و افراد مبتلا به رایج ترین شکل "جابجایی حسی" را مقایسه کردند. در این نوع جابجایی حسی رایج، حروف و اعداد نوشته شده به رنگ سیاه  به رنگ های دیگر دیده می شود و این حروف و اعداد رنگی در افراد مختلف به رنگ های متفاوتی تجلی می یابد.

در این آزمایش مشاهده شد که افراد دارای این پدیده، تعداد زیادی اتصال نورونی را در سه منطقه مغزی دارند. این مناطق شامل دایره "فیوزی شکل" راست واقع در نزدیک منطقه تجمع نورونهای پردازش رنگها و کلمات، شیار بین آهیانه ای چپ و کورتکس پیشانی هستند.

به گفته این دانشمندان، به احتمال زیاد بیشتر اتصالات مغزی این مناطق، بخشی از مکانیزمهای نورونی بر پایه جابجایی حسی را شکل می دهند.


امانت داری و اخلاق مداری


استفاده از این خبر فقط با ذکر منبع " خبرگزاری مهر " مجاز است.  
دوشنبه 12/9/1386 - 13:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته