• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1216
تعداد نظرات : 572
زمان آخرین مطلب : 1586روز قبل
خانواده
"حیاء" سرمایه ی مسلمان
اسلام به عنوان بزرگترین دین اخلاق است که تمام حالات یک مسلمان را از بزرگ و کوچک در نظر می گیرد و به تمامی جنبه های فردی و اجتماعی اهتمام می ورزد. رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) می فرمایند: «همانا من مبعوث شدم تا تمام کننده بهترین اخلاق ها باشم.» (روایت احمد)

همچنین میفرمایند: «کامل ترین شما در ایمان کسانی هستند که نیکوترین اخلاق ها را داشته باشند.» فردای قیامت، نزدیک ترین جایگاه به رسول الله (صلی الله علیه وسلم) از آنِ کسی است که نیکوترین اخلاق را دارا باشد .

یکی از مهمترین معیارها و نشانه‌های اخلاقِ نیکو، «حیاء» میباشد؛ زیرا رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) میفرماید: «هر دینی دارای وصف و نشانه‌ایست و وصف و نشانه‌ی ممتازِ اسلام، حیاء می‌باشد» و در حدیثی دیگر میفرمایند: «حیاء شعبه‌ایی از شعبه‌های ایمان است و حیاء همه‌اش خیر است و فقط خیر و خوبی را به ارمغان می‌آورد ».

ویژگیهای حیاء

1 حیاء، اخلاق زیبایی است که خدا آن را دوست دارد. «همانا خداوند عزوجل بسیار با حیاء است و عیب‌هایت را می‌پوشاند و حیاء و پوشش را دوست دارد.» (روایت ابوداود)

2 حیا از اخلاق رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) است و همانا او با حیاء ترین افراد است و «حیای او از دختری که خود را در چادر پیچیده ، بیشتر بود.» (روایت بخاری)

3 حیاء از جانب الله می باشد و بهترین راه برای رسیدن به طاعات و شتافتن به سوی خیرات و دوری و اجتناب از رذائل و گناه می باشد. «از خداوند متعال آن چنان حیاء کنید که حقِّ حیاء است».(روایت بخاری)

هر کس مغز و فکرش را از وسوسه‌های شیطانی و شکمش را از غذاهای حرام و همه بدنش را از شهوات و هواهای نفسانی، حفظ کند و مرگ و عذاب قبر را بیاد ‌آورد و هدف خویش را آخرت قرار دهد و از عیش ونوش دنیا دست بردارد، در حقیقت او حقِّ حیاء را اداء کرده است. (روایت ترمذی)

4 حیاء شاخه ایی از ایمان است و جایگاه ایمان بهشت است و بی حیائی و بی شرمی، شرّ و بدی است و بدی [انسان را]به دوزخ می برد. (روایت ترمذی)

5 حیاء همه اش خیر است و خیر و خوبی را به همراه می آورد. ( روایت مسلم و بخاری)

6 حیاء نشانه ایمان و خوبی هاست و بی حیائی و بی شرمی، نشانه نفاق و بی شرمی است.(روایت بخاری)

7 حیاء صاحب خود را زیبا و مزین می کند.
«ما كان الفحش فی شیءٍ إلا شانه و ما كان الحیاء فی شیءٍ إلا زانه.» (روایت ترمذی)
دشنام و ناسزا در هرچه باشد، آنرا زشت‌ می‌سازد و حیاء در هرچه باشد آنرا مزین و زیبا می‌سازد.

انواع حیاء

1 بالاترین درجه حیاء برای کسی است که در مقابل نعمتهای خدا شاکر باشد و درمقابل آن ناسپاسی و کفران نکند و در مقابلِ سختیها و بلاها، خدا را فراموش نکند؛ حرفهای کفرآمیز نزند و به درگاهش زبان اعتراض نگشاید و همیـشه اوامر خدا را اطاعت کرده و از محرمات دوری کند و از خداوند متعال در تمامی حرکاتش و لحظاتش بترسد، آنچنانکه سزاوار و شایسته است.

2 حیاء شخص در نفس خودش :
طوریکه مسائل و اسرار خانوادگی را برای دوستانش بازگو نکند و گناهان وکارهای زشت خود را برای دیگران نگوید؛ زیرا بازگو کردنِ گناه، گناه عملی زشت است؛ بلکه بر تزکیه و پاکی نفس خود حریص باشد و آن رابه سوی خیر و صلاح سوق دهد.

3 حیاء از مردم:
شخصی که از خدا و نفس خودش شرم دارد، طبعاً دارای اخلاق بزرگی است که حتی اثر آن را در رفتار با مردم می بیند و از انجام دادن اعمال و رفتار زشت در حضور مردم دوری می کند و همان طور که از خدا شرم می کند، از مردم هم شرم میکند.

4 حیاء با پدر و مادر:
انسان با حیاء هیچ وقت در مقابل پدر و مادر خود کمترین بی ادبی مرتکب نمی شود بلکه با بهترین اخلاق و رفتار با آنها برخورد می کند.
الله تعالی میفرماید: « فلا تقل لهمآ أف ولا تنهرهما » إسراء 23
به آنها (پدرومادر) حتی یک اُف هم مگو و بر ایشان فریاد نزن.
سیدنا ابوهریره (رضی الله عنه) پسر بچه ایی را دید که همراه مردی راه می رود فرمود؛ این کیست؟ گفت پدرم، فرمود هرگز جلو او راه نرو، قبل از او منشین و او را با اسمش صدا نزن. (یعنی او را هنگام صدا زدن بابا یا پدر بخوان، نه با اسم کوچکش.)

5 حیاء زن در پوشش و پاکدامنی؛
که بهترین وسیله برای حفظ و کرامت اوست و کسانی که آن را خدشه دار می کنند، خشم و غضب خدا شامل حالشان میگردد و در دنیا و آخرت خوار و ذلیل میشوند.

برادر عزیز! خواهر گرامی!

بیایید باهم گوشه‌هایی از زندگی خود و اطرافیان را بازبینی کنیم. چه اندازه آثار «حیاء» را در آنها مشاهده میکنیم؟

1 شخص مسلمانی که در خانه خود فیلم های مبتذل و کانال های مخرب ماهواره‌ای را برای خانواده و فرزندانش پخش می کند و آنها را بسوی زشتی‌ها و فساد سوق می دهد.

2 حضور زنان در کوچه و بازار، مجالس و عروسی‌ها با لباسهای تنگ و کوتاه و نازک... و لباسهایی که شبیه لباس مردان است.

3 کسانی که از مردم اموال زیادی را قرض میگیرند امّا در پس دادن آن در حالی که میتوانند، کوتاهی و ظلم می کنند.

4 کسانی که با مردم و دوستان با بهترین اخلاق و رفتار، برخورد میکنند امّا با پدر ومادر و خانواده خود بسیار بد زبان، ترش‌رو و عبوس هستند.

5 کسانی که با صدای بلند موسیقی و ترانه که فسق و فجور است، آرامش را از مردم می گیرند.

6 کسانی که آشکارا در حضور خانواده و مردم سیگار و قلیان می کشند و دود سمّی و کشنده‌اش را با بی‌شرمی تقدیم به دهان و بینی و حلق و ریه و قلب آنها می‌کنند.

7 کسانی که مال فراوانی را در راه شهوات و لذّت‌های حرام بکارمی برند امّا دریغ از انفاق و صدقه‌ای ناچیز.

8 کسانی که شب هنگام گناه می کنند، و الله عزّوجّل از سر لطف و رحمتش، بر گناهشان پرده می‌اندازد ؛ امّا خودشان صبح برای دوستانشان بازگو میکنند.اینها بیگمان شامل این فرموده رسول اکرم میشوند؛ «همه امت من بخشیده میشوند، الّا کسانی که گناه خود را آشکارا بازگو میکنند.»

راههای کسب حیاء

1 همواره خداوند را حاضر و ناظر بر رفتار و کردار خود بدانیم و در نهان وآشکار از او بترسیم .

2 تفکر در نعمت‌ها وعظمت خداوند متعال

3 شکرگذاری نعمتهای بی شمار خداوند متعال « لئن شکرتم لأزیدنکم » ابراهیم 7
اگر شکرگذار باشید، بیشتر دهم شما را

4 صادق بودن در رفتار و گفتار و دوری از دروغ

5 نشستن با صالحین و کسانی که متخلّق به اخلاق نیکو هستند.

6 خواندن سیرت صالحین و انسان های با اخلاق.


يکشنبه 30/10/1386 - 19:9
دعا و زیارت

روزه عاشورا، برای حرفه ای ها!

اگرتاجران حرفه ای فصل هر محصولی را خوب می دانند و خوب می دانند که چه وقتی برای عرضه آن و سود چند برابر مناسب است همینطور حرفه ای ها می دانند چه وقت چه عبادتی مناسب است!

تاجرهای ماهر به دنبال خوشی و نعیمی هستند که تمام شدنی نیست و این ممکن نیست مگر در بهشت، بهشتی که عرضش به اندازه آسمانها و زمین است...

اکنون به خودم و به تمام تاجرهای ماهر یادآور می شوم که... ما هم اکنون در موسمی هستیم که با فصل میوه و سبزی تفاوت دارد..

ما هم اکنون در فصل روزه قرار داریم! روزه؟ بله! رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «بهترین روزه بعد از رمضان روزه ماه خدا محرم است و بهترین نماز بعد از نماز فریضه نماز شب (تهجد) است» [به روایت بخاری ومسلم]

این دعوتی است به بهترین روزه بعد از رمضان؛ روزه ماه خداوند، ماه محرم که این موسمی است بسیار مناسب برای آن عبادت بزرگ

عبدادت روزه...

اما

اگر در درون خود احساس ضعف می کنیم و عزیمت اندکمان اجازه نمی دهد این ماه را بسیار روزه باشیم حداقل سعی کنیم بر اساس این حدیث ابن عباس رضی الله عنه روز نهم و دهم را روزه باشیم:

«وقتی رسول الله صلی الله علیه وسلم به مدینه رسید مشاهده کرد که یهود روز عاشوراء (دهم محرم) را روزه می گیرند، پس از آنان پرسید: این روزه چیست؟ گفتند: این روز خوبیست، این روزی است که در آن خداوند بنی اسرائیل را نجات داد و موسی [به شکرانه آن] در آن روزه گرفت. پس رسول الله صلی الله علیه و سلم گفت: به تحقیق که من از شما به موسی [نزدیکتر] و شایسته ترم، پس خود روزه گرفت و دستور به روزه آن داد» [به روایت بخاری ومسلم]

و همچنین بر اساس حدیثی که ابوموسی اشعری رضی الله عنه روایت می کند که: «یهود روز عاشورا را عید می داشتند، پس رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود شما آن را روزه بگیرید» [به روایت بخاری ومسلم]

و بر اساس روایت ابن عباس رضی الله عنهما که گفت: «روزی را ندیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم روزه اش را اهمیت دهد جز این روز، یعنی روز عاشورا و این ماه یعنی ماه رمضان» [به روایت بخاری]

و حدیث ابی قتاده رضی الله عنه که گفت: «از رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره روزه روز عاشورا پرسیدند پس فرمود: کفاره گناهان سال گذشته است».

و همچنین حدیث ابن عباس رضی الله عنهما که گفت: «هنگامی که رسول الله صلی الله علیه وسلم روز عاشورا را روزه گرفت و دستور به روزه اش داد، گفتند: ای رسول الله! این روزی است که یهود و نصاری آن را بزرگ می دارند. پس فرمود: هنگامی که سال آینده بیاید ان شاءالله روز نهم محرم را نیز روزه خواهیم گرفت. ابن عباس می گوید: سال بعد نیامد مگر اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم وفات فرمودند».
و در روایت دیگر آمده است: «اگر تا سال بعد زنده باشم روز نهم را نیز روزه خواهم گرفت» [به روایت مسلم]

و همچنین بر اساس حدیثی که ربیع دختر معوذ رضی الله عنها روایت کرده و فرموده است: «رسول الله صلی الله علیه وسلم بسوی محله های انصار پیام فرستاد که هرکه صبح را بدون روزه آغاز کرده ادامه آن را روزه بگیرد [به حرمت آن در ادامه روز چیزی نخورد] و هر که روزه دار است روزه اش را ادامه دهد. ربیع می گوید: ما آن روز را روزه می گرفتیم و فرزندانمان را نیز به روزه وامی داشتیم و برایشان عروسکهایی از پشم درست می کردیم وهرگاه یکی از کودکانمان برای غذا گریه می کرد آن عروسک ها را به او می دادیم تا اینکه وقت افطار فرا برسد». [به روایت بخاری ومسلم]

در این حدیث درسهای بسیاری جز اهمیت روزه عاشورا وجود دارد؛ همانطور که می بینید سلف این امت اهمیت بسیاری به تربیت فرزندان خود می دادند همانطور که در این حدیث آشکارا میبینیم این روش تربیتی قبل از سن تکلیف آغاز شده است. سلف این امت تنها به عادت دادن فرزندانشان برانجام فرایض تاکید نداشتند بلکه آنها را بر انجام نوافل و مستحبات نیز عادت می دادند...

اینجا باید این سوال را از خودمان بپرسیم که کجاست آن جدیت در تربیت فرزندانمان که متاسفانه خیلی از آنها بیشتر وقت خود را به این بهانه که هنوز کم سن وسال هستند در اماکن وقت کشی به سر می برند. ای کاش ما از این حدیث ضرورت شروع به تربیت فرزندانمان در سننین قبل از تکلیف را درک کنیم و آنان را بر اساسی محکم و جدی تربیت نماییم تا از آنان علمایی ربانی و دعوتگرانی صادق و فرماندهانی فاتح به بار آوریم.

يکشنبه 30/10/1386 - 19:8
دعا و زیارت
 

  برادرم ...   خواهرم ...

لطف و رحمت بی‌نهایت خداوند بر بندگانش تا جای است که بواسطه کوچکترین عمل نیك از گناهان و معاصی آنها درمیگذرد ؛ خوبیها را مضاعف می کند و بدیها... و بدیها را نه تنها مضاعف نمیکند بلكه آنها را به وسیله توبه و استغفار و اعمال نیک پاک میکند .

 

*إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ& [هود 114]

بدرستیكه حسنات ونیكیها، گناهان و بدیها را پاك می‌كنند.

 

 در ادامه، برخی از اعمالی که سبب پاك‌ شدن گناهان انسان میشود را به اختصار ذكر می‌نماییم.

تلاوت قرآن: رسول اکرم ح میفرماید مَنْ قَرَأَ حَرْفًا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فَلَهُ بِهِ حَسَنَةٌ وَالْحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا لاَ أَقُولُ (الم) حَرْفٌ وَلَكِنْ أَلِفٌ حَرْفٌ وَلاَمٌ حَرْفٌ وَمِیمٌ حَرْفٌ »[الترمذی] «هركس حرفی از كتاب خدا (قرآن) بخواند، یك حسنه ونیكی نصیبش می‌شود ؛ و هر حسنه 10 برابر می‌شود ؛ نمی‌گویم (الم) یك حرف است، بلكه (الف) یك حرف، (لام) یك حرف و (میم) یك حرف محسوب میشود.»

ذکر: ساده‌ترین و آسانترین عبادتی كه سبب پاك شدن گناهان میشود ، ذكر است ؛ كه گفتن آن برای زبان سهل و آسان امّا اجر و ثواب آن در میزان حسنات زیاد و سنگین میباشد. انسان در همه حالات (بجز در دستشویی و حمّام) میتواند ذكر بگوید؛ حتّی اینكار برای زنی كه در ایّام عادت ماهیانه است، هم منعی ندارد.

الف ذكر « سُبْحَانَ اللَّهِ ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ ، وَاللَّهُ أَكْبَرُ »

رسول اکرم ح میفرماید: « تَنْفُضُ الْخَطَایَا كَمَا تَنْفُضُ الشَّجَرَةُ وَرَقَهَا » [احمد]

 (این ذكر) گناهان را فرومی‌ریزد، همانطوری كه درخت برگهایش را فرومی‌ریزد.

در روایتی دیگر، رسول اکرم ح میفرماید: هر کس بعد از نماز، 33 بار « سُبْحَانَ اللَّهِ » و 33بار « الْحَمْدُ لِلَّهِ » و33 بار «اللَّهُ أَكْبَرُ » و در یکصدمین بار « لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ »بگوید، گناهان او بخشیده میشود؛ اگرچه (گناهانش) به اندازه کف روی دریا باشد. [مسلم]

ب ذكر « سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ »

رسول اکرم ح میفرماید: « حُطَّتْ خَطَایَاهُ ، وَإِنْ كَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ » هر کس در روز صد بار « سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ » بگوید، گناهان او بخشیده میشود اگر به اندازه کف دریا باشد. [متفق علیه]

ج ذکر « لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ » رسول الله  میفرماید: هرکس در روز صد بار این ذكر را بگوید، برایش ثواب آزاد کردن 10 برده، و همچنین 100 نیکی برای او نوشته میشود و 100 گناه از او پاک می شود و او را از شیطان حفظ میکند. [البخاری و مسلم]

د ذكر «استغفار» یا گفتن « أَسْتَغْفِرُ اللهَ »

رسول الله ص میفرماید: «اگر شخصی كه مرتكب گناه شده است، خوب وضو بگیرد و سپس 2 ركعت نماز بخواند و بعد از آن استغفار كند و از الله عزّوجّل طلب مغفرت نماید؛ خداوند او را می‌بخشد.» [ابوداود]

در حدیثی دیگر میفرمایند:« هركس «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ» بگوید، گناهانش بخشیده میشود؛ حتی اگر از میدان جهاد فرار كرده باشد.» [ابوداود]

 

هـ صلوات

 رسول الل ص میفرماید: «هر كس بر من یك صلوات بفرستد، خداوند بر او 10 صلوات (رحمت) میفرستد و از او 10 گناه پاك میكند و 10 درجه به درجات ایمان و مقام او نزد خداوند افزوده میشود.» [النسائی]

]اللَّهُمَ صَلِّ وَ سَلِّمْ عَلَى نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِهِ وَ صَحْبِهِ أَجْمَعِینَ[

وضو و اعمال پس از آن  

 الف وضو گرفتن : یكی از اعمالی كه سبب پاك شدن گناهان ما میشود، وضو است.

  از عثمان بن عفان س روایت شده كه رسول الله فرمودند: « مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ خَرَجَتْ خَطَایَاهُ مِنْ جَسَدِهِ حَتَّى تَخْرُجَ مِنْ تَحْتِ أَظْفَارِهِ » [مسلم]

هر كس وضو بگیرد و در وضو گرفتن دقّت كند، گناهانش از بدنش خارج میشود؛ بطوریكه گناهانش حتی از زیر ناخنهایش نیز خارج میشود

اذان و ذكر پس از آن

الف اذان گفتن :از جمله اعمالی كه كفّاره گناه انسان میشود، اذان است. ابوهریرة  از رسول الله  روایت میكند كه ایشان فرمود:

«الْمُؤَذِّنُ یُغْفَرُ لَهُ مَدَى صَوْتِهِ وَیَشْهَدُ لَهُ كُلُّ رَطْبٍ وَیَابِسٍ» [ابوداود وابن‌خزیمة والنسائی] موذن به اندازه‌ای كه صدایش پیش برود از گناهانش بخشیده میشود و هر تَر و خشكی (موجود جاندار و بی‌جانی) به نفع او گواهی و شهادت میدهد.

 در روایت امام احمد « یُغْفَرُ لِلْمُؤَذِّنِ مُنْتَهَى أَذَانِهِ وَیَسْتَغْفِرُ لَهُ كُلُّ رَطْبٍ وَیَابِسٍ سَمِعَهُ » [صحیح الترغیب] موذن به اندازه‌ای كه صدای اذانش پیش برود از گناهانش بخشیده میشود و هر تَر و خشكی (موجود جاندار و بی‌جانی) كه صدایش را بشنود، برای او طلب مغفرت می‌كند.

ب ذکر بعد اذان: « هر کس بعد از اذان«أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ, رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولاً وَبِالإِسْلاَمِ دِینًا» بگوید،گناه او بخشده میشود.» [مسلم]

نمازهای فرض وسنّت

تمامی نمازهای فرض و سنّت باعث كفاره گناهان میشوند.

رسول اکرم ص میفرماید: اگر مقابل خانه‌ی شما نهر آبی جاری باشد و شما روزی پنج بار خود را بشوئید، آیا چرکی بر بدن شما باقی می‌ماند؟ گفتند: خیر، چركی باقی نمی‌ماند. رسول اکرم فرمود: پس نمازهای پنج وقت همچنین است ؛ خداوند بوسیله آن گناهان را پاك كرده و از بین میبرد. [البخاری ومسلم]

در حدیث دیگر رسول اکرم میفرماید: نماز پنج وقت و جمعه تا جمعه کفّاره گناهان بین خود هستند؛ در صورتیكه از ارتكاب گناهان كبیره اجتناب شود. [مسلم]  


قدم برداشتن به سوی مسجد

رسول اکرم  میفرماید: «أَلاَ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَا یَمْحُو اللَّهُ بِهِ الْخَطَایَا وَیَرْفَعُ بِهِ الدَّرَجَاتِ».قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ.قَالَ:«إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَكَارِهِ وَكَثْرَةُ الْخُطَا إِلَى الْمَسَاجِدِ » [مسلم]

«آیا شما را راهنمایی نكنم به امری كه خداوند به سبب آن گناهان را پاك و درجات را بالا میبرد؟» گفتند: بلی ای رسول خدا فرمود: «وضو گرفتن در شرایط سخت (مثل گرما وسرما) و زیاد قدم برداشتن بسوی مساجد.»

نشتن در مسجد و انتظار نماز بعد از نماز

قال رسول الله ص : « الْمَلاَئِكَةُ تُصَلِّى عَلَى أَحَدِكُمْ مَا دَامَ فِى مُصَلاَّهُ الَّذِى صَلَّى فِیهِ ، مَا لَمْ یُحْدِثْ ، تَقُولُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ »[البخاری ومسلم]

«فرشتگان مادامیكه فرد پس از نماز در جایگاه نماز خود نشسته، برای وی دعا می‌كنند ؛ تا زمانیكه بی‌وضو نشود ؛ و می‌گویند: خداوندا او را بیامرز و مورد رحمت قرار بده.»

و نیز رسول اکرم میفرماید: «آیا شما را راهنمایی نكنم به امری كه گناهانتان را پاك و درجاتتان را بالا میبرد؟» گفتند: بلی ای رسول خدا. فرمود: انتظار نماز پس از نماز.»   

مثلاً اینكه بعد از نماز ظهر، به فكر نماز عصر باشیم.

صدقه دادن و کمک کردن به فقراء و مستمندان

قال رسول الله:«وَالصَّدَقَةُ تُطْفِئُ الْخَطِیئَةَ كَمَا یُطْفِئُ الْمَاءُ النَّارَ»[صحیح الترغیب]  «و صدقه گناهان را از بین می‌برد، همانطوریکه آب، آتش را از بین می‌برد وخاموش می‌سازد.» بهترین صدقه، صدقه‌ایست که در خاموشی و پنهانی داده شود.

 روزه روز عرفه : از ابوقتادة قال رسول الله  ص : «صِیَامُ یَوْمِ عَرَفَةَ أَحْتَسِبُ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُكَفِّرَ السَّنَةَ الَّتِى قَبْلَهُ وَالسَّنَةَ الَّتِى بَعْدَهُ

از ابوقتادة  روایت است كه رسول اکرم صفرمودند: «من از خداوند متعال امید دارم كه روزه روز عرفه، كفّاره گناهان یك سال قبل و یك سال بعد گردد.»

ج روزه روز عاشورا (دهم محرّم):

عَنْ أَبِى قَتَادَةَ الأَنْصَارِىِّ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ  سُئِلَ عَنْ صَوْمِ یَوْمِ عَاشُورَاءَ فَقَالَ « یُكَفِّرُ السَّنَةَ الْمَاضِیَةَ»[مسلم]

ازابوقتادة  روایت است كه از رسول اکرم ص در مورد روزه روز عاشورا سؤال شد. فرمود: «كفّاره گناهان یك سال گذشته است.»

د روزه دوشنبه و پنجشنبه :

رسول اکرم  دوشنبه و پنجشنبه را روزه می‌گرفت. گفته شد: یا رسول الله همانا شما دوشنبه و پنجشنبه را روزه میگیرید؟ فرمود: «همانا خداوند در روز دوشنبه و پنجشنبه هر مسلمانی را می‌بخشد و گناهان او را پاك می‌كند؛ بجز كسانیكه با هم قهرند؛ آنها بخشیده نمیشوند، مگر زمانیكه صلح کنند.» [احمد]

مصافحه کردن ودست گرفتن هنگام سلام

عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍس قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ح :«مَا مِنْ مُسْلِمَیْنِ یَلْتَقِیَانِ فَیَتَصَافَحَانِ إِلاَّ غُفِرَ لَهُمَا قَبْلَ أَنْ یَتَفَرَّقَا.» [السلسلة الصحیحة]

«هرگاه دو نفر مسلمان با هم ملاقات نمایند و مصافحه كنند (دست یكدیگر را بگیرند)، قبل از اینكه از یكدیگر جدا شوند، گناهانشان بخشیده می‌شود.»

عیادت مریض

عن علی س قال:«مَا مِنْ رَجُلٍ یَعُودُ مَرِیضًا مُمْسِیًا إِلاَّ خَرَجَ مَعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّى یُصْبِحَ وَكَانَ لَهُ خَرِیفٌ فِى الْجَنَّةِ وَمَنْ أَتَاهُ مُصْبِحًا خَرَجَ مَعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّى یُمْسِىَ وَكَانَ لَهُ خَرِیفٌ فِى الْجَنَّةِ» [ابوداود]

سیدنا علی س میفرماید: هر كس شامگاه به عیادت مریض برود، 70 هزار ملائكه همراهش خارج میشوند و تا صبح برای او طلب مغفرت می‌كنند و از انواع میوه‌های بهشتی برخوردار می‌شود؛ و هركس صبحگاه به عیادت مریض برود،70 هزار ملائكه همراهش خارج میشوند و تا شب برای او طلب مغفرت می‌كنند و از انواع میوه‌های بهشتی برخوردار می‌شود.

مریضی و درد و غم

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یُصِیبُهُ أَذًى مِنْ مَرَضٍ فَمَا سِوَاهُ إِلاَّ حَطَّ اللَّهُ بِهِ سَیِّئَاتِهِ كَمَا تَحُطُّ الشَّجَرَةُ وَرَقَهَا» [البخاری ومسلم]

هرگاه فرد مسلمان، به هرگونه مصیبت و ناراحتی مانند مریضی و غیره دچار شود، الله به سبب آن، گناهانش را فرومی‌ریزد؛ همانطور كه درخت برگهایش را فرومی‌ریزد.

در روایتی دیگر میفرمایند: «حتی الشوکة یشاکها» حتی اگر خاری به پای مومن برود، گناه او پاک میشود.

برداشتن هر گونه اذیتی(مانند سنگ و خار) از راه مردم

عَنْ أَبِى هُرَیْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ح قَالَ: «بَیْنَمَا رَجُلٌ یَمْشِـى بِطَرِیقٍ وَجَدَ غُصْنَ شَوْكٍ عَلَى الطَّرِیقِ فَأَخَّرَهُ ، فَشَكَرَ اللَّهُ لَهُ ، فَغَفَرَ لَهُ » [البخاری ومسلم]

 رسول اکرم میفرماید: « مردی در راهی قدم‌زنان می‌رفت، در راه شاخه‌ای خار یافت، پس آن را به كناری زد؛ خداوند اینكار او را قدردانی فرموده و بدین سبب گناهان او را بخشید. »

ودر پایان...

لازم به ذكر است كه تمامی کارهای نیک و اعمال صالح باعث از بین رفتن گناه می شود.

قال الله تعالی:

* إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَات *[هود 114]

 

سایت ایمان،سایت اهل سنت و جماعت

www.eeman.ir

 حسنات و نیكیها، گناهان و بدیها را پاك می‌كنند.

 

 

 

 

 

يکشنبه 30/10/1386 - 18:30
دعا و زیارت

  بسم الله الرحمن الرحیم 

صدف حجاب برای مرواید های امت محمد(ص)


الحمد الله و صلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و صحبه و من والاه

خواهرم !

خداوند متعال حجاب را برای زنان مسلمان واجب کرده است، و آن را یکی از راههای نجات و سعادت آنها قرار داده است ؛ حجاب نشانه ایمان و اطاعت از خدا و عفّت و پاکدامنی است و زنان را کرامت میدهد و آنها را حفظ می‌کند و بهترین و مهمترین وسیله برای تقوا و حیاء است و جامعه‌ای که زنان آن با‌حجاب هستند، جامعه‌ای با عزّت و باکرامت است و همیشه از بلا ها و فتنه ها محفوظ و مصون می‌ماند.

برای آشنایی بیشتر با ارزشهای حجاب، به آیاتی که در رابطه با حجاب هستند ، مراجعه کنید. (سوره احزاب آیه 33،36،53،59، و کل سوره نور)

 

شرایط حجاب اسلامی

1  پوشاندن همه بدن زن:

لباس می‌بایست تمام بدن زن را بپوشاند از سرتا پا. امروزه متأسفانه می بینیم خیلی از زنان گردنشان و بازوها و ساعدشان نمایان است یا اینکه بدون جوراب با پای لخت از خانه خارج می شوند درحالیکه خارج شدن با این وضعیت حرام و گناه بزرگی است.

2 لباس و چادر زن باید ضخیم باشد و نازک و شفاف نباشد:

چادر نازکی كه بدن زن از زیرآن نمایان است حجاب نیست ؛ بلکه خود فتنه‌ای بزرگ است که جامعه را بسوی فساد می‌کشاند و یکی از نشانه‌های قیامت است که پیامبر (ص)  بدان اشاره فرموده‌اند : «که در امت من زنانی پیدا می شوند که لباس پوشیده‌اند ولی عریان هستند و اینها وارد بهشت نمی شوند و حتی بوی بهشت هم به مشامشان

 نمی خورد.»

با استناد به این حدیث چادرهای نازک و شفّافی که امروزه زنان استفاده می کنند و دست و گردن و بدنشان مشخّص است ؛ حرام است و این زنان شامل زنانی هستند که پیامبر (ص ) آنها را جهنّمی معرفی کرده است.

3 لباس زن باید گشاد باشد و چسبیده و تنگ نباشد :

یکی از فتنه‌های دیگری که دامنگیر جامعه اسلامی شده است ، لباسهای تنگ است که بدن زنان را مشخّص میكند و برآمدگی‌های بدنشان را نمایش میدهد و باعث میشود که مردان را از راه عفّت و پاکدامنی خارج سازد و باعث فساد و شر میگردد،

 خواهران گرامی باید توجه داشته باشند که لباسشان باید از بالا تا پایین (از شانه تا انگشتان پا) یکنواخت و یک اندازه گشاد باشد و باید متوجه خطر لباسهایی که امروزه استعمار برای زنان طراحی می کند، باشند و مدلهایی که امروز در بازار است اکثراً غیرشرعی است.

4  و یکی از شرایط دیگر چادرآن است که خود چادر زینت نباشد:

بعضی از چادرها بجای اینکه حجاب باشند و زن را بپوشانند و زیبایی زن را پوشش دهند، خود وسیله‌ای شده‌اند برای زیباتر کردن زنان و زنان را بیشترمورد توجه قرار میدهد و نظر مردان را بیشترجلب می کند. چادرهایی که گلدوزی شده یا رنگهایی زیبا و طرحهای متنوع به کار رفته حرام میباشد ، چون باعث فتنه و فساد می‌شود.

5  لباس زن نباید شبیه لباس مرد باشد:

در حدیثی پیامبر (ص) می فرماید : «از ما نیست زنی که خود را شبیه مرد سازد و مردی که خود را شبیه زن سازد.»

در حدیثی دیگر می فرماید: « سه نفر فردای قیامت وارد بهشت نمی‌شوند و خداوند به آنها نگاه نمی‌کند(لطف و رحمت خدا شامل آنها نمیشود)»»»»««««)))) فرزندی که نافرمانی پدر و مادر کند، زنی که خود را شبیه مردان نماید، مرد بی غیرت.»

طبق این حدیث پیامبر (ص)  پوشیدن لباسهایی که شبیه لباس مردان است، برای زن حرام است که امروزه متأَسفانه در بین زنان و دختران مسلمان زیاد شده است و دختران و زنان مسلمان پیراهن، شلوار و لباسهای مردانه می پوشند و با آن در خانه و مکانهای عمومی ظاهر می شوند و به آن افتخار میکنند.

 در حالیکه خشم و لعنت خدا را برای خود می‌خرند یکی از چیزهایی که امت را هلاک میکند بی‌حجابی و بی‌عفّتی است.

 امروزه ما شاهد هستیم که گروههایی از امت به همین دلیل بوسیله سیل، زلزله، طوفان، امراض، انفجار در هواپیما و قطار و غیره هلاك می‌شوند.

مادران محترم باید توجه داشته باشند که خارج شدن دخترانشان با مانتوی کوتاه و شلوار حرام است و باید سعی داشته باشند که دخترانشان با مانتوی بلند و چادر خارج شوند، زیرا همانندی با مردان سبب میشود كه لعنت خدا شامل آنها شود و باید مراقب باشند که دخترانشان بدون حجاب خارج نشوند.

6 لباس و حجاب زن نباید خوشبو و معطّر باشد:

در حدیثی پیامبر(ص) می فرماید:«أَیُّمَا امْرَأَةٍ اسْتَعْطَرَتْ ثُمَّ خَرَجَتْ فمرت على قوم لیجدوا رِیحُهَا فَهِیَ زَانِیَةٌ وَكُلُّ عَیْنٍ زَانیة»،«هر زنی که عطر بزند، سپس [از خانه] خارج شود و از [کنار] گروهی رد شود تا بوی عطر او را احساس کنند، پس او زنا کار است و هر چشمی که او را می‌بیند، زناکار است».

استفاده کردن از عطر و خوشبویی در منزل برای شوهر ثواب دارد اما در صورتی که زن از خانه خارج شود حق ندارد با لباسی که در آن عطر استفاده کرده خارج شود چون باعث تحریک مردان میشود و آنها را به فتنه می‌اندازد و هر زنی که بوی عطر لباسش باعث فتنه شود، عذاب خدا دامنگیرش میشود. بترسید از روزی که هیچ پناهگاهی به جز الله ندارید.

خلاصه:

اشکالاتی در حجاب و چادر زنان

1 چادرشان تمام بدنشان را نمی پوشاند

2  چادرها نازک وشفّاف هستند.

3 چادرها زینتی و فریبنده هستند

4 چادرها خوشبو و معطّر هستند.

اشکالاتی در استفاده از چادر

1 چادر را دورگردن می پیچند و تمام لباسشان از عقب و جلو نمایان است.

2 چادر را بدون مقنعه می پوشند.

3 چادر را طوری می پوشند که موی جلوی سر و گاهی هم سایر اعضای بدنشان پیدا است.

 

 

يکشنبه 30/10/1386 - 18:14
اخبار

حجاب در میان دختران مسلمان آمریکا با توجه به تمام تبعیضها و نژادپرستی ها همچنان به مجبوبیت چشمگیر خود باقی است، ضمن اینکه مسلمانانی که در اقلیت به سر می برند تلاشهایی به منظور وحدت رویه و انسجام میان مساجد انجام می دهند تا هویت اسلامی خود را حفظ کنند.

 

محبوبیت حجاب و هویت اسلامی بین دختران آمریکا
علاوه بر افزایش شمار مسلمانان آمریکا، تعداد دختران نوجوانی که می‌خواهند هویت اسلامی خود را با رعایت حجاب در ایالت فلوریدای جنوبی بیان کنند، افزایش چشمگیری یافته است.
عاشیه موسی استادیار مطالعات اسلامی دانشگاه بین المللی فلوریدا گفت: به طور کلی تعداد دختران بین 18 تا 30 سال که در ایالت فلوریدا با حجاب و روسری مشاهده می شوند نسبت به یک دهه گذشته افزایش چشمگیری داشته است.
دختران مسلمان اظهار می دارند به واسطه حفظ حجاب می خواهند هویت اسلامی خود را بیان کنند.
از سوی دیگر اقلیت مسلمان جنوب فلوریدا نیز طی سالهای اخیر افزایش یافته اند و این ایالت در حال حاضر دربرگیرنده 70 هزار مسلمان است .
ایمی علی پزشکیاری که دختری محجبه دارد گفت: جامعه مسلمان این منطقه به قدری رشد کرده که جوانان آن از قدرت و شهامت پوشیدن حجاب برخوردارند.
اسلام حجاب را به عنوان اصول واجب پوشش برای زنان مسلمان تلقی کرده و آن را نماد دین نمی داند، روسری و حجاب مسلمانان پس از ممنوعیت سال 2004 حجاب در مدارس و نهادهای دولتی به بحث داغ اروپا تبدیل شد و پس از آن بسیاری از کشورهای اروپایی از این روند پیروی کردند.
اگرچه خانواده های جنوب کالیفرنیا هنوز هم نسبت به این امر که فرزندان آنها مورد تبعیض نژادی و هدف حملات نژاد پرستانه واقع شوند واهمه دارند. با گذشت شش سال پس از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر هنوز از بسیاری از مسلمانان آمریکایی نسبت به ادامه تبعیضها و باروهای نادرست به علت پوشش و هویتهای اسلامی معترض هستند.
اداره امنیت حمل و نقل آمریکا در ماه آگوست قانونی تصویب کرد که به موجب آن به مأموران فرودگاه اجازه می دهد هرفردی که دارای پوشش سر بود را مورد تفتیشهای دقیق تر قرار دهد.
خبرگزاری مهر گروه دین و اندیشه

چهارشنبه 26/10/1386 - 18:54
دعا و زیارت

چه زیبا هستند قصه هایی که انسان را به سوی خدا بازمی گردانند

 


قبل از روزی که پشیمانی و گریه فایده ای نداشته باشد... روزی که انسان می گوید ای کاش برای زندگانی ابدیم اعمال نیک می فرستادم... تمنا می کند که به دنیا بازگردد تا برای عبادت خدا تلاش کند... ولی چه کسی می تواند این فرصت را به او بدهد... دنیا دیگر برای او تمام شده...

چقدر گناه کرده ای؟... و چقدر نافرمانی؟... وچقدر کار امروز را به فردا انداخته ای؟...
آیا فرصت نداشتی؟... گمان کردی که چون جوانی نخواهی مرد؟........ سلامتی فریبت داد؟... جوانی گولت زد؟... مالت تو را فریفت؟...

و فراموش کردی و فراموش... سفر را فراموش کردی... قبر را فراموش کردی... به خدا قسمت می دهم اگر تمامی دنیا را داشتی... چه قدر می دادی تا در این روز نجات پیدا کنی؟... برادران و خواهرانم به خدا قسم سفر دراز است و توشه کم...

پس باید بازگردیم... بازگردیم قبل از اینکه در آن مکان تاریک و ظلمانی، تنها و غریب ، میهمان ناخوانده باشیم
آنجا که یا باغچه ای از بهشت، یا گودالی از جهنم خواهد شد.

عزیزان من
این داستان جوانی است که در خانواده ثروتمندی بزرگ شده بود... هیچ یک از خواسته هایش رد نمی شد...
بی هیچ ترسی به معصیت الله مشغول بود... سرخوش از کارهایش...
به آنها افتخار می کرد... شب و روز... و روز و شب، از دنیا چیزی نمی فهمید مگر آنچه که با آن پروردگارش را خشمگین کند...

ولی در همسایگی اش جوانی بود که جز طاعت خدا و قرائت قرآن و دعوت مردم به خیر، چیز دیگری نمی شناخت...
جوان عبادتکار با جوان گناهکار آشنا شد و با خودش گفت: چرا من سبب هدایش نباشم؟
و جوان گناهکار با خود گفت: چرا او را به کارهایی که خود انجام می دهم دعوت نکنم ؟
و هردو شروع کردند....

مومن پیوسته با او از طاعت خدا و گناهکار از جدیدترین فیلمها سخن می گفت...
تا اینکه در یکی از روزها دو دوست قرار گذاشتند که به گردش بروند...
منتظر آسانسور شدند... ولی هر چه صبر کردند آسانسور پایین نیامد
مومن رفت تا نگاهی بیاندازد ...، در آسانسور را باز کرد تا نگاهی بیاندازد
اما
ناگهان آسانسور بر گردنش فرود آمد...
جوان گناهکار تا به خود آمد دید که گردن دوستش قطع شده... او را در آغوش گرفت و همانند پدری که فرزندش و مادری که جگرگوشه اش را از دست داده گریه می کرد و فریاد می زد... برادرم، عزیزم جواب بده!

به خانه بازگشت در حالی که گریه می کرد و از آنچه از دست داده بود حسرت می خورد...
حالتش از شادی به اندوه ، از سینما به مسجد و از موسیقی به خواندن قرآن کریم عوض شد، و در یکی از روزها تصمیم گرفت که به عمره برود و بعضی از دوستانش را با هزینه خودش با خود ببرد...

آنجا او در کنار کعبه، با صدای بلند می گریست... و می گفت: به خدایم چه بگویم؟ چه کنم روزی که در درگاهش حاضر می شوم؟
و زار زار می گریست... گویی در همان روز فرزندش را از دست داده بود.

دوستانش تعریف می کنند: ما همان روز در مکه راه می رفتیم، می خندیدیم ، شوخی می کردیم و حرف می زدیم در حالی که چشمان او مملو از اشک بود ، سخن نمی گفت مگر با ذکر و استغفار و اشک چشم...
پیوسته می گفت:دوست من خدا رحمتت کند... اگر آنروز من جای تو بودم الان چه می کردم... از خدا می خواهم که مرا به تو ملحق کند قسم به خدا مشتاق دیدارت هستم...

از او سوال می کردیم چه کسی؟ می گفت کسی که مرا به این راه راهنمایی کرد و ناگهان سنگی از بالای ساختمان بر سر جوان سقوط کرد و او را به زمین انداخت... و درحالی که لبخند می زد گفت : برایم دعا کنید همانطور که برای دوستم دعا کردم و چشم از این جهان بربست...
آیا کسی هست که عبرت گیرد

چهارشنبه 26/10/1386 - 18:44
دعا و زیارت

نام "محمد" مورد پسندترین نام در بریتانیا

 

انتظار می‌رود كه نام "محمد" مورد پسندترین نام در بین اسامی كوچك افراد در بریتانیا شود.
به گزارش روز شنبه ایرنا به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس، سبب این امر میزان زیاد تولد فرزند پسر دربین مهاجران پاكستانی و بنگلادشی در بریتانیا گزارش شده است.
در سال گذشته تنها شش هزار و ‪ ۹۲۸‬نفر "جك" نام‌گذاری شدند در حالی كه تعداد نوزادانی كه نام "محمد" را به خود اختصاص دادند پنج هزار و ‪ ۹۹۱‬نفر بود.
"محمد انور"استاد مطالعات قوم شناسی در "دانشگاه وارویك" گفت: والدین مسلمان دوست دارند كه چیزی در اختیار داشته باشند كه ارتباط آنها را با دین شان نشان می‌دهد.
افزایش شمار زائران چینی
روزنامه كانادایی "ونكوور سان" در گزارشی نوشته است كه دولت چین با اعزام ‪ ۱۰‬هزار و ‪ ۷۰۰‬نفر از اتباع مسلمان خود به سفر حج موافقت كرده است.
این روزنامه روز سه‌شنبه نوشت كه این رقم در میان میلیونها مسلمان كه برای انجام مراسم سالانه حج در عربستان گردهم آمده‌اند، به مثابه‌ای قطره‌ای است.
به نوشته ونكوور سان، این موضوع بیانگر آن بوده كه ‪ ۲۰‬الی ‪ ۳۵‬میلیون مسلمان‌چین پس از سالها انزوا چگونه برای بازگشت به‌آغوش اسلام مورد استقبال قرار می‌گیرند.
ونكوور سان افزوده است: تصمیم چین در خصوص صدور مجوز برای مسلمانان خود در سفر به عربستان، بخشی از تلاش برای ایجاد روابط اقتصادی قویتر با كشورهای نفتی خاورمیانه است.
این روزنامه نوشته است: هزاران مسلمان چینی هرساله برای تحصیل به كشورهای مسلمان می‌روند و همزمان صدها مدرسه عربی زبان در مناطق مسلمان چین آغاز بكار كرده‌اند.



 
چهارشنبه 26/10/1386 - 18:42
دانستنی های علمی

اصفهان در آینه تاریخ

پرداختن به تنظیم وبررسی تاریخ گذشتگان از كانال صحیح آن، یكی از ضروریات ولوازم شناخت وحفظ اصالت فرهنگی وفكری هر ملتی می باشد. هر انسانی میان دو زمان گذشته وآینده حركت می كند ،دیدگاه انسان نسبت به این دو زمان، ترسیم كننده حال زندگی او می باشد. وبه عبارت دیگر ،كیفیت جهت گیری هر فرد در زندگی، وابسته به چگونگی انجام وظایف او در رابطه با آنچه كه از عمر وی ودنیا سپری شده وآنچه كه از هستی او ودنیا باقی مانده است، می باشد.

یكی از وظایف انسان در مورد زمان گذشته ، بازگشت به آن وعبور بر صحنه های حوادث واقع در آن است. مطالعه تاریخ، ریشه عمیق در فرهنگ قرآن واسلوب تربیتی آن دارد.تفحص در اخبار گذشتگان فواید بسیاری را به ارمغان آورده وتأثیرات سازنده ای بر شكل گیری فرهنگ درونی وبیرونی ملتها دارد كه به مهمترین آنان اشاره می نماییم:

1 شناخت واقعیتهای دینی وفرهنگی و... اقوام مختلف وروشن شدن بسیاری از مبهمات وشبهات
2 فهم تجربیات خوب وبد گذشتگان والگو برداری از آن در تنظیم موضع گیری های زندگی . حال در نظر داریم كه در این مبحث برگهایی از كتاب كهن تاریخ اصفهان را ورق زده ، تا بلكه بتوانیم شمه ای از دریای برجستگیهای آن را تبیین نماییم .

انگیزه انتخاب اصفهان در این تحلیل تاریخی را می توان در دو امر یاد كرد:

1 جایگاه ممتاز دینی وفرهنگی آن در عصور متوالی وطولانی اسلامی ، ونقش والای آن در تكوین وتدوین علوم دینی وعربی در عرصه های متعدد.
2 موقعیت خاص جغرافیایی وزیست محیطی این شهر.

تاریخ وعلت بنای اصفهان:
مطابق اقرار تاریخ دانان مشهو، پایه گذار بنای اولیه اصفهان، اسكندر بن فیلبس رومی بوده است. وسپس اتمام ساحت آن را انوشیروان بن قباذ به دست آذر شاپور عهده دار گشته است. آورده اند كه انگیزه بنای این شهر آن است كه جمعی از خبرگان طبیعت شناس دولت روم تقاضای یافتن منطقه ای را نمودند كه از آب وهوایی معتدل وگوارا وزمینی حاصلخیز وسرسبز برخوردار باشد، كه بعد از جستجوی فراوان، نقطه ای جز اصفهان را جامع این خصوصیات نیافتند. این شهر به واسطه پشتوانه محیط طبیعی ویژه اش، در طی هزاران سال قبل از اسلام، دارای تمدن كم نظیری بوده است وجه تسمیه این شهر: قبل از آنكه اصفهان به این نام در آید، دارای اسامی دیگری بوده كه برخی از آنان عبارتند از: ایرانشهر،جیّ، سارویه و... كه به مرور زمان به اسپهان واسپاهان واصفهان تغییر نام داد. در آثار باقی مانده از محققان عصور گذشته، با روایت گوناگونی در رابطه با وجه نامگذاری اصفهان با این نام مواجه می شویم كه به اهم وارجح آنان اشاره می كنیم :

1 سمعانی وابن خلكان روایت می كنند كه اصل فارسی آن سپاهان بوده وگفته شده كه علت نامگذاری آن است كه این خطه محل گردهمایی سپاهیان مناطق اطراف در مواقع رخدادهای بزرگ بوده است.
2 ابن كلبی می گوید: نام این شهر، منسوب به اصبهان بن فوج بن سام بن نوح علیه السلام می باشد.
3 به گفته محمد مهدی، آنچه كه به واقعیت نزدیكتر است، این است كه بعد از آنكه ملك فریدون با همكاری كاوه آهنگر واهالی اصفهان بر دشمنش ضحاك پیروز گشت ، ملك از شجاعت آنان به شگفت آمده و در ستایش آنان گفت: این شهر أسپاهان ( یعنی محل سپاه ومردمان دلیر وجنگجو) است وپس از آن این لفظ بر زبان مردم جاری گشته وبعنوان نامی برآن دیار ثابت گشت.

جریانات فتح اسلامی:
در باب فتح این شهر وچگونگی دخول آن به اسلام تاریخ نگاران اخبار گوناگونی را نقل می كنند كه در این مجال سعی شده است جریانات آن را از كانال روایات صحیح تر به تصویر كشیده،واز بیان اختلاف دیدگاه ها در این باره بپرهیزیم .آغاز ماجرا به سال 21 ه.ق پس از فتح نهاوند بر می گردد ، آنجا كه خلیفه راشد عمر بن الخطاب رضی الله عنه، در باره اولویت فتح مناطق اصفهان، فارس، آذربایجان، با هرمزان مشورت نموده واو در پاسخ می گوید: ای أمیر مؤمنان، اصفهان مانند سر است وفارس وآذربایجان به منزله دو بال می باشند. لذا اگر یكی از دوبال قطع گردد، یك بال دیگر سر را نگه می دارد. ولی اگر سر بریده شود طبعا هر دو بال می افتند. احتمالا این مشورت پس از آن صورت می گیرد كه یزدگرد سالانه جنگ هایی را علیه دولت اسلامی بر پا نموده وامنیت داخلی آن را به خطر می اندازد. لذا عمرفاروق در طی نامه ای عبدالله بن عبدالله بن عتبان انصاری را به همراه اهل بصره بسوی اصفهان گسیل داشت و از آن طرف ابوموسی اشعری را از سمت كوفه به همراه اهالی آن به كمك سپاه اسلام فرستاد. تا این كه دو سپاه اسلام و كفر در یكی از روستاهای اصفهان با هم تلاقی نموده و به نبرد پرداختند. پیرمردی بنام شهربراز جاذویه كه سمت مقدمه داری لشكر را داشت، درخواست مبارزه نمود و عبدالله بن ورقاء به مبارزه او رفته و از پایش در آورد و مردم اصفهان نیز پا به فرار گذاشتند، و نخستین روستا فتح شد و از آنجا به نام روستای پیر معروف گشت. سپس عبدالله بن عبدالله، جانشین شهر براز را به مبارزه طلبید، اما استاندار به صلح تن در داد و این نخستین روستایی بود كه فتح شد.

پس از آن به طرف جی لشكر كشی نموده و در آنجا نیز به مبارزه پرداختند .حاكم آنروز اصفهان كه فاذوسفان نام داشت نزد عبدالله آمد وخطاب به او گفت : یاران مرا مكش كه من نیز همراهان تو را نخواهم كشت، با من مبارزه كن، اگر من تو را كشتم یارانت باز می گردند، واگر تو مرا كشتی یارانم با تو صلح خواهند كرد. در تواریخ آمده كه پس از شروع درگیری فاذوسفان از این كار صرف نظر كرده واز ادامه جنگ ابراز ناخشنودی می كند، وبه عبدالله پیشنهاد صلح می دهد واینكه هر كس خواست بماند و جزیه دهد وهركس مایل به ماندن نباشد در رفتن آزاد باشد وزمینش از آن مسلمین باشد. نظر به اهمیت ومرتبت خاص فتح اصفهان، هركدام از كوفی ها وبصری ها گشودن آن را ادعا كرده اند، كه می توان بین این دو نظر اینگونه جمع بندی كرد كه سپاه فاتح متشكل از هر دوگروه صحابه ( بصری ها وكوفی ها ) بوده است. اما آنچه كه از روایات ثابت است، این است كه شخصی كه بطور مستقیم در این عملیات نقش داشته و بعنوان امیر مطرح بوده است عبدالله بن عبدالله می‌باشد.

اصحاب پیامبر در اصفهان:
در لابه لای تصاویر درخشان تاریخ اصفهان و نمونه‌هایی از شخصیت‌های نوع بشر مواجه می‌شویم كه خورشید بر بهتر از آنان نتابید. آری آنان همان دست پروده‌های مكتب آخرین پیام آور الهی هستند كه بعلت عدم گنجایش كافی از میان حدود بیست و چهار صحابی به برخی از آنان می‌پردازیم.

1 حسن بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهما 2 عبدالله بن زبیر بن عوام رضی الله عنهما فرزند اسماء بنت ابوبكر صدیق رضی الله عنهم 3 سلمان فارسی رضی الله عنهم كه زاده اصفهان بوده و جریان اسلام آوردنش معروف می‌باشد. ایشان در دوران خلافت عمر به دیار خویش قدم نهادند 4 ابوموسی أشعری رضی الله عنه: این صحابی جلیل القدر از جمله كسانی است كه در جریانات فتح اصفهان نقش بسزایی را ایفاء نموده است. در روایات آورده‌اند كه نماز خوف را به اهالی اصفهان آموزش دادند. 5 رافعه بن خدیج انصاری رضی الله عنه كه درزمان خلافت عمر رضی الله عنه وارد این شهر شدند 6 عبدالله بن ورقاء الریاحی رضی الله عنه: ایشان در عملیات فتح اصفهان نقش اساسی داشته و یكی از منتخبان عمر فاروق در سپاه اسلام بودند. 7 النابغة الجعدی رضی الله عنه: وی به همراه حارث بن عبدالله كه از جانب علی مرتضی و معاویه رضی الله عنهما فرمانداری اصفهان را بر عهده داشت؛ وارد آن شهر گشت، و در همانجا وفات نمود. 8 حمیمة الدوسی رضی الله عنه: وی از جمله افرادی است كه در سپاه ابوموسی اشعری جهت فتح اصفهان مشاركت داشته است. مشهور است كه وی بهنگام ورود به اصفهان مخلصانه گفتند: (اللهم إن حمیمة یزعم أنه یحب لقاؤك، اللهم إن كان صادقاً فاعزم له بصدقه، و إن كان كاذباً فاحمل علیه، و إن كره، اللهم لا ترجع حمیمة من سفره هذا). و خداوند دعایش را پذیرفت و در اثر بیماری اسهال در همان شهر جان باخته و بخاك سپرده شد. در روایت آمده است كه رسول الله صلی الله علیه و سلم به ایشان وعده شهادت دادند. 9 عبدالله بن عبدالله بن عتبان رضی الله عنه: درباره این شخصیت گرامی در بخش جریانات فتح توضیح داده شده است.

فضیلت اهل اصفهان و بلاد ایران:
برای به قلم كشیدن این برتری، ذكر حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را از هر كلامی بی‌نیاز می‌سازد. در صحیح مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده كه گویند: هنگامی كه سوره جمعه بر آن حضرت صلی الله علیه و سلم نازل گشت، ما نزد وی حضور داشتیم. وقتی این آیه را خواندند (و آخرین منهم لما یلحقوا بهم) مردی گفت: ای فرستاده خدا، آنها چه كسانی‌اند؟ پیامبر به او پاسخ نداد تا این كه دو یا سه بار تكرار نمودند. راوی می‌گوید كه سلمان فارسی آنجا نزد ما بودند، پس رسول الله دستشان را بر او گذاشته و فرمودند: اگر چنانچه ایمان در ستاره ثریا باشد مردانی از ایشان آنرا بدست می‌آورند.

و نیز شیخ الاسلام ابن تیمیه در كتاب اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة اصحاب الجحیم می‌آورد كه تابعی نامدار سعید بن مسیب می‌گوید: اگر نه این بود كه مردی از قریش هستم، آرزو می‌كردم كه از مردم اصفهان بودم. نظر به این امتیازات ارزنده، این شهر در ادوار مختلف محل هجرت و اقامت مردم از ممالك اطراف بوده است، همچون بسیاری از قبایل عرب كه از جمله آنها می‌توان به بنی ثقیف و بنی تمیم و بنی خزاعه و عبدالقیس و بنی ضبّة اشاره كرد. و درخشیدن علماء و فضلاء و اهل فنون و تجارت در این شهر از ثمرات این رونق رفت و آمد می‌باشد.

دوران طلایی اسلام:
اصفهان در ادوار بعد از تشرف به اسلام، حامل بسیاری از درخشندگیها و برجستگیها در ابعاد گوناگون بوده است. از همان سالها و قرون نخستین اسلامی، این شهر از حمل عالمان ربانی و كم نظیر بر خود می‌بالیده است. دانشمندانی كه نقش بسزایی را در تدوین و تكوین علوم اسلامی و ادبیات عرب ایفاء نموده‌اند و جهان اسلام در طول تاریخ تا به امروز از آثار پر بركت آنان بهره جسته و می‌جوید. اكنون نمونه‌هایی از دُرهای گران دریای وسیع علم و تقوای اصفهان را ذكر می‌كنیم تا به توفیق خدا پرده از حقایق برداریم و بهتر با واقعیت‌های گذشته این دیار آشنا گردیم.

1 ابونعیم اصفهانی: نام این شخصیت همچون ستاره‌ای درخشان در آثار اسلامی پرتو افكنی می‌كند. تولد او به سال 334 هجری قمری بوده و در یكم محرم سال 430 هجری قمری در اصفهان جهان را وداع گفتند از آثار او می‌توان، حلیة الأولیاء و طبقة الأصفیاء، دلائل النبوة، تاریخ أصبهان، المستخرج علی صحیح المسلم و .........را نام برد.

2 راغب اصفهانی: یكی دیگر از رجال نمونه این سرزمین در قرن 4 هجری قمری كه تفكرات و اندیشه‌اش را درجهت شكوفایی معانی كتاب و سنت متمركز نمودند. برخی از كتب او كه تا به اكنون جزء ضروریات طلاب علم و محققان است عبارتند از: المفردات فی غریب القرآن، جامع التفاسیر، رسالة فی كلمات الصحابة، انسان و سعادت دو جهان (ترجمه فارسی) و ...

3 ابوسلیمان داود بن علی بن خلف اصفهانی مشهور به داود ظاهری: كه مؤسس مشرب فقهی ظاهریه است. اجداد وی از اصفهان بودند و خود در سال 202 هجری قمری در كوفه متولد شده و به سال 270 هجری قمری در بغداد دار فانی را وداع گفت.

4 احمد بن حسین اصفهانی مشهور به ابوشجاع، متوفی سال 500 هجری قمری كه از جمله آثار او می‌توان به غایة الاختصار(متن أبی شجاع) در فقه شافعی، تفسیر المجرد و ... اشاره كرد. و همچنین بسیاری از دانشمندان برجسته دیگر كه مجالی برای تعریف آنان نیست.

تحلیلی بر أدیان و مذاهب اصفهان:
برای بررسی ادیان و مذاهب رائج در این شهر، از دو جهت وارد بحث شده و ابتدا آیین قبل از اسلام و سپس مذاهب دوران بعد از دخول اسلام را مورد مطالعه قرار می‌دهیم:

1 مورخان، مردم اصفهان را در ادوار قبل از اسلام به سه شاخه تقسیم می‌نمایند: ابتدا پیروان آیین زرتشت و مجوس، كه مظهر اصلی اصفهان بود و سلمان فارسی نیز از میان آنان بوده است. گروه دوم مردم تابع كیش مسیحیت بوده‌اند و عده‌ای نیز از آیین یهودیت پیروی می‌كردند.
2 پس از دخول اسلام به این شهر، برخی از آتشكده‌ها به مسجد مبدل گشتند. نخستین مسجد بنا شده در آن دیار مسجد خشینان است كه توسط ابوخنّاس مولای عمر فاروق در زمان خلافت علی مرتضی بنا شد. وضعیت بر این منوال گذشت كه اهل سنت و جماعت در اصفهان استقرار یافتند تا این كه در زمان بنی امیه، خوارج بر آن چیره شدند. اما ماندنشان به طول نیانجامیده و والی اصفهان عتاب بن ورقاء كه از جانب مصعب بن زبیر در آن دیار گماشته شده بود، آنان را از آنجا رانده و ناگزیر به اهواز گریختند. بار دیگر اهل سنت كه متشكل از شوافع و احناف بودند بر آن مستولی شدند. و تعدادی بسیار اندكی از شیعیان نیز در آن سكونت داشتند. تا این كه اسماعیلی‌ها با برپا نمودند. اما فقیه شافعی ابوالقاسم خجندی فتوای قتلشان را صادر كرده و آنان نیز از آن منطقه رانده شدند. پس از مدتی با شروع فتنه مغول و برپا شدن آتش اختلاف میان شوافع و احناف، بستری مناسب برای افول ستاره اهل سنت در اصفهان فراهم گشت. آری، پس از قرنها درخشش و بالندگی و به بار نشستن ثمرات پر بهای توحید، كرسی حكومت ایران زمین اسیر چنگ‌های پلید حكام صفویه گشته و آن جایگاه ممتاز این سرزمین كهن، قربانی این مردان خونخوار گردید. در سال 908 هجری قمری بنیان گذار سلسله صفویان، شاه اسماعیل كه زاده تصوف و یهودیت بود، با بكارگیری مسلك خشونت و زور، مردم نواحی مختلف ایران و از آن جمله اصفهان را وادار به ترك مذهب نمود. جهانگرد نامی ابن بطوطه در طی مسافرتی كه در سال 726 هجری قمری به اصفهان داشته است و شاهد بر این وضعیت بوده می‌گوید: اصفهان از بزرگترین و زیباترین شهرها است اما اكنون بیشتر نواحی آن بر اثر فتنه‌هایی كه میان روافض و اهل سنت برپا شده ویران گشته است. و نیز جهت تبیین واقعیات این مرحله، كتاب شاه اسماعیل صفوی مرشد سرخ كلاهان (قزلبا شها) كه به قلم یكی از مؤرخین شیعه نوشته شده را ورق زده و بخشی از آنرا بازگو می‌نماییم:

جشن آدم سوزی در اصفهان:
"شاه از یزد به سوی طبس حركت كرد. به روایت لبّ التواریخ: قریب به یك هفته در آنجا اقامت گزیدند و هفت هزار نفر در آن مناطق را به قتل رسانیده بودند و آوازه ایشان در تمام خراسان شایع گشت. به دنبال كشتار بی‌رحمانه شاه اسماعیل وارد اصفهان شد در طول این مدت جسد حسین كیای چلاوی، و قفس رئیس محمد كره را همراه داشت. در این شهر شاه اسماعیل در حضور ایلچی روم جشن آتش سوزی برپا كرد.

كشتن‌های بی‌دلیل:
ورود شاه اسماعیل به اصفهان با فجایع دیگری نیز همراه بود. لشكر او از هرجا عبور می‌كرد نه تنها خون و آتش بلكه قحطی و گرسنگی و كمبود مواد غذایی را باعث شد."

از این تاریخ، آن نشاط علمی و جایگاه والای دینی از اصفهان بربست و به عنوان مركز حكومت خونخواران صفویه سرنوشتش را دنبال نمود. پیگیری بیشتر واقعیات تازه با استناد به تواریخ معتبر را به خوانندگان پژوهشگر واگذار می‌نماییم.
(والله اكبر و لله الحمد)


منابع و مآخذ: طبقات المحدثین باصبهان و الواردین علیها، البدایة و النهایة، تاریخ الاسلام، سیر اعلام النبلاء، مقدمة الذریعة الی مكارم الشریعة، لغت نامه دهخدا، تاریخ طبری، سیمای صادق فاروق اعظم، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة أصحاب الجحیم، مقدمه‌ی دكتر عبدالغفور بلوچی بر طبقات ابی الشیخ، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، شاه اسماعیل صفوی مرشد سرخ كلاهان.


چهارشنبه 26/10/1386 - 18:39
دعا و زیارت

با دست چپ فنجان تان را برگردانید

وقتی قهوه ات را خوردی اول نیت كن،‌بعدش فنجان را به اینصورت وارونه كن بگذار چند دقیقه بمونه تا بعدش فالت را بگیرم...... من كتاب فال قهوه را تازه خریدم،‌دارم كم كم یاد می گیرم..........................

متولدین خرداد ماه را نگاه كن ببین چی نوشته؟...... پیدا كردم!! نوشته: منتظر طالع سعد و مساعدت ستارگان باشید. همه رویدادهایی كه تا این لحظه تجربه كرده اید آفریده اندیشه ها و اعتقاداتی است كه در گذشته داشته اید. اگر خواهان زندگی شادی هستید.........................

خاله ام می گه یه فالگیری پیدا كرده كه كارش حرف نداره ، تو یك نگاه همه چیز را به تو می گه، قرار همین سه شنبه با مادرم بریم پیشش..............................

بله، این حكایتها را شاید بارها دیده، شنیده و یا از روی نادانی خود مرتكب آن شده ایم،
افرادی كه دور هم نشسته تا ببینند قهوه و فنجان برایشان چه تصویری می كشد. یا دستانی كه صفحه های مجلات را ورق می زنند تا طالع خویش را بیابند و یا پاهایی كه راه را برای رسیدن به فالگیری كه شهره آفاق شده می پیمایند تا ببینند آیا موفق به ازدواج می شوند یا نه؟... آیا گمشده شان را پیدا می كنند و آیا.....
ما فقط برای سرگرمی و خنده این كارها را انجام می دهیم، اعتقادی نداریم.........
اكنون، چه به این كارها اعتقاد دارید یا نه،‌شما را به خواندن این چند خط دعوت می كنم :
انسانها همیشه كنجكاو بوده اند كه بدانند در آینده چه اتفاقی می افتد و چه در انتظار آنهاست، در پس پرده چه می گذرد و فردا اقبال به كه روی می آورد، آیا خوشبخت می شوند یا بدبخت ،‌پولدار می شوند یا فقیر و شاید همین غریزه باعث شده كه شیطان انسان را تشویق به كارهایی بكند كه بعضا خود انسان با علم به واهی بودن آن باز هم از انجام آن دست بر نداشته و از آن لذت هم ببرد و ثروت و وقت خود را در آن صرف كند.
اما اگر به كلام خداوند عزوجل برگردیم و درباره حقیقت علم غیب جستجو كنیم به این آیات برخورد خواهیم كرد:
قل لا یعلم من فی السماوات والأرض الغیب إلا الله سوره نمل آیه 65
بگو آنهایی كه درآسمانها و زمین هستند غیب را نمی دانند مگر الله
إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیر. آیه 34 لقمان
آگاهی از فرا رسیدن قیامت ویژه خدا است، و اوست كه باران را می باراند و مطلع است از آنچه در رحمهای (مادران) است و هیچكسی نمی داند فردا چه چیز فراچنگ میاورد و هیچكسی نمی داند كه در كدام سرزمینی می میرد. قطعا خدا آگاه و با خبر است.
عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا. آیه 26 سوره جن
داننده غیب خدا است و هیچكسی را بر غیب خود آگاه نمی سازد.

حال كه می بینیم خداوند متعال صراحتا اعلام می كند كه غیر از او كسی از غیب آگاهی ندارد پس آیا رفتن به سراغ فالگیرها یا انجام دادن كارهایی به منظور اطلاع از آینده با ایمان به آیات خداوند و تصدیق آنها منافات ندارد؟
و اگر به سیرت رسول الله صلی الله و علیه و آله وسلم بنگریم خواهیم دید كه ایشان كه به سوی تمامی انس و جن مبعوث شده نیز چنین ادعایی نكرده و الله سبحانه و تعالی بوده كه از طریق وحی ایشان را از اتفاقات آینده و غیب با خبر می ساخته و خداوند به پیامبرش صلی الله و علیه و سلم می فرماید كه بگو: وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ. آیه 188 سوره اعراف
اگر غیب می دانستم منافع فراوانی نصیب خود می كردم و اصلا شر و بلا به من نمی رسید ،‌من كسی جز بیم دهنده و مژده دهنده مؤمنان نیستم.
و آنگاه كه به سنت رسول الله صلی الله و علیه و آله و سلم بنگریم این احادیث را خواهیم یافت:
عن صفیة، عن بعض أزواج النبی صلى الله علیه وسلم عن النبی صلى الله علیه وسلم. قال "من أتى عرافا فسأله عن شیء لم تقبل له صلاة أربعین لیلة" رواه مسلم
هركس به نزد عرافی ( كسانی كه ادعا می كنند می توانند گم شده ها را پیدا كنند و از غیب خبر دهند،‌و بعضی از علما طالع بینها را هم جزو عراف به حساب آورده اند) و از او چیزی درخواست كند نماز چهل شبش قبول نخواهد شد.
و امام احمد از ابوهریرة رضی الله عنه روایت می كند كه گفت: رسول الله صلی الله و علیه وآله و سلم فرمود:( من أتی عرافا او كاهنا فصدقه بما یقول فقد كفر بما أنزل علی محمد.)صححه البانی
هر كس به نزد عراف یا كاهنی( مصداق اصلی فالگیران دوره ما) برود و گفته های او را تصدیق كند همانا به آنچه بر محمد صلی الله و علیه و آله و سلم نازل شده كفر ورزیده.

بعضی از علما در جمع این احادیث گفته اند كه اگر شخصی برای سرگرمی به نزد عراف یا فالگیر برود به مجرد رفتنش نماز چهل شبانه روز(در بعضی از روایتها به جای چهل شب ،‌چهل شبانه روز آمده) او پذیرفته نمی شود ولی اگر با قصد و نیت نزد فالگیر برود و سخنان او را تصدیق كند دچار كفر و شرك شده است.
پس می بینیم كه مسئله بسیار مهم و خطرناك است و جای شوخی ندارد ، چرا كه هركس به نزد فالگیر برود یا آن را تصدیق كند گویی اعتقاد دارد كه در جهان غیر از خداوند هم كسانی از جای دیگر به علم غیب دسترسی دارند كه این اعتقاد عین كفر و شرك است و این افراد در واقع دچار شرك مركب شده اند زیرا این اعتقاد باعث می شود كه اگر در تنهایی و دور از چشم دیگران بخواهند كاری را انجام بدهند به جای اینكه خوف خداوند را در دل داشته باشند از این می ترسند كه مبادا فلان ساحر یا كاهن از احوال غیبی من به فلانی و فلانی خبر بدهد و آبرویم برود كه این ترس مسلما شرك است زیرا در عوض ترس از خداوند ویا به همراه ترس و خوف از خداوند در نفس او وارد شده است.
با این وجود ممكن است این شبهه برای خیلی ها بوجود بیاید كه پس چرا گاهی اوقات سخنانی را كه فالگیران و كاهنان به مردم می گویند درست از آب در می آید. مثلا آدرس گمشده ای را می دهند و همانجا پیدا می شود و یا چیزهایی می گویند كه راست است؟
و این همان سؤالی است كه از رسول الله صلی الله و علیه و آله وسلم پرسیده شد:
عن عائشة رضی الله عنها قالت:
سأل رسول الله صلى الله علیه وسلم ناس عن الكهَّان، فقال: (لیسو بشیء). فقالوا: یا رسول الله، إنهم یحدثوننا أحیاناً بشیء فیكون حقاً، فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: (تلك الكلمة من الحق، یخطفها الجنی، فیُقرُّها فی أذن ولیِّه، فیخلطون معها مائة كذبة). متفق علیه
از ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها روایت است كه فرمود: از رسول الله صلی الله و علیه وآله و سلم در مورد كاهنان سؤال شد ،‌ فرمود: چیزی نیستند. گفته شد ای رسول خدا آنها گاهی به ما چیزهایی می گویند كه حقیقت دارد،‌رسول الله صلی الله وعلیه وآله وسلم فرمود: آن كلمه ای از حق است كه كه جنی آن را ( از ملائكه در ابرها) می دزدد( استراق سمع می كند) و سپس آنرا با صد دروغ مخلوط كرده و درگوش دوستش (كاهن) می خواند.

پس اكنون واضح شد كه كاهنان از طریق جن ها و جن ها هم از طریق استراق سمع از فرشتگان بعضی از حقایق را كسب می كنند. ولی با این وجود امروزه بیشتر فالگیرها این كار را هم نمی كنند و بلكه با استفاده از علم روانشناسی و دغل ونیرنگ سر انسانهای ساده لوح و كم ایمان را كلاه می گذارند تا متاع قلیلی به دست بیاورند،‌همان پولی كه رسول الله صلی الله و علیه وآله و سلم آنرا خبیث نامیده ( و حلوان الكاهن خبیث) رواه مسلم.
كمی فكر كنیم ،‌ اگر این فالگیران و كاهنان بدبخت چیزی می دانستند اول برای خود كاری می كردند مثلا گنجی پیدا می كردند، سهام سودمندی در بازار بورس می خریدند و یا هزاران كار دیگر، به جای اینكه برای به دست آوردن اندكی پول سر این و آن كلاه بگذارند.
حال من این سؤال را از كسانی می كنم كه می گویند ما برای سرگرمی فال قهوه می گیریم ،‌طالع بینی مجله را می خوانیم و یا نزد فالگیر می رویم: به نظر شما آیا در كارهایی كه ارتباط مستقیم با عقیده و ایمان ما دارند می توان شوخی كرد؟ آیا اینها وسیله خوبی برای سرگرمی هستند؟
آیا خوف آن نمی رود كه دل انسان ناخواسته آنرا قبول كرده و تأثیر بپذیرد؟
من هیچ شكی ندارم كه آنهایی هم كه برای سرگرمی طالع بینی می خوانند یا به نزد فالگیر می روند اگر پیش بینی بدی برایشان بشود در دل خود ناراحتی و اندوهی را احساس خواهند كرد و اگر به آنها وعده پول ، ازدواج و موفقیت داده شود ،‌حداقل لحظاتی را در خوشحالی به سر می برند و لبخند بر لبانشان نقش می بندد.
برادران و خواهران، سرگرمی حلال و مفید بسیار زیاد است و بیشتر از آن است كه ما مجبور شویم برای سرگرمی ایمان خود را به خطر بیاندازیم . باید هوشیار باشیم تا فریب تبلیغات رنگارنگ هوسبازان را نخوریم و قبل از دست زدن به هركاری اوامر خدا و رسولش را جویا شویم تا ناخواسته مرتكب گناه و اشتباه نشویم.
پاك و منزه است پروردگار تو از توصیفهایی كه( مشركان ) می كنند، پروردگار عزت و قدرت، و درود بر پیامبران باد، و ستایش الله را سزاست كه پروردگار جهانیان است.

چهارشنبه 26/10/1386 - 18:36
دعا و زیارت
چهارشنبه 26/10/1386 - 18:32
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته