معلوم نیست به چه دلیلی یکی را تائید و همان را هم انتخاب کرد. البته فکر نکنید موضوع انتخاب همسر بوده که با این وسواس و دقت در موردش پرس وجو کرده و به این راحتی ها هم نتوانسته تصمیم بگیرد. شغل و رشته دانشگاهی هم نمی خواسته انتخاب کند. این همه تردید و تفکر فقط برای انتخاب یک دست لباس رسمی بوده است. بله؛ به همین سادگی، کاری که شاید برای خیلی ها در عرض چند دقیقه انجام شود و از نتیجه اش هم لذت ببرند، برای او و اشخاصی مانند او همین کار ساده هم می تواند به وظیفه ای سخت و طاقت فرسا تبدیل شود.
البته وقتی با خودش صحبت کنید و دلیل این همه تردید و نگرانی را بپرسید، جواب جالبی از او خواهید شنید. او می گوید دوست ندارد مرتکب خطا شود و نمی خواهد انتخابش اشتباه باشد. حتی درباره موضوع ساده ای مانند خریدن لباس هم مهم است که به اندازه کافی دقت داشته باشد و بهترین را انتخاب کند. رنگ مناسب، جنس خوب، طرح زیبا و مناسب حال او، قیمت منطقی و ده ها مورد دیگر در فهرستی قرار می گیرد که از نظر او پیش از انتخاب حتما باید بررسی و تائید شود.
مسلماً در پیش گرفتن چنین شیوه ای برای انتخاب های متعددی که در زندگی با آن روبه رو می شویم، کار منطقی و عاقلانه ای نیست، اما بی فکر انتخاب کردن هم راه حل خوبی نخواهد بود. به جای این کارها، باید روشی متعادل و مناسب برای انتخاب بهترین ها داشته باشیم تا به کمک آن همیشه در زمان مناسب، گزینه برتر را انتخاب کنیم.
اطلاعات درست برای یک انتخاب درست
نه می دانیم چه چیزی خوب است و نه از دلایل بد بودن موردی دیگر خبر داریم. در این مواقع همه چیز را می سپاریم به قدرت احساس و شهود و براساس آن پیش می رویم، به این امید که راه صحیح را انتخاب کرده باشیم و بدرستی هم آن را طی کنیم. از طرفی هم این انتخاب ها تمامی ندارد. از دوران خردسالی شروع می شود و تا سالمندی هم همراه مان خواهد بود. فقط نوعش تغییر می کند و موضوعی که قرار است در مورد آن انتخابی صورت گیرد. با این حال، تمام این انتخاب ها در یک مورد مشترک است و آن لزوم کسب اطلاعات و آگاهی درباره موضوع مورد نظر است. آن طور که دکتر مینا مجتبایی به «جام جم» می گوید: وقتی ما می خواهیم در زندگی انتخابی کنیم و قرار است یکی از گزینه های موجود را برگزینیم، در حقیقت باید چند موقعیت متفاوت را بررسی و آنها را با یکدیگر مقایسه کنیم تا بتوانیم از میان آنها بهترین مورد را انتخاب کنیم.
این روان شناس ادامه می دهد: مسلما برای انتخاب بهترین گزینه لازم است دانش، آگاهی، اطلاعات و تجربه کافی در مورد موضوع داشته باشیم.
حالا خیلی ها ممکن است بگویند تجربه نداشتن یا بی اطلاعی، مجوزی است برای اشتباه انتخاب کردن. در صورتی که دکتر مجتبایی این طرز تفکر را تائید نمی کند و می گوید: وقتی فرد در مورد موضوعی خاص، تجربه کمی دارد یا اطلاعاتش کافی نیست نباید این عوامل را بهانه ای برای انتخاب های اشتباه قرار دهد. در چنین مواقعی بهترین کار این است که از اطلاعات، دانش و تجربه های دیگران استفاده و به کمک آن بهترین ها را انتخاب کنیم.
آقای حسینی، اما می گوید باوجود کسب دانش و آگاهی و همین طور تجربه کافی در مورد انتخاب شغلش مرتکب اشتباه شده و حالا پس از گذشت 45 سال از زندگی نمی تواند به عقب بازگردد. او که از شغل و حرفه اش انتظار داشته او را به آرامش برساند و از او موجودی کامل و باتجربه تر بسازد، حالا در موقعیتی قرار گرفته که براساس گفته های خودش زمین تا آسمان با اهدافش تفاوت دارد. امروز آقای حسینی، مدیر یک شرکت تجاری است که از نظر مالی نیز در وضع خوبی قرار دارد، اما احساس خوشایندی به او نمی بخشد.
به همین دلیل هم دکتر مجتبایی تاکید می کند قبل از انتخاب بهترین گزینه، هدف خود را از انتخاب تان بررسی و آن را به طور دقیق مشخص کنید. به طوری که هدفتان به روشنی تعریف شده باشد و بدانید چرا می خواهید گزینه ای را انتخاب کنید و قرار است در آینده با این انتخاب به چه اهدافی دست پیدا کنید. پس از این، با دقت و توجه به موارد مختلف می توانید راحت تر گزینه ای را پیدا کنید که شما را به هدف تان می رساند.
سعی و خطا نداریم
در مورد همه انتخاب ها هم نمی توانیم گزینه های مختلف را اجرا کنیم و اگر نتیجه نداد، آن را تغییر دهیم. مسلما در مواردی مانند انتخاب همسر و ازدواج چنین کاری به این راحتی ها ممکن نیست و اگر فردی نتواند مورد مناسب را انتخاب کند، هزینه گزافی برای اشتباهش خواهد پرداخت. دکتر مجتبایی نیز با بیان این که منظور از بررسی کردن در مرحله اجرا چنین حالتی نیست، خاطرنشان می کند: قبل از انتخاب باید دقت کافی داشته باشید تا دچار چنین مشکلاتی نشوید. بنابراین چون هر انتخابی قابل جبران و بازگشت نیست و می تواند موجب آسیب دیدن فرد شود، بهتر است قبل از هر چیز با دقت و بررسی های مناسب دست به انتخاب صحیح بزنید.
کودکی، دورانی برای تمرین و انتخاب
مسلما انتخاب درست هم مهارتی است که باید آن را آموخت و مورد استفاده قرار داد، اما چه زمانی بهترین دوره برای آموزش این مهارت است و چه وقت دیگر برای این کار دیر شده؟ دکتر مجتبایی در این باره می گوید: اگر در دوران کودکی قدرت انتخاب کردن را به کودکان بیاموزیم و در عمل هم این موضوع را به آنها آموزش دهیم، بسیار کمک کننده خواهد بود. به این معنی که گاهی باید کودکان را آزاد بگذاریم تا خودشان انتخاب کنند و البته باید عواقب و نتایج انتخاب شان را هم ببینند و بپذیرند.
مسلما چنین روشی موجب می شود بچه ها تجربه بیشتری کسب کنند و نکات مختلفی را بیاموزند، اما به گفته این روان شناس، آزاد گذاشتن کودکان هم حد و مرزی دارد و آزادی نامحدود مد نظر نیست. به عبارت دیگر، بزرگ ترها باید گزینه های مناسب سن و شرایط کودکان را در اختیارشان گذاشته و سپس آنها را برای انتخاب کردن آزاد بگذارند. به عنوان نمونه زمانی که کودک می خواهد لباسش را انتخاب کند، شما می توانید لباس های مناسب را برای او تعیین کنید و از او بخواهید خودش یکی را از میان آنها انتخاب کند، نه این که او را به فروشگاه بزرگی ببرید و بخواهید لباس مورد علاقه اش را انتخاب کند. بنابراین در دوران کودکی، انتخاب ها هم باید براساس قواعد و قوانینی باشد که شما به عنوان بزرگ تر برای بچه ها تعیین می کنید و پس از آن، آنها هم بتدریج می آموزند چطور بهترین ها را انتخاب کنند.
به عبارت دیگر، بچه ها نه باید خیلی وابسته به پدر و مادر بوده و خودشان قدرت انتخاب نداشته باشند و نه بیش از حد آزاد گذاشته شوند.
چه کسانی نمی توانند انتخاب کنند؟
«خوب و بدش خیلی مهم نیست؛ انتخاب کردن خودش به اندازه کافی سخت است و دیگر به خوب یا بد بودن نتیجه آن فکر نمی کنم.» خانم رضوانی این جمله ها را می گوید و باور دارد انتخاب کردن یکی از سخت ترین کارهای دنیاست. شاید عجیب باشد، اما کم نیستند کسانی که نمی توانند براحتی انتخاب کنند و چنین قدرتی را ندارند که به گفته دکتر مجتبایی، این افراد معمولا کسانی هستند که اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند یا با وسواس انتخاب می کنند.
این روان شناس می افزاید: کسانی که وسواس دارند، ممکن است انتخاب های درستی هم داشته باشند، اما دائم نگران هستند و برای انتخاب با مشکل مواجه می شوند. این افراد معمولا می خواهند نظر دیگران را هم بدانند تا با تائید گرفتن از آنها مطمئن شوند انتخابشان درست بوده است. از طرفی، اعتماد به نفس پایین هم موجب می شود افراد خودشان را باور نداشته باشند و نتوانند با تکیه بر توانایی هایشان دست به انتخاب بزنند. این گروه هم برای انتخاب کردن به دیگران وابسته می شوند ولی کسانی که وسواس دارند، حتی شاید به کمک دیگران هم نتوانند انتخابی داشته باشند و چون با شک و تردید انتخاب می کنند، هیچ وقت به نتیجه دلخواه شان نمی رسند.
دکتر مجتبایی می افزاید: در چنین شرایطی که شخص قادر نیست به تنهایی انتخابی داشته باشد، ابتدا باید علت را پیدا کنیم. شاید چنین فردی از دوران کودکی طوری تربیت شده که همیشه برای انتخاب کردن به دیگران وابسته بوده یا شاید عدم شناخت و آگاهی کافی باعث ایجاد چنین وضعی شده است. در هر حال به کمک مشاوره و آموزش راهکارهای لازم به این افراد می توان کمک کرد بتدریج بتوانند مستقل از دیگران انتخاب کنند و انتخاب های درستی هم داشته باشند.
انتخاب کنید، اما بدون عجله
گاهی می خواهیم زودتر به نتیجه برسیم و برای همین با عجله موردی را انتخاب می کنیم. متاسفانه اغلب در چنین شرایطی به عواقب عجله کردن هم توجهی نداریم. دکتر مجتبایی با تاکید براین که نباید با عجله انتخاب کرد، یادآور می شود: باید گزینه ای انتخاب کنیم که بهتر و سریع تر ما را به هدف مان می رساند، اما برای شناخت تمام گزینه های موجود و انتخاب یکی از آنها به هیچ عنوان نباید با عجله اقدام کنیم. پس از شناسایی گزینه های مناسب هم کار تمام نمی شود و به گفته این روان شناس، حالا نوبت تعیین اولویت هاست. به این معنی که گاهی ممکن است چند گزینه خوب پیدا کنیم، اما مسلما نمی توان همه آنها را با هم انتخاب کرد. پس در چنین شرایطی باید گزینه ها را اولویت بندی و بهترین را از میان آنها انتخاب کنیم. وقتی انتخاب می کنید و کارتان در این بخش تمام می شود هم نباید همه چیز را رها کنید و با تصور این که دیگر وظیفه ای ندارید، مشغول کارهای دیگر شوید. پس از انتخاب و در مرحله اجرا هم باید درست بودن انتخاب تان را بررسی کنید. دکتر مجتبایی ضمن بیان این موضوع می افزاید: گاهی پس از این که گزینه منتخب را اجرا می کنیم، متوجه می شویم کار آن طور که باید پیش نمی رود و ما را به هدف مان نمی رساند. در این مواقع باید دوباره از اول همه چیز را کنترل کنیم تا ایراد کار پیدا شود. در این مواقع شاید هدف را بدرستی تعیین نکرده باشیم یا شاید هم گزینه های بهتری وجود داشته که آنها را نادیده گرفته ایم.